ملاقات با امام زمان{عج}......

بهار00

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
ما از دیدار امام زمان محروم شده ایم اما;

هیچکس از این تحریم صدایش در نیامد،

نه مذاکره ای..

نه توافق نامه ای..

نه تلاشی برای اعتماد سازی..!
 

بهار00

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
ای یوسف فاطمه !
ای تنها ترین شمشاد شرافت !
در کدامین نخلستان هستی با دلدار خود به
راز و نیاز نشسته ای؟
در کدامین چاه سر فرو برده و راز دل می گشایی؟
کاش می دانستیم بیت الاحزانت را کجا برپا کرده ای؟
شاید برای از تـو گفتن باید سکوت کرد امّـا
روزگار ِ درازی ست که تـو در راهی
و ما همچنان در انتظار ِ خبر ِ عظیم ِ قاصـدک
[FONT=&quot][FONT=&quot]به پایِ آمدنت ایستاده ایم! [/FONT] [/FONT]
 

بهار00

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
[h=3]در گفتار:
[/h] [h=3]مشتاق دیدارت هستیم [/h] [h=3]ولی در اعمال:[/h] [h=3]سنگ اندازی در راه ظهورت[/h] [h=3]کار هر روزمان است![/h]
 

بهار00

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
هرجمعه را

خطی کشیدم روی دیوار!

زندانی غیبت منم

ای صاحب ما...!

غیبت تو یعنی سکوت خدا
 

بهار00

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
[FONT=tahoma,verdana,arial,helvetica,sans-serif]گفتیم "بی تو یک لحظه سر نشود"
و یک عمر سر کردیم بی تو
در کمال بی تفاوتی!
[/FONT]
[FONT=tahoma,verdana,arial,helvetica,sans-serif] [/FONT]
[FONT=tahoma,verdana,arial,helvetica,sans-serif]تو بارها
ظهور کردی و
ما قرن هاغیبت
[/FONT]!

 

ataata117

عضو جدید
۱- دیدار عام (ملاقات بدون شناخت)
امام زمان (علیه السلام) علاوه بر حضور روحانی در تمام عوالم، در سراسر عالم مادی نیز حضور جسمانی دارند؛ چنان‌چه امام علی (علیه السلام) در این‌باره می‌فرمایند:
« صاحبُ هذا الامرِ یتَرَدَّدُ بَینَهُم و یمشی فِی أَسواقِهِم وَ یطَأُ فَرشَهُم و لا یعرِفونَهُ حَتَّی یأذَنَ اللهُ لَهُ أن یعَرِّفَهُم نَفسَهُ …»؛ «صاحب این امر در میان آن‌ها راه می‌رود، در بازارهایشان رفت و آمد می‌کند، روی فرش‌هایشان گام برمی‌دارد، ولی او را نمی‌شناسند، مگر خداوند به او اجازه دهد تا خودش را به ایشان معرفی کند.»
بدین سان غیبت امام زمان (علیه السلام) به معنای نفی دیدار آن حضرت نیست، بلکه می‌تواند به معنای نفی شناخت آن حضرت باشد. چه بسیار افرادی که در دوران غیبت آن حضرت به شرف دیدارش نایل می‌شوند، ولی او را نمی‌شناسند. چه بسیار افرادی که سلام جان فزای آن حضرت را می‌شنوند و حتی به سلام حضرتش پاسخ می‌گویند، اما صاحب سلام را نمی‌شناسند.
چه بسیار مردمی که امام زمان (علیه السلام) را در طول مراسم حج دیده‌اند، ولی نشناخته‌اند. چه بسیار افرادی که آن حضرت را به هنگام ظهورش به یاد می‌آورند و می‌گویند به خدا سوگند او را بارها در مکان‌های متعدد دیده‌ایم، اما نشناخته‌ایم: « به خدا سوگند که صاحب این امر در مراسم حج هر سال حضور می‌یابدو یکایک مردمان را می‌بیند و می‌شناسد، مردم نیز آن حضرت را می‌بینند، ولی نمی‌شناسند.»

wall-109.jpg
 

ataata117

عضو جدید
۲- دیدار خاص (ملاقات همراه شناخت)
دانستیم که آن‌چه که عموم مردم در دوران غیبت امام عصر (علیه السلام)، از آن محروم می‌مانند، شناخت آن حضرت است و نه دیدار او.
« إعلَم یا أخِی، إنَّ کُلَّ مُؤمِنٍ مُخلِصٍ یمکِنُ أن یرَی الإمامَ وَ لایعرِفُهُ»؛ «بدان ای برادرم، همانا برای هر مؤمن مخلصی این امکان وجود دارد که امام را ببیند و او را نشناسد.»
در این میان، مهم آن است که انسان به چنان لیاقتی دست یابد که به هنگام دیدار، امام خویش را بشناسد و از روی شناخت و معرفت عرض ارادت نماید.
بزرگ‌مردانی چون سید بن طاووس و حاج شیخ محمد علی فشندی به چنان درجه‌ای از صفا و صمیمیت دست یافته‌اند که حتی به نحوه‌ی راه رفتن امام و صدای پای آن حضرت آشنایند و می‌گویند: با امام زمان آن قدر آشنایم که حضرت را حتی از صدای کفش مبارکش می‌شناسم.
دل‌باختگانی چون سید عبدالکریم کفاش، چنان غرق عشق روی یار می‌گردند که امام عصر (علیه السلام) هر هفته به دیدارشان می‌آیند و ایشان را می‌نوازند، چرا که به اعتراف خودشان: اگر هفته‌ای بر من بگذرد و روی مولایم را نبینم، به خدا سوگند که جان می‌دهم.
عارفانی چون آیت حق سید علی آقای قاضی، چنان مست شهود و معرفت می‌گردند که هر روز به دیدار آن طلعت رشید بار می‌یابند و ناباوران را با این گفتار تأدیب می‌کنند: کور است چشمی که صبح از خواب بیدار شود و در نظر نگاهش به امام زمان نیفتد.
با نگاهی گذرا به شرح حال کسانی که در طی دوران غیبت کبرای مولا امام زمان (علیه السلام) سعادت شرفیابی به محضرش را یافته و یا از کرامات و عنایات حضرتش بهره‌مند گشته‌اند، می‌توان دریافت که دیدار امام زمان (علیه السلام) بیش از آن که به شخص، زمان یا مکانی خاص بستگی داشته باشد، به عوامل روحی و معنوی ویژه‌ای وابسته است که مهم‌ترین آن‌ها در حصول این توفیق الهی، توجه قلبی، مواظبت عملی، رعایت تقوا و استمرار بر گونه‌ای خاص از عبادت خداوند و اطاعت اولیائش بوده است. با این همه، نقش زمان‌های خاص چون شب‌های جمعه، نیمه‌ی شعبان، نیمه‌ی رجب، و مکان‌هایی خاص چون مکه‌ی مکرمه، مدینه‌ی منوره، مسجد سهله، مسجد کوفه، و مسجد جمکران را برای حصول دیدار خاص و ملاقات همراه با شناخت حضرت و بهره‌مندی از عنایات و الطاف ویژه‌ی آن حضرت، نباید نادیده گرفت.
 

بهار00

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
همین گناهان سنگریزه هایی هستند که انشا ا... روزی لبخندتان را نثارشان خواهی کرد....
قدم بسیار عالی و موثر....موفق باشی.;)

ممنون
امیدوارم هممون یه جورایی خودمونو آماده کنیم برا همچین وقتی
فکر نکنم زیاد دور باشه
 

بهار00

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
[FONT=&quot]جهت تعجــــیل در فــرج امــــام زمان[/FONT]
[FONT=&quot]صــــلوات هم نه[/FONT]..
[FONT=&quot]باید [/FONT][FONT=&quot]ڪ[/FONT][FONT=&quot]می تعجـــیل کنیم در آدم شــــــــــدنمان[/FONT]
 

بهار00

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
یــا صاحب الزمان ،آقای مـن مــولای مـن
از قـدیــم گفته انـد

" خلایـــق هــرچه لایــق " بی راه نگـفـته انــد
اقرار می کنیم هنوز لیاقت حضور در محضر شما را پیدا نکرده ایماگرغیر از این بودهم اینک در زمان ظهـور و در حضور شما به سرمی بردیم" از ماست که برماست "آری،ما مستحق بلای غیبتیـم ؛

سزاوار چنیـن سرنوشتی هستیم ؛

تــو را نخواســته ایم ؛ به بی امامی " عــادت " کـرده ایم ؛
هنــوز باورمان نــشــده[FONT=verdana,tahoma,arial,helvetica,sans-serif]تا نیایی گره از کـار بشر وا نــشــود[/FONT]
 

ataata117

عضو جدید
این معجزه ی حضرت ولی عصر (ارواحنا فداه) چیزی است که در بین سنی های سامرا، با وجود تعصبی که بر مذهب خود دارند، معروف است و مورد تأیید تمام آنهاست و حتی از بس زیاد اتفاق افتاده آن را می شناسند؛ یعنی به مجرد دیدن آثار این معجزه شروع به هلهله و کارهای دیگری از این قبیل می کنند. در این باره یکی از علماء مورد وثوق و بلکه چند نفر دیگر نقل کرده اند:
شبی در سامرا بودیم. شب از نیمه گذشته بود. ما همگی که شش هفت نفر می شدیم، به حرم عسکریین علیهماالسلام مشرف شدیم و هر یک شمعی در دست داشتیم اضافه بر این که شمع های حرم و ضریح نیز روشن بودند. در مقابل ضریح مقدس، مشغول زیارت بودیم که ناگاه لرزه و ترسی در دلمان افتاد طوری که صدای دندان های یکدیگر را که به هم می خورد، می شنیدیم. شمع ها یک باره و بدون دلیل خاموش شد؛ اما فضای حرم مطهر مثل روز روشن بود و صدای زن ها را که در خانه هایشان هلهله می زدند، شنیدیم. از طرفی فهمیده بودیم وقتی حضرت ولی عصر (ارواحنا فداه) تشریف می آورند، این علامات ظاهر می شود لذا یقین کردیم که آن حضرت به زیارت پدران بزرگوار خود آمده اند. خواستیم خود را به گوشه ای بکشیم و بایستیم؛ ولی حتی زبانمان بند آمده بود و قادر بر تکلم نبودیم و بهت و حیرت و وحشتی عظیم سراسر وجود ما را فراگرفته بود و از شدت لرزیدن و ارتعاش و هول، نزدیک بود هلاک شویم.
بالأخره تاب نیاوردیم و از حرم خارج شدیم.
ناقل جریان، قسم خورد که کلیدی از آهن در جیب من بود آن را درآوردم و به جای شمع در دست گرفتم دیدم سر آن کلید، مثل چراغ مشتعل است. باز انگشت خود را به همین شکل گرفتم، دیدم همان اتفاق افتاد.
خلاصه این که معجزاتی که در این زمان ظاهر شده زیاد است و بیان آنها ممکن نیست. آنچه برای مؤلف اتفاق افتاده، این است که حاجتی داشتم. در آن مکان مقدس مشغول دعا و تضرع شدم. شب آن حضرت را در خواب دیدم که مرا نوازش فرمودند و وعده ی استجابت دادند. بعد هم به زودی آنچه را خواسته بودم و در خواب وعده داده بودند به من مرحمت فرمودند.
منبع مقاله :
یوسفی، محمد، (۱۳۹۰)، ملاقات با امام زمان علیه السلام در کربلا، قم، خورشید هدایت، چاپ دوم

38.jpg
 

بهار00

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
[FONT=arial,helvetica,sans-serif]میخواهم امام زمان را ببینم!؟[/FONT]

[FONT=arial,helvetica,sans-serif]حرام را نبین![/FONT]

[FONT=arial,helvetica,sans-serif]میخواهم صدای امام را بشنوم؟[/FONT]

[FONT=arial,helvetica,sans-serif]حرام گوش نکن![/FONT]

[FONT=arial,helvetica,sans-serif]میخواهم امام در دلم جای گیرد؟[/FONT]

[FONT=arial,helvetica,sans-serif]دلت را از حرام خالی کن![/FONT]
[FONT=arial,helvetica,sans-serif]به همین راحتی!!![/FONT]
 

بهار00

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
[FONT=arial,helvetica,sans-serif]چاه مسجد جمکران پر شده است از نامه هایی که نوشتند:
یا امام زمان...
فلانیو میخوام تورو خدا
خونه میخوام
کار میخوام
قبولی کنکور
بچه دار نمیشم
مشکل دارم
و...
تازه میفهمم چرا آمدنت دیر شده است
[/FONT]...
 

ataata117

عضو جدید
ممنون
امیدوارم هممون یه جورایی خودمونو آماده کنیم برا همچین وقتی
فکر نکنم زیاد دور باشه
انشالا که دور نیست و خیلی هم نزدیک است....
به آمادگی ما ها بستگی داره....
هرچه ما آماده تر....ظهور نزدیکتر....
 

بهار00

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
[FONT=arial,helvetica,sans-serif]تنها دعا نمی کنم که بیایی چون [/FONT]
[FONT=arial,helvetica,sans-serif]همه می دانند که می آیی[/FONT]
[FONT=arial,helvetica,sans-serif] [/FONT]
[FONT=arial,helvetica,sans-serif] دعا می کنم که وقتی آمدی
[/FONT]
[FONT=arial,helvetica,sans-serif] [/FONT]
[FONT=arial,helvetica,sans-serif]چشمانم شرمسار نگاه مهربانت نشود:cry:[/FONT]
 

ataata117

عضو جدید
جود مبارک حجة بن الحسن(عج) دارای القاب و اسامی متعددی است که هریک وجه خاصی از آن ذات کریم را بیان می‏دارد. از القاب مشهور حضرتش می‏توان به “قائم” اشاره‏ای ویژه داشت، زیرا این نام مبارک در روایاتی آمده است که گویای سرّ لطیفی است.

۱- از حضرت باقر(ع) پرسیدند: مگر همه شما قائم به حق نیستید؟ فرمود: آری. گفتند: پس چرا تنها دوازدهمین شما به این نام، نامیده شد؟ فرمود: آن هنگام که جدّمان حسین(ع) به شهادت رسید، فرشتگان با اشک و آه، ضجه‏زنان گفتند: ای اله و ای سید ما! آیا نمی‏نگری که با بنده برگزیده و فرزند برگزیده تو چه می‏کنند؟ خداوند به آنان چنین وحی کرد: ای فرشتگان من آرام باشید! به عزّت و جلالم سوگند! حتماً از آن‏ها انتقام خواهم گرفت، هرچند مدت‏ها بگذرد؛ آن‏گاه پرده را کنار زد و امامان پس از حسین(ع) را به فرشتگان نمایاند؛ در میان آنان یکی ایستاده بود و نماز می‏خواند، پس خداوند به فرشتگان فرمود: با این شخص ایستاده (قائم) از آن‏ها انتقام می‏گیرم: عن أبی حمزة ثابت بن دینار الثمالی قال: سألت أباجعفر محمد بن علی الباقر(ع) یا ابن رسول الله… فلستم کلّکم قائمین بالحق؟ قال: بلی، قلت: فلِمَ سمّی القائم قائماً؟ قال: لمّا قُتل جدّی الحسین(ع) ضجت علیه الملائکة إلی الله تعالی بالبکاء و النحیب و قالوا: إلهنا و سیّدنا! أتغفل عمّن قتل صفوتک و ابن صفوتک و خیرتک من خلقک؟ فأوحی الله (عزّوجل) إلیهم: قروا ملائکتی. فوعزتی و جلالی! لأنتقمنَّ منهم ولو بعد حین؛ ثم کشف الله (عزّوجلّ) عن الأئمّة من ولد الحسین(ع) للملائکة، فسرّت الملائکة بذلک؛ فإذا أحدهم قائم یصلّی فقال الله (عزّوجلّ): بذلک القائم انتقم منهم.
۱- علل الشرایع، ج ۱، ص ۱۹۲ ـ ۱۹۱؛ بحار الانوار، ج۴۵، ص۲۲۱ و ج۵۱، ص۲۹ ـ ۲۸٫
 

ataata117

عضو جدید
۲- بر اثر غیبت طولانی، یاد آن وجود مبارک از خاطره بسیاری از افراد محو و فراموش می‏شود و آن‏گاه حضرتش پس از این فراموشی ناگوار قیام می‏کند: عن الصقر بن دلف قال سمعت أباجعفر محمد بن علی الرضا(ع) قلت له یابن رسول الله ولِمَ سُمّی القائم؟ قال(ع): لأنّه یقوم بعد موت ذکره و ارتداد أکثر القائلین بإمامته.۲
۳- او را از آن جهت قائم نامیدند که قیام به حق او در میان قیام ائمه دیگر که همگی قائم به حق بودند از ویژگی خاصی برخوردار است: سُمّی بالقائم لقیامه بالحق.۳
در ویژگی قیام آن حضرت روایاتی هست ازجمله حضرت عبدالعظیم حسنی(ع) می‏گوید که به امام جواد(ع) عرض کردم که آرزو می‏کنم قائم آل محمد شما باشید و عدل و داد را در زمین بگسترانید. امام جواد(ع) فرمود که همه ما قائم به امر خدا و هدایت کننده به دین او هستیم؛ امّا آن قائم که خداوند با او زمین را از اهل کفر و عناد در برابر حق پاک می‏کند و از عدل و داد پر می‏سازد، من نیستم؛ او همان است که ولادتش از مردم مخفی و شخصش غائب می‏گردد… هم نام و هم کنیه رسول خداست…: إنی لأرجو أن تکون القائم من أهل بیت محمد الذی یملأ الارض قسطاً و عدلاً کما مُلئت جوراً و ظلماً. فقال(ع): یا أبا القاسم! ما منّا إلاّ و هو قائم بأمر الله (عزّوجل) و هاد إلی دین الله؛ و لکن القائم الذی یطهّر الله(عزّوجلّ) به الأرض من أهل الکفر و الجحود و یملأها عدلاً و قسطاً هو الذی تخفی علی الناس ولادته و یغیب عنهم شخصه و یحرم علیهم تسمیته و هو سَمِیّ رسول الله(‏ص) و کنیّه و هو الذی تطوی له الأرض و یذلّ له کل صعب یجتمع إلیه من أصحابه عدة أهل بدر ثلاثمائة و ثلاثة عشر رجلاً من أقاصی الأرض و ذلک قول الله (عزّوجلّ):﴿اَینَ ما تَکُونُوا یَأت بکُمُ اللهُ جَمیعًا إنَّ اللهَ عَلی کُلِّ شی‏ءٍ قَدیر﴾.[۴] فإذا اجتمعت له هذه العدة من أهل الإخلاص، أظهر الله أمره فإذا کمل له العقد و هو عشرة آلاف رجل خرج بإذن الله (عزّوجلّ) فلایزال یقتل أعداء الله حتی یرضی الله (عزّوجلّ). قال عبدالعظیم: قلت له: یا سیدی! و کیف یعلم أن الله(عزّوجلّ) قد رضی؟ قال: یلقی فی قلبه الرحمة.[۵]
نیز حضرت عبدالعظیم می‏گوید: تصمیم داشتم این مطلب را از حضرت جواد الائمه بپرسم که ایشان فرمود: قائم ما مهدی است که حتماً در غیبت به سر خواهد برد و باید منتظر ظهور آن حضرت بود و پس از ظهور باید از وی اطاعت کرد: … فابتدأنی فقال لی: یا أبا القاسم! إنّ القائم منا هو المهدی الذی یجب أن ینتظر فی غیبته و یطاع فی ظهوره و هو الثالث من ولدی.۶
این لقب، تنها به امام عصر(عج) تعلق دارد، گرچه قبلاً گفته شد که قیام به قسط از شرایط عمومی امامت معصومان است: فلعمری ما الإمام إلاّ الحاکم بالکتاب؛ القائم بالقسط[۷]؛ انّما هم الأئمّة(ع) القوامون بدین الله[۸]؛ امّا لقب پرافتخار «قائم» از القاب اختصاصی حضرت بقیة الله است: لیعدن أحدکم لخروج القائم[۹]؛ ینادی مناد من السماء باسم القائم(عج) فیسمع ما بین المشرق و المغرب… و هو صوت جبرئیل الروح الأمین[۱۰] و تنها آن حضرت به عنوان «قائم آل‏محمد» شناخته می‏شود: ان أدرکت القائم من آل محمد نصرته[۱۱]؛ و منّا المصطفی و المرتضی و منّا یکون المهدی قائم هذه الاُمة[۱۲]، به گونه‏ای که به شیوه‏ای پسندیده مرسوم گردیده است که هنگام ذکر این نام شریف شنوندگان به احترام آن حضرت و به یاد او قیام می‏کنند
۲- کمال الدین، ج ۲، ص ۵۰؛ بحار الانوار، ج۵۱، ص۳۰٫
۳- الارشاد، ج ۲، ص ۵۰ ـ ۴۹؛ بحار الانوار، ج۵۱، ص ۲۸۳٫
۴ـ سوره بقره، آیه ۱۴۸٫
۵ـ کمال الدین، ج ۲، ص ۵۰ ـ ۴۹؛ بحار الانوار، ج۵۲، ص۲۸۳٫
۶ ـ کمال الدین، ج ۲، ص ۴۹٫
۷- الارشاد ، ج ۲، ص ۳۹٫
 

ataata117

عضو جدید
زمان ظهور و حکومت حضرت حجت(عج) بانوان مختلفی به کمک و یاری امام زمان می‌پردازند، البته روایات در چهار محور از حضور و نقش زنان در آن زمان سخن به میان آورده‌اند.
حضور ۵۰ زن در بین یاران امام که امام باقر(ع) می‌فرماید: به ‏خدا سوگند، ۳۱۳ نفر می‏آیند که ۵۰ نفر از این عده زن هستند که بدون هیچ قرار قبلی در مکه کنار یکدیگر جمع خواهند شد یا حضور زنان آسمانی که پیامبر اکرم(ص) می‌فرماید: عیسی‏ بن مریم به همراه ۸۰۰ مرد و ۴۰۰ زن از بهترین و شایسته‏ترین افراد روی زمین فرود خواهد آمد.
همچنین رجعت زنان که سومین گروه از یاوران اباصالح المهدی(عج)، زنانی هستند که خداوند به برکت ظهور امام زمان آن‌ها را زنده خواهد کرد و بار دیگر به دنیا رجعت خواهند کرد که در منابع معتبر اسلامی نام ۱۳ زن یاد می‏شود که به هنگام ظهور قائم آل محمد(ص) زنده خواهند شد و در لشکر امام زمان(عج) به مداوای مجروحان جنگی و سرپرستی بیماران خواهند پرداخت.
امام صادق(ع) اسامی این زنان را این چنین بیان می کنند: همراه قائم(عج) ۱۳ زن خواهند بود که به مداوای مجروحان پرداخته، سرپرستی بیماران را به ‏عهده خواهند گرفت، فرمود: قنواء دختر رشید هجری، ام ایمن، حبابه والبیه، سمیه(مادر عمار یاسر)، زبیده ‏ام خالد احمسیه، ام سعید حنفیه، صیانه ماشطه، ام خالد جهنّیه
در نهایت بانوان منتظر چهارمین گروه یاوران امام زمان(عج) هستند که پیش از ظهور حضرت بقیة‏ اللّه رحلت کرده‏اند، به آنان گفته می‏شود: امام تو ظاهر گشته است، اگر مایلی می‏توانی حضور داشته باشی، آنان نیز به اراده پروردگار زنده خواهند شد.
 

ataata117

عضو جدید
*آشنایی با ۸ بانوی پرستار امام زمان(عج)
اینک در ادامه به شرح حال برخی از زنان نامبرده از کتاب «زنان در حکومت امام زمان(عج)» تألیف حجت‌الاسلام محمدجواد مروجی طبسی اشاره می‏کنیم:
۱- صیانه ماشطه
او یکی از همان ۱۳ بانویی است که در دولت حضرت مهدی(عج) زنده شده، به دنیا باز می‏گردد. وی همسر «حزقیل»، پسر عموی فرعون و شغلش آرایشگری دختر فرعون بود، او همانند شوهرش به پیامبر زمان خود، حضرت موسی، ایمان آورده بود امّا همچنان ایمان خود را پنهان می‏کرد.
نوشته‏اند: روزی وی مشغول آرایش دختر فرعون بود که شانه از دستش افتاد و بی‏اختیار نام خدا را بر زبان جاری ساخت، دختر فرعون گفت: آیا نام پدر مرا بر زبان آوردی؟ گفت: نه، بلکه نام کسی را بر زبان آوردم که پدر تو را آفریده است، دختر فرعون ماجرا را نزد پدر بازگو کرد و فرعون صیانه را احضار کرد و گفت: مگر به خدایی من اعتراف نداری؟
گفت: هرگز! من از خدای حقیقی دست نمی‏کشم و تو را پرستش نمی‏کنم. فرعون دستور داد تا تنور مسی برافروزند و همه بچه‏های آن زن را در حضورش در آتش افکنند، چون نوبت به طفل شیرخوارش رسید، صیانه می‏خواست به ظاهر از دین برائت جوید که کودک شیرخوارش به زبان آمد و گفت: مادر صبر کن که تو بر حق هستی! فرعونیان آن زن و بچه شیرخوارش را در آتش افکنده، سوزاندند و خداوند دراثر صبر و تحمل آن زن در راه دین، او را در دولت امام مهدی زنده می‏گرداند تا هم به آن حضرت خدمت کند و هم انتقام خود را از فرعونیان بگیرد.
۲- سمیه، مادر عمار یاسر
وی هفتمین نفری بود که به اسلام گروید و بدین ‏سبب دشمن سخت به خشم آمد و بدترین شکنجه‏ها را بر او روا داشت، او و شوهرش یاسر در دام ابوجهل گرفتار آمدند و او نخست آن‌ها را اجبار کرد که پیامبر خدا را دشنام دهند، اما آن ها حاضر به چنین‏ کاری نشدند، او نیز زره آهنی به سمیه و یاسر پوشانید و آن ها را در آفتاب سوزان نگه ‏داشت. پیامبر که گاه از کنارشان عبور می‏کرد، آن‌ها را به صبر و مقاومت سفارش می‏کرد و می‏فرمود: ای خاندان یاسر، صبر پیشه سازید که وعده گاه شما بهشت است، سرانجام ابوجهل بر هر یک ضربتی وارد ساخت و ایشان را به ‏شهادت رساند.
خداوند این زن را به پاداش صبر و مجاهدتی که در راه اعتلای اسلام نشان داد و بدترین شکنجه را از دشمن خدا تحمل کرد، در ایام ظهور مهدی آل محمد(ص) زنده خواهد کرد تا تحقق وعده الهی را ببیند و در لشکر ولی خدا به یاوران آن حضرت خدمت کند.
۳- نسیبه، دختر کعب مازنیه
او معروف به «ام ‏عماره» و از زنان فداکار صدر اسلام است که در برخی از جنگ های پیامبر اسلام(ص) شرکت جسته و مجروحان جنگی را مداوا کرده است، او در جنگ احد بهترین نقش را ایفا کرد، با دیدن صحنه فرار مسلمانان و تنها گذاشتن پیامبر به دفاع از جان شریف پیامبر پرداخت و در این راه بدنش زخم های فراوان برداشت.
پیامبر عزیز این فداکاری را ستود و به فرزندش عماره چنین فرمود: امروز مقام مادر تو از مردان جنگی والاتر است، پس از فروکش کردن جنگ، نسیبه با ۱۳ زخم سنگین به همراه دیگر مسلمانان به خانه برگشت و به استراحت پرداخت، با شنیدن فرمان پیامبر خدا(ص) که فقط مجروحان جنگ باید به تعقیب دشمن بشتابند، نسیبه از جای برخاست و آماده رفتن شد، اما به‏ علت شدت خونریزی نتوانست شرکت کند، همین که پیامبر از تعقیب دشمن برگشت، پیش از آنکه به خانه برود، عبداللّه‏ بن کعب مازنی را برای احوالپرسی نسیبه و سلامتی وی به نزد او فرستاد و چون از سلامتی وی آگاه گشت شادمان موضوع را به پیامبر خبر داد.
۴-امّ ایمن
از زنان پرهیزکار و خدمتکار حضرت رسول(ص) است. پیامبر به ‏او مادر خطاب می‏کرد و می‏فرمود: این زن، باقی‏مانده‏ای از خاندان من است، وی همواره در کنار زنان مجاهد، در جبهه جنگ به مداوای مجروحان می‏پرداخت.
ام ایمن از شیفتگان خاندان امامت بود که در ماجرای فدک، حضرت زهرا(س) او را به ‏عنوان شاهد معرفی کرد، وی پنج یا شش ماه پس از پیامبر از دنیا رفت.
۵-امّ خالد
در روایت دو بانو به این نام مشهور شده‏اند: ام خالد احمسیه و ام خالد جهنّیه، شاید مقصود ام خالد مقطوعة الید (دست بریده) باشد که یوسف‏ بن عمر، پس از به ‏شهادت رساندن زید بن علی بن الحسین در کوفه، دست او را به جرم شیعه بودن قطع کرد، در کتاب رجال کشی درباره شخصیت و مقام این زن فداکار از امام صادق(ع)، مطلبی ذکر شده که حایز اهمیت است، ابوبصیر گوید: در خدمت امام صادق نشسته بودیم که ام خالد مقطوعة‏ الید از راه رسید، حضرت فرمود: ای ابابصیر، آیا میل داری که کلام امّ خالد را بشنوی؟
من عرض کردم: آری ای فرزند رسول خدا! با شنیدن آن شادمان می‏گردم… در همان موقع ام خالد به خدمت امام آمد و سخن گفت، دیدم وی در کمال فصاحت و بلاغت صحبت می‏کند. سپس حضرت پیرامون موضوع ولایت و برائت از دشمنان با او سخن گفت.
۶-زبیده
مشخصات کاملی از او نقل نشده است، احتمال دارد زبیده زن هارون‏ الرشید باشد که شیخ صدوق، درباره‏اش گفته است: وی یکی از هواداران و پیروان اهل بیت است، هنگامی که هارون دانست از شیعیان است قسم خورد که طلاقش دهد، زبیده کارهای خدماتی بسیاری داشت که یکی آبرسانی به عرفات است، همچنین نوشته‏اند وی ۱۰۰ کنیز داشت که پیوسته مشغول حفظ قرآن بودند و همیشه از محل سکونت او صدای تلاوت قرآن شنیده شد. زبیده در سال ۲۱۶ قمری رحلت کرد.
۷-حبّابه والبیه
از زنان والامقامی است که دوره زندگی هشت امام معصوم را درک کرد و پیوسته مورد لطف و عنایت ایشان قرار داشت، در یک یا دو نوبت به‏وسیله امام زین‏العابدین و امام رضا(ع) جوانی‏اش به‏ او بازگردانده شد، اولین ملاقات وی با امیرمؤمنان(ع) بود که از آن حضرت دلیلی بر امامت درخواست کرد، حضرت در حضور وی سنگی را برداشت و بر آن مهر خود را نقش کرد و اثر آن مهر در سنگ جای گرفت و به او فرمود: پس از من هر که توانست در این سنگ چنین اثری بر جای بگذارد او امام است، از این رو حبابه پس از شهادت هر امامی نزد امام بعدی می‏رفت و آنان مهر خود را بر همان سنگ می‏زدند و اثر آن نقش می‏بست، نوبت که به امام رضا(ع) رسید، حضرت نیز چنین کرد، حبابه نه ماه پس از رحلت امام رضا(ع) زنده بود و پس از آن بدرود حیات گفت.
روایت شده است که وقتی حبابه به خدمت امام زین‏العابدین رسید، ۱۱۳ سال از عمرش سپری شده بود، حضرت با انگشت سبابه خود اشاره‏ای کرد و جوانی‏اش بازگشت.
۸-قنواء
دختر رشید هجری، یکی از شیعیان و پیروان علی(ع) و خود از یاران با وفای حضرت امام جعفر صادق(ع) است، وی دختر بزرگمردی است که در راه محبت و دوستی امیرمؤمنان به‏ طرز دلخراشی به‏ شهادت رسید، از گفتار شیخ مفید بر می‏آید که قنواء به هنگام ورود پدرش نزد عبیداللّه‏ بن زیاد شاهد قطع دو دست و دو پای پدر خود بوده و به ‏کمک دیگران بدن نیمه‏ جان پدر را از دارالاماره بیرون آورده و به ‏خانه منتقل کرده است.
 

ataata117

عضو جدید
انقلاب ها، هر چه با عظمت تر باشند، دوستان و دشمنان بیشتری دارند. نهضت های توحیدی، شکوهمندترین حرکت تاریخ بوده و جریان های موافق و مخالف نیرومندی داشته اند. بازتاب نهضت امام مهدی
(علیه السلام) بیش از نهضت های رهایی بخش پیشین خواهد بود. آرمان های بلند، مشرک ستیزی و عدالت گستریِ بی مرز و جهان شمولِ آن، هم شور در دل مردمان محروم خواهد آفرید و هم دشمنان توحید و عدل را برخواهد آشفت. باید دید همراهان آن حضرت کیانند؟ شناخت معیارها و موازین یاران، ما را کمک خواهد کرد تا راه را بهتر شناخته و در صف منتظران با بصیرت قرار گیریم.
شهید مطهری (رحمه الله) درباره ی ویژگی یاران حضرت حجّت (عج) می فرماید: «در اوصاف اصحاب حضرت حجت (عج) تعبیری است که من نه فقط در یک حدیث بلکه در احادیث متعدد، آن را دیده ام «رُهْبانٌ بِالَّیْلِ، لُیُوث بِالنَّهارِ» راهبان شب اند، شب که سراغ آن ها می روی گویی سراغ یک عده راهب رفته ای ولی روز که سراغشان می روی [گویی] سراغ یک عده شیر رفته ای».
یاران امام، سنگ های زیرین انقلاب جهانی اند. منابع دینی ما، بر جایگاه والای آن جوان مردان اشاره دارد.
دو ویژگی که استاد مطهری (رحمه الله) در کلام خویش برای یاران امام بر شمرده است، عبادت شبانه و تلاش روزانه ی آن هاست. به گفته ی فضیل بن یسار: «رجالٌ لا یَنامُونَ اللیل لهم دوی فی صَلاتِهِمْ کدوی النحل یبیتون قیاماً عَلی اَطْرافِهِمْ رُهبانٌ بِالَّیْلِ اُسُدٌ بِالنَّهارِ ، مردانی که سبک خوابند و در نماز بسان زنبور عسل، زمزمه کنان».
امام در سفر و حضر، جنگ و صلح یاران را به تعبّد و تضرّع سفارش می کند تا مقصد فراموش نگردد و پیروزی های پیاپی، آنان را به غفلت و غرور دچار نسازد. همواره پیروزی را از جانب خدا ببینند و مناجات و نماز را کلید نصرت او.
امام باقر (علیه السلام) می فرماید: «حَتّی اذا صَعِدَ النجف قال لاصحابِهِ، تعبدوا لیلکم فیبتیون بین راکع و ساجد یتضرعون الی الله ; چون برفراز نجف برآید، به یاران خطاب کند: امشب را به عبادت به روز آورید. آنان برخی در رکوع و برخی در سجده شب را به سحر می رسانند و به درگاه خدا تضرّع می کنند».
نیز امام محمدباقر (علیه السلام) می فرماید: «گویا، قائم و یارانش را در نجف اشرف می نگرم، و توشه هایشان به پایان رسیده و لباس هایشان مندرس گشته است. جای سجده بر پیشانیشان نمایان است. شیران روزند و راهبان شب».
یاران مهدی (عج) مردان عبادتند و نیایش، شیران روز و نیایش گران شب. آن هم نه عبادتی عادت گونه و یا چون پرستش مزدوران و تاجران، بلکه نیایش عارفانه و پاکبازانه. روح بندگی و راز و نیاز با جانشان در هم آمیخته است. همواره خود را در محضر خدا می بینند و از یاد او لحظه ای غفلت نمیورزند. از ترس خدا، نیمه شب چونان مادران فرزند مرده می گریند و شب زنده داران و روزه دارانند.
ویژگی دیگری که استاد برای اصحاب حضرت حجت (عج) می شمرد این است که «آنان هم چون شیرند».
یاران امام مهدی (عج)، دلیر مرد و جنگاوران میدان نبرد هستند. دل هایی چون پولاد دارند و از انبوه دشمن، هراسی به دل راه نمی دهند. ایمان به هدف، همه ی وجودشان را تسخیر کرده و عشق به خاندان پیامبر اسلام (صلی الله علیه وآله)، به بازوانشان قوت بخشیده است. شجاعت بی مانندشان، ترسی را بر دل های مستکبران چیره ساخته که پیشاپیش، راه گریز پیش می گیرند.
امام باقر (علیه السلام) می فرماید: «گویا آنان را می نگرم، سیصد و اندی مرد، بر بلندای نجف ایستاده اند، دل هایی چون پولاد دارند. در هر سو، تا مسافت یک ماه راه، ترس بر دل های دشمنان سایه می افکند».

kart-postal-24.jpg
 
بالا