توی این تاپیک قصد دارم زوایایی از زندگی رئال یه زوج جوون رو نشون بدم که چطور توی زندگی با همدیگه برخورد میکنن..این زوج کامل نیستن هر کدومشون ضعف ها و قوت هایی دارن..ولی همین هاست که زندگی رو زیبا و هیجان انگیز میکنه..توی این تاپیک قضاوتی در مورد درست بودن رفتارها نمیشه. من فقط روایت میکنم اگه اعتراضی دارید به آرام و فریدون بکنید..ولی اگه خرده ای از طرز نوشتار دارید به من میرسه امیدوارم دوستان هم توی این تاپیک کمکم کنن چون در اون حد نیستم که بتونم این تاپیک رو تنهایی پیش ببرم
...توی این داستان هیچ کس کامل نیست..پس این داستان هم کامل نیست..دست به نوشتن من هم خوب نیست پس همه چیز با هم همخوانی داره برو که رفتیم!!!
ماجراهای من و آقامون آقا فریدون
...توی این داستان هیچ کس کامل نیست..پس این داستان هم کامل نیست..دست به نوشتن من هم خوب نیست پس همه چیز با هم همخوانی داره برو که رفتیم!!!
ماجراهای من و آقامون آقا فریدون