نظریه ی کیفیت اسلامی ...

hamid051

کاربر فعال تالار مهندسی صنایع
کاربر ممتاز
حدیث 407 با وضوع عقل گرایی از شاخه مشارکت امام علی (ع) میفرمایند :
خدا عقل را به انسانی نداد جز انکه روزی او را با کمک عقل نجات بخشید.
همانطوری که مشخص است عقل و تفکر و خلاقیت رو عامل اصلی در ایجاد درامد میدونند امام علی (ع) این موضوع شناخته شده است . مثالی که میتونم واسه این مورد بزنم قضیه اسکله جبل علی است که درامد خیلی بالای رو داره اما ما در ایران دو تا منطقه بهتر از جبل علی داریم که یکی بندر عباس هست و یکی لنگه که هیچ کدومش به گرد پای جبل علی نمیرسن جبل علی در رنگینگ ترانزیت مقامی کمتر از 10 داره در صورتی که بندر عباس رتبه 45 رو داره اینجاست. تنها دلیل ایجاد همچنین درامدی رو میشه فقط خلاقیت و تفکر و عقل گرایی دونست
با تشکر
 

karimi.reza5

عضو جدید
سلام مرسی- نه اتفاقا انتقاد به جای بود راستشو بخواهی تمامی احادیثی که گفته شده ربط مستقیم و غیر مستقیم داره بخواهم توضیح بدم سخته اما شما یک زنجیر رو در نظر بگیرید .که باید به هم متصل بشه تمامی احادیثی که تا این لحطه روی این تاپیک قرار گرفته حلقه های این زنجیره و همشون هم به هم ربط داره - اینکه دوستان دیگه شرکت نمیکنن بخاطر اینکه سرشون شلوغ شده ببینید استارت اولی این تاپیک 3 سال پیش خورد - پارسال دوباره استارت مجددی خورد و تا امروز هم دایره اما افرادی که پارسال با هم همکاری و بحث داشتیم بیشترشون نیستند یا سرشون خیلی شلوغه خب نسل جدید هم در هر صورت راغب نیستند دیگه چون از استارت اولیش با هم نبودیم البته دلیلشو من اینطوری میبینم شاید هم دلیلی که شما گفتید درست باشه .اما باور کنید که احادیث رابطه مستقیم داره هیچ حتی خیلی از موارد رو تازه بیان میکنه من خیلی هاشو میشناسم و میبینم .مثلا بحث سیاست پنهان و خیلی چیز های دیگه من الان دارم روی پروپزالی کار میکنم به این موضوع مشارکت از دیدگاه نهج البلاغه اینشالله تا فردا یا پس فردا تمام میشه اینو من فهرستشو اینجا میذارم بعد فقط ببینید که چه منبع قوی هست این نهج البلاغه - فقط خارجی ها که نباید از منابع ما استفاده کنن خوب ما هم باید استفاده کنیم دیگه :Dباز هم ممنون
:biggrin::biggrin::biggrin: ما كه نفهميديم چه وقت سر بچه هاي صنايع خلوت ميشه!!:surprised:
اوكي.موفق باشيد
 

hamid051

کاربر فعال تالار مهندسی صنایع
کاربر ممتاز
:biggrin::biggrin::biggrin: ما كه نفهميديم چه وقت سر بچه هاي صنايع خلوت ميشه!!:surprised:
اوكي.موفق باشيد

سلامت باشید اما دوست دارم همه بچه ها شرکت کنند چون اگر فقط من بخوام حدیث بزارم و خودم هم تفسیرش کنم و خودم تحلیل و نتیجه گیری کنم یکطرفه میشه یعنی فقط نظرات منه که داره موضوع رو پیش میبره اما اگر چندین نفر باشند و شرکت کنند خیلی بهتره دامنه اطلاعات خیلی بیشتر میشه نظرات مثبت و منفی خودش باعث انتخاب بهترین میشه خلاصه خیلی بهتره ;)
 

karimi.reza5

عضو جدید
سلامت باشید اما دوست دارم همه بچه ها شرکت کنند چون اگر فقط من بخوام حدیث بزارم و خودم هم تفسیرش کنم و خودم تحلیل و نتیجه گیری کنم یکطرفه میشه یعنی فقط نظرات منه که داره موضوع رو پیش میبره اما اگر چندین نفر باشند و شرکت کنند خیلی بهتره دامنه اطلاعات خیلی بیشتر میشه نظرات مثبت و منفی خودش باعث انتخاب بهترین میشه خلاصه خیلی بهتره ;)
موافقم.نه در مورد اين موضوع،در هر موضوع ديگه هم همينطوره.كسي هم كه اطلاعات نداشته باشه لااقل با خوندن مطالب ديگران چيزي ياد ميگيره.اميدوارم همه بخش ها همينطوري كه ميگي بشه.
 

hamid051

کاربر فعال تالار مهندسی صنایع
کاربر ممتاز
با عرض سلام و خسته نباشید حدیث شماره 410 امام علی (ع) می فرمایند:
تقوا در راُس همه ارزش های اخلاقی است .
به معانی تقوا می پردازیم
تقوا: عبارت است از سر برانجام خدا نهادن واز آنچه او نهى كرده است است دورى گزیدن . براین اساس است كه همه نیكیها را در بر دارد.
هرجا خداوند تو را فرمان داده است حضور داشته باشى و در جائى كه نهیت كرده دیده نشوى . امام صادق(ع)

اگر آسمان ها و زمين راه را بر بنده اى ببندند و او تقواى الهى پيشه كند، خداوند حتما راه گشايشى براى او فراهم خواهد كرد و از جايى كه گمان ندارد روزى اش خواهد داد.(امام علی ع )نهج البلاغه، خطبه 184

تقواپيشه براى انجام هر كار خيرى سبقت مى گيرد.امام علی(ع) نهج الفصاحه، ح781

همانطور که از احادیث بالا مشخص است و اشاره شده است تقوا یکی از بالاترین ارزش های اخلاقی
ارزش های اخلاقی از دیدگاه مدیریت و روانشناسی به ترتیب زیر است:


1- مطلوبیت: این ویژگی در ذات معنای ارزش نهفته است هر جا از ارزش صحبت می‌کنیم چه در اخلاق و چه در اقتصاد در واقع می‌خواهیم اشاره به این نکته داشته باشیم كه این شیء دارای مطلوبیت است. بنابراین مطلوبیت یکی از ویژگی‌های عام تمام معانی ارزش به حساب می‌آید.(مهدي فصيحي رامندي)

2- اختیار :از آن رو که موضوع ارزش‌های اخلاقی رفتار اختیاری انسان است. پس زمانی می‌توان سخن از ارزش‌های اخلاقی گفت که امور مطلوب -که از عناصر عمومی ارزش‌مندی است- از روی اختیار كسب شود. یعنی انسان از روی اختیار و اراده خود راست بگوید. پس تا اینجا ویژگی ارزش اخلاقی این شد که چیزی مطلوب باشد و این مطلوب بودن مربوط به فعل اختیاری انسان باشد.(مصباح یزدی، محمد تقی، دروس فلسفه اخلاق اسلامی، تهران، انتشارات اطلاعات، 1373، ص 46)
3- مطلوبیت انسانی: به طور طبیعی انسان در زندگی گرسنه و تشنه می‌شود و برای اشباع غریزه‌اش غذا می‌خورد و آب می‌نوشد. بنابراین آب نوشیدن برای او مطلوب است. همچنین این عمل کاملاً اختیاری است. با توجه به معیار بالا باید این عمل ارزش اخلاقی داشته باشد قطعاً این معنا را نمی‌توان پذیرفت. بنابراین باید بگوئید مطلوبیتی اخلاقی است( مصباح یزدی، محمد تقی. فلسفه اخلاق، نگارش و تحقیق، احمد حسین شریفی، تهران، چاپ و نشر بین الملل، 1380، ص 111)

پس طبق این نظریه شاخصه ها ارزش اخلاقی تقسیم بندی می شوند اما رابطه تقوا با ارزش های اخلاقی چی؟ قبل از اینکه به این موضوع پردازیم اخلاق رو یکی از منشا های اقتصادی میدونیم بیشتر اخلاق رو نظریه های اقتصادی همون جنبه های اخلاق و کار گروهی که قبلا در همین تاپیک بحث شده و جمع گرا بودن و سرمایه ای هست پس رابطه ارزش های اخلاقی با اقتصاد مشخص شده
اما تقوا طبق گفته حدیث بالاترین مرتبه و درجه ارزش های اخلاقی است . یعنی زمانی که فرد مادیات و بیشتر هرم مازلو رو پشت سر گذاشته و به خودشکوفایی رسیده پس با گذراندن یکسری از تیپ های اخلاقی و شخصیتی به تقوا میرسی .
نتیجه : اگر فردی به درجه تقوا برسه به یک هدف مشخصی رسیده و این هدف رو توی پیشرفت یک عامل میدونه - مانند نظام سرمایه داری که در غرب رواج داره همه متحد القول به این باورند که اگر یک نفر پیشرفت داشته باشد این فرد قدرت ان را دارد که هم کیشان خود را پیشرفت بدهد . یا مثلا کمونیسم ها بیشتر انهای که این نظام رو قبول دارند بر این باورند که وقتی همه یکسان باشند پیشرفت در یک جامعه بیشتر است البته این به معنای تقوا در دین ما نیست اما نمونه ای است برای بیان بهتر این موضوع
 

hamid051

کاربر فعال تالار مهندسی صنایع
کاربر ممتاز
حدیث شماره 419 امام علی (ع) می فرمایند : معنا و درجات استغفار به شش معناست : 1- پشیمانی از انچه که گذشت 2- تصمیم به عدم بازگشت 3- پرداخت حقوق مردم (چنانچه خدا را پاک دیدار کنید که چیزی بر عهده تو نباشد 4- تمام واجب های که ضایع شده را بجا بیاوری 5- گوشتی که از حرام بر اندامت روییده با اندوه فراوان اب کنی چنانچه پوست به استخوان چسبیده و گوشت تازه برویید 6- رنج طاعت را به تن بچشانی چنانکه شیرینی گناه را به او چشانده بودی پس انگاه بگویی استغفرالله
چون کلید واژه های زیادی در این متن وجود دارد و حجم کار بالا است اجاره میخوام تا تحقیقات بیشتری انجام بدم بعد مطالب رو بارگذاری کنم فقط نکته که اشاره میکنم اینکه ارتباط استغفار رو میتونیم به عذر خواهی از سیاست غلط یا استراتژیک غلطی که روی سازمان یا پروسه و ... انجام دادیم ربط دهیم و برای طبقه بندی علمی ان را جزئی از مدیریت بحران بر شموریم
 

hamid051

کاربر فعال تالار مهندسی صنایع
کاربر ممتاز
حدیث شماره 419 امام علی (ع) می فرمایند : معنا و درجات استغفار به شش معناست : 1- پشیمانی از انچه که گذشت 2- تصمیم به عدم بازگشت 3- پرداخت حقوق مردم (چنانچه خدا را پاک دیدار کنید که چیزی بر عهده تو نباشد 4- تمام واجب های که ضایع شده را بجا بیاوری 5- گوشتی که از حرام بر اندامت روییده با اندوه فراوان اب کنی چنانچه پوست به استخوان چسبیده و گوشت تازه برویید 6- رنج طاعت را به تن بچشانی چنانکه شیرینی گناه را به او چشانده بودی پس انگاه بگویی استغفرالله
چون کلید واژه های زیادی در این متن وجود دارد و حجم کار بالا است اجاره میخوام تا تحقیقات بیشتری انجام بدم بعد مطالب رو بارگذاری کنم فقط نکته که اشاره میکنم اینکه ارتباط استغفار رو میتونیم به عذر خواهی از سیاست غلط یا استراتژیک غلطی که روی سازمان یا پروسه و ... انجام دادیم ربط دهیم و برای طبقه بندی علمی ان را جزئی از مدیریت بحران بر شموریم

با سلام خدمت دوستان - اول اینکه دوستانی که امتحان داشتند خسته امتحان نباشن - دوم اینکه عیاد شعبانی رو به همه هموطنان عزیزم تبریک میگم
همانطور که قبلا اشاره کردم دلیل اصلی بررسی این حدیث مروبط میشه به مدیریت بحران که بیشتر موقع ها خساراتی به کارکنان و سهام داران و .... امده است
1- پشمانی از انچه که گذشت: احساس که در اولین مرحله از دیدگاه امام علی(ع) است که این احساس که کم و بیش همه این احساس رو میدونن و درک میکنن انگیزه ای میشه و محرکی میشه برای جبران خسارات و اشتباهات .
2- تصمیم به عدم بازگشت : تصمیم به عدم بازگشت به شرایط قبلی هم یکی دیگر از تعهدات و برنامه های است که در مدیریت بحران استفاده میشود (البته از دیدگاه این نظریه)بهتره که در این باره یک برنامه و سند چشم اندازه تهیه و تنظیم شود
3- پرداخت حقوق مردم : همانطور که مشخص است سومین مرحله است این مرحله باید با این هدف برنامه ریزی شود (چنان باید حق مردم داده شود که بتونی خدا را پاک و منزه دیدار کنی یعنی اینکه فقط هدف تو پرداخت و از سر باز کردن و به زور راضی کردن حقوق مردم نباشه بلکه طوری باید این حقوق پرداخته بشه که به رضایت خدا برسه
4- تمام واجب های که ضایع شده بجا بیاورید: البته این مرحله دیگه واقع مربوط به گناه است و جنبه دینی داره . اما باز هم میشه اونو با مرحله سوم که پرداخت حقوق مردم هست انطباق پیدا کنه . البته اینکه منابع رو دویاره پاک سازی کنی هم میشه ارتباط داد
5- هم دیگر مرحله است اون هم جنب دینی داره و فعلا نتونستم موضوعی برایش پیدا کنم :D
6- رنج طاعت را به تن بچشانی : این بخشش خیلی همه بیشتر کسانی که به قدرت میرسن اصن دیگه هیچ کس رو نمیشناسن و موقعی که برنامه اشتباهی رو هدایت میکنن و به هدف نمیرسن احساس پشیمانی قلبی دارند اما باز هم دوست ندار تا از نظرات بقیه استفاده کنن . پس بهتره که با مشاوره و بررسی دقیق نظرات برای خروج از بحران های متفاوت استفاده شود
 

hamid051

کاربر فعال تالار مهندسی صنایع
کاربر ممتاز
با عرض سلام و خسته نباشید حدیث امروز با عنوان عقل گایی است حدیث شماره 421 امام علی (ع) می فرمایند:
عقل تو را کفایت کند که راه گمراهی را از رستگاری نشانت دهد .همانطوری که قبلا در احادیث قبلی داشته ایم عقل گرایی در فصلهای زیادی به کار میرفت از جمله مشارکت - اموزش و ... و نیاز به توضیح بیشتری ندارد البته این حدیث مکمل پیدا کردن علم جدید هم میشود به گونه ای که عقل گرایی خودش سبب پیدایش راهکار جدید- روش جدید - نظریه ای جدید و ... و همچنین درس میشود نکته دیگری که باید بگم اینکه عقل گرایی نیاز به به روز رسانی داره یعنی ما در هر موردی در هر زمانی با توجه به اطلاعات قدیم و تجربیات گذشته و با اتکا به عقل گرایی تصمیم بگیرم نه اینکه یک سال از تصمیم مون گذشته باشه و هنوز از همون استفاده کنیم این اشتباست
با تشکر
راستی فکر کنم این تاپیک 1 ساله شد تاریخ دقیقشو نمیدونم فقط میدونم توی همین ایام بود دیگه :D
 

hamid051

کاربر فعال تالار مهندسی صنایع
کاربر ممتاز
با سلام و تبریک ایام شعبانیه و همچنین نیمه شعبان ادینه تون بخیر و خوشی حدیث 423 که یک حدیث اخلاقی و مرتبط به اموزش افراد میباشد امام علی(ع) می فرمایند:
کسی که نهان خود را اصلاح کند خدا آشکار او را نیکو گرداند و کسی که برای دین خود کار کند خدا دنیای او را کفایت فرماید و کسی که میان خود و خدا را نیکو گرداند خدا میان او و مردم را اصلاح خواهد کرد.
.
.
بخش اول حدیث به این نکته اشاره داره که هر فردی اگر مشکلی در خود دید و برای برطرف کردن اون تلاش کرد خدا اشکار نیکو گرداند بیشتر موقع ها من خودم شخص موقعی که میبینم یک نفر برای تغییر اخلاق و رفتار خود داره تلاش میکنه کمکش میکنم اگر فرض بگیریم که یک نفر مشکل اصلیش بد اخلاقی باشه خیلی از مشکلات گریبان گیر این فرد میشه از مشکل ارتباط برقرار کردن با جامعه تا دشمن تراشی برای خودش اما همین فرد موقعی که تلاش برای تغییر رفتار خودش میکنه بقیه افراد هم کمکش میکنن مخصوصا داخل ایران و یکی از اخلاق پسندیده ایرانی ها همین حس خون گرمی و کمک به یکدیگر هست
بخش دوم که مشخص است و چندین بار دیگر برای ارضاء نیازهای دنیوی حد عتدال گفته شده و تعریف شده است . بخش دوم هم میتونیم مکمل حدیث های که قبلا گفته شده دونست
در بخش سوم نیز مربوط به تواضعی گفته میشه که قبلا بحث های فراوانی شده خب قبلا گفته ایم که تواضع یک اتنی برای غرور های کاذب هست که جاه طلبی و خیلی موارد دیگر هم از همین دسته هستند اما این تواضع از کجا بدست میاد خب در این حدیث ذکر شده یا حداقل اینطوری به نظر میاد که تواضع که خودش عامل خوبی برای تعامل با دیگران هست از نزدیکی به خدا میاد خب من یک مثال میزنم شما موقعی که یک کاری رو برای کسی انجام میدید مثلا کمک به سیل زدگان اگر این کار رو برای خدا انجام بدید موقعی که این عمل رو انجام دادید هیچ توقعی از کسی ندارید و به نصبت اون مردمی که با شما سر و کار داشتند به شما احترام میزارن برای کمکی که به انها انجام دادید اما اگر اون رو برای هدف های دنیوی کسب مقام بخش داری- کسب سمتی ثابت برای ادارجات اون منطقه سیل زده - خب اگر یک درصد این واقع اتفاق نیفتاد شما در واقع کنار گذاشته میشوید و این هم برای شما و هم برای اطرافیان شما بد می باشد
 

hamid051

کاربر فعال تالار مهندسی صنایع
کاربر ممتاز
با عرض سلام و خسته نباشید حدیث شماره 424 امام علی (ع) می فرمایند :
بردباری پرده ای است پوشاننده و عقل شمشیری است بران پس کمبود های اخلاقی خود را با بردباری بپوشان و هوای نفس خود را با شمشیر عقل بکش

حلم عبارت است از حالت تسلط و تمالک نفس بطوری که هنگام بر خورد با صحنه های ناراحت کننده دچار غضب نشود و واکنش تند و خشن نشان ندهد.(صمصام بران)
از حضرت امام مجتبی صلوات الله علیه سؤال شد حلم چیست؟آن حضرت در پاسخ فرمودند:حلم و بردباری آن است که خشم خود را فرو ببری بطوری که کاملا بر نفس خود چیره و مسلط باشی.(بحارالانوار ج75ص102)
روشن است که اگر کسی بر نفس خود آن چنان مسلط باشد که هنگام پیش آمدن حوادث مخالف با میل درونی بتواند غضبش را مهار کند و تحت تاثیر آن قرار نگبرد بدون فوت وقت میتواند که تصمیم عافلانه و خرد پسند بگیرد (صمصمام بران)
همانطور که از اطلاعات بالا مشخص است فردی که عملا خشم او بر تصمیمات او غلبه نکند بردبار است و بخش دوم حدیث گفته شده عقل حکم شمشیری رو داره که تصمیمات سریع رو میتونیم با عقل گرایی انجام بدیم یعنی علت اصلی یمسری از سازمانهای منعطف همین تصمیم گیری عقلانه است
البته برای بخش های بعدی حدیث نظر خاصی ندارم . اما همینطور که از دو بخش اول مشخص شد برای سازمانی که منعطف است نیاز به دو ویژگی هست
1- تصمیم گیری سریع که از راه تصمیمگیری عقلایی صورت میگیره
2- بردبار بودن کارکنان و مدیران و ... برای تصمیم گیری منعطف
باتشکر
 

hamid051

کاربر فعال تالار مهندسی صنایع
کاربر ممتاز
با عرض سلام و خسته نباشید خدمت مهندسین عزیز انشالله که آدینه خوبی داشتید و خوش گذشته باشه حدیث 225 امام علی (ع) می فرمایند :
خدا را بندگانی است که برای سود رساندن به دیگران نعمت های خاصی به آنان بخشیده تا آنگاه که دست بخشنده دارند نعمت های را در دستشان باقی می گذارد و هرگاه از بخشش دریغ کنند نعمت های را از دستشان گرفته و به دست دیگران خواهد داد
تا اونجای که من اطلاع دارم اقتصاد از دیدگاه اسلام هم فرد گراست و هم جمع گرا قبلا هم گفته شده اما یکی از عوامل و دلیل و شاید هم یکی از تحریک ها جمع گرایی رو در این حدیث مشاهده میکنیم به چه دلیل میگم تحریک ها به این دلیل که در حدیث ذکر شده که فرد در صورت دریغ و غفلت از بخشش این نعمت ها که یکی از نعمت ها میتونه سرمایه - نیرو- فکر و ... باشه رو از دست میده اگر بخواهیم دلیلی برای از بین رفتن پیدا کنیم باید به حدیث های قبلی که درباره خود پسندی و مشارکت نکردن و غرور کاذب و عوامل دیگر برگردیم . اگر فرض بگیریم فردی سرمایه خاصی و کلانی داره این سرمایه رو به جای اینکه در یک مسیر اقتصادی بیشتر منظورم کار صنعتی است صرف کنه در کار کذب پولشویی و یا دلالی صرف کنه چه اتفاقی میافته -بیشتر کشور های تورم زیادی دارند به سرمایه مردمی انها به سوی دلالی و خرید و فروش پیش میره که این قضیه زیاد جالب نیست چون باعث فروپاشی میشه خوب اگر این سرمایه مثلا 200 م رو صرف راه اندازی یک کارگاه مثلا ریخته گری میگذاشت سوای از اینکه همیشه مشکل در کار صنعتی وجود داره اما بلاخره با مدیریت درست میشه این کارگاه رو برپا نگاه داشت . اما اگر همین 200م رو توی پولشوی و یا هر کار خدماتی دیگر بزاره در اثر ازدیاد کار خدماتی از اون سود کسر خواهد شد و یا نابود میشود خلاصه تمام جامع نمیشه به سمت کارهای خدماتی پیش برن اگر کشورهای صنعتی رو نگاه کنید بیشتر موقع ها کارهای خدماتی و صنعتیشون تقریبا در یک موازنه هست یعنی اگر هر کدومشون بالا و پایین بشه چون روی عرضه و تقاضا تاثیر میزاره موجب مشکلات می شود اگر صنعت زیاد باشه و خدمات کم باشه یک مشکل رو داره اگر خدمات زیاد باشه و صنعت کم باشه یک مشکل البته درست که خدمات سود بیشتری داره ولی باید با برنامه ریزی پیش بره مثلا کسی شغل خدماتی داره مثلا موکل کل هزینه ای که در رابطه با کارش میده برجی 500 هزار واسه کرایه اتاق کارش اما یک صنعتگر فقط بیشتر از 50% سودی که داره در میاره رو صرف مواد اولیه خودش میکنه
 

hamid051

کاربر فعال تالار مهندسی صنایع
کاربر ممتاز
با سلام خدمت دوستان عزیز حدیث شماره 430 امام علی (ع) می فرمایند:
همانا زیانکارترین مردم در معاملات و نومیدی ترین مردم در تلاش مردی است که تن در گرد آوری مال خسته دارد اما تقدیر با خواست او هماهنگ نباشد پس با حسرت از دنیا رود و با بار گناه به آخرت روی اورد
در حدیث فوق اشاره به زیاد روی پیش از حد در کسب مال داره . من خودم چندین سوال بی جواب دارم که فرق پیشرفت با زیاد طلبی چی ؟ اصلا این پیشرفت با این عمل بالا در تناقض هست یا نه برای متوجه شدن در روز های آتی به معنی و نظرات درباره زیاد روی و پیشرفت میپردازیم امیدوارم نتیجه خوبی بگیرم
پیشرفت :پیشرفت به نظرم یعنی نقطه ای برنامه ریزی شده که در ابعاد مشخص مثل زمان ،مکان و... به نقطه پایانی برسی و با بررسی این ابعاد پیشرفت مشخص می شود البته این نظر منه
.
.
این قول جاافتاده‌ای است که «پیشرفت»، توسعه نیست. پیشرفت جهات فرهنگی، معنوی، اخلاقی و ابعادی متناظر و متناسب با فرهنگ یک جامعه دارد که الزاما ممکن است در تعریفی خاص از توسعه قرار نگیرد(مهدی واحدیان اردکانی)
.
.
فعلا با زیر رو کردن اینترنت همین جمله بالای رو پیدا کردم البته نظریه درستی هم هست پیشرفت فقط یک بعد نداره - دوستان اگر نظری درباره پیشرفت دارند بگن که شاید از جنبه های دیگر بتونیم به نتیجه برسیم
 

hamid051

کاربر فعال تالار مهندسی صنایع
کاربر ممتاز
با سلام مثل اینکه دوستان هنوز مطلبی پیدا نکردن :smile:پس به بحث زیاده طلبی میپردازیم
اول تعریف زیاده طلبی:
آرزوی بی مناسبت و خواهش مفرط. (ناظم الاطباء)
البته من تعریفی دیگه ای پیدا نکردم تازه همین تعریف هم از فرهنگ لغت دهخدا پیدا کردم
زیاده طلبی به نظر من موقعی رخ میده که فرد به یک نتیجه درباره کاری که انجام داده میرسه اما مشکل اینجاست که فرد قانع نیست و قناعت ندارد و از اون کار خود که نتیجه داده بیشتر میخواد مثلا فرض کنید فردی 10 م سرمایه داره و کاری رو در بازاری انجام میده وقتی سود فرد داده میشه مثلا 14 م میشه فرد اینجا با تلاشی که برای سود کرده فقط 4 م سود کرده حالا به هر دلیل با اینکه توقع فرد همون 14 م بوده او 3 یا 4 برابر سرمایه اولی رو میخواد این زیاده طلبی گفته میشه حالا به پردازیم به مطالبی که پیدا میشه این متن زیر از وبلاگ راز عدالت گرفته شده است .
عشق ازمیل انسان به قدرت گرایی می کاهد.انسانی که عاشق مردم است، عاشق حقیقت،عدالت وراستی است،نمی تواند به زورگویی،تکاثر و زیاده خواهی بیاندیشد.

عشق صادق ازعوامل مهار قدرت است.انسانی که با عشق به خدمت وارد عرصه کارگزاری شده است وخدمت به جامعه را با شیفتگــــــی تمام برعهده میگیرد، نمی تواند زورگو باشد.آنکه با عشق به عـــــدالت وراستی به پذیرش مسئولیت می پردازد، نمی تواند علاقه مند قدرت لایسئل شود.عاشق به چیزی جز معشوق خویش نمی اندیشد.معشوق کارگزاران خوب خدا و مردم است و بس!

.
.

در متن بالا یکی از عوامل که مانع زیاده طلبی میشه رو بیان کرده

در بقیه مطالبی که در اینترنت بود زیاد چیزی به دیدم نرسید اما اثار زیاده طلبی چی؟زیاده طلبی همینطور که قبلا هم اشاره شد ثبات و ارامش زندگی را از بین میبرد . طوری که همیشه یکی از دغدغه های ما در روزمره همین مباحث زیاده طلبی در موضوعات مختلف هست از فرهنگی و اقتصادی و .... جالبیش اینجاست که ما در بسیاری از موارد خودمون به هم کار دست میزنیم تا دغدغه ها مون کم بشه قرص میخوریم نمیدونم کارهای عجیب غریب میکنیم میرم فال تاروت میگیرم :biggrin: اما دریغ از اینکه خودمون باعث این دغدغه ها شدیم
اگر بخوام جمع بندی داشته باشم اگر ما نیاز ها رو یک خط فرض کنیم و این خط دوتا نقطه داشته باشه تا خط اعتدالش که پیشرفت شناخته میشه که برنامه ریزی و تصمیم گیری صورت میگیره و بعد از اون خط اعتدال که زیاده طلبی میشه که نقطه قرمز محسوب میشه
Untitled.jpg
با تشکر فراوان بازهم اگر مطالبی رو پیدا کردین دریغ نفرمایید با تشکر
 
آخرین ویرایش:

hamid051

کاربر فعال تالار مهندسی صنایع
کاربر ممتاز
با سلام حدیث شماره 432 امام علی (ع) می فرمایند :
دوستان خدا آنانند که به درون دنیا نگرستیند آنگاه که مردم به ظاهر آن چشم دوختند و سرگرم آینده دنیا شدند آنگاه که مردم به امور زودگذر دنیا پرداختند . پس هواهای نفسانی که آنان را از پای در می ارود کشتند و آنچه که آنان را به ترک می کرد ترک گفتند و بهرمندی دنیا پرستان را از دنیا خوار شمردند و دست یابی آنان را به دنیا زودگذر دانستند با آنچه مردم آشتی کردند دشمنی ورزیدند و با آنچه دنیا پرستان دشمن شدند آشتی کردند قرآن به وسیله آنان شناخته می شود و آنان به کتاب خدا آگاهند قرآن به وسیله آنان پابرجاست و آنان به کتاب خدا استوارند به بالاتر از آنچه امیدوارند چشم نمی دوزند و غیر از آنچه که از آن می ترسند هراس ندارند .
هدف اصلیم از نوشتن این حدیث مسئله ای هست که قبلا هم بیان شده . جذب نیروی کار که قبلا گفته شده بود که با تفویض اختیار همراه با اموزش لازم گفته شد و همچنین شرایط اخلاقی برای گزینش هم در چندین حدیث یادم هست که بیان شده بود این حدیث هم در پیرامون احادیث میشه بیان کرد چون اگر چنین افرادی پیدا بشن که 100% پیدا میشن با دیدگاه های متفاوت و نظر های بسیار گسترده اما بیشتر این افراد روی یک هدف نظر مشترک دارند که اون تلاش برای زنده نگهداشتن عدالت و ازادی و رفتار های پسندیده انسانی هست و در پیشرفت بیشتر نزدیکی به خدا - خوشبختانه افرادی زیادی درون ایران هستند که مثال ها و نمونه های برای این قضیه هستند
البته منظور من از نوشتن این حدیث شرایط برای استخدام و نگاه داشتند و تفکیک نیرو های کار نیست چون در خیلی از نقاط جهان است که در راستای این اهداف هستند و مثلا با قران اشنا نیستند بیشتر منظور به نظرم همون گستردگی فکری و ذهنی چون همیشه انسان های با فکر ازاد از همه اطلاعات در دسترسشون استفاده میکنن
با تشکر فراوان
 

hamid051

کاربر فعال تالار مهندسی صنایع
کاربر ممتاز
با سلام خدمت دوستان عزیز حدیث شماره 437 امام علی (ع) می فرمایند:
عدالت هر چیزی را در جای خود می نهد در حالی که بخشش ان را از جای خود خارج می سازد عدالت تدبیر عمومی مردم است در حالی که بخشش گروه خاصی را شامل است پس عدالت شریفتر و برتر است
عدالت یعنی :عدالت در لغت معادل نظم و ادب است. در پارسی «داد» معادل عدل، و «دادمندی» یا «دادگری» معادل عدالت است.(فرهنگ پارسیمان)

عدالت اجتماعی یعنی طراحی و اجرای نظام حقوقی به گونه‌ای که هر کس به حق عقلانی‌اش برسد و در مقابل آن حقوق، وظایفی را انجام دهد یا مسئولیت و عواقب تخلف از آن را بپذیرد. با این حال در تعریف عدالت اجتماعی توافق محکمی وجود ندارد(یرانیکا. بازبینی‌شده در ۳ آبان ۱۳۸۹)

عدالت در اصطلاح فقهی صفت کسی‌ست که گناه کبیره نکند و بر گناه صغیره اصرار نورزد. عدالت در اخلاق یونانی صفت کسی‌ست که هر سه صفت حکمت، شجاعت و عفّت را داشته باشد(منبع ویکیپدیا )
همانطور هم که حضرت علی در بخش اول حدیث فرمودند و با علوم دیگر مطابقت دارد و صحیح است عدالت هر چیزی را در جای خود نهادن است در بخش دیگر حدیث اشاره به فراگیری عمومی و تدبیر عمومی دارند اما من همیشه خودم با کمیت بهتر است یا کیفیت مشکل داشتم . البته به نظرم اگر عدالت در کمیت باشه بهتر جواب میگیریم اما عدالت اگر در کمیت انجام نشه فکر نکنم به جای برسیم مثلا همین دانشجو ها و دانشگاه ها اگر واقعا عدالت در تقسیم منابع و بیقیه موارد باشه همین کثرت دانشجویان باعث پیدایش دانشجویان نخبه هم میشه و در اینجا اگر ما تمرکز و تمام منابع رو روی پرورش و پیدایش نخبه بزاریم باز اینجا منابع رو از دست دادیم اما میگم دیگه شرط اصلی این کمیت که با کیفیت خوب برقرار بشه عدالت هست .
مثال دیگه ای که به ذهنم رسید اینکه فرض کنید ما دو روش ساخت یک محصول رو داریم که هر دوتاشون بازار خودشو دارن البته این مثال ها و فکر نکنم واقعیت داشته باشه مثلا تولید خودرو لوکس اگر ما تمرکز و منابع رو به صورت یکسان و اهمیت اون واحد اولویت بندی کنیم تا در پرسه های متفاوت و زمانهای متفاوت به نتیجه های خوبی برسن بهتر نتیجه میگیریم تا اینکه روش تولید دستی و سفارشی رو انتخاب کنیم البته میگم دیگه این مثال زیاد درست نیست چون باید ابعاد اون مشخص بشه همون مثال بالای خیلی بهتر نشان دهند این موضوع .
حالا میرسیم به بحث بخشش که قبلا عنوان کردیم بخشش یکی از راههای درمان روحی برای افرادی که مغرر هستند و بهتر بگم که غرور کاذب دارند و پیدا میکنن

بخشش
به اعمال یا اوقافی گویند که در راه اهداف بشردوستانه و برای مقاصد نیکوکاری انجام شده باشد.
جالب بدونید که الان در امریکا رشته نیکوکاری دایر شده که در مقطع ارشد و دکترا مدرک میده :D
بخشش همانطور که در حدیث بالا در بخش اول اومده اشاره به خارج از قانون و مقرارت رو داره بیشتر یک نوع ارفاق میمونه که احتمالا اگر شفاف سازی نشه دچار مشکلات زیادی میشه چون یکجورایی خلاف اون قانون یا مازاد اون قاون داره انجام میشه .
در بخش دوم اشاره به تمرکز روی گروه خاصی رو داره مثلا هئیت وزنه برداری در استان های مازندران و اردیبل فعالیت بیشتری دارن چرا چون در اون قسمت ها استعداد بیشتری وجود دارد با اینکه شاید در قانون ذکر نشده باشه که مثلا بودجه ی بیشتری به هیئت وزنه برداری اردبیل نباید داده بشه اما امتیازاتی هم داره که شاید همین امتیاز دهی ها مثبت باشه اما از لحاظ حدیث که در جمع بندی اخر میخوام بگم اینکه در درجه اول عدالت بهتر از بخشش هست که یکجورایی بخوام
با مثالهای خودم تطبیقش بدم میشه تمرکز و انتقال منابع و عدالت در اون در درجه اول است و استعداد یابی و تخصص در بخشی خاص در درجه دوم قرار میگیره
به نظرم سازمانها اول عدالت رو رعایت کنن بعد استعداد یابی رو انجام بدن یعنی باید اینطوری باشه
باتشکر فراوان و قبولی طاعات و عبادات
 
آخرین ویرایش:

hamid051

کاربر فعال تالار مهندسی صنایع
کاربر ممتاز
با سلام خدمت دوستان گرامی و قبول طاعات و عبادات شما عزیزان حدیث شماره 438 امام علی (ع) می فرمایند :
مردم دشمن انند که نمی دانند
با اینکه جمله بسیار کوچکی است اما مفاهیمی و حقیقت های بسیار بزرگی و در بعضی مواقع تلخی رو روشن میکنه
اشاره حدیث اینطوری من متوجه شدم درباره اطلاعاتی است که مردم و جوامع متعدد از ان بی خبر هستند و اطلاعات رو راهی برای دوستی دانسته است - نمیدونم چرا یاد این امار افتادم که گرم ترین کشور ها کشورهای هستند که 1- از رتبه ی بالای در سطح علمی داشته باشند 2- تمدن بزرگی داشته باشند از بحث خارج نشیم
تعصب
.
.
تلاش خود را مضاعف‌کردن وقتی هدف را فراموش کرده‌اید. (جرج سانتایانا) فیلسوف اسپانیایی
.
متعصب کسی است که نمی‌تواند نظر خود را تغییر دهد یا موضوع را عوض کند( ویستون چرچیل )نویسنده بریتانیایی
.
- در نكوهش ابليس- : به سبب آفرينش خود (از آتش) بر آدم فخر فروخت و به خاطر اصل و گوهرش ، عليه او عصبيّت ورزيد(امام علی -ع-)
.
از ما نيست كسى كه بــه عصبيّتى فرا خواند و از ما نيست كسى كه در راه عصبيّتى بجنگد و از ما نيست كسى كه با عصبيّت بميرد .(حضرت محمد (ص))
.
.
در دو جمله اولی اشاره به هدف های که به ان باور داشته یا خورانده شده دارند.
.
در حدیث مربوط به امام علی (ع) که خطبه ای از ایشان است درباره ابلیس که خود را برتر از ادم دیده بود و اصل و گوهرش را بهتر میدید دلیل تعصب و عصبیت او دانسته اند
.
در حدیث حضرت محمد (ص) عصیبت را جدای از اسلام دانسته اند حالا دلیل بماند این حدیث را اوردم که اهمیت مطلبی رو که میخوام بگم رو بشناسونه
.
اما دیدگاه من چیز دیگه ای است که البته از احادیث امام علی (ع) ریشه گرفته .به نظرم تعصب از بی اطلاع بدون به موضوعاتی هست که به اون حساس شده ایم یا بهتر بگم تحریک شدیم . دلیل من از همین جملات و تعریف های که از تعصب شده است پیداست .
در جمله اولی هدف که یک نقطه پایانی است و اعتقاد به اون هدف کسب شده .یک مشکل وجود دارد و به نظرم اینکه اون هدف به روز نشده امکان داره این هدف در طی زمانی تغییر شکل بده یا اینکه تغییر مسیر بده چون هدف تغییر نمیکنه اما مسیر تغییر میکنه مثلا من خواستار تهیه یک البوم موسیقی هستم به من شخصی مجوزه داده نمیشه اما اگر من از یک موسسه فرهنگی اقدام کنم به این هدفم میرسم هرچند که مسیر اون عوض شده پس به روز نشدن هدف شاید یکی از عوامل تعصب باشه .

در جمله دومی که از چرچیل نقل شده متعصب کسی رو شناخته که این مسیر ذکر شده رو برایش ایجاد کردن . و خودش قدرت تحلیل و تحقیق رو نداره و روی همون مسیری که مشخص شده تعصب پیدا کرده .

در حدیث امام علی (ع) که نزدیکترین جنبه به دیدگاه منه یعنی اصلا خود دیدگاه من از این حدیث گرفته شده که ابلیس اطلاعات نداره درباره انسان و فکر میکنه که انسان از او که از اتش خلق شده بهتر نیست در صورتی که انسان اشرف مخلوقات هست .که در حدیث بالا نداشتن اطلاعات رو عامل دشمنی دانسته اند پس علت اصلی تعصب نداشتن اطلاعات است

حدیث حضرت محمد (ع) هم که اشاره به دانستن دین اسلام دارد یعنی اگر کسی درباره اسلام اطلاعات نداشته باشد از ما نیست
جمع بندی:
تعصب به چند عامل تقسیم می شود 1- نداشتن اطلاعات 2- به روز نرساندن هدف 3- نداشتن قدرت تحلیل و تصمیم گیری
با تشکر فراوان
 

hamid051

کاربر فعال تالار مهندسی صنایع
کاربر ممتاز
با سلام و ارزوی قبولی طاعات و عبادات حدیث شماره 439 امام علی (ع) می فرمایند :
زهد بین دو کلمه از قران است که خدای سبحان فرموده : ( تا بر انچه از دست شما رفته حسرت نخورید و به انچه به شما رسیده شادمان نباشید ) کسی که برگذشته افسوس نخورد و به اینده شادمان نباشد همه جوانب زهد را رعایت کرده است
.
.زهد در لغت به معناى ترک و رویگردانی آمده است. زهد نسبت به چیزى به معناى میل نداشتن و ترک آن مى‏باشد. مقابل آن «رغبت» قرار دارد که به معناى میل به چیزى است.
.
البته زهد در ترک دنیا خلاصه نمی‏شود. زهد کامل و تام عبارت است ازرویگردانی دل از آنچه انسان را ازخدا غافل کرده، از توجه به او باز میدارد

دیدگاه : با توجه به حدیث فوق زهد را عملی میدانند که رویگردانی از اعمالی که ما رو از یاد خدا دور میکنه بیتشر منظورم از این بحث تمرکز روی ثبات و بد بودن افراط و تفریط حسرت خوردن برای انچه که از دست دادید به هر دلیلی قدرت تفکر و تصمیم گیری رو از فرد میگیره و دیدگاه اون دیدگاه منفی از فرصت ها و تهیدادت می شود . و در مقابل ان شادمان بودن البته شادمانی تا حدی مورد قبول است اگر در راه درست استفاده بشه باعث روحیه بخشیدن میشه اما اگر زیاد روی بشه باعث غرور میشود و غرور هم مشکلاتی چون برنامه ریزی نکردن یا بد برنامه ریزی کردن دید مثبت و بدون توجه به اینده در تمام موارد و خیلی موارد دیگر که در اینده مشکلات زیادی رو برای سازمان یا شرکت پیش میاره .
با تشکر فراون
 
آخرین ویرایش:

hamid051

کاربر فعال تالار مهندسی صنایع
کاربر ممتاز
با عرض سلام و خسته نباشید و عرض تسلیت به مناسبت ضربه خوردن امام علی (ع) و گرامیداشت شب پر برکت قدر- التماس دعا - حدیث شماره 444 امام علی (ع) می فرمایند :
چیز اندک که با اشتیاق تداوم یابد بهتر از فراوانی است که رنج آور باشد .
اشتیاق یک میل درونی است که انسان رو به کاری وا میداره که هدف اون فرد اشتیاق در کار اون حساب میشه مثلا فردی اشتیاق به تولید محصولاتی با کیفیت بالا رو داره پس هدف اون فرد فقط تولید نیست بلکه تولید با کیفیت مهم است .
اگر بیاد داشته باشید قبلا درباره انگیزه ها بحث کرده بودیم و طبق طبقه بندی مازلو تفکیکی برای انگیزه ها داشتیم و اشاره داشتیم که در دنیایی غرب بعضی از نهاد ها وجود دارند که انگیزه فراتر از پولی و مالی دارند مثل جنبش سبز هدف اصلیشون نگاهداشتن محیط زیست هست تا جایی که مثلا محصولات از مواد که به محیط زیست اسیب نمیرسانند استفاده میشوند مثل لیوان های کاغذی برای تجزیه راحت تر در محیط زیست و اینکه ایران و ایرانی ها از زمان های قدیم انگیزه های خوب و انسان دوستانه داشتند که این انگیزه ها خود اشتیاق رو به وجود میاورند . بهتر بگیم که اشتیاق هم یک محرک و میل هست هم یک هدف .
حالا اگر بخواهیم اشتیاق در کیفیت اسلامی تقسیم بندی یا اضافه کنیم باید به مواردی که از قبل به اونها اشاره شد تاکید کنیم مواردی که از اول تاپیک گفته شده است روی اورد و تمام سرفصل ها رو شامل میشه چون تمامی مباحث اشاره کردم که زنجیره وار به هم مرتبط هستند مثل یک چرخه هستند پس اشتیاق به درست کار کردن اشتیاق به حلال کار کردن اشتیاق به تولیدات ایرانی اسلامی اشتیاق به کمک به انسان و انسانیت همه اینها میل درونی و هدف برای کیفیت تعیین میشود البته باید دوباره بازرسی بشه چون اهدافی دیگری هم در نظریه مشخص شده است
با تشکر فراوان
 

hamid051

کاربر فعال تالار مهندسی صنایع
کاربر ممتاز
با عرض سلام و قبولی طاعات و عبادات و همچنین شهادت امام علی (ع) را تسلیت میگوییم - حدیث شماره 445 امام علی (ع) می فرمایند :
اگر در کسی خصلتی شگفت دیدید همانند آن را نیز انتظار کشید.
منظور از خصلت همان ویژگی خاص باید باشه و بیشتر این حدیث مربوط به اعتای کار و تفویض اختیار است . در خیلی از سازمانهای ما تفویض اختیار به راحتی انجام نمیشه یا اگر بشه خیلی دیر و خیلی سخت انجام میگیره - اگر کسی واقع درباره مدیریت یک مکانی با تحول و با خلاقیت توانست اونجا رو مدیریت کند خب سمت و سوی مدیریت اونجا باید بر اساس تحول و خلاقیت باشه . اگر فردی که میتواند و تخصص خوبی در مدیریت زمان و از روی برنامه ریزی باشد بهتر این است که از فرد در کارهای برنامه ریزی استفاده شود
با تشکر فراوان
 

hamid051

کاربر فعال تالار مهندسی صنایع
کاربر ممتاز
با سلام حدیث شماره 447 امام علی (ع) می فرمایند :
کسی که بدون اموزش فقه اسلامی تجارت کند به رباخواری آلوده شود .
من از دوستان مهلتی برای گرد اوری مطالب می طلبم چون که مسئله ربا خیلی در جامع ما حاشیه ای هست و باید بیشتر روش کار شه
با تشکر
 

hamid051

کاربر فعال تالار مهندسی صنایع
کاربر ممتاز
ربا خیلی ها ربا رو افزایش یک پول میدونند که معادل اون در فارسی بهره است . اما قبل از اینکه بخواهم نظرمو بگم اول بگم من در جایگاهی نیستم که درباره ربا اظحار نظر کنم . ولی نظرات شخصی خودمو میگم که احتمالا در ان خالی از اشتباه نیست .
به نظر من بهره تا جایی درست است که نرخ تورم طبیعی رو داشته باشه یعنی تقریبا همون 4% که الان در خیلی جاها هم همین 4% مورد تایید بیشتر مراجع تقلید قرار گرفته است چون میدونید که تورم طبیعی یا تورم رشد تورمی که کمک به پیشرفت در صنایع میکنه یعنی یک نرخ سود سالم و عاری از بهره های چند درصد نرخی که میتونه ادم با اون به خیلی از صنایع کمک کنه تقریبا قرض الحسنه همین است قرض الحسنه یکی از بهترین شیوه های بانک داری هست که متاسفانه در جای جای ایران هنوز جا نیفتاده یا اگر هم افتاده به دست نا اهلان رسیده البته خیلی ها هم هستند که از این شیوه به بهترین نحوه استفاده میکنن -من از یک بنده خدایی شنیدم که در دین یهود ربا دادن به بقیه ازاد و به خودی حرام و برای خودی از قرض الحسنه استفاده میکنن - حالا این مطالب رو نادیده بگیرد چون زیاد با سند و مدرک نیست - خیلی از کشورهای همسایه و مسلمان هستند که بانکداری اسلامی رو پیاده سازی کردن و اتفاقا بهترین نتیجه رو از این نوع بانکداری گرفته اند ایران هم جزء همین کشورهاست که یکی از بدترین عملکرد ها رو داشته فکر کنم کشور مالزی در صدر این لیست باشه .پس ما تا یک حدی میتونیم از بهره استفاده کنیم مثلا کارمزد یا مثلا تبلیغات درباره قرضالحسنه برای جذب افراد یکی از این نمونه ها اهدای جوایز بود که هم افرادی که در صندوق قرض الحسنه بودن به یک جایزه دست پیدا میکردنند و هم اینکه یک تبلیغات بسیار خوب و سالم بود حالا تا اینجای بحث رو داشته باشیم تا ادامه بحث رو بررسی کنیم اگر نظری هم داشتید دریغ نفرمایید
پیشاپیش عید سعید فطر مبارک :gol:
 

portgirl

عضو جدید
کاربر ممتاز
الان اکثر بانک های ایران سود بالا میگیرن... مثلا سود 29درصدی... خیلی زیاد...
کسی که وام میگیره یه آدم نیازمند ، پس نباید اینقدر براش سود گذاشت...
سود پول نزول هم 30 درصد هست ، پس بانک هم به نظر من کار متفاوتی داره انجام نمیده...
بله تشویق کردن به گذاشتن پول به عنوان قرض الحسنه خیلیا حساب باز کردن و استقبال شد اما سودی که بانک به مردم میداد 4درصدی بود و سود وام هایی که مردم از بانک میگرفتن حداقلش 8درصدی بود...این نمیشه بانک داری اسلامی...
باید همه چیز در تعادل باشه...
 

hamid051

کاربر فعال تالار مهندسی صنایع
کاربر ممتاز
الان اکثر بانک های ایران سود بالا میگیرن... مثلا سود 29درصدی... خیلی زیاد...
کسی که وام میگیره یه آدم نیازمند ، پس نباید اینقدر براش سود گذاشت...
سود پول نزول هم 30 درصد هست ، پس بانک هم به نظر من کار متفاوتی داره انجام نمیده...
بله تشویق کردن به گذاشتن پول به عنوان قرض الحسنه خیلیا حساب باز کردن و استقبال شد اما سودی که بانک به مردم میداد 4درصدی بود و سود وام هایی که مردم از بانک میگرفتن حداقلش 8درصدی بود...این نمیشه بانک داری اسلامی...
باید همه چیز در تعادل باشه...
دقیقا اتفاقا یک برنامه ای داشت پخش میشد مسئول اینجا داشت میگفت ما این کار و کردیم ما این کارو کردیم خلاصه بعد به پدر و مادرم گفتم که این بنده خدا پول های مردم رو داره حیف و میل میکنه مثلا یکسری از خیریه ها تا به حال توجه کردی گه چقدر گردش حساب دارن بعضیاشون که دستشون به دهنشون میرسن نزدیک به برجی بیش از 10 تا 30 میلیون فقط حقوق و کمک خرج میدن بابا خب این چه کاری کمک کردن خوب کمک کردن عالی ترین کار اما به نحوه صحیحش اینکه نشد که شما هر برج بعضی از بنده خداها رو جمع کنی یک مبلغی رو به عنوان کمک خرج بدی اون بنده خدا با چه شرمندگی بیاد و با چه شرمندگی بره بلاخره مومن هست مومن چون با خدا در ارتباط عزت داره اعتبار داره ابرو داره . بعد این بنده خدا عزتش زیر سوال میره غیرتش زیر سوال میره بعد عادت میکنه . شما به جای اینکه برج 30 میلیون بین بقیه پخش کنید خدا وکیلی نمیتونید 4 ماه 5 ماه پول و پس انداز کنید با پولی که جمع شده یک کارگاه تولیدی بزنید که همون افراد موسسه خیریه رو توی اون کارخانه یا کارگاه استخدام کنند که هم بنده های خدا عزت مند بشن هم انسانیتشون شکوفا بشه هم اینکه یک کمک خرجی دوباره ای میشه واسه موسسه که بتونن از این کارخانه ها تاسیس کنن میدونید که موقعی سود انباشه دیگه صرف مدیره و روسای شرکت نمیشه - نمیدونم والا اینا با خودشون چه فکری کردن مگر اینا اینقدر دم از امام علی (ع) میزنن درک نمیکنن که امام علی(ع) نخلستان درست میکرد می سپرد به اقشار جامع که اونا هم بتونن کار کنن - چاه میزد میداد به یتیم ها که اونا هم به نوع و نوایی برسن - اینا همشون متوجه میشن ولی به روی خودشون نمیارن چون براشون سود نداره - خودت میدونی دیگه بزرگترین مجمع تجاری مشهد کجاست شاید بیشتر از چندین میلیارد فقط گردش حساب اینا هست اما توی مشهد تعداد کسانی که محتاج هستند داره سر به فلک میکشه خب این شد جهاد در راه اسلام یا میشه جهاد در راه شکم
 

portgirl

عضو جدید
کاربر ممتاز
دقیقا اتفاقا یک برنامه ای داشت پخش میشد مسئول اینجا داشت میگفت ما این کار و کردیم ما این کارو کردیم خلاصه بعد به پدر و مادرم گفتم که این بنده خدا پول های مردم رو داره حیف و میل میکنه مثلا یکسری از خیریه ها تا به حال توجه کردی گه چقدر گردش حساب دارن بعضیاشون که دستشون به دهنشون میرسن نزدیک به برجی بیش از 10 تا 30 میلیون فقط حقوق و کمک خرج میدن بابا خب این چه کاری کمک کردن خوب کمک کردن عالی ترین کار اما به نحوه صحیحش اینکه نشد که شما هر برج بعضی از بنده خداها رو جمع کنی یک مبلغی رو به عنوان کمک خرج بدی اون بنده خدا با چه شرمندگی بیاد و با چه شرمندگی بره بلاخره مومن هست مومن چون با خدا در ارتباط عزت داره اعتبار داره ابرو داره . بعد این بنده خدا عزتش زیر سوال میره غیرتش زیر سوال میره بعد عادت میکنه . شما به جای اینکه برج 30 میلیون بین بقیه پخش کنید خدا وکیلی نمیتونید 4 ماه 5 ماه پول و پس انداز کنید با پولی که جمع شده یک کارگاه تولیدی بزنید که همون افراد موسسه خیریه رو توی اون کارخانه یا کارگاه استخدام کنند که هم بنده های خدا عزت مند بشن هم انسانیتشون شکوفا بشه هم اینکه یک کمک خرجی دوباره ای میشه واسه موسسه که بتونن از این کارخانه ها تاسیس کنن میدونید که موقعی سود انباشه دیگه صرف مدیره و روسای شرکت نمیشه - نمیدونم والا اینا با خودشون چه فکری کردن مگر اینا اینقدر دم از امام علی (ع) میزنن درک نمیکنن که امام علی(ع) نخلستان درست میکرد می سپرد به اقشار جامع که اونا هم بتونن کار کنن - چاه میزد میداد به یتیم ها که اونا هم به نوع و نوایی برسن - اینا همشون متوجه میشن ولی به روی خودشون نمیارن چون براشون سود نداره - خودت میدونی دیگه بزرگترین مجمع تجاری مشهد کجاست شاید بیشتر از چندین میلیارد فقط گردش حساب اینا هست اما توی مشهد تعداد کسانی که محتاج هستند داره سر به فلک میکشه خب این شد جهاد در راه اسلام یا میشه جهاد در راه شکم

بله درسته...
واقعا ناراحت کنندست...
اینکه پول ، پول میاره واقعا درسته...
این تضاد طبقاتی تا وقتی که فقط حرف میزنیمو عمل نمیکنیم هیچ وقت از بین نمیره...:cry:
 

hamid051

کاربر فعال تالار مهندسی صنایع
کاربر ممتاز
با سلام فکر کنم بعد از عید فطر اولین پست تایپ شده باشه من معذرت خواهی میکنم واقعا سرم شلوغ شده حدیث شماره 448 امام علی (ع) می فرمایند :
هر کسی که مصیبت های کوچک را بزرگ شمارد خدا او را به مصیبت بزرگ مبتلا خواهد کرد .
یاد خاطره ای افتادم من موقعی که سربازی بودم در شرایط خیلی خیلی سختی قرار داشتم اینقدر زیاد بود که تصمیم به فرار از اونجا رو داشتم توی انالیز تصمیم بودم که پدرم زنگ زد با پدرم صحبت کردم پدرم فهمید که من قصد فرار دارم و از خدمت کردن بیزار شدم پدرم یک جمله منو نصیحت کرد ( از هرچیزی توی زندگی بترسی همون بلا سرت میاد ) من اون اویزه گوشم کردم و خدارو شکر الان روحیه متعادلی نسبتا دارم اما الان که فکر میکنم میبینم که شاید این اتفاق افتادن دقیقا دلیل علمی داشته باشد
به نظرم وقتی فرد روی یک موضوع استرس داره توجه به اون موضوعش بیشتر از حد لازم میشه و یک نوع وسواس اون موضوع رو میگیره که باعث میشه تمرکز فرد روی یک مورد قرار بگیره که از ابعاد دیگه کاملا قابل اسیب هست .فرض کنیم یک شرکت یک وام با بهره نسبتا بالای دریافت کرده که تمام فکر و ذکر مدیران ارشد بازپرداخت این وام است و ابعادی مثل کیفیت ، کمیت ، لجستیک، نیروی انسانی ، و خیلی از مسائل مدیریتی را فراموش کردن که هر کدام از این ابعاد کمرنگ شود باعث میشه که در بازپرداخت وام مشکل به وجود ایید یعنی دقیقا از همان چیزی که میترسیدن به واقعیت پیوسته .
البته شاید هم دیدگاه من درست نباشد
با تشکر
 

portgirl

عضو جدید
کاربر ممتاز
در واقع همون قانون جذب میشه...
به چیزی که فکر میکنی اتفاق میافته...

تمرکز داشتن و مثبت اندیشیدن خیلی خوبه...
البته باید به امید کاذب هم از طرف دیگه فکر کرد...
 

hamid051

کاربر فعال تالار مهندسی صنایع
کاربر ممتاز
در واقع همون قانون جذب میشه...
به چیزی که فکر میکنی اتفاق میافته...

تمرکز داشتن و مثبت اندیشیدن خیلی خوبه...
البته باید به امید کاذب هم از طرف دیگه فکر کرد...

اره امید کاذب که فکر کنم معادلش ساده انگاری هم باشه هم خیلی تاثیر مخرب داره دقیقا توی مثال بالا دلیل ورشکستگی ساده انگار بودن مدیر در ابعاد دیگه بود - کلا وقتی ادم میخواد یک محیط رو انالیز کنه یکی از بهترین روش ها روش WOST یا همون (نقاط قوت ، ضعف ، تهیدیدات ، فرصت ها) است که تصمیمی که ما میتونیم بگیریم تصمیم واقع بینانه است .
 

hamid051

کاربر فعال تالار مهندسی صنایع
کاربر ممتاز
با سلام و عرض خسته نباشید خدمت مهندسین عزیز حدیث شماره 452 امام علی (ع) می فرمایند :
فقر و بی نیازی ما پس از عرضه شدن بر خدا آشکار خواهد شد .
در این حدیث اشکارا بر طرز برخورد ما در مشکلات را نشان میدهد . و گفته شده در زمانی که ما ثروت مان هرچه که باشد به صورت های مختلف از ما گرفته شود ان زمان است که متوجه میزان فقر و بی نیازی خود میشویم .
اما این متن منو یاد یک نظری انداخت که هنوز نتونستم برای خودم حلش کنم
سوال اینجاست در بعضی از مواقع انسان دچار مشکلی میشه خارج از راه کارهای مدیریت بحران انسان به یک قدرت عظیم نیازمند (منظورم خداوند قادر است)که توسل و توکل کنه . خیلی ها خیلی از مشکلاتشون یا توکل و توسل حل میکنند اما رابطه این دو عمل در مشکلات هنوز نا معلوم و مجهول مانده یعنی خدایش هم سخته دیگه وگرنه استاد های فلاسفه جهان میتونستند خیلی از این ارتباط ها رو کشف و حل کنن:Dاما خارج از شوخی واقع قاعده و ارتباط بین این دو عمل و مشکلات چیست ؟ در صورت پیدا شدن قاعده و چهارچوب این دو عمل در مدیریت بحران ایا میشه استفاده کرد ؟ ایا مدیران با تجربه که اسمشان به نحوه ی بر سر زبان ها افتاده است ( شهید رجایی، امیر کبیر و ابو علی سینا و...) که هم شخصیت کاریزماتیک داشتند هم به علوم و فنون مدیریت در دوران خودشان اشنا بودن از به این دو عمل واقف بودنند یا بر حسب تجربه اعمال میکردند ؟
واقع سوال های پیچیده و سختی است !
با تشکر
 

Similar threads

بالا