[ نقد ونظر معماری ]بحث هاي معمارانه

sadra86

عضو جدید
نمای نامفهوم

نمای نامفهوم

سلام
1-این نما های کامپوزیت هم از وقتی به ایران رسید همه حیثیتش را از دست داد! می گویید چرا؟
چون هر نانوا و قصابی در علی آباد دیوار آجری (از نوع گری) اش را با این نما ماله کشی کرد! حالا کسی نبود به این بنده خدا بگوید با آن همه تراورتن لیمویی و قرمز این کامپوزیت مادر مرده می خواهد چه بگوید؟
2- خط آسمان در خیلی از نما ها به درستی در نظر گرفته نمی شود از جمله همین نما. من نمی دانم چه توجیهی دارد دیواری را به عنوان جان پناه در پیشانی بنا با هزار فرم عجیب و غریب بسازیم که بگوییم پشتش خالی است؟
3- اتفاقا این بنا با توجه به بر قابل توجهی که دارد جای کار برای کار روی حجم داشت که بیشتر توجه به کار بر روی سطح آن شده است. علتش هم واضح است؛ کار بر روی حجم ممکن است از مساحت مفید بنا بکاهد ولی شما هر چه بر روی سطح کار کنید یک ریال از بنایتان کم نمی شود عوضش نما چشم دشمن را در می آورد!
4- بر روی فرم های به کار رفته بر سطح مکای این بنا اصلا نمی توانم نظر بدهم چون اصلا آنرا نمی فهمم. باور کنید نمی فهمم؛ زور که نیست!
5- البته همه صحبت های دوستان را در خصوص ریشه های پیدایش چنین طرح ها و اینکه چقدر این گونه طرح ها در فضاهای شهری لازمند(از نوع نیازمند بودن زیبایان به وجود زشتها!) و روابط علی و معلولی کارفرما و طراح و ... اینکه همه زاها حدید نیستند و... قبول دارم و انشالله در ادامه به بررسی و آسیب شناسی این مقوله می پردازیم.
6- از معمار باشی خوب و خوش سلیقه به خاطر طرح این مبحث ممنون.
 

zarnaz_a

مدیر بازنشسته
کاربر ممتاز
يعني فشار كارفرما و ... (همين دليل هايي كه گفتيد) توجيه مي كنه اين كار رو ؟

راستش يه چيز جالبي كه من توي شهر يزد ديدم ... استقبال و تحسين مردم يزد در باره اين بنا خيلي جالبه !
احساس مي كنم حس زيبايي شناختي مردم شديدن پايين اومده و اين به خاطر ديدن ساختمان هاي زشت فراوان در شهره ...

نظر شما چيه ؟
اول باید دید که چرا ما فکر میکنیم که حس زیبایی شناختی مردم پایین اومده. زیبایی عام نباید چیزی باشه که با خوندن کتاب بخوای درکش کنی. ببین همه ی ما در مورد زیبایی شناسی یه چیزایی خوندیم که الان کارای معمارای بزرگو تایید میکنیم. و میگیم که قشنگن. اما خود من قبل از اینکه بخوام وارد این رشته بشم وقتی کتابای برادرمو ورق میزدم از خیلی از کارها بدم میومد. که همین الان واقعا میفهمم که چقدر زیبا هستن.
بعدشم نمیشه که بگی وقتی ادما اطرافشون ساختمونای زشت میبینن دیگه گرایششون به زشت بالا میره...

اينجور بحثها عمدتا به اين سوال منتج ميشند كه:

"معمار بايد اين سليقه رو بپذيره يا بايد ديد مردم رو عوض كنه و روي سليقه شون تاثير بگذاره؟"​



پ.ن:عزيزم به نظرم اگه به زرناز يه دومان بگي اين بحث رو به تاپيك بحثهاي هفتگي منتقل كنند بهتر باشه چون به يك پارچگي اونها كمك ميكنه.
کاملا با این حرفی که زدی موافقم.
در مورد جمه دومت هم موافقم. باید این بحث بشه بحث هفتگی. خیلی هم خوب میشه اگه هر هفته همچین بحثی داشته باشیم.تاپیکو مهمش میکنم.


اما نظرم روی خود نما... به نظم خطوطش خیلی بی هدفه. خیلی راحت میشه جای همه چیزو عوض کرد. امتدادش نتیجه ای نداره. اون وسط باید مهم باشه(اون استوانه) اما اصلا مهم نشده. در عوض اطرافشو خیلی درشت نشون داده. اون ستونه زیر استوانه خیلی عذاب آوره. نمیدونم چرا. با تونوع رنگیش مشکلی ندارم. چون به قول دوستان تنوع اونم برای مرکز تجاری لازمه. ضمن اینکه رنگهاش خیلی هم خارج نمیزنه. البته به جز اون قسمتی که الومینیوم کار کرده..
 

معمارباشی

عضو جدید
اول باید دید که چرا ما فکر میکنیم که حس زیبایی شناختی مردم پایین اومده. زیبایی عام نباید چیزی باشه که با خوندن کتاب بخوای درکش کنی. ببین همه ی ما در مورد زیبایی شناسی یه چیزایی خوندیم که الان کارای معمارای بزرگو تایید میکنیم. و میگیم که قشنگن. اما خود من قبل از اینکه بخوام وارد این رشته بشم وقتی کتابای برادرمو ورق میزدم از خیلی از کارها بدم میومد. که همین الان واقعا میفهمم که چقدر زیبا هستن.
بعدشم نمیشه که بگی وقتی ادما اطرافشون ساختمونای زشت میبینن دیگه گرایششون به زشت بالا میره...

زرناز جان ... اصلا منظورم اين نبود كه با ديدن ساختمان زشت انشان زشت پسند ميشه ... بلكه تنها منظورم اين بود كه با ديدن ساختمان هاي متعدد زشت توقع انسان از محيط كم مي شه ... چه بسا اين ساختمان در برابر بسياري از ساختمان هاي يزد ... يك شاهكار هنري هم محسوب بشه !!!
 

zarnaz_a

مدیر بازنشسته
کاربر ممتاز
زرناز جان ... اصلا منظورم اين نبود كه با ديدن ساختمان زشت انشان زشت پسند ميشه ... بلكه تنها منظورم اين بود كه با ديدن ساختمان هاي متعدد زشت توقع انسان از محيط كم مي شه ... چه بسا اين ساختمان در برابر بسياري از ساختمان هاي يزد ... يك شاهكار هنري هم محسوب بشه !!!
درسته. متوجه منظورت نشده بودم.
اما حالا یه سوال. به نظر شما توی شهری مثل یزد که بافت قدیمی داره باید ساختمونای جدیدش هم مثل اونا باشه و از همون بافت پیروی کنه یا میتونه یه حرف جدید با شکل متفاوت داشته باشه.
صرف نظر از شکل ساختمون میخوام روی رنگ اون صحبت کنم. و اینکه بهتر بود با حرف جدیدی که این ساختمون داره رنگش از رنگهای متداول یزد پیروی کنه یا با شکل جدیدش رنگ متفاوتی هم داشته باشه مثلا سفید.؟.
 

doomann

Moderator
عضو کادر مدیریت
مدیر تالار
کاربر ممتاز
الان مثلا معمارید اما هیچ کس نه تنها پشیزی برای شما و تفکراتتون ارزش قائل نیست ، می بینید دوستتون که به اندازه ی کرم خاکی از معماری سر در نمی آورد چند تا پروژه زیر دستشه .
تقریبا دنیا براتون تیره و تار می شه ، که ناگهان یک پیشنهاد طراحی اون هم تو ی خیابون اصلی شهر دنیا رو براتون تغییر می ده .
حالا وقتیه که شما باید تلافی این چندوقت بیکاری رو در بیارید ضمنا باید یه چیز چشم در آر طراحی کنید که از این به بعد بیکار نمونید .

سلام به همه دوستان
معمولا در مباحث تئوری ،‌ همه به نحو شایسته ایی می تونن اظهار نظر کنن و حرفهایی رو بزنن که شایستگی هاشون رو به نمایش بذاره .
با صحبتهای علیرضا جان به هیچ وجه موافق نیستم . قبول دارم که یک معمار مثل یک پزشک سوگند نمی خوره و به راحتی میتونه وجدان رو زیر پا بگذاره ولی این دلیل نمی شه که یک هنرمند ،‌هنرش رو به حراج بازار دسفروشها ببره و کیلویی آتیش بزنه به مالش ...
معمار ضعیف النفسی که با خوردن بوی پول به دماغش نتونه اونهمه علمی رو که یاد گرفته به فراموشی بسپاره به نظر من به جای معماری باید شغل دیگه مثل بنگاه داری رو انتخاب کنه .
مگه نه اینکه ما تمام اصول معماری رو می خوندیم و احسند می گفتیم . مگر نه اینکه ما جداره های شهری رو برداشت می کردیم و باز سازی می کردیم و جداره ها رو به نوعی همگون سازی می کردیم . مگر نه اینکه جزو معترضین معماری عقب افتاده و بی ارزش امروزه کشورمون بودیم ... حالا خودمون با دست خودمون همون بناهایی رو که هیچ وقت دوست نداشتیم رو طراحی می کنیم تا یکمی پول دار بشیم . هنر شد رمز ثروتمند شدن . خونه بی نور طراحی می کنیم ،‌ تجاری بی ضابطه شهرداری می سازیم ،‌ تراکم می خریم و قانون آتش نشانی رو زیر پا می گذاریم . نما و جداره شهری می شه قلک ....
معمار باید با تقابل صحیح با کارفرما بتونه با دلیل منطقی و درست ،‌ اون رو متقاعد کنه تا تن به هر طراحی بی هویت و بی قانونی نده . می شه این کار رو کرد . چون به عینه و عمل در طراحی گفته هام رو به عمل تبدیل کردم . شاید سیاست برخورد و راهنمایی صحیح کارفرما اولین موردی بوده که بی چشمداشت در اولین ارتباط به عنوان مشاور براش باز کردم و بعد اگر دوست داشت براش طراحی می کنم و اگر نخواست حداقل اطلاعاتی که وظیفه من بوده تا اون نفر داشته باشه تا از نفر بعدی برای طراحیش بخواد رو بهش دادم .
نگاه صرفا مادی به مقوله هنری مثل معماری ،‌ چهره ایی آشفته رو مثال حالای شهرها مون می سازه و چاره کار در پای بست ویرانه ای است که ...
 

Alireza00

عضو جدید
سلام به همه دوستان
معمولا در مباحث تئوری ،‌ همه به نحو شایسته ایی می تونن اظهار نظر کنن و حرفهایی رو بزنن که شایستگی هاشون رو به نمایش بذاره .
با صحبتهای علیرضا جان به هیچ وجه موافق نیستم . قبول دارم که یک معمار مثل یک پزشک سوگند نمی خوره و به راحتی میتونه وجدان رو زیر پا بگذاره ولی این دلیل نمی شه که یک هنرمند ،‌هنرش رو به حراج بازار دسفروشها ببره و کیلویی آتیش بزنه به مالش ...
معمار ضعیف النفسی که با خوردن بوی پول به دماغش نتونه اونهمه علمی رو که یاد گرفته به فراموشی بسپاره به نظر من به جای معماری باید شغل دیگه مثل بنگاه داری رو انتخاب کنه .
مگه نه اینکه ما تمام اصول معماری رو می خوندیم و احسند می گفتیم . مگر نه اینکه ما جداره های شهری رو برداشت می کردیم و باز سازی می کردیم و جداره ها رو به نوعی همگون سازی می کردیم . مگر نه اینکه جزو معترضین معماری عقب افتاده و بی ارزش امروزه کشورمون بودیم ... حالا خودمون با دست خودمون همون بناهایی رو که هیچ وقت دوست نداشتیم رو طراحی می کنیم تا یکمی پول دار بشیم . هنر شد رمز ثروتمند شدن . خونه بی نور طراحی می کنیم ،‌ تجاری بی ضابطه شهرداری می سازیم ،‌ تراکم می خریم و قانون آتش نشانی رو زیر پا می گذاریم . نما و جداره شهری می شه قلک ....
معمار باید با تقابل صحیح با کارفرما بتونه با دلیل منطقی و درست ،‌ اون رو متقاعد کنه تا تن به هر طراحی بی هویت و بی قانونی نده . می شه این کار رو کرد . چون به عینه و عمل در طراحی گفته هام رو به عمل تبدیل کردم . شاید سیاست برخورد و راهنمایی صحیح کارفرما اولین موردی بوده که بی چشمداشت در اولین ارتباط به عنوان مشاور براش باز کردم و بعد اگر دوست داشت براش طراحی می کنم و اگر نخواست حداقل اطلاعاتی که وظیفه من بوده تا اون نفر داشته باشه تا از نفر بعدی برای طراحیش بخواد رو بهش دادم .
نگاه صرفا مادی به مقوله هنری مثل معماری ،‌ چهره ایی آشفته رو مثال حالای شهرها مون می سازه و چاره کار در پای بست ویرانه ای است که ...


سلام .
من اگه اون مثال رو زدم به معنای این نبود که بگم کارش درسته با نادرست .
معماری هزار و یک قصه ی نه گفته داره ، که یکیش این بود . باید گفت تا با چشم باز به پیش رفت .
 

chista233

عضو جدید
سلام به همه
اگه این نما رو اگه یه جایی دیگه جز یزد می دیدم می تونستم بگم نمای بدی هم نیست رنگا خوب باهم کنار اومدند و یه تلاشی هم برا ی فرم دادن به نما کرده.........خلاصه تو مقدمات به طرف خوب فرم و رنگ یاد دادند ........ اما بعید می دونم طرح گذرونده باشه......و خیلی چیزای دیگه....
یکی از بچه ها گفته بود که کا رکردن روی نما کارو جالب می کنه و مثل کار کردن روی حجم روی زیر بنا هم تاثیر نمی ذاره ..... یه کم شبیه تفکر کارفرماهای بازاری شده این حرف (قصد توهین ندارم خدای نکرده..) کار کردن روی حجم و حتی کم کردن از فضایی که ساخته می شه گاهی چنان کیفیتی به سایت طراحی می ده که باعث میشه افزایش قیمت متراژی که ساخته میشه کم شدن زیر بنا رو جبران کنه و کار بهتری تولید بشه..........
راستی یه چیز دیگه ......... یه استاد خوب داشتیم بهمون می گفت تقلید خوب بهتر از ابتکار بده......... شاید بد نباشه اگه رنگ خوبی مناسب محیط نداریم از تجربه قدیمی ها استفاده کنیم ...... خب این راه حلیه.....;)
 

معمارباشی

عضو جدید
خوب فكر كنم تمروز روز اخر اين تاپيك باشه ... فردا يه موضوع جديد ميارم ...

تا اين جا من از صحبت دوستان اين جوري نتيجه گرفتم كه ...
1- رنگها و متريالهاي مورد استفاده بايد با محيط هم خواني داشته باشن ...
2- همه ي ساختمان فقط نماي ان نيست ...
3- نبايد اجزاء ساختمان از هم تفكيك شده باشن (مثلا نما ارتباطي به پلان نداشته باشه ...)
4- هيچ وقت هنرمون رو به پول نفروشيم ...

راستش الان توي يزد براي مردم عام اين بنا يك الگو به حساب مي اد و اكثر كارفرماهاي ساختمان هاي تجاري مي گن ... طرحي توي مايه هاي طرح مجتمع خورشيد مي خواهن !!!!!!!!!
با اين حساب فكر كنم در طي ماههاي اتي بيشتر از اين سبك ساختمان ها در اطرافمون ببينيم ...
 

k.memar

عضو جدید
بیشتر دنبال ایجاد یک فضایی در نمای بنا بوده که زیبایی کارشو نشون بده ، که به نظر من موفق هم بوده .اما به دلیل استفاده ی زیاد از خطوط منحنی وشکلهای هندسی نمارو زیاد ترکیبی نشون داده. در حالی که سادگی نما هم میتونه زیبایی خاص خودشو داشته باشه ;)
 

underwood

عضو جدید
من با نظر علی رضا موافقم.اما نظر دیگر من این که معمار می خواسته ایدهی تو ذهنش که می تونسته یک ماهی باشه نمی دونم تا چه اندازهای درکش کردین را در نما پیاده کنه.بعد هم معمارش بین دی کانستراکشن و معماری سنتی مونده بوده چه کار کنه
 

معمارباشی

عضو جدید
من با نظر علی رضا موافقم.اما نظر دیگر من این که معمار می خواسته ایدهی تو ذهنش که می تونسته یک ماهی باشه نمی دونم تا چه اندازهای درکش کردین را در نما پیاده کنه.بعد هم معمارش بین دی کانستراکشن و معماری سنتی مونده بوده چه کار کنه

شرمنده ولي به نظر من معمار اين بنا اگه با ديد شما كار كرده باشه معماري ديكانستراكشن و معماري سنتي رو خوب نشناخته !!! و خيلي سطحي هست اين نوع برخورد با اين دو واژه ي غني ....
 

mahsa_vicy_moon

عضو جدید
سلام معمار جان
طبق هون چيزايي كه اموزش ديديم مي تونم بگم برات كه

  • معمار اين طرح از تضاد استفاده كرده يعني با همنشيني پنجره با فرم دايره در كنار مربع و همچنين استفاده از خطوط منحني در كنار شكستگي ها انگار كه اجزا مختلف رو به هم دوخته !
  • اصلا تقارن نداره . سمت چپ تصوير سنگينتره
  • شايد از طرق تضادهاي موجود سعي داشته متفاوت بودن ايده بنا رو نسبت به ساير ابنيه موجود جلوه بده و از گفته هات بر مياد كه نظر مردم رو هم تونسته جلب كنه
  • ديگه اينكه رنگ بنا رو هم با توجه به رنگ غالب شهر تطبيق داده
  • IN NAGHD VASE AXE SHOMARE 11111111 TE
 
آخرین ویرایش:

alali

عضو جدید
من که واقعآآآآآآآآآآآآآآآآآآ موافقم .

تا حالا به این فکر کردید سلیقه ی ما از مردم دور شده ؟!
این یه واقعیته !
دقت کردید ما از دیدن ساختمون های خرابه چقدر لذت می بریم ولی مردم از دیدنشون افسردگی می گیرند ؟!
به این فکر کردید که وقتی یه عکس ضد نور که با هزار زحمت انداختید رو وقتی به هم کلاسه هاتون نشون می دید چقدر تعریف می کنند ولی وقتی به دیگران نشون می دید میگن چرا انقدر سیاهه؟!
چند وقت پیش برای در س طراحی شهری به فومن رفتیم قبل از سفر یک جلسه ی توجیهی داشتیم که استادمون در طی اون ( با هزار افسوس و آه ) برای ما توضیح داد که شهرداری فومن تحت یک عمل <.> شهرداری سابق رو که 100 سال قدمت داشته رو خراب کرده و جای اون این ساختمون رو ساخته:
- یه ساختمون با سنگ گرانیت خاکستری و شیشه های رفلکس آبی و مقدار زیادی چراغ و......:surprised:
ما هم همگی مراتب ناراحتی خودمون رو اعلام کردیم و سپس بانیان این امر رو لعن نمودیم که ببین چه گوهری رواز این شهر گرفتند .:crying:
وقتی به فومن رفتیم نتایج نظر سنجی ها درست بر خلاف تصور ما بود ، مردم شهر نه تنها ساختمون جدید شهرداری رو دوست داشتند بلکه اون رو مایه ی افتخار شهرشون می دونستند !! و به ابن ساختمون برج نور می گفتند .

حالا به نظر شما چی شد که این طوری شد ؟ آیا بین فهم ما و مردم یک فاصله به وجود اومده ؟! چرا ؟ چطور می شه ما به عنوان یک معمار تفکراتمون برای مردن همه فهم بشه ؟!
سلام . من هم با تو موافقم ... ولی این که مردم شهر هومن خوشحال شدنو زیاد ناراحت نشو!!! وقتی کسی درباره چیزی اطلاعات نداشته باشه، و ارزش اون را ندونه طبیعی که بود و نبود اون براش فرقی نکنه ... مثلا خود من تا قبل از اینکه معماری بخونم بناهایی که باعث افتخار هر ایرانی باید باشه هیچ جذابیتی برام نداشت... ولی به قول شما حالا که با ارزش هر کدوم از اینها آشنا شدم ، تپه ای به سادگی تپه سیلک برام هر جواهری ارزشمند تره..:heart:
 

zhsaffar

عضو جدید

اگر تلاش طراح ايجاد ظاهر گرافيكي براي كار بوده است كاملا ناموفق ظاهر شده است.يكي از دوستان گفتند اين نقاشيست نه معماري..من ميگويم متاسفانه حتي نقاشي خوبي هم نيست چه برسد به معماري! اگر تفاسيري كه دوستان براي اين ساختمان حدس زدند درست باشد برداشت كاملا عيني طراح و اجراي نا موفق هردو از جذابيت ساختمان به شدت كاسته اند. تصاوير و مفاهيم انتزاعي بعضا و ميتوانم بگويم غالبا از زيبايي، بداعت و جذابيت بيشتري برخوردار هستند.
اگر قرار است نما طراحي شود بايد همه قسمتهاي آن طراحي شود ولي اينجا گوبا در ورودي از قلم افتاده و نحو نامناسبي با بقيه كار-كه همينطوري هم چندان اجزاي منتاسبي ندارد-ناهمخوان است.
مشكلات اين ساختمان فقط از ديد خارجي آنقدر زياد است كه در يكي دو پست نميگنجد:warn::surprised:
 

zhsaffar

عضو جدید

اين ساختمان به نظرم حتي حس زيبا شناسي يك فرد عادي بدون تحصيلات هنري را نيز راضي نميكند.در واقع تناسبات قسمتهاي مختلف آن ديده نميشود.با آينكه شانس طراحي حجم را داشته است ولي حجم نا موفق و خامي از آب در آمده است.قسمت بالاي حجم سنگين و نا متناسب با قسمت پايين است...استوانه سمت راست بوسيله هيچ عنصر ديگري سبك نشده و كمپوزيسيون را نامتعادل كرده است. كمپوزيسيون در نما هم نامناسب است. اگر بنا در يزد است استفاده ازسطح وسيعي از شيشه در نماي خارجي ساختمان كاملا نامناسب است جذب آفتاب آن هم در مناطق گرم و خشك مثل يزد جز بي استفاده كردن فضا كه ،در اين ساختمان بخش كمي هم به نظر نميرسد، نتيجه اي ندارد.
ورودي ساختمان ويژگي هاي يك ورودي مناسب را ندارد و چندان چنگي به دل نميزند.. پله با شيب نسبتا تند وعرض پله اي كه با ظاهر بقيه ساختمان چندان تناسبي ندارد از دعوت كنندگي ورودي كاسته است.
البته از معدود نكات مثبت ساختمان تركيب رنگي هماهنگ نماست .:warn:
.
.
.
به نظرم در كنار ساختمان هاي نا موفق نما ها و حجم هاي موفقي كه در اطرافمان مي بينيم هم اينجا بگذاريم خيلي كمك كنه.
 

romak_m

عضو جدید
آیا معماری و پزشکی با هم تشابهی دارند ؟؟

آیا معماری و پزشکی با هم تشابهی دارند ؟؟



معمارا به پزشکی چه جوری نگاه میکنند ؟

به نظر شما اگه یه پزشک بخواد معماری بخونه درک و یادگیری بهتری داره
یا اگه یه معمار پزشکی بخونه ، شما چی فکر میکنید ؟
 

.anita.

عضو جدید
به نظر من معماری یه رشته ی خلاقانه است و تا زمانی که اون خلاقیت لازم رو نداشته باشی نمی تونی در معماری پیشرفت کنی
حال چه بسیار پزشک هایی که ممکنه این خلاقیت رو داشته باشن و به هر دلیلی به سمت این رشته نیومدن.

از طرف دیگه پزشکی یه رشته ی پیچیده ایه که باید بهش علاقه داشته باشی برای اینکه تا آخرش بری
حال چه بسیار معمارهایی که این پشتکار و توانایی رو دارند و اونا هم به هر دلیلی به سمت این رشته نیومدن

و در آخر چون معماری و پزشکی هر دو رشته های برتر در شاخه ی ریاضی و تجربی هستن این نشون میده که هم معمارها هم پزشکها از توانایی خاصی برخوردارند و هر کاری رو که اراده کنن می تونن تا آخرش ادامه بدن...:w16::w11:
 

twisted clown 000

عضو جدید
Richard Serra

Richard Serra

خوب دامنه ی معماری خیلی گسترده است (حداقل با 50 تا رشته درگیره) و خوب من دوستارم که یک معمار کامل بشم.
 
آخرین ویرایش:

raha

مدیر بازنشسته
ریچارد سرا یکی از مجسمه سازهای بسیار برجسته و معروف این دهه های اخیره.
حالا به نظر شما وجود چنین فضاهایی در فضا درون چه تاثیر بر مخاطب داره و اگر طرحی مشابه این داشتی چطور توصبف و توجیحش می کردی؟
اصلا با این سبک موافقی یا مخالف و چرا؟

rich460.jpg

600px-Richard-Serra-Tilted-Spheres1.jpg

3b5b6393.jpg

مطالعه بفرمائید: طریقه قرار دادن عکس بر روی سایت

Richard Serra

For the first time in London, Richard Serra will present his monumental art works. Now I am waiting when it will come to São Paulo. I don’t mind when, but I surely would like to see his works for real, not just photos. I am new to his works, even tho Richard has been doing it for some years, I just got impressed by it. The art of the 21st Century surely. There is also a good site made for his exhibition at MoMA last year. There is a sculpture at Senac made by Chico Niedzielski that was totally influenced by Richard Serra.







Tired of living your life inside boxes? All those hard lines and perpendicular angles got you down? Well you should be inside one of Richard Serra's sculptures then.

Be there or be square.​

منظور دوستمون این فضا ها بود...!!!;)
 
آخرین ویرایش:

melodi753

عضو جدید
چي بگم والا ...
هنوز به ديدم شك دارم ...
قبل از معماري به ساختموناي لوكس و بلند و ... خيلي علاقه داشتم ... بعد كه وارد معماري شدم .... خيلي سخت پسند شدم ... طوري كه اگه مي رفتم يه جايي كه از نظر معماري ضعف داشت واقعا سردرد مي شدم و اصلا نمي تونستم اون محيط ها رو تحمل كنم ... الان هم چند وقتيه ديدم كلا عوض شده همه چي رو قشنگ مي بينم ... به نظر هر چيزي يه قشنگي بلاخره توش داره چون ساخته ذهن انسانه و همين ارزش داره ...
ولي الان كه فكر مي كنم مي بينم كه همه كه معمار نيستن... همه كه مباني زيباشناسي در معماري رو پاس نكردن ...راستش ديگه به اين جور چيزا زياد اعتقاد ندارم و اون نوشته ها رو خيلي نمي تونم هضم كنم ... فكر كنم بايد از ديد مردم عادي زيبايي رو شناخت ...هيچ كسي نيست كه با رفتن به خونه بروجردي ها يا طباطبايي ها توي كاشان احساس بي علاقگي كنه ... ولي شايد به دليل شرايط زندگي امروزه نياز ها و درخواستاشون عوض شده ... ديگه كسي نه پول داره اين همه زمين بخره نه كسي وقتش رو داره كه صرف نگهداري از همچين بناهايي بكنه ....

كلي چيز مي خواستم بنويسم ولي چشام داره قيري ويري مي ره ... فعلا باشه براي بعد ... شرمنده نصفه نوشتم ...
حالا ساختمون هاي لوكس و شيشه رفلكسي بهتر از ادغام گچ و الو بوند هست
يه ساختمون تو شيراز هست طرف اومده جلو خونه دو تا ستون گچي درست كرده و ادامشو تو طبقه بالا الو بوند كار كرد هر وقت از كنارش رد ميشم دوست دارم سرمو بكوبم تو ديوار
:mad:
 

melodi753

عضو جدید
معمارا به پزشکی چه جوری نگاه میکنند ؟

به نظر شما اگه یه پزشک بخواد معماری بخونه درک و یادگیری بهتری داره
یا اگه یه معمار پزشکی بخونه ، شما چی فکر میکنید ؟
به نظر من هيچ شباهتي ندارن اخه پزشكا خيلي خشنن همش دستشون تو زخمه ولي معمارا روح لطيفي دارن و بايد از هنر يه چيزايي بدونن
از طرفي اگه يه پزشك تو كارش گند بزنه فوقش طرف بميره بندازن تقصير قضا و قدر اما اگه يه معمار تو كارش گند بزنه يه عمر تو ديد عمومه از همه بدتر بعد از اينكه به گندش پي برد هي از جلو ساختمونه رد بشه چه حس خوبي داره نه؟:D
 

dynamic

عضو جدید
کاربر ممتاز
حالا ساختمون هاي لوكس و شيشه رفلكسي بهتر از ادغام گچ و الو بوند هست
يه ساختمون تو شيراز هست طرف اومده جلو خونه دو تا ستون گچي درست كرده و ادامشو تو طبقه بالا الو بوند كار كرد هر وقت از كنارش رد ميشم دوست دارم سرمو بكوبم تو ديوار
:mad:
ببخشید این کلمه چیه؟ من متوجه نشدم..:surprised:
 

komail_1988

عضو جدید
سرعت ساخت و ساز چرا پایینه؟

سرعت ساخت و ساز چرا پایینه؟

سلام به دوستان عزیزم
یه سوالی خیلی وقته ذهنمو مشغول کرده که می خوام باشما در میون بزارم تا شاید جوابی پیدا کنم که قانعم کنه
بعضی ساختمانارو می بینیم تا بیاد اسکلتش زده بشه و اماده ساکن شدن بشه چندین سال طول می کشه فکر کنم شما هم به همچین چیزایی برخورد کردین .
خوب اگه اسکلت بتنی باشه خوب زمان می بره اما فلزی که زمان زیادی واسه ی نصب اسکلت نمی خواد ، در حالی که از نظر نقدینگی هم مشکلی ندارن .پس این همه زمان واسه چی؟
و یکی دیگه این که چرا برای بعضی جاها که سرعت مهمه از سیمان های زود گیر و دیوارهای پیش ساخته استفاده نمی کنند که هم سرعت کارشون بالا بره و هم زودتر به نتیجه و سودشون برسن.
به نظر شما یه ساختمون 10 طبقه اگه از نظر مالی مشکلی نداشته باشه (400 متر مربع زیر بنا ) چقدر زمان می بره تا کاملا امده شه .
من با این چیزایی که دیدم فکر کنم یه دو سه سالی طول بکشه البته از روی خوش بینی

نظر شما چیه؟

ممنون می شم اگه نظراتونو بگین تا هم من و هم سایر دوستان از نظراتتون استفاده کنند :gol:
 

hrs2004

عضو جدید
مشکلات درساخت

مشکلات درساخت

1-مشکلات اداری درشهرداری((احنمالی))
2-مشکلات ازطرف شرکت
3-مشکلات احتمالی نامناسب بودن آب هوا
4-نرسیدن مصالح
5-واردشدن هر... به کارمعماری درکشورما
6-بخشی از مشکلات بر می گردد به بخشه نظارتی روی کسانی که در کارگاه کارمی کنند
وهمه باعث می شود که کار ساخت یک ساختمان به وقفه بیفتد
............................................................................................................................
ساخت این ساختمان
یکسال نیم بیشتر نباید طول بکشد :w17:وحداکثرسه سال :evil:


 

komail_1988

عضو جدید
یعنی کسی نیست جواب منو بده؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
 

architect_9871

عضو جدید
:smile:
سلام من فکر میکنم ما نمی تونیم از چیزهایی که ما میبینیم و دیگران نمی بینن ایراد بگیریم.چون اون وقت همه میشن معمار.فک می کنین یه کتاب خونه که ما طراحی می کنیم یا یه نجار مثل همن ؟ زیبایی زندگی یه معمار در متفاوت بودن دیدشه.منم موافقم که ما یه اثار تاریخی رو یه خرابه نمی دونیم چون ما با این خرابه ها زندگی می کنیم.
 

architect_9871

عضو جدید
سلام چون کار خونه های دیوارهای پیش ساخته کمه و فعلا از نظر اقتصادی گرونه
 

maman

عضو جدید
کسی نیست به سوال من جواب بده

کسی نیست به سوال من جواب بده

سلام

کسی نیست به سوال من جواب بده؟؟؟؟؟؟؟؟؟:(

چرا ساختمانهای مسکونی امروزه ما با فرهنگ کشورمون تطابقی نداره؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟:(
چرا؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟:(
خواهش می کنم جواب بدید:(
 

سپیدار

کاربر بیش فعال
سلام

کسی نیست به سوال من جواب بده؟؟؟؟؟؟؟؟؟:(

چرا ساختمانهای مسکونی امروزه ما با فرهنگ کشورمون تطابقی نداره؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟:(
چرا؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟:(
خواهش می کنم جواب بدید:(


با سلام و احترام

سوالتان بسیار کلی ست . پاسخش همان قدر که سخت است ، واضح و بدیهی نیز هست . من از شما میپرسم ؛ چه چیز ِ امروزه ما با فرهنگمان تطابق دارد ؟ اصلا پیش از طرح این سوال ، چه چیز را میتوانیم اکنون " فرهنگ " بنامیم که بعد بتوانیم سایر امرو را با ان بسنجیم ؟
چون بسیار کلی پرسیدید ، بسیار کلی جواب خواهید یافت . در یک جامعه ، همه چیز باید با یکدیگر جور باشد . سامان و نا بسامانی . و فقط هم مربوط به معماری نیست . میتوانید بحث های مفصلی که دوستان در این زمینه انجام داده اند را مطالعه کنید .

پایدار باشید .
 
بالا