[مصاحبه با هنرمندان] - گفت‌وگو با «رضا عظيميان» به بهانه نمايش مجموعه « تنظيم دوباره » در گالري اثر

vinca

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
گفت‌وگو با «رضا عظيميان» به بهانه نمايش مجموعه « تنظيم دوباره » در گالري اثر

ما اينترنت را دوست داريم




«تنظيم دوباره» اشاره به آن دارد كه هرازگاهي مي‌توان با دقت و تمركز بيشتري به اطراف توجه كرد و شايد مسائل، اتفاقات و حوادثي كه در اطراف ما در حال وقوع است آن‌طور كه ما عادت كرده ايم بي‌اهميت نيست و مهم است

آنچه مرا تحت تاثير قرار مي‌دهد، ديدن لاشه حيوانات است و رنگ قرمز و سياه را مي‌توان در لاشه‌هاي حيواناتي كه زير ماشين له شده و مدام ماشين‌ها از روي آنها رد مي‌شود، ديد


اين روزها نمايشگاه نقاشي‌هاي «رضا عظيميان» با عنوان «تنظيم دوباره» در گالري اثر برپاست. عظيميان در «تنظيم دوباره» روايت‌هايي تازه و مفهوم برانگيز از مجموعه معروفش «دانلودها» را ارائه كرده است. در واقع او در آثار تازه‌اش به هزارپارگي فكر اشاره دارد، آثار او به لحاظ محتوا از افرادي حكايت مي‌كند كه همزمان در حال فكر كردن به مسائل مختلف‌اند اما نتيجه‌يي از افكار خود نمي‌گيرند. عظيميان در نقاشي‌هاي قبلي‌اش كه حدود دو سال پيش آنها را در گالري اثر به نمايش گذاشته بود، تصاوير اينترنتي را به تصوير كشيده بود كه كامل دانلود نشده و تنها بعضي قسمت‌هاي يك تصوير به صورت محو يا مخدوش در اثر نمايان بودند و اعدادي كه درصد لود شدن تصوير مورد نظر را نمايش مي‌داد در پايين اثر به چشم مي‌خورد. اما در «تنظيم دوباره» ظاهرا دانلود عكس‌ها به صورت كامل انجام شده اما با كمي دقت مشاهده مي‌كنيم كه وقفه دانلودها موجب در‌هم‌تنيدگي تصاوير شده است. چندپارگي فكري و عدم تمركز انسان‌هاي امروزي به دليل مشغله زياد يا عدم توجه به اطراف... از جمله مواردي است كه بوم‌هاي عظيميان را تحت‌الشعاع قرار داده است. تصوير ذهني كه نقاش از دانلودها به نمايش گذاشته خراب‌تر از گذشته است و اين بار نبايد منتظر دانلود و وقت گذاشتن روي لود شدن آن كرد بلكه اگر فرد حساسي باشيد نياز به «تنظيم دوباره» است. «تنظيم دوباره» پنجمين نمايشگاه انفرادي رضا عظيميان است، او تاكنون در شش نمايشگاه گروهي و نيز آرت فرهاي بين‌المللي آرت مسكو، كانتمپوري استامبول و آرت دوبي حضوري درخشان داشته است.

در اين دو دوره مجموعه« دانلودها » در گالري اثر ما با آثار فيگوراتيوي از شما آشنايي پيدا كرده‌ايم. آيا تابلوهاي انتزاعي هم در ميان دوره‌هاي كاري شما جايگاهي دارد.

نه، اكثر كارهاي من فيگوراتيو و پرتره‌هاي بزرگ هستند. پيش از برگزاري نمايشگاه فقط به فكر نقاشي كردن و به طور بسيار كنجكاوانه در حال بالا بردن توانايي و مهارت در كارم بودم و به برگزاري نمايشگاه فكر نمي‌كردم. نقاشي كردن هميشه برايم كار بسيار باارزش و پيچيده‌يي است. وقتي به اين فكر مي‌كنم كه آثارم را در نمايشگاه به تماشا بگذارم، اضطراب عجيبي به سراغم مي‌آيد. چون مدام فكر مي‌كنم كه كارهايم هنوز آماده نمايش نيستند و به طور وسواس گونه‌يي آثارم را دوره مي‌كنم. البته هيچ‌وقت به اين كارم خرده نمي‌گيرم و فكر مي‌كنم كه در بسياري موارد حق با من است زيرا وقتي براي ديدن نمايشي مي‌روم همين‌گونه به كارها نگاه مي‌كنم و ايرادات بزرگ را قابل گذشت نمي‌دانم. از نظر من نقاشي هنري نيست كه بتوان با آن شوخي كرد و دچار سهل انگاري چه در اجرا و چه در محتواي فكري شد در واقع بايد بسيار مطمئن عمل كرد. من هنوز هم وقتي به نمايش نقاشي‌هايم فكر مي‌كنم از نگاه‌هاي نافذ و دقيق مي‌ترسم. يك اثر نقاشي به راحتي مي‌تواند فكر و انديشه در پس رنگ‌ها و شلوغ‌كاري‌هاي در خود و نقاش را آشكار كند و اصلا نيازي به كنجكاوي زياد نيست زيرا اگر قصد و نيتي جز انجام يك كار خوب در ميان باشد به راحتي قابل درك است. محتواي اصلي آثارم از تجربه زيسته و روزمره، افكار و برخوردمان با اطراف، حساسيت‌ها، وسواس‌ها، دغدغه‌ها و نوع نگاه به زندگي و افراد و تمام اتفاقاتي كه هر لحظه در حال رخ دادن است، تاثير مي‌گيرد. در واقع دستمايه اوليه آثارم از جزيي‌ترين لحظات زندگي تا بزرگ‌ترين اتفاقاتي كه در جهان پيرامون‌مان در حال وقوع است سرچشمه مي‌گيرد حال ممكن است اين اتفاقات، لحظات و حوادث براي يك نفر مهم اما براي فردي ديگر بي‌اهميت باشد و به سادگي از كنار آن عبور كند.

مجموعه «دانلودها » چگونه متولد شدند و بنيان انديشگي شكل‌گيري اين مجموعه چه بوده است؟


با ورود اينترنت به ايران و شبكه گسترده جهاني كه ما با آن در ارتباطيم تحول بسيار عظيمي در همه‌چيز رخ داده و اين مساله شامل تمام جزييات زندگي ما مي‌شود. كافي است ما زندگي كردن امروزمان را با 10 يا 20 سال پيش، از همه نظر مقايسه كنيم مي‌بينيم كه هيچ كس از هجوم اطلاعات، اخبار و حوادث جهان در امان نيست و اين اطلاعات به زور هم كه شده به مغز ما وارد مي‌شوند. ما براي انجام هر كاري با اينترنت و كامپيوتر سروكار داريم. من به راحتي با فشردن چند كليد مي‌توانم در مورد هر چيزي كه دوست دارم اطلاعات بگيرم. در واقع مي‌توان گفت زندگي كردن در اين زمان بدون دسترسي به اينترنت بسيار سخت و كلافه‌كننده است. البته خيلي افراد هم به كامپيوتر و اينترنت علاقه ندارند و خود را از آن دور نگه مي‌دارند اما مطمئن باشيد دير يا زود وارد بازي خواهند شد زيرا ذوق و سليقه مردم با ارتباط‌شان با جهان تغيير كرده است. ما به راحتي مي‌توانيم با حرف زدن با يك نفر و آشنا شدن با نوع زندگي او كاملا به اين مساله پي ببريم كه اين آدم چقدر با پيرامون خود و جهان اطرافش در ارتباط است. براي مثال هفت سالگي من را نمي‌توان با هفت سالگي بچه‌هاي امروز مقايسه كرد اما سال‌هاست اين ارتباط هست و ما ناگزير به بودن و زندگي كردن با آن هستيم. نقاشي‌هاي مجموعه«دانلودها» اين را نشان مي‌دهند كه پيشرفت ارتباطات چه تاثيري بر نوع نگاه‌مان به اطراف دارد. اين تاثير و نگاه كم‌كم وارد كارهاي من شد و به اين شكل امروزي كه مي‌بينيد درآمد.

گويا «دانلودها » در اين سال‌ها تحولات زيادي در زمينه فرم و زاويه نگاه داشته است.


آثار تازه‌ام به لحاظ مضموني به آثار گذشته‌ام شبيه هستند، هرچند كه شايد رنگ‌بندي و نوع بيان آنها در اين نمايشگاه كمي متفاوت باشد. طبيعي است كه زندگي در حركت است و همه‌چيز را تغيير مي‌دهد. خوب نبايد انتظار داشته باشيد من همان آدم چند سال پيش باشم. كلي تغيير كرده‌ام. چين و چروك‌هاي صورتم بيشتر، صبرم كمتر، كم‌حوصله‌تر و... شده‌ام بنابراين حتما سليقه و زاويه نگاهم هم متحول شده است.

پالت رنگي نقاشی‌هايتان در مجموعه « تنظيم دوباره » در گالري اثر محدود و برانگيزاننده است.

رنگ‌ها فقط يك انتخاب است و اين انتخاب بستگي به خيلي چيزها دارد. من در آثار تازه‌ام كه در گالري اثر به نمايش گذاشته‌ام بيشتر از رنگ قرمز و سياه استفاده كرده‌ام. چون اين رنگ‌ها را بيشتر مي‌بينم و تحت تاثير آن قرار مي‌گيرم. آنچه مرا تحت تاثير قرار مي‌دهد، ديدن لاشه حيوانات است و رنگ قرمز و سياه را مي‌توان در لاشه‌هاي حيواناتي كه زير ماشين له شده و مدام ماشين‌ها از روي آنها رد مي‌شود، ديد. شايد حواس خودمان را پرت كنيم و نگاه‌مان را بدزديم كه آن را نبينيم، مبادا كه حال‌مان به هم بخورد. فارغ از اينكه آن لكه تيره و كثيف هم زنده بوده و احساس زندگي داشته است. البته اگر اين صحنه‌ها را نبينيم، راحت‌تر هستيم. در اخبار رنگ قرمز و سياه را زياد مي‌بينيم. قرمز در جنگ و خونريزي و توحش انسان، در بي‌تفاوتي و بي ارزش بودن جان و زندگي انسان‌ها و همه موجودات زنده، در واقع اين انسان است كه همه‌چيز را به قرمزي و سياهي مي‌كشاند، به طوري كه تمام رنگ‌ها را ناديده مي‌گيرد و رنگ‌هاي شاد و درخشنده به ندرت ديده مي‌شوند، اگر هم ديده شوند كمرنگ، تيره و تارند. من زياد در اطرافم شادي و درخشندگي‌اي كه حال آدم را خوب كند نمي‌بينم. به نظر من همه‌چيز در دام مصنوعيت گرفتار است. آدم‌هايي كه من مي‌بينم همه‌چيزشان تصنعي است و به اين ساختگي بودن و تظاهر معتادند. چرا كه اگر ساختگي نباشند چيزي براي رو كردن ندارند. اما مشكل اينجاست كه براي اينكه اين تصنعي بودن را درست انجام دهند از هيچ چيز دريغ نمي‌كنند. همه‌چيز را نابود مي‌كنند و به خاك و خون مي‌كشند كه خوب بسازند. در واقع مي‌خواهند يك (من) قدرتمند، زيبا، جذاب و بزرگ براي ديگراني كه اصلا برايشان اهميت ندارد بسازند. كمي بيشتر دقت كنيم ساختگي بودن و تصنع در تك‌تك سلول‌هاي ما ريشه دوانده است. من وقتي احساس آرامش مي‌كنم و واقعا خوشحالم بلافاصله به خودم شك مي‌كنم، فكر مي‌كنم كه آيا اين آرامش هم تصنعي نيست؟! نمي‌خواهم به همه‌چيز از يك دريچه چرك و سياه نگاه كنم اما شما اگر كمي در خود كاوش كنيد به اين مساله آگاه مي‌شويد كه از هيچ چيز راضي نيستيد حالا اسم آن را بيماري و افسردگي هم كه بگذارند اين يك واقعيت است و ما در آن گرفتاريم. اما لااقل مي‌توانيم به بيرون آمدن از اين مخمصه هم بينديشيم. به اينكه طور ديگري به زندگي، اطراف‌مان، آدم‌ها و به موجودات نگاه كنيم و سعي كنيم كه در مرتبه يك آدم زندگي كنيم. اگر بتوانيم خود را از كمي فاصله نگاه كنيم، فكر مي‌كنم اين چيزها را برجسته‌تر مي‌بينيم.

مجموعه « تنظيم دوباره» در گالري اثر چه وجه تمايزهاي موضوعي و فرمي نسبت به ساير آثار «دانلودها» دارد؟


«تنظيم دوباره» اشاره به آن دارد كه هرازگاهي مي‌توان با دقت و تمركز بيشتري به اطراف توجه كرد و شايد مسائل، اتفاقات و حوادثي كه در اطراف ما در حال وقوع است آن‌طور كه ما عادت كرده ايم بي‌اهميت نيست و مهم است. در واقع مي‌توان گفت كه آرامش اهميت دارد و بايد سعي كنيم اين آرامش را با ديگران هم تقسيم كنيم. از انسان بودن به سادگي نگذريم. اگر به تابلوي گربه سفيد زيبايي كه نقاشي كرده‌ام نگاه كنيد مي‌بينيد كه آن گربه در حالي كه با گيره‌هاي دردناكي كه به گوش‌هاي لطيفش زده‌ايم و با چشم كوري كه ما آن را كور كرده‌ايم تنها با يك چشم به ما نگاه مي‌كند. او اگر مي‌توانست مي‌گفت كه به راحتي از انسان بودن نگذريم.

تركيب‌بندي و چيدمان عناصر در كارهايتان به گونه‌يي است كه به گزينش ديتيل‌هايي از فضا و موقعيت بسنده مي‌كنيد. در چنين نگاهي قصدتان گزيده‌گويي است يا تاكيد؟


فضا و موقعيت در اين كارها زياد براي من مساله نبوده است. نقاشي‌هايم صرفا آدم‌هاي خاصي با موقعيت زندگي و جغرافياي خاصي را نشانه نمي‌رود. در واقع در اين آثار قصدم، هم گزيده‌گويي و هم تاكيد است. تاكيد بر آنچه مهم است. تاكيد بر قرمزي درخشنده روي سياه. در واقع ما با اين رنگ درخشنده جذب نقاشي مي‌شويم و نقاشي ما را در خود مي‌بلعد.









آرزو جعفريان


منبع : روزنامه اعتماد - شماره 2923 - 25 اسفند 1392




.
 
بالا