مجموعه حكاياتي پيرامون ولايت اميرالمؤمنين علي عليه السلام به روايت اهل سنت

s1m5j8

عضو جدید
کاربر ممتاز
احاديث:

امام علي(ع):رايت حق در دست ماست،هر كه در سايه آن در آيد او را پناه دهد و هركه به سوي آن بشتابد رستگار شود و هركه از آن واپس ماند نابود شود و هر كه از آن جدا گردد(به وادي هلاكت و ضلالت)فرو افتد و هر كه بدان چنگ زند نجات يابند.

الخصال10/633 عن ابي بصير و محمد ابن مسلم عن الامام الصادق عليه السلام



حكايات:


نوبتي هم اگر بود نوبت بيعت بود. دستور بيعت همگاني از سوي پيامبر اسلام صلي الله عليه وآله صادر شد.

براي همه حتي خانم ها.

مردها دست در دست علي عليه السلام مي گذاشتند و بيعت مي كردند.



پيامبر فرمود ديگي بياورند،آن را پر از آب كنند اين سوي خيمه اميرمؤمنان عليه السلام دست در آب ديگ گذاشته بود و آن سو خانم ها تك تك مي آمدند.دست در آب ديگ مي گذاشتند و بيعت مي كردند. همزمان بيعت خيلي ها شادباش مي گفتند وتبريك.


شيخين(ابوبكر و عمر)پيش از همه جلو آمدند.بعد از بيعت اينگونه تبريك گفتند:

«مبارك باد!مبارك باد بر تو اي پسر ابوطالب.مولاي ما و سرور همه مؤمنان گشتي»اين جا بود كه ابن عباس گفت «به خدا سوگند ولايت علي بر همه واجب گشت»



خصائي نسائي ص 96 / تذكرة الخواص ص 20 / الغدير ج 1 ص 31-36


ادامه دارد.......



توجه:بدليل اينكه پست ادامه دارد و احادبث و حكايات به صورت ترتيبي قرار داده خواهد شد
لطفا پست ديگه اي قرار نديد...

باتشكر..
 
آخرین ویرایش:

s1m5j8

عضو جدید
کاربر ممتاز
....

....

احاديث:
امام صادق عليه السلام:

دروغ مي گويد كسي كه مدعي است ما را شناخته اما به دامن ديگران چنگ زده است.

معاني الاخبار 399/37 عن ابراهيم بن زياد،صفات الشيعه 82/4 عن مفضل بن عمرو فيه«من شيعتنا» بدل «يعرفنا»


حكايات:

خطبه ها تمام شد.پيامبر صلي اله عليه و آله و علي عليه السلام دست در دست هم از جهاز شترها پايين آمدند.
مؤمنان به وجد آمده اند.درعرش ملائكه خدا هم شاد و خرسندند.پيك حق روانه زمين شدهـ.
پيامبر صلي اله عليه و آله كاتبان وحي و حافظان را فراخواندند.
آيه اي در شان امروز،روز وصايت علي نازل شده،«اليوم اكملت لكم دينكم و اتممت عليكم نعمتي و....» (6 مائده)
امروز دينتان را كامل و نعمتم را بر شما تمام كردم و دين اسلام را به شما پسنديدم.
آيه كه به اينجا رسيد پيامبر تكبير گفت:الله اكبر،به اكمال دين و اتمام نعمت وخشنودي خدا به رسالت من و ولايت علي عليه السلام بعد از من.

الغدير ج1 ص 31-36 ،السيره «حلي» ج2 ص 257
 

s1m5j8

عضو جدید
کاربر ممتاز
احاديث:

پيامبر خدا صلي اله عليه و آله:
به (رشته) فرمانبرداري از امامانتان چنگ زنيد و
از فرمانشان سرپيچي نكنيد،زيرا كه اطاعت از آنان اطاعت از خداست و
نافرماني كردن از آنها نافرماني از خدا مي باشد...



المعجم الكبير 22/374/935/936 ، تهذيب تاريخ دمشق 7/197



حكايات:

صاحب كتاب است. اهل حديث.
از محققان بزرگ اهل سنت.معروف است به ابن هجر هيثمي.

مي گويد :«هيچ گونه شكي در درستي حديث غدير نيست.جماعتي هم مانند ترمذي،نسائي و احمد آن را نقل كردهـ اند.»
درجاي ديگري مي گويد:«بسياري از حديث هاي غدير صحيح و حسن است.كسي نمي تواند بگويد علي عليه السلام در آن هنگام در يمن بودهـ ،زيرا ثابت هست كه از يمن بازگشته،در حج الوداع با پيامبر صلي اله عليه و آلهبودهـ . و اين كه برخي گفته اند:جمله«اللهم وال من والاهـ....»جعلي است،حرفي است مردود،زيرا اين جمله از طرقي وارد شدهـ كه ذهبي بسياري از آن طرق را صحيح مي داند.
ترمذي;او هم از بزرگان اهل سنت هست و با ابن هجر هم عقيدهـ است ،بعد از نقل حديث غدير در مناقب اميرمؤمنان عليه السلام مي گويد:اين حديثي است حسن و صحيح.

الصواعق المحرقه«اين هجر مكي»ص 42-43 ،الصحيح «ترمذي» ج2 ص 298
 

s1m5j8

عضو جدید
کاربر ممتاز
احاديث:
حضرت صادق عليه السلام:

درباره آيه «پروردگارا مرا و پدر ومادرم را و هركس را كه با ايمان وارد خانه من ميشود بيامرز»فرمود:مقصود ولايت است،هر كس به ولايت درآيد به خانه پيامبران عليهم السلام در آمده است .و مقصود از آيه«در حقيقت خدا مي خواهد كه آلودگي را از شما خانواده بزدايد و پاك و پاكيزه تان گرداند». ائمه عليهم السلام و ولايت آنان است،هر كه به اين ولايت درآيد به خانه پيامبر صلي اله عليه و آله در آمده است.



الكافي: 1/423/54



حكايات:

خودش لقب« مسيح امت» را بر علي ابن ابيطالب گذاشت،خود رسول خدا صلي اله عليه و آله.
به او فرمود:«مثل تو در امت من مثل عيسي ابن مريم است.همان گونه كه قوم او سه فرقه شدند،عدهـ اي مؤمن ماندند و آنها حواريون،فرقه اي دشمن كه آنها سهود بودند.وفرقه اي غلو كنندگان.امت من هم دربارهـ تو سه دسته مي شوند:جمعي شيعيان تو مي مانند و آنها مؤمنين اند.فرقه اي دشمنانت و آنها پيمان شكنان به عهد تواند و فرقه اي هم آنهايي اند كه دربارهـ تو زيادهـ گويي و غلو مي كنند.
اي علي عليه السلام !تنها تو و شيعيانت در بهشت خواهيد بود و دشمنانت و غاليان دربارهـ تو در آتش جهنم اند.
مناقب «موفق ابن احمد»اخطب الخطباء فصل 19 ، شب هاي پيشاور ص 136-137


ادامه دارد......
 

s1m5j8

عضو جدید
کاربر ممتاز
ادامه

ادامه

احاديث:
پيامبر صلي اله عليه و آله فرمود:

علي و نسل او را دوست بدار ،زيرا خداوند عزوجل دوست داشتن آنان را بر بندگان واجب فرموده است.
ينابيع المودة:2/292/842.




حكايات:

از وقتي با آيت الله صدر و آيت الله خويي آشنا شدهـ بود.شك تمام وجودش را گرفته بود.آمد خانه ديد همه آن چيزهايي كه از آن ها شنيدهـ بود و در كتاب هاي آن ها خواندهـ بود.در كتاب هاي خودشان هم هست.نتوانست مقابل وجدانش بايستد.با خودش مي گفت:نمي شود قبول كرد،اين همه روايت در كتاب هاي خودمان دربارهـ ولايت و جانشيني علي ابن اببيطالب عليه السلام باشد، همه صحيح،همه معتبر،باز آدم بخواهد لجاجت كند و حق را به كس ديگري غير امير مؤمنان بدهد.
هرچه تلاش كرد،زورش به وجدانش نرسيد.آخر سر از نو ايمان آورد.ايمان به همه چيزهايي كه در دين بود.ايمان به ولايت،ايمان به علي.​
شيعه شد ،ار رئي معرفت.
كتاب نوشت در حقانيت شيعه .آن هم چندتا.
صد ويك مناظره جالب و خواندني«محمد محمدي اشتهاردي» ص 246-270 كتاب آنگاه كه شيعه شدم«محمد تيجاني ،داستان همين ماجراست»از صحفه 65

 

s1m5j8

عضو جدید
کاربر ممتاز
احاديث:
حضرت رسول اكرم (ص) فرمود :

هر كس می‌خواهد مانند من زندگی كند و بمیرد و بعد از مرگ به بهشت وارد شود، باید بداند كه علی “ولیّ” او بعد از من است و باید كه او را “ولیّخود قرار دهد و باید اطاعت كند امامان بعد از من را كه از اهل بیت من هستند و از گِل من آفریده شده‌اند و مثل علم من به آنها عطا شده است. پس هر كس آنها را انكار كند و با نسبت آنها با من مخالفت كند، شفاعت من هرگز به او نخواهد رسید.

حلیة الاولیاء 84/1، مستدرك 128/3، جامع الكبیر، الاصابه، كنزالعمال 155/6 مناقب خوارزمی ص 34، ینابیع الموده ص 149، تاریخ ابن عساكر 95/2

حكايات:

بحثش شده بود.بايكي از دانشمندان تونس اهل سنت.
پرسيدهـ بود:حديث غدير را كه پيامبر مقابل هزاران مسلمان فرمود:«من كنت مولاهـ فهذا علي مولاهـ»قبول داريد؟
-آري، اتفاقا تفسير نوشته ام (و به مناسبت آيه 67 مائده)به صحت آ» اعتراف نمودهـ ام.
دانشمند تونسي صحفه كتابش را باز كرد و نشان تيجاني داد،نوشته بود:«شيعيان ،معتقدند اين حديث(غدير)به روشني صراحت بر صحت خلافت سيد ما علي(كرم الله وجهه)به جاي پيامبر صلي الله عليه و آله دارد ولي اين عقيدهـ با نظر اهل سنت منافات دارد.پس لازم است دست از ظاهر آيه برداشت و معني «مولاه» را دوست و ياور گرفت»
-اصل ماجرا را كه قبول داريد اتفاق افتادهـ؟
-بله.اگر رخ نمي داد علماء و محدثاني آن را نقل نمي كردند.
-آيا شايسته است پيامبر آن همه اصحاب را با پيرزنان و پيرمردان زير آفتاب داغ نگه دارد.برايشان خطبه طولاني بخواند.قبل از اعلام نام علي عليه السلام اعتراف به اولويت خويش در تمام امور ،حتي بر خودشان بگيرد.دستور دهد با او به عنوان اميرمؤمنان سلام كنند.آنگاهـ منظورش دوستي باشد؟!!
صدو يك مناظره جالب و خواندني«محمد محمدي اشتهاردي»،صص268-276 ، با راستگويان،مع الصادقين« دكتر محمد تيجاني» ص58-61
 

s1m5j8

عضو جدید
کاربر ممتاز
احاديث:
امام رضا عليه السلام:
كمال دين در ولايت ما و بيزاري جستن از دشمن ماست.
مستطفرات السرائر:3/149

حكايات:

روزهاي اول حكومت عمر بن خطاب بود.خيلي ها براي ديدنش مي رفتند،يكي براي خود شيريني يكي براي تبريك،يكي هم براي نصيحت و اندرز.
ابن عباس مي گفت:همان روزها بود.برعمر وارد شدم.رو به من گفت:خون شترهايت بر گردن توست اگر جواب آنچه از تو مي پرسم را از من كتمان كني.
آيا هنوز علي عليه السلام خود را در امر خلافت بر حق مي داند؟
آيا هنوز بر اين باور است كه رسول خدا صلي الله عليه و آله تصريح به خلافت او نمودهـ بود؟ گفتم:آري.اين را از پدرم هم سؤال كردم.او نيز تصديق كرد.
آن گاهـ عمر گفت:پيامبر صلي الله عليه و آله در زمان بيماريش خواست تصريح به اسم علي(به عنوان امام و خليفه)نمايد ولي من مانع شدم.....
غدير شناسي و پاسخ به شبهات،ص82 ، شرح نهج البلاغه«ابن ابي الحديد»،ج12،ص21.
 

s1m5j8

عضو جدید
کاربر ممتاز
[FONT=&quot][/FONT] احاديث
امام علي عليه السلام:
ما را بر عهده مردم حق فرمانبري و ولايت است و براي اين كار از خداوند سبحان پاداش نيك خواهند گرفت.
غررالحكم:7628


حكايات:

سؤالش را دوبارهـ تكرار كرد.هيچ يك از حاضزان پاسخي نداد.نوجوان خردسالي در مجلس بود.هردو بار بلند شدهـ بود تا پاسخ گويد.
بار سؤالش را تكرار كرد:«كدام يك از شما مرا در اين كار كمك ميكند،تا برادر،وصي و جانشسن من در ميان شما باشد؟»نوجوان بار سوم برخاست و گفت :من.اى پيامبر خدا صلي الله عليه و آله
ديگر تكرار سؤال جايز نبود.هم دعوتش را علني كردهـ بود،هم به آنچه آيه*دستور داده بود عمل كردهـ بود.رو به همه جمعيت فرمود:آگاه باشيد.همانا اين (علي)برادر،وصي و جانشين من است در ميان شما.سخن او را بشنويد و از او اطاعت كنيد.
از همان روز اول او را خليفه خود قرار دادهـ بود.از نوجواني اش.بارها اين را تاكيد كردهـ بود.
اما بايد محكم كاري مى شد.به غدير خم رسيدند جبرئيل با آيه اي نازل شد.
پيامبر دستور داشت براي آخرين بار اين نكته را گوشزد كند.

احقاق الحق،ج4،ص62 به بعد تاريخ ابوالفداء،ج1 تاريخ طبري،ج2،ص 63 تاريخ «ابن اثير» ج2 و....

*آيه انذار«و انذر عشيرتك الاقربين»
 

s1m5j8

عضو جدید
کاربر ممتاز
احاديث

پيامبر خدا صلي الله عليه و آله:
هر كه ميخواهد چون من زندگي كند و مانند من بميرد و به بهشت بريني كه پروردگارم خدا با دست{قدرت}خود آن را نشانده است http://www.iran-eng.com/#_ftn1درآيد بايد ولايت علي ابن ابيطالب را بپذيرد و با دوست او دوستي و با دشمنش دشمني و در برابراوصياي پس از او گردن نهد.زيرا كه آنان عترت من و از گوشت و خون من هستند،خداوند فهم و دانش مرا به آنان عطا فرموده است.به خدا شكوه مي كنم از دست آن امتم كه فضيلت ايشان را منكر شوند و حرمت خويشاوندي من با آنان را نگه ندارند،به به خدا سوگند اينان فرزند مرا مي كشند،خدا شفاعتم را شامل حال آنان نكند.

http://www.iran-eng.com/#_ftnref1 الكافي :1/209/5 عن الامام الصادق عليه السلام
حكايات:

پدر بچه گربه ها،همان ابوهريرهـ معروف.
بس كه با بچه گربه ها بازى مى كرد به اين نام معروف شد.
ماجراى غدير آنقدر معروف است كه او هم بارها به شكل هاي گوناگو نقل كردهـ.روزي مى گفت:«هر كس روز 18 ماهـ ذي الحجه را روزهـ بگيرد يراي او برابر شصت ماهـ روزهـ نوشته مي شود.و آن روز عيد غدير خم است.روزي كه پيامبر صلي الله عليه و آله دست علي ابن ابيطالب عليه السلام را گرفت و فرمود:آيا من سرپرست مؤمنين نيستم؟! جمعيت همه گي گفتند:آري اي رسول خدا صلي الله عليه و آله.حضرت فرمود:«هر كس من مولاي اويم،پس اين علي عليه السلام مولاي اوست.»
آنگاهـ عمر ابن خطاب رو به علي عليه السلام گفت:مبارك باد برتو اي فرزند ابوطالب،تو مولاي من و مولاي هر مسلمان شدي.آنگاهـ اين آيه نازل شد:اليوم اكملت لكم دينكم...»


تاريخ بغداد،ج 8 ،ص 290، فرائد السمطين،ج1،ص77،ح44 مناقب«ابن مغازلي» ،ص18،ح 24 تذكرهـ الخواص،ص30

 

s1m5j8

عضو جدید
کاربر ممتاز
احاديث:

امام صادق عليه السلام:
خداوند ولايت ما اهل بيت را محور قرآن و محور همه كتابها(ي آسماني) قرار داد كه قرآن استوار بر گرد آن مي چرخد و به واسطه آن همه كتابها ارج يافته اند و به واسطه آن حقيقت ايمان روشن ميشود.
رسول خدا صلي الله عليه و آله دستور داد كه به قرآن و آل محمد اقتدا شود ، آن گاه كه در آخرين خطبه خود فرمود:من در ميان شما دو شيء گرانسنگ بر جاي مي نهم:يكي بزرگتر،ديگري كوچكتر ،اما بزرگتر كتاب پروردگار من است و كوچكتر عترت يا همان اهل بيت منند، پس با پاسداشت آن دو مرا پاس بداريد ،
زيرا تا زماني كه به اين دو چنگ زنيد هرگز گمراه نخواهيد شد.
تفسير العياشي:1/5/9/ عن مسعدة بن صدقه

حكايات:
جبرئيل باز هم سلام حق را با آيه اي آوردهـ بود:
«آن ها كه ايمان آوردند و نيكوكار شدند به حقيقت بهترين اهل عالم اند...»
هر كسي چيزي دربارهـ آيه مي گفت،حدسي مي زد.
قسم ياد كرد.آن هم نه قسم معمولي:«قسم به آنكه جانم در دستان اوست:اي علي! تو و شيعيانت«بهترين اهل عالم»هستيد.تو و وشيعيانت روز قيامت در حالي مي آييد كه از خدا راضي ايد و خداوند نيز از شما راضي است.دشمنان تو مي آيند،خشمناك و دست ها به گردن زنجير شدهـ.
-اي رسول خدا صلي الله و عليه و آله!دشمنان من كيستند؟
-هر كس از تو بيزاري جويد و هر آن كه تو را لعن گويد.
الصواعق المحرقه«ابن هجر مكي»،باب11 درالمنثور«جلال سيوطي» ذيل آيه شريفه 7و 8 بينه شب هاي پيشآور صص 136-134
 

s1m5j8

عضو جدید
کاربر ممتاز
احاديث:

امام هادي عليه السلام در زيارت جامعه كه بدان امامان را زيارت مي كنند_:
پدر و مادرم و جانم فداي شما،به واسطه ولايت و دوستي شماست كه خداوند نشانه هاي دينمان را به ما آموخت و تباهي هاي دنياي ما را به سامان آورد و به واسطه ولايت و دوستي شماست كه كلمه (توحيد) كامل گشت و نعمت تمام شد و جدايي به اتحاد انجاميد و به واسطه ولايت و دوستي شماست كه طاعات {و عبادات} واجب پذيرفته ميشود و آن دوستي و محبتي كه واجب گشته است مخصوص شماست.
التهذيب: 177/100/6 ، وراجع ص 169/156 من كتابنا هذا

حكايات:



مي گفت:«علي عليه السلام با حق است و حق با علي عليه السلام هر جا كه علي باشد حق هم همان جاست وبا علي عليه السلام مي گردد.هركجا كه باشد.»
گاهي هم مي فرمود:«علي عليه السلام با قرآن است و قرآن با علي عليه السلام.اين دو هرگز از هم جدا نمي شوند تا در حوض كوثر بر من وارد شوند.»
و گاهي نيز:«علي عليه السلام از من است ومن از علي عليه السلام.هركس او را دشنام دهد مرا دشنام دادهـ و هر كه مرا دشنام دهد خداوند را.»
زياد از علي عليه السلام مي گفت،از فضائلش،از ولايتش و...

فرائد«حمويني»باب 37 ، الامامه و السياسه«ابن قتيبه دينوري»ج1 ص 68 ، تفسير «فخر رازي»ج1 ص 111 ، محاضرات الادبا«راغب اصفهاني»ج2 ص 113 ، كنز العمال«متقي هندي»ج6 ص157 و 153 ، الصواعق المحرقه «ابن هجر مكي» صص74-75 ، تاريخ الخلفاء«جلا الدين سيوطي» ص 116
 

s1m5j8

عضو جدید
کاربر ممتاز
احاديث:
امام علي عليه السلام:
آنان (آل محمد)بنياد دين و تكيه گاه يقينند،تندرونده به سوي ايشان برمي گردد و
واپس مانده به آنان نلحق مي شود،وي‍ژگيهاي حق ولايت در آنهاست و بس و وصيت و وراثت منحصر به آنان است.

نهج البلاغه:الخطبه 2



حكايات:

جحفه.منزلگاهي ميان راهـ .محل اتراق كاروان حجةالوداع.روز پنج شنبه،18 ذي الحجه.بعد از نماز ظهر و عصر.
گرما امان همه را بريدهـ.
اما رسول خدا قصد سخن راني دارد.
آن هم نزديك به دو ساعت.جبريل از سوي حق نازل شدهـ بود:
«يا ايها الرسول بلغ ما انزل اليك من ربك...»(67 مائده)
اي رسول ما !آنچه از سوي پروردگارت بر تو نازل شدهـ(به مردم)ابلاغ كن و اگر اين كار را انجام ندهي رسالت او را انجام نداده اي و خدا تو را از (شر)مردمان باز خواهد داشت.

بالاي جهاز شترها ايستاد.دست علي عليه السلام را در دست فشرد.بالا آورد.
آنقدر كه سفيدي زير بغل هر دو نمايان شد.
-«من كنت مولاهـ فهذا علي مولاهـ...»و تا چهار بار اين جمله را تكرار فرمود.



الغدير، ج1،صص31-36 ، طبقات «ابن سعد»،ج2،ص 173 الامتاع«مقريزي»،ص510

 

s1m5j8

عضو جدید
کاربر ممتاز

احاديث:
پیامبر خدا صلی الله علیه و آله:

هر که دوست دارد که بر کشتی نجات بنشیند و به دستگیره محکم چنگ آویزد و ریسمان استوار خدا را بگیرد باید پس از من علی را دوست بدارد و با دشمن او دشمنی کند و امامان هدایتگر از نسل او را به پیشوایی بپذیرد.زیرا که آنان پس از من جانشینان و اوصیای من و حجت خدا بر خلقند و سروران امت هستند و پرهیزگاران را به سوی بهشت می برند.


امالی الصدوق:36/5 ، عیون الاخبار الرضا علیه السلام : 43/292


حكايات:


صبر هم اندازهـ دارد.با آن همه صبر ، دیگر جای تامل نبود.باید از حق مسلم خودش دفاع می کرد.
رو به جمعیت تقاضا کرد:هر کس این حدیث را از دو لب پیامبر گرامی اسلام شنیدهـ که فرمود:«من کنت مولاه فهذا علی مولاهـ :هر که من مولای اویم پس این علی مولای اوست»، برخیزد و گواهی دهد.
جمعی برخاستند و شهادت دادند.
زید ابن ارقم در میان جمع بود.بهانه آورد.از شهادت دادن دوری جست.گفت:«یادم نیست.»حضرت نفرینش فرمود.:اگر دروغ بگویی...
هنوز حرف امیر مومنان علیه السلام تمام نشده بود که نابینا گشت.
اما گاهی بعد از کوری می گفت:علی علیه السلام راست می گفت:پیامبر صلی الله علیه وآله چنین فرمودهـ بود.
شرح نهج البلاغه«ابن ابی الحدید» ،ج 4 ،ص 77. خطبه 56،السیرهـ الحلبیه ، ج3 ، ص 337
غدیر شناسی و اسخ به شبهات صص 137-136

 

s1m5j8

عضو جدید
کاربر ممتاز
ادامه

ادامه

احاديث:

پیامبر خدا صلی الله علیه و آله:

چراغ م
ومن شناخت حق ماست و بدترین کوری،(کوری) کسی است که برتری ما را نبیند.


الخصال:10/633 عن ابی بصیر و محمد بن مسلم عن الامام الصادق عن آبائه عن الامام علی علیهم السلام.


حكايات:


دستش را در دست فشرد.بالا آورد.
آن قدر که نوشته اند:«
علی علیه السلام را روی دست بلند کرد.»
رو به جماعت حاضر در غدیر خم فرمود:«ای مردم!چه کسی به اهل ایمان از خودشان سزاوارت است و ولایت دارد؟
صدای جمعیت بود که می گفتند:خدا و رسولش.ای
پیامبر خدا صلی الله علیه و آله!
فرمود:خدا مولای من است و من مولای مومنین. و به آن ها از خودشان سزاوارترم و بر ایشان ولایت دارم.
آنگاه اشارهـ به
علی علیه السلام کرد که هنوز دستش در دست او گرهـ خوردهـ بود؛پس هر کس من مولای اویم ،این علی مولای اوست...
آن گاهـ دست به دعا گشود:«... و خوار کنندگانش را خوار گردان و او را معیار ، میزان و محور حق و راستی قرار بدهـ.»
آخر سر به همه تکلیف فرمود آنها که حاضرند این مساله را به گوش آن ها که غایب اند برسانند.



الغدیر، ج1 ،ص36-31 طبقات ابن سعد ، ج 2 ،ص 173



 

s1m5j8

عضو جدید
کاربر ممتاز
احاديث:

پیامبر خدا صلی الله علیه و آله:

عده ای را چه می شود که هرگاه در حضور آنان از خاندان ابراهیم یاد می شود خوشحال می شوند ،

اما هر زمان که نزد آنان از خاندان
محمد صلی الله علیه و آله نام برده می شود ناراحت می شوند؟!

سوگند به آن که جان محمد در دست اوست اگر روز قیامت بنده ای با عمل هفتاد پیامبر حاضر شود

خداوند آنها را از او نپذیرد مگر این که با ولایت من و ولایت اهل بیتم خدا را دیدار کند.


امالی الطوسی : 140/229






حكايات:

بارهای بار از حقش دفاع کرد.

استدلال کرد.

شاهد آورد.

بعضی ها هم که شاهد غدیر بودند شهادت می دادند.

اما گاهی افراد بهانه تراشی می کردند.

حضرت از آنها می خواست آنچه در غدیر دیده بودند را بازگو کنند، اما...

خدا چشم دیدن ظلم را ندارد.

آن هم به بندهای برگزیده اش ، چه رسد به ولی دینش.

هرکس از بازگویی حقانیت ولایت علی علیه السلام سر باز زد به بلائی گرفتار شد.

انس بن مالک به مرض برص مبتلا گردید.

براء بن عازب و زید بن ارقم کور شدند.

جریر ابن عبدالله بجلی به جاهلیت برگشت و ...



احقاق الحق ، ج 6 ، ص 560
شرح نهج البلاغه ،ج1،ص362
المعارف "ابن قتیبه" ،ص 194
ارجح المطالب ،ص 580
السیره الحلبیه،ج 3،ص337
انساب الاشراف،ج2،ص156

 
آخرین ویرایش:
بالا