مجلس

onia$

دستیار مدیر تالار مدیریت
[h=1]قرائت لایحه وکلای شیراز در مجلس[/h]


گروه تاریخ اقتصاد- بخش اول از مذاكرات نمایندگان مجلس اول شورای ملی در روز سه‌شنبه، 3 آذر 1286 شمسی را می‌خوانید:‏

نایب‌ريیس: لایحه‌ای است كه از طرف آقا سید جعفر و سایر وكلای محترم شیراز داده شده؛ البته آقا میرزا ابوالحسن‌خان هم اطلاع دارند، باید قرائت شود.
آقا میرزا ابوالحسن خان: لایحه را یك نفر سید محترمى از جانب ایشان آورد؛ ولى بنده اطلاع دارم كه این لایحه را خود آقایان وكلاى شیراز اظهار داشته‌اند؛ باید در مجلس قرائت شود و تلگرافى هم از شیراز آمده است، خوب است اول آن تلگراف خوانده شده، بعد لایحه قرائت شود.
تلگراف شیراز قرائت شد قریب به این مضمون:
توسط جناب حجت‌‌الاسلام آقا سید جعفر و سایر وكلای محترم شیراز خدمت اعضای معظم مجلس مقدس شوراى ملى: نتیجه چهل روز تحصن در تلگرافخانه و یك صندوق عرایض تلگرافى و غارت شدن اموال این شد كه جناب علاء‌الدوله براى حكومت فارس معین شد؛ آن هم تا حال به اسم گذشت و حال چند روز است مفسدین شهرت داده‌اند كه حكومت جناب علاء‌الدوله را ما موقوف كردیم، اگر چنین نیست چرا روانه نمی‌فرمایید؟ آخر اول نتیجه مشروطیت مگر حفظ امنیت مال و جان مردم نیست! استدعا دارد هرچه زودتر حاكم روانه شود. انجمن تجار و انجمن محمدى (لایحه وكلاى شیراز نیز قرائت شد.)
قابل توجه مجلس مقدس شوراى ملى: ما وكلای فارس بر حسب تكلیف شرعى و ملى خود این آخرین اظهار را به طور اخطار عرض نموده كه در مجلس مقدس خوانده شده در روزنامه رسمى مجلس محترم نیز درج شود تا موكلین ما بدانند ما در مقام وكالت نهایت بذل جهد خود را نموده از تكلیف خود غفلت نورزیده‌ایم! علاوه بر فریضه انسانیت كه هر انسانى باید در حفظ حقوق برادران وطن خود تا آخرین دقیقه با جان و دل بكوشد ما عهد نموده و قسم خورده‌ایم كه خیانت به وطن خود ننماییم! قسمى پیش آمده است كه حضور ما در مجلس بى‌نتیجه است. شرح این اجمال آنكه مدتى است فارس گرفتار و دستخوش اغراض مفسدین شده است و بر تمام اهل مملكت خاصه بر وكلای عظام مكشوف و هویداست و این را به دو جهت حمل می‌توان نمود یا كثرت مشاغل مجلس مقدس یا بى‌اعتنایى به آن ناحیه، پس با این مقدمات به طور یقین فارس هم مثل استرآباد و نواحى آذربایجان و غیره و غیره خواهد شد. نتیجه جز هرج و مرج فوق‌العاده و اهلاك نسل و عدم وصول دینارى از مالیات نخواهد بود، پس حالا تا وقت نگذشته و كار از دست نرفته! باید در علاج فورى كوشید و آن بسته به همت امنای مجلس مقدس است؛ چنانچه مساعدت و همراهى نشود حضور ما در مجلس مقدس در حقیقت خلاف مقتضاى وكالت است. الاحقر جعفر‌الموسوى.
‏ آقا میرزا ابوالحسن خان: بنده در این ماده هیچ عرض و اظهارى نمی‌كنم كه متحصنین شاه چراغ یا تلگرافخانه كدام یك ذی‌حقند و نظام‌السلطنه كه حاكم فارس بود، در این باب تلگراف به مجلس مقدس نمود و همه مطلعند. به وزارت داخله اخطار شده به مجلس بیایند در باب حكومت فارس توضیح بدهند كه حاكمى معین كرده‌اند، می‌رود یا نه و غرض در این ماده است كه دولت شخصى را براى حكومت فارس معین می‌نماید، بعد از مدتى آن شخص حكومت را قبول می‌كند بعد نكول می‌نماید دوباره، پس از گفت وگوها قبول كرده می‌رود، تلگرافخانه و حكومت خود را به اهالى فارس اخطار می‌كند، ولى تا حال نرفته و نمی‌رود و نكول ننموده است. من علت و توضیح این مطلب را می‌خواهم نه من تنها، بلكه تمام آقایان وكلا حقشان است که ایضاحات این مساله را از وزارت داخله بخواهند. هیچ تفاوت نمی‌كند فارس، استرآباد، كرمان و غیره تمام از این خاك و مملكت هستند (در این موقع عموم وكلا اظهار همراهى خود را نمودند) راست است امروزه نخبه اهالى مملكت ما وزرای مسوول شده‌اند و الحق همین طور هم هست؛ ولى نباید از وزرای مسوول توضیح خواست كه چرا حاكمى كه معین شده نمی‌رود آیا ششصد هزار تومان از فارس عاید خزانه نمی‌شود؟ یا فارس جزو این مملكت نیست؟ آیا حفظ امنیت آنجا اهمیت ندارد و لازم نیست؟
نایب رييس: به وزیر داخله بر حسب مذاكرات قبل اخطار شده كه امروز بیایند مجلس و خواهند آمد، هر زمان حضور به هم رسانیدند، البته در این خصوص توضیحات خواسته می‌شود.
 

onia$

دستیار مدیر تالار مدیریت
[h=1]لزوم برداشتن موانع مشروطه بودن حقیقی[/h]

گروه تاریخ اقتصاد- بخش دوم (پایانی) از مذاکرات نمایندگان مجلس شورای ملی در روزسه‌شنبه، سوم آذرماه 1286 شمسی را می‌خوانید:

حاج سید عبدالحسین شهشهانى: وزیر داخله احضار شده‌اند که در باب حکومت طهران و فارس و کرمان و غیره گفت‌وگو شده بعضى توضیحات بدهند، ولى نکته‌ای‌ هست می‌خواهم عرض کنم، تا قانون حکام معین نشده و به دست آنها داده نشود و آنها هم تعهد کرده و قول ندهند که به آن دستورالعمل رفتار نمایند فایده‌ای نخواهد داشت.
آقا سید حسن تقى زاده: مملکتى که مردم در آن سکنى دارند حافظ می‌خواهند، امنیت می‌خواهند، همه چیز می‌خواهند براى اینکه حقوق خود را حفظ کنند، وکلایى براى خود انتخاب می‌کنند که نظارت در امورات دولتى داشته باشند. وقتى که اداره دولتى مثل یک چرخ بزرگى که آلات و ادوات زیاد داشته باشد به‌کار افتاده و کار می‌کند وکلا اگر دیدند در یک جایى اغتشاش پیدا شد چون وزرا پول و قشون و سایر ادوات کار را آماده و مهیا دارند به آنها اخطار کرده می‌خواهند آنجا را امنیت بدهند، همین‌طور آن ظهور فساد را از حکام جزء یا کل می‌خواهند که رفع کنند تا برسند به وزرا. ما حالا یکسال است که در این مملکت وکلا داریم و اینها هم همه چیز را از وزرا می‌خواهند، این در صورتى است که وزرا اسباب کارشان جمع باشد و مانعى در پیش نباشد، اما در جایى که هیچ لوازمات موجود نیست و ما مى‌چسبیم اتصالا به وزرا که در فلان جا امنیت نیست یا فلان محل قشون لازم دارد در صورتى که می‌دانیم تمام این کارها موانع زیادي دارد و روى هر یک سنگ بزرگى است که نمی‌گذارد در این صورت به وزرا تقصیرى نیست! چنانچه مى‌بینیم هر روزه یک مانعى پیش می‌آید و کسانى که مفسد و مفتن هستند شیوه‌ها و شعبده‌ها انگیخته، سنگى پیش پاى آنها می‌گذارند با این حال آنها چطور می‌توانند که اجرا کنند وزرا هم مثل دیگران فرقى نمی‌کند، اگر پولى لازم شد بخواهند دست به یک پولى بزنند هزاران اسم گذاشته نمی‌توانند و اگر بخواهند یک نفر را ماموریت بدهند می‌گوید که من نوکر دیگرى هستم اطاعت ندارد با این موانع وزرا چه کارى از ایشان ساخته است، پس اگر مجلس می‌خواهد نظم کلى بدهد به طوری که هر روز از جایى صحبت نکند باید اختیارات تامه به وزرا بدهد و اسباب آنها را جمع‌آورى کند، طوری که بعد از رفع موانع هرگاه این چرخ مرکزى به‌کار افتاد در همه جا همه اسباب آن چرخ به‌کار بیفتد کرارا گفتم که این مجلس فراموشى دارد! مطلبى که گفته شد بعد از چندى فراموش می‌شود. حال این فراموشى در ملت هم پیدا شده که آن هیجان و شور ملى را فراموش کردند با اینکه همه می‌دانیم و موانع کار معلوم است متصل می‌گوییم که باید هیات اجراییه اقدام کنند، آخر هیات اجراییه با آن موانع مثل دیگران است چه بکند، می‌خواستم این مطلب را که رفع موانع و به‌کار انداختن قوه مجریه باشد لایحه کنم و به سمع وکلا برسانم که اگر وقت دارند و قابل مذاکره است مذاکره شود که رفع این موانع را بنمایند تا قوه مجریه بتواند اجرا کند. باز هم می‌گویم که تا این موانع را برندارید این چرخ‌هاى اجرا به‌کار نمى‌افتد و شما در اینجا فریاد بزنید که کرمان و فارس چنان است در صورتی که قوه‌مجریه در مرکز نتواند کار بکند چطور در جاهاى دوردست می‌تواند کار بکند.
وکیل‌التجار: بنده گمان می‌کنم این نکته را که آقاى تقى زاده فرمودند بسیار صحیح است، ولى به عقیده بنده باز یک اندازه تقصیر از هیات مجریه است؛ زیرا که وظیفه آنها است که هر مانعى که جلو آنها باشد در اول وهله به مجلس اظهار کنند.
آقا میرزا ابوالحسن خان: بنده یک کلمه عرض دارم و تمام فرمایشات آقاى تقى‌زاده را هم تصدیق دارم و البته این مساله را آقایان وکلا می‌دانند که هر وقت مانعى براى مجلس و ملت پیش آمد باید فورا آن مانع را از جلو برداشت، ولى این سوال من از وزیر داخله خیلى سهل و ساده بود و فقط براى این بود حاکمى که معین شده است براى فارس و اول قبول کرده است بعد از آن نکول و باز دوباره قبول کرده است و پیش از آن نکول سببش چیست و چرا نمی‌رود؟!
آقا سیدحسن تقى‌زاده: باز یک کلمه دیگر عرض می‌کنم، چون گویا از اینکه گفتم لایحه خواستم بنویسم اشتباه شده است که راجع به حکومت فارس یا غیر آن است! نه خیر این سوال آقا میرزا ابوالحسن خان در جاى خود صحیح است. ما یکسال بود که در زد و خورد بودیم براى مشروطه و استبداد و چون می‌خواستم که مشروطه بشویم مطالبه حقوق خود را می‌کردیم لازمه‌اش این زد و خوردها بود، ولى بعد از آنى که حق خود را گرفتیم و مشروطه شدیم آیا ببینیم تقصیر از کیست صحیح است دو قوه ضعیف با هم طرفند، ولى یکى از آن دو قوه که ملت باشد در مقابل جمیع قواى دنیا اظهار حقانیت خود را می‌کند و می‌گوید که من تحمل و قبول ظلم و استبداد نمی‌کنم حال اگر یک قوه یا قوایى آن قوه ضعیف را تهدید کنند سبب نمی‌شود که این قوه ضعیف ملت دست از مطالب عاقلانه خود بردارد و آن قوه دست از حرکات جاهلانه خود برندارد.
 

onia$

دستیار مدیر تالار مدیریت
[h=1]مذاکره برای تعیین حاکم فارس[/h]

گروه تاریخ اقتصاد- خلاصه گفت‌وگوی نمایندگان مجلس شورای ملی را می‌خوانید در روز سه‌شنبه، 17 آذرماه 1286 شمسی:
میرزا ابوالحسن خان: در باب فارس بنده یك نفر هیچ حرفى ندارم. می‌گویم دولت دویست و بیست هزار تومان طلبكار است. امسال هم هنوز چیزى نداده است. تبریز شما كه چیزى نمی‌دهد دستى می‌گیرد! چیزی‌كه به دولت عاید می‌شود از فارس است و ششصد هزار تومان از فارس در سال باید عاید شود، اگر این هرج و مرج باشد شما مبالغى باید كسر مالیه داشته باشید و آنها طالب هرج و مرج‌اند هنوز امیدواری‌هایی دارند. عرض می‌كنم اگر این طور باشند شما صاحب مملكت نیستید و از فارس قریب دو كرور متضرر مالیه می‌باشید.
آقا سید حسن تقى‌زاده: مشروطیت فقط یك چیزى نیست كه به هر كس اعتماد دارند آنها را وزیر كنند و وقتی كه وزیر شدند هرچه می‌خواهند بكنند مطلب دو چیز است؛ یكى اینكه باید اعتماد داشته باشیم، یكى دیگر اینكه نظارت ما متوجه حال ایشان باشد كه چه می‌كنند، یعنى فرمان روايى با ملت است و ملت فرمان و حكم می‌دهد كه به دست جمعى احكام اجرا شود، پس اگر دیدیم وزیر داخله خبط می‌كند باید بگوییم مثلا اگر وزیر داخله بخواهند رحیم خان را حكومت قراچه داغ بدهند من در اینجا فریاد می‌كنم و اگر بخواهد سالار مفخم را حكومت قوچان بدهد همچنین، به جهت اینكه اینها یك جماعتى هستند كه خون قلب ملت را سال‌ها خورده و مكیدند و باطنا به این قسم‌ها كه یاد كردند پاك نمی‌شوند. ملت وقتی كه لفظ آزادى را شنید فورا رشتى می‌گوید پس شریعتمدار اینجا چه می‌كند و شیرازى می‌گوید قوام‌الملك چه می‌كند و هر چه كه اینها می‌كنند محاكمه ما را عقب انداخت كه بیا ثابت كن در صورتی كه هیچ محكمه و شاهد و بینه براى اینها لازم نیست، پس اگر قوام‌الملك بخواهد برود شیراز این خبط است و ما نباید بگذاریم برود و یك ملت دیگر در اینجا است. حكومت‌ها بین اشخاصى معدود محدود و محصور شده است و به هركدام حكومتى راجع می‌شود هزار ناز كرده بالاخره یك معاهده سختى یا به مهر از وكلا و وزرا می‌خواهد كه هر كارى بخواهد به زور در آنجا بكند و ما هر چه اینجا فریاد می‌كنیم باز كار برمی‌گردد و دور می‌زند میان همان چند نفری كه بود و نباید این‌طور باشد. وزیر داخله باید هر كس را كه حاكم می‌كند بدون عذر برود. اینجا وزیر داخله هر كه را می‌گوید كه برود صد هزار شروط قرار می‌دهد و آخر معلوم نیست كه چه می شود! بنده می‌گویم اگر قوام بخواهد برود من اینجا فریاد می‌زنم و اگر به داوطلبى است حكومت شیراز من داوطلب هستم كه بروم قوام و پسرانش و نصرالملك و معتمد دیوان اینها را جلب به اینجا می‌نمایم و فارس را امن می‌كنم من می‌گویم هر كس مفسد است باید خارج كرد و فارس را امن نمود و قوام‌الملك را اگر بخواهند ببرند من از اینجا فریادم بلند خواهد شد و به عینها حال برادران شیرازى ما همان است كه شیخ در گلستان می‌گوید ناز فرزند به پدر و مادر است محاكمه پیش قاضى برد و داد از سلطان خواهد پدر ومادر كه اینها را فروختند و قاضى حكم به قتل داده است و سلطان شفاى خود را در قتل آنها می‌داند باز می‌گویم كه اگر قوام‌الملك برود شیراز من آخرین ناله خود را بلند خواهم كرد.
حاج امام جمعه: ما در فارس دو كار داریم؛ یكى اینكه آنهایی كه در فارس هستند تمام برادران و خواهران ما هستند، می‌ترسم در آنجا یك قتل و غارتى بشود، یكى دیگر ببینیم آیا فارس حكومت لازم دارد یا نه! یكى می‌گوید با وزیر داخله است و یكى دیگر طور دیگر می‌گوید در هر صورت آنجا حاكم لازم دارد همین طور كه آقاى تقى زاده گفتند. جلب مفسدین از آنجا بشود مردم آنجا آسوده می‌شوند و آن وقت حاكم صحیح برود امنیت بدهد و همچنین گفتند حاكمى باشد كه محل اطمینان باشد صحیح است، ولى پس از آنكه حاكم معین شد نباید به گفتن چند نفر گوش داد و نرود من می‌خواهم بدانم نتیجه این گفت‌وگوها براى برادران شیرازى ما چه شد؟ فایده به حال آنها بخشید یا نه؟
آقا سید حسن تقى‌زاده: بنده نتیجه را عرض می‌كنم و آن این است كه از وزیر داخله خواسته شود كه یك حاكم بفرستد بدون شرط. اگر شروط می‌خواهند باید عزل او را خواست به جهت این كه اگر بنا شد حكومت با شرط برود باز قوام می‌رود شب در خانه آن حاكم جدید و اجبار می‌نماید كه او را همراه خود ببرد و این نمی‌شود آن اشخاصی كه در شاه چراغ متحصن هستند چند نفر بی‌دین در میان آنها است، و الا بانى همان ملت هستند كه علم مشروطیت را برپا كردند.
رئیس: نرفتن علاء‌الدوله به جهت این مطلب نیست، فقط براى این است كه از پارسال سیصد هزار تومان باقى است و امسال هم ششصد هزار تومان مالیات آنجا مانده است و حالا هم آخر سال است می‌گوید نمی‌روم. چهل روز قبل هم گفتم، پنجاه روز دیگر هم همین است كه می‌گویم و بی‌خود هر روز در این خصوص صحبت كردن فایده ندارد! آقاى آقا سید عبدالله مجتهد می‌دانند كه اگر به اجبار بگویند بروند، می‌رفتند خانه آقا متحصن می‌شدند یا در قم متحصن می‌شدند. شما كه حال ما را می‌دانید نه او و نه كسى از طایفه ما به این كارها افتخار نداریم، چرا این قدر عقب می‌نمایید و هر روز صحبت می‌شود! بعضى به گمان اینكه من خوشم نمی‌آید كسى از علاءالدوله حرف بزند، بارها گفته‌ام سال به آخر رسیده و مالیات فارس نرسیده فكر حاكم کنید. همچنین براى آذربایجان و جاهاى دیگر فكر حاكم معین کنید. شما در هیچ جا حاكم ندارید.
 

onia$

دستیار مدیر تالار مدیریت
[h=1]بررسی درخواست‌های حاکم آذربایجان[/h]

گروه تاریخ‌اقتصاد- خلاصه‌ای از مذاکرات نمایندگان مجلس شورای ملی درباره درخواست‌های شاهزاده فرمانفرما، حاکم آذربایجان را در روز پنج‌شنبه، 19 آذرماه 1286 شمسی می‌خوانید:


(تلگرافی از طرف فرمانفرما رسیده بود قرائت شد. خلاصه اینکه از حسن ظن حضرات وکلا و ملت اظهار تشکر کرده بودند و حرکت فوری خود را اطلاع داده و در فرستادن سوار و سرباز تاکید نموده بودند.)
صورت تلگراف از انجمن ولایتی تبریز در جواب تلگراف وکلای آذربایجان قریب به این مضمون قرائت شد: خدمت وکلای آذربایجان تلگراف شریف و اصل البته از ترتیبات مملکت باخبر هستید. خداوند شاهزاده فرمانفرما را محفوظ دارد که عازم است برود و شما هم در فرستادن سرباز و قشون تاکید نمایید. عمده پول است، حضرت والا فرمانفرما اندازه تهیه نموده‌اند، فورا پنجاه هزار تومان وجه حواله شود.
آقای حاجی امام جمعه: خاطر وکلای محترم را جلب می‌نماید که ارومی از شهرهای معتبر و سرحدی است، به‌طوری که می‌توانم بگویم که امروز معظم‌ترین شهرهای سرحدی است. مدتی است آنجا بی‌حاکم است و این خود موجب اختلال می‌شود و همچنین جاهای دیگر از ولایات آذربایجان لهذا از وزارت داخله استدعا می‌نمایم که چند نفر اشخاص کافی که طرف اطمینان باشند، برای تبریز بفرستید که فرمانفرما آنها را به حکومت جزء منصوب دارند که سرحد بی‌حاکم نماند و نیز در فرستادن این قشون و پول مسامحه نشود و به وکلا عرض می‌نمایم که ما را ضعفا و فقرا وکیل کرده‌اند، نه وزرا! علاوه‌بر اینکه وزرا خزانه‌دار ملت هستند، آنها هم آخر از این ملت هستند یا نه باید آنها هم کمال جد و جهد را در کار داشته باشند پس یک وکیل که از وزرا توضیحی می‌خواهد فورا نباید یک وکیل دیگر از طرف ایشان وکالت نموده عذر بخواهد، زیرا که وزرا بهتر از ما می‌دانند و می‌توانند حرف بزنند و محظورات خود را بگویند.
رئیس‌الوزرا: راست است اگر کسی ایرادی کند غیرصحیح نباید جواب گفت. وکلا و وزرا دو دسته نیستند! همه در یک خیال هستند، سوال که می‌شود باید بفهمند و بسنجند و توضیح دهند و تامل لازم دارد.
حاجی معین‌التجار: حالا آنچه فرمانفرما نوشته‌اند هرچه صلاح می‌دانید باید اقدام شود و مذاکره کنند که آنچه را خواستند فرستاده شود و آنچه را که تصویب می‌کنند وقت آن را معین نمایند که دیگر تعویق نیفتد.
رئیس‌الوزرا: فرمانفرما نوشته است فوج خمسه و قزوین بروند مامور گذاشته شده است که وزیر جنگ روانه نمایند، اگر مسامحه کنند، تنبیه نمایند قزاق هم قرار شده است برود، باقی چیزهایی هم که نوشته‌اند اقدام خواهد شد.
حاجی معین‌التجار: در مساله قزاق عرض می‌کنم قزاق باید خیلی زود حاضر باشند؛ زیرا که آنها ماه به ماه پول می‌گیرند و اسلحه هم دارند. همین امشب دویست نفر قزاق برود و پول هم حواله شود.
رئیس‌الوزرا: صحیح است قزاق می‌رود، اما در باب پول من تا به حال نشنیده بودم، حالا خواسته‌اند بایست تصویب شود.قشون که خواسته‌اند حکم احضار شده روزش را هم بعد از تعیین عرض می‌نمایم که کی حرکت می‌کنند قزاق را هم پول داده شده می‌رود در باب آدم کافی هم تا حال که نخواسته است هر وقت خواسته‌اند آن هم معین خواهد شد.
آقای حاجی امام جمعه: مستدعیات او را باید قبول کرد، والا از او پیش نمی‌رود.
حاج معین‌التجار: حق یا ناحق باید این وجهی را که خواسته‌اند داد، بعد رسیدگی کرد، اگر خیانت شد از او پس گرفت.
آقا سید مهدی: چند لفظ است در مملکت ما که معانی آنها را دزدیده‌اند و آن الفاظ این است: مجازات، تقصیر، مسوول. و باید دید کی دزدیده، ولی یک لفظ پیدا شده که هزار معنی از او اراده می‌کنند و آن مشروطه است، مشروطه یعنی قتل‌نفس یعنی بی‌اعتدالی یعنی بی‌غرضی... باید کسی که این معانی را دزدیده پیدا کرد.
حاجی محمد اسمعیل آقا: خوب است وجهی که شاهزاده فرمانفرما خواسته‌اند داده شود و به انجمن نظارت داده شود که نظارت داشته باشد و انجمن کمال دقت را خواهد نمود.
رئیس‌الوزرا: صحیح است، حالا باید در خصوص پول گفت‌وگو شود که مجلس تصویب نماید (گفته شد به نظارت انجمن حواله به گمرک داده شود).
رئیس‌الوزرا: این را هم بدانید من امسال از مالیات آذربایجان اطلاع ندارم و به اختیار ایشان واگذار شده است، حالا هم به ایشان اجازه داده شود که از آن گرفته مخارج لازم بنمایند این هم یک راهی است، اما گمرک یک لفظی اتصالا می‌شنوم، ولی گمرک محدود است این را هم بدانید.
مستشارالدوله: ما در جزئیات داخل شده از کلیات خارج می‌شویم ابدا لزوم پول و ارائه راه رساندن او با مجلس نیست با هیات وزرا است که آنها ملاحظه نمایند اگر لازم است به مجلس اطلاع می‌دهند و وسیله رساندن آن را هم به تناسب معین کنند.
رئیس‌الوزرا: اینها صحیح است، اما دراین موقع اگر قدری تاخیر شود می‌گوید به واسطه نرسیدن این پول در کار تاخیر افتاد، پس فعلا فرض شود که آذربایجان مالیات ندارد باید این وجه تصویب شود.
وثوق‌الدوله: بلی در صورتی که خود فرمانفرما بگویند فلان قدر وجه لازم است باید داده شود حالا در باب آن تلگرافی که فرمانفرما از مجلس خواسته است چه می‌گویید.

مستشارالدوله: مجلس صورت تلگراف را می‌نویسد هیات وزرا آن را تصویب نمایند و آن وقت هم باید به صحه همایونی برسانند بیاورند و تلگراف شود اگر لازم دانستید این طور بشود که فردا نگویند مجلس داخل در اجرائیات شد (گفته شد به این طور خیلی خوب است).
 

onia$

دستیار مدیر تالار مدیریت
[h=1]تشکیل قشون جدید نظامی مستلزم تدوین نظام‌نامه[/h]

گروه تاریخ اقتصاد- خلاصه‌ای از مذاكرات نمایندگان مجلس شورای ملی در روز شنبه، 21 آذرماه 1286 شمسی را می‌خوانید:
رئیس: قرار شد فردا سه ساعت به غروب مانده حاضر شده از بابت قشون مذاكره شود و وزیر جنگ هم خواهند آمد.
مخبرالملك: اگر قرار است كه فردا درباب ترتیبات قشون جدید مذاكره شود، باید كلیاتى نوشته شده روى كاغذ بیاید. صحیح است كه نباید تمام نظام‌نامه‌هاى ممالك متمدنه در مجلس خوانده شود، ولى باز باید كلیات آن روى كاغذ بیاید فقط قبول كردن نظام آلمان كه خوب است، نمی‌شود. اگر این كلیات نوشته نشده مشكل است، فردا در این خصوص مذاكره بشود ثانیا ما شروع می‌خواهیم بكنیم به كارى كه خیلى بزرگ است و حال آنكه ما باید خیلى كارهاى مهم را از پیش برده و اصلاح كرده آن وقت شروع به این مساله کنیم. مثلا چند روز قبل گفت‌وگو شد عجالتا همین قشون حاضرى كه داریم آن وجهى كه در بودجه براى مصارف آنها منظور شد، اگر شده نصف آن را با آن پول مرتب کنیم؛ یعنى هر وقت كه می‌خواهیم حاضر باشند بهتر از همه است و اگر تا یك سال دیگر هم ما این كار را مرتب کنیم خیلى كار كرده‌ایم.
آقا سیدحسن تقى‌زاده: آنچه مجلس تصویب می‌كند كه همه وكلا در آن اشتراك دارند همان لفظ قشون است، دیگر مضاف‌الیه ندارد آن با وزیر جنگ است كه معین كند، اگر شما اینجا بگویید ما قشون آلمان می‌خواهیم، عقیده بنده این است كه شما در این صورت هیچ قشون ندارید. ما باید اصول او را به چند لایحه درست كنیم؛ یكى اینكه از اصناف گرفته بشود به ضمانت و ترتیب صحیحى و یك قسم دیگر قشون داوطلب است، قسم دیگر هم هست كه اینها را ما باید از طریق لوایح پیشنهاد مجلس كنیم و مجلس تصویب كرده ارجاع به وزارت جنگ کند. غرض این است كه امروزه ما به هر وسیله كه سهل‌تر است باید اقدام كرده ترتیب قشون منظم بدهیم.
لسان‌الحكما: اینكه جناب مخبرالملك فرمودند فعلا ترتیب نمودن قشون به طرز نظام آلمان اشكال دارد هیچ اشكالى ندارد، بعینه ترتیب آنها همان ترتیب قشون اسلام است به جهت وضوح این مطلب مجبورم كه قدرى از تاریخ قشون آلمان را به‌طور اجمال عرض كنم. بعد از اینكه با آن صنف قواى مملكتى به موجب قرارداد ناپلئون اول كه دولت آلمان را مجبور كردند بر اینكه نباید بیش از بیست هزار قشون داشته باشید حسن تدبیر دولت آلمان به اینجا كشید كه در هر چند سال پس از تكمیل و تعلیم آن عده قشون به فراخور و اندازه كفاف آن عده تكمیل شده اسلحه اندوخته و آن عده را از خدمت معاف داشته، پس از آن به تكمیل و تعلیم بیست هزار نفر قشون دیگر همت گمارد و به همین ترتیب دوره تعلیمات نظامى را مكرر کرده تا آنكه در مدت قلیلى توفیق جبرى كار قشون آلمان را به جایى رسانید كه تمام آحاد و افراد اهالى دولت آلمان داراى علم و عمل نظامى شده به مقامات عالیه نایل شده فتوحات نمایان کرد. چنانچه در سنه ۱۸۶۸ فتح اتریش را كرده و در سنه ۱۸۷۱ فتح فرانسه را نمود، پس از این واقعه دولت فرانسه و سایر دول متمدنه نیز همین تشكیل و ترتیب را اخذ و اقتباس کردند، اما باید دانست كه این ترتیب متعلق و مخصوص به آلمان و فرانسه و بلژیك و غیره نیست همان ترتیب شرع مطاع مطهر ما است كه از هزار و سیصد سال قبل مقرر شده كه اولین دواى ما بوده وآخرین درمان ما نیز خواهد بود.
آقا میرزا مرتضى قلیخان: حقوق دیوانى متوفیات در این اوقات خیلى زیاد شده و مكرر یا از طرف وزیر داخله یا از طرف اعلیحضرت دستخط صادر می‌شود كه فرمان آن در حق ورثه صادر شود و وزیر مالیه هم تسامح دارد كه باید به تصویب مجلس باشد. گفته شد در این باب یك لایحه قانونى نوشته شود قرار شد خود وزارت مالیه آن لایحه را بنویسد. حال نوشته‌اند و این خیلى فورى است باید قرائت و تصویب شود و نیز فرمانى است كه باید در این خصوص راى مخصوص داده شود و آن این است كه هفت نفر از سربازها كه در نهاوند در فتنه شاهزاده سالارالدوله كشته شده بودند به جهت اولاد هر یك از آنها پنجاه تومان مواجب و مستمرى خواسته‌اند، حال راى مجلس در این خصوص چیست؟
آقا سید حسین: از مواجب شاهزاده سالارالدوله داده شود.
میرزا مرتضى قلیخان: مواجب شاهزاده بالمره ضبط شده، حالا راى مجلس در این خصوص چیست، اظهار كند؟
آقا میرزا محمود: براى هر كار یك كمیسیونى داریم حال ببینیم كمیسیون مالیه در این خصوص چه راى داده است.
وكیل‌التجار: همه می‌دانید كه كمیسیون نمی‌تواند در مساله از خود راى بدهد و این مساله براى مقتولان است كه در نهاوند كشته شده‌اند. سردار آنجا كه امیرافخم باشد مستمرى خواسته و كمیسیون هم محض امیدوارى سایرین و نیز رعایت از وراث آنهایی كه به جنگ رفته و كشته شده‌اند تصویب كرده است، حالا راى با مجلس است هر چه هست اظهار کند.
آقا میرزا سید علینقى: باید طورى باشد كه مردم دلگرمى و مشوق داشته باشند. هنوز مملكت ما قانونى نیست كه هر كس خدمتى كرد جزاى نقدى داشته باشد، باید یك امیدوارى براى مردم باشد كه به جنگ می‌روند شاید كشته شوند براى باقى‌ماندگانش دلواپس نباشند.
آقاملاحسن: اگر قانون است باید كلیت داشته باشد.
رئیس: مقصود ایشان كلیت است حالا باید داد یا نه؟
(گفتند بلى باید داد)
 

onia$

دستیار مدیر تالار مدیریت
[h=1]معرفی کابینه جدید در مجلس[/h]

گروه تاریخ اقتصاد- آنچه می‌خوانید خلاصه‌ای از گفت‌وگوی مجلسیان است در روز یکشنبه، 29 آذرماه 1286 شمسی در مجلس شورای ملی:
صورت قسم‌نامه شاه
چون به واسطه انقلاباتی که این چند روزه در تهران و سایر ولایات ایران واقع شده براى ملت سوء‌ظنى حاصل شده بود که خداى نخواسته ما در مقام نقض عهد و مخالفت از قانون اساسى هستیم، لهذا براى رفع این سوءظن و اطمینان خاطر عموم ملت به این کلام‌الله مجید قسم یاد می‌کنیم که اساس مشروطیت و قوانین اساسى را کلیتا در کمال مواظبت حمایت و رعایت کرده و اجراى آن را به هیچ وجه غفلت نکنیم و هر‌کس برخلاف مشروطیت رفتار کرد مجازات سخت بدهیم و هر گاه نقض عهد و مخالفت از ما بروز کند در نزد صاحب قرآن مجید مطابق عهد و شروط و قسمى که از وکلاى ملت گرفته‌ایم، مسوول خواهیم بود.
قسم‌نامه وکلاى انجمن‏
در این موقع که بندگان اعلیحضرت اقدس شاهنشاهى محمدعلى شاه قاجار خلدالله ملکه به واسطه بروز انقلابات براى رفع سوءظن عموم ملت به کلام‌الله مجید قسم یاد فرموده‌اند که حافظ و حامى قوانین اساسى مشروطیت باشند، ما وکلاى ملت نیز به این کلام‌الله مجید قسم یاد می‌کنیم؛ مادامی که قوانین اساسى و حدود مشروطیت را اعلیحضرت اقدس همایونى حامى و مجرى و نگهبان باشند به هیچ وجه من‌الوجوه خیانت به اساس سلطنت ایشان نکنیم و حدود و حقوق پادشاه متبوع عادل خودمان را موافق قانون اساسى محفوظ و محترم بداریم و هرگاه مخالفت این عهد و قسم را بکنیم، نزد خدا و رسول مسوول باشیم.
رئیس: جناب نظام‌السلطنه به سمت رئیس‌الوزرایى و وزیر مالیه معرفى می‌شوند و باقى وزرا را معرفى می‌کنند.
رئیس‌الوزرا: جناب آصف‌الدوله وزیر داخله، شاهزاده ظفرالسلطنه وزیر جنگ، قائم‌مقام وزیر تجارت، مشیرالدوله وزیر امور خارجه، صنیع‌الدوله وزیر علوم و فوائد عامه، مخبرالسلطنه وزیر عدلیه. (از طرف وکلا و عموم ناظرین تبریک گفته شد)
حاجى محمد اسمعیل آقا: عموم ملت در این چند روزه زحمت کشیده‌اند و کمال تشکر را از زحمات آنها داریم، خوب است اجازه داده شود بروند با کمال اطمینان فردا دکان و بازار را باز کرده مشغول کسب و کار خود باشند.
صدیق حضرت: ملت استدعا می‌کنند آن شروطى که شده خوانده شود (در این موقع شروط یکى یکى گفته شد.)
اول تبعید سعدالدوله‏
دوم مجازات اشرار که شرارت کرده‌اند.
سوم همین قسم و تعهدى که شده.
چهارم استقرار دویست نفر سرباز براى مجلس که در تحت حکم مجلس باشد.
پنجم اینکه تمام ادارات قشون از قزاقخانه و کشیک‌خانه و غیره در تحت ریاست وزارت جنگ باشد.
ششم امیر بهادر جنگ فقط در امور شلیک خانه مداخله داشته باشد و سوارهایش باید در تحت امر و ادارات وزارت جنگ باشند و شغل دیگر نداشته باشد.
آقا میرزا سیدعلینقى: خوب است تلگراف از طرف مجلس و وزارت داخله به ولایات بشود که آسوده شوند.
وزیر عدلیه: لازم است یک عرض بکنم و آن این است که این فتنه که شده از سوء تدبیر بعضى جهال بوده و بدون جهت پاى دولت را داخل کردند، بنابراین سوء ظنى براى ملت رخ داد که شاید از طرف دولت باشد و به طوری که باید ملت هم حفظ حقوق خود را کردند و ایستادگى نمودند و بنده هم با چند نفر دیگر که واسطه در کار بودیم به اندازه که قوه داشتیم خدمت کردیم، ولى ملت از بعضى رجال که سوءظن حاصل کرده است، گمان من این است که اکثر کمال همراهى را داشته و ناصح مشفق بوده‌اند، تقصیرى نداشته و ندارند.
آقا سید عبدالله مجتهد: باید زحمات این وزرا را که در این ایام خیلى زحمت کشیدند، خصوصا جناب مخبرالسلطنه که بیشتر واسطه در این کار بودند و همچنین جناب قائم‌مقام و جناب وزیر مالیه، رئیس‌الوزرا که الحق خیلى آدم پخته و دانا و کافى هستند و جناب وزیر داخله که از روزى که داخل کار شده‌اند جز خیرخواهى از ایشان دیده نشده، بدانیم و از تمام متشکر باشیم و درحقیقت کابینه به این صحیحى دیده نشده، ولى عرض می‌کنم که شما را به خدا نگذارید که چند نفر مردمان هواپرست دور سلطان را بگیرند و اسباب زحمت و خسارت براى رعیت بیچاره فراهم کنند. آخر سلطان رعیت می‌خواهد رعیت سلطان می‌خواهد.
رئیس: سایر وزرا را نفرمودید خصوصا صنیع‌الدوله که معلوم است خیلى زحمت براى مجلس و ملت کشیده‌اند و همین‌طور شاهزاده وزیر جنگ که سال‌ها است با کمال میل و درستى به دولت و ملت خدمت می‌کنند و واسطه در کار بودند و همچنین جناب مشیرالدوله که حسن کفایتشان معلوم است.
آقا سیدحسن تقى‌زاده: ما در این دقیقه و امشب تشکر می‌کنیم از اینکه پرده را که در روز یکشنبه قبل بالا رفته بود حالا از آن مرتبه پایین می‌آید و در واقع یک پرده وحشتناک تاریخى بود و کمال امیدوارى را از ملت نجیب عزیز خود داشته و داریم، روزی که اکثر وکلا در کمیسیون‌ها حاضر بودند یک مرتبه صداى شلیک بلند شد؛ در صورتی که هیچ اسلحه و اشخاص در اینجا حاضر نبود و درها از این حرکات وحشیانه بسته شد الحمدلله که دیدیم با این حال ملت با کمال جد و جهد در حفظ حقوق خود حاضر شد و نگذاشت که حقوق خداداد آنها به این حرکات از بین برود؛ اما حالا وداع می‌کنیم آن پرده را با این قوه که ملت کرد و به تمام اهل عالم معلوم داشت که ملت ایران از ملل متمدنه است و ما یک چیزى را که پیغمبر فرموده بود، فراموش کرده بودیم و آن قوه جماعت است که فرموده یدالله مع الجماعه والحمدلله دیدیم که اتفاق ملت تزلزل به تمام عالم انداخت و حالا به ملت یادآورى می‌کنیم که تا یک‌سال قبل فردا فرد چنین قوت و قدرت نداشتند و گرفتار ظلم و استبداد بودند؛ لیکن از آن وقت که دست به دست هم دادند و اتفاق کردند حقوق خود را گرفتند.
 

onia$

دستیار مدیر تالار مدیریت
[h=1]نیاز به اقدام جدی‌تر برای وصول مالیات[/h] DEN-780097

گروه تاریخ‌اقتصاد- خلاصه‌ای از مذاکرات نمایندگان مجلس شورای ملی در روز پنج‌شنبه، 3 دی‌ماه 1286 شمسی را می‌خوانید:‏
آقا سیدحسن تقى‌زاده: اینکه گفته می‌شود که هرج و مرج است بنده تصدیق ندارم که هرج و مرج باشد! این انقلاب ملى است به هواخواهى مجلس و این هم که گفته شد نباید خیلى طول کشیده باشد صحیح است، ولى در هر مملکتى که انقلاب ملى شده خیلى طول کشیده و اشخاصى که استهزا می‌کردند که ما به اسم تلگراف کار می‌کنیم بحمدالله معلوم کردیم که آن طور نبود، از این انقلاب و هیجان ملى که امروزه هست و اسمش را هرج و مرج گذاشتند معلوم شد که ملت می‌تواند حفظ حقوق خود را نماید. من یک واسطه براى رفع این هرج و مرج پیدا کردم و آن تنبیه چند نفر اشرار است و دیروز در حضور وکلا گفتم با هیات جدید وزرا که در حقیقت این طرف بودن دولت با ملت و اصلاح نمودن و رفع این غائله را که نقض قانون اساسى بود می‌خواهند بنمایند به‌دو چیز می‌شود یکى ظاهرى و آن مبادله کلام‌الله بود که شده و یکى مادى آن هم مواد صلح‌نامه‌ای است که باید تمام اینها به عمل بیاید نه فقط لفظ باشد و من می‌خواهم امتحان نمایم که ببینم آیا می‌توانم اکثریت آرا حاصل کنم که این وزرای جدید به واسطه این پذیرفته شدند که این مواد صلح‌نامه اجرا شود و اگر این شروط اجرا نشد بى‌حاصل است و اشخاصی که به این اساس مقدس که محل اطمینان سى کرور نفس است جسارت کرده‌اند باید مجازات شوند و اگر به شروط صلح عمل نشد باید این کابینه که بقایش متوقف بر اجراى این شروط است عوض شده کابینه دیگرى انتخاب نمایند تا اجرا شود و اگر آنها هم نکردند کابینه دیگر (اکثر گفتند صحیح است.)
رئیس: از شروط صلح که دو چیزى باقى مانده یکى رفتن سعدالدوله است که چیزى نوشته و اجازه خواسته که مال بگیرد برود و گویا امشب برود یکى هم مجازات اشرار است که مشغولند و ان‌شاءالله همین دو روزه منظم خواهد شد.
آقا شیخ حسین: حضرت رئیس فرمودند که مالیات وصول نشده بنده عرض می‌کنم روز سیم که وکلا با مشیرالدوله رفتند حضور اعلیحضرت فرمودند مجلس چه کار می‌کند گفتند مشغول تنقیح مالیات مملکت است فرمودند که مالیات به منزله روح مملکت است حالا عرض می‌کنم تعویق مالیات که در واقع روح مملکت است نیست، مگر به واسطه اشخاص آدم صورت دیو سیرت والا مردم ایران زودتر و بهتر از همه جا مالیات خود را می‌پردازند و البته اعلیحضرت هم که فرمودند مالیات روح مملکت است عرایض مغرضین را قبول نخواهند فرمود.
وکیل‌التجار: براى تایید فرمایش آقاى تقى زاده عرض می‌کنم آن چیزی که در این عهدنامه نوشته شده که هر کس مخالفت کند به مجازات برسد، اگر این مساله را همه وقت اعلیحضرت و وزرا و وکلا در نظر داشته باشند مملکت به زودى منظم و امن خواهد شد.
آقا میرزابوالحسن خان: البته بى‌مجازاتى فروختن مملکت است و امن نکردن مملکت خیلى ضرر است و همه وقت بنده با جناب تقى زاده هم رأى بوده و کمال اتحاد را هم داشته‌ایم، ولى در این رأى جزئى اختلاف هست و آن این است که آیا باید به وزرا چند روزى مهلت داد تا به طوری که خودشان گفته‌اند بدون فساد به آن اشخاص مجازات بدهند یا نباید مهلت داد نمی‌گویم مجازات ندهند باید حتما مجازات داده شود، ولى در صورتى که مهلت دادن به آنها صحیح است عرض بنده را تصدیق نمایند. (بعضى تصدیق کردند)
آقاى حاج امام جمعه: همه بدبختی‌هاى ما از بى‌پولى است و هر کارى می‌خواهیم بکنیم پول لازم است و نداریم! این مطلب را باید بدانیم که سه ماه به آخر سال داریم و تمام مالیات زمین مانده و از سال قبل هم خمس مالیات زمین مانده تا مجلس تقویت نکند. معلوم است این مالیات‌ها بر زمین خواهد ماند، اگر بخواهیم تقویت نکنیم باید فرض کنیم یکى نظم این مملکت است که باید به زودى رفع هرج و مرج بشود و مهم‌تر از همه براى ما نزد همسایگان مرتب کردن و نظم دادن قشون است و مجلس باید در این مطلب خیلى اهتمام نماید، و الا مالیات امساله و پارساله و سال آینده همه در زمین بدون وصول خواهد ماند.
وکیل‌الرعایا: عمده مالیاتی که باقى مانده است همان فارس می‌باشد و جهت آن هم معلوم است که چه چیز است و مانع آن کیست حالا نمی‌توانم عرض کنم، ولى عرض می‌کنم که اگر بخواهید مالیات فارس وصول شود باید دفع اشرار و مفسدین را بنمایید و باید از قوام‌الملک که مانع وصول مالیات شیراز و باعث برباد دادن و خراب کردن آن مملکت است جلوگیرى نمایند تا کار مالیات اصلاح شود.
 

onia$

دستیار مدیر تالار مدیریت
[h=1]قرائت تلگراف انجمن ایالتی و تجار اصفهان[/h] DEN-780323

گروه تاریخ اقتصاد- آنچه می‌خوانید خلاصه‌ای از مذاکرات نمایندگان مجلس شورای ملی است در روز یکشنبه، 6 دی‌ماه 1286 شمسی، در این جلسه تلگراف اصفهان که از طرف علما، انجمن ایالتی و سایر انجمن‌ها و عموم تجار و ... مخابره شده، قرائت شده است که عینا درج می‌شود:
تلگراف از اصفهان
حضور حضرتین مستطابین حجتین دامت برکاتهما. تلگراف مبارک زیارت شد. اهالی اصفهان تا آخر خون در همراهی ایستاده‌اند غیر از مقاصد حسنه مشروطه و مجلس هیچ عنوانی را از احدی نمی‌پذیرند. الان تلگرافی مبسوط از اشخاص طرف مقابل رسید جواب این قسم داده شد عینا درج می‌شود (تلگراف رسید خیلی تعجب است قبل از این اساس مقدس جز خلاف شرع و ظلم و تعدی و تعطیل احکام اسلام و عدم اجرای حدود و (تضییع) اعقار و اموال و حقوق و فروش خاک اسلام با جناب هیچ دیده نمی‌شد و در تاسیس این مجلس مقدس هم که رفع این معایب خواهد شد و به موجب همین عقیده در تعیین ارکان این اساس مقدس به جان و مال با کمال شرف حاضر هستیم و آخر امید ایرانیان است و به هیچ‌وجه فتوای در لوازم اقدامات تسدید و تشیید آن نخواهیم نمود و هر کس هم در مقام تخریب این اساس حرفی بزند یا اقدامی نماید او را مخرب شرع انور می‌دانیم و مایوس از اهل اصفهان بلکه از کل ممالک بوده باشد بعد از آنکه احدی همراه نیست و آنچه بعد از انعقاد مجلس بر مسلمین وارد آمده از سفک دما و نهب اموال و تعرض ناموس از جهت این‌گونه مخالفت می‌دانیم و خدا و رسول را شفیع می‌آوریم که ترک اینگونه مخالفت بکنید و خود را از یاد نزد خدا و رسول شرمسار ننمایید و مسلمین را به قتال و دفاع با خود وادار ننمایید که عاقبتی وخیم دارد.
عموم علما و اعیان و تجار و اصناف، رعایاي اصفهان، انجمن‌هاي وکلا، انجمن ملی اصفهان، محمد تقی شیخ نورالله، ابوالقاسم‌الموسوی‌الزنجانی، اسمعیل‌الموسوی، صدرالاسلام، کلباسی محمد، حسین‌الموسوی، شیخ‌الاسلام، ملک‌التجار، کازرونی، انجمن سعادت سادات، انجمن همایونی اصفهان، اتحادیه طلاب، انجمن مهدیه خواجو).
آقای حاج‌ امام جمعه: گذشته از اینکه اهل اصفهان حقی از حقوق خود را با کمال خوبی ادا کرده‌اند، خیلی از این جواب معقولانه که به آنها داده‌اند امیدوار شدیم و باید در جواب این تلگراف خیلی اظهار تشکر شود.
(تلگراف از قزوین قرائت شد قریب به این مضمون:
ما فدائیان ملت را که اجازه دادید به باز کردن بازار اطاعت کرده بازار را باز نمودیم و عموم مجاهدین را تبریک می‌گوییم، ولی متحیریم که نتیجه چه شد، اما منتظریم که اشرار مجازات و مقصرین تنبیه شوند و الا ساکت نخواهیم شد. (مجاهدین قزوین)
آقا سید حسن تقی‌زاده: هیاتی از طرف مجلس معین شده و هیاتی از طرف دولت دستخط‌ها آوردند که در حقیقت شروط صلح بود و هیات کابینه جدید هم این شرایط را قبول کرد که اجرا نمایند و تشکیل یافت و مجلس هم این چند روزه را دوره انقلاب فرض کرده و صلح نمود، ولی بدبختانه هیچ‌یک از شروط صلح اجرا نشده است، اما حالا می‌بینیم که همه اظهار شعف می‌نمایند! نمی‌دانم به چه جهت و حالا آنکه هنوز امیر بهادر صاحب سوار و فوج است و هر روز از آذربایجان سوار می‌آید. سعدالدوله در همان جا که بوده هست و اشرار را مجازات ندادند، بعضی را هم می‌خواهند طرف عفو قرار دهند و بعضی را هم گریزاندند و ابدا امنیت نیست جناب حاجی میرزا علی آقا فرمودند که به ولایات تلگراف بکنید که مردم ساکت شوند و حال آنکه ابدا ساکت نمی‌شوند با آن تلگرافی که دیروز شد امیدوار بودیم که دیگر جواب نیاید و حال جواب آمده که ما ساکت نشده و نخواهیم شد، مادامی که شروط صلح اجرا شود و مجلس هم مثل بخاری که زغال سنگ آن تمام شده باشد سرد شده و می‌شود و من باز مکرر می‌گویم که ابدا هیچ‌یک از شروط صلح مجری نشده.
آقا میرزا ابوالحسن خان: فرمایشات آقای تقی‌زاده صحیح است و این سوالات ایشان مقرون به صواب بوده و هر دو وکیل ملت بوده و هم‌رأی هستیم، اما از اینکه ایشان بگویند و بنده جواب بدهم یا من بگویم ایشان جواب بدهند فایده مترتب نخواهد شد. باید این سوالات از وزرا مسوول بشود، پس خوب است به آنها اخطار شود که حضور به هم رسانیده و سوال شود که چه اقدام در اجرای شروط صلح کرده‌اند.
وکیل‌التجار: مقصود این نیست که مجلس بداند چه کرده‌اند، بلکه مقصود این است که هیات وزرا حاضر شوند از برای اجرا مقصودی که جدا‌ در آن اقدام کرده مجری نمایند نه اینکه بعد از چندی باز مجلس اصرار نماید و به آنها بگوید که چه کردید.
 

Similar threads

بالا