[مسابقات هنری]- تابلـــوی هنری شمــــاره ی 7 بچه های باشگــــاه مهندســـان ایران - آلات موسیقی

وضعیت
موضوع بسته شده است.

E . H . S . A . N

مدیر تالار مهندسی معماری مدیر تالار هنـــــر
مدیر تالار
سلام
پس از وقفه ای طولانی در برگزاری مسابقات و برنامه های گروهی ِ تالار هنر، برنامه های گذشته رو از سر گرفته و مرحله ی هفتم مسابقات تابلوی هنری رو آغاز می کنیم .



موضوع ِ تابلوی شماره 7 : آلات موسیقی


توضیحات :
لطفا به همراه تصاویر ِ خود ، اطلاعات مختصری از ساز و آلات موسیقی که ارائه میدید ، بگذارید. ( مشابه پست اول )
از جمله اهداف و مزایایی که این موضوع داره ، علاوه بر حفظ کار ِ گروهی که از زیبایی های این فعالیت ِ ماست، تاپیک آموزنده تر خواهد شد، و در این مرحله، با انواع سازهای موسیقی،انواع آن و اساتید ِ نوازنده آشنا می شیم ؛ و همچنین، یک آرشیو کامل و بزرگ از سازهای موسیقی ایجاد خواهیم کرد، که مسلما مفید و مثمر ثمر خواهد بود.
لازم به یادآوری است که تابلوهای برتر که در نهایت توسط دوستان طراحی خواهد شد ، در نشریه الکترونیکی تالار هنر « فصلنامه هنری نقشینه » معرفی خواهند شد.
» برای نقد، نظر و گفتگو در رابطه با تمام مسائل مرتبط با این تاپیک ، به تاپیک زیر مراجعه بفرمائید :
تاپیک: [نقد و گفتگو ] - تابلـــوی هنری شمــــاره ی 7 بچه های باشگــــاه مهندســـان ایران - آلات موسیقی


قوانین مرحله ی هفتم :
1-
لطفا در پست ِ خود ،حتی المقدور اطلاعات ِ کامل ِ تصویر رو قرار بدید . ( از جمله نام ساز، نام یک هنرمند ِ نوازنده ی ساز و دو خط توضیح در مورد ساز ) .
2-
ترجیحاً تمامی ِ تصاویر ، و دیدگاه های خود را ، در یک پست ارائه کنید .
3-
جهت ِ حفظ و ماندگاری تصاویر، علاوه بر آپلود از یک آپلودسنتر معتبر، آنها را در خود ِ باشگاه هم آپلود نمائید .
4-
لطفا در صورت داشتن سوال ، پیشنهاد ، انتقاد و ... ، به تاپیک نقد و نظر تابلوی شماره 7 مراجعه کنید.


از حضور و مشارکت شما عزیزان، سپاسگزارم.
ساز زندگیتان خوش صدا :gol:



آرشیو تابلو های پیشین :
تابلوی شماره 01
تابلوی شماره 02
تابلوی شماره 03
تابلوی شماره 04
تابلوی شماره 05
تابلوی شماره 06
آرشیو نظرسنجی ها :
http://www.www.www.iran-eng.ir/images/icons/flag.gif [مسابقات هنری] - نظرسنجی مسابقه تابلوی هنری شماره 5 باشگاه مهندسان ایران - صنایع دستی
http://www.www.www.iran-eng.ir/images/icons/flag.gif [ مسابقات هنری] - نظرسنجی مسابقه تابلوی هنری شماره 6 باشگاه مهندسان ایران - مینیاتور

 

E . H . S . A . N

مدیر تالار مهندسی معماری مدیر تالار هنـــــر
مدیر تالار
تابلوی هنری شماره 7 - آلات موسیقی - سه تار

تابلوی هنری شماره 7 - آلات موسیقی - سه تار

نام ساز : سه تار

معرفی یک نوازنده : استاد ابوالحسن خان صبا

توضیحات :
سه تار از جمله سازهای اصیل ایرانی است و با این که در محدوده جغرافیایی غرب آسیا سازهای هم خانواده سه تار با شکل و شمایلی نزدیک به وفور یافت می شود، امّا مشابه سه تار کنونی در نقاط دیگر این منطقه دیده نمی شود. به نظر می رسد که سه تار کنونی، روندی طولانی و تدریجی راپشت سر گذاشته است و در این زمان به شکل و صدا دهی کنونی رسیده است. این ساز که در گدشته به “سه سیم” نیز معروف بوده است در حدود دو و نیم قرن پیش به دست درویش مشتاق علی شاه کرمانی دارای سیم چهارمی می گردد (سیم واخوان یا به نام مبتکر آن، “سیم مشتاق” – سیم سفید بین زرد و بم) که به دلیل نیاز به بهتر شدن صدا دهی- به رغم تناقض آشکارا با نام ساز- بدین صورت معمول و استفاده از آن مرسوم گردید.

تصویر :



.
.
.
:gol:
 

پیوست ها

  • 3tar.jpg
    3tar.jpg
    46.7 کیلوبایت · بازدیدها: 0

P O U R I A

مدیر مهندسی شیمی مدیر تالار گفتگوی آزاد
مدیر تالار
تابلوی هنری شماره 7 - آلات موسیقی - هولوشیائو

تابلوی هنری شماره 7 - آلات موسیقی - هولوشیائو

نام ساز :
هولوشیائو

"هولوشیائو" نوعی از آلات موسیقی بادی اقلیت های ملی چین است که مورد علاقه خاص اقلیتهای ملی چین در نواحی جنوب غربی این کشور از قبیل اقلیتهای ملی "دای "،"آ چان " و "وا" واقع شده و از سازهای متداول آنان است .
"هولو شیائو" تاریخ دیرینه دارد و احتمال دارد تاريخ آن به عصرسلسله چین اولیه (قبل از سال 221 پیش از میلاد ) باز گردد و "هو لو شیا ئو " امروزه از نظر ساخت ویژگی های سازهای مشابه قدیمی را دارد .
شکل و ساخت "هولوشیائو" از دیگر سازها متمایز است و از یک کدوی غلیانی مخصوص با سه ساقه بامبو و سه ورقه نازک فلزی تهیه می شود. در انتها ن یک ساقه بمبو چون دهانه بادی گذارده میشود و خود این کدوی غلیانی نقش وسیله تقویت کننده صدا را دارد .
در ته این کدو سه ساقه بامبو بکلفتی مختلف به این کدو وصل میشود و هر یک از این سه ساقه بامبومرصع یک ورقه ناز ک مسی و یا نقره ای است . سا قه وسطی ساقه اصلی بوده و از دیگر ساقه ها کلفت تر است و روی آن هفت سوراخ صوت می تواند ملودی ایجاد کند و دو ساقه فرعی که در دو طرف ساقه اصلی قرار است می تواند با صدای خود هماهنگ و همراه شود. "هولوشیائو" همانند دیگر فلوت خیزرانی حجم صوتي کم دارد ولی ساقه اصلی آن با کیفیت صوت ملایم و گوشنواز بهمراهی دو ساقه فرعی احساسات نهفته و مبهمی به شنوندگان نسبت می دهد.
از انجاکه صدای لرزش آن همچون ابریشم در حال تکان و اهتزاز است . این ساز "هولو سی " هم نا م دارد. با آنکه "هولوشیائو " بعلت تفاوت ملیتها و نواحی درمیان هر ملیت ساکن استان یونن از لخاظ شکل ،طرز تهیه و شیوه های نوازنده فرق دارد ،ولی یک اشتراک دارد و آن اینکه اغلب برای همراهی فولکلور استعمال می شود و با صوت زیبا میتواند احساسات نوازنده را بهتر نمایان سازد.
دست اندرکاران موسیقی ملی چین این ساز ملی را مورد اصلاح قرار داده اند و در نتیجه "هولوشیائو " نوین هم کیفیت صوت و سبک سنتی خود را حفظ نموده و هم با افزایش حجم صوت و دانگ صدا و غنی سازی تاثیرات صوت و قدرت بیان این ساز بومی اقلیتهای ملی چین بروی صحنه نمایش آمده و همراه با نمایشات هنرمندان موسیقی چین در صحنه هنر در جهان جائی پیدا کرده است
3b7e79ec280a6c1d3986c8607bdba63d.jpg
 

TOM-CAT

عضو جدید
کاربر ممتاز
تابلوی هنری شماره 7 - آلات موسیقی - تنبور

تابلوی هنری شماره 7 - آلات موسیقی - تنبور

تنبور ساز مقدس و عرفانی ایرانیان
« تنبور » یکی از سازهای باستانی و عرفانی ایران زمین است که بیشتر در نواحی غرب و شرق ایران رایج است. از قرائن و شواهد تاریخی و یافته های باستان شناسی بر می آید که این ساز
قدمتی ۶۰۰۰ ساله دارد .



تَنبور یا طَنبور یکی از سازهای زهی است که در آن سیم‌ها از روی دسته‌ای بلند و کاسه‌ای عبور کرده‌است و با ضربه انگشتان به صدا درمی‌آید.امروزه از تنبور می‌توان به ساز محلی با دسته‌ای بلندتر و کاسه‌ای بزرگتر و منحنی تر از سه‌تار دارای دو یا سه سیم و چهارده پرده که به فاصله اکتاو در ساز پرده‌بندی شده، تعبیر نمود. ویژگی‌های اجرایی آن در دوتار مشهود نیست. تنبور را با پنجه نوازند و این خود دلیلی است بر ارتباط خانوادگی تنبور و دوتار محلی و سه‌تار که آنها نیز با انگشت (ناخن) به صدا در می‌آیند.
« تنبور » یکی از سازهای باستانی و عرفانی ایران زمین است که بیشتر در نواحی غرب و شرق ایران رایج است. از قرائن و شواهد تاریخی و یافته های باستان شناسی بر می آید که این ساز قدمتی ۶۰۰۰ ساله دارد ومهم ترین سند تاریخی در اثبات ادعای مذکور،مجسمه ای است که در حین حفاری در حوالی مقبره حضرت دانیال نبی ، واقع در شوش ، به دست آمده و این مجسمه نشانگر دو مرد نوازنده است که در دست یکی از آنها تنبور قابل تشخیص است و قدمت این اثر به قبل از ظهور حضرت موسی(ع) یعنی به ۳ الی ۴ هزار سال قبل از میلاد مسیح می رسد. یکی دیگر از قدیمی ترین نشانه هایی که از این ساز در دست است ، سازهایی است که در تپه بنی یونس و کیون جیک واقع در حوالی شهر موصل بر روی دیوار ترسیم شده اند.
هرچند نمی توان با دقت ویقین زمان اختراع این ساز را تعیین کرد ، اما به صراحت می توان گفت که ساختن و نواختن تنبور به قرن ها پیش از ظهور اسلام بر می گردد به طوری محققین معتقدند که اکثر سازهای زهی ، از این ساز کهن مشتق شده اند و « هلمهلتز » محقق آلمانی در این زمینه می گوید: [پرده بندی تنبور ، پایه و اساس موسیقی ایرانی بوده که در زمان ساسانیان شکل گرفته و بی سبب نیست که این ساز را پدر «تار» نامیده اند]​
تنبور در زمان اشکانیان و ساسانیان از جایگاه رفیعی بر خوردار بود. به طوری که ابن [ایرانیان نویسد: می عصرخسروپرویز موسیقی درباره الملاهی و اللهو رساله در خردادمعمولا عود را با نای و زنای را با طنبور و... می نواختند] و در فرهنگ دهخدا به نقل از کریستن سن ، سازهای زمان ساسانیان ، عود ، نای ،
تنبور ، مزمار و چنگ معرفی شده اند و مسلما در زمان خسروپرویز ، تنبور بسیار مورد توجه بوده و تصاویر حک شده بر دیوار عمرا که نوعی تنبور در آن قابل تشخیص است نیز مبین این ادعاست.

پس از پیدایش اسلام نیز ، این ساز در زمره سازهای مورد تحقیق از سوی دانشمندان اسلامی و نیز مورد توجه شاعران بزرگی چون مولوی و منوچهری دامغانی بوده است.

بانگ گردش های چرخست این که خلق می سرایندش به طنبور و به حلق
( مولوی )
به یاد شهریارم نوش گردان به بانگ چنگ و موسیقال و تنبور( منوچهری دامغانی )خنیاگرانت فاخته و اندلیب را بشکست نای در کف وطنبور درکنار
( منوچهری دامغانی )
هم اکنون تنبور را در بین اقوام مختلف آسیای میانه و سرزمین های اسلامی با نام های «دومبرا» ، «چونگور» ، «تونبره» ، «تنبورا» ، «تامبور» و «تنبور» می توان یافت. این ساز در شرق و غرب ایران به وفور و در نواحی شمال عراق و شهرهای مرزی ترکیه و ایران در حد کمتری با نام ها و شکل های مشابهی دیده می شود. تنبور رایج در منطقه غرب ایران و عراق ، تنبور تیسفونی نامیده می شود که دارای کاسه ای گلابی شکل ، دسته ای بلند و ۱۲ تا ۱۴ پرده می باشد و در مناطق مختلف استان کرمانشاهان از جمله شهر کرمانشاه ، کرند غرب ، گهواره ، صحنه ، ماهیدشت ، دینور و … و برخی روستاهای همدان و اسدآباد و نهاوند رایج است. در حال حاضر تنبور در استان کرمانشاهان و مناطق کرد نشین ، ساز اساسی در تک نوازی و هم نوازی می باشد و می توان ادعا کرد که بدون این ساز ، موسیقی عرفانی این مناطق هیچ گاه معنای کاملی ندارد و همین امر چنان قداستی بدان بخشیده که در برخی مناطق بدون داشتن وضو آن را نمی نوازند و نوازندگان آن از گزیدگان قوم بوده و دارای ارزشی معنوی در بین مردم می باشند.
نوازندگان معروف تنبورامروزه سه گونه موسیقی بر روی تنبور نواخته می شود:موسیقی مقامی تنبورموسیقی سنتی ایرانیموسیقی سنتی کردی
بزرگان تنبور نوازی
نویسنده: کمال لطیفی - ۱۳٩٠/٧/۱٩
از بزرگان تنبور نوازی می توان به افرادی مانند :

1- درویش امیر حیاتی

2- کیخسرو پور ناظری

3- علی اکبر مرادی
4-سید خلیل عالی نژاد

5-طاهر یار ویسی

6-سید امر اله شاه ابراهیمی

7-علیرضا فیض بشی پور
8-مظفر برنجی و...



نوازندگان موسیقی مقامی تنبور
کاکی الله مراد حمیدی،عابدینی، سید ولی حسینی، میرزا سید علی کفاشیان، استاد چنگیز فرمانی و استاد خسرو نظری از گوران و سید امرالله شاه ابراهیمی و درویش امیر حیاتی و سید خلیل عالی نژاد و صادق کیا از صحنه را نام برد که دیگر در قید حیات نیستند. از نوازندگانی که هنوز در قید حیاتند می توان طاهر یارویسی و علی اکبر مرادی را نام برد.

نوازندگان موسیقی سنتی ایرانی
سید خلیل عالی‌نژاد به همراه کیخسرو پورناظری کسانی بودند که در ادامه راه درویش امیر حیاتی موفق شدند موسیقی سنتی ایرانی را با تنبور نواخته و تا حدودی تلفیق نمایند.

سازندگان معروف تنبور
استاد اسدالله فرمانی ساکن گهواره از چیره دست ترین و معروفترین سازندگان تنبور است که دست سازهای ایشان در مشهورترین موزهای جهان از جمله فرانسه جای خوش کرده است.


مقامات تنبور :

مقامهای حقانی (کلام ، یاری) : اساسی ترین بخش موسیقی تنبور ، موسوم است به سرودهای دینی اهل حق یا مقامهای حقانی که نزد پارسان به کلام مشهورند. این مقام ها تنها با تنبور و آواز اجرا می شوند. هر کلام متن معینی دارد و این متون از گفته ها و سروده های بزرگان پارسان (اهل حق) است. متون کلام ها عمدتا منظوم و حجایی است و سروده های مذهبی آیینی آن از کتاب نامه سرانجام و سایر کتابهای دینی اهل حق است. تعداد کلام های اصلی 72 مقام است . این کلام ها که به کلام های پرد یوری شهرت دارد، متعلق به دوره پیش از سلطان اسحاق تا زمان او هستند.

مقام های باستانی (مجلسی) : تنبور نوازان گاه این مقام ها را غیر یاری ، غیر کلام یا غیر حقانی می نامند. تنبور ، مهم ترین ساز اجرا کننده این مقام ها ست. بخشی از این مقام ها ، با سازهای سرنا، دهل ، دوزله ، نرمه نای و شمشال نیز اجرا می شوند که متاسفانه تعدادی از آنها به علت پیچیدگی و نامانوس بودن به دست فراموشی سپرده شده اند. بیشتر این مقام ها در کوک طرز نواخته می شوند. چنانکه سابق بر این اشاره شد حوزه رواج تنبور در کرمانشاهان در دو کانون اصلی صحنه و گوران (3) متمرکز است ، اما از آنجا که تجمع یارسان (اهل حق) در گذشته بیشتر در منطقه گوران بوده ، مقام های تنبور این منطقه تا حدودی اصیل تر باقی مانده است.

مقام های مجازی: مقام های مجازی را گورانی نیز می خوانند. ترانه ها ، آهنگ های رقص و بسیاری از نمونه های مختلف موسیقی کردی در این بخش قرار می گیرد. این دسته از مقام ها تا حدی از دو دسته دیگر جدیدترند. مقام های مجازی اگرچه در مقایسه با سایر مقام ها از روحانیت کمتری برخوردارند اما از ویژگی های هنری بسیار والایی برخوردارند. مقام های مجازی با آواز ، سرنا و دهل ، دوزله ، نرمه نای و تنبک ، شمشال و کمانچه نیز اجرا می شوند. این مقام ها از تنوع شگفت انگیزی برخوردارند و به عبارتی گسترده ترین بخش موسیقی کردستان و کرمانشاهان را می سازند.

شیوه نواختن تنبور:

در تنبورنوازی از پنج انگشت هر دست استفاده می شود. در شیوة معمول نوازندگی ، هر یک از انگشتان دست چپ روی یک خانه ، چهار انگشت پیاپی روی نیم پرده ، شست بین انگشت نشان و انگشت بزرگتر می نشیند و از انگشت شست برای سیمِ بم استفاده می شود. تنبورنوازی با مهارت ، در نواختن ساز به صورت «افقی » نیست (همانطور که در ویولون کلاسیک غربی یا سیتار هندی رایج است )، بلکه با نواختن دقیق و ماهرانة آرایه های صوتی ، سونوریتة (صدادهی ) شفاف و سلاست جملات همراه با آرامش ، و بدون کشش عضلانی و عصبی و با دستیابی به تمرکز روحانی که نوازندة حقیقی تنبور در طی آموزشهای هنری و معنوی به دست آورده ، معنی می شود. مشخصترین عوامل فنی در اجرا عبارت اند از: ضرب قوی با چهار انگشت ، شُرِّ طولانی (غلتِ صدا)، شُرِّ ساده و نیز ضربات خاصی که گاه بعضی نوازندگان از مکاتب دیگر موسیقی ایرانی ، مثل دو تارنوازی یا سه تارنوازی ، اخذ می کنند. در شیوة استاد نورعلی الهی (متوفی 1353 ش ) این تأثیرپذیریها از موسیقی اصیل شهری (سنّت ردیف دستگاهی ) شنیده می شود ولی در شیوة استادان دیگر، نظیر سیدامراللّه شاه ابراهیمی (متوفی 1382ش ) ، سیدخلیل عالی نژاد (متوفی 1381ش ) و علی اکبر مرادی (متولد 1327ش ) ، خصوصیات اصلی و قدیمی سنّت تنبورنوازی حتی الامکان حفظ می گردد. در برخی اجراهای موسیقی شهری ، گروه نوازی تنبور به صورت تک صدا (یونیسون ) دیده می شود که جدید و گونه ای بدعت گذاری است و به هر حال با سنّت اصلی و هنری تنبورنوازی ، که مبتنی بر تک نوازی و بدیهه سرایی خلاق است ، تفاوت و حتی تضاد دارد .

با این که تک نوازی را بهترین جلوة هنری تنبورنوازی دانسته اند، نواختن سازهای دیگری ، از قبیل دوزله و تنبک و دف و کمانچه ، همراه تنبور در سنّت موسیقایی منطقة کرمانشاه و کردستان ، طبیعی و جا افتاده است . با این حال ، مقامهای تنبور مختص به خود آن است و مراد از «مقام » گاهی نشانة ساختاری مقامی است که قادر است اشکال گوناگون و آهنگهای کمابیش ثابتی را تولید کند . از معروفترین مقامهاست : شیخ امیری ، سَحَری ، عابدینی ، باباکاوسی ، ساروخانی ، چپی ، طرز، قه طار (قطار)، شاه خوشین ، جلو شاهی ، فه تاح پاشایی (فتاح پاشایی ) و هَل پَرِگه . برخی از آنها اساساً برای تنبور ساخته و پرداخته شده و برخی دیگر از قطعاتی گرفته شده است که با سرنا یا سازی دیگر نواخته می شود.

ضبط مقامهای موسیقی تنبور بیش از سه دهه قدمت ندارد و بسیاری از «مقامهای مقدّس » تا ابتدای هزارة سوم میلادی ، حق خروج از خانقاه ، اجرا در جمع یا ضبط در نوار یا لوح فشرده (سی دی ) را نداشتند. روایت فردی استادنورعلی الهی از این مقامات ــ که از 1338 تا 1348ش ضبط و حدود سی سال بعد از آن در فرانسه تکثیر شده است ــ در کنار روایات سنّت گرایانه تر و محافظه کارانه تری از قبیل ضبطهای 1379ـ1380 ش علی اکبر مرادی در پاریس (که با اجازة رسمی و کتبی شیخ خانقاه مبنی بر لزوم ضبط و نگهداری آنها در تاریخ ، همراه شده است )، مجموعه ای گسترده و قابل تأمل را عرضه می کنند. مهمترین این صفحه ها عبارت اند از : > مسیر عشق الاهی < ، > حماسه ای روحانی < از استاد الهی ، > موسیقی کُردی ایران < از علی اکبر مرادی که بترتیب در 1997، 1998 و 2001 در پاریس ضبط شده اند .

در این بین ، نواخته های هنوز منتشرنشدة سیدخلیل عالی نژاد، آخرین بازمانده از سلسله ای عرفانی ـ هنری قدیمی در منطقة کردستان ، بسیار شایان توجه است . در اجرای عالی نژاد، سنّت قدیم با دریافتهای درخشان فردی و درونی او درآمیخته است ؛ اجراهایی برپایة سنّت قومی نیاکان و حاوی قدرت نفوذ معنوی او، که هم در قالب تک نوازی هم در قوالب جدید مثل گروه نوازی و حتی قطعه سازی برای تنبور، تجلی پیدا کرده است .

ساختمان تنبور:

تنبورها در اندازه های مختلفی ساخته شده اند که بر اساس تحقیق درویشی، اندازة کوچکترین و بزرگترین این سازها و اجزای کلی آنها به این ترتیب است : طول کلی : 87 ـ 5ر95 سانتیمتر؛ طول صفحه : 34ـ42 سانتیمتر؛ عرض صفحه : 5ر15ـ20 سانتیمتر؛ عمق کاسه : 2ر13ـ17 سانتیمتر به طور کلی بلندی این ساز در نمونه‌های مختلف یکسان نیست و بدون در نظر گرفتن نمونه‌های استثنا ۸۵ تا ۹۰ سانتیمتر می‌باشد. و تشکیل شده‌است از :
کاسه،
دسته،
صفحه،
سیم گیر،
خرک دسته،
خرک صفحه،
دو یا سه گوشی
دو یا سه سیم و
۱۳یا ۱۴ دستان
گلو / گلویی ، که در تنبورهای ترکه ای ، که کاسه را به دسته متصل می کند.


تنبور در رساله های پهلوی ایران باستان مربوط به قبل از ظهور اسلام

تنبور در کارنامه اردشیر بابکان:

رساله ای نیمه حماسی و یادگاری از روزگار ساسانی می باشد،کتابیست به زبان پهلوی در مورد سرگذشت اردشیر بنیانگذار سلسله ی ساسانی که در حدود سال ۶۰۰ میلادی تدوین شده است.
بعداز حمله اسکندر مقدونی و برچیده شدن شاهنشاهی هخامنشی در سرتاسر ایران ۲۴۰ کدخدا بود که هر کدخدایی قسمتی از ایران را اداره می کرد.اردوان کدخدا و حکمران سرزمین پارس بود.آوازه ی اردشیر به گوش اردوان رسیده بود او را به پارس دعوت کرد و مدت ها پذیرای او بود روزی در شکارگاه اردشیر گوری را نیک بزد،مردم جویا شدند که کار کیست،اردوان گفت کار من است اردشیر از دروغ او برآشفت و با او به ستیزه برخاست.اردوان اردشیر را در ستورگاه زندانی کرد اردشیر در زندان اوقات خود را با تنبور نوازی و آوازخوانی سپری می نمود و پس از چندی به دستیاری یکی از نزدیکان اردوان از زندان گریخت و پس از مدتی حکومت مرکزی و مقتدر ساسانی را تشکیل داد.نام پدر اردشیر ساسان و نام پدر مادرش بابک بوده است.
تنبور در رساله درخت آسوریک:

این رساله یکی از کهن ترین متون فارسی میانه است و متن آن عبارتست از مناظره ی درختی با یک بز.بعضی درخت آسوریک را درخت نور معنی کرده اند.عده ای آن را درخت خرما پنداشتند و بز بعضی ها گاو دانستند برخی گوزن و عده ای همان بز. این منظومه شامل۱۲۱ سطر یا بیت است که در آن به تنبور به صورت نیکویی اشاره شده است.در سطر ۱۰۱ از این مناظره نام پنج ساز کهن ایرانی از جمله تنبور ذکر گردیده است
تنبور در دایرۀالمعارف باستانی بندهش:

فرنبع دادگی فرزند دادویه مولف دایرۀالمعارف باستانی بندهش که خود از موبدان است به سی پیوند از سوی پدر خود را به منوچهر کیانی می رساند.بندهش به معنی آفرینش آغازین است.متن این اثر گرانقدر به زبان فارسی میانه می باشد و فصلی از آن به چگونگی بانگ ها اختصاص یافته است.در این قسمت بانگ ها به پنج دسته کلی تقسیم گردیده به اسامی وین بانگ(صدای ساز)سنگ بانگ،آب بانگ،گیاه بانگ،زمین بانگ و در خصوص صدای ساز آورده اند:وین بانگ آن است که پرهیزکاران نوازند و اوستا برخوانند بربط و تنبور و چنگ و هر ساز زهی دیگر که نوازند وین خوانند.
تنبور در آثار بعضی از معاصرین ایرانی

در کتاب سرگذشت موسیقی ایران نوشته ی روح الله خالقی در مورد تنبور آمده استساز دیگری در ایران بنام تنبور سابقه ی قدیم دارد ...این ساز دو سیم داشته و مضرابی بوده و با انگشتان دست راست نواخته می شده هم اکنون در کرمانشاهان معمول است .دسته ی تنبور راست و بلند است .عده ی پرده های آن کمتر از تار است .شکل تنبور همه جا در نقاشی های قدیم بخصوص در مینیاتورها دیده می شود و کاسه ی آن از جنس چوب است و دهانه ی آن هم پوست ندارد مثل سه تار ولی کاسه اش بزرگتر است به شکل یک نصفه خربزه بنظر چنین می رسد که سه تار از نوع تنبور بوده با این تفاوت که تنبور را با چهار انگشت دست راست ، بدون شصت بصدا در می آورند ولی در سه تار ، ناخن سبابه عمل مضراب را انجام می دهد.)
در کتاب سازهای ملی نوشته ی عزیز شعبانی جلد دوم فصلی به تنبور و مشتقات آن اختصاص یافته که به معرفی تنبور و سازهای هم خانواده اش پرداخته است که به قسمتی از آن اشاره می شودتنبور سازی است زهی با دسته ای بلند شبیه به سه تار ....در حال حاضر دارای چهارده پرده می باشد.این ساز را مانند دوتار محلی با پنجه می نوازند ولی ریزه کاری های بخصوصی دارد که در دوتار معمول نیست ...تنبور بیشتر مورد استفاده دراویش کرمانشاهان قرار می گیرد که نواهای مذهبی خود را بطرز جالبی با آن می نوازند ، صدای کم عارفانه ی تنبور در این مناطق توام با دف است.)
در کتاب شعر و موسیقی و ساز و آواز در ادبیات فارسی نوشته ی ابوتراب رازانی در مورد معرفی تنبور آمده استتنبور از سازهای قدیمی ایران دارای دسته ای بلند و شکل گلابی بوده ابتدا دو وتر داشته و سپس تا شش تار رسیده است.قدیمی ترین نقش این ساز در تپه ی بنی یونس در حوالی موصل مربوط به سه هزار سال پیش بدست آمده و شباهتی کامل بین این ساز و تار مشهور ، مشهود است.)
در دایرهٔالمعارف بریتانیکا نیز مطالبی در مورد تنبور آمده است که به اختصار چنین است:
تنبور سازی شرقی و از خانواده ی عود است ، دسته ای بلند دارد و دارای دو یا سه سیم که با انگشت به صدا درمی آید در قدیم دو نوع تنبور وجود داشته است.کاسه ی نوع اول بصورت گلابی بوده و این نوع تنبور بیشتر در نواحی ایران و سوریه رواج داشته و از طریق ترکیه و یونان به اروپا راه یافته است ، نوع دوم دارای کاسه ای بیضی شکل بوده و بیشتر در مصر رواج داشته ولی در ایران و کشورهای آفریقای شمالی هم وجود داشته است.
در جلد اول از کتاب عظیم ایرانشهر اسامی بیست و نه ساز ایرانی برشمرده شده است که ردیف بیست و یکم نام تنبور است.
در کتاب تمدن ایرانی نوشته ی چند خاورشناس بزرگ از منزلت موسیقی ساسانی بحث شده است و در آن ضمن ، اسامی سازهای آن زمان را برشمرده اند.که در آن بین به تنبور بزرگ اشاره شده است.
کتاب سازهای موسیقی جهان کاریست جمعی از عده ای پژوهشگر و محقق که در آن تمامی سازهای جهان از بدو پیدایش تا مرحله ی کمال با ارائه شواهد و تصاویر معرفی شده اند. در صفحاتی از این کتاب نمونه هایی کلی از تنبور ضمن ارائه ی توضیحاتی بسیار مختصر ارائه گردیده است و در صفحه ای دیگر تصویر شش ساز ایرانی درج شده که در کنار تصویر شماره ی سوم نام تنبور ایران قید گردیده است.
کتاب موسیقی و ساز در سرزمین های اسلامی نیز به چندین نوع تنبور در سرزمین های یاد شده اشاره نموده و بعضی را نیز بطور مفصل شرح داده است از جمله تنبور بحرین تنبور ترکیه تنبور هند تنبور ایران تنبور افغانی تنبور کردی تنبور قزاقستان و قرقیزستان تنبور یوگسلاوی تنبور مراکش تنبور نیجریه و تنبور یونان.
در ضمن معرفی تنبور کردی آورده است که:سازیست با کاسه ی گلابی شکل و دسته ای بلند که مورد استفاده ی در اویش کردستان ایران است و در مراسم مذهبی این فرقه (یارسان اهل حق)مورد استفاده قرار می گیرد.
تنبور در آثار بعضی از معاصرین غیر ایرانی

در کتاب تاریخ سازهای موسیقی نوشته ی کورت ساکس تنبور ایران با ارائه تصویر معرفی گردیده است.که مختصری از آن چنین است،عود دسته بلند که تنبور نامیده می شود صدایی تیز و فلزی دارد و می توان خیلی ظریف نواخته شود این ساز بدنه ی کوچک گلابی شکل با یک گردن دراز دارد،اجزا آن بدون میخ به هم متصل شده دارای چند گوشی و چند سیم نازک می باشد.گوشی ها به شکل ) T ( است که بعضی از جلو و بعضی از کنار نصب شده اند تنبور شبیه به سازهای زمان اعراب قدیم و ایران قدیم ترکیه قدیم می باشد.
بر طبق تعداد سیم ها نیز نام گذاری می شود.این ساز از نظر درجه بندی شدن بسیار جالب است و موقعیت نگهداشتن جای انگشتان در آن مثل موقعیت قرار دادن انگشت در سوراخ های سازهای بادی است که بر طبق قاعده ی متری محاسبه شده است.به این خاطر بعضی ها این ساز را تنبور میزانی خوانده اند.........این ساز در اروپا نیز معمول شده است و به چند شکل درآمده است......

PA02E1762.jpgTanbour.jpg

 
آخرین ویرایش:

sanijoon

کاربر فعال تالار مقالات ,
کاربر ممتاز
تابلوی هنری شماره 7 - آلات موسیقی - نی

تابلوی هنری شماره 7 - آلات موسیقی - نی

نام ساز : نی

معرفی یک نوازنده : استاد حسن کسایی


توضیحات :

نی از سازهای بادی ایرانی است.نی ایرانی بر چند نوع است: دوزله، قره نی، نای هفت بند و ...

نای هفت‌بند از گیاه نی ساخته می‌شود و طوری آن را می‌برند که از سر تا ته آن شامل هفت بند شود. نی هفت‌بند یا به اصطلاح نی متشکل از ۵ سوراخ در جلو و یک سوراخ در پشت آن است که توسط انگشتان دوم و چهارم از یک دست و انگشتان اول تا چهارم از دست دیگر پوشیده می‌شوند. وسعت صدای آن به ۳ اکتاو و چند صدا می‌رسد. ۵ صدای بم(۱)، بم نرم (1p یا 1 piano)، زیر، غیث و پس غیث (تا فا) دارد که نت Si در صدای بم آن روی نی وجود ندارد و نوازندگان آن را با لب می‌نوازند. . به طور کلی نی را با جا گرفتن بین دو دندان نیش و گرد کردن زبان در پایین و پشت آن می‌نوازند اما اساتیدی همچون جمشید عندلیبی زبان را در بالا می‌گذارند.
برعکس سازهای دیگر، نی کوک ندارد و برای کوک‌های مختلف سازهای متفاوت ساخته می‌شود. به طوری که Do بلندترین و Do با ۷ فاصله کوتاهترین نی هستند. کوک نی به این معناست که اگر در حالت بم اگر سوراخ پشت نی را بگیریم و بدمیم. .صدای حاصله بر اساس دیاپازون هر نتی که بود آن نت کوک نی است. . مثلآ اگر صدای نت سل بدهد میگوییم این نی سل است
در کل شیوه نی‌نوازی به دو گونه نایب اسدالله و کسایی است. از اساتید می‌توان حسین یاوری،حسن کسایی، حسین عمومی، جمشید عندلیبی، محمد موسوی،حسن ناهید و محمد علی کیانی نژاد را نام برد.

تصویر :



 

پیوست ها

  • razeney-2.jpg
    razeney-2.jpg
    15.4 کیلوبایت · بازدیدها: 0
  • ney.jpg
    ney.jpg
    37.2 کیلوبایت · بازدیدها: 0
آخرین ویرایش:

خیال شیشه ای

مدیر بازنشسته
کاربر ممتاز
تابلوی هنری شماره 7 - آلات موسیقی - ویولون

تابلوی هنری شماره 7 - آلات موسیقی - ویولون

نام ساز : ویولون

معرفی یک نوازنده : دیوید گرت( David Garrett)

توضیحات :

ویولن ساز زهی و آرشه‌ای است. این ساز کوچک‌ترین عضو سازهای زهی آرشه‌ای است.
برای نواختن معمولاً روی شانه چپ قرار می‌گیرد و با آرشه که در دست راست نوازنده‌است نواخته می‌شود.
کوک سیم‌های ویولن از زیر به بم به ترتیب: می (سیم اول)، لا (سیم دوم)، ر (سیم سوم)، سل (سیم چهارم).
اصوات سیم‌های مجاور نسبت به‌یکدیگر فاصله پنجم درست را تشکیل می‌دهند. در این وسعت صدا ویولن قادر است تمام فواصل کروماتیک و کوچکتر از آن را اجرا نماید.


تصویر :




http://www.www.www.iran-eng.ir/attachment.php?attachmentid=189768&d=1389692200



.
.
.
پ.ن: سازهای مورد علاقه من پیانو و ویولون هست!:gol:
 

پیوست ها

  • 3unlvocjvw2qt5hx9p6.jpg
    3unlvocjvw2qt5hx9p6.jpg
    46.6 کیلوبایت · بازدیدها: 0
آخرین ویرایش:

imah

عضو جدید
کاربر ممتاز
تابلوی هنری شماره 7 - آلات موسیقی - کمانچه

تابلوی هنری شماره 7 - آلات موسیقی - کمانچه

نام ساز : کمانچه.

توضیحات :
کمانچه یکی از سازهای موسیقی است. این ساز جز دسته سازهای زهی است و دارای 4 سیم می‌‌باشد. این سیم‌ها به موازات تمام طول ساز امتداد دارد و صدای آن خیلی خوش و جذاب می‌‌باشد ولی کمی به اصطلاح تو دماغی.کاسه صوتی این ساز از چوب توت است که با برش‌های از عاج تزیین شده است.
پیشینه کمانچه در ایران به پیش از اسلام می‌‌رسد و در نواحی بلوچستان به نام غژك یا غیچک نامیده می‌شود ولی شمار سیم‌های آن از کمانچه بیشتر است.

معرفی نوازنده : شاخص‌ترین کمانچه‌نوازان ایرانی می‌توان به علی‌اصغر بهاری، رحمت الله بدیعی و مجتبی میرزاده اشاره کرد





250px-Hasht-Behesht_Palace_kamancheh.jpg

kamancheh.jpg
 
آخرین ویرایش:

sara20012

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
نام ساز : گیتار

معرفی یک نوازنده : ادی ون هیلن

توضیحات :گیتار نوعی ساز زهی است که با پیک یا انگشت نواخته می‌شود و از این جهت که سیم‌های آن در اثر ارتعاش تولید صدا می‌کنند، به سازهای گروه کوردوفون یا زه صدا تعلق دارد. این ساز علاوه بر داشتن قدمت تاریخی قابل توجه (چه از لحاظ ساختار آن و چه از لحاظ تکنیک‌های نوازندگی) توانسته‌است هم‌گام با تحولات موسیقی غرب پیشرفت چشمگیری داشته باشد؛ که در نتيجه گونه‌های متفاوتی از آن بوجود آمده و هم اكنون جایگاه ویژه‌ای در موسیقی جهان دارد.

تصویر :



guitars_custom.jpg
 

Honey.ChEng

عضو جدید
کاربر ممتاز
تابلوی هنری شماره 7 - آلات موسیقی - دف

تابلوی هنری شماره 7 - آلات موسیقی - دف

نام ساز : دف

نوازندگان دف:
بیژن کامکار،عماد توحیدی، مسعود حبیبی، مهدی غلامی، احمد خاک طینت،پژمان حدادی،مهرداد کریم خاوری،محمد گودرزی، سیامک عزیززاده، مهدی سنگی کرمانشاهی ، سیامک جامعی مؤیدی ، حسین رضایی نیا و نبیل یوسف شریداوی.


توضیحات :
دَفّ، یکی از سازهای کوبه‌ای در موسیقی ایرانی است که شامل حلقه‌ای چوبی است که پوست نازکی بر آن کشیده‌اند و با ضربه‌های انگشت می‌نوازند. این ساز از سازهای ضربی ایرانی شبیه به دایره ولی بزرگ‌تر از آن و با صدای بم‌تر است. چنانکه از کتاب‌های موسیقی و نوشته‌ها و اشعار بر می‌آید، در دوره اسلامی ایران، این ساز برای پشتیبانی از ساز و حفظ وزن به کار می‌رفته و رکن اصلی مجالس عیش و طرب و محافل اهل ذوق و عرفان بوده که قوالان هم با خواندن سرود و ترانه آن را به کار می‌بردند. در کتاب‌های لغت در معنی دف یا دایره می‌نویسند: آن چنبری است از چوب که بر روی آن پوست کشند و بر چنبر آن حلقه‌ها آویزند. در قدیم برای آنکه طنین بهتری داشته باشد روی دف پوست آهو می‌کشیدند.
در جدار داخل کمانه، میخ‌ها قلاب مانندی تعبیه می‌گردد که روی آنها حلقه‌های فلزی ۳تایی یا ۴تایی و با فاصله ۳ سانتی متر از پوست و ۱ سانتی متر از دسته پهلویی نصب می‌گردند. این حلقه‌ها را با نام دیگری چون جلاجل نیز می‌شناسند
.
 

nahal78

عضو جدید
کاربر ممتاز
تابلوی هنری شماره 7 - آلات موسیقی - سنتور

تابلوی هنری شماره 7 - آلات موسیقی - سنتور

نام ساز:سنتور

سنتور: از سازهای ایرانی به شکل ذوزنقه که دارای سیم‌های بسیاری است و با دو مضراب چوبی نواخته می‌شود. که در اصل سنتور رایج (۹ خرکی) دارای ۷۲ سیم است که به دسته‌های ۴ تایی و در ۱۸ دسته تقسیم می‌شود.

بطور کُلی دو جنس سیمِ زرد(برنج) وسفید(فولاد) در این ساز بکار رفته است و وسعت صدای آن در سنتورهای امروزی ۲۳ نُت است که کمی بیشتر از سه اُکتاو می باشد. سنتور دارای صوتی شفاف و بلورین بوده و قابلیت تکنوازی و هم نوازی هر دو را به خوبی، هم در موسیقی ملّی ایران و همچون در موسیقی کُردستان را دارد.

انواع سنتور:


1- سنتور فاکوک
2- سنتور سل کوک
3- سنتور لاکوک
4- سنتور سی کوک
5- سنتور دوکوک
6- سنتور باس یا 12 خرک


نوازنده:

پشنگ کامکار




تصاویر:



.
.


.
.



 
آخرین ویرایش توسط مدیر:

hadi1525

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
نام ساز: پیانو
معرفی یک نوازنده:
ارتولومئو کریستوفوری

توضیحات:

پیانو یکی از سازهای صفحه‌کلیددار و مشهورترین آن‌ها است. صدای پیانو در اثر برخورد چکش‌هایی با سیم‌های آن تولید می‌شود. این چکش‌ها در اثر فشرده‌شدن کلیدها (کلاویه‌ها) به حرکت در می‌آیند. سیم‌های پیانو به صفحه‌ای موسوم به «صفحهٔ صدا» متصل شده‌اند که نقش تقویت‌کنندهٔ صدای آن‌ها را دارد.
پیانو به عنوان مادر سازها و کامل‌ترین ساز نیز شناخته می‌شود؛ علت نسبت دادن این لقب‌ها به این ساز آن است که پیانو قادر است محدودهٔ بسیار گسترده‌ای از اصوات را تولید کند در حالی که سایر سازهای اصیل موسیقی تنها بخشی از این محدودهٔ صدا را تولید می‌کنند. پیانو در شکل فعلی‌اش بیش از هفت اکتاو دارد و قادر به تولید فرکانس‌هایی از حدود ۲۰ تا ۵۰۰۰ هرتز می‌باشد، در حالی که در مقام مقایسه ساز ویولن تنها قادر به تولید کمتر از چهار اکتاو و بهترین خواننده‌ها تنها قادر به خواندن کمتر از سه اکتاو صدا هستند.
تاریخچه
پیانو به شکل مدرن را بارتولومئو کریستوفوری در سال ۱۷۰۹ میلادی در شهر پادووای ایتالیا اختراع کرد.[SUP][۲][/SUP][SUP][۳][/SUP] قبل از اختراع پیانو از سازی قدیمی‌تر به نام «هارپسیکورد» (Harpsichord)استفاده می‌شد. تفاوت عمده و مهمی که پیانو با سازهای مشابه قبل از خودش داشت آن بود که در سازهای مشابه قبلی، شدت صدای حاصل از فشرده‌شدن یک کلاویه، مستقل از شدت ضربهٔ واردشده بر کلید پیانو، مقداری ثابت بود، اما در پیانو نوازنده قادر بود با ملایم ضربه‌زدن به کلیدها صدایی نرم‌تر ایجاد کند، یا با ضربات محکم‌تر صدایی درشت‌تر با پیانو تولید کند. همین ویژگی باعث شد که به سرعت پیانو مورد توجه آهنگسازان قرن هجدهم میلادی قرار بگیرد.
نحوه صدا دهی
چکش‌های پیانو به واسطهٔ مجموعه‌ای از اهرم‌های ظریف به کلیدهای پیانو متصل می‌شوند. به مجموعهٔ این اهرم‌ها و چکش‌ها عملگر یا Action پیانو گفته می‌شود. وظیفهٔ این مجوعه افزایش شتاب چکش‌ها در برخورد به سیم‌ها، و کنترل عکس‌العمل بازگشتی آن‌ها پس از برخورد به سیم است. معمولاً سر چکش‌ها توسط لایه‌ای از نمد یا الیاف مشابه طبیعی یا مصنوعی پوشانده می‌شود تا کیفیت صدای پیانو را بهبود ببخشد. کیفیت صدای پیانو متأثر از عوامل دیگری نظیر کیفیت صفحهٔ صدا و غیره نیز می‌باشد.​
کلیدهای پیانو
۷ کلید سفید در هر اوکتاو پیانو برای ۷ نت دو ر می فا سل لا سی وجود دارد. علاوه بر این کلیدهای سفید کلیدهای سیاه‌رنگی هم بین بعضی از کلیدهای سفید وجود دارد. بین کلیدهای سفیدرنگ می و فا و نیز بین کلیدهای سفیدرنگ سی و دو کلید سیاه‌رنگ وجود ندارد.​
هر کلید سیاه‌رنگ در پیانو در حکم نت دیز برای نت مربوط به کلید سفیدرنگ سمت چپ آن (یعنی آن کلید سیاه در سمت راست آن کلید سفید قرار دارد) و در حکم نت بمول برای نت مربوط به کلید سفیدرنگ سمت راست آن (یعنی آن کلید سیاه در سمت چپ آن کلید سفید قرار دارد) است.​
انواع پیانو

  • پیانو دیواری (Vertical – Upright)
  • پیانو اسپینت
  • پیانو کنسول
  • پیانوی بزرگ
البته پیانوهای بسیار زیادی در گذشته رایج بوده‌اند. برای مثال پیانوهای گنجه‌ای، صرافی، میزی، میز منشی، دوطبقه و انواع دیگر. ولی امروزه دیگر آنها رواج ندارند و از پیانوهای پیشرفته تر استفاده می‌شود.​
نحوه نت نویسی برای پیانو​
نت نویسی پیانو در دو حامل انجام می‌شود. حامل بالا برای دست راست و حامل پایین برای دست چپ. معمولاً حامل بالایی را با کلید سل و حامل پایین را با کلید فای خط چهارم نشان می‌دهند. این دو حامل با نت دوی وسط از هم متمایز می‌گردند. یک نوازنده پیانو باید بتواند همزمان دو خط موسیقی را خوانده و با هر دو دست اجرا نماید.

تصویر:
 
آخرین ویرایش:

آیورودا

عضو جدید
کاربر ممتاز
تابلوی هنری شماره 7 - آلات موسیقی -ساكسيفون

تابلوی هنری شماره 7 - آلات موسیقی -ساكسيفون



ساکسوفون

یکی از سازهای بادی است که یک قمیش دارد. این ساز را آدولف ساکس در سال‌های ۱۸۴۰ اختراع کرد و بنام او ***وفون نام گرفت.

ساکسیفون جز ساز های بادی چوبی تک زبانه می باشد .
ساکسوفون انواعی مانند ساکسوفون سوپرانو، ساکسوفون آلتو و ساکسوفون تنور دارد، که تفاوت آن‌ها در دامنه صدایی آن‌ها است. اگرچه این ساز در اصل برای ارکستر و دسته موزیک نظامی تهیه شد ولی امروزه بیشتر در موسیقی جاز و مردم‌پسند به کار می‌رود.




[h=2]ویژگی:[/h]
این ساز جر ساز های انتقالی می باشد .

این ساز از خانواده کلارینت ها می باشد و جنس ان از فلز است .
ساکسوفون جز ساز های ارکستر سمفونیک نمی‌باشد .
برخی از ساکسوفون های رایج :
ساکسوفون سی بمل : در سه نوع سوپرانو * تنور و باس
ساکسوفون می بمل (ساکسوفون باریتون)


[h=2]اختراع ساکسوفون:[/h]

آدولف ساکس، مخترع ساکسیفون




در قرن بیستم که جاز و بلوز به موسیقی اول غرب تبدیل می‌شد، ساکسوفون هم نقش خودش را پیدا کرد. در ساکس هم مثل دیگر سازهای بادی دیگر بین تکنیک و تنفس تأثیر مستقیمی وجود دارد. بیشتر طرفداران ساکسوفون هم سیاهپوستان بودند که به پر نفس بودن شهرت دارند و یکی یکی جادویی جدید به صدای آن اضافه می‌کردند و نامشان را در تاریخ نوازندگان ساکسوفون جاودانه کردند؛ مثل چارلی پارکر.
در اواخر دهه ۱۹۶۰ موسیقی راک همه گیر شد و همچنین ده‌ها شاخه از آن منشعب شد و از مهمترین این سبک‌ها، سبک ژرمن راک بود که گیتار در آن کمرنگ شده و اساس آن روی بیس و کیبورد بود؛ پس نیازمند سازی شد که سولوهای وحشی را به موسیقی‌اش تزریق کند و این ساکسوفون بود که می‌توانست این نیاز را برطرف کند.
ریک دیوس و راجر هادسون در قطعه‌های «آهنگ منطقی» و «حالا ترکم مکن» سولوهای ساکس را وارد کردند و گروه «سوپر ترمپ» را به اوج رساندند. اینگونه بود که در دهه ۱۹۷۰ ساکسوفون ریک دیوس طرفداران زیادی پیدا کرد و رقیب جدی فلوت ایان اندرسون از «جتروتول» شد که عالیترین نمونه‌های استفاده از سازهای بادی در موسیقی راک بودند.
دیک پری نوازنده دوره گردی بود که در کالج با راجر واترز و سید برت همکلاسی بود، وقتی توسط دوستان قدیمی‌اش به استدیوی «ابی رود» پای گذاشت، نقشی انکار ناپذیر را در شاهکار جاودانه پینک فلوید در«نیمه تاریک ماه» بازی کرد.










ساکسیفونها در طبقه بندی سازها به خاطر دهنی زبانه دارشان در خانواده سازهای بادی چوبی و نه سازهای برنجی قرار می گیرند . از تمام اندازه های مختلف ساکسیفونها ، این چهار نوع بیشتر از بقیه نواخته می شوند ، ساکسیفون تنور ، آلتو ، سوپرانو ، باریتون می باشد . این سازها همگی دارای لوله مخروطی شکل و بدنه فلزی هستند .

ساکسیفون تنور

ساکسیفون تنور ساز ارکستری و گروه های مختلف و اختراع شده و توسط آدولف ساکس بلژیکی حدود 1840 می باشد . این ساز شامل یک دهنی بک زبانه ای متصل شده به لوله فازی پهن و مخروطی شکل می باشد . این ترکیب ویژه باعث شده است که ساکسیفون در طبقه بندی خاص خود قرار گیرد . وسعت صدای قوی و جذاب این ساز ، در بسیاری از گروه های جاز ، راک ، بلوز و پاپ به کار میرود .

دهنی

ساکسیفون دهنی مانند ساز کلارینت دارد که در بالای ساز قرار می گیرد . بست مخصوصی زبانه را در محل خود محکم نگه میدارد و کشش آن توسط دو پیچ تنظیم می شود . در مقایسه با کلارینت ، برای ایجاد صدایی واضحتر و روشنتر تغییراتی در دهنی ساکسیفون داده شده است .

میله ارتباطی

سوراخهای طنینی به طور پراکنده و به دور از دسترس انگشتان قرار دارند . تعدادی میله این سوراخهای دور از دسترس را به کلید ها متصل می کنند تا بدین طریق قابل اجرا باشند .

بخش شیپوری

بخش شیپوری ساز ساکسیفون تنور برای هدایت بهتر صدا کمی به طرف جلو خم شده است . سوراخهای طنینی که بر روی بخش شیپوری قرار دارند پایین ترین نتها را ایجاد می کنند و توسط کلیدهایی روی لوله اصلی عمل می کنند . وسعت صدای این ساز دو و نیم اکتاو می باشد و جنس آن از فلز یا گاهی پلاستیک است . اندازه آن حدود 79 سانتی متر طول دارد شول آن بدون انحنا 4/1 متر می باشد . با وجود جایگاه ساکسیفونها در جاز امروزی ، این سازها دیر عرضه شده اند. گروههای دیگزیلند اولیه تنها شامل سازهای کلارینت ، کرنت و ترومبون بودند و ساکسیفونها در اواخر سالهای 1920 میلادی مورد استفاده قرار گرفتند .

ساکسیفون آلتو


به دلیل برخوردار بودن از صدایی رسا و قابل تغییر ساکسیفون آلتو یکی از مشهورترین عضو خانواده ساکسیفونها می باشد وسعت و نرمی صدا باعث شده که این ساز طرفداران زیادی در موزیک پاپ و گروه های بزرگ موسیقی و گاهی ارکستر ها داشته باشد و به عنوان یک ساز سلو ، این ساز در موسیقی جاز موفق است . اندازه آن 74 سانتی متر و قد آن 120 سانتی متر درازای لوله می باشد . ساکسیفون آلتو به عنوان یک ساز بادی چوبی طبقه بندی می شود به دلیل آنکه یک زبانه مرتعش شوند صدای آنرا تولید می کند.

ساکسیفون سوپرانو

این ساز کوچکترین از میان چهار ساکسیفون رایج می باشد . بر خلاف هم خانواده های بزرگتر خود ، این ساز انحنای U شکل در لوله خود ندارند و به شکل قیف مستقیم می باشد . این سار زیرترین نتها در کوارتت سازهای ساکسیفون اجرا می کند . در هر حال ف این ساز اکقرا برای رهبری گروههای جاز کوچک به کار می رود و اغلب گروههای جاز _ راک ترکیبی را همراهی می کند . اندازه آن 64 سانتی متر و به خاطر شکل مستقیم آن ، موسیقیدانان فرانسوی گاهی به این ساز (هویج) می گویند . ولی بعضی ساکسیفونها ی سوپرانو مانند آلتو ساخته می شوند ، به شکل پیپ بزرگ .
ساکسیفون باریتون



بزرگترین اندازه ساکسیفون است و صدای رسا و قوی دارد با وجود آنکه در گذشته تنها در ارکسترهای نظامی متداول بوده است . امروزه صدای آن در گروههای جاز به صورت تکنواز و یا همراه کننده شنیده می شود .
جنس آن برنج جلا کاری شده و اندازه آن 1.1 متر ارتفاع می باشد . آدولف ساکس با گذاشتن دهنی ساز کلارینت بر روی نوعی ساز بادی برنجی (ophicleide ) ساکسیفون را اختراع کرد .


 

F A R Z A N E

عضو جدید
کاربر ممتاز
بربط (عود )

بربط (عود )

نام ساز : بربط (عود )

معرفی یک نوازنده : جمال جهانشاد



توضیحات :
بَربَط یا عود سازی زهی است که در خاورمیانه و کشورهای عربی رایج است و از قدیمی ترین سازهای شرقی و ایرانی به شمار می رود. این ساز در حقیقت نوعی سمبل تاریخی برای سازهای ایرانی است.عود از خانواده سازهای زهی است و دارای شکمی بزرگ و دسته ای کوتاه می‌باشد. چوب کاسه از درخت گردو، افرا و ... می‌باشد و کاسه معمولاً به صورت ترکه‌ای و گاه به صورت یک تکه ساخته می‌شود.عود بم ترین ساز بین سازهای زهی است؛ نت نویسی آن با کلید سل است که جمعا دو اکتاو است. «اکتاو» بم تر از نت نوشته شده حاصل می شود. سیم بم (سُل پائین) معمولاً نقش «واخوان» دارد و گاه این سیم جفت نیست. صدای عود به نحوی است که صدای اکتاو چهارم پیانو از راست به چپ برابری دارد و در اصل باید عود را با کلید «فا» نواخت یعنی صدای اصلی عود یک اکتاو پایین تر از آن است که امروز متداول شده است .مضراب عود از پر مرغ (یا پر طاووس و شاه پر عقاب ) تهیه شده است و گاه نیز نوازنده با مضراب دیگری ساز را می نوازد. نوازنده های امروزی از مضراب های پلاستیکی استفاده می کنند.صدای عود بم، نرم و در عین حال گرم و جذاب و نسبتاً قوی است. این ساز نقش تک نواز و هم نواز هر دو را به خوبی می تواند ایفا کند.
















 

**آگاهدخت**

مدیر تالار اسلام و قرآن
مدیر تالار
تابلوی هنری شماره 7 - آلات موسیقی -قانون

تابلوی هنری شماره 7 - آلات موسیقی -قانون

قانون سازی است متعلق به خانوادهٔ قدیمی سیتار (Cythare)، که در سده‌های میانه تحت عنوان Canon یا miocanon به اروپا برده شد. این ساز دارای یک جعبهٔ چوبی به شکل ذوزنقه‌است که به وسیلهٔ دو انگشت سبابه و دو مضراب (که میان حلقه‌ای که به انگشت کرده‌اند و خود انگشت قرار می‌گیرند) نواخته می‌شود. در بخش‌های سازشناسی متون کهن موسیقی به سازی سه گوش، بیرون ساعد، با سطحی مجرد تنها، دارای هفتاد و دو وتر آن یک کوک می‌گرفته با تاری از ابریشم و گاه از روده و گاه از مفتول سیم اشارت رفته‌است که همانند چنگ نواخته می‌شده‌است. قانون از سازهایی است که از کهن در موسیقی ایرانی به کار می‌رفته و توانایی بیان گوشه‌های موسیقی ایرانی را دارد. ولی مدت مدیدی است که در سرزمین ما ناشناخته مانده، در حالی که در کشورهای همجوار سال‌ها است که ازاین ساز استفاده شده‌است. کمابیش از نیم قرن پیش تا کنون، موسیقی‌دانان ایرانی به اجرای این ساز روی آورده‌اند.

اجزای تشکیل دهندهٔ ساز قانون


  1. جعبهٔ ذوزنقه شکل ساخته شده از چوب
  2. پرده گردان: کلیدهای کوچک و متحرک که در سمت چپ ساز بعد از شیطانک نصب شده و باعث تغییر صدا می‌شود.
  3. شیطانک
  4. محل گرهِ سیمها
  5. سیمها (هر سه سیم با یکدیگر همصدا کوک می‌شوند).
  6. گوشی
  7. خرک
  8. پایهٔ خرک
  9. شبکه‌های صوتی
  10. صفحهٔ رو
  11. صفحهٔ زیر
  12. ضلع کوچک
  13. ضلع بزرگ
  14. پوست
  15. حلقه‌های مضراب
  16. مضراب
  17. کلید کوک

شیوه ی نواختن

تکنواز (سولیست) قانون، هر گاه با ارکستر همراهی می‌شود، در ردیف اول نوازندگان می‌نیشند و اگر در نقش همراهی با تکسرا اجرا کند، روبروی او قرار می‌گیرد که در این حالت نقش رهبر تکسرا را ایفا می‌کند. برای نواختن ساز، آن را باید روی زانوها، یا روی میز قرار داد. نوازندهٔ قانون در حالیکه روی صندلی نشسته‌است، ساز را در هنگام نوازندگی روی زانوی خود می‌گذارد (تا ۵۰ سال پیش، ساز خیلی پایین‌تر از بدن نوازنده قرار می‌گرفت).
نوازنده دو دست خود را به فاصلهٔ یک اکتاوروی ساز می‌گذارد و دست چپ اندکی دیرتر از دست راست به سیم زخمه می‌زند، در این حالت صوتی دو صدایی، و همنام به فاصلهٔ اکتاو از ساز شنیده می‌شود.
طریقه نشستن

برای نواختن قانون، آن را روی میزی که تا اندازه‌ای به طرف نوازنه شیب داشته و با وضع نشستن متناسب باشد قرار داده، نوازنده مقابل آن می‌نشیند به طوری که قاعدهٔ بلند جعبه (که سیمهای ضخیم دارد) در پایین و نزدیک به نوازنده قرار گیرد. میز از صندلی نوازنده کمی بلندتر (و بهتر است زیر آن خالی) باشد، به طوری که در حالت نوازندگی اعضاء بدن به شکل زیر قرار گیرد:


  1. ساعد با بازو یک زاویهٔ قائمه تشکیل دهد.
  2. پشت، کاملاً صاف باشد و به طرف جلو خم نشود.
  3. آرنجها بیرون از بدن قرار نگیرد.
  4. دستها روی سیمها تکیه نکند.
  5. هر دو دست از شانه‌ها در حالت نواختن آزاد باشد. (به دست فشاری وارد نشود) گاه ممکن است بنا به ضرورت مجبور به قرار دادن قانون بر روی پا باشیم. در این شرایط یک پا را بر روی پای دیگر انداخته و ساز را روی پا قرار می‌دهیم. حتی می‌توان روی زمین (به اصطلاح عامیانه چهار زانو) نشست و ساز را روی پاها قرار داد.
برای نواختن ساز قانون معمولاً دو طریقه به کاربرده می‌شود:
۱- دست‌ها در دو طرف: هنگام اجرای ساز، دست راست به موازات پوست قانون (در قسمتی که پوست به چوب می‌چسبد) و دست چپ در سمت چپ ساز به موازات پرده گردانها و به طور مایل حرکت کند. به این ترتیب دستها در دو طرف ساز قرار می‌گیرند.



نوازندگان مشهور:

از جمله اساتيد قانون ، رحيم قانوني و جلال قانوني ( پدر و پسر ) و در دوران معاصر ، مهدي مفتاح و خانم سيمين آقارضي حائز يادآوري اند .


Sazhayeirani-106.jpg


86.jpg
 

Mute

عضو جدید
کاربر ممتاز
گیتار الکتریک (Electric guitar)


گیتار الکتریک نوعی گیتار است که صدای آن به‌وسیله تقویت‌کننده‌ای الکتریکی تشدید و یا تغییر می‌یابد. استفاده این ساز در موسیقی از دهه ۱۹۳۰ آغاز شد.

گیتار الکتریک در سبک‌های مختلفی از جمله راک، متال، بلوز، پاپ، جاز و هیپ هاپ استفاده می‌شود؛ اما در سبک راک، متال و بلوز به عنوان ساز اصلی مورد استفاده قرار می‌گیرد.


پیشینه

ایده پیدایش گیتارهای الکتریکی از آنجا آغاز شد که در همنوازی‌ها صدای گیتار آکوستیک در بین صدای سازهای دیگر مانند بیس و درامز گم بود و به وضوح شنیده نمی‌شد. در نتیجه در صدد آن برآمدند تا صدای گیتار را تقویت کنند که بهترین راه برای این کار استفاده از علم الکترونیک بود.
در حدود دهه ۳۰ میلادی گیتارهای الکتریکی وارد موسیقی شدند. این اتفاق پدید آورندهٔ انقلابی در صدا و تکنولوژی بود که تا امروز نیز ادامه دارد. با پیدایش راک اند رول در دهه ۵۰ میلادی، گیتارهای الکتریکی به سرعت در موسیقی جا باز کردند و به یکی از فراگیرترین سازهای تاریخ مبدل شدند. معمولاً در گروه‌های راک دو نوازنده گیتار الکتریک وجود دارد که یک نفر ملودی‌ها را می‌نوازد (با گیتار لید) و دیگری ریتم‌ها را (با گیتار ریتم).

طرز کار

ارتعاشات وارده بر سیم‌های گیتار توسط قطعه‌ای به نام پیکاپ به سیگنال‌های الکتریکی تبدیل می‌شود. در واقع پیکاپ همانند یک میکروفون عمل می‌کند، با این تفاوت که چون یک سیستم مغناطیسی است فقط ارتعاشات سیم فلزی گیتار را دریافت کرده و آن‌ها را به صورت سیگنال صوتی در می‌آورد و از طریق پیکاپ سلکتور می‌توان پیکاپ مورد نظر را انتخاب کرد. سپس سیگنال‌ها از طریق یک سیم به تقویت‌کننده فرستاده می‌شوند و در آخر صدای تقویت‌شده توسط یک یا چند بلندگو پخش می‌شود. در ابتدا گیتارهای الکتریکی تنها یک پیکاپ داشتند، اما امروزه با دو تا پنج پیکاپ نیز ساخته می‌شوند.

انواع

از نظر بدنه


این ساز را از نظر بدنه می‌توان به دو دسته کلی تقسیم کرد: بدنه توپر و بدنه توخالی. گیتارهای بدنه توخالی مورد استفاده نوازندگان جاز قرار می‌گیرد، در صورتی که بدنه توپر عموماً در موسیقی راک و متال کاربرد دارد.

از نظر تعداد سیم‌ها


معمولاً گیتارهای الکتریکی شش سیم دارند. بعضی نیز دارای ۱۲ سیم می‌باشند که هرجفت با یک نت کوک می‌شود، منتهی با اکتاوهای متفاوت، این گیتارها اکثراً در موسیقی فولک کاربرد دارند. گیتارهای ۷ و ۸ سیمی نیز وجود داردند که البته غیرمعمول هستند.

اجزا



قسمت‌های مختلف گیتار الکتریک



بخش ۱) سرِ دسته گیتار

۱٫۱. پیچ‌های کوک
۱٫۲. تنظیم کننده دسته
۱٫۳. نگهدارنده و راهدان رشته‌ها
۱٫۴. خرک

بخش ۲) دسته

۲٫۱. تخته انگشت‌گذاری
۲٫۲. علامت‌های نشان شدهٔ شیار زیر سیم
۲٫۳. شیارهای پرده
۲٫۴. بندگاه یا مفصل دسته

بخش ۳) بدنه

۳٫۱. زَخمه‌گاه
۳٫۲. رابط یا پل زَخمه‌گاه
۳٫۳. زین‌ها
۳٫۴. پل گیتار
۳٫۵. کوک‌کننده پشتی و سیم گیر (زه گیر)
۳٫۶. بازوی یا دسته لرزش
۳٫۷. کلید گزینش‌گر زَخمه‌گاه (پیکاپ)
۳٫۸. پیچ‌های تنظیم‌کننده صداها و آواها
۳٫۹. خروجی یا رابط تی‌آراس
۳٫۱۰. تسمه بند

بخش ۴) سیم‌ها (رشته‌ها)

۴٫۱. سیم‌های بم
۴٫۲. سیم‌های زیر




اجزا گیتار برقی



  • ۱. سردسته (Head Stock): قسمت بالایی گیتار که سیم‌ها در آنجا تنظیم می‌شوند.
  • ۲. خرک بالا
  • ۳. پیچ‌های کوک یا گوشی‌ها (Tuning Switch): پیچ‌هایی که بر روی دسته گیتار قرار گرفته‌اند و با آن می‌توان گیتار را کوک کرد.
  • ۴. پرده‌نما یا دستان (Fret): قطعه‌های فلزی که بر روی دسته گیتار قرار دارد و پرده‌های موسیقی را از هم جدا می‌کند.
  • ۵. تنظیم کننده دسته (truss rod): برای تنظیم و تثبیت دسته
  • ۶. علامت‌های روی دسته
  • ۷. دسته (Neck): قسمت بلند و باریک گیتار است که جای انگشت‌گذاری نوازنده برای انتخاب نت‌ها است. این بخش بین بدنه و سر دسته گیتار قرار دارد.
  • ۸. اتصال دسته به بدنه
  • ۹. بدنه: قسمت اصلی گیتار است که به دسته متصل شده و برخلاف گیتار آکوستیک معمولاً توخالی نیست و بخش‌هایی مانند پیک‌آپ و خرک بر روی آن قرار دارد.
  • ۱۰. زخمه‌گاه (Pick up): یک سیم‌پیچ مغناطیسی است که بر روی بدنه گیتار و زیر سیم‌ها قرار دارد و وقتی سیم‌ها بر اثر پیک زدن مرتعش می‌شوند تحت تأثیر میدان مغناطیسی پیک‌آپ قرار می‌گیرند و این تحریک به آمپلی‌فایر فرستاده می‌شود و سپس آنجا تقویت می‌شود.
  • ۱۱. کنترل صدا و تن: پیچ‌هایی که بر روی بدنه گیتار قرار گرفته‌اند و می‌توانند صدا و تن گیتار را تغییر دهند.
  • ۱۲. کلید زخمه‌گاه (Pick up Switch): یک تعویض کننده که بر روی بدنه گیتار قرار گرفته و برای تعویض پیک‌آپ و تغییر دادن تُن و صدا بکار می‌رود.
  • ۱۳. محافظ پیک (Pickguard): صفحه‌ای است که از زخمی شدن بدنه به‌وسیله پیک جلوگیری می‌کند.
  • ۱۴. خرک (Bridge): ناحیه‌ای است بر روی گیتار که سیم‌های گیتار بر روی آن قرار می‌گیرند.
  • ۱۵. لرزانه (Tremolo): میله‌ای که روی بعضی گیتارها قرار دارد و به خرک متصل شده. با حرکت دادن آن به بالا و پایین خرک حرکت می‌کند و باعث زیر و بم شدن صدا می‌شود. به آن اصطلاحاً دسته ویبراتو (Vibrato) نیز گفته می‌شود (در این تصویر نیست.)

انواع گیتار الکتریک

همانگونه که قبلا گفته شد، در گیتارهای الکتریک، یک یا چند “پیکاپ” ارتعاش سیمها را به فرکانس صوتی تبدیل میکند و صوت حاصل توسط یک آمپلی فایر تقویت می شود.


فرکانس صوتی تولید شده توسط پیکاپ ها قابل تغییر و فیلتر شدن است. لذا با استفاده از افکت ها (مثل distortion یا fuzz یا overdrive یا پدال wah-wah) صدای خروجی از گیتار الکتریک قابل اصلاح به سلیقه نوازنده است.
Distortion یا Overdrive باعث ایجاد صداهای خشن تر و به اصطلاح دندانه دار می شوند در حالی که بعضی افکت ها صدای شفاف یا Clean ‌دارند.
گیتارهای الکتریک انواع مختلفی دارند، اما میتوان آنها را به دو نوع کلّی تقسیم کرد:



Guitar Hollowed Body: این دسته از گیتار ها دارای بدنه تو خالی هستند و اصولا به عنوان نسل اولیه گیتارهای الکتریک به حساب می آیند. کاسه صدای این سازها معمولاً دارای دو سوراخ f‌ شکل (مثل ویولون) هستند. بهترین و معروفترین مدل های این نوع گیتار Epiphone و Gibson مدل ES هستند. این دسته از گیتارهای الکتریک در قدیم، در انواع موسیقی بکار می رفته اند، اما امروزه از این ساز، بیشتر در موسیقی جز و بلوز استفاده می شود.



صدای گیتار Guitar Hollowed Body را بشنوید



Solid Body Guitar : این دسته از گیتارها دارای بدنه تو پر هستند و در اصل کاسه تولید صدای آکوستیک ندارند. شناخته شده ترین و معروفترین انواع این گیتارها- از نظر ظاهر- به صورت زیر طبقه بندی می شوند:






Stratocaster : این نوع گیتار الکتریک برای اولین بار در دهه ۵۰ میلادی توسط “لئو فندر” ساخته شد. گیتارهای مدل استراتوکستر، معمولترین نوع گیتار الکتریک هستند و به دلیل ویژگیهای خاص خود در تمامی سبکهای موسیقی، از بلوز گرفته تا راک و حتی متال، مورد استفاده قرار می گیرند. بهترین و شناخته شده ترین سازنده این نوع گیتار، فندر است و انواع این ساز را با امضاء بزرگترین نوازندگان استراتوکستر ( از Eric Clapton، Stevie Ray Vaughan و Mark Knopfler گرفته تا Jeff Beck و Yngwie Malmsteen) عرضه می نماید.



صدای گیتار Stratocaster را بشنوید


برای اولین بار Whammy Bar (دسته ای برای شل و سفت کردن پیچ سیمها یا در حین نوازندگی برای ویبراتو) روی خرک این نوع گیتار ها نصب شد. استراتوکستر ها دارای قابلیت نوازندگی فوق العاده ای هستند و نسبت به مدلهای دیگر، بسیار سبکترند و همه این عوامل باعث محبوبیت استراتوکستر ها است. بدنه این ساز از چوب توسکا (Alder) یا چوب درخت زبان گنجشک (Ash) و دسته از جنس اقاقیا یا Rosewood (دسته های تیره) یا افرا Maple (دسته های روشن) است و دارای سه پیکاپ single coil است.
بزرگترین نوازندگان استراتوکستر عبارتند از: جیمی هندریکس، اریک کلپتون، جف بک، مارک نافلر، دیوید گیلمور، ریچی بلکمور(نوازنده گروه Deep Purple وRainbow)، ینگوی مالمستین، بادی گای و …





Telecaster : این نوع گیتار الکتریک قدیمی ترین نوع از دسته گیتارهای Solid body است و اولین بار توسط فندر ساخته شد. تله کستر بسیار ساده است و قابلیت های این ساز نسبت به Stratocaster ها محدودتر است، اما صدای منحصر به فرد تله کستر ها همچنان طرفداران زیادی دارد. صدای تله کستر مقطع، شفاف و زنگ مانند است و به همین دلیل بیشتر نوازندگان کانتری و راک اند رول از آن استفاده می کنند. بدنه این ساز معمولاً از چوب توسکا (Alder) یا چوب زبان گنجشک (Ash) و دسته آن از چوب افرا (maple) است و دارای دو پیکاپ single coil است. بزرگترین نوازندگان این ساز “پیت تاونزند” (یکی از بزرگترین گیتاریستهای حال حاضر از گروه افسانه ای The Who)، کیت ریچاردز (گیتاریست Rolling Stones)، آلبرت کالینز (یکی از متفاوت ترین نوازندگان بلوز که سبک او به ice blues معروف است و به او The ice man: master of telecaster می گفتند) و روی بوکانن هستند.



صدای گیتار Telecasterرا بشنوید








Gibson Les Pauel : گیتار مدل لس پاول گیبسون یکی از مرسوم ترین گیتار های الکتریک است. این مدل گیتار در آهنگهای بلوز، راک و هارد راک استفاده می شود. مزیت این سازها بکار گیری پیکاپ های هوم باکر (Humbucker) در آنها است که باعث از بین رفتن نویز در خروجی صدای آنها می شود و در نتیجه صدای گیبسون لس پاول به نسبت، کمی تودماغی و گرمتر است.

دسته یا neck این ساز نسبت به مدلهای دیگر کمی پهن تر است و کلاً گیتار گیبسون لس پاول، نسبت به انواع دیگر بسیار سنگین تر می باشد. بدنه انواع مرغوب این ساز از چوب ماهون (mahogany) و دسته آن از چوب ماهون یا افرا (maple) بوده و دارای دو پیکاپ هوم باکر است. بزرگترین نوازندگان این ساز گیتاریست گروه لد زپلین جیمی پیج (Jimi Page) ، اسلش، پیتر گرین (گیتاریست Fleetwood mac)، گری مور و زک وایلد (گیتاریست Ozzy Osbourn) و The Edge (گیتاریست U2) هستند.


صدای گیتار Gibson Les Pauel را بشنوید





Flying V : این نوع گیتارهای الکتریک، جزء گیتارهای با طراحی مدرن محسوب می شوند و دارای شکلی شبیه به حرف V هستند. از این ساز بیشتر در موسیقی هارد راک و متال استفاده می شود، هرچند آلبرت کینگ در دهه ۷۰ از این ساز در موسیقی بلوز استفاده می کرده است. بدنه این ساز از چوب ماهون (mahogany) یا Korina ‌است و دسته عمدتاً از اقاقیا (Rosewood) یا آبنوس (ebony) می باشد و دارای دو پیکاپ هوم باکر است. بزرگترین نوازندگان این گیتار رادلف شنکر (گیتاریست scorpions)، رندی رودز (گیتاریست سابق Ozzy Osbourn)، جیمز هتزفیلد و کرک همت (از گروه metallica) و لنی کراویتز هستند.




Explorer : این نوع گیتار نیز مثل مدل Flying V جزء گیتارهای با طراحی مدرن به حساب می آیند. هرچند در ابتدای تولید این ساز، استقبال چندانی از آنها نشد، اما بعدها این گیتار در موسیقی هارد راک و متال مورد استفاده قرار گرفت. مشخصات ساختاری Explorer ها نیز مشابه Flying V است. از نوازندگان بزرگ این ساز می توان به مارتی فریدمن (گیتاریست Megadeath)، آلن کالینز (از گروه Lynyrd Skynyrd) ، جیمز هتزفیلد، ماتیاس جابز (گیتاریست scorpions) و جانی وینتر (Johnny Winter) اشاره کرد.



صدای گیتار Explorer را بشنوید
 

architect2020

عضو جدید
کاربر ممتاز
شمشال

نوازنده:مرحوم استاد قاله مرهqwuuaullb4yws4wyo0e6.jpg

شِمشال نوعی ساز بادی و گونه‌ای نی فلزی است و از سازهای قدیمی در منطقه کردستان بشمار می‌رود.
شِمشال در گذشته از چوب و نیز از استخوان بال عقاب ساخته میشده است. امروز از برنج یا مِسوار ساخته می‌شود. ساختمان آن تشکیل می‌شود از یک استوانهً فلزی که دارای شش سوراخ در رو و یک سوراخ در پشت است.. این ساز از لحاظ نوع صدا و وسعت در زمره سازهای بم با طنین خاص خود است.
طرز ساختن در زمانهای قدیم به این صورت است که ابتدا چهل الی پنجاه cmرا بریده و داخل ان شیر ریخته و بعد از جذب شیر داخل ان را روی لانه مورچه‌ای گذاشته تا محتویات داخل ان را کاملاً می‌خورند و پوستهٔ بسیار سبک و نازکی از ان باقی می‌ماند. برای زیبایی و استحکام نی تکه چوب تری از جنس البالوی و حشی را به ضخامت شمشال تهیه می‌کردند پوست انرا بصورت حلقه‌هایی به اندازه‌هایی متساوی در میاوردند و حلقه‌ها را به تناسب سلیقهٔ خودبه فاصله‌ها مورد نظر بر نی سوار می‌کردند و بدین صورت شمشال را زیبا میدادندو استحکام ان چند برابر می‌شد البته ناگفته نماند چون هوا داخل نی می‌رود تاثیر بسزایی در داخل صدای شمشال. میگذاردسپس از cm4مانده به انتهای نی به قطر نیمcmتعداد۶الی۷ سوراخ به فاصله‌های 3 cm تعبیه می‌شود. عالیترین نوع شمشال را نوازنده ان می‌سازد.
از قدیمی‌ترین و رایج‌ترین سازهای کردستان، شمشال است که در واقع همان نی چوپان است و از لوله فلزی ساخته شده و در مراسم عروسی و شادی همراه با آواز به صورت تک‌نوازی به کار می‌رود. این ساز در عزا نیز کاربرد دارد.
images.jpg


طنین دلنشین شمشال کاری از استاد قاله مره:
http://www.uplooder.net/cgi-bin/dl.cgi?key=dedfbf605ae4a450032e6a9627adba9e
 
آخرین ویرایش:

D I S A

عضو جدید
تابلوی هنری شماره 7 - آلات موسیقی - دیوان

تابلوی هنری شماره 7 - آلات موسیقی - دیوان

نام ساز : دیوان
معرفی نوازنده : رامین ترکیان
توضیحات :
دیوان از جمله سازهای مضرابی است. این ساز یک ساز ترکی است که غیر از ترکیه در مناطق مختلف آذربایجان و کردستان عراق و ترکیه استفاده می‌شود و انواع خاصی از آن در مناطق مختلف ترکیه وجود دارد.دیوان که سایز بزرگتر باغلاما است با ساز قوپوز آذربایجان همزاد می باشد.تاریخچه استفاده از این دو ساز حداقل به قرون شانزدهم میلادی(دهم ه.ق) در منابع ترکی بازمی گردد.این ساز از چند سال پیش مورد استقبال اقوام کرد و عرب و ایرانی قرار گرفته است.و گر نه در منابع مکتوب هیچکدام از اقوام مذکور به سازی تحت عنوان باغلاما یا دیوان برنمی‌خوریم.
این ساز در اندازه‌های مختلف ساخته می‌شود که سایز کوچک آنرا (جرا) سایز متوسط آنرا {دسته کوتاه ) و سایز بزرگ آن را باغلامای دسته بلند (دیوان) است (در ایران بین دسته بلند و دبوان فرقی قایل نیستند ولی پرده‌های دیوان کمی بلندتر است و کاسه ای بزرگتر دارد) که کاسه‌ای بسیار بزرگ‌تر از سه‌تار دارد. این ساز شامل ۷ سیم در ۳ ردیف می‌باشد.همچنین دارای ۲۳ پرده یا ری می‌باشد.البته ساز دیوان اصلی دارای 9 سیم می‌باشد یعنی هر ردیف دارای 3 سیم میباشد و بوسیله ی مضراب پلاستیکی کوچکی نواخته میشود.در میان ترکان سازی بزرگتر از دیوان وجود دارد که به آن ساز میدان میگویند.کاسه دیوان چون بسیار بزرگ است نمی توان آن را به صورت یک تکه ساخت و کاسه آن را به صورت پروانه ای یعنی چسباندن تکه‌های هلالی شکل چوب خم شده می سازند.چوب آن معمولاً از جنس توت سیاه یا گردو یا سرخ دار و یا گلابی و غیره ساخته می شود.




 

پیوست ها

  • divan1.jpg
    divan1.jpg
    6.4 کیلوبایت · بازدیدها: 0
  • divan2.jpg
    divan2.jpg
    6 کیلوبایت · بازدیدها: 0

F iona

عضو جدید
ویلنسل

ویلنسل

ویلنسل(Violoncello) سازی زهی و آرشه‌ای از خانواده ویولن است. صدای این ساز در منطقه میانی سازهای این خانواده قراردارد. ویلنسل از ویولن و ویولا (ویلن آلتو)بزرگ‌تر است. در هنگام اجرا، این ساز در بین دو پای نوازنده قرار می‌گیرد و از طرفی دیگر، توسط میله‌ای که در انتهای آن وجود دارد روی زمین استوار می‌گردد. این ساز از خانواده سازهای زهی آرشه‌ای است . استفاده از این ساز در تک نوازی ها( سلو)، در گروه نوازی‌ها، از جمله در ارکسترهای مجلسی و ارکستر سمفونی متداول است.این ساز عضو ثابت در ارکسترها به صورت استاندارد می‌باشد که در بخش باس زهی‌ها قرار می‌گیرد. همچنین در بیشتر آنسامبل‌های دیگر نیز حضور دارد. کنسرتوها و سونات‌های فراوان برای ویلنسل نوشته شده است.
کوک سیم های این ساز به ترتیب از زیر به بم عبارت است از : لا (سیم اول) ر (سیم دوم) سل (سیم سوم) دو (سیم چهارم) سیم های ویلنسل نسبت به سیم های ویولا یک اکتاو بم تر کوک می شوند .
نت این ساز را به علت گستره صوتی وسیع اش با کلید فا خط چهارم (اصوات منطقه بم این ساز) کلید دو خط چهارم (اصوات منطقه میانی این ساز) و کلید سل (اصوات منطقه زیر این ساز) می نویسند.

از ویکی پدیا

 

F iona

عضو جدید
چنگ (Harp)

چنگ (Harp)

چنگ گونه‌ای ساز زهی باستانی است. در کنار ساز رود (عود) از مشهورترین سازهای ایران باستان به شمار می‌آمده است. در ادبیات پارسی بسیار از این ساز یاد شده است و سیارهٔ زهره را چنگ‌زن دانسته‌اند. در مُهری گِلین که در بین سال‌های ۱۹۶۱ تا ۱۹۶۶ میلادی توسط هلن جی کانتر (Helen Cantor) و پناس پی دلو گاز دو باستان‌شناس امریکایی در چغامیش خوزستان یافته شد و مربوط به هزارهٔ چهارم قبل از میلاد و دوران ایلامیان می‌باشد یک نوازندهٔ چنگ منحنی را نشان می‌دهد. این چنگ ۶ رشته دارد.
ما خنیاگرانی در «ایلام» و در سدهٔ ۲۷ پیش از میلاد و از زمان پادشاهی «پوزوز این شوشیناک» در شوش می‌شناسیم. از همین گاه، مُهر و نشانه‌هایی در دست است که نشان می‌دهند، خنیاگران بسیاری در ایران می‌زیستند. در این هنگام، نواختن چنگ بسیار گسترش داشته است و این ساز از سازهای ایرانیان است. با یافتن یک کنده‌کاری در ایلام باز هم آگاهی داریم که خنیاگران ایرانی؛ دَف را همراه چنگ می‌نواختند. باید افزود که از این نمونه‌ها در سراسر ایران بسیار دیده شده است. میان رودخانه‌های «کرخه و کارون» سیمای دسته‌ای رامشگر (سدهٔ ۷ یا ۸ پیش ازمیلاد) در یک کنده‌کاری بر روی سنگ دیده می‌شود که ۳ تن خنیاگر در آن جا به نواختن «چنگ و تبل» سرگرم هستند.

و باز در مالمیر (ایذه) چنگ‌نوازانی را می‌بینیم که دو نوع چنگ را در دست دارند و پیشاپیش هانی و همسرش برای اجرای یک مراسم عبادی در حال نوازندگی هستند این دو نوازندهٔ چنگ نام خود را نیز با خط میخی ایلامی نگاشته‌اند. چنگ در این دوران ۱۳ رشته دارد. نقش‌برجسته‌های طاق بستان نوازندگان چنگ را نشان می‌دهد که در قایق برای شاه ساسانی که به شکارگاه آمده چنگ می‌نوازند. در آثار طاق بستان در یک قایق ۵ نوازندهٔ چنگ منقش شده است و در یک قایق که پادشاه در حال شکار است یک نوازنده به احتمال قوی باربد می باشد، در حال نوازندگی است. چنگ در این زمان از ۷ رشته تا ۱۱ رشته مشاهده می‌شود. به مرور زمان همچون بسیاری از سازهای دیگر مهجور و فراموش شده است. البته چنگ تا دوران صفویه موجود بوده است.
انواع ساز چنگ در قرن‌های مختلف در ایران یافت شده است از جمله چنگ منحنی مربوط به قرن هفتم هجری قمری از صفی‌الدین عبدالمؤمن اُرُمَوی (ارومیه‌ای). تصویر چنگ در تمام آثار باستانی ایران از دوران هخامنشیان گرفته تا سلوکیان دیده می‌شود.
ساز چنگ در ایران دارای چهار رشته سیم بوده است که در دورهٔ ساسانیان به ۱۱ رشته می‌رسد و در دوران اسلامی تا ۳۵ رشته هم می‌رسد. پیدایش چنگ از پیدایش کمان نشأت گرفته است، در اثر تیراندازی زه مرتعش می‌شد و صدای کمی به گوش می‌رسید. چنگ‌های اولیه شبیه کمانی از نی و چوب بوده که زهی میان آن کشیده شده است.
انواع ساز چنگ یا هارپ به چهار دستهٔ کلی چنگ ارکستری، چنگ سنتی، چنگ باستانی و چنگ تزیینی تقسیم می‌شود که خود از لحاظ شکل ظاهری به ۱۷ نوع الگو و فرم چنگ تقسیم می‌شود از جمله چنگ زاویه‌دار، چنگ منحنی، چنگ ون و چنگ کندوگ و چنگ ون کنار ساسانی و چنگ لیر (چنگی در یونان که به شکل U است)می‌شود یاد کرد.
ساز چنگ به عنوان قدیمی‌ترین ساز سیمی جهان مربوط به شش‌هزار سال پیش در خوزستان ایران یافت شده است، اما اکنون در میان اسامی چنگ‌نوازان مشهور جهان که در ویکی‌پدیا آمده نامی از چنگ‌نوازان ایرانی نیست. در ایران، تعداد چنگ‌نوازان بسیار معدود است و شاید فقط یک چنگ‌نواز باشد که به اجرای برنامه و کنسرت می پردازد. «عبدالعلی باقری‌نژاد»، استادکار ساخت آلات موسیقی و احیاگر چنگ ایرانی به گفتهٔ خودش تنها خانوادهٔ چنگ‌نواز ایرانی است که به صورت گروهی برنامه اجرا می‌کند. او به همراه همسر و دو فرزندش تا کنون در ایران چهار کنسرت پژوهشی برای معرفی این ساز باستانی انجام داده است. وی با تأسیس آموزشگاه چنگ‌نوازان اولین آموزشگاه چنگ را در ایران دائر نموده است و هم‌اکنون ده‌ها هنرجوی چنگ‌نوازی دارد. وی با تلاش فراوان توانسته است ردیف‌نوازی ایرانی را با این ساز به هنرجویان خود بیاموزد. وی معتقد است که طی این ۱۷ سال تحقیق در مورد ساز چنگ هنوز در اول راه است.
گرچه اروپاییان مدعی ابداع چنگ‌های پدالی هستند و ادعا می‌کنند این چنگ‌ها در قرن ۱۸ میلادی در آلمان پایه‌گذاری شده اما همین چنگ‌ها نیز بر اساس چنگ‌های زاویه‌دار شرقی ساخته شده است.
چنگ، سازی رشته‌ای است که با انگشت نواخته می‌شود که تکنیک نوازندگی در جهان هشت‌انگشتی است اما تکنیک نوازندگی در ایران طبق اطلاعات استخراج‌شده از مستندات باستانی، ده‌انگشتی است.
ساز چنگ غالباً از چوب‌های گردو و افرا ساخته می‌شود. چنگ‌های بزرگ را در ایران اشتباهاً «هارپ» می‌گویند در حالی که در جهان به هر نمونه از چنگ، هارپ می‌گویند. قیمت چنگ‌ها از ۴۵۰ هزار تومان تا مدل‌های پدالی که قیمت آن به ۱۵ تا ۳۰ میلیون تومان می‌رسد، متغیر است این گرانی قیمت به خاطر ساختمان پیچیده و ساختن دشوار آن است.
آخرین چنگ‌نواز ایرانی در دوران صفویه به نام «سلطان محمد چنگی» بوده است و اکنون چنگ‌نواز استاد و ماهری در ایران وجود ندارد. اخیراً کوشش‌هایی در راستای بازسازی این ساز صورت گرفته است. عبدالعلی باقری‌نژاد، مجید ناظم‌پور و سیامک مهرداد در ایران و فکرت کاراکایا (Fikret Karakaya) در ترکیه، نمونه‌هایی از این ساز را بازسازی نموده‌اند.

 

ahoo_fr

عضو جدید
کاربر ممتاز
تمبک .

تمبک .

نام ساز : تمبک


معرفی یک نوازنده :
اسماعيلي - محمد ١٣١٣نوازنده تمبك، در تهران متولد شد و استادش حسين تهراني ( سالهاي ١٣٤٣- ١٣٣٠ ) بود.


توضیحات :



(تُمبَک )تنبک، دمبک، دنبک یا ضَرب یکی از سازهای کوبه‌ای پوستی است و از نظر سازشناسی جزء طبل‌های جام‌شکل محسوب می‌شود که از این خانواده می‌توان به سازهای مشابه مانند داربوکا در کشورهای عربی و ترکیه و همچنین زیربغلی در افغانستان اشاره کرد.


تنبك از نظر نوازندگی (انگشت گذاری)، رنگ های صوتی و ساختمان فیزیكی اش (در عین ظاهری ساده)، یكی از پیشرفته ترین و پیچیده ترین سازهای كوبه ای پوستی دنیا محسوب می شود، گروهی معتقدند که نام این ساز در اصل تنبک بوده و تبدیل آن به تمبک به دلیل قلب حرف «ن» ساکن به «م»، قبل از حرف «ب» است؛ مثل اتفاقی که در تلفظ واژه «شنبه» می‌افتد. اما گروهی دیگر اعتقاد دارند که صورت «تنبک» منشاء منطقی نداشته و به همین دلیل به اشتباه در میان مردم رواج یافته است. اما در نوازندگی این ساز از تکنیک‌هایی به نام های «تُم»، «بک»، «پلنگ» و «ریز» استفاده می‌شود. بنابراین چندان بعید نیست اگر نامگذاری «تمبک» بر اساس همین اسامی صورت گرفته باشد. از دیدگاه زبان‌شناسان واژه Tambourine که در زبان‌های اروپایی برای تمبک به کار می‌رود از واژه تنبور پهلوی وام گرفته شده‌است.تنبك از نظر سازشناسی جزو "طبل های جام گونه" است و جالب است اشاره كنیم كه بنا بر پژوهش های اخیر ، برخی از طبل های جام گونه، هم از نظر ساختمان فیزیكی و هم از نظر لغوی شباهت به تنبك ایران دارند.

تمبک در گذر تاریخ

تمبک بنا به مستندات زیر دارای قدمتی همپای تمدنهای کهن ایران است. لازم به ذکر است که بر اساس متون مانده برجا، وجود این ساز به عنوان یک عنصر موسیقایی در تمدن عیلام تثبیت شده است.


درکتاب "هزار سال وزن در موسیقی ایرانی" تالیف رضا ترشیزی ، آمده است :
در منظومه ساسانی "یادگار- زریران" مربوط به افسانه های پهلوانی اشکانیان نام تمبک Tumbak صراحتا ذکر شده است.


در مقاله ای تحت عنوان "موسیقی ایران از دوران کهن و عهد هخامنشیان" به متن کتاب پهلوی "خسرو پسر قباد و غلام" مربوط به زمان ساسانیان اشاره می شود که در آن نام ساز دمبک آمده است.


در همان مقاله عنوان میگردد که در تمدن عیلام سازی شبیه به تنبک را مینواختند.


با اینحال می توان گمانه زنیهایی را در مورد حضور این ساز در لایه های قدیمتر زمان انجام داد.


درکتاب "موسیقی بین النهرین" اثر فرانسیس و گالپین، می خوانیم که در منطقه بین النهرین (سومر) و همچنین در آسیای مرکزی و در حدود هزاره های اول و دوم قبل از میلاد، طبلی ساغری شکل و برنزی جنس به نام لی لیس وجود داشته که نوع کوچک و قابل حمل آن را لی لی سو می نامیدند.


لی لی سو شبیه "داربوکه" عربی بوده که درنقاشیهای متعلق به شهر تبس مصر و در عصر سلسله ۱۸ فراعنه و حدود ۱۵۷۰ پیش از میلادی مشاهده شده درحالیکه بر روی زانو و زیر دست چپ مردی نوازنده قرار گرفته و با دو دست نواخته می شد.



لیلیسو از جنس چوب و گل بوده و نمونه ای از آن در موزه بریتانیا نگهداری می شود. در تصویر روی یک لوحه بابلی تصویر لیلیس مشاهده می گردد.

حال، با توجه به مهاجرت اقوام سومری به بین النهرین در هزاره ۴ پیش از میلاد که طی مهاجرت احتمالی از هند یا آسیای مرکزی صورت گرفته و بعدها با تمدنهای اطراف خود مانند عیلام ارتباط فرهنگی و تجاری داشته اند آیا نمی توان ریشه تمبک را در بین النهرین یا اقوام مهاجر آنجا جستجو کرد؟

چنین مراودات موسیقایی را می توان بین فرهنگ موسیقایی پیشرفته یونان (مکتب فیثاغورث) و تمدن بین النهرین مشاهده نمود، بگونه ای که اساس تئوری فواصل فیثاغورث ملهم از دانش بین النهرین می باشد.


عکس:






 
آخرین ویرایش:

H.N!GHT

کاربر فعال تالار هنر ,
کاربر ممتاز
طبلا

طبلا

نام ساز:طبلا


معرفی یک نوازنده : ذاكر حسين ( Zakir Hussain )و رکاخان

توضیحات :

طبلا نوعی ساز موسیقی از خانواده سازهای کوبه‌ای است که در موسیقی هندوستان نواخته می شود. طبلا از دو طبل دستی تشکیل شده که در اندازه و آوا متفاوت اند. طبل کوچکتر را "دایان" نامیده و با دست مسلط تر (معمولا راست مگر آنكه طبلا نواز چپ دست باشد) مینوازند. طبل بزرگتر "بایان" نام دارد و با دست دیگر نواخته می شود. این طبل صدای بم تری تولید میکند.
"دايان" كه طبلي قابل كوك است، با يكي از نغمه هاي راگا ي مورد نظر و معمولاً با اصلي ترين نغمه ي راگاي مورد نظر كوك مي شود كه نامش "شاه نغمه" ي راگا است. برخي "بايان" را نيز چند نغمه بم تر (فاصله ي چهارم، پنجم يا اكتاو) كوك مي كنند پوست طبلا به سه بخش مهم "كنار"، "ميدان" و "سياهي" بخشبندي مي شود.
"كنار" در حقيقت همان ناحيه اي است كه پوست ديگري در بخش كناره اي طبلا روي پوست اصلي آن كشيده مي شود و بنابراين در اين بخش پوست طبلا دو لايه است و در طبل كوچكتر صداي اصلي طبلا از اين بخش بيرون مي آيد.دایره تیره رنگ میان هر طبل "سیاهی" نام دارد . به وسيله ي اين "سياهي" است كه گرفتگي صداي طبلا رخ مي دهد.آن ناحيه كه بين "سياهي" و "كنار" است "ميدان" نام دارد.













@423_9ecfbdfbd962aa17188958d8c6013cd1-700-700.jpg url.jpg






 

fati24

کاربر فعال تالار هنر ,
کاربر ممتاز
قِـیچَک یا غیژک یکی از سازهای زهی در موسیقی ایرانی است که مانند کمانچه با آرشه نواخته می‌شود. جنس کاسهٔ طنینی قیچک از چوب گردو یا توت بوده و سیم‌های آن فلزی هستند. ای ساز دارای قدمت بسیار زیادی است و در موسیقی نواحی ایران کاربردفراوانی داشته و دارد. این ساز از نظر نوازندگی شبیه به ویولن‌سل است و حتی در نوع بزرگ‌تر آن که به قیچک بم معروف است، از آرشهٔ ویولن‌سل استفاده می‌شود.
[h=2]شکل ساز[/h] شکم ساز از دو قسمت مجزا از یکدیگر تشکیل یافته.قسمت تحتانی کوچک تر و به شکل نیم کره است که بر سطح مقطع جلو پوست کشیده شده و خرک ساز روی پوست قرار دارد.قسمت بالایی بزرگتر، مثل چتری روی قسمت پایینی قرار گرفته و هر دو قسمت توسط سطح منحنی از عقب به هم اتصال یافته اند و در نتیجه در جلو یا بین دو قسمت، حفره ای تشکیل شده است.سطح جلویی قسمت بالا، جز در ناحیه ی وسط که زیر گردن ساز قرار گرفته به صورت دو شکاف پهن باز است. دسته ساز تقریبا در نصف طول خود روی شکم قرار گرفته و نیمه ی دیگر در بالا به جعبه ی گوشی ها متصل است.دسته فاقد پرده (دستان)می باشد.

[h=2]خاستگاه[/h] ساز قیچک اساسا محلی است و بیشترین رواج را در نواحی جنوب شرقی ایران و خصوصااستان سیستان و بلوچستان و هرمزگان دارد.در سال های اخیر این ساز در شهرهای دیگر نیز استفاده می شود.در آن نواحی طبق عقیده و سنت اهالی، برای معالجه امراض به کار می رود. در شمال افغانستان نیز قیچک در موسیقی سنتی رواج وسیعی دارد. در ولایات مثل بغلان، کندز و بلخ از قیچک در محافل عروسی و دیگر مراسم خوشی استفاده می شود.

[h=2]انواع قیچک[/h] با رواج بیشتر قیچک، با حمایت وزارت فرهنگ و هنر وقت ساختمان و کوک آن تکمیل و تنظیم شد و سه گونه قیچک تکمیل‌تر به نام‌های قیچک سوپرانو (به طول ۵۶٫۵ سانتی‌متر)، قیچک آلتو (۶۳ سانتیمتر) و قیچک باس به همان نسبت بزرگ‌تر ساخته‌اند.وسعت هریک از این انواع حدود سه اکتاو است.قیچک سوپرانو سازی است که قابلیت ثکنوازی و همنوازی هر دو را حائز است ولی دو نوع دیگر(آلتو و باس) بیشتر به منظور همنوازی در ارکستر به کار می رود.آرشه ی قیچک، پس از استاندارد سازی، عینا همان آرشه ویولن است.


[h=2]سازندگان قیچک[/h] از سازندگان به نام این ساز می توان به استاد حسین قلمی اشاره کرد.
نوازندگان






  • 09136645710465533530.jpg
  • 98828116326981938658.jpg
 

Samaneh

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
سازدهنی

سازدهنی






سازدهنی یا هارمونیکا (به انگلیسی: Harmonica) جزو سازهای بادی است و در خانوادهٔ سازهای زبانه آزاد (Free Reed Instruments) قرار می‌گیرد. تولید صوت در این نوع سازها نتیجه ارتعاش یک زبانه (Reed) از جنس فلز است که تنها یک سرآن به بدنه ساز متصل شده و انتهای دیگرش می‌تواند آزادانه حرکت کند. به ارتعاش درآمدن این زبانه‌ها در اثر عبورجریان هوا موجب تولید صدای ساز می‌شود.

از سایر سازهای این خانواده می‌توان ملودیکا (Melodica)، کنسرتینا (Concertina) و آکاردئون (Accordion) را نام برد. شاید برخی مواقع متوجه شباهت موجود بین صدای سازدهنی و آکاردئون شده باشید. این شباهت در جنس صدا، در واقع به خاطر شباهت در ساختمان این سازها و نحوه تولید صوت در آنها است.

گر چه چینی‌های باستان نوعی سازدهنی با زبانه‌های چوبی داشته‌اند و موتسارت قطعه‌ای برای سازدهنی شیشه‌ای (یک ساز کاملاً متفاوت متشکّل از یک سِری قطعه شیشه‌های کوک شده) نوشت، سازدهنی دیاتونیکی (Diatonic) که ما هم‌اکنون می‌شناسیم، در اوائل قرن نوزدهم، در آلمان ساخته شده‌است. این ساز به‌وسیلهٔ موج مهاجرین ترک‌کنندهٔ آلمان، به ایالات متّحده و بریتانیای کبیر برده شد و در اواسط قرن نوزدهم، در سراسر جهان، نواخته می‌شده‌است.​
سازدهنی کروماتیک (Chromatic)، در سال ۱۹۱۸ اختراع شد و از آنجایی که شامل هر دوازده نیم‌پردهٔ گام کروماتیک می‌باشد، به شما اجازه می‌دهد که آهنگ کاملتری را بنوازید؛ مانند قطعه‌های جاز و کلاسیک؛ و همچنین برای نوازندگی تا حدود زیادی کاملتر است.



 

mpb

مدیر تالار مهندسی معماری
مدیر تالار
کلارنيت و فلوت

کلارنيت و فلوت

نام ساز:

کلارنیت
فلوت

معرفی نوازنده :

از نوازندگان کلارنيت مى‌توان قلى‌خان ياور، حسينعلى وزيرى تبار، سليم فرزان، ولى‌الله البرز، رضا گلشن‌راد، عباس تهراني، رضا ياوري.

از نوازندگان فلوت نيز اکبرخان فلوتى (رشتي)، عماد رام، سيروس فرصت و حدادى را مى‌توان برشمرد.

توضیحات :

کلارنيت و فلوت از سازهاى غربى هستند که نوازندگان ايرانى توانسته‌اند آنها را به حالات و کيفيات موسيقى ايرانى تطبيق دهند و آنها را ايرانى کنند.



فلوت



کلارنيت
 

پیوست ها

  • p8.jpg
    p8.jpg
    10.7 کیلوبایت · بازدیدها: 0
  • p5.jpg
    p5.jpg
    5 کیلوبایت · بازدیدها: 0

M I N A

دستیار مدیر مهندسی معماری
کاربر ممتاز
تابلوی هنری شماره 7 - آلات موسیقی - آکوردئون

تابلوی هنری شماره 7 - آلات موسیقی - آکوردئون

نام ساز : آکوردئون

معرفی یک نوازنده : استاد داوود جعفری آهنگساز و نوازنده آکاردئون

توضیحات :
آکوردئون یک نوع ساز بادی دستی شستی‌دار است با سطح مورب متحرک در دو طرف و بدنه فانوسی.

این ساز را نوازنده بین دو دستش می‌گیرد. در وسط، مجاری هوایی قرار دارند که با باز و بسته شدنشان توسط نوازنده صدا تولید می‌شود. در یک سمت صفحه‌کلید کوچکی تعبیه شده‌است که کلیدهای آن وظیفه کنترل ورود هوا به مجاری را دارند و در سمت دیگر جعبه بیس قرار دارد که معمولاً آن نیز دکمه‌های مخصوص خود را دارد.
این ساز در اوایل قرن نوزدهم در اروپا اختراع شد و معمولاً در موسیقی محلی اروپا، آمریکای شمالی، آمریکای جنوبی و روسیه مورد استفاده قرار می‌گیرد. قدیمی‌ترین نام این ساز هارمونیکا است که یک اسم یونانی بوده و به معنی هارمونی موسیقیایی به کار برده می‌شده‌است.

آکوردئون یک ساز مشهور روسی است که شهرت جهانی از نظر سادگی و لطافت صدا را به خود اختصاص داده‌است.

تصویر :





آکاردئون بایان :

 

botany

عضو جدید
کاربر ممتاز
تابلوی هنری شماره 7 - آلات موسیقی - ترومپت

تابلوی هنری شماره 7 - آلات موسیقی - ترومپت

نام ساز: ترومپت

معرفی یک نوازنده: استاد عباس صالحی

امید حاجیلی (زادهٔ ۲ مهر ۱۳۶۲)، نوازنده ساز ترومپت، خواننده سبک پاپ، تنظیم کننده و آهنگساز است. او تاکنون دو آلبوم آلگرو و دارکوب را منتشر کرده است.



توضیحات: ترومپت از سازهای بادی برنجی است و که در محدوده سوپرانو زیرترین صدا را در بین سازهای بادی برنجی می‌تواند تولید کند.
ترومپت از نظر ظاهر بسیار شبیه به کورنت است. فرق آن با کورنت در لوله آن است که در بیشتر طول خود قطری یکسان دارد.
ترومپت در انواع موسیقی‌های امروزی مانند موسیقی کلاسیک، موسیقی جاز، موسیقی پاپ بکار می‌رود.

گونه ابتدایی آن را از چوب خیزران و بعدها از شاخ حیوانات ساخته‌اند و در شکارگاه‌ها و هنگامه نبرد به صدا در می‌آوردند. نوع فلزی آن را یونانیان ابتدا ساختند البته بعدها در اروپا دِنِر[۱] نخستین ترومپت فلزی را ساخت. در سده ۷ تا سده ۱۳ میلادی در چین به صورت ترومپت بلند نواخته می‌شد که از انواع آن ترومپت‌های استخوانی خاصره و صدف دریایی است. نوعی ترومپت راست در مصر باستان ویژه امور نظامی و رژه مرسوم بوده که نمونه‌های مسی و نقره‌ای آن را از آرامگاه فرعون توت‌انخ‌آمون بدست آمد. از دوران صفویه ترومپت انگلیسی در ایران و ترکیه سازی آشنا بوده‌ است.

تصویر:





 

najme74

عضو جدید
نام ساز :دوتار

معرفی نوازنده:ذوالفقار عسکریان

دوتار یکی از ساز های مضرابی ایران است وهمان گونه که ازنام آن بر میاید،داراب دوسیم (تار)است. این ساز را معمولاً بامضرابنمی‌نوازند و با ناخن، زخمه می‌زنند.انواع دوتار در محدوده مرزهای جغرافیایی ایران به «دوتار خراسان» با دو گونه شمال و جنوب، «دوتار ترکمن» و «دوتار مازندران» تقسیم می‌شود .شکل ساز و نحوه در دست گرفتن و سبک نواختن در شمال و جنوب خراسان تا حدودی با هم تفاوت دارد.دوتار دارای کاسه‌ای گلابی‌شکل و دسته‌ای نسبتاً دراز و دو رشته سیم (تار) است. طول دستهٔ آن حدود ۶۰ سانتی‌متر و کل ساز حدود ۱ متر است.قسمت گلابی‌شکل این ساز از چوب درخت شاه توت و دستهٔ آن از چوب زردآلویا درخت گردوساخته می‌شود. در قدیم به جای سیم از ابریشم استفاده می‌شد.دوتار در شمال خراسان با نسبت چهارم و پنجم کوک می‌شود. با کوک ترکی می‌توان نغمه هایی همچون گرایلی، شاختا، نالش، دوست‌محمد و غریب و با کوک کردی آهنگهای الله‌مزار، لو، درنا و جعفرقلی را اجرا کرد. در شرق خراسان نیز دو کوک متداول وجود دارد که اغلب غزلیات و دوبیتی ها با کوک فاصله چهارم و اشترخجو ، آهو و... با کوک فاصله پنجم نواخته می شود.
download.jpgimages (25).jpg
 

Honey.ChEng

عضو جدید
کاربر ممتاز
نام ساز : سیون
توضیحات :

یکی از آلات موسیقی بادی قدیمی چین است و حدود 7 هزار سال قدمت دارد.

روایت است که "سیون "از نوعی وسیله شکاری تقلید شده است . در زمان قدیمی مردم اغلب باپرتاب توپ گلی و یا سنگی که یک طرف آن با طناب وصل شده بود ،به شکار پرندگا ن و حیوانان می پرداختند.

از انجاکه اینگونه توپ توخالی بود و هنگام پرتاب به دليل وزش باد صدايي از آن به گوش مي رسيد ؛ بعدها مردم برای تفریح در سوراخهای این توپ را فوت می کردند و این وسیله شکار بتدریج به آلت موسیقی "سیون " مبدل شد. ساز "سیون "درابتدا از سنگ و یا استخوان و سپس با سفال درست می شد و اشکال گوناگون مثل شلغمی شکل ،بیضی شکل ،شکل توپ ،ماهی و گلابی دارد .

روی سر این "سیون " یک دهانه بادی موجود است و ته آن مسطح بوده و در دو جناح آن سوراخهای صوتی هست . قدیمی ترین "سیون " فقط یک سوراخ داشت و سپس بتدریج با چند سوراخ تهيه شدو در اواخر قرن سوم قبل از میلاد "سیون "شش سوراخی بوجود آمد.

" تسائو چن " پروفسور کنسرواتوار چین از سالهای 30 قرن 20 به تهیه "سیون "سفالی تقلیدی دست زد و "چن جون " کنسرواتوارتیان جین "سیون " سفالین نوع جدید با 9 سوراخ را طراحي کرده و با سفال قرمز رنگ درست نمود.

این گونه "سیون " اصلاح شده از نظر حجم صوت و دانگ صدا از "سیون "قدیمی خیلی یهتر شده است و در هنگام نوازندگی با عادات معاصر بیشتر وفق دارد و می تواند در تک نوازی ،گروه نوازی و همراهی موسیقی مورد استفاده قرار گیرد. پبدایش "سیون "سفالین با 9 سوراخ نشانه تجدید حیات "سیون "قدیمی چین است . "چاو لین شان " از گروه رقص و آواز استان "حو به " باچوب بسیار سخت بنام "پاداوک ""سیون " با 10 سوراخ را تهیه کرد که می تواند صوت بسیار بلند ایجاد کند.

"سیون " در تاریخ موسیقی چین بطور عمده در موسیقی دربار سلسله ها بکار می رفت.

در موسیقی دربار از دو نوع "سیون " استفاه می شد .یکی که شکل آن به کوچکی تخم مرغ ا ست ،حجم صوت بالا دارد و دیگری که شکل آن نسبتا بزرگ است وصوت نیرومند و پائین دارد.، اغلب با یک ساز بادی بامبوئی بنام "تسی" یکجا نواخته مي شود .


 
آخرین ویرایش:

*Maedeh.archi*

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
ربـــــاب ساز معروف مردم فارس و خراسان



تاریخچه و توصیفات :
رباب
یک ساز قدیمی است که خاستگاه آن شرق و جنوب شرق ایران قدیم که هم‌اکنون در قسمت‌های سیستان و بلوچستان و افغانستان کنونی می‌باشد. ساز اخیر قبلا دو سیم داشته که بعدها یک سیم دیگر به آن اضافه شده‌است. این ساز با کمانه به صدا درآمده و همان است که ما امروز آن را کمانچه مینامیم. از نوازندگان این ساز در ایران می‌توان به استاد بیژن کامکار و استاد حسین علیزاده اشاره کرد.
رباب از جمله قدیمی‌ترین سازهای زهی مضرابی(زخمه ای) ایران است که نواختن آن بیشتر در شرق و جنوب شرق کشورمان رواح دارد. این ساز معمولان از چوب، پوست، زه یا نخ نایلون ساخته می‌شود.
نواختن انواع رباب در برخی نواحی ایران و دیگر کشورهای همجوار نیز متداول است. این ساز در دهه 30 و 40 شمسی در گروه‌نوازی سازهای ملی ایران مورد استفاده قرار می‌گرفته است. در گروه‌نوازی‌های شهری، رباب را به صورت افقی روی زانو می‌گذارند (مانند عود یا تار) و با مضراب می نوازند.
ساز معروف مردم فارس و خراسان است (( مفاتیح العلوم خوارزمی )) و آن سازی بود که بعضی بر آن سه وتر بندند و بعضی چهار و بعضی پنج و اوتار آن مزوج ( جفت ) بندند ((چنانکه هر دو وتر را حکم یک وتر باشد و اصطخاب معهود آن همچون اصطخاب معهود عود باشد. رباب از الات (( ذوات الاوتار مقیدات )) است. مقاصد الاحان- مراغه ایرباب در عربی به فتح و در فارسی به ضم راء تلفظ میشود.

رباب و چنگ به بانگ بلند میگویند که هوش و گوش به پیغام اهل راز کنید (حافظ)

من دوش به کاسه رباب سحری می نالیدم ترانه کاسه گری (مولوی)


کاسه رباب بیشتر از چوب زرد آلو می سازند و اول آن را در چوب شیر می جوشانند یا در آب گرم ، اما شیر بهتر باشد تالیونت بیشتر حاصل شود و در وقت نقر کاسه آسان تر بود . رباب 6 وتر دارد . از سه نوع ابریشم اول ریز که اغلظ اوتار است و دوم حاد که نسبت با زیر ادق است و سیوم مثنی که نسبت با حاد ادق است )) کنز التحف - سه رساله فارسی در موسیقی - به اهتمام تقی بینش
رباب به ویژه در خراسان محبوبیت داشته است . هر چند اعراب نیز ازین ساز آن قدر حمایت کردند تا سرانجام آن را به یک ساز ملی مبدل ساختند . واژه رباب نزد اعراب گویای چندین ساز زهی آرشه دار بوده است که ظاهرا نوعی از آن که رویه صاف و مسطح داشته به ارباب ملی اعراب تبدیل شده بود و به همین سیاق ایرانیان نیز رباب خود را (( کمانچه )) می نامیدند و آن را نام عام سازهای زهی کشیدنی خود قرار داده اند . نوع خاص و قابل تشخیص دیگر رباب ایرانی غیشک ( برابر شوشک ) اعراب است .
[QUOTE
]دو زلفونت بوه تار ربابم چه می خواهی از این حال خرابم (بابا طاهر)[/QUOTE]
رباب در ایران و مخصوصا در خراسان از قدیم معروف و معمول بوده و با وجود اینکه بعضی از نویسندگان عرب در سدر اسلام از آن نام برده اند نخستین کسی که درباره آن به تفصیل سخن میگوید حکیم بزرگ ابو نصر فارابی است . رباب کلمه ای است که در سالهای اخیر به سازهایی که با کمانه می نوازند اطلاق می شود ولی به احتمال قوی این ساز را هم مثل بربط و تنبور ابتدا با ناخن یا زخمه می نواختند و به تحقیق نمی توان گفت که در چه تاریخی به صورت ساز آرشه ای در آمده است .
در کشور های خاور میانه و نزدیک هفت نوع رباب مختلف وجود داشته است:
1- رباب با کاسه مربعی شکل 2- رباب با کاسه استوانه ای 3- رباب با کاسه کشتی یا کشکول 4- رباب با کاسه گلابی شکل 5- رباب با کاسه کروی شبیه به کمانچه کنونی ایران 6- رباب با کاسه ای شبیه سه تار یا تنبور کنونی 7- رباب با کاسه ای بیضی شکل ))
رباب فعلی که در جنوب شرقی ایران باقی مانده از دسته آلات زهی مضرابی است که دارای 18 سیم است . سیم ها در انتها به یک دکمه متصل شده و پس از عبور از خرک موازی هم در امتداد دسته ساز به گوشیها متصل میشوند . این ساز دارای جعبه بزرگتر پوست کشیده شده است و روی آن خرک قرار دارد که سیم های اصلی و فرعی از روی آن عبور میکنند . دسته ساز از چوب است و در روی آن سه یا چهار پرده از زه قرار دارد . در روی دسته که تعدادی روی جعبه دوم قرار گرفته سوراخهای زیادی به شکلهای مختلف کنده شده است . این جعبه فقط برای اضافه کردن طنین بیشتر ساز است . رباب دارای 6 سیم زه ای اصلی است که به گوش ها متصل است و اضافه بر این 12 سیم فلزی فرعی دارد که برای کمک به طنین صدای اصلی است و این سیمها به وسیله 12 خرک کوچک عاجی به گوشیها که به بدنه ساز نصب شده متصلند . برای نواختن ساز را روی زانو قرار میدهند و با مضرابی که به شکل مثلث است بر سیم ها ضربه وارد میکنند .
هوشیار زمن فسانه ناید مانند رباب بی کمانه ( مولوی)


افغان ها به ساز ساده رباب ، قیچک می گویند . رباب واژه ای ایرانی است که به تعداد زیادی از ساز های متفاوت زهی می گویند . این ساز در گذشته با کمان و در حال حاضر با مضراب نواخته می شود . در پاکستان و شمال هند در گذشته حداقل به 2 نوع ساز عود مانند رباب می گفته اند که یکی از آن دو در حال حاضر در افغانستان هنوز به همین نام متداول است.
ساختار و مشخصات:
اجزای اصلی رباب عبارتند از:
کاسه طنینی: شامل 2 قسمت کاسه و سینه است. کاسه تو خالی و بزرگ‌تر است و بر دهانه آن پوست قرار می گیرد. در دو طرف بالای این کاسه که به سمت سینه می رود، دو فرو رفتگی وجود دارد که باعث می شود کاسه دو قسمتی به نظر آید. در ساخت برخی رباب ها این دو فرو رفتگی کمی بالاتر، بین کاسه و سینه ایجاد شده اند.
سینه: سینه جعبه ای است تو خالی و تقریبا مثلثی شکل، به طول تقریبی کاسه ساز که از یک طرف هم عرض کاسه در محل اتصال و از یک طرف هم عرض دسته در محل اتصال به سر پنجه است. سطح سینه با صفحه ای چوبی که تراش نازکی خورده پوشیده شده است. در نوع شهری رباب چون از وترهای واخوان استفاده نمی شود، گوشی های کوچک سطح جانبی آن، تزیینی به نظر می رسد و سوراخ‌های آن که برای عبور وترهای واخوان ایجاد شده اند به خاطر خروج بهتر صدا از جعبه طنینی، باز می ماند.
دسته: دسته رباب کوتاه و ادامه چوب سینه است و به صورت هرم به سرپنجه می رسد. تعداد چهار دستان بر آن بسته می شود و غالبا تزئیناتی با استخوان در ادامه سینه است بر روی آن دیده می شود.
سرپنجه: جعبه کوچک تو خالی، در ابتدای طول دسته و محل قرار گرفتن یک سر ِ وترهای اصلی و گوشی هاست. سر پنجه را کمی متمایل به عقب می سازند و شش گوشی به تعداد وتر های رباب (در هر طرف سه گوشی) در طرفین آن قرار دارد. اگر در انتهای سر پنجه شکل ها و حالتهای تزیینی به کار رود آن را صراحی می گویند.
پوست: پوست روی کاسه رباب معمولا کلفت تر از سازهای مشابه است زیرا استفاده از وترهای ضخیم تر و دسته کوتاه ، فشار زیادی بر خرک و پوست وارد می کند.
خرک: قطعه چوبی یا استخوان کوچکی از جنس شاخ به طول تقریبی 6 سانتی متر است که با دو پایه کوچک خود روی پوست ساز قرار می گیرد و وترها از درون شیارهای کم عمق آن عبور می کند. برای صدادهی بهتر ساز باید مضراب را کمی دورتر از خرک نزدیک به سینه ساز بر وترها فرود آورد.
شیطانک: قطعه استخوان باریک و کم ارتفاعی به عرض دسته ساز است که بین دسته و سرپنجه قرار دارد و وترها برای بسته شدن به گوشی‌ها از درون شیارهای کم عمق آن عبود می‌کنند.
سیم گیر: قطعه‌ای است کوچک و معمولا از فلز در انتهای بدنه کاسه نصب می شود و گره وترها به آن بسته می شود.
وتر: رباب دارای 6 وتر اصلی است که دو به دو همصدا کوک می شوند. امروز از سیمهای گیتار برای رباب استفاده می شود ولی در گذشته از روده تابیده یا نخ ابریشم استفاده می شد.
وسعت: معمولا وسعت صدای معمول رباب یک اکتاو و نیم است.
سازندگان و نوازندگان :
از سازندگان به نام این ساز می توان به استاد حسین قلمی اشاره کرد.

دانلود فایل صوتی:http://www.1ahang.com/files/media/content/5700453470732079639.mp3


 
آخرین ویرایش:

mina jigili

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
تاریخچه دف
از بررسی تاریخچه ی سازها در می یابیم که طولانی ترین قدمت را می توان برای سازهای کوبه ای قائل شد که سادگی در ساخت و نواخت آن موجب گردیده تا انسان در رهگذرتاریخ خویش زودتر آن را یافته و بدان بپردازد. حضور خیل عظیم سازهای کوبه ای موید اهمیت و جایگاه ویژه ریتم در موسیقی بوده و آن را به عنوان رکنی اساسی و جزئی لاینفک از موسیقی می نمایند. به گونه ای که در بین تمامی ملل جهان حتی آنها که در بدوی ترین شیوه ی اجتماعی به سر می برند همواره گونه یا گونه هایی از این قبیل سازها کاربرد داشته است.
گذشت زمان و تغییر تحول در زندگی بشر موجب گردیده تا برخی سازها در غبار فراموشی محو گشته و برخی دیگر جایگزین آنها گردند.نامهایی همچون آیینه پیل درای دمامه تیبره تبوراک رویینه خم زرینه خم خما خسرو بشقابک و جام شاید در ذهن کمتر کسانی بتواند تصویری از ساز را نمایان کند و تنها در حجاریها الواح تندیسها و نقوش بر جای مانده از گذشته هایی دور و همچنین در اشعار بازمانده از روزگاران پیش بتوان رد پایی از آنها را در پیشینه ی موسیقیایی این سرزمین بزرگ یافت.
موسیقی در دوران کهن نه به عنوان هنر انتزاعی و محض بلکه به عنوان هنری آمیخته با هنر آدمی و در بطن زندگی او جاری بود.نیایشها جشنها جنگها و سوگ و ماتم و آداب و رسوم محلی در کنار همنوایی بنام (موسیقی ) می جوشیدو می خروشید و جریان می یافت و دف نیز همواره در این همنوایی با حضور خویش قدمتی به طول تاریخ فرهنگ بشر برای خود فراهم ساخته است.
در نقوش کهن بازمانده از تمدنهای باستانی در جنوب ایران گاه نشانه هایی از حضور سازو آواز و موسیقی در آن روزگاران به چشم می خورد اقوام ایلامی مستقر در این ناحیه در مراسم مذهبی اعیاد جشنها نغماتی با چنگ و نی و دف اجرا می نمودند. نقش برجسته ایلامی در( کول فرعون) یکی از این ره آوردهای تاریخی است که کاهنانی را در حال قربانی کردن با سازهایی نظیر چنگ و دف نشان می دهند .
دف از جمله سازهایی است که قدمت حضورش تا ژرف ترین دوره های تاریخ موسیقی گسترش یافته و در بین بسیاری از ملل کهن در اشکال و ابعاد گوناگون مورد استفاده قرار می گرفته است .
دف بر اساس ساختمان ظاهری آن بر در هفت نوع تقسیم بندی نموده اند :
۱- دف مربع
۲- دف مستطیل
۳- دف مستدیر با حلقه
۴- دف مستدیر با زنگوله
۵-دایره زنگی
۶-دف دورویه
۷- دف بی پوست همراه با زنگ



 
وضعیت
موضوع بسته شده است.
بالا