نكات آموزنده در بازار بورس

sajad 3000

کاربر فعال تالار اقتصاد ,
کاربر ممتاز
نكات آموزنده در بازار بورس (قسمت اول)

حجم معاملات

حجم معاملات يكي از مهم ترين فاكتورها در بررسي تكنيكال سهام و همچنين تشخيص حركت‌هاي مشكوك در خريد فروش سهام مي‌باشد كه بايد ديد اين افزايش حجم به چه علتي بوده و دليل آن چيست؟

حجم معاملات خوب، دو علت مي‌تواند داشته باشد:

۱) معاملات عمده

كه معمولا بين شركت‌هاي سرمايه‌گذاري و زير مجموعه‌هاي آنها انجام مي‌شود. مانند معاملات عمده بين سرمايه‌گذاري بانك ملي و توسعه ملي و بعضا بين يك شركت كه با تاسيس سرمايه‌گذاري قصد بازار گرداني براي سهام خود را دارد. مانند ايران خودرو و سرمايه‌گذاري سمند. اگر اين حالت رخ داد بايد ديد دليل اين كار چيست؟ چه اتفاقي از نظر فاندامنتالي رخ داده است؟ سپس با ديد باز خريد و فروش نمود.

۲) وجود اطلاعات پنهاني

كه معمولاحجم معاملات افزايش زيادي نموده و مجددا كاهش مي يابد و سهم در مدت بين يك يا دو هفته در يك كانال خنثي حركت نموده و پس از آن شروع به حركت مي نمايد.

در مواردي كه به اين مورد برخورد نموديد (البته تعداد دفعات و نفرات خريد را نيز در نظر بگيريد طريقه اين مطالب را هم شرح خواهم داد) به نظر اينجانب اين سهم نياز به تحليل دقيق و صرف وقت بيشتر دارد البته فقط اين موارد را از نظر تحليل تكنيكال عرض مي نمايم، چون زمان كمتري نياز دارد و سريعا مي توان به نتايجي رسيد و اقدام به خريد يا فروش نمود.

تعداد خريداران

معمولا تعداد خريداران در روزهاي معمولي مقدار مشخصي بوده و تغيير خاصي نشان نمي‌دهد.هرگاه تعداد خريداران افزايش يابد نشان از اقبال بازار به اين سهم مي‌باشد و بالعكس كاهش تعداد خريداران نشان از رويگرداني بازار از اين سهم خاص است.

نكته: در صورتي كه تعداد خريدار كاهش يابد و حجم معاملات افزايش داشته باشد نشان از خريد توسط حقوقي‌ها، افراد يا گروه‌هاي حقيقي با سرمايه زياد مي‌باشد. كه اين خود آلارمي براي زير نظر گرفتن سهم و بررسي براي يافتن دليل اين حركت مشكوك مي باشد.

رابطه و گرايش بين حقيقي‌ها و حقوقي‌ها

1- اگر تعداد اندكي از خريداران در دفعات زيادي سهام را از بازار جمع نمودند، يعني گرايش از حقيقي به حقوقي مي باشد.

2- هرگاه تعداد زيادي از خريداران در دفعات زيادي سهام را ازبازار جمع نمودند يعني فروش حقيقي‌ به حقيقي‌‌ و تنها سهام بين آنها مبادله شده است.

3- هرگاه تعداد زيادي از خريداران در دفعات اندكي سهام را از بازار جمع نمودند يعني حقوقي‌ها در حال فروش سهام به بازار و به حقيقي‌ها مي باشند.

روند معاملات

هرگاه روند معاملات در روز به گونه‌اي باشد كه تعداد خريداران و حجم معاملات بالا بر روي درصد منفي اندك و يا صفر صورت مي‌پذيرد، نشان از اقبال بازار به آن سهم دارد و به اصطلاح حالت bullish به خود گرفته است. البته لازم به ذكر است كه روند معاملاتي چند روز قبل آن سهم ، بايدكاهشي باشد ، حجم معاملات بالا با درصد منفي زياد (بيش از 2.5 درصد) ، حاكي از بازار فروشندگي با هيجانات و احساسات شديد oversold مي باشد در چنين مواقعي معمولا بعد از چند روز ،شاهد افزايش قيمت آن سهم خواهيم بود البته از منظر قواعد تكنيكال سيگنال خريد زماني صادر مي شود كه منحني برخي نماگر ها تكنيكي كه نشان دهنده خريد و فروش هاي افراطي هستند( آر درصد ويليام) از منطقه بيش فروش خارج شوند. مثلا آر درصد ويليام به زير سطح 80- كاهش يابد و سپس از اين سطح افزايش يابد.
 

sajad 3000

کاربر فعال تالار اقتصاد ,
کاربر ممتاز
نكات آموزنده در بازار بورس (قسمت دوم)

نگرشي بر ديدگاههاي تحليلي بازار سرمايه

تحليل بازار سرمايه همانند تحليل ديگر بازارها از قبيل بازارهاي ارز، پول و ديگر داراييها نيازمند ابزارها و روشهاي خاصي است كه بموجب آن شفافيت در معاملات و انتفاع سرمايه گذاران حاصل مي گردد .

در ادبيات مالي در زمينه تحليل قيمت سهام سه ديدگاه كلي وجود داردكه شامل ديدگاه چارتيست، فاندامنتال و MPT است كه در اين فرصت به شرح اجمالي و مقايسه اي دو مورد اول مي پردازيم .


ديدگاه چارتيست(تكنيكال)

در ديدگاه چارتيستها تنها به تغييرات قيمتها با استفاده از ابزارهاي آماري پرداخته مي شود. در واقع رفتار قيمتها بيانگر اخطارهاي خريد، فروش يا نگهداري است. در اين روش اشتباهات احتمالي ممكن است در خريد يا فروشهاي ديرتر يا زودتر از زمان مناسب رخ مي دهد. بدين شكل كه سرمايه گذار با مشاهده اولين اخطار اقدام به خريد يا فروش مي نمايد و اين مسئله مي تواند منجر به پشيماني و هزينه هاي گزافي گردد .

ديدگاه فاندامنتال(بنياد گرا)

در ديدگاه فاندامنتال، سرمايه گذاري بر اساس بررسي اقتصاد كلان، صنعت و شركتها صورت مي پذيرد. در واقع بيشترين تاكيد ، بررسي دو عامل ياد شده تحليل اطلاعات مالي منتشره توسط شركتها مي باشد كه شامل پيش بيني فروش، پيش بيني EPS و . . . .و موارد تحقق يافته سالهاي گذشته است كه با ابزارهاي دقيق فاندامنتال همچون تخمين موارد ياد شده توسط تحليلگر و استفاده از نسبتهاي مالي، سهام مناسب مورد شناسايي قرار مي گيرند. در اين روش نيز اشتباهات احتمالي ممكن است در استفاده از اطلاعات تحريف شده شركتها و برآوردهاي غلط رخ دهد.

مقايسه دو ديدگاه

در مقايسه اين دو روش تحليلي مي توان به نقل از اسكار وايلد گفت:
به اعتقاد يك تحليلگر، چارتيست قيمت همه چيز را مي داند ولي ارزش (واقعي) هيچ چيز را نمي داند. چارتيست ها فقط با دو موضوع سر و كار دارند:

1. قيمت فعلي چيست؟

2. سابقه تغييرات قيمت چيست؟

قيمت نتيجه تقابل نهايي نيروهاي عرضه و تقاضا براي سهام شركت است. هدف تحليلگر پيش بيني تغييرات قيمت آتي است. تحليل تكنيكي(چارتيست) تنها با تمركز بر روي قيمت و حجم معاملات از تحليل فاندامنتال متمايز مي گردند. بنيادگراها(فاندامنتال ها) به دنبال چرايي قيمت مي گردند.حال آنكه تكنيكي ها به دلايل بنيادگراها در مورد چرايي قيمت با ديدگاه ترديد نگاه مي كنند. تكنيكي ها اعتقاد دارند كه بهترين كار اين است كه بدنبال چيستي قيمت باشيم و به چرايي آن اهميت ندهيم. چرا قيمت بالا مي رود؟ بخاطر بيشتر بودن خريداران(تقاضا) از فروشندگان(عرضه). سرانجام، ارزش هر چيز برابر با پولي است كه يك فرد حاضر است براي آن بپردازد،چه لزومي دارد بدانيم چرا؟

اما بنيادگرايان به جنبه هاي عملي قيمت با ديدگاه تحليلي مي نگرند. در واقع آنها قيمت را معلول عواملي مي دانند كه با شناخت و بررسي آن مي توان به پيش بيني قيمت از طريق برآورد ارزش آن پرداخت.

كاربرد دو روش در بازار سرمايه ايران

در بازار سرمايه ايران دو روش ياد شده به عنوان دو روش مكمل بايد با يكديگر استفاده گردد و تحليل و بررسي جهت انجام معاملات بايد با استفاده از بينشي كه با بكارگيري هر سه روش تحليلي بدست مي آيد انجام شود.
 

5afshin5

عضو جدید
سلام

ازآنجا که مدت زیادی است در این تاپیک پست جدیدی ارسال نشده و در ابتدای راه هست با اجازه سجاد عزیز در ادامه به آشنایی بیشتر با بازار بپردازیم .

در صورت صلاحدید پستها را به تاپیک مربوطه منتقل کنید .

با تشکر
 

5afshin5

عضو جدید
معمله در بازار ارز

معمله در بازار ارز

به نام خدا


بازار تبادلات ارزی اصطلاح عام است که به موسسات جهانی که برای مبادله و داد و ستد ارزها به وجود آمده اند اطلاق میشود

مبادلات ارز با نام fx شناخته میشود که هیچ مرکز مبادلاتی یا موسسه تهاتری که در آن سفارشات ( خرید یا فروش ) شود ، وجود ندارد

بازیگران بازار در طول روز پیوسته ( 24 ساعت ) از طریق شبکه جهانی اینترنت ، فکس و ... با هم در ارتباطند و یک بازار منسجمی را به وجود آورده اند

حجم تجارت روزانه میتوان از بانک پرداخت های بین الملل دسترسی داشت که طبق این آمار استنباط میشود طی چند سال اخیر ارزها تبدیل به یکی از محبوب ترین کالاهای داد و ستدی شده اند

تعییرات ارز بر بازارهای سهام ، اوراق قرضه ... تاثیر گذار هست ، بنابراین اگر معامله گران بازارهای جانبی بخواهند که تصمیمات آگاهانه اتخاذ کنند باید رخدادهای بازار ارز را هم پیگیری کنند


تا پست بعدی در پناه حق
 

5afshin5

عضو جدید
بسیاری از معامله گران بازارهای جانبی ، ارزها را به مجموعه کالاهایی که داد و ستد میکنند افزودن چرا که این افراد پی بردند معاملات در بازار fx بسیاری از ویژگی های که بازارهای جانبی ندارند را داراست.

در این پست به یک سری ویژگی های بازار تبادلات ارزی و سهام میپردازیم.

ویژگی های مهم بازار تبادلات ارزی:

1- دارای نقدینگی رو به رشد بالا

2- 24 ساعته بودن

3- بازار دو طرفه ( از بازار صعودی و نزولی میتوان بهره برد )

4- فروش کوتاه مدت ( ورود به بازار و خروج سریع )

5- کاهش خطاها و لفزش های دستوری و اجرایی

6- دارای اهرم بالا ( گرچه اهرم بالاتر درصد خطا و ریسک را افزایش میدهد )
 

l-mohajeri

عضو جدید
بورس چیست؟
برای شناخت بورس و آشنایی بیشتر با آن بهتر است از "بازار" و تعریف آن شروع کنیم. در یک تعریف ساده، می‌توان گفت که، بازار مکانی است که در آن خرید و فروش صورت میگیرد؛ و سادهتر این است که بگوییم هرگاه شرایطی فراهم شود که بین خریدار و فروشنده رابطه برقرار شود و معاملهای صورت پذیرد بازار تشکیل شده است. این شرایط میتواند مکان خاصی باشد یا شبکه‌ای ارتباطی مثل اینترنت. در بازارها به طور کلی دو نوع دارایی، دارایی‌های واقعی و داراییهای مالی، مورد معامله قرار میگیرند. داراییهای واقعی همان داراییهای فیزیکی هستند مثل زمین، ساختمان و انواع کالا مانند ماشین، لوازم خانگی و .... اما داراییهای مالی داراییهای کاغذی و بهتر بگوییم اسنادی هستند، مثل سهام و اوراق مشارکت. بورس بازاری است که در آن داراییهای مختلف مورد معامله قرار میگیرد. از این رو، انواع بورسها را میتوان به سه دستهی کلی بورس کالا، بورس ارز و بورس اوراق بهادار طبقه‌بندی کرد. 1. بورس کالا: بازاری که در آن خرید و فروش کالاهای معین صورت می‌گیرد و به طور منظم و دائم فعال است بورس کالا نام دارد. در بورس کالا معمولاً مواد خام و مواد اولیه مورد معامله قرار میگیرد. هر بورس کالایی را با نام همان کالایی که مورد معامله قرار میگیرد نامگذاری می‌کنند. مثلاً بورس نفت و بورس گندم. 2. بورس ارز: در بورس ارز، همان طور که از نام آن مشخص است، کار خرید و فروش پول‌های خارجی انجام میگیرد. این بورس در کشور ما فعال نیست اما در کشورهای پیشرفته فعالیت چشم‌گیری دارد. 3. بورس اوراق بهادار: در بورس اوراق بهادار دارایی‌های مالی از قبیل سهام، اوراق مشارکت و... مورد معامله قرار میگیرد. در ایران، به بازار خرید و فروش اوراق بهادار که به طور رسمی و دائمی در محل معینی تشکیل میشود "بورس اوراق بهادار" میگویند ولی ما در این نوشته برای اختصار آن را بورس یا بورس اوراق بهادار می‌گوییم.
بورس اوراق بهادار چه می‌کند؟
کار اصلی بورس اوراق بهادار این است که زمینهای فراهم میآورد تا دو گروه از مردم، به طور قانونی، در یک فعالیت اقتصادی شریک و علاوه بر تأمین نیازهای یکدیگر، از منفعت و سود این فعالیت بهرهمند شوند. این دو گروه سرمایهگذاران و سرمایهپذیران میباشند. اصولاً در یک تقسیمبندی ساده، افراد جامعه را میتوان به دو گروه تقسیم کرد؛ یک گروه کسانی که پول، سرمایه و یا پسانداز دارند اما نمیتوانند با آن کار کنند و گروه دوم کسانی که توانایی انجام فعالیتهای اقتصادی دارند اما سرمایه و پول کافی ندارند. این دو گروه علاوه بر این که یکدیگر را نمیشناسند و تعداد آنها نیز کم نیست دارای ویژگیهای مختلفی هستند. به عنوان مثال، همهی سرمایهگذاران به یک اندازه پسانداز ندارند. برخی دارای مبالغ اندک و برخی صاحب مبالغ کلان میباشند، سلیقهی این افراد هم برای سرمایهگذاری متفاوت است، مثلاً عدهای تمایل به سود کم در کوتاهمدت دارند و عدهای به دنبال سود بیشتر ولی در درازمدتاند و دهها ویژگی دیگر. سرمایهپذیران نیز از ویژگیهای مختلف برخوردارند، برای مثال، هر گروه در زمینهی خاصی فعالیت میکنند، با توجه به نوع فعالیتشان سودهای متفاوتی پرداخت میکنند، در ادارهی مراکز تولیدی خود سلیقهی متفاوت دارند و... حال با این همه ویژگیهای متفاوت چگونه میتوان بین این دو گروه رابطه برقرار کرد تا همهی آنها ضمن قبول شرایط یکدیگر حاضر به شراکت شوند؟ یکی از کارهای اساسی بورس همین است که با ایجاد یک فضای مناسب و قانونمند زمینهای فراهم آورد تا از طریق آن برآوردن تمامی خواستههای قانونی طرفین با حفظ حقوق آنها میسر شود. بورس یک مشکل بسیار بزرگ دیگر را نیز حل کرده است، به طوری که میتوان ادعا کرد حل این مشکل باعث گسترش سرمایهگذاری و در نتیجه توسعهیافتگی و پیشرفت سریعتر کشورهای جهان شده است. آن مشکل این است که اگر افراد مختلفی که با سرمایههای متفاوت وارد بورس شده و در فعالیتهای اقتصادی بزرگ شریک میشوند، بخواهند، در هر زمان که تصمیم بگیرند، سهم و سرمایهی خود را به قیمت مناسب بفروشند، باید چه کار کنند؟ به عنوان مثال اگر فردی 100 سهم از 125 میلیون سهم یک کارخانهی سیمان را دارا باشد و تصمیم بگیرد آن را همین امروز بفروشد چگونه میتواند قیمت سهام خود را مشخص کند؟ چطور میتواند قیمت کارخانه را محاسبه نماید تا براساس آن قیمت سهم خود را مشخص کند؟ چه قدر زمان، چه تعداد افراد و چقدر هزینه برای این کار لازم است؟ و... بورس این مشکل را حل کرده و سازوکاری را طراحی کرده است که هر فرد با هر میزان سهم، در هر روز تصمیم به فروش سهامش بگیرد بتواند از قیمت سهام خود آگاه شود و یا حتی اگر تصمیم به فروش نداشته باشد قیمت روز سهام خود را بداند.
 

Similar threads

بالا