[مبانی و مفاهیم هنر] - هنرمند از دیدگاه اسلامی

n*@*f*@*s

عضو جدید
کاربر ممتاز
[h=3]این حمایت از حیات معقول انسان‏ها است نه سانسور هنر[/h]


http://




مثل اینكه كسی نبود كه بگوید كه نیرو و جریان غریزه جنسی خود به خود به قدری تند است كه احتیاجی به تقویت هنرمندانه ما ندارد زیرا هر اندازه كه منبع آب مرتفع باشد جهش و فوران آب از فوّاره‏ای كه در زمین نصب شده نیرومندتر و مرتفع‏تر خواهد بود، در این صورت تلمبه زدن برای به جریان انداختن آب از فواره مفروض چیزی جز حماقت و تخریب وضع طبیعی منبع و لوله‏ها و جریان آب نمي‏باشد.

آیا این آثار هنری جنسی!! كه موجب اختلالات روانی و متلاشی شدن خانواده و سقوط ارزش حیات انسانی گشته است، در یك حیات معقول مي‏تواند رها و آزاد بوده باشد؟! بیائید این قضیه را هم مورد توجه قرار بدهیم: آیا مي‏دانید این هنرهای مبتذل جنسی چه كرده است؟ كاری كه كرده است، شمشیر چنگیز و نرون و بناپارت و هیتلر را تیز كرده است. خواهید گفت: این هنرها چه ارتباطی به یكه تازان میدان تنازع بقا دارند؟! اصلاً شما چه مجوزی برای بدگویی و غیبت از این جلاّدان خود ساخته دارید؟!


حالا توجه فرمائید تا ارتباطش را عرض كنم:


"وقتی كه این هنرمندان!! سودجو و بردگان پول وارد میدان اسافل اعضا شدند، قید و شرط باز كردن دروازه ورود حیات را برداشتند، یعنی با این هنرمندي‏شان اثبات كردند كه دروازه ورود آدمیان به حیات هیچ قید و شرطی ندارد، و مي‏توان با این دروازه به هر گونه بازی دست زد. بسیار خوب."


حریف سفله در پایان مستی نیندیشد ز روز تنگدستی


اما آن روز را فكر كردند كه وقتی جلادان خون آشام جوامع دست به كار شده با ادعای وطن‏پرستی و نژادپرستی و به جهت عشق به قدرت، خواستند ده‏ها میلیون انسان را به خاك و خون بریزند، كسی قدرت دفاع از انسان را در برابر آن جلادان نخواهد داشت و حتی یك جمله هم نخواهند توانست به زبان بیاورند و بگویند:


"چرا این انسان‏ها را به خاك و خون مي‏اندازید."

از دیدگاه اسلامی چون اصالت با حیات معقول است و این حیات باید از همه جهات و با هر گونه وسایل مورد حمایت قرار بگیرد، لذا هر گونه نبوغ علمی و هنری را برای فعالیت آزاد مي‏گذارد، ولی برای قابل بهره‏ برداری ساختن در اجتماع بایستی جوانب سودمند و مضر آن اثر هنری مورد بررسی كارشناسان متخصص قرار بگیرد بشرط آنكه كارشناسان به اضافه تخصص مربوط، از عدالت انسانی و شناخت ابعاد متنوع حیات معقول برخوردار باشند،
زیرا آنان فورا پاسخ خواهند داد كه بروید خودتان را مسخره كنید، مگر دروازه ورود به زندگی قانون داشت كه خروج از دروازه زندگی قانون داشته باشد؟ شما درست فكر كنید، ما فكر كرده‏ایم و با یك منطق صحیح، كه شما به ما آموخته‏اید، دست به كار شده‏ایم. آن منطق كه شما به ما آموخته‏اید، اینست كه بازی با دروازه ورود به زندگی كاملاً آزاد است و رضایت نر و ماده مي‏تواند هر گونه قانون را در حیات معقول و محاسبه شده انسان‏ها منتفی بسازد.


ما در مقابل این منطق، فقط نتیجه‏گیری نموده‏ایم و چیز تازه‏ای از خود نیاورده‏ایم و آن اینست كه موجودی را كه شهوت بازیگرانه و بي‏اصل و بنیاد یك انسان، از دروازه زندگی وارد به این دنیا نماید و نامش را انسان بگذارد، ما قدرتمندان هم با بازی قدرت همان موجودی را از دروازه خروج زندگی مرخص مي‏كنیم و نامش را مزاحم مي‏گذاریم كه شما آنرا ناتوان مي‏نامید.


حال، درباره این ویرانگري‏های هنرنما چه باید كرد؟ از دیدگاه اسلامی چون اصالت با حیات معقول است و این حیات باید از همه جهات و با هر گونه وسایل مورد حمایت قرار بگیرد، لذا هر گونه نبوغ علمی و هنری را برای فعالیت آزاد مي‏گذارد، ولی برای قابل بهره‏برداری ساختن در اجتماع بایستی جوانب سودمند و مضر آن اثر هنری مورد بررسی كارشناسان متخصص قرار بگیرد بشرط آنكه كارشناسان به اضافه تخصص مربوط، از عدالت انسانی و شناخت ابعاد متنوع حیات معقول برخوردار باشند، تا با تمایلات شخصی و اصول پیش ساخته بي‏اساس خود، هر اثر هنری كه نپسندیدند، محكوم و مطرود نسازند.


در دست داشتن ملاك و الگوی منطقی برای هنر حتما باید "حیات معقول" بوده باشد كه در تعریف هدف اعلای حیات و حیات هدفدار متذكر شدیم. بار دیگر تكرار مي‏كنیم كه كارشناسان هنری حتما باید عادل بوده و از ابعاد متنوع حیات معقول آگاهی داشته باشند و گرنه، هم نبوغ‏های هنر جامعه تباه خواهد گشت و هم حیات مردم به پوچی كشانیده خواهد شد. مگر نوشته‏های امثال هدایت و رباعیات تباه كننده‏ای كه به خیام منسوبند، از نبوغ هنری برخوردار نیستند؟ مگر وقتی كه یك شاعر در تفسیر جهان طبیعت با آن عظمت و با آن چهره ریاضی شگفت‏انگیز، مي‏گوید:


"پرسیدم این ستارگان چیست؟ گفت: تف سربالایی!"


ابراز هنرمندی نمي‏كند؟ اگر جنبه هنری نداشت كه عده فراوانی از مردم موقع خواندن شعرش لذت نمي‏بردند. (البته اظهار نظر من در چگونگی تنظیم حدود هنر برای حیات معقول جامعه، منطقی نیست، این كاری است كه همه قهرمانان هنرشناس و مربیان انسانی كه واقعا معنای "حیات معقول" را با همه ابعاد آن درك كرده و پذیرفته‏اند باید در آن شركت كنند.)

منبع : tebyan
 
بالا