نوآوری هميشه با پژوهش و توسعه شروع نمی‌شود!

onia$

دستیار مدیر تالار مدیریت
نوآوری ايرانی

[h=1]نوآوری هميشه با پژوهش و توسعه شروع نمی‌شود![/h] DEN-787421


سيدکامران باقری*
بخش پنجم
بسياری گمان می‌کنند که اگر شرکتی بنا است نوآوری کند و محصولات و خدماتی جديد را با موفقيت به بازار عرضه کند، حتما بايد کار را از پژوهش و توسعه فنی شروع کند.
يعنی آزمايشگاه و کارگاهی راه‌بيندازد و چندين نيروی کارشناس ارشد و دکترا در زمينه کاري شرکت به‌عنوان پژوهشگر استخدام کند و هر ساله هزينه زيادی را صرف انجام پروژه‌های پژوهشی بکند و انتظار داشته باشد که پس از چند سال اين سرمايه‌گذاری‌ها به خلق و عرضه محصولات و خدمات جديد در بازار بينجامند. از قضا همين برداشت از هزينه و زمانبری فراوان پژوهش و توسعه، باعث می‌شود که برخی شرکت‌ها به‌کلی قید نوآوری را بزنند و به همان کار بازرگانی و خريد و فروش سنتی بسنده کنند.
اما سرعت تحولات فناوری زياد شده و هر روز، محصول و خدمت جديدی از راه می‌رسد و قديمی‌ترها را از بازار بيرون می‌راند. درنتيجه کسب‌وکار شرکت‌هايي که نوآوری نکنند، آن‌چنان پررونق و پايدار نخواهد ماند. بنابراين بايد پرسيد: آيا راهی آسان‌تر برای ورود به جرگه نوآوران وجود دارد؟ و گاهی جواب به پرسش بالا مثبت است.
امروزه به لطف گسترش نظام دانشگاهی و پژوهشی، در گوشه و کنار ايران فعاليت‌های اختراعی و نوآورانه زيادی جريان دارد. تعداد فارغ‌التحصيلان خلاق رشته‌های علوم و مهندسی بسيار زياد شده و بسياری از آنها تمايل به نوآوری دارند. شرکت‌های کوچک و متوسط زيادی با محوريت يک ايده اختراعی و نوآورانه شکل گرفته‌اند و تجاری‌سازی آن ايده را با تمام وجود دنبال می‌کنند.
امروزه، فضای رسانه‌ای کشور شديدا ابتکار و نوآوری را تشويق می‌کند. سالانه هزاران اختراع در ايران ثبت می‌شوند که بزرگ‌ترين آرزوی مالکان آنها، توليد و فروش محصولات و خدمات مبتنی بر آن اختراعات در بازار است. متاسفانه تا به امروز، بيشتر اين تلاش‌های نوآورانه ره به جايي نبرده‌اند و در راهيابی به بازار ناکام بوده‌اند. مهم‌ترين دليل اين ناکامی هم ناآشنايي مخترعان عمدتا جوان ايران با بازار و قواعد حاکم بر آن و نداشتن برخی الزامات فعاليت در بازار رقابتی است. با ذکر يک مثال می‌توان اين شرايط را بهتر درک
کرد.
در ابتدای سال 1388 اختراع نوعی هواکش خودکار که با استفاده از انرژی باد کار می‌کند در ايران به ثبت رسيد. اين اختراع ريشه در پژوهش کارشناسی ارشد مخترع در راستای استفاده از انرژی باد در ساختمان‌ها داشت. پس از ساخت محصول اولیه و انجام آزمایش‌ها، اشکالات فنی آن هم رفع شده بود.
شکل آیرو دینامیکی این هواکش به گونه‌ای است که بدون نیاز به انرژی الکتریکی (بر خلاف محصولات موجود در بازار)، ایجاد خلأ کرده و باعث انجام عمل مکش با کارآیی بالا می‌شود. بنابراين در کليه فضاهايي که برای تهويه از يک لوله مستقيم به فضای خارجی استفاده شده می‌توان به جای فَن از هواکش خودکار استفاده کرد. اين اختراع که مزيت‌های آشکاری نسبت به هواکش‌های رايج توربينی دارد، پس از بررسی علمی، مورد تاييد بنياد ملی نخبگان قرار گرفت و با هزينه صندوق حمايت از پژوهشگران در آمريکا هم ثبت شد.
اما آشنايي شرکت طرح پدیده پایدار (با مديريت مخترع هواکش خودکار)، با بازار صنعت تاسيسات و ساختمان و شبکه فروش در اين صنعت کم بود. تمامی مراحل ساخت (ماکت‌سازی، آزمایش‌ها و مدل‌سازی تا رسیدن به شکل نهایی)، اداری (ثبت داخل، اخذ تاییدیه‌ها، امور اداری و...) و تولید (قالب‌سازی و تست) با سرمایه و انرژی شخصی مدير شرکت پيش رفت، اما اين شرکت کوچک سرمايه‌ کافی را برای تبليغات و شناساندن محصولش به مشتری نهايي در اختيار نداشت. بنابراين اين محصول نوآورانه به‌رغم برتری‌های فنی، فرآيند ساده توليد و قيمت تمام شده اندک، در بازار با استقبال زيادی روبه‌رو نشد.
همان‌گونه که مثال هواکش خودکار به خوبی نشان می‌دهد، از قضا در بسياری موارد، داشته‌های شرکت‌های باسابقه و شايد سنتی بخش خصوصی که ورودی جدی به حوزه پژوهش و فناوری نداشته‌اند، همان گمشده پژوهشگران و فناوران است: آنها بازار را خیلی خوب می‌شناسند؛ نام و نشان شناخته‌شده‌ای دارند؛ سرمايه بيشتری دارند؛ شبکه توزيع را در اختيار دارند و....
بنابراين شرکت‌های بزرگ و سنتی بخش خصوصی که تاکنون ورودی جدی به حوزه پژوهش و نوآوری فنی نداشته‌اند، می‌توانند با اتکا به همين داشته‌های خود و بدون تقبل ريسک و هزينه‌های سنگين، گام‌های اول را برای عرضه محصولات و خدمات نوآورانه به بازار بردارند. آنها می‌توانند محصولات و خدمات نوآورانه‌ای را که از دل پژوهش‌های دانشگاهی و تلاش‌های مخترعان بيرون آمده‌اند، رصد کرده و در راه رساندن موفقيت‌آميز آنها به بازار، مشارکتی موثر داشته باشند.
البته در ادامه کار و پی‌بردن به ارزش‌افزايي و منافع بالاتر نوآوری، بی‌شک شرکت‌های بزرگ گام‌های بعدی را در ظرفيت‌سازی پژوهشی برخواهند داشت. جالب اينجا است که وجود ظرفيت پژوهشی داخلی باعث می‌شود که رصد نوآوری‌های بيرونی هم با دقت بيشتر و ريسک کمتر انجام شود.
اختراعات و نوآوری‌هاي مفيد و مورد نياز بازار همچون هواکش خودکار در ايران فراوان هستند. کافي است شرکت‌های بزرگ و سنتی بخش خصوصی آستين‌ها را بالا بزنند و در قالب شراکتی راهبردی، اين محصولات جديد را با قدرت به بازار برسانند.آنها بايد همچون شرکايي قابل اطمينان برای مخترعان و پژوهشگران جوان عمل کنند و به لطف داشته‌های با ارزش خود، بر شانس موفقيت اين نوآوری‌ها در بازار بيفزايند. اين همکاری‌ها اگر به‌خوبی طراحی شوند، برای هر دو طرف مزيت آفرين خواهند بود و در مجموع موجی از نوآوری در صنعت کشور ايجاد خواهند کرد.
*مشاور مديريت نوآوری و مالکيت فکری
(kambagheri@yahoo.com)
 
بالا