مردمی که آرزوی آشپزخانه اُپن دارند | پروفسور شهریار عدل

E . H . S . A . N

مدیر تالار مهندسی معماری مدیر تالار هنـــــر
مدیر تالار
http://www.www.www.iran-eng.ir/attachment.php?attachmentid=244906&d=1435667594

باستان‌شناس برجسته‌ی کشورمان در آن گفت‌وشنود گفته بود: وظیفه‌ی‌ تک‌تک افراد جامعه است که نسبت به هویت ملی خود هوشیار و حساس باشند تا از تخریب و نابودی نشانه‌های آن،‌ که همان آثار تاریخی و طبیعی هستند، بتوانند جلوگیری کنند.

این کارشناس حوزه‌ی میراث فرهنگی و رییس کمیته‌ی بین‌المللی «تدوین تاریخ تمدن‌های آسیای میانه» در یونسکو، با تأکید بر این که موضوع آثار، خانه‌ها، باغ‌ها و بافت‌های تاریخی در درجه‌ی نخست یک مسأله‌ی‌ فرهنگی به شمار می‌رود، گفته بود: در اروپا و غرب، جامعه نسبت به این موضوع آگاهی دارد؛ یعنی هم جامعه‌ی فرهنگی و هم جامعه‌ی اقتصادی و مالی که بسیاری از اوقات حرف آخر را می‌زند، نسبت به این موضوع هوشیار است. به همین دلیل، در آن‌جا یک خانه یا محوطه‌ی قدیمی ارزش و بهایی دوچندان دارد، اما در ایران خانه‌های قدیمی، کلنگی می‌دانند.
این عضو درگذشته‌ی ایکوموس جهانی با بتور به این که کلنگی دانستن خانه‌های قدیمی در ایران یک واقعیت انکارناپذیر است، افزوده بود: تا زمانی که زیرساختِ فرهنگی این موضوع در ایران پشت‌ورو نشود، این بحث ادامه خواهد داشت. این طبیعی است که اگر به فردی که در منطقه‌ی شمیرانات باغی چندهزارمتری دارد که میلیارد‌ها تومان می‌ارزد، گفته شود که باغش جزو میراث طبیعی یا فرهنگی است، تلاش کند آن را از قیود آزاد کند تا از دست نرود. این یک واقعیتِ کاملاً ملموس است.
وی همچنین گفته بود: اما کسی که در غرب چنین ملکی داشته باشد، انواع کمک‌ها را دریافت می‌کند؛ درحالی‌که در ایران در بخش‌های تئوری یا قانونی، کمک‌های کمی در نظر گرفته شده‌ است. با این همه، در واقعیت، اگر مالک چنین باغی درخت‌های باغش را آبیاری کند، ممکن است برای مصرف زیاد آب حتا مورد پرسش هم قرار گیرد و اگر هم آبیاری نکند، برای خشک ‌شدن ِدرخت‌های شناسنامه‌دار باغ جریمه خواهد شد.


زنده‌یاد پروفشور عدل افزوده بود: نکته‌ی‌ دیگری که باید به آن توجه کرد، این است که همه‌ی کسانی که این قیود را برای مالکان بناهای تاریخی می‌گذارند، خودشان در آپارتمان‌های مدرن زندگی می‌کنند؛ اما از مردم ساکن در بافت‌های تاریخی مانند یزد می‌خواهند در همان خانه‌های قدیمی زندگی کنند. در حالی که مردم هلند در شهرها دوچرخه‌ سوار می‌شوند، آرزوی هر ایرانی این است که دست‌کم یک پراید بخرد!
وی با اشاره به برخی شرایط فرهنگی که در کشور رایج شده و حتا برای برخی از آن‌ها معادل فارسی نیز وجود ندارد، سخنانش را چنین پی گرفته بود: در شرایطی که خانه‌های تاریخی زیادی در کشور وجود دارند، عده‌ای تمایل دارند در خانه‌های «اُپن کیچن» زندگی کنند! در این باره همه‌ی مجله‌های معماری کشور که نقشه‌های اروپایی را منتشر می‌کنند، مسؤول هستند. زیرا مردم به‌تنهایی نسبت به آخرین مدهای آمریکا و اروپا آگاه نمی‌شوند و بر پایه‌ی تبلیغ‌ها و معرفی‌هایی که انجام می‌گیرد، از چنین ساختاری آگاه می‌شوند.
پروفسور عدل تأکید کرده بود: هیچ‌کس انتظار ندارد که یک دستگاه دولتی یا شهرداری همه‌ی خانه‌های قدیمی ایران را بخرد، زیرا چنین کاری امکان‌پذیر نیست و حتا در آمریکا و اروپا نیز شرایط این‌گونه نیست؛ اما به‌جای تبلیغ درست و معرفی فرهنگ اصیل ایرانی، چیز‌هایی در کشور معرفی و تبلیغ می‌شود که با فرهنگ ما در تناقض است.
او افزوده بود: این مسائل با چوب و قانون حل‌شدنی نیست. جامعه باید نسبت به چنین مسائلی حساس باشد و هر شخصی نخست باید از خودش آغاز کند؛ اما اشکال ما این است که همه منتظریم یا توقع داریم که ابتدا دیگری آغاز‌کننده و پیشگام باشد.


ـ بیشتر ایرانی‌ها نمی‌خواهند در خانه‌‌ی پدری بمانند

این کارشناس حوزه‌ی‌ میراث فرهنگی و رییس پیشین کمیته‌ی‌ بین‌المللی علمی «تدوین تاریخ تمدن‌های آسیای میانه»ی یونسکو معتقد بود:‌ از آن رو که گاه فرهنگ جامعه‌ی‌ ایرانی بناهای قدیمی را نمی‌پسندد، برای جلوگیری از تخریب خانه‌های تاریخی باید کاری کرد که با ثبت آن‌ها در فهرست آثار ملی، دارای ارزش‌ مالی زیاد شوند.
این عضو ایکوموس ایران درباره‌ی تخریب‌هایی که در بناهای تاریخی روی می‌دهد یا احتمال می‌رود که تاق بریزد، گفته بود:‌ مردم در جوامع اروپایی و آمریکایی برخی آثار تاریخی را دوست دارند، اما جامعه‌ی ما بعضاً این مسأله را نمی‌پذیرد؛ به‌طوری که می‌بینیم، بیشتر مردم ایران نمی‌خواهند در خانه‌ی پدری بمانند و همه‌ی آرزوی‌شان این است که یک خانه‌ی‌ تازه و مدرن بسازند. این موضوع از سال‌های بسیار دور در فرهنگ ما وجود داشته است. بناهایی که ما می‌سازیم، به‌جز مساجد و اماکنی از این نوع، برای کوتاه‌مدت ساخته‌ می‌شوند، نه یک برای زمان طولانی؛ همچنین، می‌بینیم که در ایران وقتی 30 سال از عمر یک بنا می‌گذرد، به آن «کلنگی» می‌گویند. بنابراین، فرهنگ جامعه‌ی ایرانی، اثر و بنای قدیمی را نمی‌خواهد و نمی‌پسندد.
وی با اعتقاد به این‌که بسیاری از کسانی که مأمور هستند قانون ثبت آثار تاریخی را رعایت و اجرا یا خانه‌های تاریخی را مشخص کنند، خودشان در آپارتمان‌های مدرن زندگی می‌کنند، گفته بود: مردم انتظار دارند وقتی به آن‌ها گفته می‌شود خانه‌شان در فهرست آثار ملی ثبت شده، از ارزش‌ آن کاسته نشود؛ در حالی که می‌بینیم اگر خانه‌ای تا دیروز برای مثال دو میلیارد تومان ارزش مادی داشت، قیمت آن پس از ثبت در فهرست آثار ملی بسیار کاهش می‌یابد. آیا همان بازرسی که مأمور کارشناسی بنای تاریخی بوده، حاضر است با خانه‌ی خودش چنین کاری را انجام دهند؟


پروفسور عدل با ارائه‌ی این پیشنهاد ‌که دولت چیزی در برابر ثبت این بناها به صاحبان ملک بدهد، گفته بود: آنچه دولت در عمل می‌دهد، در برابر ارزش آن ملک ناچیز است. برای مثال می‌گویند مالیات ندهید؛ ولی مگر مالیات چه‌قدر است که ارزش یک ملک چندصدمیلیونی یا دوسه‌میلیارد تومانی را داشته باشد؟ این در حالی‌ست که در فرانسه‌، هلند‌، بلژیک‌، آلمان و لوکزامبورگ، اگر خانه‌ای از دوره‌ی صفوی وجود داشته باشد، قیمت آن چهار یا پنج برابر می‌شود. همچنین، مالکان چنین بناهایی احساس برتری می‌کنند که خانه‌ی آن‌ها به 500 سال پیش تعلق دارد، نه احساس حقارت.
این کارشناس حوزه‌ی میراث فرهنگی افزوده بود:‌ این موضوع در ایران وجود ندارد. بیش‌تر مردم می‌گویند باید این خانه‌ها را حفظ کرد، به شرطی که خانه‌ی من نباشد؛ و این اندیشه اشکالِ ساختاری دارد. سازمان میراث فرهنگی، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی یا هر وزارت‌خانه‌ی دیگری، نمی‌تواند همه‌ی خانه‌های بالای 100 سال را بخرد.


ـ سازمان میراث فرهنگی، قیّم 70میلیون تن نیست

پروفسور عدل توضیح داده بود: افزون بر مسائل فرهنگی و ناآگاهی یا آگاهی‌رسانی نادرست، گاه در تخریب آثار تاریخی مسائل اقتصادی نیز در میان هستند. حتا می‌توان گفت که مسائل اقتصادی مادر تخریب‌ها هستند. فرض کنید که یک خانه‌ی قدیمی در مرکز شهر اصفهان وجود داشته باشد، وقتی این خانه در فهرست آثار ملی ثبت شود یا به‌نحوی یکی از نهادهای دولتی روی آن دست بگذارد، ارزش مادی خود را از دست می‌دهد. بنابراین، مردم در صرفه و به سود خود نمی‌بینند که بناها و آثار تاریخی را در تملک داشته باشند.
وی با بیان این‌که نمونه‌هایی از این دست در اصفهان زیاد بوده‌اند و حتا عده‌ای از ترس این که دولت روی ملک آن‌ها دست بگذارد، پیشدستی کرده‌اند و با شتاب اقدام به تخریب آن نموده‌اند، گفته بود: اکنون باید دید چرا این اتفاق در کشورهای اروپایی نمی‌افتد. شاید به این دلیل باشد که فرهنگ ما ملک قدیمی را نمی‌پسندد و خانه‌ای را که 30 سال از عمرش گذشته باشد، کلنگی می‌داند و کسی هم خواهان زندگی در آن نیست. در واقع، کسانی که خانه‌های قدیمی دارند، بیش‌تر به دلایل فرهنگی مایل به تملک آن‌ها نیستند؛ البته از سوی دیگر، از نظر اقتصادی نیز برای آن‌ها به‌صرفه‌ نیست.
پروفسور عدل افزوده بود: این در حالی‌ست که اگر یک خانه‌ی قدیمی در کشوری اروپایی وجود داشته باشد، ارزش این خانه به‌دلیل قدیمی بودن بالا می‌رود. همچنین، در آن‌جا از نظر مالیاتی و نیز برای نگه‌داری آن خانه به مالک کمک می‌شود. این موارد روی‌هم سبب می‌شوند که در ایران محوطه‌هایی که می‌توانند فرهنگی باشند، با اشکال‌هایی روبه‌رو شوند.


این کارشناس بلندپایه درباره‌ی این که چه اقداماتی باید انجام گیرد تا زمینه‌های بی‌فرهنگی در تخریب آثار تاریخی کم‌رنگ شوند، گفته بود: این مسأله در درجه‌ی نخست به تربیت اجتماعی مربوط می‌شود؛ یعنی از روز نخستی که بچه‌ای چشم به جهان می‌گشاید، پرورش او آن باید به‌درستی انجام پذیرد. در واقع، این فرهنگ همگانی است که باید ارتقا بیابد. گرچه زمینه‌های اقتصادی را که بستر بیش‌تر تخریب‌ها را فراهم می‌کنند، به‌طور کامل نمی‌توان از میان برد. همچنین، باید بپذیریم که سازمان میراث فرهنگی یک‌تنه قیم 70میلیون تن نمی‌تواند باشد. باید دید آیا این سازمان با کارکنان و کارشناسانی که دارد، آیا از یک‌میلیون و 648 هزار و 195 کیلومترمربع مساحت ایران می‌تواند حفاظت کند؛ این اصلاً امکان ندارد، زیرا سازمان میراث فرهنگی که سهل است، ارتش هم سر هر تپه و اثری یک محافظ نمی‌تواند بگذارد.
او افزوده بود: در این شرایط، خود مردم باید محافظ آثار باشند. میراث فرهنگی برآمده از مردم ایران است و اگر کمبودی در آن است، به جامعه بازمی‌گردد. با این همه، با توجه به‌ این‌که آسیب‌شناسی این موضوع به جامعه مربوط می‌شود، کوتاهی‌ها و موارد قصور را یکی‌یکی می‌توان بررسی کرد.
پروفسور عدل ادامه داده بود:‌ این به آن معناست که در بالا ‌بردنِ فرهنگ ملی و ارائه‌ی قوانین بکوشیم، به‌طوری که صاحبان اموال نه‌تنها خود را در خطر ندانند، بلکه خود را در پناه‌ قانون ببینند. همچنین، مسئولان میراث فرهنگی باید وظایف خود را به‌نحو احسن انجام دهند. بنابراین، از آن رو که در مسائل پیش‌آمده‌ی اخیر مانند خارک، سد سیوند و اصفهان، میراث فرهنگی به‌تنهایی مقصر نیست، در این باره نسخه‌ی معجزه‌آسایی نمی‌توان نوشت.
.
.
.
برگرفته از : isna.ir
ویرایش و آماده‌سازی :
گروه رسانه‌ای دیرین
 

پیوست ها

  • V2hVcFNwVCVcNVcoUXxYewl5A3tUaQMgAHgGOQknACxWdFh5WjQANVQoDS0MP1kgVGUGZwJlC25WMQZgDmBRYFc2VT1TM1Rg.jpg
    V2hVcFNwVCVcNVcoUXxYewl5A3tUaQMgAHgGOQknACxWdFh5WjQANVQoDS0MP1kgVGUGZwJlC25WMQZgDmBRYFc2VT1TM1Rg.jpg
    36.9 کیلوبایت · بازدیدها: 0
بالا