معرفی و نقد سریال نابرده رنج

alireza-1991

عضو جدید
هر شب ساعت 11 از شبکه ی 3

به غیر از جمعه شب ها



این تصویر تغییر اندازه داده شده است. روی نوار جهت مشاهده سایز اصلی تصویر کلیک کنید. سایز اصلی تصویر 1070x657 می باشد و حجم آن 307KB است.



کامبیز دیربازو سام درخشانی،زوج کمدی ای که پا به تلوزیون می گذراند تا لحظات شاد و غمگینی را برای شما رقم بزنند.
این سریال مفرح و سرگرم کننده را از دست ندید.





بازیگران: کامبیز دیرباز ، سام درخشانی ، ثریا قاسمی ، سحر دولتشاهی ، سیاوش طهمورث ، …


کارگردان: علیرضا بذر افشان


سال: ۱۳۹۰


خلاصه داستان:
داستان در سال ۱۳۶۷ اتفاق می افتد . ایران درگیر جنگ تحمیلی عراق است . اسد ۲۶ ساله دست فروش موفق ، به این نتیجه می رسد که اگر سرمایه بیشتری داشته با شد بهترین درآمد را دارد. با فن ، پدر خود را گول می زند و...




زمان پخش: هر شب ساعت 11 از شبکه ی 3 سیما
















اینگونه گنج میسر می شود:

«نابرده رنج» اولین سریال نویسنده ای جوان است كه چند سالی از زمان حضورش در كارهای تلویزیونی میگذرد اما این سریال چهارمین اثر علیرضا بذرافشان به عنوان كارگردان محسوب میشود. او قبلا تله فیلم های «تنگنا» و «انتقال» را برای شبكه سه و «لرزش های زندگی» را برای شبكه اول سیما كارگردانی كرده بود. این سه تله فیلم اگرچه از اولین تجربه های بذرافشان به عنوان كارگردان محسوب میشدند اما با این وجود در معرض دید قرار گرفتند و حتی دو، سه مرتبه ای مكررا از تلویزیون پخش شدند.
















تكرار موفقیت ها:

علیرضا بذرافشان نویسندگی خود را با سریالهای قابل قبول و در عینحال عامه پسند و پرمخاطبی مثل «خط قرمز»، «تب سرد»، «زیرزمین» و... شروع كرد و بیشتر با علیرضا افخمی و قاسم جعفری همكاری میكرد. او سابقه نویسندگی دو فیلم «رقص در غبار» و «گرگ و میش» را هم داشته. بذرافشان طی این یكسال اخیر تنها سرش به سریال خودش گرم نبوده و علاوه برآن در نگارش فیلمنامه سریال«اینجا تهران است» آرش معیریان، مشاركتهایی داشته است:

«دراین سریال من نه به عنوان نویسنده، بلكه به عنوان مشاور نویسنده با گروهی كه قبلا هم سابقه همكاری با آنها را داشتم مثل سارا خسروآبادی، حسین تراب نژاد فعالیت می كردم. نویسنده اصلی آن سریال محمد محمود سلطانی است و من فقط توافقاتی را با ایشان برای بهتر درآمدن كار داشتم».

اما بذرافشان در اولین سریالش هم از همكاری با همكاران همیشگی اش غافل نمانده و در اینباره می گوید:

«من نویسندگی این سریال را به تنهایی برعهده نداشتم و در واقع به غیر از خودم خانم خسروآبادی وحسین ترابنژاد برای بهتر در آمدن فرم و ساختار داستان سریال با من همكاری داشتند».

بذرافشان در مورد اینكه ایده اصلی این سریال از كجا آمده، اظهار دارد كه:

«ما برای نوشتن این سریال و شروع كار جدیدمان تصمیم گرفتیم كه تم های مختلف سریالسازی و داستان نویسی را بررسی كنیم و در نهایت توانستیم پس از تلاشهای مكرر داستان «نابرده رنج» را خلق كنیم».

اما بذرافشان از كارگردانانی است كه از المانهایی خاص برای متفاوت درآمدن و دیده شدن كارهایش استفاده میكند كه همه اینها به فیلمنامه های قوی او وآب نبستن در كارهایش برمی گردد. به همین منظور او این روزها برای باورپذیر شدن سریال و مشابهت لوكیشن هایش به تهران قدیم دهه 60، به سراغ ساخت لوكیشنی سخت رفته:

«بازسازی لوكیشن های این سریال كه در دوران قدیم میگذرد تاحدودی كارسختی است. چون كوچكترین المانی از تهرانی كه در حال حاضر می بینیم نباید وجود داشته باشد. ماشین ها، نمره ماشین ها، نحوه لباس و پوشش آدم ها، دیالوگ ها و... هیچكدام نباید با شرایط و مدل های امروزی تناسب و سنخیتی داشته باشد و وجود آنها اشتباه بزرگی برای ما محسوب میشود. به همین منظور ما تاجایی كه بتوانیم سعی خودمان را میكنیم و حتی به دلیل در اختیار نداشتن لوكیشن آماده ای، خودمان دست به كار شدیم و برخی لوكیشن ها را ساختیم.»

اما به غیر از لوكیشن تهران قدیم سریال لوكیشن های دیگری هم داشته:

«چند لوكیشن هم در كوه و جنگل داشتیم و در واقع هماهنگی گروه با این فضاها فشار كاری بالایی را می طلبد. چون اغلب فضای این مكان ها با سرمایی باور نكردنی همراه است، با نبود هریك از اعضای گروه (خصوصا در این فضاها) كار لنگ میماند. الان حدود 5 ماهی است كه بار اصلی سریال بر دوش دو بازیگر اصلی سریال كامبیز دیرباز و سام درخشانی افتاده و اگر آنها نباشند كار بدجوری می خوابد».

بذرافشان از سختی های دیگری كه به كارشان اضافه شده می گوید:

«به خاطر اینكه فضاهای داخلی كمتر در سریال دیده می شود و رد شدن از فضاهای صعب العبوری با استفاده از توپ و تانك برای در آوردن صحنه های جنگ بیشتر است، سختی های كار نسبت به اوایل چند برابر شده است».
















حكایت گنجی دیرینه:

خط اصلی داستان مربوط به دهه 60 شمسی است. حدود 30 درصد از داستان در فضای شهری می گذرد و مابقی آن را فضای جنگ و جبهه و ورود قهرمان قصه به این فضاها تشكیل می دهد. این مجموعه، داستان «اسد» را روایت میكند كه در پی افسانه ای قدیمی راهی سفر است و در طول سفر با ماجراهای مختلفی رو به رو می شود. بذرافشان نویسنده وكارگردان سریال درباره قالب داستان میگوید:

«قالب اصلی داستان به گونه ای است كه در كنار جدی بودنش، فضا و موقعیت های طنزی را برای شخصیت های اصلی به وجود می آورد.»

بذرافشان معتقد است كه سریال از نظر به وجود آمدن برخی از موقعیت ها شبیه به سریال «زیرزمین» است. البته علیرضا افخمی كارگردان «زیرزمین»، همكاری فوقالعاده ای در«نابرده رنج» با بذر افشان داشته:

«تاثیر حضور آقای افخمی در این سریال به شكل ویژهای صورت گرفت. ایشان علاوه بر نظارتی كه به عنوان ناظركیفی در این سریال داشتند به عنوان مشاور كارگردان و فیلمنامه در این سریال ما را همراهی كردند.»























تركیب بازیگران:

علیرضا بذرافشان دراین سریال از تركیب بازیگرانی استفاده كرده كه به گفته خودش:

«زمانیكه درحال نوشتن فیلمنامه با دیگر نویسندگان سریال بودیم، شخصیت ها را با توجه به شایستگی بازیگران برای ایفای نقش انتخاب كردیم. یعنی در همان زمان نوشتن به بازیگرانی كه الان در سریال هستند فكرمی كردیم و تقریبا از انتخاب های اولمان بودند.»









اندر ماجرای دزد و پلیس:

كامبیز دیرباز بازیگر سریال های تب سرد، درچشم باد و ... در این سریال نقش اصلی را برعهده دارد. او نقش اسد جوان پایین شهری را بازی می كند كه با مادر و خواهرش زندگی میكند. اسد برای به دست آوردن خرجی خانه از طریق مسیرهای غیرقانونی درآمد كسب می كند كه پیدا كردن گنجی دیرینه یكی از آنهاست. بذرافشان درباره نحوه بازی دیرباز و دیده شدن بازی او دراین سریال معتقد است كه:

«به نظرم نقشی كه كامبیز دیرباز دراین سریال بازی كرده تاحدودی در كارنامه بازیگری اش متفاوت به نظر می رسد. اسد جوان ساده لوحی است كه در عین اینكه به خلاف می پردازد اما دوست داشتنی به نظر می رسد.»


اسد برای ادامه دادن به كارهایش و قرارگرفتن در مسیر پیدا كردن گنج آبا و اجدادیاش با عماد همراه میشود.

شخصیت عماد را سام درخشانی بازی می كند. عماد خلافش از اسد سنگین تر است. اما این دو نفر برای پیدا كردن همان گنج به جبهه هم راه پیدا می كنند.



سیاوش طهمورث كه این روزها در سریال خونبها نقشی مثبت را برعهده دارد، در این سریال نقش منوچهر را بازی می كند. منوچهر شخصیتی است كه برای پیدا كردن گنج كمی پیرتر از اسد و عماد به نظر میرسد. او كه از قدیم دنبال این گنج بوده، همراه شدن با اسد و عماد را موقعیت مناسبی برای دسترسی به هدف خود كه همان رسیدن به گنج باشد، میبیند.

میلاد كی مرام از بازیگران تازه كاری است كه قبلا حضوری كوتاه درچند سریال داشته. او در این سریال نقش جابر، شخصیت پلیس را بازی می كند كه قصد پیگیری از سارقان این گنج را دارد. باتوجه به اظهارات بذرافشان شخصیتی پلیسی كه در این سریال وجود دارد شبیه همان ژانوالژان معروف داستان بینوایان است. بذرافشان درباره ویژگی ها و تركیب این چهار شخصیت اصلی در طول داستان میگوید:

«این چهار شخصیت اصلی در طول داستان درگیری های خاصی پیدا می كنند كه یا به هم نزدیك می شوند یا از هم دور می شوند و قصد دور زدن همدیگر را دارند.»











مانعی به نام اسد:

ثریا قاسمی مادر معروف سریال های ایرانی در «نابرده رنج» نقش مادر یك پلیس را بازی می كند. او سعی میكند كه پسرش جابر را نسبت به دختری كه دوستش دارد (هرچند مقدور نیست) برساند.

سحر دولتشاهی بازیگر فیلم های «میم مثل مادر» و «چهارشنبه سوری» در این سریال نقش همان دختر را بازی می كند. او در این سریال نقش خواهر اسد را بازی می كند كه بر سر راه جابر قرار میگیرد و خواستار ازدواج با یكدیگر میشوند. اما به خاطر اینكه ازدواج این دو مانعی بر سر راه ادامه دادن كارهای اسد برای پیدا كردن گنج است، مخالفت هایی از طرف او صورت می گیرد.

مینا جعفرزاده كه در «اخراجی ها» هم نقش مادر كامبیز دیرباز را بازی میكرد در این سریال هم نقش یك مادر شیرین زبان را بازی میكند.














دیده شدن یا نشدن:

بذرافشان این روزها مراحل تصویربرداری و تدوین سریال را با هم طی می كند و با این حال قرار است كه:

«در طی این یكسال حدود هزار دقیقه از سریال تصویربرداری شده است. مراحل مونتاژ سریال توسط سیاوش كرد جان و صداگذاری آن توسط مهدی صادقی انجام میشود. باتوجه به اینكه كیفیت و نتیجه سریال برای من از هر مسئله دیگری در كارهایم مهمتر است، تصویربرداری تا اردیبهشت ماه به طول میكشد. به خواست خدا سعی میكنیم كه سریال را برای تابستان سال آینده تحویل شبكه سوم سیما ارائه دهیم»

اما دیده شدن یا نشدن این سریال توسط مردم هم مسئله دیگری است:

«سریال قابلیتهای جذب مخاطب را دارد اما یك بخشی از آن به زمان پخشی كه برای آن تدارك میبینند، بستگی دارد.»









اسپانسر نداریم:

بذرافشان درباره بودجه ساخت این سریال می گوید:

«چون درسریال از اسپانسری استفاده نشده، تمام هزینه ای كه بابت ساخت این سریال صرف شده از همان بودجه ای است كه شبكه در اختیارمان قرار داده است.»












سایر عوامل:

عوامل این سریال عبارتند از؛ بازیگران: كامبیز دیرباز، سیاوش طهمورث، سام درخشانی، ثریا قاسمی، مینا جعفرزاده، میلاد كیمرام، صدرالدین حجازی، طوفان مهردادیان، محمود رضایی، افشین سنگچاپ، فرشید زارعیفرد، مصطفی اعلایی، سیما مطلبی، رضا كریمی و... طرح سریال: علیرضا بذرافشان، طراح اپیزودها: سارا خسروآبادی، مدیر تصویربرداری: علی محمدزاده، صدابردار: امیر پرتوزاده، طراح گریم: محمد قومی، طراح صحنه و لباس: حسین مجد، دستیار اول كارگردان: مانی حقیقتجو، برنامهریز: علیرضا صالحی، دستیار كارگردان: رضا شریفی، مدیر تداركات: علیرضا حقشناس، منشی صحنه: غزل رشیدی، عكاس: پیمان آباقی، مشاور رسانهای: حسین باقریان و محمود رضایی این سریال را به سفارش شبكه سوم سیما تهیه و تولید كرده است.






 

alireza-1991

عضو جدید
lتهیه کننده نابرده رنج:
نابرده رنج تصویری نمادین از وطن دوستی و غیرت ملی ایران زمین است
محمد رضایی گفت: سريال نابرده رنج با به تصویرکشیدن روزهایی از دهه 60 ویترینی از وطن پرستی و غرور و غیرت ملی سرزمین ایران را در قالب یک مجموعه نمایشی به اهتراز در می آورد.

تهیه کننده سریال نابرده رنج که این شبها از شبکه سوم سیما در حال پخش است در گفتگو با خبرنگار باشگاه خبرنگاران افزود: سریال نابرده رنج از خط داستانی مشخصی پیروی می کند و به لحاظ پرداختن به گذشته و عبور از دوران آغاز جنگ تحمیلی اثری تاریخی با ظاهری ملودرام محسوب می شود.

رضایی ادامه داد: موضوع این سريال مربوط به دهه 60 است بنابراین قصه نابرده رنج به شدت متکی بر روایت در این برهه زمانی بوده و پیش می رود بنابراین ساخت چنین مجموعه ای تجربه سختی محسوب می شود چراکه برای تولید آن باید به سالها قبل برمی گشتیم زمانی که نه علمک گازی وجود داشت و نه نمای شهر آنچنان بود.

تهیه کننده سريال نابرده رنج گفت: نابرده رنج متولد دهه 60 است چون نه تنها موضوعش بلکه آکساسوارهای صحنه آن نیز بر طبق همان دوران تعریف شده چون همه عوامل دست در دست هم تمام تلاش خود را بکارگرفتند تا همه چیز در نگاه مخاطب طبیعی جلوه کند.



وی اظهار داشت: دور از انصاف نیست که مدعی بود پرداختن به دهه های قبل از هر لحاظ کار سخت و دشواری است اما به هر حال ساخت آثار نمایشی با موضوع روز نیز جایگاه خاص خود را داشته و کار چندان ساده ای محسوب نمی شود.

رضایی افزود: در این سريال هرچه جلوتر می رویم شاهد پخش صحنه های مربوط به 90 تا 100 سال پیش می رویم و این فلاش بک به گذشته تا سال 1306 ادامه خواهد یافت و همچنین چند صحنه کوتاهی از این سرایل مختص به سال 90 بوده و در این دوره روایت می شود.

وی با بیان اینکه ساخت این مجموعه به علت سختی های آن بیشتر از یکسال به طول انجامید خاطرنشان کرد: نابرده رنج در کنار روایت قصه ای از جوانی که درصدد است راه صد ساله را یکشبه بپیماید و به خواسته هایش دست یابد سعی دارد تلنگری به موضوع وطن دوستی و رفاقت خالصانه داشته باشد و به طور کل تمام مفهوم این سریال برپایه وطن دوستی و رفاقت استوار شده است


سارا خسروآبادی نیز نویسنده فیلمنامه سریال که با همکاری علیرضا بذرافشان متن نابرده رنج را به نگارش در آورده است گفت: فیلمنامه این سریال براساس طرحی از تراب نژاد طراحی شده و به نگارش در آمده و جز چند تغییر کوچک همگی متناسب با فضای لوکیشن ها بوده تغییرات خاصی در فیلمنامه نداشتیم و تمام قصه های نابرده رنج به نحوه وفادارانه به متن زنجیروار در کنار هم قرار گرفت و ساخته شد.

وی افزود: ماجرای این سریال داستان روزهای جنگ نیست بلکه یک قصه جاده ای است قصه ای که عماد با بازی سام درخشانی و اسد با نقش آفرینی کامبیز دیرباز به عنوان قهرمانان اصلی آن برای رسیدن به اهداف خود باید از برخی موقعیت ها و مکان هایی عبور کند که آغاز جنگ یکی از همین موقعیت های ملزوم شخصیت های این قصه است.

خسروآبادی اظهار داشت: این سریال با نگاهی به جنگ که مقوله مورد نیاز قهرمانان داستان برای رسیدن به اهدافشان است کوشیده تا از به تصویرکشیدن مسائل کلیشه ای در ارتباط با جنگ و دفاع مقدس چشم پوشی کند و در واقع با قراردادن جنگ به عنوان یک ابزار تلاش دارد مضمون خود را در بستر قصه ای اسطوره ای شکل گرفته با موضوع وطن پرستی ترکیب و تکمیل کند.

نویسنده نابرده رنج ادامه داد: در شب های آینده مخاطبان شاهد پخش صحنه های مرتبط با قصه های اسطوره ای این سریال خواهند بود قصه هایی که رفاقت و صمیمیت خالصانه بین کاراکترهای آن موج می زند و همچنین این قصه در عین حال که از فراز و نشیب های متفاوتی نیز برخوردار است در هر قسمت با بیان یک ماجرای جدید آنها را لمس خواهیم کرد.

وی خاطرنشان کرد: قصه نابرده رنج در عین جدیت از رگه هایی طنز برخوردار است و به طور کامل با وجود جدیتی توأم با طنز موقعیت تصویری از غرور و غیرت ملی مردم ایران زمین است.





* * * * *




خبرگزاري آريا- بزرگترين نقطه ضعف سريال هايي همچون "نابرده رنج" نداشتن تيم پژوهشي در حوزه ساخت است.
روح الله جعفري در خصوص رويکرد رسانه ملي براي ساخت سريال به خبرنگار آريا گفت: با توجه به روال سالهاي گذشته صدا وسيما که حجم بالايي از آثار نمايشي را به صورت سريال هاي شبانه پخش مي کند وهمچنين با توجه به اينکه رسانه ملي هميشه شعار پژوهش را سر داده است، در بررسي سريال هايي که تا کنون پخش شده، گروه هاي نمايشي هميشه از داشتن يک تيم پژوهشگر در کارهايشان غافل اند.
"نابرده رنج" هم تافته جدابافته اي از چنين نگاهي نيست و مهم ترين ضعفش نداشتن نگاه تخصصي و پژوهشي بر موضوعي به اسم گنج است که باعث شده در اکثر اوقات با نگاه طنز و کمدي يکسري حرف هايي را بيان کند و مخاطب به جاي اينکه به تأمل وادار شود از ديدن چنين داستاني که در خط سيره سريال دنبال مي شود فقط وفقط به فکر پر کردن اوقات فراغت خود باشد.
درست است که رسانه هاي ديداري و شنيداري در وحله اول به دنبال سرگرم سازي هستند ولي نبايد مخاطب به حال خود رها شود و بايد به انديشيدن عادت داده شود. دوم بايد نسبت به مسئله اي که مي خواهيم مطرح کنيم ذائقه مخاطب را پايين نياريم.
جعفري اظهار داشت: اين سريال هم مثل سريال هاي ديگر که در کانال هاي مختلف پخش مي شود نگاه درستي به مسئله پژوهش و پژوهشگري در کنارارائه يک فيلم نامه که خط سير مشخص، به لحاظ داستاني که بايد تعريف کند ندارد. وقتي ساختار يا محتواي يک اثر داراي نواقص اساسي باشد خواه نا خواه کليت آن اثر ، چه در حوزه بازيگري يا کارگرداني وچه در حوزه تکنيکال فيلم آسيب پذير مي شود. درواقع بايد اساس يک داستان قرص باشد واين قرص بودن با يک نگاه تخصصي به حوزه فيلمنامه تضمين مي شود.
بنابراين بزرگترين نقطه ضعف سريال هايي همچون "نابرده رنج" برميگردد به همين موضوع يعني نداشتن تيم پژوهشي وبطور کلي پژوهش نداشتن دراين حوزه مي باشد.
اين منتقد در ادامه گفت: بزرگترين لطمه اي که فيلم نامه "نابرده رنج" مي خورد عدم شخصيت پردازي درست کاراکتر ها است. هر کاراکتري که وارد داستان مي شود بايد هدفي را دنبال کند، براي معرفي ديگر فضاها و کاراکتر هاي فيلمنامه. متأسفانه "نابرده رنج" طيف وسيعي از شخصيت ها را که من به آنها تيپ ميگويم نه شخصيت وارد داستان کرده است و مخاطب در هر قسمت به جاي اينکه به رمزگشايي نقاط پيدا و پنهان هر کاراکتر بپردازد با تصاويري روبرو مي شود که علامت سوال بيشتري را به ذهن متبادر مي کند. با توجه به قسمت هاي پخش شده اگر روال اين سريال به همين صورت باشد خواه نا خواه با پايان بندي محکمي روبرو نخواهيم بود، البته قضاوت در اين مورد هنوز زود است و بايد چند قسمت ديگر از آن بگذرد تا به اين نتيجه رسيد.
جعفري در مورد اتفاقات و ماجراهايي که در هر قسمت از "نابرده رنج" رخ مي دهد گفت: اين فکر درستي هست به شرطي که که اين اتفاق بيفتد، نه اينکه هر شبه داستاني را که تعريف مي کنيد نيمه کاره رها شود، چون ساختار اين فيلمنامه کلاسيک است ونگاه مدرني در نوشته وتفکر و در واقع در اصل سريال ديده نمي شود. تا به اينجايي که سريال پخش شده با آنچه که نويسندگان سعي در ايجاد ماجراهاي مختلف داشته اند دو موضوع متفاوت و متضاد است.
جعفري درادامه در مورد بازيگران "نابرده رنج" افزود: در کسوت ارزش گذاري اگر بخواهم قرار بگيرم و نمره بدهم بازي "سام درخشاني" نسبت به "کامبيز ديرباز" چون در سکانس هايي که با هم داشتند، به لحاظ تکنيک " درخشاني" نمره قابل قبول تري مي گيرد. به علت اينکه با توجه به عقبه اي که از "ديرباز" و حضورش در "اخراجي هاي1" داريم، اين شخصيت (اسد) داراي شناسنامه مشخصي نيست که مخاطب متوجه شود عقبه اين آدم چيست و اطلاعاتي که به او داده مي شود بسيار ناقص است.
"ديرباز" به اين خاطر براي اين نقش انتخاب شده که مخاطب را پاي تلويزيون بنشاند. اين کاراکتر حتي بصورت با نمکي ترسيم نشده تا بتواند حرف و فکر نويسنده را بيان کند.
وي ادامه داد؛ متأسفانه ضعف چنين سريال هايي اين است که با ديدن چند قسمت مي توان انتهاي داستان را حدس زد واين گره گشايي ها و افکندن گره ها در فيلم نامه بر مي گردد به اينکه داستان خط سير مشخصي را دنبال نمي کند. به عنوان يک منتقد معتقدم بازي "درخشاني" از قدرت و استحکام بيشتري نسبت به "ديرباز" برخوردار است.
جعفري در مورد اينکه نقش "کامبيز ديرباز" در اين سريال متفاوت از حضورش در "اخراجي هاي1" است، چنين پاسخ داد:
اين کافي نيست، يعني براي اينکه بنياد يک شخصيت را طرح ريزي کنيم و بسازيم و بعد به آن جان بدهيم و براي خلق يک کاراکتر کافي نخواهد بود که بگوييم چون فلان بازيگر در فلان فيلم نقش منفي داشته الآن به او نقش مثبت بدهيم يا در فيلمي نقش انسان لات را داشته حالا نقش انسان ساده لوح را به او بدهيم قابل تمييز است نسبت به آنچه که او ارائه مي دهد. بنظر مي رسد خمير مايه براي خلق اين شخصيت در اين داستان کم است.البته نويسنده در اين چند قسمت زمان مناسبي براي معرفي کاراکتر هايش در اختيار داشته ولي همين هم اتفاق نيفتاده است.
وي در مورد کارگرداني اين کار نيز گفت: بنظرم کارگرداني نسبت به فيلمنامه يک مقدار جلوتر است که البته قضاوت کردن در رابطه با اين سريال وبه طور کلي سريال هاي طولاني مدت در مورد تکنيک هاي کارگرداني زود است و هرچه سريال جلوتر رود اظهار نظر بهتري مي شود کرد.
جعفري در مورد خلق صحنه هاي جنگي "نابرده رنج" اظهار داشت: بنظرم يک مقدار کم مايه است که شايد برمي گردد به اينکه گروه بودجه مناسبي را در اختيار نداشته يا کارگردان بخواهد چنين توجيه کند که به لحاظ فني و تکنيکي عواملي را براي خلق اين صحنه ها در اختيار نداشته است.
روح الله جعفري در مورد اين استدلال که "نابرده رنج" اثري اجتماعي است نه در حوزه دفاع مقدس گفت: اين يک فرار به جلو است مگر مي شود شما يک فيلم اجتماعي بسازيد و صحنه هاي رزم و جنگ در کار قرار دهيد ولي با اين نگاه که فيلمي اجتماعي است براي نشان دادن صحنه هاي رزم کم کاري کنيد.
جعفري در مورد خلق لوکيشن ها و تطبيق آن با سالهاي دهه شصت عنوان کرد: فضاها و لوکيشن ها و حتي درب منازل و ديوارها بوي نو بودن مي دهد و داستان در زماني که دارد تعريف مي شود يک مقدار فاصله دارد نسبت به ايده اي که در فيلمنامه بايد وجود داشته و اين يکي از تضادهاي بزرگ فيلمنامه است که البته بايد زمان بيشتري گذشته شود تا ببينيم آيا دست اندرکاران سريال در روزهاي اول ساخت متوجه اين نکته شده اند يا نشده اند.
البته تجربه نشان داده بعضي از سريال ها و فيلم ها در روزهاي ابتداييه کارشان متوجه شده و اقدام به اصلاح آن کرده اند. به عنوان مثال مي توان از سريال "يوسف پيامبر" نام برد که در ابتدا گريم ها و دکور نامناسبي داشت ولي به مرور زمان اين قضيه اصلاح شد.البته گروه ها با مشکلات زيادي مواجه هستند براي اينکه بتوانند واقعيت را نسبت به آن چيزي که در دو يا سه دهه پيش در بافت و معماري فضاي شهري وجود داشته نمايش دهند.
جعفري در پايان با ياد از مرحوم "علي حاتمي" به عنوان يک پژوهشگر تمام عيار گفت: "حاتمي" هميشه در ارائه هر کاري همچون "هزاردستان" فارغ از نويسندگي و کارگرداني، در کسوت يک پژهشگر نگاه ويژه اي به مقوله تحقيق و پژوهشگري داشت به همين دليل است که آثار او همچنان پخش مي شود و طيف هاي مختلف سني از آن استقبال مي کنند.
متأسفانه ساخت سريال در تلويزيون براي پر کردن آنتن است و در اين چند سال اصل بر کميت بوده و عده اي هم که در اين حوزه فعاليت مي کنند در کنار اين قضايا، نان مي خورند. اما رمزموفقيت يک اثر هنري چه در سينما ، چه تئاتر، چه در تلويزيون خلق يک اثر هنري به همراه پژوهش و فارغ بودن ذهن هنرمند از گيرودارهاي مسائل نظارتي است که مي تواند حتي يک هنرمند را به ورطه سقوط بکشاند.

منبع: javanemrooz.com
 

drippy*

عضو جدید
سریال خوبی بود ولی فوق العاده بد تمومش کردن والبته غیر واقعی ومتوهم:mad::eek::confused:
جانبازا رو آدمای بدبخت وماتم زده ای توصیف کردن
اون دفاعشون تو تنگه هم که میخواستن قهرمانانه باشه خیلی ضعیف واحمقانه بود
پدر من که یه آزاده است دوستای جانباز زیاد داره همشون از آدمای عادی هم سرحالتر وشادترن خیلی از دوستاشون تو بغلشون جون دادن ولی الان ماتم اونا رو نگرفتن
باید راه شهدا رو ادامه داد ....مرضیه وعماد رو آخر فیلم آدمای عقب افتاده و بدبخت ونا امیدی نشون دادن که انگار به مرگ خودشون راضین
اگه پایان منطقی تری داشت میشد بیشتر راجع بهش صحبت کرد ولی افسوس.....
 
بالا