mehdi libra
عضو جدید
ماهيت بيماري تب برفكي، تعريف بيماري تب برفكي :
تب برفكي يك بيماري ويروسي بشدت مسري دامهاي زوج سم است. اگرچه تلفات آن در دامهاي بالغ كم است و بندرت اتفاق مي افتد ولي در دامهاي جوان بخصوص بره و بزغاله تلفات قابل توجهي دارد و از همه مهمتر خسارات بسيار شديد اقتصادي و اجتماعي ناشي از كاهش توليدات دام و كاهش بهره وري دام را بهمراه دارد و صادرات دام و فراورده هاي آن را متوقف ميسازد.
پراكنش جهاني تب برفكي ( World Distribution ) :
تب برفكي و با ميزان شيوع متفاوت در بسياري از كشورهاي آفريقا، خاورميانه، آسيا و بخشهائي از كشورهاي آمريكاي جنوبي بشكل بومي ميباشد.
اروپا، آمريكاي شمالي و مركزي، كشورهاي اقيانوسيه و كارايئب از بيماري پاك شده اند. طي دهه گذشته پراكنش سروتايپ هاي مختلف كه گزارش شده است بشرح زير است :
ـ تايپ O : آسيا، بخشهائي از آفريقا و آمريكاي لاتين ( جنوبي ) و اخيراً كشور انگلستان و بخشهائي از اروپاي غربي ( اپيدمي سال 2001 ـ 2000 ).
ـ تايپ A : آسيا، قسمتهائي از آمريكاي جنوبي و آفريقا.
ـ تايپ Asia : آسيا و كشورهاي جنوب شرقي اروپا ( گرجستان، ارمنستان و ..... ).
ـ تايپ SAT 1 : آفريقا و كشورهاي غربي حوزه خليج فارس.
ـ تايپ SAT 2: آفريقا و كشورهاي حوزه خليج فارس.
ـ تايپ 3SAT : كشورهاي جنوب آفريقا.
ـ تايپ C : كشورهاي جنوب آسيا و شرق آفريقا.
تكامل سريع فراگير آسيايي تيپ O ويروس تب برفكي :
در سالهاي اخير مثال خوبي است كه بيانگر قدرت بيماريزائي و انتشار غير منتظره و ناگهاني ويروس تب برفكي در سطح جهاني است. اين تيپ ويروس تب برفكي ابتدا در سال 1990 در شمال هند شناسائي گرديد و سپس در سال 1993 در پنال و در سال 1994 از عربستان سعودي جدا شد و در خلال همين مدت در اكثر كشورهاي خاورميانه پخش و منتشر گرديد. سپس در سال 1996 در قسمتهاي غربي تركيه، بلغارستان و يونان و در سال 2000 پس از ده سال از روسيه، مغولستان، جمهوري كره و ژاپن جدا شد و نهايتاً در سال 2001 به كشورهاي انگستان، فرانسه، ايرلند، هلند و ( قاره اروپا ) رسيد و اپيدمي شديدي همراه با خسارات اقتصادي هنگفتي را ايجاد نمود. ( فقط در انگلستان 11 ميليون پوند خسارت اقتصادي مستقيم همراه با توقف صادرات بصورت موقت را برجا گذاشت ).
اتيولوژي :
ويروس تب برفكي از جنس Aphtovirusو از خانواده پيكور ناوريده( Picornaviride ) است. يا بعبارتي از گروه ويروسهاي كوچكي هستند كه غير پوشش دار بوده و حدود 25 ضخامت و تقارن هشت ضلعي دارد. همچنين حاوي يك مولكول ( RNA )تك رشته اي و 60 نسخه از چهار پلي پپتيد ساختماني (VP1 , VP2 , VP3 , VP4 ) تشكيل شده است.
از ميان آنها پلي پپتيد VP1 شامل شاخصهاي آنتي ژنتيكي مهمي است كه در تحريك سيستم ايمني و توليد آنتي بادي خنثي كننده در دامهاي حساس نقش بسزائي دارد و پلي پيتيد ايمونوژن ناميده ميشود.
در حال حاضر 7 سروتايپ مختلف ويروس تب برفكي وجود دارد كه عبارتند از :
( A , O , ASIAI , C , SAT1 , SAT2 , SAT3 ) تمام اين سروتايپ هاي تب برفكي ميتوانند بيماري را بشكلي ايجاد نمايند كه از نظر درمانگاهي غير قابل تفكيك ولي از نظر ايمني شناختي با يكديگر متفاوت هستند. هيچگونه ايمني متقاطع بين سروتايپها وجود ندارد. در آزمايشات سرولوژيكي و تشخيصي سروتايپها توسط آزمايشات ELISA اليزا و CFT تثبيت كمپان و VNTخنثي سازي ويروس قابل تفكيك هستند. در هر سروتيپ، طيفي از اختلافات آنتي ژنتيكي و در ميان سويدهاي با ارتباط نزديك و دور با يكديگر وجود دارد. آناليز سويه هاي ويروس تب برفكي با توجه به ويژگيهاي ژنتيكي و آنتي ژنتيكي در مطالات اپيدميولوژيكي براي انتخاب بهترين و مؤثرترين سويه هاي واكسن براي كشورهائيكه سياست كنترل بيماري با انجام واكسيناسيون پايه ريزي مينمايند.
همانطور كه گفته شد بيشترين تغييرات آنتي ژنتيكي در تيپA ويروس تب برفكي ديده ميشود.
ويروس تب برفكي نسبت به محيطهاي اسيدي و بازي حساس است و در PHهاي كمتر از 4 و بيشتر از 11 غير فعال و كشته ميشوند و در PH 4/7 تا 6/7 از بيشتري پايداري برخوردار است. اختلالات ميان سويه اي در خصوص مقادير متوسط و ميانگين وجود دارد ولي مهمترين عامل تعيين كننده دما است. ويروسهاي تب برفكي ميتوانند عفونت زائي خود را در PH بين 5/9 ـ 7/6 و در 4 درجه سانتيگراد يا پائينتر حفظ مينمايند ولي با بالا رفتن درجه حرارت ميزان عفونت زائي اين طيف با افزايش وبا كاهش مي يابد.
تأثير درجه حرارت محيط بر عفونت زائي ويروس تب برفكي بستگي به تركيب مواد موجود در محيط دارد بطوريكه ويروس تب برفكي ميتواند در محيطهاي حاوي مواد آلي به مدت زيادي دوام آورده و غير فعال نشود. ويروس تب برفكي در درجه حرارت زير صفر و شرايط انجماد بطور نامحدودي زنده باقي ميماند. حتي در شرايط 4 درجه و در محيطهاي ساده ويروس تب برفكي تا بيشتر از يك سال عفونت زائي خود را حفظ مينمايد. سوسپانسيون تهيه شده ويروس در درجه حرارت معمولي محيط ( درجه 22 ) بين 8 تا 10 هفته و در درجه حرارت 37 درجه تا 10 روز خاصيت عفونت زائي خود را حفظ ميكند و در درجه حرارتهاي بالاتر بسرعت غيرفعال ميشود. بطور مثال درجه حرارت 56 درجه به مدت 30 دقيقه جهت غير فعال نمودن اكثر سويه هاي ويروس تب برفكي كافي ميباشد.
نور خورشيد تأثير كمي در غير فعال شدن ويروس دارد و بطور كلي غير فعال شدن ويروس در شرايط محيطي بستگي به ميزان رطوبت ( رطوبت نسبي كمتر از 60 % ) و درجه حرارت دارد. تركيبات اسيدي و قليايي مؤثرترين مواد براي ضدعفوني سازي هستند.
خصوصيات اپيدميولوژيكي تب برفكي :
دامهاي حساس :
حيوانات اهلي شامل گاو، گاوميش، گوسفند، بز، خوك و گوزن به بيماري تب برفكي حساس هستند. بيماري معمولاً با شدت وحدت بيشتري در گاو و خوك بروز ميكند. خانواده شترسانان شامل شتر و لاما حساسيت كمي به اين ويروس دارند زوج سمان وحشي به بيماري حساس هستند و موارد بيماري بطور نادر در فيل، خارپشت و برخي جوندگان ثبت گرديده است. گاوميشهاي آفريقائي ( Sunce rus Caffer )معمولاً به سروتيپهاي ( SAT ) مبتلا ميشوند اگرچه بروز ضايعات كلينيكي در آنها نادر است.
بعضي از سويه هاي تب برفكي تمايل محسوسي براي برخي از گونه هاي دامي دارند و بطور مثال ميتوان از سروتايپ O خوكي ( Porcinophilic ) نام برد كه در سالهاي اخير در قسمتهاي شرقي آسيا در حال چرخش است .
ابتلاء انسان به بيماري تب برفكي اگرچه گزارش شده است ولي بسيار نادر و خفيف ميباشد. با اين وجود فرد ميتواند ويروس را براي بيش از 24 ساعت بدون آنكه هيچگاه علايم باليني را ظاهر سازند در دستگاه تنفس حفظ نمايد.
بقاء ويروس ( In the Environed ) :
در محيط ويروس تب برفكي در محيط بشرطي كه دور از خشكي، حرارت و شرايط نامساعد PH باشد عفونت زائي خود را حفظ نمايد.
تب برفكي يك بيماري ويروسي بشدت مسري دامهاي زوج سم است. اگرچه تلفات آن در دامهاي بالغ كم است و بندرت اتفاق مي افتد ولي در دامهاي جوان بخصوص بره و بزغاله تلفات قابل توجهي دارد و از همه مهمتر خسارات بسيار شديد اقتصادي و اجتماعي ناشي از كاهش توليدات دام و كاهش بهره وري دام را بهمراه دارد و صادرات دام و فراورده هاي آن را متوقف ميسازد.
پراكنش جهاني تب برفكي ( World Distribution ) :
تب برفكي و با ميزان شيوع متفاوت در بسياري از كشورهاي آفريقا، خاورميانه، آسيا و بخشهائي از كشورهاي آمريكاي جنوبي بشكل بومي ميباشد.
اروپا، آمريكاي شمالي و مركزي، كشورهاي اقيانوسيه و كارايئب از بيماري پاك شده اند. طي دهه گذشته پراكنش سروتايپ هاي مختلف كه گزارش شده است بشرح زير است :
ـ تايپ O : آسيا، بخشهائي از آفريقا و آمريكاي لاتين ( جنوبي ) و اخيراً كشور انگلستان و بخشهائي از اروپاي غربي ( اپيدمي سال 2001 ـ 2000 ).
ـ تايپ A : آسيا، قسمتهائي از آمريكاي جنوبي و آفريقا.
ـ تايپ Asia : آسيا و كشورهاي جنوب شرقي اروپا ( گرجستان، ارمنستان و ..... ).
ـ تايپ SAT 1 : آفريقا و كشورهاي غربي حوزه خليج فارس.
ـ تايپ SAT 2: آفريقا و كشورهاي حوزه خليج فارس.
ـ تايپ 3SAT : كشورهاي جنوب آفريقا.
ـ تايپ C : كشورهاي جنوب آسيا و شرق آفريقا.
تكامل سريع فراگير آسيايي تيپ O ويروس تب برفكي :
در سالهاي اخير مثال خوبي است كه بيانگر قدرت بيماريزائي و انتشار غير منتظره و ناگهاني ويروس تب برفكي در سطح جهاني است. اين تيپ ويروس تب برفكي ابتدا در سال 1990 در شمال هند شناسائي گرديد و سپس در سال 1993 در پنال و در سال 1994 از عربستان سعودي جدا شد و در خلال همين مدت در اكثر كشورهاي خاورميانه پخش و منتشر گرديد. سپس در سال 1996 در قسمتهاي غربي تركيه، بلغارستان و يونان و در سال 2000 پس از ده سال از روسيه، مغولستان، جمهوري كره و ژاپن جدا شد و نهايتاً در سال 2001 به كشورهاي انگستان، فرانسه، ايرلند، هلند و ( قاره اروپا ) رسيد و اپيدمي شديدي همراه با خسارات اقتصادي هنگفتي را ايجاد نمود. ( فقط در انگلستان 11 ميليون پوند خسارت اقتصادي مستقيم همراه با توقف صادرات بصورت موقت را برجا گذاشت ).
اتيولوژي :
ويروس تب برفكي از جنس Aphtovirusو از خانواده پيكور ناوريده( Picornaviride ) است. يا بعبارتي از گروه ويروسهاي كوچكي هستند كه غير پوشش دار بوده و حدود 25 ضخامت و تقارن هشت ضلعي دارد. همچنين حاوي يك مولكول ( RNA )تك رشته اي و 60 نسخه از چهار پلي پپتيد ساختماني (VP1 , VP2 , VP3 , VP4 ) تشكيل شده است.
از ميان آنها پلي پپتيد VP1 شامل شاخصهاي آنتي ژنتيكي مهمي است كه در تحريك سيستم ايمني و توليد آنتي بادي خنثي كننده در دامهاي حساس نقش بسزائي دارد و پلي پيتيد ايمونوژن ناميده ميشود.
در حال حاضر 7 سروتايپ مختلف ويروس تب برفكي وجود دارد كه عبارتند از :
( A , O , ASIAI , C , SAT1 , SAT2 , SAT3 ) تمام اين سروتايپ هاي تب برفكي ميتوانند بيماري را بشكلي ايجاد نمايند كه از نظر درمانگاهي غير قابل تفكيك ولي از نظر ايمني شناختي با يكديگر متفاوت هستند. هيچگونه ايمني متقاطع بين سروتايپها وجود ندارد. در آزمايشات سرولوژيكي و تشخيصي سروتايپها توسط آزمايشات ELISA اليزا و CFT تثبيت كمپان و VNTخنثي سازي ويروس قابل تفكيك هستند. در هر سروتيپ، طيفي از اختلافات آنتي ژنتيكي و در ميان سويدهاي با ارتباط نزديك و دور با يكديگر وجود دارد. آناليز سويه هاي ويروس تب برفكي با توجه به ويژگيهاي ژنتيكي و آنتي ژنتيكي در مطالات اپيدميولوژيكي براي انتخاب بهترين و مؤثرترين سويه هاي واكسن براي كشورهائيكه سياست كنترل بيماري با انجام واكسيناسيون پايه ريزي مينمايند.
همانطور كه گفته شد بيشترين تغييرات آنتي ژنتيكي در تيپA ويروس تب برفكي ديده ميشود.
ويروس تب برفكي نسبت به محيطهاي اسيدي و بازي حساس است و در PHهاي كمتر از 4 و بيشتر از 11 غير فعال و كشته ميشوند و در PH 4/7 تا 6/7 از بيشتري پايداري برخوردار است. اختلالات ميان سويه اي در خصوص مقادير متوسط و ميانگين وجود دارد ولي مهمترين عامل تعيين كننده دما است. ويروسهاي تب برفكي ميتوانند عفونت زائي خود را در PH بين 5/9 ـ 7/6 و در 4 درجه سانتيگراد يا پائينتر حفظ مينمايند ولي با بالا رفتن درجه حرارت ميزان عفونت زائي اين طيف با افزايش وبا كاهش مي يابد.
تأثير درجه حرارت محيط بر عفونت زائي ويروس تب برفكي بستگي به تركيب مواد موجود در محيط دارد بطوريكه ويروس تب برفكي ميتواند در محيطهاي حاوي مواد آلي به مدت زيادي دوام آورده و غير فعال نشود. ويروس تب برفكي در درجه حرارت زير صفر و شرايط انجماد بطور نامحدودي زنده باقي ميماند. حتي در شرايط 4 درجه و در محيطهاي ساده ويروس تب برفكي تا بيشتر از يك سال عفونت زائي خود را حفظ مينمايد. سوسپانسيون تهيه شده ويروس در درجه حرارت معمولي محيط ( درجه 22 ) بين 8 تا 10 هفته و در درجه حرارت 37 درجه تا 10 روز خاصيت عفونت زائي خود را حفظ ميكند و در درجه حرارتهاي بالاتر بسرعت غيرفعال ميشود. بطور مثال درجه حرارت 56 درجه به مدت 30 دقيقه جهت غير فعال نمودن اكثر سويه هاي ويروس تب برفكي كافي ميباشد.
نور خورشيد تأثير كمي در غير فعال شدن ويروس دارد و بطور كلي غير فعال شدن ويروس در شرايط محيطي بستگي به ميزان رطوبت ( رطوبت نسبي كمتر از 60 % ) و درجه حرارت دارد. تركيبات اسيدي و قليايي مؤثرترين مواد براي ضدعفوني سازي هستند.
خصوصيات اپيدميولوژيكي تب برفكي :
دامهاي حساس :
حيوانات اهلي شامل گاو، گاوميش، گوسفند، بز، خوك و گوزن به بيماري تب برفكي حساس هستند. بيماري معمولاً با شدت وحدت بيشتري در گاو و خوك بروز ميكند. خانواده شترسانان شامل شتر و لاما حساسيت كمي به اين ويروس دارند زوج سمان وحشي به بيماري حساس هستند و موارد بيماري بطور نادر در فيل، خارپشت و برخي جوندگان ثبت گرديده است. گاوميشهاي آفريقائي ( Sunce rus Caffer )معمولاً به سروتيپهاي ( SAT ) مبتلا ميشوند اگرچه بروز ضايعات كلينيكي در آنها نادر است.
بعضي از سويه هاي تب برفكي تمايل محسوسي براي برخي از گونه هاي دامي دارند و بطور مثال ميتوان از سروتايپ O خوكي ( Porcinophilic ) نام برد كه در سالهاي اخير در قسمتهاي شرقي آسيا در حال چرخش است .
ابتلاء انسان به بيماري تب برفكي اگرچه گزارش شده است ولي بسيار نادر و خفيف ميباشد. با اين وجود فرد ميتواند ويروس را براي بيش از 24 ساعت بدون آنكه هيچگاه علايم باليني را ظاهر سازند در دستگاه تنفس حفظ نمايد.
بقاء ويروس ( In the Environed ) :
در محيط ويروس تب برفكي در محيط بشرطي كه دور از خشكي، حرارت و شرايط نامساعد PH باشد عفونت زائي خود را حفظ نمايد.
ويروس تب برفكي به مقدار زياد همراه هواي بازدمي در محيط اطراف دام پخش و منتشر ميشود. همچنين در تمام ترشحات و دفعيات از جمله شير و اسپرم و همچنين از طريق وزيكولهاي تركيده ويروس تب برفكي وجود دارد. خوك مقادير بسيار زيادي ويروس تب برفكي را (3000 بار ) بيشتر از گاو در هوا منتشر ميكند.
دفع ويروس تب برفكي از ترشحات دام تا 4 روز قبل از مشاهده شدن علائم درمانگاهي آغاز ميشود كه از نظر اپيدميولوژيكي بسيار حائز اهميت است.
پخش و انتشار ويروس تب برفكي 4 تا 6 روز پس از پيدايش وزيكولها ادامه داشته و دامهاي مبتلا مقادير بسيار زيادي ويروس را به محيط اطراف پخش مينمايند. پخش ويروس تب برفكي در دامهاي مبتلا پس از پيدايش آنتي بادي خنثي كننده متوقف ميشود.
حضور ويروس تب برفكي در بافت اپي تليال دست و پا يك تا دو روز بيشتر از بافتهاي دهان تداوم مي يابد.
بنابراين ضايعات و جراحات سم در مواردي كه نمونه برداري دير انجام ميگيرد نمونة بهتري را از جراحات دهان جهت تشخيص اين بيماري بدست ميدهد. ويروس تب برفكي از گاوهائيكه به روش تجربي آلوده شده بودند بمدت 26 روز از شير و 56 روز از اسپرم جدا گرديده است.
بعد از بهبود علائم درمانگاهي 80% دامهاي نشخواركننده ممكن است بصورت حامل ويروس در بيايند.
اين وضعيت به نام حامل يا كارير ناميده ميشود و به حمل ويروس بيش از 28 روز بعد از ابتلاء به عفونت اوليه تعريف ميگردد. چنين عفونت مزمن ويروس تب برفكي در بافت پوششي ناحيه حلق و قسمت پيشين گلو ايجاد ميشود. مدت زمان حالت حامل بودن بستگي به سويه ويروس تب برفكي و ساير فاكتورهاي احتمالي ديگر دارد. حداكثر زمان حالت حامل بودن در گاو سه سال و نيم، در گوسفند و بز 9 ماه و براي گاوميشهاي آفريقائي 5 سال يا بيشتر گزارش شده است.
ويروس تب برفكي را ميتوان بطور منقطع از نمونه هاي بافتي اخذ شده از ناحيه حلق اين حيوانات به روش اخذ نمونه با استفاده از قاشقك پروبانگ جداسازي نمود.
مقدير و توالي ويروس تب برفكي در دامهاي حامل ويروس بتدريج با گذشت زمان كاهش پيدا ميكند. گوزن، بز كوهي و شتر لاما نمي توانند حامل ويروس تب برفكي باشند يا فقط براي مدت كوتاهي اين كار را انجام ميدهند و در مورد ناقل بودن گاوميش آبي ( Water Buffaloes )اطلاعات كمي وجود دارد. خوك براي مدت زمان طولاني ناقل ويروس تب برفكي نمي شود و معمولاً انتشار ويروس تب برفكي توسط اين حيوان سه تا 4 هفته پس از آلودگي متوقف ميگردد.
در فرآورده هاي دامي اگرچه ويروس تب برفكي در گوشت متعاقب كشتار و رسيدن گوشت به حالت اسيدي بي اثر يا غير فعال ميگردد ولي بمدت طولاني در بافتهاي لنفاوي سرد يا منجمد، در مغز استخوان و لخته هاي خوني باقيميماند و در احشاء بمدت كمتري فعال باقيميماند. گوشت نمك سود و خام، پوست خام نمك سود شده، شير غير پاستوريزه و برخي از فرآورده هاي خام دامي ميتوانند ويروس تب برفكي را بمدت طولاني در خود حفظ نمايند.
دفع ويروس تب برفكي از ترشحات دام تا 4 روز قبل از مشاهده شدن علائم درمانگاهي آغاز ميشود كه از نظر اپيدميولوژيكي بسيار حائز اهميت است.
پخش و انتشار ويروس تب برفكي 4 تا 6 روز پس از پيدايش وزيكولها ادامه داشته و دامهاي مبتلا مقادير بسيار زيادي ويروس را به محيط اطراف پخش مينمايند. پخش ويروس تب برفكي در دامهاي مبتلا پس از پيدايش آنتي بادي خنثي كننده متوقف ميشود.
حضور ويروس تب برفكي در بافت اپي تليال دست و پا يك تا دو روز بيشتر از بافتهاي دهان تداوم مي يابد.
بنابراين ضايعات و جراحات سم در مواردي كه نمونه برداري دير انجام ميگيرد نمونة بهتري را از جراحات دهان جهت تشخيص اين بيماري بدست ميدهد. ويروس تب برفكي از گاوهائيكه به روش تجربي آلوده شده بودند بمدت 26 روز از شير و 56 روز از اسپرم جدا گرديده است.
بعد از بهبود علائم درمانگاهي 80% دامهاي نشخواركننده ممكن است بصورت حامل ويروس در بيايند.
اين وضعيت به نام حامل يا كارير ناميده ميشود و به حمل ويروس بيش از 28 روز بعد از ابتلاء به عفونت اوليه تعريف ميگردد. چنين عفونت مزمن ويروس تب برفكي در بافت پوششي ناحيه حلق و قسمت پيشين گلو ايجاد ميشود. مدت زمان حالت حامل بودن بستگي به سويه ويروس تب برفكي و ساير فاكتورهاي احتمالي ديگر دارد. حداكثر زمان حالت حامل بودن در گاو سه سال و نيم، در گوسفند و بز 9 ماه و براي گاوميشهاي آفريقائي 5 سال يا بيشتر گزارش شده است.
ويروس تب برفكي را ميتوان بطور منقطع از نمونه هاي بافتي اخذ شده از ناحيه حلق اين حيوانات به روش اخذ نمونه با استفاده از قاشقك پروبانگ جداسازي نمود.
مقدير و توالي ويروس تب برفكي در دامهاي حامل ويروس بتدريج با گذشت زمان كاهش پيدا ميكند. گوزن، بز كوهي و شتر لاما نمي توانند حامل ويروس تب برفكي باشند يا فقط براي مدت كوتاهي اين كار را انجام ميدهند و در مورد ناقل بودن گاوميش آبي ( Water Buffaloes )اطلاعات كمي وجود دارد. خوك براي مدت زمان طولاني ناقل ويروس تب برفكي نمي شود و معمولاً انتشار ويروس تب برفكي توسط اين حيوان سه تا 4 هفته پس از آلودگي متوقف ميگردد.
در فرآورده هاي دامي اگرچه ويروس تب برفكي در گوشت متعاقب كشتار و رسيدن گوشت به حالت اسيدي بي اثر يا غير فعال ميگردد ولي بمدت طولاني در بافتهاي لنفاوي سرد يا منجمد، در مغز استخوان و لخته هاي خوني باقيميماند و در احشاء بمدت كمتري فعال باقيميماند. گوشت نمك سود و خام، پوست خام نمك سود شده، شير غير پاستوريزه و برخي از فرآورده هاي خام دامي ميتوانند ويروس تب برفكي را بمدت طولاني در خود حفظ نمايند.