مجموعه ی عشق

مرتضی ساعی

کاربر فعال دفاع مقدس
کاربر ممتاز
مجموعه ی عشق در خدا و چهارده معصوم جمع شده است


✓خدا خالق عشقه❤

✓محمد گل عشقه ❤

✓علی مظهر عشقه ❤

✓زهرا وجود عشقه ❤

✓حسن نماد عشقه ❤

✓حسین سالار عشقه❤

✓عباس ساقی عشقه❤

✓زینب شاهدعشقه ❤

✓سجاد راوی عشقه❤

✓باقر کلام عشقه❤

✓صادق احیای عشقه ❤

✓کاظم صابرعشقه❤

✓رضا ضامن عشقه ❤

✓تقی جمال عشقه ❤

✓نقی پاکی عشقه ❤

✓حسن بقای عشقه❤

✓مهدی قیام عشقه❤

✓اینم دعای عشقه: اللهم عجل لولیک الفرج
 

مرتضی ساعی

کاربر فعال دفاع مقدس
کاربر ممتاز
در فراق یار

همین که با تو بمانم برای من کافیست

برای از تو سرودن صدای من کافیست

خودت دعا بکن آقا که زود برگردی

نگو برای ظهورت دعای من کافیست


به درگه که روم من برای بخشش خویش

برای توبه نمودن خدای من کافیست

ز من مپرس عزیزم چرا تو می گریی

برای بارش چشمم جفای من کافیست

بس است جور کشیدن ز دست من آقا

همین گریه نمودی به جای من کافیست

چرا تمام وجودت فدای من شده است

همین که اشک بریزی به پای من کافیست

بهای من شده مهر و ولایتت آقا

برای خلقت قلبم بهای من کافیست


سروده جعفر ابوالفتحی

http://www.harame-shah.rozblog.com/
 

مرتضی ساعی

کاربر فعال دفاع مقدس
کاربر ممتاز
به مناسبت شهادت مادرم و گریز به کربلا



در مدینه مادری آتش گرفت


قبل آن مادر ، دری آتش گرفت


آتش آمد تا به موی او رسید


فاش گویم معجری آتش گرفت


آتش آمد چشم مادر غر گرفت


چشمه های کوثری آتش گرفت


ضربه های تازیانه ... مادرم ...


بازوان حیدری آتش گرفت


می شنیدم ناله ی حیدر که گفت


وای بر من گوهری آتش گرفت


آسمان را یک نظر انداخت دید


ای دریغا اختری آتش گرفت


از درخت دین احمد پشت در


شاخه های اطهری آتش گرفت


همزمان با روضه ی چشم علی ع


چشم های نوکری آتش گرفت


روز عاشورا درون قتلگاه


ذره های پیکری آتش گرفت


در میان خیمه های آل عشق


باز هم بال و پری آتش گرفت


در کنار علقمه از فرط خجل


قلب یک آب آوری آتش گرفت


تاکه گفتم سیلی و زخم زبان


ناگهان چشم تری آتش گرفت


ظهر عاشورا پس از قتل حسین


موی های دختری آتش گرفت


شهر شام و سنگ های روی بام


من نمی گویم سری آتش گرفت ...



سروده جعفر ابوالفتحی
[url]www.harame-shah.rozblog.com[/URL]

 

مرتضی ساعی

کاربر فعال دفاع مقدس
کاربر ممتاز
جهان را حق به عشقش آفریده
وجودش كلِ هستی را خریده
بگویم از مه رویِ محمّد
کسی زیباتر از او را ندیده

 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
از کوچه پرسیدم نشانت را نمی دانست
آن کفشهای مهربانت را نمی دانست

رنجیده ام از آسمان ، قطع امیدم کرد
دنباله ی رنگین کمانت را نمی دانست


اینگونه سیب سرخ هم از چشمم افتاده ست
شیرینی اش ، طعم لبانت را نمی دانست

قیچی شدم ، بال و پرم را یک به یک چیدم
ســـَمت ِ وسیع ِ آسمانت را نمی دانست

لای ورقها ، نامه ها ، دفترچه ها گشتم
حتی کتابی داستانت را نمی دانست


 

مرتضی ساعی

کاربر فعال دفاع مقدس
کاربر ممتاز
یا امام رضا(ع)



باد زانو می زند گلدسته را بو می کند

دست هر آشفته ای را پیش تو رو می کند

مثل یک دربان ساده از همان بدو ورود -

غصّه را از شانه های خسته پارو می کند

در لباس خادمان مهربانت، صبح ها -

صحن و ایوان طلا را آب و جارو می کند

می نشیند کنج بست "شیخ حر عاملی"

یاد معصومیت آن بچّه آهو می کند

تا اذان صبح مانند نگهبان درت -

ذکر برمی دارد و آهسته "یاهو" می کند

خادمی می گفت: با چشم خودش دیده است باد -

آن به آن مثل گلی گلدسته را بو می کند

چشم می دوزد به چشم زائران تشنه ات

دور سقاخانه و فواره "هو هو" می کند

باد عاشق با پر طاووس مخصوص حرم

صحن را آغشته از گل های شب بو می کند

عطر نابی می وزد از کوچه باغ مرقدت

هر که می آید حرم این عطر را بو می کند

 

sany 1

عضو جدید
یا امام رضا(ع)



باد زانو می زند گلدسته را بو می کند

دست هر آشفته ای را پیش تو رو می کند

مثل یک دربان ساده از همان بدو ورود -

غصّه را از شانه های خسته پارو می کند

در لباس خادمان مهربانت، صبح ها -

صحن و ایوان طلا را آب و جارو می کند

می نشیند کنج بست "شیخ حر عاملی"

یاد معصومیت آن بچّه آهو می کند

تا اذان صبح مانند نگهبان درت -

ذکر برمی دارد و آهسته "یاهو" می کند

خادمی می گفت: با چشم خودش دیده است باد -

آن به آن مثل گلی گلدسته را بو می کند

چشم می دوزد به چشم زائران تشنه ات

دور سقاخانه و فواره "هو هو" می کند

باد عاشق با پر طاووس مخصوص حرم

صحن را آغشته از گل های شب بو می کند

عطر نابی می وزد از کوچه باغ مرقدت

هر که می آید حرم این عطر را بو می کند


عاشق این صحنه هام
 

خیال شیشه ای

مدیر بازنشسته
کاربر ممتاز
جهان را حق به عشقش آفریده
وجودش كلِ هستی را خریده
بگویم از مه رویِ محمّد
کسی زیباتر از او را ندیده

وایی ؟ چه زیبا
ازچه زاویه زیبا عکس گرفته شده!!! یهو دلم هوای اونجا رو کرد
وقتی رفتم اونجا نفهمیدم کجا بود اما الان آرزو دارم دوباره برم هییییییی خدا
 

مرتضی ساعی

کاربر فعال دفاع مقدس
کاربر ممتاز

مرتضی ساعی

کاربر فعال دفاع مقدس
کاربر ممتاز

کربلا یعنی
...


کربلا یعنی تـَوَ لا داشتن


مهر حیدر عشق زهرا داشتن


کربلا یعنی تبرّای شدید


از پلیدی‌های دوران و یزید


کربلا یعنی اطاعت از امام


گه به حکم او نشستن گه قیام


کربلا یعنی که یار رهبری


از حسین عصر خود فرمانبری


کربلا یعنی تحول در وجودجامه زهد و حیا راتار وُ پود


کربلا یعنی به حق واصل شدنیار حق ، دشمن ِ باطل شدن


کربلا یعنی بیا جانانه شو

گِرد ِ شمع عشق ِحق ، پروانه شو



کربلا یعنی کتاب عشق حق


از الف تا یای او سرمشق حق


کربلا یعنی که انسی با نمازروی بر درگاه ربّ بی نیاز


کربلا یعنی که خون ، آب وضوبا خدا ، بی واسطه در گفت وُ گو


کربلا یعنی همیشه مکتبی


تو حسینی ، خواهر تو زینبی


کربلا یعنی سراپا جان شدن


در منای عاشقی قربان شدن


کربلا یعنی سر و جان باختن

پل به معراج شرافت ساختن


کربلا یعنی که عاشورای خون


موسم انا الیه الراجعون


کربلا یعنی گل ِ احمر شدن


روی دست باغبان پرپر شدن


کربلا یعنی هم آغوش عجل


تلخی مرگش نکوتر از عسل


کربلا یعنی بهار ِ تشنگی


شعله ور دل از شرار تشنگی


کربلا یعنی چو گل افروختن


پیش آب از تشنه کامی سوختن


کربلا یعنی که در دریای ِ آب


تشنه اما ، آب کردن را جواب


کربلا یعنی فغان و زمزمه


خنجر و هنجر نگاهفاطمه

کربلا یعنی که تیـغ وُ جسم یار

یک هزار و نهصد و پنجاه بار


کربلا یعنی قلم یعنی کتاب


پیکر قرآن وُزخم ِ بی حساب


کربلا یعنی عطش یعنی شرارخیمه و طفلان در حال ِ فرار


کربلا یعنی سراپا عشق و شور


گه به نیزه ، گاه در کنج تنور


کربلا یعنی که نیلی روی ماه


صورت طفلان و سیلیآه! آه
!


کربلا یعنی که حق در سلسله


پاسخ اشک یتیمان هلهله


کربلا یعنی شب و اخت الامام


در نماز ، اما نماز ِ بی قیام


کربلا یعنی که در بازارها


کعبه اما کعبهء آزارها


کربلا یعنی که آیات ِ حکیمیک زن و هفتاد وُدو داغ عظیم


زن مگو زهرای ثانی بود او


در حسین ِ خویش فانی بود او
یک شب بی نافله زینب نداشت

غیر ذکر یا حسین بر لب نداشت

http://ahange-del.persianblog.ir/post/119
 
آخرین ویرایش:

elnaz gol

عضو جدید
بمناسبت شهادت مظلومانه ي ام ابيها ،فاطمه ي زهرا (س)
سراغ فاطمه از سر بگيريم
كنار لاله اش پرپر بگيريم
پيمبر چشم خود بر ماسپرده است
چرا آن ديده از كافر بگيريم
سراغ غربتش از عشق گفتم
براي غربتش از عشق گفتم
مصيبتدامن ما را فرو شست
فداي تربتش ،ازعشق گفتم
 

مرتضی ساعی

کاربر فعال دفاع مقدس
کاربر ممتاز
[h=1]یا حضرت قائم - انتظار[/h]

گاهی دلمان از نبودنت چون شبنم گل های یاس بی قرار است ،
گاهی امید جمعه هایت انتظار را در بی کران وجودمان گم میکند ،
گاهی از یاد میبریم که تو تنها در غربت بی یاری ات میسوزی و ما سنگ یاریت را به سینه میزنیم ،
ولی آقا جان ذکر لب بی تابان غمت اللهم عجل لویلک الفرج است ،
پس گاهی به خاطر قلب خوبانت قلب ما را از پر کن از عشق بی منتهایت ،
ای منتقم خون حسین
دلم دیگر طاقت ندارند


آقـــــــــــــا جان بــــــــــــــــــیا


 

مرتضی ساعی

کاربر فعال دفاع مقدس
کاربر ممتاز
بسم رب الزهرا(س)


تو بهترین بهترین هایی یقیناً


در خوبی و پاکی تو یکتایی یقیناً


درک مقاماتت نمی گنجد به دنیا


در معرفت از بس که والایی یقیناً


نه هاجری، نه مریمی، نه اینکه حوّا


تنها تو زهرایی، تو زهرایی یقیناً


از بوسه هایی که پیمبر زد به دستت


معلوم شد، ام ابیهایی یقیناً


ماه تمامی و علی خورشید مهرت


تا به ابد هم کفو مولایی یقیناً


طعم شفاعت را به شیعه می چشانی

با چادر خاکی، به تنهایی، یقیناً




http://talaeyeh1388.blogfa.com/
 

مرتضی ساعی

کاربر فعال دفاع مقدس
کاربر ممتاز
[FONT=georgia,times new roman,times,serif]بسم رب الزهرا (سلام الله علیها)
[FONT=georgia,times new roman,times,serif]
[/FONT]
[FONT=georgia,times new roman,times,serif]
[/FONT]
[FONT=georgia,times new roman,times,serif]حضرت حیدر به نام فاطمه حساس بود[/FONT][FONT=georgia,times new roman,times,serif]
[/FONT]
[FONT=georgia,times new roman,times,serif]خلقت از روز ازل مدیون عطر یاس بود[/FONT][FONT=georgia,times new roman,times,serif]
[/FONT]
[FONT=georgia,times new roman,times,serif]ای که ره بستی میان کوچه ها بر فاطمه[/FONT][FONT=georgia,times new roman,times,serif]
[/FONT]
[FONT=georgia,times new roman,times,serif]گردنت را می شکست آنجا اگر عباس بود ...![/FONT][FONT=georgia,times new roman,times,serif]
[/FONT]
[FONT=georgia,times new roman,times,serif]
[/FONT]
[FONT=georgia,times new roman,times,serif]********************[/FONT][FONT=georgia,times new roman,times,serif]
[/FONT]
[FONT=georgia,times new roman,times,serif]از گریه ی عرش،آسمان دریا شد[/FONT][FONT=georgia,times new roman,times,serif]
[/FONT]
[FONT=georgia,times new roman,times,serif]یک قطره چکید و رنگ عاشورا شد[/FONT][FONT=georgia,times new roman,times,serif]
[/FONT]
[FONT=georgia,times new roman,times,serif]با شال عزا مرد غریبی میگفت:[/FONT][FONT=georgia,times new roman,times,serif]
[/FONT]
[FONT=georgia,times new roman,times,serif]ایام عزای مادرم زهرا شد ...






http://talaeyeh1388.blogfa.com/[/FONT]
[/FONT]
 

مرتضی ساعی

کاربر فعال دفاع مقدس
کاربر ممتاز
[FONT=arial,helvetica,sans-serif]بسم رب المهدی
[FONT=arial,helvetica,sans-serif]
[/FONT]دریاب آقا این نوکر بی دست و پا را
جایی بده در کوی خود این آشنا را

یکبار هم آقا بزن مانند موسی
آقا به دریای دلِ سائل عصا را

چیزی ندارم تا به پای تو بریزم
دارم به جان تو همین سوز و نوا را

خیلی خجالت میکشم از محضر تو
گم کرده ام در قلب خود یاد شما را

غفلت که شد بسیار، بی تو سر نمودم
ذکر زبانی کرده ام آقا بیا را ............






http://talaeyeh1388.blogfa.com/
[/FONT]
 

مرتضی ساعی

کاربر فعال دفاع مقدس
کاربر ممتاز
من آن شاخه گل افسرده بودم

که در نشکفتگی پژمرده بودم

زسوز سینه ام می نالم ای کاش

که در پشت همان در مرده بودم

چنان از ضرب سیلی رفتم از هوش

که راه خانه را گم کرده بودم

مغیره گر نبود در آن کشاکش

علی را من به خانه برده بودم

مدینه محشر کبری به پا بود

رسن برگردن شیر خدا بود

نمودم روی خود مخفی زمولا

زدشمن چون که سیلی خورده بودم

اگر دشمن نمی شد سد راهم

علی را من به خانه برده بودم


http://www.emamieh.com/index.php?op...-04-07-14-47-14&catid=279:1389-03-31-13-15-32
 

مرتضی ساعی

کاربر فعال دفاع مقدس
کاربر ممتاز




چون تیر عشق جا به کمان بلا کند


اول نشست بر دل اهل ولا کند


در حیرتند خیره سران از چه عشق دوست


احباب را به بند بلا مبتلا کند


بیگانه را تحمل بار نیاز نیست


معشوق ناز خود همه بر آشنا کند


تن پرور از کجا و تمنای وصل دوست


دردی ندارد او که طبیبش دوا کند


آن را که نیست شور حسینی به سر زعشق


با دوست کی معاملهء کربلا کنند


یکباره پشت پا به سر ما سوا زند


تا زان میان از این همه خود را سوا کند


آری کسی که کشتهء او این بود،سزاست


خود را اگر به کشتهء خود خونبها کند


بالله اگر نبود خدا خون بهای او


عالم نبود در خور نعلین پای او


نیر تبریزی


http://naghmeh135.parsiblog.com/Category/%D8%B4%D8%B9%D8%B1+%D9%87%D8%A7%D9%8A+%D8%B9%D8%A7%D8%B4%D9%88%D8%B1%D8%A7%D9%8A%D9%8A/
 

مرتضی ساعی

کاربر فعال دفاع مقدس
کاربر ممتاز
شور- سبک: این دل دیوونه ی من...




این دل دیوونه ی من......... به خدا اسیر یاره


به هوای عشق زهرا........... تو مدینه بی قراره


به صفا و مروه رفتم ............به هوای کوی زهرا


به علی قسم که دارم........ به سر آرزوی زهرا


به فدای سوز و آهش........... به فدای یک نگاهش


چه شود روم مدینه............... به کنار آن هرینه


به مزار مام زینب ..............بخونم ز سوز سینه


مدینه بهشت دنیاست .............هر کجاش صدای زهراست


ذکر هر عاشق همیشه............ ذکر یا امّ ابیهاست

یا فاطمه زهرا(س)

http://hazrataliakbar.persianblog.ir/tag/%D8%B4%D8%B9%D8%B1%D9%87%D8%A7%DB%8C_%D8%B9%D8%A7%D8%B4%D9%88%D8%B1%D8%A7%DB%8C%DB%8C



 
آخرین ویرایش:

مرتضی ساعی

کاربر فعال دفاع مقدس
کاربر ممتاز

پابرهنه ها می ریم کرببلا(۲

دیدن حسین شاه کربلا(۲

چی میگیم تو راه ما هیئتی ها(۲

یا حسین میگیم میریم کرببلا(۲

با عشق و جنون سوی نینوا(۲

بانیابتت آقا مون رضا(۲

ما سینه زنان با ذکر حسین(۲

ما راهی می شیم بین الحرمین(۲

سوی کربلا هروله کنان(۲

ذکر ما میشه صاحب الزمان(۲

غرق خاک خون مثل شهدا(۲

با رمز حسین میریم کرببلا(۲

پابرهنه ها می ریم کرببلا(۲

دیدن حسین شاه کربلا(۲

حسین حسین.........


حاج عبدالرضا هلالی
 

مرتضی ساعی

کاربر فعال دفاع مقدس
کاربر ممتاز
نام من سرباز کوی عترت است

دوره آموزشی ام هیئت است




پــادگــانم چــادری شــد وصــله دار


سر درش عکس علی با ذوالفقار




ارتش حیــدر محــل خدمتم


بهر جانبازی پی هر فرصتم




نقش سردوشی من یا فاطمه است


قمقمه ام پر ز آب علقمه است




رنــگ پیراهــن نه رنــگ خاکــی است


زینب آن را دوخته پس مشکی است




اسـم رمز حمله ام یاس علــی


افسر مافوقم عباس علی(ع)

 

naghmeirani

مدیر ارشد
عضو کادر مدیریت
مدیر ارشد
باور پاک

شادانه ترين ترانه بايد باشی

يک واژه عاشقانه بايد باشی


ما منتظرانيم و تو خواهی آمد


فريادرس زمانه بايد باشی


ای مرد، تو از قبيله خورشيدی


يا آبی بيکرانه بايد باشی


در گلشن انتظار زمان می رويی


سرسبزترين ترانه بايد باشی


تو باور پاک ياسمن ها هستی


عطر گل رازيانه بايد باشی


 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
وقتی گناه می کنم از خودم بدم میاد. حتی وقتی گناه می کنم بازم فکر تو هستم. من از گناه بدم میاد خدا.
خدایاهر چقدرم که سخت باشه، هر چقدر هم که مشکلم بزرگ بشه، من نباید تن به گناهبدم. نمیشه خدایا. حتی اگه تو وجود نداشته باشی، حتی اگه خدایی نباشه وپاکی ای وجود نداشته باشه، بازم من نمیتونم گناه کنم. خدایا آخه من دنیامبا این چیزا فرق داره!
خدایا منو ببخش. من دیگه گناه نمیکنم. قول میدم خدا. به همین اشک چشام قسم که دیگه هیچ وقت گناه نمی کنم….
من دیگه گناه نمی کنم خدا. حتی اگه تموم دنیا تنهام بزارن. حتی اگه همه دنیا دلم رو بشکونن. حتی اگه همیشه چشام خیس ب
 
Similar threads
Thread starter عنوان تالار پاسخ ها تاریخ
داریوش رنجبر عشق یعنی اشعار و صنايع شعری 15

Similar threads

بالا