موسیقی و معماری

E . H . S . A . N

مدیر تالار مهندسی معماری مدیر تالار هنـــــر
مدیر تالار
مطالعه تطبيقي پيوند مفهومي ميان فضاي موسيقي و معماري در جهان غرب

مطالعه تطبيقي پيوند مفهومي ميان فضاي موسيقي و معماري در جهان غرب

نویسندگان : سوهانگير سارا*,نوروزبرازجاني ويدا
عنوان کامل : مطالعه تطبيقي پيوند مفهومي ميان فضاي موسيقي و معماري در دوران پيش از مدرن و پس از آن در جهان غرب
نشریه : باغ نظر زمستان 1391; 9(23):33-46.
* دانشکده هنر و معماري، واحد تهران مرکز، دانشگاه آزاد اسلامي، تهران، ايران

چکیده :
اين مقاله جستاري پيرامون مقايسه رابطه مفهوم فضا در موسيقي و معماري جهان غرب، در دو دوره پيش از مدرن (قرن هاي 14-18 ميلادي) و پس از مدرن (قرن هاي 18-21 ميلادي) است. در بيشتر پژوهش هايي که تا به امروز در مقايسه تطبيقي ميان فضاي موسيقي و معماري صورت گرفته، به معيارهاي ظاهري بسنده شده و پژوهشي در زمينه رابطه مفهومي و محتوايي ميان اين دو هنر به طور جدي صورت نپذيرفته است. اين بررسي در نظر دارد با مقايسه رابطه مفهوم فضا در موسيقي و معماري در دو بازه زماني پيش گفته، به بررسي پيوندهاي مفهومي ميان اين دو هنر بپردازد. به دليل تحولاتي که در دوران رنسانس در اثر تغيير نگرش نسبت به تعريف و جايگاه هنرمند و ارتباط او با هنر و اثر هنري پديدار شد، اين دوران به عنوان مبدا بررسي زماني در نظر گرفته شده است. هدف از انجام اين پژوهش، نزديک شدن به پاسخ اين پرسش ها است که چگونه پيوندي ميان فضاي موسيقي و معماري در اين دو دوره وجود دارد؟ چه تغييراتي در ساختار اين رابطه ايجاد شده و دلايل آن چيست؟ بدين منظور سه مقوله اصلي مورد بررسي قرار گرفته است:
بخش اول: بررسي مفهوم «فضاي معماري» در دوران پيش از مدرن (رنسانس تا مدرن) و پس از آن (مدرن تا معاصر)
بخش دوم: بررسي مفهوم «فضاي موسيقي» در دوران پيش از مدرن (رنسانس تا مدرن) و پس از آن (مدرن تا معاصر)
بخش سوم: بررسي «رابطه فضاي موسيقي و معماري» از دوران پيش از مدرن (رنسانس تا مدرن) تا پس از مدرن (مدرن تا معاصر)
در نهايت دلايلي که باعث تغيير ساختار اين پيوند از زمان مدرن به بعد شده است، به اختصار مورد بررسي قرار مي گيرد. اين مقاله با تکيه بر بررسي تطبيقي، قصد دارد اين واقعيت را روشن کند که: نخست، از دوران پيش از مدرن تا به امروز همواره رابطه اي مفهومي ميان موسيقي و معماري وجود داشته و اين دو هنر در تمامي دوران ها پيام آور مفاهيمي واحد بوده اند و ديگر آنکه، دوران مدرن به دليل تحولات متعاقب آن باعث ايجاد تغييراتي در ساختار اين پيوند مفهومي شده است.

كليد واژه: فضاي معماري، فضاي موسيقي، دوران پيش از مدرن و پس از مدرن، برخورد شکلي، پيوند مفهومي فضاي موسيقي و معماري
 

پیوست ها

  • پیوند مفهومی میان فضای موسیقی و معماری.pdf
    1.3 مگایابت · بازدیدها: 11

invtw

عضو جدید
معماری و موسیقی در نمونه های موردی

معماری و موسیقی در نمونه های موردی

نمونه های خارجی
1 مرکز موسیقی و هنرهای اجرایی ( والنسیا، اسپانیا) طراح : سانتیاگو کالاتراوا
1.jpg
شکل 1
این سازه با 75 متر بلندی، فضای 40000متر مربعی را پوشش می‌دهد. مرکز آن تعدادی احجام تصادفی است که در دو بدنه بتونی متقارن به هم می‌رسند و با هم یکی می‌شوند و توسط یک پوشش فولادی فراگیرنده که به صورت محوری از محل تلاقی ورودی به سمت بیرون و روی بالاترین خطوط تراز زمین و پوشش منحنی، برجسته شده،محدب و تاجدار می شوند.سازه منسجم بیانگر هویت این مرکز موسیقی است که به طور چشمگیری تاثیر نمادین و پویای آن را به عنوان یک علامت و نشانه در آن چشم‌انداز بیشتر می‌کند و از تراس‌ها و امکانات زیر آن محافظت می‌کند.حجم‌های مختلف بین محل‌های عبور گردشگاه افقی که به شکل پیش‌آمدگی پهلوی سازه جمع می‌شوند. هسته مرکزی از امکانات فنی اشغال شده است. طرح چشم‌انداز و ساز و کار بالابر برای صحنه وگودال ارگستر و تالار سخنرانی با تهویه عالی و گنجایش 1300 صندلی در یک پوشش آکوستیکی در کلوستر[1] تعبیه شده است.یک تالار سخنرانی کوچک برای کنسرت‌های موسیقی کوچکتر با 400 صندلی وجو دارد و یک تالار سخنرانی در شرق در زیر پوسته باز تا قسمتی محافظت می‌شود و 2000 محل نشستن دارد.رویدادهای دیگر در مکانهای مختلف که در بین این احجام چیده شده، برگزار می‌شود. برای فضاهای اجرای باز ، سقف ودیوارها که مجموعه را دربر گرفته نقش آکوستیکی دارد و فضای سقف‌دار تمرین که با شیشه پوشیده شده بر روی سالن موسیقی کوچک به سمت غرب می‌باشد.

-2 مرکز موسیقی در اسکله ی تورنتو، مارکو دانلوزو
2.jpg
شکل 2
مارکو دانلوزو از طرح خود برای یک مرکز موسیقی که به روی اسکله ی تورنتو واقع شده ، پرده برداری کرد. بخش مشهود از خط آسمان شهری، جنبشی را که در صحنه ی مرکز موسیقی در حال ایجاد است را نمایش می دهد. این پروژه از ساختمان صنعتی مالتینگ سیلوس[2] کانادا که قبلا وجود داشته برای تبدیل آن به فرمی معاصر از یک برج دریایی با کاربری فرهنگی، استفاده می کند.
این پروژه توسط یک سری از لایه های تعبیه شده که دارای کیفیت های مختلف اجرایی هستند، تعریف شده است ، که به اصلاح شخصیت ساختمان به عنوان یک وجود یکپارچه که در سرتاسر فضا جاری می شوند ، می پردازد. لایه های سیستم مجموعه ای از تجربیات موسیقی، از تیپولوژی نیرومند سالنها تولید می کند .که توسط هندسه ای تمیز مشخص می شود. هندسه جهت مطابقت پیدا کردن با فضاهای میانی، موسسات آموزشی و پژوهشی، و بهم پیوسته شدن پروژه با محیط اطراف، فرسایش یافته است .
این مکان به شما چیزی برای ساخت متنی جهت طراحی منحصر بفرد می دهد: تورنتو بواسطه ی زمستان شدید و تابستان گرم شناخته شده است، پس لایه ی خارجی به عنوان پوسته محافظتی در فصل زمستان کار می کند ،که این را سپاسگزار شکل گیری آهسته موانع یخ ساخته شده میان فاصله ها است. گیرنده های باد نیز اجازه تهویه طبیعی در تابستان را می دهند. هندسه ی فرسایش یافته با ایده ی زیبایی شناسی " مات" سر و کار دارد: مات مختوم کننده ی راکد بودن و مسطح بودن، بدون سطوح درخشان است. سطوح مات و بی جلا زنگار زمان را در خود جمع نموده ، زمینه را جذب می کند، و خودش هم یک زمینه می شود.





[1] - cluster

[2] - Malting Silos
 
  • Like
واکنش ها: mpb

invtw

عضو جدید
-3 مرکز موسیقی کُودلی در مجارستان، استودیو اپیدز
3.jpg
شکل 3
این ساختمان سنگی تراش دار ، توسط معماران مجاری – استودیو اپیدز – شامل یک سالن کنسرت و مرکز کنفرانس در پِکس – مجارستان – ساخته شده و جایگاه همیشگی ارکستر فیلارمونیک پنون می باشد . ساختار سازه مطابق با اصول ریاضی قانون نسبت طلایی ، طراحی و بازدیدکنندگان قادر به راه رفتن در بخش شیبدار ساختمان و رسیدن به پله های حیاط هستند . شهر پکس مجارستان در سال 2010 به عنوان پایتخت فرهنگی اروپا انتخاب شد . مرکز کنفرانس و کنسرت کُدالی، یکی از پروژه های اصلی این مجموعه است طرح مبتنی بر انگاره هایی که هویت های دوگانه ای جهان ما را تشکیل می دهند؛ داخل و خارج ، شی و فضا ، درون گرایی و برون گرایی ، فعالیت و فقدان فعالیت، زندگی اجتماعی و سکون داخلی شکل گرفته. ساختمانی که ما قادر به قدم زدن در اطراف آن هستیم و سالنی که در آن موسیقی ما را احاطه کرده . روشنی ساختمان ، خود از طریق تقارن پویا نسبت طلایی تامین می شود و سالن توسط تناسبات پی گیر آرامشی فکری تعریف گردیده و اینها همه از اساس ریاضی جهان مشتق شده اند. موسیقی که به خودی خود وسیله انتقال حقایق جهانیست ، ارتباط مستقیم با نظام مادی و معنوی را نشان می دهد . ویژگی های معماری سالن کنسرت در هماهنگی نزدیک با اصول مشترک طراحی و ترکیب موسیقی است . دینامیسم و تعادل ، دو وجه یک جهان مشابه می باشند. عناصر ساختمان چوب و سنگ می باشند که هر کدام نماینده ایی از سختی و نرمی ، سرما و گرما می باشند
-4 مرکز هنر و موسیقی یووسکله، اشیم منگز
4.jpg
شکل 4
در ابتدا هدف ورود به مسابقه بود, طراحی اقیانوس شمالی برای مرکز هنر و موسیقی یووسکوله در مرحله ی بعد هدف گزاری ما قرار گرفت.در مرحله ی دوم, این طرح برای دوسالانه ی معماری ونیز باز طراحی شد. اشیم منگز پژوهشگر و پروفسور در دانشگاه اشتوتگارت جایی که او مدیر موسسه ی طراحی محاسباتی بود, ایده های اصول طراحی طرح مسابقه را در حالی که پرداخت محیطی, مصالح, هندسه, فضای آن را بازتعریف می کند, حفظ کرد.
هدف پروژه خلق فضای رویداد متفاوت و همچنین بسط میدان تزئین شده ی شهر به فضای چند منظوره ی متحرک برای رویدادهای رسمی و ارکستر, نمایشگاه هنری و فعالیت های فرهنگی کمتر رسمی بود. ساختار فضای داخلی و صفحاتی که آن را نمایش داده اند, به واسطه ی فرایند رشد تکرار شونده و هم چنین از الزامات اجرایی شکل گرفته مشتق شده اند. این طرح در اشتراکی از سیستم های متنوع به عمل آمده, و به شکل قابل ملاحظه ای تحلیل می شود.
تجزیه و تحلیل عملکرد ساختاری و مشعشع که مکرراً در ارزیابی شرایط در حال ظهور و هم افزایی بین سیستم های متنوعی که این پروژه را تولید می کنند, هدایت شده است. تمایز محیطی و فضایی طرح از تراکم دیفرانسیل و تنوع زاویه ای سیستم های شبکه ای و پخشایش متنوع عناصر فعال صوتی استنتاج شده است.
کاربران می توانند شرایط خُرد زیست محیطی را انتخاب کنند. پوششی که مرکز لایه بندی شده را پیچیده, و شامل یک پوسته ی بازتاب دهنده و شفاف می باشد. شفافیت و بازتابندگی آن از شرایط نور فضای داخل و خارج تأثیر می گیرد. در حالی که تراکم و لایه بندی شبکه و سطح و حجم از این پوسته گرفته شده اند. و به فضایی محلی و متفاوت در عین حال وسیع منتج می شوند.
 
  • Like
واکنش ها: mpb

invtw

عضو جدید
-5 مرکز موسیقی وتالارسخنرانی بارسلونا، اسپانیا
5.jpg
شکل 5
تالار موسیقی بارسلونا در شمال شرقی مرکز تاریخی بارسلونا قرار گرفته. این ساختمان یک حجم فشرده با ده صفحه فولادی درون قالب اسکلتی بتونی مستحکم است. قالب آن یک نظم تکراری درون ساختمان ایجاد می‌کند و به عنوان شبکه‌ای برای دهانه‌ها و تکیه‌گاههای خود‌ایستا می‌باشد. هندسه ساختمان با الگوی شبکه‌ای توسط سردا در قرن 19 تنظیم شد.
به ساختمان تالار سخنرانی می‌توان از یک سرسرای بیرونی مشترک وارد شد. یک میدان عمومی سقف‌دار که حجم را می‌شکند و به فضای شهری جواب می‌دهد. یک موزه موسیقی با ورودی مجزا در اطراف میدان طراحی شده است.
این فضا دارای یک گلدسته با 30 متر ارتفاع می‌باشدکه به سمت آسمان باز می‌شود و به صورت مورب هندسه سخت ساختمان را می‌شکند.این گلدسته که فانوس هنر معماری است با نقاشی هنرمند اسپانیایی پابلو پالازوئلو تزیین شده است.
خانه‌های ساختمان شامل سالن سمفونیک با ظرفیت 2340 نفر، سالن موسیقی کوچک با ظرفیت 700 نفر با تمامی سرویس‌های مورد نیاز، سالن‌های تمرین ارکسترها وتک‌نوازی‌ها، کتابخانه تخصصی، استدیو ظبط و لابراتوارهای موسیقی آزمایشی، رستوران‌ها،کارگاه‌ها، انبار و ... می‌باشد.قرار گرفتن ساختمان بر روی یک سکو به نور اجازه می‌دهد که وارد قسمتهای پایین شود.
مسیرهای عمومی گردش از طریق راهروهای زیاد و لابی‌ها به سالن اصلی با قسمت‌های مختلف راه می‌یابد. صفحه‌های درخت افرای طلایی و نور فیلتر شده، یک تقابل گرم را با صفحه فولادی آب‌دیده دربیرون ساختمان ایجاد می‌کند.
در قسمت جنوبی ساختمان، زمینه سازه به سمت یک آلاچیق بتونی اطراف باغچه بیرونی کشیده می‌شود. از طریق لابی تالار سخنرانی می‌توان به باغچه راه یافت.
سالن سمفونی که تماماً با قابکاری چوب افرا پوشانده شده به سبک سالن‌های کلاسیک کنسرت می‌باشد با صندلی‌هایی در گوشه برای دید کامل و آکوستیک بهتر.
موسسه مطالعات پیشرفته موسیقی، نزدیک یک سالن کوچک قرار خواهد گرفت واز طریق پلکان عمودی به درون فضاهای اطراف راه خواهد یافت.


-6 خانه موسیقی ،آلبورگ، دانمارک
6.jpg
شکل 6
کوپ هیملب، جایزه بین‌المللی را برای طراحی این سازه در سال 2001 بدست آورد. یک آبدره بزرگ که سالن موسیقی در ساحل آن جایی که شهر و آبدره در هم جریان دارند، شناور است.این خانه به سه بخش تقسیم می‌شود؛ سالن‌های کنسرت، امکانات آموزشی وتحقیقاتی متصل به هنرستان هنرهای زیبا و موسیقی جوتلند شمالی ، و دانشگاه و بخش آموزش موسیقی، معماری و طراحی.این سه بخش توسط یک سرسرای بزرگ و زاویه‌دار که با یک سقف شیشه‌ای اساسی پوشیده شده و 6 طبقه بالای زمین شناور است، به هم متصل می‌شود.مجموعه شامل سالن کنسرت ( سالن پرواز) ودو موسسه ( فراز آسمان) و ( ابر کریستال طلایی) می باشد. سالن کنسرت با گنجایش 1800 نفر برای خواص آکوستیکی سالن بزرگ طراحی شده است. موسسات موسیقی و معماری دانشگاه در دو ساختمان بار-شکل قرار دارد و کتابخانه بین این دو مانند پلی قرار گرفته است." ابر کریستال" که قسمتی شیشه‌ای در سازه فلزی است، سراسر فضاهای عمومی ساختمان را در بر می‌گیرد و عبورو مرور روان بین فضاهای خصوصی و عمومی و بین هندسه سخت و نرم طراحی را باعث می‌شود.

 
  • Like
واکنش ها: mpb

invtw

عضو جدید
نمونه داخلی
-1 مرکز موسیقی ایران ، نادر اردلان
7.jpg
شکل 7
پروژه ناتمام ولی موفق مرکزموسیقی ایران، اثر معمار مشهورایرانی نادر اردلان میباشد که اصالت و تعلق روش معمار به اصول معماری سنتی ایرانی را بخوبی نمایش میدهد. ساختمان اصلی طرح از یک آب انبار سنتی الگو برداری شده که نقش سالن اصلی اجرای موسیقی را برعهده دارد . مجموعه در یک چهارچوب اصلی واقع شده که در پلان تلفیقی از دایره محاط شده و یک مستطیل محیطی می باشد که اشاره به مفاهیم معنوی و آسمانی دارد.سیستم اصلی استفاده شده درپروژه ،گودال باغچه است که بخوبی اشاره به بافت سنتی طرح دارد. بانی مسعود در کتاب تاریخ معماری معاصر می نویسد : پروژه ی مرکز موسیقی ایران در مقابل مجموعه طرح های اردلان ، از هندسه و عناصر نمادین جا افتاده تری برخوردار است و یکی از پروژه های موفق وی می باشد.
 

hadi1525

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
معماری،موسیقی وهنر تصویر

معماری،موسیقی وهنر تصویر



فدریکو بابینا،تصویرگر و هنرمند ایتالیایی، این بار هنر خود را در زمینه موسیقی و معماری به رشته تصویر درآورده است.
کارهای جدید وی بر اساس 27 موسیقی متن فیلم متفاوت، با خوانندگان و سبک کار متفاوت آنها را به تصویر کشیده است.
موسیقی و معماری، به صورتی عمیق و کیهانی به هم پیوند خورده، و توسط یک فرمول ریاضی،هندسی و سه بعدی به تصویر کشیده شده است.
بابینا موسیقی را هنری توصیف کرده که از دو عنصر سکوت و صدا در درجه متوسط توصیف کرده است.این بناهایی که به عنوان یک تابلو نقاشی رسم شده، استعاه ای از ساختار و ماهیت اصلی یک بنا می باشد.
این در حالی است که برخی از آثار معماری برای شکل دهی به نظام کار خود از هارمونی، ملودی، آکورد و ... استفاده می کنند.
به عنوان مثال وی طرح و حجم کارهای خود را بر اساس لباس،سبک،رنگ و عنصر متحرک خواننده ها و موسیقی آنها ترسیم کرده است.





































منبع: designboom
 

*FARZAN*

دستیار مدیر کتابخانه الکترونیکی
کاربر ممتاز
لئون باتیستا آلبرتی معمار رنسانسی بیان کرد که برخی خصوصیاتی که برای چشم دلپذیرند ، برای گوش نیز دل انگیزند.







خاستگاه معماری و موسیقی هنر است و هر آنچه که از دل بر آید ، به دل می نشیند.
خصوصیاتی مشترک در معماری و موسیقی وجود دارد که برخی از این عناصر عبارتند از : ریتم ، هارمونی ، ترکیب ، تناسب ، پویایی و …
این تناسبات سبب شده که برخی از معماران از موسیقی در طراحی معماری خود اقتباس کنند و خاستگاه کانسپت خود را موسیقی ای خاص بدانند.
ون گوته ( فیلسوف ۱۸۳۲ – ۱۷۴۹ ) به این نظر معتقد است که : معماری موسیقی جامد است.





روش های مختلفی در بهره گیری از یک موسیقی در فرم معماری وجود دارد که البته برخی از آن ها شاید غیر تخصصی و تنها فرمیک باشد.

همانند تصویر زیر که در آن موسیقی از لحاظ افت و خیزها و ریتم های خاص خود تبدیل به فرم یک نما شده است :




در این راستا یک معمار خوش ذوق به نام فِدِریکو بابیـنا با بیان این موضوع که معماری و موسیقی یک رابطه ی صمیمانه کیهانی دارند ، به ا***یس هایی بر پایه موسیقی های خاص پرداخته ، که با وجود شکل گرافیکی خود ، به خوبی حال و هوای آن موسیقی را به بیننده القاء می کند.


در برخی از اینستالیشن ها و پاویلیون ها نیز ، به مفهوم موسیقی و ارتباط آن با معماری اشاره شده به حدی که در برخی از آن ها موسیقی اساس کار است ، همچون پاویلیون کوکاکولا برای المپیک سال ۲۰۱۲ لندن که توسط معماری به نام آصف خان و پرنیلا اوهرستد طراحی شد که بیش از ۲۰۰ سنسور حساس به ضربه دارد که هر ضربه نت خاصی را به صدا در می آورد . ( Coca-Cola ‘s Beatbox Pavilion )




یا این پل که در دانمارک ( Aarhus , Denmark ) توسط مارک نیکسون ( Mark Nixon ) طراحی شد که ۶۰۰ میله ی تو خالی طلایی رنگ در کف پل وجود دارد که از جنس آلمینیوم است و با عبور از روی پل صداهای از آن ها ایجاد می شود.







منبع: itecture
 

milad 1987

عضو جدید
[h=1]موسیقی در معماری[/h]
معماری موسیقی جامد است. همان موسیقی است که در عالم غیر مادی جریان دارد و معماری ایرانی مصداق بارز و عینی در جهان مادی دستگاهها و نغمه‌های موسیقی ایرانی است. می‌توان عنوان نمود که هر بنایی علی الخصوص بناهایی که جایگاه ویژه‌ای را در فرهنگ ما دارا می‌باشند هر کدام تداعی کننده موسیقی در دستچاه خاص خود می‌باشد.
[h=2]مفهوم موسیقی در بناها[/h]از سردر بازار قیصریه که وارد میدان می‌شوید اگر با موسیقی ایران آشنا باشید احساس می‌کنید که دستگاه شور را برای شما زمزمه می‌کند اول طاقنماهای موزون را می‌بینید و این در آمد شور است که در چند پرده نزدیک به هم نواخته می‌شود آرام آرام پیش می‌روید تا به عالی قاپو می‌رسیم که همان شهناز است بعد به زیر افکن و قرود می‌آید و می‌رسد به مسجد شاه که همان گوشه اوج است و بعد مسجد شیخ لطف‌الله که گوشه سلمک را تداعی می‌کند تا دوباره می‌رسد به سر در قیصریه. بی شک یکی ار عمده دلایل سحر انگیزی فضاهای ایرانی همین پیوند با موسیقی است.
همانگونه که در موسیقی، اجرای نت روان، سیال و متصل و یا اجرای مقطع و ناپیوسته نت‌ها داریم، در بافت موسیقی نیز معماران در صورت ساختمان و نصب بازشوها با فواصل گوناگون، گاهی همچون هنر گوتیک در جستجوی کاهش آرتیکولاسیون بواسطة تداوم بوده‌اند و گاهی نیز همچون اکسپرسیونیسم آلمان در آغاز قرن بیستم در جست و جوی پیوستگی و تداوم کامل است.
معماری و موسیقی هنرهایی هستند که در صورت انتزاعی و در مفهوم مجرد شناخته می‌شوند و برخورد روزمره با آنها نیز مجزا و مجرد می‌باشد. انتزاعی بودن خصیصه‌ای مشترک در بین هنرهاست؛موسیقی، هنری شنیداری می‌باشد و در مرحله آغازین ارتباط با مخاطب می‌تواند با ایجاد حالات صوتی، حس او را در لحظه بسازد و یا ضمیر ناخودآگاه را به تداعی معانی وادارد. حالات موسیقی پیرو قواعد مشخصی منبعث از ریاضیات و فیزیک که از نظم طبیعت پدید می‌آید، قواعد ریاضی شناخته شده‌ای همچون اعداد طلایی و فرمول معروف فیبوناچی و اصول کشف شده تناسبات هندسی در تحلیل هندسی طبیعت جانداران در موسیقی به وفور یافت می‌شود.
[h=2]رابطه موسیقی و معماری[/h]معماری نیز انتزاعی است؛ چه عناصر طبیعی در معماری آنگونه که باید باشند نیستند و تغییر شکل یافته‌اند. ثبت و نگهداری معماری برای بوجود آوردن آن نیز در بستر هندسه و به نوعی هندسه در بعد دادن به عناصر ریاضی صورت می‌گیرد. هر چند در هر طبقه از ساختمان ما می‌توانیم با نظاره گری بر پنجره‌ها و بازشوها و فضاهای خالی سکوت به ملودی آن گوش فرا دهیم، توأمان هم می‌توانیم با نگریستن به بدنة ضلع یک ساختمان، دو یا سه طبقه را به شکل یک هارمونی به یک چشم انداز دریافت کنیم. به زبان دیگر، همانگونه که دانش هارمونی ما را به خصیصه‌های آکوردها و توانایی پیوندشان با یکدیگر، با توجه به ارزش‌های ساختمانی، ملودیک و وزنی آنها آگاه می‌سازد، کاوشگر نیز می‌تواند هارمونی بافت موسیقی را برداشت کند.
همه هنرها به طور عرضی با همدیگر ارتباط دارند، چراکه منشا همه آنها تجلی زیبایی است. این زیبایی در معماری ومجسمه‌سازی به شکل نسبت‌های طول و عرض و ارتفاع اتفاق می‌افتد. در یک چهره، تناسبات هستند که زیبایی می‌آفرینند. گاهی هم تناسبات رنگ‌ها باعث ایجاد زیبایی می‌شوند که در آنجا هم مجموعه فرکانس‌های نوری، تناسبات دلپذیری را به وجود می‌آورند. در موسیقی هم نسبت‌های صوتی به زیبایی منجر می‌شوند؛ نسبت‌هایی که به تناسب می‌رسند. تناسب گاهی در وجه دیداری است و گاهی در وجه شنیداری. در مورد بویایی و بساوایی هم چیزهایی ذکر می‌شود، بنابراین همه هنرها یک وجه دارند و آن وجهی است که با هندسه دل ما از قبل طراحی شده است.
ما روی یک پاره خط به طول یک، تنها یک نقطه را پیدا می‌کنیم که موجزترین نسبت را به ما بدهد. در همه هنرها ایجاز، یکی از شروط است. در نقطه‌ای که ما پیدا می‌کنیم، نسبت کل پاره خط به بخش بزرگ، برابر است با نسبت بخش بزرگ به بخش کوچک و این نسبت، عدد فی را به ما می‌دهد که اصطلاحا به آن نسبت الهی گفته می‌شود، یعنی اینکه ما با این قاعده توحیدی مواجه هستیم که هرچیزی از یک یعنی وجه حقیقی عالم و وحدت حقیقی عالم نشات بگیرد، برای ما زیباست. بعد از عدد یک عددهای دو و سه هستند. تمام گام‌های موسیقی ازاین دو عدد حاصل می‌شوند.
[h=2]ریتم[/h]زمانی که وارد مبحث ریتم می‌شویم، با دوضربی یا سه ضربی مواجه هستیم. اصلا ریتمی ازاین قاعده خارج نیست. وقتی ریتم ترکیبی می‌شود، حاصل ضرب عددهای دو و سه است و موقعی که ریتم مختلط می‌شود، حاصل جمع این دو عدد است البته با ترتیب‌های متنوع و مختلف. وقتی که ما از یک که نقطه توحیدی عالم است به سمت کثرت حرکت می‌کنیم، ابتدا با دو و سه مواجه هستیم. در معماری هم با فرکانس‌های نوری که طول و عرض و ارتفاع را تعریف می‌کنند، سروکار داریم و زمانی که این سه به موجزترین شکل واقع شود، شما احساس زیبایی می‌کنید و از نظر روحی حال خوبی دارید و این تناسبات در اکثر آثار بزرگ معماری وجود دارد. جالب اینکه این تناسبات در بدن انسان، آناتومی پرندگان و درختان و همه جای طبیعت به همان نسبت الهی وجود دارد.
[h=2]ریتم در موسیقی[/h]ریتم تابعی از زمان بوده و در نمودهای گوناگون بصری ، صوتی، همانند اسم معنی در دستور زبان است. مانند نور در داخل شعله و عطر در غنچه گل. ریتم پدیده پیچیده‌ای است که در تمام اثار هنری جریان دارد. در واقع نبض تنفس است، که حیات می‌بخشد، و به حرکت در می اورد. قلب ناپیدای است که از درون می‌تپد برای وی و تنها برای وی است، که در یک سلسله پدیده‌ها نظم بر قرار می‌گردد تا بتواند به طور موزون معرفی شود. در موسیقی، آهنگ سازان بر حسب قواعد معین صداها را با هم ترکیب کرده و آثار را به وجود می‌آورند. در تمام قطعات، پس از دادن نت صدای موسیقی، ریتم آن را مشخص می‌نمایند. اهمیت ریتم در موسیقی به حدی است که اگر در آهنگ آشنایی، تمام نت‌های آن را در فواصل زمانی یکسان بنوازند، یا به عبارت دیگر، ریتم را از آهنگ جدا نمایند، شناسایی آهنگ بسیار مشکل خواهد بود. حال اگر ریتم همان آهنگ را بدون در نظر گرفتن نت‌هایش بنوازند، شاید بتوان آهنگ را شناسایی کرد. یعنی یک آهنگ را بیشتر می‌توان از ریتم آن شناخت تا از نت‌هایش. موسیقی دانان بر آنند که ریتم عنصر لاینفک و جدا نشدنی از موسیقی بوده، و به آن نظم و معنی می‌بخشد، و جزء مهمی از آهنگ را تشکیل داده و بر احساس و درک موسیقی ما اثر می‌گذارد.
[h=2]ریتم در معماری[/h]ساده ترین نوع آن تکرار منظم عناصر معماری در امتداد یک خط مستقیم است. سکون و توقف با مفهوم مکث در معماری جنبه‌ای کاربردی دارد. پاگرد پله‌ها، میادین و گره‌های شهری از نمودهای کاربردی آن است. گاهی با ایجاد یک عامل یا عنصر در فضای معماری و جلب توجه بیننده، عامل مکث و سکون را می‌توان به خوبی پدید آورد. احاطه آدمی بر معماری با شناخت هندسه و قواعد آن و تعریف اشکال و کنار هم گذاشتن آنها در روی کاغذ با نام نقشه و طرح معماری به نوعی تعریف شده است و کنکاش آدمی در طبیعت نیز مصالح مورد نیاز را در ایجاد یک اثر معماری خوب به او می‌دهد. حالات موسیقی پیرو قواعد مشخصی منبعث از ریاضیات و فیزیک است. معماری هندسه مکان است و موسیقی ریاضی زمان و می‌تواند بدینگونه نیز باشد که معماری ریاضی مکان است و موسیقی هندسه زمان! موسیقی ایستا نیست ولی معماری ایستا است. در مورد نقاشی، ایستایی در بطن کار معرفی می‌شود. برخورد دو علم مشترک هندسه و ریاضی که هر دو هنرهای ذهنی منبعث و مشتق از طبیعت هستند در موسیقی و معماری به نحوی سازگاری ایجاد نموده است که حس مشترک بودن معماری و موسیقی را تقویت می‌کند و راه را برای ارزیابی این دو هنر مهیا می‌سازد.[SUP][۱][/SUP]
[h=2]منابع[/h]
  • نام کتاب: معماری و موسیقی مولف: موسسهٔ علمی و فرهنگی فضا (منصور فلامکی، غلامحسین نامی، حسینعلی ملاح، محمد رضا حائری، امانوئل ملک اصلانین، حسین دهلوی، خسرو سینایی، فرهاد مشیری، علی اکبر صارمی، اسماعیل طلایی، شیوا صمیمی، کوروش متین)
 

milad 1987

عضو جدید
موسیقی
و معماری


هارمونی کیهانی
گوته روزی گفته بود: « یک فیسلوف برجسته، از معماری به مثابة موسیقی منجمد سخن
می‌گوید. ادعای او باعث شد بسیاری اظهار عدم رضایت کنند.

آیا دو مقوله‌ معماری و موسیقی در طول تاریخ بشر و یا دست کم در عصر حاضر بر
همدیگر تاثیرگذار بوده‌اند؟ به‌ عبارتی دیگر یکی از آنها در خلق دیگری موثر بوده‌
است؟ برفرض اینکه‌ عامل مستقیم یا اصلی نباشند اما آیا به‌ شکل غیرمستقیم و یا در
حاشیه‌ و جوانب نیز بر همدیگر تاثیر نداشته‌اند؟ اگر داشته‌اند کجا، چگونه‌ و چه‌
هنگام نقش‏آفرینی کرده‌اند؟ چه رابطه‌ای بین فضای فیزیکی معماری و فضای غیر‌فیزیکی موسیقی وجود دارد؟ موسیقی‌ای که به معماری می‌گراید کدام است؟ اینهاسوال‏هایی هستند که‌ سعی می‏کنم در این مقاله‌ بدان بپردازم.شوپنهاور مدعی است که‌ همه‌ هنرها می‏خواهند به‌ مرحله‌ موسیقی برسند. با توجه‌ به‌ مقام شوپنهاور حداقل آنچه‌ که‌ در این جمله‌ می‏توان دریافت این است که‌ هنرمعماری در نهایت به‌ مقام موسیقی در حرکت است یا سرانجام مقام معماری همان مقام موسیقی در عالم هنر است. در اینجا می‏توان دریافت که‌ خود موسیقی هدف نیست بلکه‌ مقام آن در عالم هنر و انتزاع نقش رجسته‌تری دارد. بنابراین هدف و مسیری که‌ معماری درمی‏نوردد نه‌ خود موسیقی بلکه‌ جایگاه آن در دنیای هنر است.نابراین تشابه‏هایی که‌ در سازماندهی و الگو و غیره‌ در بین موسیقی و معماری وجود دارد نمی‏تواند دلیل تاثیر آنها بر یکدیگر باشد بلکه‌ شاید تنها خاستگاه و یا سرانجامی مشترک باعث ایجاد شباهت آنها شده‌ است. به‌ عبارتی دیگر از احساس و روح انسان سرچشمه‌ گرفته‌ و در دو مسیری متفاوت به‌ سرانجام و جایگاه و مقام زیبایی در دنیای هنر می‏رسد.
از دلایل رابطه‌
موسیقی و معماری که‌ بدان‏ ارجاع می‏شود، می‏توان موارد زیر را برشمرد:
1- اصطلاحات مشابه و تعبیر آنها
2-درک بصری از اصوات
3- خلق یا
تداعی فضا
4- انتخاب سازها و جنس صدا
5- خاطره‌ و انتقال اطلاعات
6- طراحی فضا با توجه‌ به‌ نیاز موسیقی در اجرا و شنیدن بهتر آن :
(آکوستيک و معماري، انتشار صدا و تباهي آن، صداي هوابرد و کوبه اي، آزار نوفهايزولاسيون کلاسهاي تدريس موسيقي، ايزولاسيون سقف در برابر صداي پا، ايزولاسيون صداي کوبه اي،طراحي اتاق‌هاي تمرين موسيقي، طراحي تالار کنسرت، طراحي مدرسه موسيقي،طراحي كلاسهافرم، مصالح آبسوربنت)
7- رابطه‌ مستقیم بین عدد (طول و عرض و ارتفاع) در معماری و فواصل و اختلاف صدا در موسیقی

موسیقی یعنی ترکیب اصوات به‌ لحنی خوش‏آیند که‌ سبب لذت شنوایی و انبساط و دگرگونی روح گردد.ابزارهای بصری همانند ابزارهای موسیقی نظام دهنده‌ای هستند که‌ اجازه‌ می‏دهند فرم‏ها و فضاها و نوا و صداهای متفاوت در یک اثر در کنار هم وجود داشته‌ باشند و ما بتوانیم از نظر فکری و حسی، وجود نظم، یکدستی و هارمونی را به‌ طور همزمان در کل مجموعه‌ احساس کنیم.اگر نظمی در بین نباشد بیان آن چیزی که‌ یک اثر می‏خواهد بگوید، امکان‏پذیر نخواهد بود. رودلف آرنهایم
نظم مورد نظر ما تنها یک نظم هندسی نیست بلکه‌ شرایطی که‌ هر کدام از اجزا کل مجموعه‌ به‌ طور مناسب و در راستای هدف کلی در کنار بقیه‌ عناصر چیده‌ شده‌ باشند و آرایش هماهنگی از اجزا ایجاد شود. نظم بدون تنوع، ملال و یکنواختی می‏آورد و تنوع بدون نظم هرج و مرج ایجاد می‏کند. حالت ایده‌آل وقتی ایجاد می‏شود که‌ حسی وحدت دهنده‌ در کنار تنوع وجود داشته‌ باشد.
***​
1. اصطلاحات مشابه و تعبیر آنها
ساده ترین رابطه، شباهت‏ها، فصل‏های مشترک و اصطلاحات مشابه موسیقی و معماری است. برای مثال:محور ، تقارن ، نسبت، سلسله‌ مراتب ، ریتم و سکون ، عامل مفروض ، تغییر شکل ، تجانس ، تضاد ، تقابل ، تکرار ، ضرب آهنگ و هارمونی و... غیره‌ که‌ در موسیقی و‌ معماری از آنها بهره گرفته‌ می‏شود. به‌ نظر می‏آید موضوع نباید به این سادگی باشد، و شاید هم رابطه‌ای اگر باشد در واقع از این حد بیشتر نیست. حال به‌ توضیح بعضی از آنها می‏پردازم:

ریتم و ضرب‏آهنگ:
مارش به خاطر ریتم کوبنده اش هیجان انگیز ، و لالایی با ریتم آرام و لطیف خود به انسان احساس آرامش می دهد، ریتم یک سرود ، کیفیتی باشکوه و غرورآمیز دارد و در مقابل ، آوازهای قدیمی مذهبی که تقریبا بدون ریتم هستند، به انسان حالت عرفانی می دهند.هربرت اسپنسر فیلسوف انگلیسی می
نویسد: ریتم تنظیم کننده گیتی است، و به آسمان بیکران و به کرات با شکل‏های مختلف و فراوان نظم می‏بخشد.همه هنرها به طور عرضی با همدیگر ارتباط دارند، چراکه منشا همه آنها تجلی زیبایی است. این زیبایی در معماری و مجسمه سازی به شکل نسبت های طول وعرض و ارتفاع اتفاق می افتد. در یک چهره، تناسبات هستند که زیبایی می آفرینند. گاهی هم تناسبات رنگ ها باعث ایجاد زیبایی می شوند که در آنجا هم مجموعه فرکانس های نوری، تناسبات دلپذیری را به وجود می آورند. در موسیقی هم نسبت های صوتی به زیبایی منجر می شوند؛ نسبت هایی که به تناسب می رسند. تناسب گاهی در وجه دیداری است و گاهی در وجه شنیداری. تمام گام های موسیقی از دو عدد دو و سه‌ حاصل می شوند. وقتی که وارد مبحث ریتم می شویم، با دوضربی یاسه ضربی مواجه هستیم. اصلا ریتمی ازاین قاعده خارج نیست. وقتی ریتم ترکیبی می‏شود،حاصل ضرب عددهای دو و سه است و موقعی که ریتم مختلط می شود، حاصل جمع این دو عدد است (البته با ترتیب های متنوع و مختلف). وقتی ما از یک به سمت کثرت حرکت می کنیم، ابتدا با دو و سه مواجه هستیم. در معماری هم با فرکانس هاینوری که طول و عرض و ارتفاع را تعریف می کنند، سروکار داریم و موقعی که این سه به موجزترین شکل واقع شود، شما احساس زیبایی می کنید و این تناسبات در اکثر آثار بزرگ معماری وجود دارد.جالب اینکه این تناسبات در بدن انسان، آناتومی پرندگان و درختان و همه جای طبیعت به همان نسبت کیهانی وجود دارد.در هنر تجسمی ریتم معنایی تصویری دارد به عبارت دیگر تکرار منظم ومتوالی یک عنصر تصویری ضرب‏آهنگ بصری را بوجود می‏آورد.

http://www.www.www.iran-eng.ir/files/image/Architecture/Music/Music1.jpg
ايجاد ضرباهنگ ( ريتم ) ، به وسيله ي رديف ستونها – معبد پارتنون ، يونان
تأثیر هماهنگ شده عوامل مختلف چون نور و صدا، و غیره می تواند با حرکات عملی، تلفیق شده و موجب پیدایش احساس زیبا در شخص گردد. در یک
بیان معمارانه، فواصل منظم سایه و روشن فضا می تواند با «ریتم مشخص » بر حرکات انسان در فضا منطبق شود. این انطباق، منظم کننده و رهبری کننده آن حرکات درفضا است . به عنوان مثال از یک حرکت «ریتمیک» متشکل از نور و تاریکی در رابطه با حرکت انسان، می توانیم قدم زدن در کنار یک ردیف ستون، یک ردیف درخت، ردیف نورگیری‏های سقفی یا معبری که در شب با چراغ به فواصل معین روشن شده را تصور کنیم . همین طور تعدادی دهنه‏های ثابت قوس ها وگنبدها که باعث ایجاد یک جریان متناوب فضایی می شوند. این تعبیری است از در برگرفتن موسیقی در معماری به اتکاء ادراکی از مفهوم موسیقی «ریتم فضا».​
http://www.www.www.iran-eng.ir/files/image/Architecture/Music/Music2.jpg http://www.www.www.iran-eng.ir/files/image/Architecture/Music/Music3.jpg
نمونه اي از ريتم در جزئيات در بازار ، اصفهان​
سکون و توقف با مفهوم مکث در معماری جنبه ای کاربردی دارد. پاگرد پله‏ها ، میادین و گره های شهری از نمودهای کاربردی آن است. گاهی با ایجاد یک عامل یا عنصر در فضای معماری و جلب توجه بیننده ، عامل مکث و سکون را می توان به خوبی پدید آورد.
تقارن:
تقارن در گام ماهور باعث شادمانی و نشاط می شود و اگر این تقارن به هم ریزد باعث غم و حزن می شود.
وحدت گرايي – شاخص ترين ويژگي مفهومي معماري و موسيقي ايرانياصولاً جوهر و ذات معماري ايران ، وحدت گرا و در پي وحدت است​
http://www.www.www.iran-eng.ir/files/image/Architecture/Music/Music4.jpg
تکيه اميرچخماق يزد​
سازماندهي فضا بر اساس الگوهاي رايج در معماري و موسيقي ايرانيايده هاي تشکيل دهنده‏ی فضا در معماري و موسيقي ايراني خاصيت الگويي دارند . اين الگوها در معماري ايراني به صورت سازماندهي چهارايواني ، حياط مرکزي ، محوري ، تقسيم هندسي سطوح ( شطرنجي ، صليبي و ... ) مي باشد .
به همين خاطر تمايزات و تفاوتهاي ناشي از عملکرد و کاربريهاي مختلف ، چندان برجسته نيست . همين ويژگي الگويي در موسيقي ايراني و بداهه پردازي‏ها بر اساس انگاره هاي مشخص ملوديک سبب مي شود که هر گونه شباهتي در اصوات و فواصل ناشي از آنها در مقام ها ( براي مثال همايون و بيات اصفهان ) اهميت زيادي نداشته باشد و مهم اين است که آيا الگوهاي ملوديک که با عطف به آنها موسيقي هنگام اجرا خلق مي شود ، يکسانند و يا متغير و متفاوت .
سلسله مراتب در کشف فضاي معماري و موسيقي ايراني بر اساس سلسله مراتب ، اولين رويارويي با فضاها از طريق شناسه ها و نشانه هاي
بيروني بنا ( چون بادگيرها و مناره ها به عنوان عناصر عمودي ، گنبدها و ... ) ايجاد مي گردد . در مرحله ي بعدي از درک و آشنايي با فضا ، ورودي ها هستند که کاشف فضا را در مرحله ي اصلي ارتباط فضاي بيرون و درون قرار مي دهند ، يا به عبارتي ديگر ، دعوت از فضاي بيرون به درون از طريق ورودي و تناسبات و عناصر آن ايجاد مي شود .
به همين منظور در معماري ايراني ، ورودي از اهميت ويژه اي برخوردار مي باشد و اغلب مورد تأکيد فراوان قرار مي گيرد . در بناي معماري اي که از الگوي حياط مرکزي پيروي شده است ، پس از عبور از ورودي به صحن مرکزي حياط ، اغلب به خاطر توجهي که معمار ايراني به فضاي درون داشته است ، نماهاي داخلي و رواق ها و ايوانها به بهترين شکل ممکن طراحي و پرداخت شده است .اين سلسله مراتب طراحي فضا و گزينش مکان براي عناصر تعريف کننده با آن و قرارگيري الگوها در انتقال به فضاي دروني بنا ادامه مي يابد و همواره به همان اصولي که اشاره شد ( ورودي ، تقسيم راه ، تغيير مسير ، توقف به منظور تعيين جهت ، حرکت و بهره وري بصري و جز اينها ) وفادار مي ماند .

http://www.www.www.iran-eng.ir/files/image/Architecture/Music/Music5.jpg
http://www.www.www.iran-eng.ir/files/image/Architecture/Music/Music6.jpg
سلسله
مراتب ورودي در عمارت سالار سعيد سنندج​
اصل سلسله مراتب در موسيقي ايراني چه در جايگزيني الگوي فرمهاي موسيقي و چه در ترتيب قرارگيري گوشه هاي رديف دستگاهي مورد توجه بوده و غالباً به صورت زير مي باشد :
- فرم پيش درآمد ( يک قطعه ي سازي با ريتم ثابت و تصنيف شده که در آغاز دستگاه موردنظر قرار مي گيرد )
- درآمد ( مهمترين گوشه ي دستگاه موردنظر که معرف مقام و مد اصلي آن بوده و هويت دستگاه را مشخص مي سازد)
- گوشه‏هاي بعد از درآمد

- فرم چهار مضراب ( قطعه اي سازي که مي تواند داراي تمپو و ضربهاي متفاوت 4/2 ، 8/6 ، 16/6 ، 16/12 و ... باشد)
- فرم تصنيف ( قطعه ي موسيقي با وزن مشخص که بر روي کلام يا شعر ساخته مي شود)
- فرم ضربي ( يک پاساژ يا يک قطعه ي کوتاه آوازي که به صورت بداهه سرايي در اجزايي گنجانده مي شود که ضرب آزاد نداشته و با الگوهاي ثابت وزني دو ضربي ، سه ضربي ، چهار ضربي و ... تنظيم مي شود)
- فرم رنگ (قطعه اي سازي که در آخر مجموعه قرار گرفته و در ميزانهاي 4/2 ، 4/3 و 8/6 و ... که حالتي از رقص و سماع را در شنونده برمي انگيزد)
2. درک بصری از اصوات
(رابطه‌ای دو طرفه‌)درک بصری از اصوات و امواج محیط پیرامون و طبیعت، در آفریدن هر دو دخیل هستند. برای مثال موسیقی بودائی‏هایی که در فراز قله‏های چین و میان انبوهی از درختان آنرا خلق کرده اند و امروز حتی به عنوان موسیقی ریلَکسِیشِن)‏relaxation‏) از انها استفاده می شود، به نوعی به وزش باد، یا ابری که میان دره‏ها پرواز می کند، شباهت دارد. موسیقی هوی متال (‏Heavy metal) این سبک از موسیقی در اصل برای اعتراض و بیان نابسامانی‏ها و ناامنی‏ها بوجود آمده است. اکنون
خواننده با صدایی عصبانی و شاید محزون از این اوضاع شکایت می‏کند. صدای هارش گیتار و ریتم، صدای ماشینهای موتوری و انبوه آسمان خراش‏ها را به یاد شما می آورد. این موسیقی خیلی خوب به این وضع اعتراض می‏کند.
3. خلق یا تداعی فضابرخی از موسیقی‏ها و یا سبک‏ها، ذاتا روح فضاسازی، تجسمی و تصویری
دارند. موسیقیدان با چیدن ملودیها، و زیر صداهای مخصوص خود، و آمیختن آن با هنر تنظیم منحصر به فرد، برای شما یک فضا و حالت کاملا مجازی و تخیلی ایجاد می‏کند. این فضا و حالت می تواتند خوشایند، آرامش دهنده، توهم زا، استرس آور و یا رعب انگیز باشد. موسیقی متن فیلم های جنایی یا ترسناک از این قائده بهره می گیرند و ترس و هراس شما را با این ترفند چندبرابر می کنند. موسیقی اصیل ایرانی با اینکه به قول استاد حسین علیزاده تصویری نیست، ولی باز خاطره اماکن و شهرهای مختلف را زنده می کند.
4. انتخاب سازها و جنس صدامانند فلوت آمریکای لاتین که‌ صدایی تخیلی و آسمانی دارد و احساسی متفاوت در مکان را در ما ایجاد می‏کند.
5. خاطره‌ و انتقال اطلاعاتموسیقی فولکلور و اصیل ایرانی با اینکه فضاسازی نمی‏کند ولی اطلاعات خوبی را به ذهن انسان وارد می‏کند. تمام این مواردبر ذهن معمار موثر واقع می‏شوند و در خلق فضا موثر هستند.
6. طراحی فضا با توجه‌ به‌ نیاز موسیقی در اجرا و شنیدن بهتر آنساختمان اپرای سیدنی به دلیل اکوستیک قوی ان-که امواج صوتی را در کمتر از۲ ثانیه مستهلک می کند- شهرت دارد.

آکوستيک و معماريهارموني صوتي همانند هارموني تصويري ، تضميني براي لذت زيبايي شناسي است. سکوت وظيفه ي معماري است تا صداي فضا در آن طنين افکند. به سبب اشکالات بيشمار و پيچيدگي مسائل مربوط به انتشار صدا در فضاي سرپوشيده (تالارها ) ، ناچار اين گونه مطالعات به کمک روشهاي ساده شده اي که راه عملي براي نيل به هدف را به سهولت ميسر مي سازد ، انجام مي گيرد و ساده ترين راه براي بررسي ترسيمي و مطالعات آکوستيکي بر روي اسکيس ساختمان تالار ، فرضيه ي پرتو صدا و انتشار خطي امواج آکوستيکي است .صداي هوابرد و کوبه ايشناسايي تفاوت صداي هوابرد و کوبه اي براي يافتن راههاي مبارزه با صداي آزاردهنده و ميرايش آنها بسيار مهم مي باشد زيرا پخش انرژي آکوستيکي براي اين دو يکسان نيست و براي هر يک شرايط پخش و يا پيشگيري جداگانه اي وجود دارد .

http://www.www.www.iran-eng.ir/files/image/Architecture/Music/Music7.jpg http://www.www.www.iran-eng.ir/files/image/Architecture/Music/Music8.jpg
چند نمونه از صداي هوابرد چند نمونه از صداي کوبه اي​
انتشار صدا و تباهي آنچگونگي انتشار صدا در يک فضاي باز کهديواري آن را محدود نکرده باشد ، تنها بستگي به ساختمان هندسي سرچشمه دارد ؛ از اين
و کاهش شدت صدا – انرژي آکوستيکي که در هر ثانيه از يک مترمربع مي گذرد – که با فاصله ي آن از سرچشمه بستگي پيدا مي کند و تنها تابع ابعاد هندسي آن است و به فرکانس بستگي ندارد ، تباهي هندسي انتشار صدا ناميده مي شود . فزون بر تباهي هندسي صدا کاهشهاي ديگري مانند تباهي در فضا – تباهي هوا ، تباهي بخارآب و مه ، تباهي باد و ... – يا تباهي در زمين – تباهي در گل و گياه – نيز به شدت صدا را مي کاهند ؛ از اين رو براي پيشگيري از آزار صدا ( نوفه ) با بهره گيري از تباهنده هاي نامبرده يا تباهنده هاي ويژه ي ديگر – مانند ديوارکهاي بازدارنده يا گذاردن سرچشمه در ژرفاي زمين – کوشش مي گردد که آزار نوفه کاهش يابد
براي بررسي تباهي هندسي مي توان سرچشمه هاي صدا را به سه دسته ي نقطه اي ، خطي و سطحي تقسيم کرد . سرچشمه ي نقطه اي به سرچشمه هاييگفته مي شود که اندازه هاي سرچشمه ي صدا در برابر طول موج ناچيز باشد مانند يک نفر گوينده ، يک بلندگو ، بيشتر تکنوازيها ؛ که در آنها امواج آکوستيکي از همه جهات منتشر مي گردند و مي توان امواج را کراتي در نظر گرفت که سرچشمه درمرکز آنها قرار دارد . از اين رو در چنين ميداني شدت انرژي آکوستيکي و فشار صدا با افزايش فاصله ، کاهش مي يابد .
آزار نوفه
نوفه هاي تأثيرگذار بر ساختمان را مي توان به قسم زير دسته بندي کرد :
1) نوفه ي خارجي : نوفه هايي که توسط پوسته ي خارجي و ديواره ها و پنجره هاي بيروني يک ساختمان وارد مي شوند ؛ مانند نوفه ي ترافيک هوايي – سر و صداي ناشي از پرواز هواپيماها بخصوص در حوالي فرودگاههاي تجاري و نظامي ، نوفه ي صنايع – ايجاد شده به وسيله ي کارخانجات بزرگ و کوچکي که در گوشه و کنارشهرها پراکنده اند از جمله فلزکاري ، کفاشي و نساجي ، نوفه ي ترافيک زميني – براي بررسي دقيق آن بايد نوع وسيله ي موتوري ، سرعت حرکت آن و فواصل حرکت را نيز در نظر گرفت ، نوفه ي ترانسفورماتور – تراز نوفه ي ترانسفورماتورمتناسب با قدرت نامي آن مي باشد ، نوفه ي راه آهن – نوفه ي راه آهن در فرکانسهاي بم ، انرژي کمتر ودر نتيجه مزاحمت کمتري نسبت به نوفه ي موتوري دارد ، نوفه ي محيط مسکوني .
2) نوفه ي داخلي : نوفه هايي که از فضاهاي همجوار به گوش مي رسند ؛ مانند نوفه ي وسايل خانگي.
3) نوفه ي تجهيزات و تأسيسات ساختماني : مانند نوفه ي تهويه.

فرم
در مورد تعيين فرم كلاسها، نخستين نکته اي که بررسي مي شود ، نسبت طول و عرض و ارتفاع به يکديگر مي باشد . ابعاد و فرم بايد طوري انتخاب گردد که حتي الامکان امواج ، يکنواخت پخش گردند و اين خود مستلزم اجتناب از ابعاد صحيح مي باشد

مصالح آبسوربنت
براي ايجاد آکوستيک مطلوب در تالار ، بايد واخنشي مناسب وجود داشته باشد و اين امر در صورتي عملي است که علاوه بر غيرقرينه و غيرهندسي بودن فرم كلاسها ، سطوح، نيز ناهموار ساخته شده و مصالح آبسوربنت ( جذب کننده ) به طور درهم در تالارها و كلاسهاي موسيقي به کار گرفته شود .
موادي که براي آبسورپسيون به کار برده مي شوند انواع مختلفي دارند و شناسايي مشخصات آنها ، نوع کاربردشان را تعيين مي نمايد .
ايزولاسيون پنجره ها
در ساختمانها پنجره ها ، همواره نقطه ضعف ايزولاسيون صداي هوابرد و نوفه بيرون – نوفه ي ترافيک و نوفه ي صنايع و ... – مي باشند ؛ رسيدن به بالاترين حد ايزولاسيون در پنجره هاي بازشو خود تابع نکات زير است :شيشه‏ي دوبل از دو شيشه به ضخامتهاي گوناگون ، فاصله ي کافي ميان شيشه ها ، آب بندي کافي با چارچوب و چسبندگي کافي شيشه ها به قاب پنجره ، به کار بردن خمير پلاستيکي کشسان براي محکم کردن شيشه ها ، ساخت
پنجره و نصب آن.چنانچه در ساختمان پنجره از آهن يا فلزات ديگر نيز استفاده گردد تأثير چنداني در ايزولاسيون آن ندارد . با وجود رعايت نکات ايزولاسيون در ساختمان پنجره ها ، حداکثر ايزولاسيون آن معادل يک ديوار ساده ي سبک مي گردد و از اين رو پنجره همواره نقطه ضعف ايزولاسيون بنا مي باشد .ايزولاسيون صداي
آسانسور، ايزولاسيون دودکش ها، ايزولاسيون لوله کشي ها، ايزولاسيون سقف در برابر صداي پا، ايزولاسيون صداي کوبه اي، ايزولاسيون کانالهاي تهويه، ايزولاسيون کانالها و شيارها، ايزولاسيون کلاسهاي تدريس موسيقي، ايزولاسيون صداي آسانسور

طراحي اتاق‌هاي تمرين موسيقي، طراحي تالار کنسرت، طراحي مدرسه موسيقي

طراحي كلاسهابراي طراحي كلاسها بايستي از اصول تئوري ذکر شده ، نتايجي به منظور رسيدن به بهترين راه را با توجه به تجربيات گذشتگان براي تعيين فرم و حجم و
پوشش ديوارها به دست آورد .عوامل اصلي که براي طراحي موردنياز مي باشد ، عبارت است از : حجم ، فرم و پس آوا
تالار کنسرت رويال فستيوال هال لندن
معمار: ROBERT MATTHEWآکوستيک : P. H . PARKIN ' HOPE BAGENAL

http://www.www.www.iran-eng.ir/files/image/Architecture/Music/Music10.jpg
مقطع ازسالن کنسرت رويال فستيوال هال( لندن )​
اين تالار باگنجايش 2400 نفر و 22000 مترمکعب حجم ، يکي از بزرگترين تالارهاي کنسرت دنيا محسوب مي گردد . بزرگي ابعاد اين تالار را مي توان در اين جمله خلاصه کرد که فاصله ي صحنه تا آخرين رديف 45 متر است که به همين دليل مجبور بوده اند که شيب کافي براي رعايت نکات آکوستيک و اپتيک در نظر بگيرند .


http://www.www.www.iran-eng.ir/files/image/Architecture/Music/Music11.jpg
پلان تالار کنسرت رويال فستيوال هال​
همانگونه که ازاشکال به خوبي مشهود است به منظور پخش يکنواخت صوت در کليه ي نقاط تالار چهار رفلکتور بزرگ چوبي بر بالاي صحنه ( سکوي ارکستر) نصب گرديده است . سقف کاذب اين تالار را نيز طوري بنا کرده اند که هم پخشايي را زيادتر مي نمايد و هم پخش انرژي آکوستيکي را در بالکن و رديفهاي عقب بيشتر مي نمايد ؛ همچنين با ساختن بالکنهاي جانبي برجسته اي که ضمنا˝ هيچ نوع تقارني هم ندارند براي ازدياد پخشايي
ميدان آکوستيک اقدام گرديده است . پس آوای اين تالار در حالت پر و خالي چندان اختلافي با هم ندارد ؛ علت کاهش واخنش در فرکانسهاي کم ، وجود سطوح پوسته‏اي فراوان در گوشه و کنار تالار مي باشد .

http://www.www.www.iran-eng.ir/files/image/Architecture/Music/Music12.jpg
نماي داخلي تالار کنسرت​
اتاق موسیقی کاخ عالی‌قاپوی اصفهان که شبیه اتاق‌های استودیوهای موسیقی امروزی، دیوارهایش آکوستیک است. طراحی علمی این سقف و دیوارها به پخش مناسب و اکوی صدای ساز نوازندگان دربار صفوی کمک می‌کرد و موسیقی را در تمام سالن به خوبی پخش می‌کرد
7. رابطه‌ مستقیم بین عدد (طول و عرض و ارتفاع) در معماری و فواصل و اختلاف صدا در موسیقی
مهمترین رابطه‌ را می‏توان در این بند جستجو نمود که‌ به‌ شرح زیر می‏باشد.
نقش رياضيات و تناسب در معماري و موسيقيمعماري و موسيقي هر دو موجوديتي نيمه مادي نيمه معنوي دارند و در ايجاد آنها بيش از حس بينايي و لامسه و شنوايي ، عقل و اعداد و محاسبه دخيل هستند .
کاربردهاي رياضي و يا حتي گاهي نظريه هاي فيزيکي را در موسيقي مي توان به کار برد ، بين موسيقي و اعداد پيوند نزديکي وجود دارد ؛ از مجموع انديشه ي رياضي ، که در موسيقي حاضر و ناظر است و حتي در برخي موارد نيز نسبت به رياضيات در مراحل پيشرفته تري است ، به سهولت مي توان استفاده کرد . کشش اصوات ، فواصل موسيقيايي ، جنبش و حرکت ( تمر يا طنين ، در آخرين نوع تحليلي اش ) نيازمند رياضيات
است . فاصله ي يک صوت به گونه اي عددي – رياضي پي ريزي مي شود ... تا بتواند به همان شرط الزام آور تناسبها و وحدت صوتها که خاستگاه پايه اي يک اثر موسيقيايي است ، پاسخ گويد .منظور از تناسب در معماري ، نسبتي است که بيان کننده ي رابطه ي بين دو يا چند اندازه است .
براي تناسب تعاريف مختلف قائل شده اند و اصولا˝ مي توان دو نوع تناسب را مشخص کرد : تناسب رياضي و تناسب هندسي . تناسب رياضي براساس يک واحد با مقدار ثابت است و گوياي نسبت عددي هر اندازه ي ديگر به اين واحد يا مدول است . به عنوان مثال نسبت قطعات در يک معبد يوناني بر اساس اين واحد يا مدول محاسبه مي شود . نسبت طلايي که لوکوربوزيه هم مدولر خود را بر اساس آن تهيه کرده است ، نمودار يک تناسب هندسي است . اين نسبت که اولين بار اقليدس به شرح آن پرداخته است ، به اين ترتيب به دست مي آيد که يک پاره خط به گونه اي به دو قسمت مي شود که نسبت قطعه ي کوچکتر به قطعه ي بزرگتر برابر نسبت قطعه‏ي بزرگتر به تمامي پاره خط مي باشد . تجربه ثابت کرده است که اگرنسبت بين طول و عرض آن برابر نسبت طلايي باشد ، متناسب ترين شکل مستطيل به
نظر مي رسد و اين بدان معني است که نزديکترين فرم را به زيباترين فرمي که يک انسان متعارف در ذهن خود تصور مي کند دارد .
http://www.www.www.iran-eng.ir/files/image/Architecture/Music/Music13.jpg http://www.www.www.iran-eng.ir/files/image/Architecture/Music/Music14.jpg
نسبت طلايي a:b=b(a=b لوکوربوزيه ، انسان مدولر​
فرم يا صورت اساسا˝ تابع سبک نيست اما استفاده از آن در ارتباط با زمان است اما تناسب بر خلاف آن جهاني بوده و زمان نمي شناسد . يک مثال خوب در اين زمينه ، تشابه نسبتهاي رعايت شده در دو ويلا ، يکي ساخته ي پالاديو – ويلاي پالاديو در مالکونتنتا در نزديکي ونيز – و ديگري اثر لوکوربوزيه – ويلايي در گارچس – است ؛ عليرغم تفاوتهايي که در شکل ظاهري اين دو ساختمان وجود دارد ، هم پالاديو و هم لوکوربوزيه از نسبتهاي 4 : 3 ، 4 : 4 ، 6 : 4 ( يا به صورت ديگر 3/1 : 1 ، 1 : 1 ، 2/1 1 : 1 ) استفاده کرده اند که استفاده از همين اعداد به عنوان نسبت زماني در موسيقي ، ضرب آهنگي کاملا˝ مطبوع ايجاد مي کند .

http://www.www.www.iran-eng.ir/files/image/Architecture/Music/Music15.jpg
قياس نسبتهاي بين ويلايي از پالاديو در مالکونتنتاMalcontenta ، قرن شانزدهم ( چپ) و ويلايي از لوکوربوزيه در گارچس​
نسبت‏ها و هارمونی:
تناسب‏های معماری منحصرا در حیطه‌ معماران نیست. روابط مستقر در طبیعت در موسیقی هم متظاهر می‏شوند. معمارانی که‌ این هارمونی را بکار میگیرند صرفاتناسب‏های موسیقی را در معماری ترجمه‌ و تطبیق نمی‏کنند، بلکه‌ آن هارمونی جهانی را بکار می‏گیرند که‌ در موسیقی تظاهر
می‏کند.فیثاغورث دریافته‌ بود که‌ هارمونی موزیکال از طریق تناسب بین اعداد کامل کوچک مشخص می‏شوند. چنانچه‌ در شرایط مساوی دو تار صوتی (طول یکی دو برابر دیگری) همزان مرتعش گردند صدات تار کوتاه‏تر یک اکتاو بالاتر از آن دیگریست. حال اگر طول تارها به‌ نسبت 3/2 باشد اختلاف صدا یا زیر و بمی آن به‌ اندازه‌ 5/1 است و چنانچه‌ در رابطه‌ 4/3 قرار گیرند اختلاف ارتفاع تن یک چهارم خواهد بود. بنابراین هم‏آوایی که‌ اساس موسیقی یونانی را پایه‌‏گذاری می‏کند یعنی اکتاو و بنجم و چهارم را می‏توان از طریق روند تصاعدی 4/3/2/1 نشان داد. همچنین دو آکورد ترکیبی 3/2/1 و 4/2/1
مثال: بنای سن فرانسیسکو دلا وینیا مازخانه‌: طول 9 پا ، عرض 6 پا یعنی نسبت 3/2 حفظ شده‌ که‌ همان فاصله‌ پنجم در موسیقی است.سبت طول و عرض شبستاندر اصطلاح موسیقی 27/9 تعیین می‏کند که‌ این تناسب تشکیل یک اکتاو و فاصله‌ پنجم طبیعی را می‏دهد. 29/18/9 که‌ 18/9 برابر 1 اکتاو و 27/18 برابر با یک پنجم در موسیقی استتناسب بین نمازخانه‌ بزرگ و کوچک 6/3 است یا یک اکتاو و رابطه‌ بین عرض ورودی و شبستان اصلی 4/3 است که‌ شامل 4/1 اختلاف صدا در موسیقی است.یا روش محاسبه‌ ارتفاع بر پایه‌ طول و عرض:فرض کنیم که‌ طول و عرض یک اتاق 6/12 باشد ارتفاع آن 9 خواهد بود
طبق فرضیه‌ عددی فیثاغورث عدد 3 اولین عدد واقعی است که‌ مربع و مکعب عدد 3 شامل آکوردهای جهانی می‏گردند. هارمونی جهانی را با یک ردیف هفت نمره‌ای 27 ، 9 ، 8 ، 4 ، 3 ، 2 ، 1 نشان می‏دهند زیرا رابطه‌ این اعداد نه‌ تنها شامل هارمونی موسیقی می‏شود بلکه‌ موسیقی غیر قابل شنیدن سماوات و بنیاد روح بشر را نیز دربرمی‏گیرد.
منبع: http://azeng.ir
 
بالا