$marziyeh67$
کاربر ممتاز
دردایره قسمت ما نقطه تسلیمیم
لطف آنچه تو اندیشی حکم آنچه تو فرمایی ...!
حافظ
لطف آنچه تو اندیشی حکم آنچه تو فرمایی ...!
حافظ
یوسف گم گشته باز آید به کنعان غم مخوریکی پرسد آخر ز نا مهربانان
که بهتر چه دیدید از مهربانی
نظام وفا
مرده بدم زنده شدم، گریه بدم خنده شدمیارب تو چنان کن ک پریشان نشوم
محتاج برادران و خویشان نشوم
ما ز یاران چشم یاری داشتیمتا تو مراد من دهي كشته مرا فراق تو ...
تا تو به داد من رسي،من به خدا رسيده ام.
رهی معیری
نشود فاش کسی آنچه میان من و توستمنم که شهره شهرم به عشق ورزیدن
منم که دیده نیالوده ام به بد دیدن
Thread starter | عنوان | تالار | پاسخ ها | تاریخ |
---|---|---|---|---|
![]() |
اولین مسابقۀ "مشاعرۀ سنتی دور همی" با جایزه | مشاعره | 109 | |
![]() |
مشاعرۀ شاعران | مشاعره | 10 |