ما کجاییم و مالزی کجا!

آزرمیدخت

عضو جدید
ميترا دهموبد :


امروز در خبري خواندم كه كشور مالزي براي پاسداري از
ميراث فرهنگي خود، از اين پس از گردشگراني كه به اين كشور سفر مي‌كنند، پنج درصد ماليات «ميراث تاريخي» مي‌گيرد.


به گفته‌ي وزير گردشگري مالزي «محد علي رستم»، دريافت اين هزينه‌ي مالياتي، از اول ماه سپتامبر در 193 هتل و گردشگاه فعال در ايالت «مالاکا» به اجرا در مي‌آيد.




اين هزينه‌ي مالياتي براي زيباسازي، پاسداري و بهبود شرايط جاهاي تاريخي اين گستره و جذب بيشتر گردشگران دريافت مي‌شود.

راستش را بخواهيد اين خبر را كه خواندم به ياد ايران خودمان افتادم. مالزيايي‌ها در هتل‌هايشان ماليات ميراث تاريخي‌شان را مي‌گيرند تا از اين يادگارهاي تاريخي بتوانند به خوبي پاسداري كنند و ما در ايران، هتل‌هايمان را درست بر روي ميراث تاريخي‌مان مي‌سازيم.

نمونه‌اش هتلي است كه زمزمه‌هاي ساختش در كنار آتشگاه اصفهان، اندك‌زماني است كه نقل هر خبرگزاري شده اما خبري از دست‌اندركاران ميراث فرهنگي كشور، نيست، منظورم كساني است كه با استناد به قانون اساسي كشور، بايد پاسدار حريم يادگارهاي تاريخي كشور باشند.

نمونه‌ي ديگرش هتلي در شوش است كه سال‌هاست كه بر سر ساختش، دادگاه و دادگاه‌كشي است، هتلي كه روشن نيست كه اصلا چرا از روز نخست، مجوز ساختش در حريم آثار روزگار هخامنشي، اين پايتخت نياكاني داده شد.

مالزيايي‌ها براي نگهداري بهتر از گذشته‌شان ماليات مي‌گيرند و ما بر روي آثارمان، آب پشت سد‌هاي تازه‌ساز را رها مي‌كنيم. بي‌گمان به اين يادگارها در زير آب بيشتر خوش مي‌گذرد.

حريم و منظر تاريخي يادگارهاي نياكاني را فداي برج‌هايي مي‌كنيم كه جهاني‌بودنمان را به خطر مي‌اندازد. در حريم آثارمان، راه‌آهن مي‌كشيم و قطار مي‌گذرانيم، مجوز كشت و كار مي‌دهيم يا مجوز ساخت و ساز، آن‌هم از نوع شهركي‌اش.

حريم را فراموش كنيد ما در دل آثار تاريخي‌مان،‌ خط مترو مي‌كشيم، ‌بي‌خيال «هرمز اردشير» و «سي‌و‌سه‌پل» و...

به گمانم كافي‌است تا همين‌جاي اين داستان پر درد را بدانيم و از خود بپرسيم ما كجاييم و دنيا كجا؟
ما را چه شده؟


http://www.amordadnews.com/neveshtehNamyesh.aspx?NId=4332
 
بالا