معماري مساجد در تونس:
مساجد تونسي از دوران فنيقيها همانند خانههاي شهر « حيره » است كه از سبكهاي ايراني تقليد شده، و خانة روستائيان تونسي، هم نام ايراني دارد كه عبارت است از « گربي = كلبه » و هم سبك ايراني. و موزائيك و كاشي تونسي، يا دراصل ايراني است، يا تقليدي است از كارهاي ايراني، واژههاي « كوشك و ايوان » نيز ايراني است كه در تونس به جاي « مقعد و برطال » به كار ميرود. همچنين عناصر تزييني از آجر وخشتِ طلاپوش و كتيبهها، خواه در بناهاي آجري باشد يا در پارچههاي زربفت و فرش، يا در نقشهاي روي سنگ مرمر و فلز و چوب ( موجود در محراب قيروان ) و لوزيها و بيضيهايي كه در منبر مسجد قيروان ميبيني، يا نقشهايي كه در فرش و روتختي و ديگر بافتههاي پشمي بربري به كار ميرود، يا مستطيلهاي تقسيم شده به چندين مثلث، كه در پشم بافهاي بربري و منبر قيروان، و مسجد ابن خيرون، معروف به « مسجد سه در » ديده ميشود. و همچنين خميدگيهايي كه در خط كوفي راه يافته يا در كندهكاريهاي روي سنگ و چوب جلوهگر است، يا چفته و برگ و شاخه و گلهايي كه بر انواع سنگ و چوب نقش شده، يا خطهاي كوفي، بخصوص خطوط مقصورة « معزبن باديس » قيروان، كه از خطهاي كوفي نقشدار عجيب است در دل چوب، و به اِطار مشهور « آمده » شبيه است. و همچنين مُهر امضا، كه « حنفساء » نام دارد، و در نزد محضر داران تونسي ميتوان ديد، مُهري كه سابقهاش تا روزگار فنيقيها ادامه مييابد
اثار فرهنگي و تمدني اسلامي از تونس به کشورهاي همجوار سريت نموده و بعنوان مثال براساس برخي منابع جامع قرويين شهر فاس مغرب در سال 255 هجري توسط فاطمه ام البنين از هشر قيروان ساخته شده و يا جامع الازهر مصر در سال 261 هجري توسط تونسي ها به رهبري جوهرالصقلي بنا گرديده است. این مساجد پس از مسجد قيروان و مسجد جامع زيتونه شهر تونس و بر اساس مدلهي معماري این دو مسجد ساخته شدند.
·مسجد جامع قيروان :
مسجد جامع قيروان در تونس قرار دارد. توسط عقبه ابن نافع در 670 م ژنرال عرب از آفريقاي شماليساخته شد. . مقر فرمانروايان اسلامي در غرب آفريقا تا سال 800وپايتخت فاطميها در 909بوده است.
پايه و اساس شكل تمام مسجدهاي جامع در آفريقاي شمالي در مسجد جامع قيروان در تونس است مسجد قيروان در زمان هشام خليفه اموي (743-724) به وسعت كنوني خود رسيد.
زيربناي قسمت زيرين مناره مسجد مربوط به زمان خلافت هشام است.
فرشاندازها نظير مسجدالاقصي عمود بر ديوار قبله است و به وسيله يك راهروي عرضي از آن جدا ميگردد.
گنبدي كه در قيروان بر بالاي دهانه ، مقابل محراب قرار دارد، نظير گنبدي كه چهار سال بعد در بالاي آخرين دهانه در مجاورت صحن همين راهرو بر پا گرديد داراي رگهها و فتيلههاي عميق ميباشد.
نخست در قيروان بر فراز راهروهاي مركزي مساجد جمعه گنبدهاي رگهدار ساخته شد.
مناره این بنا در 13 ارتفاع مختلف با فرورفتگي داراي ايوان شده است و مؤذن در بالاترين قسمت مناره كه مشرف به كل حياط و رو به روي گنبد است قرار ميگيرد.
در اين مسجد به هنگام ساخته شدن ستونها و سرستونهاي بسياري تعبيه شده بود كه در سال 862 در حكومت ابوابراهيم احمد كامل گرديد.
ايوانهاي موجود در حال حاضر در آن دوران هم وجود داشتند.
راهرو بر آمده و گنبدوار وسط در اين مسجد از مسجد جامع دمشق تقليد شده ـ شكل اين مسجد T شكل است. اين شكل پلان عموماً نشانة شبستانهاي مغرب (مراكش) است.
پلان اين بنا به نسبت 2 به 3 داراي فضاي باز و بسته است.
به طوري كه بيشترين زير بنا را محلهاي سرپوشيده و شبستانها پوشاندهاند.
و حياط با وسعت كمي كمتر ، با پلاني مربعي شكل در بنا واقع شده است.
اين مسجد از آجر خشك شده (خشت) در آفتاب و ملاتي مخلوط با خاكستر ساخته شده و به عنوان دارالعماره از آن ياد ميكنند.
به احتمال زياد گنبد قديمي اين مسجد قبل از گنبدي كه با مواد و مصالح در سال 862 بر روي محراب آن ساخته شده از چوب بود.
تزئينات محراب در دوران فاطمي تكميل شده و موزائيكهاي لعابدار و يك منبر گچبري شده در آن ديده ميشود.
نشانههاي معماري فاطمي نظير شبستانها و طاقهاي ديواري و قوسهاي شبيه تيرهاي باربر و ستونهايي با سر ستونهاي گچ در اين بنا فراوان ديده ميشود.
دين اسلام باعث به وجود آمدن مشابهاتي در معماري فاطمي و آل بويه هم عصرشان در ايران شده است.
از ويژگيهاي چشمگير محراب در اين بنا ، استفاده از آويزههايي است كه از يك نقش شمسه در مركز تشعشع شده است.
اگر چه اطلاع كمي دربارة آن داريم بررسيهاي اخير به ما ديدهاي دربارة ارزش ساختماني آن ميدهد و امكان دارد كه به وسعت مسجد فعلي بشد ولي نقشه پلان آن كم و بيش مربع است شبيه به نقشة مساجدي كه ما قبلاً بحث كرديم.
اين ساختمان در 665 بازسازي شد كه توسط حسن ابن آل نوعمان صورت گرفت ولي بين 724 و 743 در طي حكومت خليفه هشام بود كه ابعاد معين آن تعيين شد و به آن يك مغازه اضافه گردید. در 774 دوباره توسط حكمران يزيد بن هاشم ساختمان كاملاً ويران شد و بازسازي به شكل فعلي انجام شد ، يك گنبد جديد به نام bahu و محراب كنوني با دكوراسيون از موزائيكهاي لعابدار متاليك و يك منبر گچبري شده (قديميترين در دنياي اسلام) وجود داشت. در 875 ، ابراهيم دوم حاكم اقلابید تعداد رديف ستونها را در ناو محوري دو برابر کرد بنابراين ساختمان را بقدر كافي تقويت كرد تا در برابر حوادث مقاومت نمايد. در 1025 ، زيريد ال موئيز تعميرات اساسي را انجام داد كه شامل كف مسجد نيز ميشد، بعداً در 1294 ، Hafsid آن را بطور قابل ملاحظهاي حفظ كرد و زير كلي بنا را تغيير دارد، قطعات به سر درها اضافه شدند و گالريها شامل محل نماز خواندن شدند كه بطور كامل مدلسازي دوباره با قوس طاقهاي جديد انجام گرفت و يك دالان ، ايوان ، رواق به نام bablalla Raihana اضافه گرديد كه براي سمت شرقي محل نمازخانه بود يك مغازه بر پا شد و تغييرات ديگر نيز انجام گرفت.
محل نماز داراي دو بخش موسوم به قبه يكي در جلوي محراب و ديگري به سمت حياط ورود يك سوم كل سطح را شامل ميشود و بقيه توسط حياط (قبض) و ايوان آن نشان داده ميشود. منازة سه طبقه در محور شمال ـ جنوب بر روي ديوارة شمالي حياط بر پا ميشود قوس محراب ساخته شده در طي دورة اقلبه به شكل يك نيم كره است كه بر روي يك هشت ضلعي با اضلاع مقعر قرار دارد كه توسط يك قاعدة مربع شكل با دو oculi در سمت جنوب ، شرق و غرب پشتيباني ميشود.
يك ايوان هشتي با دو جلوخان ورودي را به هال در ابتداي ناو محوري وصل ميكند.
كل نماي محراب با موزائيكهاي داراي لعاب فلزي به صورت يك الگوي لوزي است كه بخش بالايي پانل با يك طاق بزرگ همراه است كه يك بخش دكوراتيو را تشكيل ميدهد كه شامل پنج طاق ميباشد و بعضي از آنها در نور قرار دارند. داخل اين قسمت به صورت بسيار ابتدايي دكوربندي شده است.
بخش پاييني يك مجموعه پانلهاي مرمري گچكاري (مجسمه كاري) شده و دكوربندي شده با اجزاي هندسي است و داراي سبك معماري قرن نهم است. از قسمت داخل ، گنبد محراب به شكل يك نيم كرده است كه بر روي يك سوكت سيلندري است كه با بيست و چهار طاقچه دكوربندي ميشود كه هشت مورد از آن در هر طرف هشت ضلعي خارجي باز ميشود، عبور از دايرة قاعدة استوانه به مربع پاييني توسط هاي تزئين شده با صنف صورت ميگيرد كه شكل آن در هر طرف توسط روزنههايي منعكس ميشود.
مسجد سه دروازه (تاريخ 109-110) : اين مسجد كوچك محلي ، كه داخل آن بطور كامل بازسازي شده است جالب است زيرا بجاي آن به خيابان توجه دارد.
دكوراسيونهاي تزئيني بكار رفته به خاطر تنوع آن جالب است. اين تركيبات براي پانلهاي مستطيلي مجسمه كاري شده نمايش داده ميشوند. دو بخش اپيگرافيكي به سبك قرن نهم توسط يك بخش سوم جدا ميشوند و مانند فعل اسب هستند و مركز يكي از آنها بزرگتر از دو تاي ديگر است ، با جزئيات (كوراتيو قابل مقايسه با موارد مربوط به محراب و منبر در مسجد اعظم است)
اين بخش داراي تغييرات كمي است كه در 1440 صورت گرفت و در آن تاريخ يك منارة كوچك اضافه شد كه گوشة شرق ـ شمال را تشكيل داده است. در حالي كه يك بخش اپيگرافيك نيز وجود دارد و دكوراسيون را براي فضاهاي كنار طاق تشكيل ميدهد.
·مسجد بزرگ (مسجد الزيتونه) :
نام مسجد درخت زيتون (جميع الزيتون) به مسجد بزرگ تونس داده ميشود كه نسبت اسرار آميز است.
الزيتونه كوچكتر از بناي مشابهاش در قيروان فقط شامل يك ناحية 3000 مترمربعي است كه 9400 مترمربع است.
و يك ساختمان ذوزنقهاي است كه ساختمان آن شبيه به بناي قيروان است محل نمازخانه با پانزده ناو يكي در جلوي محراب و ديگري (bahucupola) در محل ورودي به ناو محوري است.
بر خلاف مسجد بزرگ قيروان محوطة حيات تا حدي نامناسب است زيرا عرض آن وسيعتر از طول آن است و با يك راهرو ساده مرتبط است كه در يك تاريخ بعدي اضافه شد و يك مناره در گوشه شمال غربي وجود دارد. به نظر ميرسد كه اين الحاقات در قرن نهم وجود نداشت و اولين مناره تا قرن سيزدهم بر پا نشد. شبيه به مسجد قيروان ، گنبدها قبل از يك سوكت استوانهاي قرار دارد.
در قسمت خارجي ، تونلهاي دندانهدار توسط يك استوانه كه توسط ستونهاي چهارگوش با سرستونها تقويت ميشود. استوانه بر روي يك قاعدة مربع همانند در قيروان قرار دارد يك ايوان خارجي ساختمان در سمت شرقي قرار دارد و توسط يك سري از پلهها مرتبط است. اين قسمت اضافه توسط Hafsid ساخته شد ولي پلهها به نظر ميرسد كه همواره وجود دارد كه به دليل شيب طبيعي زمين است.
الزيتونه از يك نقطه نظر هنري جالب است زيرا ساختمان آن و تزئين آن را در نظر ميگيرد (كه قدرت كمتر از قدرت قيروان دارد) و داراي برتري نسبت به دانشگاه آن است كه از قرون وسطي تا امروز ، مسلمانان را جذب ميكند و بنابراين با قرويين از فز و مسجد الازهر در قاهره رقابت كرد.
· مسجد کسبا :
اين مسجد پس از Hafsid ساخته شد استقلال خودش از حكومت Almohad را عنوان كرد و يك مثالي در خاك تونس از يك سبك جديد به ارث رسيده از آندالوس و مراكش است اين سبك قبلاً توسط Almohad معرفي شد كه پس از Abdal Mumin در ساختن ناحية معروف به کسبا بكار رفت.
مناره با دكوراسيون آن ، ساختمان كلي آن و جزئيات تزئيني آن و محراب با يك دكوربندي شده با مقرنس همراه است كه خارج از محل در شهرهايي مثل سويل ، فز ، رباط ، مقرنس ، مراكش نميباشد. با اين حال داخل بخش محراب هنوز از سنت محلي قديمي با شيارهاي عمودي در دو رنگ پيروي ميكند. بقية ساختمان بصورت يك كاراكتر آفريقايي در قوسها و رديف ستونها در بين ساير جزئيات قرار دارد. از طرف ديگر بسياري از جزئيات تزئيني شامل سرستونها متعلق به مسجد Hispano است.
· مسجد بزرگ سوسه :
ساخته شده توسط امير اقلبيد در سال 850 است.
كه داراي سيزده ناو عمود بر ديوار قبله است و مركز آن وسيعتر از ديگران است سه جلوخان از ناو عبور ميكند كه با قوسها پوشيده شدند يك گنبد واقع بر روي سه كنجهاي شبيه صدف قبل از محراب قرار دارد. اين ساختمان با يك راهرو ساده مرتبط است ، يك كتيبه در امتداد بالايي ديوارها قرار دارد. لازم به ذكر است كه تمام بناهاي مذهبي متعلق به دورة اقلابير است ستونهاي واقع در بنا هم دچار تغيير شده است.
معماري مساجد مراكش :
· مسجد مرينيد :
مسجد بزرگ قرالجديد تسوط ابويوسف در سال 1275 يافت شدهاند و يك صد سال بعد در سال 788 هجري به عنو ان نوشتههاي مرمري كنار مسجد مجدداً ساخته شدند تا بازديدكنندگان را مطلع كنند. مسجد يك طرح پيچيده هشت ضلعي است كه 177 فوت (54 متر) طول و 112 فوت (34 متر) عرض دارد. Ottamns به طور اساسي در پايين شهر جانينا قرارگرفته است كه آنها ساختمانهاي دوري آجرها و كاجهايي را ساخته است. قشنگترين مكان كه به عنوان هديه داده شده است دارالحسن پاشا (قرن 18 ، دارالمصطفي پاشا (1799-1789، اكنون به عنوان كتابخانه ملي) دارلخماره (اوايل قرن 19) و دارالغدير اولين بار در 1713 نشان داده شد و كاخهاي پادشاهها كه به عنوان مكانهايي تا 1812 باقي ماند و اكنون يك موزه است) نماي كاخهاي ottamas در Algiers كه ورودي L شكل دارند كه منجر به حياط داخلي مربع شكل از طريق Sqifa ميشود. محوطه حيات از چهار طرف با طاقهايي احاطه شده است كه به سمت بخشهاي بيروني پشته آن باز است. بيشتر جاهاي زندگي در مغازههاي بالايي يافت ميشود كه دسترسي را از طريق پلكانها آسان كرده است. محوطه داخلي معمولاً با مرمر پوشيده است يك چشمه در بخش مركزياش دارد كاشيهاي رنگي سكو و دوگالري با منحني كم طاقهاي نعل شكلي را نشان ميدهد كه در ستونهاي پيچيده نشان داده شده است كه به طور خاصي زيبا است اغلب نوارهاي كاشيهاي رنگي بين طبقه زيرين و اولين طبقه قرار دارند كه ويژگي آن اين است كه زيبايياش چشم انسان را به خودش جلب ميكند. Ottoman ها محل اقامت تابستانيهايشان را در مناطق اصلي شهر ساختهاند به عنوان مثال ميتوان Barda Polar كه بيرون Algiers است كاخهاي زيبا همچنين در Constranier Bougie و Tunes ساخته شدهاند.در Tunes توجهان خاص بايد در برابردارالحسين و كاخ Borda بوجود بيايد كه در لبه شهر قرار گرفته است. و در نيمه دوم قرن هجدهم ساخته شده است و در پايان قرن 19 زمينش كامل ميشود. قانون ottoman هنور براي خارج كردن تأثيرهاي اصلي در Tunisia بوجود آمده است. مثلاً وقتي Habib Bouguiba كسي كه جايگزين خاندان Husainid بود و در آخر تمام قدرتش را در سال 1987 از دست داد. آرامگاه ، دانشگاه و يك مجسد در روز تولدش در Monastir ساخت كه كارش به سبك neo-ottaman انجام شده است. Tunes يكي از مهمترين مراكز تجاري در Hafsid است و اعتبار تجارياش را در اين روزها حفظ كرده است متأسفانه ، باغهاي طبيعي Al-mustansir آن را نزديك پاتخبش قرار داد ولي ما دربارهي آنها با توصيفاتي كه از تاريخ ابن خلدون باقي مانده است چيزهايي ميدانيم دانشمند تاريخ ، انار ، درختهاي زيتون ، درخت انگو ، بوته گر ، درختان پرتقال ، و تمام آنچه كه امروزه در پارك ابومير كه چندان هم از Tunes دور نيست كاشته ميشوند. با توجه به ابوخالدون پارك يك استخر بزرگ به بزرگي دريا دارد كه در هر طرف آلاچيق دارد كه با ستونهايي تزئين شده است.
Archeologist فرانسوي Marcel Solignac اين بخش را در سال 1936 جستجو كرد و استخر را با دقت بيشتري اندازهگيري كرد و فهميد كه اين استخر 264*686 فوت (209*5/80 متر) است كاخ Barda توسط afsuda به عنوان آلاچيق باغ است و اين بخش در قرن16 توسط ottoman ناميده شده است ورودي اين بخش با درهاي با شكوهي تزئين شده است يك مسافر Flemesh پارك را در قرن 15 بازديد كرده است و نقشه طبيعي آن را با يافتههاي مركزي و بسياري از آلاچيقها توصيف كرده است. اين باغهاي گسترده بايد زمينهاي كاخها شوند كه تنها يك يا چند تراس آن را احاطه كرده است كه اين تراسها شامل باقيماندههاي سيستم تخليه و ديوارها است. مكانهايي كه توسط دولت با نيروهاي نظامي و ارتشي بوجود آمده است در پاريس اين نيروهاي اين انتصاب را از خود كردهاند. يك برنامه خشونتآميز براي به كاربردن زمين و تقسيم به آن به بوميهاي فرانسوي است كساني كه وامهاي بسياري را از آنها گرفتهاند. اين امر باعث ميشود كه كشاورزان را از بين ميبرد يعني كساني كه به بخشهاي شهري سواحلي رفتهاند كه آنها به عنوان كارگران زحمتكش زندگي كردهاند. تجارت و بهرهبرداري از رسوبات معدني كشف شده در دست فرانسويها قرار گرفته است.
Elite طبيعي به مدارس براسه قديمي داده ميشود ولي از قدرتهاي اصلي به مدت طولاني دور بعد گذاشته است در قرن 19 از حاكماني كه علاقهمندبود تا كشور را بازسازي كنند رهبر ميشود ولي آنها تحت فشار زيادي كه منتج به وابستگي اقتصادي آنها به اروپا شده است در سال 1844 دخالت ارتش مراکش در كشمكش براي آراي مغرب منتج به شكست فرانسوي در ISLY شود و به دنبال آن كشور مجبور شد تا دخالت اروپا را بپذيرد و در سال 186 ارتش آن توسط اسپانيا مورد حمله قرار گرفت. با توجه به كمكهاي زياد خواسته شده توسط اسپانيا ، مراکش فهميد كه خودش مجبور است تا دور قديمي Beclard را با فرانسه در سال 1863 بوجود آورد اين امر باعث شد كه مراکش يك protectoracle فرانسه شود و سرانجام فرانسه سرپرستي ارتش ، اقتصادي ، سياسي را كه بر اساس مدل اروپايي بود ، تحميل كرد و توسط مشاوران فرانسه كنترل شد به نخبگان محلي تحت نظارت قرار ميگرفتند و بيشتر زمينهاي حاصلخيز ساكنان اروپايي داده ميشود و بيشتر آنها تحت كنترل بودند كه سلطان و مخزن هنوز در اقتصاد به كار ميرود براي مدت طولاني Moroccor فقط قادر بود تا يك كنفرانس بينالمللي اروپايي را فراهم آورد كه اين باعث ميشود تعادل نيرو بين رژيمهاي امپراطوري بوجود بياورد. مردم Tunisia در برابر دخالت فرانسويها به كشورهاي مغربي ديگر مقاومت كردند بازسازندههاي مشتاق Pchmed bey محمد الصديق بسياري از تعبيرات را كه توسط نفرات اروپايي بيان شده بود را معرفي كردند ولي سياستهاي مالي هم دريافتي را در سال 1852 شكست داد. در سال 1862 توافقي در مورد قوانين بوجود آمد و مردم تونس يك پادشاه قانوني پيدا كردند در سال 1869 بلاهاي طبيعي ، دروهايي كه با شكست مواجه شده بود سرانجام منتج به كشوري شد كه تحت نظارت هيئت مالي بينالمللي در تونس قرار گرفتند كه به طور گسترده توسط فرانسه كنترل شده است بازسازي گرايان در اواخر سال 1860 توسط نيروهاي اروپايي خراب ميشوند آنها به طور ناگهاني در آنجا رفتند و حتي نخستوزير پيشرفته خيرالدين درست به حدي فشار فرانسه در سال 1877 اخراج شدند چون اروپاييها نگران امكان تونس بودند كه بسيار مستقل شده است. در سال 1881 فرانسه معاهدهي Borda را تحميل كردند كه باعث شدند كه تونس كشور تحتالحمايه فرانسه شود اكنون فرانسه روند سياسي ارتش و كشور خارجي را كنترل كرده است ، اين مديريت در طي موافقت با سبك مديريتي فرانسه مجدداً ساخته شده است و بوميهاي فرانسه و ايتاليايي در شمار زيادي ساكن شدهاند. مانند بوميهاي اروپايي ديگر در جهان اسلامي ، تمام مغرب انتقال راديكالي ر ا در ساختارهاي اقتصادي و سياسياش در طي قرن 19 دارد و در انتهاي آن جمعيت شهري در دستهاي ساكنان اروپايي كه تعدادشان بسيار سريع رو به افزايش است نشان داده شده است منابع معدني غني اكنون كشف شدهاند و به طور نشام هندي توسط نيروهاي اروپايي و كارشناسان تجاري بهرهبرداري ميشد. بعد از جنگ جهاني دوم ، تمام كشورهاي منطقه با درگيري مديريت براي مستقل بودن از قوانين اروپايي در جهان زمان روبروشدند هنگامي كه آنها بازسازي اصلي را از سيستمهاي احتمالي ساختارهاي قديمي انجام ميدادند.
در قرن 16 ، حاكمان مغرب تحت فشاري زيادي از اسپانیایی مسيحي است كه بعد از سال 1492 قويتر شد واكنش آنها خود آنها را تحت Suzerariny ، ottomans قرار داده است خاندان تركي تأثيرش از اين به بعد ايجاد كرد كه باعث شد كه الجزیره و Tiemcen كاستان امپراطور Ottaman شد اين امر را به يافت تا ويژگيهايي را با خود همراه داشته باشد تا زمانيكه فرانسه تأسيس شوند. در نتيجه ، هنر و معماري الجزیره و تونس توسط ottoman در سه قرن بعدي تحت تأثير قرار ميگيرد اولين ساختمانهاي ottoman درالجزیره نزديك به بندر ساخته ميشود كه به عنوان جماعي الجديد شناخته شده است كه در سال 1660 ساخته شده بود. با توجه به منارة بازسازي شده و گنبدهاي بزرگ مركزي ، اين بخش به عنوان نشانهي الجزیره مورد توجه قرار گرفته است. خيلي از اين محل دور نيست كه مسجد Sidi Ali Bichi است كه توسط ايتالياييها در سال 1622 يافت شده است Biccini كسي بود كه به اسلام روي آورد. معماري آنها بر اساس همان طرح مثل تمام مسجدهاي ottoman در الجزیره است.
اين بخش يك سالن عبارت كنندة مربع در سه طرف توسط گالريها احاطه شده است منارهها در قرن 19 fell down.
ساختمان ظريف ديگر در اين ناحيه آرامگاه و مسجد عبدالرحمان بود كه نام آن بعد از اينكه شگفتگيهاي Algesian يعني عبدالرحمان الطلبي بوجود آمد. كه توسط حسن ساخته شد در قرن 19 فرانسه از اين ساختمان به عنوان Cathedral استفاده ميشوند ولي ويژگي ottoman آنها را از بين نبرده است و در سال 1962 ، مسجد Kacjawa دوباره يكي از مهمترين مسجدها در شهر بوده است مناره و گنبد مركزي از ويژگيهاي مهم رو بي مسجد هستند. گنبد مركزي توسط طاقهاي مانع پر شدند با توجه به اين بخش ، اين بخش شبيه به برنامه براي مسجد Sidi Ali Bichir است در آخر ، اين ساختمان به آخرين Dey است كه در شروع قرن 19 مجدداً ساخته شد.
Cashah در Algierin پر از خانههاي قديمي است طبقهها كه زيرش خيابان است پنجرههايش چوبي است پر از خانههاي قديمي است (طبقههاي كه زيرش آن تاريخ است و پنجرههايش چوبي است و داراي طاقهاي گچكاري شده است. تنها يادآوري ساختمانهاي ottoman در کسبه مثل اين دو مسجد حسينيه وجود دارند كه تاريخ آن مربوط به پايان قرن 18 و اوايل قرن 19 است.
بررسی معماری مساجد ایران:
· مسجد امام اصفهان :
اين مسجد داراي كاشيكاري و نجاري بسيار زياد ميباشد و از شاهكارهاي قرن 11 هجري ميباشد از ويژگيهاي اصلي آن انعكاس صورت در مركز گنبد جنوبي است.
ارتفاع گنبد مسجد 52 متر و ارتفاع منارههاي آن 48 متر ميباشد البته ارتفاع منارههاي سر در آن در ميدان نقش جهان 42 متر است ارتفاع ايوان بزرگ جنوبي مسجد 33 متر است كه دو مناره در طرفين آن قرار گرفته است.
در تزئينات اين مسجد از قطعات بزرگ سنگهاي زير يكپارچه و سنگهاي نفيس و كاشي خشت هفت رنگ استفاده شده است.
همچنين از كتيبه به خط ثلث در سر در مسجد استفاده شده است كه در زير اين كتيبه به خط ثلث كتيبه ديگري نصب شده است.
مسجد امام داراي 8 شبستان بزرگ در 4 طرف حياط ميباشد.
شبستان شرقي بزرگتر اما سادهتر ميباشد در حاليكه شبستان غربي كوچكتر با تزئينات خشت هفت رنگ است.
آخرين سال تاريخي كه در مسجد ديده ميشود سال 1044 هجري ميباشد كه آخرين سال سلطنت شاه عباس دوم ميباشد.
· مسجد جامع ورامين :
مدخل مسجد دروازهاي ورودي است كه تشكيل ايوان را ميدهد و سرتاسر ضلع شمالي مسجد است. صحن مسجد حياطي مستطيل شكل است كه در وسط آن حوضي شبيه حوضهاي وسط قلعههاي مسكوني و رباطهاست. ايوان شبستان بلند و زيباي مسجد جامع داراي كتيبههاي ارزشمند است. كتيبههاي سوره جمعه در متن و در حاشيه كتيبههاي كوفي آن از نمونههاي خوب كتيبههاي گچبري اين عصر است.
انواع طرحهاي اسليمي و خطهاي عربي ، كوفي و فارسي را داراست.
اين مسجد داراي چندكتيبه جالب است اولين كتيبه در سر در صحن واقع شده است اين كتيبه كاشيكاري بوده
كتيبه سر در حرم يا شبستان اصلي يا ايرياالذين نوري
و كتيبه بالاي محراب و دور تا دور حرم : تسبح لله ما في السموات و ما في الارض ميباشد.
تزئينات و كاشيكارها : در بخشهاي سر در اصلي مسجد (در زير قوس اصلي سر در مسجد وجود دارد) همچنين دو ستون تزئيني كه از دو طرف قوس تا بالا و رأس آن ادامه پيدا كرده و در سر در حرم نيز زير قوس نيم گنبد كاشيكاري از پايه قوس تا رأس آن از دو طرف به طور كامل و همانند سر در اصلي مسجد وجود دارد.
·مسجد جامع قزوين :
يكي از كهنترين و كم نظيرترين مساجد ايراني است كه گفته ميشود شالودهي آن بر روي آتشكدهي بنا شده است.
اين مسجد در چند دوره داراي آثار معماري ميباشد كه قديميترين آنها متعلق به قرن اول اسلامي است (كه در قرن 500 هجري قمري شناخته شد)
تعداد كتيبهها در مسجد جامع قزوين 5 رديف است كه به خط كوفي گلدار نسخ و ثلث ميباشد اين مسجد 5 ايوانه است كه ايوانها در دوره صفويه ساخته شدهاند البته ايوان شرقي در دوره قاجار بازسازي شده است.
در روزگار شاه طهماسب ، ايوان شمالي و منارههاي كاشيكاري شدهاند و ايوان جنوبي در زمان شاه عباس دوم به مدخل مقصوره ملحق شده ايوان غربي نيز به دستور شاه سليمان صفوي بنا گشته است.
·مسجد جامع يزد :
كاشيكاري امتياز هنري و معماري اين مسجد ميباشد از ديگر ويژگيهاي آن
قدرت و استواري كاشيكاري در سر در بلند و با ابهت این مسجد می باشد.
دو كتيبه نفيس يكي به خط كوفي و ديگري به خط ثلث بر روي كاشي لاجوردي معرق در كنار سر در با شكوه ، دو مناره زيبا و تزئينات كاشيكاري شده ديوارهاي داخلي شبستان و زير گنبد و خارج گنبد را نام برد. ارتفاع مناره آن حدود 48 متر و ارتفاع سر در آن حدود 24 متر ميباشد.
مقايسه معماري مساجد ايراني با معماري مساجد كشورهاي آفريقاي شمالي:
· مقايسه گنبدهاي مساجد ايران با كشورهاي شمال آفريقا :
در مساجد ايراني ، بنا داراي يك گنبد است كه در شبستان جنوبي واقع شده و محراب درون گنبد خانه آن قرار دارد در كشورهاي شمالي آفريقا وجود بيش از يك گنبد در مساجد معمول است مساحت گنبدهاي موجود در مساجد ايراني در مقايسه با كشورهاي شمال آفريقا بيشتر است زيرا روي تزئينات گنبد و ساقه آن بسيار كاري شده است.
·مقايسه مناره مساجد ايراني با مساجد كشورهاي شمال آفريقا :
مساجد ايراني با توجه به كثرت جمعيت شيعه در ايران ، دو مناره هستند كه اين دو منار دردو طرف گنبدخانه تعبير ميشدهاند.
منارهها در دوران تيموري با تزئينات فراوان نمايانگر سر در ورودي بودهاند و فضاي ورودي را شاخص ميكردند مانند مسجد جامع يزد كه دو منار طويل دو طرف سردر ورودي قرار دارد. تزئينات بسياري روي سردر و منارهها صورت گرفته كه ايجاد يك ورودي شاخص و عظيم را كرده است.
اما در مساجد كشورهاي شمال آفريقا اغلب يك منار ديده ميشود كه يا از اول در بنا تعبيه شده است و يا بعداً به ساختمان آن اضافه شده است.
شكل هندسي مقطع منار در مساجد ايراني به صورت دايره است كه منار در نما و از رو به رو به صورت دوك ديده ميشود.
ولي در مساجد كشورهاي شمال آفريقا شكل هندسي مقطع مربع است كه در ارتفاعهاي مختلف و به نسبت از اندازة مقطع كم شده و اين تقسيمبندي يكنواخت نيست و اكثر منارهاي موجود دراين مساجد سه شرقي هستند.
در قرنهاي نخستين هجري در معماري مساجد ايراني معمولاً منار به صورت مقعر در گوشهاي از ساختمان مسجد و در مواردي در نزديكي فضاي ورودي ساخته ميشد. اما به تدريج و احتمالاً از اواخر سلجوقيان و به خصوص از دوره ايلخانان به بعد تركيبي متشكل از دو منار در دو سوي ايوان در جبههي قبله و در مواردي ايوان واقع در جبهه روبروي قبله قرار گرفت.
ارتفاع منارهها در مساجد جامع يزد 2 برابر ارتفاع گنبد ميباشد.
كاربرد تركيب زوج مناره با پيش طاق ورودي يا ايوان واقع در جبههي قبله در معماري ايران موجب شده است برخي از پژوهشگران معماري اسلامي اين نوع تركيب معماري را يكي از ويژگيهاي بارز معماري ايراني بدانند.
·مقايسه ورودي در مساجد ايران و كشورهاي شمال آفريقا:
تركيب قرارگيري اجزاي ورودي در كاملترين انواع فضاهاي ورو دي به اين ترتيب است :
جلوخان ، پيش طاق ، درگاه ، هشتي ، دالان ، ايوان و در محدودي بناها ساباط در معماري كشورهاي شمال آفريقا ورودي و منار با يكديگر تلفيق شدهاند.
ترتيب قرارگيري اجزاي ورودي در مساجد شمال آفريقا به اين ترتيب ميباشد:
ورودي ودالان
· مقايسه صحن و شبستان در مساجد ايران و شمال آفريقا :
در مساجد شمال آفريقا با توجه به شرايط اقليمي گرم و خشك بيشترين زيربنا را فضاهاي سرپوشيده و شبستانها پوشاندهاند و صحن فضاي كمتري را اشغال كرده است اما در ايران صحن داراي اهميت بالايي بوده و به صورتيكه در دوره تيموري داراي وسعت زيادي خواهد شد.
مقايسه ايوان در مساجد ايران و شمال آفريقا :
مساجد ايران از قرن پنجم به بعد 4 ايواني ميشوند و ايوانهاي جبهه شمالي و جنوبي نسبتاً بزرگتر و داراي تزئينات بيشتر كه علت آن تأكيد بيشتر بر جهتگيري قبله است هستند. در برخي مساجد ايوانهاي جنوبي كه در سمت قبله واقع است عمق بيشتري دارد.
در مساجد شمال آفريقا ايوان وجود ندارد و در هر چهار سمت صحن رواقهايي وجود دارد كه به شبستان راه پيدا ميكند و در جبهه سمت قبله يك ناو مياني وسيع و مرتفع وجود دارد كه تأكيدي بر جهتگيري قبله در آن سمت ميباشد.
· مقايسه پوشش سقف در مساجد ايران و شمال آفريقا :
در مساجد ايران به دليل عدم امكان استفاده از مصالح سبك مانند چوب از سقفهاي قوسي و ستونهاي قطور استفاده فراوان شده است در صورتيكه در مساجد آفريقاي شمالي پوشش سقف با استفاده از مصالح سبك و به صورت مسطح اجرا شده و به همين دليل از ستونهاي باريكتر استفاده شده در نتيجه فضاي شبستان گستردهتر شده است.
در برخي از موارد كه نيرويي وارد بر ستون زياد است از ستونهاي دوقلو بهره بردهاند.
· مقايسه تزئينات در مساجد ايران و شمال آفريقا :
در مساجد ايران به طور كلي ميزان تزئينات بيشتر از مساجد شمال آفريقا ميباشد به ويژه در سردرهاي ورودي محراب و گنبدها .
تأثير بافت در مساجد ايراني بيشتر است زيرا معمولاً اين مساجد در بافت شهر واقع ميشدهاند به همين دليل وجود خارجي داراي تزئينات كمتري هستند.
از كاشي و آجر و سنگ مرمر و كتيبهها و رنگ (آبي لاجوردي) و روز تزئينات مساجد ايران بهره بسيار زيادي برده شده است در هر يك از عناصر موجود در بنا ، تزئينات بسياري از جمله كاشيكاري و آجركاري و مقرنس و ... به كار رفته است.
در مساجد كشورهاي شمال آفريقا از تزئينات استفاده زيادي نشده است و آنها مشابه مساجد دورههاي اوليه اسلام است در ساخت مساجد كشورهاي شمال آفريقا اعتقاد به استفاده نكردن از تزئينات به منظور جلوگيري از جلب توجه نمازگزاران بسيار رواج داشته است.
فقط تزئينات بسيار سادهاي در منارهها ديده ميشود كه به صورت قوسها و طاقنماها نمودار شدهاند.
در برخي مساجد ، اين تزئينات به رواقها هم كشيده شدهاند، كه ميتوان از گچبري نام برد.
داخل شبستانهاي مساجد آفريقا استفاده از قوسهاي نعل اسبي رايج بوده است.
و همچنين محرابهاي تزئين شده نيز با گچبريهاي ساده در مساجد آفريقا به چشم ميخورد.
منابع :
1-Markus Hattstein and Peter Delius, Islam(Art and Architecture)
2-Robert Hillenbrand , Islamic Architecture, Edinburg university 1994
3-Thames and Hudson, Architecture of the Islamic world
4– پرايس كريستين ، تاريخ هنر اسلامي ، ترجمه مسعود رجب نيا ، وزارت آموزش وپرورش ، 1364
5 – تشنر فرانتس ومقبول احمد ، تاريخچه جغرافيا در تمدن اسلامي ، ترجمه محمد حسن گنجي و عبد الحسين آذرنگ بنياد دايره المعارف اسلامي ، 1375
6 – حكيمي محمد رضا ، دانش مسلمين ، نشر فرهنگ اسلامي ، 1375
7- دوري كارل جي ، هنر اسلامي ، ترجمه رضا بصيري ، انتشارات يساولي ، 1368
8 – كونل ارنست ، هنر اسلامي ، ترجمه هوشنگ طاهري ، انتشارات توس ، 1368
9 - سلطان زاده حسین ، فضاهای ورودی در معماری سنتی ایران
مساجد تونسي از دوران فنيقيها همانند خانههاي شهر « حيره » است كه از سبكهاي ايراني تقليد شده، و خانة روستائيان تونسي، هم نام ايراني دارد كه عبارت است از « گربي = كلبه » و هم سبك ايراني. و موزائيك و كاشي تونسي، يا دراصل ايراني است، يا تقليدي است از كارهاي ايراني، واژههاي « كوشك و ايوان » نيز ايراني است كه در تونس به جاي « مقعد و برطال » به كار ميرود. همچنين عناصر تزييني از آجر وخشتِ طلاپوش و كتيبهها، خواه در بناهاي آجري باشد يا در پارچههاي زربفت و فرش، يا در نقشهاي روي سنگ مرمر و فلز و چوب ( موجود در محراب قيروان ) و لوزيها و بيضيهايي كه در منبر مسجد قيروان ميبيني، يا نقشهايي كه در فرش و روتختي و ديگر بافتههاي پشمي بربري به كار ميرود، يا مستطيلهاي تقسيم شده به چندين مثلث، كه در پشم بافهاي بربري و منبر قيروان، و مسجد ابن خيرون، معروف به « مسجد سه در » ديده ميشود. و همچنين خميدگيهايي كه در خط كوفي راه يافته يا در كندهكاريهاي روي سنگ و چوب جلوهگر است، يا چفته و برگ و شاخه و گلهايي كه بر انواع سنگ و چوب نقش شده، يا خطهاي كوفي، بخصوص خطوط مقصورة « معزبن باديس » قيروان، كه از خطهاي كوفي نقشدار عجيب است در دل چوب، و به اِطار مشهور « آمده » شبيه است. و همچنين مُهر امضا، كه « حنفساء » نام دارد، و در نزد محضر داران تونسي ميتوان ديد، مُهري كه سابقهاش تا روزگار فنيقيها ادامه مييابد
اثار فرهنگي و تمدني اسلامي از تونس به کشورهاي همجوار سريت نموده و بعنوان مثال براساس برخي منابع جامع قرويين شهر فاس مغرب در سال 255 هجري توسط فاطمه ام البنين از هشر قيروان ساخته شده و يا جامع الازهر مصر در سال 261 هجري توسط تونسي ها به رهبري جوهرالصقلي بنا گرديده است. این مساجد پس از مسجد قيروان و مسجد جامع زيتونه شهر تونس و بر اساس مدلهي معماري این دو مسجد ساخته شدند.
·مسجد جامع قيروان :
مسجد جامع قيروان در تونس قرار دارد. توسط عقبه ابن نافع در 670 م ژنرال عرب از آفريقاي شماليساخته شد. . مقر فرمانروايان اسلامي در غرب آفريقا تا سال 800وپايتخت فاطميها در 909بوده است.
پايه و اساس شكل تمام مسجدهاي جامع در آفريقاي شمالي در مسجد جامع قيروان در تونس است مسجد قيروان در زمان هشام خليفه اموي (743-724) به وسعت كنوني خود رسيد.
زيربناي قسمت زيرين مناره مسجد مربوط به زمان خلافت هشام است.
فرشاندازها نظير مسجدالاقصي عمود بر ديوار قبله است و به وسيله يك راهروي عرضي از آن جدا ميگردد.
گنبدي كه در قيروان بر بالاي دهانه ، مقابل محراب قرار دارد، نظير گنبدي كه چهار سال بعد در بالاي آخرين دهانه در مجاورت صحن همين راهرو بر پا گرديد داراي رگهها و فتيلههاي عميق ميباشد.
نخست در قيروان بر فراز راهروهاي مركزي مساجد جمعه گنبدهاي رگهدار ساخته شد.
مناره این بنا در 13 ارتفاع مختلف با فرورفتگي داراي ايوان شده است و مؤذن در بالاترين قسمت مناره كه مشرف به كل حياط و رو به روي گنبد است قرار ميگيرد.
در اين مسجد به هنگام ساخته شدن ستونها و سرستونهاي بسياري تعبيه شده بود كه در سال 862 در حكومت ابوابراهيم احمد كامل گرديد.
ايوانهاي موجود در حال حاضر در آن دوران هم وجود داشتند.
راهرو بر آمده و گنبدوار وسط در اين مسجد از مسجد جامع دمشق تقليد شده ـ شكل اين مسجد T شكل است. اين شكل پلان عموماً نشانة شبستانهاي مغرب (مراكش) است.
پلان اين بنا به نسبت 2 به 3 داراي فضاي باز و بسته است.
به طوري كه بيشترين زير بنا را محلهاي سرپوشيده و شبستانها پوشاندهاند.
و حياط با وسعت كمي كمتر ، با پلاني مربعي شكل در بنا واقع شده است.
اين مسجد از آجر خشك شده (خشت) در آفتاب و ملاتي مخلوط با خاكستر ساخته شده و به عنوان دارالعماره از آن ياد ميكنند.
به احتمال زياد گنبد قديمي اين مسجد قبل از گنبدي كه با مواد و مصالح در سال 862 بر روي محراب آن ساخته شده از چوب بود.
تزئينات محراب در دوران فاطمي تكميل شده و موزائيكهاي لعابدار و يك منبر گچبري شده در آن ديده ميشود.
نشانههاي معماري فاطمي نظير شبستانها و طاقهاي ديواري و قوسهاي شبيه تيرهاي باربر و ستونهايي با سر ستونهاي گچ در اين بنا فراوان ديده ميشود.
دين اسلام باعث به وجود آمدن مشابهاتي در معماري فاطمي و آل بويه هم عصرشان در ايران شده است.
از ويژگيهاي چشمگير محراب در اين بنا ، استفاده از آويزههايي است كه از يك نقش شمسه در مركز تشعشع شده است.
اگر چه اطلاع كمي دربارة آن داريم بررسيهاي اخير به ما ديدهاي دربارة ارزش ساختماني آن ميدهد و امكان دارد كه به وسعت مسجد فعلي بشد ولي نقشه پلان آن كم و بيش مربع است شبيه به نقشة مساجدي كه ما قبلاً بحث كرديم.
اين ساختمان در 665 بازسازي شد كه توسط حسن ابن آل نوعمان صورت گرفت ولي بين 724 و 743 در طي حكومت خليفه هشام بود كه ابعاد معين آن تعيين شد و به آن يك مغازه اضافه گردید. در 774 دوباره توسط حكمران يزيد بن هاشم ساختمان كاملاً ويران شد و بازسازي به شكل فعلي انجام شد ، يك گنبد جديد به نام bahu و محراب كنوني با دكوراسيون از موزائيكهاي لعابدار متاليك و يك منبر گچبري شده (قديميترين در دنياي اسلام) وجود داشت. در 875 ، ابراهيم دوم حاكم اقلابید تعداد رديف ستونها را در ناو محوري دو برابر کرد بنابراين ساختمان را بقدر كافي تقويت كرد تا در برابر حوادث مقاومت نمايد. در 1025 ، زيريد ال موئيز تعميرات اساسي را انجام داد كه شامل كف مسجد نيز ميشد، بعداً در 1294 ، Hafsid آن را بطور قابل ملاحظهاي حفظ كرد و زير كلي بنا را تغيير دارد، قطعات به سر درها اضافه شدند و گالريها شامل محل نماز خواندن شدند كه بطور كامل مدلسازي دوباره با قوس طاقهاي جديد انجام گرفت و يك دالان ، ايوان ، رواق به نام bablalla Raihana اضافه گرديد كه براي سمت شرقي محل نمازخانه بود يك مغازه بر پا شد و تغييرات ديگر نيز انجام گرفت.
محل نماز داراي دو بخش موسوم به قبه يكي در جلوي محراب و ديگري به سمت حياط ورود يك سوم كل سطح را شامل ميشود و بقيه توسط حياط (قبض) و ايوان آن نشان داده ميشود. منازة سه طبقه در محور شمال ـ جنوب بر روي ديوارة شمالي حياط بر پا ميشود قوس محراب ساخته شده در طي دورة اقلبه به شكل يك نيم كره است كه بر روي يك هشت ضلعي با اضلاع مقعر قرار دارد كه توسط يك قاعدة مربع شكل با دو oculi در سمت جنوب ، شرق و غرب پشتيباني ميشود.
يك ايوان هشتي با دو جلوخان ورودي را به هال در ابتداي ناو محوري وصل ميكند.
كل نماي محراب با موزائيكهاي داراي لعاب فلزي به صورت يك الگوي لوزي است كه بخش بالايي پانل با يك طاق بزرگ همراه است كه يك بخش دكوراتيو را تشكيل ميدهد كه شامل پنج طاق ميباشد و بعضي از آنها در نور قرار دارند. داخل اين قسمت به صورت بسيار ابتدايي دكوربندي شده است.
بخش پاييني يك مجموعه پانلهاي مرمري گچكاري (مجسمه كاري) شده و دكوربندي شده با اجزاي هندسي است و داراي سبك معماري قرن نهم است. از قسمت داخل ، گنبد محراب به شكل يك نيم كرده است كه بر روي يك سوكت سيلندري است كه با بيست و چهار طاقچه دكوربندي ميشود كه هشت مورد از آن در هر طرف هشت ضلعي خارجي باز ميشود، عبور از دايرة قاعدة استوانه به مربع پاييني توسط هاي تزئين شده با صنف صورت ميگيرد كه شكل آن در هر طرف توسط روزنههايي منعكس ميشود.
مسجد سه دروازه (تاريخ 109-110) : اين مسجد كوچك محلي ، كه داخل آن بطور كامل بازسازي شده است جالب است زيرا بجاي آن به خيابان توجه دارد.
دكوراسيونهاي تزئيني بكار رفته به خاطر تنوع آن جالب است. اين تركيبات براي پانلهاي مستطيلي مجسمه كاري شده نمايش داده ميشوند. دو بخش اپيگرافيكي به سبك قرن نهم توسط يك بخش سوم جدا ميشوند و مانند فعل اسب هستند و مركز يكي از آنها بزرگتر از دو تاي ديگر است ، با جزئيات (كوراتيو قابل مقايسه با موارد مربوط به محراب و منبر در مسجد اعظم است)
اين بخش داراي تغييرات كمي است كه در 1440 صورت گرفت و در آن تاريخ يك منارة كوچك اضافه شد كه گوشة شرق ـ شمال را تشكيل داده است. در حالي كه يك بخش اپيگرافيك نيز وجود دارد و دكوراسيون را براي فضاهاي كنار طاق تشكيل ميدهد.
·مسجد بزرگ (مسجد الزيتونه) :
نام مسجد درخت زيتون (جميع الزيتون) به مسجد بزرگ تونس داده ميشود كه نسبت اسرار آميز است.
الزيتونه كوچكتر از بناي مشابهاش در قيروان فقط شامل يك ناحية 3000 مترمربعي است كه 9400 مترمربع است.
و يك ساختمان ذوزنقهاي است كه ساختمان آن شبيه به بناي قيروان است محل نمازخانه با پانزده ناو يكي در جلوي محراب و ديگري (bahucupola) در محل ورودي به ناو محوري است.
بر خلاف مسجد بزرگ قيروان محوطة حيات تا حدي نامناسب است زيرا عرض آن وسيعتر از طول آن است و با يك راهرو ساده مرتبط است كه در يك تاريخ بعدي اضافه شد و يك مناره در گوشه شمال غربي وجود دارد. به نظر ميرسد كه اين الحاقات در قرن نهم وجود نداشت و اولين مناره تا قرن سيزدهم بر پا نشد. شبيه به مسجد قيروان ، گنبدها قبل از يك سوكت استوانهاي قرار دارد.
در قسمت خارجي ، تونلهاي دندانهدار توسط يك استوانه كه توسط ستونهاي چهارگوش با سرستونها تقويت ميشود. استوانه بر روي يك قاعدة مربع همانند در قيروان قرار دارد يك ايوان خارجي ساختمان در سمت شرقي قرار دارد و توسط يك سري از پلهها مرتبط است. اين قسمت اضافه توسط Hafsid ساخته شد ولي پلهها به نظر ميرسد كه همواره وجود دارد كه به دليل شيب طبيعي زمين است.
الزيتونه از يك نقطه نظر هنري جالب است زيرا ساختمان آن و تزئين آن را در نظر ميگيرد (كه قدرت كمتر از قدرت قيروان دارد) و داراي برتري نسبت به دانشگاه آن است كه از قرون وسطي تا امروز ، مسلمانان را جذب ميكند و بنابراين با قرويين از فز و مسجد الازهر در قاهره رقابت كرد.
· مسجد کسبا :
اين مسجد پس از Hafsid ساخته شد استقلال خودش از حكومت Almohad را عنوان كرد و يك مثالي در خاك تونس از يك سبك جديد به ارث رسيده از آندالوس و مراكش است اين سبك قبلاً توسط Almohad معرفي شد كه پس از Abdal Mumin در ساختن ناحية معروف به کسبا بكار رفت.
مناره با دكوراسيون آن ، ساختمان كلي آن و جزئيات تزئيني آن و محراب با يك دكوربندي شده با مقرنس همراه است كه خارج از محل در شهرهايي مثل سويل ، فز ، رباط ، مقرنس ، مراكش نميباشد. با اين حال داخل بخش محراب هنوز از سنت محلي قديمي با شيارهاي عمودي در دو رنگ پيروي ميكند. بقية ساختمان بصورت يك كاراكتر آفريقايي در قوسها و رديف ستونها در بين ساير جزئيات قرار دارد. از طرف ديگر بسياري از جزئيات تزئيني شامل سرستونها متعلق به مسجد Hispano است.
· مسجد بزرگ سوسه :
ساخته شده توسط امير اقلبيد در سال 850 است.
كه داراي سيزده ناو عمود بر ديوار قبله است و مركز آن وسيعتر از ديگران است سه جلوخان از ناو عبور ميكند كه با قوسها پوشيده شدند يك گنبد واقع بر روي سه كنجهاي شبيه صدف قبل از محراب قرار دارد. اين ساختمان با يك راهرو ساده مرتبط است ، يك كتيبه در امتداد بالايي ديوارها قرار دارد. لازم به ذكر است كه تمام بناهاي مذهبي متعلق به دورة اقلابير است ستونهاي واقع در بنا هم دچار تغيير شده است.
معماري مساجد مراكش :
· مسجد مرينيد :
مسجد بزرگ قرالجديد تسوط ابويوسف در سال 1275 يافت شدهاند و يك صد سال بعد در سال 788 هجري به عنو ان نوشتههاي مرمري كنار مسجد مجدداً ساخته شدند تا بازديدكنندگان را مطلع كنند. مسجد يك طرح پيچيده هشت ضلعي است كه 177 فوت (54 متر) طول و 112 فوت (34 متر) عرض دارد. Ottamns به طور اساسي در پايين شهر جانينا قرارگرفته است كه آنها ساختمانهاي دوري آجرها و كاجهايي را ساخته است. قشنگترين مكان كه به عنوان هديه داده شده است دارالحسن پاشا (قرن 18 ، دارالمصطفي پاشا (1799-1789، اكنون به عنوان كتابخانه ملي) دارلخماره (اوايل قرن 19) و دارالغدير اولين بار در 1713 نشان داده شد و كاخهاي پادشاهها كه به عنوان مكانهايي تا 1812 باقي ماند و اكنون يك موزه است) نماي كاخهاي ottamas در Algiers كه ورودي L شكل دارند كه منجر به حياط داخلي مربع شكل از طريق Sqifa ميشود. محوطه حيات از چهار طرف با طاقهايي احاطه شده است كه به سمت بخشهاي بيروني پشته آن باز است. بيشتر جاهاي زندگي در مغازههاي بالايي يافت ميشود كه دسترسي را از طريق پلكانها آسان كرده است. محوطه داخلي معمولاً با مرمر پوشيده است يك چشمه در بخش مركزياش دارد كاشيهاي رنگي سكو و دوگالري با منحني كم طاقهاي نعل شكلي را نشان ميدهد كه در ستونهاي پيچيده نشان داده شده است كه به طور خاصي زيبا است اغلب نوارهاي كاشيهاي رنگي بين طبقه زيرين و اولين طبقه قرار دارند كه ويژگي آن اين است كه زيبايياش چشم انسان را به خودش جلب ميكند. Ottoman ها محل اقامت تابستانيهايشان را در مناطق اصلي شهر ساختهاند به عنوان مثال ميتوان Barda Polar كه بيرون Algiers است كاخهاي زيبا همچنين در Constranier Bougie و Tunes ساخته شدهاند.در Tunes توجهان خاص بايد در برابردارالحسين و كاخ Borda بوجود بيايد كه در لبه شهر قرار گرفته است. و در نيمه دوم قرن هجدهم ساخته شده است و در پايان قرن 19 زمينش كامل ميشود. قانون ottoman هنور براي خارج كردن تأثيرهاي اصلي در Tunisia بوجود آمده است. مثلاً وقتي Habib Bouguiba كسي كه جايگزين خاندان Husainid بود و در آخر تمام قدرتش را در سال 1987 از دست داد. آرامگاه ، دانشگاه و يك مجسد در روز تولدش در Monastir ساخت كه كارش به سبك neo-ottaman انجام شده است. Tunes يكي از مهمترين مراكز تجاري در Hafsid است و اعتبار تجارياش را در اين روزها حفظ كرده است متأسفانه ، باغهاي طبيعي Al-mustansir آن را نزديك پاتخبش قرار داد ولي ما دربارهي آنها با توصيفاتي كه از تاريخ ابن خلدون باقي مانده است چيزهايي ميدانيم دانشمند تاريخ ، انار ، درختهاي زيتون ، درخت انگو ، بوته گر ، درختان پرتقال ، و تمام آنچه كه امروزه در پارك ابومير كه چندان هم از Tunes دور نيست كاشته ميشوند. با توجه به ابوخالدون پارك يك استخر بزرگ به بزرگي دريا دارد كه در هر طرف آلاچيق دارد كه با ستونهايي تزئين شده است.
Archeologist فرانسوي Marcel Solignac اين بخش را در سال 1936 جستجو كرد و استخر را با دقت بيشتري اندازهگيري كرد و فهميد كه اين استخر 264*686 فوت (209*5/80 متر) است كاخ Barda توسط afsuda به عنوان آلاچيق باغ است و اين بخش در قرن16 توسط ottoman ناميده شده است ورودي اين بخش با درهاي با شكوهي تزئين شده است يك مسافر Flemesh پارك را در قرن 15 بازديد كرده است و نقشه طبيعي آن را با يافتههاي مركزي و بسياري از آلاچيقها توصيف كرده است. اين باغهاي گسترده بايد زمينهاي كاخها شوند كه تنها يك يا چند تراس آن را احاطه كرده است كه اين تراسها شامل باقيماندههاي سيستم تخليه و ديوارها است. مكانهايي كه توسط دولت با نيروهاي نظامي و ارتشي بوجود آمده است در پاريس اين نيروهاي اين انتصاب را از خود كردهاند. يك برنامه خشونتآميز براي به كاربردن زمين و تقسيم به آن به بوميهاي فرانسوي است كساني كه وامهاي بسياري را از آنها گرفتهاند. اين امر باعث ميشود كه كشاورزان را از بين ميبرد يعني كساني كه به بخشهاي شهري سواحلي رفتهاند كه آنها به عنوان كارگران زحمتكش زندگي كردهاند. تجارت و بهرهبرداري از رسوبات معدني كشف شده در دست فرانسويها قرار گرفته است.
Elite طبيعي به مدارس براسه قديمي داده ميشود ولي از قدرتهاي اصلي به مدت طولاني دور بعد گذاشته است در قرن 19 از حاكماني كه علاقهمندبود تا كشور را بازسازي كنند رهبر ميشود ولي آنها تحت فشار زيادي كه منتج به وابستگي اقتصادي آنها به اروپا شده است در سال 1844 دخالت ارتش مراکش در كشمكش براي آراي مغرب منتج به شكست فرانسوي در ISLY شود و به دنبال آن كشور مجبور شد تا دخالت اروپا را بپذيرد و در سال 186 ارتش آن توسط اسپانيا مورد حمله قرار گرفت. با توجه به كمكهاي زياد خواسته شده توسط اسپانيا ، مراکش فهميد كه خودش مجبور است تا دور قديمي Beclard را با فرانسه در سال 1863 بوجود آورد اين امر باعث شد كه مراکش يك protectoracle فرانسه شود و سرانجام فرانسه سرپرستي ارتش ، اقتصادي ، سياسي را كه بر اساس مدل اروپايي بود ، تحميل كرد و توسط مشاوران فرانسه كنترل شد به نخبگان محلي تحت نظارت قرار ميگرفتند و بيشتر زمينهاي حاصلخيز ساكنان اروپايي داده ميشود و بيشتر آنها تحت كنترل بودند كه سلطان و مخزن هنوز در اقتصاد به كار ميرود براي مدت طولاني Moroccor فقط قادر بود تا يك كنفرانس بينالمللي اروپايي را فراهم آورد كه اين باعث ميشود تعادل نيرو بين رژيمهاي امپراطوري بوجود بياورد. مردم Tunisia در برابر دخالت فرانسويها به كشورهاي مغربي ديگر مقاومت كردند بازسازندههاي مشتاق Pchmed bey محمد الصديق بسياري از تعبيرات را كه توسط نفرات اروپايي بيان شده بود را معرفي كردند ولي سياستهاي مالي هم دريافتي را در سال 1852 شكست داد. در سال 1862 توافقي در مورد قوانين بوجود آمد و مردم تونس يك پادشاه قانوني پيدا كردند در سال 1869 بلاهاي طبيعي ، دروهايي كه با شكست مواجه شده بود سرانجام منتج به كشوري شد كه تحت نظارت هيئت مالي بينالمللي در تونس قرار گرفتند كه به طور گسترده توسط فرانسه كنترل شده است بازسازي گرايان در اواخر سال 1860 توسط نيروهاي اروپايي خراب ميشوند آنها به طور ناگهاني در آنجا رفتند و حتي نخستوزير پيشرفته خيرالدين درست به حدي فشار فرانسه در سال 1877 اخراج شدند چون اروپاييها نگران امكان تونس بودند كه بسيار مستقل شده است. در سال 1881 فرانسه معاهدهي Borda را تحميل كردند كه باعث شدند كه تونس كشور تحتالحمايه فرانسه شود اكنون فرانسه روند سياسي ارتش و كشور خارجي را كنترل كرده است ، اين مديريت در طي موافقت با سبك مديريتي فرانسه مجدداً ساخته شده است و بوميهاي فرانسه و ايتاليايي در شمار زيادي ساكن شدهاند. مانند بوميهاي اروپايي ديگر در جهان اسلامي ، تمام مغرب انتقال راديكالي ر ا در ساختارهاي اقتصادي و سياسياش در طي قرن 19 دارد و در انتهاي آن جمعيت شهري در دستهاي ساكنان اروپايي كه تعدادشان بسيار سريع رو به افزايش است نشان داده شده است منابع معدني غني اكنون كشف شدهاند و به طور نشام هندي توسط نيروهاي اروپايي و كارشناسان تجاري بهرهبرداري ميشد. بعد از جنگ جهاني دوم ، تمام كشورهاي منطقه با درگيري مديريت براي مستقل بودن از قوانين اروپايي در جهان زمان روبروشدند هنگامي كه آنها بازسازي اصلي را از سيستمهاي احتمالي ساختارهاي قديمي انجام ميدادند.
در قرن 16 ، حاكمان مغرب تحت فشاري زيادي از اسپانیایی مسيحي است كه بعد از سال 1492 قويتر شد واكنش آنها خود آنها را تحت Suzerariny ، ottomans قرار داده است خاندان تركي تأثيرش از اين به بعد ايجاد كرد كه باعث شد كه الجزیره و Tiemcen كاستان امپراطور Ottaman شد اين امر را به يافت تا ويژگيهايي را با خود همراه داشته باشد تا زمانيكه فرانسه تأسيس شوند. در نتيجه ، هنر و معماري الجزیره و تونس توسط ottoman در سه قرن بعدي تحت تأثير قرار ميگيرد اولين ساختمانهاي ottoman درالجزیره نزديك به بندر ساخته ميشود كه به عنوان جماعي الجديد شناخته شده است كه در سال 1660 ساخته شده بود. با توجه به منارة بازسازي شده و گنبدهاي بزرگ مركزي ، اين بخش به عنوان نشانهي الجزیره مورد توجه قرار گرفته است. خيلي از اين محل دور نيست كه مسجد Sidi Ali Bichi است كه توسط ايتالياييها در سال 1622 يافت شده است Biccini كسي بود كه به اسلام روي آورد. معماري آنها بر اساس همان طرح مثل تمام مسجدهاي ottoman در الجزیره است.
اين بخش يك سالن عبارت كنندة مربع در سه طرف توسط گالريها احاطه شده است منارهها در قرن 19 fell down.
ساختمان ظريف ديگر در اين ناحيه آرامگاه و مسجد عبدالرحمان بود كه نام آن بعد از اينكه شگفتگيهاي Algesian يعني عبدالرحمان الطلبي بوجود آمد. كه توسط حسن ساخته شد در قرن 19 فرانسه از اين ساختمان به عنوان Cathedral استفاده ميشوند ولي ويژگي ottoman آنها را از بين نبرده است و در سال 1962 ، مسجد Kacjawa دوباره يكي از مهمترين مسجدها در شهر بوده است مناره و گنبد مركزي از ويژگيهاي مهم رو بي مسجد هستند. گنبد مركزي توسط طاقهاي مانع پر شدند با توجه به اين بخش ، اين بخش شبيه به برنامه براي مسجد Sidi Ali Bichir است در آخر ، اين ساختمان به آخرين Dey است كه در شروع قرن 19 مجدداً ساخته شد.
Cashah در Algierin پر از خانههاي قديمي است طبقهها كه زيرش خيابان است پنجرههايش چوبي است پر از خانههاي قديمي است (طبقههاي كه زيرش آن تاريخ است و پنجرههايش چوبي است و داراي طاقهاي گچكاري شده است. تنها يادآوري ساختمانهاي ottoman در کسبه مثل اين دو مسجد حسينيه وجود دارند كه تاريخ آن مربوط به پايان قرن 18 و اوايل قرن 19 است.
بررسی معماری مساجد ایران:
· مسجد امام اصفهان :
اين مسجد داراي كاشيكاري و نجاري بسيار زياد ميباشد و از شاهكارهاي قرن 11 هجري ميباشد از ويژگيهاي اصلي آن انعكاس صورت در مركز گنبد جنوبي است.
ارتفاع گنبد مسجد 52 متر و ارتفاع منارههاي آن 48 متر ميباشد البته ارتفاع منارههاي سر در آن در ميدان نقش جهان 42 متر است ارتفاع ايوان بزرگ جنوبي مسجد 33 متر است كه دو مناره در طرفين آن قرار گرفته است.
در تزئينات اين مسجد از قطعات بزرگ سنگهاي زير يكپارچه و سنگهاي نفيس و كاشي خشت هفت رنگ استفاده شده است.
همچنين از كتيبه به خط ثلث در سر در مسجد استفاده شده است كه در زير اين كتيبه به خط ثلث كتيبه ديگري نصب شده است.
مسجد امام داراي 8 شبستان بزرگ در 4 طرف حياط ميباشد.
شبستان شرقي بزرگتر اما سادهتر ميباشد در حاليكه شبستان غربي كوچكتر با تزئينات خشت هفت رنگ است.
آخرين سال تاريخي كه در مسجد ديده ميشود سال 1044 هجري ميباشد كه آخرين سال سلطنت شاه عباس دوم ميباشد.
· مسجد جامع ورامين :
مدخل مسجد دروازهاي ورودي است كه تشكيل ايوان را ميدهد و سرتاسر ضلع شمالي مسجد است. صحن مسجد حياطي مستطيل شكل است كه در وسط آن حوضي شبيه حوضهاي وسط قلعههاي مسكوني و رباطهاست. ايوان شبستان بلند و زيباي مسجد جامع داراي كتيبههاي ارزشمند است. كتيبههاي سوره جمعه در متن و در حاشيه كتيبههاي كوفي آن از نمونههاي خوب كتيبههاي گچبري اين عصر است.
انواع طرحهاي اسليمي و خطهاي عربي ، كوفي و فارسي را داراست.
اين مسجد داراي چندكتيبه جالب است اولين كتيبه در سر در صحن واقع شده است اين كتيبه كاشيكاري بوده
كتيبه سر در حرم يا شبستان اصلي يا ايرياالذين نوري
و كتيبه بالاي محراب و دور تا دور حرم : تسبح لله ما في السموات و ما في الارض ميباشد.
تزئينات و كاشيكارها : در بخشهاي سر در اصلي مسجد (در زير قوس اصلي سر در مسجد وجود دارد) همچنين دو ستون تزئيني كه از دو طرف قوس تا بالا و رأس آن ادامه پيدا كرده و در سر در حرم نيز زير قوس نيم گنبد كاشيكاري از پايه قوس تا رأس آن از دو طرف به طور كامل و همانند سر در اصلي مسجد وجود دارد.
·مسجد جامع قزوين :
يكي از كهنترين و كم نظيرترين مساجد ايراني است كه گفته ميشود شالودهي آن بر روي آتشكدهي بنا شده است.
اين مسجد در چند دوره داراي آثار معماري ميباشد كه قديميترين آنها متعلق به قرن اول اسلامي است (كه در قرن 500 هجري قمري شناخته شد)
تعداد كتيبهها در مسجد جامع قزوين 5 رديف است كه به خط كوفي گلدار نسخ و ثلث ميباشد اين مسجد 5 ايوانه است كه ايوانها در دوره صفويه ساخته شدهاند البته ايوان شرقي در دوره قاجار بازسازي شده است.
در روزگار شاه طهماسب ، ايوان شمالي و منارههاي كاشيكاري شدهاند و ايوان جنوبي در زمان شاه عباس دوم به مدخل مقصوره ملحق شده ايوان غربي نيز به دستور شاه سليمان صفوي بنا گشته است.
·مسجد جامع يزد :
كاشيكاري امتياز هنري و معماري اين مسجد ميباشد از ديگر ويژگيهاي آن
قدرت و استواري كاشيكاري در سر در بلند و با ابهت این مسجد می باشد.
دو كتيبه نفيس يكي به خط كوفي و ديگري به خط ثلث بر روي كاشي لاجوردي معرق در كنار سر در با شكوه ، دو مناره زيبا و تزئينات كاشيكاري شده ديوارهاي داخلي شبستان و زير گنبد و خارج گنبد را نام برد. ارتفاع مناره آن حدود 48 متر و ارتفاع سر در آن حدود 24 متر ميباشد.
مقايسه معماري مساجد ايراني با معماري مساجد كشورهاي آفريقاي شمالي:
· مقايسه گنبدهاي مساجد ايران با كشورهاي شمال آفريقا :
در مساجد ايراني ، بنا داراي يك گنبد است كه در شبستان جنوبي واقع شده و محراب درون گنبد خانه آن قرار دارد در كشورهاي شمالي آفريقا وجود بيش از يك گنبد در مساجد معمول است مساحت گنبدهاي موجود در مساجد ايراني در مقايسه با كشورهاي شمال آفريقا بيشتر است زيرا روي تزئينات گنبد و ساقه آن بسيار كاري شده است.
·مقايسه مناره مساجد ايراني با مساجد كشورهاي شمال آفريقا :
مساجد ايراني با توجه به كثرت جمعيت شيعه در ايران ، دو مناره هستند كه اين دو منار دردو طرف گنبدخانه تعبير ميشدهاند.
منارهها در دوران تيموري با تزئينات فراوان نمايانگر سر در ورودي بودهاند و فضاي ورودي را شاخص ميكردند مانند مسجد جامع يزد كه دو منار طويل دو طرف سردر ورودي قرار دارد. تزئينات بسياري روي سردر و منارهها صورت گرفته كه ايجاد يك ورودي شاخص و عظيم را كرده است.
اما در مساجد كشورهاي شمال آفريقا اغلب يك منار ديده ميشود كه يا از اول در بنا تعبيه شده است و يا بعداً به ساختمان آن اضافه شده است.
شكل هندسي مقطع منار در مساجد ايراني به صورت دايره است كه منار در نما و از رو به رو به صورت دوك ديده ميشود.
ولي در مساجد كشورهاي شمال آفريقا شكل هندسي مقطع مربع است كه در ارتفاعهاي مختلف و به نسبت از اندازة مقطع كم شده و اين تقسيمبندي يكنواخت نيست و اكثر منارهاي موجود دراين مساجد سه شرقي هستند.
در قرنهاي نخستين هجري در معماري مساجد ايراني معمولاً منار به صورت مقعر در گوشهاي از ساختمان مسجد و در مواردي در نزديكي فضاي ورودي ساخته ميشد. اما به تدريج و احتمالاً از اواخر سلجوقيان و به خصوص از دوره ايلخانان به بعد تركيبي متشكل از دو منار در دو سوي ايوان در جبههي قبله و در مواردي ايوان واقع در جبهه روبروي قبله قرار گرفت.
ارتفاع منارهها در مساجد جامع يزد 2 برابر ارتفاع گنبد ميباشد.
كاربرد تركيب زوج مناره با پيش طاق ورودي يا ايوان واقع در جبههي قبله در معماري ايران موجب شده است برخي از پژوهشگران معماري اسلامي اين نوع تركيب معماري را يكي از ويژگيهاي بارز معماري ايراني بدانند.
·مقايسه ورودي در مساجد ايران و كشورهاي شمال آفريقا:
تركيب قرارگيري اجزاي ورودي در كاملترين انواع فضاهاي ورو دي به اين ترتيب است :
جلوخان ، پيش طاق ، درگاه ، هشتي ، دالان ، ايوان و در محدودي بناها ساباط در معماري كشورهاي شمال آفريقا ورودي و منار با يكديگر تلفيق شدهاند.
ترتيب قرارگيري اجزاي ورودي در مساجد شمال آفريقا به اين ترتيب ميباشد:
ورودي ودالان
· مقايسه صحن و شبستان در مساجد ايران و شمال آفريقا :
در مساجد شمال آفريقا با توجه به شرايط اقليمي گرم و خشك بيشترين زيربنا را فضاهاي سرپوشيده و شبستانها پوشاندهاند و صحن فضاي كمتري را اشغال كرده است اما در ايران صحن داراي اهميت بالايي بوده و به صورتيكه در دوره تيموري داراي وسعت زيادي خواهد شد.
مقايسه ايوان در مساجد ايران و شمال آفريقا :
مساجد ايران از قرن پنجم به بعد 4 ايواني ميشوند و ايوانهاي جبهه شمالي و جنوبي نسبتاً بزرگتر و داراي تزئينات بيشتر كه علت آن تأكيد بيشتر بر جهتگيري قبله است هستند. در برخي مساجد ايوانهاي جنوبي كه در سمت قبله واقع است عمق بيشتري دارد.
در مساجد شمال آفريقا ايوان وجود ندارد و در هر چهار سمت صحن رواقهايي وجود دارد كه به شبستان راه پيدا ميكند و در جبهه سمت قبله يك ناو مياني وسيع و مرتفع وجود دارد كه تأكيدي بر جهتگيري قبله در آن سمت ميباشد.
· مقايسه پوشش سقف در مساجد ايران و شمال آفريقا :
در مساجد ايران به دليل عدم امكان استفاده از مصالح سبك مانند چوب از سقفهاي قوسي و ستونهاي قطور استفاده فراوان شده است در صورتيكه در مساجد آفريقاي شمالي پوشش سقف با استفاده از مصالح سبك و به صورت مسطح اجرا شده و به همين دليل از ستونهاي باريكتر استفاده شده در نتيجه فضاي شبستان گستردهتر شده است.
در برخي از موارد كه نيرويي وارد بر ستون زياد است از ستونهاي دوقلو بهره بردهاند.
· مقايسه تزئينات در مساجد ايران و شمال آفريقا :
در مساجد ايران به طور كلي ميزان تزئينات بيشتر از مساجد شمال آفريقا ميباشد به ويژه در سردرهاي ورودي محراب و گنبدها .
تأثير بافت در مساجد ايراني بيشتر است زيرا معمولاً اين مساجد در بافت شهر واقع ميشدهاند به همين دليل وجود خارجي داراي تزئينات كمتري هستند.
از كاشي و آجر و سنگ مرمر و كتيبهها و رنگ (آبي لاجوردي) و روز تزئينات مساجد ايران بهره بسيار زيادي برده شده است در هر يك از عناصر موجود در بنا ، تزئينات بسياري از جمله كاشيكاري و آجركاري و مقرنس و ... به كار رفته است.
در مساجد كشورهاي شمال آفريقا از تزئينات استفاده زيادي نشده است و آنها مشابه مساجد دورههاي اوليه اسلام است در ساخت مساجد كشورهاي شمال آفريقا اعتقاد به استفاده نكردن از تزئينات به منظور جلوگيري از جلب توجه نمازگزاران بسيار رواج داشته است.
فقط تزئينات بسيار سادهاي در منارهها ديده ميشود كه به صورت قوسها و طاقنماها نمودار شدهاند.
در برخي مساجد ، اين تزئينات به رواقها هم كشيده شدهاند، كه ميتوان از گچبري نام برد.
داخل شبستانهاي مساجد آفريقا استفاده از قوسهاي نعل اسبي رايج بوده است.
و همچنين محرابهاي تزئين شده نيز با گچبريهاي ساده در مساجد آفريقا به چشم ميخورد.
منابع :
1-Markus Hattstein and Peter Delius, Islam(Art and Architecture)
2-Robert Hillenbrand , Islamic Architecture, Edinburg university 1994
3-Thames and Hudson, Architecture of the Islamic world
4– پرايس كريستين ، تاريخ هنر اسلامي ، ترجمه مسعود رجب نيا ، وزارت آموزش وپرورش ، 1364
5 – تشنر فرانتس ومقبول احمد ، تاريخچه جغرافيا در تمدن اسلامي ، ترجمه محمد حسن گنجي و عبد الحسين آذرنگ بنياد دايره المعارف اسلامي ، 1375
6 – حكيمي محمد رضا ، دانش مسلمين ، نشر فرهنگ اسلامي ، 1375
7- دوري كارل جي ، هنر اسلامي ، ترجمه رضا بصيري ، انتشارات يساولي ، 1368
8 – كونل ارنست ، هنر اسلامي ، ترجمه هوشنگ طاهري ، انتشارات توس ، 1368
9 - سلطان زاده حسین ، فضاهای ورودی در معماری سنتی ایران