مشکلات کسب اطلاعات در یک محیط کاری

shpegah

عضو جدید
سلام دوستان
من بعنوان کسی که شاید از همه شما بیشتر بااین مسائل روبروشدن باشما صحبت میکنم (البته در کارخانه تولید قطعات خودرو)
در محیط های کاری مشکلات وتفاوتهای فرهنگی اقتصادی نگرش از علت کار کردن باعث میشه در برابرهر تغییری موضع گیری بشه به همین دلیل اگر تازه وارد یک محیطی بشی تقریبا غیر ممکنه بتونی اطلاعات خوبی بگیری راه کارهایی که میتوان ارائه داد یکی اینکه خودت یکی از اعضا باشی وکاملا شناخته شده با وجه ای مثبت ویا اینکه با یکی از اعضا که این مشخصات را دارد وارد میدون شی که اون هم باسیاستی خاص خودش
بعد که تونستی با کارگرا واپراتور ها (نه مدیران )ارتباط برقرار کنی مزیت کارتو که چه فایده ای برای اونا داره به اثبات برسون مثلا بفهمه که چقدر کارش کم میشه نه اینکه کلا کارش حذف میشه وممکنه عذرش رو بخوان
اگر فکر میکنید براتون جالبه ادامه بدم وگرنه از همگی عذر خواهی میکنم
در ضمن اینو هم بگم که حداقل من همیشه با مدیران مشکل داشتم نه با کارگران کارگران چون دقیقا مشکلات کار رو لمس میکنن اطلاعات بهتری دارند تا مدیران مدیران برای اینکه کارخودشونو بزرگ ومهمتر جلوه بدن چاخان زیاد چاشنیش میکنن وبعضا از اینکه کارشون لوث بشه و..... همیشه نگرانند
 

melika02

عضو جدید
بچه ها منم زیاد رفتم کارخونه. (البته با توجه به سابقه کمم) ولی هربار خییییییییییییلی ساده همه اطلاعاتی که میخواستمو بدست آوردم. هیچوقتم پارتی نداشتم. و با اینکه دخترم عاشق کارکردن تو کارخونه هستم. مثلاً واسه پروژه طرح ریزی و پروژه ارزیابی رفتم ارج، برای پروژه کنترل کیفیت رفتم شتابکار، برای کارآموزیمم رفتم سایپا. کلاً ام زامیاد و چند تا کارخونه و کارگاهو دیدم. همشون هرچی میخواستم بهم دادن. بذارید بگم چه جوری رفتم (البته شاید این فقط واسه 1 خانوم صادق باشه نه شما آقایون)
اول ظاهره که همیشه اینجور جاها رو با مقنعه و 1 مانتو که تا زانوم باشه رفتم و 1 آرایش ملایم
اگه چادر سر کنی میگن اینکاره نیست و نمیتونه و اذیت میکنن، اگه زیادم به خودت برسی میگن سوسوله و یا دنبال چیز دیگست و مزاحم آدم میشن.
دوم اینکه باید کاملاً مسلط حرف بزنید. این ناخواسته به اونا القا میکنه که ازتون اطاعت کنن. اگه تپق بزنید یا صداتون بلرزه نمیشه.
سوم اینکه با یکی مثل خودتون برید اینجور جاهارو (تا حد امکان) چون اون موقع هم خودتون احساس بهتری دارید و هم اونا زودتر کوتاه میان.
چهارم اینکه ب زبون ساده همه چیز رو توضیح بدین مگه اینکه طرف مقابلتون مهندس صنایع اون شرکت باشه. و از اصطلاحاتی که طرف مقابل استفاده میکنه استفاده کنید. مثلاً وقتی مدیر ازتون میپرسه میخواین چیکار کنید نگید نمودار پارتو و cause & effect و فلان این op رو میخوام. بعضی از این مدیرا واقعاً هیچ اطلاعاتی ندارن. مثلاً بگید میخوایم ضایعات 1 ماه این بخش رو بدست بیاریم و بعد فرم های کنترلش رو طراحی کنیم و راه هایی برای کاهش ضایعات پیشنهاد بدیم که شاید براتون مفید باشه و به پیشرفت شرکت کمک کنه.
به مهندسای صنایعشم بگید: چون میدونین، 1 وقتایی 1 چیزای خیییییییلی ابتدایی هست که ممکنه به فکر مهندسای آماتور برسه که شما مهندسای حرفه ای انقدر با چیزای پیچیده سروکار دارید 1 دفعه این چیزا چون خیلی ساده بوده رو فراموش کنید.
پنجم اینکه اصلاً سعی نکنید جلوی کسی ژست بگیرید اما در عین حال هم سنگین رفتار کنید.
ششم وقتی میخواین وارد 1 خط بشید اولش با مسئولش سعی کنید که برید و سعی کنید سرکارگر هر خط رو هم بشناسید تا وقتی خودتون میخواین برید تو خط به جای کارگرا بیشتر از سرکارگر سوالاتونو بپرسید اما گفتن خسته نباشید در عین حال به کارگرا و یا اینکه گفتن اینکه چقدر کارگرای این بخش با مهارت کار میکنن خیلی خوشحالشون میکنه و آخرشم از سرکارگر گرم تشکر کنید. مثلاً بگید وای آقا خیییییییییلی ممنون واقعاً لطف کردید وقتتونو به من دادین. موفق باشید! درضمن وقتی سرکارگر یا سرپرست خط پیشتونه کارگرا نمیتونن گولتون بزنن مثلاً واسه زمانسنجی.
هفتم سعی کنید با اون مدیرا و سرپرست بخش ها خیلی خوب باشید طوری که براتون احترام زیادی قائل بشن و براشون توضیح بدین برای اینکه پروژه مون کامل بشه نیاز به این چیزا داریم. اینکار تا حدی میتونه جواب بده که مثلاً نقشه 1 جور شاتون موتور ملی که تو ایران فقط تو یکی از این کارخونه ها تولید میشد رو هم به من دادن!
هشتم اگه مجبور شدین تنها برید تو خط و با کارگرا صحبت کنید خیلی بهشون نزدیک نشید و بلند صحبت کنید تا کارگر و افرادی که اطراف هستن هم 1کم بشنون(البته دیگه داد نزنید!) و پشت سر هم سوال کنید و نذارید حرفای بی ربط بزنند و بعدم تشکر کنید و برید.
الآن همینا یادم بود. امیدوارم مفید باشه براتون
 

V A H ! D

کاربر فعال تالار مهندسی صنایع ,
کاربر ممتاز
سلام دوستان
من بعنوان کسی که شاید از همه شما بیشتر بااین مسائل روبروشدن باشما صحبت میکنم (البته در کارخانه تولید قطعات خودرو)
در محیط های کاری مشکلات وتفاوتهای فرهنگی اقتصادی نگرش از علت کار کردن باعث میشه در برابرهر تغییری موضع گیری بشه به همین دلیل اگر تازه وارد یک محیطی بشی تقریبا غیر ممکنه بتونی اطلاعات خوبی بگیری راه کارهایی که میتوان ارائه داد یکی اینکه خودت یکی از اعضا باشی وکاملا شناخته شده با وجه ای مثبت ویا اینکه با یکی از اعضا که این مشخصات را دارد وارد میدون شی که اون هم باسیاستی خاص خودش
بعد که تونستی با کارگرا واپراتور ها (نه مدیران )ارتباط برقرار کنی مزیت کارتو که چه فایده ای برای اونا داره به اثبات برسون مثلا بفهمه که چقدر کارش کم میشه نه اینکه کلا کارش حذف میشه وممکنه عذرش رو بخوان
اگر فکر میکنید براتون جالبه ادامه بدم وگرنه از همگی عذر خواهی میکنم
در ضمن اینو هم بگم که حداقل من همیشه با مدیران مشکل داشتم نه با کارگران کارگران چون دقیقا مشکلات کار رو لمس میکنن اطلاعات بهتری دارند تا مدیران مدیران برای اینکه کارخودشونو بزرگ ومهمتر جلوه بدن چاخان زیاد چاشنیش میکنن وبعضا از اینکه کارشون لوث بشه و..... همیشه نگرانند

.
.
.

مطمئنا خوشحال میشیم بیشتر توضیح بدید و تجربیاتتون رو در اختیار دوستان قرارا بدید!!

پس ، ممنون ... ;)

،

یه سوال ؟!! :

فکر میکنید این روش شما چقدر طول بکشه؟!!

آیا برای مهندسایی که صرفا یه فرصت کوتاه بهشون داده میشه تا خودشون رو نشون بدن جواب میده؟!!

حتی برای دانشجوهایی که دوره کارآموزی شون رو مثلا در یکی از محیط های صنعتی اسم و رسم دار هستن و میخوان در حدود 280 ساعت خودشون رو به مدیران ثابت کنن ، جواب میده؟!!!:que::cool:

خیلی از دانشجو های سال آخر که دوره کارآموزی میرن از من سوال میکنن که چیکار کنیم که توی این مدت کم بتونیم با شناسایی مشکلات از طریق کارگران اون رو پیگیری کنیم و در نتیجه در مقابل مدیران حرفی برای گفتن داشته باشیم؟!!!!

ممنون ... :)
 

mahmood kb

عضو جدید
بهترین روش به نظرم برگذاری جلسه ای برای اعتماد سازی و دلایل نیاز به اطلاعات هست اینجوری فرد اطلاعات دهنه ترسش میریزه و توهم اینکه میخواید مچ گیری کنید یا دارید ریاست میکنید و شرایط رو دست میگیرید از بین میره تا حد زیادی
 

tiyam2

عضو جدید
موفق ان کسی است که در کارهایش اراده قوی داشته باشد شخصیت وسرعت تاثیر وماندگاری قدرت تاثیر با اراده شکل میگیرد نه ظاهر گفتار رفتار ;)
 

linktaz

کاربر بیش فعال
برقراري ارتباط با كارگر در محيط كاري،كار خيلي مشكلي هستش.ببينيد اصولا هرچي از نظر سازماني بالاتر باشيد سختر اين رابطه برقرار ميشه.چون شما انتظار داريد يه سري مسائل رعايت بشه و همون مسائل مانع ارتباط ميشه.
اگر هم به مسائل سازماني اهمتي نديد،زودي سمتتون بي اهميت ميشه.!
مثلا شما اگر يه كارگر باشيد ،خيلي سريع داخل بقيه كارگرها وارد ميشيد،اما اگر به عنوان يه كارشناس زمانسنجي باشيد،يا كارشناس برنامه ريز و... ممكنه اصلا تحويلتون نگيرند در مواردي هم ممكنه كارهاي ناخوشايندي هم دربرابرتون انجام بدن كه چيزهاي عجيبي كه توي ذهنشون هست به شما و بقيه ثابت كنند.
از طرفي شما هم قدرت درگيري نداريد،پس فقط بايد سكوت كنيد و با آرامش سعي در برقراري ارتباط كنيد.
به نظر من،توضيح دادن كارهائي كه قراره انجام بديد براي اپراتور،اصلا تاثيري نداره و گوششون پره!
بايد فقط از طريق عوامل انگيزشي به سمت خودجوشي سوق داده بشه.
 
بالا