مشاعره مختلط

Tutulmaz

عضو جدید
کاربر ممتاز
مشاعره منظوم و کلاسیک باشد.
منظوم در این معنی که مشاعره با اشعار نو قابل قبول نیست.
کلاسیک،یعنی مشاعره با ترانه ها و امثال آن ممنوع است.

اصل تفاوت این تاپیک، در واژه ی مختلط است،در این معنی که مشاعره معطوف به یک زبان نیست.
مشاعره به سه زبان صورت پذیرد.(فارسی،عربی،زبان های ترکی)
نام شاعر از یاد نرود.
جهت متفاوت بودن برخی حروف این سه زبان،در صورت نبود یک حرف در زبان دیگر،از حروف معادل استفاده کنیم.
ترجیحاً، مشاعره حداقل 2 و حداکثر 4 مصرعی باشد.
نیازی به ترتیب نیست.یعنی اگر نخستین شعر عربی باشد و پست بعدی شعر ترکی،و سومین شعر،فارسی،لزومی ندارد که چهارمین شعر دوباره عربی باشد!

قبل از شروع،مثالی می آوریم و تمام:


ای ائده ن عشق نامه سین انشاء
وه! دؤشؤب باشئنا عجب سودا!
قویگیلن باشا تاج بسم الله
ابتدا قئل سؤزؤ به نام خدا

(ترکی آزربایجانی-نباتی)

انا رُمّان و تین و البطّیخ
اَنتَ طوبی لَهُم و حُسن مآب
اَنتَ اثواب سَندُس خضرا
اَنا هذا الوشق عَنِ الاثواب

(عربی-نباتی)

بر ساغر من که عشق از او نشأه برد
حد نیست کسی را که به دعوی نگرد
از جرعهٔ خویش اگر به خاک افشانم
دریای محیط از او به کشنی گذرد

(فارسی-عرفی)




 

sarab_m

عضو جدید
مشاعره منظوم و کلاسیک باشد.
منظوم در این معنی که مشاعره با اشعار نو قابل قبول نیست.
کلاسیک،یعنی مشاعره با ترانه ها و امثال آن ممنوع است.

اصل تفاوت این تاپیک، در واژه ی مختلط است،در این معنی که مشاعره معطوف به یک زبان نیست.
مشاعره به سه زبان صورت پذیرد.(فارسی،عربی،زبان های ترکی)
نام شاعر از یاد نرود.
جهت متفاوت بودن برخی حروف این سه زبان،در صورت نبود یک حرف در زبان دیگر،از حروف معادل استفاده کنیم.
ترجیحاً، مشاعره حداقل 2 و حداکثر 4 مصرعی باشد.
نیازی به ترتیب نیست.یعنی اگر نخستین شعر عربی باشد و پست بعدی شعر ترکی،و سومین شعر،فارسی،لزومی ندارد که چهارمین شعر دوباره عربی باشد!

قبل از شروع،مثالی می آوریم و تمام:



ای ائده ن عشق نامه سین انشاء
وه! دؤشؤب باشئنا عجب سودا!
قویگیلن باشا تاج بسم الله
ابتدا قئل سؤزؤ به نام خدا

(ترکی آزربایجانی-نباتی)

انا رُمّان و تین و البطّیخ
اَنتَ طوبی لَهُم و حُسن مآب
اَنتَ اثواب سَندُس خضرا
اَنا هذا الوشق عَنِ الاثواب

(عربی-نباتی)

بر ساغر من که عشق از او نشأه برد
حد نیست کسی را که به دعوی نگرد
از جرعهٔ خویش اگر به خاک افشانم
دریای محیط از او به کشنی گذرد

(فارسی-عرفی)






جالبه اما من شعر عربیو ترکی بلد نیستم , چون هنوز کسی شروع نکرده اولین شعرو به فارسی می نویسم
بسم ا...
الا یا ایها الساقی ادرکاسا و ناولها
که عشق آسان نمود اول ولی افتاد مشکل ها(حافظ)
 

دختر شرقی

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
باسپاس .. کاش جای عربی ، کردی و لری رو جایگزین میکردین ...


ترکی، واللاه، آنالار اوخشاغی، لایلای دیلی دیر
دردیمی من بو دوا ایله مداوا ائله دیم
شهریار، حیف ساووخدیر بو دگیرمان هله ده
دارتماغا یوخدی دنی، من ده مدارا ائله دیم

شهریار

 

gh_engineer

عضو جدید
کاربر ممتاز
نسیم باد صبا دوشم آگهی آورد
که روز محنت و غم رو به کوتهی آورد

"حافظ"
 

somo

عضو جدید
دلا در عاشقی ثابت قدم باش
که در این ره نباشد کار بی اجر

لطفا معنی شعرهای غیر فارسی رو بنویسید
 

MellOoOdii...6

عضو جدید
روزها فکر من این است و همه شب سخنم
که چرا غافل از احوال دل خویشتنم...
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
مه چو در هاله راز آيد
نگران ديده به ره دارم
شايد آن گمشده باز آيد
سايه اي تا كه به در افتد
من هراسان بدوم بر در
چون شتابان گذرد سايه
خيره گردم به در ديگر
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
دل وامانده ام بس همرهانش کاروانی شد

اگر خواند به آهنگ درای کاروان خواند


چه ناز آهنگ ساز دل که هم دلها به وجد آرد

اگر از تازه ها گوید و گر از باستان خواند


اگر تار دل و مضراب سوز جادوان داری

به سازی پنجه کن جانا که سیمش جاودان خواند
 

♫ ♫ (。◕‿◕。) ♫ ♫

عضو جدید
کاربر ممتاز
دل چون آینه اهل صفا می شکنند

که ز خود بی خبرند این ز خدا بیخبران

دل من دار که در زلف شکن در شکنت


یادگاریست ز سر حلقه شوریده سران



شهریار
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
دل چون آینه اهل صفا می شکنند

که ز خود بی خبرند این ز خدا بیخبران

دل من دار که در زلف شکن در شکنت


یادگاریست ز سر حلقه شوریده سران



شهریار
[FONT=arial,helvetica,sans-serif]نگو بزمیست عالم لیک ساقی جام غم دارد[/FONT][FONT=arial,helvetica,sans-serif]خوش آن مهمان که خورد از دست او پیمانه ای کمتر[/FONT][FONT=arial,helvetica,sans-serif]کسی عاشق بود کز آتش سوزان نپرهیزد[/FONT][FONT=arial,helvetica,sans-serif]به راه عشق نتوان بود از پروانه ای کمتر[/FONT][FONT=arial,helvetica,sans-serif]مکن "مانی" عمارت وز سرای دهر بیرون شو[/FONT][FONT=arial,helvetica,sans-serif]برای این دوروز عمر محنت خانه ای کمتر[/FONT][FONT=arial,helvetica,sans-serif]مانی شیرازی[/FONT]
 

toghrol1

کاربر بیش فعال
نگو بزمیست عالم لیک ساقی جام غم داردخوش آن مهمان که خورد از دست او پیمانه ای کمترکسی عاشق بود کز آتش سوزان نپرهیزدبه راه عشق نتوان بود از پروانه ای کمترمکن "مانی" عمارت وز سرای دهر بیرون شوبرای این دوروز عمر محنت خانه ای کمترمانی شیرازی

نازنینا ما به ناز تو جوانی داده ایم/دیگر اکنون با جوانان ناز کن با ما چرا
 

|PlaNeT|

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
بر هر چه همی لرزی می دان که همان ارزی
زین روی دل عاشق از عرش فزون باشد
مولانا

درین بوم و برانم پرورش نه
شوانم جا و روزانم خورش نه

سری دیرم که مغزی اندرو نه
تنی دیرم که پروای سرش نه

.
.
(باباطاهر) :w16:
 

Silence92

عضو جدید
کاربر ممتاز

دل از من برد و روی از من نهان کرد
خدایا با که این بازی توان کرد
 

Similar threads

بالا