[ مقالات ] آشنايي با پل ها و طراحي و ساختار آنها

نكاتي چند در اجراي پل‌هاي بتن مسلح‌

[FONT=courier new, courier, mono]نكاتي چند در اجراي پل‌هاي بتن مسلح‌
[/FONT]در سال‌هاي اخير شناخت از رفتار سازه‌ها و برآورد نيروهاي وارد بر آنها به خصوص در هنگام زلزله از پيشرفت قابل ملاحظه اي برخوردار بوده . جامعه مهندسي كشور ما نيز در بخش مشاوره (طراحي سازه ها) از اين خوان دانش به مدد حضور آيين نامه‌هاي طراحي به روز و ابزارهاي قدرتمند نرم‌افزاري وارداتي، بهره‌مند شده است. اين موضوع در مراحل اول و دوم مطالعات طراحي به خوبي رخنمون داشته اما در اجرا متاسفانه فاصله قابل توجهي ميان دانش نيروهاي بخش طراحي با دانش نيروهاي فني دستگاه هاي نظارتي و پيمانكاران به وجود آمده كه خود عامل مهمي در برآورده نشدن كيفيت مناسب در هنگام اجراي سازه‌ها شده است. البته اين نكته نيز دور از ذهن نماند كه گاهي اوقات نيز فاصله مذكور به طور معكوس و به دليل عدم آگاهي بخش طراحي از روش‌ها و ظرفيت‌هاي موجود در صنعت ساخت و ساز به طرح‌هايي با قابليت هاي اجرايي پايين ختم گرديده است. مقاله حاضر به چند نكته از هر دو حيطه مورد اشاره در ارتباط با طراحي و اجراي پل‌هاي بتن مسلح مي پردازد. .............................
[FONT=arial, helvetica, sans-serif]نوشته شده توسط مهندس انوش سعادت مهر [/FONT]


بیشتر...
 

vahid_pakrou

عضو جدید
کاربر ممتاز
پل ها و مسائل مربوطه (مرجع)

پل ها و مسائل مربوطه (مرجع)

مقدمه‌در سال‌هاي اخير شناخت از رفتار سازه‌ها و برآورد نيروهاي وارد بر آنها به خصوص در هنگام زلزله از پيشرفت قابل ملاحظه اي برخوردار بوده . جامعه مهندسي كشور ما نيز در بخش مشاوره (طراحي سازه ها) از اين خوان دانش به مدد حضور آيين نامه‌هاي طراحي به روز و ابزارهاي قدرتمند نرم‌افزاري وارداتي، بهره‌مند شده است. اين موضوع در مراحل اول و دوم مطالعات طراحي به خوبي رخنمون داشته اما در اجرا متاسفانه فاصله قابل توجهي ميان دانش نيروهاي بخش طراحي با دانش نيروهاي فني دستگاه هاي نظارتي و پيمانكاران به وجود آمده كه خود عامل مهمي در برآورده نشدن كيفيت مناسب در هنگام اجراي سازه‌ها شده است. البته اين نكته نيز دور از ذهن نماند كه گاهي اوقات نيز فاصله مذكور به طور معكوس و به دليل عدم آگاهي بخش طراحي از روش‌ها و ظرفيت‌هاي موجود در صنعت ساخت و ساز به طرح‌هايي با قابليت هاي اجرايي پايين ختم گرديده است. مقاله حاضر به چند نكته از هر دو حيطه مورد اشاره در ارتباط با طراحي و اجراي پل‌هاي بتن مسلح مي پردازد.
قطع پيوستگي آرماتور دورپيچ در ناحيه تشكيل مفصل خميري در پاي ستون‌هاي پل‌




براي استهلاك انرژي زلزله آيين نامه ها اجازه مي دهند نواحي از پيش تعيين شده‌اي در سازه‌ها دچار تغيير شكل‌هاي خميري با حفظ سختي، مقاومت و شكل‌پذيري در چرخه هاي رفت و برگشتي امواج زلزله گردند. در پل‌ها اين نواحي بطور معمول در زير سازه (پايه ها) انتخاب مي گردند. بطور خاص در ستون‌هاي بتني پايه‌ها اين تغيير شكل‌ها در پاي ستون‌ها و در طول ناحيه تشكيل مفصل خميري اتفاق مي افتند. به منظور تامين شكل پذيري لازم در مناطق با خطر لرزه‌اي زياد، آيين نامه‌ها همپوشانيoverlap آرماتورهاي دور پيچ در ناحيه تشكيل مفصل خميري در پاي ستون را ممنوع كرده‌اند. اما در شكل ذيل مشاهده مي گردد كه جدا از مساله همپوشاني ، پيمانكار براي سهولت اجرا و به دليل عدم آگاهي از اين نكته اصولي، حتي آرماتورهاي دورپيچ را هنگام اجراي فونداسيون درست در پاي ستون قطع نموده است. انقطاع ايجاد شده باعث كاهش تنش‌هاي محصور كننده در پاي ستون شده و عامل بسيار مهمي در كاهش قابل توجه شكل پذيري و ناپايداري پايه پل در هنگام زلزله خواهد بود.



وصله آرماتور طولي در ناحيه تشكيل مفصل خميري در پاي ستون‌هاي پل‌




بر اساس فلسفه مورد اشاره در قسمت قبل و مطابق مقررات آيين نامه ها وصله آرماتور طولي ستون فقط در ناحيه نيمه مياني ارتفاع ستون مجاز مي باشد. لازم به توضيح است كه حداقل طول وصله 60 برابر قطر آرماتور طولي بوده و بايد ضوابط دورپيچي ويژه براي آن اعمال گردد. متاسفانه در شكل زير مشاهده مي گردد كه وصله آرماتور دقيقاً در ناحيه غير مجاز ستون قرار گرفته و آرماتورهاي دورپيچ نيز در فونداسيون قطع شده‌اند. موضوع اخير از مهمترين عوامل خرابي‌هاي مشاهده شده در زلزله ها در اكثر نقاط دنيا مي باشد.






عدم تامين طول لازم براي نشيمن تيرهاي بتن مسلح پيش ساخته عرشه پل‌




در پل‌هاي متشكل از عرشه با تيرهاي بتن مسلح پيش ساخته در كشورمان استفاده از تكيه گاه نئوپرن الاستومري براي نشيمن تيرها در محل كوله‌ها و پايه ها بسيار رايج مي باشد. انتظار مي رود در هنگام زلزله، تغيير مكان طولي پل به دليل عدم وجود ميرايي در اين نوع نشيمنگاه‌ها قابل توجه باشد. لذا آيين نامه‌ها مقرر مي‌دارند كه طول نشيمن عرشه بر روي كوله و پايه پل از حداقل ميزاني برخوردار باشد. اين مهم به دليل جلوگيري از سقوط عرشه از روي كوله و پايه به داخل دهانه مي‌باشد. متاسفانه در شكل زير مشاهده مي‌گردد كه طول مذكور رعايت نشده است. در حالي‌كه اين موضوع در هنگام تهيه نقشه هاي اجرايي و زمان اجراي كوله به راحتي و با تامين براكت در ديواره كوله امكان پذير بوده است.




 

vahid_pakrou

عضو جدید
کاربر ممتاز
2

2


جانمايي نادرست نئوپرن در زير تيرهاي پيش ساخته عرشه پل‌




مطابق ضوابط آيين نامه ها، محور نئوپرن‌هاي چهارضلعي به دليل جلوگيري از اعمال فشار غير يكنواخت خارج از محور بايد بر محور تير منطبق بوده و اضلاع آن به موازات اضلاع تير باشند. متاسفانه در شكل زير مشاهده مي گردد كه هر دو مورد فوق در هنگام جانمايي نشيمن‌ها رعايت نشده و نئوپرن‌ها با خروج از مركزيت قابل توجه نصب شده‌اند. اين موضوع منجر به كاهش عمر مفيد بهره‌برداري از نئوپرن و ايجاد تنش‌هاي قابل توجه در انتهاي تير مي گردد.






عمل آوري نامناسب بتن عرشه و ايجاد ترك‌هاي انقباضي‌




در برخي موارد مشاهده مي گردد كه پيمانكاران براي عمل آوردن بتن دال عرشه از پهن نمودن گوني و مرطوب كردن آن استفاده مي نمايند. در صورت وزش باد و با توجه به وجود منافذ باز در سطح گوني، در عمل رطوبت آب به سرعت تبخير شده و در نتيجه ترك هاي سطحي فراواني در سطح دال ايجاد مي گردند. شكل زير به وضوح اين مساله را نشان مي دهد. ترك‌هاي مذكور باعث نفوذ مواد خورنده به سطح آرماتورهاي دال با پوشش كم شده كه به دنبال آن خوردگي آرماتور، پكيدن بتن اطراف آن و كاهش عمر مفيد بهره‌برداري از پل به وقوع مي پيوندد. به عنوان يك راه حل پيمانكاران مي توانند بجاي گوني يا همراه آن از نايلون هاي پلاستيكي استفاده نمايند به طوري كه بخار آب در زير پلاستيك محبوس شده و باعث عمل‌آوري بتن دال عرشه گردد. به علاوه عمليات بتن‌ريزي زماني انجام شود كه سرعت باد كم بوده و تابش شديد خورشيد وجود ندارد.




اجراي نامناسب درزهاي انبساط‌




يكي از مساله سازترين قسمت‌هاي پل‌ها در زمان بهره‌برداري، درزهاي انبساط پل مي باشد. هر يك از ما روزانه چندين بار ضربه وارد بر اتومبيل خود را در هنگام عبور از همين درزها تجربه مي نماييم . در شكل زير يك نمونه درز انبساط در حال اجرا نشان داده شده است. زمان اجراي درزهاي انبساط بطور معمول همزمان با بتن ريزي دال مي باشد، در اين هنگام با توجه به دقت كم لحاظ شده در اجراي درز انبساط و همچنين عدم وجود آسفالت پوششي، رويه درز و بتن اطراف آن داراي پستي بلندي هايي خواهد شد كه در هنگام اجراي آسفالت امكان اصلاح آنها وجود نخواهد داشت. لذا توصيه مي گردد محدوده درز انبساط تا زمان اجراي آسفالت پل، بتن ريزي نشده و در هنگام اجراي آسفالت با تنظيم مناسب درز و آنگاه ريختن بتن مرحله دوم از هم تراز بودن سطح درز و آسفالت اطمينان حاصل گردد. به علاوه از اجراي درزهاي فولادي با پروفيل و ورق پوششي به دليل شكست جوش‌هاي اتصالي و ايجاد مشكلات فراوان احتراز شده و به جاي آنها از درزهاي لاستيكي مسلح استفاده شود.




اجراي نامناسب نرده هاي پل‌




نرده هاي پل ها به طور معمول داراي پايه هاي فولادي جعبه اي شكل در فواصل معين مي باشند كه توسط صفحه ستون به بتن پياده رو اتصال مي يابند. در شكل زير مشاهده مي گردد كه به دليل عدم پيش بيني فاصله مناسب بين سطح بتن نهايي و صفحه ستون به منظور گروت‌ريزي و تنظيم آن، نصب پايه دچار مشكل شده و پيمانكار مجبور شده است از صفحات پوششي پركننده براي تامين فاصله استفاده نمايد. اين موضوع باعث كاهش مقاومت پايه فولادي در هنگام ضربه وسايل نقليه مي گردد.

 

daneshju

عضو جدید
پل ها و انواع آن

پل ها و انواع آن

پل و انواع آن

تعریف پل
پل یک سازه است که برای عبور از موانع فیزیکی از جمله رودخانه ها و دره ها استفاده می شود.پلهای متحرک نیز جهت عبور کشتیها و قایقهای بلند از زیر آنها ساخته شده است.
تاریخچه پل
ایجاد گذرگاهها و پلها برای عبور از دره ها و رودخانه ها از قدیمی ترین فعالیتهای بشر است. پلهای قدیمی معمولا از مصالح موجود در طبیعت مثل چوب و سنگ والیاف گیاهی به صورت معلق یا با تیرهای حمال ساخته شده اند.پلهای معلق از کابلهایی از جنس الیاف گیاهی که از دو طرف به تخته سنگها و درختها بسته شده و پلهای با تیر حمال از تیرهای چوبی که روی آنها با مصالح سنگی پوشیده می شد، ساخته شده اند.
ساخت پلهای سنگی به دوران قبل از رومیها بر می گردد که در خاور میانه و چین پلهای زیادی بدین شکل برپا شده است. در اروپا نیز اولین پلهای طاقی را 800 سال قبل از میلاد مسیح، برای عبور از رودخانه ها از جنس مصالح سنگی ساخته اند.
اغلب پلهای ساخته شده توسط رومیها از طاقهای سنگی دایره شکل با پایه های ضخیم تشکیل یافته است.در ایران نیز ساختن پلهای کوچک وبزرگ از زمانهای بسیار قدیم رواج داشته و پلهایی نظیر سی و سه پل، پل خواجو و پل کرخه بیش از 400 سال عمر دارند.
از قرن یازدهم به بعد روشهای ساختن پلها پیشرفت قابل توجهی نمود و به تدریج استفاده از دستگاههای فشاری از مصالح سنگی و آجر با ملاتهای مختلف و دستگاههای خمشی از چوب متداول گردیده و تا اوایل قرن بیستم ادامه یافت. شروع قرن بیستم همراه با استفاده وسیع از پلهای فلزی و سپس پلهای بتن مسلح می باشد.
از اوایل قرن نوزدهم ساخت پلهای معلق، قوسی یا با تیر حمال از آهن آغاز شد. اولین پل معلق از آهن در سال 1796 به دهانه 21 متر در آمریکا ساخته شد، همچنین در سال 1850 یکی از مهمترین پلهای با تیر حمال از جنس آهن متشکل از دو دهانه 140 متر و دو دهانه 70 متری در انگلستان ساخته شد.
طویل ترین پل معلق به طول تقریبی 7 کیلومتر در سانفرانسیسکو ساخته و بزرگترین دهانه معلق به طول تقریبی 1400 متر در انگلیس (روی رودخانه هامبر) طراحی شده اند. در سالهای اخیر طرح پلهای ترکه ای فلزی (با کابل مستقیم) نیز برای دهانه های بزرگ مورد توجه قرار گرفته و بعد از نخستین پل که در سال 1955 به دهانه 183 متر در سوئد ساخته شده، پلهای زیادی اجرا شده است.


منبع:
http://www.daneshju.ir/forum/f290/t17379.html
 
یک بازی رایانه ای جذاب برای دانشجویان رشته عمران ( پل سازی )

یک بازی رایانه ای جذاب برای دانشجویان رشته عمران ( پل سازی )

یک بازی رایانه ای جذاب برای دانشجویان رشته عمران ( پل سازی )

[FONT=Verdana, Arial, Helvetica, sans-serif]برای موفقیت در این بازی کافیست بر مباحث استاتیک و بویژه خرپا آشنایی و تسلط داشته باشید.
[/FONT]
از کلیلک چپ برای انتخاب گروه و متصل کردن اعضای خرپا به یکدیگر و از کلیک سمت راست برای حذف یک عضو یا گره می توانید استفاده کنید.پس از اجرای Run Train اگر قطار از روی پل ساخته شده توسط شما عبور کرد ، شما برنده اید و در غیر این صورت با زدن دکمه Edit دوباره پل را باید تعمیر کنید. این نسخه از این بازی دارای 15 مرحله می باشد که مراحل 13 و 15 آن مشکل ترین مراحل به نظر می رسند. همچنین قیمت تمام شده برای هر پل مشخص است و از حد معینی نمی توانید قیمت طراحی و ساخت پل را بالاتر ببرید .​
منبع : www.civilica.ir


بيشتر...
 

ebrahim110

عضو جدید
پلی از جنس فولاد ضد زنگ

پلی از جنس فولاد ضد زنگ

نخستین پل جهان که به‌طور کامل از فولاد ضدزنگ ساخته شده در اسپانیا قرار دارد. این پل با ۵۵ متر درازا و ۱۳ متر پهنا در منطقهٔ cala galdana که یکی از ساحل‌های بسیار مشهور در جزیره مدیترانه‌ای menorca است، ساخته شده است.
سازهٔ این پل به‌طور کامل از فولادی ضدزنگ به نام فولاد استحکام بالا از گرید (۲۲۰۵) ساخته شده است این پل جدید جایگزین پل قدیمی بتنی می‌شود که رفته رفته در اثر رطوبت و شرایط محیطی دچارخوردگی شدید شده است.
پل در معرض باد و آب دریا قرار دارد جائی که میزان رطوبت هوا در بیشتر روهای سال بسیار بالا است به این ترتیب انتخاب فولاد ضدزنگ مزایای چشمگیری به همراه داشته و البته ارزش‌های زیبائی‌شناسی نیز در فرآیند انتخاب این مواد نقش داشته است. شرکت سوئدی outokumpu تأمین‌کننده فولاد مورد یاز این سازهٔ عظیم است، بیش از ۱۰۰۰ قطعه از اجزاء پل در مرکز آماده‌سازی این شرکت رد سوئد توسط پلاسما برش داده شده، و لبه‌های آنها برای جوشکاری آماده شده است.
طراحی این پل juan antonio sobrino است و ساخت آن با هزینه‌ای حدود ۵/۲ میلیون یورو در سال ۲۰۰۵ به پایان رسیده است.

● آزمایشی برای سنجش ویژگی‌ها a test for character

برای تأمین کارائی پیش‌بینی شده در طرح یکی از بخش‌های حیاتی در طراحی و ساخت اطمینان از موادی است که به‌کار رفته، یا بعدها به‌کار خواهد رفت. موادی هم چون آسفالت، بتن و فلز همگی در مناطق مختلف، تحت شرایط گوناگون و در کشورهای متفاوتی به‌کار می‌روند. امروزه کامپکتورهای چرخنده در آزمایشگاه‌های آسفالت کاربرد گسترده‌ای دارند و اهمیت زاویهٔ چرخش دیق در عملکرد آنها بسیار مورد تأکید است. شرکت ایتالیائی control می‌گوید: اندازه‌گیری زاویهٔ داخلی، دقیق‌ترین روش کالیبراسیون است که توسط استانداردهای بین‌المللی pren۱۲۶۹۱۳۱، aashtot۳۱۲ تعیین شده است.
این شرکت ادعا می‌کند که از نظر عملی این تنها روشی است که نتایج یکسانی را از کامپکتورهای متفاوت به‌دست می‌دهد. بنا به گفتهٔ شرکت controls، دستگاه کالیبراسیون bo۲۵۵ ils-۷۶ (شبیه ساز بار داخلی - internal oad simulator-) تولید شده توسط آنها ویژگی‌های دلخواه برای اندازه‌گیری دقیق زاویه داخلی چرخش را دارد.
ابزار سنجش ils یک دستگاه الکترومکانیکی است که در آن یک مبدل جابه‌جائی در محفظه‌ای استوائی شکل قرار گرفته و ارتفاع آن مشابه نمونهٔ واقعی است که برای اندازه‌گیری زاویه دالی بین قالب و صفحهٔ بالا و پائین دستگاه به مدت کوتاه (۱۰ دور) به‌کار می‌افتد. هنگام آزمایش مقادیر زاویه در یک حافظهٔ داخلی ذخیره شده پس از آزمایش وارد کامپیوتر شده و برای محاسبه زاویه ارزیابی می‌شود.
مرحله کالیبراسیو در کمتر از یک دقیقه انجام می‌گیرد و آزمایش بسیار سریع و راحت است زیرا در اینجا به مخلوط آسفالت داغ نیازی نیست.
شرکت controls اظهار می‌درد که با تغییر قطر دو حلقهٔ در حال تماس، می‌توان زاویهٔ خروج از مرکزیت را تغییر داد و با اندازه‌گیری مقدار تغییر زاویه می‌توان سختی قاب کامپکتور چرخشی را ارزیابی کرد. این شرکت می‌گوید: به همین دلیل دستگاه شبیه‌ساز بار داخلی برای آزمایشگاه‌های تحقیقاتی یک ابزار ضروری است و ابزارهای جانبی آن برای کالیبراسیون کامپکتورهای چرخشی در کارگاه‌ها مناسب است.
به‌کارگیری ابزار هیدرولیک در ساخت skyway hydraulic help for sky way work
در آغاز گسترش شبکهٔ بزرگراه‌های آمریکا، برنامه‌ریزان در شیکاگو، بخشی از شبکهٔ ارتباطی با جنوب را ضروری تشخیص دادند و بر این اساس مسئولان شهری تصمیم به ساخت یک جادهٔ عوارضی گرفتند.
این تصمیم به احداث را chicago skyway که یک بزرگراه هوائی بود انجامید.
ولی اکنون sky way که در سال ۱۹۵۸ افتتاح شد، فرسوده شده و نیاز به بازسازی دارد به همین منظور پروژه‌ای توسط بخش حمل‌ونقل شیکاگو (chicago department of transportation - cdot)، با هزینهٔ ۲۵۰ میلیون دلار (دو برابر هزینه اصلی ساخت) در حال انجام است. این پروژهٔ ۴ ساله شامل ساخت دوبارهٔ همهٔ روگذرها، پل‌های دره‌ای، اصلاح جایگاه‌های عوارضی، بازسازی راه جنوبی، عرضهٔ جدید پل، سیستم روشنائی جدید و جایگزینی سازه‌های فولادی فرسوده است. این پل شکل گرفته از ۵۰۰ تن فولاد است و کار بازسازی آن شامل برداشت و جایگزینی تیرهای وتر، تیرهای قطری، تیرهای عمودی، جانبی، حایل و تیرهای کف است و این همه در حالی است که پل باید برای عبور و مرور باز باشد. برای این منظور، بخش‌های حمل‌ونقل شیکاگو، روش هیدرولیک جایگزینی فولاد را ابداع کرد که امکان عبور و مرور پیوستهٔ اتومبیل‌ها حین کار روی پل را می‌دهد.
به این ترتیب که همزمان با جایگزینی وترهای پائینی یک زین به انتهاء بخشی از وتر که باید جایگزین شود محکم می‌شود و سپس کشتن وتر توسط ۸ سیلندر ۱۵۰enepac تنی مکنده با عملکرد دوگانه به هشت میله منتقل می‌شود. مقدار کشش وارد شده به هر وتر توسط محاسبات تنش در طراحی‌های اصلی تعیین شد که همگی دقیق از آب درآمدند. در فاز دیگری از پروژه بعضی از ستون‌های بتنی و سازه‌های پشتیبان فولادی با پایه‌های بتنی جایگزین شد. در اینجا نیز ابزار هیدرولیک برای کشیدن بار به‌کار گرفته شد و از چهار سیلندر ۶۰۰enerpac تنی با عملکرد دوگانه برای بلند کردن انتهاء مجاوز تیر به میزان mm ۹/۵ استفاده شد به این ترتیب سازهٔ پشتیبان اصلی برداشته و سپس ستون اصلی تعمیر شد و یک پایهٔ پشتیبان بتنی جدید ساخته شد.

● ساخت سطح‌های ضدلغزش با استفاده از فیبرها

fiber modifier enhances anti-skid surfaces شرکت excel fiber technology نوعی تعدیل‌کنندهٔ فیبری برای ساخت سطوح ضدلغزش عرضه کرده است این محصول در آزمایشگاه تحقیقات حمل و نقل انگلیسی (laboratory - trl - transport reasearch) در سیستم‌های مقاوم به لغزش رزین اپوکسی / بوکسیت کلسیته آزمایش شده است.
در دههٔ ۱۹۶۰ سطح‌های ضدلغزش با اصطلکاک بالا ابداع شد که بعدها در شبکهٔ جاده‌ای انگلستان به‌کار رفت. اما اخیراً سطح‌هائی با صدای کمتر به شکل پوشش‌های نازک و آسفالت‌های ماستیک سنگی (stone mastic asphalts - sma -) به بازار معرفی شده‌اند که کارآئی آنها از نظر مقاومت در برابر لغزش افت کرده است. علت این امر طبق گفته‌های excel این است که ویژگی کاهش‌دهندهٔ صدا در این سطوح که ناشی از تخلخل‌های نسبتاً عمیق در سطح سیشی است، موجب می‌شود که با بندر یا چسب‌ها از انواع سطوحی که اصطکاک بالا دارند و به روش‌های شیمیائی مختلف عمل‌آوری شده‌اند به داخل آنها کشیده شوند که در نتیجه ثمربخشی و عمر طولانی سطح ضدلغزش کاهش می‌یابد.
excel برای بررسی کارآئی فیبرهای سلولزی در سیستم‌های مقاوم به لغزش در رزین اپوکسی / بوکسیت کلسینه آزمایش‌هائی انجام داده است. در این سیستم‌ها رزین اپوکسی روی سطح جاده پخش می‌شود سپس سنگ‌ بوکسیت کلسینه اضافه می‌شود و بعد سیستم تحت عمل آوری (curing) قرار می‌گیرد و بوکسیت کلسیته اضافی از سطح برداشته می‌شود. کاربرد بوکسیت کلسیته به‌علت
polished stone value) psv) بالای آن است. هر چه psv بالاتر باشد مقاومت در برابر لغزش بیشتر می‌شود.
در مقایسهٔ کارآئی سطح ضدلغزش تعدیل شده با فیبر، نسبت به نمونهٔ تعدیل نیافته، معلوم شد که این سطوح هنگامی‌که در معرض آزمایش سایش قرار می‌گیرند ضریب نمایندگی متوسط صفر را نشان می‌دهند در حالی که نوع تعدیل نیافته مقدار ۵/۲ را نشان می‌دهد.
رد پایان آزمایش نمونهٔ بدون فیبر اتلاف ۳/۵۳ درصدی در عمق بافت (تکسچر) را نشان داد در حالی‌که نمونهٔ تعدیل یافته فقط ۳۲ درصد اتلاف در عمق بافت داشت. در آزمایش مقاومت در برابر کنده شدن نیز مشاهده شد که کلیهٔ نقص‌ها در اثر افزایش فیبر، در زیر لایه رخ می‌دهد و نه در سطح میانی زیر لایه / پوشش.
http://www.omransazehparsian.blogfa.com
 

makan_k

عضو جدید
کاربر ممتاز
پل ها و انواع آن

پل ها و انواع آن

:warn:پل ها و انواع آن(1)

تعریف پل

پل یک سازه است که برای عبور از موانع فیزیکی از جمله رودخانه ها و دره ها استفاده می شود.پلهای متحرک نیز جهت عبور کشتیها و قایقهای بلند از زیر آنها ساخته شده است.






تاریخچه پل
ایجاد گذرگاهها وپلها برای عبور از دره ها و رودخانه ها از قدیمی ترین فعالیتهای بشر است. پلهای قدیمی معمولا از مصالح موجود در طبیعت مثل چوب و سنگ والیاف گیاهی به صورت معلق یا با تیرهای حمال ساخته شده اند.پلهای معلق از کابلهایی از جنس الیاف گیاهی که از دو طرف به تخته سنگها و درختها بسته شده و پلهای با تیر حمال از تیرهای چوبی که روی آنها با مصالح سنگی پوشیده می شد، ساخته شده اند.





ساخت پلهای سنگی به دوران قبل از رومیها بر می گردد که در خاور میانه و چین پلهای زیادی بدین شکل برپا شده است. در اروپا نیز اولین پلهای طاقی را 800 سال قبل از میلاد مسیح، برای عبور از رودخانه ها از جنس مصالح سنگی ساخته اند.
اغلب پلهای ساخته شده توسط رومیها از طاقهای سنگی دایره شکل با پایه های ضخیم تشکیل یافته است.در ایران نیز ساختن پلهای کوچک وبزرگ از زمانهای بسیار قدیم رواج داشته و پلهایی نظیر سی و سه پل، پل خواجو و پل کرخه بیش از 400 سال عمر دارند.


از قرن یازدهم به بعد روشهای ساختن پلها پیشرفت قابل توجهی نمود و به تدریج استفاده از دستگاههای فشاری از مصالح سنگی و آجر با ملاتهای مختلف و دستگاههای خمشی از چوب متداول گردیده و تا اوایل قرن بیستم ادامه یافت. شروع قرن بیستم همراه با استفاده وسیع از پلهای فلزی و سپس پلهای بتن مسلح می باشد.
از اوایل قرن نوزدهم ساخت پلهای معلق، قوسی یا با تیر حمال از آهن آغاز شد. اولین پل معلق از آهن در سال 1796 به دهانه 21 متر در آمریکا ساخته شد، همچنین در سال 1850 یکی از مهمترین پلهای با تیر حمال از جنس آهن متشکل از دو دهانه 140 متر و دو دهانه 70 متری در انگلستان ساخته شد.



طویل ترین پل معلق به طول تقریبی 7 کیلومتر در سانفرانسیسکو ساخته و بزرگترین دهانه معلق به طول تقریبی 1400 متر در انگلیس (روی رودخانه هامبر) طراحی شده اند. در سالهای اخیر طرح پلهای ترکه ای فلزی (با کابل مستقیم) نیز برای دهانه های بزرگ مورد توجه قرار گرفته و بعد از نخستین پل که در سال 1955 به دهانه 183 متر در سوئد ساخته شده، پلهای زیادی اجرا شده است.

پلها را از نقطه نظر مصالح تشکیل دهنده به شکل زیر طبقه بندی می کنند :

پلهای چوبی:
این پلها معمولا" بهشکل قوسی، با تیرهای مشبک و یا تیرهای حمال ساخته شده و در حال حاضر استفاده ازآنهابه صورت موقتی می باشد.


پلهای سنگی:
با توجه به مقاومتمناسب فشاری مصالح سنگی، بسیاری از پلهای طاقی از این مصالح ساخته شده اند.نظر بهکمبود افراد سنگ کار و زمان نسبتا طولانی لازم برای تهیه مصالح و اجرای سازه،امروزه استفاده از این پلها محدود می باشد.

پلهای بتنی:
در بسیاری از پلهایطاقی شکل، در حال حاضر از بتن، با توجه به مقاومت فشاری مطلوب آن به جای سنگاستفاده می شود.

پلهای بتن مسلح:
با توجه به روش اجرا و نحوه بتن ریزی، پلهای بتن مصلح را میتوان از مقاطع مختلف و با اشکال دلخواه ساخت. با وجود این استفاده از مقاطع ساده درجهت کاهش بهای قالب بندی همواره مورد نظر است.در بعضی از حالات استفاده از سیستمپیش ساختگی باعث حذف اجزاء نگهدارنده قالبها و در نتیجه صرفه جوئی قابل ملاحظه میشود.

پلهای بتن پیش تنیده:
با پیشرفت این تکنیک، به تدریج در دامنه وسیعی ازابنیه فنی،پلهای بتن پیش تنیده جایگزین پلهای فلزی و پلهای بتن مسلح شده اند. بدینترتیب با صرف هزینه کمتر، پلهای با دهانه بزرگ ساخته می شوند. از طرف دیگر استفادهاز این مصالح امکان به کارگیری تکنیک های جدید پل سازی را می دهد.

پلهای فلزی:
این پلها به اشکال مختلف، با تیرهای حمال معمولی یا تیرهای مشبکفولادی، با قوس یا قالبهای فلزی، نورد شده از ورق و المانهای اتصالی ساخته شده اند. در ساخت این پلها گاهی نیز از آلیاژهای سبک یا مقطع مرکب استفاده می گردد.


استفاده ازفولاد در ساخت پلهای فلزی از قرن گذشته شروع و با عنایت به مقاومت کششی و فشاری مطلوب این مصالح در سطح وسیع متداول گردید. باتوجه به فزونی بهای تولید، معمولاً نیمرخهای فولادی دارای ضخامت ناچیز بوده و در نتیجه علاوه بر مسئله زنگ زدن و خوردگی، خطر بروز ناپایداری های الاستیک نیز همواره موجود می باشد،

پوشش پلهای فلزی :
پوشش پلهای فلزی را می توان از چوب مصالح سنگیبتن مسلحو یا از ورقهای فلزی انتخاب نمود. استفاده از چوب برای پوشش پلها در زمانهای بسیار قدیم رایج بوده اما امروزه به ندرتمورد استفاده قرار می گیرد.
همچنین در طرحهای جدید از پوشش مصالح سنگی نیزبه علت وزن زیاد آن، کمتر استفاده می شود در این راه حلتیرهای حمالطولی پل بوسیله قوسهائی ازآجرو مصالح سنگی به هم متصل می شوند.


پوشش بتن مسلح:

این پوشش از یکدالبتن مسلح که روی تیرچه های طولی وتیرهای عرضی پل تکیه نموده تشکیل یافته است.پوشش بتن مسلح مقاومت و صلبیت لازم رابه سازه داده و از نظر اجرائی نیز آسان و بسیار متداول می باشد.

 

makan_k

عضو جدید
کاربر ممتاز
پل و انواع آن

پل و انواع آن


:warn:پل ها و انواع آن(2)


پوشش فلزی:
یک نوع از این پوششها از یک سری صفحات فلزی که بوسیلهبتن مسلح پوشیده شده و رویبالفوقانی تیرچه طولی جوش شده اند تشکیلشده است ضخامت کل حاصله معمولاً ضعیف (بین 10تا 20 سانتی متر ) است.
یکیدیگر از انواع پوششهای فلزی متداولدال ارتوتروپاست این پوشش از یک صفحه فلزیکه در جهت عمودی بوسیله ورقهای ساده یا جعبه ای تقویت شده تشکیل یافته است، صفحهفلزی نقش بال فوقانی تیرها رابه عهده داشته و ضمن شرکت درمقاومت خمشیبارهای موضعی حاصل از چرخ وسائلنقلیه رانیز تحمل می کند.
ضخامت آن معمولاً حدود 12 میلی متر (برای جانجعبه ای )تا 14 میلی متر(برای جان ساده)می باشد. دالارتوتروپ در مجموع روی اجزاء اصلی پل (تیرهای طولی و عرضی )تکیه نموده است.
طبقه بندی پلهای فلزی:
پلهای فلزی را می توان با توجه به نوعسیستم باربر به شرح زیرطبقه بندی نمود:




پل با تیرهای حمال
این پلها از متداول ترین انواع مورد استفاده برایدهانه هایمتوسط (تا250 متر)می باشند . تیرهای حمال معمولا به صورت شبکه های فلزی مقاطع جعبه ای یا تیرهای مرکب تو پرساخته شده و تغییر شکل بسیار محدودی خواهند داشت. شبکه های فلزی معمولآ سبک بودهاما با توجه به خصوصیات ظاهری آنها ،کمتر در مناطق شهری مورد استفاده قرار میگیرند.در حالت کلی این پلها را نیز می توان به شرح زیر تفکیک نمود:
پل با تیرهای حمال جانبی :
در این حالت تیرهای حمال جانبی معمولآاز شبکه های فلزی تشکیل شده و اجزاء اصلی باربر تابلیه می باشند. در شرایطی که عرضپل محدود باشد ( کمتر از14 متر ) می توان از این سیتستم استفاده نمود.
پل با تیر های حمال تحتانی:
در این حالت تیرهای حمال عمومآاز نوع تیرهای مرکب با جان تو پر ( که از چند ورق فلز با اتصال پیج پرچ یا جوش تشکیل شده اند ) می باشند. تیرهای حمال با ارتفاع ثابت یا متغیر ساخته شده و در نتیجه ضمن حصول منظره مناسب صرفه جوئی مهمی نیز در مصرف مصالح خواهد شد. همچنین در بعضی شرایط می توان سبستم متشکل از تیرها یا حمال تحتانی را با یک مقطع جعبه ای جایگزین نمود.

پل قوسی




پل قوسی، پلی است با تکیه گاه های انتهائی در هر طرف، که شکلی نیم دایره مانند دارد. پلی که از رشته ای از قوسها تشکیل شده باشد، پل دره ای نامیده می شود. پل قوسی ابتدا توسط یونانی ها و از سنگ ساخته شد. بعدها، رومیان باستان از ملات در پل های قوسی خود استفاده کردند.

با توجه به اصول مقاومت مصالح، شعاع قوس وابعاد این پلها را طوری انتخاب می کنند که بارهای قائم وارده تبدیل به یک نیروی فشاری در امتداد قوس شود. بنا براین در مناطقی با کیفیت خاک مناسب،می توان دهانه های بزرگ ( تا حدود500متر) را با پلهای قوسی طی نمود.

پل ترکه ای:

در این پلها،تابلیهبه صورت یک صفحه صلب از یک طرف رویپایه های کناری (کوله ها) و دو پایه بلند میانی و از طرف دیگر به طور الاستیک رویکابلهای مورب تکیه نموده است. این کابلها در تمام طول پل گسترش می بابند بار واردهرا به پایه های بلند میانی منتقل می نمایند. کابلهای ذکر شده را می توان در دو صفحهقائم و به طور موازی در دو طرف تابلیه قرار داده و یا در جهت عرضی نیز به طور موربو در امتداد محورطولی پل به پایه میانی متصل نمود.
همچنین در بعضی شرایط میتوان از یک مجموعه کابل که در امتداد محور طولی پل قرار می گیرند استفاده نمود.
پایه های میانی پل به شکل I ، A یا H طرح شده و معمولآ از فولاد یا بتن مسلح می باشد،پلهای ترکه ای به تعداد زیاد و تا دهانه 500 متر ساخته شده اند.

پل معلق:
در این پلها نیز تابلیه به صورت یک صفحه صلب روی پایه های کناری و میانی تکیه نموده است .

نگهداری پل

با توجه به مخارج سنگین انجام شده برای اجرای ابنیه بتنی،مسئله نگهداری دقیق این سازه ها در برابر آب و باد دو یخبندان از اهمیت خاصی بر خوردار است.

در مناطقی که بستر رودخانه سست بوده و در اثر طغیان آب امکان شسته شدن داشته باشد باید وضعیت آن را در اطراف پل بعد از طغیانهای مختلف مورد برسی قرار داد تا با تدابیر مختلف از خالی شدن خاک اطراف پی ها و در نتیجه تخریب پایه ها جلوگیری شود. لایه عایق کاری و آسفالت کف جاده باید طوری انجام شود که از نفوذ و باقی ماندن آب در جسم پل جلوگیری شود.

بعد از پایان ساختمان پل و قبل از تحت سرویس قرار گرفتن،المانهای مختلف آنرا باید به دقت مورد بازدید قرار داد تا مشخص شود تحت بارهای دائمی و دستگاههای ساخت،تغییر شکل ها و ترک های پیش بینی نشده در آن ایجاد نشده باشد، همچنین بعد از آزمون بارگذاری که تحت شدید ترین بارگذاری ممکنه در طول دوره سرویس قرار می گیرد، باید کلیه تغییر شکلهای ایجاد شده و فلش مقاطع بحرانی، ترک های احتمالی، نشست پایه ها، تغییر فرم دستگاههای تکیه گاهی و اتصالات مختلف به دقت مورد برسی قرار گیرند.

در طول دوره بهره برداری نیز در زمانهای مشخص باید قسمتهای مختلف پل مورد بازدید قرار گیرند به عنوان مثال:در پلهایفلزی که احتمال از بین رفتن اتصالات پیچ و جوش، زنگ زدن المانها و خوردگی آنها و بروز نا پایداریهای الاسیتک موجود است. این بازدیدها باید به طور مداوم و حداقل هر پنج سال یکبار انجام شده و برای جلو گیری از تخریب قطعات، آنها را با مواد مناسب پوشانید. همجنین در مورد پلهایبتن پیش تنیده شده وضع دستگاههای مهارتی و کشش کابلها مورد بررسی قرار گرفته و با انجام عمل تزریق به نحو مناسب، از زنگ زدگی کابلها جلوگیری به عمل آید.

از عبور سربارهای غیر مجاز که در طرح ومحاسبه قطعات پل در نظر گرفته نشده اند،اکیدآ جلوگیری شود.


 

داش صابر

عضو جدید
مرتفع ترین پل جهان

مرتفع ترین پل جهان



شاید روزگاری فرانسوی ها گمان نمی کردند که بتوانندبنایی بلند تر از برج ایفل بسازند.اما در آستانه سال 2005 میلادی پلی بر روی دره و رودخانه تارن ( واقع در جنوب فرانسه ) افتتاح شد که ارتفاع یکی از پایه های آن (که بلند ترین پایه پل نیز می باشد )343 متر، یعنی کمی بیشتر (19 متر) از ارتفاع برج ایفل است.این پل که میلائو نام دارد در حال حاضر بلندترین و مرتفع ترین پل جهان است ( و شاید هم تا سالهای متمادی پس از این تاریخ).







ارتفاع این پل از کف دره تارن به 270 متر می رسد و حدود 5/2 کیلومتر طول دارد و برای ساخت آن بیش از 36000 تن فولاد بکار رفته و همچنین طول اجزاء نوارنگهدارنده آن (کابلهای حمایت کننده) حدود 1000 کیلومتر است.
معمار و طراح این پل یک مهندس بریتانیایی بنام نورمن فوستر و مجری طرح شرکت مهندسی ایفاژ (شرکت سازنده برج ایفل) می باشند .
به طور متوسط روزانه 28000 دستگاه خودرو از روی پل تردد می کنند که در نوع خود رقم قابل توجهی محسوب می گردد.




2 هدف عمده از ساخت این پل یکی کاهش بار ترافیک منطقه (بخصوص در فصل تعطیلات تابستان) و دیگری گشایش یک راه ارتباطی آسان میان شمال اروپا و جنوب آن (بویژه کشورهای فرانسه و اسپانیا) می باشد.لازم به توضیح است که تا پیش از سال 2005 که این پل توسط ژاک شیراک (رئیس جمهور وقت فرانسه)افتتاح شد، مقام بلندترین پل جهان از آن پل گلدن گیت سانفرانسیسکو بود(پلی که بر روی خلیج سانفرانسیسکو واقع در کالیفرنیایی آمریکا احداث شده است).
 

داش صابر

عضو جدید
نگاهي به پلهاي كابلي(Cable Bridges)

نگاهي به پلهاي كابلي(Cable Bridges)

به مناسبت ساخت اولين پل كابلي ايران و خاورميانه در شوشتر بطور مختصر به انواع پلهاي كابلي اشاره اي خواهيم داشت.
دو سبك عمده در ساخت پلهاي كابلي وجود دارد، پلهاي كابلي معلق و پلهاي كابل نگهدار.
در هر دو نوع وجود برج و كابل مشترك است، اما در چگونگي اتصال كابل به برج متفاوت هستند. در نوع معلق يك كابل قوي از نوك برجها عبور مي كند و به طرفين پل متصل مي شود. در بين مسير اين كابل بزرگ، كابلهاي ضعيفتر سطح پل را به اين كابل بطور آويزان نگه مي دارند. اما در نوع كابل نگهدار كابلها مستقيماً نقاطي از سطح پل را به برجها متصل مي كنند.
پلهاي كابل نگهدار:
در اين نوع، كابلها مي توانند به شيوه هاي مختلفي سطح پل را به برج ها وصل كنند. در سبك شعاعي كابلها از نقاط متعددي از سطح پل به يك نقطه از برج متصل مي شوند. در نوع موازي كابلها در ارتفاع هاي متفاوتي روي برج نصب مي شوند بگونه اي كه كابلها تقريباً به موازات يكديگر قرار مي گيرند.

دو نوع پل كابل نگهدار - با آرايش كابل شعاعي و موازي
با وجود اينكه پلهاي كابل نگهدار جزو پلهاي پيشرفته محسوب مي شوند اما ايده ي ايجاد آنها قديمي است. اولين نقشه شناخته شده مربوط به پل كابلي در كتابي تحت عنوان Machinae Novae (سال 1959) پيدا شده، اما تا سده حاضر مهندسان قادر به بكارگيري و ساخت آن نبودند. پس از جنگ دوم جهاني كه آهن كمياب شد، براي بازسازي پلهاي بمباران شده كه هنوز فنداسون آنها پابرجا بود طرح پلهاي كابلي كامل شد. احداث پلهاي كابلي از آمريكا آغاز شده و بخوبي جواب داده اند.
براي پلهاي با فاصله ي متوسط (بين 500 تا 2800 فوت)، پلهاي كابل نگهدار مناسبترين هستند. در مقايسه با نوع كابلي معلق، نوع كابل نگهدار به كابل كمتري احتياج دارد، مي تواند در بيرون با قطعات بتون پيش ساخته تهيه شود و سريعتر ساخته مي شود. در نتيجه ساخت آن به صرفه خواهد بود و بطور انكار ناپذيري زيبا.
The Source: University of Wisconsin-La Crosse - Global Engineering Web Site - Types of Bridges
چند تصوير از پلهاي كابلي موجود در جهان

The Sidney Lanier Bridge - پل كابلي سيدني

پل كابلي “كنويك” ايالت واشنگتن، از نوع كابل نگهدار شعاعي كه در سپتامبر 1978 افتتاح شد و جايگزين پلي كه در سال 1922 ساخته شده بود گرديد.762متر تمام طول پل و 230متر دهانه مياني آن است

پل كابلي كانال پاناما، داراي 6 لين عبور و مرور

پل كابلي “كالكيدا” جهت ارتباط با جزيره - 1993- 695 متر طول كلي و 215 متر دهانه مياني

يك نمونه ديگر از پلهاي كابل نگهدار با آرايش موازي كابلها

پل كابلي شوشتر از نوع كابل نگهدار با آرايش موازي، طول كلي 673 و دهانه مياني 150 متر. اسفند1384 - The Shushtar “cable bridge” opened in march 2006. At 2,208 feet with a center span of 492 feet - Iran
 

داش صابر

عضو جدید
آشنایی با پل

آشنایی با پل

پل عبارت از سازه ای است که روی يک جريان آب ساخته می شود تا از روی آن آمد و شد انجام شود . در حالی که آبرو عبارت از سازه ای است که جهت عبور آبهای سطحی از يک طرف راه به طرف ديگر آن احداث می شود . مرزبندی بين اين دو اختياری است اما معمولاً سازه هايي از اين قبيل که دهانه آن تا 6 متر است را آبرو و بيشتر از 6 متر را پل می نامند .
طبقه بندی پلها ( Classification of bridges )

پل ها هم می توانند بر حسب مصالحی که جهت ساخت آنها به کار می رود طبقه بندی شوند نظير پلهای فلزی ، بتنی ، چوبی و سنگی و غيره و هم به لحاظ سيستم سازه ای می توانند . طبقه بندی شوند يعنی پلهای معلق ، پلهای کنسولی و پلهای متحرکmovable. علاوه بر اين طبقه بندی ها پلها ممکن است به لحاظ ابعاد و چگونگی طبقه بندی شوند که عبارتند از :

1-پلهای اصلی با دهانه بزرگ : که در آن دهانه پل بيشر از 45 متر است .
2-پلهای اصلی با دهانه متوسط : دهانه از 15 تا 45 متر است .
3-پلهای کوچک : دهانه از 6 تا 15 متر است .
4-آبروها : دهانه تا 6 متر است .
گاهی پلها به لحاظ زمان و دوره استفاده از آنها مورد بحث قرار می گيرند . ( نظير پلهای موقت و دايم ) نوع ديگر طبقه بندی ممکن است بر حسب ميزان بار قابل تحمل توسط پل باشد که معمولاً توسط سازمانهای مختلف مرسوم است .
قسمت های مختلف پل
از نظر ساخت و اسکلت ، پل می تواند به قسمتهای زير تقسيم شود :
1-پی : عبارت از قسمت پايين پل تا جايي که پايه ها و يا بدنه شروع می شود .
2-قسمت بين پايه و تاوه و سقف پل می باشد که مولفه های مختلف پل از قبيل ديوارها ، پايه ها در اين قسمت قرار می گيرد .
3-قسمت نهايي و بالايي پل ( يعنی سقف و تاوه پل ) ، که اين قسمت ممکن است از چوب ، فولاد ، بتن و يا بتن فولادی و يا پيش تنيده باشد .
پلهای چوبی نيز در جايي که بار کم و سبکی از آن عبور می کند و از دهانه محدود ( تا 10 متر ) استفاده می شود معمولاً در فاز اول راه به عنوان پلهای موقت مورد استفاده قرار می گيرند .
انتخاب محل پل ( selection of site for bridge )
انتخاب محل پل از عوامل خيلی مهم در مهندسی پل می باشد . در پلهای اصلی هزينه ساختمان راه ممکن است به تنهايي قابل مقايسه با بقيه قسمت های راه باشد . بنابراين انتخاب محل پل اگر در قسمتی باشد که پي بر روی بستر سنگی قرار گيرد و يا در عمق کمی به بستر سنگي برسد خيلی مناسب خواهد بود .به اين دليل محل مناسب برای پل در يک مسير راه معمولاً از نقاط اجباری ميسر می شود .
پس از انتخاب محل پل بايد تحقيقات لازم بر روی پل به لحاظ جمع آوری اطلاعات زمين شناسی وضع طبقات زمين انجام شود تا بتوان نسبت به نوع پل ، تعداد دهانه ها و ابعاد دهانه تصميم گرفت و نيز ميزان آب عبوری و ساير اطلاعات لازم بايد بررسی و تحقيق شود .
امروزه پل سازی در کشورهای مختلف تبدیل به یک دانش گسترده شده است .
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:

ebrahim110

عضو جدید
انواع پل

انواع پل

پل يک سازه است که براي عبور از موانع فيزيکي از جمله رودخانه ها و دره ها استفاده مي شود.پلهاي متحرک نيز جهت عبور کشتيها و قايقهاي بلند از زير آنها ساخته شده است.
تاريخچه پل
ايجاد گدرگاهها وپلها براي عبور از دره ها و رودخانه ها از قديمي ترين فعاليتهاي بشر است. پلهاي قديمي معمولا از مصالح موجود در طبيعت مثل چوب و سنگ والياف گياهي به صورت معلق يا با تيرهاي حمال ساخته شده اند.پلهاي معلق از کابلهايي از جنس الياف گياهي که از دو طرف به تخته سنگها و درختها بسته شده و پلهاي با تير حمال از تيرهاي چوبي که روي آنها با مصالح سنگي پوشيده مي شد، ساخته شده اند.
ساخت پلهاي سنگي به دوران قبل از روميها بر مي گردد که در خاور ميانه و چين پلهاي زيادي بدين شکل برپا شده است. در اروپا نيز اولين پلهاي طاقي را 800 سال قبل از ميلاد مسيح، براي عبور از رودخانه ها از جنس مصالح سنگي ساخته اند.اغلب پلهاي ساخته شده توسط روميها از طاقهاي سنگي دايره شکل با پايه هاي ضخيم تشکيل يافته است.در ايران نيز ساختن پلهاي کوچک وبزرگ از زمانهاي بسيار قديم رواج داشته و پلهايي نظير سي و سه پل، پل خواجو وپل کرخه بيش از 400 سال عمر دارند.
از قرن يازدهم به بعد روشهاي ساختن پلها پيشرفت قابل توجهي نمود و به تدريج استفاده از دستگاههاي فشاري از مصالح سنگي و آجر با ملاتهاي مختلف و دستگاههاي خمشي از چوب متداول گرديده و تا اوايل قرن بيستم ادامه يافت. شروع قرن بيستم همراه با استفاده وسيع از پلهاي فلزي و سپس پلهاي بتن مسلح مي باشد.
از اوايل قرن نوزدهم ساخت پلهاي معلق، قوسي يا با تير حمال از آهن آغاز شد. اولين پل معلق از آهن در سال 1796 به دهانه 21 متر در آمريکا ساخته شد، همچنين در سال 1850 يکي از مهمترين پلهاي با تير حمال از جنس آهن متشکل از دو دهانه 140 متر و دو دهانه 70 متري در انگلستان ساخته شد.

طويل ترين پل معلق به طول تقريبي 7 کيلومتر در سانفرانسيسکو ساخته و بزرگترين دهانه معلق به طول تقريبي 1400 متر در انگليس (روي رودخانه هامبر) طراحي شده اند. در سالهاي اخير طرح پلهاي ترکه اي فلزي (با کابل مستقيم) نيز براي دهانه هاي بزرگ مورد توجه قرار گرفته و بعد از نخستين پل که در سال 1955 به دهانه 183 متر در سوئد ساخته شده، پلهاي زيادي اجرا شده است.
طبقه بندي پلها:
پلها را مي توان ازنقطه نظرهاي مختلف طبقه بندي نمود:
مصالح تشکيل دهنده
سيستم مقاومت مصالح
نوع مقاطع باربر
کاربرد آينده و
فرم تقاطع بامعبر
نوع تيرهاي حمال
پل نقال
پل بالارو
پل چرخان
پل دو طبقه
پل شناور قايقي
پل قوسي
پل متحرک
پل معلق
نگهداري پل
مهندسي رودخانه در پل سازي
طبقه بندي پلها از نقطه نظر سيستم مقاومت مصالح:
پل با دهانه ساده:
اين پلها از نظر سيستم مقاومت مصالح به صورت ايزواستاتيک (روي دوتکيه گاه ساده) مي باشند. معمولاً پلهاي بتن مسلح تادهانه حداکثر 30 متر، بتن پيش تنيده تا دهانه50 متر و پلهاي فلزي تا دهانه 80 متر با اين سيستم ساخته مي شوند.
پلهاي يکسره «سراسري):
اين پلها از نقطه نظر سيستم مقاومت مصالح به صورت هيپراستاتيک (روي تکيه گاههاي متعدد) بوده و براي عبور از معبرهاي طويل مورد استفاده قرارمي گيرند.
يکسرگي پلها باعث ممان خمشي مثبت در دهانه ها و توليد ممان خمشي منفي روي تکيه گاه ها شده و در نتيجه به منظور صرفه جويي در مصرف مصالح، امکان استفاده از مقطع متغير در طول پل را مي دهد.
پلهاي طره اي «کانتيلور):
در اين پلها با ايجاد مفاصل متعدد در طول دهانه ها سيستم ايزواستاتيک ايجاد شده اما به علت مشکلاتي که در امتداد مفاصل توليد مي شود، امروزه کمتر مورد استفاده قرارمي گيرد.
پلهاي قوسي:
اين پلها با توجه به رانش افقي که در خاک ايجاد مي کنند تنها در مناطقي که مقاومت زمين مناسب است مورد استفاده مي باشند.
پلهاي قابي شکل:
مانند پل هاي قوسي در اين حالت نيز مسئله توليد رانش افقي در زمين بايد به دقت مورد مطالعه قرار گرفته که با پيشرفت تکنيک پيش تنيدگي، روشهاي جديدي نيز براي اين سيستم ها عرضه شده است.
پلهاي ترکه اي و معلق:
تابليه اين پلها از نوع فلزي، بتن پيش تنيده و گاهي بتن مسلح مي باشد. در پلهاي معلق بارهاي وارد برکف پل بوسيله يک گروه کابلهاي فرعي به کابلهاي اصلي انتقال يافته و از آنجا بوسيله پايه هاي اصلي به خاک منتقل مي شود. در پلهاي ترکه اي انتقال بار به پايه ها تنها بوسيله يک گروه کابل انجام مي شود.

پلهاي مستقيم :
در اين حالت محور طولي پل بر محور طولي معبر (رودخانه ، دره ،....) ، عمود مي باشد.
پلهاي مورب «بيه) :
در اين حال زاويه بين دو محور فوق الذکر غير از 90 درجه مي باشد .
طبقه بندي پلها از نقطه نظر مصالح تشکيل دهنده:

پلهاي چوبي:
اين پلها معمولا" به شکل قوسي، با تيرهاي مشبک و يا تيرهاي حمال ساخته شده و در حال حاضر استفاده از آنهابه صورت موقتي مي باشد.

پلهاي سنگي:
با توجه به مقاومت مناسب فشاري مصالح سنگي، بسياري از پلهاي طاقي از اين مصالح ساخته شده اند.نظر به کمبود افراد سنگ کار و زمان نسبتا طولاني لازم براي تهيه مصالح و اجراي سازه، امروزه استفاده از اين پلها محدود مي باشد.

پلهاي بتني:
در بسياري از پلهاي طاقي شکل، در حال حاضر از بتن، با توجه به مقاومت فشاري مطلوب آن به جاي سنگ استفاده مي شود.

پلهاي بتن مسلح:
با توجه به روش اجرا و نحوه بتن ريزي، پلهاي بتن مصلح را مي توان از مقاطع مختلف و با اشکال دلخواه ساخت. با وجود اين استفاده از مقاطع ساده در جهت کاهش بهاي قالب بندي همواره مورد نظر است.در بعضي از حالات استفاده از سيستم پيش ساختگي باعث حذف اجزاء نگهدارنده قالبها و در نتيجه صرفه جوئي قابل ملاحظه مي شود.

پلهاي بتن پيش تنيده:
با پيشرفت اين تکنيک، به تدريج در دامنه وسيعي از ابنيه فني،پلهاي بتن پيش تنيده جايگزين پلهاي فلزي و پلهاي بتن مسلح شده اند. بدين ترتيب با صرف هزينه کمتر، پلهاي با دهانه بزرگ ساخته مي شوند. از طرف ديگر استفاده از اين مصالح امکان به کارگيري تکنيک هاي جديد پل سازي را مي دهد.

پلهاي فلزي:
اين پلها به اشکال مختلف، با تيرهاي حمال معمولي يا تيرهاي مشبک فولادي، با قوس يا قالبهاي فلزي، نورد شده از ورق و المانهاي اتصالي ساخته شده اند. در ساخت اين پلها گاهي نيز از آلياژهاي سبک يا مقطع مرکب استفاده مي گردد.
 

ebrahim110

عضو جدید
پل هاي چوبي

پل هاي چوبي

چوب از اولين مصالحي بود که انسان براي ساختن پل از آن استفاده کرد. اگرچه در قرن بيستم بتن و فولاد با گرفتن سهم عمده‌اي از مصالح مورد استفاده در پل‌سازي جايگزين چوب شدند اما چوب همچنان کاربرد وسيعي در پل‌هاي با دهانه کوچک و متوسط دارند. 12 درصد پل‌هاي با دهانه بزرگتر از 6 متر در امريکا (به عبارت ديگر 71.200 پل) از چوب ساخته شده‌اند. و هر ساله پل‌هاي بيشتري هم ساخته مي‌شوند. راه‌آهن امريکا از بيش از 2000 کيلومتر پل چوبي بهره مي‌گيرد. علاوه بر اينها اخيراً پل‌هاي چوبي توجه سازمان‌هاي بين‌المللي نظير سازمان ملل و بسياريکشورها نظير کانادا، ژاپن، انگلستان و اتريش را به خود جلب کرده‌اند


پل چوبي، انتخاب طبيعي
مقاومت چوب، وزن کم آن و قابليت جذب انرژي آن، دقيقاً خصوصياتي است که در ساخت پل به دنبال آن هستيم. چوب داراي قابليت تحمل اضافه‌بارهاي کوتاه مدت بدون ديدن کوچکترين آسيب است. بر خلاف تصور عموم، قطعات بزرگ چوبي مقاومت بسيار خوبي در برابر آتش نشان مي‌دهند تا حدي که همپا و حتي مقاوم‌تر از ساير مصالح است.
از نقطه نظر اقتصادي چه با در نظر گرفتن هزينه‌هاي اوليه و ساخت و چه با در نظر گرفتن هزينه‌هاي نگهداري، چوب بسيار باصرفه‌تر است. اجراي پل چوبي در هر شرايط جوي بدون آسيب به مصالح در هر شرايط جوي امکانپذير است. چوب بر اثر يخ‌زدن و آب شدن‌هاي پياپي آسيب نمي‌بيند و در برابر زيان‌ها و عوارض جانبي استفاده از ضديخ‌ها که بر ساير انواع پل تاثيرمي‌گذارد مقاوم است. پل‌هاي چوبي نياز به تجهيزات خاصي براي نصب ندارند و همچنين مي‌توانند بدون نياز به افراد متخصص و ماهر اجرا شوند. علاوه بر اين ظاهر زيبا و دلپسند مخصوصاً در محيط‌هاي طبيعي دارند​


اين باور اشتباه که سازي‌هاي چوبي عمر کمي دارند، کاربرد چوب را به عنوان مصالح ساختماني کاهش داده. اگرچه چوب در شرايط خاص در برابر حمله حشرات موذي استعداد تخريب بالايي دارد، ولي اگر در برابر رطوبت محافظت گردد عمر بسيار طولاني پيدا مي‌کند. بسياري از پل‌هاي پوشيده شدة ساخته شده در قرن نوزدهم بيش از صد سال عمر مفيد داشتند چون از قرار گرفتن آنها در معرض عوامل مخرب جلوگيري شده بود. اما در کاربردهاي امروزي، پوشيده کردن پل چندان عملي و اقتصادي نيست. اما استفاده از نگهدارنده‌ها، دوام چوب را در پل‌هاي نمايان (exposed) افزايش مي‌دهد. استفاده از تکنيک‌هاي مدرن و مواد نگهدارنده شيميايي مي‌توانند دوام چوب را به 50 سال يا حتي بيشتر برسانند. علاوه بر اين چوب‌هاي پرداخت شده با مواد نگهدارنده نياز به رنگ ندارند​

ساختن پل‌هاي چوبي، انتخابي عملي و اقتصادي
باور اشتباه ديگر درباره چوب به عنوان مصالح يک پل آن است که کاربرد آن محدود به سازه‌هاي کوچک و کم اهميت است. اين باور شايد ناشي از آن است که چوب‌هاي با مصارف تجاري ابعاد محدودي دارند و مهمولا پيش از اينکه درخت به حداکثر ابعاد خود برسد بريده مي‌شود. اگرچه قطر چوب محدود به تنه بريده درخت است اما ظهور چوب glued-laminated مشهور به glulam در حدود چهل سال پيش، دست طراحان را از نظر ابعاد باز گذاشت

گلولام که پرکاربردترين چوب مدرن است با متصل کردن لايه‌ها يا تخته‌هاي بريده شده چوب به هم با چسب‌هاي ساختماني ضد آب توليد مي‌شود. بنابراين قطعات گلولام از نظر طول، عرض و ضخامت تقريباً نامحدود هستند و از نظر شکل متنوع‌اند.گلولام از نقطه نظر طراحي سازه‌ها، مقاومت بيشتري نسبت به تنه بريده درخت دارد و امکان استفاده حداکثر از منابع چوب و کمترين پرت را دارد چرا که اجازه مي‌دهد اعضاي عظيم سازه‌اي از قطعات کوچکتر چوب ساخته شوند.
پيشرفت تکنولوژي ورقه کردن چوب طي چهار دهه گذشته تناسب و کارايي چوب را در پل‌هاي بزرگراه‌هاي مدرن افزايش داده است​

پرداخت چوب براي ساخت پل چوبي مستحکم
براي بيش از 70 سال نگهدارنده‌اي به نام آرسنات مس کُرُم‌دار يا cca براي طيف گسترده‌اي از محصولات چوبي استفاده شده است و به عنوان عمده‌ترين نگهدارند چوب در امريکا و ساير کشورهاي جهان براي ساخت صدها سازه از سکوها و پاسيوها گرفته تا ساختمان‌هاي با قاب چوبي و سازه‌هاي دريايي. البته اين برتري چندان هم بي‌دردسر بدست نيامد. در دهه 70 گروه‌هاي محيط زيستي بر سلامت کارگران مشغول به کار در صنعت نگهدارنده‌هاي چوب تاکيد بسياري داشتند و در دهه 80 اثرات زيست‌محيطي چوب‌هاي پرداخت‌شده با cca را زير سوال بردند اما در همان دهه سازمان‌ حفاظت محيط زيست امريکا پي برد که فوايد آن بسيار بيشتر از خطرات احتمالي اي است که به نظر مي‌آيد.
سپس در دهه 90 فشارها بر مصرف خود cca وارد شد و در سال 2002 نام آنرا از cca به epa تغيير دادند و در سال 2004 نسل جديدي از نگهدارنده‌ها را به منظور پرداخت چوب‌هاي غير صنعتي توليد نمودند
 

داش صابر

عضو جدید
یا از طریق properties اقدام کن و یا همونجوری که هست بزار تو صفحه ی سایت شاید خود سایت کوچیکش کرد .
 

googooli

عضو جدید
[ مقاله ] آشنايي با پل ها و طراحي و ساختار آنها

[ مقاله ] آشنايي با پل ها و طراحي و ساختار آنها



1. مقدمه:
چوب از اولین مصالحی بود که انسان برای ساختن پل از آن استفاده کرد. اگرچه در قرن بیستم بتن و فولاد با گرفتن سهم عمده‌ای از مصالح مورد استفاده در پل‌سازی جایگزین چوب شدند اما چوب همچنان کاربرد وسیعی در پل‌های با دهانه کوچک و متوسط دارند. 12 درصد پل‌های با دهانه بزرگتر از 6 متر در امریکا (به عبارت دیگر 71.200 پل) از چوب ساخته شده‌اند. و هر ساله پل‌های بیشتری هم ساخته می‌شوند. راه‌آهن امریکا از بیش از 2000 کیلومتر پل چوبی بهره می‌گیرد. علاوه بر اینها اخیراً پل‌های چوبی توجه سازمان‌های بین‌المللی نظیر سازمان ملل و بسیاریکشورها نظیر کانادا، ژاپن، انگلستان و اتریش را به خود جلب کرده‌اند.



2. پل چوبی، انتخاب طبیعی:
مقاومت چوب، وزن کم آن و قابلیت جذب انرژی آن، دقیقاً خصوصیاتی است که در ساخت پل به دنبال آن هستیم. چوب دارای قابلیت تحمل اضافه‌بارهای کوتاه مدت بدون دیدن کوچکترین آسیب است. بر خلاف تصور عموم، قطعات بزرگ چوبی مقاومت بسیار خوبی در برابر آتش نشان می‌دهند تا حدی که همپا و حتی مقاوم‌تر از سایر مصالح است.
از نقطه نظر اقتصادی چه با در نظر گرفتن هزینه‌های اولیه و ساخت و چه با در نظر گرفتن هزینه‌های نگهداری، چوب بسیار باصرفه‌تر است. اجرای پل چوبی در هر شرایط جوی بدون آسیب به مصالح در هر شرایط جوی امکانپذیر است. چوب بر اثر یخ‌زدن و آب شدن‌های پیاپی آسیب نمی‌بیند و در برابر زیان‌ها و عوارض جانبی استفاده از ضدیخ‌ها که بر سایر انواع پل تاثیرمی‌گذارد مقاوم است. پل‌های چوبی نیاز به تجهیزات خاصی برای نصب ندارند و همچنین می‌توانند بدون نیاز به افراد متخصص و ماهر اجرا شوند. علاوه بر این ظاهر زیبا و دلپسند مخصوصاً در محیط‌های طبیعی دارند.



این باور اشتباه که سازی‌های چوبی عمر کمی دارند، کاربرد چوب را به عنوان مصالح ساختمانی کاهش داده. اگرچه چوب در شرایط خاص در برابر حمله حشرات موذی استعداد تخریب بالایی دارد، ولی اگر در برابر رطوبت محافظت گردد عمر بسیار طولانی پیدا می‌کند. بسیاری از پل‌های پوشیده شدة ساخته شده در قرن نوزدهم بیش از صد سال عمر مفید داشتند چون از قرار گرفتن آنها در معرض عوامل مخرب جلوگیری شده بود. اما در کاربردهای امروزی، پوشیده کردن پل چندان عملی و اقتصادی نیست. اما استفاده از نگهدارنده‌ها، دوام چوب را در پل‌های نمایان (exposed) افزایش می‌دهد. استفاده از تکنیک‌های مدرن و مواد نگهدارنده شیمیایی می‌توانند دوام چوب را به 50 سال یا حتی بیشتر برسانند. علاوه بر این چوب‌های پرداخت شده با مواد نگهدارنده نیاز به رنگ ندارند.

3. ساختن پل‌های چوبی، انتخابی عملی و اقتصادی:
باور اشتباه دیگر درباره چوب به عنوان مصالح یک پل آن است که کاربرد آن محدود به سازه‌های کوچک و کم اهمیت است. این باور شاید ناشی از آن است که چوب‌های با مصارف تجاری ابعاد محدودی دارند و مهمولا پیش از اینکه درخت به حداکثر ابعاد خود برسد بریده می‌شود. اگرچه قطر چوب محدود به تنه بریده درخت است اما ظهور چوب Glued-laminated مشهور به Glulam در حدود چهل سال پیش، دست طراحان را از نظر ابعاد باز گذاشت.



گلولام که پرکاربردترین چوب مدرن است با متصل کردن لایه‌ها یا تخته‌های بریده شده چوب به هم با چسب‌های ساختمانی ضد آب تولید می‌شود. بنابراین قطعات گلولام از نظر طول، عرض و ضخامت تقریباً نامحدود هستند و از نظر شکل متنوع‌اند.گلولام از نقطه نظر طراحی سازه‌ها، مقاومت بیشتری نسبت به تنه بریده درخت دارد و امکان استفاده حداکثر از منابع چوب و کمترین پرت را دارد چرا که اجازه می‌دهد اعضای عظیم سازه‌ای از قطعات کوچکتر چوب ساخته شوند.
پیشرفت تکنولوژی ورقه کردن چوب طی چهار دهه گذشته تناسب و کارایی چوب را در پل‌های بزرگراه‌های مدرن افزایش داده است.



4. پرداخت چوب برای ساخت پل چوبی مستحکم:
برای بیش از 70 سال نگهدارنده‌ای به نام "آرسنات مس کُرُم‌دار" یا CCA برای طیف گسترده‌ای از محصولات چوبی استفاده شده است و به عنوان عمده‌ترین نگهدارند چوب در امریکا و سایر کشورهای جهان برای ساخت صدها سازه از سکوها و پاسیوها گرفته تا ساختمان‌های با قاب چوبی و سازه‌های دریایی. البته این برتری چندان هم بی‌دردسر بدست نیامد. در دهه 70 گروه‌های محیط زیستی بر سلامت کارگران مشغول به کار در صنعت نگهدارنده‌های چوب تاکید بسیاری داشتند و در دهه 80 اثرات زیست‌محیطی چوب‌های پرداخت‌شده با CCA را زیر سوال بردند اما در همان دهه سازمان‌ حفاظت محیط زیست امریکا پی برد که فواید آن بسیار بیشتر از خطرات احتمالی ای است که به نظر می‌آید.
سپس در دهه 90 فشارها بر مصرف خود CCA وارد شد و در سال 2002 نام آنرا از CCA به EPA تغییر دادند و در سال 2004 نسل جدیدی از نگهدارنده‌ها را به منظور پرداخت چوب‌های غیر صنعتی تولید نمودند.

 
آخرین ویرایش توسط مدیر:

علی(110)

عضو جدید
میانگذر دریاچه ارومیه

میانگذر دریاچه ارومیه

میانگذر دریاچه ارومیه یا پروژه شهید کلانتری طرح ملی اثر گذاری است که بنا به دلایل عدیده ای تمام توان فنی ومهندسی کشور را به چالش کشیده است.برای بیان واضح تر این دلایل به توضیحاتی حول سه محور ویژگی های دریاچه ،احداث میانگذر و دغدغه های آن می پردازیم.
ویژگیهای دریاچه:
دریاچه ارومیه با گستره سه تاشش هزار کیلومتر مربع واقع در دو استان آذربایجان غربی و شرقی یکی از 9 منطقه مهم جهان و به عنوان «بیوسفر حفاظت شده»تعیین گردیده است.
وجود آبزی ارزشمندی به نام «آرتمیا»به عنوان یک منبع بالقوه اقتصادی ،از دیگر دلایل مهم برای حفاظت از آکوسیستم این دریاچه می باشد .
شرایط خاص هیدرولیکی و ژئوتکنیکی دریاچه ، کمی عمق آب و غلظت بالای نمک ، سبب تراکم نامناسب رسوبات چند میلیون ساله بستر دریاچه شده است که شکلی غیر متراکم و ژلاتینی دارد.ضمنا عمق رسوبات در برخی از نقاط دریاچه از 190 متر بالاتر می رود که بستر مطلوب مهندسی (bed rock) در زیر این رسوبات واقع شده است.
لرزه خیزی بالای منطقه یکی از دیگر نگرانی های احداث این پروژه است که بخش عمده ای از مطالعات را به خود اختصاص داده است.
متغیر بودن تراز آب به صورت فصلی و دوره ای بین 2 الی 5.7 متر .
خطر گسیختگی بخش خاکریزی شده در اثر وقوع زلزله .
سرعت بالای باددر دریاچه (112کیلومتر در ساعت)که موجهایی به ارتفاع 3 متر را به وجود می آورد .
ورود حجم بالایی از آب رودخانه های شیرین به قسمت جنوبی در مقایسه با حجم کم آب شور ورودی به قسمت شمالی آن.
چرا احداث یک میانگذر؟ دسترسی آسانتر سریع تر و ارتباط نزدیکتر بومیان هر یک از دو استان، با کاهش فاصله بین تبریز و ارومیه به نصف مسیر کنونی ،از اهم فواید این میانگذر است.چرا که نتیجه چنین تقلیل مسافتی علاوه بر صرفه جویی در زمان سفر ،در کاهش مصرف سوخت نیز تاثیر بسزایی خواهد داشت.آیا با توجه به این صرفه جویی ها "آلودگی،این دغدغه همیشگی جوامع بشری نیز سیری نزولی را نخواهد پیمود؟!"
با احداث راه های زمینی به جای گذرگاه های کوهستانی که در حال حاضر تردد در آنها انجام می گیرد ،بر ضریب اطمینان امنیت منطقه افزوده خواهد شد.
با احداث این پل بر جاذبه های توریستی منطقه افزوده و همین عامل موجب رشد صنعت گردشگری در دو استان می گردد.
به جهت شرایط اقلیمی و جغرافیای منطقه ای،آذربایجان غربی و شرقی به ترتیب به عنوان قطب کشاورزی و صنعتی میتوانند پس از احداث پل در شرایطی مطلوبتر به تبادل کالا،دانش و تعامل بیشتر بپردازند و صد البته با کاهش فاصله ای که پیش تربه آن اشاره شد ارتباط این دو استان با مرکز کشور سهل الوصول تر خواهد بود.
اما آنچه که برای جامعه مهندسی ما یک ارزش محسوب می شود و آنان را به چالش بیشتر فرا می خواند ،اعتبار و امتیازی است که پس از اتمام پروژه نصیب ایشان می گردد با انجام چنین پروژه خاصی با روش EPC که در حیطه مهندسی عمران شیوه ای نو تلقی می گردد و بعدا به آن خواهیم پرداخت می توان دریچه های تازه را به سمت ارتقاء سطح کیفی جامعه فنی مهندسی کشور گشود.
چرامخالفت؟!!
با نگاهی به رسانه های گروهی و میزان توجه ایشان به احداث یا عدم احداث میانگذر در این دریاچه از طریق درج مقالات و انجام مصاحبات ، می توان ضمن پی بردن به اهمیت موضوع از نقطه نظر منطقه ای و کشوری ،به ناکافی بودن اطلاعات عامه مردم و بعضا خواص در این زمینه به روشنی پی برد .
همه آنها ضمن آنکه به محاسن ایجاد این میانگذر صحه می گذارند ، گاها به دنبال راهی برای به بیراهه کشاندنش نیز هستند . از جمله مسایلی هم که در راستای این مخالفت مستمسک قرار می دهند ، آلودگی صوتی ،فرسایش خاک حوزه دریاچه و برهم زدن طبیعت بکر آن است .
آیا براستی !"احداث پل ها و تکمیل میانگذر در آتیه در مقایسه با وضع کنونی در جهت بهبود وضعیت زیست _محیطی است یا تخریب آن"؟
پاسخ سوالی چنین ساده زیر هزاران علامت سوال دیگر پنهان می شود تا مبادا اعتبار شغلی و مسئولیت انسانی دست اندرکاران بررسی زیست محیطی خدشه دار گردد.باتکلیفی و انتظار بی حاصل در این وادی مسئولین پروژه را بر آن می دارد که به جای جستجوی پاسخ در داخل کشور ،به دنبال راه حلی در آن سوی مرزها و از دهان متخصصین و کارشناسان بین المللی باشند .(وااسفا!!)
با همه این اوصاف تنها پدیده ای که در اثر ساخت میانگذر قابل تامل و بررسی می باشد همانا نحوه رسوبگذاری در جنوب میانگذر است.پیش بینی احداث یک پل 500 متری نیز تدبیری به منظور کاهش اثرات زیانبار این پدیده می باشد .
با توجه به آنچه که شرحش آمد اکنون می توان درک کرد که چگونه پس از گذشت ربع قرن از نخستین گام های برداشته شده در جهت ایجاد راهی برای اتصال دو استان آذربایجان غربی و شرقی از میانه این دریاچه ،این همه تلاش بی ثمر و این آرزوی دیرین ناکام مانده است!! ویژگیهای دریاچه:
دریاچه ارومیه با گستره سه تاشش هزار کیلومتر مربع واقع در دو استان آذربایجان غربی و شرقی یکی از 9 منطقه مهم جهان و به عنوان «بیوسفر حفاظت شده»تعیین گردیده است.
وجود آبزی ارزشمندی به نام «آرتمیا»به عنوان یک منبع بالقوه اقتصادی ،از دیگر دلایل مهم برای حفاظت از آکوسیستم این دریاچه می باشد .
شرایط خاص هیدرولیکی و ژئوتکنیکی دریاچه ، کمی عمق آب و غلظت بالای نمک ، سبب تراکم نامناسب رسوبات چند میلیون ساله بستر دریاچه شده است که شکلی غیر متراکم و ژلاتینی دارد.ضمنا عمق رسوبات در برخی از نقاط دریاچه از 190 متر بالاتر می رود که بستر مطلوب مهندسی (bed rock) در زیر این رسوبات واقع شده است.
لرزه خیزی بالای منطقه یکی از دیگر نگرانی های احداث این پروژه است که بخش عمده ای از مطالعات را به خود اختصاص داده است.
متغیر بودن تراز آب به صورت فصلی و دوره ای بین 2 الی 5.7 متر .
خطر گسیختگی بخش خاکریزی شده در اثر وقوع زلزله .
سرعت بالای باددر دریاچه (112کیلومتر در ساعت)که موجهایی به ارتفاع 3 متر را به وجود می آورد .
ورود حجم بالایی از آب رودخانه های شیرین به قسمت جنوبی در مقایسه با حجم کم آب شور ورودی به قسمت شمالی آن.
عنوان طرح
آزاد راه ارومیه تبریز که شامل:
1. قطعه یک:از اورمیه تا ساحل غربی دریاچه به طول 24 کیلومتر
2. قطعه دو: میانگذر به طول 15.5 کیلومتر
3. قطعه سه:از ساحل شرقی دریاچه تا سرای الف)مسیر فعلی به طول 29 کیلومتر ب)واریانت عبور از جزیره به طول 17 کیلومتر
4. قطعه چهار: از سرای تا خاصبان
5. قطعه پنج:از خاصبان تا تبریز الف)مسیر فعلی ب)واریانت مورد نظر
اقدامات انجام شده تا سال 1380
1. احداث قسمتی از باند اول قطعه1
2. احداث میانگذر به طول 13.5 کیلومتر
3.احداث راه های دسترسی از ساحل شرقی دریاچه تا سه راهی خاصبان
اقدامات انجام شده برای .ساماندهی طرح (مراجعه شود به ضمیمه)
1.جمع آوری اطلاعات قبل ،از دست اندرکاران و مجریان سابق با تشکیل "کمیته فنی"
2.برگزاری مناقصه به روش "EPC" با کمک مدیر طرح (سانو)هیئت ارزیابی و دو شرکت TNA,CEB
3.عقد قراردادبا واحد طرح و ساخت
4.تدقیق مطالعاتی طرح
5.تکمیل ارکان طرح با انتخاب مدیر طرح(عامل چهارم)مشاور کارفرما (TNA,COWI)
تجهیز کارگاه
علی الاصول وقتی سخن از تجهیز کارگاه به میان می آید تصاویری مشابه و تقریبا یکسان در ذهن نقش می بندد اما با توقفی کوتاه در کارگاه های شماره 1 و بخصوص 2 این پروژه این تصویر ذهنی به کلی دگرگون می شود که علتش چیزی نیست مگر خاص بودن این پروژه !!
وجود تجهیزات کامل مانند جرثقیلهای300 تنی ،بارجهای 2000 تنی ساخته شده در سایت ،چکش های بزرگ شمع کوب و... همگی نشان از خاص بودن تجهیز کارگاه دارد.
خلاصه ای از مشخصات فنی پل میانی:
1.طول پل2000 متر
2.عرض پل 24 متر
3.دو خط عبوری 9 متری رفت و برگشت خودرو و ریل راه آهن در وسط به عرض 5 متر
برگزاری مناقصه و انتخاب طرح برتر
نتیجه حاصل از بررسی های به عمل آمده توسط کمیته فنی این بود که به دلیل پیچیدگی های غیر قابل تصور نمی توان گزینه واحد و بهینه ای انتخاب و یا ضابطه خاصی را برای طراحی پل میانگذر تعریف نمود .بر همین اساس کمیته با بیان ویژگی های فنی ،اقلیمی ، ساختاری و زیست محیطی دریاچه و همین تاکید برنیازهای طرح ،پیشنهاد روشی مناسب که پاسخگوی تمام خواسته های 3بخش اصلی پروژه باشد را به عهده واحد طرح و ساخت گذارد.
این سه بخش عبارتند از :
1.پروژه اصلی _پل میانی
2.خاکریز موجود که با توجه به احداث پل میانی نیاز به تغییر،تثبیت و اصلاحات خواهد داشت.
3.آب گذرهای کناری.
در نخستین روز های پس از تعطیلات نوروزی سال 1380، آگهی مناقصه عمومی طرح به دو زبان فارسی و انگلیسی منتشر شد و بدینوسیله از تمام علاقه مندان به شرکت در طرح و اجرا این پروژه دعوت به عمل آمد .تعداد 64 شرکت داخلی و خارجی جهت اجرا پروژه اعلام آمادگی نمودند که پس از بررسی های اولیه این تعداد به 30 شرکت تقلیل یافت و پس از آن پرسشنامه هایی جهت تعیین صلاحیت مقدماتی این این پیمانکاران ،برای آنها ارسال گردید.
به منظور استفاده از دانش و تجربه مشاوران ذی صلاح خارجی و انتقال فن آوری ،حضور مشاور خارجی مجرب به عنوان عضو متعهد،در کنار پیمانکار طرح و ساخت الزامی گردید.
پس از ارزیابی پرسش نامه های تکمیل شده ،15 شرکت ایرانی که سابقه همکاری با مشاوران ذی صلاح خارجی عضو فیدیک را در کارنامه اجرایی خود داشتند ،تعیین صلاحیت گردیدند.سپس از این شرکتها برای دریافت اسناد مرحله اول مناقصه دعوت به عمل آمدومقرر گردیدکه ظرف دو ماه پیشنهاد مقدماتی خود را که حاوی طرح اولیه ،برنامه زمانبندی و قیمت تقریبی باشد را ارائه دهند .
پس از طی زمان مقرر ،7گروه طرح و ساخت پیشنهاد اولیه خود را جهت بررسی و اعلام نظر به مدیر طرحتحویل دادند .به جهت اطمینان در انتخاب و یکسان سازی معیارها برای مدیر طرح و هیئت ارزیابی، جداولی تهیه و و کلیه پارامتر های فنی طرح لحاظ و امتیازبندی گردید.(جدول)
انتخاب چهار طرح از میان 7 طرح رسیده نتیجه بررسی مدارک ارسالی توسط مدیر طرح و هیئت ارزیابی بود.شروع مرحله دوم مناقصه با فراخوان 4 واحد طرح و ساخت منتخب و اعلام اهم شرایط مرحله دوم به شرح زیر بود.
1.تکمیل طرح اولیه
2.ارئه قیمت های مناسب که بتواند مبنای انعقاد قرار گیرد.
3.پرداخت بخشی از هزینه های طراحی برای نفرات دوم،سوم و چهارم به ترتیب (70 تا30%)به جهت اطمینان دهی به واحدهای طرح و ساخت برای استفاده تمام کمال از توان فنی خود و مشاور خارجی اش

در گام بعدی با برگزاری جلسات جداگانه ای با هر کدام از واحد های طرح و ساخت به رفع اشکالات،ابهامات و بیان سوالات مربوط به طرح ها پرداخته شد و ضمن بررسی حضوری اشکالات ، مقرر شد موارد مطروحه در مرحله دوم برطرف گردد.

در این مرحله با تدوین جداول جدید و تعیین معیارهای مورد نظر برای بررسی طرح توسط مدیر طرح و هیئت ارزیابی ، به جهت بالا بردن ظرایب اطمینان و دقت،از دو شرکت دیگر نیز برای قضاوت و ارزیابی طرح دعوت به عمل آمد .

1.شرکت طرح نو اندیشان
2.شرکت فرانسوی CEB

در نتیجه 4گروه مدیر طرح (سانو)،هیئت ارزیابی شرکت TNAو شرکت CEB هر کدام به صورت مستقل به بررسی طرح ها و اعلام نظر پرداختند.

حاصل بررسی ها :

1.اطلاعات استفاده شده برای طراحی از کفایت و اطمینان کافی برخوردار نبوده است .
2.هیچکدام از طرح ها یرسیده را نمی توان به عنوان طرح پایه ،مبنای عملیات اجرایی قرار داد .
3.ضرورت دارد اطلاعات مربوط به خاک و بستر دریاچه دیگر مورد بررسی قرار گیرد تا بتوان به نتایج آن مطمئن شد.
4.مسئله زلزله و لرزه خیزی منطقه در حد کفایت مورد بررسی قرار نگرفته است .
5.طرح صدرا با توجه به سیستم سازه ای ،ارائه روش های اجرایی ،مشاوران خارجی آن و آشنایی پیمانکار به کارهای دریایی را می توان به عنوان طرح برتر انتخاب نمود.

طرح EPC"طرح و ساخت" Engineering Procurement Construction
همانطور که پیشتر اشاره شد،شرایط ویژه این طرح و مشکلات و موانعی که بر سر راه اجرای آن وجود داشت ،و همچنین برای تسهیل و تسریع روند انجام پروژه ،روش "طرح و ساخت"برگزیده شد.در این روش ،کلیه کارهای طراحی ،تدارکات و اجرای پروژه به پیمانکار واحد سپرده می شود .مطابق آیین نامه "سازمان مدیریت و برنامه ریزی کشور"در این زمینه ،پیش نیاز های لازم برای اجرای پروژه با این روش عبارتند از :

1.توانایی دستگاه اجرایی در تعریف دقیق و کامل پروژه
2.تفاهم دو جانبه بین دستگاه اجرایی و پیمانکار در محدوده و هدف پروژه
3.توانمندی مدیریت پروژه در دستگاه اجرایی
4.تامین بودن اعتبار مورد نیاز
5.وجود پیمانکار توانمند در اجرا و طراحی
6.وجود مشخصات فنی استاندارد
 

علی(110)

عضو جدید
ادامه

ادامه

مهمترین مزایایی که برای روش طرح و ساخت برشمرده اند ،مواردی به شرح زیر می باشند:
الف)هماهنگی بین طراحی و شیوه های اجرایی کامل تر و سریعتر صورت می گیرد.
ب )مسئولیت کامل طراحی و اجرا حتی اگر قسمتی از طراحی توسط کارفرما انجام شده باشد ، به عهده پیمانکار گذاشته می شود .لذا،پیمانکار با آزادی عمل بیشتری می تواند به بهینه کردن طرح مبادرت نمایند .
پ)کارفرما تشکیلات فنی مفصلی را ایجاد نمی کند .
ت)کارفرما از طریق رقابت پیمانکاران با تجربه و و مشاوران طراح همکار آنان به ایده های نو،مدت معقول و قیمتی مناسب دست می یابد و از همان ابتدا قیمت کار با تقریب کافی مشخص می گردد.
ٍث)با توجه به اینکه مسئولیت کل طرح و اجرا به عهده پیمانکار است ،پیمانکار تسهیلات لازم برای کنترل کیفیت را فراهم می آورد.
ج)کیفیت مطلوب اجرای کار ،به طور عمده از طریق استقرار سیستم کنترل کیفیت توسط پیمانکار حاصل می شود و نظارت مشاور کارفرما ،جنبه کنترل عملکرد "سیستم کنترل کیفیت پیمانکار"را خواهد داشت .
چ)با انجام هم زمان طراحی و اجرا به موازات هم ، می توان در زمان صرفه جویی کرد.
ح)به دلیل ارتباط نزدیک گروه طراحی و گروه اجرایی و آشنا بودن گروه طراحی به امکانات و محدودیت های گروه اجرایی ،می توان طرح را چنان تهیه کرد که از تغییرات نا خواسته در حین اجرا (که در نظام متعارف تهیه طرح توسط مشاور و اجرای آن توسط پیمانکار ،به دلیل محدودیت های اجرایی پیش می آیند )که رفت و برگشت های زمان بر بین طراح و اجرا کننده را ایجاب می کنند ، احتراز نموده و در صورت ضرورت یافتن تغییرات ،بتوان به سرعت آنها را اعمال نمود.
خ)تدارک مصالح و تجهیزات از بدو شروع کار طراحی امکان پذیر بوده و ا زافت و خیز های آهنگ عملیات اجرایی به علت نرسیدن به موقع مصالح و تجهیزاتجلوگیری می شود.
د)با اعمال متمرکز کنترل کیفیت برطراحی ،تدارکات و اجرا ،به نحوی موسر از کاهش کیفیت کار جلوگیری می شود .
به عبارت دیگر می توان ،با ایجاد "وحدت کاری"،طرح را در زمان کوتاهتر ،با کیفیت بهتر و با صرف هزینه کمتر به سر انجام رساند.
مساله مهمی که در کمیته فنی مورد بحث قرار گرفت این بود که آیا شرکتی ایرانی که بتواند مسئولیت طرح و اجرا در بخش میانگذر را بر عهده بگیرد ،وجود دارد .
بحث های کمیته فنی به این نتیجه رسید که شرکتی بتواند طراحی این پروژه را انجام دهد در ایران وجود ندارد ،اما پیمانکاران مناسبی برای اجرای طرح در کشور حضور دارند .لذا مقرر شد تا یک پیمانکار ایرانی با یک شرکت طراح خارجی به صورت مشترک کار را انجام دهند .قرارداد با طرف ایرانی بسته شده و پیمانکار انتخاب شده موظف گردید یک شرکت خارجی را جهت طراحی ،به کار گیرد .
مزیت دیگری که انتخاب روش طرح و ساخت برای این پروژه در بر داشت ،تقلیل مدت زمان صرف شده در پیمان سپاری پروژه بود .
از آنجایی که طراحی این پروژه خارج از توان فنی کشور دانسته شد ،باید از توان طراحان خارجی بهره گرفته می شد.از سویی انتخاب و عقد قرارداد با یک شرکت خارجی حداقل به 6 ماه زمان نیاز داشت . پس از پان نیز شرکت مزبور نیاز به 2 تا 3 سال زمان برای مطالعه و ارائه طرح داشت و بعد از ارائه نتایج مطالعات ،طرح مذبور باید تصویب شده و در نهایت ،جهت اجرا به پیمانکار سپرده می شد.با انتخاب روش طرح و ساخت ،این فرایند زمانبر و پر دردسر عملا حذف گردید.
همچنین ،برای تصویب طرح نیز نیاز به تجربیات مشاور خارجی احساس می شد .از این رو برای پرهیز از بوروکراسی و تسهیل در کار با یک مشاور ایرانی کارآمد قرارداد منعقد گردید و از ایشان خواسته شد تا با همکاری یک مشاور خارجی مورد تایید مجری طرح ،خدمات لازم را ارئه دهند.تدقیق طرح
شرکت صدرا با تکیه بر اطلاعات موجود در اسناد و مدارک پیشین پروژه که اهم آن حاصل مطالعات انجام یافته توسط"شرکت آب و نیرو"می بود ،طرح اولیه خود را تسلیم کارفرما نمود که پس از بررسی های دقیق تنها به آن سبب که در مقایسه با دیگران از امتیاز بالاتری برخوردار بود ،به عنوان طرح برگزیده معرفی شد .حال این سوال مطرح بود که آیا اساسا پذیرفتن چنین طرحی با علم به نا کافی بودن اطلاعات و ابهام در فرضیات عاقلانه بود؟!!
در پاسخ به این سوال از صدراخواسته شد تا اطلاعات موجود را با دقت بیشتری بررسی و اصلاحات لازم در جهت رفع هرگونه ابهام به انجام رساند . تا بتوان از طرح اولیه با قدرت و اطمینان بیشتر دفاع کرد.
علیرغم اصرار پیمانکار مبنی برصحت و کفایت اطلاعات موجود و پافشاری برای گرفتن تایید طرح اولیه بر اساس آن اطلاعات ،کارفرما مصرانه در پی تدقیق طرح بود .تصمیم کارفرما در این راستا ناشی از تجارب نا موفق گذشته در تاریخ اجرای این پروژه و مبهم نمودن حدود وظایف اختیارات و تعهدات پیمانکاران پروژه های عمرانی بود .
و مهمتر از آن اینکه هیچیک از 4 گروه مسئول بررسی و انتخاب طرح از زاویه طرح نهایی به آنچه که صدرا ارئه کرده بود ،نگاه ننموده بودند.
پس از چندین نشست و گفت و شنود پیمانکار قانع گردید که باید مطالعات پیشین تدقیق گردد اما این بار نگرانی ها بر سر زمان و میزان هزینه ای بود که در این رایطه باید صرف می شد.سر انجام با توافق طرفین طرح اولیه پس از پردازشی 6 ماهه و با هزینه پروژه می توانست به عنوان طرح پایه مبنای تهیه نقشه ها و در نهایت اجرا قرار گیرد.
 

niyaz_sepas

عضو جدید
کاربر ممتاز
"آمستردام" هنوز شهر پل هاست

"آمستردام" هنوز شهر پل هاست


"آمستردام" هنوز شهر پل هاست
با وجود آنكه تعداد زيادي از پل‌هاي "آمستردام"در طول تاريخ تخريب شدند ولي هنوز هم يكي از زيبايي‌هاي شهر و معرفه‌هاي آن وجود پل‌هاي متعدد است كه آمستردام را به شهر پل‌ها مشهور ساخته است.
شهر آمستردام به دليل برخورداري از پل‌هاي متعدد كه امكان رفت و آمد در سطح اين شهر را تسهيل مي‌كنند به شهر پل‌ها شهرت دارد. ولي با رشد شهرنشيني اين پلها هم از آسيب تخريب در امان نماندند.
آب و پل نقش مهمي در شهر آمستردام (هلند) دارند. زماني وجود آب حتي با ارزش‌تر از زمين خشك تلقي مي‌شد. چرا كه وجود رودخانه "آمستل" به تجار امكان جابجايي كالاهاي‌شان را مي‌داد. به واسطه اهميت وجود آب، كم‌كم پل‌ها هم براي تسهيل تردد افراد ساخته شدند. نقشه‌اي كه توسط "كورنليس آنتونيس" در سال 1544 تهيه شده، نشان مي‌دهد كه در قرن 16 شهر آمستردام 52 پل و 6 گذرگاه داشته است. با توسعه روند شهرسازي در قرن هفدهم بر تعداد پل‌هاي اين شهر افزوده شد. با تكميل برنامه‌هاي توسعه شهري در سال 1732، تعداد پل‌ها در اين شهر به 297 پل و 9 گذرگاه رسيد. از سال 1860 به بعد شهر آمستردام بيش از پيش رشد كرد. با افزايش تعداد جمعيت نياز به ايجاد مسكن و در نتيجه ساخت بناهاي مسكوني بيش از پيش افزايش يافت . در نتيجه بسياري از كانال‌ها و آبگذرها پر شدند تا نياز روزافزون سطح خشكي براي تردد و ساخت بنا فراهم شود. به دنبال اين جريان بسياري از پل‌ها خراب شدند. در بسياري از موارد شيب پل‌ها كم شدند تا امكان گذر ترامواهاي برقي فراهم شود.
حتي در قرن بيستم هم بسياري از پل‌ها تخريب شدند تا جوابگوي نيازهاي روزافزون شهر در رابطه با ترافيك باشند. صدها بناي تاريخي ارزش حفظ و نگهداري را پيدا كردند ولي پل‌هاي قديمي اين شهر از اين نظر مورد توجه قرار نگرفتندوعمدتا تخريب شدند و جاي آنها را پل‌هاي امروزي گرفت اين در حالي است كه امروزه پل‌ها نيز در زمره بناهاي تاريخي محسوب مي‌شوند كه نيازمند مراقبت و توجه هستند و با وجود آنكه اكثر پل‌هاي امروزي هيچكدام از قدمت تاريخي برخوردار نيستند، ولي جلوه‌هاي ويژه شهري محسوب مي‌شوند. در فهرست بناها و اماكن تاريخي اين شهر تعداد پل‌ها به 72 عدد رسيده است. بسياري از اين پل‌ها به اين دليل در اين فهرست منظور شده‌اند كه به نوعي شكل‌دهنده چهره ظاهري شهر محسوب مي‌شوند.
تاريخ آمستردام در تاريخ پل‌هاي آن گره خورده است. پل‌هاي اوليه اين شهر كه نقش كليدي در تردد مردم داشتند چوبي بودند. با توسعه شهرسازي آجر جايگزين چوب شد و پل‌هاي قوسي شكل جايگزين شكل قديمي پل‌ها شدند. قوس اين پل‌ها غالبا از ماسه سنگ ساخته مي‌شد. امروزه طراحي پل‌ها از نقطه نظر معماري نيز اهميت بسيار پيدا كرده است.
با وقوع انقلاب صنعتي در اواخر قرن نوزدهم، عصر طلايي شهر آمستردام شروع شد. با افزايش روزافزون ترافيك تغيير در زير ساختمان‌هاي شهري اجتناب‌ناپذير به نظر مي‌رسيد. كاربرد ترامواهاي برقي رو به فزوني گذاشت در نتيجه برخي از پل‌هاي قديمي تخريب شدند و شيب آنها نيز براي تسهيل رفت‌ و آمد ترامواها تغيير پيدا كرد. و مجموع اين عوامل در چگونگي ساخت پل‌ها تاثير گذاشت چرا كه آهن و فولاد در ساخت پل‌هاي جديد به كار گرفته شدند. به اين ترتيب چهره پل‌هاي شهر كم‌كم دگرگون شد. در سال 1800 هنوز 96 پل چوبي و 90 پل سنگي وجود داشت. تا سال 1875 اين تعداد به 48 و 68 به ترتيب كاهش پيدا كرد. بين سال‌هاي 1945 تا 1982 اعتراض‌هاي زيادي مبني بر حفظ شكل سنتي پل‌ها به وجود آمد.
بسياري از پل‌هاي قوسي شكل قديمي دوباره بازسازي شدند اين تلاش‌ها همگي در جهت احيا چهره تاريخي شهر صورت گرفت.
«پيت كرامر» و «جان وندرمي» به عنوان مشاوران دولتي انتخاب شدند كه اين دو با به كارگيري سبك‌هاي خاصي معماري به خلق پل‌هاي جديد برگرفته از بافت قديمي شهر پرداختند. با وجود آنكه تعداد زيادي از پل‌ها در اين شهر در طول تاريخ تخريب شدند ولي هنوز هم يكي از زيبايي‌هاي شهر و معرفه‌هاي آن وجود پل‌هاي متعدد است كه آمستردام را به شهر پل‌ها مشهور ساخته است.



 

vahid_pakrou

عضو جدید
کاربر ممتاز
مقاله کامل بهسـازی و مقـاوم سـازی پلهـا

مقاله کامل بهسـازی و مقـاوم سـازی پلهـا

مقاله کامل بهسـازی و مقـاوم سـازی پلهـا بازرسی فنی منظم پلها جهت حصول اطمینان از ایمنی سازه ای آنها از جمله مسایل مهم در حوزه مدیریت یکپارچه پلها می باشد. نظر به عملکرد ویژه پل ها در عبور ترافیک از روی رودخانه ها، مسیل ها و کاهش معضلات ترافیکی تقاطع های شهری پر ازدحام، بروز مشکلات فنی و در موارد خاص ریزش پل ها خسارات جانی و مالی فراوانی به دنبال خواهد داشت. افزون بر این، قابلیت استفاده بی وقفه از پلها در حین و پس از وقوع بلایای طبیعی، زمانی که عملیات امداد نجات باید با حداکثر سرعت ممکن صورت گیرد، اهمیتی دو چندان می یابد.
چنان که در این مقاله ارائه می گردد، فاجعه فرو ریزش پل I-35W در ایالت مینسوتا در ایالات متحده امریکا محصول بی توجهی به نتایج بازرسی های فنی و گزارشات آسیب پذیری سازه ای این پل می باشد. نتایج مطالعات اخیر در خصوص نقصهای سازه ای احتمالی ناشی از ترکهای خستگی به بهسازی و مقاوم سازی پل نیانجامید. همچنین، مقاله به بیان چگونگی تسریع فرآیند بازرسی، بهسازی و مقاوم سازی پل های امریکا، انجام برآوردهای دقیق تر هزینه این پروژه ها و تحلیل سود و زیان آنها پس از فرو ریزش پل می پردازد. بر مبنای تجارب حاصله و اطلاعات گردآوری شده در ارتباط با حادثه فرو ریزش پل I-35W، آخرین آمار رسمی پل های ایران و نیز هزینه متوسط بازسازی و ساخت مجدد پل ها، ارزیابی کلی از وضیعت پل های مختلف شهری و برون شهری ایران صورت می گیرد و با بهره گیری از اطلاعات چندین پروژه مقاوم سازی پل تخمینی از هزینه مقاوم سازی پل های کشور ارائه می گردد.


1- مقدمه

زمانی که از بهسازی و مقاوم سازی پل ها و به طور کلی ابنیه فنی راه و راه آهن در برابر بلایای طبیعی و بارهای سرویس سخن به میان می آید اغلب نگاه ها متوجه مبحث بازرسی فنی و گزارشات آسیب پذیری می شود. هر چند مبحث بازرسی فنی و گردآوری اطلاعات مقدمه فرآیند مدیریت یکپارچه پل ها می باشد لیکن در حوزه های عملی و اصولاً سیستم پایه مدیریت پل این بخش تنها بخشی از سیستم محسوب می شود که اتفاقاً نسبت به راهبردهای نگهداری کاملاً حساس و تغییر پذیر است.
به عبارتی همانگونه که از دیدگاه فن مدیریت اطلاعات یکپارچگی و انسجام اطلاعات در اولویت می باشد و یا در جمع آوری و ساماندهی اطلاعات شبکه های شریان های حیاتی، عکس العمل های وابسته آنها را نیز باید مدنظر قرار داد از نگاه مدیریت پل نیز نوع و روش بازرسی متأثر از سیاست کلی معیار ایمنی است.
لزوم توجه به بهسازی و مقاوم سازی پل ها به عنوان یکی از عمده ترین سرمایه ها در شبکه های ریلی و جاده ای از دو جنبه مورد توجه است. ابتدا همین ارزش سرمایه ای ابنیه موجود و دوم عملکرد شریان های حیاتی در هنگام بروز بلایای طبیعی و شرایط جنگی است. در این خصوص جمع آوری، سازماندهی و تحلیل صحیح اطلاعات ابزار مناسب و لازم مدیران بهره بردار و بحران خواهد بود.
با توجه به اهمیت بهسازی و عدم کفایت صرف بازرسی های فنی و تحلیل داده ها ابتدا استراتژی های نگهداری در چارچوب سیستم مدیریت پل تشریح می شود و به عنوان شاهدی بر فاجعه آمیز بودن سیاست "نگهداری عکس العملی"1 پل ها فروریزش پل I-35W مورد ارزیابی قرار گرفته است. در پایان نیز از جنبه سیاستگذاری کلان اقتصادی و ایمنی آماری رسمی از پل های موجود کشور با چند پروژه بهسازی پل قیاس می شود تا تخمینی از حجم و هزینه نگهداری استاندارد آنها حاصل شود.
2- استراتژی نگهداری در سیستم مدیریت پل
استراتژی نگهداری هر چند به عنوان مرحله ای از مراحل مختلف سیستم مدیریت پل مطرح است لیکن به جهت اهمیت و اثرگذاری بقیه بخش های سیستم را تحت تأثیر قرار می دهد. در میان مراحل گردآوری مستندات، بازرسی، نگهداری، مالی، مدیریت و پایگاه پردازش داده ها بازرسی رابطه مستقیم و دو طرفه مشهودتری با راهبرد نگهــداری دارد. به عـبارتی نتایج حاصل از عملیات بازرسی به درک مناسب تر و تدوین راهبرد متناسب کمک می کند و در عین حال از حیث شیوه، دامنه بازرسی و دوره های زمانی تکرار متأثر از آن است.
در راستای حفظ معیار ایمنی بر اساس (DECD 1976) دو راهبرد کلی "نگهداری عکس العملی" و "بازرسی سیستماتیک" تعریف می شود. روش اول به عنوان راهکار مدیریت بحران بازرسی ها را به اعضای اصلی و در سحطی محدود تعریف می کند در حالی که روش دوم یک روش پیشگیرانه محسوب شده در دوره های زمانی کوتاه تر ارزیابی و بازرسی کلی سازه را مورد توجه قرار می دهد
هر چند تفهیم منافع مالی مدیریت و نگهداری صحیح پل ناشی از کاهش هزینه های آتی، عملکرد مناسب در شرایط بحرانی (بلایای طبیعی و نظامی) و کاهش سوانح رانندگی جهت اخذ سرمایه های بیشتر از مدیران چندان آسان نیست لیکن راهبرد عکس العملی ریسک بالایی برای مردم و استفاده کنندگان پل ها در برخواهد داشت. در راستای ایجاد تعامل بیشتر و ترسیم اهمیت راهبردهای پیشگیرانه، سیستم های پیچیده تری از مدیریت پل قابل بهره برداری هستند که در آن بر اساس نگارش یک سناریوی "چه می شود- اگر"1 تبعات و خسارات خرابی پل به هنگام شرایط اضطراری بیان شده با تخمینی از زمان بازسازی، تبعات سیاسی و منابع مالی و انسانی می توان مدیران و تصمیم گیران را نسبت به پیاده سازی خروجی سیستم ترغیب نمود.
سیستم مدیریت پل زمانی مؤثر خواهد بود که تمام ارکان ها به درستی پیاده شود. کارشناسان و مدیران پل از یک سو باید در گزارشات خود، نتایج را کاملاً شفاف و جامع ارائه کنند و از سویی دیگر دست اندرکاران و بهره برداران، التزامی عملی نسبت به پیاده سازی و تخصیص منابع آن داشته باشد.
برای تأثیر گذاری سیستم مدیریت پل باید تمامی اطلاعات لازم به عنوان ورودی در اختیار آن قرار گیرد. در مقابل این ورودی با تعامل اجزای2 BMS می تـوان خروجی شفافـی شـامل یک زمـان بندی محدود ارائه نمود. این زمان بندی محدود در حقیقت همان بعد الزام آور عمل به راهکارهای نگهداری است. براساس این خروجی پل های معیوب بر اساس نیاز تعمیرات طبقه بندی و با اولویت بندی روش های نگهداری از هیچ کار تا تخریب کامل و بازسازی پل راهکار ارائه می گردد.
همانگونه که اشاره شد این راهبرد یا خروجی سیستم در ارتباطی تنگاتنگ با مرحله بازرسی پل است از جمله فرآیندهای ضروری بازرسی پل به عنوان یک فعالیت کاملاً تخصصی تهیه اطلاعاتی برای انتخاب یک راهبرد نگهداری مناسب و تعیین نقاط بالقوه معیوب است که همچنان شفافیت و وضوح اطلاعات ثبتی مورد تأکید است.
در یک سیستم موفق پل که اطلاعات پردازش شده بازرسی و روش های نگهداری و تعمیر تدوین شده آن توسط یک الگوریتم مدوم حاوی پیشنهاداتی از صرف بودجه و برنامه ریزی استراتژی بلند مدت نگهداری باشد مرحله مدیریت جایگاه اصلی سیستم است. این مهم به ویژگی های منحصر به فرد هر پل و عوامل متعدد تأثیر گذار بر آن بازمی گردد که علیرغم طراحی آن الگوریتم مدون حضور مدیر تصمیم گیر برای اولویت بندی ها و کارشناس خبره جهت قضاوت های مهندسی را کمرنگ نمی کند.
3- معرفی پل I-35W
پروژه ساخت پل I-35W بر روی رودخانه می سی سی پی در ایالت مینسوتا (Minnesota) در ایالات متحده در سال 1964 آغاز و برای احداث آن مبلغ 5269002 دلار هزینه شد. خرپای فولادی پل متشکل از سه بخش بود؛ عرشه، روسازه و زیر سازه. پل I-35W در ماه نوامبر سال 1967 با سه محور عبوری در هر جهت به بهره برداری رسید. در سال 1988 یک محور عبوری دیگر در هر جهت به پل اضافه شد تا تغییرات ترافیکی حاصل از احداث راههای مختلف در دو طرف پل کنترل گردد. بدین ترتیب عرشه پل در هر دو جهت دارای درزی طولی موازی با امتداد عبور ترافیک بود.
طول این پل چهارده دهانه 581 متر و عرض آن 34 متر بوده است. دهانه های ورودی جنوبی (دهانه های 1تا5) از شاهتیرهای فولادی و دهانه های اصلی پل (دهانه های 6 تا 8) از خرپاهای فولادی عرشه ساخته شده بودند. دهانه های ورودی شمالی نیز از شاهتیرهای فولادی (دهانه های 9 تا 11) و دال بتنی (دهانه های (12 تا 14) تشکیل یا فته بودند. عرشه پل به مساحت تقریبی 2m 19754 دارای هشت خط عبوری (4 خط رفت و 4 جهت برگشت) و ارتفاع تراز زیر پل از تراز متوسط سطح آب می سی سی پی 19.6 متر بود. براساس آمار سال 2004 اداره راه و ترابری ایالت مینسوتا به طور متوسط روزانه 141000 خودرو از پل عبور می کرده است.
بارهای ترافیکی به دو خرپای فولادی به موازات امتداد ترافیک منتقل می شدند که طول این خرپاهای متقارن در دهانه های 6 و 8 به 81 متر می رسید. از جمله موارد منحصر به فرد در مورد این سازه استفاده از قوس های فولادی 140 متری در دهانه هفتم بوده است. خرپاهای این دهانه از اعضای جوش شده ساخته شده بود که ارتفاع تقریبی آن در کنار پایه های واقع در حاشیه رودخانه به 5. 18 متر می رسید. دو خرپای موازی امتداد عبور ترافیک به وسیله تیرهای خرپایی جوش شده جانبی کف به عمق تقریبی 7. 3 متر و تراورس های فولادی جاده روی پل به طول 85 سانتیمتر به هم متصل شده بودند. این تراورس های موازی بار عرشه و بارهای ترافیکی را به تیر خرپایی کف منتقل می نمودند. سیستم سازه ای فوق به دلیل کارکرد می سی سی پی به عنوان یک شاهراه آبی ترانزیت کالا و عدم امکان احداث پایه در رودخانه مورد استفاده قرار گرفته بود.
پل I-35W در ساعت 6:05 بعد از ظهر روز اول آگوست سال جاری میلادی به طور کامل به داخل آب های می سی سی پی فرو ریخت. در هنگام ریزش عملیات ترمیم آسفالت روسازه پل در جریان و دو محور در هر جهت مسدود و مطابق برنامه ریزی های صورت گرفته جایگزینی و نوسازی پل برای سال 2025-2020 برنامه ریزی شده بود. در خلال ریزش قسمت جنوبی پل رفتار سازه ای متفاوتی از خود بروز داد. این قسمت قریب به 15 متر به طرف شرق تغییر مکان داده در حالی که بقیه قسمت های پل به صورت درجا فرو ریخته است .
4- پیشینه بازرسی های پل I-35W
در سال 2001 به دنبال ظهور آثار خستگی که عمدتاً در نتیجه اعوجاج پیش بینی نشده تیر ورق ها به وجود آمده بود، تحقیقاتی از سوی دانشگاه مینسوتا بر روی این پل انجام گرفت. نگرانی از بروز خستگی در سیستم خرپایی اصلی (سیستم خرپای کف پل) کارشناسان را مجبور به مطالعه کلیه ترک های سیستم خرپای عرشه نمود. تنش های محاسبه شده در بسیاری از جزئیات سازه ای پل از جمله سخت کننده های جوش شده طولی، سخت کننده جوش شده به صفحات داخل اعضای کششی و لقمه ها از تنش آستانه خستگی بیشتر بودند. بر مبنای این مطالعات ترک های مشاهده شده در سیستم سازه ای پل به پدیده خستگی بی ارتباط دانسته شد. افزون بر این، نتایج مدل سازی ها احتمال بروز ترک های ناشی از خستگی را در طول عمر بهره برداری پل مردود دانست. شایان ذکر است مطالعات مذکور بر پایه عبور 15000 خودرو در روز انجام گرفت.
نکته شایان تامل در مورد نتایج این تحقیقات این است که تنش های محاسبه شده برای پل در این پژوهش از تنش آستانه خستگی بار زنده آئین نامه AASHTO بیشتر بود اما با این منطق که شرایط موجود در AASHTO ممکن است در طول عمر بهره برداری دفعات اندکی اتفاق بیفتد و با توجه به کمتر بودن چشمگیر مقادیر تنش اندازه گیری شده از تنش آستانه خستگی بار زنده آئین نامه AASHTO امکان بروز پدیده خستگی در پل مزبور مردود دانسته شد. این در حالیست که ریزش پل I-35W در ساعت اوج ترافیک روی داد و در لحظه ریزش پل ترافیک بسیار سنگینی بر روی پل در جریان بود. در پایان مطالعات، پیشنهاد شد پل هر شش ماه یکبار مورد بازرسی قرار گیرد.
در سال 2006 پل به طور کامل بازدید شد. شرکت U.R.S طی قراردادی با اداره راه و ترابری مینسوتا یک تحلیل خستگی جامع برای پل انجام داد. در نتیجه این تحلیل ها پیشنهاد شد صفحات فولادی بر روی 52 قطعه از حساس ترین و بحرانی ترین اعضای خرپایی اضافه شود و جزئیات جوش این اعضا به صورت چشمی به دقت بازرسی و نواقص موجود برطرف گردد. در نتیجه این بازرسی ها ترک های خستگی زیادی در ناحیه دهانه های ورودی و خروجی و همچنین ترک ها و نواقص سازه ای متعددی در دیگر قسمت ها مشاهده گردید. از جمله ضعف های سازه ای مشاهده شده می توان به نواقص اجرای جوش قطعات سازه ای و کاهش سطح مقطع اعضای خرپایی داخلی بر اثر خوردگی اشاره نمود.
بر اساس اظهارات وزیر راه و ترابری ایالات متحده پل I-35W در سیستم بازرسی یکپارچگی سازه ای 50 امتیاز کسب نمود که حداکثر امتیاز این سیستم بازرسی 120 می باشد. امتیاز 50 مبین آن است که سازه پل فرسوده بوده و نیاز به بهسازی داشته است اما بروز حادثه ای با این ابعاد پیش بینی نمی شد. گزارش بازرسی ترک های بحرانی که توسط تیمی از بازرسان فنی اداره راه و ترابری مینسوتا ارائه شده است مشکلات خاصی را که سبب کسب امتیاز پایین پل I-35W شد، تشریح می نماید. امتیاز پایین را می توان به خوردگی اعضا در ناحیه ای که لایه رنگ پل کیفیت خود را از دست داده است، نواقص جوشکاری اعضای فولادی خرپایی و تیرهای کف، عدم حرکت تکیه گاه ها مطابق طراحی های اولیه و نیاز به ترمیم ترک های ناشی از خستگی در تیرهای خرپایی جانبی و دهانه های ورودی نسبت داد.
به دنبال این حادثه فاجعه بار مقامات قوانین مربوط به ایمنی سازه ها را مورد بررسی مجدد قرار می دهند تا در صورت نیاز قوانین سخت گیرانه تری اعمال گردد.
 

vahid_pakrou

عضو جدید
کاربر ممتاز
5- بازرسی عمومی پل ها در ایالات متحده

در ایالات متحده مجموعاٌ تعداد000 600 پل ثبت شده وجود دارد. براساس استاندارد ملی بازدید پل ها در امریکا (NBIS)، که در اوایل دهه 70 به اجرا گذارده شده است، پل هایی با طول بیش از 6 متر که در جاده های عمومی کشور قرار دارند باید هر دو سال یکبار مورد بازدید قرار گیرند. ایمنی سازه ها با انجام بازرسی ها و رتبه بندی اعضایی همچون عرشه، رو سازه و زیر سازه تأمین می گردد. این در حالیست که اگر پل در شرایط بسیار خوبی باشد، بازرسی ها هر 4 سال یکبار انجام می پذیرد. تقریباً 83% از پلهای امریکا هر دو سال یکبار، 12% یکبار در سال و 5% هر 4 سال یکبار بازرسی می گردند. پس از فروریزش پل I-35W از آنجا که علت حادثه به طور قطع مشخص نمی باشد، ادارات راه و ترابری کلیه ایالت های امریکا موظف به بازدید فوری پل هایی با سیستم سازه ای مشابه پل I-35W شدند.

پس از انجام بازدیدهای فنی کارایی سازه ای و یا نواقص سازه ای پل ها مشخص می گردد. وجود ناکارایی سازه ای بدین معناست که برخی از المانهای پل نیاز به کنترل منظم و یا تعمیر دارند. ناکارایی سازه ای به معنی ناایمن بودن و یا احتمال ریزش کلی پل نمی باشد بلکه لزوم پایش سازه پل، انجام بازدیدهای منظم و بهسازی پل را بیان می نماید . اکثر پل های دارای نواقص سازه ای در جریان بهسازی و اجرای تعمیرات باز می مانند و ترافیک بر روی آنها در جریان است. در صورتی که بازرسان شرایط سازه ای پل را ناایمن تشخیص دهند ساعات عبور خودروها از روی پل را محدود می کنند و یا پل را به کل می بندند.

بر اساس آخرین گزارش اداره را ه و ترابری ایالت Minnesota طی سالهای 2004-2006 بطور متوسط سالانه 2300000 دلار صرف بازرسی پلهای این ایالت شده است. این در حالیست که با شرایط امروز احداث تنها یک پل با ابعاد پل I-35W بطور تقریبی 20000000 میلیون دلار هزینه در بر خواهد داشت. به دنبال بروز این حادثه نگرانی ها در مورد ایمنی سازه پل ها افزایش یافته است. آمارهای منتشره از سوی انجمن مهندسان عمران امریکا حاکی از آن است که تعمیر تمامی پل هایی که دارای نقص سازه ای هستند بیش از 188 میلیارد دلار هزینه خواهد داشت (4/9 میلیارد دلار در سال به مدت 20 سال). حدود 3/8 میلیارد دلار از این مبلغ جهت رفع نواقص سازه ای ناش از خوردگی اجزای بتنی و فولادی صرف می شود. این ارقام بیانگر این واقعیت است که با تخصیص منابع مالی مناسب که در مقایسه با هزینه احداث پلها ناجیز می نماید می توان در ارتباط با وضعیت سازه ای و ایمنی پلها اطلاعات ارزشمندی حاصل و با اولویت بندی پروژه ها تدابیر لازم را جهت ترمیم، بهسازی و مقاوم سازی آنها اتخاذ کرد .

6- درسهایی برای بهسـازی و مقـاوم سـازی پلهـای ایـران

بر اساس تجربیات موجود در پل I-35W به عنوان شاخصی از پل های بزرگراهی آمریکا که افزون بر 80% آنها هر دو سال حداقل 1 بار مورد بازرسی قرار می گیرند باید به نحوی جدی نسبت به رخداد حوادث مشابه در پل های کشور حساس بود. برابر آخرین آمار منتشر شده وزارت راه و ترابری ایران تعداد پل های سراسر کشور بالغ بر 300 هزار دهانه به طول هزار و پانصد کیلومتر است. شواهد موجود به خوبی بیانگر این ادعاست که بازرسی های منظم پل های شهری، بزرگراهی، راه آهن و راه های اصلی به جز در موارد خاصی که شواهد بارزی از خوردگی یا علایم تخریب دیگر مشاهده شده است، انجام نمی پذیرد. با این وجود حتی نشریه 367 (شناسنامه فنی پل ها) در سال 1386 به صورت رسمی از طرف معاونت برنامه ریزی و نظارت راهبردی ریاست جمهوری منتشر شده است نیز تا زمان نگارش این مقاله در میان دستگاه های بهره بردار و کارفرمایی تنها توسط معاونت فنی و عمران شهرداری تهران لازم الاجرا شده است. این در حالیست که اطلاعات فنی هر پل مطابق این نشریه در مرحله طراحی تنها در حد شناسایی پل می باشد و در صورت تکمیل دفترچه در سنوات بعدی به عنوان بازرسی فنی سازه و اجزای غیر سازه ای، همچنان بند های الزام آوری جهت زمان بندی برای بازدیدهای دوره ای و استراتژی مشهود سیستم مدیریت پل وجود ندارد.

در تصویر شماره 2 تقسیم بندی استان های کشور براساس تعداد پل های استاندارد مشاهده می شود که نتیجه آمار معاونت آموزش، تحقیقات و فن آوری وزارت راه می باشد. در این بین با انتخاب 3 پل کلاک، آلی در و ریچکان از دو استان تهران و سیستان و بلوچستان با حداکثر و حداقل تراکم پل های استاندارد شاخص های بازرسی و تعمیر پل های ایران بررسی می گردد.

پل کلاک با سطح زیر بنای بالغ بر 7200 مترمربع و طول کلی 697 متر یکی از مهم ترین تقاطع های غیر همسطح بزرگراهی کشور بر روی شاهراه تهران- کرج می باشد. بزرگ ترین عامل تخریب این پل خوردگی بتن و فولاد توسط یون کلراید تحت اثر سیستم ضعیف جمع آوری و انتقال آب های سطحی بوده است.

پل های ریچکان و آلی در بر روی محور خاش- ایرانشهر نیز به ترتیب دارای طول70 متر و 150 متر می باشند. این پل ها در سالهای 1353 تا 1355 ساخته شده اند و ضعف اجرایی و آبشستگی پایه ها مهم ترین دلایل خرابی این پل ها بوده اند.

2- تقسیم بندی استان های کشور بر اساس تعداد پل های استاندارد شده

در جدول شماره 1 برخی شاخصه های خرابی و هزینه تعمیر پل ها به صورت کلی و برحسب متر طول ارائه شده است. در حقیقت هر یک از این پل ها در صورتی که طی دوره ها منظمی بازدید و به صورت متوالی مورد بازسازی های جزئی قرار می گرفتند این حجم از هزینه ها را برای نگهداری و تعمیر در بر نمی داشتند.

نکته قابل تامل در مورد این پل ها این است که در هر سه پل، کارفرما خواستار بازسازی پل تا حد پیش از بهره برداری(مطابق مشخصات زمان تحویل پل) بوده است و عملاً هیچ یک از این پل ها جهت زمین لرزه محتمل مقاوم سازی نشده اند. انتخاب این هدف بهسازی به منظور عدم بکارگیری روش محاسبه حق الزحمه مطالعات مقاوم سازی لرزه ای پل های موجود کاملاً موثر بوده است.

این جدول همچنین حاوی هزینه تقریبی ساخت مجدد این پل ها با سیستم و مشخصات مشابه است که نشان می دهد هزینه تعمیر چنین پل هایی که مسئولین را نسبت به ادامه بهره برداری نگران ساخته است بالغ بر 12 تا 19 درصد از هزینه ساخت پل های جدید است و به عبارتی آستانه تحریک بهره برداران پل های شهری و برون شهری نسبت به خرابی پل ها را بیان می­ کند.



جدول1- مقایسه هزینه تعمیر و نوسازی پل های کلاک، آلی در و ریچکان

نام پل
طول کلی
(m)
سیستم
سازه ای
خرابی های عمده
هزینه کلی بهسازی (میلیون ریال)
هزینه بهسازی
به ازای مترطول
(میلیون ریال)
هزینه ساخت پل برابر فهرست بهاء 1386
درصد هزینه تعمیر به هزینه نوسازی
کلاک آزاد راه تهران-کرج
697
مرکب تیر پیش ساخته بتنی و شاهتیر فولادی
خوردگی در تیرهای فولادی و خوردگی شدید در تیرهای بتنی و سرستون ها
11877
17
72000
5/16%
ریچکان مسیر اصلی خاش- ایرانشهر
70
خرپای فولادی و دال بتنی
آبشستگی پایه ها و خوردگی شاهتیرها ضعف سرستون
1890
0/27
10080
8/18%
آلی در
مسیر اصلی خاش- ایرانشهر
150
خرپای فولادی و دال بتنی
ناپایداری کوله ها، خوردگی و اعوجاج شاهتیرها و ضعف سرستون
2592
3/17
21600
12%




7- نتیجه گیری:

· بر اساس رخداد فروریزش پل I-35W در سال 2007 که چندین مرحله مورد بازرسی های فنی کلی قرار گرفته بود لزوم بکارگیری سیستم جامع مدیریت پل به اثبات می رسد که شامل راهبرد الزام آور نگهداری نیز باشد.

· انتخاب راهبرد های پیگیرانه نگهداری و بهسازی پل ها با توجه به اهمیت شریان حیاتی مربوط به پل نسبت به هر روش مقابله با بحران ارجحیت دارد و در این زمینه بکارگیری سناریو های what-if توصیه می شود.

· با توجه به انتشار نشریه 367(شناسنامه فنی پل ها) انتشار بخشنامه مکملی که شامل راهبرد های جامع نگهداری و سیستم مدیریت پل باشد الزامی بنظر می رسد.

· درک لزوم بهسازی لرزه ای پل ها همزمان با ترمیم دیگر خرابی های موجود پل در میان کارفرمایان و بهره برداران از اهمیت ویژه ای برخوردار است چرا که بنابر رویکرد موجود به جهت کاهش هزینه های مطالعاتی

· بنابر مطالعات و پروژه های اجرایی شاهد در این مقاله، به ازایی بازرسی، نگهداری و ترمیم 300هزار دهانه پل موجود در کشور به طول 1500 کیلومتر که از زمان ساخت بیش از 50 درصد آن ها افزون بر 25 سال می گذرد به منابع مالی برابر هیجده هزار میلیارد ریال ظرف مدت 25 سال نیاز خواهیم داشت و به عبارتی بنابر این تخمین مقدماتی دستگاه های بهره بردار باید سالانه 720 میلیارد ریال صرف بازرسی و انجام راهبردهای پیشگیرانه نگهداری پل نمایند.
 

SKIPY

عضو جدید
نقشه‌هاي همسان پل‌ها و عرشه پل‌هاي راه‌آهن دهانه 10 تا 25 متر

نقشه‌هاي همسان پل‌ها و عرشه پل‌هاي راه‌آهن دهانه 10 تا 25 متر

دوستان عزیز سلام
همانطور که مهندسان گرامی در جریان هستند نشریه 102 که نقشه پلها تا دهانه 20 متر ( 10 تا 20 متر ) بود و ما کلیه نقشه های تیپ رو از این نشریه استفاده می کردیم ولی از پارسال نشریه 295 که نقشه پلها از دهانه 10 تا 25 متر هست جایگزین نشریه 102 شده است .
البته نشریه 83 هم در جریان هستید نقشه پلها از دهانه 2 متر تا 8 متر می باشد .


[FONT=Traditional Arabic,Tahoma]RailBridgesC295.part01.exe
[/FONT][FONT=Traditional Arabic,Tahoma]RailBridgesC295.part02.rar
[/FONT][FONT=Traditional Arabic,Tahoma]RailBridgesC295.part03.rar
[/FONT][FONT=Traditional Arabic,Tahoma]RailBridgesC295.part04.rar
[/FONT][FONT=Traditional Arabic,Tahoma]RailBridgesC295.part05.rar
[/FONT][FONT=Traditional Arabic,Tahoma]RailBridgesC295.part06.rar
[/FONT][FONT=Traditional Arabic,Tahoma]RailBridgesC295.part07.rar
[/FONT][FONT=Traditional Arabic,Tahoma]RailBridgesC295.part08.rar

[/FONT]
منبع : www.dvb5.com


 

hitech

عضو جدید
میلائو مرتفع ترین پل جهان

میلائو مرتفع ترین پل جهان

میلائو مرتفع ترین پل جهان
میلائو گفتگوی بین طبیعت و ساخته دست بشر است. "نورمن فاستر"
شاید روزگاری فرانسوی ها گمان نمی کردند که بتوانند بنایی بلند تر از برج ایفل بسازند.اما در آستانه سال 2005 میلادی پلی بر روی دره و رودخانه تارن ( واقع در جنوب فرانسه ) افتتاح شد که ارتفاع یکی از پایه های آن (که بلند ترین پایه پل نیز می باشد )343 متر، یعنی کمی بیشتر (19 متر) از ارتفاع برج ایفل است.این پل که میلائو نام دارد در حال حاضر بلندترین و مرتفع ترین پل جهان است ( و شاید هم تا سالهای متمادی پس از این تاریخ).
در سال ۱۹۹۳
میلادی در یک مناقصه شرکت کننده های زیادی از جمله هفت مشاور معماری و هشت مشاور سازه با سوابق راه و پل حضور داشتند که شرکت foster&partners (فاستر و همکاران) برنده اولیه مناقصه شد.معمار و طراح این پل یک مهندس بریتانیایی بنام نورمن فوستر و مجری طرح شرکت مهندسی ایفاژ (شرکت سازنده برج ایفل) می باشند .طرح برنده فاستر شامل یک پل بتنی با هفت دکل بتنی بود که بلندترین آن ۲۴۵ متر ارتفاع داشت.در سال ۱۹۹۵ دومین مشورت با حضور دوازده مشاور انجام پذیرفت و پس از یک سال در نهم جولای ۱۹۹۶ هیئتی متشکل از مدیران منطقه تصمیم به ارجاع کار به مشاور فاستر و همکاران گرفتند.انتخاب پیمانکار ، هماهنگی ها ، تخصیص اعتبار و شروع پروژه تا هشتم اکتبر ۲۰۰۱ طول کشید.
ارتفاع این پل از کف دره تارن به 270 متر می رسد و حدود 50/2 کیلومتر طول دارد و برای ساخت آن بیش از 36000 تن فولاد بکار رفته و همچنین طول اجزاء نوارنگهدارنده آن (کابلهای حمایت کننده) حدود 1000 کیلومتر است.
به طور متوسط روزانه 28000 دستگاه خودرو از روی پل تردد می کنند که در نوع خود رقم قابل توجهی محسوب می گردد.
دو هدف عمده از ساخت این پل یکی کاهش بار ترافیک منطقه (بخصوص در فصل تعطیلات تابستان) و دیگری گشایش یک راه ارتباطی آسان میان شمال اروپا و جنوب آن (بویژه کشورهای فرانسه و اسپانیا) می باشد.لازم به توضیح است که تا پیش از سال 2005 که این پل توسط ژاک شیراک (رئیس جمهور وقت فرانسه)افتتاح شد، مقام بلندترین پل جهان از آن پل گلدن گیت سانفرانسیسکو بود(پلی که بر روی خلیج سانفرانسیسکو واقع در کالیفرنیایی آمریکا احداث شده است).
این شاهکار مهندسی با
۲۴۶۰ متر طول که از برج ایفل هم بلندتر است(۲۴۵ متر ارتفاع) با گامهای بلند دره زیبای تارن در مرکز فرانسه را پشت سر می گذارد.


این پل برای خلاصی شهر زیبای میلائو (Millau)
مخصوصا در تابستانها از دست ترافیک تزانزیت مسیر اصلی (A75) ساخته شده است.میلائو منطقه و شهر کوچکی در جنوب فرانسه واقع در بین اتصال دو رودخانه تارن و دوربی است.میلائو یکی از بزرگترین مراکز گردشگری و ورزشی در مرکز و جنوب فرانسه است.این شهر ۳۱۰۰۰ نفری با ۱۶۹ کیلومتر مربع وسعت با ارتفاع ۵۵۰ متر از سطح دریا بر سر راه اصلی (A75) بین شمال فرانسه و سواحل مدیترانه در گلوگاه Noforios واقع شده است.
در قرون وسطی شهر یک پل قدیمی داشت با ۱۷
دهانه که از روی رودخانه تارن عبور می کرد.اگر این پل تاکنون به جای می ماند بی شک یکی از بناهای یادبود گذشته بود.اما به دلیل عدم نگهداری خوب از پل در قرن ۱۸ میلادی یکی از دهانه های پل خراب شده و پس ار آن بیشتر پل ویران شد و فقط یکی از دهانه ها باقی ماند.این مسیر یکی از راههای اصلی جنوب به شمال فرانسه از دوره رنسانس تا به حال است.


شهر میلائو در گذشته به دلیل دستکشها و پوستینهای پشمی اش در فرانسه شهرت داشت.اما در حال حاضر به دلیل وجود بلندترین پل بتنی جهان در این منطقه در دنیا شهرت دارد.



 

Mehran_kh_d

عضو جدید
پل کابلی و نحوه عملکرد آن

پل کابلی و نحوه عملکرد آن

پل کابلی


تاریخچه پل کابلی‎

http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%AA%D8%B5%D9%88%DB%8C%D8%B1:Cable-stayed_bridge_pattern_3.png
الگوی یک پل کابلی


با اینکه به نظر می‌رسد پل‌های کابلی به آینده چشم دوخته‌اند، ایده آن‌ها مسیر طولانی را پیموده‌است. اولین طرح شناخته شده از یک پل کابلی در کتابی به نام "ماشین‌های نوواً - منتشر شده در سال ۱۵۹۵ - آورده شده ولی این ایده تا قرن حاضر که مهندسان شروع به استفاده از پل‌های کابلی نمودند؛ مورد استقبال واقع نشده بود. در جنگ جهانی دوم که فولاد کمیاب بود، این طرح برای بازسازی پل‌های بمباران شد که هنوز فوندانسیون هایشان پابرجاست، کامل بود. با اینکه از احداث پل‌های کابلی در آمریکا دیری نمی‌گذرد، واکنش‌ها در این مورد بسیار مثبت بوده‌است.

پل کابلی و نحوه عملکرد آن

یک پل کابلی نوعی، یک تیر حمال(عرشه پل) پیوسته با یک یا چند برج بنا شده بالای پایه‌های پل در وسط دهانه‌است. از این برج‌ها، کابل‌ها به صورت اریب به سمت پایین (معمولاً هر دو طرف) کشیده شده و تیر حمال(عرشه پل) را نگه می‌دارد. کابل‌های فولادی بی نهایت قوی و در عین حال بسیار انعطاف پذیر هستند. کابل‌ها بسیار مقرون به صرفه می‌باشند چون سبب ساخت سازه‌ای سبکتر و باریکتر شده که در عین حال قادر به پل زدن بین مصافت‌های بیشتری است.اگرچه تنها تعداد کمی از آن‌ها برای نگه داشتن کل پل قوی هستند، انعطاف پذیریشان آن‌ها را در مقابل نیرو‌هایی که به ندرت در نظر گرفته می‌شوند مانند باد؛ ضعیف می‌نماید. برای پل‌های کابلی با دهانه‌های طولانی به خاطر تضمین ثبات و پایداری کابل‌ها و پل در مقابل باد، می‌بایست مطالعات دقیقی انجام شود. وزن سبکتر پل یک وضع نامساعد در بادهای سهمگین و یک مزیت در مقابل زلزله محسوب می‌شود. نشست غیر هم سطح فوندانسیون‌ها که به مرور زمان یا طی یک زلزله روی می‌دهد، می‌تواند پل کابلی را دچار آسیب کند. پس باید در طراحی فوندانسیون‌ها دقت به عمل آورد. ظاهر مدرن و در عین حال ساده پل کابلی آن را به یک شاخص واضح و جذاب تبدیل کرده‌است. خصوصیات منحصر به فرد کابل‌ها و به طور کلی سازه، طراحی پل را بسیار پیچیده مینماید. برای دهانه‌های طولانی تر، جایی که باد و نوسانات باید مورد توجه قرار گیرند؛ محاسبات بی نهایت پیچیده‌اند و عملا بدون کمک کامپیوتر و آنالیز کامپیوتری غیر ممکن می‌باشند. علاوه بر این ساخت پل کیده‌ای مشکل می‌باشد. اتصالات، برج‌ها، تیر‌های حمال و مسیر کابل‌ها سازه‌های پیچیده‌ای هستند که مستلزم ساخت دقیق می‌باشند.

طبقه‌بندی پل‌های کابلی

طبقه‌بندی واضحی برای پل‌های کابلی وجود ندارد. به هر حال آن‌ها می‌توانند توسط تعداد دهانه‌ها، برج‌ها و کابل‌ها و همچنین نوع تیر‌های حمال از یکدیگر تمیز داده شوند. تنوع بسیاری در تعداد و نوع برج‌ها و همچنین تعداد و چینش کابل‌ها وجود دارد. برج‌های نوعی به صورت تکی، دوتایی، دروازه‌ای و یا حتی برج‌های A شکل استفاده شده‌اند. علاوه بر این چینش کابل‌ها به طور عمده‌ای متفاوت می‌باشند. بعضی اقسام دارای چینش تکی، چنگی(موازی)، پنکه ای(شعاعی) و ستاره‌ای هستند. در بعضی موارد تنها کابل‌های یک طرف برج به عرشه وصل می‌شوند و طرف دیگر روی یک فندانسیون یا وزنه برابری لنگر می‌اندازند.
http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%AA%D8%B5%D9%88%DB%8C%D8%B1:Bridge-harp-cable-stayed.svg
الگوی یک پل کابلی با چینش چنگی(موازی)


http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%AA%D8%B5%D9%88%DB%8C%D8%B1:Bridge-fan-cable-stayed.svg
الگوی یک پل کابلی با چینش پنکه‌ای(شعاعی)



مزایای و تفاوت‌های پل کابلی

برای طول متوسط دهانه‌ها (۱۵۰ تا ۸۵۰ متر) پل کابلی سریعترین انتخاب مناسب برای یک پل می‌باشد. نتیجه یک پل مقرون به صرفه‌است که زیبایی آن غیر قابل انکار است. همچنین پل کابلی بهترین پل برای طول دهانه بین پلهای بازویی و معلق می‌باشد. در این محدوده طول دهانه، یک پل معلق مقدار بسیار بیشتری کابل نیاز خواهد داشت و این در حالی است که یک پل بازویی کامل، به طور قابل ملاحضه‌ای به مصالح بیشتر نیاز دارد که آن را به مقدار چشمگیری سنگین تر می‌نماید. ممکن است به نظر برسد پل کابلی شبیه پل معلق است. با اینکه هر دو دارای عرشه هستند که از کابل‌ها آویزانند و هر دو دارای برج هستند؛ ولی این دو پل بار عرشه را به طرق بسیار متفاوتی نگه می‌دارند. این اختلافات در چگونگی اتصال کابل‌ها به برج می‌باشد. در پل معلق کابل‌ها آزادانه از این سر تا آن سر دو برج کشیده شده‌اند و انتقال بار به تکیه گاه‌های واقع در هر انتها صورت می‌گیرد. در پل کابلی، کابل‌ها در حالی که به برج‌ها متصلند به تنهایی بار را تحمل می‌کنند. در مقایسه با پل‌های معلق، پل کابلی به کابل کمتری نیاز دارد، می‌توان آن را از قطعات بتن پیش ساخته مشابه ساخت و همچنین احداث آن سریع تر است.



مهار کابلی چگونه کار می‌کند؟

بایستید و دستان خود را به صورت افقی در هر طرف دراز کنید. فرض کنید آن‌ها پل هستند و سرتان نیز برجی در وسط آن است. در این موقعیت ماهیچه‌های شما دستانتان را نگاه می‌دارد. سعی کنید یک مهار کابلی برای نگه داشتن دستانتان بسازید. یک تکه طناب به طول حدودی ۱۵۰ سانتیمتر بردارید. از یک دستیار بخواهید هر یک از دو انتهای طناب را به هر یک از آرنج هایتان ببندد. سپس وسط طناب را روی سر خود قرار دهید. اینک طناب مانند یک مهار کابلی عمل می‌کند و آرنج هایتان را بالا نگه می‌دارد. از دستیارتان بخواهید تکه طناب دیگری به طول حدودی ۱۸۰ سانتی متر را این بار به مچهایتان ببندد. طناب دوم را روی سرتا ن قرار دهید. حالا شما صاحب دو مهار کابلی هستید. فشردگی و فشار نیرو را در کجا احساس می‌کنید؟ ببینید مهار کابلی چگونه بار پل (دست هایتان) را به برج (سر شما) منتقل می‌کند!



پل‌های تشریفاتی

جهت زیباتر شدن، بعضی پلها با ارتفاع بیشتر از حد نیاز ساخته میشوند. این نوع پل که بیشتر در باغهای نمادین موجود در شرق آسیا ساخته شده است، پل ماه(Moon Bridge)نیز خوانده میشود(از آنجایی که این نوع پل یادآور چگونگی حرکت ماه در آسمان است). بعضی این پل های موحود در این باغها ممکن است فقط روی یک سری بستر رودهای خشک که جربان آب سنگ ریزه های ته رود را شسته است گذر کنند. در قصرها اغلبا این پلها بر روی آبراهای مصنوعی به عنوان سمبل یک مسیر خاص به یک مکان خیلی مهم یا یک مکان خیالی و فرضی ساخته شده اند. برای نمونه 5 پل در شهر ممنوعه در پکن(پایتخت چین) بر روی یک سری آبراه پر پیج خم ساخته شده اند که پل مرکزی تنها جهت عبور امپراطور، همسر امپراطور و فرزندانشان بوده است.
 

sepehrkhosrowdad

مدیر بازنشسته
نكاتي چند در اجراي پل‌هاي بتن مسلح‌ (1)

نكاتي چند در اجراي پل‌هاي بتن مسلح‌ (1)

لینک مقاله: http://gcg.blogfa.com/post-153.aspx

مقدمه‌:
در سال‌هاي اخير شناخت از رفتار سازه‌ها و برآورد نيروهاي وارد بر آنهابه خصوص در هنگام زلزله از پيشرفت قابل ملاحظه اي برخوردار بوده . جامعه مهندسي كشور ما نيز در بخش مشاوره (طراحي سازه ها) از اين خوان دانش به مدد حضور آيين نامه‌هاي طراحي به روز و ابزارهاي قدرتمند نرم‌افزاري وارداتي، بهره‌مند شده است. اين موضوع در مراحل اول و دوم مطالعات طراحي به خوبي رخنمون داشته اما در اجرا متاسفانه فاصله قابل توجهي ميان دانش نيروهاي بخش طراحي با دانش نيروهاي فني دستگاههاي نظارتي و پيمانكاران به وجود آمده كه خود عامل مهمي در برآورده نشدن كيفيت مناسب در هنگام اجراي سازه‌ها شده است. البته اين نكته نيز دور از ذهن نماند كهگاهي اوقات نيز فاصله مذكور به طور معكوس و به دليل عدم آگاهي بخش طراحي از روش‌هاو ظرفيت‌هاي موجود در صنعت ساخت و ساز به طرح‌هايي با قابليت هاي اجرايي پايين ختم گرديده است. مقاله حاضر به چند نكته از هر دو حيطه مورد اشاره در ارتباط با طراحي واجراي پل‌هاي بتن مسلح مي پردازد.

قطع پيوستگي آرماتور دورپيچ در ناحيه تشكيل مفصل خميري در پاي ستون‌هاي پل‌:

براي استهلاك انرژي زلزله آيين نامه ها اجازه مي دهند نواحي از پيش تعيين شده‌اي در سازه‌ها دچار تغيير شكل‌هاي خميري با حفظ سختي، مقاومت و شكل‌پذيري درچرخه هاي رفت و برگشتي امواج زلزله گردند. در پل‌ها اين نواحي بطور معمول در زيرسازه (پايه ها) انتخاب مي گردند. بطور خاص در ستون‌هاي بتني پايه‌ها اين تغييرشكل‌ها در پاي ستون‌ها و در طول ناحيه تشكيل مفصل خميري اتفاق مي افتند. به منظور تامين شكل پذيري لازم در مناطق با خطر لرزه‌اي زياد، آيين نامه‌ها همپوشاني overlap آرماتورهاي دور پيچ در ناحيه تشكيل مفصل خميري در پاي ستون را ممنوع كرده‌اند. امادر شكل ذيل مشاهده مي گردد كه جدا از مساله همپوشاني ، پيمانكار براي سهولت اجرا وبه دليل عدم آگاهي از اين نكته اصولي، حتي آرماتورهاي دورپيچ را هنگام اجرايفونداسيون درست در پاي ستون قطع نموده است. انقطاع ايجاد شده باعث كاهش تنش‌هايمحصور كننده در پاي ستون شده و عامل بسيار مهمي در كاهش قابل توجه شكل پذيري وناپايداري پايه پل در هنگام زلزله خواهد بود.


وصله آرماتور طولي در ناحيه تشكيل مفصل خميري در پاي ستون‌هاي پل‌:


بر اساس فلسفه مورد اشاره در قسمت قبل و مطابق مقررات آيين نامه ها وصله آرماتور طولي ستون فقط در ناحيه نيمه مياني ارتفاع ستون مجاز مي باشد. لازم به توضيح است كه حداقل طول وصله 60 برابر قطر آرماتور طولي بوده و بايد ضوابط دورپيچي ويژه براي آن اعمال گردد. متاسفانه در شكل زير مشاهده مي گردد كه وصله آرماتور دقيقاً در ناحيه غير مجاز ستون قرار گرفته و آرماتورهاي دورپيچ نيز در فونداسيون قطع شده‌اند. موضوع اخير از مهمترين عوامل خرابي‌هاي مشاهده شده در زلزله ها در اكثر نقاط دنيا مي باشد.



عدم تامين طول لازم براي نشيمن تيرهاي بتن مسلح پيش ساخته عرشه پل‌:

در پل‌هاي متشكل از عرشه با تيرهاي بتن مسلح پيش ساخته در كشورمان استفاده ازتكيه گاه نئوپرن الاستومري براي نشيمن تيرها در محل كوله‌ها و پايه ها بسيار رايجمي باشد. انتظار مي رود در هنگام زلزله، تغيير مكان طولي پل به دليل عدم وجود ميرايي در اين نوع نشيمن گاه‌ها قابل توجه باشد. لذا آيين نامه‌ها مقرر مي‌دارند كه طول نشيمن عرشه بر روي كوله و پايه پل از حداقل ميزاني برخوردار باشد. اين مهم بهدليل جلوگيري از سقوط عرشه از روي كوله و پايه به داخل دهانه مي‌باشد. متاسفانه درشكل زير مشاهده مي‌گردد كه طول مذكور رعايت نشده است. در حالي‌كه اين موضوع درهنگام تهيه نقشه هاي اجرايي و زمان اجراي كوله به راحتي و با تامين براكت در ديوارهكوله امكان پذير بوده است.

جانمايي نادرست نئوپرن در زير تيرهاي پيش ساخته عرشه پل‌:

مطابق ضوابط آيين نامه ها، محور نئوپرن‌هاي چهارضلعي به دليل جلوگيري از اعمال فشار غير يكنواخت خارج از محور بايد بر محور تير منطبق بوده و اضلاع آن به موازات اضلاع تير باشند. متاسفانه در شكل زير مشاهده مي گردد كه هر دو مورد فوق در هنگامجانمايي نشيمن‌ها رعايت نشده و نئوپرن‌ها با خروج از مركزيت قابل توجه نصب شده‌اند. اين موضوع منجر به كاهش عمر مفيد بهره‌برداري از نئوپرن و ايجاد تنش‌هاي قابل توجه در انتهاي تير مي گردد.
 

sepehrkhosrowdad

مدیر بازنشسته
نكاتي چند در اجراي پل‌هاي بتن مسلح‌ (1)

نكاتي چند در اجراي پل‌هاي بتن مسلح‌ (1)

لینک مقاله: http://gcg.blogfa.com/post-153.aspx

مقدمه‌:
در سال‌هاي اخير شناخت از رفتار سازه‌ها و برآورد نيروهاي وارد بر آنهابه خصوص در هنگام زلزله از پيشرفت قابل ملاحظه اي برخوردار بوده . جامعه مهندسي كشور ما نيز در بخش مشاوره (طراحي سازه ها) از اين خوان دانش به مدد حضور آيين نامه‌هاي طراحي به روز و ابزارهاي قدرتمند نرم‌افزاري وارداتي، بهره‌مند شده است. اين موضوع در مراحل اول و دوم مطالعات طراحي به خوبي رخنمون داشته اما در اجرا متاسفانه فاصله قابل توجهي ميان دانش نيروهاي بخش طراحي با دانش نيروهاي فني دستگاههاي نظارتي و پيمانكاران به وجود آمده كه خود عامل مهمي در برآورده نشدن كيفيت مناسب در هنگام اجراي سازه‌ها شده است. البته اين نكته نيز دور از ذهن نماند كهگاهي اوقات نيز فاصله مذكور به طور معكوس و به دليل عدم آگاهي بخش طراحي از روش‌هاو ظرفيت‌هاي موجود در صنعت ساخت و ساز به طرح‌هايي با قابليت هاي اجرايي پايين ختم گرديده است. مقاله حاضر به چند نكته از هر دو حيطه مورد اشاره در ارتباط با طراحي واجراي پل‌هاي بتن مسلح مي پردازد.

قطع پيوستگي آرماتور دورپيچ در ناحيه تشكيل مفصل خميري در پاي ستون‌هاي پل‌:

براي استهلاك انرژي زلزله آيين نامه ها اجازه مي دهند نواحي از پيش تعيين شده‌اي در سازه‌ها دچار تغيير شكل‌هاي خميري با حفظ سختي، مقاومت و شكل‌پذيري درچرخه هاي رفت و برگشتي امواج زلزله گردند. در پل‌ها اين نواحي بطور معمول در زيرسازه (پايه ها) انتخاب مي گردند. بطور خاص در ستون‌هاي بتني پايه‌ها اين تغييرشكل‌ها در پاي ستون‌ها و در طول ناحيه تشكيل مفصل خميري اتفاق مي افتند. به منظور تامين شكل پذيري لازم در مناطق با خطر لرزه‌اي زياد، آيين نامه‌ها همپوشاني overlap آرماتورهاي دور پيچ در ناحيه تشكيل مفصل خميري در پاي ستون را ممنوع كرده‌اند. امادر شكل ذيل مشاهده مي گردد كه جدا از مساله همپوشاني ، پيمانكار براي سهولت اجرا وبه دليل عدم آگاهي از اين نكته اصولي، حتي آرماتورهاي دورپيچ را هنگام اجرايفونداسيون درست در پاي ستون قطع نموده است. انقطاع ايجاد شده باعث كاهش تنش‌هايمحصور كننده در پاي ستون شده و عامل بسيار مهمي در كاهش قابل توجه شكل پذيري وناپايداري پايه پل در هنگام زلزله خواهد بود.


وصله آرماتور طولي در ناحيه تشكيل مفصل خميري در پاي ستون‌هاي پل‌:


بر اساس فلسفه مورد اشاره در قسمت قبل و مطابق مقررات آيين نامه ها وصله آرماتور طولي ستون فقط در ناحيه نيمه مياني ارتفاع ستون مجاز مي باشد. لازم به توضيح است كه حداقل طول وصله 60 برابر قطر آرماتور طولي بوده و بايد ضوابط دورپيچي ويژه براي آن اعمال گردد. متاسفانه در شكل زير مشاهده مي گردد كه وصله آرماتور دقيقاً در ناحيه غير مجاز ستون قرار گرفته و آرماتورهاي دورپيچ نيز در فونداسيون قطع شده‌اند. موضوع اخير از مهمترين عوامل خرابي‌هاي مشاهده شده در زلزله ها در اكثر نقاط دنيا مي باشد.



عدم تامين طول لازم براي نشيمن تيرهاي بتن مسلح پيش ساخته عرشه پل‌:

در پل‌هاي متشكل از عرشه با تيرهاي بتن مسلح پيش ساخته در كشورمان استفاده ازتكيه گاه نئوپرن الاستومري براي نشيمن تيرها در محل كوله‌ها و پايه ها بسيار رايجمي باشد. انتظار مي رود در هنگام زلزله، تغيير مكان طولي پل به دليل عدم وجود ميرايي در اين نوع نشيمن گاه‌ها قابل توجه باشد. لذا آيين نامه‌ها مقرر مي‌دارند كه طول نشيمن عرشه بر روي كوله و پايه پل از حداقل ميزاني برخوردار باشد. اين مهم بهدليل جلوگيري از سقوط عرشه از روي كوله و پايه به داخل دهانه مي‌باشد. متاسفانه درشكل زير مشاهده مي‌گردد كه طول مذكور رعايت نشده است. در حالي‌كه اين موضوع درهنگام تهيه نقشه هاي اجرايي و زمان اجراي كوله به راحتي و با تامين براكت در ديوارهكوله امكان پذير بوده است.

جانمايي نادرست نئوپرن در زير تيرهاي پيش ساخته عرشه پل‌:

مطابق ضوابط آيين نامه ها، محور نئوپرن‌هاي چهارضلعي به دليل جلوگيري از اعمال فشار غير يكنواخت خارج از محور بايد بر محور تير منطبق بوده و اضلاع آن به موازات اضلاع تير باشند. متاسفانه در شكل زير مشاهده مي گردد كه هر دو مورد فوق در هنگام جانمايي نشيمن‌ها رعايت نشده و نئوپرن‌ها با خروج از مركزيت قابل توجه نصب شده‌اند. اين موضوع منجر به كاهش عمر مفيد بهره‌برداري از نئوپرن و ايجاد تنش‌هاي قابل توجه در انتهاي تير مي گردد.
 

sepehrkhosrowdad

مدیر بازنشسته
عمل آوري نامناسب بتن عرشه و ايجاد ترك‌هاي انقباضي‌:

در برخي موارد مشاهده مي گردد كه پيمانكاران براي عمل آوردن بتن دال عرشه ازپهن نمودن گوني و مرطوب كردن آن استفاده مي نمايند. در صورت وزش باد و با توجه به وجود منافذ باز در سطح گوني، در عمل رطوبت آب به سرعت تبخير شده و در نتيجه ترك هاي سطحي فراواني در سطح دال ايجاد مي گردند. شكل زير به وضوح اين مساله را نشان ميدهد. ترك‌هاي مذكور باعث نفوذ مواد خورنده به سطح آرماتورهاي دال با پوشش كم شده كهبه دنبال آن خوردگي آرماتور، پكيدن بتن اطراف آن و كاهش عمر مفيد بهره‌برداري از پلبه وقوع مي پيوندد. به عنوان يك راه حل پيمانكاران مي توانند بجاي گوني يا همراه آناز نايلون هاي پلاستيكي استفاده نمايند به طوري كه بخار آب در زير پلاستيك محبوس شده و باعث عمل‌آوري بتن دال عرشه گردد. به علاوه عمليات بتن‌ريزي زماني انجام شودكه سرعت باد كم بوده و تابش شديد خورشيد وجود ندارد.


اجراي نامناسب درزهاي انبساط‌:

يكي از مساله سازترين قسمت‌هاي پل‌ها در زمان بهره‌برداري، درزهاي انبساط پل مي باشد. هر يك از ما روزانه چندين بار ضربه وارد بر اتومبيل خود را در هنگام عبوراز همين درزها تجربه مي نماييم . در شكل زير يك نمونه درز انبساط در حال اجرا نشان داده شده است. زمان اجراي درزهاي انبساط بطور معمول همزمان با بتن ريزي دال مي باشد، در اين هنگام با توجه به دقت كم لحاظ شده در اجراي درز انبساط و همچنين عدم وجود آسفالت پوششي، رويه درز و بتن اطراف آن داراي پستي بلندي هايي خواهد شد كه درهنگام اجراي آسفالت امكان اصلاح آنها وجود نخواهد داشت. لذا توصيه مي گردد محدوده درز انبساط تا زمان اجراي آسفالت پل، بتن ريزي نشده و در هنگام اجراي آسفالت باتنظيم مناسب درز و آنگاه ريختن بتن مرحله دوم از هم تراز بودن سطح درز و آسفالت اطمينان حاصل گردد. به علاوه از اجراي درزهاي فولادي با پروفيل و ورق پوششي به دليلشكست جوش‌هاي اتصالي و ايجاد مشكلات فراوان احتراز شده و به جاي آنها از درزهايلاستيكي مسلح استفاده شود.


اجراي نامناسب نرده هاي پل‌:

نرده هاي پل ها به طور معمول داراي پايه هاي فولادي جعبه اي شكل در فواصل معين مي باشند كه توسط صفحه ستون به بتن پياده رو اتصال مي يابند. در شكل زير مشاهده ميگردد كه به دليل عدم پيش بيني فاصله مناسب بين سطح بتن نهايي و صفحه ستون به منظور گروت‌ريزي و تنظيم آن، نصب پايه دچار مشكل شده و پيمانكار مجبور شده است از صفحات پوششي پركننده براي تامين فاصله استفاده نمايد. اين موضوع باعث كاهش مقاومت پايه فولادي در هنگام ضربه وسايل نقليه مي گردد.

نوشته شده توسط مهندس انوش سعادت مهر
.
.
با تشکر از خانم مهندس سپاس که این مطلب رو در اختیار بنده قرار دادن!
 

sepehrkhosrowdad

مدیر بازنشسته
آزمايشگاه پل هاي تخته اي از نقطه نظر مهندسي عمران

آزمايشگاه پل هاي تخته اي از نقطه نظر مهندسي عمران

لینک مقاله: http://www.mohandesi-sakhteman.blogfa.com/8410.aspx

پل ها ، داراي اهميت وافري براي زيرساخت هاي ملي هستند.يك پل ساده را مي توان با قرار دادن مقداري تخته بر روي يك شكاف ، ساخت.با عريض تر شدن شكاف ، تخته ها حتي زير بار وزن يك انسان ، شروع به خم شدن مي نمايند.با دراز شدن پل ، امكان شكستن تخته ها نيز وجود دارد.زماني كه يكي از تخته ها كه به تير مشهور است متحمل بار مي شود ، همانگونه كه در شكل زير نشان داده شده است شروع به خم شدن مي نمايد.تير ، با خط هايي در شكل زير نشان داده شده است.يك نماي نزديك از يك بخش كوتاه از تير ، در زير نشان داده شده است.قسمت بالاي تير ( تحت فشار ) فشرده شده است و بخش پاييني تير ( بر اثر كشش ) كشيده شده است.در واقع ، نيروي وارد به تير از بالا تا پايين به شكل پيوسته اي تغيير مي كند.اين بدين معناست كه قسمت مياني تير ( از بالا تا به پايين ) ، نه تحت فشار و نه تحت كشش قرار دارد.اين نيروها باعث خم شدن تير مي گردند.اين نيروي خم كننده را ، همانگونه كه در نمودار مشخص است ، خمش مي نامند.

اگر يك پل تخته اي دچار شكستگي گردد ، احتمال شكسته شدن قسمت مياني تخته بيشتر است و بقيه قسمت هاي تخته هيچگونه آسيبي نمي بينند.اين امر از آن رو اتفاق مي افتد كه قسمت مياني تخته در مقايسه با بقيه قسمت ها كه به اين علت كه بدون هيچگونه مقاومتي داراي آزادي چرخش هستند و هيچ خمشي را تحمل نمي كنند ، خمش بيشتري را تحمل مي كند.بنابراين خمش يا نيروي پيچنده ، به شكل پيوسته اي از صفر در منتها اليه چپ تا بيشترين مقدارش در قسمت مياني تخته و مجددا تا صفر در منتها اليه سمت راست ، متغير است.نتيجه اينكه ، اگرچه ساخت پل هاي تخته اي بسيار ساده است ولي در اين پل ها استفاده كارآيي از مصالح نمي شود.

يكي از راه هاي استفاده كارا از تيرهاي چوبي ، قرار دادن آنها در لبه ها مي باشد.اگر تا به حال در يك اتاق شيرواني تكميل نشده بوده ايد ، ممكن است توجه نموده باشيد كه تخته هاي كف اتاق ( و تيرهاي عرضي طاق ) ، داراي اين پيكره بندي هستند.تيرها به اين شدت در جهت عمودي ، دچار خميدگي نمي گردند.اين مساله از خاصيتي بنام خمش سكون ، ناشي مي گردد.اصل بنيادي خمش سكون از قرار زير است.همانگونه كه قبلا مشاهده شد ، بيشترين ميزان فشار و كشش به ترتيب در منتها اليه بالا و منتها اليه پايين تير ، رخ مي دهند.همچنين دريافتيم كه قسمت مياني تير ( از بالا تا به پايين ) ، كار زيادي انجام نمي دهد.بنابراين ، تنها كاري كه بايد انجام دهيم اين است كه بيشترين ميزان مصالح ممكن را در لبه هاي خارجي و كمترين ميزان مصالح ممكن را در قسمت مياني ، صرف نماييم.تصوير زير تعدادي تير را نشان مي دهد كه براي نمايش دادن خمش سكون از آنها استفاده شده است.

دو تيري كه در بالا نشان داده شده اند ، بعلت شكل ظاهريشان ( زماني كه از يك انتها به آنها نگاه شود ) به تيرهاي I يا پيچ هاي پهن مشهورند.تير سمت چپ از فولاد و تير سمت راستي ، از بتن ساخته خواهد شد.اين تيرها نشان مي دهند كه چگونه ماده ، در بالا و پايين تير متمركز شده است.هرچه ماده بيشتري استفاده شده باشد و فاصله آن از مركز بيشتر باشد ، خمش سكون افزايش بيشتري خواهد يافت و در نتيجه تير مستحكم تر خواهد شد.همانطوري كه در طبيعت با آن مواجه هستيم ، افزايش فاصله از مركز ، سودمندتر از استفاده از مواد بيشتر است ؛ چراكه خمش سكون با مربع اين فاصله افزايش مي يابد.آشكار است كه ، نمي توان تمام مواد را از مركز تير زدود ؛ چراكه بالا و پايين تير بايد به يكديگر متصل باشند.مواد واقع در قسمت مياني تير ، مانع از لغزش بالا و پايين تير بر روي يكديگر مي گردد.با اين حال ، راه هاي كارآي ديگري براي متمركز كردن مواد در قسمت بالا و پايين تير و ايجاد نوعي از مقاومت در برابر لغزش وجود دارد.نيازي به اين نيست كه قسمت مياني تير سخت و پيوسته باشد و مي توان آنرا از ميله هايي نيز ساخت.اين مساله در شكل زير نشان داده شده است.

اين پيكره بندي ، اساس آن چيزي را تشكيل مي دهد كه از آن به نام پل تخته اي ياد مي شود.اين پل ها ، قديمي ترين و متداول ترين نوع پل بوده اند و حتي امروزه نيز پل هايي بر اين مبنا ساخته مي شوند.يك پل چوبي ، ساختاري است كه با استفاده از اتصالات مستقيمي كه به مفصل مشهورند ، به يكديگر متصل مي شود.اين مفاصل همواره در انتهاي اتصالات و نه در قسمت مياني آنها ، قرار دارند.اين اتصالات به اندام مشهورند و در مورد مساله شما ، قطعاتي هستند كه بر روي آنها حفره هايي ايجاد شده است.مفاصل با پيچ هاي كوچكي ، جفت شده اند.اگر واژه اندام شما را به ياد گروه مي اندازد ، حدس شما درست بوده است.زماني كه باري به يك مفصل اعمال مي گردد ، اندام ها اين بار را تقسيم خواهند نمود ؛ اگرچه اين تقسيم بار برابر نخواهد بود.
.
با تشکر از خانم مهندس سپاس که این مطالب رو در اختیار بنده قرار دادند!
 

داودOMRAN

عضو جدید
اطلاعاتی در مورد پل امیدوارم مفید باشه

اطلاعاتی در مورد پل امیدوارم مفید باشه

The Sydney Harbour Bridge, also affectionately known as the 'Coathanger', was opened on March 19th 1932 by Premier Jack Lang, after six years of construction. Made of steel the bridge contains 6 million hand driven rivets. The surface area that requires painting is equal to about the surface area of 60 sports fields. The Bridge has huge hinges to absorb the expansion caused by the hot Sydney sun. You will see them on either side of the bridge at the footings of the Pylons.
You can have a close hand look while you are in Sydney by visiting the South Eastern Pylon. It is a walking trip and recommended for the fit only. It is a longish walk to get to the base of the Pylon and then there are 200 steps to the top. Entry for adults is now $8.50 (23 June 2003), kids between 8 and 12 years three dollars and under 8 years its free. (Prices valid until 30 November 2003).
The views and photo opportunities are fantastic. (If you can make it, we've got to say it is tough). There is a great display on how the thing was built. It has a similar place in Sydney history to the Statue of Liberty in New York as far as many migrants to Australia go. In sight of the bridge you knew you had made it.
The displaced peoples of Europe who came to Australia in the days of the grand ships can get very misty when you ask them what they felt when they saw this grand old arch on their arrival in Sydney from the aftermath of World War Two as they sailed up Port Jackson (Sydney Harbour). The old Bridge has been replaced as "the" landmark of Sydney by the bold architecture of the Opera House.
But a grand old bridge it is, and one you will remember whenever you think of Sydney after your visit.
When it opened it cost a car six pence to cross. A horse and rider was 3 pence. These days a return trip (for some reason the only kind) costs two dollars twenty (gst). Horses and riders are banned, that's the changing times. You can walk across free and you are allowed to bicycle in a special lane.





Sydney Harbour Bridge is the world's largest (but not longest as thats the New River Gorge in the USA) steel arch bridge, and, in its beautiful harbour location, has become a renowned international symbol of Australia.
Its total length including approach spans is 1149 metres and its arch span is 503 metres. The top of the arch is 134 metres above sea level and the clearance for shipping under the deck is a spacious 49 metres. The total steelwork weighs 52,800 tonnes, including 39,000 tonnes in the arch. The 49 metre wide deck makes Sydney Harbour Bridge the widest Longspan Bridge in the world.
It now carries eight vehicle lanes, two train lines, a footway and a cycleway.
After inviting worldwide tenders in 1922, the New South Wales Government received twenty proposals from six companies and on 24 March 1924; the contract (for Australian 4,217,721 pounds 11 shillings and 10 pence!) was let to the English firm Dorman Long and Co of Middlesbrough.

The general design was prepared by Dr J.J.C Bradfield and officers of the NSW Department of Public Works, while the detailed design and crucial erection process were undertaken by the contractors consulting engineer Mr (later Sir) Ralph Freeman of Sir Douglas Fox and Partners and his associate Mr. G.C Imbault. Some other designs that where not choosen can be found here.

As Chief Engineer of Sydney Harbour Bridge and Metropolitan Railway Construction from 1912, Dr Bradfield is regarded as the "father" of the Bridge as it was his vision, enthusiasm, engineering expertise and detailed supervision of all aspects of its construction which brought Sydney's long held dream into reality.
The contractors, under Director of Construction, Lawrence Ennis, set up two workshops at Milsons Point on the North Shore. Here, the steel (79% imported from England, 21% from Australian sources) was fabricated into girders etc.
The foundations for the four main bearings, which carry the full weight of the main span were dug to a depth of 12.2 metres and filled with special reinforced high-grade concrete laid in hexagonal formations.
The four impressive, decorative 89 metre high pylons are made of concrete, faced with granite, quarried near Moruya, where about 250 Australian, Scottish and Italian stonemasons and their families lived in a temporary settlement. Three ships were specifically built to carry the 18,000 cubic metres of cut, dressed and numbered granite blocks, 300km north to Sydney.
After the approach spans were erected, work began on the main arch. Two half-arches were built out progressively from each shore, each held back by 128 cables anchored underground through U-shaped tunnels. Steel members were fabricated in the workshops, placed onto barges, towed into position on the harbour and lifted up by two 580 tonne electrically operated creeper cranes, which erected the half-arches before them as they travelled forward.
There was great excitement on 20 August 1930 after the arch was successfully joined at 10pm the night before. The steel decking was then hung from the arch and was all in place within nine months, being built from the centre outwards to save time moving the cranes.
As the project neared completion, the last of approximately six million Australian made rivets were driven through the deck on 21 January 1932. In February 1932 the Bridge was test loaded using up to 96 steam locomotives placed in various configurations.
The official opening day on Saturday 19 March 1932 was a momentous occasion, drawing remarkable crowds (estimated between 300,000 and one million people) to the city and around the harbour foreshores. The NSW Premier, the Hon. John T. Lang, officially declared the Bridge open. However, the Premier enlivened proceedings when Captain Francis De Groot of the para-military group, the New Guard, slashed the ribbon prematurely with his sword, prior to the official cutting. This incident caused both amusement and dismay on the day and has since become part of Australian folklore.
The opening celebrations included a vast cavalcade of decorated floats, marching groups and bands proceeding through the city streets and across the deck in a pageant of surprising size and quality, considering the economic depression.
The celebrations continued with a gun-salute, a procession of passenger ships under the Bridge, a 'venetian' carnival, a fly-past, fireworks, sports carnivals and exhibitions. After the pageant the public was allowed to walk across the deck…an event not repeated until the 50th anniversary of the Bridge in 1982.

Some enthusiastic ones celebrated by unofficially climbing up the arch.
The Harbour Bridge is an essential artery feeding traffic to and from Sydney. Below our traffic statistics and facts and figures.
Below some more ancient pictures that where taken a long time ago 'probably' during the construction. I got these pictures from someone else who scanned them in for me. Thanks mate.. If someone else has other nice pictures please let me know so the collection can be further increased.





The cranes had played a very important part in both the construction and ongoing maintenance of the bridge. During construction of the main arch between 1929 and 1931, two huge creeper cranes moved outwards, laying their tracksas they progressed. Behind them moved the four maintenance cranes, used initially by the riveting and painting gangs until they had to be dismantled to allow the creeper cranes to pass by and be removed in pieces near the pylons. The maintenance cranes were then re-erected on the arch and remained in service until their removal in 1997.
Length of arch span 503 metres
Height of top of arch 134 metres about mean sea level
Height to top of aircraft beacon 141 metres above mean sea level
Width of deck 49 metres
Clearance for Shipping 49 metres
Height of Pylons 89 metre above mean sea level
Base of each abutment tower 68 metres across and 48 metres long (two pylons rest on each abutment tower)
Total length of bridge 1149 metres including approach spans
Bearing Pins Each of the four pins measures 4.2 metres long and 368 millimetres in diameter
Thrust on bearings Under maximum load approximately 20,000 tonnes on each bearing
Number of rivets Approximately 6,000,000
Largest rivet Weighed 3.5 kilograms and was 395 millimetres long
Longest Hanger 58.8 metres
Shortest Hanger 7.3 metres
Total weight of steelwork 52,800 tonnes including arch and mild steel approach spans
Weight of arch 39,000 tonnes
Rock excavated for foundations 122,000 cubic metres
Concrete used for bridge 95,000 cubic metres
Granite facing used on pylons & piers 17,000 cubic metres
Allowance for deck expansion 420 millimetres
Allowance for arch expansion The arch may rise or fall 18 centimetres due to heating or cooling
Number of panels in arch 28, each 18.28 metres wide
Record tonnage erected 589 tonnes of steelwork was erected on the arch in one day on 26 November 1929
Paint required 272,000 litres of paint were required to give the Bridge its initial three coats.


At one time actor and comedian Paul Hogan was a rigger on the bridge before finding fame and fortune.
In June 1976, the one-billionth vehicle crossed the Sydney Harbour Bridge. The first 500 million crossings took over 33 years while the second 500 million took less than 11 years.
In 1932, the annual average daily traffic volume (in both directions) was about 10,900.
In 1943, with a wartime shortage of vehicles and petrol rationing, there was a drop in traffic to about 8,600 vehicles a day.
Annual average daily traffic has since grown to:
1950 32,000 vehs/day1960 76,000 vehs/day
1970 129,000 vehs/day
1980 159,000 vehs/day
1987 180,366 vehs/day
1989 182,024 vehs/day
1991 181,878 vehs/day
1992 138,400 vehs/day
1995 149,391 vehs/day
1996 152,732 vehs/day
1997 155,577 vehs/day
1998 158,392 vehs/day
1999 159,618 vehs/day
2000 161,734 vehs/day (figure high due to equipment problems)
2001 159,597 vehs/day
(NB: Harbour Tunnel opened 31st August 1992)
 

پیوست ها

  • Pictures.zip
    1.1 مگایابت · بازدیدها: 0

Mehr noosh

عضو جدید
مقاله

مقاله

تاریخچه پل کابلی
با اینکه به نظر می رسد پل های کابلی به آینده چشم دوخته اند، ایده آن ها مسیر طولانی را پیموده است. اولین طرح شناخته شده از یک پل کابلی در کتابی به نام "ماشین های نووا" - منتشر شده در سال 1595 - آورده شده ولی این ایده تا قرن حاضر که مهندسان شروع به استفاده از پل های کابلی نمودند؛ مورد استقبال واقع نشده بود. در جنگ جهانی دوم که فولاد کمیاب بود، این طرح برای بازسازی پل های بمباران شد که هنوز فوندانسیون هایشان پابرجاست، کامل بود. با اینکه از احداث پل های کابلی در آمریکا دیری نمی گذرد، واکنش ها در این مورد بسیار مثبت بوده است.

پل کابلی و نحوه عملکرد آن
یک پل کابلی نوعی، یک تیر حمال(عرشه پل) پیوسته با یک یا چند برج بنا شده بالای پایه های پل در وسط دهانه است. از این برج ها، کابل ها به صورت اریب به سمت پایین (معمولا هر دو طرف) کشیده شده و تیر حمال(عرشه پل) را نگه می دارد.
کابل های فولادی بی نهایت قوی و در عین حال بسیار انعطاف پذیر هستند. کابل ها بسیار مقرون به صرفه می باشند چون سبب ساخت سازه ای سبکتر و باریکتر شده که در عین حال قادر به پل زدن بین مصافت های بیشتری است.اگرچه تنها تعداد کمی از آن ها برای نگه داشتن کل پل قوی هستند، انعطاف پذیریشان آن ها را در مقابل نیرو هایی که به ندرت در نظر گرفته می شوند مانند باد؛ ضعیف می نماید.
برای پل های کابلی با دهانه های طولانی به خاطر تضمین ثبات و پایداری کابل ها و پل در مقابل باد، می بایست مطالعات دقیقی انجام شود. وزن سبکتر پل یک وضع نامساعد در بادهای سهمگین و یک مزیت در مقابل زلزله محسوب می شود. نشست غیر هم سطح فوندانسیون ها که به مرور زمان یا طی یک زلزله روی می دهد، می تواند پل کابلی را دچار آسیب کند. پس باید در طراحی فوندانسیون ها دقت به عمل آورد.
ظاهر مدرن و در عین حال ساده پل کابلی آن را به یک شاخص واضح و جذاب تبدیل کرده است. خصوصیات منحصر به فرد کابل ها و به طور کلی سازه، طراحی پل را بسیار پیچیده مینماید. برای دهانه های طولانی تر، جایی که باد و نوسانات باید مورد توجه قرار گیرند؛ محاسبات بی نهایت پیچیده اند و عملا بدون کمک کامپیوتر و آنالیز کامپیوتری غیر ممکن می باشند. علاوه بر این ساخت پل کیده ای مشکل می باشد. اتصالات، برج ها، تیر های حمال و مسیر کابل ها سازه های پیچیده ای هستند که مستلزم ساخت دقیق می باشند.

طبقه بندی پل های کابلی
طبقه بندی واضحی برای پل های کابلی وجود ندارد. به هر حال آن ها می توانند توسط تعداد دهانه ها، برج ها و کابل ها و همچنین نوع تیر های حمال از یکدیگر تمیز داده شوند.
تنوع بسیاری در تعداد و نوع برج ها و همچنین تعداد و چینش کابل ها وجود دارد. برج های نوعی به صورت تکی، دوتایی، دروازه ای و یا حتی برج های A شکل استفاده شده اند.
علاوه بر این چینش کابل ها به طور عمده ای متفاوت می باشند. بعضی اقسام دارای چینش تکی، چنگی(موازی)، پنکه ای(شعاعی) و ستاره ای هستند. در بعضی موارد تنها کابل های یک طرف برج به عرشه وصل می شوند و طرف دیگر روی یک فندانسیون یا وزنه برابری لنگر می اندازند.

مزایای و تفاوت های پل کابلی
برای طول متوسط دهانه ها (150 تا 850 متر) پل کابلی سریعترین انتخاب مناسب برای یک پل می باشد. نتیجه یک پل مقرون به صرفه است که زیبایی آن غیر قابل انکار است. همچنین پل کابلی بهترین پل برای طول دهانه بین پلهای بازویی و معلق می باشد. در این محدوده طول دهانه، یک پل معلق مقدار بسیار بیشتری کابل نیاز خواهد داشت و این در حالی است که یک پل بازویی کامل، به طور قابل ملاحضه ای به مصالح بیشتر نیاز دارد که آن را به مقدار چشمگیری سنگین تر می نماید.
ممکن است به نظر برسد پل کابلی شبیه پل معلق است. با اینکه هر دو دارای عرشه هستند که از کابل ها آویزانند و هر دو دارای برج هستند؛ ولی این دو پل بار عرشه را به طرق بسیار متفاوتی نگه می دارند. این اختلافات در چگونگی اتصال کابل ها به برج می باشد. در پل معلق کابل ها آزادانه از این سر تا آن سر دو برج کشیده شده اند و انتقال بار به تکیه گاه های واقع در هر انتها صورت می گیرد. در پل کابلی، کابل ها در حالی که به برج ها متصلند به تنهایی بار را تحمل می کنند. در مقایسه با پل های معلق، پل کابلی به کابل کمتری نیاز دارد، می توان آن را از قطعات بتن پیش ساخته مشابه ساخت و همچنین احداث آن سریع تر است.
مهار کابلی چگونه کار می کند؟
بایستید و دستان خود را به صورت افقی در هر طرف دراز کنید. فرض کنید آن ها پل هستند و سرتان نیز برجی در وسط آن است. در این موقعیت ماهیچه های شما دستانتان را نگاه می دارد. سعی کنید یک مهار کابلی برای نگه داشتن دستانتان بسازید. یک تکه طناب به طول حدودی 150 سانتیمتر بردارید. از یک دستیار بخواهید هر یک از دو انتهای طناب را به هر یک از آرنج هایتان ببندد. سپس وسط طناب را روی سر خود قرار دهید. اینک طناب مانند یک مهار کابلی عمل می کند و آرنج هایتان را بالا نگه می دارد. از دستیارتان بخواهید تکه طناب دیگری به طول حدودی 180 سانتی متر را این بار به مچهایتان ببندد. طناب دوم را روی سرتا ن قرار دهید. حالا شما صاحب دو مهار کابلی هستید. فشردگی و فشار نیرو را در کجا احساس می کنید؟ ببینید مهار کابلی چگونه بار پل (دست هایتان) را به برج ( سر شما) منتقل می کند!

  • مترجم : صادق رضایی
  • منبع : پایگاه علمی همکلاسی
 

Mehran_kh_d

عضو جدید
پل کابلی

پل کابلی

تاریخچه پل کابلی
با اینکه به نظر می رسد پل های کابلی به آینده چشم دوخته اند، ایده آن ها مسیر طولانی را پیموده است. اولین طرح شناخته شده از یک پل کابلی در کتابی به نام "ماشین های نووا" - منتشر شده در سال 1595 - آورده شده ولی این ایده تا قرن حاضر که مهندسان شروع به استفاده از پل های کابلی نمودند؛ مورد استقبال واقع نشده بود. در جنگ جهانی دوم که فولاد کمیاب بود، این طرح برای بازسازی پل های بمباران شد که هنوز فوندانسیون هایشان پابرجاست، کامل بود. با اینکه از احداث پل های کابلی در آمریکا دیری نمی گذرد، واکنش ها در این مورد بسیار مثبت بوده است.

پل کابلی و نحوه عملکرد آن
یک پل کابلی نوعی، یک تیر حمال(عرشه پل) پیوسته با یک یا چند برج بنا شده بالای پایه های پل در وسط دهانه است. از این برج ها، کابل ها به صورت اریب به سمت پایین (معمولا هر دو طرف) کشیده شده و تیر حمال(عرشه پل) را نگه می دارد.
کابل های فولادی بی نهایت قوی و در عین حال بسیار انعطاف پذیر هستند. کابل ها بسیار مقرون به صرفه می باشند چون سبب ساخت سازه ای سبکتر و باریکتر شده که در عین حال قادر به پل زدن بین مصافت های بیشتری است.اگرچه تنها تعداد کمی از آن ها برای نگه داشتن کل پل قوی هستند، انعطاف پذیریشان آن ها را در مقابل نیرو هایی که به ندرت در نظر گرفته می شوند مانند باد؛ ضعیف می نماید.
برای پل های کابلی با دهانه های طولانی به خاطر تضمین ثبات و پایداری کابل ها و پل در مقابل باد، می بایست مطالعات دقیقی انجام شود. وزن سبکتر پل یک وضع نامساعد در بادهای سهمگین و یک مزیت در مقابل زلزله محسوب می شود. نشست غیر هم سطح فوندانسیون ها که به مرور زمان یا طی یک زلزله روی می دهد، می تواند پل کابلی را دچار آسیب کند. پس باید در طراحی فوندانسیون ها دقت به عمل آورد.
ظاهر مدرن و در عین حال ساده پل کابلی آن را به یک شاخص واضح و جذاب تبدیل کرده است. خصوصیات منحصر به فرد کابل ها و به طور کلی سازه، طراحی پل را بسیار پیچیده مینماید. برای دهانه های طولانی تر، جایی که باد و نوسانات باید مورد توجه قرار گیرند؛ محاسبات بی نهایت پیچیده اند و عملا بدون کمک کامپیوتر و آنالیز کامپیوتری غیر ممکن می باشند. علاوه بر این ساخت پل کیده ای مشکل می باشد. اتصالات، برج ها، تیر های حمال و مسیر کابل ها سازه های پیچیده ای هستند که مستلزم ساخت دقیق می باشند.

طبقه بندی پل های کابلی
طبقه بندی واضحی برای پل های کابلی وجود ندارد. به هر حال آن ها می توانند توسط تعداد دهانه ها، برج ها و کابل ها و همچنین نوع تیر های حمال از یکدیگر تمیز داده شوند.
تنوع بسیاری در تعداد و نوع برج ها و همچنین تعداد و چینش کابل ها وجود دارد. برج های نوعی به صورت تکی، دوتایی، دروازه ای و یا حتی برج های A شکل استفاده شده اند.
علاوه بر این چینش کابل ها به طور عمده ای متفاوت می باشند. بعضی اقسام دارای چینش تکی، چنگی(موازی)، پنکه ای(شعاعی) و ستاره ای هستند. در بعضی موارد تنها کابل های یک طرف برج به عرشه وصل می شوند و طرف دیگر روی یک فندانسیون یا وزنه برابری لنگر می اندازند.

مزایای و تفاوت های پل کابلی
برای طول متوسط دهانه ها (150 تا 850 متر) پل کابلی سریعترین انتخاب مناسب برای یک پل می باشد. نتیجه یک پل مقرون به صرفه است که زیبایی آن غیر قابل انکار است. همچنین پل کابلی بهترین پل برای طول دهانه بین پلهای بازویی و معلق می باشد. در این محدوده طول دهانه، یک پل معلق مقدار بسیار بیشتری کابل نیاز خواهد داشت و این در حالی است که یک پل بازویی کامل، به طور قابل ملاحضه ای به مصالح بیشتر نیاز دارد که آن را به مقدار چشمگیری سنگین تر می نماید.
ممکن است به نظر برسد پل کابلی شبیه پل معلق است. با اینکه هر دو دارای عرشه هستند که از کابل ها آویزانند و هر دو دارای برج هستند؛ ولی این دو پل بار عرشه را به طرق بسیار متفاوتی نگه می دارند. این اختلافات در چگونگی اتصال کابل ها به برج می باشد. در پل معلق کابل ها آزادانه از این سر تا آن سر دو برج کشیده شده اند و انتقال بار به تکیه گاه های واقع در هر انتها صورت می گیرد. در پل کابلی، کابل ها در حالی که به برج ها متصلند به تنهایی بار را تحمل می کنند. در مقایسه با پل های معلق، پل کابلی به کابل کمتری نیاز دارد، می توان آن را از قطعات بتن پیش ساخته مشابه ساخت و همچنین احداث آن سریع تر است.
مهار کابلی چگونه کار می کند؟
بایستید و دستان خود را به صورت افقی در هر طرف دراز کنید. فرض کنید آن ها پل هستند و سرتان نیز برجی در وسط آن است. در این موقعیت ماهیچه های شما دستانتان را نگاه می دارد. سعی کنید یک مهار کابلی برای نگه داشتن دستانتان بسازید. یک تکه طناب به طول حدودی 150 سانتیمتر بردارید. از یک دستیار بخواهید هر یک از دو انتهای طناب را به هر یک از آرنج هایتان ببندد. سپس وسط طناب را روی سر خود قرار دهید. اینک طناب مانند یک مهار کابلی عمل می کند و آرنج هایتان را بالا نگه می دارد. از دستیارتان بخواهید تکه طناب دیگری به طول حدودی 180 سانتی متر را این بار به مچهایتان ببندد. طناب دوم را روی سرتا ن قرار دهید. حالا شما صاحب دو مهار کابلی هستید. فشردگی و فشار نیرو را در کجا احساس می کنید؟ ببینید مهار کابلی چگونه بار پل (دست هایتان) را به برج ( سر شما) منتقل می کند!


مترجم : صادق رضایی

منابع :

http://www.pbs.org/wgbh/nova/bridge/build.html
http://www.matsuo-bridge.co.jp/english/bridges/
http://en.wikipedia.org/wiki/Cable_stayed_bridge
 
بالا