آیینه نگاهت پیوند صبح و ساحل
لبخند گاه گاهت صبح ستاره باران
محمد رضا شفیعی کدکنی
لبخند گاه گاهت صبح ستاره باران
محمد رضا شفیعی کدکنی
یوسف گم گشته باز آید به کنعان غم مخوریکی پرسد آخر ز نا مهربانان
که بهتر چه دیدید از مهربانی
نظام وفا
مرده بدم زنده شدم، گریه بدم خنده شدمیارب تو چنان کن ک پریشان نشوم
محتاج برادران و خویشان نشوم
ما ز یاران چشم یاری داشتیمتا تو مراد من دهي كشته مرا فراق تو ...
تا تو به داد من رسي،من به خدا رسيده ام.
رهی معیری
Thread starter | عنوان | تالار | پاسخ ها | تاریخ |
---|---|---|---|---|
اولین مسابقۀ "مشاعرۀ سنتی دور همی" با جایزه | مشاعره | 109 | ||
مشاعرۀ شاعران | مشاعره | 11 |