[معماری معاصرایران]:آشنایی با برج آزادی

esmikhani.m

عضو جدید
بی شک یکی از تاثیر گذار ترین بناهای عصر معاصر ماست ولی حالا چند تا نکته..........
مدیر هییت داوری این بنا استاد هوشنگ سیحون بودن و اینکه امانت یکی از محبوب ترین دانشجو هاش بوده و درانتخاب طرح امانت به عنوان طرح اول این مسابقه بی تاثیر نبوده(نقل از مجله معمار)
خودم بقیه طرح های مسابقه رو دیدم واقعا کارها ذیبا با ابهت و جسورانه بودش
در مفاهیم و هندسه کار از عدد 9 زیاد استفاده شده(عدد 9نزد بهایی ها مقدسه)
در نماقسمت بالا پنجره هایی وجود دارن که میگن به تعداد شاخه های شمعدان یا یهود یا بهاییان(شک دارم) بوده که اونرو بستن(این بحثم من در حد شایعه شنیدم
 

mohamad_reza_2ad

عضو جدید
آشنایی با برج آزادی

آشنایی با برج آزادی

در این تاپیک به تدریج به بررسی تخصصی معماری برج آزادی می پردازم.


 
آخرین ویرایش توسط مدیر:

mohamad_reza_2ad

عضو جدید
برج آزادی (شهياد):


در سال ۱۳۴۵خورشيدي طرح يك نماد معرف ايران بين معماران ايراني به مسابقه گذاشته شد كه در نهايت طرح آقاي امانت‌، بيست و چهار ساله از دانشگاه تهران برنده و براي ساخت انتخاب شد.در آن سال آقاي امانت ، به دستور فرح پهلوی ماموريت يافت به مناسبت یادبود جشن های 2500 ساله شاهنشاهی ایران ، ميدانی در پايتخت طراحی کند که نماد "ایران مدرن" و نشان "دروازه تمدن بزرگ " در قرن بیستم باشد. این برج پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایران به برج آزادی تغییر نام پیدا کرد.

روند ساخت برج آزادی:


عملیات ساخت برج در 11 آبان سال 1348 آغاز شده و پس از 28 ماه ، عملیات ساخت برج در 24 دی 1350 پایان یافت. در روز افتتاح برج

، محمدرضا پهلوی به همراه همسرش فرح در محل برج حاضر شدند. در این برج برای اولین بار از منشور حقوق بشر کوروش کبیر پرده

برداری شد. این منشور اکنون در کشور انگلیس نگهداری می شود.









میدان آزادی از نظر هندسی به شکل یک بیضی است . قطر بزرگ آن به طول 568 متر و قطر کوچک تر به طول 435 متر است . درون بیضی بزرگ یک بیضی کوچک قرار دارد. این بیضی با انحراف 18 درجه ای نسبت به محور شمال در سمت شرق ، قرار گرفته است . خیابان آزادی و جاده مخصوص ، این دو بیضی تو در تو را در جهت غرب – شرق به دو نیمه تقسیم می کند . قطر بزرگ بیضی داخل که خیابان های حلقه درونی به گرد آن شکل گرفته است 358 متر و قطر کوچک آن 210 متر است.خیابانی که به دور این هسته مرکزی احداث شده است 20 متر عرض دارد که آن را می توان به 5 قسمت (5 نوار عبوری) هر کدام با عرض بیش 3.5 متر تقسیم کرد.

فضای سبز اطراف برج:

نقوشي كه در ميدان هست و باغچه ها و گل كاري ها را شكل مي دهد، از طرح داخلي گنبد مسجد شيخ لطف الله اصفهان الهام گرفته شده است.









سبک معماری :
سبک معماری آن تلفیقی از معماری دوران هخامنشی ، ساسانی و اسلامی است . در اين بنا، قوس اصلي وسط برج (نمای شرقی و غربی) ، نمادي از طاق كسري مربوط به دوره پيش از اسلام (دوره ساساني) است .










بر فراز قوس ساسانی ، قوس شکسته محراب گونه ای که سطح آن با طرح " پر طاووسی و کاشی کاری معرق " شکل گرفته تعبیه شده که این طرح و نمای ضلع شمالی و جنوبی یادآور دوران معماری اسلامی نیز هست.











در بالاترین سطح برج ، گنبد زیبایی از میان فرم هشت ضلعی پشت بام بیرون زده که در حقیقت از طبقه سوم برج در ارتفاع 33 متری شروع و تا بالای پشت بام در ارتفاع 46.25 متری امتداد یافته است . این گنبد که با کاشی کاری بسیار زیبایی به رنگ فیروزه ای پوشانیده شده ، به نوعی برگرفته از گنبد های رک در معماری مقابر و امامزاده هاست . گنبد هایی همچون گنبد رادکان غربی در گرگان ، گنبد رادکان شرقی در قوچان ، گنبد قابوس در گلستان و گنبد مسجد خانقاه در فارس.

فضاي داخلي برج آزادي:






 
آخرین ویرایش توسط مدیر:

sahar-architect

مدیر بازنشسته
کاربر ممتاز
داستان یک میدان
سال ۱۳۴۵ بود که قرار شد برای تهران یک نماد طراحی شود. طراحی نماد به مسابقه گذاشته شد و طرح یک دانشجوی ۲۴ساله فارغ‌التحصیل دانشگاه تهران، برگزیده و برای ساخت انتخاب شد. عملیات بنای برج در یازدهم آبان ۱۳۴۸ شروع شد و بعد از ۲۸ماه کار در ۲۴ دی‌ماه ۱۳۵۰ به بهره‌برداری رسید. معماری برج آزادی، ترکیبی از ۳نوع معماری است که در دوره‌های هخامنشی، ساسانی و اسلامی اجرا می‌شد.


برج و میدان آزادی تهران
طول برج آزادی ۶۳متر و ارتفاع آن ۴۵ متر است. ارتفاع قوس اصلی بنا هم ۳۱متر است. تمام فضاهای موجود در مجموعه آزادی طوری طراحی شده‌اند که استفاده از آن، بیشتر جنبه نمایشگاهی دارد؛ این را می‌شود از تعداد زیاد سالن‌ها و موزه‌های طبقه زیرین بنا هم فهمید.
میدان آزادی در قسمت غربی تهران قرار گرفته‌است و مسافرانی که از جاده‌ی مخصوص کرج به تهران وارد می‌شوند، به عنوان اولین نماد شهری این میدان و بنای مخصوص آن را مورد توجه قرار می‌دهند.

میدان آزادی با وسعتی در حدود ۱۵ هزار مترمربع بزرگ ترین میدان در میان کشورهای خاورمیانه است. این برج که به نام برج شهیاد معروف است اما پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایران در سال۱۹۷۹ به دلیل اجتماعی که مردم در استقبال از آیت الله خمینی در بازگشت از پاریس به تهران در این میدان انجام داده بودند و سرانجام ۱۰ روزپس از آن به سرنگونی حکومت پیشین انجامید، به میدان آزادی تغییر نام داد.
هرچند نام میدان شهیاد به آزادی تغییر کرده اما هنوز بسیاری از ایرانیان به خصوص مهاجران ایرانی این میدان را به نام شهیاد می شناسند.



برج شهیاد در سال ۱۳۴۹خورشیدی توسط حسین امانت معمار ایرانی که حالا شهروند و ساکن کانادا است، ساخته شد. در آن سال آقای امانت دانشجوی ۲۶ ساله ای بود که ماموریت یافت به مناسبت یادبود جشنهای ۲۵۰۰ ساله شاهنشاهی ایران، میدانی در پایتخت طراحی کند که نماد “ایران مدرن” و نشان “دروازه تمدن بزرگ” در قرن بیستم باشد.
در سال ۱۳۴۵خورشیدی طرح یک نماد معرف ایران بین معماران ایرانی به مسابقه گذاشته شد که در نهایت طرح آقای امانت‌، بیست و شش ساله از دانشگاه تهران برنده و برای ساخت انتخاب شد. عملیات بنای برج آزادی در یازدهم آبان ۱۳۴۸ خورشیدی آغاز و پس از بیست و هشت ماه کار‌، در ۲۴ دیماه ۱۳۵۰ با نام برج شهیاد به بهره برداری رسید.
در روز افتتاح برج این میدان، محمدرضا شاه به همراه همسرش در میدان شهیاد حضور یافتند و برای نخستین بار با افتخار منشور کورش کبیر که نخستین نوشتارحقوق بشری جهان است در این مکان پرده برداری شد. این اثر تاریخی حدود ۲۵۵۰ سال پیش به فرمان کوروش کبیر کتیبه شده و هم اکنون در موزه بریتانیا در لندن نگهداری می شود.
رونمایی از منشور دوهزار پانصد ساله کوروش در بنای برج پیوندی بود میان تاریخ باستان ایران و دنیای توسعه یافته و صنعتی که شاه وعده آن را می داد. گرچه وعده قرار گرفتن ایران در جمع کشورهای صنعتی محقق نشد اما دیری نگذشت که برج آزادی در ایران، نمونه‌ای از نماد و نشانه‌های شهری شد که معماری شاخص آن تلفیق طاق‌های معماری قبل و بعد از اسلام و تبدیل آن به نمادی مدرن و چشم نواز بود.


میدان آزادی
مساحت زیر بنای این میدان، حدود ۷۸ هزار مترمربع است و بنای آن به صورت دروازه‌ای به ارتفاع حدود ۴۵ متر ساخته شده است که پنج متر آن داخل زمین فرو رفته است‌. طاق آن از زمین، ۲۳ متر فاصله دارد و دارای هشت بخش مجزا است‌.
عرض پایه این بنا ۶۶ متر است و ساختن آن ۳۰ ماه زمان برده است‌. در محوطه میدان‌، ۶۵۰۰۰ مترمربع، به صورتی زیبا باغچه‌بندی و گل کاری شده است‌. در ساختمان آن ۲۵۰۰۰ قطعه سنگ به کار رفته و ۹۰۰ تن آهن مصرف شده‌است‌.
مجموعه فرهنگی آزادی، متشکل از چند بخش در طبقه تحتانی برج آزادی قرار دارد و شامل موزه‌، کتاب‌خانه‌، واحد سمعی و بصری‌، سالن نمایشگاه‌، سالن اجتماعات ،سالن برگزاری کنسرت و کنفرانس است‌. مجموعه فرهنگی با ۵۰۰۰ مترمربع در بر گیرنده برج اصلی نیز هست‌.
کتاب‌خانه مجموعه، با مساحتی حدود ۲۷۱۵ مترمربع و بیش از ۵۰۰۰۰ جلد کتاب‌، بسیار مجهز است و کتاب‌خانه محققان و مؤلفان نیز، با مساحت ۲۴۳ مترمربع، مکانی است که از طریق ۳۰ دستگاه کامپیوتر به شبکه‌های اطلاع‌رسانی داخلی و خارجی متصل است‌.یکی از ویژگی‌های موزه این بنا وجود تکه سنگی از کره ماه است که ریچارد نیکسون‌، رئیس جمهور سابق امریکا، در سفر به ایران به این موزه اهدا کرده است‌..

«توی این غول سفید، چی دارد می‌گذرد»؟ این سؤالی است که هربار موقع گذشتن از میدان آزادی، ذهن آدم‌ها را قلقلک می‌دهد.
هرچه باشد، دست‌کم سالی یک‌بار می‌آید جلوی چشم‌مان و یک روز خاص، می‌رود توی بورس اخبار، عکس‌ها و فیلم‌ها. میدان ۳۷ ساله آزادی با آن برج معروفش، بخشی از خاطره مشترک همه ماست.

یک جورهایی هم نماد تهران محسوب می‌شود و چشم میهمانان خارجی تهران را روی خودش قفل می‌کند؛ هرچند الان هووی بلندقامت و سرسختی به نام «برج میلاد» سر «برج آزادی» آورده‌اند اما «آزادی» هنوز هم برای خودش پادشاهی می‌کند؛ به‌ویژه در روز ۲۲ بهمن که پر می‌شود از آدم‌هایی که می‌آیند تا خاطره خوب یک روز خوب را دوباره زنده کنند. چند روز مانده به ۲۲بهمن امسال، رفتیم و دل و روده برج آزادی را درآوردیم تا بدانید آن داخل، چه دنیای جذابی وجود دارد؛ حتی جذاب‌تر از نگاه‌کردن به خود این غول سفید.
«یک غافلگیری مرموز»؛ تکیه کلام راهنمای بازدیدکنندگان برج، همین است. حالا دیگر برای «سمنانی» و همکاران‌اش عادی شده است که روزی چندبار نگاه‌های متعجب بازدیدکنندگان از برج را ببینند و برای توصیفش این جمله را بگویند؛ به‌ویژه حالا که هم مرحله اول بهسازی برج تمام شده و هم تمام قسمت‌های دیدنی برج فعال شده است. اداره‌اش را هم سپرده‌اند به ۲ تا مجموعه مستقل. بالا برای شهرداری و پایین برای بنیاد رودکی.
غول سفیدی که فراموش نشد
۴ سال پیش، مسئولیت راه‌اندازی و نگهداری فضای داخلی برج آزادی به‌عهده بنیاد رودکی گذاشته شد. برای همین هم یک مرکز درست کردند به نام «مرکز فرهنگی- هنری انقلاب اسلامی» که جایش را هم همان پایین برج تعیین کردند تا دستی به سر و روی موزه‌ها و مجموعه فراموش‌شده زیر برج بکشند؛ مجموعه‌ای که مدت‌ها بود داشت خاک می‌خورد. حالا اما همه برج دیدنی شده است.

«همراه» – مدیر مجموعه فرهنگی، هنری انقلاب اسلامی- می‌گوید: «بنا و ساختمان برج، طوری است که معماری تمام دوران تاریخ کشورمان از زمان باستان تا دوره اسلامی را در طراحی خود دارد و همین، شاید جالب‌ترین نکته‌ای باشد که ناخودآگاه، توجه هر بیننده‌ای را جلب می‌کند.

از قوس بیضی‌شکل برج- که نمادی از طاق کسری است- گرفته تا نمونه‌هایی از معماری‌های دوره صفوی با کاشی‌کاری فیروزه‌ای‌شان؛ حتی شیارهای بالای برج که نمادی از بادگیرهای یزد است را هم می‌شود بالای برج دید. همه اینها در کنار بتون و نمادهای معماری مدرن، باعث می‌شود که حتی نمای برج هم چشم‌نواز باشد».

برج آزادی
سفر به اعماق آزادی
اولین جایی که برای بازدید درنظر گرفته شده، پله‌های ورودی طبقه پایین است؛ جایی که بتوانید از آن پایین، چشمتان را به برج بیندازید و صحبت‌های راهنما را بشنوید. چند کلامی برایتان از سابقه ساخت برج می‌گوید و قدری هم از مشخصات آماری‌اش. مثل اینکه توی ساختن برج از ۲۵ هزار قطعه سنگ- آن هم در ۱۵هزار شکل مختلف- استفاده کرده‌اند. هرکدام از لنگه‌های سنگی درها، حدود ۵/۳تن وزن دارد و سنگ‌ها هم جنسشان از گرانیت است.
چند قدم که می‌روی داخل، صدای آشنایی توی گوشت می‌پیچد؛ «بوی گل سوسن و یاسمن آید…». اینجا سالن ایران‌شناسی است. یک تسمه نقاله، آرام و بی‌صدا زیر پایت حرکت می‌کند و توی ۲۰-۱۵ دقیقه، تو را از همه ایران رد می‌کند؛ نشانه‌اش هم نمادهایی است که از کنارشان رد می‌شوی؛ مثل نماد تراکتور برای تبریز یا نماد خاویار برای گیلان. از خلیج‌فارس تا دریای خزر راهی نیست. پایان مسیر، صدای شرشر آب و آبشار مصنوعی روی دریای خزر (!) است که سرحالت می‌آورد و آکواریوم دالان خروجی، خستگی‌ات را در می‌کند. در تمام طول مسیر هم رویت را که سمت ۴ تا پرده نمایش برگردانی، می‌توانی فیلم‌های مستند انقلاب را ببینی.
سالن بعدی، تالار آینه است. اسمش را گذاشته‌اند «دیوراما» و در ۲ سمت سالن، ۱۲ غرفه کوچک ساخته‌اند که با طرح‌های حجمی، موقعیت و فعالیت‌هایی را که در کشور و در زمینه‌های مختلف انجام شده است، می‌شود تویش دید. وجه تسمیه آینه‌ای‌اش هم همان آینه‌هایی است که دور تا دور این ۱۲تا غرفه را پوشانده‌اند و زاویه‌شان طوری است که وقتی نگاهشان می‌کنی، انگار غرفه خیلی بزرگ‌تر از اندازه واقعی‌اش است.
مسیر بعدی، باب طبع آدم‌های نوگراست. یک سالن، پر از مجسمه‌هایی که به‌اش می‌گویند «کانسپچوال آرت». خودمانی‌ترش می‌شود «هنر مفهومی». پر است از صندلی، نیزه و کبوتر آهنی. یک نگارخانه که هرچند وقت یک‌بار، نمایشگاه نقاشی با یک موضوع خاص را به نمایش می‌گذارد، یک کتابخانه با حدود ۱۲ هزار جلد کتاب و البته یک سایت اطلاع‌رسانی با ۲۸تا مانیتور لمسی که اطلاعاتی از آثار باستانی و جغرافیای ایران را به بازدیدکنندگان می‌دهد.
از اینجا به بعد، هیجان سفر تازه شروع می‌شود؛ «آسانسور و شروع سفر به آسمان».
تهران از بالا
آسانسورها، دوتاست و دقیقا از دیواره‌های برج می‌رود بالا اما هر قسمت از مسیر را باید با یک آسانسور بالا رفت. چرا؟ چون هرکدام، فقط ۲ طبقه می‌توانند بالا بروند و بعد به یک سقف بتونی می‌رسند. آسانسور اولی تا طبقه دوم بالا می‌رود و ماموریت ۲ طبقه بعدی هم با آسانسور دوم است. سفر به برج،‌ از بالا شروع می‌شود؛ بالاترین نقطه و درست زیر بام فیروزه‌ای رنگ آزادی.
اینجا، طبقه چهارم است؛ با یک مناره گنبدی‌شکل فیروزه‌ای در وسط و البته نمایی از تهران در ارتفاع ۴۰متری. کاشی‌های فیروزه‌ای، به‌صورت مارپیچ روی مناره بالا رفته است. از اینجا می‌شود ۴ طرف میدان آزادی را از پشت پنجره‌های طلقی آن بالا دید زد؛ تجربه‌ای که فقط می‌توان این بالا آن را چشید؛ منظره‌ای که شاید شب‌ها دیدنی‌تر باشد.
بعد از توقف چند دقیقه‌ای زیر سقف برج، راه‌پله‌های مارپیچ را باید طی کنی تا همه این ۴ طبقه را یکی‌یکی پایین بروی. اما لازم نیست زحمت شمردن پله‌ها را به خودت بدهی؛ سرجمع می‌شود ۲۸۶تا.

طبقه سوم، گالری انقلاب و آزادی است؛ با عکس‌های برگزیده یک مسابقه که موضوع انقلاب و میدان آزادی را دارند. دیدن این عکس‌ها شاید برای آنها که می‌خواهند آزادی را از زوایای دیگری ببینند جالب باشد. اینجا هم باید نگاهت به در و دیوار باشد تا بتوانی همنشینی معماری سنتی و مدرن را ببینی. این را راهنما هم می‌گوید: «نقش‌های سقف، شما را یاد چی می‌اندازد؟ آهان! آفرین، مسجد شیخ لطف‌ الله اصفهان».

دوباره راه‌پله‌ها و این‌بار، طبقه دوم در ارتفاع ۲۳ متری. اینجا چیز خاصی نیست، البته چرا هست؛ یکی دوتا اثر هنری که آدم می‌ماند خالقش چه‌جوری آن را به تصویر کشیده است. تصورش هم سخت است. دوتا دیوار بتونی کج با پنجره‌های کوچک؛ همان پنجره‌های آبی‌رنگی که زیر طاق آزادی جا خوش کرده است. پایینش هم به طبقه اول راه دارد. اما اوج هنر، اطراف آن پنجره‌های بالایی است با یادگاری‌هایی از «اصغر» و «محمود» که آقای راهنما، خودش هم هربار از شجاعت نگارندگان‌اش در بالارفتن از این دیوار ترسناک حرف می‌زند و به شوخی می‌گوید: «خودمان هم مانده‌ایم چه‌جوری رفته‌اند آن بالا».
روبات انقلابی
توی طبقه اول قرار نیست اتفاقی بیفتد؛ بنابراین همین‌جور پله‌ها را می‌گیری و می‌روی پایین. این‌بار اما با یک تغییر مسیر کوچک، صداهای آ‌شنایی به گوش می‌رسد؛ «آهنگ‌های انقلابی». دنبال صاحب صدا اگر بروی، یک غافلگیری دیگر در راه است؛ «روبات پیانیست»؛ یک روبات ساخت داخل، با آن چشم‌های توپ تخم‌مرغی‌اش پلک می‌زند و برایت با پیانو، آهنگ‌های انقلابی اجرا می‌کند. شنیدن موسیقی سرود «دیو چو بیرون رود…» از پیانوی این روبات انقلابی شنیدن دارد.

جالب‌ترین قسمت بازدید زیرزمینی اما شاید همین جایی باشد که بعد از دیدن هنرنمایی روبات، به سمتش می‌روی؛ «سالن سینمای مولتی ویژن». اسمش را برای این مولتی‌ویژن گذاشته‌اند که فقط یک فیلم را نمی‌بینی؛ رسما وارد یک دنیای دیگر می‌شوی؛ زیر سکوهایی که رویش نشسته‌ای عکس‌های آثار تاریخی ایران است. به سقف که نگاه کنی، تصویر هوایی مرداب انزلی است و روبه‌رویت هم ۳‌تا پرده که هرکدام دارند یک فیلم از انقلاب را نشان می‌دهند. جلویش هم یک پرده که از قطره‌های آب تشکیل شده و البته رویش هم جشنواره‌ای از نورهای لیزری به راه افتاده است. صدا را هم آن‌قدر تقویت کرده‌اند که همه‌چیز برایت طبیعی باشد؛ چیزی در مایه‌های سینما ۲۰۰۰ شهربازی. نمایش فیلم ۴۵ دقیقه‌ای «حماسه نور» آخرین بخش بازدید از برج و مجموعه انقلاب است؛ نمایش هیجان‌انگیزی که این سفر حدودا ۳ساعته به اعماق برج آزادی را برایت خاطره‌انگیزتر می‌کند.
از برج که بیرون می‌زنی، آزادی، همان آزادی است؛ یک غول سفید که نگاه‌های کنجکاوانه رهگذران را به خودش جلب کرده؛ رهگذرانی که هر روز می‌خواهند بدانند «داخل این غول سفید چی می‌گذرد؟».
وقتی «آزادی» انقلابی شد
تظاهرات ۱۳ شهریور ۱۳۵۷ – که بعد از نماز عید فطر و از تپه‌های قیطریه شروع شده بود و به قلب تهران رسیده بود- نشان داد که می‌شود تظاهرات مردمی را یک جا متمرکز کرد؛ بنابراین جلسه جامعه روحانیت مبارز، بیشتر درباره این موضوع بود که آخر تظاهرات باید به کجا ختم شود. مشورت ۳نفره آیت‌الله بهشتی، مفتح و مطهری به اینجا رسید که میدان «شهیاد» بهترین جاست.
میدان شهیاد، هم محل تجمع غرب تهران بود، هم تمام نقاط انقلابی و پرسر و صدای آن روزها هم توی مسیرش بود. خیابان منتهی به میدان شهیاد، از میدان «فوزیه» شروع می‌شد، از دانشگاه تهران می‌گذشت و به میدان «مجسمه» می‌رسید. بعد هم دانشگاه «آریامهر» بود و میدان شهیاد.

۶۱شهریور ۱۳۵۷، برنامه همان‌طور که پیش‌بینی می‌شد باشکوه برگزار شد؛ حدود ۲میلیون نفر توی میدان جمع شده بودند و همان جا، میدان را هم انقلابی کردند. خیلی‌ها به‌اش می‌گفتند: «میدان شیاد». شاه هم حسابی کپ کرده بود و برای همین فردای همان روز حادثه ۱۷شهریور اتفاق افتاد.
۳ ماه بعد یعنی ۱۹ و ۲۰ آذر ۵۷، دوباره قرار مردمی راهپیمایی، شد «میدان شهیاد»؛ درست روزهای تاسوعا و عاشورا و راهپیمایی دسته‌های عزاداری به سمت میدان. حالا دیگر ۴طرف میدان پر شده بود از آدم. تا چشم کار می‌کرد کفن‌پوش بود و مشت‌های گره کرده‌ای که سقوط رژیم پهلوی را فریاد می‌کرد. می‌گویند شاه، همان روز با هلی‌کوپتر آمد جمعیت را دید؛ حدود ۲میلیون نفر توی صف‌های پیوسته بودند که یک سرش میدان بود و یک سرش هم چهارراه کالج. شاید همین جا بود که حتی خارجی‌ها هم کار پهلوی‌ها را تمام‌شده دانستند. برای همین هم ۲ماه بیشتر طول نکشید تا انقلاب اسلامی مردم پیروز شد.

حالا دیگر این تجمع، رسم هر ساله شده است؛ هر سال ۲۲ بهمن، مردم همین مسیرها را تا میدان آزادی می‌آیند؛ مسیری که خاطره همه مراکز تجمع انقلابی‌ها را در خود دارد؛ از میدان امام حسین شروع می‌شود، از دانشگاه تهران می‌گذرد و به میدان انقلاب می‌رسد؛ بعد هم دانشگاه صنعتی شریف است و میدان آزادی!

اما جالب‌ترین نکته در بنای میدان آزادی شاید این باشد که هیچ‌وقت نمی‌توانی بالای سرت، سقفی را بسته ببینی و همیشه به بالا که نگاه کنی، یک فضا و روزن کوچک هست که می‌شود طبقه بالا را دید؛ این اتفاق، توی همه طبقه‌های برج زیبای آزادی تکرار می‌شود.
منبع : فارسی کد ، وب سایت تخصصی معماری
 

sahar-architect

مدیر بازنشسته
کاربر ممتاز
آخرین ویرایش:

*Maedeh.archi*

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
نقدوبررسی معماری برج آزادی تهران

نقدوبررسی معماری برج آزادی تهران

نماد دو پهلو: برج شهیاد، میدان آزادی
نماد دو پهلو: برج شهیاد، میدان آزادیرویای شاه، كه به گمان خود می*توانست آن را عملی كند، بنای دوبارهء ایران در قالب تمدن بزرگ بود. اما این رویا تا حدودی مبهم و ضد و نقیض می*نمود

پیشینهء تاریخی
رویای شاه، كه به گمان خود می*توانست آن را عملی كند، بنای دوبارهء ایران در قالب تمدن بزرگ بود. اما این رویا تا حدودی مبهم و ضد و نقیض می*نمود: او از یك سو می*خواست از نیروهای ایران باستان كمك بگیرد، چون ادعای جانشینی بلا*فصل كوروش كبیر را داشت، و از سوی دیگر برای تمدن بزرگ به دنبال الگوهایی همچون فرانسه و انگلستان بود. مقایسهء ایران با كشورهای اروپای غربی در دههء 60 و 70 میلا*دی، اشتباهی تاریخی و كاملا*ً غیرواقع*بینانه بود. اما رویاهای سلطنتی بیشتر وقت*ها ماهیتاً دست نیافتنی*اند و برای عامهء مردم بیش از حد جاه*طلبانه.

معماری، مهندسی و طراحی شهری، به عنوان عناصر ضروری برای تحقق این رویای شاهانه، در دوران پهلوی دوم شكوفا شدند، اما همانند آن رویا، دچار دوگانگی بودند، از یك سو بر مدرنیسم پای می*فشردند و از سوی دیگر به عظمت فرهنگ ایران باستان و ایران اسلا*می روی می*آوردند.

شاه هنگام سخن گفتن از تمدن بزرگ، از «دروازه*ای» هم كه به آن منتهی می*شد یاد می*كرد. بنابراین ساختن «دروازه*ای» جدید در دستور كار قرار گرفت تا آرزوی شاهانه در قالب یك بنای یادبود برآورده شود. شورای جشن*های 2500 ساله در آبان 1338 به ریاست سناتور جواد بوشهری تأسیس شد. برج شهیاد یكی از پروژه*های متعدد این شورا بود كه در واقع، هم از نظر تخصیص بودجه و هم دامنه ی تأثیر، پروژه*ای كوچك به شمار می*رفت. در سال 1343 سناتور بوشهری، به دستور شاه، سفارش ساخت دروازه ی یادبود را به دفتر معماری بنیان داد كه مدیرعامل آن امیرنصرت منقّح بود.

چند ماه بعد طرحی برای یك دروازه ی نمادین -تاق نصرت- كه كار مشترك گروه منقّح، شریعت*زاده، میرحیدر و محمد تهرانی بود، با هزینه ی تقریبی 6 میلیون تومان به دفتر بوشهری ارائه شد. گرچه این طرح اولیه كه شبیه تاق پیروزی بود همه ی شرایط لا*زم را داشت: منحصر به فرد، تأثیرگذار، به یادماندنی و در نهایت نمادین بود، اما با پافشاری سپهبد یزدان*پناه و سپهبدجهانبانی، نظر شاه دربارهء این بنای یادبود عوض شد.

رویای شاه ابعاد بزرگ*تری پیدا كرد تا این بنا نه تنها یادبود خود او، بلكه نیاكان سلطنتی*اش هم باشد. بنابراین ناگهان طرح بنیان با این توجیه كه «به اندازهء كافی عظمت ندارد» رد شد. در همین حال برگزاری جشن*های 2500 ساله ی شاهنشاهی ایران هم ابعاد عظیم*تری یافت. این دروازه ی جدید، كه بهرام فره*وشی -ایران*شناس زرتشتی- آن را شهیاد نامید، می*بایست نه تنها بنای یادبود سلطنت پهلوی، بلكه نشان عظمت پادشاهان گذشته ی امپراطوری ایران باشد.

بدون شك بوشهری با نظر موافق شاه بود كه طرح بنیان را نپذیرفت. پس از آن به درخواست جامعه ی معماران و اصرار جهانبانی - مشاور نزدیك شاه- قرار شد برای انتخاب طرح این پروژه یك «مسابقهء ملی» برگزار شود.

در دهم شهریور 1345، آگهی مسابقه در ستون كوچكی در روزنامه ی اطلا*عات چاپ شد. شركت در این مسابقه برای همه ی معماران آزاد بود.


زمینی كه به این طرح اختصاص یافت، در تقاطع محور شرقی- غربی اصلی تهران، بلوار آیزنهاور كه به فرودگاه منتهی می*شد با جاده خاكی شمال به جنوب قرار داشت، که آن زمان سه راه فرودگاه نام داشت و پونك را به امامزاده داوود متصل می*كرد. این مسیر بعدها به بزرگراهی كه تهران را به ساوه متصل می*كند، تبدیل شد. 375،122 مترمربع زمین كه برای طرح درنظر گرفته شد، آن را به یكی از بزرگ*ترین میدان*های دنیا تبدیل می*كرد. سایت پروژه بیضی شكل بود و می*بایست بزرگ*ترین میدان تهران باشد. در حال حاضر 70*هزار متر*مربع از این زمین به مسیر سواره و 50*هزار*مترمربع دیگر به محوطه*سازی پیرامون اختصاص یافته است.

مقاله*ای در روزنامهء اطلا*عات سال بعد، با عنوان <بزرگ*ترین میدان جهان> افتتاح شهیاد را همزمان با جشن*های 2500 سالهء شاهنشاهی اعلا*م كرد.


همهء رهبران جهان، رئیس*جمهورها و پادشاهان، دانشمندان ایرانی و بسیاری از شخصیت*ها به این مراسم دعوت شده بودند و چون اغلب آن*ها از فرودگاه مهرآباد وارد می*شدند، برج شهیاد، می*بایست به عنوان دروازه ورودی شهر تهران عمل *كند و اگر معماری آن می*توانست مفهوم نمادین تاق پیروزی را كه مقرر شده بود به تمدن بزرگ منتهی شود، به مدعوین منتقل كند، تأثیری ماندگار بر آن*ها می*گذاشت.

برنامه*های متنوعی هم در سالن*های زیرزمین شهیاد برای مهمانان تدارك دیده شده بود: بازدید از تونل تاریخی، نمایشگاه تحقیقات ایرانیان و برنامه*های متنوع سمعی و بصری. به این*ترتیب مسابقه گسترده*تر و بخش*های دیگری هم به آن اضافه شد، از جمله موزه 25 قرن شاهنشاهی، یك تونل تاریخی، سالن سمعی و بصری به شكل نقشهء ایران، سالن VIP و بسیاری فضاهای دیگر كه فراتر از حوزه یك تاق پیروزی ساده بود و بودجه*ای 40 میلیون تومانی می*طلبید.3

برای درك معماری برج شهیاد، باید نگاهی به گرایش هنری رایج درایرانِ سالهای 1330-1340 بیاندازیم، كه با آزادی نسبی و رفت*و آمد بسیاری از ایرانی*ها به كشورهای غربی همراه بود. در این دوران، هنرمندان ایرانی در واكنش به دانش و علوم در غرب، بر آن شده بودند كه با مخالفت با الگوهای غربی و تأكید بر ریشه*های فرهنگی خود، به آثارشان هویت ملی تازه*ای بخشند. هویت ملی دیگر نه صرفاً یك مسئلهء سیاسی، بلكه زمینهء اصلی مباحثات هنری بود. در موسیقی، ابوالحسن صبا آنچه را كه وزیری شروع كرده بود، تكمیل كرد، یعنی تغییر پرده دستگاه*های ده*گانه موسیقی سنتی ایران به نت*نویسی غربی. صبا بهترین شاگرد كلنل علینقی وزیری و در نواختن چندین ساز استاد بود. او با ارتقاء نت*نویسی*های وزیری، آن*ها را با روشی گسترش داد كه هر ساز بتواند نت خود را بنوازد و به این ترتیب موسیقی ایرانی در قالب اركستراسیون قابل اجرا باشد. او همچنین قطعاتی از موسیقی كلا*سیك غربی را هم برای سازهای ایران تغییر پرده داد. او در برنامه <گلها> در رادیو با داوود پیرنیا همکار بودو تلفیق اشعار كلا*سیك ایرانی با موسیقی سنتی ایرانی را باب نمود.

در مجسمه*سازی، هنرمندانی چون ژازه طباطبایی و تناولی به استفاده از اشیایی ایرانی روی آوردند، چیزهایی مثل قفل، طلسم، علم و كُتل و اشیایی كه ریشه*های مذهبی هم داشتند. آثار آن*ها را كه به*طور خاصی ایرانی بودند، می*توان هنر مدرن سنتی یا پاپ*آرت معنوی نامید. در نقاشی، هنرمندانی چون زنده*رودی، عربشاهی، اویسی، تبریزی، قندریز و چند تن دیگر، با الهام از هنر خطاطی و حروف عربی به كار رفته در آثار مذهبی و اشیای دست*ساز، آثاری خلق كردند كه بعدها كریم امامی آن را سبك سقاخانه، و آن را هنر شاه*عبدالعظیم نامیدند. در همین زمان، اولین گالری*های هنری ایران، قندریز، سیحون، بورگز و صبا افتتاح شدند.​
 

*Maedeh.archi*

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
ژازه طباطبایی- شیرو خورشید خانم پرویز تناولی- شعر و معشوقه پادشاه


در ادبیات و به خصوص شعر، بازگشت به ریشه*های ایرانی در آثار اخوان ثالث، شاملو و نادرپور بسیار دیده می شد، در همین حال آل*احمد به غرب*زدگی روشنفكران ایرانی اعتراض *كرد و سیمین دانشور سووشون را نوشت كه یك رمان كاملا*ً ایرانی بود. در فلسفه، سیدحسین نصر و هانری كُربَن، در فلسفهء پیش از اسلا*م و فیلسوفان ایرانیِ مسلمان كندوكاو كردند. شاگرد این دو، داریوش شایگان، كار آن*ها را ادامه داد.

در تئاتر، بیضایی به ایران باستان روی كرد و غلا*محسین ساعدی و اكبر رادی به سراغ ریشه*های فرهنگ مردمی ایران رفتند.

در سینما، فرخ غفاری اولین گام را برای ساختن فیلم اجتماعی- رئالیستی با هویت ایرانی برداشت: با فیلم <جنوب شهر> كه در سال 1337 در فقیرترین محلهء تهران ساخته شد. دولت نمایش این فیلم را ممنوع كرد، اما راه برای ساختن فیلم*های دیگر با هویت ایرانی باز شد. داریوش مهرجویی در سال 1348 فیلم گاو را در پی اولین فیلم غفاری ساخت. این فیلم، طلا*یه*دار موج نوی سینمای ایران شد و راه را برای بسیاری فیلم*سازان دیگر همچون شهید ثالث، فرمان*آرا، هژیر داریوش و بیضایی هموار کرد. و البته ابراهیم گلستان كه در هیچ گونه طبقه*بندی نمی گنجد.

و بالا*خره معماری در آن دوران دو قطبی شد: ملی*گراها (ناسیونالیست*ها) در مقابل انترناسیونالیست*ها قرار گرفتند كه در واقع پیشگامان جهانی شدن بودند. معماران شیفتهء تكنولوژی غرب و سبك بین*المللی كه میس ون در روهه آن را پایه*گذاری كرده بود، ساختمان*هایی از آهن و شیشه ساختند كه برج*های نیویورك، یا در مقیاسی كوچك*تر، ویلا*های سبك ریچارد نیوترا را تداعی می*كرد كه در آن دو دهه معمار مُد روز بود و از كارهایش تقلید می*شد. اما ملی*گراها از گدار، سیرو، و جانشین آن*ها، سیحون پیروی كردند.

در این دوره نفوذ هوشنگ سیحون كه در سال 1340 ریاست دانشكده هنرهای زیبای دانشگاه تهران را به عهده گرفت، بیشتر شد. اما حتی پیش از آن هم، در دورهء ریاست فروغی، سیحون در آموزش نسل جدید معماران نقش فوق*العاده تأثیرگذاری داشت. او دانشجویانش را در سفرهای آموزشی به گوشه و كنار ایران می*برد تا نه تنها با بناهای تاریخی بلكه با معماری بومی كه هنوز به عنوان میراثی با ارزش شناخته نشده بود، آشنا شوند ابتدا،سیحون از وسیله نقلیه خودش برای این مسافرت ها استفاده می کرد،اما در سال 1344 دانشگاه برای سفرهای او اتوبوسی خرید،چون عده دانشجویان علاقمند روز به روزافزایش می یافت..

سیحون بر كشف ارزش*های ذاتی معماری بومی كه تا آن زمان معماران حرفه*ای آن را نادیده گرفته بودند، تأكید می*كرد و سعی داشت حس تعلق به وجوه فرهنگی را كه هنوز بكر مانده و تحت*تأثیر مدرنیسم قرار نگرفته بود، به دانشجویان القاكند. دانشجویان در این سفرها نمی*توانستند از تأثیر این میراث معماری، كه مبتنی بر قوانین طبیعت، نیازها و غرایز انسانی و در عین*حال آگاهی و شعور بود، بگریزند. گرچه بسیاری از آن*ها به مدرنیسم گرایش داشتند، اما خلا*قیتشان تحت*تأثیر حس الفت به معماری سنتی ایرانی قرار می*گرفت و ناخودآگاه، این تأثیر در كارهای*شان آشكار می*شد. به عبارتی، نگاه سیحون به معماری حتی خیلی پیش از آنكه این سبك در دنیا شناخته شود، نگاهی پست*مدرن بود.

علی اکبر صارمی،یکی از دانشجویان سیحون که بعدها دانشجوی لوئی کان شد،پس از چهل سال هنوز حال و هوای جادویی این سفرها را به یاد دارد:در سفری به کویر،پس از ساعت ها رانندگی در کوره راه ها و نه حتی جاده ای مشخص ،در گرما و زیر آفتاب سوزان و طوفان شن،ناگهان به واحه ای واقعی با درخت ها و گیاهان بی نظیر رسیده بودند،به طبس،و بالاخره باغ گلشن بهشت زمینی،ساعتی آرام گرفته بودند.

در میان این گروه از شاگردان سیحون، می*توان از فریورصدری، ایرج كلا*نتری، علی*اكبر صارمی، حسین شیخ*زین*الدین، حسین امانت و كیوان خسروانی به عنوان چند تن از برجسته*ترین آن*ها نام برد. روند احیای معماری ایرانی كه سیحون پیشگام آن بود، با حمایت فرح پهلوی و حضور روزافزون او و تصمیم*گیری*هایش در زمینه*های هنری، تقویت شد.

به*هرحال، گرایش مشابه دیگری هم، در همین دوران، در كارهای اندك معماران تحصیل كرده در آمریكا و اروپا كه به معماری سنتی ایران علا*قمند بودند دیده می*شد، با این تفاوت كه كار آن*ها فاقد آن ارتباط حسی گروه اول بود. این گروه شامل نادر اردلا*ن، كامران دیبا و علی سردار افخمی بود.آنها آگاهی واقع*بینانه*تری از معماری ایرانی داشتند تا گروه اول كه با معماری ارتباطی حسی برقرار كرده بودند. عزیز فرمانفرمائیان را هم می*توان در این گروه گنجاند كه گرچه از نسل قبلی بود، بین سبك بین*المللی (ساختمان وزارت كشاورزی) و احیاء معماری ایرانی (غرفه نمایشگاه مونترال كه از رباط ملك دورهء سلجوقی الهام گرفته بود) در نوسان بود.
 

*Maedeh.archi*

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
غرفه ایران در نمایشگاه مونترال رباط ملک مسابقه
آگهی*ای كه در روزنامه اطلا*عات شهریور 1345 چاپ شد، در گوشه*ای، بسیار موجز و با حروف ریز اعلا*م می*كرد كه همه معماران می*توانند در مسابقه شركت كنند و در انتخاب سبك، متناسب با میدان آزادند، فقط ارتفاع بنا نباید بیش از 45 متر باشد.

هیچ مسابقهء معماری*ای تا آن زمان چنین مبهم و نامشخص اعلا*م نشده بود، و آشكارا نشان می*داد نویسندهء متن كاملا*ً غیرحرفه*ای بوده است.

به گفتهء عبدالمجید ا*شراق، سردبیر مجلهء هنر و معماری، 21 شركت*كننده كه در آن زمان تعداد قابل توجهی بود، طرح*هایشان را ارائه دادند. باید به یاد داشته باشیم كه سازمان برنامه و بودجه در سال 1341 به تازگی انجمن مهندسان مشاور را تأسیس كرده بود. مشاوران بنیان دوباره طرح قبلی خود را در این مسابقه ارائه دادند. سردار افخمی یك تاق پیروزی جالب و پیچیده طراحی كرده بود كه مورد توجه فروغی، از اعضای هیئت داوران قرار گرفت.

21 پروژه، هر یك روی دو تابلوی بزرگ، در یكی از ساختمان*های سعد*آباد برای هیئت داوران به نمایش گذاشته شد كه به گفتهء منوچهر ایران*پور عبارت بودند از: محسن فروغی، معمار برجسته و رئیس سابق دانشكده هنرهای زیبای دانشگاه تهران، هوشنگ سیحون كه اكنون جانشین فروغی و رئیس دانشكده بود و 3 عضو دیگر، یعنی محمدكریم پیرنیا، تاریخ*نگار معماری، سناتور صادق، معمار و محمدتقی مصطفوی، تاریخ*نگار. اما به گفتهء حسین امانت، هیئت داوران شامل فروغی، سیحون، غیاثی، كوهنگ (از سازمان برنامه و بودجه) و شروین (از شهرداری تهران) بود.

متأسفانه جلد سوم كتاب <بزم اهریمن، جشن*های 2500 سالهء شاهنشاهی به روایت اسناد ساواك و دربار> (كه شامل همهء اسناد و مدارك مربوط به شهیاد است)، در مورد هیئت داوران مدركی ارائه نداده است.

و سرانجام: حسین امانت، معمار 25 ساله كه به تازگی از دانشكده هنرهای زیبای دانشگاه تهران فارغ*التحصیل شده و یكی از دانشجویان مورد علا*قهء سیحون بود برنده اعلا*م شد. 40 سال بعد سیحون می*گوید: <به عنوان داور، از طرح امانت واقعاً دفاع كردم و سهم بزرگی در برنده شدنش داشتم.>4

حسین امانت در سال 1339 وارد دانشگاه تهران شد و پس از آن درآتلیه غیائی ثبت نام نمود. سیستم دانشكده هنرهای زیبا در آن زمان از <بوزار> فرانسه اقتباس شده بود: دانشجویان یك استاد را انتخاب و 6 سال تحصیلی را در آتلیهء او كار می*كردند. متأسفانه غیائی در سال 1342 به مدت دو سال زندانی شد. جرم او زد و بندهای غیرقانونی در پروژهء ساختمان مجلس سنا به سرپرستی فروغی بود. گفته شد كه بر اساس صورت حساب*های ارائه شده به سازمان برنامه و بودجه، حجم میله*های فولا*دی مورد نیاز برای تقویت سازه بتنی، از حجم كل ساختمان هم بیشتر بود. چون فروغی شخصیت موجهی بود، فقط غیائی تاوان این زد و بندها را پرداخت.5

با زندانی شدن غیائی، ابتدا مؤید عهد و سپس سردار افخمی، فقط به مدت چند ماه سرپرستی آتلیهء او را به عهده گرفتند. درنهایت قرار شد سیحون خود این آتلیه را اداره كند و بنابراین امانت هم یكی از دانشجویان سیحون شد. ایرج كلا*نتری كه دو سال از امانت بزرگ*تر است، از او چنین یاد می*كند: <او در طراحی دستی قوی داشت، كنجكاو بود و اغلب در جلسات دفاعیه که هر هفته در دانشکده برگزار می شدو حضور دانشجویان در آنهاآزاد بود،شرکت می کرد. برج یادبود شاه، موضوع كلا*س*های بالا*تر بود و پروژهء صدری شباهت زیادی به شهیاد داشت. او در اغلب سفرهای سیحون شركت می*كرد.


سه اسکیس صدری برای برج شهیاد

فریورصدری*، كه سه سال از امانت بزرگ*تر است می*گوید كه امانت اكثر اوقات خود را با منوچهر ایرانپور، روح*الله نیك*خصال و پاسبان حضرت می*گذرانید و یادآوری می*كند كه در آن زمان اغلب دانشجویان، پروژه برج شهیاد را به عنوان پایان*نامه انتخاب می*كردند و طرح منوشان زنگنه بسیار شبیه به شهیاد بود.


طرح منوشان زنگنه و دیگران برای برج شهیاد

ساختمان
ایده
متأسفانه از اسكیس*های اولیهء امانت برای مسابقه، به جز یك طرح كوچك چیزی باقی نمانده (تصویر 5)، بنابراین امروز مشكل می*توان روند طراحی را، از ایدهء اولیه تا شكل نهایی پیگیری كرد.


طرح اولیه امانت

ایدهء اصلی طرح، 4 تاق، الگوی ازلی معماری ایرانی است: چهار ستون افراشته كه با گنبدی چهار بخشی پوشانده می*شوند. در شهیاد، ستون*ها در سیستم پیچیده*ای از خمیدگی*ها، تاب برمی*دارند و بالا*می*روند و در نهایت به محوطهء میدان مانندی در بالا*ترین نقطه می*رسند.

سابقهء این مفهوم، در مقیاسی كوچك*تر در سردرِ ورودی دانشگاه تهران دیده می*شود كه كوروش فرزامی آن را در سال 1344 طراحی كرد و سال 1346 ساخته شد.

ورودی دانشگاه تهران

طرح
نقشهء برج شهیاد چهار ستون یا در واقع چهار پشت*بند را نشان می*دهد كه مستطیل شكل نیستند بلكه شكلی پیچ*خورده، مشابه آچار(در پلان) دارند.

طرح سقف مسجد شیخ لطف اله پلان میدان شهیاد



عکس رولف بنی ازمیدان پلان برج

نقشهء میدان دقیقاً از سقف مسجد شیخ*لطف*الله اقتباس شده، فقط به جای یك دایره، در اینجا دو بخش از دو بیضی با كانون*های متفاوت وجود دارند. اغلب طرح*های پروژه، از جمله این طرح را روح*الله نیك*خصال با نقشه*های پیچیدهء هندسی و با الهام از نمونه*های تاریخی و با چرخشی مدرن پرورانده است. گرچه نیك*خصال در آن دوران دانشجوی سال سوم بود و در دفتر امانت كار می*كرد، اما به گفتهء امانت <در هندسه نابغه بود> و بنابراین مسئولیت طرح*های اجرایی مقدماتی به او سپرده شد. البته طراحی سازهِ دانكن مایكل كه 8 Over Arup انجام داد، كمك شایانی به سازمان*دهی هندسی این طرح*ها كرد.

تحلیل هندسی تناسبات برج، آن را كوتاه و تنومند نشان می*دهد. در واقع اگر برج بلندتر می بود و اگر سه دایره افقی با دایره*های عمودی هم*سان بودند، قطعاً اوج*گیری برج بیشتر القا می*شد و دیگر همچون هیكلی بدون سر و گردن به نظر نمی*رسید. اما به هرحال، ارتفاع 45 متری برج كه به دلیل نزدیكی به فرودگاه به طرح امانت تحمیل شده بود، او را محدود می*كرد. بنابراین آنچه را كه در ارتفاع نمی*توانست به*دست آورد، با گسترش افقی ستون*ها و عظمت شكل*های توخالی قسمت پایین جبران كرد.
 

*Maedeh.archi*

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
تناسبات هندسی

نماهای شمالی- جنوبی و شرقی- غربی كاملا*ً متفاوت*اند. در محور شرقی- غربی كه محور اصلی از فرودگاه به شهر است، گشودگی تاق نما كاملا*ً سخاوتمندانه و با الهام از تاق كسری كه دروازهء ورودی كاخ تیسفون ساسانی بوده، به شكل تاق سهمی طراحی شده، با این تفاوت كه تاق نمای شهیاد در رسیدن به زمین عریض*تر می*شود.

طاق کسری نمای شرقی غربی

در بالا*ی تاق ساسانی یك قوس نیمه جناغی هست كه در نمای شمالی- جنوبی هم تكرار شده است. اما نكتهء جالب در مورد این تاق، كه در معماری اسلا*می سابقه ندارد، این است كه كناره*های تاق دررسیدن به زمین عریض*تر می*شوند. سطح بین این دو تاق نما، متشكل از ردیف لوزی*های تورفته، یادآور طرح سیحون برای آرامگاه كمال*المك است.

عکس از رضا نجفیان برش شرقی- غربی از آرک اصلی



آرامگاه کمال الملک -عکس از هومن صدر

طراحی كاشی*كاری با الهام از دم طاووس، كار حسین امانت است و نمونه*های آن را، پیش از كار سیحون، می*توان در كاشی*كاری*های مسجد وكیل شیراز دید.

نمای شمالی- جنوبی، كشیده*تر و با تاق نمای كوچك*تر، یادآور معماری سلجوقی است، اما هیچ نمونه*ای از آن در معماری اسلا*می دیده نشده، چون دررسیدن به زمین عریض*تر می*شود.

چرخش ستون/پشت*بند، بر طبق اصول دقیق ریاضی طراحی شده (نمودار 19) و به گونه*ای نظم طبیعی یا ارگانیك دست می*یابد. این نبوغ معماری ایرانی است كه در بسیاری از شاهكارهای گذشته به چشم می*خورد و به گفتهء برخی معماران معاصر، فقط كارهای سیحون توانسته*اند به این برتری ساختاری دست یابند.



عکس از رضا نجفیان نمای شمالی -جنوبی

جالب*ترین نكته در مورد برج آن است كه بدون ستون*های پایه یا دیوارهای باربر طراحی شده و در واقع تندیس*گونه*ای متكی به خود است. مقیاس برج می*توانست به راحتی آن را به نمونه*ای از معماری خودكامه تبدیل كند: چهار ستون/پشت*بند، هر یك به ابعاد 62 × 42 متر قرص و محكم روی زمین قرار گرفته*اند و می*چرخند تا كوچك*تر شوند و بام را نگه دارند. خوشبختانه نوارهایی از كاشی فیروزه*ای رنگ، تودهء بزرگ ستون*ها را می*شكافند و به آن مقیاسی انسانی می*دهند. انحناهای ظریفی كه این نوارها روی ستونها به وجود می*آورند، اوج گرفتن به آسمان را القا می*كنند و نشان می*دهند كه آن*ها هم بر اساس همان نظم ریاضی نمودار قبلی محاسبه شده*اند و شگفت اینكه این دقت ریاضی فوق*العاده، به ایجاد نظمی چنین طبیعی و ارگانیك *انجامیده. این رمز و راز اعداد در هندسهء اسلا*می است.



انحناهای اصلی در نما​
پوستهء كل ستون/ پشت*بندها كه امانت طراحی و Arup r Ove با یك برنامهء كامپیوتری سازمان*دهی كرده، با وجود نظم دقیق هندسی، در نهایت همچون فلس ماهی و كاملا*ً ارگانیك به نظر می*رسد.




تقسیمات مخروطی قوس اصلی​
طرح گنبد اصلی كه تكیه*گاه بام است و برخی گنبدهای كوچك*تر داخل بنا، روایت مدرن گنبدهای سنتی سلجوقی هستند. امانت می*گویداین طرح*ها از مسجد جمعه اصفهان الهام گرفته شده*اند.

عکس از رضا نجفیان الگوی تیپ برش سنگ



الگوی سقف در تراز 33 پلان معکوس سقف در تراز 33

سقف اتاقهای سمعی بصری - عکس از رضا نجفیان گنبد کوچک

و بالا*خره، طراحی پنجره*های بالا*ی بنا، یادآور برج*های سلجوقی یا غزنوی است، و اغلب با برج طغرل مقایسه شده است. وجود پنجره را به قداست عدد 9 در بهاییت نسبت داده اند، گرچه امانت می گوید که این تصمیم صرفا براساس زیبایی شناسی گرفته شده است.


عکس از رضا نجفیان برج طغرل


ساخت

این كه در دههء 60 میلا*دی یك برنامهء كامپیوتری ابعاد و مكان دقیق هر سنگ نما را تعیین كند، كار خارق*العاده*ای بود. 25 هزار قطعه سنگ در 15 هزار اندازهء مختلف، از 40 سانتی*متر تا 6 متر در نما به كار رفته است. برخی از آن*ها خمیده*اند و بعضی نیستند.

ایرج حقیقی كه ناظر ساختمانی پروژه بود، به یاد می*آورد كه مختصات دقیق X، Y و Z و جانمایی هر سنگ را می*دانسته است. كنار هم چیدن این سنگ*ها، خود معمایی بوده است*:مشابه جورچینی سه بعدی. مهندسان سازه پروژه از شركت معتبر Arup rOve و شركا و مایكل دانكن سرپرست پروژه بود. ابتكار دیگری كه در ساختمان به كار گرفته شد، این بود كه پوشش سنگی روكار به عنوان قالب بتن*ریزی، كه در داخل بنا نمایان بود، عمل می*كرد. ضخامت سنگ*ها از 7 تا 27 سانتی*متر متغیر بود.


نمای سنگی به عنوان نمای نهایی​
یك نوآوری فنی دیگر، به*خصوص برای آن دوران و در ایران، استفاده از بتن نمایان با رنگ*ها و بافت*های گوناگون برای پوستهء داخلی بنا بود. درمقایسه با جریان غالب معماری آن دوره در غرب، كه از بتن نمایان در نمای بیرونی استفاده می*شد، این كار، با ارزش و مبتكرانه بود. در اینجا تصویری از 8 طرح و رنگ مختلف بتن را می*بینید:



بافت و رنگهای مختلف بتون

مثل همیشه، مقطع گویاتر از هر نقشهء دیگر ساختمان است. دو ستون/ پشت بند برای جا دادن پله*ها و دو ستون دیگر برای قرار دادن آسانسورها در نظر گرفته شد كه برای تطابق با شیب ستون*ها در دو مسیر مختلف در ارتفاع بالا*می*روند.
 

*Maedeh.archi*

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز

برش شمال - جنوب

به طور كلی می*توان گفت پیمانكار ساختمان، محمد پورفتحی، در اجرای طرح با تمام جزئیاتش بسیار دقیق عمل كرده و حتی تكنیك*های ساختمانی جدیدی به كار برده است. تمام گروه سازندگان ایرانی بودند، موضوعی كه امروز هم امانت و حقیقی به آن می*بالند. در زمانی كه كارشناسان خارجی در ایران بسیار فعال بودند و به آسانی می*توانستند با استخدام آن*ها كار ساختمان را پیش ببرند، گروه معماران این پروژه و محسن فروغی به عنوان ناظر اصلی، تصمیم گرفتند كه یك گروه كاملا*ً ایرانی داشته باشند (به استثنای نقشه*های سازه*ای كه Arup rOve آن*ها را طراحی كرده بود). جایی در بنا نیست كه ابداعات تكنیكی و طرح*های خلا*قانهء استثنایی به چشم نخورد. تونل ورودی اصلی، خود شاهكار مهندسی سازه است:

عکس از رضا نجفیان پلان ورودی اصلی تونل

بعد از ورودی اصلی، راهروی تونل مانندی به نام <گذرگاه پیشینیان> هست كه من ترجیح می*دهم آن را <تونل تاریخ> بنامم. داخل دیوارهای این راهرو، چهار ویترین عظیم كار گذاشته شده كه Knoll international آن*ها را طراحی كرده است.


عکسهای تونل تاریخ از رضا نجفیان

انتهای ورودی اصلی، كتابخانهء مركزی و در ادامهء راهروی شمالی كتابخانه، بخش اداری قرار دارد. یك انتقاد كلی از طرح تسهیلا*ت زیر*زمین- كه شامل فضاهای دیگر، حتی بازسازی نقشهء ایران و شهرهای اصلی آن هم می*شود- فقدان هرگونه نظمی در معماری زیر*زمین است (تصویر 36). البته همیشه می*توان توجیه كرد كه چون این بخش*ها در زیر زمین هستند و هیچ وقت دیده نمی*شوند، چگونگی قرارگیری آن*ها در كنار هم چندان اهمیتی ندارد، به*خصوص چون بال جنوبی چهار سال بعد از دیگر بخش*های مجموعه ساخته شده است. امانت توضیح می*دهد كه طراحی سطح بالا*ی زیر زمین، با حیاط*های بازِ تسهیلا*ت زیر زمین مطابقت دارد و این بارزترین نظم در طراحی است.


پلان برج وتسهیلات زیر زمین​
به هر حال، از دید معماری به نظر می*رسد 3 خوشه (اصلی): برج، گالری*های ایرانی، موزه و تسهیلا*ت دیگر، بدون هیچ نظم و ترتیبی در كنار هم جمع شده*اند و چون نقشه*ها و محوطه*سازی*های موجود چندین بار بازسازی شده*اند، امكانِ پیدا كردن نظم و ترتیب در ارتباط بین تسهیلا*ت زیر*زمین با نقشهء موقعیت، وجود ندارد، به غیر از مكان حیاط*ها كه قبلا*ً اشاره شد.

در نهایت، پیش از خاتمهء بحث دربارهء ساختمان برج، باید بر یكی از جزئیات ویژهء این بنا اشاره كرد كه حسین امانت خود بر آن بسیار تأكید می*كرد: در این برج چند درِ سنگی، به وزن تقریبی هفت تن و از سنگ گرانیت یكپارچه وجود دارد كه بر محوری فلزی می*چرخند و آن*ها را پیمانكار سنگ پروژه، غفار داورپناه كار گذاشته است. همهء گروه*های ایرانی كه این بنا را با كیفیتی ممتاز ساخته*اند قابل تقدیرند، از جمله، سیدمهدی كه یكی از ماهرترین سنگ*كاران گروه بوده است.


درهای سنگی محوری- عکسها از رضا نجفیان

نوگرایی شهیاد

چنانكه پیش*تر اشاره شد، هوشنگ سیحون زودتر از غرب، قدم در راه پست مدرنیسم گذاشت. شهرداری پُرتلند (اورگون)، كار مایكل گریوز (1982-1980) به عنوان اولین بنای پست مدرن شناخته شده، گرچه چارلز جنكز شروع پست مدرنیسم را اوایل دههء 70 می*داند، یعنی وقتی كه طرح*های گریوز به ارتباط پیچیدهء هنر سنتی با معماری فرهنگ*های باستانی اشاره كردند و ونتوری و اسكات براون هم از معماری بومی آمریكایی و نمادهایش در طرح*های خود استفاده كردند.

امانت و همكارانش كه شاگردان سیحون بودند، در زمان ساخت برج شهیاد، از هم دوره**ای*هایشان در غرب جلوتر بودند. این معماران جوان تازه فارغ*التحصیل شده، یا هنوز در سال*های آخر معماری، توانستند فضاهایی به*وجود آورند كه درتاریخ معماری سابقه نداشت.


عکس از رضا نجفیان​
چون شهیاد با سرعت زیاد و در 3 شیفت كاری و با عشق و علا*قه طراحی و ساخته شد9 و اولین تجربهء این تیم طراحی بود و از آنجا كه اولین تجربه همیشه با احساسات شاعرانه آمیخته است، ساختمان خصوصیات ویژه*ای كسب كرد: زیر تاق اصلی آن كه بایستید، نوآوری را احساس می*كنید، تجربه*ای تازه كه هیچ*گاه در هیچ بنای یادبودی نداشته*اید. در هنگام عبور از روی پل بین دو بخش تاق اصلی، و این بار در داخل، در فضایی كه مطلقاً كاركردی ندارد، دوباره تجربه*ای تازه و شاعرانه را احساس می*كنید.


عکس از رضا نجفیان​
به نظر من، بسیاری از فضاها، به دنبال طرح به وجود آمدند و تیم طراحی آن*ها را پیش*بینی نكرده بود. به عنوان نمونه، بی*نظمی پله*های داخل دو ستون/ پشت*بند، فضاهایی مدرن و دراماتیك شبیه به معماری دیكانستراتیویستِ لیبسكیند به وجود آورده و بیش از آن فضاهای كانستراتیویست*های روسی و در نتیجه كارهای زاها حدید را به یاد می*آورند.10




مدیا پارک زاها حدید،دوسلدورف 92-1989​

فضاهای داخلی درست نقطه مقابل نمای مرتب و منظم و آراستهء خارجی*اند، شاید بتوان این مغایرت را ناشی از شرایط كار سریع دانست. اما به طور قطع، نوعی دوگانگی بین فضاهای داخل و خارج وجود دارد، حتی نمای خارجی، خود پیوندی دوگانه از نمادگرایی ساسانی و اسلا*می است. البته می*توان آن را بازتاب دوگانگی فرهنگ و مردم ما در قرن گذشته هم تلقی كرد.

درست است كه ایران تكنولوژی غرب و به*دنبال آن مدرنیسم را پذیرفته و آن را با فرهنگ بومی خود تلفیق كرده بود و عموم هم آن را تائید می*كردند، اما جامعه در كل خواهان تداوم تاق**های سنتی بود و ساختمان*هایی كه معماران صاحب نام طراحی كردند، صرفاً تك نمونه*هایی متفاوت بودند. شهیاد هم در جزئیات و هم در ساخت، بنایی استثنایی و حداقل دو دهه جلوتر از زمان خود بود.



نماد دو پهلو


اگر شهیاد ساختار ضعیفی داشت ، بدون شک، همان اوایل انقلاب،به عنوان سمبل معماری سلطنتی سرنگون و ویران شده بود.اما بنا چنان محکم و استوار بود و چنان عظمتی داشت که اسلامی تلقی شد و جان سالم بدر بردو نه تنهاویران نشد،بلکه به نقطه پایانی تظاهرات تبدیل شد و میدان آزادی نام گرفت و از آن پس رابطه عشق و نفرت 29 ساله ای بین این برج و جمهوری اسلامی آغاز شد.

از شهیاد به عنوان یک نماد استفاده بسیار شد:روی اسکناس ها ،پوسترهای وزارت ارشاد،تبلیغات روزنامه ها،و هر چه که به شهر تهران مربوط می شد. ولی ناخشنودی کماکان وجود داشت تا در سال 1371کرباسچی،شهردار وقت تهران،پیشنهاد کردبنای جدیدی به عنوان نماد جمهوری اسلامی ایران ساخته شود.

از آنجا که هیچ کس نمی دانست معماری اسلامی دقیقا چیست- سلجوقی است یا تیموری،مغولی یا صفوی و یا قاجاری،مغربی یا اسلامی اسپانیایی یا هندی،جمهوری اسلامی به سراغ شناخته شده ترین شکل معماری در اسلام رفت: یعنی مناره،غافل از اینکه برج های مخابراتی مشابه آن در دنیای غرب قبلا ساخته شده اند.به هر حال این برج چیزی شبیه مناره است که می تواند به نماد جدید جمهوری اسلامی تبدیل شود،اما مسئله اصلی،خلع شهیاد از مقامش به عنوان شناخته شده ترین نماد جمهوری اسلامی خواهد بود که در داخل،مقام اول و در خارج از کشور،مقام دوم را (بعد از چادر)دارد.خوشبختانه شهردار جدید تهران 30 میلیون دلار بودجه به بازسازی برج شهیاد و احیای عظمت گذشته اش اختصاص داده است.شاید این پایان رابطه عشق و نفرت باشد.شهیاد همچنان محبوبیت خود را حفظ کرده، چنان که در جشنواره اخیر مجسمه های یخی در استان چهارمحال بختیاری،هنرمندان یک شهیاد از یخ ساختند.

 

*Maedeh.archi*

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
اما تصویر محبوب من از شهیاد، نقاشی*ای است كه پسر ده ساله*ام، صفا به تازگی از آن كشیده است.

پمپیدو و میتران در دوران حکومتشان بناهای عظیمی ساختند.بنابراین،اگر شاه می خواست بزرگ ترین میدان جهان را بسازد،جمهوری اسلامی هم همان مسیر را دنبال می کند:ساخت بلندترین برج منطقه. متاسفانه ساخت این برج آنقدرطولانی شد-تا امروز 17 سال-که برجی در دوبی جای آن را گرفت.به هر حال بعید است که برج میلاد-باز هم با نامی نمادین،و این بار تجریدی تر و رساتر،چون به معنای تولد است-بتواند جای شهیاد را به عنوان نماد جدید ایران بگیرد.شهیاد به عنوان نماد مرکزیت شناخته شده،چون مقصد همه تظاهرات و راهپیمایی ها و محل برگزاری سخنرانی ها در خاتمه این مراسم است و واقعا حال و هوای مکانی قدرتمندی دارد.انرژی ناشی از حضور صدها هزار نفر که در میدان جمع می شوند،در بنا طنین انداز می شودو آن را به نمادی زنده تبدیل می کند.



ازسوی دیگربرج میلاد،نماد محور است،نمادی که می کوشد آسمان و زمین را به هم بپیوندد.متاسفانه،موقعیت مکانی و برنامه ریزی آن مانع کارهای بزرگ و جمعی است.با وجود کاربری های متنوع:مخابرات ،دفاترکار،هتل،مرکزخریدو...� �ین برج کماکان یک مجموعه اختصاصی و بسته باقی خواهد ماند.زنده بودن شهیاد به دلیل کاربری اش به عنوان موزه یا دروازه یا سالن اجتماعات نیست،به دلیل شکوه حضور توده مردم ،نفس شان،صداهایشان و جنبششان است.و شگفت این که جمهوری اسلامی با ساخت تسهیلات اختصاصی و تجملی، این حس زندگی را از برج میلاد به عنوان نماد جدید دریغ می کند.


پانوشت: 1 -با تشكر از همهء كسانی كه وقت گرانبهای خود را در اختیارم گذاشتند، چه در گفتگوی رو*در*رو یا با تلفن و ایمیل، و بیش از همه، حسین امانت.
2 -سمبل*ها و تصاویر: میرچا الیاده، صفحه 35، انتشارات گالیمار، پاریس، 2004.
3 -در پروژهء ساخت یك سری غرفه در زیر زمین و محوطهء شهیاد هم پیش*بینی شده بود كه بنا به پیشنهاد خود امانت هر یك از غرفه*ها معرف یك سلسلهء پادشاهی بود، اما این غرفه*ها هرگز ساخته نشد.
4 -از گفتگوی تلفنی با سیحون در مهر 1386، اما ایران*پور به یاد می*آورد كه فروغی هم از این طرح حمایت كرده بود.
5- فروغی هم به مدت كوتاهی زندانی شد.
6 -مصاحبه با ایرج كلا*نتری، آبان 1386.
7 -مصاحبه با صدری، دی 1386.
8 -سر دانكن مایكل، كه امسال مدال شوالیه از ملکه الیزابت گرفت، در سخنرانی*اش شهیاد را یكی از به یاد ماندنی*ترین پروژه*های دوران حرفه*ایش دانست.
9 -به گفته حقیقی، امانت گاهی تا پاسی از نیمه شب در سایت می*ماند.
10 -كاتالوگ كارهای زاها حدید، صفحهء 77، نمایشگاه گوگنهایم.



منابع:
- بزم اهریمن: جشنهای 2500 سالهء شاهنشاهی به روایت اسناد ساواك و دربار، جلد سوم، تهران، 1378.
- هنر و معماری- مجله معماری، عبدالمجید اشراق، شماره 11 و 12.
- مقاله <روزگار غریبی است>، گلرخ اسكویی، روزنامه اعتماد ملی شماره 392.
- بنای ملی: آزادی یا برج میلا*د، محمد (سینا)رجایی، معماری و ساختمان، صفحهء 63-60، 1386.
- شهیاد آریامهر، كتاب منتشر شده توسط شورای جشنهای 2500 ساله، 1350
(تصاویر 7،9،11،14،17،19،20،21،23،24،25،27، 29، 31، 33 و 41، برگرفته از این كتاب هستند كه حسین امانت آن را تدوین و مرتضی ممیز طراحی كرده است.)
- قصه برج پیر، مرجان طاهر*رازی، در همگامان، منتشر شده توسط شهرداری تهران، 1386.
- تصویر 8 از اسلا*م: هنر و معماری، انتشارات Markus Hattstein and Peter Pellis, Konemann، ایتالیا، 2004، صفحهء 511.




منبع: معمار نت
کلیدها , فريار جواهريان , نماد دو پهلو , برج شهیاد , ميدان آزادي








معمارغربزده

بنایی " دوپهلو" یا گزارشی " دوپهلو" ؟ یا سوکنامه ای دررثای دستاورد های فرهنگی وهنری رژیم "مظلوم"!؟ پهلوی! که با ادعای " شکوفایی تخصص های معماری، مهندسی و طراحی شهری" به عنوان محصولات "رؤیای شاهانه" آغاز و پس از تطهیر وتمجید غیر مستقیم جشن های 2500 ساله، فرماندهان ارتش شاهنشاهی، سناتورها وشرکت های چپاولگر مشاوره وپیمانکاری و انحصار های آموزشی/ اجرایی متشکل از محافل بهائی وابسته به دربار، درفرودی کینه توزانه (بخش پایانی، پاراگراف سوم) بالاخره "حرف دل" خانم نویسنده را آشکار میسازد و"چادر" را به عنوان " دومین نماد جمهوری اسلامی ایران در خارج از کشور" به تمسخر می گیرد. همانطور که خانم جواهریان اشاره کرده اند ، "شهیاد" خیلی زود مقبولیت عام یافت؛ توده های انقلابی یعنی همان "عامۀ مردمی" که شایستگی ارزیابی درست "رؤیا های سلطنتی" را نداشتند (پاراگراف نخست، سطر آخر)، خیلی زود پیشینۀ شاهنشاهی این میعادگاه حماسه های ضد آریامهری خویش را به فراموشی سپردند و ماندگاری این نماد " توبۀ ملی" را رقم زدند .ایکاش سهمی ازاین گذشت وصفای باطن "عوام" در فرهیختگان این مرزوبوم نیز یافت می شد تا پس از گذشت بیش از سه دهه ازسرنگونی دیکتاتوری تاریخ مصرف گذشتۀ پسررضاخان، دانش وبینش خود را وسیلۀ تسویه حساب های شخصی قرارندهند! . . . اما ازنظر جایگاه معماری،"شهیاد" آغاز یک پایان بود! نقطۀ پایان " اکلکتیزم سیحونی" ونه ( آنچنانکه این بانوی فرهیخته ادعا کرده اند) پیشقراول پست مدرنیزم! آبشخور اکلکتیزم کلکسیون موتیف های تثبیت شدۀ یک حوزۀ فرهنگی ومهمترین عامل پذیرش واستمرار حضور آن "تدلیس فرمال" ونشخوار استیلیزۀ اشکال تکراری توسط معماران "مونتاژ کار" است واین دقیقاً یعنی تبعیت کارشناسان و نخبگان از سلیقۀ "عوام"! آری، نوستالژی ملی یگانه بسترزایش ورسوب این گرایش سطحی وواپس گرایانه است؛ اگر نویسندۀ محترم تأمل بیشتری در تاریخ معماری معاصر می داشتند متوجه می شدند که از روسیه پس از استالین گرفته تا آلمان پس ازسقوط رایش سوم وفرانسه وانگلیس بعد از دوران موسوم به "جنگ سبک ها"، بیشترین تلاش مغماران نوگرا ونهضت های اصیل معماری مصروف زدودن این انحراف بدخیم از جامعۀ معماری شده است.خانم جواهریان! اگر واقغاً به پایان یافتن "رابطۀ عشق ونفرت" (بخش آخر، پاراگراف نخست) باوردارید، این معنا را به نورچشم هنرمند خود نیز آموزش دهید باشد که ایشان و دیگر فرزندان نسل (های) پس ازما،
معمارغربزده

. . . ادامه:، فارغ از غیض ها وکینه های سیاسی وعقیدتی، آیندۀ روشن تری را برای این حرفۀ بحران زده ترسیم کنند.
 

mpb

مدیر تالار مهندسی معماری
مدیر تالار
تاریخچه نقشه و عکس های منحصر به فرد از برج آزادی تهران

تاریخچه نقشه و عکس های منحصر به فرد از برج آزادی تهران

در ۱۳۴۵ طرح یک نماد معرف ایران بین معماران ایرانی به مسابقه گذاشته شد و در نهایت طرح مهندس حسین امانت، بیست و شش ساله و فارغ التحصیل دانشگاه تهران برنده و برای ساخت انتخاب شد.



عملیات بنا در یازدهم آبان ۱۳۴۸ آغاز شد و پس از بیست و هشت ماه کار، در بیست و چهارم دی ماه ۱۳۵۰ با نام برج شهیاد به بهره برداری رسید.




میدان بزرگ و بیضی شکل آزادی با اقطار ۵۰۰ و ۴۵۰ متر و وسعت ۵۰۰۰۰ متر مربع در تقاطع مهمترین معبر و مدخل غربی شهر تهران قرار گرفته است .

فضای سبز آن پوشیده از بهترین گونه های گیاهی ، توسط ۴ تپه سرسبز و باغ گونه وسعت یافته است . پیش بینی آبنمایی ممتد و پلکانی در داخل و اطراف میدان و پیش بینی حوضی بزرگ در ضلع غربی برج و درختکاری در بلندی های اطراف همگی با الهام از باغ سازی ایرانی و نقش آب و آب نما در آن طراحی شده است . چمن کاری میدان آزادی و راه های اطراف آن، در نگاه از بالا شبیه سقف درونی مسجد شیخ لطف الله اصفهان است و طرح حوض های میدان هم برگرفته از حوض های باغ فین کاشان است.


سطح میدان توسط گذرگاهی زیرزمینی که در ضلع شرقی برج پیش بینی شده است به معابر اطراف راه می یابد . این فضا با الهام از معماری سنتی و با توجه به شکستگی های دیواره و سقف ، هندسه و طاق بازارهای ایرانی را تداعی می نماید .

در نمای این برج حدود ۲۵۰۰۰ قطعه سنگ با نزدیک به ۱۵۰۰۰ شکل متفاوت با سطوح پیچیده و قوس دار به کار رفته ، سنگ ها به کمک الگوهای مخصوص از قطعاتی بزرگ که گاهی طول آنها به ۶ متر می رسید ، تراشیده شده و تا ۴۰ سانتی متر ضخامت دارند و از آنها به عنوان قالب داعمی بتن استفاده شده است .


استخوان بندی اصلی از بتن مسلح است و سنگ های سفید معدن جوشقان اصفهان آن را می پوشاند . کارهی اصلی سنگ از استخراج تا نصب به عهده سنگ کاران با ذوق کشورمان بوده است .

درب های ورودی اصلی از انواع سنگ گرانیت همدان « سنگ خارا » ساخته شده و حدود هفت تن وزن دارد ، و همچنین سنگ های کف و آب نماها و ... از کردستان استخراج شده که نشان دهنده غنای معادن ایران می باشد .

پایه های اصلی بنا مستطیل پایه به ابعاد ۴۲× ۶۲ متر استوار شده اند و با هندسه ای بدیع به ترتیبی پیچ می خورند که استواری قوس طاق اصلی را در محور اصلی بر پایه ها ممکن می سازند .

نمای ضلع شرقی و غربی طاق بزرگی است با الهام از طاق کسری و منحنی قوس طاق های ساسانی که معماری ایران باستان را تداعی می کند .

بر فراز قوس ساسانی ، قوس شکسته محراب گونه ای که سطح آن با طرح « پر طاووسی و کاشی کاری معرق » شکل گرفته تعبیه شده که با هندسه مخصوص ، به طاق باستانی منتهی می گردد ، که این طرح و نمای ضلع شمالی و جنوبی یاد آور معماری دوران اسلامی نیز می باشد .





پیشانی بنا معرف برج های قدیم ایران با سر برجی های دوران سلجوقی و غزنوی و برج و باروهای بناهای ایرانی است ، و در چهار سوی نمای برج شیارهای آبی معرق که به طرز عمودی قرار گرفته ، کشیدگی قامت و زیبایی آن را دو چندان نموده است .



برج دارای سه طبقه است ؛ طبقه اول در ارتفاع ۲۳ متر و طبقه دوم در ۳۳ متر واقع شده که چگونگی معماری داخل برج ، فضا سازی و طرح هایی زیبا از دیواره ها و سقف با سبک های معماری سنتی و مدرن را به تماشا می گذارند و در مواقعی از فضای طبقات به عنوان نمایشگاه استفاده می گردد .



در طبقه سوم که به بام برج منتهی می گردد ، شیار و دریچه هایی با طرح لانه زنبوری برای نظاره بازدید کنندگان از دورنمای شهر تهران پیش بینی گردیده . وجود گنبدی با کاشی کاری معرق که خود معرف ذوق و هنر کاشی کاران ایرانی نیز است ، از دیگر ویژگی های آن می باشد .



این بنای سه طبقه چهار آسانسور و دو راه پله و ۲۸۶ پلکان دارد. در محوطه زیرین آزادی چندین سالن نمایش، نگارخانه، کتابخانه، موزه و ... قرار دارد.



ارتفاع از سطح میدان ۴۵ متر ، طول بنا ۶۳ متر ، عرض بنا ۴۲ متر و ارتفاع قوس اصلی ۲۱ متر می باشد .



در قسمت تشریفات این بنا ، نگارگری نقوش تاریخی به صورت برجسته بر روی دیواره های آن صورت گرفته است که این نوع تصویر نگاری با بتن سفید در این سالن و در دیواره های طبقه دوم برج برای اولین بار در کشور اجرا شد .


بعضی از دیواره های بتنی بنا بصورت نمادین با کلنگ خراشیده شده بودند ( معماران عزیز خوب می دانند که خراشیدن سطح بتن برای اینکه سطح تماس بتن با چیزی که قرار است بر روی آن نصب شود ، افزایش یابد ، روشی معمول است .)





برگرفته شده از:rezapars
 

mpb

مدیر تالار مهندسی معماری
مدیر تالار
برج آزادی در یک نگاه

برج آزادی در یک نگاه

سالن مولتی ویژن:
این سالن دارای ظرفیتی 300 نفری است. ابعاد این سالن جهت اجرای موسیقی و تاتر و همایش به شرح زیر است:
1. دارای مساحت صحنه 11m*19m​
2. عمق صحنه 17 متر​
3. ارتفاع سالن 50/7 سانتی متر​
4. طول 20 متر​
5. عرض 25 متر​
6. درب های ورودی سالن 2متر * 80/1 سانتیمتر​
این سالن دارای تجهیزات نور به شرح زیر است :​
1. میز دیمر نور 48 خط​
2. پروژکتور 2KW 30 عدد​
3. موینگ هد 2 عدد​
4. پروژکتور 2Kw لنزی 8 عدد​
تجهیزات صدای این سالن شامل :​
1. میز میکسر صدا 24 عدد​
2. میکروفن بی سیم 2 عدد​
3. میکروفن یقه ای 4 عدد​
4. میکروفن جهت اجرا کنسرت موسیقی کامل​
این سالن دارای تجهیزات تصویر به شرح زیر است:​
1. 3 عدد دیتا پروژکتور 7500لومن و پرده نمایش به ابعاد 5 متر عرض * 4 متر ارتفاع​
2. دیتا پروژکتور مدل 10000 لومن و پرده سیلکو نمایش به ابعاد 10 متر* 6 متر​
3. دیتا پروژکتور مدل 7500 لومن و قابل نمایش روی پرده آب​
تجهیزات پخش فیلم با آپارات35 میلیمتری و سیستم صدا دالبی و پرده نمایش6m*10m​
تجهیزات پخش لیزرشو به شرح ذیل می باشد:​
1. 2 دستگاه لیزر گازی آرگون / کریپتون تمام رنگی با توان 12 وات مجموع 24 وات​
2. 2 دستگاه پروژکتور 360 درجه لیزر متصل به فیبر نوری تغذیه توسط دستگاه لیزر​
3. 1 دستگاه پروژکتور لیزر اصلی متصل به فیبر نوری تغذیه توسط دستگاه لیزر​
4. پرده آب به طول 9 متر و ارتفاع 8 متر​
5. 8 دستگاه مه ساز​
6. فرمان توسط اتوماسیونDMX​
7. ستون های متحرک به همراه 36 دستگاه اسلاید​
تجهیزات تصویر برداری شامل :​
1. 3دستگاه دوربین اسپیدام​
2. میکسز تصویر و صدا 4 خط و سیستم ضبط تصاویر​
این سالن دارای تجهیزات گریم نیز می باشد :​
1. اتاق های مجزا خانم ها و آقایان​
2. میز گریم هر اتاق 2 عدد​
3. آبدار خانه مجزا​
4. سرویس دستشویی مجهز به سرشور​
مشخصات سالن پلاتو به این شرح است :​
1. ابعاد سالن پلاتو و تمرین 14 مترعرض، 16 متر طول 4 متر ارتفاع​
2. اتاق رخکن خانم ها و آقایان بصورت مجزا از هم و تعداد 50 عدد کمد اختصاصی​


سالن سیمولیشن ( شبیه سازی ) :
بنیاد فرهنگی هنری رودکی ، در سال 1388 فضای جدیدی در مجموعه به نام سالن سینمای سیمولیشن ( شبیه سازی ) را راه اندازی کرد. سالن سیمولیشن در ضلع شرقی ورودی مجموعه آزادی و در مجاورت سالن ایران شناسی قرار دارد . این سالن با بهره مندی از نرم افزارها و تکنولوژی روز دنیا ، توانایی خلق فضای مجازی هنگام تماشای فیلم را برای تماشاگران دارد . بر روی هریک از 51 صندلی موجود در سالن ، جک هایی تعبیه شده که می تواند افکتهای حرکتی فیلم را هنگام نمایش ، توسط حسگرها به صندلی هدایت نماید و تماشاگر را تحت تاثیر فضای مجازی فیلم قرار دهد .

نگارخانه اصلی:
این نگارخانه با 210 مترمربع مساحت ، در مجاور کتابخانه قرار دارد ، در وسط این سالن پاسیویی وسیع با آب نمایی زیبا قرار دارد . معماری ویژه و نورپردازی این سالن موجب شده که از آن به عنوان فضایی بسیار مناسب جهت برگزاری نمایشگاه ها و ارائه آثار هنرمندان استفاده شود .​


نگارخانه اقوام : این قسمت به شکل راهرویی نیم دایره مشتمل بر 8 ویترین بزرگ بوده که صنایع دستی ایران و اشیاء مردم شناسی در آنها به نمایش گذاشته شده است . در این ویترین ها برخی از صنایع دستی نقاط مختلف ایران به نمایش در آمده است . موقعیت این سالن به نحوی است که بازدیدکنندگان ضمن دیداراز غرفه ها به سمت پایگاه دانستنی ها و سالن نمایش هدایت می شوند .


بخش کتابخانه : کتابخانه مجموعه آزادی از دیگر فضاهای دلنشین این مجموعه است که علاوه بر کتب نفیس ، دارای فضای مناسبی نیز برای مطالعه است . در این کتابخانه حدود 2000 کتاب ارزشمند مرجع وجود دارد و افزون بر آن کتب دیگری نیز در موضوعات مختلف فرهنگی ، هنری ، تاریخی ، اجتماعی ، معماری اسلامی و به زبان های فارسی ، انگلیسی و فرانسه در دسترس اعضا است . بخش نشریات ادواری نیز در گردآوری و آرشیو مطبوعات فعال است و نشریات مختلف کشور را هرروز در اختیار اعضا قرار می دهد .

تالار کهن :

تالار کهن با 346 متر مربع مساحت تنها سالن مجموعه است که در قسمت زیرین برج قرار دارد و دارای 15 ویترین مخصوص نمایش آثار موزه ای و اشیاء نفیس است . گذرگاه پیشینیان و تالار کهن به منظور فراهم آوردن مجموعه ای باستان شناختی و موزه ای طراحی و ساخته شده اند و فضایی برای نمایش آثار تاریخی و ملی ایران به شمار می آیند .


تالار آینه ( دیوراما ) :
تالار آینه با 296 متر مربع مساحت ( 7/26متر طول و 11 متر عرض ) در مجاورت تالار کهن قرار دارد . در دو طرف آن 12 غرفه وجود دارد که با طرح های حجمی و نمایش تصاویر رنگی به طور هماهنگ ،نمادهایی از اقتصاد و محیط زیست ایران را به نمایش می گذارد .


پایگاه دانستنی ها ( راهروی تکنولوژی ) :
درمقابل سالن نمایش مجموعه ، دو سالن قرینه قرار دارد که سقف آنها دارای طاق گنبدگونه و تلفیقی از معماری سنتی و مدرن است . در معماری سقف سالن ها گوشه سازی های سنتی ایرانی – اسلامی به طرز زیبایی رعایت شده است . در مرکز هریک از این دو سالن ، فضایی مدور با 38 صفحه نمایش رایانه ای تعبیه شده است و بازدیدکنندگانبه وسیله صفحات نمایش ، به یک بانک اطلاعاتی در خصوص وقایع انقلاب ، معماری برج آزادی ، ایران شناسی و ... دسترسی پیدا می کنند .


سالن ایران شناسی :
برای آشنایی بازدیدکنندگان با ویژگی های اقلیمی ، فرهنگی و اقتصادی استان های مختلف کشور ، فضایی به نام سالن ایران شناسی در مجموعه آزادی ساخته شده است که دارای ویژگی های دیداری و شنیداری جذابیست . در کف این سالن که 1122 متر مربع مساحت دارد ، نقشه ای با ماکتهای متنوع از سرزمین پهناور ایران طراحی و ساخته شده است . گردشگران به وسیله یک تسمه نقاله برروی نقشه به حرکت درمی آیند و با تماشای طرح های حجمی و تصاویر مختلف از مراکز تاریخی ، مذهبی ، صنعتی و برخی از ویژگی های اقلیمی با تنوع جغرافیایی و فرهنگی ایران آشنا می شوند . در قسمت شمالی ماکت ، آبنمایی با کاشیکاری و سنگ کاری بسیار زیبا نمادی از دریای خزر و در قسمت جنوبی ، حوضچه هایی زیبا نشانگر خلیج فارس و بخشی از دریای عمان است .آکواریومی بزرگ و زیبا به ارتفاع 2 متر در قسمت شمال نقشه و 4 آکواریوم دیواری ، انواع ماهی های تزئینی را به نمایش گذاشته اند . 4 پرده پروژکتور بزرگ و 28 صفحه نمایش مدار بسته در طرفین و کف سالن به طور همزمان فیلم هایی از آثار فرهنگی هنری ، صنایع دستی ایران و تصاویری از وقایع انقلاب اسلامی را نمایش می دهند و بازدیدکنندگان را با جاذبه های ایران آشنا می کنند .


سالن تشریفات :

از این سالن جهت برگزاری مراسم تشریفات و برگزاری کارگاه های آموزشی تخصصی Shop) Work) و دیگر برنامه ها استفاده می شود. از ویژگیهای معماری آن می توان به سقف زیبا و استفاده از نقوش تیشه ای بر روی بتن سفید اشاره کرد که برای اولین بار در کشور در برج آزادی انجام شده است.

راهروی تکنولوژی:

در این راهرو، بازدیدکنندگان ضمن هدایت به سمت سالن های دانستنیها و نمایش ، با نمونه هایی از تکنو لوژی های پیشرفته امروز آشنا می شوند که از جمله می توان به ربات پاسخگو ، پانل بخار لیزر و سیستمهای IVS (InteractiveVisionSystem) اشاره نمود.​

برگرفته شده از:azadi-tower

 
آخرین ویرایش:

mpb

مدیر تالار مهندسی معماری
مدیر تالار
معماری برج

معماری برج

تاریخچه :
در نیمه دوم دهه چهل قرن چهاردهم هجری شمسی ، طراحی دروازه غربی ورود به شهر تهران ، در مجاورت با فرودگاه بین المللی مهرآباد و بسیاری از مسیرهایی که از نقاط غربی کشور به تهران منتهی می شوند و در معرض دید مردم ، گردشگران ، میهمانان عالی رتبه سیاسی و نظایر آن قرار می گرفت ، به مسابقه گذاشته شد .
هدف ، طراحی بنایی یادمانی بود که علاوه بر داشتن تاثیرات بصری خاص ، تداعی کننده پیشینه تاریخی ، فرهنگی و هنری این سرزمین باشد و به عنوان نماد پایتخت ایران نیز ، محسوب شود .
در این مسابقه ، طرح ارائه شده توسط حسین امانت که در آن زمان یکی از دانشجویان سالهای پایانی رشته معماری دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران بود ، برنده شد . طرح او ، پس از پذیرش اولیه ، تکمیل و با دقت نظر خاص ، به نقشه های اجرایی تبدیل شد . نظارت بر حسن اجرا نیز بر عهده مهندسین مشاور حسین امانت و همکاران بود و محاسبات فنی توسط دفتر Ove Aroup انجام شد .
بخش اصلی این بنا طی سی ماه ، با کیفیت اجرایی بسیار بالا و جزییاتی که برای اولین بار برای این ساختمان طراحی شده بود ، اجرا و در 24 مهرماه 1350 هجری شمسی افتتاح شد و بخش های جانبی آن ، در سال 1353 هجری شمسی مورد بهره برداری قرار گرفت .

موقعیت بنا در مقیاس شهری
- نحوه استقرار بنا در بافت شهری

- بررسی کاربری ارضی اطراف بنا

محدوده موردنظر ، یکی از مهمترین دروازه های ورود و خروج شهر تهران می باشد . تعداد بسیار زیاد مسافرت های درون شهری و برون شهری به شهرها و شهرک های صنعتی و مسکونی حاشیه غربی ، جنوب غربی و شمال غربی تهران ، پیرامون میدان را به یکی از مبادی ورود ، خروج ، و توزیع مسافر تبدیل کرده است . با این توصیف ، کاربری عمده پیرامون میدان ، ایستگاه های تاکسی ، مینی بوس ، اتوبوس و پایانه های مرتبط با این عملکردها می باشد . در ضلع شمال غربی میدان ، ترمینال مسافربری غرب ، در شمال شرقی کاربری های تجاری – اداری و مسکونی و در حاشیه میدان نیز کیوسک های روزنامه فروشی ، بلیت فروشی و عملکردهایی نظیر آن ، در جنوب شرقی پارک المهدی و در جنوب غربی ، سازمان ملی نقشه برداری و محدوده فرودگاه بین المللی مهرآباد ، وجود دارند .

بررسی شبکه ارتباطی سواره و پیاده و تاثیرات متقابل

بزرگراه محمدعلی جناح در ضلع شمالی ، خیابان آزادی در امتداد طولانی ترین محور شرقی – غربی تهران در ضلع شرقی ، بزرگراه آیت الله سعیدی در ضلع جنوبی و جاده کرج در ضلع غربی ، دسترسی های اصلی به میدان را تشکیل می دهند. هریک از این دسترسی ها ، جزء اصلی ترین معابر شهر به ویژه شریان های ارتباطی با بیرون از شهر می باشند.
همان طور که ذکر شد ، وجود آنه باعث حجم وسیعی از مراجعات به محدوده موردنظر شده است. ایجاد حلقه ای پیرامون معبر اصلی میدان ، باعث روان شدن ترافیک و افزایش سرعت رفت و آمد شده است. دسترسی به بنای یادبود برای افراد پیاده از طریق زیرگذر و یا عبور خطرناک از مسیرهای پیرامونی میدان امکان پذیر است.

موقعیت بنا در سایت

- نحوه استقرار بنا در سایت
زمین بنا، که میدان آزادی را تشکیل میدهد ، شکلی شبیه بیضی به مساحت 68 هزار متر مربع می باشد. مرکز بنای یادبود تقریبا در یک سوم شرقی راستایی که از امتداد محور شرق – غرب می گذرد، واقع شده است.
دهانه های بزرگ برج رو به شرق و غرب و دهانه های کوچک آن ، رو به شمال و جنوب طراحی شده اند.

هندسه ،شیب و عوارض طبیعی زمین

میدان تقریبا به شکل بیضی است. قطر بزرگ آن به طول 380 متر در راستای محور شرق-غرب و قطر کوچک به طول 210 متر در امتداد شمال – جنوب واقع شده است.
مساحت و محیط میدان به ترتیب حدود 68 هزار متر مربع و 980 متر می باشد. شیب زمین معادل 5/1 درصد و جهت آن از شمال به جنوب می باشد.

- اصول کلی حاکم بر طراحی فضای سبز و محوطه سازی

یکی از ویژگی های بارز این بنا، طراحی محوطه می باشد. الگوی هندسی به کاررفته در طراحی فضای سبز ،از طرفی شبیه به طرح ها و نقش و نگارهایی است که در طبیعت وجود دارد و می توان طرح هایی مشابه ان را در برگ گیاهان یا پوست حیوانات مشاهده کرد. خلاقیت به کار رفته در این طرح ، ایجاد نقش و نگارهایی است که مفاهیمی نظیر تکرار ، تشابه ، تغییرات فرم ، تکامل ، تقارن ، کثرت و وحدت و نظایر آن را تداعی می کند.
شش ضلعی هایی که در این طرح به کاررفته اند، نسبت به محور شرق – غرب متقارن بوده و مجموعه سبز و زیبایی را برای جای گرفتن بنای یادبود فراهم کرده اند .

طرح معماری بنا
- توصیف کالبدی
ترکیبی از دو جفت قوس که در صفحاتی متقاطع واقع شده و حجمی به رنگ سفید و به ارتفاع 45 متر را در چهار طبقه پدید آورده و به عنوان نمادی از تداوم فرهنگ ، هنر و تمدن ایرانی می باشند . با بدنه هایی از سنگ سفید که با شیارهایی به رنگ آبی فیروزه ای ، تقسیم بندی شده اند ، کالبد اصلی بنا را تشکیل می دهد .
با تناسبات به کار رفته ، ارتفاع شاخص و حریمی که برای دیده شدن بنا ، مفاهیمی نظیر عظمت گرایی ، شکوه ، استحکام ، زیبایی ، نظم ، هندسه ، برنامه ریزی و دقت اجرایی ارائه شده است .

سامان دهی فضایی عناصر بنا
- بررسی برنامه فضایی عناصر بنا
ایجاد بنایی یادمانی که یادبود 2500 سال تمدن ایران پس از هخامنشیان بوده و قابلیت تبدیل شدن به یک نماد هویتی برای شهر تهران را نیز داشته باشد ، از نیازهای اصلی طرح بوده است .
عناصر فضایی ، به صورت دو صفحه متقاطع در ساختاری متقارن ، پیرامون محورهایی که در امتداد جهت های اصلی جغرافیایی می باشند سامان دهی و در چهار طبقه توزیع شده اند . بنای یادبود آزادی از بخش های متنوع گذرگاه پیشینیان ، تالار کهن ، سالن ایران شناسی ، سالن ایران نما ، سالن تشریفات ، تالار آینه ( سالن دیوراما ) ، سالن انتظار ، سالن دانستنی ها ، سالن نمایش ، کتابخانه و نگارخانه تشکیل شده است . بیشترین سطوح در عملکردهای ذکر شده در مکانی غیر از محل قرارگیری برج و در مجاورت آن ، در ترازی بین 5 تا 15 متر پایین تر از سطح زمین جای گرفته اند.

بررسی کیفی فضاها
- طبقه زیرزمین
میدان آزادی به صورتی طراحی و اجرا شده که زیرگذر هایی برای عبور افراد پیاده، از پیرامون میدان به درون آن ایجاد شده است.
ورودی اصلی بنا در حیاطی رو باز، در تراز 5 متر پایین تر از سطح زمین قرار دارد. در بدنه های این حیاط به ترتیب در ضلع شمالی، نگهبانی و بلیط فروشی، در ضلع شرقی، سالن ایران شناسی، گذرگاه پیشینیان و در ضلع جنوبی، سالن تشریفات جای گرفته اند.
سالن ایران شناسی، فضایی است با پلان مستطیل شکل به ابعاد 21×29 متر که بازدید کنندگان در مسیری U شکل بر روی نقاله های متحرک، از فراز ماکت کشور ایران به آرامی عبور کرده و به تناسب موقعیت جغرافیایی هر مکان در ماکت، با آثار شاخص و ویژگی های آن مکان آشنا می شوند. مراکز تاریخی، مذهبی، صنعتی، اقتصادی به همراه ویژگی های اقلیمی و برخی از محصولات کشاورزی و حتی پوشاک و صنایع دستی استانهای مختلف کشور، در سطح این نقشه شبیه سازی شده اند.

ترکیبی از نور، صوت و جلوه های گوناگون بصری، در این فضا به کار رفته است.
سالن تشریفات، فضایی است با پلان مستطیل شکل به ابعاد 9×17 متر که برای پذیرایی از میهمانان رسمی در نظر گرفته شده و از ویژگی های معماری آن، نقش و نگارهای بسیار زیبا در بدنه های بتنی و تزیینات سقف آن است.
گذرگاه پیشینیان، دالانی است با نور کنترل شده و بدنه هایی از بتن که در هر طرف آن، دو ویترین حاوی اشیاء نفیس هزاره اول قبل از میلاد مسیح وجود دارد. این گذرگاه، فضاهای ارتباطی در معماری کهن ایران و دهلیزها و سردابه های قدیمی را یادآوری می کند .
این گذرگاه به فضایی به نام تالار کهن راه می یابد که دقیقا در زیر برج قرار گرفته و چهار پایه برج در چهار گوشه آن واقع شده اند. در این سالن، ویترین هایی برای نمایش آثار فرهنگی، هنری و اشیاء نفیس وجود دارد. فرم های به کار رفته در بدنه ها و سقف این فضا از خلاقیت و تنوع خاصی برخوردار است که نورپردازی و اجرای ظریف و دقیق، بر زیبایی آن افزوده است.دو دستگاه آسانسور و پله، به صورت متقارن در رئوس پلان این سالن قرار دارند و ارتباط بین طبقات برج را فراهم کرده اند.

در قسمت جنوبی تالار کهن، تاسیسات مرکزی مجموعه و در بخش شمالی آن، تالار آیینه جای گرفته اند. تالار آیینه، فضایی است با پلان مستطیل شکل به ابعاد 10×20 متر که در هر یک از اضلاع شرقی و غربی آن شش ویترین وجود دارد. موضوع این ویترین ها به ترتیب از جنوب به شمال در ضلع شرقی، تعلیم و تربیت، خلیج فارس، محیط زیست، فرهنگ و هنر، بنای یادبود آزادی، آب و زندگی و در ضلع غربی، ایران زمین، صنایع، دریای خزر، شهرسازی، ورزش و کشاورزی است. ویترین ها به گونه ای طراحی شده اند که در سطوح جانبی آنها، آیینه هایی قرار داد و بدین ترتیب اشیاء درون آنها جلوه ای تا بینهایت پیدا کرده اند. نور درون ویترین ها به صورت متناوب خاموش و روشن می شوند که نمادی از روز و شب و گذر ایام است.
تالار آیینه در ضلع شمالی خود با اختلاف ارتفاع، به فضای تقسیمی منتهی می شود که در ضلع شرقی آن، راهرویی با پلان نیم هشتی و بدنه هایی با هشت غرفه، امکان به نمایش گذاردن اشیاء را فراهم کرده و در میانه خود، دسترسی به فضای تقسیمی در ضلع شرقی، با پلان مستطیل شکل به ابعاد 6×12 را امکان پذیر کرده است.
در ضلع شمالی این فضای تقسیم، نگارخانه، در ضلع شرقی آن کتابخانه و در ضلع جنوبی، بخش اداری جای گرفته اند. نگارخانه، فضایی است با پلان مستطیل شکل به ابعاد 14×17 متر که در بخش شمالی آن پاسیویی زیبا طراحی شده است. از این فضا برای نمایش آثار مختلف هنری استفاده می شود. تقش و نگارهای بدنه ها و ترکیب نور طبیعی و مصنوعی، فضای مناسبی را برای نمایش آثار به وجود آورده است.
کتابخانه فضایی است با پلان مستطیل شکل به ابعاد 12×18 متر و مساحت تقریبی 212 متر مربع با ظرفیت پانزده هزار جلد کتاب که هم اکنون، 11662 جلد کتاب مرجع در آن نگهداری می شود. این کتابخانه از ذخیره های ارزشمند فرهنگی کشور در زمینه های تاریخی، اجتماعی، معماری و زبان شناسی می باشد. اتاق های اداری در امتداد راهرویی با جهت شمالی – جنوبی در جنوب نگارخانه و در مجاورت راهرویی با امتداد شمالی – جنوبی در شرق کتابخانه جای گرفته اند.
نمایشگاه، سرویس های بهداشتی، بوفه و در خروجی اضطراری در شمال پلان قرار دارند. نمایشگاه در سه بخش، با پلانی شبیه به هشت ضلعی سامان دهی شده است.
در انتهای نمایشگاه و در ضلع غربی پلان، سالن دانستنیها و سالن نمایش وجود دارند. پلان سالن دانستنی ها، دو دوازده ضلعی منتظم است که با مفصلی به یکدیگر مرتبط شده اند. در هر یک از این بخش ها، میزی به شکل دایره قرار گرفته که 28 دستگاه رایانه بر روی آن، وظیفه اطلاع رسانی، نمایش تصاویر و نظایر آن را بر عهده دارند . این فضا، در کنار سالن انتظار، پیش فضای مناسبی برای سالن نمایش فراهم کرده اند.

سالن نمایش در فضایی با پلان مستطیل شکل به ابعاد 24×50 متر و ظرفیت 300 نفر، در عمق پانزده متری از سطح زمین قرار گرفته و به پیشرفته ترین فناوری نمایش مجهز شده است.
از ویژگی های سالن، طاحی داخلی و تزییناتی است که در نوع خود بی نظیر و خیره کننده می باشند. جایگاه تماشاچیان از هجده سکو تشکیل شده که دسترسی به آن در دو طرف سالن قرار گرفته است. صفحه نمایش شفافی که در جایگاه تماشاچیان طراحی شده، نمایانگر آثار تاریخی قبل و بعد از اسلام و همچنین نمای زیبایی از برج آزادی است. در سقف سالن، نقاشی هایی با سبک کوبیسم وجود دارد که انعکاس نور از پشت آن، جلوه های بدیعی را به نمایش می گذارد.

- طبقات
همان گونه که ذکر شد، دسترسی به طبقات بنا، در چهارگوشه تالار کهن قرار دارد. 286 پله، تالار کهن را به طبقه چهارم مرتبط می کند. به علت انحنای پایه ها و بدنه های برج، امکان طراحی و اجرای آسانسوری که بدون وقفه از تالار کهن به طبقه چهارم راه یابد، فراهم نشده است. بنابراین، آسانسوری برای دسترسی تا طبقه دوم طراحی شده و سپس از آسانسوری دیگری برای دسترسی به طبقه چهارم استفاده می شود.
طبقه دوم در تراز 23 متر بالاتر از سزح میدان قرار گرفته و بدنه های قوس اصلی، طرفین شرقی و غربی آن را تشکیل می دهند. از فضاهای خالی (Void) بین بدنه های بنا و کف این طبقه دیده های متنوعی به فضاهای پایین و بالا ایجاد شده است و مهمترین نکته، اجرای بسیار پیچیده، ظریف، دقیق و بی نظیر سطوح منحنی ساختمان در این بخش است.
طبقه سوم در تراز سی و سه متری نسبت به سطح میدان واقع شده و گنبد بتنی بنا با زیبایی هرچه تام در آن خودنمایی می کند. هندسه گنبد و انتقال بارهای سازه ای به پایه ها، از نکات حایز اهمیت می باشد. فضای خالی با پلان هشت ضلعی در این طبقه نیز دیدهای متنوعی را ایجاد کرده است.
طبقه چهارم بنا 39.5 متر بالاتر از سطح میدان قرار داشته و در بدنه های آن، بازشوهایی به شکل شش ضلعی های نا منتظم وجود دارد. این بازشوها امکان دید به بخش هایی از شهر تهران را فراهم کرده اند.
در مرکز این طبقه، بدنه های گنبد بتنی جای گرفته که در تداوم سنت معماری در ایران، با کاشی های آبی رنگ پوشیده شده است .
عناصر و تکنیک های شاخص بنا
- سبک و روحیه حاکم بر بنا
عناصر، مفاهیم و فناوری به کار رفته در ساخت بنا، مانند مفهوم کثرت و وحدت در محوطه سازی، الهام گرفتن از فرم چهار تاقی، تکرار صلابت طاق کسری، تداوم اندیشه و فناوری اجرای قوس در دوران صفوی، استفاده از تاق، کاربندی، مقرنس، تقسیمات هندسی، کاشی کاری، محور آب و مواردی نظیر آن، طراحی بنا را به طرز چشمگیری متاثر از معماری گذشته و تلاش در جهت تداون آن معرفی می کند.
شده است . بدین معنی که قالب زیرین قبلا روی زمین ساخته و در محل نصب شد و پس از آن ، سنگ ها و آرماتورها روی آن قرار گرفتند ، بدون آن که قالبی در جهت دیگر نصب شود ، بتن ریزی انجام شد . کارهای بتن سفید اجرا شده در این بنا ، در ایران بی سابقه بوده است . تا زمان ساخت یادمان ، این حجم بتن سفید که به صورت باربر عمل کند ، اجرا نشده بود . پس از انجام آزمایشات با دانه بندی های مختلف ، دانه بندی سنگ کوارتز سفید که در مشخصات فنی نیز بر آن تاکید شده بود ، مورد قبول واقع شد و در سطوح بتنی گنبد داخلی ، دیواره و اتاق مخصوص پذیرایی مهمانان رسمی مورد استفاده قرار گرفت .
سطوح قالب های بتنی سفید ، با تخته سه لایی پوشیده شد تا از خروج شیره بتن جلوگیری شده و سطوح صاف به دست آید . پس از آن ، توسط استادان سنگ تراش روی سطوح ، چکشی یا کلنگی شده و نقش و نگارهایی بر آن ایجاد شده است . در اتاق مخصوص پذیرایی ، روی سطوح بتن ، نقاشی شده و بعد توسط فرزهای سنگ بر و ایجاد نقش با تیشه ، نقوشی در دیوار حک شده است .
جزییات بسیار زیاد دیگری در این بنا مورد مطالعه و اجرا قرار گرفته است . اجرای درب های سنگی با وزن تقریبی هر لنگه بیش از سه تن که با ساختار مکانیکی ساده ای طراحی شده بود ، در ابتدا با اشکال مواجه شد ، که بعدا با قفل ها و مفصل هایی پیش بینی شد ، باز و بسته شدن در به خوبی انجام پذیرفت .
در گرانیتی یک پارچه ورودی موزه ، که به وزن 5/3 تن با ساختار خاصی اجرا شده است ، به راحتی و به کمک یک محور گردان باز و بسته می شود . همچنین چند در بتنی به ارتفاع حدود 3 متر که علاوه بر کارهای بتن نمایان داخل برج یادمان و موزه قرار دارد ، در حد خود در ایران به صورت بی سابقه ای اجرا شده است .
سنگ گرانیت سیاه کف موزه برای اولین بار از معدن مروارید کردستان استخراج شده و مورد استفاده قرار گرفته است . راهرو و زیرزمین یادمان که برای دسترسی کاربران پیاده ، از دور میدان به داخل آن ، به صورت زیرگذر طراحی شده نیز ، بخش مهمی است که در مدت کم اجرا شده است . سطوح شکسته سقف راهرو با نورگیر و باغچه ای که در وسط آن تعبیه شده است ، طرح جدیدی در زمینه راه های پیاده زیرزمینی می باشد که از نظر محاسبات ساختمانی نیز قابل توجه می باشد . دهانه داخلی گنبد مرکزی که 21 متر می باشد ، با ضخامت بتن حدود 30 سانتیمتر اجرا شده و سطوح داخلی سقف به صورت بتن نمایان حفظ شده است .
بنای یادمان ، نکات قابل توجهی دارد که باید از نزدیک مورد توجه و بررسی قرار گیرد . از ویژگی های طرح ، در معماری سنتی ایران ، شکست خطوط راست گوشه در پلان های ساده و انحراف و تبدیل آنها به سطوح شکسته و بالاخره گرایش به سطوح منحنی در ارتفاع ، به ترتیبی است که می توان گنبدها و قوس های ایرانی را برآنها استوار کرد .این شیوه در معماری یادمان نیز به کار رفته و تیغه های قطری ، در این بنا ، با پیچش آرام و شکستگی های خویش ، طاقی با شبکه های متقاطع و رسمی بندی های ایرانی تشکیل داده است .»


برگرفته شده از:azadi-tower
 
آخرین ویرایش:

mpb

مدیر تالار مهندسی معماری
مدیر تالار
معماری برج

معماری برج

تحلیل و ارزیابی نماهای بنا :
نمای بنا نشان دهنده صلابت و استحکام ساختمان است و به نوعی ساختار سازه بنا را نیز ، معرفی می کند .
بنا ، 4 نما دارد که دو به دو متقارن بوده و نمادگرایی در آنها به وضوح مشاهده می شود . نماهای شرقی و غربی ، نماهای اصلی می باشد . در این دو نما طاق ، قوس و فضای خالی بین پایه ها ، خودنمایی می کند . پایه ها ، به سمت آسمان اوج گرفته و در نزدیکی بام ، با عبور از گشودگی هایی که بر بدنه ها وجود دارد ، خاتمه می یابد . پیچش پایه ها ، به سمت بالا و ایجاد فرم های سیال و استفاده از خطوط و سطوح منحنی ، خطوط نما را به سمت بالا هدایت می کند.
مقرنس ها و تزیینات بین طاق اصلی که به طاق کسری شباهت دارد و طاقی که شبیه به قوس های جناغی است ، هندسه بسیار دقیق بنا را نمایش داده و به عنوان نقطه عطف این نما مطرح شده است .
نماهای شمالی و جنوبی کم عرض تر بوده و شامل پایه ها ، بدنه ها و قوسی کوچکتر (در مقایسه با دو نمای دیگر ) می باشد. شیارهایی که از کف تا بام و با کاشی فیروزه ای رنگ ، بدنه های سفید بنا را تقسیم بندی کرده ، در کنار قطعات سنگ ها و درزهای بین آنها ،باعث تنوع بناها شده اند.
تناسب به کاررفته در نماها ، بسیار دقیق و براساس اشکال هندسی می باشد.
"با توجه به آثار معماری سنتی ایران و اینکه نظم هندسی ، اساس استوار شکل ها است، در نمای اصلی برج آزادی، چهار مربع اصلی 21‍‍‍×21 متر مبنای کار قرار گرفته ، به طوری که طاق اصلی در مربع مرکزی قرار دارد و امتداد قطر دو مربع جانبی ، نقطه اوج طاق شکسته است. تاج اصلی در مرکز مربع چهارم استوار شده است.

در اندازه های مهم بنا ، اندازه سه متر در افق و ارتفاع به صورت یک مدول تکرار می شود. این اندازه ، در استقرار حلقه های قطور بتنی که از داخل نگهدارنده پایه های چهارگانه بنا می باشند ، نیز رعایت شده است. قوس های اصلی بنا ، هم از نوع قوس های مخروطی است که معادلات ریاضی آنها معین شده است . این معادلات ، تهیه مقاطع متعدد از حجم را در ارتفاع های مختلف ، توسط ماشین های حساب الکترونیک فراهم و ساختن سطوح پیچیده را آسان کرد."

برگرفته شده از:azadi-tower
 

mpb

مدیر تالار مهندسی معماری
مدیر تالار
معماری برج

معماری برج

کاربندي يکي از تزيينات بسيار كهن و زيباي معماري سنتي استفاده از کاربندي‌ است.کاربندي به انواع طاقسازي‌ تزييني اطلاق مي‌شود و متشکل از باريکه طاقهاي موربي است که با يکديگر تلاقي مي يابد و از تقاطع آنها (مفصلها) براي ايجاد طاق، به منظور پوشش، استفاده مي شود.
در برج آزادي از هنر کاربندي در فضاهاي مختلف بسيار الهام‌گيري شده است که نمونه‌هاي آن در نماي زير طاق بنا، سقف سالن دانستنيها، زير گنبد رک‌ (واقع در طبقات برج)، بخوبي نمايان است.


طاق

پوششها و بويژه پوشش سقفها از نکته هاي بسيار عمده و مورد توجه در معماري اند. يکي از پوششهاي بسيار زيبا و مناسب براي اتصال سقفها، بخصوص در مورد دهانه‌هاي بسيار بزرگ به ديوارهاي جانبي، استفاده از طاق است.

در نماي شرقي – غربي برج آزادي، استفاده از دو طاق بيضي شکل و جناغي بخوبي مشهود است. در بين اين دو طاق، سير صعودي مرکز طاق به سمت بالا توسط هشت بخش محرابي شکل مشاهده مي شود که چگونگي تبديل شدن طاق باستاني بيضي شکل به طاق جناغي اسلامي را بيان مي كند.


کاشیكاری کاشیکاری یکی از روشهای دلپذیر تزيین معماری در سراسر سرزمینهای اسلامی است. تحول و توسعه کاشيها از عناصر کوچک رنگی در نماهای آجری آغاز شد و به پوشش کامل بنا در آثار تاریخی قرنهاي 8 و 9 هجري انجامید.
معمار برج آزادی، به منظور بهره‌گیری از معماری تلفیقی ایرانی- اسلامی، به زیبایی از کاشی و بویژه تکنیک کاشی معرق در نمای خارجی و نیز روی گنبد طبقه فوقانی برج و همچنین استفاده از رنگ آبی فیروزه‌ای بهره برده است. این امر موجب زیبایی وافر بنا و نیز تداعی‌کننده معماری اصیل ایرانی در ذهن بیننده است. کاشیكاري پر طاووسی، در قوس جناغی (تیزه‌دار) نمای شرقی- غربی برج، از مهارت فراوان معمار و استادان کاشیكار ایرانی حکایت دارد.

بادگیر:
در برج آزادی نیز فضایی مانند بادگیرها در رأس برج شبیه‌سازی شده است؛ از این رو، در چهار سوی طبقه آخر بنا، شیارهایی عمودی مشابه دریچه‌های بادگیر (چشمه‌ها) وجود دارد. این شیارها، افزون بر استفاده زیباشناختی و تزيینی در طرح بنا، به تهویه هوای داخل بنا نیز کمک می‌كند.

باغ ایرانی باغسازی یکی از هنرهای كهن ایرانیان است که سنتهای ارزشمند و قدرتی معنوی را در خود دارد. تاریخ پیدایش اولین باغها در ایران به دوره هخامنشیان و باغهای سلطنتی پاسارگاد (قرن 6 قبل از میلاد) برمی‌گردد.
با نگاهي به ساختار مجموعه میدان و برج آزادی و با توجه به محوربندی میدان و استفاده از آبنما در آن و همچنین درختها و نحوه قرارگیری برج در تقا طع دو محور اصلی میدان، مي توان گفت كه تلاش معمار بر این بوده که الگو برداری آزادی از باغهای ایرانی و بويژه کوشک و باغ کوشک داشته باشد. گواه این امر شباهت بسیار زیاد آبنمای محور اصلی میدان آزادی با آبنماهای باغ فین کاشان است.

همچنین استفاده مناسب از هندسه ایرانی و الهام گیری از نقوش هندسی جداره داخلی گنبد مسجد شیخ لطف الله اصفهان در فضای سبز اطراف برج آزادی بخوبی مشهود است .


برگرفته شده از:azadi-tower

 

mpb

مدیر تالار مهندسی معماری
مدیر تالار
معماری برج

معماری برج

روشندان:
در برج آزادي معمار، با به کارگيري عناصر سنتي نورگيري ـ همچون روشندان و روزنه در طبقات مياني و پنجره هاي شش ضلعي و شيارشکل در طبقات فوقاني برج ـ بر نشان دادن تضاد سايه و روشن و ايجاد فضايي خيالي و سحرآميز تأکيد ورزيده است.
در طبقات اول و دوم، روشنداني با طرح شمسه در ميانه سقف کاربندي شده جلوه‌گري مي‌کند که در کنار روزنه‌هاي تعبيه شده در ميان دو طاق (ديوار داخلي طبقه اول) فضا را به زيبايي نور پردازي مي كند. تفکر و انديشه هنرمندانه معمار در برداشت آزاد از عناصر طبيعي، همچون خورشيد و ستاره، و تلفيق آن با مضاميني همچون معماري سنتي و مدرن و اجراي آن با مصالح سختي همچون بتون بسيار قابل توجه است.

چهارطاقي (چارتاقي):
چهارطاقي فضايي است با قاعده مربع شکل و متشکل از چهارستون و چهار قوس در ميان آنها که طاقي مدور آن را مي‌پوشاند. براي استقرار گنبد بر قاعده چهارگوش، در کنج بالايي فضا، از طاقي به نام گوشواره و گاه با تزييناتي به شيوه‌هاي گوناگون، همچون رسمي‌بندي و مُقَرنَس، استفاده مي‌شد.

با مقايسه‌اي گذرا در پلانهاي چهارطاقي‌ و برج آزادي، مي‌توان دريافت که پلان برج آزادي برداشتي آزاد از پلان چهارطاقي‌ با اين تفاوتهاست: 1- قاعده مربع شکل چهارطاقي‌ به مستطيل بدل گشته است. 2- قوسهاي ميان پايه‌ها در آزادي به صورت دو به دو، در ارتفاعهاي متفاوتي، قرار گرفته‌اند و نوع قوسهايشان نيز با يکديگر متفاوت است. 3- برخلاف چهارطاقي‌ که معمولاً گنبدي مدور روي پايه‌هاي آن قرار مي‌گرفت، در برج آزادي از نوعي گنبد استفاده شده که ملهم از گنبدهاي رک است و روي آن با سازه سربرجي ‌پوشانيده شده است، به نحوي که گنبد از نماي بيروني ديده نمي شود. 4-گنبد برج آزادي، به جاي قرارگيري روي چهارپايه، با اختلاف ارتفاعي حدود 10 متر بالاتر از پايه‌ها قرار گرفته است.
بازار ایرانی

یکی از فضاهای مرتبط با مجموعه برج آزادی زیرگذر شرقی آن است که، همچون سایر فضاهای این مجموعه، عنصر دیگری از معماری کهن ایرانی اسلامی را بيان مي كند. نقشه و شکل کلی این فضا تداعی کننده بناهای بازار است.
در این فضا، چین و شکن های موجود در سقف به همراه نورگیر (روشندان) مرکز آن یادآور فضاهای تیمچه و طاقبندی بازارها و انعکاس صدا در این فضا یادآور همهمه حجره داران و مشتریان است. همچنین حوضچه وسط آن گویای حیاط و استراحتگاه بازارهاست.


برگرفته شده از:azadi-tower​
 

mpb

مدیر تالار مهندسی معماری
مدیر تالار
برای اولین بار پلان های برج آزادی منتشر شد

برای اولین بار پلان های برج آزادی منتشر شد

میدان آزادی با وسعتی در حدود ۱۵ هزار مترمربع بزرگ ترین میدان در میان کشورهای خاورمیانه است. این برج که به نام برج شهیاد معروف است اما پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایران در سال۱۹۷۹ به دلیل اجتماعی که مردم در استقبال از آیت الله خمینی در بازگشت از پاریس به تهران در این میدان انجام داده بودند و سرانجام ۱۰ روزپس از آن به سرنگونی حکومت پیشین انجامید، به میدان آزادی تغییر نام داد.
برج شهیاد در سال ۱۳۴۹خورشیدی توسط حسین امانت معمار ایرانی که حالا شهروند و ساکن کانادا است، ساخته شد. در آن سال آقای امانت دانشجوی ۲۶ ساله ای بود که ماموریت یافت به مناسبت یادبود جشنهای ۲۵۰۰ ساله شاهنشاهی ایران، میدانی در پایتخت طراحی کند که نماد "ایران مدرن" و نشان "دروازه تمدن بزرگ" در قرن بیستم باشد.


در سال ۱۳۴۵خورشیدی طرح یک نماد معرف ایران بین معماران ایرانی به مسابقه گذاشته شد که در نهایت طرح آقای امانت‌، بیست و شش ساله از دانشگاه تهران برنده و برای ساخت انتخاب شد. عملیات بنای برج آزادی در یازدهم آبان ۱۳۴۸ خورشیدی آغاز و پس از بیست و هشت ماه کار‌، در ۲۴ دیماه ۱۳۵۰ با نام برج شهیاد به بهره برداری رسید.


در روز افتتاح برج این میدان، محمدرضا شاه به همراه همسرش در میدان شهیاد حضور یافتند و برای نخستین بار با افتخار منشور کورش کبیر که نخستین نوشتارحقوق بشری جهان است در این مکان پرده برداری شد. این اثر تاریخی حدود ۲۵۵۰ سال پیش به فرمان کوروش کبیر کتیبه شده و هم اکنون در موزه بریتانیا در لندن نگهداری می شود.


رونمایی از منشور دوهزار پانصد ساله کوروش در بنای برج پیوندی بود میان تاریخ باستان ایران و دنیای توسعه یافته و صنعتی که شاه وعده آن را می داد. گرچه وعده قرار گرفتن ایران در جمع کشورهای صنعتی محقق نشد اما دیری نگذشت که برج آزادی در ایران، نمونه‌ای از نماد و نشانه‌های شهری شد که معماری شاخص آن تلفیق طاق‌های معماری قبل و بعد از اسلام و تبدیل آن به نمادی مدرن و چشم نواز بود.

مساحت زیر بنای این میدان، حدود ۷۸ هزار مترمربع است و بنای آن به صورت دروازه‌ای به ارتفاع حدود ۴۵ متر ساخته شده است که پنج متر آن داخل زمین فرو رفته است‌. طاق آن از زمین، ۲۳ متر فاصله دارد و دارای هشت بخش مجزا است‌.


عرض پایه این بنا ۶۶ متر است و ساختن آن ۳۰ ماه زمان برده است‌. در محوطه میدان‌، ۶۵۰۰۰ مترمربع، به صورتی زیبا باغچه‌بندی و گل کاری شده است‌. در ساختمان آن ۲۵۰۰۰ قطعه سنگ به کار رفته و ۹۰۰ تن آهن مصرف شده‌است‌.


مجموعه فرهنگی آزادی، متشکل از چند بخش در طبقه تحتانی برج آزادی قرار دارد و شامل موزه‌، کتاب‌خانه‌، واحد سمعی و بصری‌، سالن نمایشگاه‌، سالن اجتماعات ،سالن برگزاری کنسرت و کنفرانس است‌. مجموعه فرهنگی با ۵۰۰۰ مترمربع در بر گیرنده برج اصلی نیز هست‌.


کتاب‌خانه مجموعه، با مساحتی حدود ۲۷۱۵ مترمربع و بیش از ۵۰۰۰۰ جلد کتاب‌، بسیار مجهز است و کتاب‌خانه محققان و مؤلفان نیز، با مساحت ۲۴۳ مترمربع، مکانی است که از طریق ۳۰ دستگاه کامپیوتر به شبکه‌های اطلاع‌رسانی داخلی و خارجی متصل است‌.یکی از ویژگی‌های موزه این بنا وجود تکه سنگی از کره ماه است که ریچارد نیکسون‌، رئیس جمهور سابق امریکا، در سفر به ایران به این موزه اهدا کرده است‌. منبع پلان ها: مرکز اسناد و کتابخانه اداره کل میراث فرهنگی استان تهران

برگرفته شده از سایت:گروه معماران آرل
 

mpb

مدیر تالار مهندسی معماری
مدیر تالار
نقدوبررسی معماری برج آزادی تهران

نقدوبررسی معماری برج آزادی تهران

پیشینه ی تاریخی:

رویای شاه، که به گمان خود می‌توانست آن را عملی کند، بنای دوبارهء ایران در قالب تمدن بزرگ بود. اما این رویا تا حدودی مبهم و ضد و نقیض می‌نمود: او از یک سو می‌خواست از نیروهای ایران باستان کمک بگیرد، چون ادعای جانشینی بلا‌فصل کوروش کبیر را داشت، و از سوی دیگر برای تمدن بزرگ به دنبال الگوهایی همچون فرانسه و انگلستان بود. مقایسهء ایران با کشورهای اروپای غربی در دههء ۶۰ و ۷۰ میلا‌دی، اشتباهی تاریخی و کاملا‌ً غیرواقع‌بینانه بود. اما رویاهای سلطنتی بیشتر وقت‌ها ماهیتاً دست نیافتنی‌اند و برای عامهء مردم بیش از حد جاه‌طلبانه.
معماری، مهندسی و طراحی شهری، به عنوان عناصر ضروری برای تحقق این رویای شاهانه، در دوران پهلوی دوم شکوفا شدند، اما همانند آن رویا، دچار دوگانگی بودند، از یک سو بر مدرنیسم پای می‌فشردند و از سوی دیگر به عظمت فرهنگ ایران باستان و ایران اسلا‌می روی می‌آوردند.
شاه هنگام سخن گفتن از تمدن بزرگ، از «دروازه‌ای» هم که به آن منتهی می‌شد یاد می‌کرد. بنابراین ساختن «دروازه‌ای» جدید در دستور کار قرار گرفت تا آرزوی شاهانه در قالب یک بنای یادبود برآورده شود. شورای جشن‌های ۲۵۰۰ ساله در آبان ۱۳۳۸ به ریاست سناتور جواد بوشهری تأسیس شد. برج شهیاد یکی از پروژه‌های متعدد این شورا بود که در واقع، هم از نظر تخصیص بودجه و هم دامنه ی تأثیر، پروژه‌ای کوچک به شمار می‌رفت. در سال ۱۳۴۳ سناتور بوشهری، به دستور شاه، سفارش ساخت دروازه ی یادبود را به دفتر معماری بنیان داد که مدیرعامل آن امیرنصرت منقّح بود.

چند ماه بعد طرحی برای یک دروازه ی نمادین -تاق نصرت- که کار مشترک گروه منقّح، شریعت‌زاده، میرحیدر و محمد تهرانی بود، با هزینه ی تقریبی ۶ میلیون تومان به دفتر بوشهری ارائه شد. گرچه این طرح اولیه که شبیه تاق پیروزی بود همه ی شرایط لا‌زم را داشت: منحصر به فرد، تأثیرگذار، به یادماندنی و در نهایت نمادین بود، اما با پافشاری سپهبد یزدان‌پناه و سپهبدجهانبانی، نظر شاه دربارهء این بنای یادبود عوض شد.
رویای شاه ابعاد بزرگ‌تری پیدا کرد تا این بنا نه تنها یادبود خود او، بلکه نیاکان سلطنتی‌اش هم باشد. بنابراین ناگهان طرح بنیان با این توجیه که «به اندازهء کافی عظمت ندارد» رد شد. در همین حال برگزاری جشن‌های ۲۵۰۰ ساله ی شاهنشاهی ایران هم ابعاد عظیم‌تری یافت. این دروازه ی جدید، که بهرام فره‌وشی -ایران‌شناس زرتشتی- آن را شهیاد نامید، می‌بایست نه تنها بنای یادبود سلطنت پهلوی، بلکه نشان عظمت پادشاهان گذشته ی امپراطوری ایران باشد.
بدون شک بوشهری با نظر موافق شاه بود که طرح بنیان را نپذیرفت. پس از آن به درخواست جامعه ی معماران و اصرار جهانبانی – مشاور نزدیک شاه- قرار شد برای انتخاب طرح این پروژه یک «مسابقهء ملی» برگزار شود.
در دهم شهریور ۱۳۴۵، آگهی مسابقه در ستون کوچکی در روزنامه ی اطلا‌عات چاپ شد. شرکت در این مسابقه برای همه ی معماران آزاد بود.


نماد دو پهلو: برج شهیاد، میدان آزادی


زمینی که به این طرح اختصاص یافت، در تقاطع محور شرقی- غربی اصلی تهران، بلوار آیزنهاور که به فرودگاه منتهی می‌شد با جاده خاکی شمال به جنوب قرار داشت، که آن زمان سه راه فرودگاه نام داشت و پونک را به امامزاده داوود متصل می‌کرد. این مسیر بعدها به بزرگراهی که تهران را به ساوه متصل می‌کند، تبدیل شد. ۳۷۵،۱۲۲ مترمربع زمین که برای طرح درنظر گرفته شد، آن را به یکی از بزرگ‌ترین میدان‌های دنیا تبدیل می‌کرد. سایت پروژه بیضی شکل بود و می‌بایست بزرگ‌ترین میدان تهران باشد. در حال حاضر ۷۰‌هزار متر‌مربع از این زمین به مسیر سواره و ۵۰‌هزار‌مترمربع دیگر به محوطه‌سازی پیرامون اختصاص یافته است.
مقاله‌ای در روزنامهء اطلا‌عات سال بعد، با عنوان <بزرگ‌ترین میدان جهان> افتتاح شهیاد را همزمان با جشن‌های ۲۵۰۰ سالهء شاهنشاهی اعلا‌م کرد.



نماد دو پهلو: برج شهیاد، میدان آزادی



همهء رهبران جهان، رئیس‌جمهورها و پادشاهان، دانشمندان ایرانی و بسیاری از شخصیت‌ها به این مراسم دعوت شده بودند و چون اغلب آن‌ها از فرودگاه مهرآباد وارد می‌شدند، برج شهیاد، می‌بایست به عنوان دروازه ورودی شهر تهران عمل ‌کند و اگر معماری آن می‌توانست مفهوم نمادین تاق پیروزی را که مقرر شده بود به تمدن بزرگ منتهی شود، به مدعوین منتقل کند، تأثیری ماندگار بر آن‌ها می‌گذاشت.
برنامه‌های متنوعی هم در سالن‌های زیرزمین شهیاد برای مهمانان تدارک دیده شده بود: بازدید از تونل تاریخی، نمایشگاه تحقیقات ایرانیان و برنامه‌های متنوع سمعی و بصری. به این‌ترتیب مسابقه گسترده‌تر و بخش‌های دیگری هم به آن اضافه شد، از جمله موزه ۲۵ قرن شاهنشاهی، یک تونل تاریخی، سالن سمعی و بصری به شکل نقشهء ایران، سالن VIP و بسیاری فضاهای دیگر که فراتر از حوزه یک تاق پیروزی ساده بود و بودجه‌ای ۴۰ میلیون تومانی می‌طلبید.۳
برای درک معماری برج شهیاد، باید نگاهی به گرایش هنری رایج درایرانِ سالهای ۱۳۳۰-۱۳۴۰ بیاندازیم، که با آزادی نسبی و رفت‌و آمد بسیاری از ایرانی‌ها به کشورهای غربی همراه بود. در این دوران، هنرمندان ایرانی در واکنش به دانش و علوم در غرب، بر آن شده بودند که با مخالفت با الگوهای غربی و تأکید بر ریشه‌های فرهنگی خود، به آثارشان هویت ملی تازه‌ای بخشند. هویت ملی دیگر نه صرفاً یک مسئلهء سیاسی، بلکه زمینهء اصلی مباحثات هنری بود. در موسیقی، ابوالحسن صبا آنچه را که وزیری شروع کرده بود، تکمیل کرد، یعنی تغییر پرده دستگاه‌های ده‌گانه موسیقی سنتی ایران به نت‌نویسی غربی. صبا بهترین شاگرد کلنل علینقی وزیری و در نواختن چندین ساز استاد بود. او با ارتقاء نت‌نویسی‌های وزیری، آن‌ها را با روشی گسترش داد که هر ساز بتواند نت خود را بنوازد و به این ترتیب موسیقی ایرانی در قالب ارکستراسیون قابل اجرا باشد. او همچنین قطعاتی از موسیقی کلا‌سیک غربی را هم برای سازهای ایران تغییر پرده داد. او در برنامه <گلها> در رادیو با داوود پیرنیا همکار بودو تلفیق اشعار کلا‌سیک ایرانی با موسیقی سنتی ایرانی را باب نمود.
در مجسمه‌سازی، هنرمندانی چون ژازه طباطبایی و تناولی به استفاده از اشیایی ایرانی روی آوردند، چیزهایی مثل قفل، طلسم، علم و کُتل و اشیایی که ریشه‌های مذهبی هم داشتند. آثار آن‌ها را که به‌طور خاصی ایرانی بودند، می‌توان هنر مدرن سنتی یا پاپ‌آرت معنوی نامید. در نقاشی، هنرمندانی چون زنده‌رودی، عربشاهی، اویسی، تبریزی، قندریز و چند تن دیگر، با الهام از هنر خطاطی و حروف عربی به کار رفته در آثار مذهبی و اشیای دست‌ساز، آثاری خلق کردند که بعدها کریم امامی آن را سبک سقاخانه، و آن را هنر شاه‌عبدالعظیم نامیدند. در همین زمان، اولین گالری‌های هنری ایران، قندریز، سیحون، بورگز و صبا افتتاح شدند.



نماد دو پهلو: برج شهیاد، میدان آزادی



در ادبیات و به خصوص شعر، بازگشت به ریشه‌های ایرانی در آثار اخوان ثالث، شاملو و نادرپور بسیار دیده می شد، در همین حال آل‌احمد به غرب‌زدگی روشنفکران ایرانی اعتراض ‌کرد و سیمین دانشور سووشون را نوشت که یک رمان کاملا‌ً ایرانی بود. در فلسفه، سیدحسین نصر و هانری کُربَن، در فلسفهء پیش از اسلا‌م و فیلسوفان ایرانیِ مسلمان کندوکاو کردند. شاگرد این دو، داریوش شایگان، کار آن‌ها را ادامه داد.
در تئاتر، بیضایی به ایران باستان روی کرد و غلا‌محسین ساعدی و اکبر رادی به سراغ ریشه‌های فرهنگ مردمی ایران رفتند.
در سینما، فرخ غفاری اولین گام را برای ساختن فیلم اجتماعی- رئالیستی با هویت ایرانی برداشت: با فیلم <جنوب شهر> که در سال ۱۳۳۷ در فقیرترین محلهء تهران ساخته شد. دولت نمایش این فیلم را ممنوع کرد، اما راه برای ساختن فیلم‌های دیگر با هویت ایرانی باز شد. داریوش مهرجویی در سال ۱۳۴۸ فیلم گاو را در پی اولین فیلم غفاری ساخت. این فیلم، طلا‌یه‌دار موج نوی سینمای ایران شد و راه را برای بسیاری فیلم‌سازان دیگر همچون شهید ثالث، فرمان‌آرا، هژیر داریوش و بیضایی هموار کرد. و البته ابراهیم گلستان که در هیچ گونه طبقه‌بندی نمی گنجد.
و بالا‌خره معماری در آن دوران دو قطبی شد: ملی‌گراها (ناسیونالیست‌ها) در مقابل انترناسیونالیست‌ها قرار گرفتند که در واقع پیشگامان جهانی شدن بودند. معماران شیفتهء تکنولوژی غرب و سبک بین‌المللی که میس ون در روهه آن را پایه‌گذاری کرده بود، ساختمان‌هایی از آهن و شیشه ساختند که برج‌های نیویورک، یا در مقیاسی کوچک‌تر، ویلا‌های سبک ریچارد نیوترا را تداعی می‌کرد که در آن دو دهه معمار مُد روز بود و از کارهایش تقلید می‌شد. اما ملی‌گراها از گدار، سیرو، و جانشین آن‌ها، سیحون پیروی کردند.
در این دوره نفوذ هوشنگ سیحون که در سال ۱۳۴۰ ریاست دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران را به عهده گرفت، بیشتر شد. اما حتی پیش از آن هم، در دورهء ریاست فروغی، سیحون در آموزش نسل جدید معماران نقش فوق‌العاده تأثیرگذاری داشت. او دانشجویانش را در سفرهای آموزشی به گوشه و کنار ایران می‌برد تا نه تنها با بناهای تاریخی بلکه با معماری بومی که هنوز به عنوان میراثی با ارزش شناخته نشده بود، آشنا شوند ابتدا،سیحون از وسیله نقلیه خودش برای این مسافرت ها استفاده می کرد،اما در سال ۱۳۴۴ دانشگاه برای سفرهای او اتوبوسی خرید،چون عده دانشجویان علاقمند روز به روزافزایش می یافت..
سیحون بر کشف ارزش‌های ذاتی معماری بومی که تا آن زمان معماران حرفه‌ای آن را نادیده گرفته بودند، تأکید می‌کرد و سعی داشت حس تعلق به وجوه فرهنگی را که هنوز بکر مانده و تحت‌تأثیر مدرنیسم قرار نگرفته بود، به دانشجویان القاکند. دانشجویان در این سفرها نمی‌توانستند از تأثیر این میراث معماری، که مبتنی بر قوانین طبیعت، نیازها و غرایز انسانی و در عین‌حال آگاهی و شعور بود، بگریزند. گرچه بسیاری از آن‌ها به مدرنیسم گرایش داشتند، اما خلا‌قیتشان تحت‌تأثیر حس الفت به معماری سنتی ایرانی قرار می‌گرفت و ناخودآگاه، این تأثیر در کارهای‌شان آشکار می‌شد. به عبارتی، نگاه سیحون به معماری حتی خیلی پیش از آنکه این سبک در دنیا شناخته شود، نگاهی پست‌مدرن بود.
علی اکبر صارمی،یکی از دانشجویان سیحون که بعدها دانشجوی لوئی کان شد،پس از چهل سال هنوز حال و هوای جادویی این سفرها را به یاد دارد:در سفری به کویر،پس از ساعت ها رانندگی در کوره راه ها و نه حتی جاده ای مشخص ،در گرما و زیر آفتاب سوزان و طوفان شن،ناگهان به واحه ای واقعی با درخت ها و گیاهان بی نظیر رسیده بودند،به طبس،و بالاخره باغ گلشن بهشت زمینی،ساعتی آرام گرفته بودند.
در میان این گروه از شاگردان سیحون، می‌توان از فریورصدری، ایرج کلا‌نتری، علی‌اکبر صارمی، حسین شیخ‌زین‌الدین، حسین امانت و کیوان خسروانی به عنوان چند تن از برجسته‌ترین آن‌ها نام برد. روند احیای معماری ایرانی که سیحون پیشگام آن بود، با حمایت فرح پهلوی و حضور روزافزون او و تصمیم‌گیری‌هایش در زمینه‌های هنری، تقویت شد.
به‌هرحال، گرایش مشابه دیگری هم، در همین دوران، در کارهای اندک معماران تحصیل کرده در آمریکا و اروپا که به معماری سنتی ایران علا‌قمند بودند دیده می‌شد، با این تفاوت که کار آن‌ها فاقد آن ارتباط حسی گروه اول بود. این گروه شامل نادر اردلا‌ن، کامران دیبا و علی سردار افخمی بود.آنها آگاهی واقع‌بینانه‌تری از معماری ایرانی داشتند تا گروه اول که با معماری ارتباطی حسی برقرار کرده بودند. عزیز فرمانفرمائیان را هم می‌توان در این گروه گنجاند که گرچه از نسل قبلی بود، بین سبک بین‌المللی (ساختمان وزارت کشاورزی) و احیاء معماری ایرانی (غرفه نمایشگاه مونترال که از رباط ملک دورهء سلجوقی الهام گرفته بود) در نوسان بود.


نماد دو پهلو: برج شهیاد، میدان آزادی


مسابقه

آگهی‌ای که در روزنامه اطلا‌عات شهریور ۱۳۴۵ چاپ شد، در گوشه‌ای، بسیار موجز و با حروف ریز اعلا‌م می‌کرد که همه معماران می‌توانند در مسابقه شرکت کنند و در انتخاب سبک، متناسب با میدان آزادند، فقط ارتفاع بنا نباید بیش از ۴۵ متر باشد.
هیچ مسابقهء معماری‌ای تا آن زمان چنین مبهم و نامشخص اعلا‌م نشده بود، و آشکارا نشان می‌داد نویسندهء متن کاملا‌ً غیرحرفه‌ای بوده است.
به گفتهء عبدالمجید ا‌شراق، سردبیر مجلهء هنر و معماری، ۲۱ شرکت‌کننده که در آن زمان تعداد قابل توجهی بود، طرح‌هایشان را ارائه دادند. باید به یاد داشته باشیم که سازمان برنامه و بودجه در سال ۱۳۴۱ به تازگی انجمن مهندسان مشاور را تأسیس کرده بود. مشاوران بنیان دوباره طرح قبلی خود را در این مسابقه ارائه دادند. سردار افخمی یک تاق پیروزی جالب و پیچیده طراحی کرده بود که مورد توجه فروغی، از اعضای هیئت داوران قرار گرفت.
۲۱ پروژه، هر یک روی دو تابلوی بزرگ، در یکی از ساختمان‌های سعد‌آباد برای هیئت داوران به نمایش گذاشته شد که به گفتهء منوچهر ایران‌پور عبارت بودند از: محسن فروغی، معمار برجسته و رئیس سابق دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران، هوشنگ سیحون که اکنون جانشین فروغی و رئیس دانشکده بود و ۳ عضو دیگر، یعنی محمدکریم پیرنیا، تاریخ‌نگار معماری، سناتور صادق، معمار و محمدتقی مصطفوی، تاریخ‌نگار. اما به گفتهء حسین امانت، هیئت داوران شامل فروغی، سیحون، غیاثی، کوهنگ (از سازمان برنامه و بودجه) و شروین (از شهرداری تهران) بود.
متأسفانه جلد سوم کتاب <بزم اهریمن، جشن‌های ۲۵۰۰ سالهء شاهنشاهی به روایت اسناد ساواک و دربار> (که شامل همهء اسناد و مدارک مربوط به شهیاد است)، در مورد هیئت داوران مدرکی ارائه نداده است.
و سرانجام:
حسین امانت، معمار ۲۵ ساله که به تازگی از دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران فارغ‌التحصیل شده و یکی از دانشجویان مورد علا‌قهء سیحون بود برنده اعلا‌م شد. ۴۰ سال بعد سیحون می‌گوید: <به عنوان داور، از طرح امانت واقعاً دفاع کردم و سهم بزرگی در برنده شدنش داشتم.>4


حسین امانت در سال ۱۳۳۹ وارد دانشگاه تهران شد و پس از آن درآتلیه غیائی ثبت نام نمود. سیستم دانشکده هنرهای زیبا در آن زمان از <بوزار> فرانسه اقتباس شده بود: دانشجویان یک استاد را انتخاب و ۶ سال تحصیلی را در آتلیهء او کار می‌کردند. متأسفانه غیائی در سال ۱۳۴۲ به مدت دو سال زندانی شد. جرم او زد و بندهای غیرقانونی در پروژهء ساختمان مجلس سنا به سرپرستی فروغی بود. گفته شد که بر اساس صورت حساب‌های ارائه شده به سازمان برنامه و بودجه، حجم میله‌های فولا‌دی مورد نیاز برای تقویت سازه بتنی، از حجم کل ساختمان هم بیشتر بود. چون فروغی شخصیت موجهی بود، فقط غیائی تاوان این زد و بندها را پرداخت.۵
با زندانی شدن غیائی، ابتدا مؤید عهد و سپس سردار افخمی، فقط به مدت چند ماه سرپرستی آتلیهء او را به عهده گرفتند. درنهایت قرار شد سیحون خود این آتلیه را اداره کند و بنابراین امانت هم یکی از دانشجویان سیحون شد. ایرج کلا‌نتری که دو سال از امانت بزرگ‌تر است، از او چنین یاد می‌کند: <او در طراحی دستی قوی داشت، کنجکاو بود و اغلب در جلسات دفاعیه که هر هفته در دانشکده برگزار می شدو حضور دانشجویان در آنهاآزاد بود،شرکت می کرد. برج یادبود شاه، موضوع کلا‌س‌های بالا‌تر بود و پروژهء صدری شباهت زیادی به شهیاد داشت. او در اغلب سفرهای سیحون شرکت می‌کرد.>6


نماد دو پهلو: برج شهیاد، میدان آزادی


سه اسکیس صدری برای برج شهیاد

فریورصدری‌، که سه سال از امانت بزرگ‌تر است می‌گوید که امانت اکثر اوقات خود را با منوچهر ایرانپور، روح‌الله نیک‌خصال و پاسبان حضرت می‌گذرانید و یادآوری می‌کند که در آن زمان اغلب دانشجویان، پروژه برج شهیاد را به عنوان پایان‌نامه انتخاب می‌کردند و طرح منوشان زنگنه بسیار شبیه به شهیاد بود.۷



نماد دو پهلو: برج شهیاد، میدان آزادی


ایده ساختمان



متأسفانه از اسکیس‌های اولیهء امانت برای مسابقه، به جز یک طرح کوچک چیزی باقی نمانده (تصویر ۵)، بنابراین امروز مشکل می‌توان روند طراحی را، از ایدهء اولیه تا شکل نهایی پیگیری کرد.


نماد دو پهلو: برج شهیاد، میدان آزادی


طرح اولیه امانت

ایدهء اصلی طرح، ۴ تاق، الگوی ازلی معماری ایرانی است: چهار ستون افراشته که با گنبدی چهار بخشی پوشانده می‌شوند. در شهیاد، ستون‌ها در سیستم پیچیده‌ای از خمیدگی‌ها، تاب برمی‌دارند و بالا‌می‌روند و در نهایت به محوطهء میدان مانندی در بالا‌ترین نقطه می‌رسند.
سابقهء این مفهوم، در مقیاسی کوچک‌تر در سردرِ ورودی دانشگاه تهران دیده می‌شود که کوروش فرزامی آن را در سال ۱۳۴۴ طراحی کرد و سال ۱۳۴۶ ساخته شد.


نماد دو پهلو: برج شهیاد، میدان آزادی


طرح

نقشهء برج شهیاد چهار ستون یا در واقع چهار پشت‌بند را نشان می‌دهد که مستطیل شکل نیستند بلکه شکلی پیچ‌خورده، مشابه آچار(در پلان) دارند.


طرح سقف مسجد شیخ لطف اله پلان میدان شهیاد





عکس رولف بنی ازمیدان پلان برج


نقشهء میدان دقیقاً از سقف مسجد شیخ‌لطف‌الله اقتباس شده، فقط به جای یک دایره، در اینجا دو بخش از دو بیضی با کانون‌های متفاوت وجود دارند. اغلب طرح‌های پروژه، از جمله این طرح را روح‌الله نیک‌خصال با نقشه‌های پیچیدهء هندسی و با الهام از نمونه‌های تاریخی و با چرخشی مدرن پرورانده است. گرچه نیک‌خصال در آن دوران دانشجوی سال سوم بود و در دفتر امانت کار می‌کرد، اما به گفتهء امانت <در هندسه نابغه بود> و بنابراین مسئولیت طرح‌های اجرایی مقدماتی به او سپرده شد. البته طراحی سازهِ دانکن مایکل که ۸ Over Arup انجام داد، کمک شایانی به سازمان‌دهی هندسی این طرح‌ها کرد.
تحلیل هندسی تناسبات برج، آن را کوتاه و تنومند نشان می‌دهد. در واقع اگر برج بلندتر می بود و اگر سه دایره افقی با دایره‌های عمودی هم‌سان بودند، قطعاً اوج‌گیری برج بیشتر القا می‌شد و دیگر همچون هیکلی بدون سر و گردن به نظر نمی‌رسید. اما به هرحال، ارتفاع ۴۵ متری برج که به دلیل نزدیکی به فرودگاه به طرح امانت تحمیل شده بود، او را محدود می‌کرد. بنابراین آنچه را که در ارتفاع نمی‌توانست به‌دست آورد، با گسترش افقی ستون‌ها و عظمت شکل‌های توخالی قسمت پایین جبران کرد.


نماد دو پهلو: برج شهیاد، میدان آزادی


تناسبات هندسی
نماهای شمالی- جنوبی و شرقی- غربی کاملا‌ً متفاوت‌اند. در محور شرقی- غربی که محور اصلی از فرودگاه به شهر است، گشودگی تاق نما کاملا‌ً سخاوتمندانه و با الهام از تاق کسری که دروازهء ورودی کاخ تیسفون ساسانی بوده، به شکل تاق سهمی طراحی شده، با این تفاوت که تاق نمای شهیاد در رسیدن به زمین عریض‌تر می‌شود.


طاق کسری نمای شرقی غربی



در بالا‌ی تاق ساسانی یک قوس نیمه جناغی هست که در نمای شمالی- جنوبی هم تکرار شده است. اما نکتهء جالب در مورد این تاق، که در معماری اسلا‌می سابقه ندارد، این است که کناره‌های تاق دررسیدن به زمین عریض‌تر می‌شوند. سطح بین این دو تاق نما، متشکل از ردیف لوزی‌های تورفته، یادآور طرح سیحون برای آرامگاه کمال‌المک است.


نماد دو پهلو: برج شهیاد، میدان آزادی



نماد دو پهلو: برج شهیاد، میدان آزادی
آرامگاه کمال الملک -عکس از هومن صدر

طراحی کاشی‌کاری با الهام از دم طاووس، کار حسین امانت است و نمونه‌های آن را، پیش از کار سیحون، می‌توان در کاشی‌کاری‌های مسجد وکیل شیراز دید.
نمای شمالی- جنوبی، کشیده‌تر و با تاق نمای کوچک‌تر، یادآور معماری سلجوقی است، اما هیچ نمونه‌ای از آن در معماری اسلا‌می دیده نشده، چون دررسیدن به زمین عریض‌تر می‌شود.
چرخش ستون/پشت‌بند، بر طبق اصول دقیق ریاضی طراحی شده (نمودار ۱۹) و به گونه‌ای نظم طبیعی یا ارگانیک دست می‌یابد. این نبوغ معماری ایرانی است که در بسیاری از شاهکارهای گذشته به چشم می‌خورد و به گفتهء برخی معماران معاصر، فقط کارهای سیحون توانسته‌اند به این برتری ساختاری دست یابند.


عکس از رضا نجفیان نمای شمالی -جنوبی

جالب‌ترین نکته در مورد برج آن است که بدون ستون‌های پایه یا دیوارهای باربر طراحی شده و در واقع تندیس‌گونه‌ای متکی به خود است. مقیاس برج می‌توانست به راحتی آن را به نمونه‌ای از معماری خودکامه تبدیل کند: چهار ستون/پشت‌بند، هر یک به ابعاد ۶۲ × ۴۲ متر قرص و محکم روی زمین قرار گرفته‌اند و می‌چرخند تا کوچک‌تر شوند و بام را نگه دارند. خوشبختانه نوارهایی از کاشی فیروزه‌ای رنگ، تودهء بزرگ ستون‌ها را می‌شکافند و به آن مقیاسی انسانی می‌دهند. انحناهای ظریفی که این نوارها روی ستونها به وجود می‌آورند، اوج گرفتن به آسمان را القا می‌کنند و نشان می‌دهند که آن‌ها هم بر اساس همان نظم ریاضی نمودار قبلی محاسبه شده‌اند و شگفت اینکه این دقت ریاضی فوق‌العاده، به ایجاد نظمی چنین طبیعی و ارگانیک ‌انجامیده. این رمز و راز اعداد در هندسهء اسلا‌می است.


انحناهای اصلی در نما


پوستهء کل ستون/ پشت‌بندها که امانت طراحی و Arup r Ove با یک برنامهء کامپیوتری سازمان‌دهی کرده، با وجود نظم دقیق هندسی، در نهایت همچون فلس ماهی و کاملا‌ً ارگانیک به نظر می‌رسد.



تقسیمات مخروطی قوس اصلی


طرح گنبد اصلی که تکیه‌گاه بام است و برخی گنبدهای کوچک‌تر داخل بنا، روایت مدرن گنبدهای سنتی سلجوقی هستند. امانت می‌گویداین طرح‌ها از مسجد جمعه اصفهان الهام گرفته شده‌اند.


عکس از رضا نجفیان الگوی تیپ برش سنگ




الگوی سقف در تراز ۳۳ پلان معکوس سقف در تراز ۳۳


سقف اتاقهای سمعی بصری – گنبد کوچک


ادامه دارد...
 

mpb

مدیر تالار مهندسی معماری
مدیر تالار
ادامه-نقدوبررسی معماری برج آزادی تهران

ادامه-نقدوبررسی معماری برج آزادی تهران

و بالا‌خره، طراحی پنجره‌های بالا‌ی بنا، یادآور برج‌های سلجوقی یا غزنوی است، و اغلب با برج طغرل مقایسه شده است. وجود پنجره را به قداست عدد ۹ در بهاییت نسبت داده اند، گرچه امانت می گوید که این تصمیم صرفا براساس زیبایی شناسی گرفته شده است.



عکس از رضا نجفیان برج طغرل

ساخت
این که در دههء ۶۰ میلا‌دی یک برنامهء کامپیوتری ابعاد و مکان دقیق هر سنگ نما را تعیین کند، کار خارق‌العاده‌ای بود. ۲۵ هزار قطعه سنگ در ۱۵ هزار اندازهء مختلف، از ۴۰ سانتی‌متر تا ۶ متر در نما به کار رفته است. برخی از آن‌ها خمیده‌اند و بعضی نیستند.
ایرج حقیقی که ناظر ساختمانی پروژه بود، به یاد می‌آورد که مختصات دقیق X، Y و Z و جانمایی هر سنگ را می‌دانسته است. کنار هم چیدن این سنگ‌ها، خود معمایی بوده است‌:مشابه جورچینی سه بعدی. مهندسان سازه پروژه از شرکت معتبر Arup rOve و شرکا و مایکل دانکن سرپرست پروژه بود. ابتکار دیگری که در ساختمان به کار گرفته شد، این بود که پوشش سنگی روکار به عنوان قالب بتن‌ریزی، که در داخل بنا نمایان بود، عمل می‌کرد. ضخامت سنگ‌ها از ۷ تا ۲۷ سانتی‌متر متغیر بود.




نمای سنگی به عنوان نمای نهایی

یک نوآوری فنی دیگر، به‌خصوص برای آن دوران و در ایران، استفاده از بتن نمایان با رنگ‌ها و بافت‌های گوناگون برای پوستهء داخلی بنا بود. درمقایسه با جریان غالب معماری آن دوره در غرب، که از بتن نمایان در نمای بیرونی استفاده می‌شد، این کار، با ارزش و مبتکرانه بود. در اینجا تصویری از ۸ طرح و رنگ مختلف بتن را می‌بینید:


بافت و رنگهای مختلف بتن
مثل همیشه، مقطع گویاتر از هر نقشهء دیگر ساختمان است. دو ستون/ پشت بند برای جا دادن پله‌ها و دو ستون دیگر برای قرار دادن آسانسورها در نظر گرفته شد که برای تطابق با شیب ستون‌ها در دو مسیر مختلف در ارتفاع بالا‌می‌روند.




برش شمال- جنوب


به طور کلی می‌توان گفت پیمانکار ساختمان، محمد پورفتحی، در اجرای طرح با تمام جزئیاتش بسیار دقیق عمل کرده و حتی تکنیک‌های ساختمانی جدیدی به کار برده است. تمام گروه سازندگان ایرانی بودند، موضوعی که امروز هم امانت و حقیقی به آن می‌بالند. در زمانی که کارشناسان خارجی در ایران بسیار فعال بودند و به آسانی می‌توانستند با استخدام آن‌ها کار ساختمان را پیش ببرند، گروه معماران این پروژه و محسن فروغی به عنوان ناظر اصلی، تصمیم گرفتند که یک گروه کاملا‌ً ایرانی داشته باشند (به استثنای نقشه‌های سازه‌ای که Arup rOve آن‌ها را طراحی کرده بود). جایی در بنا نیست که ابداعات تکنیکی و طرح‌های خلا‌قانهء استثنایی به چشم نخورد. تونل ورودی اصلی، خود شاهکار مهندسی سازه است:


عکس از رضا نجفیان پلان ورودی اصلی تونل


بعد از ورودی اصلی، راهروی تونل مانندی به نام <گذرگاه پیشینیان> هست که من ترجیح می‌دهم آن را <تونل تاریخ> بنامم. داخل دیوارهای این راهرو، چهار ویترین عظیم کار گذاشته شده که Knoll international آن‌ها را طراحی کرده است.


عکسهای تونل تاریخ از رضا نجفیان


انتهای ورودی اصلی، کتابخانهء مرکزی و در ادامهء راهروی شمالی کتابخانه، بخش اداری قرار دارد. یک انتقاد کلی از طرح تسهیلا‌ت زیر‌زمین- که شامل فضاهای دیگر، حتی بازسازی نقشهء ایران و شهرهای اصلی آن هم می‌شود- فقدان هرگونه نظمی در معماری زیر‌زمین است (تصویر ۳۶). البته همیشه می‌توان توجیه کرد که چون این بخش‌ها در زیر زمین هستند و هیچ وقت دیده نمی‌شوند، چگونگی قرارگیری آن‌ها در کنار هم چندان اهمیتی ندارد، به‌خصوص چون بال جنوبی چهار سال بعد از دیگر بخش‌های مجموعه ساخته شده است. امانت توضیح می‌دهد که طراحی سطح بالا‌ی زیر زمین، با حیاط‌های بازِ تسهیلا‌ت زیر زمین مطابقت دارد و این بارزترین نظم در طراحی است.


پلان برج وتسهیلات زیر زمین


به هر حال، از دید معماری به نظر می‌رسد ۳ خوشه (اصلی): برج، گالری‌های ایرانی، موزه و تسهیلا‌ت دیگر، بدون هیچ نظم و ترتیبی در کنار هم جمع شده‌اند و چون نقشه‌ها و محوطه‌سازی‌های موجود چندین بار بازسازی شده‌اند، امکانِ پیدا کردن نظم و ترتیب در ارتباط بین تسهیلا‌ت زیر‌زمین با نقشهء موقعیت، وجود ندارد، به غیر از مکان حیاط‌ها که قبلا‌ً اشاره شد.
در نهایت، پیش از خاتمهء بحث دربارهء ساختمان برج، باید بر یکی از جزئیات ویژهء این بنا اشاره کرد که حسین امانت خود بر آن بسیار تأکید می‌کرد: در این برج چند درِ سنگی، به وزن تقریبی هفت تن و از سنگ گرانیت یکپارچه وجود دارد که بر محوری فلزی می‌چرخند و آن‌ها را پیمانکار سنگ پروژه، غفار داورپناه کار گذاشته است. همهء گروه‌های ایرانی که این بنا را با کیفیتی ممتاز ساخته‌اند قابل تقدیرند، از جمله، سیدمهدی که یکی از ماهرترین سنگ‌کاران گروه بوده است.


درهای سنگی محوری



نوگرایی شهیاد

چنانکه پیش‌تر اشاره شد، هوشنگ سیحون زودتر از غرب، قدم در راه پست مدرنیسم گذاشت. شهرداری پُرتلند (اورگون)، کار مایکل گریوز (۱۹۸۲-۱۹۸۰) به عنوان اولین بنای پست مدرن شناخته شده، گرچه چارلز جنکز شروع پست مدرنیسم را اوایل دههء ۷۰ می‌داند، یعنی وقتی که طرح‌های گریوز به ارتباط پیچیدهء هنر سنتی با معماری فرهنگ‌های باستانی اشاره کردند و ونتوری و اسکات براون هم از معماری بومی آمریکایی و نمادهایش در طرح‌های خود استفاده کردند.
امانت و همکارانش که شاگردان سیحون بودند، در زمان ساخت برج شهیاد، از هم دوره‌‌ای‌هایشان در غرب جلوتر بودند. این معماران جوان تازه فارغ‌التحصیل شده، یا هنوز در سال‌های آخر معماری، توانستند فضاهایی به‌وجود آورند که درتاریخ معماری سابقه نداشت.


نماد دو پهلو: برج شهیاد، میدان آزادی


چون شهیاد با سرعت زیاد و در ۳ شیفت کاری و با عشق و علا‌قه طراحی و ساخته شد۹ و اولین تجربهء این تیم طراحی بود و از آنجا که اولین تجربه همیشه با احساسات شاعرانه آمیخته است، ساختمان خصوصیات ویژه‌ای کسب کرد: زیر تاق اصلی آن که بایستید، نوآوری را احساس می‌کنید، تجربه‌ای تازه که هیچ‌گاه در هیچ بنای یادبودی نداشته‌اید. در هنگام عبور از روی پل بین دو بخش تاق اصلی، و این بار در داخل، در فضایی که مطلقاً کارکردی ندارد، دوباره تجربه‌ای تازه و شاعرانه را احساس می‌کنید.
به نظر من، بسیاری از فضاها، به دنبال طرح به وجود آمدند و تیم طراحی آن‌ها را پیش‌بینی نکرده بود. به عنوان نمونه، بی‌نظمی پله‌های داخل دو ستون/ پشت‌بند، فضاهایی مدرن و دراماتیک شبیه به معماری دیکانستراتیویستِ لیبسکیند به وجود آورده و بیش از آن فضاهای کانستراتیویست‌های روسی و در نتیجه کارهای زاها حدید را به یاد می‌آورند.۱۰
فضاهای داخلی درست نقطه مقابل نمای مرتب و منظم و آراستهء خارجی‌اند، شاید بتوان این مغایرت را ناشی از شرایط کار سریع دانست. اما به طور قطع، نوعی دوگانگی بین فضاهای داخل و خارج وجود دارد، حتی نمای خارجی، خود پیوندی دوگانه از نمادگرایی ساسانی و اسلا‌می است. البته می‌توان آن را بازتاب دوگانگی فرهنگ و مردم ما در قرن گذشته هم تلقی کرد.
درست است که ایران تکنولوژی غرب و به‌دنبال آن مدرنیسم را پذیرفته و آن را با فرهنگ بومی خود تلفیق کرده بود و عموم هم آن را تائید می‌کردند، اما جامعه در کل خواهان تداوم تاق‌‌های سنتی بود و ساختمان‌هایی که معماران صاحب نام طراحی کردند، صرفاً تک نمونه‌هایی متفاوت بودند. شهیاد هم در جزئیات و هم در ساخت، بنایی استثنایی و حداقل دو دهه جلوتر از زمان خود بود.
نماد دو پهلو
اگر شهیاد ساختار ضعیفی داشت ، بدون شک، همان اوایل انقلاب،به عنوان سمبل معماری سلطنتی سرنگون و ویران شده بود.اما بنا چنان محکم و استوار بود و چنان عظمتی داشت که اسلامی تلقی شد و جان سالم بدر بردو نه تنهاویران نشد،بلکه به نقطه پایانی تظاهرات تبدیل شد و میدان آزادی نام گرفت و از آن پس رابطه عشق و نفرت ۲۹ ساله ای بین این برج و جمهوری اسلامی آغاز شد.
از شهیاد به عنوان یک نماد استفاده بسیار شد:روی اسکناس ها ،پوسترهای وزارت ارشاد،تبلیغات روزنامه ها،و هر چه که به شهر تهران مربوط می شد. ولی ناخشنودی کماکان وجود داشت تا در سال ۱۳۷۱کرباسچی،شهردار وقت تهران،پیشنهاد کردبنای جدیدی به عنوان نماد جمهوری اسلامی ایران ساخته شود.
از آنجا که هیچ کس نمی دانست معماری اسلامی دقیقا چیست- سلجوقی است یا تیموری،مغولی یا صفوی و یا قاجاری،مغربی یا اسلامی اسپانیایی یا هندی،جمهوری اسلامی به سراغ شناخته شده ترین شکل معماری در اسلام رفت: یعنی مناره،غافل از اینکه برج های مخابراتی مشابه آن در دنیای غرب قبلا ساخته شده اند.به هر حال این برج چیزی شبیه مناره است که می تواند به نماد جدید جمهوری اسلامی تبدیل شود،اما مسئله اصلی،خلع شهیاد از مقامش به عنوان شناخته شده ترین نماد جمهوری اسلامی خواهد بود که در داخل،مقام اول و در خارج از کشور،مقام دوم را (بعد از چادر)دارد.خوشبختانه شهردار جدید تهران ۳۰ میلیون دلار بودجه به بازسازی برج شهیاد و احیای عظمت گذشته اش اختصاص داده است.شاید این پایان رابطه عشق و نفرت باشد.شهیاد همچنان محبوبیت خود را حفظ کرده، چنان که در جشنواره اخیر مجسمه های یخی در استان چهارمحال بختیاری،هنرمندان یک شهیاد از یخ ساختند.

منابع:

- بزم اهریمن: جشنهای ۲۵۰۰ سالهء شاهنشاهی به روایت اسناد ساواک و دربار، جلد سوم، تهران، ۱۳۷۸٫
- هنر و معماری- مجله معماری، عبدالمجید اشراق، شماره ۱۱ و ۱۲٫
- مقاله <روزگار غریبی است>، گلرخ اسکویی، روزنامه اعتماد ملی شماره ۳۹۲٫
- بنای ملی: آزادی یا برج میلا‌د، محمد (سینا)رجایی، معماری و ساختمان، صفحهء ۶۳-۶۰، ۱۳۸۶٫
- شهیاد آریامهر، کتاب منتشر شده توسط شورای جشنهای ۲۵۰۰ ساله، ۱۳۵۰
(تصاویر ۷،۹،۱۱،۱۴،۱۷،۱۹،۲۰،۲۱،۲۳،۲۴،۲۵،۲۷، ۲۹، ۳۱، ۳۳ و ۴۱، برگرفته از این کتاب هستند که حسین امانت آن را تدوین و مرتضی ممیز طراحی کرده است.)
- قصه برج پیر، مرجان طاهر‌رازی، در همگامان، منتشر شده توسط شهرداری تهران، ۱۳۸۶٫
- تصویر ۸ از اسلا‌م: هنر و معماری، انتشارات Markus Hattstein and Peter Pellis, Konemann، ایتالیا، ۲۰۰۴، صفحهء ۵۱۱٫
برگرفته شده ازسایت :پارسه کد

در صورت مشاهده نشدن تصاویر میتونید فایل زیر رو دانلود کنید.
 

پیوست ها

  • New folder (2).zip
    542.9 کیلوبایت · بازدیدها: 1
آخرین ویرایش:

mpb

مدیر تالار مهندسی معماری
مدیر تالار
برج آزادی ، نماد شهر تهران

برج آزادی ، نماد شهر تهران

نمونه ‌ای از نماد و نشانه‌ های شهری است که معماری شاخص آن، تلفیق طاق ‌های معماری پیش از اسلام (دوره هخامنشیان و ساسانیان) و بعد از اسلام و تبدیل آن به نمادی زیبا به لحاظ معماری است. در این طرح، معمار حتی به جزئیات اجرای بنا و نحوه چیدمان سنگ‌ های نما دقت وافری مبذول داشته تا در نهایت، جزء جزء اجزا به کل واحدی بدل گردند.


برج آزادی ، نماد شهر تهران



برج آزادی به صورت یک تندیس ساخته شده‌ است و به عنوان یک نماد شهری مورد توجه ‌است. بر پایه نظر سنجی ‌های انجام شده اکثریت شهروندان تهرانی برج آزادی را به عنوان نماد شهر تهران معرفی کرده‌اند.
معماری برج آزادی تلفیقی از معماری دوران قبل از اسلام و دوره اسلامی است. این بنای سه طبقه دارای چهار آسانسور و دو راه پله و ۲۸۶ پلکان است. در محوطه زیرین آزادی چندین سالن نمایش، نگارخانه، کتابخانه، موزه و … قرار دارد. طول این بنا ۶۳ متر، ارتفاع آن از سطح زمین ۴۵ و ارتفاع از کف موزه ۵ متر است. گفته می‌شود در ساخت برج آزادی چهل و شش هزار قطعه سنگ بریده و پرداخت شده به کار رفته ‌است.
حسین امانت می‌گوید: «این بنا به گذشته‌ های درخشان تاریخ ایران نظر دارد. به دورانی که ایران در ادبیات، هنر، معماری، صنایع دستی، علوم مختلف و خیلی چیزهای دیگر سرآمد بود. من می‌ خواستم جمع بندی خودم از اینها را در آزادی ارائه کنم تا اگر کسی از خارج می‌ آید یا حتی مردم ایران بدانند که این اثر به کجا و به کدام فرهنگ مربوط می‌شود.»


برج آزادی ، نماد شهر تهران

«در این بنا، قوس اصلی وسط برج، نمادی از طاق کسری مربوط به دوره پیش از اسلام است و قوس بالایی که یک قوس شکسته‌ است از دوران بعد از اسلام و نفوذ اسلام در ایران حرف می‌زند. رسمی سازی هایی که بین این دو قوس را پر می‌کند، خیلی ایرانی است و من آن را از گنبد مساجد ایران الهام گرفته‌ام. اساسا تکنیک گنبد سازی در ایران خیلی جالب است و شما در هر مسجدی که می‌ روید، یک چیز تازه ‌ای می‌بینید. در این گنبدها که نشانه نبوغ ایرانی است، معماران قدیم از قاعده مربع بنا وارد دایره گنبد شده‌اند و این کار را با کمک رسمی بندی ‌ها و مقرنس کاری‌ های بسیار زیبا انجام داده‌اند. در برج آزادی هم همین کار انجام شده. هندسه بنا یک هندسه مربع مستطیل است که از روی چهار پایه خود می‌چرخد و ۱۶ ضلعی می‌شود و بالاخره به صورت یک گنبد شکل می‌گیرد. البته شما این گنبد را از بیرون نمی‌ بینید، اما از داخل برج قابل مشاهده ‌است.»

برج آزادی ، نماد شهر تهران


«دو طبقه داخل برج، یکی بالای قوس طاق اصلی و دیگری زیر گنبد است که با آسانسور به آن می‌رسید. این طبقه که به عنوان نمایشگاه طراحی شده با گنبدی از بتن سفید پوشیده شده. این گنبد مقرنس ایرانی را به نوع تازه ‌ای اجرا می‌کند و ارتفاع آن از بام آزادی بیرون می‌ زند و از بام دیده می‌شود که با کاشی های فیروزه ای معرق ایرانی پوشیده شده‌ است. مصرف بتن سفید در این قسمت و در سالن پذیرایی آن، در آن زمان یک کار جدیدی در ایران بود.»


برج آزادی ، نماد شهر تهران


«این بنا سنگ‌ هایی دارد که در قسمت پایین برج ۳٫۲ متر طول و ۱٫۶ متر ارتفاع دارند و کار دست سنگ تراشان است. این سنگ‌ها با بتن و آهن ضد زنگ به هم چسبیده‌ اند و پشت آنها یک سطح خشن است که روی آن نلغزند. ولی هر سنگی کنار سنگ دیگر با یک ماده قابل انعطاف بند کشی شده‌ است. چیزی شبیه به لاستیک که قابل انعطاف است. ماده‌ای است به نام FlEXIBLE SEALANT »


برج آزادی ، نماد شهر تهران



نقش‌ های داخلی برج، تلفیقی از سنت و مدرنیسم است به خصوص سقف طبقه دوم. در ورودی برج، هر یک از لنگه ‌های سنگی درها، حدود ۳٫۵ تن وزن دارد. جنس این سنگ ‌ها از گرانیت است. برج دو آسانسور دارد که از دیواره‌ های برج بالا می‌روند. آسانسور اول دو طبقه را طی می‌کند و به سقف سیمانی می‌ رسد سپس از آسانسور دوم استفاده می‌شود. هیچ یک از سقف ‌ها بسته نیستند و همه آنها به فضای بالاتر راه می‌یابند.


نمایی_از_برج_آزادی


به گفته حسین امانت: «نقوشی که در میدان هست و باغچه ‌ها و گل کاری ‌ها را شکل می‌دهد، از طرح داخلی گنبد مسجد شیخ لطف الله اصفهان الهام گرفته شده؛ منتها هندسه دایره گنبد تبدیل به بیضی شده‌ است. روابط لگاریتمی جالبی در هندسه و ابعاد گنبد مسجد شیخ لطف الله هست که دانش عمیق ریاضی معماران ایران در دوره ‌های گذشته را نشان می‌ دهد.

نمایی_از_برج_آزادی



«طرح آب نما و فواره ‌ها هم ملهم از باغ‌ های ایرانی است. همین طور شیب میدان با دقت و به منظور خاصی طراحی شده، حد ارتفاع برج آزادی ۴۵ متر است؛ چون نزدیک فرودگاه مهرآباد قرار گرفته و نمی ‌شود بلندتر از این ساخت. ولی من می‌خواستم وقتی به بنا نزدیک می‌شوید به طرف بالا بروید، در حالی که بالا بردن بنا ممکن نبود. ما برای این که مشکل ارتفاع را حل کنیم، یک سرازیری در میدان بوجود آوردیم. یعنی شما از طرف فرودگاه که وارد میدان می‌شوید به شکل سرازیر به برج نزدیک می‌شوید و می‌ رسید به آن آب نمای دایره شکل و وقتی به بنا نزدیک می‌شوید، دوباره بالا می‌آیید. زمین زیر برج کاملا صاف است. این صافی و آن شیب میدان وقتی به هم می ‌رسند، خط ‌های قوسی جالبی را ایجاد می‌کنند.


نمایی_از_برج_آزادی


منبع:پارسه کد
 
بالا