منشأ نظریات مختلف

jamnaj

عضو
منشاء خیلی از نظریات متفکرین عالم مربوط به نوع نگاه وپنداشت (یا پندار) ونحوه خودشناسی آنان است وچه بسا ریشه اصلی چندین نظریه یا فرضیه یک موضوع روان_نگرانه یا خودپنداری ذهنی و واقع یابی یا پنداشت آنها از واقعیت وحقیقت باشد ،که در این میان نباید جولان دهی شبهات خود ساخته یا دیگر ساخته را در شکل گیری نظریات و جهانبینی های مختلف از نظر دور داشت >>
مقصود اینکه دربرخورد با نظریات راست و دروغ افراد صاحب نام تزلزل فکری به خود راه ندهیم
و گاه تفسیر شخصی افراد از نظریات افراد سابق بر خود؛ بیشتر اندیشه و تصورات خود آن شخص است که یا در اساس به همان منشاء واحد برمیگردد که میتواند حقیقتی و واقعیتی از حقایق باشد یا اینکه نظریه تئوری ساز وپنداشت یا برداشت شخص مفسر ناشی از سوال و شبهه ای باطل و همانند بوده باشد ؛ اگر چه در ظاهر متفاوت از همند!!!
این جدای از تفسیر غلط یک مطب است که سخنی راست را به سخنی نارست یا برعکس تأویل می کند؛
آنقدر روان_شناسی *به معنای راستین آن و نه روانشناسی مصطلح* در فلسفه مؤثر ومهم است که می توان گفت خود شناسی اساس فلسفه و واقعیت شناسی وحقیقت یابی است.
<<هر کس خود را شناخت جهان را نیز تواند شناخت وهرکس خودرا نشناخت هیچ چیز را نتواند بشناسد>>
اما هرکسی در اصل شناخت بنیادین از خود و واقعیات پیرامون خود وحقایق اساسی شناختی دارد حتی اگر به دلایل مختلف در تردید یا انکار و یا غفلت از آنها باشد
خود را بشناس تا >>پروردگارت را بشناسی > وبه شناخت راستین عالم نائل گردی
 
آخرین ویرایش:
بالا