نشريه آموزه هاي فلسفه اسلامي

P O U R I A

مدیر مهندسی شیمی مدیر تالار گفتگوی آزاد
مدیر تالار
نشريه آموزه هاي فلسفه اسلامي



رتبه علمي:علمي - پژوهشي (علوم انساني)
دوره انتشار:دوفصلنامه
ISSN:2251-9386
زبان:فارسي
شمارگان:800 نسخه
صاحب امتياز:دانشگاه علوم اسلامي رضوي
مدير مسئول:محمد باقر فرزانه
سردبير:دكتر رضا اكبريان
مدير اجرايي:محمد امين انسان
هيئت تحريريه:دكتر غلامحسين ابراهيمي ديناني، دكتر رضا اكبريان، دكتر احمد بهشتي، دكتر محسن جوادي، دكتر مرتضي حسيني شاهرودي، دكتر روح الله عالمي، دكتر عزيزالله فياض صابري، دكتر عليرضا كهنسال
ويراستار فارسي:هادي بزني ثاني
محل انتشار:مشهد
تلفن:2230772 (0511)
نمابر:2230772 (0511)
صندوق پستي:مشهد، 461-91735
سايت اختصاصي:razavi.ac.ir/islamicphilosophical.aspx
نشاني الكترونيك:razaviunmag
gmail.com
بخش اشتراک:علي جانفزا



فهرست مقالات :
1- چيستي نفس و رابطه آن با بدن از ديدگاه سهروردي و كانت
2- معاد جسماني، از نظر آقاعلي مدرس زنوزي و علامه طباطبايي
3- تحليل مبادي تصوري و تصديقي مسئله ارتباط نفس با بدن
4- ديدگاه ملاصدرا و ابن عربي در مسئله حدود و قلمرو عقل در شناخت حقايق
5- فطرت و نقش آن در معرفت شناسي
6- بنيانهاي فكري مولانا و حكيم سبزواري در عرفان و حكمت
7- موضوع مابعدالطبيعه
8- برهان وجودي در الهيات فلسفي غرب و اسلام
9- معيار در جوهر و عرض بودن مقوله ها
10- تحليل و نقد ديدگاه ملاصدرا در باره سنخيت علت و معلول
11- تحليل و نقد ديدگاه ملاصدرا در باره معاد جسماني
12- رويكردي تاريخي به مقوله معرفت شناسي در تاريخ فلسفه غرب و فلسفه اسلامي
13- رابطه سعادت و سياست از ديدگاه فارابي
14- نقد و بررسي ديدگاه بولتمان در باره معجزه
15- نقش عقل فعال در مسئله نبوت از منظر ابن سينا و ملاصدرا
16- سير تفكرات پيرامون مدينه فاضله در جهان اسلام
17- رابطه علت و معلول در ديدگاه سهرورد ي و ملاصدرا؛ شباهت ها و تفاوت ها
18- تاملي در انديشه سياسي ملاصدرا
19- نقد تحليلي نظريه ملاصدرا در جمع بين حدوث و بقاي نفس
20- تحليل معناشناختي حركت در حركت (نظريه ابداعي علامه طباطبايي )
21- نگرشي منطقي به برهان حفظ و نقل شرع
 
آخرین ویرایش:

P O U R I A

مدیر مهندسی شیمی مدیر تالار گفتگوی آزاد
مدیر تالار
چيستي نفس و رابطه آن با بدن از ديدگاه سهروردي و كانت

چيستي نفس و رابطه آن با بدن از ديدگاه سهروردي و كانت

عنوان:
چيستي نفس و رابطه آن با بدن از ديدگاه سهروردي و كانت


نويسنده(گان):
دكتر سيدمرتضي حسيني شاهرودي،
چکيده:
فلسفه نفس امروزه يكي از زيرمجموعه هاي حوزه فلسفه به شمار مي رود و فيلسوفان بزرگ شرق و غرب به تحليل و تبيين آن پرداخته و آثار بسياري درباره آن پديد آورده اند. در ميان پيشينيان، اگر چه فيلسوفاني چون افلاطون و ارسطو درباره روان(psyche) بحث كرده اند نه درباره نفس ولي هريك از فيلسوفان بزرگ پس از آن ها، خواه شارح فلسفه آن ها باشند و خواه منتقد آن، به ويژه ابن سينا، ملاصدرا، سهروردي، دكارت، هابز، لاك، بركلي، هيوم و كانت مباحث متنوعي را درباره نفس مطرح كرده اند. با همه اين احوال، مساله مشهور نفس ـ بدن در مغرب زمين از دكارت آغاز شد و هنوز ادامه دارد. در اين نوشتار ديدگاه سهروردي و كانت كه هر كدام از مشاهير فيلسوفان از عصر خود تا دوره كنوني هستند به همراه مقايسه آن ها با يك ديگر و نيز با ديگر صاحب نظران، مورد توجه قرار گرفته است. اهميت مساله وقتي آشكارتر مي شود كه ديدگاه آن دو را در باره اصالت ماهيت از نظر دور نداريم. آن ها علي رغم اشتراك در اين ديدگاه، كه به همانندي در مسائلي چون تشخص، خودآگاهي، اراده، وحدت، بساطت، نفي عينيت جوهر با نفس، بقاء و مانند آن انجاميده است، در مسايل ديگري چون نفي ارتباط تمايز تصوري دو چيز با تمايز عيني آن ها، عدم انحصار نفس به جوهر متفكر، انيت محض بودن نفس، معرفت عقلي، ادراك حضوري، آگاهي نفس به جهان بيرون، وضوح و ابهام ادراكات نفساني، به نتايج متفاوتي دست يافته اند كه به تفصيل مورد بحث قرار خواهد گرفت.
کليدواژگان:
نفس، انسان شناسي، سهروردي، كانت
https://www.mediafire.com/?yz0mcg1ryx038z6
 

P O U R I A

مدیر مهندسی شیمی مدیر تالار گفتگوی آزاد
مدیر تالار
معاد جسماني، از نظر آقاعلي مدرس زنوزي و علامه طباطبايي

معاد جسماني، از نظر آقاعلي مدرس زنوزي و علامه طباطبايي

عنوان:
معاد جسماني، از نظر آقاعلي مدرس زنوزي و علامه طباطبايي


نويسنده(گان):
دكتر رضا اكبريان، محمداسحاق عارفي شيرداغي،
چکيده:
اصل معاد از اصول مسلم اسلام و معاد جسماني از ضروريات اين دين به شمار مي آيد. حكيم زنوزي و علامه طباطبايي از فقها و دانشمنداني هستند كه در باب معاد جسماني سخنان تازه و نظريه جديدي ابراز داشته اند. آنچه كه ديدگاه حكيم زنوزي را در اين باب از ساير ديدگاه ها ممتاز مي كند اين است كه وي در مورد تعلق نفس به بدن در قيامت، بدن را به سوي نفس راجع مي داند، نه نفس را به سوي بدن، اين درست برخلاف چيزي است كه ديگران اظهار مي دارند. علامه طباطبايي هرچند در برخي جزئيات معاد جسماني موافقت كامل خود را با حكيم زنوزي اعلام نكرده است، ولي در مورد لحوق ابدان به نفوس ديدگاه حكيم زنوزي را مورد پذيرش قرار داده است.
کليدواژگان:
معاد جسماني، لحوق ابدان به نفوس، نفس كلي، جايگاه
https://www.mediafire.com/?y7jbq4346khekqy
 

P O U R I A

مدیر مهندسی شیمی مدیر تالار گفتگوی آزاد
مدیر تالار
تحليل مبادي تصوري و تصديقي مسئله ارتباط نفس با بدن

تحليل مبادي تصوري و تصديقي مسئله ارتباط نفس با بدن


عنوان:
تحليل مبادي تصوري و تصديقي مسئله ارتباط نفس با بدن


نويسنده(گان):
دكتر عسگر ديرباز، احمد شه گلي،
چکيده:
يكي از بزرگترين معضلات فلسفه، تبيين چگونگي رابطه نفس و بدن است اين بحث با همه تحقيقاتي كه در آن صورت گرفته بحث در آن همچنان ضرورت دارد. در اين مقاله ابتدا ديدگاه برخي از فلاسفه در مورد رابطه نفس و بدن مورد بررسي قرار گرفته و با توجه به اهميت ديدگاه ملاصدرا تاكيد و توجه بيشتري در نظريه وي صورت گرفته و اثبات شده كه ديدگاه وي با وجود برخي از مناقشات ، كامياب ترين ديدگاه در حل مساله رابطه نفس و بدن است . سپس به ماهيت روح بخاري و نفش آن در تئوري ملاصدرا و ميزان وابستگي نظر وي به اين ديدگاه اشاره شده در پايان، مسائل زير را مورد بازخواني قرار داده است: تحرير محل نزاع است كه پنج تقرير از آن قابل ارائه است كه محور اساسي هر يك عبارتند از: «ارتباط»«تاثيروتاثر»««تركيب نوع واحد طبيعي از مادي و مجرد »«تعلق و تدبير »«اتحاد». نگارنده برآنست كه محل نزاع صرفا «اتحاد» است و ساير اقسام خارج از محل نزاع است؛ ارتباط اصل سنخيت با اين چالش؛ و در نهايت نگارنده بر اساس برخي از اصول ، پيشنهادي را براي حل اين معضل مطرح مي كند.
کليدواژگان:
نفس، بدن، مجرد، مادي، رابطه، اصل سنخيت
https://www.mediafire.com/?43fs93q47m1502o
 

P O U R I A

مدیر مهندسی شیمی مدیر تالار گفتگوی آزاد
مدیر تالار
ديدگاه ملاصدرا و ابن عربي در مسئله حدود و قلمرو عقل در شناخت حقايق

ديدگاه ملاصدرا و ابن عربي در مسئله حدود و قلمرو عقل در شناخت حقايق

عنوان:
ديدگاه ملاصدرا و ابن عربي در مسئله حدود و قلمرو عقل در شناخت حقايق


نويسنده(گان):
دكتر بهزاد مرتضايي،
چکيده:
موضوع اصلي در نگرش عرفاني ملاصدراو عرفان نظري ابن عربي ، شناخت اسماء ، صفات و افعال حق تعالي است. در اين نگرش ملاصدرا همچون يك عارف واقعي در صدد يافتن راه شناخت حق است وي معتقد است همانطور كه هيچ مخلوقي بدون حق تعالي وجود ندارد، هيچ معرفتي بدون معرفت حق تعالي براي مخلوقات امكان پذير نيست. بدين جهت لازمه شهود حق و ادراك كليات عقلي، از بين رفتن كوه منيت است .
ملاصدرا در اغلب آثار و نوشته هاي عرفاني خود، راه و روش عرفاني ابن عربي را دنبال نموده و براي عقل در شناخت حق و اسما و صفاتش حد و مرزي قائل است كه طالب حق بايد اين حدود را بشناسد.
کليدواژگان:
ابن عربي، ملاصدرا، عقل، شناخت، حقايق
https://www.mediafire.com/?x0ynop4nt2rum6s
 

P O U R I A

مدیر مهندسی شیمی مدیر تالار گفتگوی آزاد
مدیر تالار
فطرت و نقش آن در معرفت شناسي

فطرت و نقش آن در معرفت شناسي


عنوان:
فطرت و نقش آن در معرفت شناسي


نويسنده(گان):
دكتر حسين غفاري، غلامعلي مقدم،
چکيده:
مساله معلومات و گرايشات پيشين آدمي، مساله اي مهم در انسان شناسي و معرفت شناسي فلسفي است كه در ميان انديشمندان شرق و غرب مطرح بوده است، عده اي وجود اين ادراكات در انسان را پذيرفته و عده اي آنها را به كلي انكار نموده اند، در زبان ديني از اين مساله به فطرت تعبير شده است، متفكران مسلمان تحليلهاي وجودي و معرفتي خود را درباره فطرت و كيفيت آن بيان كرده اند، بنا به اهميت و نقش تعيين كننده و سرنوشت ساز فطرت در بسياري از مسائل انساني و معرفت شناسي، ضروري است ديدگاههاي انديشمندان مسلمان در اين زمينه تبيين و تحليل گردد ، اين مقاله با بيان نقش فطرت در معرفت شناسي به بررسي ديدگاه تفكيك در معرفت فطري ازمنظر حكما پرداخته است.
کليدواژگان:
فطرت، معرفت فطري، مكتب تفكيك، ادراكات فطري، خداشناسي فطري
https://www.mediafire.com/?a2sdvplqww9l0mn
 

P O U R I A

مدیر مهندسی شیمی مدیر تالار گفتگوی آزاد
مدیر تالار
بنيانهاي فكري مولانا و حكيم سبزواري در عرفان و حكمت

بنيانهاي فكري مولانا و حكيم سبزواري در عرفان و حكمت

عنوان:
بنيانهاي فكري مولانا و حكيم سبزواري در عرفان و حكمت


نويسنده(گان):
دكتر حسين بهروان،
چکيده:
عرفان معرفتي است مبتني بر حالتي روحاني و توصيف ناپذير كه در آن حالت ، انسان ارتباط مستقيم با وجود مطلق يافته است كه ذات مطلق را به مدد ذوق و وجدان درك مي نمايد.
عرفان اسلامي به معناي واقعي كه موسس آن شريعت محمدي است همان سير و سلوك به حق است و از طريق عقل نظري «علم اليقين» و عقل عملي و تنوير روح «عين اليقين» و «حق اليقين» حاصل مي شود. مآخذ مباني عرفان اسلامي ، كتاب الهي و احاديث صادر از مقام معصوم (ع) است.
عرفان مولانا جلال الدين رومي (م 604 و 672) بر پايه وحدت وجود و عشق الهي بنيان شده است. او قائل به وحدت وجود و موجود و وحدت در كثرت است. او مي گويد : حيات و هستي جميع موجودات قائم به عشق است و جذبه عشق و عاشقي در سراسر عالم وجود جاري و ساري است.
حكيم سبزواري (م 1212 و 1289) قائل به وحدت وجود است و تحت تاثير ابن عربي و مولانا بوده است و شرحي بر مثنوي دارد و از اين شرح تسلط حكيم بر اقوال عرفا و اخبار و آيات و احاديث كه در كتب اهل تحقيق در سير و سلوك به آنها استدلال و استشهاد شده است ظاهر مي گردد.

مولانا با استفاده از عرفان نظري و وحدت وجود و عرفان عملي و به شيوه كشف و شهود ، هستي را تفسير مي كند. او براي عقل معاني مختلف قائل است :
1-عقل ممدوح
2-عقل مذموم
3-عقل جزوي
4-عقل كلي
البته مولانا عقل بحثي فلسفي را ناچيز دانسته و آن را انكار مي كند.
مولانا و حكيم سبزواري : در عرفان نظري هر دو وحدت وجود و عشق الهي و انسان كامل را مبنا قرار مي دهند و از شيوه ذوق و شهود استفاده مي نمايند. در حكمت هم از وحدت وجود استفاده مي كنند و هم از شيوه كشف و شهود بهره مي برند.
اما تفسير اين دو از وحدت وجود متفاوت است. حكيم سبزواري از استدلال و عقل فلسفي نيز استفاده مي كند ولي مولانا آن را ناچيز مي داند.
کليدواژگان:
مولانا، سبزواري، عرفان، حكمت، عشق، وحدت وجود، عقل
https://www.mediafire.com/?g5cyddb6jtzeyhl
 

P O U R I A

مدیر مهندسی شیمی مدیر تالار گفتگوی آزاد
مدیر تالار
موضوع مابعدالطبيعه

موضوع مابعدالطبيعه

عنوان:
موضوع مابعدالطبيعه


نويسنده(گان):
دكتر جعفر شانظري،
چکيده:
دانش و علوم بشري بر حسب موضوع، روش و هدف از يكديگر متمايز و تقسيم مي پذيرد. حكيمان پيشين، مجموع علوم را به نظري و عملي و هر يك را به سه گروه دسته بندي كرده و مباحث در حكمت و دانش نظري را به اعتبار ارتباطش بوجود مادي و غير مادي، به الهيات (علم الهي، علم اعلي و مابعدالطبيعه) و طبيعيات و رياضيات (علم تعليمي) تقسيم و تنظيم كرده اند. آنان در موضوع علم الهي و يا ما بعد الطبيعه آراء مختلفي را ارائه نموده اند. در اين مقاله پس از طرح مساله و بيان آراء و انظار به اين نتيجه دست يافته ايم كه موضوع اين علم در هر دو بخش الهيات به معناي عام و خاص يكي است و آن عبارت است از حقيقت وجود و يا وجود محض و كساني كه موضوع الاهيات به معناي اعم را موجود دانسته ولي موضوع الاهيات به معناي اخص را خداوند قرار داده راه ناصواب را انتخاب كرده اند و اين تفكيك با مباني فلسفي حكيمان ناسازگار است.
کليدواژگان:
موجود، مابعدالطبيعه، موضوع، الهيات عام و الهيات خاص
https://www.mediafire.com/?ddlw7t3zq3s0lse
 

P O U R I A

مدیر مهندسی شیمی مدیر تالار گفتگوی آزاد
مدیر تالار
برهان وجودي در الهيات فلسفي غرب و اسلام

برهان وجودي در الهيات فلسفي غرب و اسلام


عنوان:
برهان وجودي در الهيات فلسفي غرب و اسلام


نويسنده(گان):
ولي الله عباسي،
چکيده:
برهان وجودي يكي از براهين مهم فلسفي است كه همواره در طول تاريخ فلسفي، فيلسوفان را مجذوب خود كرده است. مركز ثقل دليل وجودشناختي آن است كه خداوند، به فرض وجود، يعني از آن نوع موجوداتي نيست كه اتفاقي وجود پيدا كرده اند. اين تصور درست از خداوند را مي توان با توسل به جهان بيني سنتهاي يهودي، مسيحي و اسلامي نشان داد و اين كار از طريق بررسي تجربي و ماتاخر در نوع نگرش اين سنتها نسبت به خداوند صورت مي گيرد. برهان وجودي ابتدا توسط آنسلم مطرح شد و پس از آن گونيلو، آكويناس، هيوم و كانت آن مورد نقد و بررسي قرار دادند. در فلسفه جديد، دكارت و لايبنيتس از معروفترين مدافعين برهان وجودي مي باشند. در دوره معاصر نيز هارتشورن و مالكم تقرير جديدي از اين برهان ارائه كرده اند.
کليدواژگان:
برهان وجودي، فلسفه، الهيات فلسفي، فلسفه غرب، فلسفه اسلامي
https://www.mediafire.com/?eiz3zs3r021ob28
 

P O U R I A

مدیر مهندسی شیمی مدیر تالار گفتگوی آزاد
مدیر تالار
معيار در جوهر و عرض بودن مقوله ها

معيار در جوهر و عرض بودن مقوله ها


عنوان:
معيار در جوهر و عرض بودن مقوله ها


نويسنده(گان):
جعفر شانظري، هوشنگ زارع،
چکيده:
تقسيم بحث برانگيز موجود به جوهر و عرض از تقسيمهاي اوليه در باب موجودِ ممكن است. با اينكه فلاسفه اي چون ارسطو، ابن سينا، ملاصدرا، دكارت، كانت و... متفقاً جوهر را به «وجود لا في موضوع» و عرض را به «موجود نيازمند به موضوع» تعريف مي كنند، در اقسام و تعداد مصاديق آنها اختلاف نظر وجود دارد. با وجود اين برخي فلاسفه حسي و تجربه گرا وجودِ جوهر را يكسره انكار كرده اند. فلاسفه ملاك تشخيص جوهر و عرض را در شناخت ذاتيات و عرضيات مي دانند و تفاوت تشخيص مصاديق اين دو را به حوزه معرفت شناسي و نحوه نگرش به هستي و اينكه چه چيزي مبدا شناخت به شمار مي آيد، باز مي گرداننددر اين مقاله ضمن بيان آرا و ديدگاهها درباره مقولات به ملاكِ جوهر و عرض بودن مقولات پرداخته شده است.
کليدواژگان:
جوهر، عرض، مقولات، ماهيت، وجود، ملاك، جوهر و عرض
https://www.mediafire.com/?7m3att7fwun4wtb
 

P O U R I A

مدیر مهندسی شیمی مدیر تالار گفتگوی آزاد
مدیر تالار
تحليل و نقد ديدگاه ملاصدرا در باره سنخيت علت و معلول

تحليل و نقد ديدگاه ملاصدرا در باره سنخيت علت و معلول


عنوان:
تحليل و نقد ديدگاه ملاصدرا در باره سنخيت علت و معلول


نويسنده(گان):
رضا اكبريان، حجت اله مرزاني،
چکيده:
يكي از فروع مهم اصل عليت قاعده سنخيت علت و معلول است توجه فيلسوفان در مباحث مربوط به عليت بيشتر متوجه خود اصل عليت و ضرورت علي-معلولي بوده و كمتر به قاعده مذكور پرداخته شده است. ملاصدرا در اين باره بيش از فيلسوفان پيشين خود به بررسي و كندوكاو پرداخته و مطالبي نو را مطابق مباني نظام فلسفي اش عرضه كرده است. اين مقاله تاريخي و تحليلي به چيستي، تبيين و گستره قاعده سنخيت علت و معلول در فلسفه اسلامي و به ويژه حكمت متعاليه و ديدگاه هاي ملاصدرا پرداخته و در فرجام به اين نتيجه رسيده است كه سنخيت علت و معلول دو معني حداقلي و حداكثري دارد. معناي حداقلي بر مبناي نظام هاي فلسفي قبل از حكمت متعاليه تبيين مي شود اما معناي حداكثري با توجه به مباني خاص حكمت متعاليه چون اصالت وجود و تشكيك وجود تبيين مي گردد. با اين تفكيك آشكار مي شود بسياري از مخالفت ها با قاعده سنخيت علت و معلول در حقيقت متوجه معناي حداكثري سنخيت است و معناي حداقلي پذيرفته بيشتر فيلسوفان است.
کليدواژگان:
اصل عليت، سنخيت علت و معلول، اصالت وجود، تشكيك وجود، وجود رابط و مستقل
https://www.mediafire.com/?6dlqp755ue98u7s
 

P O U R I A

مدیر مهندسی شیمی مدیر تالار گفتگوی آزاد
مدیر تالار
تحليل و نقد ديدگاه ملاصدرا در باره معاد جسماني

تحليل و نقد ديدگاه ملاصدرا در باره معاد جسماني

عنوان:
تحليل و نقد ديدگاه ملاصدرا در باره معاد جسماني


نويسنده(گان):
محمد اسحاق عارفي،
چکيده:
معاد جسماني از مسائلي است كه متفكران اسلامي در كيفيت و استدلال بر آن اختلاف دارند. ملاصدرا از كساني است كه بر اساس مباني فلسفي خود بديع ترين ديدگاه را در اين باره ارائه كرده و آن را مبتني بر برهان عقلي به اثبات رسانده است. نظريه او در اين باره موافقان و مخالفان زيادي را در پي داشته كه هر يك به نقد يا تاييد آن همت گماشته، آن سان كه موافقان ْ آن را درست ترين ديدگاه به شمار آورده و مخالفان باطل و گمراه كننده اش خوانده اند. به نظر مي رسد بسياري از اين انتقادها قابل دفاع نيست و ناشي از عدم درك مباني فلسفي ملاصدراست.

کليدواژگان:
معاد، معاد جسماني، معاد جسماني قرآني، معاد جسماني مثالي، بدن مثالي، بدن اخروي
https://www.mediafire.com/?zqqmudxde8hsaca
 

P O U R I A

مدیر مهندسی شیمی مدیر تالار گفتگوی آزاد
مدیر تالار
رويكردي تاريخي به مقوله معرفت شناسي در تاريخ فلسفه غرب و فلسفه اسلامي

رويكردي تاريخي به مقوله معرفت شناسي در تاريخ فلسفه غرب و فلسفه اسلامي

عنوان:
رويكردي تاريخي به مقوله معرفت شناسي در تاريخ فلسفه غرب و فلسفه اسلامي


نويسنده(گان):
قاسم كاكايي، حسن رهبر،
چکيده:
با ورود سوفسطاييان به عرصه تفكر يونان، امكان معرفت ترديدآميز گشت. با وجود اين، افلاطون نخستين كسي بود كه مباحث معرفت شناسي را به طور خاص بررسي كرد و به همين جهت او را به راستي مي توان باني معرفت شناسي ناميد. از اين دوران به بعد، اكثر فيلسوفان به بررسي معرفت و هستي شناسي ادراك پرداختند و اين امر تا عصر جديد ادامه پيدا كرد، هرچند هيچ گاه معرفت شناسي به معناي خاص آن در اين دوران هستي نيافت. در بين فيلسوفان مسلمان نيز همواره علم و نحوه تشكيل آن به بحث گذاشته مي شد اما معرفت شناسي به معناي امروزي آن تا قبل از حكمت متعاليه ديده نشد. نويسندگان در اين مقاله سعي خواهند داشت تاريخچه كاملي را از روند معرفت شناسي از يونان باستان تا ابتداي عصر جديد و از شروع فلسفه اسلامي (كندي) تا قبل از حكمت متعاليه بررسي كنند.
کليدواژگان:
معرفت شناسي، علم، ادراك، يونان باستان، قرون وسطي، فلاسفه اسلامي
https://www.mediafire.com/?2gi83vc85b1m4zx
 

P O U R I A

مدیر مهندسی شیمی مدیر تالار گفتگوی آزاد
مدیر تالار
رابطه سعادت و سياست از ديدگاه فارابي

رابطه سعادت و سياست از ديدگاه فارابي


عنوان:
رابطه سعادت و سياست از ديدگاه فارابي


نويسنده(گان):
اعلي توراني، سيده نرجس عمرانيان، الم البنين مرتضوي،
چکيده:
سعادت مساله اي فلسفي است كه به دليل بيان برترين منزلت و غايت كمال تعقل آدمي ، پيوسته توجه فيلسوفان را به خود جلب كرده است .پرسش اصلي مقاله حاضر، تبيين ديدگاه فارابي درباره ي سعادت و تاثير سياست در آن مي باشد. سياست فعل و تدبير رئيس مدينه ي فاضله است و اين تعريف براساس تعاليم دين كه در نهايت تمام افراد مدينه را به سعادت مي رساند، شكل گرفته است. . از منظر فارابي عواملي چون تعقل، قوه ي ناطقه و عقل فعال بنيان فلسفي سياست را پي مي نهد و لذا به سعادت منتهي مي شود. مدينه ي فاضله نيز طبق ديدگاه وي بر اساس رئيس آن شكل مي گيرد. او به واسطه ي دانايي و ارتباط با عقل فعال و شناخت حقيقي، وظيفه ي رساندن اهل مدينه به سعادت را بر عهده دارد. فارابي از علمي مدني ياد مي كند كه به بررسي افعال و اخلاق مي پردازد تا اين نكته را تبيين كند كه گسترش هنجارهاي اخلاق در ميان مردم با حكومتي امكان پذير است كه تنها به نيروي خدمت و فضيلت دست به چنين كاري مي زند حاصل اين خدمت سياست است و غايت علم سياست، بحث در سعادت عملي آدمي است. پس سياست سعادت انسان را رقم مي زند.
کليدواژگان:
سعادت، سياست، فارابي، قوه ناطقه، عقل فعال، مدينه فاضله
https://www.mediafire.com/?sw5vsk8sk54tg0t
 

P O U R I A

مدیر مهندسی شیمی مدیر تالار گفتگوی آزاد
مدیر تالار
نقش عقل فعال در مسئله نبوت از منظر ابن سينا و ملاصدرا

نقش عقل فعال در مسئله نبوت از منظر ابن سينا و ملاصدرا

عنوان:
نقش عقل فعال در مسئله نبوت از منظر ابن سينا و ملاصدرا


نويسنده(گان):
فروغ السادات رحيم پور، فاطمه زارع،
چکيده:
نقش آفريني عقل فعال در آثار فلاسفه اي همچون ابن سينا و ملاصدرا با ويژگي رساندن انسان به سعادت و كمال نهايي اش مشهود است. از سويي، غايت مراتب انسان در سعادت و كمال، مرتبه نبوت است و پيامبر كسي است كه صاحب حدس قوي و صائب است و مراتب عقل نظري و عملي وي در پرتو ارتباط با عقل فعال به فعليت تام رسيده و بدين وسيله لايق دريافت وحي شده و وحي كه توسط عقل فعال به نبي مي رسد، نيز در مسير بالندگي هر چه تمام تر عقل نظري و عملي وي، مدد رسان مي شود. ابن سينا و ملاصدرا هر دو، قائل به نفس قدسيه اي هستند كه با قوه ي حدس خويش، در زمان بسيار كوتاه به كليه معقولات و علوم و صور عقلي، بدون تعلم نائل مي گردد و چنين نفسي را نبي مي نامند. ابن سينا دريافت وحي را از طريق عقل قدسي و ملاصدرا معتقد است قوه عاقله نبي در مرتبه عقل بالمستفاد، با عقل فعال «متحد» مي گردد . در اين پژوهش به بررسي اين دو نظر مي پردازيم.
کليدواژگان:
ابن سينا، ملاصدرا، عقل فعال، نبوت، رويا، وحي
https://www.mediafire.com/?kgkhgfhysbbhbdb
 

P O U R I A

مدیر مهندسی شیمی مدیر تالار گفتگوی آزاد
مدیر تالار
سير تفكرات پيرامون مدينه فاضله در جهان اسلام

سير تفكرات پيرامون مدينه فاضله در جهان اسلام

عنوان:
سير تفكرات پيرامون مدينه فاضله در جهان اسلام


نويسنده(گان):
حسن احمدي، كاظم افرادي،
چکيده:
آرمان خواهي در زندگي انسان به گونه هاي مختلف تبلور يافته و انديشمندان هر عصري آن را در قالب «اتوپيا» يا «مدينه فاضله» مطرح كرده اند. پژوهش حاضر با بررسي افكار آرمان شهرگرايان مسلمان نشان مي دهد كه عبوديت خداوند، توجه به معنويت و روحانيت حيات انسان، احترام به انسانيت انسان و سعي در رشد كرامت هاي انساني، وحدت و عدالت از جمله ويژگي هاي مهم آرمان شهرهاي اسلامي است. تعابيري مثل مدينه فاضله، اسلام شهر، دارالسلام، شهر صالحان، خوبستان و... جامعه مد نظر انديشمندان مسلمان است، نه ناكجاآباد، هيچستان يا لامكان يا اتوپيا. شهر آرماني اسلام، كالبد و شكلي ثابت ندارد و متفكران اسلامي بيشتر ابعاد ذهني شهر آرماني را ارائه مي كنند. آنان اصول را مد نظر قرار مي دهند و بعداً كالبد با توجه به آن اصول و منطبق با شرايط زماني، تاريخي، اجتماعي و فرهنگي به وجود خواهدآمد. لذا در اسلام يك آرمان شهر و يك شيوه شهرسازي اسلامي داريم، اما به تعداد شهرها مي توانيم شهر اسلامي داشته باشيم.
کليدواژگان:
آرمان شهر، اسلام، آرمان شهرگرايان مسلمان، مدينه فاضله
https://www.mediafire.com/?ux5b8z5ist1cchu
 

P O U R I A

مدیر مهندسی شیمی مدیر تالار گفتگوی آزاد
مدیر تالار
رابطه علت و معلول در ديدگاه سهرورد ي و ملاصدرا؛ شباهت ها و تفاوت ها

رابطه علت و معلول در ديدگاه سهرورد ي و ملاصدرا؛ شباهت ها و تفاوت ها

عنوان:
رابطه علت و معلول در ديدگاه سهرورد ي و ملاصدرا؛ شباهت ها و تفاوت ها


نويسنده(گان):
رضا اكبريان، نفيسه نجبا،
چکيده:
ديدگاه سهروردي با ارائه تفسير و تبيين جديدي از عليت مورد استقبال متفكران پس از وي قرار گرفت. اما طرح ديدگاه ملاصدرا پس از سهروردي نقطه عطف ديگري در تاريخ فلسفه به شمار مي آيد و زيربناي تاملات بعدي محسوب مي شود. سهروردي اگرچه رابطه عميق تري بين علت و معلول نسبت به ديگر فلاسفه در نظر مي گرفت، اما به عقيده او باز هم براي معلول مي توان هويتي مستقل از علت در نظر گرفت. اما از نظر ملاصدرا چنين استقلالي هم مورد اشكال است. عقيده ملاصدرا در خصوص رابطه بين علت و معلول متاثر از انديشه سهروردي است، اما با مباني خاص وي، تفسير جديدي مي يابد و شكل متفاوتي به خود مي گيرد. اصالت وجودي بودن ملاصدرا و يگانه دانستن حقيقت وجود در عين داشتن مراتب شديد و ضعيف از دلايل متفاوت بودن و در عين حال متكامل تر بودن انديشه صدرا نسبت به سهروردي است.
کليدواژگان:
اضافه اشراقي، علت، معلول، سهروردي، ملاصدرا
https://www.mediafire.com/?hs72d6421hel5gz
 

P O U R I A

مدیر مهندسی شیمی مدیر تالار گفتگوی آزاد
مدیر تالار
تاملي در انديشه سياسي ملاصدرا

تاملي در انديشه سياسي ملاصدرا

عنوان:
تاملي در انديشه سياسي ملاصدرا


نويسنده(گان):
حسين بهروان، معصومه سادات حسيني،
چکيده:
سياست مدن، همواره از مباحث جدي فلاسفه بوده است و آنان پابه پاي انبيا، به اين انديشه توجه كرده اند. بايد خاطرنشان كرد كه انبيا به صورت نظري و عملي، و فلاسفه به صورت نظري به اين مسئله پرداخته اند.
از ميان فلاسفه يونان، فيلسوفان پيش از سقراط به مسئله سياست توجه داشته و افلاطون و ارسطو، بسياري از آثار خود را به اين بحث اختصاص داده اند. در فلسفه اسلامي نيز فارابي لقب «فيلسوف سياست» را يافته است، گو ابن سينا هم بخشي از رساله خود را به سياست مدن اختصاص داده است. فلاسفه ديگر همچون ملاصدرا، پس از اين دو، نكته اي جديد را در اين باره نيفزوده اند و مي توان گفت كه تنها به تفصيل و بسط مباحث مجمل ِ فارابي و ابن سينا همت گماشته اند.
کليدواژگان:
انديشه سياسي فارابي، انديشه سياسي ملاصدرا، مقلد، مبدع
https://www.mediafire.com/?45f29ui5q7j1105
 

P O U R I A

مدیر مهندسی شیمی مدیر تالار گفتگوی آزاد
مدیر تالار
نقد تحليلي نظريه ملاصدرا در جمع بين حدوث و بقاي نفس

نقد تحليلي نظريه ملاصدرا در جمع بين حدوث و بقاي نفس


عنوان:
نقد تحليلي نظريه ملاصدرا در جمع بين حدوث و بقاي نفس


نويسنده(گان):
محمداسحاق عارفي،
چکيده:
يكي از مباحث مهم و پيچيده در باب نفس شناسي مسئله حدوث و بقاي نفس است. مجرد بودنِ يك شيء با حدوث زماني و مسبوق بودن آن با عدم سازش ندارد و نيز حدوث آن با بقا و جاودانگي آن سازگار نيست؛ زيرا حكما آنچه را كه مسلم دانسته اند اين است كه هر موجودي كه فاقد حامل ِ امكان استعدادي وجود و عدم باشد (مجرد باشد) ازلي و ابدي است، نه حادث مي گردد و نه فاسد و موجودي كه داراي استعداد و حامل امكان استعدادي است در معرض كون و فساد بوده و ازلي و ابدي نخواهد بود. بنابراين مسئله اساسي اين است كه چگونه ابن سينا نفس مجرد انساني را حادث مي داند و در عين حال انعدام آن را امكان پذير نمي داند؟ اين دو امر چگونه قابل جمعند؟
به نظر مي رسد كه هرچند ملاصدرا در اين باره تلاش فراوان نموده است، مسئله يادشده همچنان باقي است و با مباني وي همان گونه كه مسئله مزبور قابل حل نيست بقاي روحاني و مجردي نفس نيز با اشكال مواجه است.
کليدواژگان:
ملاصدرا، نفس، حدوث، بقا، حدوث جسماني، بقاي روحاني
https://www.mediafire.com/?i2kjidwz9zk2vbs
 

P O U R I A

مدیر مهندسی شیمی مدیر تالار گفتگوی آزاد
مدیر تالار
تحليل معناشناختي حركت در حركت (نظريه ابداعي علامه طباطبايي )

تحليل معناشناختي حركت در حركت (نظريه ابداعي علامه طباطبايي )

عنوان:
تحليل معناشناختي حركت در حركت (نظريه ابداعي علامه طباطبايي )


نويسنده(گان):
محمدمهدي كمالي،
چکيده:
عموم فلاسفه از ديرباز، حركت در سه مقوله كم، كيف و اَين را پذيرفته اند. ابن سينا اثبات كرد كه حركت در مقوله وضع نيز ممكن است، اما به شدت با وقوع حركت در جوهر و ديگر مقولات مخالف بود. صدرالمتالهين با طرح نظريه بديع حركت جوهري، جوهر را نيز از مقولاتي قرار داد كه حركت در آن ها رخ مي دهد. اما او نيز همچون ديگر فلاسفه، حركت در ساير مقولات را نپذيرفت، به ويژه در مقولاتي كه افراد آن ها تدريجي الحصول است؛ چرا كه حركت در آن ها باعث به وجود آمدن پديده «حركت در حركت» مي شود كه از ديدگاه همه فلاسفه، امري محال است.
با وجود اين، به اعتقاد علامه طباطبايي پذيرش حركت جوهري، مستلزم پذيرش وقوع نوعي حركت تبعي اما حقيقي در همه مقولات نه گانه عرضي است. لذا از ديدگاه ايشان حركت در حركت نه تنها محال نيست، بلكه تبيين چگونگي سرعت و كندي حركات در پرتو پذيرش حركت در حركت ممكن است. اين مقاله به تبيين زواياي نظريه ايشان و نقد و بررسي آن پرداخته است.
کليدواژگان:
حركت در مقولات، حركت تبعي اعراض، حركت در حركت، ما فيه الحركه، سرعت و بطء (كندي)
https://www.mediafire.com/?u5u4v9iced9ci0a
 

P O U R I A

مدیر مهندسی شیمی مدیر تالار گفتگوی آزاد
مدیر تالار
نگرشي منطقي به برهان حفظ و نقل شرع

نگرشي منطقي به برهان حفظ و نقل شرع

عنوان:
نگرشي منطقي به برهان حفظ و نقل شرع


نويسنده(گان):
عليرضا كهنسال، نفيسه تحريرچي،
چکيده:
احراز يقين در دين اسلام، مطلوب است. با توجه به اهميت موضوع امامت و اينكه تنها استدلال هاي برهاني يقين آورند، در اين پژوهش سعي شده است تا به تطبيق شرايط برهان در دليل «حفظ و نقل شرع» كه منتج به وجوب نصب و اثبات عصمت است، پرداخته شود. مراد از اين امر، اثبات ملازمات و مقدمات استدلال نيست، بلكه مطابقت شرايط منطقي برهان بر آن است. متكلمان انديشمند در اين مسئله بيشتر به قاعده عقلي لطف، و كمتر به قاعده حفظ و نقل شرع تمسك كرده اند. با توجه به اعتباري بودن لطف و وجوب آن بر خداوند، قاعده حفظ و نقل شرع اهميت بيشتر مي يابد؛ چرا كه هم روايات بر آن تاكيد دارند و هم با بهره گيري از ميراث گران بهاي منطق، شرايط برهان بر آن منطبق است
کليدواژگان:
برهان، امام، يقين، حفظ و نقل شريعت، اعتباري
https://www.mediafire.com/?275m8g1kmawy344
 

Similar threads

بالا