هنر عامه یا هنر پاپ (به انگلیسی: Pop Art) یک جنبش هنری بود که در دهههای ۱۹۵۰ و ۱۹۶۰ در انگلستان و آمریکا به وجود آمد.
هنر پاپ یکی از جنبشهای اصلی قرن بیستم بود دستمایهٔ اصلی هنرمندان این سبک فرهنگ مردمی، تولیدات انبوه، تبلیغات محیطی یا تلویزیونی، بسته بندیها و درکل هر آنچه مردم بیشتر میدیدند از چیدمان ۱۰۰ قوطی کنسرو سوپ گرفته تا سریوگرافی پرترهٔ مونالیزا.
این سبک را میتوان یک سبک روشنفکرانه با نگاهی انتقادی به مصرف گرایی به خصوص در آمریکا دانست.
پاپ آرت را از نمونههای هنر پست مدرن به حساب میآورند که محتوایش را از چیزهای دمدست و سطحی زندگی روزانهٔ مردم، از آگهیهای دیواری تا تولیدات انبوهی که مورد استفاده مردم قرار میگیرد، شکل میدهد و سعی دارد معناهای دیگری برای آنها جست و جو کند.
پیشینه
کلمه هنر پاپ یا Pop Art را جون مکهله(John McHale)در سال ۱۹۵۴ به وجود آورد. آقای مکهله معنی هنر پاپ رادر یک نمایشگاه در انگلیستان به ریچارد همیلتن (Richard Hamilton) توضیح داده بود.
سه یا چهار ماه بعد، آقای همیلتن طی نامهای معنی هنر پاپ را تبیین کرد.
در این نامه همیلتن گفته بود که هنر پاپ یک هنر جوان، ارزان، مردمی، فانی، مصرفگرا، کنایهآمیز، شهوتانگیز، فریبنده و یک تجارت بزرگ است. در سال ۱۹۵۸ کلمهPop Art را برای اولین بار در مجله Architectural Digest چاپ کردند.
به زودی یک جنبشی به وجود آمده بود و از اواسط دهه ۱۹۶۰ کاملاً شناخته شده بود هنر پاپ را دادای نیمه دوم قرن بیستم نامیدند. جنبش هنر پاپ در آخرین سالهای دهه ۱۹۵۰ در انگلستان به وجود آمد و در آمریکا به نقطه کمال خود رسید و معروف ترین هنرمندان آن آمریکایی اند و موزه هنر مدرن نیویورک بود که اولین بار در سال ۱۹۶۲، عنوان "پاپ آرت" را بهکار گرفت.
جنبش پاپ آرت
عبارت پاپ آرت مختصر پاپیولر آرت (هنر توده) است. نام این جنبش همه چیز در باره خودش را آشکار میکند. پاپ آرت میخواست هنر را دوباره به زندگی روزانه مردم بیاورد.
این جنبش در واکنش به نقاشی آبستراکت به میان آمد و ادعا میکرد جنبش آستراکت بیش از حد سوفسطایی و نخبه گرا است.
تصاویر مورد پسند هنرمندان پاپ اشیا از زندگی روزمره بود بطور مثال قوطیهای سوپ برای اندی وارهول و کمیدی برای روی لیشتیستین.
خصوصیت گرایش جنبش پاپ آرت استفاده وارهول از سیریگرافی، یک شیوه فوتو ریلستیک و توده پسند پرینت میکنگ بود. پاپ آرت با فشار وارد مطبوعات و اعلانات شد.
تفاوت بین هنرهای زیبا و هنرهای اعلانات بازرگانی بطور ارادی از بین رفت. مثال بسیار خوب پوشش آلبومهای موسیقی سالهای شصت است.
شخصیت مکتب فکری بدون شک اندی وارهول (۱۹۸۷-۱۹۲۸) بود. نامهای بزرگ دیگر جاسپر جانس، رابرت روشنبرگ، دیود هاکنی، کلیس اولدنبرگ، روی لیشتیستین، جورج سیگال، وین یا جمیز روزنکویست بودند. جنبش پاپ آرت عمدتاً یک جنبش هنری آمریکایی و بریتانیایی بود.
پاپ آرت از دید کلی
پاپ آرت، گرچه حالا اسمش را در ایران و جاهای دیگر فراوان شنیده میشود، در اصل یک جنبش هنری متعلق به دهه ۶۰ میلادی است. یک گروه هنری مستقل انگلیسی بودند که زیباییشناسی هنری را گسترش دادند. در واقع اینها عقیده داشتند مبتذلترین عناصر فرهنگ جامعه قابل زیبا بودن و هنری بودن هستند.
آنها ابزارهای کار خود را فیلمهای عامه پسند، آگهیهای تبلیغاتی، داستانهای کمیک استریپ علمی تخیلی، موسیقی پاپ، حروف و علائم متداول، اشیای روزمره و کالای مصرفی، معرفی کردند. در واقع هرچه که در چشمان مردم بیشتر دیده میشود میتواند ابزار قدرتمندی برای پاپ آرت باشد. پدید آوردندگان پاپ آرت بر تأثیر بر فرهنگ عامه شهری تاکید داشتند.
در آمریکا، پاپ آرت قدرت و نفوذ فراوانی داشت و به نوعی واکنشی برابر اکسپرسیونیزم انتزاعی و باورهای دادائیسمی بود. مشهورترین هنرمند پاپ آرت همه دورهها، شاید اندی وارهول باشد که احتمالاً بعضی آثارش را دیده باشید. هنر پاپ آرت به سرعت در عرصههای مختلفی مثل طراحی گرافیک، سینما و در رسوخ کرد.
در دوران جدید با ظهور بیلبوردهای عظیم تبلیغاتی کنار بزرگراهها، پاپ آرت قدرتمندترین ابزار خود را یافت همیشه پاپ آرت و «پول درآوردن از هنر» چنان به هم نزدیک به نظر میآیند که اگر نیت بوجود آورندگان آنها را در نظر نگیریم، ساده است که با هم اشتباه شوند. این دو با هم بده بستان دارند، پاپ آرت از تجارت تغذیه میکند و تجارت از پاپ آرت.
منبع : tebyan
هنر پاپ یکی از جنبشهای اصلی قرن بیستم بود دستمایهٔ اصلی هنرمندان این سبک فرهنگ مردمی، تولیدات انبوه، تبلیغات محیطی یا تلویزیونی، بسته بندیها و درکل هر آنچه مردم بیشتر میدیدند از چیدمان ۱۰۰ قوطی کنسرو سوپ گرفته تا سریوگرافی پرترهٔ مونالیزا.
این سبک را میتوان یک سبک روشنفکرانه با نگاهی انتقادی به مصرف گرایی به خصوص در آمریکا دانست.
پاپ آرت را از نمونههای هنر پست مدرن به حساب میآورند که محتوایش را از چیزهای دمدست و سطحی زندگی روزانهٔ مردم، از آگهیهای دیواری تا تولیدات انبوهی که مورد استفاده مردم قرار میگیرد، شکل میدهد و سعی دارد معناهای دیگری برای آنها جست و جو کند.
پیشینه
کلمه هنر پاپ یا Pop Art را جون مکهله(John McHale)در سال ۱۹۵۴ به وجود آورد. آقای مکهله معنی هنر پاپ رادر یک نمایشگاه در انگلیستان به ریچارد همیلتن (Richard Hamilton) توضیح داده بود.
سه یا چهار ماه بعد، آقای همیلتن طی نامهای معنی هنر پاپ را تبیین کرد.
در این نامه همیلتن گفته بود که هنر پاپ یک هنر جوان، ارزان، مردمی، فانی، مصرفگرا، کنایهآمیز، شهوتانگیز، فریبنده و یک تجارت بزرگ است. در سال ۱۹۵۸ کلمهPop Art را برای اولین بار در مجله Architectural Digest چاپ کردند.
به زودی یک جنبشی به وجود آمده بود و از اواسط دهه ۱۹۶۰ کاملاً شناخته شده بود هنر پاپ را دادای نیمه دوم قرن بیستم نامیدند. جنبش هنر پاپ در آخرین سالهای دهه ۱۹۵۰ در انگلستان به وجود آمد و در آمریکا به نقطه کمال خود رسید و معروف ترین هنرمندان آن آمریکایی اند و موزه هنر مدرن نیویورک بود که اولین بار در سال ۱۹۶۲، عنوان "پاپ آرت" را بهکار گرفت.
جنبش پاپ آرت
عبارت پاپ آرت مختصر پاپیولر آرت (هنر توده) است. نام این جنبش همه چیز در باره خودش را آشکار میکند. پاپ آرت میخواست هنر را دوباره به زندگی روزانه مردم بیاورد.
این جنبش در واکنش به نقاشی آبستراکت به میان آمد و ادعا میکرد جنبش آستراکت بیش از حد سوفسطایی و نخبه گرا است.
تصاویر مورد پسند هنرمندان پاپ اشیا از زندگی روزمره بود بطور مثال قوطیهای سوپ برای اندی وارهول و کمیدی برای روی لیشتیستین.
خصوصیت گرایش جنبش پاپ آرت استفاده وارهول از سیریگرافی، یک شیوه فوتو ریلستیک و توده پسند پرینت میکنگ بود. پاپ آرت با فشار وارد مطبوعات و اعلانات شد.
تفاوت بین هنرهای زیبا و هنرهای اعلانات بازرگانی بطور ارادی از بین رفت. مثال بسیار خوب پوشش آلبومهای موسیقی سالهای شصت است.
شخصیت مکتب فکری بدون شک اندی وارهول (۱۹۸۷-۱۹۲۸) بود. نامهای بزرگ دیگر جاسپر جانس، رابرت روشنبرگ، دیود هاکنی، کلیس اولدنبرگ، روی لیشتیستین، جورج سیگال، وین یا جمیز روزنکویست بودند. جنبش پاپ آرت عمدتاً یک جنبش هنری آمریکایی و بریتانیایی بود.
پاپ آرت از دید کلی
پاپ آرت، گرچه حالا اسمش را در ایران و جاهای دیگر فراوان شنیده میشود، در اصل یک جنبش هنری متعلق به دهه ۶۰ میلادی است. یک گروه هنری مستقل انگلیسی بودند که زیباییشناسی هنری را گسترش دادند. در واقع اینها عقیده داشتند مبتذلترین عناصر فرهنگ جامعه قابل زیبا بودن و هنری بودن هستند.
آنها ابزارهای کار خود را فیلمهای عامه پسند، آگهیهای تبلیغاتی، داستانهای کمیک استریپ علمی تخیلی، موسیقی پاپ، حروف و علائم متداول، اشیای روزمره و کالای مصرفی، معرفی کردند. در واقع هرچه که در چشمان مردم بیشتر دیده میشود میتواند ابزار قدرتمندی برای پاپ آرت باشد. پدید آوردندگان پاپ آرت بر تأثیر بر فرهنگ عامه شهری تاکید داشتند.
در آمریکا، پاپ آرت قدرت و نفوذ فراوانی داشت و به نوعی واکنشی برابر اکسپرسیونیزم انتزاعی و باورهای دادائیسمی بود. مشهورترین هنرمند پاپ آرت همه دورهها، شاید اندی وارهول باشد که احتمالاً بعضی آثارش را دیده باشید. هنر پاپ آرت به سرعت در عرصههای مختلفی مثل طراحی گرافیک، سینما و در رسوخ کرد.
در دوران جدید با ظهور بیلبوردهای عظیم تبلیغاتی کنار بزرگراهها، پاپ آرت قدرتمندترین ابزار خود را یافت همیشه پاپ آرت و «پول درآوردن از هنر» چنان به هم نزدیک به نظر میآیند که اگر نیت بوجود آورندگان آنها را در نظر نگیریم، ساده است که با هم اشتباه شوند. این دو با هم بده بستان دارند، پاپ آرت از تجارت تغذیه میکند و تجارت از پاپ آرت.
منبع : tebyan