نظر بزرگان دنیای تکنولوژی در مورد هوش مصنوعی

alimobini

عضو جدید
حتما خبر های مرتبط با هوش مصنوعی را دنبال کرده اید، از قابلیت‌های شگرف این فناوری نوظهور برای دگرگون کردن جامعه‌ی انسانی کمابیش آگاه هستید. بازهم نمی‌توان از خطرات ناشی از همه‌گیر شدن این فناوری انقلابی چشم پوشید؛ به‌گونه‌ای که حتی شماری از کارآفرینان و دانشمندان بزرگ از جمله ایلان ماسک و استیون هاوکینگ بارها هشدار داده‌اند که هوش مصنوعی می‌تواند پایان‌بخش حیات انسانی در کره‌ی خاکی باشد.
یک مرکز بررسی امار اقدام به برگذاری یک نظر سنجی از بزرگان دنیای فناوری کرده است. شاید چندان تعجب‌برانگیز نباشد؛ اما بیشتر کارشناسان و خبرگان این حوزه بر این باورند که هوش مصنوعی در مجموع برای نوع بشر سودمند خواهد بود؛ اما در عین حال نتوانسته‌اند نگرانی خود را از آسیب‌های احتمالی ناشی از این فناوری پنهان کنند.
بزرگ‌ترین نگرانی اظهارشده توسط این افراد برجسته، بیشتر معطوف به مواردی همچون از بین رفتن مشاغل، تعرض به حریم خصوصی افراد و نظارت ماشینی بر زندگی آن‌ها، سوء‌استفاده از داده‌ها و حتی بروز هرج‌ومرج و رواج خشونت در جوامع بوده است.اما در مجموع، اکثریت قاطع پرسش‌شوندگان گفته‌اند که می‌توان اثرات مخرب این خطرات و آسیب‌ها را کاهش داد. مؤسسه‌ی پیو در نظرسنجی خود از شرکت‌کنندگان پرسیده است که آیا پررنگ‌تر شدن حضور هوش مصنوعی در زندگی بشر تا سال ۲۰۳۰ برای ما سودبخش خواهد بود یا زیان‌آور. نزدیک به ۶۳ درصد از پاسخ‌دهندگان با اظهار امیدواری گفته‌اند که نسبت به این فناوری خوش‌بین هستند و فکر می‌کنند کفه‌ی ترازو به نفع مزایای هوش مصنوعی سنگینی می‌کند تا مضراتش.
ما به مدد هوش مصنوعی تقریبا می‌توانیم ریشه‌ی فقر جهانی را بخشکانیم، به‌طور گسترده‌ای شیوع بیماری‌ها را کاهش دهیم و خدمات آموزشی بهتری را به تمام ساکنان کره‌ی زمین ارائه کنیم. البته از سویی دیگر، هوش مصنوعی (A.I) و یادگیری ماشین(ML) می‌توانند به‌طور فزاینده‌ای تمرکز هرچه بیشتر جریان‌های قدرت و ثروت را در پی داشته باشند و به خلق سلاح‌های ویرانگر بینجامند.
تا سال ۲۰۳۰ بات‌ها (برنامه‌های هوشمندی که با شیوه‌های متداول انسانی با ما تعامل می‌کنند) نقش تسهیل‌گر شرایط را در جامعه ایفا می‌کنند. برای مثال، والدین در خانه می‌توانند از بات‌های دارای مهارت برای کمک به بچه‌ها در زمینه‌ی انجام تکالیفشان استفاده کنند. در محل کار هم می‌توان از آن‌ها برای تنظیم جلسات بهره برد. علاوه‌بر این‌ها یک بات در نقش محرم اسرار می‌تواند وضعیت روانی ما را بهبود ببخشد و به‌مثابه‌ی یک دستیار و همدم، در زمینه‌های مختلفی از لباسی که باید بپوشیم تا حتی انتخاب شریک زندگی به ما کمک کند.
هوش مصنوعی قادر است با بهینه‌سازی هرچه بیشتر، راندمان و کارایی را افزایش دهد؛ بااین‌حال، این احتمال وجود که این فناوری موجب ایجاد تبعیض پنهانی شود و مجازات‌های ناخواسته‌ای را حوزه‌هایی مانند بیمه، کاریابی و ارزیابی عملکرد در پی داشته باشد.
برای محدوده‌ی فرصت‌هایی که عوامل هوش مصنوعی می‌توانند هوش انسانی را تقویت کنند، حد و مرزی قابل تصور نیست. مسئله‌ی مهم اینجا است که هرچه با عامل هوش مصنوعی صمیمی‌تر و راحت‌تر باشیم، دوست دارد بیشتر در مورد ما بداند و از ترجیحات گرفته تا زمان‌بندی‌ها، قابلیت‌ها و دیگر اطلاعات ما سر دربیارود. بنابراین همیشه مصالحه‌ای میان نیاز بیشتر به عامل هوش مصنوعی و دخالت آن در امورات ما وجود دارد.
هوش مصنوعی ابزاری است که می‌تواند توسط ابناء بشر برای مقاصد متفاوتی از جمله کسب قدرت به کار گرفته شود. ناگزیر همان‌قدر که هوش مصنوعی در پیشرفت دانش و تلاش‌های بشردوستانه دخیل است، ردپای آن در سوء‌استفاده از قدرت نیز قابل انکار نیست. متاسفانه روندهای کنونی حاکم بر فضای سیاسی جهان از بی‌ثباتی فزاینده طی سال‌های آتی خبر می‌دهند. برای مثال، کافی است نگاهی به اوضاع مسئله‌ی تغییرات اقلیمی و آب‌وهوایی بیندازید. پیش‌بینی من این است که در سایه‌ی بحران‌های ژئوپولیتیکی موجود و تشنج میان حتی قدرت‌های غربی یعنی آمریکا و اروپا، هوش مصنوعی وارد مسیر خطرناکی خواهد شد.
ما در آینده به نیروهای کار دانشی برخوردار از مهارت‌های ترکیبی نیاز داریم تا بتوانند در مشاغلی گمارده شوند که شاید در گذشته هیچ‌گاه ضرورتی برای تعریف آن‌ها وجود نداشته است. ما به مزرعه‌دارانی نیاز داریم که بلدند چگونه با کلان‌داده‌ها کار کنند. پزشکان باید با مبانی علم روباتیک آشنا شوند و زیست‌شناسان هم از پس کارهای یک مهندس برق بربیایند. البته نباید تنها به ایجاد تغییراتی کوچک در محتوای برنامه‌های آموزشی اکتفا کرد و باید همگام با رشد هوش مصنوعی، نیروهای کار قادر باشد خود را با فرآیندها، سامانه‌ها و ابزارهای نوین هماهنگ کنند. حوزه‌های مرتبط با هوش مصنوعی با سرعتی فزاینده در حال گسترش هستند و مدارس و دانشگاه‌ها نمی‌توانند همپای آن‌ها حرکت کنند. ازاین‌رو اگرچه از اعلام آن با صدای بلند پرهیز داریم اما ناگزیر از پذیرش واقعیتی تلخ هستیم و آن این است که هوش مصنوعی درنهایت عده زیادی را از کار بیکار خواهد کرد.
پیش‌بینی من این است که در سال ۲۰۳۰، استفاده از هوش مصنوعی برای جنگ و کشتار تبدیل به یک رویه‌ی معمول خواهد شد؛ با این تفاوت که در آینده، شیوه‌های کارآمدتر و موثرتری از آنچه امروز در اختیار داریم، به کار گرفته خواهد شد.

جهان امروز با افت بی‌سابقه‌ی بهره‌وری روبه‌رو است که باعث شده بهبود استانداردهای زندگی با کندی پیش برود. هوش مصنوعی از این قابلیت برخوردار است که در بهبود شاخص‌های بهره‌وری و استانداردهای زندگی نقشی تعیین‌کننده ایفا کند.
تا سال ۲۰۳۰ هوش مصنوعی یا به تعبیر جوی ایتو، مدیر Media Lab دانشگاه MIT، هوش بسط‌یافته تقریبا تمامی حوزه‌های رفتاری و تعاملی انسان را دستخوش ارزیابی مجدد می‌کند. هوش مصنوعی و فناوری‌های پیشرفته چارچوب‌های واکنشی و قاب‌های زمانی ما را تغییر می‌دهند که این به‌نوبه‌ی خود می‌تواند احساس ما از مفهوم زمان را متحول کند.
جنگ‌ها و رویارویی‌های نظامی تمام‌خودکار که در آن‌ها سلاح‌های خودکار بدون نیاز به هیچ انسانی قادر به کشتار طرف مقابل هستند، می‌توانند به کاهش مسئولیت‌پذیری ناشی از سلب حیات نفرات درگیر دامن بزنند و حتی این مشکل را به وجود بیاورند که از مردن یا زنده‌ماندن احتمالی نفرات بی‌اطلاع باشیم. در چنین اوضاعی بدیهی است که ما باید تکلیفمان را با خود و اجتماعمان مشخص کنیم و ببینیم چگونه می‌خواهیم انسانیت را معنا کنیم.
هوش مصنوعی قطعا می‌تواند طول عمر انسان‌ها را افزایش دهد. از اپلیکیشن‌های حوزه سلامت که ما را به خودمراقبتی ترغیب می‌کنند و به ما در مورد رخدادهایی همچون سکته‌های قلبی و مغزی احتمالی هشدار می‌دهند گرفته تا ارائه‌ی خدمات درمانی خودکار به‌صورت از راه دور یا ارائه‌ی خدمات ویژه به سالمندان، همه و همه به کمک هوش مصنوعی و فناوری‌های جدید میسر می‌شوند. در مورد میزان رضایت یا احساس خوشحالی در آینده نمی‌توان با قطعیت نظر داد و عده زیادی ممکن است در کار و اشتغال، بازی را به هوش مصنوعی ببازند؛ بااین‌حال، عده‌ی زیادی از شر کارها و وظایف تکراری، کسالت‌بار و خسته‌کننده رها می‌شوند و اگر قرار باشد احساس رضایت را به‌عنوان هدف و کارکرد محوری هوش مصنوعی در نظر بگیریم، شکی در این نیست که این فناوری می‌تواند با رها کردن دست‌وپای نیروی کار از قید‌وبند تکرار، موجی از رضایت و احساس خوشحالی را در میان آن‌ها به وجود آورد.
هوش مصنوعی به تمرکز هرچه بیشتر قدرت و ثروت در دستان بازیگران معدودی در کشورهایی همچون ایالات متحده و چین دامن خواهد زد و این برای اکثر مردم دنیا گران تمام می‌شود.
ما دیگر نیازی نخواهیم داشت که درگیر انتخاب صبحانه، نوع تمرین روزانه یا مسیرمان از خانه به محل کار شویم و الگوریتم‌ها می‌توانند با بیشترین بهره‌وری ممکن این کارها را برایمان انجام دهند و البته برای توسعه‌دهندگان خود هم سود سرشاری را در پی داشته باشند. احتمالا تا سال ۲۰۳۰ ما می‌توانیم فعالیت‌های بیشتری را در برنامه‌های روزانه‌مان می‌گنجانیم، اما گمان نمی‌کنم چنین چیزی باعث شود کیفیت زندگی‌مان بهتر شود.
هوش مصنوعی در حال ایجاد جهانی است که در آن واقعیت طوری دستکاری می‌شود که ما حتی از تشخیص آن عاجزیم. فایل‌های ویدئویی و صوتی جعلی تمامی فضای رسانه‌ای را آلوده می‌کنند و دنیایی را پدید خواهند آورد که در آن تشخیص راست و دروغ به‌سادگی امکان‌پذیر نیست.

همان‌طور که دانشمندان و کارآفرینان برجسته‌ای همچون استیون هاوکینگ و ایلان ماسک بارها هشدار داده‌اند، این احتمال وجود دارد که هوش مصنوعی بتواند به حیات انسان در کره خاکی پایان دهد. به نظر من هم نمی‌توان مانع از وقوع چنین آینده‌ای شد.
هوش مصنوعی برای یک دسته از کسب‌وکارهای حرفه‌ای اما خرد می‌تواند بسیار مفید واقع شود؛ اما در عین حال نمی‌توان از استفاده از آن برای پایش و کنترل افراد جلوگیری کرد.
نیاز به هیچ‌گونه زیاده‌گویی نیست] سال ۱۹۸۴، جورج اورول، پلیس اندیشه [گفتنی است پلیس اندیشه نام قسمتی از تشکیلات پلیس اقیانوسیه در کتاب ۱۹۸۴ نوشته جورج اورول است. کار پلیس افکار، شناسایی و مجازات مجرمان فکری با استفاده از روان‌شناسی و نظارت با دستگاهی به‌نام صفحه سخنگو است].
تصور کنید که هنگام مسافرت، مامور بازرسی فرودگاه از شما بخواهد مدارک شناسایی‌تان را دوباره نشان بدهید؛ چرا که مشخصات شما با مشخصات یک مهاجر غیرقانونی که فاقد مدارک هویتی است، یکی از آب در آمده است. در چنین شرایطی چه کار باید بکنید و چگونه اعتراض کنید؛ آن هم وقتی که ممکن است اعتراض شما توسط یک الگوریتم هوش مصنوعی به‌عنوان یک رفتار مشکوک در نظر گرفته شود و دردسرهای شما را دوچندان کند.
هوش مصنوعی دست‌کم بخشی از مصرف‌کنندگان را به زحمت خواهد انداخت. برای نمونه، مصرف‌کنندگان ثروتمند می‌توانند از خودروهای بدون سرنشین استفاده کنند؛ حال آنکه دیگر مصرف‌کنندگان برای استفاده از هوش مصنوعی ناچار به بازسازی و ارتقای اتومبیل خود با هزینه‌های گزاف هستند.
هوش مصنوعی بیش از همه، افراد فاقد مهارت را در معرض آسیب از دست دادن موقعیت شغلی قرار می‌دهد و این ممکن است باعث ایجاد هرج‌ومرج و آشوب در جامعه شود؛ درست همانند اختلالاتی که با برگزیت یا روی کار آمدن ترامپ گریبانگیر جامعه جهانی شد.

من همانند داگلاس انگلبارت به هوش مصنوعی و یادگیری ماشین به چشم مکمل توانایی های شناختی انسان نگاه می‌کنم. بدون شک نمی‌توان از سوء‌استفاده‌ها، اشکالات و آسیب‌های احتمالی چشم‌پوشی کرد؛ بنابراین باید برای پیاده‌سازی و استفاده از این فناوری‌ها کاملا فکرشده عمل کرد. با تمام این تفاسیر، در مجموع من معتقدم که این فناوری‌ها سازنده و مثبت هستند.
اگر نگوییم همه ولی اکثر فناوری‌های بزرگ‌مقیاسی که امروزه شریان‌های حیاتی جوامع را در دست دارند (از جمله اینترنت، شبکه‌هاب برق، جاده‌ها و بزرگراه‌ها) نمی‌توانند بدون حضور هوش مصنوعی به درستی کار کنند؛ چرا که با گذشت زمان، پیچیدگی مسائل و تقاضا برای حل آن‌ها به‌طور فزاینده‌ای افزایش پیدا می‌کند.
من به دنیایی فکر می‌کنم که در آن دستگاه‌های مختلف به‌طور دائم محیط پیرامون انسان‌ها را پایش می‌کنند تا سلامت و ایمنی او را تضمین کنند. تصور کنید دستگاه‌های متعدد نظارت بر پارامترهای محیطی با تجزیه‌وتحلیل صداها، کیفیت هوا، حوادث طبیعی و غیره شبکه‌ای از داده‌ها و ورودی‌های هوش مصنوعی را تشکیل می‌دهند که می‌توان از آن برای ارسال اعلان‌ و هشدار برای آگاهی از مخاطرات زیست‌محیطی و سلامت جسمی یا تنبیه و مجازات متخلفین استفاده کرد.
مردم روزبه‌روز اهمیت تعامل با یکدیگر و طبیعت را بیشتر درک می‌کنند و با برنامه‌ریزی هوش مصنوعی سعی می‌کنند از آن پشتیبانی کنند که این به نوبه خود پدیده‌ی نوظهوری به‌نام جنبش آهسته‌گرایی (Slow Movement) را ترویج خواهد کرد. برای مثال، خرید مایحتاج روزانه یا دیگر کارهای تکراری کسالت‌بار می‌تواند توسط اپلیکیشن‌های هوش مصنوعی انجام شود و به این ترتیب وقت بیشتری برای تهیه و پخت غذا در اختیار انسان قرار می‌گیرد. با رهایی از قیدوبند کارهای تکراری، مسائل زیست‌محیطی نیز در صدر توجه عموم قرار می‌گیرند که به نوبه خود باعث گسترش ابعاد جنبش آهسته‌گرایی به مصرف کالا یا پوشاک خواهد شد. توانایی بازیابی و استفاده مجدد از مصنوعاتی که با استفاده از پرینترهای سه‌بعدی خانگی ساخته می‌شوند، نیز منجر به رشد نوعی جدید از هنر و مهارت می‌شود که توسط هوش مصنوعی پشتیبانی شده است.
مردم هنگام رانندگی در فاصله‌ی خانه تا محل کار، به‌جای آنکه حواسشان به جاده باشد، می‌توانند روی نمایشگر شیشه‌ی جلوی ماشین کتاب بخوانند و فرمان هدایت اتومبیل را به دست سیستم خودران آن بسپارند، یا اینکه دست‌کم برای زمانی کوتاه، خودرو را روی حالت رانندگی خودکار بگذارند و هنگام مطالعه‌ی متن نمایش‌داده‌شده روی نمایشگر شیشه‌ی جلو، با فرامین صوتی از آن یادداشت‌برداری کنند. در این حین، یک سامانه‌ی مدیریت ترافیک پیچیده نیز که با شبکه‌ای از خودروها در ارتباط است، می‌تواند به کمک راننده بیاید و کاملا مودبانه نمایشگر را خاموش کند و به راننده اطلاع بدهد که تا مثلا ۱۰ ثانیه‌ی دیگر خودرو از حالت خودکار خارج می‌شود. دستیار هوش مصنوعی همانند جارویس در فیلم انتقام‌جویان بسیار طبیعی و بدون نقص حرف می‌زند و حتی گفت‌وگو با او برای راننده دلپذیر و جذاب خواهد بود.
دلگرم‌کننده‌ترین کاربردهای هوش مصنوعی، اعلام هشدار اولیه پیش از وقوع حملات تروریستی، بیماری‌های مسری و مخاطرات زیست‌محیطی و درنهایت، بهبود تصمیم‌گیری است.
مزارع هوشمند و سامانه‌های توزیعی متصل، زمین‌های کشاورزی حومه‌ی شهرها را برخواهند چید و امکان کشت و تولید محصولات کشاورزی و غذایی را در نقاطی دور از شهرها که حتی خاک مناسبی برای کشت‌وزرع ندارد، فراهم می‌کنند.
 

Similar threads

بالا