مشاعرۀ سنّتی

naghmeirani

مدیر ارشد
عضو کادر مدیریت
مدیر ارشد
تمــــام شهـــــر دنبــــال تواند از بلــــخ تا زابل
سیاوش ها و رستم ها فریدون ها و بابک ها
همین کــــه عکس ماهت می چکد توی قنـات ده
به دورش مست می رقصند ماهی ها و جلبک ها

حامد عسگری
 

ESPEranza

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
ای مهر تو در دل ها، وی مهر تو بر لب ها
وی شور تو در سر ها، وی سر تو در جان ها
تا عهد تو در بستم عهد همه بشکستم
بعد از تو روا باشد نقض همه پیمان ها
 

naghmeirani

مدیر ارشد
عضو کادر مدیریت
مدیر ارشد
ای شب هجران که یک دم در تو چشم من نخفت

اینقدر با بخت خواب آلود من لالا چرا

آسمان چون جمع مشتاقان پریشان می کند

در شگفتم من نمی پاشد ز هم دنیا چرا
 

puyan khan

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
آمدی جانم به قربانت ولی حالا چرا

بی وفا حالا که من افتاده ام از پا چرا

نوشداروئی و بعد از مرگ سهراب آمدی

سنگدل این زودتر می خواستی حالا چرا

عمر ما را مهلت امروز و فردای تو نیست

من که یک امروز مهمان توام فردا چرا

نازنینا ما به ناز تو جوانی داده ایم

دیگر اکنون با جوانان نازکن با ما چرا
 

naghmeirani

مدیر ارشد
عضو کادر مدیریت
مدیر ارشد
آهسته که اشگی به وداعت بفشانیم

ای عمر که سیلت ببرد چیست شتابت

ای مطرب عشاق که در کون و مکان نیست

شوری به جز از غلغله چنگ و ربابت
 

ESPEranza

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
تو مپندار که مهر از دل محزون نرود
آتش عشق به جان افتد و بیرون نرود
وین محبت به صد افسانه و افسون نرود
چه گمان غلط است این، برود چون نرود
 

ESPEranza

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
من چرا دل به تو دادم که دلم می شکنی
یا چه کردم که نگه باز به من می نکنی
 

naghmeirani

مدیر ارشد
عضو کادر مدیریت
مدیر ارشد
یار با ماست چه حاجت که زیادت طلبیم
دولت صحبت آن مونس جان مارا بس
 

حميدرن

کاربر بیش فعال
کاربر ممتاز
سالها شد که روی در دیوار

دل برآرم به گرد شهر و دیار


تا بیایم نشان آدمیی

کاید از وی نسیم محرمیی


بروم خاک پای او باشم

نقد جان زیر پای او پاشم
 

naghmeirani

مدیر ارشد
عضو کادر مدیریت
مدیر ارشد
ما درس سحر در ره میخانه نهادیم
محصول دعا در ره جانانه نهادیم
در خرمن صد زاهد عاقل زند آتش
این داغ که ما بر دل دیوانه نهادیم
 

naghmeirani

مدیر ارشد
عضو کادر مدیریت
مدیر ارشد
شب همه بی تو کار من شکوه به ماه کردنست
روز ستاره تا سحر تیره به آه کردنست
متن خبر که یک قلم بی تو سیاه شد جهان
حاشیه رفتنم دگر نامه سیاه کردنست
 

BISEI

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
تو پاک باش و برون آی بی حجاب و مترس
کسی به صید غزال حرم نخواهد شد
اگر بر آن سری ای ماهرو، که روز مرا کنی سیاه
به زلفت قسم
نخواهد شد
 

naghmeirani

مدیر ارشد
عضو کادر مدیریت
مدیر ارشد
تا چشم دل به طلعت آن ماه منظر است
طالع مگو که چشمه خورشید خاورست

کافر نه ایم و بر سرمان شور عاشقی است
آنرا که شور عشق به سر نیست کافر است
 

naghmeirani

مدیر ارشد
عضو کادر مدیریت
مدیر ارشد
در بهاران چون ز دست نوجوانان جام گیرم
چون خمار باده ام در سر کند غوغا جوانی

سال ها با بار پیری خم شدم در جستجویش
تا به چاه گور هم رفتم نشد پیدا جوانی

"شهریار"
 
Similar threads
Thread starter عنوان تالار پاسخ ها تاریخ
naghmeirani اولین مسابقۀ "مشاعرۀ سنتی دور همی" با جایزه مشاعره 109
Fo.Roo.GH مشاعرۀ شاعران مشاعره 11

Similar threads

بالا