نقد سالهای سرد تردید

dozd daryai

عضو جدید
سلام دوستای عزیز خوشحال میشم اگه نظری،طرحی،انتقادی خلاصه هر چی دارید نسبت به داستان سالهای سرد تردید بگید:gol::gol:
 

Samaneh

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
سلام خوب بود دتا اینجا اما یه خواهش میشه فونت داستان رو یکم درشت تر کنی؟؟اینقدر ریزه خطها رو گم می کنم!
 

vagrant

عضو جدید
خوب بود عالیه فکر کنم داستان تازه داره یه روال منطقی پیدا می کنه چون تازه داره شخصیت پردازی و فضاپردازی می شه
 

Moein.B

دستیار مدیر تالار مهندسی عمران متخصص مباحث اجرایی
سلام-امیدوارم نقد هایی که میکنم باعث ناراحتی نشه
اول اینکه داستان خیلی عالی ای هست و خیلی خوب جزییات رو توصیف می کنه و حوصله آدم رو سر نمیبره
واما چند تا ایراد کوچیک داره : نحوه ی نگارش داستان آخر با داستان های اول از زمین تا آسمون فرق کرده مثل طرز فکر کردن دختر و نحوه ی صحبت کردنش مثل : (با خودش گفت نخیر این یه چیزیش می شه شیطونه می گه همچین بکوبونم تو صورتش اعلامیه بشه رو دیوار هی من هیچی نمی گم این پرو تر کیشه هی من می خوام با شخصیت حرف بزنم این نمی ذاره که اوووف) یا ( می دونید اقای سبحانی راستش من اصلا میونه ی خوبی با مردها ندارم توی فامیل هم شاید اگه مجبور نباشم حاضر نمی شم با هیچ کدوم....) دختری که توی در قسمت های قبل خیلی مهربونه مسلما اینطور نباید فکر کنه یا صحبت کنه
و ایراد دیگه ای رو هم که میتونم بگیرم در نحوه ی نگارش بعضی از جاهاست که فکر خوانندرو یکم مخدوش میکنه : (واقعا من به نوبه ی خودم از شما و دوستاتون ممنونم از طرف من و خانواده ازشون تشکر کنید) یا (مادر ومادربزرگ هم زمان خدافظی کردن غزاله هم خدافظی کرد)
خیلی خیلی ممنونم از داستان قشنگت-اینا رو هم به خاطر این گفتم چون خیلی از طرز نوشتنت خوشم میاد میخوام بهتر از این باشی-مرسیی
 

Similar threads

بالا