نکاتی برای دستیابی به موفقیت

سـعید

مدیر بازنشسته

7 راه موفقیت در تمام مراحل کاری‌



هرچه در کارتان باتجربه تر و متخصص تر می شوید برای رسیدن به موفقیت به علم، مهارت و استعداد نیاز دارید.


Ûمرحله اول (خود)
وقتی اولین کارتان را به دست می آورید، اولین چیزی که از شما انتظار می رود مهارت های تکنیکی، درک خوب از تئوری و اصول حیطه کارتان است. از شما انتظار می رود دستورالعمل ها را به درستی و با اطمینان اجرا کنید.
خیلی زود در کارتان تکنیکی می شوید و علم زیادی در حیطه کارتان پیدا میکنید. متخصصی می شوید که فارغ التحصیلان جدید می توانند به خوبی از شما راهنمایی بگیرند و برای همکارانتان هم مشاور خوبی خواهید بود.


Ûمرحله دوم (ابزارها)
بعد از چند سال کم کم راه های بهتری برای انجام فعالیت هایتان پیدا می کنید. هدفتان انجام کار بیشتر، در مدت زمان کمتر و با تلاش کمتر خواهد بود. شما جوان، پرانرژی، و بسیار مشتاق به کار هستید. دیگر از کارهای تکراری و یکنواخت خسته خواهید شد.
از اینرو یا ابزارهای لازم برای آنرا خودتان می سازی و یا از ابزارهای موجود در بازار استفاده می کنید. درنتیجه دانش ابزارآلات موجود، طریقه استفاده و ماهر شدن در آنها بخش بسیار مهمی از لیست مهارت های شما خواهد شد.


Ûمرحله سوم (مردم)
وقتی مهارت های تکنیکی در حیطه کارتان به دست آوردید و در استفاده از ابزارآلات هم ماهر شدید، عملکردتان بسیار بهتر از همکارانتان خواهد شد. از اینرو شرکتی که برای آن کار می کنید، تصمیم می گیرد که شما را به کادر مدیریت ارتقاء درجه دهد. شما دیگر یک مدیر پروژه خواهید بود.
در برخی شرکت ها دو خط پیشرفت کاری وجود دارد، یکی نردبان مهارت تکنیکی است و دیگری نردبان مدیریت. ممکن است مسئولیت مدیریت پروژه را قبول نکنید و دوست داشته باشید که سِمَت متخصص فنی یا مشاور فنی را به دست آورید.
انتخابتان هرچه که باشد در این مرحله کارتان خواهید دید که همکارانتان که مهارت های مدیریتی بالاتری دارند، پاداش بیشتر، ترفیع سریعتر و حقوق بیشتری عایدشان می شود. درنتیجه در مرحله سوم شما چه مستقیماً مسئول بازده کاری یک تیم هستید یا مشاور و راهنمای پروژه های مختلفید، نیاز به مهارت های مدیریتی دارید.
پرورش روابط میان فردی، مذاکره، انگیزه، مربی گری و راهنمایی افراد تازه کار مستقیماً بعنوان یک مدیر پروژه یا ضمنی بعنوان متخصص فنی مهمترین نیاز این زمان شماست. با موفقیت در این جوانب بسیار موثرتر و کارامدتر خواهید شد و با سرعت و تلاش بیشتری به سمت موفقیت حرکت می کنید.


Ûمرحله چهارم (مشتری)
یکی از مهمترین روابط و انتظارات که با آن روبه رو خواهید بود درمورد مشتری هایتان است.
مشتری دیگری که انتظارات و روابط او باید در ذهنتان باشد، مدیر کل تان، همکاران و سوپروایزرهای او هستند. این مشتری های مهم چه فکری درمورد شما می کنند؟ آیا منبع باارزشی برای آنها به حساب می آیید؟
متوجه خواهید شد که در زندگی فردی که مشتریانش را خوشحال و راضی نگه می دارد شناخت بیشتری پیدا می کند و سریعتر در کارش ترفیع می گیرد.


Ûمرحله پنجم (ابزارها و تکنیک های PM، اصول و روش پردازش)
این روزها با تاکید بر کیفیت تحویلات هر کمپانی از تعداد زیادی ابزار و تکنیک های مدیریت پروژه استفاده می کند تا به بازده بیشتر و پایدارتری برسد. شما باید بتوانید در این ابزارها و تکنیک ها استاد شوید تا اطلاعاتی که مدیر کل تان نیاز دارد را فراهم کنید.
علاوه بر این باید درصدد راه هایی برای ارتقاء فرایند و بالا بردن بازده باشید. باید مطمئن شوید که همه کارکنان از اهمیت ارتقاء فرایندها آگاهند. همکار روبه رویی شماست که دقیقاً می داند چطور می تواند کاری را بهتر انجام دهد.


Ûمرحله ششم (تیم های کارکردی، پروژه های پیچیده بزرگ)
وقتی تیم های کارکردی را مدیریت می کنید به چیزی بیش از مهارت های مردمی، پروژه و ابزار نیاز دارید. شما به حمایت بسیار زیادی از طرف فرهنگ و طریقه کار شرکت نیاز دارید. فرهنگ تعاونی شرط لازم برای موفقیت چنین تیم هایی است. سیاست قرض گرفتن منابع خطراتی برای موفقیت پروژه ها خواهد بود.
در کار کردن با پروژه های پیچیده بزرگ نیاز به مهارت های مذاکره ای و انگیزشی، ارتباطی و تشویقی به میزان بالاتری دارید. باید مراقب خطرات احتمالی و مهارت های گزارشی باشید و اطمینان یابید که عملکردهای لازم انجام گیرد. برای پروژه های بزرگ، مسئله سوددهی باید دقیق تر بررسی شود. آیا سازمان ابزارهای لازم برای انجام آن را دارد؟ درغیر اینصورت باید بتوانید مقیاس ها و نقطه های بازرسی را تعریف کنید تا پروژه های بزرگ و پیچیده از نظر مالی سوددهی داشته باشند.


Ûمرحله هفتم ( مدیریت واحد تجارت)
درست مثل مورد پروژه های بزرگ و پیچیده، شما بعنوان مدیر واحد تجرتی شرکت باید مراقب حاشیه سود باشید. شرکت دستاوردهای بلند و کوتاه مدن و اهداف واحد تجارتی را به یاد داشته باشید. باید بدانید که چطور آنها را خودتان با در نظر گرفتن وضعیت بازار، مشتری های کنونی و احتمالی، قدرت و ضعف تیمتان تعریف کنید.
بازار مدام در تغییر است. وجود تغییر تنها چیزی است که تغییر نمی کند. مشتری ها می آیند و می روند و پروژه های آنها نیازمند تغییر است. تکنولوژی تغییر می کند و این نیز روی پروژه های شما تاثیر می گذارد. تحقق نیازهای تیم باید از قبل برنامه ریزی شود تا پروژه های خوب را فقط به خاطر نبود مهارت انسانی از دست ندهید.
بنابراین به عنوان مدیر واحد بازرگانی شرکت شما شروع به بررسی مسیر حرکت شرکت می کنید.
اینها 7 مرحله اصلی دانش و مهارت هستند که باید در آنها خبره شوید. بااستفاده از راهکارهایی که در این مقاله ذکر شد و استفاده از توانایی ها و مهارت های خود می توانید همیشه در کارتان اول باشید.
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:

soudabe

عضو جدید
کاربر ممتاز
موفقیت

موفقیت

عوامل 4گانه در راستای کسب موفقیت


وقت‌شناسي.

تنها سرمايه ما وقت است، اگر رفت ديگر بر نمي‌گردد. وقت‌شناسي برجسته‌ترين امتياز انسان در عصر ماشين، سرعت و ترقي است و شما مي‌توانيد از مزاياي آن در مسير اهداف خويش بهره گيريد. شخصي كه وقت را نمي‌شناسد اعتبار و منزلت خود را نزد ديگران از دست مي‌دهد، بطوري كه آنها در هيچ زمينه‌اي به او اعتماد نمي‌كنند.

2- نظم و ترتيب.

ارزش نظم و ترتيب كمتر از وقت‌شناسي نيست. افراد با انضباط با رفتار خود ديگران را نيز به داشتن اين ويژگي تشويق و ترغيب مي‌كنند. نظم و ترتيب لازمه پيشرفت و ترقي در كارهاست. براي آنكه به ارزش اين امتياز واقف شويد، گفته اديسون را برايتان نقل مي‌كنم. او مي‌گويد: تمام پيشرفتهاي عالمگير خود، از جمله اختراع برق را مديون تفكر منظم و يادداشت برداري دقيق هستم.

3- قول و قرار

قول و قرار و عمل به آن امري ضروري و مهم در جهت موفقيت است اما در مقابل، كسي كه به تعهدات خويش عمل نمي‌كند، اعتبارش را نزد اطرافيان از دست مي‌دهد و كسب دوباره اين اعتبار و احترام نيز كار چندان آساني نيست.

4- تحرك و پيگيري.

موفقيت در اهداف نه تنها مستلزم تحركي خارق‌العاده است، بلكه پيگيري و مداومت در كارها را نيز مي‌طلبد. روباه شل و تنبل هميشه در انتظار پس مانده لاشه حيواني مي‌نشيند كه شير درنده و بي‌باك شكار كرده است. اگر تنبلي و سايه‌نشيني اختيار كنيم و همچون شير به خواسته‌ها و آرزوهاي خويش حمله‌ور نشويم، هرگز به مقصد نهايي نمي‌رسيم.
 

soudabe

عضو جدید
کاربر ممتاز
موانع اصلی عدم موفقیت

موانع اصلی عدم موفقیت

) پشت گوش‌ اندازي

افرادي كه علامت مزمن اين "بـيـمـاري" در آنها ديده ميشود، مايلند با اين جملات توجيه كننده كه " تمام كردنش كاري نخواهد داشت" و يا "نگران نباش، وقت براي انجام دادنش بسيار است"، كارها و وظايف‌شان را براي هميشه از سر خود باز كرده و به تعويق بيندازند.

2) ترس از موفقيت

مانع اصلي ديگر واهمه داشتن از موفقيت است.

3) وسواس

افراد موفق داراي خصوصيتي مشترك هستند و آن قابـليـت تمركز بر انديشه‌هاي بـزرگ مي‌باشد.

4) ناامني

افراد ضعيف و سست بنيان بعلت داشتن احساس ناامني،در كارشان پيشرفتي حاصل نمي‌گردد.

5) اطرافيان

ممكن است شما همه شرايط لازم براي منعكس نمـودن فردي موفق از خود را دارا باشيد، اما آيا دوستانتان شـما را در اين راه همراهي مي‌كنند؟

6) فقدان منابع

رشد كـردن زيـر خـط فقر و يا تامين نمودن نزديكاني كه به شما نيازمند هستند، آينده را بسيار متفاوت از آن چـيـزي كـه در تصـورتـان بوده ترسيم خواهد نمود.

7) نياز به ديدگاهي درون‌نگر

يك معلم مدرسه، راهبه، افسر ارتش و سرايدار ميتوانند بطرق مختلفي مـوفق باشنـد.
 

soudabe

عضو جدید
کاربر ممتاز
10 عامل مهم شکست نو آوری

10 عامل مهم شکست نو آوری

نبود فرهنگي که از نوآوري حمايت کند

احساس مالکيت نکردن و از آن خود ندانستن سازمان توسط مديران


فقدان يک فرايند گسترده و فراگير جهت نوآوري


تخصيص ندادن منابع کافي براي اين فرايند


عدم ارتباط بين پروژه ها و طرحها با استراتژي سازمان


صرف نکردن زمان و انرژي کافي براي رفع ابهامات سازماني



ايجادنکردن تنوع در فرايندها (عقايد مختلف و متضاد)



توسعه نـدادن ابـزارها و سنجشهـاي انـــدازه گيري پيشـرفت



عدم وجود مربيان و مديران توانا در تيم هاي نوآوري


فقدان يک سيستم ايده پرداز مديريتي
 

soudabe

عضو جدید
کاربر ممتاز
چند نکته طلایی و کلیدی از آنتونی رابینز

چند نکته طلایی و کلیدی از آنتونی رابینز

نخستين کليد آن است که بدانيد چگونه با ياس و دلسردي مبارزه کنيد.
دومين کليد آن است که از پاسخ منفي نهراسيد.
سومين کليد آن است که بتوانيد فشارهاي مالي را تحمل کنيد.
چهارمين کليد اين است که به آسايش خاطري که بدست مي‌آوريد قانع نباشيد.
پنجمين کليد اين است که هميشه بيش از آنچه مي‌گيريد بدهيد.»
«اگر فکر مي‌کنيد شکست مي‌خوريد و يا پيروز خواهيد شد در هر دو صورت درست انديشيده‌ايد.»

«ايجاد روندها چيزي به جز رهبري نيست.»

«زندگي خود را به صورت شاهکاري بي‌همتا درآوريد.»

«آنچه سرنوشت ما را تعيين مي‌کند، شرايط زندگي‌مان نيست بلکه تصميم‌هاي ماست.»

«زندگي را همانگونه که هست بپذيريد و در اين زمان است که آرزو محو مي‌شود. سعي کنيد هميشه شاد باشيد بدون اينکه براي اين شادي دليل خاصي وجود داشته باشد و اينگونه‌است که به آرامش مي‌رسيد.»
 

soudabe

عضو جدید
کاربر ممتاز
موفقیت

موفقیت

نخستين کليد آن است که بدانيد چگونه با ياس و دلسردی مبارزه کنيد.

دومين کليد آن است که از پاسخ منفی نهراسيد.

سومين کليد آن است که بتوانيد فشارهای مالی را تحمل کنيد.

چهارمين کليد اين است که به آسايش خاطری که بدست می‌آوريد قانع نباشيد.

پنجمين کليد اين است که هميشه بيش از آنچه می‌گيريد بدهيد.



«قدم نخست: معيارهای خود را بالا ببريد

قدم دوم: عقايد زيان‌آور را تغيير دهيد.

قدم سوم: شيوه معمول کار را تغيير دهيد.»



«اگر فکر می‌کنيد شکست می‌خوريد و يا پيروز خواهيد شد در هر دو صورت درست انديشيده‌ايد.»



«ايجاد روند ها چيزی به جز رهبری نيست.»



«زندگی خود را به صورت شاهکاری بی‌همتا درآوريد.»



«آنچه سرنوشت ما را تعيين می‌کند، شرايط زندگی‌مان نيست بلکه تصميم‌های ماست.»
 

soudabe

عضو جدید
کاربر ممتاز
120 قانون موفقیت برایان تریسی

120 قانون موفقیت برایان تریسی

-قانون علت و معلول

هر چيز به دليلي رخ مي دهد . براي هر علتي معلولي هست ، و براي هر معلولي علت يا علت هاي بخصوصي وجود دارد ، چه از آنها اطلاع داشته باشيد چه نداشته باشيد . چيزي به اسم اتفاق وجود ندارد .



2- قانون ذهن

همه ي علت ها و معلول ها ذهني هستند . افکار شما تبديل به واقعيت مي شوند . افکار شما آفريننده اند . شما تبديل به همان چيزي مي شويد که درباره ي آن بيشتر فکر مي کنيد .

هميشه درباره ي چيز هايي فکر کنيد که واقعا طالب آن هستيد و از فکر کردن درباره ي چيزهايي که خواستار آن نيستيد اجتناب کنيد .



3- قانون عينيت يافتن ذهنيات

دنياي پيرامون شما تجلي فيزيکي دنياي درون شماست . کار اصلي شما در زندگي اين است که زندگي مورد علاقه ي خود را در درون خود خلق کنيد .

زندگي ايده آل خود را با تمام جزئيات آن مجسم کنيد و اين تصوير ذهني را تا زماني که در دنياي پيرامون شما تحقق پيدا کند حفظ کنيد .



4- قانون رابطه ي مستقيم

زندگي بيرون شما بازتاب زندگي دروني شماست . بين طرز فکر و احساسات دروني شما از يک طرف و عملکرد و تجارب بيروني شما از طرف ديگر رابطه مستقيم وجود دارد .



5- قانون باور

هر چيزي را که عميقا باور داشته باشيد برايتان به واقعيت بدل مي شود . شما آنچه را که مي بينيد باور نمي کنيد بلکه آن چيزي را مي بينيد که قبلا به عنوان يک باور انتخاب کرده ايد . پس بايد :

- باور هاي محدود کننده اي را که مانع موفقيت شما هستند شناسايي کنيد .

- آنها را از بين ببريد .
 

soudabe

عضو جدید
کاربر ممتاز
ادامه...

ادامه...


6- قانون ارزش ها

نحوه ي عملکرد شما هميشه با زيربنايي ترين ارزش ها و اعتقادات شما هماهنگ است .

آنچه براستي ارزش هايي را که واقعا به آن اعتقاد داريد بيان مي کند ادعاهاي شما نيست بلکه گفته ها ، اعمال و انتخاب هاي شما به ويژه در هنگام ناراحتي و عصبانيت است .



7- قانون انگيزه

هر چه مي گوييد يا انجام مي دهيد از تمايلات دروني ، خواسته ها و غرايز شما سرچشمه مي گيرد . اين کار ممکن است بصورت خودآگاه و ناخودآگاه انجام شود.

رمز موفقيت دو چيز است :

- تعيين اهداف و برنامه ريزي براي آنها .

- مشخص کردن انگيزه ها .



8- قانون فعاليت ذهن ناخودآگاه

ذهن ناخودآگاه شما موجب مي شود همه ي گفته ها و اعمالتان مطابق با الگويي انجام پذيرد که با تصوير ذهني و باورهاي زير بنايي شما هماهنگ است .

ذهن ناخودآگاه شما بسته به اينکه چگونه آنرا برنامه ريزي کنيد مي تواند شما را به پيش ببرد و يا از پيشرفت باز دارد .



9- قانون انتظارات

اگر با اعتماد به نفس انتظار وقوع چيزي را داشته باشيد در جهان پيرامورتان امکان وقوع پيدا مي کند .

شما هميشه هماهنگ با انتظاراتتان عمل مي کنيد و انتظارات شما بر رفتار و طرز برخورد اطرافيانتان تاثير مي گذارد .



10- قانون تمرکز

هر چيزي که ذهن خود را به آن مشغول سازيد در زندگي واقعيت پيدا مي کند .

هر چيزي که روي آن تمرکز کنيد و مرتبا به آن فکر کنيد در زندگي واقعي شکل مي گيرد و گسترش پيدا مي کند . بنابراين بايد فکر خود را بر چيزهايي متمرکز کنيد که در زندگي واقعا طالب آن هستيد
.
 

soudabe

عضو جدید
کاربر ممتاز

11- قانون عادت

حداقل 95% از کارهايي که انجام مي دهيد از روي عادت است ، خواه عادت هاي مفيد و خواه عادت هاي مضر .

شما مي توانيد عادت هايي را که موفقيتتان را تضمين مي کند در خود پرورش دهيد . به اين صورت که تا هنگامي که رفتار مورد نظر به صورت اتوماتيک و غير ارادي انجام نشوند تمرين و تکرار آگاهانه و مدام آنرا ادامه دهيد .



12- قانون جذب

شما مرتبا افکار ، ايده ها و موقعيت هايي را که با افکار غالب شما هماهنگ هستند به خود جذب مي کنيد ، خواه افکار منفي خواه افکار مثبت .

شما مي توانيد بهتر از اينکه هستيد باشيد ، ثروتمند تر از اکنون باشيد و توانايي هاي بيشتري داشته باشيد چون مي توانيد افکار غالب خود را تغيير دهيد .



13- قانون انتخاب

زندگي شما نتيجه ي انتخاب هاي شما تا اين لحظه است .

چون هميشه در انتخاب افکار خود آزاد هستيد ، کنترل کامل زندگي تان و تمامي آنچه برايتان اتفاق مي افتد در دست شماست .



14- قانون تفکر مثبت

براي موفقيت و شادي در تمام جنبه هاي زندگي تفکر مثبت امري ضروري است .

شيوه ي تفکر شما نشان دهنده ي ارزش ها ، اعتقادات و انتظارات شماست .



15- قانون تغيير

تغيير غير قابل اجتناب است و چون با دانش روزافزون و تکنولوژي رو به پيشرفت هدايت مي شود با سرعتي غير قابل قياس با گذشته در حال حرکت است .

کار شما اين است که استاد تغيير باشيد نه قرباني آن .
 

soudabe

عضو جدید
کاربر ممتاز


16- قانون کنترل

اين که تا چه حد در مورد خودتان مثبت فکر مي کنيد بستگي به اين دارد که فکر مي کنيد تا چه حد زندگي تان را تحت کنترل داريد .

سلامتي ، شادي و عملکرد عالي از طريق کنترل کامل افکار ، اعمال و شرايط پيرامونتان به وجود مي آيد .



17- قانون مسئوليت

هر جا که هستيد و هر چه که هستيد بخاطر آن است که خودتان اينطور خواسته ايد .

مسئوليت کامل آنچه که هستيد ، آنچه که بدست آورده ايد و آنچه که خواهيد داشت بر عهده ي خود شماست .



18- قانون پاداش

عالم در نظم و تعادل کامل به سر مي برد . شما هميشه پاداش کامل اعمالتان را مي گيريد .

هميشه از همان دست که مي دهيد از همان دست مي گيريد . اگر از عالم بيشتر دريافت مي کنيد به اين دليل است که بيشتر مي بخشيد .



19- قانون خدمت

پاداش هايي که در زندگي مي گيريد با ميزان خدمت شما به ديگران رابطه مستقيم دارد .

هر چه بيشتر براي بهبود زندگي و سعادت ديگران کار و مطالعه کنيد و توانايي هاي خود را افزايش دهيد ، در عرصه هاي مختلف زندگي خود نيز پيشرفت بيشتري به دست مي آوريد .



20- قانون تاثير تلاش

همه ي اميدها ، روياها ، هدف ها و آرمان هاي شما در گرو سخت کوشي شماست .

هر چه بيشتر تلاش کنيد ، بخت و اقبال بهتري پيدا مي کنيد .

هيچ راه ميانبري وجود ندارد .

 

soudabe

عضو جدید
کاربر ممتاز


21- قانون آمادگي

شانس در واقع به هم پيوستن موقعيت و آمادگي است . عملکرد خوب نتيجه ي آمادگي کامل است که مراحل کسب آن اغلب از هفته ها ، ماه ها و سال ها قبل آغاز مي شود .

در هر حوزه اي موفق ترين افراد آنهايي هستند که همواره در مقايسه با افراد نا موفق وقت بيشتري را صرف کسب آمادگي براي انجام کار مي کنند .



22- قانون حد توانايي

هيچ وقت براي انجام همه ي کارها وقت کافي وجود ندارد ولي هميشه براي انجام مهمترين کارها وقت کافي است .

هر جه بيشتر کار کنيد کارايي بيشتري پيدا مي کنيد . اما اگر بخواهيد بيش از حد حد توانتان انجام امور مختلف را به عهده بگيريد نتيجه اي جز اين نخواهد داشت که بفهميد توانايي شما براي انجام کارها حدي دارد .



23- قانون تصميم

مصمم بودن از ويژگي هاي اساسي افراد موفق است .

در زندگي شما هر جهشي در جهت پيشرفت ، هنگامي حاصل مي شود که در موردي تصميم روشني گرفته باشيد .



24- قانون خلاقيت

ذهن شما مي تواند به هر چيزي که برايش قابل درک باشد و آن را باور داشته باشد دست يابد .

هر نوع پيشرفتي در زندگي تان با يک ايده آغاز مي شود و چون توانايي شما در خلق ايده هاي جديد نا محدود است آينده ي شما نيز محدوديتي نخواهد داشت .



25- قانون انعطاف پذيري

در تعيين اهداف خود قاطعيت داشته باشيد ، اما در مورد روش دستيابي به آنها انعطاف پذير باشيد .

در عصر تحولات سريع ، رقابت شديد و کهنه شدن مدام همه چيز ، انعطاف پذيري و سازگاري از شرايط اساسي موفقيت است .
 

soudabe

عضو جدید
کاربر ممتاز


26- قانون استقامت

معيار ايمان به خود ، توانايي استقامت در برابر سختي ها ، شکست ها و نا اميدي هاست .

استقامت ويژگي اساسي موفقيت است . اگر شما به اندازه ي کافي استقامت کنيد ، طبيعتا سرانجام موفق مي شويد .



27- قانون صداقت

خوشبختي و داشتن عملکرد عالي هنگامي به سراغ شما مي آيد که تصميم بگيريد هماهنگ با والاترين ارزش ها و عميق ترين اعتقادات خود زندگي کنيد .

هميشه با آن بهترين ِ بهترين ها که در درون شماست صادق باشيد .



28- قانون احساس

شما در فکر کردن ، درک کردن و تصميم گرفتن صددرصد احساسي عمل مي کنيد . با احساستان تصميم مي گيريد و با عقلتان توجيه مي کنيد .

از آنجايي که کنترل افکارتان در دست خودتان است ، خوشبختي شما نيز بستگي به ميزان اراده ي شما در کنترل افکارتان دارد .



29- قانون خوشبختي

کيفيت زندگي تان را احساس شما در هر لحظه تعيين مي کند و احساس شما را تفسير شما از وقايع پيرامونتان تعيين مي کند نه خود وقايع .

هرگز براي اينکه تجربه ي خوشي از دوران کودکي داشته باشيد دير نيست . کافي است گذشته را مرور کنيد و روشي را که براي تفسير تجربيات خود داشته ايد تغيير دهيد .



30- قانون جايگزيني

ذهن خودآگاه شما در آن واحد فقط مي تواند يک فکر را در خود جاي دهد ، يا مثبت يا منفي . شما مي توانيد با جايگزين کردن افکار مثبت به جاي افکار منفي به خوشبختي دست پيدا کنيد .

ذهن مانند باغي است که در آن يا گل مي رويد يا علف هرز .
 

soudabe

عضو جدید
کاربر ممتاز


31- قانون اظهار

هر گفته اي تاثيري به جا مي گذارد . وقتي چيزي را با حالتي سرشار از احساس به خودتان مي گوييد ، افکار ، ايده ها و رفتارهايي هماهنگ با همان کلمات بوجود مي آيد .

فقط راجع به چيز هايي فکر کنيد که طالب آن هستيد و راجع به آنچه که طالب آن نيستيد فکر نکنيد .



32- قانون عکس العمل

افکار و احساسات شما تعيين کننده ي اعمال شماست و اعمال شما نيز به نوبه ي خود تعيين کننده ي افکار و احساسات شماست .

اگر برخوردي مثبت ، خوشايند و خوش بينانه داشته باشيد ، فردي مثبت ، خوشايند و خوش بين خواهي شد .



33- قانون تجسم

دنياي پيرامون شما تصويري از دنياي درون شماست . تصاوير ذهني که به آن مشغول هستيد افکار ، احساسات و رفتار شما را تحت تاثير قرار مي دهد .

هر چيزي که به روشني و با تمام وجود تجسم کنيد نهايتا در زندگي شما به واقعيت مي پيوندد .



34- قانون تمرين

هر چيزي را که مرتبا تمرين کنيد تبديل به يک عادت جديد مي شود . شما مي توانيد رويکرد ها ، توانايي ها و کيفيات خوشبختي و موفقيت را در خود بپرورانيد ، به اين صورت که قوانين موفقيت را براي خود آنقدر تکرار کنيد تا جزئي از شخصيت شما شوند .



35- قانون تعهد

کيفيت عشق و طول مدت يک دوستي رابطه ي مستقيم با عمق تعهد هر دو نفري دارد که مي خواهند با يکديگر رابطه ي موفقي داشته باشند .

نسبت به کساني که برايشان اهميت زيادي قايل هستيد از صميم قلب و بي قيد و شرط متعهد باشيد .
 

soudabe

عضو جدید
کاربر ممتاز


36- قانون ارزش

شما هميشه به سوي کساني که با شما ارزش ها ، باورها و اعتقادات مشترکي دارند و با آنها توافق داريد ، جذب مي شويد .

عشق کور نيست .



37- قانون تفاهم

ميزان تفاهم شما با هر کس بستگي به اين دارد که تا چه حد ارزش ها ، رويکردها ، هدف ها و باورهاي مشترکي داريد .



38- قانون ارتباطات

کيفيت روابط شما را ، کيفيت و کميت ارتباطات شما با ديگران تعيين مي کند .

ايجاد و حفظ روابط خوب نياز به صرف وقت دارد .



39- قانون توجه

شما به چيزي توجه مي کنيد که آن را بسيار دوست داريد و برايش ارزش قائل هستيد .

با دقت گوش کردن به ديگران باعث مي شود بفهمند که شما آنها را دوست داريد و اين کار باعث ايجاد اطمينان مي شود ، يعني همان چيزي که اساس يک ارتباط دوستانه است .



40- قانون عزت نفس

هر کاري که در زندگي انجام مي دهيد براي حفظ يا افزايش عزت نفس است . شما در کنار کسي احساس خوشبختي مي کنيد که باعث مي شود احساس کنيد فردي ارزشمند و مهم هستيد .

هر چه بيشتر سعي کنيد که عزت نفس را در ديگران افزايش دهيد خودتان را نيز بيشتر دوست خواهيد داشت و براي خودتان احترام بيشتري قائل خواهيد شد .
 

soudabe

عضو جدید
کاربر ممتاز


41- قانون تلاش غيرمستقيم

در روابط با ديگران غير مستقيم عمل کردن بيشتر باعث موفقيت مي شود . براي اينکه يک دوست خوب داشته باشيد بايد يک دوست خوب باشيد . اگر مي خواهيد روي ديگران تاثير بگذاريد بايد شما هم از ديگران تاثير بگيريد .

براي ايجاد و حفظ روابط دوستانه بايد اول خودتان يک فرد دوست داشتني باشيد .



42- قانون تلاش معکوس

هر چه بيشتر تلاش کنيد که به زور رابطه ي خوبي با ديگران ايجاد کنيد کمتر موفق خواهيد شد .

براي ايجاد يک رابطه ي خوب کافي است فقط راحت باشيد ، خودتان باشيد و از لحظاتي که با ديگران هستيد لذت ببريد .



43- قانون هويت

حساسيت بيش از حد يا شخصي کردن مسائل يکي از دلايل اصلي بروز مشکل در برقراري روابط با ديگران است .

فقط از طريق غيرشخصي کردن ، جدا کردن خود از مسائل و داشتن يک نگرش عيني و واقع بينانه مي توانيد خوب عمل کنيد و با ديگران روابط موثر برقرار سازيد .



44- قانون بخشش

سلامت رواني شما دقيقا بستگي دارد به اينکه تا چه حد مي توانيد کساني را که با اعمالشان به نحوي به شما آسيب رسانده اند براحتي ببخشيد .

بسياري از ناراحتي ها و بدبختي ها ناشي از ناتواني در بخشيدن ديگران است . اين عدم توانايي منجر به مقصر شمردن ديگران و احساس کينه و نفرت نسبت به آنها مي شود .



45- قانون پذيرش واقعيت

مردم تغيير نمي کنند . آنها را همان طور که هستند بپذيريد. سعي نکنيد ديگران را عوض کنيد يا انتظار داشته باشيد تغيير کنند . شما نتيجه ي نگرش خودتان را مي بينيد .

کليد داشتن روابط خوب با ديگران ؛ پذيرش آنها به همان صورتي است که هستند .
 

soudabe

عضو جدید
کاربر ممتاز


46- قانون کم کوشي

بشر سعي مي کند آنچه را که مي خواهد با کمترين تلا ش ممکن بدست آورد . همه ي پيشرفت هاي بشر در زمينه ي تکنولوژي در واقع راه هاي دستيابي به بيشترين برون داد با کمترين درون داد است .

بنابراين همه ي افراد بشر اساسا تنبلند و همواره به دنبال آسان ترين راه ممکن براي انجام کارها هستند .



47- قانون حداکثر

بشر هميشه سعي مي کند در قبال صرف وقت ، پول ، تلاش يا احساس خود بيشترين نتيجه را حاصل کند . در انتخاب بين کمتر يا بيشتر ، ما هميشه بيشتر را انتخاب مي کنيم .

بنابراين ، ما مردم اصولا در انجام هر کاري حريص هستيم . اين ويژگي في نفسه نه خوب است و نه بد . اين فقط يک واقعيت است .



48- قانون مصلحت

شما هميشه سعي مي کنيد در سريعترين زمان ممکن و با آسانترين راه به هدف هايتان برسيد و کمتر به عواقب اين کار توجه داريد .

شما در هر کاري که انجام مي دهيد تمايل داريد که از روشي استفاده کنيد که دردسر و مشکلات کمتري ايجاد کند .



49- قانون دوگانگي

شما براي هر کاري که انجام مي دهيد هميشه يکي از اين دو دليل را ارائه مي دهيد :

- دليلي که درست به نظر مي رسد

- دليل واقعي

دليلي که درست به نظر مي رسد دليلي احترام برانگيز و ظاهرا شرافتمندانه است . اما دليل واقعي اين است که راهي که انتخاب کرده ايد در حال حاظر سريعترين و آسان ترين راه براي رسيدن به اهداف شماست .



50- قانون انتخاب

هر کاري که انجام مي دهيد بر اساس ارزش هاي غالب در آن لحظه است . حتي هيچ کاري نکردن هم نوعي انتخاب است .

هر جا که هستيد و هر کسي که هستيد به دليل انتخاب ها و تصميم هايي است که تا اين لحظه گرفته ايد .

 

soudabe

عضو جدید
کاربر ممتاز


51- قانون ارزش واقعي

ارزش هر چيز در چشم بيننده است . براي هيچ چيز ارزش از پيش تعيين شده اي وجود ندارد . ميزان ارزش هر چيز بهايي است که کسي حاضر است برايش بپردازد .

کسي که حاضر است در مقايسه با ديگران بالاترين بها را براي چيزي بپردازد ارزش نهايي آنرا تعيين مي کند .



52- قانون تعجيل

شما هميشه ترجيح مي دهيد که زودتر به آرزوهايتان برسيد تا ديرتر .

به همين دليل است که در تمام عرصه هاي زندگي تان بي قرار هستيد .



53- قانون ارزش نهايي

تعيين کننده ي بهاي اصلي هر محصول اينست که آخرين مشتري ها براي آخرين اقلام باقي مانده ي آن ، چقدر حاضرند بپردازند .



54- قانون عرضه و تقاضا

هنگامي که مقدار کالا يا مواد اوليه محدود است ، افزايش قيمت منجر به کاهش تقاضا مي شود و برعکس .

تشويق باعث افزايش و تنبيه باعث کاهش مي شود . در فعاليت هاي توليدي ، ماليات و مقررات در حکم تنبيه عمل مي کنند و در فعاليت هاي غير توليدي ، سود و مزايا به عنوان پاداش عمل مي کند .



55- قانون کهن (Kohen)

همه چيز قابل بحث و مذاکره است .

چه در خريد و چه در فروش ، هر پيشنهاد قيمت يا شرايطي از سوي يکي از طرفين معامله در صورتي بهترين پيشنهاد است که بازار ، آنرا بپذيرد .

هميشه براي رسيدن به قيمت بهتر صحبت کنيد .

 

soudabe

عضو جدید
کاربر ممتاز


56- قانون داوسن (Davson)

اگر بدانيد چگونه به بهترين نحو وارد مذاکره شويد ، هميشه مي توانيد معامله ي بهتري انجام دهيد .

هميشه بيشتر از آنچه در نظر داريد مطالبه کنيد . هرگز اولين قيمت پيشنهادي را نپذيريد . عجله نکنيد و سپس قيمت بهتري را درخواست کنيد .



57- قانون تعيين مهلت

تعيين مهلت يکي از جنبه هاي ضروري معامله است . هرگاه پيشنهادي مي دهيد ، براي رد يا قبول آن مهلتي تعيين کنيد .

اما اگر طرف مقابل براي شما مهلتي تعيين کند ، کافي است بگوييد : " اگر فقط همين قدر وقت دارم جواب من منفي است " .



58- قانون شرايط پرداخت

شرايط پرداخت يک معامله از ساير شرايط ، حتي از قيمت مهمتر است .

شما معمولا مي توانيد هر قيمتي را بپذيريد اگر شرايط پرداخت مطلوب باشد .



59- قانون آمادگي

80% موفقيت در معاملات بستگي به اين دارد که تا چه حد از قبل خود را آماده کنيد .

قبل از معامله حتما اطلاعات لازم را جمع آوري کنيد ، کارهاي مقدماتي را انجام دهيد و از صحت فرضيات خود اطمينان حاصل کنيد .



60- قانون جابجايي

قبل از معامله خود را به جاي طرف مقابل بگذاريد و پيش بيني کنيد که او قصد دارد چگونه معامله را پيش ببرد .

هنگامي که از موقعيت طرف مقابل درک درستي پيدا کرديد ، بهتر خواهيد توانست معامله را به نفع خود به انجام برسانيد .
 

soudabe

عضو جدید
کاربر ممتاز
61- قانون اشتياق
از طرفين معامله ، آنکه از خود اشتياق بيشتري نشان مي دهد امکان کمتري براي بدست آوردن بهترين قيمت دارد .
شما تنها در صورتي مي توانيد معامله را انجام دهيد که بتوانيد در صورت نامطلوب بودن قيمت از خير معامله بگذريد .

62- قانون عمل متقابل
مردم ذاتا عادل هستند و حاضرند در مقابل لطفي که به آنها مي کنيد متقابلا پاداش شما را بدهند .
در معامله با دادن امتيازات کوچک مي توانيد در عوض امتيازات بزرگتري بدست آوريد .

63- قانون عدم ختم معامله
هيچ معامله اي تمام شده نيست . اگر اطلاعات جديدي بدست آورديد که باعث شد از شرايط معامله راضي نباشيد از طرف ديگر معامله بررسي مجدد شرايط را تقاضا کنيد .

64- قانون وفور نعمت
ما در جهاني سرشار از نعمت زندگي مي کنيم ، جهاني که در آن گنجينه ي عظيمي از ثروت براي تمام کساني که طالب آن هستند وجود دارد .
براي دستيابي به استقلال مالي همين امروز براي افزايش ثروت خود تصميم بگيريد و سپس همان کاري را انجام دهيد که ديگران پيش از شما براي رسيدن به همين هدف انجام داده اند .

65- قانون معاوضه
پول وسيله ي معاوضه ي خدمات و توليدات يک نفر است با خدمات و توليدات شخص ديگر .
ميزان درآمد شما در هر زمان بازتاب ارزشي است که ديگران براي کار شما قائل هستند .
 

soudabe

عضو جدید
کاربر ممتاز
66- قانون سرمايه
سرمايه عبارت از دارايي هايي است که مي توان براي توليد پول نقد از آن استفاده کرد . باارزش ترين دارايي شما توانايي کسب درآمد است .
منابع جسماني ، ذهني و عقلاني شما که مرتبا در حال رشد و تغيير است سرمايه ي شخصي شماست .

67- قانون پس انداز
هميشه اول از همه حق خودتان را بدهيد . آزادي مالي از آن کساني است که هميشه حداقل ده درصد از درآمد خودرا پس انداز مي کنند .
اگر نمي توانيد پول پس انداز کنيد ، استعداد ثروتمند شدن نداريد .

68- قانون نگهداري
اينکه چقدر درآمد داريم مهم نيست ، بلکه نکته ي مهم اينست که چه مقدار از آن را مي توانيد نگه داريد .
افراد موفق وقتي که درآمد خوبي دارند پس انداز مي کنند و در نتيجه وقتي درآمد کمي دارند پشت گرمي مالي دارند.

69- قانون پارکينسون
مخارج معمولا آنقدر افزايش پيدا مي کند تا اينکه به ميزان درآمد برسد.به همين دليل است که اکثر مردم هنگام بازنشستگي فقير هستند.
براي اينکه ثروتمند شويد بايد مخارجتان کمتر از درآمدتان باشد و باقيمانده را پس انداز کنيد.

70- قانون سرمايه گذاري
قبل از سرمايه گذاري تحقيقات لازم را به عمل آوريد.هنگامي که مشغول انجام تحقيقات مقدماتي براي سرمايه گذاري هستيد وقت کافي صرف اين کار کنيد،
درست همانطور که پس از سرمايه گذاري براي پول درآوردن وقت صرف مي کنيد.
هرگز خود را بطور ناگهاني درگير يک سرمايه گذاري غير قابل برگشت نکنيد
 

soudabe

عضو جدید
کاربر ممتاز

71- قانون بهره ي مرکب
جمع آوري پول و افزايش دادن آن از طريق بهره ي مرکب، که هم به اصل سرمايه و هم به سود آن تعلق مي گيرد، شما را ثروتمند مي کند.
رمز دست يابي به استقلال مالي از طريق پس انداز اين است که پول را کنار بگذاريد و هرگز به هيچ دليلي به آن دست نزنيد.

72- قانون برآيند
موفقيت مالي بزرگ برآيند صدها، بلکه هزارها، تلاش کوچک است که ممکن است هرگز توسط کسي ديده يا تحسين نشده باشد.
براي ثروتمند شدن هيچ راه سريع يا آساني وجود ندارد.

73- قانون جذب
جمع آوري پول موجب مي شود که پول بيشتري به سوي شما جذب شود.
در حين جمع آوري پول ، تفکر مثبت در مورد آن شما را تبديل به چيزي شبيه آهن ربا مي کند، با اين تفاوت که شما پول را به سوي خود جذب مي کنيد.

74- قانون اشتياق
براي ثروتمند شدن بايد اشتياق شديدي براي اين کار داشته باشيد . اشتياقي اندک يا علاقه اي مختصر کافي نيست.
شدت علاقه ي خود را مي توانيد با مشاهده ي فعاليتهاي خود بسنجيد . آيا اين فعاليتها با ثروتمند شدن هماهنگي دارد يا نه؟

75- قانون هدف
قطعيت هدف نقطه ي آغاز ثروتمند شدن است. براي ثروتمند شدن بايد تصميم بگيريد که دقيقا چه مي خواهيد. آن را يادداشت کنيد و سپس براي دست يابي
به آن برنامه ريزي کنيد . تمام مردمان موفق افکارشان را روي کاغذ مي آورند.
 

soudabe

عضو جدید
کاربر ممتاز

76- قانون ثروتمند کردن
تمام ثروت هاي پايدار از طريق ثروتمند کردن ديگران از راه هاي مختلف بوجود مي آيد.
هر چه بيشتر تمرين کنيد که در بالا بردن کيفيت زندگي ديگران سهيم شويد ثروتمند شدن شما بيشتر تضمين مي شود.

77- قانون کارآفريني
مطمئن ترين راه براي ثروتمند شدن اين است که کار موفقي را براي خود طرح ريزي کنيد و به مرحله ي اجرا درآوريد . هيچکس با کار کردن براي ديگران ثروتمند
نمي شود. توليدات يا خدمات شما کافي است تنها ده درصد بهتر از رقيبانتان باشد تا راه را براي ثروتمند شدن شما هموار کند.

78- قانون خودساختگي
بهترين و مطمئن ترين راه براي راه اندازي يک کار جديد اين است که بدون سرمايه يا با مقدار اندک شروع کنيد ، و سپس مرحله به مرحله با استفاده از سود
حاصله پيش برويد. کساني که با پول خيلي کم شروع مي کنند در مقايسه با کساني که با پول خيلي زياد شروع مي کنند احتمال موفقيت بيشتري دارند.

79- قانون آمادگي براي شکست
آمادگي شما براي شکست خوردن ، تنها معيار واقعي تمايل شما براي ثروتمند شدن است.
شکست پيش نياز موفقيت بزرگ است . اگر مي خواهيد سريع تر موفق شويد آمادگي شکست خود را دو برابر کنيد.

80- قانون ريسک
در هر کاري ، بين ميزان ريسک پذيري و احتمال شکست رابطه ي مستقيم وجود دارد.
کارآفرينان موفق کساني هستند که براي سود بيشتر خطرات کار را تجزيه تحليل مي کنند و به حداقل مي رسانند.
 

soudabe

عضو جدید
کاربر ممتاز

81- قانون خوش بيني نابجا
خوش بيني بيش از حد مانند شمشير دو دم است که ميتواند هم به شکست و هم به موفقيت منجر شود.
در تجارت ، هر کاري دو برابر آنچه فکر مي کنيد هزينه دارد و سه برابر مدت زماني که پيش بيني مي کنيد به طول مي انجامد.

82- قانون ثبات قدم
اگر در راه ثروتمند شدن به اندازه ي کافي ثبات قدم داشته باشيد، بدون ترديد موفق خواهيد شد.
موانعي که در حين کار ظاهر مي شود پلکان موفقيت شما است به شرط آنکه از هر نااميدي و شکستي درس بگيريد.

83- قانون هدف تجارت
هدف اساسي تجارت پيدا کردن و حفظ مشتري است و در هر تجارتي کليه ي فعاليتها بايد بر اين هدف متمرکز باشد.
سود نتيجه ي پيدا کردن و حفظ مشتري با روشي مقرون به صرفه است.

84- قانون سازمان
يک موسسه ي تجاري مرکب از گروهي از افراد است که براي تنها هدف خود که همان پيدا کردن و حفظ مشتري است تشکيل شده است .
وجود هر کدام از کارکنان بايد براي انجام وظايف موسسه ضروري باشد.

85- قانون رضايت مشتري
در تجارت هر کسي مشغول حفظ رضايت مشتري است و هميشه حق با مشتري است.
مشغوليت ذهني تاجران موفق ارائه ي خدمات بهتر به مشتري است.
 

soudabe

عضو جدید
کاربر ممتاز

86- قانون مشتري
مشتري هميشه به دنبال بهترين و بيشترين است با پايين ترين قيمت ممکن.
يک برنامه ريزي خوب تجاري ايجاب مي کند که شما همواره به منافع شخصي مشتري توجه و بر آن تاکيد داشته باشيد.

87- قانون کيفيت
کيفيت آن چيزي است که مشتري مي گويد و مشتري است که در مورد ارزش کالا يا خدمات تصميم مي گيرد.
توانايي شما در افزودن ارزش به محصولات و يا خدمات خود تعيين کننده ي موفقيت شما در بازار است.

88- قانون کهنگي
هر چيزي که مورد استفاده قرار گيرد کهنه خواهد شد.
محصولات يا خدمات امروز بدليل تکنولوژي پويا و رقابت از همان ابتدا در فرآيند کهنه شدن قرار مي گيرد.
معجزه ي جديد يا محصول جديد شما که قرار است به بازار بيايد چيست؟

89- قانون ابتکار
براي شروع راه موفقيت ، داشتن يک ايده ي خوب تنها چيزي است که به آن نياز داريد.
پيشرفت در تجارت نتيجه ي يافتن راههاي سريع تر ، ارزان تر ، بهتر و آسانتر براي انجام يک کار است.

90- قانون عوامل ضروري موفقيت
هر کار يا تجارتي بيش از پنج تا هشت عامل ضروري براي موفقيت ندارد . اين عوامل، تعيين کننده ي چگونگي عملکرد شما هستند.
کارهايي را که منجر به موفقيت يا شکست شما مي شوند تعيين کنيد و سپس با بهره گيري از اين اطلاعات ، براي داشتن عملکرد بهتر در هر زمينه برنامه ريزي کنيد.

 

soudabe

عضو جدید
کاربر ممتاز

91- قانون بازار
قيمت واقعي هر کالا بهايي است که مشتري حاضر است براي آن کالا در بازار آزاد و رقابتي ، که در آن ساير کالاهاي مشابه نيز وجود دارد ، بپردازد .
هميشه حق با بازار است .

92- قانون تخصصي کردن
براي موفقيت در تجارت ، بايد ابتدا محصول يا خدمات بخصوصي را انتخاب کنيد و سپس تمام توانايي خود را براي انجام کار با بهترين روش به کار گيريد .
يکي از دلايل اصلي شکست در تجارب غير تخصصي کار کردن است .

93- قانون تمايز
در يک بازار رقابتي ، محصولات يا خدمات براي کسب موفقيت بايد در نوع خود ويژگي منحصر به فردي داشته باشند تا از ساير محصولات و خدمات مشابه متمايز گردند .
براي رقابت در بازار ، برتري کالاي شما بايد قابل توجه و قابل تبليغ کردن باشد و چيزي باشد که بازار حاضر باشد به خاطر آن پول پرداخت کند .

94- قانون تعيين خريدار
موفقيت در تجارت در گرو تعيين گروه هايي است که در بازار ، خريدار توليدات يا خدمات شما هستند .
- مشتريان شما دقيقا چه کساني هستند ؟
- کجا هستند ؟
- علت خريد آنها چيست ؟

95- قانون تمرکز بازار
موفقيت در بازار در گرو تمرکز کامل بر روي مشتريان بخصوصي است که مي توانند از ويژگي هاي خاص کالا يا خدمتي که ارائه مي دهيد بيشترين استفاده را ببرند .
تعيين و متمرکز کردن تلاش هايتان روي اين گروه خاص و اصلي ، رمز سوددهي است .

 

soudabe

عضو جدید
کاربر ممتاز

96- قانون برتري
بازار تنها براي عملکرد برتر ، توليدات برتر يا خدمات برتر بهاي عالي مي پردازد .
اولين کار در مديريت ، تعيين و بهبود بخشيدن به حوزه اي است که مي توانيد در آن برتر باشيد .

97- قانون احتمالات
هر رخدادي به ميزان معيني احتمال وقوع دارد . براي افزايش احتمال وقوع رخداد مورد نظر خود ، تعداد موارد را افزايش دهيد .
هر چقدر کارهاي بيشتري را به دفعات بيشتر امتحان کنيد ، احتمال موفقيت شما نيز بيشتر مي شود .

98- قانون وضوح اهداف
هر چقدر با وضوح بيشتري بدانيد که چه مي خواهيد و حاضريد چه اقداماتي براي دستيابي به آن انجام دهيد احتمال موفق شدن و رسيدن به آنچه مي خواهيد بيشتر مي شود .
روشن بودن اهداف مورد نظر مانند مغناطيسي عمل مي کند که اقبال را به سوي شما مي کشد .

99- قانون جذب
شما در زندگي ، افراد ، ايده ها و موقعيت هايي را به سوي خود جذب مي کنيد که با افکار غالب شما هماهنگ هستند .
هنگامي که اهداف شما از مغناطيس اشتياق شما سر شار شد به چيزي دست پيدا مي کنيد که مردم به آن شـــانس مي گويند .

100- قانون توقعات
اگر مدام توقع داشته باشيد که اتفاقات خوب برايتان رخ دهد ، ميزان شانس خود را در زندگي افزايش مي دهيد .
هر روزتان را ا اين جمله آغاز کنيد : " مي دانم امروز يک اتفاق عالي برايم مي افتد . "
 

soudabe

عضو جدید
کاربر ممتاز
نشانه های مدیران موفق

نشانه های مدیران موفق

ده شیوه مختلف تصمیم گیری
1- تصميم‌گيري احساسي:
تبعيت از انگيزه‌هاي آني «چشم‌هايت را ببند، بعد بپر» بدون تأمل و آزمايش؛ انتخاب اولين راه‌حل يا راهكاري كه پيش رو قرار مي‌گيرد.
2- تصميم‌گيري شهودي:
«بنظر درست مي‌آيد»؛ انتخابي خودكار و ناخودآگاه بر مبناي«هارموني دروني»؛
3- تصميم‌گيري مطيعانه:
«هرچه شما بفرماييد قربان»؛ عاري از اعتماد به نفس؛ «بگذار يكي ديگر تصميم بگيرد»؛ «طرحها و نقشه‌هاي كس ديگري را دنبال كن».
4- تصميم‌‌گيري اجتنابي:
به تعويق انداختن، «حالا بگذار، بعد از روي پل رد شو»؛ مسامحه‌كاري، اجتناب، اميد به اين كه كسي باعث شود يا اتفاقي بيافتد كه فرد مجبور نباشد تصميم بگيرد. پشت گوش انداختن، مهلت دادن بخود براي به تعويق انداختن تفكر و عمل.
5- سرنوشت‌گرايي:
«همه‌اش روي پيشاني نوشته شده، همانطور كه بايد بشود مي‌شود» يا همه چيز را به سرنوشت واگذار كردن.
6- تصميم‌گيري گوش به زنگي:
خود را معذب ديدن، «اگر فلان طور شد چه كار كنم؟»؛ نگراني درباره اينكه تصميم گرفته شده تصميم اشتباهي خواهد بود. فرد به قدري براي تصميم‌گيري دچار اضطراب مي‌شود كه كارآيي‌اش براي يك تصميم خوب كاهش مي‌يابد.
7- فلج شدن:
«نمي‌توانم با شهامت با مسئله رو به رو شوم»؛ يا در مرحله شديدتر: «اگرفلان طور شد؟»؛ بي‌تصميمي و ترس كامل. اين كه شخص با وجود قبول مسئوليت نتواند به آن نزديك شود.
8- تصميم‌گيري منطقي:
نقشه‌كشي، «سبك و سنگين كردن حقايق»؛ در نظر گرفتن ارزشها، اهداف عيني، اطلاعات ضروري، راهكارها و پيامدها و رويكردي منطقي همراه با ايجاد تعادل بين تفكر و احساس.
9- تصميم‌گيري تكانه‌اي:
فرد به سرعت و بر مبناي اتفاقات ناگهاني تصميم مي‌گيرد و هيچ‌گونه ارزيابي منطقي از حقايق ندارد.
10- تصميم‌گيري اخلاقي:
مبناي تصميم يك منبع اخلاقي است كه مي‌تواند به تعليمات مذهبي مربوط باشد يا اگر فرد مذهبي نباشد بر اساس اصول اخلاقي شخصي تصميم‌گيري مي‌شود.

 

soudabe

عضو جدید
کاربر ممتاز
30 قانون جهانی موفقیت

30 قانون جهانی موفقیت


P قانون انگيزه:
هر چه مي‌گوييد يا انجام مي‌دهيد از تمايلات دروني، خواسته‌هاي شما سرچشمه مي‌گيرد. پس براي رسيدن به موفقيت بايد انگيزه‌ها را مشخص كرد تا با يك برنامه‌ريزي اصولي به هدف رسيد.

P قانون انتظار:
اگر با اعتماد به نفس، انتظار وقوع چيزي را در جهان پيرامونتان داشته باشيد آن چيز به وقوع مي‌پيوندد. شما هميشه هماهنگ با انتظاراتتان عمل مي‌كنيد و اين انتظارات بر رفتار و چگونگي برخورد اطرافيانتان تأثير مي‌گذارد.

P قانون تمركز:
هر چيزي را كه روي آن تمركز كرده و به آن فكر كنيد در زندگي واقعي، شكل گرفته و گسترش پيدا مي‌كند. بنابراين بايد فكر خود را بر چيزهايي متمركز كنيد كه واقعاً طالب آن هستيد.

P قانون عادت:
حداقل 95 درصد از كارهايي كه انجام مي‌دهيم از روي عادت است. پس مي توانيم عادت‌هايي را كه موفقيت‌مان را تضمين مي‌كنند در خود پرورش دهيم؛ و تا هنگامي كه رفتار مورد نظر به صورت اتوماتيك و غير ارادي انجام نشود، تمرين و تكرار آگاهانه و مداوم آن را ادامه دهيم.

P قانون انتخاب:
زندگي ما نتيجه انتخاب‌هاي ما تا اين لحظه است. چون هميشه در انتخاب افكار خود آزاد هستيم، كنترل كامل زندگي و تمامي آن چه برايمان اتفاق مي‌افتد در دست خودمان است.

P قانون تفكر مثبت:
براي رسيدن به موفقيت و شادي، تفكر مثبت امري ضروري است. شيوه تفكر شما نشان دهنده ارزش‌ها، اعتقادات و انتظارات شماست.

P قانون تغيير:
تغيير، غيرقابل اجتناب است و ما بايد استاد تغيير باشيم نه قرباني آن.

P قانون كنترل:
سلامتي، شادي و عملكرد درست از طريق كنترل كامل افكار، اعمال و شرايط پيرامونمان به وجود مي‌آيد.

P قانون مسؤوليت:
هر چه و هر كجا كه هستيد به خاطر آن است كه خودتان اين طور خواسته‌ايد. مسووليت كامل آن چه كه هستيد ، آن چه كه به دست آورده‌ايد و آن چه كه خواهيد شد بر عهده خود شماست.

P قانون پاداش:
عالم در نظم كامل به سر مي‌برد و ما پاداش كامل اعمالمان را مي‌گيريم. هميشه از همان دست كه مي‌دهيم از همان دست مي‌گيريم. اگر از عالم بيشتر دريافت مي‌كنيد به اين دليل است كه بيشتر مي‌بخشيد.

P قانون خدمت:
پاداش‌هايي را كه در زندگي مي‌گيريد با ميزان خدمت شما به ديگران رابطه مستقيم دارد. هر چه بيشتر براي بهبود زندگي و سعادت ديگران كار كنيد و توانايي‌هاي خود را افزايش دهيد، در عرصه‌هاي مختلف زندگي خود بيشتر پيشرفت مي‌كنيد.

P قانون علت و معلول:
هر چه به دليلي رخ مي‌دهد. براي هر علتي معلولي است و براي هر معلولي علت يا علت‌هاي به خصوصي وجود دارد، چه از آن ها اطلاع داشته باشيد چه نداشته باشيد. چيزي به اسم اتفاق وجود ندارد. در زندگي هر كاري را كه بخواهيد مي توانيد انجام دهيد به شرط آن كه تصميم بگيريد كه دقيقاً چه مي خواهيد و سپس عمل كنيد.

P قانون ذهن:
شما تبديل به همان چيزي مي‌شويد كه درباره آن بيشتر فكر مي‌كنيد. پس هميشه درباره چيزهايي فكر كنيد كه واقعاً طالب آن هستيد.

P قانون عينيت يافتن ذهنيات:
دنياي پيرامون شما تجلي فيزيكي دنياي درون شماست. كار اصلي شما در زندگي اين است كه زندگي مورد علاقه خود را در درون خود خلق كنيد. زندگي ايده آل خود را با تمام جزييات آن مجسم كنيد و اين تصوير ذهني را تا زماني كه در دنياي پيرامون شما تحقق پيدا كند حفظ كنيد.

P قانون رابطه مستقيم:
زندگي بيروني شما بازتاب زندگي دروني شماست. بين طرز تفكر و احساسات دروني شما، و عملكرد و تجارب بيروني‌تان رابطه مستقيم وجود دارد. روابط اجتماعي، وضعيت جسماني شرايط مالي و موفيت‌هاي شما بازتاب دنياي دروني شماست.

P قانون باور:
هر چيزي را كه عميقاً باور داشته باشيد به واقعيت تبديل مي‌شود. شما آن چه را كه مي‌بينيد باور نمي‌كنيد بلكه آن چيزي را مي‌بينيد كه قبلاً به عنوان باور انتخاب كرده‌ايد. پس بايد باورهاي محدود كننده‌اي را كه مانع موفقيت شما هستند شناسايي كنيد و آن‌ها را از بين ببريد.

P قانون ارزش‌ها:
نحوه عملكرد شما هميشه با زيربنايي‌ترين ارزش‌ها و اعتقادات شما هماهنگ است. آن چه كه
ارزش‌هايي را كه واقعاً به آن اعتقاد داريد بيان مي‌كند ادعاهاي شما نيست بلكه گفته‌ها، اعمال و انتخاب‌هاي شما به ويژه در هنگام ناراحتي و عصبانيت است.

P قانون تأثير تلاش:
همه اميدها، روياها، هدف‌ها و آرمان‌هاي ما در گرو سخت كوشي است. هر چه بيشتر تلاش كنيم؛ موفقيت بيشتري كسب خواهيم كرد.

P قانون آمادگي:
در هر حوزه‌اي موفق‌ترين افراد، آن‌هايي هستند كه وقت بيشتري را صرف كسب آمادگي براي انجام كارها مي‌كنند. عملكرد خوب نتيجه آمادگي كامل است.

P قانون حد توانايي:
شايد براي انجام همه كارها وقت كافي وجود نداشته باشد ولي هميشه براي انجام مهم‌ترين كارها وقت كافي هست. هر چه بيشتر كار كنيم كارايي بيشتري پيدا مي‌كنيم. اما بايد اموري را بر عهده بگيريم كه در حد توانمان باشد.

P قانون تصميم:
مصمم بودن از ويژگي‌هاي اساسي افراد موفق است. در زندگي هر جهشي در جهت پيشرفت هنگامي حاصل مي‌شود كه در موردي تصميم روشني گرفته باشيم.

P قانون خلاقيت:
ذهن ما مي‌تواند به هر چيزي كه باور داشته باشد دست يابد . هر نوع پيشرفتي در زندگي با يك ايده آغاز مي‌شود و چون توانايي ما در خلق ايده‌هاي جديد نامحدود است آينده نيز محدوديتي نخواهد داشت.

P قانون استقامت:
معيار ايمان به خود، توانايي استقامت در برابر سختي‌ها، شكست‌ها و نااميدي هاست . استقامت ويژگي اساسي موفقيت است . اگر به اندازه كافي استقامت كنيم، طبيعتاً سرانجام موفق خواهيم شد.

P قانون صداقت:
خوشبختي زماني به سراغ ما مي‌آيد كه تصميم بگيريم هماهنگ با والاترين ارزش‌ها و عميق‌ترين اعتقادات خود زندگي كنيم. همواره بايد با آن بهترين بهترين‌ها كه در درون‌مان وجود دارد صادق باشيم.

P قانون انعطاف پذيري:
در تعيين اهداف خود قاطعيت داشته باشيد، اما در مورد روش دست‌يابي به آنها انعطاف‌پذير باشيد. درعصر تحولات سريع و رقابت شديد، انعطاف‌پذيري از ضروريات است.

P قانون خوشبختي:
كيفيت زندگي ما را احساسمان در هر لحظه تعيين مي‌كند واحساس ما را تفسير خودمان از وقايع پيرامونمان مشخص مي‌سازد، نه خود وقايع. هرگز براي اين كه تجربه خوشي از دوران كودكي داشته باشيد دير نيست. كافي است گذشته را مرور كنيد و روشي را كه براي تفسير تجربيات خود داشته‌ايد تغيير دهيد.

P قانون تعجيل:
ما همواره دوست داريم كه هر چه زودتر به آرزوهايمان برسيم، به هميت دليل است كه در تمام عرصه‌هاي زندگي بي‌قراريم.

P قانون فرصت:
بهترين فرصت‌ها اغلب در معمولي‌ترين موقعيت‌هاي زندگي‌مان به وجود مي‌آيد. پس بزرگترين فرصت‌ها به احتمال زياد هميشه در دسترس ماست.

P قانون خود شكوفائي:
شما مي‌توانيد هر چه را كه براي رسيدن به اهداف تعيين شده خود به آن نياز داريد بياموزيد. آنهايي كه مي‌آموزند توانا هستند.

P قانون بخشندگي:
هر چه بيشتر ، بدون انتظار پاداش به ديگران خدمت كنيد خير و نيكي بيشتري به شما مي‌رسد، آن هم از جاهايي كه اصلاً انتظار نداريد. شما تنها در صورتي حقيقتاً خوشبخت خواهيد شد كه احساس كنيد به دليل خدمت به ديگران انسان با ارزشي هستيد.
 

soudabe

عضو جدید
کاربر ممتاز
اصول حرفه ای بودن

اصول حرفه ای بودن


1)
دغدغه‌مندي: آن كار براي شما، مسأله و دغدغه است، يعني شما به هر علت (مأموريت شخصي خود، نياز مالي، دغدغه علمي و امثالهم) با علاقه و خواست خود پا به عرصه آن كار گذاشته‌اند و آمده‌ايد تا مسأله‌اي را حل كرده و گره‌اي را بگشاييد.

2)جديت: آن كار براي شما يك مسأله‌ عادي يا فرعي نيست. براي تفريح يا وقت‌‌گذراني هم آن را برنگزيده‌ايد. رويكرد شما به آن شوخ‌طبعانه و تفنني نيست بلكه در كار مصمم و جدي هستيد و آن را با نظم فراوان و وقت‌گذاري كافي انجام مي‌دهيد.

3)دانش و خردمندي: بر آن حوزه‌ كاري اِشراف فكري داريد. مي‌دانيد در اين زمينه، چه چيزي مهم است و چه چيزي مهم نيست؛ چقدر مهم است، و كجا و كي اهميت بيشتر يا كمتري دارد؛ و در يك كلام خلاقانه و آينده‌نگرانه به ارتقاي وضعيت انديشيده و راهكارهاي آن را ابداع مي‌نماييد.

4)تجربه فراوان: در اثر تجربه و ممارست فراوان در آن زمينه، دركي عميق و ژرف‌ يافته و تمامي مهارت‌ها و توانمندي‌هاي مورد نياز را به‌دست آورده‌ايد. تمامي راه و چاه موضوع را ديده و شناخته‌ايد، و قادريد خود را با هر محيط كاري "وفق" دهيد و فرهنگ سازماني آنجا را درك كرده و در صورت امكان ارتقا دهيد.

5)لذت‌بردن: از كار خود لذت مي‌بريد. كار را صرفاً براي رفع حاجت و گذران امور و به‌صورت بي‌ميلانه و انفعالي انجام نمي‌دهيد. بلكه دائماً از انجام كار خود، لذت مي‌بريد و آن را با شوق و ذوق وافر پي‌مي‌گيريد.

6)احترام‌گذاري: براي همكاران خود، مشتريان خود، كارفرمايان خود و در يك كلام سازمان خود، نهايت احترام و ادب را قائليد. احترام گذاري به ديگران براي شما واقعاً ارزشمند است، به‌ويژه براي پيش‌كسوتان، استادان و بزرگان، ارزش و احترام مضاعفي در نظر مي‌گيريد. احترام به شوونات محيط كار و رعايت اصول اخلاقي، رشد حرفه‌اي شما را تضمين مي‌كند.

7)يادگيري مستمر: دائماً در كار خود مي‌آموزيد و در هر مرحله و هر دفعه از انجام كار خود، سعي مي‌كنيد نكته‌اي را آموخته و دست‌خالي از اين تجربه برنگرديد. قطعاً نبايد به هيچ قيمتي يادگيري شما در اين حوزه متوقف گردد.

8)پشتكار: هيچگاه نوميدي بر شما مستولي نمي‌گردد و به راحتي از ميدان بدر نمي‌شويد. به كار خود دلگرمي داريد و از شكست نمي‌هراسيد. به‌علاوه همواره متعهدانه قادر به مديريت بحران‌هاي سازماني هستيد.

9)دلسوزي و تعهد: كارهاي خود را دلسوزانه و متعهدانه انجام مي‌دهيد. به كار خود و سازمانتان "تعلق‌خاطر" داريد و كار را از آنِ خود مي‌دانيد. جوشِ كارتان را مي‌زنيد و به هيچ وجه بي‌تفاوت يا كم‌توجه به آن نيستيد. همواره متعهد به انجام كارتان به صورت احسن هستيد.

10)بهره‌وري: بازده كار شما بالاست. اثر بخشي و كارآيي زيادي داريد. ازسرعت و دقت كافي برخورداريد و در كارهايتان خلاقيت و نوآوري به خرج مي‌دهيد. با هزينه كمتر، ارزش‌افزوده‌ي بيشتري (براي خود يا سازمانتان) ايجاد مي‌كنيد (و البته بايد حتماً درآمد مناسب و شايسته‌اي نيز داشته باشيد). كار شما كيفيت دارد و باعث رضايت سازمان و مشتريان مي‌گردد.
 

soudabe

عضو جدید
کاربر ممتاز
هفت نشانه برای مدیران موفق

هفت نشانه برای مدیران موفق



1)مديران موفق نمونه بارز هستند: اکثر مديران موفق هم از جايگاه فردي برخور دارند و هم از ارزش سازماني، هم از دانشعلمي برخور دارند و هم از مهارت‌هاي تجربي، با اين عمل بايد گفت هم در سازمان و همدر خارج از آن نمونه هستند.

2)مديران موفق از همه يک چيز مي‌خواهند: آنها مي‌توانند مهارت‌ها، دانش و فرهنگ لازم براي سازمان و فرد را به منظور نيل به موفقيتعملي سازند . اين مديران براي رسيدن به اهداف خود بي‌صبرانه عمل مي‌کنند. ماموريتآنها اين نبوده که خودشان را در آينه ببينند، بلکه اين است که توان بالقوه خود رابه کمک هم نشان دهند.

3)مديران موفق ديگران را هدايت مي‌کنند‌: از نظر آنها هربرخورد بين افراد، يک فرصت براي هدايت است. فرصت‌ها عمدتا محدود به زمان هستند.اين هدايت شامل مجموعه‌اي از رفتارها، آموزش، معرفي، مشورت و غيره مي‌شود.تمرکز اصلي همه اين فعاليت‌ها، کمک به افراد موفق ديگر است. اين نوع مديران بهصورت فعال و ثابت در بهبود عملکرد موثر بوده و به نيروهاي خود کمک مي‌کنند تامستعدتر گردند.

4)مديران موفق عملکرد را پيگيري مي‌کنند: آنها براي سنجشعملکرد، معيارهاي اندازه‌گيري در اختيار دارند و به طور واضح نکات مثبت و منفيموفقيت را براي هر فرد در سازمان بيان مي‌کنند. آنها به فرد مسئوليت مي‌دهند وانتظار پاسخ دارند.

5)مديران موفق هدايت خود را سطح‌بندي مي‌کنند: آنها تشخيصمي‌دهند که بايد به برخي از گروه‌ها مسئوليت بزرگتري واگذار کنند و مديران آينده رابراي ايجاد رهبري در بين ديگران آماده مي‌کنند. اين مديران با دادن فرصت‌هايي بهاين گونه افراد، توانايي‌هاي خود را با توسعه مهارت در ديگران افزايش مي‌دهند.

6)مديران موفق داراي يک برنامه قوي هستند: بسياري از گروه‌ها از مسئوليت‌هايجاري خود راضي هستند. مديران موفق اين امر را بهانه‌اي براي عدم رشد در سازمان درنظر نمي‌گيرند. اين دسته از مديران بطور مرتب موانع را از ميان بر مي‌دارند وروش‌هاي جديدي براي رشد و بهبود امور خود ايجاد مي‌کنند.

7)مديران موفق تکرار، تکرار و تکرار مي‌کنند: مديران خوب سطح موفقيت خود را از طريق ثبات و نظم به دستمي‌آورند و به موفقيت ديگران از راه تکرار کمک مي‌کنند. آنها خوب مي‌دانند که تنهاروش نگهداري سطح بالايي از موفقيت، ياد آوري و نظم است.
 
بالا