نغمه

محـسن ز

مدیر بازنشسته
کاربر ممتاز
باسلام خدمت همه دوستان تالار ادبیات
با اجازه نغمه عزیز به پاس زحمات زیاد نغمه جان موضوع را نغمه انتخاب کنم موفق و پیروز باشید


بشکفد بار دگر لاله‌ی رنگین مراد
غنچه‌ی سرخ فرو بسته‌ی دل باز شود
من نگویم که بهاری که گذشت آید باز
روز گاری که به سر آمده آغاز شود
روزگار دگری هست و بهاران دگر
کاشکی آینه‌ای بود درون بین که در او
خویش را می‌دیدم
آنچه پنهان بود از آینه‌ها می‌دیدم
می‌شدیم آگه از آن نیروی پاکیزه نهاد
که به ما زیستن آموزد و جاوید شدن
پیک پیروزی و امید شدن
شاد بودن هنر است
شاد کردن، هنری والاتر

لیک هرگز نپسندیم به خویش
که چو یک شکلک بی‌جان شب و روز
بی‌خبر از همه خندان باشیم
بی‌غمی عیب بزرگی است که دور از ما باد
شاد بودن هنر است
گر به شادی تو دل‌های دگر باشد شاد
زندگی صحنه‌ی یکتای، هنرمندی ماست
هر کسی نغمه‌ی خود خواند و از صحنه رود
صحنه پیوسته به جاست
خرم آن نغمه که مردم بسپارند به یاد

«ژاله اصفهانی»
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:

eksir

عضو جدید
کاربر ممتاز
مرغ شب آمد و در لانه ی تاریک خزید
نغمه اش را به دلم هدیه کند بال نسیم
آه … بگذار که داغ دل من تازه شود
روح را نغمه ی همدرد فتوحی ست عظیم
 

amir ut

عضو جدید
شعري از شاملوي عزيز براي نغمه عزيز

شعري از شاملوي عزيز براي نغمه عزيز

نغمه:gol: در نغمه:gol: در افكنده
اي مسيح مادر اي خورشيد
از مهرباني بي دريغ جانت
با چنگ تمامي ناپذير تو سرودها مي توانم كرد
غم نان اگر بگذارد
 

naghmeirani

مدیر ارشد
عضو کادر مدیریت
مدیر ارشد
باسلام خدمت همه دوستان تالار ادبیات
با اجازه نغمه عزیز میخواستم موضوع مشاعره موضوعی را عوض کنم و به پاس زحمات زیاد نغمه جان موضوع مشاعره را نغمه انتخاب کنم موفق و پیروز باشید


بشکفد بار دگر لاله‌ی رنگین مراد
غنچه‌ی سرخ فرو بسته‌ی دل باز شود
من نگویم که بهاری که گذشت آید باز
روز گاری که به سر آمده آغاز شود
روزگار دگری هست و بهاران دگر
کاشکی آینه‌ای بود درون بین که در او
خویش را می‌دیدم
آنچه پنهان بود از آینه‌ها می‌دیدم
می‌شدیم آگه از آن نیروی پاکیزه نهاد
که به ما زیستن آموزد و جاوید شدن
پیک پیروزی و امید شدن
شاد بودن هنر است
شاد کردن، هنری والاتر

لیک هرگز نپسندیم به خویش
که چو یک شکلک بی‌جان شب و روز
بی‌خبر از همه خندان باشیم
بی‌غمی عیب بزرگی است که دور از ما باد
شاد بودن هنر است
گر به شادی تو دل‌های دگر باشد شاد
زندگی صحنه‌ی یکتای، هنرمندی ماست
هر کسی نغمه‌ی خود خواند و از صحنه رود
صحنه پیوسته به جاست
خرم آن نغمه که مردم بسپارند به یاد

«ژاله اصفهانی»

:gol:ممنونم محسنِ عزیز!:gol:

واقعاً شرمندۀ لطفِ شما و دوستانِ گلم هستم.


دستِ همه رو می بوسم و به داشتنِ چنین دوستایِ نازنینی به خود می بالم.

با سپاس:نغمه



مرغکان با نغمه مستم می کنند
بی خبر از بود و هستم می کنند
وین نسیم خوش چو غوغا می کند
دفتر اندیشه را وا می کند
دفتر ایام نغز رفته را
خاطرات این دل آشفته را







 

Ekram

عضو جدید
کاربر ممتاز
چه دلکش است بهار وچه دلنشین باشد
سحر که عطر نسیمش در آستین باشد
طنین نغمه ی مطرب طرب فزای روان
طرب فزای روان الحق این طنین باشد

ازخودم
 

Erris

عضو جدید
خدایا مطربان را انگبین ده
نوا و نغمه های آتشین ده
 

maryam_22

عضو جدید
کاربر ممتاز
با تشكر از محسن عزيز
تقديم به نغمه جون خودم


آینه ی خورشید از آن اوج بلند
شب رسید از ره و آن اینه ی خرد شده
شد پرکنده و در دامن افلاک نشست
تشنه ام امشب ، اگر باز خیال لب تو
خواب تفرستد و از راه سرابم نبرد
کاش از عمر شبی تا به سحر چون مهتاب
شبنم زلف تو را نوشم و خوابم نبرد
روح من در گرو زمزمه ای شیرین است
من دگر نیستم ، ای خواب برو ، حلقه مزن
این سکوتی که تو را می طلبد نیست عمیق
وه که غافل شده ای از دل غوغایی من
می رسد نغمه ای از دور به گوشم ، ای خواب
مکن ، این نعمه ی جادو را خاموش مکن
زلف چون دوش ، رها تا به سر دوش مکن
ای مه امروز پریشان ترم از دوش مکن
در هیاهوی شب غمزده با اخترکان
سیل از راه دراز آمده را همهمه ای ست
برو ای خواب ، برو عیش مرا تیره مکن
خاطرم دستخوش زیر و بم زمزمه ای ست
چشم بر دامن البرز سیه دوخته ام
روح من منتظر آمدن مرغ شب است
عشق در پنجه ی غم قلب مرا می فشرد
با تو ای خواب ، نبرد من و دل زین سبب است
مرغ شب آمد و در لانه ی تاریک خزید
نغمه اش را به دلم هدیه کند بال نسیم
آه … بگذار که داغ دل من تازه شود
روح را نغمه ی همدرد فتوحی ست عظیم

مهدي اخوان ثالث
 

naghmeirani

مدیر ارشد
عضو کادر مدیریت
مدیر ارشد
ممنونم مریم جونم!

آواز نگاه تو

می شنوم می شنوم آشناست
موسقی چشمِ
تو در گوش من
موج نگاه تو هماواز ناز
ریخت چو مهتاب در آغوش ِ من

***
می شنوم در نگه گرم توست
گم شده گلبانگ بهشت امید
این همه گشتم من و ، دلخواه من
در نگه گرم تو می آرمید

***
زمزمه ی شعر نگاه تو را
می شنوم ، با دل و جان آشناست
اشک زلال غزل حافظ است
نغمه ی مرغان بهشتی نواست

***
می شنوم ، در نگه گرم توست
نغمه ی آن شاهد رؤیانشین
باز ز گلبانگ تو سر می کشد
شعله ی این آرزوی آتشین

***
موسیقی چشم تو گویاتر است
از لب پر ناله و آواز من
وه که تو هم گر بتوانی شنید
زین نگه نغمه سرا راز من !

***

هوشنگ ابتهاج

 

maryam_22

عضو جدید
کاربر ممتاز
جز جام جلالت اجل نوش مکن

جز نغمهٔ عشق کبریا گوش مکن

در کان عقیق فقر عشرت نقد است

می می‌خور و قصهٔ پرندوش مکن

مولوي
 

شبگرد23

عضو فعال شعر نو
کاربر ممتاز
ازتنهای ببین گلم، به هرکسی رو میکنم
ازحسودیمه به خدا، هرگلی و بومیکنم

میخوام یه بار خودم باشم ،یکم شهامت بکنم
یکی رو عاشق بکنم ،اونُ عبادت بکنم

منتظرم نزار توشب،به شب که عادت بکنم
خدا بخواد یا که نخواد،خودم قیامت میکنم

نغمه عشق توسینه ام ،نزار فراموش بکنم
شعله عشقت به دلم،نخواه که ...........بکنم
 

BIGHAM

عضو جدید
کاربر ممتاز
[FONT=tahoma,verdana,arial,helvetica,sans-serif]بوی باران[/FONT]
[FONT=tahoma,verdana,arial,helvetica,sans-serif] بوی سبزه[/FONT]
[FONT=tahoma,verdana,arial,helvetica,sans-serif] بوی خاک[/FONT]
[FONT=tahoma,verdana,arial,helvetica,sans-serif] شاخه های شسته[/FONT]
[FONT=tahoma,verdana,arial,helvetica,sans-serif] باران خورده پاک[/FONT]
[FONT=tahoma,verdana,arial,helvetica,sans-serif] آسمان آبی و ابر سپید[/FONT]
[FONT=tahoma,verdana,arial,helvetica,sans-serif] برگ های سبز بید[/FONT]
[FONT=tahoma,verdana,arial,helvetica,sans-serif] عطر نرگس[/FONT]
[FONT=tahoma,verdana,arial,helvetica,sans-serif] رقص باد[/FONT]
[FONT=tahoma,verdana,arial,helvetica,sans-serif] نغمه ی شوق پرستوهای شاد[/FONT]
[FONT=tahoma,verdana,arial,helvetica,sans-serif] خلوت گرم کبوترهای مست[/FONT]
[FONT=tahoma,verdana,arial,helvetica,sans-serif] نرم نرمک میرسد اینک بهار[/FONT]
[FONT=tahoma,verdana,arial,helvetica,sans-serif] میرسد اینک بهار[/FONT]
[FONT=tahoma,verdana,arial,helvetica,sans-serif] خوش به حال روزگــار[/FONT]


[FONT=tahoma,verdana,arial,helvetica,sans-serif] خوش به حال چشمه ها و دشت ها[/FONT]
[FONT=tahoma,verdana,arial,helvetica,sans-serif] خوش به حال دانه ها و سبزه ها[/FONT]
[FONT=tahoma,verdana,arial,helvetica,sans-serif] خوش به حال غنچه های نیمه باز[/FONT]
[FONT=tahoma,verdana,arial,helvetica,sans-serif] خوش به حال دختر میخک که میخندد به ناز[/FONT]
[FONT=tahoma,verdana,arial,helvetica,sans-serif] خوش به حال جام لبریز از شراب[/FONT]
[FONT=tahoma,verdana,arial,helvetica,sans-serif] خوش به حال آفتــاب[/FONT]

[FONT=tahoma,verdana,arial,helvetica,sans-serif] ای دریغ از تو اگر چون گل نرقصی با نسیم[/FONT]
[FONT=tahoma,verdana,arial,helvetica,sans-serif] ای دریغ از من اگر مستم مسازد آفتاب[/FONT]
[FONT=tahoma,verdana,arial,helvetica,sans-serif] ای دریغ از ما دریغ از ما اگر کامی نگیریم از بهار[/FONT]
[FONT=tahoma,verdana,arial,helvetica,sans-serif] گر نکوبی شیشه ی غم را به سنگ[/FONT]
[FONT=tahoma,verdana,arial,helvetica,sans-serif] هفت رنگش میشود هفتاد رنگ[/FONT]
[FONT=tahoma,verdana,arial,helvetica,sans-serif] هفت رنگش میشود هفتاد رنگ

[/FONT]
[FONT=tahoma,verdana,arial,helvetica,sans-serif]فریدون مشیری[/FONT]
 

amir ut

عضو جدید
احمد شاملو

احمد شاملو

قصه نيستم که بگوئي
نغمه:gol: نيستم که بخواني
صدا نيستم که بشنوي
يا چيزي چنان که ببيني
يا چيزي چنان که بداني...

من درد ِ مشترک‌ام

مرا فرياد کن.
 

blue bee

عضو جدید
کاربر ممتاز
حافظ

حافظ

گوشم همه بر قول نی و نغمه چنگست
چشمم همه بر لعل لب و گردش جامست
:gol::gol::gol:
 

salvador

کاربر فعال ادبیات
کاربر ممتاز
ممنون آقا محسن.:gol::gol:

تقدیم به دوست خوبم نغمه عزیز.:gol::gol:



باز کن نغمه جانسوزی از آن ساز امشب

تا کنی عقده اشک از دل من باز امشب



ساز در دست تو سوز دل من می گوید

من هم از دست تو دارم گله چون ساز امشب

- شهریار
 

تاریک وتنها

عضو جدید
کاربر ممتاز
تقدیم به خودم و نغمه ی عزیز ...


زندگی صحنه ی هنرمندی ماست

هر کسی نغمه ی خود خواند و از این صحنه رود

صحنه پیوسته به جاست

خرم آن نغمه که مردم بسپارند به یاد !!!!
 

تاریک وتنها

عضو جدید
کاربر ممتاز
تو را می توان شنید در این نغمه ها هنوز

همان همزبان جان ،همان آشنا هنوز


قضا بر فکند تیغ ، تو افتادی از ستیغ

من و این همه دریغ ،در این تنگنا هنوز ....
 

تاریک وتنها

عضو جدید
کاربر ممتاز
جویبار نغمه می غلتید ،گفتی بر حریر

آبشار شعر ،گل می ریخت ،نغز و دلپذیر


مخمل مهتاب بود این یا طنین بال قو؟

پرنیان ناز، آواز سراپا حال او


نغمه را با سوز دل ،اینگونه سازش ها نبود

در نوای هیچ مرغی این نوازشها نبود


با تو پیوسته است اینک ، با تو ، ای آه سحر

نغمه اش را شعله کن در تار و پود خشک و تر ...........
 

salvador

کاربر فعال ادبیات
کاربر ممتاز
بر یاد صبوحی به رسم مستان

از خانه سحرگه شدم به بستان


دل ساغر و خون باده غصه ساقی

مطرب غم و نی سینه نغمه افغان


آشفته دلم از هوای دلبر

آسیمه ‌سرم از جفای دوران



- قاآنی
 

maryam_22

عضو جدید
کاربر ممتاز
امیدقصه های من


تو هم به قصه گوی خود رسیده ای


صداتر از صدای من


بگو غریوِِ ِ راه را شنیده ای


عزیز آشنای من


ببین غریب ِ عشق راتپیده ای


نوید ِ نغمه های من


به خود تنین یار راتنیده ای


حریم ِ من، هوای ِمن


رها به آسمان ِ دلپریده ای


گذشته ها به پایمن

توهم به صبح دیگری دویده ای


نغمه رضايي
 

naghmeirani

مدیر ارشد
عضو کادر مدیریت
مدیر ارشد
بلبل و نغمه بهاران چه كند گر نكند
گل و ان ناله هزاران چه كند گرنكند
عاشق ار چشم تري بر رخ جانان دارد
دائما فكرت جانان چه كند گر نكند
 

naghmeirani

مدیر ارشد
عضو کادر مدیریت
مدیر ارشد
**عشق من بهار**

با نغمه ى ناى و تار مهمانم کن
با بانگ خوش هزار مهمانم کن
با بارش بوسه هاى بارانی خویش
ای عشق من ای بهار مهمانم کن

سعیدعندلیب
 

naghmeirani

مدیر ارشد
عضو کادر مدیریت
مدیر ارشد
به آسمان سيه فامِ دل من، بنگر
كه بي وجود تو
شب بي ستاره را ماند
با من نغمه ي عشق را بخوان
كه بي صداي تو
تن بي روح را ماند
غروب زندگي آمد
بيا اي عشق افسونگر
كه نوشخند تو
عمردوباره را ماند

 

تاریک وتنها

عضو جدید
کاربر ممتاز
از هجوم نغمه ای بشکافت گور مغز من امشب

مرده ای را جان به رگ ها ربخت

پاشد از جا در میان سایه و روشن

بانگ زد بر من : مرا پنداشتی مرده

وبه خاک روزهای رفته بسپرده؟

لیک پندار تو بیهوده است

پیکر من مرگ را از خویش می راند

سرگذشت من به زهر لحظه های تلخ آلوده است

من به هر فرصت که یابم بر تو می تازم

شادی ات را با عذاب آلوده می سازم

با خیالت می دهد پیوند تصویری

که قرارت را کند در رنگ خود نابود

درد را بالذت آمیزد

در تپش هایت فرو ریزد

نقش های رفته را باز آورد با خود غبار آلود

مرده لب بر بسته بود

چشم می لغزید بر یک طرح شوم

می تراوید از تن من درد

نغمه می آورد بر مغزم هجوم
 

Erris

عضو جدید
نغمه در نغمه ی خون غلغله زد، تندر شد

شد زمين رنگ دگر، رنگ زمان ديگر شد



چشم هر اختر پوينده که در خون مي گشت

برق خشمي زد و بر گرده ی شب خنجر شد
 

semiramis261

کاربر بیش فعال
کاربر ممتاز
نغمه ی شورافکن هستی نی ام
نای خموشم ز نوا می روم
 

amir ut

عضو جدید
در این واپسین لحظه زندگی
هنوزم در این سینه یک آرزوست
دلم کرده امشب هوای شراب
شرابی که از جان برآرد خروش
شرابی که بینم در آن رقص مرگ
شرابی که هرگز نیايم بهوش
مگر وارهم از غم عشق او
مگر نشنوم بانگ این چنگ را
همه زندگی نغمه:gol: ماتم است
نمی خواهم این ناخوش آهنگ را
 

naghmeirani

مدیر ارشد
عضو کادر مدیریت
مدیر ارشد
بر شاخِ طرب ،هزار دستانِ توایم

دلبسته بدان نغمه و دستانِ توایم

از دست مده که زیر دستانِ توایم

بگذار گناهِ ما که مستانِ توایم


**خواجه عبدالله انصاری**
 

BIGHAM

عضو جدید
کاربر ممتاز
در بفشه زار چشم تو

برگ های زرد و نیلی و آبی و بنفش،

عطر های سبز و آبی و کبود ،

نغمه های ناشنیده ساز می کنند،

بهتر از تمام نغمه ها و سازها !

روی مخمل لطیف گونه هات ،

غنچه های رنگ رنگ ناز ،

برگ های تازه ، تازه باز می کنند،

بهتر از تمام رنگ ها و رازها !

فریدون مشیری
 

naghmeirani

مدیر ارشد
عضو کادر مدیریت
مدیر ارشد
نی ز نغمه وا ماند چون ز لب جدا ماند

وای اگر دلِ خود را از خدا جدا بینی


**رهی معیری**
 

salvador

کاربر فعال ادبیات
کاربر ممتاز
با من ار هم آشیان می‌داشت ما را در قفس

کی شکایت داشتم از تنگی جا در قفس


عندلیبم آخر ای صیاد خود گو کی رواست

زاغ در باغ و زغن در گلشن و ما در قفس


قسمت ما نیست سیر گلشن و پرواز باغ

بال ما در دام خواهد ریختن یا در قفس


بر من ای صیاد چون امروز اگر خواهد گذشت

جز پری از من نخواهی دید فردا در قفس


هاتف از من نغمه دلکش سرودن خوش مجوی

کز نوا افتاده‌ام افتاده‌ام تا در قفس


- هاتف اصفهانی
 
بالا