متولد 21 فوریه 1893، لینارس اسپانیا،موسیقیدان.پدر حرکت جهانی گیتار کلاسیک مدرن و برجسته ترین لرد مارکیز از سالوبرنیا بود.
شهرت ، كنيه و لقب:
شهرت: پدر حرکت جهانی گیتار کلاسیک مدرن
لقب: برجسته ترین لرد مارکیز از سالوبرنیا
دوران زندگي:
پدرش وکيلی برجسته و زبردست بود و آرزو داشت تا فرزندش نيز کار او را دنبال کند . آندرس از شش سالگی شروع به نواختن گیتار کرد. اولین گیتاری که داشت گیتاری بود که متعلق به گیتاریست مشهور «پاکو دِ لوسیا» بود، که پس از مرگ ده لوسیا به سگوبیا که در آن زمان پنج ساله بود رسید.
در جوانی به شهر گرانادا رفت و در آنجا شروع به تحصیل در رشته گیتار نمود. اولین نمایشی که اجرا کرد در سن ۱۶ سالگی در اسپانیا بود. زمانيكه در انستيتيو موسيقي گرانادا دروس عمومي موسيقي را تحصيل ميكرد ، هيچ فرصتي براي تعليم رسمي و با قاعده براي گيتار وجود نداشت . بنابراين او خود به فكر توسعه تكنيك هاي نوازندگي اش بود. در صدد تنظيمات و استنتاج و رونويسي آثار باخ ، هايدن و ديگر آهنگسازان كلاسيك براي توسعه برنامه اين ساز برآمد و در اين خصوص آثار بعضي از هم عصران اسپانيائي خود مثل : گرانادوس ، آلبنيتس و ... را نيز به كار گرفت .
او چندين سال مبادرت به اجراي يك سري كنسرت در سراسر دنيا كرد. دوشادوش شهرت روزافزونش آهنگسازان ديگر نيز قطعات موسيقي مخصوص ساز او نوشتند كه تورينا ، تروبا ، ويلا لوبوس ، پونس ، تدسكو كاستل نو از آن جمله اند. تكنيك عالي و نبوغ ذاتي اش موهبتي بي همتا بود، چه او خود معلم خود بود و اين معلم خود ساخته كه بسياري از نوازندگان گيتار ، مرهون و مديون زحماتش در زمينه گيتار هستند، به همت خود به يك چهره افسانه اي و تاريخي در طول زندگي اش مبدل شد.
سگوويا بزرگترين قدم را در راه پيشبرد گيتار برداشت و آن تبديل سيم هاي گيتار از زه و ابريشم به نايلون بود. از ديگر اقدامات برجسته اش ميتوان به دور كردن گيتار از سرگرمي هاي بي اساس مردم عادي نام برد.
با تشویق معلمش میگل لوبت که او را در تنظیم و اجرای قطعاتی به وسیله پیانو یاری کرد، با جراتی عجیب کار نواختن گیتار را با انگشتان و ناخن‌هایش که موجب می‌شد صدایی تند و تیز ایجاد کند دنبال کرد، و بکمک این تکنیک دامنه صداهایی که می‌توانست ایجاد کند به مراتب بیشتر از آنی بود که به تنهایی با انگشتان و یا با ناخن بشود ایجاد کرد. این بحث که استفاده از انگشتان و ناخن‌ها برای نواختن گیتار و یا استفاده از گوشت نوک انگشتان برای ایجاد صداهای آرام کدامیک بیشتر مورد توجه هست همیشه بین نوازندگان گیتار کلاسیک مطرح بوده است.
سال ۱۹۱۹ آماده بود تا اندوخته ها و مهارتش را به جهانيان نشان دهد، چون اعتقاد داشت اين امر بايد فراتر از مرزهای کشورش هم صورت گيرد. سپس اجراهای بين المللی را اغاز کرد. اجراهای سگوبیا همگی به بالاترين حد از فروش دست يافت. او ۲۵ اجرا در ساير شهرهای آمريکا بر گذار نمود. در هنگامه پايان گرفتن اجراها منتقدان هنری، او را با آهنگسازان برجسته ای چون :favorably with Kreisler, Casals, and Paderewski مقايسه نمودند.
وقوع جنگ در اسپانيا باعث شد که خانه اش را به سال ۱۹۳۶ ترک کند. برای مدتی در جنوای ايتاليا ساکن شد . اما بعد به مونته ويدئو اروگوئه رفت و از همانجا تورهایش را در کشورهای مرکزی آمريکای شمالی ادامه داد.
بعد از ۵ سال دوباره در سال ۱۹۴۳ به امريکا برگشت و اين بار مدير برنامه اش شخصی بود بنامS. Hurok اما اين بار کمی با قبل تفاوت داشت و محبوبيت او و شهرتش در ميان مردم کمرنگ بود و تالارهای بزرگ در اين ميان پا پس کشيدند تا اينکه شخصی عهده دار زيانهای حاصله از عدم استقبال شد… اما جالب اين بود که برخلاف انتظار با استقبال مردم رو برو شد. در اين ميان نبايد نقش رسانه بزرگی مثل تلويزيون را فراموش کرد که در اين امر سهم بزرگی داشت و هدف، اجرای حدود ۱۱۲ کنسرت تا سال ۱۹۶۴ بود.
تحصیلات و مدارک علمی:
رشته گیتار در انستيتيو موسيقي گرانادا
افتخارات:
آثار :
زندگینامه اش با عنوان The Guitar and Myself
تاريخ فوت، محل فوت، هنگام فوت، محل دفن:
در دوم ژوئن سال 1987 در مادرید درگذشت.
منابع:
ویکی پدیا
/isfahanguitar.blogfa.com
forum.iranvij.ir
piano-extra.loxblog.com
شهرت ، كنيه و لقب:
شهرت: پدر حرکت جهانی گیتار کلاسیک مدرن
لقب: برجسته ترین لرد مارکیز از سالوبرنیا
دوران زندگي:
پدرش وکيلی برجسته و زبردست بود و آرزو داشت تا فرزندش نيز کار او را دنبال کند . آندرس از شش سالگی شروع به نواختن گیتار کرد. اولین گیتاری که داشت گیتاری بود که متعلق به گیتاریست مشهور «پاکو دِ لوسیا» بود، که پس از مرگ ده لوسیا به سگوبیا که در آن زمان پنج ساله بود رسید.
در جوانی به شهر گرانادا رفت و در آنجا شروع به تحصیل در رشته گیتار نمود. اولین نمایشی که اجرا کرد در سن ۱۶ سالگی در اسپانیا بود. زمانيكه در انستيتيو موسيقي گرانادا دروس عمومي موسيقي را تحصيل ميكرد ، هيچ فرصتي براي تعليم رسمي و با قاعده براي گيتار وجود نداشت . بنابراين او خود به فكر توسعه تكنيك هاي نوازندگي اش بود. در صدد تنظيمات و استنتاج و رونويسي آثار باخ ، هايدن و ديگر آهنگسازان كلاسيك براي توسعه برنامه اين ساز برآمد و در اين خصوص آثار بعضي از هم عصران اسپانيائي خود مثل : گرانادوس ، آلبنيتس و ... را نيز به كار گرفت .
او چندين سال مبادرت به اجراي يك سري كنسرت در سراسر دنيا كرد. دوشادوش شهرت روزافزونش آهنگسازان ديگر نيز قطعات موسيقي مخصوص ساز او نوشتند كه تورينا ، تروبا ، ويلا لوبوس ، پونس ، تدسكو كاستل نو از آن جمله اند. تكنيك عالي و نبوغ ذاتي اش موهبتي بي همتا بود، چه او خود معلم خود بود و اين معلم خود ساخته كه بسياري از نوازندگان گيتار ، مرهون و مديون زحماتش در زمينه گيتار هستند، به همت خود به يك چهره افسانه اي و تاريخي در طول زندگي اش مبدل شد.
سگوويا بزرگترين قدم را در راه پيشبرد گيتار برداشت و آن تبديل سيم هاي گيتار از زه و ابريشم به نايلون بود. از ديگر اقدامات برجسته اش ميتوان به دور كردن گيتار از سرگرمي هاي بي اساس مردم عادي نام برد.
با تشویق معلمش میگل لوبت که او را در تنظیم و اجرای قطعاتی به وسیله پیانو یاری کرد، با جراتی عجیب کار نواختن گیتار را با انگشتان و ناخن‌هایش که موجب می‌شد صدایی تند و تیز ایجاد کند دنبال کرد، و بکمک این تکنیک دامنه صداهایی که می‌توانست ایجاد کند به مراتب بیشتر از آنی بود که به تنهایی با انگشتان و یا با ناخن بشود ایجاد کرد. این بحث که استفاده از انگشتان و ناخن‌ها برای نواختن گیتار و یا استفاده از گوشت نوک انگشتان برای ایجاد صداهای آرام کدامیک بیشتر مورد توجه هست همیشه بین نوازندگان گیتار کلاسیک مطرح بوده است.
سال ۱۹۱۹ آماده بود تا اندوخته ها و مهارتش را به جهانيان نشان دهد، چون اعتقاد داشت اين امر بايد فراتر از مرزهای کشورش هم صورت گيرد. سپس اجراهای بين المللی را اغاز کرد. اجراهای سگوبیا همگی به بالاترين حد از فروش دست يافت. او ۲۵ اجرا در ساير شهرهای آمريکا بر گذار نمود. در هنگامه پايان گرفتن اجراها منتقدان هنری، او را با آهنگسازان برجسته ای چون :favorably with Kreisler, Casals, and Paderewski مقايسه نمودند.
وقوع جنگ در اسپانيا باعث شد که خانه اش را به سال ۱۹۳۶ ترک کند. برای مدتی در جنوای ايتاليا ساکن شد . اما بعد به مونته ويدئو اروگوئه رفت و از همانجا تورهایش را در کشورهای مرکزی آمريکای شمالی ادامه داد.
بعد از ۵ سال دوباره در سال ۱۹۴۳ به امريکا برگشت و اين بار مدير برنامه اش شخصی بود بنامS. Hurok اما اين بار کمی با قبل تفاوت داشت و محبوبيت او و شهرتش در ميان مردم کمرنگ بود و تالارهای بزرگ در اين ميان پا پس کشيدند تا اينکه شخصی عهده دار زيانهای حاصله از عدم استقبال شد… اما جالب اين بود که برخلاف انتظار با استقبال مردم رو برو شد. در اين ميان نبايد نقش رسانه بزرگی مثل تلويزيون را فراموش کرد که در اين امر سهم بزرگی داشت و هدف، اجرای حدود ۱۱۲ کنسرت تا سال ۱۹۶۴ بود.
تحصیلات و مدارک علمی:
رشته گیتار در انستيتيو موسيقي گرانادا
افتخارات:
- بخاطر شناساندن و مشارکتی که در معرفی گیتار کلاسیک نمود، در ۲۴ جون ۱۹۸۱ توسط پادشاه خوان کارلوس اول به لقب «برجسته‌ترین لرد مارکیز از سالوبرنیا» مفتخر گردید.
- دریافت 10 مدرک دکترای افتخاری از دانشگاههای مختلف
- برنده جایزه گرمی بهترین اجرای گرمی در سال 1985
- برنده جایزه گرمی بخاطر یک عمر فعالیت هنری
آثار :
زندگینامه اش با عنوان The Guitar and Myself
تاريخ فوت، محل فوت، هنگام فوت، محل دفن:
در دوم ژوئن سال 1987 در مادرید درگذشت.
منابع:
ویکی پدیا
/isfahanguitar.blogfa.com
forum.iranvij.ir
piano-extra.loxblog.com
