[ موزه ] موزه گوگنهایم هلسینکی

e.69a_h

عضو جدید
موزه گوگنهایم هلسینکی
معمار: گروه طراحی اسپر
موقعیت: هلسینکی، فنلاند
تاریخ: 1393
مساحت: 12،100 مترمربع
وضعیت: طرح پیشنهادی مسابقه
کارفرما: بنیاد گوگنهایم
تیم پروژه: الناز صبوری، محسن طلوع شریفی


کوه یخ کریستالی طراحی موزه گوگنهایم، شاید یکی از آرزوهای هر معماری باشد، نشستن بر جایگاه بزرگان معماری و محک‌زدن خویشتن. طراحی موزه‌ای با این پیشینه فراموش‌نشدنی، چالش‌های بسیاری را به همراه خواهد آورد؛ طرح می‌بایست آیکونیک، خلاقانه، تابع زمینه، رو به جلو و همسو با محیط‌زیست باشد. Courtesy of espAr Studio

تقابل کوهی از بتن و فولاد با انسان و محیط در بستر پروژه، بسیار پیچیده به نظر می‌رسد. از طرفی، با حذف ساختمان قدیمی، دید وسیع‌تری به ناظر داده می‌شود و از طرف دیگر، با قرارگیری توده جدید، بخش بیشتری از دید انسان کور می‌شود. اولین نیاز در چنین جایگاهی متبلور می‌شود؛ ساختمان نمی‌بایست دید و منظر بیننده را مختل کند. به همین منظور، در نخستین گام به سویی حرکت کردیم که بخشی از ساختمان از زمین فاصله بگیرد تا صلبیت موزه و قطع ارتباط شهروند با دریا کاهش یابد. از سویی دیگر، با کم‌کردن ارتفاع ساختمان، امتداد دید از روی پارک حفظ می‌شود. این امتداد، خود گویای ایجاد ارتباط سبز بین پارک و بام موزه است و مسیر پیاده‌ای می‌تواند دو سمت خیابان را در سطح بالای عبور خودروها شکل دهد و سبزی پارک را به کنار دریا برساند. این دیاگرام حرکتی، منجر به ایجاد سطوحی می‌شود که بام را به زمین متصل می‌کنند تا در نهایت، یک چرخش کامل پیاده از کف سایت پروژه تا پارک شکل بگیرد. Courtesy of espAr Studio

اتصال بام موزه به زمین، بام را از حالت کلیشه‌ای و بی‌مصرف خارج و به فضایی پویا تبدیل می‌کند. از آنجایی که دید بام بسیار مناسب است، تمام سطوحی که می‌توانست منظرگاه خوبی تلقی شود، مورد استفاده قرار گرفت. این استفاده تا جایی است که شاید بهترین و مهم‌ترین نقطه مجموعه که رستورانی لوکس است، خود را به فضای خارجی کشانده و به تراسی وسیع، با دید رو به دریا ختم می‌شود. مسلما این تراس در فصول سرد بسته می‌شود یا با ایجاد تمهیداتی قابل استفاده است. Courtesy of espAr Studio

به علت وجود منظرگاه بسیار مناسب، فضاهای داخلی نیز تا حد امکان به سمت شفافیت حرکت کرده‌اند. به خصوص، فضاهای جمعی و عمومی در شفاف‌ترین حالت ممکن طراحی شده‌اند تا ارتباط بین درون و بیرون قطع نشود. این شفافیت درون و بیرون، زاییده دنیای شفاف امروزی در زمینه تبادل اطلاعات است. از سویی دیگر، قرارگیری سایت بین دو فضای زیبای طبیعی، یعنی پارک و دریا، نیازمند این شفافیت است تا دل مراجعه‌کنندگان باز شود که این خود باعث ارتقاء بازدیدکنندگان می‌شود. Courtesy of espAr Studio

شفافیت فضای داخل همراه با سیالیت سطوح عملکردی، یادآور سیالیت رمپ‌های موزه گوگنهایم نیویورک و پل‌های مابین ووید و شیشه موزه گوگنهایم بیلبائوست. این سطوح شیب‌دار ملایم که آتریوم مرکزی را در برگرفته‌اند، مانند شاهکار فرانک لویدرایت، خود بخشی از موزه هستند، با این تفاوت که این موزه واقع در رمپ، دیجیتالی و تعاملی شده و دنیای جدیدی از اطلاعات را در اختیار بیننده قرار می‌دهد. Courtesy of espAr Studio

این ساختمان، خود به عنوان موزه‌ای برای فعالیت‌های انسانی است. در تمام نقاط ارتباطی پروژه، سعی بر این بوده تا حداکثر دید به طبیعت اطراف باشد و علاوه بر آن، در تمام سطوح حرکتی، انسان‌ها به یکدیگر دید داشته باشند. افزایش تقاطع دید در مسیرهای حرکتی، انسان‌ها را به حرکت بیشتر در فضای موزه ترغیب می‌کند که این خود باعث افزایش کارآیی مجموعه می‌شود. همچنین سعی شده است در تمام قسمت‌های ارتباطی که امکان ایجاد فضاهای دیجیتالی را داشتند، موزه‌های مجازی قرار بگیرند: در رمپ آتریوم و در شکاف مابین گالری‌ها. در حیاط ایجادشده در ضلع جنوبی نیز، فضایی برای نشستن در درون ساختمان و فضایی در خارج ساختمان تعبیه شده است که در فصول مختلف سال، می‌تواند پذیرای مراسم یا نمایشگاه‌های موقت باشد. Courtesy of espAr Studio

با وجود این حجم از شیشه در ساختمان، می‌بایست تمهیداتی در خصوص هدر نرفتن انرژی انجام داد. به همین منظور، از چهار تکنیک و الگوی متفاوت برای تنظیم حرارت داخل در جداره‌های شیشه‌ای استفاده شده است:
ـ قراردادن پانل‌های عمودی از جنس پارچه، مابین دو جداره شیشه‌ای در وجه غربی نمای آتریوم که قابلیت چرخش جداگانه در بالا و پایین خود را دارند، علاوه بر پویایی نمای غربی در روز و شب، تنظیم‌کننده میزان نور وارد شده به داخل است. علاوه بر این، با قرارگیری دمپرهای هوشمند در بالای این دو جداره در تابستان، حرارت انباشته‌شده به کمک ساختمان می‌آید.
ـ وجود لوورهای چرخان یا حتی ثابت، با توجه به آنالیز زاویه تابش در زمستان و تابستان، در قسمت شیشه‌ای سقف، نقش کنترل‌کننده میزان نور و حرارت واردشده به آتریوم را داراست. حرارت انباشته‌شده در این قسمت نیز می‌تواند از طریق دمپرها خارج و یا نگهداری شود.
ـ تعبیه دیوار نسبتا ضخیم در پشت نمای شیشه‌ای جداره غربی موزه، با وجود دریچه‌های اتوماتیک، می‌تواند نقش دیوار ترومب را ایفا کند. از سوی دیگر، خلوص دیواره طولانی این جبهه، پتاسیل مدیا شدن خود را بالا می‌برد.
ـ سایر شیشه‌های مجموعه نیز بسته به جایگاه و زاویه قرارگیری، دارای ویژگی‌هایی از قبیل داشتن تیغه‌های عمودی عمیق برای ضلع شرقی و تیغه‌های نازک فلزی افقی در وجوه رو به نور هستند. Courtesy of espAr Studio

در کلام آخر، این ساختمان با توجه به درخشندگی و شفافیت زیاد خود در انعکاس دریا، مانند یک کوه یخ جداشده از زادگاه خویش است که سعی دارد دنیای پویا و کریستالی خود را به عنوان یک بنای آیکونیک، به رخ شهر بکشد.

\
 

Similar threads

بالا