مقایسه دید انسان با چند جانور

hajibehzad

کاربر برگزیده علوم گیاهی
بیایید چند جانور مختلف را در نظر بگیریم و یک منظره واحد و یکسان را در برابر چشمانشان بگذاریم و آنگاه ببینیم آنها چه می بینند و چه درکی از آن منظره دارند. حاضرید؟ آغاز کنیم...
انسان : 120 درجه
مهره دار
طبیعی و انسانی


منظره زیبایی است. یک شکارچی پیر با لباس قرمز چهار خانه و کلاه در حال قایقرانی در یک رودخانه آرام است. پشت سر او یک نیزار و جنگل دیده می شود. گیاهان به آرامی تکان می خورند. درست جلوی آدم مورد نظر ما یک اسب و یک سگ در خشکی ایستاده اند. سگ کوچولو ورجه وورجه کنان به بازی مشغول است. او حسابی با حشراتی که بالای سرش وزوزکنان جلو و عقب می روند سرگرم است. یکی از آنها یک زنبور چاق و چله زرد رنگ است. یک نفر هم آن میانه ها دارد یک اسب را با خودش می برد تا در اصطبلش ببندد.

آدم مورد نظر ما برای این که بتواند همه منظره را ببیند مدام سرش را تکان می دهد و به چپ و راست نگاه می کند. او نمی تواند همه منظره را یکجا ببیند میدان دید او چندان باز نیست. برای همین باید گردنش را بچرخاند. در این صورت می تواند جاده دوردست سمت چپ و مزرعه سمت راست را هم ببیند. در غیر این صورت خیلی از بخش های این منظره زیبا را از دست می دهد. او رنگ های متنوعی را می بیند و می تواند عمق میدان را درک کند. بعضی چیزها در دورها هستند و بعضی چیزها همین نزدیکی ها. این کار را می تواند با دید دو چشمی اش انجام دهد. چون هر دو چشمش در فاصله ای مناسب از هم قرار دارند و دو تصویر با اختلاف زاویه ای مناسب می سازد. این دو تصویر در مغزش با همدیگر ترکیب می شوند و تصویری سه بعدی از دنیا را برایش می سازد. در نتیجه او می تواند ابعاد سه بعدی هر چیزی را درک کند مگر آنکه آن اجسام آنقدر از او دور باشند که دیگر تصاویر تشکیل شده از هر یک از چشم ها با هم تفاوتی نداشته باشند. در این صورت او نمی تواند اجسامی را که در خیلی دوردست ها قرار دارند سه بعدی ببیند.

اسب : 230 درجه

مهره دار
جهان دو تکه


اسب سرش را بالا گرفته و با دقت به دنیای پیرامونش نگاه می کند. او برای دیدن، سرش را زیاد حرکت نمی دهد. اگر هم این کار را می کند برای بهتر دیدن نیست، چشمان او در دو سوی سرش قرار گرفته اند. بنابراین زاویه بسیار بزرگی از منظره پیرامونش را می بیند. این برای فرار از دست شکارچیان ( در طبیعت ) خیلی کارآمد است. به عبارتی اگر می خواهید یواشکی به یک اسب نزدیک شوید فکر نکنید که می توانید از پشت سرش این کار را بکنید چون او هر دو طرف بدنش را تا نزدیک پهلویش به راحتی و بدون تکان دادن سر می بیند. اما هر چیزی ایراد های خودش را دارد. در اسب ها هر یک از چشمان مستقل عمل می کنند. بنابراین اسب ما دید سه بعدی خوبی ندارد و به عبارتی دور و نزدیک را خیلی خوب متوجه نمی شود. از سوی دیگر چون چشمان اسب در کنار صورتش قرار دارند، بنابراین نقطه کور هم دارد. درست جلوی صورتش ( نزدیک پوزه ) را نمی تواند ببیند راستی اسب ها در دیدن مناظر کم نور مهارت خاصی دارند و شب ها به خوبی دنیا را می بینند اما در عوض رنگ ها را به خوبی تفکیک نمی کنند. اسب دنیا را خیلی کمرنگ و بیشتر به رنگ خاکستری که کمی ته مایه سبز و آبی دارد می بیند.

مار : 90 درجه
مهره دار خزنده

خاکستری با ته مایه های رنگی


مار کنار دریاچه طی روز از یک جفت چشم معمولی استفاده می کند. مثل همه مهره داران دیگر. او رنگ ها را چندان جدی تشخیص نمی دهد. او هم دنیا را خاکستری ای با ته مایه های رنگی اندکی می بیند. تصویری سه بعدی از دنیا می بیند که البته کمی با آنچه ما می بینیم متفاوت است. چون او بیشتر زندگی اش را روی زمین می خزد! ا لبته مهمترین خصیصه این چشم ها حساسیت فوق العاده آنها به حرکت است. او کوچکترین حرکتی را متوجه می شود و تقریبا اصلا به چیزهایی که ساکن و بی تحرک هستند توجه نمی کند یا شاید بهتر است بگویم اصلا آنها را نمی بیند. اما ویژگی دیداری مارها این تصویر نیست. او شب ها استفاده از چشم های معمولی اش را کنار می گذارد. حفره کوچکی که روی سرش دارد چشم شب بین اوست. او با این چشمش تابش های فروسرخ اجسام و مناظر را می بیند. به این ترتیب در تاریکی مطلق شبانه هم می تواند حرارت اجسام را به دقت کم نظیری دریافت کند و دنیا را به خوبی روز ( یا حتی بهتر از آن ) ببیند.

عقاب : 120 درجه
مهره دار پرنده

با رنگ هایی متنوع تر از انسان


پرندگان دید جالبی دارند. آنها کاملا سه بعدی می بینند. و البته گونه های شکارچیشان ( مثل عقاب ) با دقتی باور نکردنی این کار را انجام می دهند. آنها از چند صدمتر دورتر می توانند موقعیت شکار را در سه بعد تشخیص دهند و به شکار بپردازند. اما نکته دیگری که در دید پرندگان متمایز است اینکه آنها رنگ های بیشتری را می توانند تشخیص دهند. بنابراین مثلا رنگ زرد برای این جانوران چندین تعریف مختلف دارد. از سوی دیگر بسیاری از پرندگان بخش هایی از نور فرابنفش را هم می بینند. پس پرندگان رنگ هایی را می بینند که ما آدم ها اصلا نمی شناسیمشان. بنابراین تقریبا نمی توان آنچه را که یک پرنده می بیند درک کنیم. یک کارکرد دیگر چشم پرندگان شکاری، زوم کردن روی بخش هایی از تصویر است.

زنبور : 160 درجه
حشره بندپا

محدودیت رنگ، سبز و زرد و آبی


زنبورها هم درست مثل بقیه حشرات دنیا را می بینند. آنها هم چشم های مرکب زیادی دارند اما یک فرق بسیار مهم بین دید آنها و دیگر حشرات وجود دارد. زنبورها رنگ های بسیار کمی را می بینند و تقریبا همه دنیا را با ترکیبی از رنگ های سبز و زرد و آبی می بینند. البته زنبورها به جز این چشم های مرکب، چشم های سه گانه دیگری دارند که هیچ شکل و رنگی را نشان نمی دهند و فقط به نور حساسند و می توانند روشن و تاریکی را نشان دهند.

خرچنگ : 180 درجه

سخت پوست
سیاه و سفید با حساسیت بسیار


خرچنگ ها هم مثل حشرات چشم مرکب دارند اما چشم آنها هم از نظر تعداد چشم های ریز و هم از نظر ساختار خیلی ساده تر و ابتدایی تر از چشم حشرات است. تنها ویژگی مهم چشم خرچنگ ها دقت و حساسیت بسیار زیاد آنها در تشخیص حرکت است. البته آنها به تمام معنی رنگ را نمی بینند. بلکه دنیا را سیاه و سفید مطلق می بینند. حتی می توان گفت که آنها خاکستری های کمی هم دارند که متوجه اش بشوند.

کوسه : 160 درجه
مهره دار دریایی

انسانی و سیاه و سفید


چشم کوسه ها از نظر ساختاری خیلی به چشم ما آدم ها شبیه است. تقریبا فرق ویژه ای بین چشم ما و آنها وجود ندارد به جز آنکه شبکیه چشم کوسه ها سلول های مخروطی ندارند. این به آن معنی است که کوسه ای که از درون آکواریوم به منظره مورد نظر ما نگاه می کند همه دنیا را با دقت نسبتا خوبی و کاملا سیاه و سفید می بیند. البته توان مغز کوچک کوسه از مغز ما کمتر است. بنابراین وضوح تصویری که کوسه می بیند از دید ما کمتر است. یکی دیگر از دلایل کم بودن وضوح این است که شبکیه چشم کوسه کمترین نورها را هم دریافت می کند. نورهای شدیدی که از سلول های شبکیه به مغز می رسند این وضوح کمتر را توجیه می کنند.

سگ : 230 درجه
مهره دار گوشت خوار

دید در شب


سگ ها بر خلاف اسب ها دید دوچشمی دارند. پس آنها هم می توانند مناظر را سه بعدی ببینند. البته میدان دیدشان از ما آدم ها بیشتر است. آنها چشمانی تیزبین دارند و در تاریکی شب هم بهتر از ما دنیا را می بینند. نکته مثبت دیگر در دید آنها این است که آنها با سرعت باورنکردنی ای می توانند حرکات بسیار ریز اجسام را تشخیص دهند. البته یک اختلاف بسیار مهم دید آنها با دید ما آدم ها این ا ست که امروزه تقریبا مطمئن هستیم که سگ ها ( و همه گربه سانان ) کوررنگ هستند. آنها دنیا را سایه هایی خاکستری می بینند که رنگ قرمز و سبزشان بی معنی است. به عبارتی آنها در تصویری که می بینند رنگ سبز و قرمز قابل تفکیک نیست.

مگس : 180 درجه
حشره بندپا

شش ضلعی های کوچک


مگسی که وزوز کنان بالای سر ما می چرخد و حرکت می کند دنیا را واقعا عجیب می بیند. او یک جفت چشم مرکب دارد. صدها یا حتی هزاران چشم ریز و کوچک کنار همدیگر قرار می گیرند و چشم حشره را می سازند. برخلاف تصور بسیاری از مردم این چشم های ریز ریز تصاویر متعددی از یک منظره را شکل نمی دهند بلکه هر یک از این چشم های ریز بخشی از تصویر اصلی را می سازند و مغز حشره تصاویر فوق را کنار هم قرار می دهد و در نهایت حشره می تواند تصویری کلی از دنیای اطرافش را ببیند. این تصویر مانند شش ضلعی های کوچک کنار هم قرار می گیرند. مگس نمی تواند تصویر واضحی از اطراف را برای خودش بسازد اما در عوض ریزترین حرکات را می تواند متوجه شود و مغز مگس این توانایی را دارد که با سرعت خارق العاده ای هر حرکتی را آشکارسازی کند. از سوی دیگر چشمان مگس ( و بسیاری از حشرات دیگر که چشم مرکب دارند ) همه زوایای اطراف را نمایش می دهند. مگس رنگ های زیادی را شناسایی نمی کند در حالی که مثلا یک پروانه تعداد بسیار زیادی رنگ را تشخیص می دهد.
 

Similar threads

بالا