مشاعرۀ سنّتی

[behrooz civil]

یک بار هم ای عشق من از عقل میندیش!
بگذار که دل حل بکند مسئله ها را ...

او می‌رود دامن کشان من زهر تنهایی چشان

دیگر مپرس از من نشان کز دل نشانم می‌رود

 

[IRANIAN VOCAL]

او می‌رود دامن کشان من زهر تنهایی چشان

دیگر مپرس از من نشان کز دل نشانم می‌رود

دل در پی عشق دلبران است هنوز ..................... وز عمر گذشته در گمان است هنوز
گفتیم که ما و دل به هم پیر شویم ..................... ما پیر شدیم و دل جوان است هنوز

 

[:)fatemeh]

دل در پی عشق دلبران است هنوز ..................... وز عمر گذشته در گمان است هنوز
گفتیم که ما و دل به هم پیر شویم ..................... ما پیر شدیم و دل جوان است هنوز

زخم آنچنان بزن که به رستم، شغاد زد
زخمی که حیله بر جگر اعتماد زد
باور نمی کنم به من این زخم بسته را
با چشم باز، آن نگه خانه زاد زد...

 

[plant_biology]

زخم آنچنان بزن که به رستم، شغاد زد
زخمی که حیله بر جگر اعتماد زد
باور نمی کنم به من این زخم بسته را
با چشم باز، آن نگه خانه زاد زد...

در پشت چهار چرخه ي فرسوده اي
كسي خطي نوشته بود:
"من گشته ام نبود!
تو ديگر نگرد نيست!!"

گر خسته اي بمان و اگر خواستي بدان:
ما را تمام لذت هستي به جسجوست
پويندگي تمامي معني زندگيست!
هرگز
"نگرد نيست!"
سزاوار مرد نيست!!!

 

[pearan]

در پشت چهار چرخه ي فرسوده اي
كسي خطي نوشته بود:
"من گشته ام نبود!
تو ديگر نگرد نيست!!"

گر خسته اي بمان و اگر خواستي بدان:
ما را تمام لذت هستي به جسجوست
پويندگي تمامي معني زندگيست!
هرگز
"نگرد نيست!"
سزاوار مرد نيست!!!

تنش درست و دلش شاد باد و خاطر خوش
که دست دادش و یاری ناتوانی داد

برو معالجه خود کن ای نصیحتگو
شراب و شاهد شیرین که را زیانی داد
حافظ

 

[*محیا*]

در راه عشق مرحله قرب و بعد نیست

می‌بینمت عیان و دعا می‌فرستمت


هر صبح و شام قافله‌ای از دعای خیر

در صحبت شمال و صبا می‌فرستمت

​

 

[pearan]

در راه عشق مرحله قرب و بعد نیست

می‌بینمت عیان و دعا می‌فرستمت


هر صبح و شام قافله‌ای از دعای خیر

در صحبت شمال و صبا می‌فرستمت

​

تا که نامی شدم از نام نبردم سودی
گر نمردم من و این گوشه گمنامیها

نشود رام سر زلف دل آرامم دل
ای دل از کف ندهی دامن آرامیها

 

[*zahedan]

امشب دلم هواي كمي خواب كرده است
اما خيال تو مرا بي تاب كرده است

شايد نمي شود خيال تو را زخاطر ربود
انگار ذهن من، نبود تو را ، باب كرده است

 

[pearan]

امشب دلم هواي كمي خواب كرده است
اما خيال تو مرا بي تاب كرده است

شايد نمي شود خيال تو را زخاطر ربود
انگار ذهن من، نبود تو را ، باب كرده است

تو که از می جوانی همه سرخوشی چه دانی
که شراب ناامیدی چقدر خمار دارد

نه به خود گرفته خسرو پی آهوان ار من
که کمند زلف شیرین هوس شکار دارد

 

[:)fatemeh]

تو که از می جوانی همه سرخوشی چه دانی
که شراب ناامیدی چقدر خمار دارد

نه به خود گرفته خسرو پی آهوان ار من
که کمند زلف شیرین هوس شکار دارد

دل از سنگ باید که از درد عشق
ننالد... خدایا! دلم سنگ نیست!

 

[behrooz civil]

دل از سنگ باید که از درد عشق
ننالد... خدایا! دلم سنگ نیست!

ترسم که اشک در غم ما پرده در شود
وین راز سر به مهر به عالم سمر شود

 

[NiKi_]

ترسم که اشک در غم ما پرده در شود
وین راز سر به مهر به عالم سمر شود

دلم دل از هوس یار بر نمی‌گیرد
طریق مردم هشیار بر نمی‌گیرد

بلای عشق خدایا ز جان ما برگیر
که جان من دل از این کار بر نمی‌گیرد

 

[:)fatemeh]

دلم دل از هوس یار بر نمی‌گیرد
طریق مردم هشیار بر نمی‌گیرد

بلای عشق خدایا ز جان ما برگیر
که جان من دل از این کار بر نمی‌گیرد

در صف جبر خاک منتظرم، اختیار زمان تمام شود
زندگی مثل فحش ارزان بود، مرگ باید گران تمام شود

 

[الناز تبریز]

در مسیر خود هزاران پیچ و خم دارم رفیق
دردهایی تلخ اما تازه دَم دارم رفیق

 

[behrooz civil]

در مسیر خود هزاران پیچ و خم دارم رفیق
دردهایی تلخ اما تازه دَم دارم رفیق

قيامت مي كند حسرت، مپرس از طبع ناشادم

كه من صد دشت مجنون دارم و صد كوه فرهادم

 

[:)fatemeh]

در مسیر خود هزاران پیچ و خم دارم رفیق
دردهایی تلخ اما تازه دَم دارم رفیق

مرگ هم عرصه بایسته ای از زندگی است
کاش شایسته این خاکسپاری باشم...

 

[behrooz civil]

مرگ هم عرصه بایسته ای از زندگی است
کاش شایسته این خاکسپاری باشم...

مست عشقم ، مست شوقم، مست دوست
مست معشوقی که دنیا دست اوست

 

[:)fatemeh]

مست عشقم ، مست شوقم، مست دوست
مست معشوقی که دنیا دست اوست

تو از دریچه دل می روی و می آیی
ولی نمی شنود کس صدای پای تو را

 

[plant_biology]

تو از دریچه دل می روی و می آیی
ولی نمی شنود کس صدای پای تو را

اي نگاهت نخي از مخمل و از ابريشم

چند وقت است كه هر شب به تو مي انديشم!

 

[:)fatemeh]

اي نگاهت نخي از مخمل و از ابريشم

چند وقت است كه هر شب به تو مي انديشم!

مردن چه فرقی می کند با بی تو سر کردن
این را نمی داند خدای تو، خدای من!

 

[behrooz civil]

مردن چه فرقی می کند با بی تو سر کردن
این را نمی داند خدای تو، خدای من!

نالیدن بلبل ز نوآموزی عشق است
هرگز نشنیدیم ز پروانه صدایی


​

 

[الناز تبریز]

یک شب خیالِ چشمِ تو دیدیم ما به خواب
زان شب دگر به چشم، ندیدیم خواب را !!

 

[:)fatemeh]

یک شب خیالِ چشمِ تو دیدیم ما به خواب
زان شب دگر به چشم، ندیدیم خواب را !!

از او که گفت یار تو هستم ولی نبود
از خود که زخم خورده ام از یار خسته ام

 

[:)fatemeh]

از او که گفت یار تو هستم ولی نبود
از خود که زخم خورده ام از یار خسته ام

مثل آن لحظه که حفظ غم ظاهر سخت است
ماندن چشم به دنبال مسافر سخت است...


پ.ن: اون دوستانی که میان می خونن و تشکر میکنن،
کی آخه برا تشکر میاد مشاعره می کنه؟
دقیقا رو به روی ابزار تشکر یه ابزار هم است برای پاسخ!
استفاده کنید که نخوام با خودم مشاعره کنم...

 

[plant_biology]

مثل آن لحظه که حفظ غم ظاهر سخت است
ماندن چشم به دنبال مسافر سخت است...


پ.ن: اون دوستانی که میان می خونن و تشکر میکنن،
کی آخه برا تشکر میاد مشاعره می کنه؟
دقیقا رو به روی ابزار تشکر یه ابزار هم است برای پاسخ!
استفاده کنید که نخوام با خودم مشاعره کنم...

تو اگر نبودي اي درخت سبز
سبزه و گل و بهار هم نبود!
اين هواي خوب و سايه هاي خيس
در كنار جويبار هم نبود!

 

[یورال]

در شب توفان غم، آرام بودن مشکل است
من لبالب آهم اما، لب گشودن مشکل است

 

[behrooz civil]

در شب توفان غم، آرام بودن مشکل است
من لبالب آهم اما، لب گشودن مشکل است

تا سر زلف تو در دست نسیم افتادست

دل سودازده از غصه دو نیم افتادست

 

[:)fatemeh]

تا سر زلف تو در دست نسیم افتادست

دل سودازده از غصه دو نیم افتادست

تو زیبایی و زیبایی در اینجا کم گناهی نیست
هزاران سنگ خواهد خورد در مرداب، ماه اینجا

 

[یورال]

آهِ دلِ تنگم، به دلِ سنگ اثر داشت
آه از دلِ سنگش که نمی‌سوخت به حالم

 

[plant_biology]

آهِ دلِ تنگم، به دلِ سنگ اثر داشت
آه از دلِ سنگش که نمی‌سوخت به حالم

مي يابم از خود حسرتي باز از فراق كيست اين؟!
اماده ي صد گريه ام از اشتياق كيست اين؟!