نزدیکی"نی‌نامه"ی مولانا به "مصیبت‌نامه"ی عطار

sarbaz121

عضو جدید
غلامحسین ابراهیمی دینانی اظهار داشت: مولانا تنها سراینده‌ای در جهان است که در یک کتاب خود به رقص و پای‌کوبی می‌پردازد و در جای دیگر از فراق و جدایی شکایت می‌کند، و در این‌جا با یک پارادوکس و تضاد مواجه می‌شویم.


این استاد دانشگاه در همایش «زبان و اندیشه مولوی با نگاهی تطبیقی به عطار» که صبح امروز در تالار فردوسی دانشکده ادبیات دانشگاه فردوسی مشهد برگزار شد، به ارایه مقاله‌ای با عنوان «زبان عرفانی مولانا» پرداخت و گفت: تمام مطالب گوناگون را که در آثار نظم و نثر مولانا دیده می‌شود، می‌توان در ‌18 بیت اول مثنوی مشاهده کرد، که تمام این ‌18 بیت نیز در بیت اول آن «بشنو از نی چون حکایت می‌کند / از جدایی‌ها شکایت می‌کند» خلاصه شده است.
او «نی‌نامه» مولانا را به «مصیبت‌نامه» عطار نزدیک دانست و گفت: دنیای امروز ما دنیای غریبی است که زبان و حرف‌های مردم و حتا عارفان ادیب جور دیگری شده است؛ در این دنیای شگفت‌انگیز مثنوی مولانا پرفروش‌ترین کتاب سال آمریکا می‌شود و مدرن‌ترین و قدیمی‌ترین مردم بشر مثنوی را می‌خوانند و از آن تاثیر می‌پذیرند.
غلامحسین ابراهیمی دینانی افزود: مولانا از جدایی‌هایی شکایت می‌کند که از اصل خود دور افتاده است. او می‌گوید اصل انسان کجاست؟ انسان شرقی است، غربی است و یا باید طبیعت را بشکافد تا به اصل خود برسد.
وی تصریح کرد: ناله مولانا از فراموشی اصل انسان است و او شکوه را آغاز کرده است و غم جدایی دارد؛ او می‌خواهد به اصل خود بازگردد.
دینانی با بیان این که این عالم از نظر مولانا رمز است، گفت: از نظر مولانا حقیقت جای دیگری است و برای عارفان نیز این عالم نماد رمز و حقیقت است، اما برای انسان‌های حسی این گونه نیست.
این پژوهشگر فلسفه از این عالم به قرآن تکوینی تعبیر کرد و گفت: قرآن کتابی است متشکل از سوره‌هایی، و این سوره‌ها از آیاتی تشکیل شده که تا به حال به واژه «آیه» درست توجه نشده است. آیه به زبان ساده، آینه است. وقتی به آینه نگاه می‌کنیم، صورت را می‌بینیم‌؛ اما آینه را نمی‌بینیم. جهان آیت حق است؛ یعنی در این آینه باید حق را دید.
وی نگاه مولانا را نگاه عارفانه و نگاه حق دانست و پیدا کردن چنین نگاهی را سخت عنوان کرد و گفت: پیدا کردن چنین نگاهی نیاز به سلوک دارد و نصیحت‌نامه عطار تمامی سلوک است و مولانا نیز با این چشم به دنیا نگاه می‌کند.

دینانی افزود: این مطلب که عارفان با فلاسفه مخالف بودند، اشتباهی تاریخی است و هیچ عارفی مخالف عقل نیست و هرگاه از عقل بد می‌گویند، عقل حساب‌گر است؛ نه عقل حقیقت‌گرا.
ابراهیمی دینانی عارف را خردمندترین انسان عالم بشری دانست و گفت هیچ عارفی اشعری نیست و این که می‌گویند مولانا اشعری است، درست است؛ چون عمده عارفان در مکتب اشعری بودند و زمینه اشعری دارند، اما وقتی عارف شدند، از آن فاصله گرفتند؛ چون اشعری با خرد سازگاری ندارد و عارف در پی شهود و سلوک است.
 

Similar threads

بالا