[مشاهیـــــر خوشنویسی ] - 02 - استاد عماد الکتاب قزوینی

E . H . S . A . N

مدیر تالار مهندسی معماری مدیر تالار هنـــــر
مدیر تالار
سلسله تاپیک های مشاهیــــــــــر ِ هُنــــــــــــــــــــر

هنـــــــــــــر ِ خوشنویسی - شماره ی دوم - استاد عمادالکتاب قزوینی

آرشیو مشاهیر هنر خوشنویسی :
تاپیک شماره 1 - [مشاهیـــــر هُنـــــر] خوشنویسی - استاد غلامحسین امیرخانی


_________________________________________


استاد عمادالکتاب قزوینی


میرزا محمدحسین سیفی قزوینی (عمادُالکُتّاب) در سال ۱۲۴۰ هجری شمسی در طایفۀ‌ سیفی قزوین به دنیا آمد. وی ابتدا خوشنویسی را با نسخ‌نویسی آغاز کرد و سپس به خط نستعلیق روی آورد و پیرو میرزا رضای کلهر شد ، طوری‌که او را به‌‌‌‌عنوان کامل‌کننده شیوۀ کلهر نام می‌برند.

عمادالکتاب نه تنها در خط نسخ و نستعلیق استادی توانا بود ، بلکه شکسته و ثلث را نیز زیبا می‌نوشت و با نقاشی سیاه قلم و آبرنگ نیز آشنائی داشت. عمادالکتاب با کمیتۀ مجازات همکاری داشت و تحریرات بیانیه‌های کمیته به خط او بود. وی قبل از دورۀ مشروطیت جزء کاتبان وزارت انطباعات و در دورۀ‌ سلطنت احمدشاه قاجار ، مدتی در وزارت داخله ، منشی و همان اوقات معلم مشق خط سلطان احمدشاه نیز بود.

ای صدر اجل ای به تو امید عباددر عهد توام به خط مسلم چو عماد
گر گفت کسی کم ز عمادم بعناداین صفحه و این بنان و این کلک و مداد

در چند سال اواخر عمر نیز در دربار پهلوی سمت خوشنویس ی مخصوص داشت. وی قریحۀ شاعری نیز داشت و گاهی شعر می‌سرود. آثار خوشنویسی عمادالکتاب قطعات مختلف سیاه مشق است و همچنین یک دوره "رسم‌المشق" که برای نو آموزان دبستان‌ها و دبیرستان‌ها تألیف کرد و به چاپ رساند. وی شاگردان بسیاری داشت ، از جمله علی منظوری ، ملک‌الخطاطین ، حسن زرین‌خط ، علی اکبر کاوه و ابراهیم بوذری که هر یک به‌ مقام استادی رسیده‌اند. عمادالکتاب در تهران می‌زیست و در همان‌جا درگذشت و در امامزاده عبدالله دفن شد. از دیگر آثار او: کتیبه سر در مدخل سپهسالار و لوحه‌ای بر آرامگاه فردوسی در طوس؛ یک نسخه "شاهنامۀ" فردوسی در ۱۳۳۶ ق؛ یک نسخه "نامۀ دانش‌وران" ناصری در ۱۳۱۸ ق؛ نسخۀ نفیس "ترجیع‌بند" هاتف. از دیگر قطعات وی در "احوال و آثار خوشنویسان " به‌ آنها اشاره شده است. از آثار نقاشی وی:‌ تصویر یکی از حواریون حضرت مسیح که به خط شکسته و تعلیق زیبا ، با رقم:‌ "در ماه رمضان هزار و سیصد و سی... العبد عمادالسیفی قزوینی"؛ تصویر سیاه قلمی کریم‌خان زند که کلاه مخصوص به سر نهاده است؛ تصویر دستی که طرز صحیح قلم به‌دست گرفتن و خط نوشتن را نشان می‌دهد... ، با رقم: "عمادالسیفی"؛ تصویر خود نقاش به سیاه قلم... ، با رقم: "صورت عمادالکتاب سیفی که به‌دست خود ساخته است".




مروری بر زندگینامه

میرزا محمدحسین سیفی در قزوین به دنیا آمد. پدرش قباله‌نویس بود و مادرش از سادات سیفی قزوین، و به این مناسبت (سید بودن مادر)، میرزا نامیده شد. مدتی نزد میرزا محمدعلی خوشنویس خط آموخت. در چهارده‌سالگی برای کار نزد تاجری از اهالی شیروان به بادکوبه رفت. در شانزده‌سالگی پای پیاده راهی عتبات شد و سه سال در کاظمین ماند واز راه نوشتن زندگی کرد. می‌گویند آن‌قدر معیشت بر او سخت بود که حتی نمی‌توانست به کربلا برود. سرانجام همراه یکی از علما به کربلا رفت و پنج سال در این شهر و نجف اقامت کرد و ضمن نوشتنِ خط، علوم دینی خواند و سرانجام از تنگدستی به ستوه آمد و به ایران باز گشت. دو سال در تهران ماند و ازدواج کرد. در سال ۱۲۷۱شمسی در خیابان ناصرخسرو آموزشگاه خوشنویسی دایر کرد و اسم آن را «دارالکتابه» گذاشت. شاهنامه‌ی فردوسی را برای مظفرالدین شاه خوشنویسی کرد و به این مناسبت لقب «عمادالکتاب» گرفت. در انقلاب مشروطه به جرگه‌ی آزادی‌خواهان پیوست و در کودتای محمدعلی‌شاهی آواره‌ی کوه و بیابان شد. پس از فرار شاه مستبد، هفت سال معلم مشق احمدشاه شد. در سال ۱۲۹۴ شمسی عضو انجمنی مخفی شد به نام «کمیته‌ی مجازات» که هدف آن از بین بردن هواداران مؤثر انگلیس در ایران بود. در سریال «هزار دستان» علی حاتمی، شخصیت رضا تفنگچی که بعدها به رضا خوشنویس تبدیل شد، شباهتی تام و تمام به عمادالکتاب دارد. مأموریت نوشتن شب‌نامه‌های این کمیته با عمادالکتاب بود و گزارشی از انجام ترور توسط او ثبت نشده است. با خیانت یکی از اعضا، کمیته از هم پاشید و سران آن دستگیر و اعدام شدند. عمادالکتاب هم به پنج سال حبس محکوم شد. در سال ۱۳۰۰، در ۶۰ سالگی از زندان آزاد شد و چهار سال بعد فرمان‌نگار مخصوص رضا پهلوی گردید و مدتی معلم خطّ پهلوی دوم بود. در سال ۱۳۱۲ انجمن آثار ملی او را مأمور نوشتن کتیبه‌های آرامگاه فردوسی در طوس و کتیبه‌های دارالفنون، دانشسرای عالی، دانشگاه تهران و چند جای دیگر کرد. در همین سال نشان درجه‌ی یک فرهنگِ وزارت معارف را دریافت کرد و سه سال بعد در ۲۶ تیر سال ۱۳۱۵ در سن ۷۵ سالگی از دنیا رفت و در امامزاده عبدالله شهر ری به خاک سپرده شد. او را پس از میرعماد و کلهر بزرگترین خوشنویس تاریخ ایران می‌دانند.


وی از مقلدان شیوه و سبک مرحوم میرزا محمدرضا کلهر بود که پس از فوت او جز عمادسیفی کسی دیگر جای او را نگرفته است فقید سعید در چند نوع خط از نستعلیق و شکسته و نسخ و ثلث از خفی و جلی استاد مسلم بوده از نقاشی نیز سررشته داشته است به‌طوری که خود به قلم آب‌رنگ تصویر خویش را رسم نموده است.
درباره شدت علاقه او به میرزا محمدرضا کلهر چیزها گفته‌اند و از جمله مشهور است که وی در خواب نیز از استاد مسلم پیشین خط الهام و تعلیم می‌گرفته است. زندگانی عمادالکتاب به مناسبت عضویت او در کمیته مجازات خالی از گرفتاری‌ها نبوده و فقط به استثناء اواخر عمر که شغل درباری داشته و چندگاهی به‌راحتی و آسایش زندگی می‌نموده مابقی پر از حوادث ایام بوده است.
عمادالکتاب آثاری از خود به یادگار گذاشته که بعد از این هرچه از عمر تمدن و تاریخ خط این مملکت بگذرد و تا هنگامی که از خط فارسی نشانی در عالم وجود داشته باشد هر قطعه از آنها نام شریف این استاد نابغه تاریخی خط را مخلد ساخته و در آینده بهتر از پیش عظمت وی را با لفظ تاریخ به آیندگان حکایت خواهد نمود. کتاب شاهنامه فردوسی و کتیبه‌های مقبره آن شاعر عالی‌قدر آیات باهره‌ای است که هر بیننده اهل فنی را از قدرت قلم و اعجاز انگشتان پرهنر این خطاط اعجوبه چیره دست به حیرت آورده و مسحور می‌نماید. از دیگر آثار خطی او سیاحت‌نامه استانلی به آفریقا و ترجیع‌بند هاتف اصفهانی و کتاب اوصاف‌الاشراف و یک‌دوره رسم‌المشق ذی‌قیمت و بی‌مانند که به چاپ رسیده و همچنین کتیبه سردر ورودی مسجد سپهسالار و کتیبه‌های اطراف صحن خانقاه و مقبره صفی علی‌شاه و حدیث (ولایة علی‌بن ابی‌طالب ... الخ) در حضرت عبدالعظیم مقابل صحن حمزه‌بن موسی‌بن جعفر و کتیبه سر درب ورودی بیمارستان فیروزآبادی در شهر ری و غیره از آثار شیوه‌ای اوست. عمادالکتاب همان کسی است که عده‌ای از خطاطان و استادان مسلم معاصر از شاگردان و تربیت یافتگان مکتب این رب‌النوع هنر بوده و همگی غریق امتنان و سپاس آن مرحوم می‌باشند.
این مرد بزرگوار در طول زندگانی خود از لحاظ خدمت به جامعه و روح وطن‌پرستی محل تکریم طرفداران علم و ادب و مظهر خدمات مهم و جالب توجهی بوده و سمت فرمان‌نگاری داشته و در پاداش خدمت صادقانه خود از طرف وزارت معارف در سال ۱۳۱۳ شمسی به دریافت یک قطعه نشان درجه اول نائل آمده و قرین اعزاز و افتخار گردیده بود.
طومار عمر او در سن هفتاد و پنج‌سالگی طی شد و در تاریخ ۲۶ تیرماه سال یکهزار و سیصد و پانزده ۱۳۱۵ شمسی در تهران دیده از جهان فرو بست و به پرده غیب رفت و می‌توان ضایعه بزرگ فقدان اسف‌آور این مرد مرگ هنر خطاطی می‌باشد.
بر سنگ آرامگاه ابدی این استاد در امامزاده عبدالله اشعار ذیل نقل شده است:
دیدی آخر چسان رفت ز دار جهان
عماد سیفی که بود مرد هنرمند و راد
داشت خطی خوبتر زخط و خال بتان
بخوش خطان جهان بود مهین استاد
عمرش هفتاد و پنج در این سرای سپنج
دید بسی درد و رنج ندید روی مراد
در استقصائی که در شرح احوال این استاد گفته شد دریافته شد که وی قریحه شاعری نیز داشته و گاهی تفنناً شعر می‌سروده است.
رباعی
ای صدر اجل ای به تو امید عباد
در عهد توام به خط مسلم چو عماد
گر گفت کسی کم ز عمادم بعناد
این صفحه و این بنان و این کلک و مداد

.
.
.


منابع : مفاخر ایران اسلامی - ویکی پدیا - انجمن خوشنویسان اصفهان
 

E . H . S . A . N

مدیر تالار مهندسی معماری مدیر تالار هنـــــر
مدیر تالار
استاد عمادالکتاب ( به روایتی دیگر )

استاد عمادالکتاب ( به روایتی دیگر )

« عماد الکتاب قزوینی »
« محمد حسین سیفی قزوینی» مشهور به « عماد الکتاب » در سال 1240 شمسی در شهر هنرخیز قزوین به دنیا آمد . پدرش « میرزا محمد قزوینی » شغل قباله نویسی داشت و مادرش از سادات سیفی قزوینی بود ، به همین خاطر نام خانوادگی خود را سیفی برگزید.در هشت سالگی به مکتب رفت و بخاطر علاقمندی به هنر خوشنویسی مدتی نزد « میرزا محمد علی خوشنویس قزوینی » به فراگیری خط پرداخت .
عماد الکتاب در حالی که در سن چهارده سالگی در بادکویه برای تاجری کاری می کرد پدرش را از دست داد و یکسال بعد که به خانه مراجعت کرد از مرگ پدر آگاه شد .
وی در سن شانزده سالگی با پای پیاده عازم عتبات عالیه شد و سه سال در کاظمین اقامت کرد .در آنجا به سختی ، معیشت خود را با نوشتن تامین می کرد و تنگدستی او بقدری بود که توان سفر به کربلا را نداشت . در این موقع با مجتهد معروف ، « سید محمد باقر حجت الاسلام » آشنا شد و به همراه وی عازم کربلا شد . مدت پنج سال در کربلا و نجف اقامت کرد .
«عماد الکتاب » در مدت اقامت هشت ساله خود در عراق ، ضمن آموختن علوم قدیمه و عربی ، به طور مداوم تمرین خط می کرد و پیوسته می نوشت . در این دوران برای علمای بزرگ کربلا و نجف مطالب فراوانی نوشت ؛ از جمله یک دوره فقه « آقا سید علی بحر العلوم » را کتابت کرد و به واسطه این کار افتخار درک ملاقات « میرزای شیرازی » ، « آیت اله مازندرانی » و « آیت اله رشتی » را یافت .
بعد از هشت سال غربت و تنگدستی به کمک یکی از محترمین تهران عازم ایران شد وپس از دوسال اقامت در تهران ازدواج کرد و به مدت چهار ماه در مشهد ، خط نسخ خود را به کمال رساند و راهی تهران شد ؛ وی در آن زمان بیست و چهار سال داشت .
« عماد الکتاب » برای گذراندن معاش و تامین هزینه زندگی در سال 1271 شمسی در خیابان ناصریه ( ناصر خسرو فعلی ) یک آموزشگاه خوشنویسی به نام « دارالکتابه » دایر کرد و به تعلیم اطفال و کتابت همت گماشت .
این سال مصادف با آخرین سال سلطنت ناصر الدین شاه قاجار بود
ترقیات مهم و پیشرفت های « عماد الکتاب » از اوایل سلطنت مظفر الدین شاه آغاز شد . او بنا به خواست شاه به مدت سه سال به کتابت شاهنامه پرداخت و پس از اتمام آن بود که از طرف شاه ملقب به « عماد الکتاب » شد.با ملقب شدن با این نام بود که در مدرسه افتتاحیه که چهار صد دانش آموز داشت به معلمی بر گزیده شد . از آنجا که علاقه ی زیادی به خط نستعلیق داشت از روی نوشته های « میرزا رضا کلهر » برجسته ترین خوشنویس زمان ، مشق و تمرین فراوان می کرد .
عماد الکتاب در سال 1282 شمسی ، توانست رسم المشقی را ترتیب دهد و آن را در یکی از شهرهای روسیه به چاپ رساند . او در سال 1275 شمسی از کاتبین وزارت انطباعات شد .
« عماد الکتاب » در هنگام انقلاب مشروطه به جرگه آزادیخواهان پیوست ومردم را با مفاسد استبداد و محاسن آزادی اشنا و آنها را به آزادیخواهی ترغیب و تشویق می کرد ؛ به همین خاطر صدمات فراوانی متحمل شد . در دوره استبداد صغیر که محمد علی شاه مجلس را به توپ بست و آزادیخواهان را به خاک و خون کشید ، « عماد الکتاب » نیز بخاطر داشتن افکار آزادیخواهی از این آسیب درآمان نماند و متواری به کوه و بیابان شد و چهار ماه پنهانی زندگی کرد .
در دوره سلطنت احمد شاه عماد الکتاب به استخدام وزارت داخله وزارت کشور کنونی درآمد و هشت سال در آنجا صادقانه خدمت کرد و همزمان با داشتن این شغل ، مدت هفت سال معلم مشق احمد شاه بود .
در سال 1294 شمسی ، جمعی از آزادیخاهان دور هم گرد آمدند و و انجمنی مخفی بنام « کمیته ی مجازات » را تشکیل دادند . هدف این کمیته از بین بردن هواداران سیاست انگلیس در ایران بود و توانست با ترور چند هوادار انگلستان ، رعب و وحشتی عظیم بر دل خائنان به مملکت افکند .
عماد الکتاب در این انجمن وظیفه ی نوشتن شب نامه ها ی این انجمن را برعهده داشت و نقشی در ترور ها نداشت . در این شب نامه ها علت ترور مقتولین و شمه ای از خیانت های آنان و نام نفر بعدی که قرار بود ترور شود ذکر می شد .
پس از مدتی کمیته مجازات از اهداف خود منحرف شد و ترور ها جنبه ی شخصی پیدا کرد . سرانجام در سال 1296 شمسی پس از نفوذ افرادی از بیرون به کمیته مجازات و خیانت بعضی از اعضاء ، در زمان نخست وزیر « وثوق الدوله » اعضای کمیته دستگیر و در سیاهچال نظمیه به بدترین وضع محبوس شدند . پس از یک سال حبس ، اعضاء کمیته به اعدام و حبس محکوم شدند و سهم « عماد الکتاب » از این عضویت پنج سال زندان بود . این پنج سال و اندی زندان برای « عماد الکتاب » در حکم توفیقی اجبار بود ، زیرا در این مدت با مشق کردن های فراوان ، خط نستعلیق خود را تکمیل کرد .
« عماد الکتاب » در سال 1300 شمسی در حالی که شصت سال از عمرش گذشته بود از زندان رهایی یافت. چهار سال بعد یعنی در سال 1304 شمسی وی در دفتر مخصوص رضا شاه به سمت فرمان نگار مشغول خدمت شد و مامور تحریر فرامین ونامه ها گردید . کلیه ی احکام و فرمان های که از دفتر مخصوص رضا شاه و دربار صادر می شد به خط او بود . از این تاریخ به بعد بود که آرامش نسبی در زندگی پر ماجرای او به وجود آمد. در سال 1312 شمسی از طرف انجمن آثار ملی ، مامور نوشتن
کتیبه های آرامگاه فردوسی در طوس شد و بعد از آن کتیبه های دارالفنون ، دانشسرای عالی ؛ مدرسه رضاییه ، دانشگاه تهران و دانشگاه معقول و منقول را نوشت . در این سال به پاس قدردانی از خدمات صادقانه این استاد بزرگ ، از طرف وزارت معارف( وزارت ارشاد کنونی ) نشان درجه یک فرهنگ و از طرف دربار، یک قطعه مدال نفیس و با ارزش به او اعطا گردید .




آثار عماد الکتاب

• تالیفات عماد الکتاب عبارتند از :

- یک جلد فرهنگ مختصر عربی به فارسی که تا حرف قاف ،قسمتی از لغات عربی را جمع کرده ،
لغات عربی را به نسخ و ترجمه ی آن را به فارسی به خط نستعلیق در زندان نوشته و بقیه آن ناتمام مانده است .
- تذکره ی تلامیذ تالشعرا که مشتمل است بر شرح حال گروهی از شعرا ی معروف ایران به انضمام
شرح حال خودش که این شرح حال را به شعر در آورده و به خط نستعلیق زیبایی نوشته است .

• خطوط کتیبه ای که نوشته است ، عبارتند از :

- کتیبه سر در مسجد و مدرسه قنبر علی خان در خیابان سیروس
- کتیبه سردر دانشسرای عالی تهران( تربیت معلم کنونی )
- کتیبه اطراف صحن و مقبره ی خانقاه صفی علیشاه
- کتیبه سردر ساختمان دارالتفنون در خیابان ناصر خسرو
- کتیبه حدیث : ( ولایت علی بن ابیطالب .....) در حضرت عبد العظیم
- کتیبه سردر بیمارستان فیروز آبادی شهر ری
- کتیبه ی سردر مسجد سپهسالار
- کتیبه سردر اداره کل ثبت املاک و اسناد کشور
- آرامگاه حکیم ابولقاسم فردوسی در طوس که مهمترین آثار کتیبه ای آن مرحوم به شمار می رود .
- کتیبه سردر مسجد ناصریه
- شاهنامه فردوسی معروف به امیر بهادری
- کتاب اوصاف الاشراف خواجه نصیر طوسی که در سال 1306 شمسی در آلمان چاپ شده است .
- نامه ی دانشوران ناصری که در سال 1275 شمسی چاپ شده است .
- سفر نامه ی استانلی به آفریقا در دو جلد
- حساب موسی خانی که در سال 1274 شمسی چاپ شده است .
- قرآن نفیس با خط نسخ ممتاز حاشیه دار
- ترجیح بند هاتف اصفهانی
- دیوان ناصر خسرو
- قانون اساسی
- تحفة العراقین
- یک مرقع نفیس 24 صفحه ای حاوی مفردات خطوط هفت گانه که برای پیشرفت خط مظفر الدین شاه تهیه شده با زمینه ی آبی و تذهیب چاپ اروپا که بسیار کمیاب است .

• قابل ذکر است که قطعات ، سیاه مشق ها و نامه های فراوانی از عماد الکتاب نزد علاقمندان و دوستانش موجود است . کلا " او یکی از پر کار ترین خوشنویسان ایران است که نوشته های او را تا پانصد هزار سطر و بیت تخمین می زنند.

عماد الکتاب علاوه بر خوشنویسی در هنر هایی چون نقاشی ، موسیقی ، شعر و ادبیات و عکاسی نیز دست داشته است . و بر زبان های عربی و فرانسه تسلط داشته است . و در اشعار خود « عماد » و « سیفی » تخلص می کرد .
عماد الکتاب آخرین استاد کل نستعلیق در ایران است . از استادان خط در این سرزمین ، سه نفر بودند که ملقب به استاد کل شدند . این سه نفر به ترتیب عبارتند از: « میرعماد قزوینی » ، « میرزارضا کلهر » ،
« عماد الکتاب قزوینی » .
وی اولین خوشنویسی است که روش نقطه گذاری را در آموزش خط ابداع کرد . او نه تنها نستعلیق بلکه شکسته و نسخ را هم نقطه گذاری کرد . وی همچنین اولین رسم المشق ( حاوی 36 کتابچه ) را برای نوآموزان ابداع و چاپ کرد و با این کار مدت آموزش خط را کاهش داد و آموزشی را که سینه به سینه در طول سالیان منتقل می شد را ،قاعده مند کرد و موجب بسط و گسترش هنر خوشنویسی در ایران شد .
اواز کتیبه تا غبار را استادانه می نوشت . کتیبه خطی است که بر سردر ها و دیوار های مساجد و ... نوشته می شود و غبا به معنی کوچکترین اندازه قلم است که پهنا ندارد . « عماد الکتاب » در نوشتن هردو ( جلی و خفی ) مهارت و استادی تام داشت .

عماد الکتاب این استاد ارزشمند و برجسته ی عرصه ی خوشنویسی در حالی که به مدت یازده سال در دفتر رضا شاه مشغل نوشتن بود در 26 تیر 1315 شمسی در سن 75 سالگی به دیار باقی شتافت و در سمت جنوبی صحن حیاط امامزاده عبداله در شهر ری به خاک سپرده شد . از او یک دختر بنام « ملوک سیفی »
باقی ماند.

شاگردان :
عمادالکتاب شاگردان بسیاری داشت، از جمله علی منظوری، ملک‌الخطاطین، حسن زرین‌خط، علی‌اکبر کاوه، ابراهیم بوذری که هر یک به مقام استادی رسیده‌اند. مرحوم علی آقا حسینییکی دیگر از شاگردان عمادالکتاب بود که خوشنویس معاصر عباس اخوین نزد وی تعلیم دیده است. ازدیگرآثار ارزشمند عمادالکتاب قطعات سیاه مشق او می‌باشد که در نوع خود از لحاظ اسلوب بی نظیر است .


نمونه ی خوشنویسی :



.
.
.


.
.
.
درگذشت

عمادالکتاب در سن ۷۵ سالگی در بیست و ششم تیرماه سال ۱۳۱۵ ه‍.ش / ۲۷ ربیع‌الثانی ۱۳۵۵ ه‍. ق در تهران درگذشت.و در امامزاده عبدالله شهرری دفن شد. بر سنگ آرامگاه ابدی این استاد در امامزاده عبدالله اشعار ذیل نقل شده است:

دیدی آخر چسان رفت ز دار جهانعماد سیفی که بود مرد هنرمند و راد
داشت خطی خوبتر ز خط و خال بتانبخوش خطان جهان بود مهین استاد
عمرش هفتاد و پنج در این سرای سپنجدید بسی درد و رنج ندید روی مراد



منبع : سایت صدا و سیمای استان قزوین- ویکی پدیا -

 

Similar threads

بالا