[مبانی معماری داخلی] طراحی داخلی در معماری سنتی ایران

HeRa

عضو جدید
نگاهی به طراحی داخلی در معماری سنتی ایران

معماری داخلی به عنوان طراحی هدفمند فضاهای داخلی و ساماندهی آنها به منظور استفاده بهینه كاربران، از زمان‌های دور با آدمی‌همراه بوده‌است….
مصریان باستان همواره توجه ویژه‌ای به‌ارایه بندی فضاهای داخلی داشته‌اند و با استفاده‌از نقاشی و تندیس‌ها بر غنای فضای داخلی معابد و مقابر خود می‌افزودند.‌ از دوران رنسانس نیز كه معماران همراه و همگام با سایر هنرمندان به دنبال تولید فضاهای معماری متفاوت بودند، توجه به فضاهای داخلی اهمیتی كم‌تر از كلیت بنا نداشته‌است.‌ نقاشی‌های میكل آنژ مانند آنچه در سینسیناتی دیده‌می‌شود از این ‌قبیل طراحی‌های داخلی است كه هنرمندی نفاش سعی بر فضا سازی داخلی كرده‌است.‌ در ایران نیز توجه به فضاهای داخلی جدای از نماهای خارجی همواره مورد توجه معماران قرار داشته‌است.در مجموعه عظیم تخت جمشید كه برای ساخت آن تمام هنرمندان و صنعتگران خبره دنیا به‌ایران آورده شدند، حجاری‌ها، جزئی تحكیم كننده در فضاهای داخلی است.‌ كاخ‌های بزرگ هخامنشی در پاسارگاد، تخت جمشید و شوش علاوه بر اینكه شاهكار معماری هستند از نظر هنرهای تزیینی اهمیت فوق‌العاده دارند. حجاری این كاخ‌ها در كمال دقت و ظرافت انجام گرفته و كلیه جزییات بر روی سنگ حجاری شده‌است. برای نمونه باید از نقش داریوش بزرگ و خشایارشا بر دیوار بنای خزانه داریوش در تخت جمشید نام برد.این نقش، داریوش را در حالیكه بر تخت نشسته و گل نیلوفر در دست و دو بخور‌دان در جلو او قرار دارد نشان می‌دهد. در مقابل داریوش مردی با لباس مادی ایستاده و دست خود را جلو دهان گرفته‌است. پشت سر داریوش، خشایارشا ولیعهد او ایستاده و در پشت خشایارشا به ترتیب یك سردار پارسی و اسلحه دار مخصوص شاه و بالاخره دو سرباز گارد شاهی ایستاده‌اند. علاوه بر حجاری از كاشی مینایی نیز در تزیین كاخ‌ها استفاده شده‌است كه نمونه‌ آنها نقش سربازان جاوید در شوش است.‌ ستون‌های بلند و سرستون‌های عظیم هخامنشی نیز كاملاً جنبه تزیینی داشته‌اند. قسمت جالب حجاری، نقش خنجری است كه به كمر اسلحه دار مخصوص شاه بسته شده‌است غلاف این خنجر بهترین معرف هنر تزیینی در ایران عهد هخامنشی است.
در مساجد ایران نیز توجه به تمام جزئیات فضای داخلی مثل رنگ، آرایه و میزان نور به دقت مورد توجه بوده‌است.‌ طراحی هر فضا به تناسب عملكرد فضا صورت می‌گرفته‌است. شبستان‌های جنوبی با ارتفاعی معمولا كمتر و طراحی متفاوت از سایر شبستان‌ها بوده‌اند و ایوان‌ها و ورودی‌ها معمولا با دقت كاشی‌كاری می‌شدند. كاربرد آجر در معماری دوره سلجوقی بسیار رواج پیدا كرد و از انواع طرح‌های هندسی در آجر استفاده می‌شد. هنر آجرتراشی و تزیینی بنا با آجرهای تراشیده، از قرن پنجم قمری در ایران معمول بوده‌است. در كنار این تزیینات بسیار زیبای آجری، كتیبه‌ها و خطوط تزیینی،‌ با استفاده‌از آجر تراشیده، یكی از ویژگی‌های معماری سلجوقیان است. شیشه‌های دوره‌اسلامی‌كه‌ آغاز آن (قرن هفتم و هشتم میلادی) قرن اول قمری است، از آمیختگی میان تمدن‌های امپراتوری روم شرقی (بیزانس) و پارت و ساسانی،‌ در ایران حاصل شده‌است. با توجه به‌اشیاء شیشه‌ای كشف شده، این هنر در سمرقند،‌ شهر ری،‌ جرجان و نیشابور رونق بسزایی داشته‌است. وجود اشیاء متعلق به سده پنجم تا اوایل سده هفتم قمری حكایت از رونق صنعت شیشه‌گری در دوره سلجوقی می‌كند و با كشف اشیای شیشه در جرجان ونیشابور می‌توان نواحی خراسان و گرگان را از جمله مراكزساخت اشیای شیشه‌ای دانست. در اوایل دوران اسلامی ‌كاربرد گچ در تزئینات معماری، از جایگاه والایی برخوردار بود بطوریكه‌ اغلب سطوح بناها را با آن اندود می‌كردند و روی آن را گچ‌بری رنگی تزئین می‌کردند.

در قرن پنجم هجری قمری، تغییراتی در ظاهر گچ بریها پدیدار گشت كه محصول خلاقیت و ابتكار بود. در این دوره گچ بری از نظر تنوع اجراء به مرتبه حیرت انگیزی دست باقتو در اغلب موارد و در نحوه‌استفاده‌از گچبری نیز تغییراتی پیدا شد به گونه‌ای كه كم كم بطور موقت، گچ بری جای خود را به رشد عظیم آجر كاری دوره سلجوقی داد. اما این بدان معنا نبود كه گچ بری جایگاه والای خود را بطور كلی از دست بدهد چرا كه وجود گچ بریهای بسیار غنی همچون گنبد علویان همدان موید این نكته‌است كه گچ بری به موازات آجر كاری به پیشرفت و تكامل خود ادامه داد.‌

در دوره صفوی، تزیینات چوبی در بناهای غیرمذهبی دارای نقش اصلی بود و در آنها میزان بیشتری ازتذهیب‌كاری و نقاشیهای لاكی استفاده می‌شد. طرحهای آنها با هنر مینیاتور دارای رابطه نزدیكی بود. كنده‌كاری و خراطی به ویژه در درها و سقفها خود هنر خاصی دراین دوره بوده‌است. نقاشی‌های دیواری (فرسك) در كاخ عالی‌قاپو، قصر اشرف و چهلستون و همچنین آیینه‌كاری به عنوان نوعی تزیین جدید دربناها، مانند آیینه خانه، مورد استفاده قرار گرفته‌است. هنر كاشیكاری و همچنین شاهكارهای درخشان و پرجاذبه هنر گچبری پس از اسلام در ایران كه‌از بناهای دوره سلجوقیان و ایلخانیان رواج یافت، در دوره صفویه به‌اخرین حد زیبایی وتكامل رسید. سه قسم كاشیكاری مهم در تزیین بناهای این دوره چشمگیر هستند: كاشی یكرنگ، كاشی موزاییك یا معرق و كاشی هفت رنگ. بناهای دوره صفوی كه با این نوع كاشیكاری آرایش شده‌اند، در هیچ جای دنیا نظیر ندارند. نكته قابل توجه در تزئینات داخلی و خارجی بناهای سنتی ایران این است، كه تزئینات جزئی از بنا بوده و هیچ گاه به صورت بزك و عنصری اضافی نبوده‌است حتی در دوره‌ای سفت كاری و تزئینات هم زمان اجرا می‌شد.‌ این میزان توجه به‌ارایه و تزئینات سبب ارتقای كیفیت فضاهای مورد استفاده بوده‌است.‌ معماری كویری ایران به ویژه در خانه‌ها، به علت ماهیت درونگرای آن سرشار از نمونه‌های بدیع و زیبای طراحی داخلی است كه در آن ایجاد فضایی در تضاد با محیط كویری و القای حس زندگی و سرسبزی درون بنا از مهمترین اهداف معماران سنتی در طراحی داخلی بوده‌است. استفاده‌از شیشه، آئینه، گچ كاری و هنرهای ظریفه دیگر در تزئین و آرایه بندی فضا، تمام ملاحضات زیبایی شناسی، اقلیمی‌و حتی شرعی را نیز شامل می‌شده‌است به عنوان مثال شكل‌گیری آیینه‌كاری به عواملی چند بستگی داشته‌است.

این عوامل عبارتند از:
1 ـ نیاز به روشنایی موجب شد تا از آیینه برای تزئین استفاده شود. زیرا در این صورت با حداقل نور می‌توان روشنایی زیادی ایجاد كرد.
2 ـ چون طبق دستورات دینی هنگام عبادت نباید چهره خود را در آیینه دید، آیینه‌ها به حال شكسته قرار گرفتند به نحوی كه‌اگرچه در مقابل آن قرار گیرید نمی‌توانید چهره خود را ببینید.
3ـ علاقه به تزئین زیارتگاه‌ها موجب شد تلاش برای تزیین بكار رود.
4- چون بكارگیری تصاویر موجودات زنده‌اعم از انسان و حیوان در محل عبادت در اسلام در مقابل نمازگزار مجاز نیست تزئینات شكل هندسی بخود گرفت. این ویژگی‌ها آثار هنری آیینه‌كاری را در ایران بوجود آورد.
در دوران قاجاریه كه به سبب تعاملات فرهنگی و مراودات سیاسی، معماری اروپایی به جای معماری ایران در ساختمانهای دولتی و برخی كاخها الگو قرار گرفت، توجه به هنرهای ظریفه‌افزون شد.‌ نمونه‌های زیبایی از پنجره‌های رنگی، گچ كاری و آئینه كاری را می‌توان در خانه‌های به جامانده‌از دوران قاجار به ویژه در كاشان یافت.‌ خانه بروجردیهی به عنوان یكی از بهترین آثار معماری ایران سرشار از خلاقیت‌های هنرمندان سنتی ایران است.

منابع
ـ پُرادا، ایدت، هنر ایران باستان «تمدنهای پیش ازاسلام»، ترجمه یوسف مجیدزاده، تهران، 1357.
ـ پوپ، آرتور اپهام،‌ معماری ایران، ترجمه غلامحسین صدری افشار، تهران، 1366.
ـ کریستن سن، آرتور، ایران در زمان ساسانیان، ترجمه رشید یاسمی، تهران، 1334.
- گدار، آندره، هنرایران، ترجمه بهروز حبیبی، دانشگاه ملی، تهران، 1358.
ـ گدار، آندره، آثار ایران، ترجمه سروقد مقدم، مشهد، 1367.
ـ گیرشمن،‌ رمان، ایران از آغاز تا اسلام، ترجمه محمد معین، تهران، 1336.
ـ گیرشمن، رمان، هنر ایران «ماد و هخامنشی»، ترجمه عیسی بهنام، تهران، 1371.
ـ گیرشمن، رمان، هنر ایرانی «اشکانی و ساسانی»، ترجمه بهرام فره‌وشی، تهران، 1370.
ـ ویلسن،‌ کریستی، تاریخ صنایع ایران، ترجمه عبدالله فریار، چاپ دوم، تهران،
1366
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:

alireza arc

عضو جدید
نکات کاربردی در طراحی داخلی و دکوراسیون سنتي

نکات کاربردی در طراحی داخلی و دکوراسیون سنتي

۸ نکته درباره دکوراسیون سنتی



۱) هنگامی که حرف از دکورهای سنتی به میان می‌آید، فضای شلوغ و قهوه‌‌خانه‌ای پر از دیوارکوب‌های قدیمی،‌گلیم‌ها و چراغ‌ نفتی، مهرهای فیروزه‌ای و هزار خرد و ریز سنتی به ذهن ما می‌آید ولی آیا این فضای درهم از چیدمان سنتی ایرانی الهام گرفته است یا از بازار شام تقلید کرده‌ایم؟

۲) چیدمان سنتی قاجار که زمان نزدیکتری به ما دارد، ‌اغلب از روکش قرمز تیره «لاکی» استفاده می‌کند. صندلی‌های چوبی با رنگ سبز باز و روکش‌های لاکی، صندوقچه‌های سبز روشن با نقاشی گل مرغ و مخده «بالش های بزرگ برای لم دادن» از مخمل قرمز خصوصیات این معماری را نشان می‌دهد، کف پوش قالی‌کاشان و کاشمر با این دکور هماهنگ هستند.

۳) این مهم است که از چه سبک و ماده‌ای استفاده می‌کنیم. برای مثال، میزهای گران‌قیمت خاتم‌کاری با فرش‌های کرم قهوه‌ای ـ شتری و طرح منظم بته جقه هماهنگ می‌شود و منبت با قالی‌های کاشان رنگین تناسب دارند.

۴) فضاسازی کنید. مکان‌های تاریخی به خصوص خانه‌های قدیم مانند کاخ صاحبقرانیه تهران، بروجردی‌های کاشان و زینت‌الملک «نارنجستان» شیراز هنوز حال هوای تازه و خوش گذشته را دارند، با دقت در این مکان‌ها فکر شما متمرکز می‌شود.

۵) خرت و پرت سنتی نخرید حتی در فضای سنتی هم فکر ما احتیاج به نفس کشیدن دارد، شمعدان و اتو و کشکول و شمشیر معرق و... جز شلوغی و هزینه اضافه برای شما چه دربردارند.

۶) یک آب نما به یاد حوض خانه‌های قدیمی، چیدن مخده‌های بزرگ با رنگ‌های سنگین و قل‌قل سماور، از هر چه فکر کنید سنتی‌تر است. چای را از سماور زیبا روی یک مخده مخمل بزرگ بنوشید.

۷) پرده‌های کلفت سبز با بته جقه‌های قرمز، مخمل زرشکی با شرابه طلایی و پرده‌های سرمه دوزی دستی برای محیط سنتی شما مناسب است.

۸) اجزای کوچک‌تر را با دقت انتخاب کنید. برای مثال، رومیزی‌ها را با پرده و مبل هماهنگ کنید و سماور و لاله‌ها را جای مناسبی قرار دهید. حتی در دکور سنتی کاربرد و قابل استفاده بودن اولین و اولویت است.
__________________
 

reza902

عضو جدید
[مبانی معماری داخلی] طراحی داخلی سنتی ایران

[مبانی معماری داخلی] طراحی داخلی سنتی ایران

طراحی داخلی در معماری سنتی ایران ۱ نظر معماری داخلی به عنوان طراحی هدفمند فضاهای داخلی و ساماندهی آنها به منظور استفاده بهینه کاربران، از زمان‌های دور با آدمی‌همراه بوده‌است…. مصریان باستان همواره توجه ویژه‌ای به‌ارایه بندی فضاهای داخلی داشته‌اند و با استفاده‌از نقاشی و تندیس‌ها بر غنای فضای داخلی معابد و مقابر خود می‌افزودند.‌ از دوران رنسانس نیز که معماران همراه و همگام با سایر هنرمندان به دنبال تولید فضاهای معماری متفاوت بودند، توجه به فضاهای داخلی اهمیتی کم‌تر از کلیت بنا نداشته‌است.‌ نقاشی‌های میکل آنژ مانند آنچه در سینسیناتی دیده‌می‌شود از این ‌قبیل طراحی‌های داخلی است که هنرمندی نفاش سعی بر فضا سازی داخلی کرده‌است.‌ در ایران نیز توجه به فضاهای داخلی جدای از نماهای خارجی همواره مورد توجه معماران قرار داشته‌است.در مجموعه عظیم تخت جمشید که برای ساخت آن تمام هنرمندان و صنعتگران خبره دنیا به‌ایران آورده شدند، حجاری‌ها، جزئی تحکیم کننده در فضاهای داخلی است.‌ کاخ‌های بزرگ هخامنشی در پاسارگاد، تخت جمشید و شوش علاوه بر اینکه شاهکار معماری هستند از نظر هنرهای تزیینی اهمیت فوق‌العاده دارند. حجاری این کاخ‌ها در کمال دقت و ظرافت انجام گرفته و کلیه جزییات بر روی سنگ حجاری شده‌است. برای نمونه باید از نقش داریوش بزرگ و خشایارشا بر دیوار بنای خزانه داریوش در تخت جمشید نام برد.این نقش، داریوش را در حالیکه بر تخت نشسته و گل نیلوفر در دست و دو بخور‌دان در جلو او قرار دارد نشان می‌دهد. در مقابل داریوش مردی با لباس مادی ایستاده و دست خود را جلو دهان گرفته‌است. پشت سر داریوش، خشایارشا ولیعهد او ایستاده و در پشت خشایارشا به ترتیب یک سردار پارسی و اسلحه دار مخصوص شاه و بالاخره دو سرباز گارد شاهی ایستاده‌اند. علاوه بر حجاری از کاشی مینایی نیز در تزیین کاخ‌ها استفاده شده‌است که نمونه‌ آنها نقش سربازان جاوید در شوش است.‌ ستون‌های بلند و سرستون‌های عظیم هخامنشی نیز کاملاً جنبه تزیینی داشته‌اند. قسمت جالب حجاری، نقش خنجری است که به کمر اسلحه دار مخصوص شاه بسته شده‌است غلاف این خنجر بهترین معرف هنر تزیینی در ایران عهد هخامنشی است.

در مساجد ایران نیز توجه به تمام جزئیات فضای داخلی مثل رنگ، آرایه و میزان نور به دقت مورد توجه بوده‌است.‌ طراحی هر فضا به تناسب عملکرد فضا صورت می‌گرفته‌است. شبستان‌های جنوبی با ارتفاعی معمولا کمتر و طراحی متفاوت از سایر شبستان‌ها بوده‌اند و ایوان‌ها و ورودی‌ها معمولا با دقت کاشی‌کاری می‌شدند. کاربرد آجر در معماری دوره سلجوقی بسیار رواج پیدا کرد و از انواع طرح‌های هندسی در آجر استفاده می‌شد. هنر آجرتراشی و تزیینی بنا با آجرهای تراشیده، از قرن پنجم قمری در ایران معمول بوده‌است. در کنار این تزیینات بسیار زیبای آجری، کتیبه‌ها و خطوط تزیینی،‌ با استفاده‌از آجر تراشیده، یکی از ویژگی‌های معماری سلجوقیان است. شیشه‌های دوره‌اسلامی‌که‌ آغاز آن (قرن هفتم و هشتم میلادی) قرن اول قمری است، از آمیختگی میان تمدن‌های امپراتوری روم شرقی (بیزانس) و پارت و ساسانی،‌ در ایران حاصل شده‌است. با توجه به‌اشیاء شیشه‌ای کشف شده، این هنر در سمرقند،‌ شهر ری،‌ جرجان و نیشابور رونق بسزایی داشته‌است. وجود اشیاء متعلق به سده پنجم تا اوایل سده هفتم قمری حکایت از رونق صنعت شیشه‌گری در دوره سلجوقی می‌کند و با کشف اشیای شیشه در جرجان ونیشابور می‌توان نواحی خراسان و گرگان را از جمله مراکزساخت اشیای شیشه‌ای دانست. در اوایل دوران اسلامی ‌کاربرد گچ در تزئینات معماری، از جایگاه والایی برخوردار بود بطوریکه‌ اغلب سطوح بناها را با آن اندود می‌کردند و روی آن را گچ‌بری رنگی تزئین می‌کردند.

در قرن پنجم هجری قمری، تغییراتی در ظاهر گچ بریها پدیدار گشت که محصول خلاقیت و ابتکار بود. در این دوره گچ بری از نظر تنوع اجراء به مرتبه حیرت انگیزی دست باقتو در اغلب موارد و در نحوه‌استفاده‌از گچبری نیز تغییراتی پیدا شد به گونه‌ای که کم کم بطور موقت، گچ بری جای خود را به رشد عظیم آجر کاری دوره سلجوقی داد. اما این بدان معنا نبود که گچ بری جایگاه والای خود را بطور کلی از دست بدهد چرا که وجود گچ بریهای بسیار غنی همچون گنبد علویان همدان موید این نکته‌است که گچ بری به موازات آجر کاری به پیشرفت و تکامل خود ادامه داد.‌

در دوره صفوی، تزیینات چوبی در بناهای غیرمذهبی دارای نقش اصلی بود و در آنها میزان بیشتری ازتذهیب‌کاری و نقاشیهای لاکی استفاده می‌شد. طرحهای آنها با هنر مینیاتور دارای رابطه نزدیکی بود. کنده‌کاری و خراطی به ویژه در درها و سقفها خود هنر خاصی دراین دوره بوده‌است. نقاشی‌های دیواری (فرسک) در کاخ عالی‌قاپو، قصر اشرف و چهلستون و همچنین آیینه‌کاری به عنوان نوعی تزیین جدید دربناها، مانند آیینه خانه، مورد استفاده قرار گرفته‌است. هنر کاشیکاری و همچنین شاهکارهای درخشان و پرجاذبه هنر گچبری پس از اسلام در ایران که‌از بناهای دوره سلجوقیان و ایلخانیان رواج یافت، در دوره صفویه به‌اخرین حد زیبایی وتکامل رسید. سه قسم کاشیکاری مهم در تزیین بناهای این دوره چشمگیر هستند: کاشی یکرنگ، کاشی موزاییک یا معرق و کاشی هفت رنگ. بناهای دوره صفوی که با این نوع کاشیکاری آرایش شده‌اند، در هیچ جای دنیا نظیر ندارند. نکته قابل توجه در تزئینات داخلی و خارجی بناهای سنتی ایران این است، که تزئینات جزئی از بنا بوده و هیچ گاه به صورت بزک و عنصری اضافی نبوده‌است حتی در دوره‌ای سفت کاری و تزئینات هم زمان اجرا می‌شد.‌ این میزان توجه به‌ارایه و تزئینات سبب ارتقای کیفیت فضاهای مورد استفاده بوده‌است.‌ معماری کویری ایران به ویژه در خانه‌ها، به علت ماهیت درونگرای آن سرشار از نمونه‌های بدیع و زیبای طراحی داخلی است که در آن ایجاد فضایی در تضاد با محیط کویری و القای حس زندگی و سرسبزی درون بنا از مهمترین اهداف معماران سنتی در طراحی داخلی بوده‌است. استفاده‌از شیشه، آئینه، گچ کاری و هنرهای ظریفه دیگر در تزئین و آرایه بندی فضا، تمام ملاحضات زیبایی شناسی، اقلیمی‌و حتی شرعی را نیز شامل می‌شده‌است به عنوان مثال شکل‌گیری آیینه‌کاری به عواملی چند بستگی داشته‌است.

این عوامل عبارتند از:

۱) نیاز به روشنایی موجب شد تا از آیینه برای تزئین استفاده شود. زیرا در این صورت با حداقل نور می‌توان روشنایی زیادی ایجاد کرد.

۲) چون طبق دستورات دینی هنگام عبادت نباید چهره خود را در آیینه دید، آیینه‌ها به حال شکسته قرار گرفتند به نحوی که‌اگرچه در مقابل آن قرار گیرید نمی‌توانید چهره خود را ببینید.

۳) علاقه به تزئین زیارتگاه‌ها موجب شد تلاش برای تزیین بکار رود.

۴) چون بکارگیری تصاویر موجودات زنده‌اعم از انسان و حیوان در محل عبادت در اسلام در مقابل نمازگزار مجاز نیست تزئینات شکل هندسی بخود گرفت. این ویژگی‌ها آثار هنری آیینه‌کاری را در ایران بوجود آورد.

در دوران قاجاریه که به سبب تعاملات فرهنگی و مراودات سیاسی، معماری اروپایی به جای معماری ایران در ساختمانهای دولتی و برخی کاخها الگو قرار گرفت، توجه به هنرهای ظریفه‌افزون شد.‌ نمونه‌های زیبایی از پنجره‌های رنگی، گچ کاری و آئینه کاری را می‌توان در خانه‌های به جامانده‌از دوران قاجار به ویژه در کاشان یافت.‌ خانه بروجردیهی به عنوان یکی از بهترین آثار معماری ایران سرشار از خلاقیت‌های هنرمندان سنتی ایران است.








مهدی
www.tarla.blogsky.com
منابع
ـ پُرادا، ایدت، هنر ایران باستان «تمدنهای پیش ازاسلام»، ترجمه یوسف مجیدزاده، تهران، ۱۳۵۷.
ـ پوپ، آرتور اپهام،‌ معماری ایران، ترجمه غلامحسین صدری افشار، تهران، ۱۳۶۶.
ـ کریستن سن، آرتور، ایران در زمان ساسانیان، ترجمه رشید یاسمی، تهران، ۱۳۳۴.
- گدار، آندره، هنرایران، ترجمه بهروز حبیبی، دانشگاه ملی، تهران، ۱۳۵۸.
ـ گدار، آندره، آثار ایران، ترجمه سروقد مقدم، مشهد، ۱۳۶۷.
ـ گیرشمن،‌ رمان، ایران از آغاز تا اسلام، ترجمه محمد معین، تهران، ۱۳۳۶.
ـ گیرشمن، رمان، هنر ایران «ماد و هخامنشی»، ترجمه عیسی بهنام، تهران، ۱۳۷۱.
ـ گیرشمن، رمان، هنر ایرانی «اشکانی و ساسانی»، ترجمه بهرام فره‌وشی، تهران، ۱۳۷۰.
ـ ویلسن،‌ کریستی، تاریخ صنایع ایران، ترجمه عبدالله فریار، چاپ دوم، تهران، ۱۳۶۶
 

Seti.Star

عضو جدید
کاربر ممتاز
معماري داخلي در هنر سنتي ايران

معماري داخلي در هنر سنتي ايران

معماري داخلي در هنر سنتي ايران


نويسنده :حسين سلطان زاده





هنر معماري در گذشته کمابيش مانند برخي از ديگر هنرها و حرفه ها به صورتي جامع شامل طراحي فضاهاي بيروني و ترکيب حجمي، و همچنين طراحي فضاهاي داخلي مي شد و فعاليت معماري از هنر معماري چندان متمايز نبود و افراد به صورت عملي آموزش مي ديدند و تجربه کسب مي کردند تا زماني که به صورت عملي در طراحي انواع فضاها به مراتب بالاي حرفه اي دست مي يافتند. البته با وجود آنکه تخصص معماري به صورتي بارز به رشته هاي تخصصي و متمايز تقسيم نشده بود، اما آشکار است که عده اي از معماران در بعضي از زمينه هاي خاص مانند طراحي و ساخت مقرنس مهارت پيدا مي کردند و بيشتر در آن زمينه ها فعاليت مي کردند.
1. جايگاه معماري داخلي در طراحي فضا

تنوع محيط ها و شرايط اقليمي و جغرافيايي مناطق گوناگون ايران منجر به شکل گيري مفاهيم و ايده هاي متعددي، متناسب با شرايط محيطي و نوع کارکرد بنا شد. دو مفهوم (کانسپت) برونگرايي و درونگرايي از اين جمله به شمار مي آيند. (1) چگونگي طراحي داخلي و جايگاه آن در نظام فضاي معماري در هريک از دو نوع معماري فوق با انواع ديگر مفاهيم معماري ايراني متفاوت بوده است. در فضاهاي درونگرا که در نواحي مرکزي کويري و قسمت هايي از آذربايجان مي توان نمونه هاي آن را يافت، معماري داخلي اهميت بسيار فراواني داشته است؛ زيرا ترکيب هاي حجمي خارجي و بيرون بيشتر انواع اين گونه از بناها به ويژه در بافت هاي فشرده و پيوسته شهري فاقد طراحي معمارانه بود، در حالي که ترکيب حجمي و نماهاي داخلي آنها غالباً طراحي شده و بسيار مزين بود.
شايد بتان معماري داخلي اينگونه از بناها را به دو گونه طبقه بندي کرد: نخست گونه اي از معماري داخلي که طراحي حياط مرکزي و فضاهاي پيرامون آن را در بر مي گيرد و سپس معماري داخلي درون فضاهاي پيرامون حياط را که به مفهوم معماري داخلي در دوره معاصر نزديک است. سادگي نماهاي بيروني اين نوع از فضاها که هم به دليل فشردگي و پيوستگي بافت شهري بود و هم در بيشتر موارد دلايل اجتماعي و فرهنگي داشت، موجب مي شد که معماري داخلي آنها اهميت بسيار فراواني داشته باشد، به ويژه آنکه کمابيش همه اوقات زندگي زنان و کودکان- به جز هنگام خريد، مهماني رفتن، زيارت و حمام رفتن- در داخل خانه سپري مي شد.
اهميت معماري داخلي در بناهاي درونگرا به سبب بافت کالبدي شهرها و ساختار اجتماعي و فرهنگي موجود در آنها بسيار بيشتر از جايگاه معماري داخلي در بناها برونگرا به خصوص ساختمان هاي برونگراي واقع در حاشيه درياي خزر بود؛ زيرا مردم ساکن در حاشيه درياي خزر نسبت به کساني که در نواحي مرکزي و کويري کشور زندگي مي کردند، زمان بسيار بيشتري را در خارج از فضاي داخلي خانه زندگي مي کردند و بخش قابل توجهي از زمان خود را در فضاي باز بيروني صرف مي کردند و از سوي ديگر مصالح قابل توجهي از زمان خود را در فضاي باز بيروني صرف مي کردند و از سوي ديگر مصالح مورد استفاده در بناهاي واقع در حاشيه درياي خزر و مقدار رطوبت موجود در هواي آنجا و کم دوامي واحدهاي مسکوني در آنجا نسبت به نواحي مرکزي و کويري موجب کم اهميت شدن طراحي فضاهاي داخلي و تزيينات معماري در حالت عمومي مي شد. (2)
2. پيشينه معماري داخلي در ايران

اسناد موجود درباره پيشينه معماري داخلي در ايران باستان هنوز به اندازه اي نيست که به صورتي روشن بتوان خصوصيات آن را مورد بررسي قرار داد؛ اما به هر صورت از مدارک باقي مانده به اهميت طراحي داخلي فضاهاي معماري مي توان پي برد. در شاهنامه فردوسي به وجود نگاره هايي از چهره هاي انساني در فضاي داخلي برخي کاخ هاي دوران باستان اشاره شده (3) که با توجه به اشاره تاريخ بيهقي به کاربرد تصاوير انساني در بعضي از کاخ هاي غزنوي و همچنين نگاره هاي باقي مانده از کاخ هاي صفوي، مي توان آن را درست دانست به خصوص آنکه چند نگاره موزاييک کاري شده از دوره باستان برجاي مانده است.
ظرافت لوح سر ستون ها، پاستون و بدنه ستون هاي تخت جمشيد و شماري از نگاره هاي باقي مانده در گاه هاي چندکاخ و همچنين نماي برخي از مقابر صخره اي هخامنشي که به نظر مي رسد در طراحي آنها از نماي کاخ هاي سکونت گاهي و تشريفاتي – حکومتي نيز استفاده شده، حاکي از اهميت معماري داخلي در اين مجموعه است.
يکي از شاهکارهاي معماري باقي انده در عرصه طراحي داخلي، کاخ سروستان در فارس است که براي طراحي فضاهاي داخلي آن ابداع بسيار کم نظيري صورت گرفته است و آن استفاده از رديف زوج ستون هايي در دو سوي برخي از فضاهاي داخلي است که در شکل دهي به فضاي داخلي و عمق بخشيدن به سطوح نقش ويژه اي داشته است و از برخي جنبه ها مي توان آنگونه اي از مداخله در سطح بسيار بالا براي طراحي داخلي يک فضا به شمار آورد. در بيشاپور نيز آثاري از برخي فضاها و سطوح داخلي کاخ ها باقي مانده که حاکي از اهميت طراحي فضاي داخلي آنهاست.
در کاخ سروستان افزون بر کاربرد عناصر مهمي مانند ستون تزييني در فضاي داخلي، از اصل بر هم زدن تقارن نيز براي ايجاد فضاهاي داخلي متنوع استفاده شده است و فضاهاي داخلي واقع در دو سمت محور اصلي به صورتي غيرمتقارن طراحي شده اند، در حالي که در بيشتر بناهاي کهن مانند کاخ اردشير از تقارن استفاده مي شد.
در کاخ چهلستون در قزوين متعلق به دوره صفويه نيز از اصل عدم تقارن براي ايجاد اتاق هايي متنوع استفاده شده است. عمارت عالي قاپو و چهلستون در اصفهان و چيني خانه اردبيل از جمله ساختمان هايي هستند که هنوز بخش عمده اي از طراحي داخلي فضاهاي آنا باقي مانده و نمايانگر اهميت معماري داخلي در معماري سنتي ايران است. (4)
کاربرد آيينه کاري براي تزيين فضاهاي داخلي چه به صورت تزييني براي تالارها و اتاق هاي پذيرايي و چه با هدف مفهومي براي ايجاد سبکي و معنويت در فضاهاي آييني يکي ديگر از جلوه هاي اهميت طراحي فضاهاي داخلي در معماري ايراني به شمار مي آيد.
3. معماري داخلي به روايت نگاره هاي ايراني

هنگامي که فضاهاي داخلي باقي مانده در آثار تاريخي مورد توجه و بررسي قرار مي گيرند، صرف نظر از احتمال دگرگوني هاي ممکن در آنها مي توان تا حدي به چگونگي طراحي فضاهاي داخلي در انواع بناهاي تاريخي پي برد، اما نکته مهم اين است که مبلمان و اثاثيه مورد استفاده و همچنين الگوهاي رفتاري درون اين فضاها اکنون وجود ندارد و به سختي مي توان ارتباط معماري داخلي با الگوههاي رفتاري را مورد توجه و بررسي قرار داد. مينياتورها يا نگاره هاي ايراني را مي توان تنها اسناد مصوري دانست که در اين زمينه اطلاعات بسيار ارزشمندي را در اختيار قرار مي دهند؛ زيرا با وجودآنکه فضا و عناصر آن در بسياري از نگاره هاي ايراني به شکل آينه وار منعکس نشده اند، بلکه متناسب با موضوع و اهميت نگاره به قسمت هايي از فضا به صورت منفرد يا در ترکيب با فضاهايي ديگر و همچنين در مواردي به فضاهايي انتزاعي اشاره شده است، اما به هر صورت کمابيش به عناصر و الگوهايي که وجود داشته، اشاره شده است.
شيوه نگارگري ايراني که به صورت دو بعدي از دوره تيموري به بعد قسمت هايي از فضا يا عناصري از محيط به شکل سه بعدي ترسيم مي شد، موجب شده است که برخي از بخش ها و عناصر فضا بهتر نشان داده شود و برخي از قسمت هاي آن کمتر مورد توجه قرار گيرد.
چنان که مي توان مشاهده کر که کمتر سقف فضاهاي معماري در نگاره ها ترسيم شده باشد، اما کف و ديوارها و عناصر روي آنها غالباً به خوبي نشان داده شده است.
ساختار فضاي داخلي و چارچوب اصلي طراحي آن در وهله نخست از سازه و عناصر باربر آن پيروي مي کرد. براي نمونه مي توان به ساختار يک اتاق اشاره کرد که تعدادي جرز در دو سوي اتاق در زير قسمت هايي از تاق که نقش شبيه به يک تير داشتند، قرار داشت که بين آنها ديواري جدا کننده ساخته مي شد که در قسمت هايي که کم عمق بود، در يک يا دو سطح روي هم طاقچه هايي براي قرار دادن برخي از اشيا تعبيه مي کردند.
سازماندهي سازه اي اتاق را به اين ترتيب نيز مي توان بيان کرد که غالباً دو ديوار عمود بر حياط نقش باربر داشتند و براي سبک کردن آنها، در فواصلي معين که بار کمتري وارد مي شد، فضاي تاقچه هايي را در آنها در مي آورند که هم ديوار سبک شده باشد و هم از فضاي خالي آن استفاده کرده باشند. پنجره ها در سطح مجاور و موازي حياط قرار داده مي شد که متناسب با چگونگي و نوع اتاق يا تالار، وسعت و اهميت آن، از در – پنجره يا پنجره ارسي استفاده مي کردند. (5)
از اره يا پايين ديوار ايوانها و برخي ديگر از فضاها را با کاشي مي پوشاندند تا در برابر ساييدگي مقاومت بيشتري داشته باشد. براساس اسناد موجود از دوره تيموريان به بعد به خصوص در دوره صفويه از نقاشي ديواري نيز براي تزيين فضاي داخلي استفاده مي کردند. براي پوشاندن سطح ديوارهاي برخي از ايوانها از کاشي و آجر بهره مي بردند.
کف اتاقهاي ساده را با آجر مي پوشاندند؛ اما براي پوشاندن کف تالارها و ايوان ها کاشي استفاده مي کردند. در روي کف اتاق يا تالار به طور معمول فرش مي انداختند و روي آن مي نشستند. افراد عالي مقام غالباً در روي زيراندازي که در روي فرش مي انداختند مي نشستند و به مخده تکيه مي دادند. معمولاً پادشاهان، حکام، و افراد عالي مقام در هنگام برگزاري مراسم تشريفاتي روي يک تخت طراحي شده که محل جلوس آنان بود، مي نشستند و ساير افراد بر روي زمين مستقر مي شدند. در چند نگاره مشاهده شده که اگر يک يا دو مهمان عالي مقام نيز در يک مجلس حضور داشتند، در مواردي براي آنان از نوعي صندلي چهارپايه مانند استفاده مي شد.
پي نوشت ها :

1. سلطان زاده، حسين، تخت جمشيد، چاپ پنجم، تهران: دفتر پژوهش هاي فرهنگي، 1386، ص 104.
2. سلطان زاده، حسين. “از خانه تا آپارتمان” فصلنامه معماري و فرهنگ، ش 23، 1384، ص 148.
3. سلطان زاده، حسين. معماري و شهرسازي به روايت شاهنامه فردوسي، تهران، دفتر پژوهش هاي فرهنگي، 1377، ص 50.
4. عبدي بيگ شيرازي، روضه الصفات، مقدمه از ابوالفضل هاشم اوغلي رحيموف، مسکو: انتشارات دانش، 1974.ص37
5. سلطان زاده، حسين، پنجره هاي قديمي تهران، تهران: دفتر پژوهش هاي فرهنگي، 1375، ص21.

منبع: یزدان پرست، حمید؛ (1388) نامه ایران: مجموعه مقاله ها، سروده ها و مطالب ایران شناسی، تهران، اطلاعات، چاپ نخست

http://rasekhoon.net/article/show-99455.aspx.
 

Seti.Star

عضو جدید
کاربر ممتاز
رمز و رازهای نهفته در معماری سنتی ایران

رمز و رازهای نهفته در معماری سنتی ایران

رمز و رازهای نهفته در معماری سنتی ایران










آرایش معماری ایرانی سه مضمون اساسی دارد که نمادهای گیاهی و دیگر پدیده‌های طبیعی (که از روزگاران پیش از تاریخ نشانه باروری و فراوانی بوده‌اند)....






با نگاهی به تمامی بناها و اشیای تاریخی می‌توان مشاهده کرد که آنچه بیش از قدمت و دیرینگی باعث غنای این داشته‌های تاریخی شده، هنر زنان و مردان ایران زمین در طول دوران و اعصار مختلف است و تنها محدود به کهن بودن این بناها و اشیاها نمی‌شود.
هنرمندانی که خلاقانه و به طرز شگفت انگیزی از چندین هزار سال قبل تا کنون همواره خالقان آثار بی‌نظیری بوده‌اند که توانسته چشم جهانیان را خیره کند و باستان شناسان و گردشگران بسیاری را روانه ایران کند.

باید در نظر در داشت که صنایع دستی و هنر سنتی ایران تنها ظرفی سفالین و تکه‌ای گلیم و جام قلمزنی شده نیست بلکه معماری سنتی ایران نیز از هنرهای سنتی کشور به شمار می‌رود که به دست صنعتگران شاید هزاران سال قبل رقم زده شده است.
هنرمندانی که تمامی دل مشغولی‌ها، دغدغه‌ها، زیبایی‌ها، جنگ‌ها، فتوحات، مناجات با خدا و ... را در آثار خود متجلی ساخته‌اند.
این هنرها نه تنها از منظر زیبایی مورد توجه هستند، از نظر زنده نگاه‌داشتن بسیاری از سنت‌ها، آداب و رسوم و فرهنگ‌ها نیز در طول تاریخ موثر بوده‌اند.

قدمت، ملاک ارزشمندی بناهای تاریخی نیست
یک کارشناس صنایع دستی می‌گوید: معماری هنر شکل دادن به فضا بر اساس آرمان‌ها و نیازمندی‌های انسان است.
«سارا اکبری» تأکید می‌کند: معماری همواره در هر دوره و در هر منطقه ویژگی‌های خاص خود را به مثابه یک پدیده فرهنگی بازتاب می‌دهد و معماری هرگز از عوامل تاریخی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگ و رسوم جامعه در عصرهای مختلف جدا نبوده است.
به اعتقاد وی معماری سنتی ایران قادر به پاسخگویی به نیازهای زیستی، فردی و اجتماعی مردم متناسب با آداب و سنن زندگی و فرهنگ آنان بوده است.

وی می‌گوید: هماهنگی با طبیعت و محیط و بهره‌گیری از امکان‌های ذاتی موجود در محل، ( تکیه بر مصالح بومی) سنن هر یک از ولایات، حفظ رابطه منطقی، وحدت میان مصالح و طرح بنا از مهمترین خصوصیات معماری ایرانی است.
این کارشناس صنایع دستی با اشاره به باور غلط افراد در خصوص این که ارزش آثار تاریخی بیشتر به قدمت آن‌ها مربوط می‌شود، ادامه می‌دهد: آثار معماری دوره‌های مختلف ایران، گوشه‌هایی از جزییات زندگی، اعتقادات، پایبندی به الگوی اخلاقی و زیستی، اسلوب‌های بومی و محلی و مهارت فنی و هنری ایرانیان را بازگو می‌کند.
وی تأکید می‌کند: همچنین گوهر معماری ایرانی را منطق ریاضی و عرفان تشکیل می‌دهد به حدی که در متون کهن ایرانی از معمار به عنوان «الحاسب» و «المهندس» نامبرده می‌شود.
معماری ایرانی در سه مقیاس قابل تقسیم است که بافت‌های شهری و روستایی، مجموعه‌های معماری و تک‌بناها این مقیاس‌ها را تشکیل می‌دهد.

تزئینات وابسته به معماری سنتی، بناهای تاریخی ایران را پرآوازه کرد
یک کارشناس ارشد رشته معماری در این خصوص می‌گوید: از میان شهرها و روستاهای ایران، تعدادی از آن‌ها با داشتن بافت و ساختار ویژه، آثار و بناهای ویژه ارزشمند و سابقه تاریخی صاحب نام و آوازه‌ هستند به طوری که می‌توان به شهرهای اصفهان و شیراز و روستاهای ماسوله، ابیانه و کندوان در این زمینه اشاره کرد.
به اعتقاد «سجاد هاشمیان» مجموعه‌های معماری از تعدادی بناهای گوناگون با عملکرد مناسب و مکمل یکدیگر تشکیل شده که در کنار هم و در قالب یک ساختار بزرگ ساخته شده‌اند، و به دلایل مذهبی، فرهنگی، اقتصادی، نظامی و یا سیاسی شکل گرفته‌اند.

وی تأکید می‌کند: از بین مجموعه‌های معماری «بازار» مهمترین بخش اجتماعی و کالبدی شکل‌دهنده در بافت‌های تاریخی است و در واقع محلی است که با داشتن مهمترین و اصلی‌ترین بناهای شهر و فضاهای تولید و تجارت؛ عمده‌ترین فعالیت‌های فردی و اجتماعی، امور اقتصادی، سیاسی، تولیدی، تجاری، تبادلات فرهنگی، آموزشی، فعالیت‌های هنری و صنعتی را در خود جای داده است.
وی در ارتباط با تک‌بناها می‌گوید: طرح و شکل بناها اعم از بناهای خصوصی نظیر کاخ‌ها و بناهای مسکونی، بناهای عمومی دینی و غیردینی همچون مساجد، مدارس دینی، حسینیه‌ها، زیارتگاه، کاروانسراها، حمام، قهوه‌خانه‌ها، آب‌انبار، پل‌ها، قنات‌ها و ... جملگی پیرو سبک‌های رایج زمان خود و در ادامه و تکامل شیوه‌های مرسوم گذشته و متناسب ویژگی‌های فعلی، موقعیت‌ جغرافیایی و اجتماعی شکل گرفته‌اند.

تزئینات معماری تنها برای زیباسازی نیست
برخی از منتقدان ایرانی در این زمینه بر این باورند که طرح زینت‌گری در معماری ایرانی بر همه ملاحظات دیگر غلبه دارد اما رابطه‌ شکل و فرم بنا و تزئینات به گونه‌ای است که فن و اصول ساختمان قربانی تزئینات نشده است و تزئینات نیز صرفا برای زیباسازی نبوده است.
معماران ایرانی به اصل پرهیز از بیهودگی سخت پایبند بوده‌اند و همواره با توجه به جنبه‌های زیبایی و تزئینی نمای بنا در ادوار مختلف تاریخ سعی کردند استحکام، پایداری و استواری بنا را القاء کنند و به تزیین صرفا به دیده‌ی یک پوشش الحاقی ننگرند.

در ایران در دوران آرامش و امنیت و قدرت؛ بناها با تفکر و تامل و در جریان نوسانات شدید، سریع و شتابزده ساخته می‌شده است.
چون فرصتی برای بررسی و تنوع در اختیار معماران نبوده بر این اساس با مصالح فراوان و قابل دسترس بناها شکل گرفته و تزئین‌های الحاقی را پس از ساختن بنا به وجود می‌آورده به بنا می‌افزودند.

آرایش معماری ایرانی سه مضمون اساسی دارد که نمادهای گیاهی و دیگر پدیده‌های طبیعی (که از روزگاران پیش از تاریخ نشانه باروری و فراوانی بوده‌اند)، طرح‌های هندسی (شامل ساده‌ترین طرح‌ها تا پیچیده‌ترین طرح‌ها) و خطاطی (از دوران اسلامی به بعد) این 3 مضمون را تشکیل می‌دهند.
آجرکاری، کاشی‌کاری، گچبری، حجاری، شیشه و آئینه‌کاری، درودگری و هنرهای چوبی، هنرهای فلزی، نقاشی و پارچه این کاربری‌ها را شامل می‌شود.

رواج تزئینات معماری سنتی ایران در کشورهای عربی
یک کارشناس ارشد صنایع دستی در خصوص شرایط کنونی تزئینات معماری در کشور می‌گوید: تزئینات وابسته به معماری ایران امروزه در بسیاری از کشورهای عربی مورد استقبال قرار می‌گیرد حال آن که کاربرد این نوع تزئینات در معماری داخلی کمرنگ شده است.
محبوبه توکلی معتقد است که در حوزه استفاده از چوب در تزئینات معماری کاربری‌ها در مقایسه با گذشته بسیار کاهش یافته و بخشی از رشته‌های صنایع دستی مرتبط با چوب که در تزئینات معماری کاربرد دارد، رو به فراموشی می‌رود.

وی با بیان این که نسل جوان چندان تمایلی به یادگیری تزئینات وابسته به معماری سنتی ندارند، ادامه می‌دهد: امروزه از این هنرها تنها در مرمت آثار و بناهای تاریخی و اماکن مذهبی استفاده می‌شود.
این کارشناس ارشد صنایع دستی بر کاربردهای المان‌های صنایع دستی در طرح توسعه ساختمان‌ها، فضاهای اداری و دانشگاه‌ها تأکید می‌کند و یادآور می‌شود: تزئینات وابسته به معماری سنتی حتی می‌تواند زینت بخش ایستگاه‌های مترو شود.
وی خاطرنشان می‌کند: نباید اجازه داد که معماری سنتی که بخشی از هویت اصیل و اسلامی ما را در دل خود جای داده، منسوخ شود.



گردآوری: گروه فرهنگ و هنر سیمرغ[FONT=Times New
Roman]
[URL="http://www.seemorgh.com/culture"]www.seemorgh.com/culture
[/URL]
منبع: chtn.ir


[/FONT]
 
بالا