juju_memar
عضو جدید
نورپردازی درمعماری
نورپردازی درمعماری
نورپرداز فضا
نوراولین شرط برای هرنوع ادراک بینایی است.درتاریکی مطلق نه فضاقابل رویت است ونه فرم ورنگ.نورتنهایک ضرورت فیزیکی نیست،ولی ارزش روانشناختی آن، یکی ازمهمترین عوامل زندگی بشردرهمه زمینه هاست، چون نقش تعیین کننده ای دردرک بصری دارد.نورطبیعی دارای خواصی است که بااستفاده ازان فضامعناپیدا می کند. (فرم ، رنگ وتار وپود مخصوصا زمانی که بر آن تاکیدشده باشد.) علاوه براستفاده کاربردی ، نور دارای ارزش نمادین بوده و جزیی از ذات زندگی می باشد. در بسیاری از فرهنگ ها نور یا خورشید (به عنوان منبع نور) عنصری خدایی محسوب می شده و آن را ارج می نهاده اند.
در گذشته از ماهیت مبهم نور طبیعی بیشتر برای ایجادسطوح نیمه شفاف یاسایه روشن از اشیا ماورایی استفاده می شده تا انسان را وادار به تفکر به منبع هستی نماید.از لحاظ حسی تاریکی پدیده ای عاری از روح است و فضای تاریک همواره منجمد به نظر می رسد وتنها نور است که به این فضا ها روح ونشاط می بخشد.نور با ایجادسایه ها،عمق ها و مرز ها موجب هویت یافتن فضا می شود.در اغلب ادیان نور نماد عقل الهی و منشا تمامی پاکی ها و رهایی انسان از تاریکی و جهل بوده است و به همین جهت در اغلب بناهای مذهبی نور به عنوان عنصری بارز به کار می رود.
فضا های تاریک کلیساهای قرون وسطی و مساجد اسلامی که با نور مزین شده اند به خوبی قادر به انتقال حس روحانی و معنوی می باشد.در چنین فضایی انسان با مشاهده مبهم اشیا واحجام، ذهن خود را وادار به تفکر ماورایی می نماید تا بدین ترتیب نزدیکی به ذات هستی درونش تقویت شود.
در مصر و یونان باستان نیز نور دارای اهمیت بوده است؛ بنا به موقعیت این سرزمین ها شدت نور و در نتیجه تضاد میان سایه روشن ها بسیار زیاد می باشد. چون وجود ذات خداوندی برای بشر غیر قابل دسترس بوده، ناچار بایستی در تاریکی قرار گیرد و در را ه رسیدن به این خداوند که بایستی به تاریکی ختم شود با کمک چنین پدیده های نوری کمی واضح تر شده است.
بدین ترتیب جای تعجبی باقی نمی ماند که بیشتر این فضاهای داخلی تنها یک در ورودی به داخل باشد. در این میان قرارگیری یک آبنما در مسیر در ورودی، نور پردازی داخل را اصلاح می نمود.نوری که به داخل می تابید با برخورد به سطح آب منعکس شده و مجسمه را روشن می ساخت. در فضاهای دیگر نیز که احتیاج به نور بیشتری داشتند استفاده از نور سقف ارجحیت پیدا می نمود.زمانی که نور به داخل چنین فضای ساخته شده ای هدایت می شود، ارتباط بین درون وبیرون اشکار شده و جلوه های خاص فضای داخلی که ماهیت متفاوت در ک فضایی کالبدی را دارد ایجاد می گردد.
در معماری آغاز مسیحیت و بیزانس نیز همواره تلاش می شده هر چه بیشتر به فضای داخلی جنبه روحانی داده شود تا فضای رویایی بیافریند و روشن است که نور پردازی در این راه نقش عمده ای داشته است. استفاده از ترفندهای گوناگون پدیده های نوری برای تقویت قدرت خیالپردازی ، از دوران باروک تا امروز معمول بوده است. در معماری مذهبی نیز با استفاده از فرم های خاص و نورپردازی ، متناسب با آن پدیده های بینایی به وجود می آید که از نظر ادراکی دقیقا قابل تعریف نیستند. گذشته از آن حال و هوایی عرفانی که به انسان می دهند جای تعبیر و تفسیر دارند.
ایتن لوئی بوله استاد مسلم نور پردازی در معماری، در پروژه اش برای بنای یادبود نیوتن با ترکیب فرم های اولیه نور حال و هوایی مذهبی به وجود آورده است. وی ساختار اصلی بنارا به صورت کره در نظر گرفته و روزنه های شفاف به ترتیبی است که نور تابیده شده از خارج به وسط کره ، یعنی جایی که باید مجسمه نیوتن قرار گیرد، هدایت می شوند. به این ترتیب مجسمه نیوتن درست در قسمت میانی کره روشن و گرداگرد آن تاریکی به عنوان نمادی از مجهولات ، بالای سر او کهکشتن به وسیله سقف کروی ، و روزنه های روشن به جای ستارگان نشان داده شده اند.
طبیعت متنوع آسمان یکی از با ارزش ترین خصائص آن است. تغییرات مداوم و زیبایی آن باعث هیجان و لذات بیشماری در انسان می شود. انتقال این کیفیت ها به فضای داخل، انسان را یاری می نماید تا به طور ناخودآگاه در ارتباط مداوم با طبیعت و نیروی فعال آن باقی ماند. ولی در تعیین کمیت شدت و میزان نور روز در داخل این طبیعت متغییر ، موجب ناتوانی و سر در گمی می گردد. شدت نور و به خصوص نور طبیعی عاملی است که اگر وجود نداشته باشد نه محل جسم قابل تشخیص است و نه رنگ آن. نور طبیعی عاملی است بی ثبات؛ بر حسب زمان روز و موقع سال و نیز وضع هوا ، وضع نور تغیر می کند. با تغییر نور ادراک ما از محیط و به ناچار از یک بنا نیز تغییر می کند. به علت تغییر دائمی نور طبیعی آدمی وابسته ی جریان طبیعی زمان است که برای او در این مورد وسیله ی قیاس است و اختلاف اصلی نور طبیعی و مصنوعی نیز از همین جا ناشی می شود.
از نظر فیزیکی ایجادکمیت بهینه برای نور از نظر مقدار ، شدت، رنگ و گرما و ... با نور مصنوعی کاملا امکان پذیر است ولی تقلید از تغییرات همیشگی نور طبیعی که باعث تغییر ادراک ما می گردد، با نور مصنوعی بسیار مشکل است. نور طبیعی برای ما خاصیت یک زمان سنج طبیعی را دارد که نور مصنوعی فاقد آن است.
همان طور که درک روابط بین شکل هندسی بنا و عملکرد روشنایی دارای اهمیت است، ارتباط کمیت نور با فرم های مختلف هندسی نیز ارزشمند است. فرم یک ساختمان با نور طبیعی برای ما قابل تشخیص می شود و درست همین مطلب هنگام طرح یک ساختمان ایجاد مشکل می کند. محل، اندازه، فرم و جنس آن بایستی در مرحله ی طرح ریزی دقیقا مشخص شوند.
محل خورشید را که منبع اصلی نور طبیعی است می توانیم از قبل برای هر ساعتی از روز و هر روزی از سال محاسبه کنیم اما مقدار نور و عوامل موثر بر آن مانند ابر، باران یا مه و ... و همچنین اثر اجتماعی روانی بیننده را نمی توانیم از قبل پیش بینی کنیم. همگی اینها مجهولاتی ، هنگام طراحی می باشند.
طراحی نور و روشنایی روز باید با در نظر گرفتن سایر عوامل محیطی تلفیق و تعدیل شود. دید، جهت طبیعی هوا، آکوستیک و روشنایی الکتریکی ارکانی هستند که باید هنگام طراحی مورد توجه قرار گیرند.
هر تغییر در ساختمان و اجزا طرح به منظور دستیابی به یکی از عوامل محیطی بر سایر عوامل تاثیر می گذارد. بنابراین تمام فاکتورهای محیطی باید همزمان مورد توجه قرار گیرند تا دستیابی به شرایط ایده آل حاصل گردد.
نورپردازی درمعماری
نورپرداز فضا
نوراولین شرط برای هرنوع ادراک بینایی است.درتاریکی مطلق نه فضاقابل رویت است ونه فرم ورنگ.نورتنهایک ضرورت فیزیکی نیست،ولی ارزش روانشناختی آن، یکی ازمهمترین عوامل زندگی بشردرهمه زمینه هاست، چون نقش تعیین کننده ای دردرک بصری دارد.نورطبیعی دارای خواصی است که بااستفاده ازان فضامعناپیدا می کند. (فرم ، رنگ وتار وپود مخصوصا زمانی که بر آن تاکیدشده باشد.) علاوه براستفاده کاربردی ، نور دارای ارزش نمادین بوده و جزیی از ذات زندگی می باشد. در بسیاری از فرهنگ ها نور یا خورشید (به عنوان منبع نور) عنصری خدایی محسوب می شده و آن را ارج می نهاده اند.
در گذشته از ماهیت مبهم نور طبیعی بیشتر برای ایجادسطوح نیمه شفاف یاسایه روشن از اشیا ماورایی استفاده می شده تا انسان را وادار به تفکر به منبع هستی نماید.از لحاظ حسی تاریکی پدیده ای عاری از روح است و فضای تاریک همواره منجمد به نظر می رسد وتنها نور است که به این فضا ها روح ونشاط می بخشد.نور با ایجادسایه ها،عمق ها و مرز ها موجب هویت یافتن فضا می شود.در اغلب ادیان نور نماد عقل الهی و منشا تمامی پاکی ها و رهایی انسان از تاریکی و جهل بوده است و به همین جهت در اغلب بناهای مذهبی نور به عنوان عنصری بارز به کار می رود.
فضا های تاریک کلیساهای قرون وسطی و مساجد اسلامی که با نور مزین شده اند به خوبی قادر به انتقال حس روحانی و معنوی می باشد.در چنین فضایی انسان با مشاهده مبهم اشیا واحجام، ذهن خود را وادار به تفکر ماورایی می نماید تا بدین ترتیب نزدیکی به ذات هستی درونش تقویت شود.
در مصر و یونان باستان نیز نور دارای اهمیت بوده است؛ بنا به موقعیت این سرزمین ها شدت نور و در نتیجه تضاد میان سایه روشن ها بسیار زیاد می باشد. چون وجود ذات خداوندی برای بشر غیر قابل دسترس بوده، ناچار بایستی در تاریکی قرار گیرد و در را ه رسیدن به این خداوند که بایستی به تاریکی ختم شود با کمک چنین پدیده های نوری کمی واضح تر شده است.
بدین ترتیب جای تعجبی باقی نمی ماند که بیشتر این فضاهای داخلی تنها یک در ورودی به داخل باشد. در این میان قرارگیری یک آبنما در مسیر در ورودی، نور پردازی داخل را اصلاح می نمود.نوری که به داخل می تابید با برخورد به سطح آب منعکس شده و مجسمه را روشن می ساخت. در فضاهای دیگر نیز که احتیاج به نور بیشتری داشتند استفاده از نور سقف ارجحیت پیدا می نمود.زمانی که نور به داخل چنین فضای ساخته شده ای هدایت می شود، ارتباط بین درون وبیرون اشکار شده و جلوه های خاص فضای داخلی که ماهیت متفاوت در ک فضایی کالبدی را دارد ایجاد می گردد.
در معماری آغاز مسیحیت و بیزانس نیز همواره تلاش می شده هر چه بیشتر به فضای داخلی جنبه روحانی داده شود تا فضای رویایی بیافریند و روشن است که نور پردازی در این راه نقش عمده ای داشته است. استفاده از ترفندهای گوناگون پدیده های نوری برای تقویت قدرت خیالپردازی ، از دوران باروک تا امروز معمول بوده است. در معماری مذهبی نیز با استفاده از فرم های خاص و نورپردازی ، متناسب با آن پدیده های بینایی به وجود می آید که از نظر ادراکی دقیقا قابل تعریف نیستند. گذشته از آن حال و هوایی عرفانی که به انسان می دهند جای تعبیر و تفسیر دارند.
ایتن لوئی بوله استاد مسلم نور پردازی در معماری، در پروژه اش برای بنای یادبود نیوتن با ترکیب فرم های اولیه نور حال و هوایی مذهبی به وجود آورده است. وی ساختار اصلی بنارا به صورت کره در نظر گرفته و روزنه های شفاف به ترتیبی است که نور تابیده شده از خارج به وسط کره ، یعنی جایی که باید مجسمه نیوتن قرار گیرد، هدایت می شوند. به این ترتیب مجسمه نیوتن درست در قسمت میانی کره روشن و گرداگرد آن تاریکی به عنوان نمادی از مجهولات ، بالای سر او کهکشتن به وسیله سقف کروی ، و روزنه های روشن به جای ستارگان نشان داده شده اند.
طبیعت متنوع آسمان یکی از با ارزش ترین خصائص آن است. تغییرات مداوم و زیبایی آن باعث هیجان و لذات بیشماری در انسان می شود. انتقال این کیفیت ها به فضای داخل، انسان را یاری می نماید تا به طور ناخودآگاه در ارتباط مداوم با طبیعت و نیروی فعال آن باقی ماند. ولی در تعیین کمیت شدت و میزان نور روز در داخل این طبیعت متغییر ، موجب ناتوانی و سر در گمی می گردد. شدت نور و به خصوص نور طبیعی عاملی است که اگر وجود نداشته باشد نه محل جسم قابل تشخیص است و نه رنگ آن. نور طبیعی عاملی است بی ثبات؛ بر حسب زمان روز و موقع سال و نیز وضع هوا ، وضع نور تغیر می کند. با تغییر نور ادراک ما از محیط و به ناچار از یک بنا نیز تغییر می کند. به علت تغییر دائمی نور طبیعی آدمی وابسته ی جریان طبیعی زمان است که برای او در این مورد وسیله ی قیاس است و اختلاف اصلی نور طبیعی و مصنوعی نیز از همین جا ناشی می شود.
از نظر فیزیکی ایجادکمیت بهینه برای نور از نظر مقدار ، شدت، رنگ و گرما و ... با نور مصنوعی کاملا امکان پذیر است ولی تقلید از تغییرات همیشگی نور طبیعی که باعث تغییر ادراک ما می گردد، با نور مصنوعی بسیار مشکل است. نور طبیعی برای ما خاصیت یک زمان سنج طبیعی را دارد که نور مصنوعی فاقد آن است.
همان طور که درک روابط بین شکل هندسی بنا و عملکرد روشنایی دارای اهمیت است، ارتباط کمیت نور با فرم های مختلف هندسی نیز ارزشمند است. فرم یک ساختمان با نور طبیعی برای ما قابل تشخیص می شود و درست همین مطلب هنگام طرح یک ساختمان ایجاد مشکل می کند. محل، اندازه، فرم و جنس آن بایستی در مرحله ی طرح ریزی دقیقا مشخص شوند.
محل خورشید را که منبع اصلی نور طبیعی است می توانیم از قبل برای هر ساعتی از روز و هر روزی از سال محاسبه کنیم اما مقدار نور و عوامل موثر بر آن مانند ابر، باران یا مه و ... و همچنین اثر اجتماعی روانی بیننده را نمی توانیم از قبل پیش بینی کنیم. همگی اینها مجهولاتی ، هنگام طراحی می باشند.
طراحی نور و روشنایی روز باید با در نظر گرفتن سایر عوامل محیطی تلفیق و تعدیل شود. دید، جهت طبیعی هوا، آکوستیک و روشنایی الکتریکی ارکانی هستند که باید هنگام طراحی مورد توجه قرار گیرند.
هر تغییر در ساختمان و اجزا طرح به منظور دستیابی به یکی از عوامل محیطی بر سایر عوامل تاثیر می گذارد. بنابراین تمام فاکتورهای محیطی باید همزمان مورد توجه قرار گیرند تا دستیابی به شرایط ایده آل حاصل گردد.