معرفی شرکت های برتر دنيا

anathema

عضو جدید
کاربر ممتاز
با سلام خدمت همه دوستان عزيز

بنده قصد دارم که تو اين تاپيک معروفترين و برترين شرکتهای دنيا رو به طور مختصر معرفی کنم تا روش های مديريتی و کارآفرينی اونا بتونه راهنما و سرمشقی برای مهندسای عزيز خودمون باشه !

پشياپيش از نظرات و پيشنهادات شما قدردانی می کنم
 

anathema

عضو جدید
کاربر ممتاز
قسمت اول : SONY

قسمت اول : SONY

آخرين اطلاعات در سال 2008 :

نام شرکت : SONY
رتبه در بين 500 شرکت برتر جهان (طبق طبقه بندی fortune می باشد) : 75
مدير عامل : Howard Stringer
تعداد کارکنان : 180,500
کشور : ژاپن
دارييها (ميليون دلار) : 126,113.6
درآمد (ميليون دلار) : 77,682.2
سود خالص (ميليون دلار) : 3,234.9
آدرس وب سايت : www.sony.com


در اكتبر سال 1945، زمانی كه دو مهندس هوشمند ژاپنی در اتاق كوچكی در طبقه سوم آپارتمانی در توكيو ، كه تنها ساختمان سالم برجای مانده در ميان ساختمانهای ويران اطراف خود بود ، با هم پيمان بستند تا كارهايی را انجام ندهند كه ديگران انجام می‌ دهند ، نهال شركت سونی كاشته شد. اين نهال نورسته با تغذيه از انديشه خلاق و نوآورانه موريتا و ايبوكا روز به ‌روز بارورتر گشت و ميوه‌های متعدد و متنوع به همگان ارزانی داشت. شايد كمتر شركتي را در عرصه محصولات الكترونيك در دنيا بتوان سراغ گرفت كه چنين تنوع محصول نوآورانه را داشته باشد. سوني همواره پيشگام بوده و ميخواهد پيشگام باشد.

سوني تنها به عرضه راديو ترانزيستوری ، تلويزيون ، ويدئو ، دوربين فيلمبرداری ، دوربين ديجيتالی ، واكمن ، واچمن ، ميكروفون ، تلفن همراه و... اكتفا نكرده و عرصه‌های ديگری همچون سرگرمی و بازی و حتی خدمات مالی و بانكی را نيز تجربه كرده است. حضور بی ‌بديل دهها ساله در زمينه عرضه ابداعات و فناوريها و محصولات متنوع الكترونيك در سراسر جهان ، نام ساده سونی را در همه ‌جا شناسانده است. حضور موريتا در آمريكا و اروپا ، سونی را در جرگه پيشروان عرصه جهانی ‌سازي شركتها قرار داد. امروزه بيش از 70 درصد درآمد شركت در خارج از ژاپن به‌دست می ‌آيد و بيش از 60 درصد كاركنان اين مجموعه عظيم صنعتی و اقتصادی در جايی غيراز ژاپن مشغول كار هستند.

تاريخچه

در بحبوحه جنگ جهانی دوم ، مهندس جوان تيزهوش ژاپنی ، ماسارو ايبوكا كه نابغه اختراع بود در شركت خود به نام «ابزار دقيق ژاپن» كار می ‌كرد. همزمان آكيو موريتا كه رويايش ساخت يك گرامافون الكتريك بود و تازه از دانشگاه اوزاكا در رشته فيزيك فارغ ‌التحصيل شده بود به‌ عنوان افسرنيروی دريايی در دفتر فناوری مشغول به‌ كار و با ايبوكا آشنا شد. اين دو در سال 1946 شركت مهندسی مخابرات توكيو (Tokyo Tsashin Kogyo) را تاسيس كردند. شركتی كه با سرمايه اوليه 500 دلار و حضور 20 نفر آغاز به كار كرد و سنگ بنای شركت عظيم سونی محسوب شد.

در سال 1985 شركت نام خود را به «سونی» تغيير داد كه از لغت Sound اخذ شده است ، زيرا گرچه اولين محصول شركت ، پلوپز برقي بود اما مهمترين محصول شركت ، راديو ترانزيستوری و سپس محصولات صوتی متنوع بود. در مدت همكاری اين دو دوست مبتكر ، ايبوكا بيشتر وقت خود را بر روی انجام تحقيقات فناوری و توسعه محصول متمركز می ‌كرد و موريتا به گسترش سونی در مناطق مختلف دنيا ، جهانی‌ سازی شركت ، توجه به مسائل مالی ، توسعه منابع انساني و ورود به دنياي نرم‌افزار دست می ‌زد. در سال 1950 اولين ضبط صوت نواری كه شركت آن را مدل G نام نهاده بود به بازار عرضه و سالهای بعد مدلهای متنوع ‌تری از اين محصول ارائه شد.‌ اولين راديوی ترانزيستوری جهان با مارك TR-55 در سال 1956 با قيمت 13800 دلار وابعاد 32 ×71 × 112 ميليمتر توسط شركت روانه بازار شد. در سال 1959 اولين تلويزيون ترانزيستوري 8 اينچی از سوی شركت به دنيا عرضه شد. سه سال بعد ، سونی مدل TV5-303 كه كوچكترين و سبك‌ترين تلويزيون رنگی در زمان خود بود را ابداع كرد.

در سالهای 1963 و 1964 شركت سونی ، ويدئو ، ميكروفون ، ماشين حساب الكترونيکی و تلويزيون كروماترون را به بازار عرضه كرد. در سال 1968 تلويزيون رنگی ترينترون و در سال 1978 اولين نوار كاست توسط شركت ابداع و ارائه شد. در اين مدت ، باتلاشهای موريتا ، شركت گامهای مهمی در جهت جهانی ‌شدن برداشته بود ، به‌گونه‌ای كه در سال 1968 اولين مركز طراحی برون مرزی خود را در آمريكا داير كرد. سال 1981 نوار بتاماكس مخصوص ويدئو براي اولين بار توسط سونی ارائه شد. در دهه 80 ، محصولات متنوعی همچون دوربين فيلمبرداری ، رايانه شخصی ، مترجم الكترونيك و رايانه گرافيکی ابداع و ارائه شد. در ابتدای دهه 90 اولين مدير غيرژاپنی در سونی منصوب شد. جعبه بازی معروف سونی (Play Station) در سال 1994 به بازار عرضه شد. دو سال بعد ، سونی دوربين ديجيتالی و سال بعد رايانه كيفی را به بازار ارائه كرد. در واپسين سال قرن پيش ، سرگرمی محبوب همگان يعنی سگ ربات ، نوآوری بعدی سونی بود.

سونی با مشاركت شركت اريكسون به دنياي تلفن همراه وارد شد. فهرست‌ كردن محصولات توليدی شركت به‌دليل تنوع آن كار مشكلی است كه در آن بايد از محصولات مهمی چون واكمن ، ديسك گردان رايانه ، واچمن ، تلويزيونهای دستی ، پخش استريو ، دوربينهای فيلمبرداری ، ولتمتر و بالش برقی نام برد.

حوزه‌های كاری

شركت سونی ، امروز در كسب و كارهای متعددی وارد شده است كه عمده ‌ترين آن كسب و كار محصولات الكترونيك است (3/64 درصد). گروه نيمه‌ هادی و محصولات مصرفی نظير تلويزيون ، ويدئو ، تصويربرداری ديجيتالی و صوتی در اين بخش قرار دارد. ساير كسب و كارها عبارت است از گروه ارتباطات سيار سونی اريكسون ، سرگرميها ، بازی ، استوديوهای فيلم سازی ، تجهيزات شخصی و خدمات مالی نظير بيمه و بانكداری. سونی مدعی است باوجود تنوع بسيار در كسب وكار خود ، هويت واحد جهانی شركت را حفظ كرده است.

فرهنگ و ارزشهای سازمانی

موريتا و ايبوكا در يك بيانيه فلسفی و آينده ‌نگرانه در آغاز كار شركت نوشتند «اگر امكان داشت شرايطی ايجاد كنيم كه افراد بتوانند با روحيه كار گروهی متحد شوند و استعدادهای فناوری خود را به‌ خوبی تجربه كنند ، آنگاه چنين سازماني می ‌تواند خوشحالی بی ‌حد و حصر و منافع فراوان به‌ ارمغان آورد». شعاری كه آنها آن را باور داشتند «روحيه سونی» بود. آنها معتقد بودند سونی يك شركت پيشگام است و قصد ندارد دنباله ‌رو ديگران باشد. شركت سونی همواره در جستجوی ناشناخته ‌ها خواهد بود. چشم‌انداز سونی ، ايجاد سرگرمی برای دنيای آينده است.

در سال 2003 شركت بيانيه ارزشهای خود را منتشر كرد و در آن استانداردهای داخلی اصلی را كه بايد توسط همه مديران و كاركنان سونی به ‌كار گرفته شود تبيين كرد. اساس اين ارزشها كه فرهنگ سازمانی شركت را تشكيل ميدهد عبارت است از :

1. تبعيت از قوانين
2. رعايت مسائل مربوط به‌كار
3. سلامتی و ايمنی
4. مراقبت از محيط
5. سيستم مديريت شامل : تعهد شركت ، پاسخگويی و مسئوليت مديريت ، ارزيابی ريسك و مديريت ريسك ، آموزش ، ارتباطات ، بازخورد مشاركت كاركنان ، فرآيند اقدام اصلاحی ، مستند سازی
6. اخلاق شامل : حفاظت از سرمايه فكری سازمان ، مشاركت و درگير شدن در كارهای گروهی ، كسب و كار ، رقابت و تبليغات منصفانه و درست ، شفاف و بازبودن اطلاعات ، نفی فساد ، رشوه ، اختلاس و حيف ‌و ميل اموال ، نفی سود غيرمتعارف

تحقيق و توسعه

نام سونی با نو آوری در محصول عجين شده است. فلسفه بخش طراحی سونی اين است : «كاری انجام ده كه هيچگاه قبل از آن انجام نيافته است. همواره يك گام پيشتر قرار داشته باش». همين فلسفه منجر به توليد محصولاتی با عملكرد عالی ، سهولت در استفاده و زيبا شده است.

منابع انساني

شركت سونی برای ارتباط بين مديريت و كاركنان بسيار ارزش قائل است زيرا اين امر در جهت انتقال سياستهای مديريت به كاركنان و تشويق آنها به ارائه نظراتشان حياتی است. فلسفه اساسی سونی در اين مورد تنوع جهانی و دادن فرصتهای برابر به همه است. براساس منشور اخلاقی سال 2003 شركت ، موارد زير به‌عنوان حقوق بنيانی كاركنان كه با فعاليتها و قواعد كاری سونی منطبق است در نظر گرفته شده است :

1. در اختيارگذاشتن فرصتهای برابر كاركنان
2. منع كار اجباری و كار كودكان
3. شرايط استخدامی و كاری سالم
4. محيط كاری ايمن ، سالم و تميز

از آن سال ، شركت جايزه MVP را برای كليه كاركنان خود كه فناوری و ارزشی خاصی به ‌كار گرفته‌اند تا برای سونی ارزش افزوده خلق كنند در نظر گرفت. اين جايزه به‌ منظور انگيزه ‌دادن به كاركنان برای تلاش و تحرك بيشتر است. در سال 2005 ، تعداد 37 نفر از كاركنان به ‌اين جايزه دست يافتند. در زمينه كاركنان ، سونی سيستم خودارزيابی برای اهداف فردی و خط‌ مشی پرداخت بر اساس عملكرد را به ‌كار گرفته است. سال 2000 نيز دانشگاه سونی تاسيس شد.

در سال 2005 تعداد كاركنان سونی در سراسر جهان 158500 نفر بود كه 38.8 درصد در ژاپن ، 18.6 در آمريكای شمالی ، 9.3 در اروپا ، 11.8 در آسيا ، 19.4 در آسياي شرقی و 2.1 در آمريكای لاتين مشغول به كار بودند. 82.5 در صد كاركنان در كسب‌ و كار الكترونيك فعاليت می ‌كنند. نسبت كاركنان زن شركت در ژاپن 29 درصد ، در آمريكا 38 درصد و در اروپا نيز 38 درصد است. نسبت تعداد مديران زن شركت در ژاپن 3.1 درصد ، در آمريكا 32.5 درصد و در اروپا 17 درصد است.

فروش

در سال 2005 ، فروش شركت بيش از 66 ميليارد دلار و سود خالص آن 5.1 ميليارد دلار بود. درصد فروش شركت در ژاپن ، آمريكا و اروپا به ‌ترتيب 29 ، 26.2 و 23 بوده است. در حـــوزه‌های مختلف كسب و كار ، ميزان درصد فروش 64.3 درصد مربوط به حوزه الكترونيك ، 12 درصد بازی ، 9.3 درصد تصويربرداری ، 9.3 درصد خدمات مالی و 5.1 درصد ساير موارد بوده است.

مدير عامل

ايبوكا مهندس جوان و نابغه‌ای كه دوست نداشت همان كاری را انجام دهد كه ديگران انجام می ‌دهند به‌ همراه موريتا كه رويای ساخت يك گرامافون الكتريك را در سرداشت شركت سونی را تاسيس كردند. ايبوكا در 21 سالگی در زمينه روشنايی نئون اختراعی را به ‌نام خود ثبت كرده بود. او در زمينه دانش فنی ، مديريت و به ويژه بازاريابی بسيار قوی بود. همواره تمايل داشت تا بازار را به سمت فناوريهای نوين سوق دهد.

موريتا نيز در گسترش جهانی سونی نقش بسيار عمده داشت به ‌گونه‌ای كه شركت را بسيار سريع ‌تر و بيشتر از ساير شركتهاي مشابه به سمت جهانی ‌شدن سوق داد. همين حركت نهادينه شده سبب شد كه امروز ، مدير عامل شركت فردی غير ژاپنی باشد : هوارد استرينگر. او معتقد است رشد و غنای سونی جز با تنوع جاذبه‌های كاری و درك تجربه‌های متعدد ممكن نيست. او برنامه «ايده‌های سونی» را برای بازنگری سياستهای شركت و ارزيابی و اخذ نظرات كاركنان ، مشتريان ، فروشندگان ، تامين ‌كنندگان و سهامداران مطرح كرده است. استرينگر برنامه «سونی يكپارچه و متمايز» را برای توانمند سازی كاركنان و بهبود عملكردها در جهت پاسخگويی به نيازهای ذی ‌نفعان درنظر گرفته است. مديرعامل سونی معتقد است كه اين برنامه شركت را در جهت دستيابی به چشم ‌انداز خود كمك خواهد كرد.

آينده

مديرعامل سونی بر اين باور است كه بايد برای نسل بعد ، جامعه‌ای پايدار خلق كرد. او می ‌گويد : معتقدم كه سونی بايد نقش مهمی در كمك به توسعه و پيشرفت يك جامعه پايدار جهانی ايفا كند. شركت برنامه «مديريت سبز 2010» را برای خلق اين جامعه طراحی كرده است تا بتوان براساس آن صدمات زيست‌ محيطی كسب و كار را كاهش داد. كاستن هفت درصد از ميزان شاخص گازهای گلخانه‌ای نسبت به سطح سال 2000 در جهت جلوگيری از گرم ‌شدن زمين از جمله اين برنامه‌هاست. استرينگر ، مديرعامل شركت ، اساس حركت سونی را جهانی فكر كردن و محلی عمل ‌كردن می ‌داند.

منابع :

www.sony.net
www.sony.co.jp
www.fortune.com
 
آخرین ویرایش:

anathema

عضو جدید
کاربر ممتاز
قسمت دوم : IBM

قسمت دوم : IBM

آخرين اطلاعات در سال 2008 :

نام شرکت : International Business Machines
رتبه در بين 500 شرکت برتر جهان (طبق طبقه بندی fortune می باشد) : 46
مدير عامل : Samuel J. Palmisano
تعداد کارکنان : 386,558
کشور : آمريکا
دارييها (ميليون دلار) : 120,431.0
درآمد (ميليون دلار) : 98,786.0
سود خالص (ميليون دلار) : 10,418.0
آدرس وب سايت : www.ibm.com


شركت بين المللي ماشينهاي تجاري (INTERNATIONAL BUSINESS MACHINES) گرچه به عنوان يك شركت در ميان صدها شركت كسب و كار ديگر در جهان وجود دارد اما تاريخچه يك قرن حضور در مراحل مختلف تكامل انديشه و عمل بشري از IBM شركتي پديد آورده است كه همواره جايگاه ويژه جهاني خود را در عرصه كسب و كار حفظ كرده است.

تاريخچه

گرچه آنچه امروزه به نام IBM شناخته مي شود شركتي است كه رسما در 15 ژوئن 1911 در نيويورك به عنوان CTR شكل گرفت ، ريشه آن اما به اواخر قرن نوزدهم برمي‌گردد. در سال 1880 اولين ثبات ديجيتال توسط الكساندر دي (A.DEY) ابداع شد. مهاجرت فراوان به آمريكا در دهه 1890 مسئولين را واداشت براي انجام محاسبات جمعيتي به دنبال يك ابزار محاسباتي موثر باشند. برنده اين مناقصه هرمان هولريت (H. HOLLERITH) بود كه در سال 1896 شركت ماشينهاي محاسبه را تاسيس كرد. در سال 1911 چارلز فلينت (C.FLINT) يك سازمان دهنده برجسته ، ادغام شركت هولريت را با دو شركت ITR و ESCO را مهندسي كرد و شركتي به نام C.T.R پديد آمد كه در حوزه ساخت و فروش ماشينها در محدوده مقياس تجاري و ثبات هاي صنعتي زمان و توليد ماشين تحرير و كارتهاي پانچ فعاليت مي كرد.

پس از تشكيل شركت جديد ، جورج فيرچايلد (G.FAIRCHILD) رئيس شركت جديد شد اما رشد سريع و تنوع محصولات شركت ، مديريت را دشوار كرده بود و فلينت را واداشت تا سه سال بعد ، يعني 1914 ، از تـــــــوماس واتسون (T.WATSON) 40 ساله دعوت به عمل آورد تا به شركت بپيوندد و رهبري آن را بر عهده گيرد. در سالهاي پس از جنگ جهاني اول ، مهندسان شركت مكانيسم هاي جديدي را براي رفع نياز مشتريان توسعه دادند. رشد فزاينده فعاليتهاي C.T.R ، نام شركت را در قياس با فعاليتهايش محدود مي كرد ، به همين جهت در سال 1924 نام شركت رسما از C.T.R به IBM تغيير يافت. از آن پس كسب و كار شركت هم در بعد جغرافيايي و هم وظيفه اي گسترش يافت.

نقش واتسون ها

پيوستن توماس واتسون به شركت ، نقطه عطف در تاريخ IBM محسوب مي شود. واتسون دستيار الكساندر گراهام بل بود و با استفاده از تجارب خود در شركت قبلي (NCR) يك سري تاكتيك هاي موثر در كسب و كار به كار برد. او به خدمات مشتريان تمركز و به انگيزه هاي فروش و توجه به كاركنان تاكيد كرد. واتسون با برنامه هايي مانند تشكيل تيم هاي ورزشي كاركنان و سفرهاي تفريحي خانوادگي ، روحيه جديد در شركت دميد. شعار موردعلاقه او يعني «تفكر» نقل زبان كاركنان شد. واتسون خود در اين باره مي گويد: «ما بايد ازطريق گوش دادن ، بحث كردن ، مشاهده كردن و فكر كردن ياد بگيريم. نبايد هيچ يك از اين راههاي يادگيري را كنار گذاشت. مشكل بيشتر ما اين است كه در فكر كردن درنگ نمي كنيم چون كار سختي است. تمام مسائل دنيا را به آساني مي توان حل كرد اگر انسانها بخواهند كه فكر كنند».

بعداز پيوستن واتسون ، شركت بر توليد ماشين هاي محاسبه در مقياس بزرگ تجاري براي شركتها تمركز و بازار محصولات اداري كوچك را رها كرد. در چهار سال اول مديريت او ، درآمد بيش از دو برابر شد و به 9 ميليون دلار رسيد. او همچنين حوزه فعاليتهاي شركت را به اروپا ، آمريكاي جنوبي ، آسيا و استراليا گسترش داد. 23 سال بعد واتسون مي گفت: «وقتي من به شركت آمدم تعداد كاركنان 235 نفر بود و امروز بيش از 10 هزار نفر هستيم. در اين مدت من در تك تك كاركنان شركت استعداد رشد فراواني براي آينده مي ديدم زيرا در آن زمان تنها پنج درصد كار محاسبه و ثبت در دنيا به وسيله ماشين انجام مي شد.

تلاش و حركت در ذهن او چنين معنا مي يافت: «اگر مي خواهيد سريعتر موفق شويد بايد ميزان شركتهايتان را دو برابر كنيد. موفقيت در آن سوي شركت قرار دارد. هر زمان در موقعيتي قرار مي گيريد كه خطر شكست در آن زياد است از خود بپرسيد كه اگر اين كار را انجام بدهم بدترين چيزي كه ممكن است برايم اتفاق بيفتد چيست؟ و آن وقت تمام تلاشتان را صرف كنيد تا آن بدترين اتفاق نيفتد».

در دهه 1930 با وجود انقباض بزرگ ، واتسون مراقب كاركنانش بود. درحالي كه بسياري از شركتها بسته مي شوند او كاركنانش را مشغول توليد ماشين هاي جديد نگاه مي داشت. او در سال 1932 يك واحد مهندسي و تحقيق و توسعه براي پشتيباني خط توليد داير كرد. سال بعد يكي از بهترين آزمايشگاههاي R&D را افتتاح كرد. IBM جزو اولين شركتهايي بود كه در سال 1934 بيمه عمر را براي كاركنان خود فراهم ساخت. دريافتي از سود فروش و پرداخت دستمزد در تعطيلات و توجه به آموزش كاركنان از دستاوردهاي مديريت واتسون بود. شعار او براي IBM ، صلح جهاني ازطريق تجارت جهاني بود و سمبل او تفكر و ميراث او ارائه خدمت. او به هنگام مرگ در سال 1956 ، تعداد كاركنان را به 72 هزار و 500 نفر و درآمد را به 892 ميليون دلار رسانده بود.

بلافاصله پس از مرگ او ، پسرش توماس واتسون رهبري شركت را برعهده گرفت. اين در زماني بود كه شركت رشد انفجار گونه داشت و واتسون پسر به خوبي شركت را در كوران گذار از عصر ماشين تحريرهاي مكانيكي به عصر رايانه هدايت و رهبري كرد. تحت هدايت واتسون ، نوآوريهايي در بازاريابي رخ داد. او اجزايي مانند سخت ‌افزار ، نرم افزار و خدمات را به صورت مجزا نيز عرضه كرد و اين باعث تولد يك صنعت چند ميليارد دلاري نرم افزار و خدمات رايانه شد كه IBM امروزه رهبري آن را برعهده دارد. در دوران رهبري واتسون ، IBM از يك كسب و كار متوسط به يكي از بزرگترين شركتهاي صنعتي جهان تبديل شد. در سال 1971 كه او به دليل عارضه سكته قلبي سمت خود را رها كرد و تعداد كاركنان ، 270 هزار نفر و درآمد به 8.3 ميليارد دلار رسيده بود. او تا سال 1984 به عنوان عضو هيات مديره در ارتباط با شركت بود و در 79 سالگي در سال 1993 وفات يافت.

ورود به عصر فناوري اطلاعات

دهه 1970 پايان بيش از نيم قرن رهبري خانواده واتسون بر IBM بود. از 1971 تا 1993 كه گرستنر (L.GERSTNER) رهبري شركت را به دوش گرفت ، لارسن ، كري ، اپل و اكرز به عنوان مديرعامل ، شركت را هدايت مي كردند. گرستنر در دهه 90 شركت را به سمت يك شركت جهاني مشتري مدار در زمينه خدمات و فناوري سوق داد. اين اولين بار بود كه IBM تجربه داشتن مديرعاملي بيرون از مجموعه خود را تجربه مي كرد. گرستنر 11 سال مدير ارشد شركت American Express بود. او حمايت مشتري مداري و تفكر راهبردي را با خود به IBM آورد. او عملا سياست كاهش هزينه ها را پيشه كرد. گرستنر معتقد به يكپارچگي شركت بود و تقسيم آن را منهدم كننده فوايد يك IBM يكپارچه مي دانست.

مأموريت

توماس واتسون پسر در سال 1953 بيانيه خط مشي IBM را منتشر كرد. امروزه بيانيه مأموريت شركت چنين نوشته شده است : تلاش ما در IBM خلق ، توسعه و ساخت پيشرفته ترين فناوريهاي اطلاعاتي صنعتي شامل سيستم هاي رايانه ، سيستم هاي شبكه ، حافظه ها و ريزالكترونيك است. ما اين فناوريهاي پيشرفته را ازطريق راه حلهاي حرفه‌اي و ارائه خدمات در سراسر دنيا به ارزش براي مشتريانمان ترجمه و تبديل مي كنيم.

حوزه فعاليت

شركت IBM امروزه در شش حوزه فعال است :

1. سخت افزار شامل : سرورها ، حافظه ها ، رايانه و چاپگر
2. نرم افزار شامل : سيستم هاي عامل و فرايندهاي كسب و كار
3. خدمات در جهت كاهش هزينه و بهبود بهره وري كسب و كارها
4. مالي در جهت ارائه خدمات به مديريت مالي شركتها
5. تحقيقات در زمينه فناوريهاي نوين
6. فناوري در زمينه توسعه ، بازاريابي و فناوري تراشه

نيمي از درآمد مالي شركت از حوزه خدمات رساني حاصل مي شود . هم اينك IBM در بيش از 100 كشور جهان به فعاليت مشغول است.

ارزشهاي سازماني

شركت در سال 2003 در يك فراخوان عمومي ازطريق اينترانت داخلي ، نظرات كليه كاركنان را در زمينه ارزشها براي سالهاي پيش رو اخذ كرد و درنهايت بيانيه ارزشها را با سه ارزش زير منتشر ساخت :

1. از خودگذشتگي براي جلب رضايت مشتري
2. نوآوريهاي مهم براي شركت و جهان
3. اعتماد و مسئوليت پذيري در همه ارتباطات

منابع انساني

توجه به منابع انساني به عنوان ركن اصلي سازمان از بدو تأسيس شركت در انديشه هاي توماس واتسون وجود داشت و تا امروز همين خط مشي دنبال شده است. IBM پديد آمد ، پايدار ماند و گسترش يافت و توسط جمع انسانهاي مستعد ، توانا و دلسوزي كه در چند دهه يكي از تحسين برانگيزترين سازمانهاي جهاني را بنيان گذاشتند. بي جهت نبود كه واتسون در سال 1957 گفت: « IBM شركتي است متشكل از انسانها نه ماشين ها ، شخصيت ها نه محصولات ، افراد انساني نه ابزار مادي».

هم اكنون تعداد كاركنان شركت به بيش از 386 هزار نفر رسيده است. IBM با ارائه برنامه «اجتماع در وقت نياز» (ON DEMAND COMMUNITY) براي 160 هزار بازنشسته شركت درجهت استفاده از آنها براي گسترش نفوذ فناوريهاي جديد به صورت تلاشهاي داوطلبانه در مدارس و موسسات محلي در سراسر دنيا قدم برداشته است. با اين روش مبتكرانه ، شركت به كاركنان كمك مي كند تا ارتباطات خود را در هر جا كه زندگي و كار مي كنند بهبود بخشند. در زمينه آموزش نيز شركت در سال 1993 با ايجاد «مدرسه خانه» (SCHOOL HOUSE) زمينه آموزش گسترده كاركنان را فراهم ساخت و به همه واحدهاي خود نوشت : از اين پس شركت IBM را بايد يك نظام درحال يادگيري مستمر به شمار آورد.

تحقيق و توسعه

گرچه بنيانگذار IBM وجهه اصلي شركت را تفكر و ارائه خدمت عنوان كرده است اما پالميسانو مديرعامل فعلي ، نوآوري را در عصر حاضر نماد شركت مي كند. ثبت بيش از 30 هزار پتنت از سوي شركت دليلي بر صحت گفته مديرعامل است. در سال 2004 ، IBM با 3284 پتنت براي دوازدهمين سال پياپي ركورد بيشترين ثبت پتنت شركتها را در آمريكا به دست آورد. در چهار سال اخير همواره بيش از 3000 پتنت در سال ثبت كرده و تنها شركتي است كه به ركورد بيش از 2000 پتنت در سال دسته يافته است. اين حجم پتنت حدود سه برابر مجموع پتنت همه رقباي IBM در حوزه فناوري اطلاعات در دوره 12ساله است. IBM مدال ملي فناوري سال 2000 آمريكا را به دليل ركورد نوآوري در فناوري حافظه ها كسب كرد. اين هفتمين بار بود كه IBM بزرگترين مدال ملي را كسب مي كرد.

IBM امروزه هشت آزمايشگاه مجهز در كشورهاي مختلف با 3000 محقق و نيروي علمي دارد. سالهاي جنگ جهاني دوم باعث شد اولين گامها ازسوي شركت به سمت دنياي رايانه برداشته شود. در سال 1944 اولين رايانه محاسبه گر در مقياس بزرگ (MARK I) ازسوي شركت عرضه شد. اين كار با همكاري شش ساله دانشگاه هاروارد صورت گرفته بود. گرچه وزن اين ماشين حدود پنج تن بود و عمليات جمع را در كمتر از يك ثانيه ، ضرب را در سه ثانيه و تقسيم را در شش ثانيه انجام مي داد اما اولين ماشين محسوب مي‌شد كه توانست به صورت اتوماتيك محاسبه هاي طولاني و بزرگ را اجرا كند. چهار سال بعد ، اولين ماشين محاسبه گر ديجيتالي در مقياس بزرگ (ASCC) عرضه گرديد. كارت پانچ هاي محاسبه و محاسبه گر الكترونيكي كارتهاي برنامه خور سال بعد به بازار آمد.

IBM اولين ديسك سخت مغناطيسي (RAMAC) را در سال 1956 عرضه كرد. در آن زمان هزينه ذخيره هر مگابايت اطلاعات 10 هزار دلار بود. دو دهه بعد اين هزينه به 10 سنت رسيد. يك سال بعد زبان فورترن (FORTRAN) به عنوان يك زبان رايانه اي ازسوي شركت ارائه گرديد كه به سرعت به يك زبان رايج رايانه اي براي كارهاي فني تبديل گشت. در سال 1952 اولين رايانه بزرگ تمام ترانزيستوري براساس لامپ خلاء عرضه شد. لامپ هايي كه سريعتر و كوچكتر از سويچ هاي الكترومكانيكي به كار رفته در MARKI عمل مي كردند. هفت سال بعد ترانزيستور جايگزين لامپ هاي خلاء شد. در سال 1968 ، RAM ديناميكي ترانزيستوري ابداع و عرضه گشت (DRAM) كه در آن هر بيت اطلاعات در يك سلول حافظه محتوي يك ترانزيستور و يك خازن نازك ذخيره مي شود. امروزه تراشه‌هاي DRAM عموما 64 ميليون بيت اطلاعات ذخيره مي كنند و جزو اصلي و كليدي رايانه هاي بزرگ ، شخصي و ساير محصولات الكترونيكي محسوب مي شوند. در سال 1986 محققان IBM جايزه نوبل فيزيك را به دليل اختراعشان در زمينه ابررسانه‌هاي حرارتي در مواد نيمه هادي اخذ كردند. قبل از آن اختراع ميكروسكوپ تونلي روبشي (STM) نيز كه انسان را قادر مي ساخت براي اولين بار جهان را از منظر اتمي ببيند ، نوبل را نصيب محققان شركت كرده بود. تاكنون پنج نفر از كاركنان R&D شركت موفق به اخذ جايزه نوبل شده اند.

IBM در زمينه تحقيقات راجع به نيمه هاديها يك شركت راهبر و پيشرو است. در زمينه نانو فناوري نيز متخصصان اين محرك كوچكترين نشردهنده نور در حالت جامد و نيز نانولوله هاي نيمه هادي را ساخته اند. در دهه 1980 معماري RISC كه اساس اغلب ايستگاههاي كاري و سرورهاي مبتني بر UNIX است توسط شركت ارائه گرديد. به نظر مي رسد اين ابداع ، مبناي معماري محاسبه گري در رايانه در آينده باشد. مفهوم RISC ساده سازي دستوراتي است كه براي اجرا به رايانه داده مي شوند و بنابراين رايانه سريعتر و قدرتمندتر مي شود.

در سال 1997 ابررايانه DEEP BLUE ازسوي شركت براي بازي شطرنج با گاسپاروف قهرمان جهان عرضه شد. اين اولين بار بود كه يك رايانه ، يك شطرنج باز تراز اول را شكست مي داد. از همان زمان اين بحث عمومي مطرح گرديد كه چگونه رايانه ها مي توانند به هوش انساني نزديك شوند. اين رايانه مي توانست 200 ميليون حركت متحمل شطرنج را در يك ثانيه تحليل كند. تكميل فناوري DEEP BLUE براي حل چالشهاي فناوري در كسب و كار و صنايعي نظير پيش بيني وضع آب و هوا ، مدلسازي بازار مالي ، طراحي خودرو ، توسعه درماني داروهاي جديد ، اكتشافات كيهاني و كشف اسرار منشا جهان به كار گرفته شد.

در حال حاضر جديدترين سوپر کامپيوتر جهان ، ساخت شرکت IBM است که به سفارش آزمايشگاه ملي دپارتمان انرژي ايالات متحده واقع در لوس آلاموس ساخته شده و با نام Roadrunner شناخته مي شود. اين سوپر کامپيوتر داراي توان محاسباتي برابر با 1.026 پتافلاپ (يک کادريليون برابر با عدد يک با 15 صفر به توان 2) بوده و 133 ميليون دلار قيمت دارد.

فروش

تلاش توماس واتسون بنيانگذار شركت باعث گرديد كه پس از 45 سال كوشش مستمر از 1911 ، درآمد شركت در سال 1956 به 892 ميليون دلار برسد. واتسون پسر بعد از 15 سال رهبري ، فروش شركت را به 8.3 ميليارد دلار رساند. در انتهاي سال 2005 و در زمانه رهبري پالميسانو ، اين درآمد به 96.29 ميليارد دلار با سود خالص 8.4 ميليارد دلار بالغ گشته است و بدين ترتيب شركت با دارايي 109 ميليارد دلاري در مقام بيستم جايگاه 500 شركت برتر جهان (FORTUN 500) برتر از همه شركتهاي رايانه اي قرار گرفت.

مديرعامل

مديرعامل فعلي شركت IBM ، ساموئل پالميسانو است. او از سال 1973 به شركت پيوسته است و ضمن طي مدارج كاري و مديريتي فراوان ، در سال 2000 به عنوان مدير اجرايي و از سال 2002 به عنوان مدير عاملي رسيده است. او فارغ التحصيل دانشگاه جان هاپكينز است. الميسانو هشتمين مديرعامل شركت از زمان تشكيل اوليه C.T.R در 1911 تاكنون محسوب مي شود. او در زمينه عرضه خدمت ، مشتريان راه بنيانگذاران شركت را به خوبي پيموده است. پالميسانو مي گويد : «ما بايد مسئوليت فردي خود را در زمينه ارتباط با مشتري ، همكار ، سرمايه گذار و اجتماع انجام دهيم. ما اساسا براي موفقيت يكديگر كار مي كنيم. اين مأموريت IBM به عنوان يك شركت است».

پالميسانو بازار فناوري اطلاعات را محيطي پويا ، جهاني ، به سرعت متغير و به شدت متمركز بر ارزشهاي مشتري مي داند و براين باور است كه IBM از همان روز اول بخشي از تاريخچه صنعت فناوري اطلاعات بوده است. او سه نيروي دگرگون كننده اقتصاد جهاني و محيط سياسي را چنين برمي شمرد :

1. انقلاب در رايانه و ارتباطات
2. استانداردهاي باز در فناوري و ارتباطات بويژه در صنايع
3. يكپارچگي در همه سطوح كسب و كار اجتماع

پالميسانو اما بيش از هر چيز به «نوآوري» تكيه دارد و رمز حيات IBM را نوآوري مي داند و مي گويد : «فناوري امروزه جزو اصلي راهبرد كسب و كار است. ما به يك مدل نوآوري نوين نياز داريم : باز ، مشاركتي ، چند وجهي و جهاني. در قرن بيست و يكم نوآوري يك امر تشريفاتي نيست ، يك ضرورت اقتصادي و اجتماعي است. يك مسئوليت جمعي است كه نه كسب و كارها ، نه دانشگاهها و نه دولتها به تنهايي نمي توانند از عهده آن برآيند».

آينده

تا دو دهه پيش كمتر كسي مي توانست تصور كند كه در دنياي پرشتاب رايانه و فناوري اطلاعات و ارتباطات ، شركتهايي نظير «مايكروسافت» و «دل» قد برافرازند و به مصاف پيشكسوتاني همچون HP و IBM برخيزند. با درك اين تغييرات شتابناك است كه پالميسانو مديرعامل فعلي شركت معتقد است «ما از گذشته عبور كرده ايم». او درصدد بازيابي رشد مجدد اين تحول عظيم و بازگشت IBM به دوران مجدد عظمت است. پالميسانو در سال 2004 بخش رايانه هاي شخصي را به يك سرمايه دار مشهور چيني فروخت و 30 درصد كاركنان مربوطه را در كارخانجات اروپايي اخراج كرد. آيا او با عبور از گذشته و چشم دوختن به درآمد 500 ميليارد دلاري در سال مي‌تواند آينده را از آن خود نگه دارد. خود او هرگز تا اين حد راجع به آينده خوش بين نيست.

منابع :

www.ibm.net
www.research.ibm.com
www.fortune.com
 
آخرین ویرایش:

anathema

عضو جدید
کاربر ممتاز
قسمت سوم : Panasonic

قسمت سوم : Panasonic

آخرين اطلاعات در سال 2008 :

نام شرکت : Matsushita Electric Industrial
رتبه در بين 500 شرکت برتر جهان (طبق طبقه بندی fortune می باشد) : 72
مدير عامل : Makoto Uenoyama
تعداد کارکنان : 305,828
کشور : ژاپن
دارييها (ميليون دلار) : 79,411.8
درآمد (ميليون دلار) : 74,783.8
سود خالص (ميليون دلار) : 2,468.2
آدرس وب سايت : www.panasonic.net


«مرد خوشبخت زير درخت چنار» كه مفهوم ژاپنی نام كونوسوكی ماتسوشيتا بنيانگذار شركت ماتسوشيتاست ، در عمل مصداق روشنی يافت. گرچه بيماری طاقت فرسای دوران كودكی او ، احتمال زنده ماندنش را بسيار كم جلوه می داد ، اما عملا او فرصت يافت حدود يك قرن در اين جهان زندگی كند و با فكری روشن و ديدگاهی والا ، تنها با سرمايه 100 ين شركتی را بنيان‌گذارد كه اكنون با عرضه محصولات بسيار متنوع در حوزه های گوناگون تحت نامهای تجاری ناسيونال ، پاناسونيك ، تكنيكس و كواسار ، بيش از 300 هزار نفر را در سراسر جهان به كار گيرد تا درآمد سالانه ای حدود 80 ميليارد دلار داشته باشد و قديمي‌ترين و بزرگترين بنگاه جهانی ژاپن محسوب شود.

شركت او از بسياری جهات نمونه و منحصر به فرد است. سرمايه گذاری حساب شده و كارآمد در عرصه تحقيق و توسعه جهانی و ثبت و عرضه محصولات بديع در زمينه های مختلف زندگی بشری نمونه هايی از اين برتری است. بنيان شركت و پايداری طولانی آن مرهون عظمت فكری شخصيتی همچون ماتسوشيتاست كه نه تنها بنيانگذار شركت محسوب می شود بلكه به دليل داشتن ايده‌های عميق انسانی در مشی مديريتی خود ، در ژاپن به عنوان پدر مديريت ژاپن شناخته می شود و با عرضه انديشه های خويش ، در سطح جهان نيز به عنوان مديری اثر بخش مطرح است.

تاريخچه

شركت ماتسوشيتا در سال 1918 با همت كونوسوكی ماتسوشيتا تاسيس شد. سرمايه اوليه تاسيس شركت ، تنها 100 ين (يك دلار) بود كه ماتسوشيتا با كمك همسر و برادر همسرش (مؤسس شركت SANYO) آن را تامين كرد و شركت را راه انداخت. تجربه ای كه او به عنوان يك برقكار جوان در شركت برق اوزاكا اندوخته بود و نصيحت و توصيه اكيد پدرش مبنی بر اختيار كردن يك شغل مستقل غير دولتي ، او را واداشت كه توليد و عرضه سرپيچ لامپ را كه مدتها روی آن كار كرده بود ، به عنوان اولين فعاليت و محصول شركت تازه تأسيس عرضه كند. پس از ارائه دو شاخه تبديل برق به بازار ، شارژهای لامپ دوچرخه را با نشان «ناسيونال» به بازار عرضه كرد و در سال 1925 اين نشان تجاری را برای شركت به ثبت رساند.

ماتسوشيتا در سال 1961 در سن 65 سالگی از مديريت شركت كنار رفت ، اما تا پايان عمر به عنوان رهبر معنوی شركت باقی ماند. داماد او ماساهارو ماتسوشيتا مديريت شركت را در دست گرفت. نقش ماتسوشيتا در شكل گيری و پايداری و توسعه شركت در طول ساليان متمادی جنگ و پس از آن و گذار شركت به دنيای رقابتی كنونی بسيار برجسته است.

نشانهای تجاری

هم اكنون مجموعه شركتهای تحت پوشش ماتسوشيتا ، در شش حوزه كسب و كار به فعاليت مشغول هستند :

1. محصولات نوري
2. تجهيزات اطلاعاتی و محصولات سيمي
3. لوازم خانگي
4. محصولات ساختماني
5. مواد الكترونيكی و پلاستيكي
6. محصولات كنترل اتوماسيون

شركت ماتسوشيتا ، محصولات خود را تحت چهار نام و نشان تجاری عرضه می كند :

1. ناسيونال – National
اين نشان تجاری در سال 1925 به ثبت رسيد و اولين بار برای شارژهای لامپ دوچرخه مورداستفاده قرار گرفت. كونوسوكی ماتسوشيتا ، مؤسس شركت ، خود اين نام را برای محصولات پسنديد زيرا به نظر او ، اين نام به چيزی اشاره دارد كه به مردم مربوط است. هم اكنون لوازم خانگی شركت در ژاپن ، به اين نشان تجاری عرضه می شود.

2. پاناسونيك – Panasonic
نشان تجاری پاناسونيك در سال 1955 به ثبت رسيد و اولين بار برای نامگذاری راديوی توليدی شركت به كار رفت چرا كه مناسبتی با محصول عرضه شده داشت : PAN يعنی همه و SONIC يعنی صدا. از سال 2003 اين نشان تجاری به عنوان نشان تجاری جهانی برای همه محصولات الكترونيكd شركت برگزيده شد.

3. تكنيكس – Technics
اولين بار اين نشان تجاری در سال 1965 مورداستفاده قرار گرفت. امروزه از اين نام برای محصولات و ابزارهای الكترونيكی حوزه موسيقی استفاده می شود.

4. كواسار – Quasar
هنگامی كه در سال 1974 بخش الكترونيك شركت موتورولا توسط شركت ماتسوشيتا خريداری شد ، اين نام تجاری نيز اخذ شد و امروزه درمورد محصولاتی نظير تلويزيون ، ويدئو ، اجاقهای مايكروويو كه در آمريكای شمالی عرضه می شود به كار می رود.

چشم انداز

صنايع الكتريكی ماتسوشيتا ، كه امروزه بيشتر به همان نام نشان تجاری معروف خود يعنی پاناسونيك شناخته مي‌شود ، چشم انداز خود را چنين ترسيم كرده است : برترين شركت جهانی تا سال 2010 ازطريق پيگيری اهداف مديريت در زمينه تحقق شبكه فراگير با فناوري‌های نوين و حضور در محيط جهاني.

شعار معروف پاناسونيك ، «ايده پردازی برای زندگي» (IDEAS FOR LIFE) است.

كيفيت

شركت ماتسوشيتا ، مديريت كيفيت را يكی از مسئوليتهای اجتماعی خود می داند و همواره سعی در بهبود كيفيت از منظر مشتری دارد. استراتژی ميان مدت شركت برای بهبود كيفيت برمبنای سه موضوع زير نهاده شده است :

1. اطمينان از ايمنی محصول
2. خلق محصولات مبتنی بر آخرين فناوري
3. برقراری سيستم مديريت كيفيت

برای افزايش كيفيت محصول و خدمات ، برنامه جديدی تحت عنوان NQF در شركت به اجرا درآمده است. مديريت ارشد سالانه دوبار كنفرانسی در اين زمينه برگزار مي‌كند.

عوامل اساسی طراحی جهانی در امر مديريت كيفيت عبارت است از :

1. سادگی و سهولت عمليات
2. استفاده از نشان هايی كه درك آنها ساده باشد
3. سهولت و راحتی در هر وضعيتي ، ازجمله درحين حركت
4. جا به ‌جايی و حركت آسان
5. توجه به ايمني
6. محيطی كه محصول در آن مورد استفاده قرار می گيرد

تحقيق و توسعه

سه آزمايشگاه مجهز ستادی تحقيق و توسعه ، مسئول فناوري‌های نوين در شركت هستند. اين فناوري‌ها برای پشتيبانی خلق كسب و كارها و محصولات و رفع نيازهای بالقوه بازار استفاده می شود. علاوه برآن ، شش آزمايشگاه بخشی نيز وجود دارد. ارتباط محكم و مستمری بين تحقيق و توسعه شركت با دانشگاهها و موسسات تحقيقاتی ژاپن و سراسر جهان وجود دارد. جهت‌گيری تحقيق و توسعه برای تحقق چشم انداز 2010 شركت عبارت است از خلق ارزش در راستای رفع نيازهای جامعه قرن بيست و يكم به وسيله نفوذ و يكپارچگی قدرت فناوري‌های اطلاعاتی و الكترونيك.

تحقيق و توسعه در تمامی شش حوزه فعاليت كسب و كار شركت فعال است.

حوزه های تحقيقاتی در مواد الكترونيك و پلاستيك :

1. مواد برای صفحات مدار چاپی چگال
2. تركيبات مدل‌سازی اكسپوسی برای نيمه هاديهای پيشرفته
3. مواد برای انتقال بسيار سريع سيگنال
4. مواد برای سلولهای سوخت
5. مواد برای بسته بنديهای پيشرفته

حوزه های تحقيقاتی در زمينه های نوري :

1. سيستم‌های نوری پلاسما
2. فناوري‌ های كنترل و شبكه روشنايي
3. فناوري‌های عمليات سطحی با انعكاس زياد
4. فناوری كنترل از راه دور و حسگرها برای محصولات نوري

حوزه های تحقيقاتی در زمينه نانو :

1. فناوری نانو در اتميزه كردن الكترواستاتيك لوازم خانگي
2. توسعه محصولات نوري
3. توسعه فناوري ‌های مرتبط با ارگانيسم‌های زنده برای حل مسائل سلامتي
4. فناوری پردازش ميكرو – نانو
5. فناوری طراحی حسگرها و دستگاههای مرتبط با IT

حوزه های تحقيقاتی در زمينه تجهيزات اطلاعاتی و محصولات سيمي :

1. فناوري‌ های ارتباطات برای شبكه
2. فناوري‌ های پردازش سيگنالهای صدا و تصوير
3. فناوري‌ های رديابی حركت - GPS
4. فناوري‌های حفاظت هوشمند
5. فناوري‌های پردازش ميكروسكپي
6. كنترل هوشمند خطوط انتقال قدرت

حوزه های تحقيقاتی در زمينه لوازم خانگي :

1. فناوري‌های تميزسازی دهان
2. مواد تيغه های تراش
3. فناوري‌های عطرسازي
4. خالص سازی آب
5. فناوري‌های ماوراء صوت - Ultrasound
6. اندازه گيري‌های پوستی عوامل حياتي
7. اندازه گيری فشار خون و متابوليسم
8. تجزيه و تحليل و ارزيابی سيگنالهای فيزيولوژی انسان

بنيانگذار

كونوسوكی ماتسوشيتا بنيانگذار شركت ماتسوشيتا ، كه در ژاپن به پدر مديريت معروف است ، با وجود مواجه شدن با مشكلات بي‌شمار و بيماری طاقت ‌فرسا در دوران كودكي ، فرصت عمری طولانی درحد يك قرن يافت تا نقش خود را در جامعه ژاپن و سراسر دنيا ايفا كند. او كه ابتدا در كارگاههای ساخت بخاريهای زغالی و مغازه های دوچرخه فروشی كار مي‌كرد ، در جوانی به عنوان سيم‌كش به استخدام شركت برق اوزاكا درآمد ، اما تمايل ذاتی او به داشتن هيجان در كار ، او را واداشت تا پس از هفت سال كار آنجا را رها سازد و با سرمايه اندك ، شركت ماتسوشيتا را تأسيس كند. او در ابتدا به توليد و عرضه ابداعات خود يعنی سرپيچ لامپ ، دو شاخه تبديل و چراغ قوه دوچرخه با نام تجاری «ناسيونال» پرداخت. ماتسوشيتا در شيوه مديريتی خود ، سبكی انسانی و طبيعی و به تعبير خودش منطبق و موافق با قوانين هستی داشت.

اساس فلسفه مديريت او توجه به انسان بود. او با اينكه خود از تحصيلات رسمی بهره چندانی نبرده بود اما هنر مشورت و استفاده از استعدادهای انسانی همكاران خود را به خوبی نمايان می ساخت. مفاهيم انسان شناسانه بسياری را می توان در شيوه و نگرش مديريتی او يافت كه به دليل سادگی و پاكی به مرز فطرت آدميان نزديك است و هنر او در به كارگيری و پياده سازی اين مفاهيم در عرصه عمل نهفته است؛ مفاهيمی همچون تبعيت از قوانين طبيعي ، توجه به خردجمعي ، مشاركت ايده‌ها ، اعتماد به كاركنان ، تمركز بر نقاط قوت افراد ، مشورت با كاركنان ، فكر باز و آزاد و روح فروتنی داشتن ، جديت ، انتقادپذيري ، وظيفه‌شناسي ، ارزش نهادن به كار و تلاش برای تعالی انسان. او اغلب به كاركنانش می گفت وقتی مشتری مي‌پرسد شركت شما چه چيزی مي‌سازد آنان بايد جواب دهند شركت ماتسوشيتا الكتريك «انسان» مي‌سازد.

او به سبب داشتن انديشه های والا و آينده نگر ، يك سال پس از جنگ جهانی دوم ، در پاسخ به نقش تخريبی جنگ ، موسسه PHP را در راه صلح و خوشبختی بشر بنيان نهاد و تا آخر عمر رياست آن را بر عهده گرفت. در سال 1980 نيز با انگيزه تربيت رهبران برای حل مشكلاتی كه ژاپن با آن روبرو بود دانشكده حكومت و مديريت ماتسوشيتا را تأسيس كرد. در سال 1932 در سالگرد تأسيس شركت ، ضمن بر شمردن ماموريت شركت ، يك برنامه بلند مدت 250 ساله را كه شامل 10 برنامه 25 ساله برای 10 نسل كاری بود اعلام داشت و مأموريت حقيقی شركت را توليد بی انتهای كالا به فراوانی آب آشاميدنی و در اختيار گذاشتن آن برای مردم به ارزانی آب آشاميدنی دانست. او معتقد بود از اين طريق فقر برچيده می شود.

آينده

امروزه شركت صنايع الكتريكی ماتسوشيتا ، عرضه كننده محصولات متنوع با نامهای تجاری ناسيونال ، پاناسونيك ، تكنيكس و كواسار ، پس از گذشت حدود يك قرن ، با بيش از 300 هزار كارمند در بيش از 100 كشور جهان و فروش سالانه حدود 80 ميليارد دلار ، از بزرگترين شركتهای صنعتی و تجاری در سطح دنياست. با اينكه خود ماتسوشيتا ، بنيانگذار شركت ، با ديدی بسيار بلند ، برنامه 250 ساله شركت را اعلام كرده بود ، اما به صورت عملي ، در سال 2006 ، چشم انداز سال 2010 شركت رسما اعلام شد. هدف اين برنامه ، ارتقای سطح شركت و دستيابی به سريع‌ترين رشد درآمد در بين شركتهای جهانی است. تمركز شركت بر آن است كه در بازارهای مشخص هدف ، به عنوان يك راهبر خلاق و نوآور مطرح باشد.

منابع :

www.mew.co.jp
www.panasonic.co.jp
www.panasonic.net
www.fortune.com
 

anathema

عضو جدید
کاربر ممتاز
قسمت چهارم : Honda

قسمت چهارم : Honda

آخرين اطلاعات در سال 2008 :

نام شرکت : Honda Motor
رتبه در بين 500 شرکت برتر جهان (طبق طبقه بندي fortune مي باشد) : 40
مدير عامل : Takeo Fukui
تعداد کارکنان : 178,960
کشور : ژاپن
دارييها (ميليون دلار) : 126,744.6
درآمد (ميليون دلار) : 105,102.4
سود خالص (ميليون دلار) : 5,254.2
آدرس وب سايت : www.honda.com


فكر جستجوگر و خلاق سوئي شيرو هوندا ، آهنگرزاده روستاهاي ژاپن آنقدر عالي بود كه شايد آدمي مي توانست از همت بلند او دريابد كه پس از ترك تحصيل دبيرستان بتواند طي مدت 12 سال بزرگترين كارخانه موتورسيكلت ‌سازي جهان را داشته باشد. اما شايد خود او نيز از همان ابتدا به فكرش خطور نمي كرد كه بتواند با ورود از دنياي موتورسيكلت ‌سازي به عرصه تخصصي خودروسازي ، در ميان غولهاي خودروساز جهان سر برآورد و در مقام هفتم سرفرازانه بايستد. زماني كه به همراه شريك مبتكر تجاري خود فوجي ساوا اولين خودروي هوندا را در آمريكا طراحي و عرضه كرد ، تصور اين امر مشكل بود كه اين شركت تا دو دهه قبل از آن اساسا هيچگونه خودرويي توليد نكرده است. اما نبوغ فني و مهندسي هوندا در كنار استعداد بازاريابي و توزيع فوجي ساوا چنين امكاني را فراهم آورد و شركتي را به جهانيان معرفي كردند كه بيش از نيمي از كاركنان آن ، هم اينك در آمريكا به موتورسيكلت ‌سازي و خودروسازي مشغول هستند. رسيدن به قله كوه موفقيت و پيشرفت ، هدف هوندا بود كه با تلاش و همت و سخت كوشي بدان دست يافت. زماني كه هوندا ، تنها با شش نفر اولين نمايندگي خود را در كمال صرفه ‌جويي و آزادمنشي و آينده‌نگري در آمريكا داير مي‌كرد ، شايد يكي از آموزه‌ هاي فرهنگي آن كشور پشتيبان معنوي آنها بود : هر چيزي با ارزش و گرانبهاست و اتلاف گناه است.

تاريخچه

سوئي شيرو هوندا جوان كار آفرين ژاپني ، يك سال پس از پايان جنگ جهاني دوم ، كه ژاپن در آتش آن سوخته بود ، به عشق توليد دوچرخه اي كه موتور داشته باشد ، موسسه تحقيقات فني هوندا را تأسيس كرد. يك سال بعد ، در 1947 ، اولين محصول اين موسسه به نام «دوچرخه موتوري نوع A» روانه بازار شد. سال بعد به منظور توليد موتورها توسط خود شركت ، شركت هوندا موتورز تاسيس شد. همزمان با اين تغيير نام ، هوندا براي توزيع و بازاريابي محصولات خود با تاكئو فوجي ساوا كه بازاريابي مجرب بود قرارداد مشاركت بست. سوئي شيرو همواره درباره اين مشاركت با تاكئو تعبير مي كرد كه آنها يك هدف داشتند و آن رسيدن به قله كوه بود. سال 1951 تعداد كاركنان به 150 نفر رسيد و 2380 موتورسيكلت فروخته شد. در سال 1955 هوندا در اولين مسابقه موتورسيكلت ‌راني جاده اي استقامت شركت كرد. سال 1959 نقطه عطفي براي شركت محسوب مي شد. از يك سو موتورسيكلت مردم پسند 125 سي سي عرضه كه با استقبال عظيمي مواجه شد و از سوي ديگر ، هوندا نسبت به بازاريابي محصولات خود در آمريكا اقدام و شركت هوندا موتورز را با شش نفر از كاركنان صنعتي در لس آنجلس آمريكا افتتاح كرد. كاواشيما به عنوان رئيس شركت تازه تاسيس در آمريكا انتخاب شد.

هنگامي كه او و تنها دو نفر ديگر براي تاسيس شركت به كاليفرنيا رفتند ، آپارتماني با ماهانه 80 دلار اجاره كردند كه فقط يك تخت داشت. از اين رو دو نفر ناچار بودند روي زمين بخوابند. سپس يك انباري در قسمت كهنه شهر اجاره كردند و براي اينكه هزينه ‌ها را پايين بياورند با دست ، تخته صندوقهاي حاوي موتورسيكلت را جابه جا مي كردند و سه رديفه روي هم مي گذاشتند. كف انبار را هم تميز و جايي براي نگهداري لوازم يدكي آماده كردند. اينها كارهايي بود كه بايد انجام مي گرفت. سال پيش از آن ، هوندا ، در ژاپن موتورسيكلت سوپركاب 50CC را طراحي و عرضه كرد كه با استقبال عموم مواجه شد ؛ به طوري كه در سال 1959 ، از 285000 موتور فروخته شده ، 168000 دستگاه متعلق به اين مدل بود. در ميانه دهه 1960 ، هوندا فروشنده شماره يك موتورسيكلت در آمريكا شد.

در سال 1960 ، هوندا از عرصه توليد موتورسيكلت به عرصه توليد خودرو نيز قدم نهاد و خودرو مدل S360 را كه بيشتر موتورسيكلتي با چهار چرخ و يك سقف بود طراحي و به بازار ارائه داد. در اين سال اولين واحد تحقيق و توسعه شركت نيز داير شد. در 1963 ، اولين خودروي مسابقه اي ورزشي در ژاپن با نام S500 توسط هوندا عرضه شد و سال بعد براي اولين بار در مسابقات اتومبيل ‌راني حضور يافت. گرچه در اين مسابقه توفيقي نصيب محصول هوندا نشد ، اما سال بعد ، هوندا توانست اولين پيروزي را در مسابقات فرمول يك به دست آورد. در فاصله اين چند سال ، شعباتي از هوندا در آلمان و كانادا نيز تاسيس شد. در سال 1967 ، يعني سه سال قبل از بروز بحران نفتي جهاني ، توجه به صرفه ‌جويي در مصرف بنزين در سرلوحه كارهاي تحقيقاتي و عملياتي شركت هوندا قرار گرفت. بدين جهت در 1973 ، هوندا اولين موتور بدون آلودگي CVCC را روي خودروي مدل CIVIC نصب كرد. در سال 1982 ، هونداي آمريكا ضمن توليد 100 هزار دستگاه موتورسيكلت ، اولين خودرو با مارك ACCORD را ارائه داد و جايگاه اول خودروهاي ديزلي را در آمريكا به دست آورد.

جالب توجه است كه هوندا اولين شركت ژاپني بود كه در اين سال توليد خودروي خود را در آمريكا آغاز كرد در حالي كه اين شركت تا اوايل دهه 1960 اساسا هيچ خودرويي توليد نكرده بود. فروش خودروي سيويك در 1975 در آمريكا به 10 هزار دستگاه در ماه رسيد. در سال 1998 توليد خودروي سيويك با سوخت CNG در آمريكا آغاز شد. سال بعد ، مدل آكورد هوندا بيشترين فروش را در آمريكا به دست آورد و تا مدتها ادامه پيدا كرد. تا سال 2003 ، 10 ميليون خودروي هوندا در آمريكا ساخته شد. هم اكنون شركت هوندا ، 10 كارخانه مونتاژ خودرو در آمريكا دارد. برخي نشانهاي خوروي هوندا عبارت است از آكورد ، سيويك ، CR7 ، المنت ، فيت ، پايلوت ، اوديسه ، ريد جلين و S2000.

چشم انداز و ماموريت

شركت هوندا چشم انداز خود را چنين تعريف كرده است : جامعه در اثر رهبري اجتماعي هوندا بهتر خواهد شد. ماموريت هوندا نيز عبارت است از : رفاه و غناي اجتماعي ، اقتصادي و آموزشي جوامع از طريق مشاركت فردي و همكاري جمعي.

اهداف شركت هوندا عبارت است از :

1. توجه و پاسخ دادن به نيازهاي اجتماع
2. درك ، توافق و تعهد و مشاركت كاركنان
3. به كارگيري مناسب منابع
4. بيشينه كردن منافع بالقوه
5. پشتيباني طرح تجاري هوندا

تحقيق و توسعه

نام اوليه شركت هوندا ، موسسه تحقيقات فني هوندا بود كه بعدها به شركت هوندا موتورز تغيير نام داد. اين انديشه ريشه در بافت فكري بنيان گذار شركت ، سوئي شيروهوندا داشت كه با وجود آنكه سهم چنداني از تحصيلات رسمي نداشت اما مكانيكي ماهر و مبتكر محسوب مي شد. به همين جهت در 1957 اولين واحد مستقل تحقيق و توسعه شركت تأسيس شد. پس از تأسيس شركت هونداي آمريكايي ، واحد تحقيق و توسعه آن در 1984 افتتاح شد. عرضه اولين خودروهاي مسابقه اي و نيز موتورهاي ديزلي گازوئيل سوز و توجه به صرفه جويي جدي در مصرف بنزين حتي قبل از بحران نفتي سال 1970 از ويژگيهاي تحقيقاتي شركت هوندا محسوب مي شود. هوندا نسبت خاصي بين افراد و فناوري قايل است و بر اين باور است كه افراد بهتر از طريق فناوري و فناوري برتر ازطريق افراد حاصل مي شود.

كاركنان

هنگامي كه در 1979 ، هوندا اولين كارخانه خود را در آمريكا بنياد نهاد ، اولين شركتي بود كه مستقيما نيروهاي آمريكايي را به استخدام خود درآورد. هم اكنون از 167 هزار نفر كاركنان شركت ، بيش از 100 هزار نفر در آمريكا در حوزه موتور سيكلت و خودرو سازي فعاليت دارند. 27 هزار نفر از اين افراد در حوزه تحقيق و توسعه مشغول هستند.

فروش

هوندا هم اكنون هفتمين شركت بزرگ خودرو سازي دنيا محسوب مي شود. در سال 2005 ، 164/436/3 دستگاه خودرو يعني 3/5 درصد توليد كل جهاني به هوندا اختصاص داشت. هوندا ، پس از جنرال موتورز ، تويوتا ، دايملر كرايسلر ، فورد و فولكس واگن ، هفتمين خودروساز جهاني است كه شركتهاي نيسان ، پژو ، هيوندا ، فيات ، ب ‌ام ‌و ، رنو ، ولوو و سوزوكي را پشت سر خود دارد. هوندا با فروش حدود 105 ميليارد دلاري و سود خالص 5 ميليارد دلاري در رتبه 40 ام پانصد شركت برتر جهاني قرار گرفته است.

بنيانگذار

سوئي شيرو هوندا مؤسس شركت هوندا فرزند يك آهنگر و مكانيك ماهر بود كه در اواسط تحصيل خود در دبيرستان ، آموختن را رها كرد و ظرف مدت 12 سال ، بزرگترين شركت موتور سيكلت‌ سازي دنيا را تأسيس كرد. سوئي شيرو 40 ساله در 1946 مؤسسه تحقيقات فني هوندا را داير كرد تا دوچرخه هاي كوچك موتوري توليد كند. او در 1948 تنها با 3200 دلار سرمايه و خريد موتورهاي مازاد و پيوند زدن آنها به دوچرخه ها شركتي را بنيان گذاشت كه هم اكنون در دنيا جايگاه اول موتور سيكلت‌ سازي را داراست. هدف او توليد يك وسيله حمل و نقل ارزان بود. اين چيزي بود كه ژاپن پس ازجنگ جهاني مي طلبيد.

او در سال 1973 و در سن 66 سالگي ، در 25 امين سالگرد تأسيس شركت باز نشسته شد. بخشي از موقعيت او مرهون شراكت تجاري با فوجي ساوا در امر بازاريابي و توزيع بود. هوندا راه و روش فني و مهندسي شركت را تعيين مي كرد و فوجي ساوا خط‌مشي بازاريابي و امور اداري را. هوندا از همان ابتدا معتقد بود تعمير اتومبيل ، كه بسيار به آن علاقه داشت ، كــاري است محدود زيرا تنها مي‌تواند در مناطق محــلي و اطراف آن به كار آيد. او مي گفت اگـر من بتوانم وسيله‌اي بسازم مي توانم كسب و كار خود را تا نقطه هاي دور دست دنيا گسترش دهم. او به عنوان توجيه ترك تحصيل خود مي گويد : حال كسي را داشتم كه از گرسنگي دارد مي ‌ميرد اما به جاي وعده اي غذا از او انتظار دارند كه اصول تغذيه صحيح را بياموزد.

بدين جهت او به مديريت در محل كار معتقد بود و مي گفت در كف كارخانه دانش بيشتري وجود دارد تا در دفتر كار. هنگامي كه در محل باشيد مي بينيد چه چيزي واقعي است. او به تعبير خودش نخست با سخت ‌ترين دشواريها روبرو مي شد. از ناكامي باكي نداشت و بر اين باور بود كه موفقيت را تنها مي توان از راه ناكاميهاي مكرر و خويشتن ‌نگري به دست آورد. در واقع موفقيت يعني يك درصد از كاري كه 99 درصد آن شكست بوده است. عقيده هوندا درباره كاركنان آن بود كه در وهله نخست ، هركس بايد براي خودش كار كند. كاركنان خود را فداي شركت نمي‌كنند. انسانها براي انجام كار به شركت مي آيند تا از آن لذت ببرند. همين احساس منجر به نوآوري مي شود. هوندا شكيبايي را شرط موفقيت مي دانست و مي گفت : مي گويند هر يك از ما جلوه اي از ذات بي ‌همتاي خالق را در خود نهفته داريم. فكر مي كنم كه سهم من از اين موهبت ، شكيبايي است كه وادارم كرد تا در كمين فرصتها باشم.

منابع

www.honda.com
www.fortune.com
 

anathema

عضو جدید
کاربر ممتاز
قسمت پنجم : Arcelor Mittal

قسمت پنجم : Arcelor Mittal

آخرين اطلاعات در سال 2008 :

نام شرکت : ArcelorMittal
رتبه در بين 500 شرکت برتر جهان (طبق طبقه بندي fortune مي باشد) : 39
مدير عامل : Lakshmi N. Mittal
تعداد کارکنان : 311,466
کشور : لوکزامبورگ
دارييها (ميليون دلار) : 133,625.0
درآمد (ميليون دلار) : 105,216.0
سود خالص (ميليون دلار) : 10,368.0
آدرس وب سايت : www.arcelormittal.com


تا چند سال پيش تصور بر آن بود كه هندي ‌ها اگر بتوانند جايگاهي در عرصه جهاني داشته باشند ، زمينه فناوري اطلاعات و توليد نرم ‌افزار است ، اما هيچكس فكر نمي‌كرد كه اين غول خفته اقتصاد آينده جهان ، در زمينه صنعت سخت و خشن فولادسازي نيز حرفي براي گفتن داشته باشد. اما لاكشمي ميتال هندي با تدابير خاص خود در خريد شركتهاي فولاد و بهره‌ور ساختن آنها و در نهايت خريد شركت چند مليتي فولاد آرسلور ، امپراتوري فولاد جهان را تصاحب كرد. ميتال استيل اكنون نه ‌تنها بزرگترين توليدكننده فولاد دنياست بلكه به ‌معناي واقعي يك شركت جهاني در صنعت فولاد است كه در زمينه استراتژي ، رويكردهاي مديريتي ، فناوريهاي نوين فولادسازي و توسعه محصولات جديد حرفهاي زيادي براي گفتن دارد.

تاريخچه

بنيان آنچه امروزه شركت فولاد ميتال ناميده مي‌شود و به‌ عنوان غول توليد فولاد دنيا نامبردار است در سال 1976 ريخته شد ، يعني زماني كه لاكشمي ميتال با پول پدر خود كارخانه فولادي در اندونزي خريداري كرد. شم قوي اقتصادي و فكري در خريد شركتهاي فولاد باعث شد كه روند خريد اين شركتها توسط ميتال به‌ مرور ادامه يابد. در سال 1989 توليد شركت به 420 هزار تن مي‌رسيد. درسال 1992 ميزان توليد از مرز يك ميليون تن گذشت و به 4/1 ميليون تن رسيد. در سال 1995 اين مقدار به 6/5 و در سال 2000 بيش از 20 ميليون تن رسيد. خريد شركتهاي متفرق فولاد در جاهاي مختلف دنيا و بويژه اروپاي شرقي و شوروي سابق كه همگي عموما دولتي و در حال ورشكستگي بودند ادامه يافت. شركت آهن و فولاد ترينيداد در سال 1989 و شركت فولاد هامبورگ در سال 1995 خريداري شد.

پس از تاسيس شركت فولاد بين‌الملليLNM به‌عنوان شركت مادر و ادغام با شركت بين‌الملليISPAT ، در سال 2004 شركت فولاد ميتال پديد آمد. از سال 2001 و تا قبل از خريد شركت فولاد آرسلور ، شركت ميتال دوبرابر شد. در همان سال با خريد گروه بين ‌المللي فولاد آمريكا (ISG) ، شركت فولاد ميتال به بزرگترين شركت توليدكننده فولاد در دنيا تبديل شد و توليد آن به 5/57 ميليون تن رسيد. پس از بحث و جدلهاي فراوان در زمينه خريد شركت آرسلور كه دومين شركت بزرگ توليد كننده فولاد جهان محسوب مي‌شد ، بالاخره ميتال موفق به خريد آرسلور در سال 2006 شد و بدين ترتيب شركت ميتال به‌ عنوان بزرگترين توليد كننده فولاد جهان با اختلاف بسيار نسبت به بقيه رقبا قرار گرفت. در حال حاضر ، شركت ميتال بعد از خريد آرسلور ، با توليد حدود 100 ميليون تن فولاد ، حدود سه ‌برابر بيشتر از شركت فولاد نيپون ژاپن و چهاربرابر بيشتر از شركت پوسكو كره توليد مي‌كند. رقباي دوم و سوم به‌ترتيب 5/34 و 6/25 ميليون تن فولاد توليد مي‌ كنند.

حوزه فعاليت

شركت فولاد ميتال به ‌عنوان غول صنعت فولاد ، انواع محصولات فولادي را توليد و عرضه مي‌كند. اين محصولات شامل محصولات تخت (FLAT) و بلند (LONG) است. محصولات تخت شامل تختال (اسلب) ، ورق ، ورق نورد گرم شده ، ورق نورد سرد شده ، ورق گالوانيزه ، ورق آلومينايز شده و ورق رنگي است. محصولات بلند شامل شمش ، مفتول ، ميلگرد ساده و آجدار در مقاطع مختلف ، سيم ، ميخ ، سيم بكسل ، انواع مقاطع مانند نبشي ، سپري ، ريل ، تيرآهن ، پروفيل و انواع لوله است. علاوه بر فولاد ، شركت فولاد ميتال ، آهن اسفنجي نيز توليد مي‌كند. ميزان توليد آهن اسفنجي شركت بيش از 11 ميليون تن (سال 2005) است. ميتال سعي بر آن دارد كه مواد خام و اوليه توليد آهن و فولاد را نيز خود تهيه كند. بدين جهت هم ‌اكنون ، اين شركت چهارمين توليدكننده سنگ معدن آهن در دنياست و 50 درصد نياز خود را تامين مي‌كند.

خريد و ادغام

ميتال در ادامه روش منحصر به ‌فرد خود در خريد شركتهاي كوچك و بزرگ فولاد و سودده ‌كردن آنها ، از مدتي پيش چشم به خريد شركت لوكزامبوركي آرسلور به‌ عنوان دومين شركت بزرگ توليد فولاد داشت. جنگ جهاني فولاد سرانجام با پيروزي پيشنهاد 27 ميليارد يوروئي ميتال براي خريد آرسلور در 27 ژانويه 2006 به‌ اتمام رسيد و گاي‌ دول (GUY DOLLE) مدير عامل آرسلور تسليم خواسته سلطان فولاد شد. فاينانشال تايمز سود اين خريد و ادغام را براي ميتال 21 ميليارد دلار برآورد كرده است.

مزاياي ادغام و پيوستگي در صنعت فولاد در ديدگاه شركت ميتال عبارت است از:

1. جهاني شدن و پيوستگي مشتريان
2. سرمايه‌گذاري مشترك در تحقيق و توسعه محصولات جديد
3. هم‌ افزايي مالي
4. تقويت انعطاف‌ پذيري استراتژيك
5. خلق مقياس هزينه ، يعني استفاده بهينه از ظرفيتها در كاهش هزينه ‌ها
6. افزايش توجه به تامين‌ كنندگان و مديريت بهتر زنجيره تامين
7. نفوذ قدرت و موقعيت رهبري در بازار
8. انعطاف ‌پذيري در عمليات
9. مديريت بهتر ظرفيتها
10. بهبود بازدهي
11. افزايش برگشت سرمايه
12. ثبات و پايداري در صنعت فولاد
13. شتاب رشد در بازارهاي جديد و مستعد مانند هند ، چين ، آسيا ، روسيه ، آفريقاي جنوبي
14. كندي رشد در بازارهاي اشباع شده
15. تسهيم و به ‌اشتراك ‌گذاشتن دانش

استراتژي

عنصر اصلي در استراتژي شركت ، وحدت رهبري در توليد محصول نهايي و عرضه آن به مشتري جهاني است. امروزه تنها فولادساز جهاني – به‌مفهوم واقعي – ميتال است كه در آمريكا ، كانادا ، مكزيك ، ترينيداد ، فرانسه ، آلمان ، چك ، لهستان ، روماني ، بوسني ، مقدونيه ، اكراين ، قزاقستان ، الجزاير ، چين و آفريقاي جنوبي كارخانه دارد. تاكيد استراتژي شركت بر ارائه محصولات متنوع كيفي به‌ صورت رقابتي به مشتريان در سطح جهان است. بدين جهت بر اندازه و مقياس تكيه مي‌كند و يكپارچگي را لازم مي‌شمرد. فعاليتهاي كليدي كه استراتژي شركت را شكل مي‌دهد عبارت است از :

1. استفاده از موقعيت قوي در اقتصادهاي رشد يافته براي ايجاد يك جمع متشكل به ‌عنوان مشتري جهاني و توجه به رشد آينده در اقتصاد هاي در حال رشد
2. دست ‌يابي به مديريت هزينه
3. نگهداري و تثبيت يكپارچگي عمودي در زنجيره كلي ارزشي براي مقابله با تغييرات قيمت مواد اوليه و مديريت توزيع در مناطق مختلف جغرافيايي
4. شتاب‌ بخشي به رشد توليد در كشورهاي در حال توسعه براي ايجاد سهم قوي بازار طي سالهاي آينده.

ارزشها و فرهنگ سازماني

رويكرد شركت ، كار با يكديگر است از طريق :

1. پاسخگويي و مسئوليت‌پذيري
2. ارتباطات باز از طريق رويكرد كار تيمي
3. توانمندسازي كاركنان براي تصميم‌گيري ، خودمديريتي و توانايي مذاكره موثر
4. بهبود مستمر در آموزش و برنامه‌هاي گروهي مديريت دانش

منابع انساني

شركت ميتال بر اين باور است كه بزرگترين نقاط قوت آن ، كيفيت كاركنان است : كاركنان ما فرهنگ ما هستند. ما حمايت و تشويق مي‌كنيم. چالش در مي ‌افكنيم و هيجان مي ‌آفرينيم. ما افرادي را مي‌خواهيم كه مهارتهاي خاص را با روحيه كار آفريني تركيب كنند. كليد هاي توانمند سازي كاركنان در نظر شركت عبارت است از الگوگيري ، به ‌اشتراك‌ گذاشتن دانش و كار تيمي ساده ، شفاف و موثر. عملكردها بايد با بهترينها سنجيده و مقايسه شود ، نه‌ تنها با عملكرد هاي درون شركت بلكه با بهترينهاي جهاني.

مديريت عملكرد و ارزيابي آن براي شركت بسيار مهم است. همه مديران در همه سطوح و واحد هاي كسب و كار از طريق فرايند «نقشه شايستگي» به ‌طور سالانه در معرض ارزيابي قرار مي‌گيرند. اين ارزيابي از سه راه صورت مي‌گيرد :

1. عملكرد آنها در برابر طرح كسب وكار
2. سهم آنها در تيم و گروه بزرگتر
3. دست‌يابي آنها به هدفهاي كمي در حوزه‌ هايي همچون ايمني ، استعداد پروري و برنامه جانشين پروري

بنابر اين اين فرآيند ، كيفيت رهبري را در همه واحدهاي كسب و كار ارزيابي مي‌كند و رهبران مستعد فردا را تعيين مي‌نمايد و به شركت اطمينان مي‌دهد كه ظرفيت پشتيباني كسب و كار وجود دارد. برنامه جانشين ‌پروري در شركت بسيار مهم است. پنج درصد كاركنان برتر در برنامه توسعه مسير شغلي كه بر 200 موقعيت شغلي متمركز است پايش مي‌شوند. همين‌ ها هستند كه مي ‌توانند پله ‌هاي ترقي و موفقيت مديريتي را در شركت طي كنند. اين مديران به دوره‌هاي دانشگاههاي برتر فرستاده مي‌شوند

فناوري و تحقيق و توسعه

شركت فولاد ميتال يكي از پيشرفته ‌ترين شركتهاي فولاد دنيا در زمينه استفاده از فناوريهاي نوين فولادسازي است. در اين شركت ، مدرنترين روشهاي توليد فولاد در كوره‌هاي الكتريكي با استفاده از آهن قراضه و يا آهن اسفنجي ، كوره‌هاي دمش اكسيژن با استفاده از آهن خام ، كوره بلند ، روش كوركس و ميدركس استفاده مي‌شود. توسعه سريع محصول جديد و پشتيباني موثر از آن ، تعهدي است كه شركت در برقراري ارتباط مستحكم و بلند مدت با مشتريان خود قائل است.

شركت ميتال براي توسعه فرايند و محصول خود ، دو مركز پيشرفته تحقيق و توسعه جهاني دارد :

1. مستقر در شيكاگو آمريكا براي تحقيق و توسعه در زمينه محصولات تخت
2. مستقر در فرانسه براي تحقيق و توسعه در زمينه محصولات بلند

حوزه ‌هاي جديد فناوري كه شركت در زمينه فولاد سازي استفاده مي‌كند عبارت است از :

1. توسعه فولادهاي آلومينانز براي صنايع خانگي
2. توسعه ورقهاي فولادي نازك با پوشش پليمري
3. توسعه فولادهاي جديد استحكام بالا بويژه براي صنايع خودروسازي

مدير عامل

سلطان فولاد دنيا ، لاكشمي نارايان ميتال است. 55 ساله و متولد ايالت راجستان هند. پدرش مالك و مدير يك كارخانه فولاد در هند بود. در سال 1976 با پول پدر كارخانه فولادي در اندونزي خريد. توانايي او در تعيين استراتژي ، توسعه كسب و كار و هدايت شركت در خريد و مالكيت شركتهاي ديگر فولادسازي ، ميتال را به مقام نخست توليد فولاد در دنيا رساند. لاكشمي ميتال فارغ ‌التحصيل رشته بازرگاني از دانشگاه كلكته است. در سال 1996 از سوي مجله «فولاد نو» به‌عنوان فولاد ساز برتر جهان معرفي شد. در سال 2004 مجله فورچون ، او را مرد برتر كسب وكار لقب داد. او هم ‌اكنون با 28 ميليارد دلار ثروت پس از بيل گيتس و وارن بوفت ، سومين مرد ثروتمند جهان و اولين مرد ثروتمند آسيا و اروپاست و گرانترين خانه (قصر) جهان در لندن متعلق به اوست.

هنر او خريد شركتهاي فولاد اروپاي شرقي و شوروي سابق بود كه همگي دولتي و روبه ورشكستگي بودند. او با هدايت مجموعه مديريتي و به ‌كارگيري روشهاي نوين و مناسب فولادسازي و استفاده از ظرفيتهاي آنها ، كارخانه‌ها را سودآور مي‌كرد و به خريد كارخانه‌ هاي ديگر مي‌ پرداخت. ميتال معتقد است ادغام ، پايداري و ثبات در صنعت فولاد سازي پديد مي‌آورد. او براين باور است كه صنعت فولادسازي بايد جهاني‌ شدن را ادامه بدهد و براي دست‌ يابي به اين منظور راهي جز اين نيست. بدين جهت پيشنهاد جنجالي او براي خريد آرسلور ، دومين توليد كننده بزرگ فولاد دنيا مدتها مورد بحث محافل صنعتي و اقتصادي جهان بود تا بالاخره ديدگاه قوي او در ايجاد شركتهاي بزرگ فولاد در آينده به ‌وقوع پيوست و اولين شركت فولاد جهاني به‌ مفهوم واقعي شكل گرفت. او مي‌گويد : «وقتي من اين كار را شروع كردم هيچ ‌كس نمي‌ خواست در اين كسب و كار باشد اما ناگهان تمام صنعت از خواب برخاست». ميتال مي‌گويد «من مي‌خواهم چيزي پديد آورم كه باقي بماند. مي‌خواهم براي نسل بعد چيزي بسازم».

ميتال داراي يك پسر و يك دختر است. پسر او آديتيا ميتال در سال 1997 به گروه پيوست و نقشهاي متعدد مديريتي ايفا كرد و هم ‌اكنون علاوه برآن كه مدير ارشد مالي مجموعه است ، بخش ادغام و مالكيتها نيز زير نظر او اداره مي‌شود. استراتژي آديتياي 27 ساله در تعيين مالكيتهاي شركت منجر به گسترش ميتال در اروپاي مركزي ، آفريقا و اخيرا آمريكا شد.

آينده

لاكشمي ميتال در مورد چشم‌انداز ده سال آينده مي‌گويد : «ما فرايند ادغام و جهاني سازي را در صنعت فولاد در سالهاي اخير رهبري كرده‌ايم و الان بزرگترين و جهاني‌ ترين توليد كننده فولاد دنيا هستيم. قصد ما آن است كه موقعيت پيشتازي خود را در اين فرايند كاملا حفظ كنيم و تحكيم بخشيم. با روند رشدي كه داريم فكر مي‌كنم طي 5 تا 10 سال آينده ، به‌ ظرفيت توليد 200 ميليون تن و حتي بيشتر برسيم. حتي پيش‌ بيني من آن است كه بازيگران جهاني فولاد را در آينده با ظرفيتهاي توليد 100 ميليون تني يا بيشتر ببينيم. آرمان و آرزوي ما آن است كه تحسين ‌برانگيزترين شركت فولاد دنيا باشيم.»

برنامه‌هاي آينده ميتال عبارت است از :

1. افزايش سرمايه‌گذاري در كشورهاي در حال توسعه
2. كاهش نيروي انساني
3. دست‌يابي به صرفه‌ جويي سرانه 2/17 دلار براي هر نفر از كاركنان
4. افزايش بهره‌وري توليد فولاد ، يعني تن به‌ ازاء هر نفر از 356 در سال 2005 به 530 در سال 2008
5. پيش‌بيني توليد 60 ميليون تن سنگ ‌آهن در سال 2008 و 80 ميليون تن در سال 2010

منابع

www.arcelormittal.com
www.fortune.com
 

anathema

عضو جدید
کاربر ممتاز
قسمت ششم : SAMSUNG

قسمت ششم : SAMSUNG

آخرين اطلاعات در سال 2008 :

نام شرکت : Samsung Electronics
رتبه در بين 500 شرکت برتر جهان (طبق طبقه بندی fortune می باشد) : 38
مدير عامل : Yoon-Woo Lee
تعداد کارکنان : 144,000
کشور : کره جنوبی
دارييها (ميليون دلار) : 106,006.5
درآمد (ميليون دلار) : 99,753.6
سود خالص (ميليون دلار) : 7,985.5
آدرس وب سايت : www.samsung.com


ممكن است كار لی بيونگ چول بنيانگذار گروه سامسونگ در سال 1938 برای تاسيس شركت را دشوار به حساب بياوريم ، اما هيچ ترديد نمی توان روا داشت كه 20 سال پيش كه رهبری شركت به دست فرزند او ، « لی كان هي » افتاد و او مسئوليت عبور و تبديل يك شركت خانوادگی و بازرگانی را به يك شركت مبتنی بر فناوری الكترونيك برعهده گرفت ، دشواری كار بسيار بيشتر از دوران تأسيس بوده است. اما آنچه مهم است آن است كه « لي » به خوبی از عهده اين مسئوليت برآمد و اين شركت سه ستاره (معنای سامسونگ در زبان كره اي) را ستاره های بيشتری بخشيد و جايگاه آن را نه تنها در كره كه در جهان و در مقايسه با شركتهای حوزه الكترونيك تثبيت كرد. سامسونگ اكنون در حوزه های مختلفی همچون صنايع سنگين ، صنايع كشتی سازی ، نساجی ، پتروشيمی ، خودروسازی و بويژه صنايع الكترونيك فعال است و عظيم ترين و محبوب ترين شركت زيرمجموعه آن يعنی سامسونگ الكترونيك به گونه ای حركت كرده كه امروز در برخی محصولات نظير نمايشگرهای مختلف مقام اول را در دنيا كسب كرده است. در عرضه گوشي ‌های تلفن همراه به مقام سوم جهانی دست يافته است و درمجموع فعاليتهای حوزه الكترونيك به رقابت با سونی و پاناسونيك می انديشد. انديشه های تحول گرايانه رهبر كنونی شركت يعنی لي‌ يون وو در تغيير جهت سامسونگ بسيار موثر بوده است.

تاريخچه

گروه سامسونگ در سال 1938 توسط لی بيونگ چول به عنوان يك شركت بازرگانی تأسيس شد و بيشترين حجم كاری خود را بر صادرات ماهی و ميوه و سبزی به چين قرار داد. طی يك دهه ، با رشدی بسيار سريع ، سامسونگ به يكی از 10 شركت بزرگ كره تبديل شد. در سال 1969 شركت سامسونگ الكترونيك در گروه سامسونگ متولد شد. در دهه 1970 ، شركت با سرمايه گذاری در صنايع سنگين ، صنايع شيميايی و پتروشيمی و ساخت كشتی ، راه صنعتی شدن را درپيش گرفت. در 1973 دومين برنامه پنج ساله مديريت اعلام شد و گذار از مرحله ساخت مواد اوليه به محصول نهايی هدف گيری شد. در اين دهه شركتهای صنايع سنگين ، پتروشيمی ، كشتی سازی و صنايع دقيق سامسونگ تأسيس شد و اولين صادرات صنايع الكترونيك ازسوی سامسونگ الكترونيك صورت گرفت. دهه 1980 ، دهه ورود سامسونگ به بازار فناوری جهانی بود. در سال 1987 با مرگ بنيانگذار گروه ، پسرش لی كان هی جانشين او شد و يك سال بعد برنامه انقلاب دوم را در شركت به راه انداخت. اين برنامه مشتمل بر تجديد ساختار كسب و كار قديمی و تبديل شدن شركت به يكی از پنج شركت برتر الكترونيك و يكی از شركتهای كلاس جهانی در قرن بيستم و يكم بود.

اوايل دهه 1990 دوران مديريت نوين در سامسونگ بود. شعار « اول كيفيت » انتخاب و تبليغ شد. در اين دوره 17 محصول مختلف نظير نيمه هادی ، نمايشگرهای رايانه و تجهيزات تصوير رنگی در بازار جهانی توليد شد و در برخی از آنها ، نظير LCD به مقام اول جهانی دست يافت. همزمان ، علاوه بر جهت گيری به سمت بكارگيری شش سيگما و توليد محصول كيفی ، كيفيت كاركنان نيز مورد توجه قرار گرفت. از ابتدای قرن جديد ، حركت به سمت دوران ديجيتال برای شركت تشديد شد ، به گونه ای كه به سرعت در حوزه های مختلف فناوری اطلاعات و ارتباطات ، محصولات متنوعی عرضه شد.

حوزه های فعاليت

پنج حوزه اصلی كسب و كار شركت سامسونگ الكترونيك عبارت است از : لوازم خانگی ديجيتال ، رسانه ديجيتال ، LCD و نيمه هادي ‌ها و ارتباطات راه دور. اين شركت معروفترين و مهمترين زيرمجموعه گروه سامسونگ است كه به عنوان برترين شركت كره جنوبی به تنهايی بيش از 10 درصد كل صادرات اين كشور را انجام می دهد. در سال 2004 ، سامسونگ الكترونيك ازسوی مجله فورچون به عنوان چهارمين شركت تحسين ‌برانگيز جهان در حوزه الكترونيك انتخاب شد. جايگاه سامسونگ در فروش گوشی تلفن همراه در جهان با 103 ميليون عدد در سال 2005 ، بعد از نوكيا و موتورولا قرار دارد كه حدود 13 درصد فروش جهانی را شامل می شود.

چشم انداز

چشم انداز ترسيم شده از سوی شركت عبارت است از : تبديل شدن به رهبر انقلاب ديجيتال. شعار سامسونگ برای تحقق اين چشم انداز ، « شركت ديجيتال » بودن است.

ارزشها و فرهنگ سازمانی

شعارهای سامسونگ از ابتدای تأسيس ، توجه به منابع انسانی ، كمك اقتصادی به جامعه و خردورزی بوده است. مديرعامل شركت معتقد است موقعيت سامسونگ متكی به پنج ارزش است : كيفيت ، خلاقيت ، رقابت ، فرهنگ و وحدت. در سال 1993 ، مديرعامل شركت برنامه هويت بخشی جديد را در پنجاه و پنجمين سالگرد تأسيس شركت معرفی كرد. او اعلام نمود كه شركت نيازمند آن است كه بازتابهای اخلاقی خود را ببيند. شركتهايی كه پايبند اصول اخلاقی نيستند ، قادر به توليد محصولات با كيفيت نخواهند بود زيرا از مشتريان و خواسته های آنان درك روشنی ندارند. در سامسونگ هر تغيير به عنوان يك فرصت ديده می شود و به افراد امكان و اجازه اشتباه كردن داده می شود به شرط آنكه آن اشتباه مستند و مكتوب شده و ديگر تكرار نشود. اصول جديد مديريت سامسونگ مبتنی است بر اخلاق و قانون ، احترام به ذينفعان و مشتريان و پذيرش مسئوليت اجتماعي.

تحقيق و توسعه

پيشرفت سريع سامسونگ در سه دهه اخير و ورود آن به صحنه فناوری ديجيتال جهانی متكی بر فعاليتهای گسترده بخش تحقيق و توسعه بوده است. سامسونگ در دهه 1980 دو موسسه تحقيق و توسعه داير كرد كه شركت را در زمينه های الكترونيك ، نيمه هادی ، پليمر ، مهندسی ژنتيك ، ارتباطات راه دور ، هوا- فضا و حوزه های جديد فناوری نانو كمك می كند.

منابع انسانی

تعداد كاركنان شركت سامسونگ الكتريك بيش از 144 هزار نفر است كه در سراسر جهان گسترده هستند. اين در حالی است كه كل كاركنان گروه سامسونگ به 350 هزار نفر می رسد. منابع انسانی از همان ابتدای تأسيس ، در اولويت شركت بوده اند. مدير عامل شركت معتقد است بدون وجود انسان كيفی ، دستيابی به محصول كيفی ميسر نيست و ريشه نامرغوب بودن محصولات و بروز خطا در آنها را بايد در نرسيدن نيروی انسانی به جايگاه مطلوب كيفی جستجو كرد. سامسونگ پيشرفت خود را تاكنون و در آينده نيز مديون قابليتها و شور و اشتياق كاركنان خود و فناوری می داند. سامسونگ منابع انسانی و فناوری خود را وقف خلق محصولات و ارائه خدمات برتر كرده است تا سهم خود را در ايجاد جامعه جهانی بهتر ادا كرده باشد.

فروش

در سال 2005 ، سامسونگ الكتريك به تنهايی با فروش 5/71 ميليارد دلار در صدر شركتهای برتر كره قرار گرفت و بيش از 10 درصد صادرات اين كشور را به خود اختصاص داد. اين در حالی است كه درآمد كل گروه سامسونگ در اين سال حدود 141 ميليارد دلار بوده كه منجر به كسب حدود 10 ميليارد دلار سود خالص شده است.

مدير عامل

لی كان هی كه مدرك دكترای خود را از دانشگاه سئول در سال 2000 اخذ كرده بود ، در سال 1978 نايب رئيس سامسونگ بود و بعد از مرگ پدرش در سال 1987 رهبری سامسونگ را بدست گرفت و به خوبی شركت را در عصر ديجيتال به پيش برد. او بيش از هر مدير ارشد ديگری به فناوری و كسب دانش فنی دست اول تاكيد داشت. رهبری موثر لی در 20 سال گذشته توانسته است سامسونگ را كه به عنوان يك فروشگاه بازرگانی تأسيس شده بود به رقيب جدی معتبرترين و مطرح ترين پيشتازان فناوری ديجيتال و توليدكنندگان وسايل صوتی و تصويری الكترونيك نظير سونی و پاناسونيك تبديل كند. او در سال 1993 در شهر فرانكفورت ، بيانيه معروف سامسونگ را صادر كرد و همه كاركنان را به يك انقلاب فرهنگی فراخواند. او گفت كه تغيير را از خود آغاز خواهد كرد زيرا تنها حرف زدن كافی نيست. لی معتقد بود در هزاره جديد قدرت آتش يك كشور به وسيله سطح فناوری آن مشخص می شود.

آينده

اهداف لی كان هی رهبر سامسونگ ، برای دهه آينده بسيار جامع و متنوع است. او اعلام كرده كه هدف او دستيابی به جايگاه يكی از بزرگترين سازندگان خودرو جهان تا سال 2010 ميلادی خواهد بود. او برای اين كار ، سرمايه گذاری 13 ميليارد دلاری را در نظر گرفته است. او معتقد است سامسونگ برای بقا راهی ندارد جز آنكه به يك شركت درجه اول تبديل شود. او سامسونگ را متعهد كرده است كه برای توسعه نسل جديد فناوری مانند سخت ‌افزارها و نرم افزارهای چند رسانه ای و مهندسی زيستی ، 75 ميليارد دلار سرمايه گذاری كند. لی براين باور است كه تغييرات در 5 تا 10 سال آينده بی ترديد بيش از تغييرات 100 سال گذشته خواهد بود ، همانگونه كه تغييرات 100 سال گذشته بيش از تغييرات 500 سال پيش تاكنون بوده است. او معتقد است در قرن بيست ويكم هيچكس به تنهايی نمی تواند رشد يابد ، سرعت تغييرات بيشتر خواهد شد و تلاطم انتقال و حركت ادامه خواهد داشت. لی دوران آينده را دوران فرا نيمه هادی می نامد و روند تغييرات باورنكردنی را برای دنيا پيش بينی می كند.

منابع

www.samsung.com
www.fortune.com
 

mohsenjoon

عضو جدید
تشکر

تشکر

واقعآ خیلی باهال بود دست مرسی از شما برای زحمتهایتان خسته نباشید عرز می کنم درود بر شرفتان
 

obaeel

عضو جدید
ممنون از شما به خاطر این پست، جذابیت خاصی مخصوصا در قسمت اهداف و دیدگاه های رهبران شرکت ها داشت!
 

ahmad-mas

عضو جدید
دست شما درد نکند جناب anathema . اطلاعات بسیار جالبی بود
همچنین متشکر از آقای ودی ودی بابت فایل پی دی اف شرکت خرده فروشی.

یک نکته غیرمرتبط خطاب به آقای ودی ودی بابت امضایشان:
یک فرق اساسی بین فاحشه و حوری این است که فاحشه دست به دست چرخیده و برای پول در هر بغلی جای می گیرد ولی حوری مختص یک نفر بوده و برای پول در بغل او جای نمی گیرد.

موفق باشید.
 

Similar threads

بالا