لغات ضروری تافل، کارشناسی ارشد مدیریت

[ghazal1991]

با سلام.
در این تاپیک، هر روز 5 لغت از کتاب Essential Words for the TOEFL را می خونیم.
این کتاب شامل 30درس هست، که هر درس شامل 15 لغت هست. هفته ای 2درس، جمعا 15هفته.


تاپیک های مرتبط:
[h=3]Essential Words for the TOEFL[/h]



[h=2][/h]

 

[ghazal1991]

هفته 1: شنبه: درس 1

هفته 1: شنبه: درس 1

خارج، به خارج، در خارج abroad
syn: overseas-internationally

ناگهانی abrupt
syn: sudden

قابل قبول acceptable
syn: permissible

تحسین acclaim
syn: praise

در واقع، حقیقتا actually
syn: truly[FONT=&quot][/FONT]

​

 

[ghazal1991]

هفته 1:یک شنبه: درس 1

هفته 1:یک شنبه: درس 1

سوء، نامطلوب adverse
​

syn: unfavorable

​

توصیه، نصیحت، پیشنهاد advice
​

syn: suggestion

​

جذاب، گیرا attractive
​

syn: appealing

​

مستقل، خودمختارautonomous
​

syn: independent

​

مخالفت، اعتراضdisapproval
​

syn: objection​

 

[ghazal1991]

هفته 1:دو شنبه: درس 1

هفته 1:دو شنبه: درس 1

مختل کننده، مخل disruptive
​

syn: disturbing

​

تصادفی، الابختگی haphazardly
​

syn: arbitrarily-carelessly

​

پایدار، دائم، مدام، ماندگار persistent
​

syn: constant

​

معتبر، موثق، موجهvalid
​

syn: convincing

​

کنار کشیدن، برداشت کردن، خارج کردن، عقب نشینی کردنwithdraw
​

syn: extract​

​

 

[ghazal1991]

هفته 1: سه شنبه: درس2

هفته 1: سه شنبه: درس2

مزیتadvantage
syn: benefit

ورود، ظهور، پیدایش advent
syn: arrival

چابک، فرز، چالاک agile
syn: nimble

گرچه، اگرچه albeit
syn: although

جذاب، جالب appealing
syn:alluring
​

 

[ghazal1991]

هفته 1: چهارشنبه: درس2

هفته 1: چهارشنبه: درس2

معروف، مشهور celebrated
syn: renowned

به هم خوردن، بر هم خوردن collide
syn: crash

معاصر contemporary
syn: current

توزیع کردن، پخش کردن distribute
syn: dispense

تشویق کردن encourage
syn: inspire
​

 

[ghazal1991]

هفته 1: پنج شنبه: درس 2

هفته 1: پنج شنبه: درس 2

با طراوت، پر انرژی، سرحال energetic
syn: vigorous

ضعیف، شکننده frail
syn: fragile

افسانه، اسطوره myth
syn: legend

تصفیه کردن refine
syn: perfect

مفید، ارزشمند worthwhile
syn: rewarding
​

 

[ghazal1991]

هفته 2: شنبه: درس 3

هفته 2: شنبه: درس 3

تغییر دادن، تغییر کردنalter
syn: modify

تجزیه تحلیل کردنanalyze
syn: examine

باستانی، کهن، قدیمی ancient
syn: old

آزار دهنده annoying
syn: bothersome

انتظار داشتن، پیشگویی کردن anticipate
syn: predict
​

 

[ghazal1991]

هفته 2: یک شنبه: درس 3

هفته 2: یک شنبه: درس 3

تطبیق پیدا کردن conform
syn: adapt

غنی ساختن، افزایش دادن enrich
syn: enhance

تشدید کردن intensify
syn: heighten

غیر قابل تحمل intolerable
syn: unbearable

جاری، فعلی ongoing
syn: current
​

 

[ghazal1991]

هفته 2: دو شنبه: درس 3

هفته 2: دو شنبه: درس 3

استعداد، توانایی، بالقوه potential
syn: possibility

پیشنهاد کردن، مطرح کردن propose
syn: suggest

احیا کردن، بازگرداندن restore
syn: revitalize

آشفته، متلاطم، نابسامان turbulent
syn: chaotic

حیاتی، ضروری، اساسی vital
syn: indispensable
​

 

[ghazal1991]

هفته 2: سه شنبه: درس 4

هفته 2: سه شنبه: درس 4

مبهم، دو پهلو ambiguous
syn: vague

دلخواهانه، بدون برنامه ریزی، مستبدانه arbitrary
syn: haphazard

گفتن، اعلان کردن assert
syn: declare

شگفت انگیز astounding
syn: astonishing

تیز، زیرک، باهوش astute
syn: perceptive

​

 

[ghazal1991]

هفته 2: چهار شنبه: درس 4

هفته 2: چهار شنبه: درس 4

موافق بودن، هم رای بودن concur
syn: agree

به طرز گول زننده deceptively
syn: misleadingly

مشخص کردن، منصوب کردن، گماشتن، نامزد کردن designate
syn: assign

مصمم، قطعی determined
syn: resolute

بیرون کشیدن، استخراج کردن elicit
syn: extract
​

 

[ghazal1991]

هفته 2: پنج شنبه: درس 4

هفته 2: پنج شنبه: درس 4

راه انداختن، باعث شدن instigate
syn: initiate

دادخواهی، خواهش، عرض حال، خواهش کردن petition
syn: appeal

از دست دادن، رها ساختن relinquish
syn: abdicate

سرسخت، مقاوم resilient
syn: tenacious

وسوسه کردن، تحریک کردن tempt
syn: entice
​

 

[ghazal1991]

هفته 3: شنبه: درس 5

هفته 3: شنبه: درس 5

گیج ساختن، مبهوت ساختن baffle
syn: puzzle

محصول دادن، ثمر دادن bear
syn: yield

تار ساختن blur
syn: cloud

روشن، با استعداد، با هوش brilliant
syn: radiant

اخطار دادن، هشدار دادن caution
syn: warn
​

 

[ghazal1991]

هفته 3: یک شنبه: درس 5

هفته 3: یک شنبه: درس 5

شکننده، ظریف، حساس delicate
syn: fragile

تقویت کردن، افزایش دادن enhance
syn: strengthen

بی وقفه، مدام incessant
syn: constant

توام با، در کنار، به علاوه in conjunction with
syn: along with

مجذوب ساختن intrigue
syn: fascinate
​

 

[ghazal1991]

هفته 3: دو شنبه: درس 5

هفته 3: دو شنبه: درس 5

بند آوردن، مسدود کردن، متوقف کردن obstruct
syn: block

متقاعد کردن persuade
syn: convince

انداختن، کنار گذاشتن shed
syn: discard

منحصر به فرد، بی نظیر unique
syn: rare

متناسب، هماهنگ، جور well-suited
syn: compatible
​

 

[ghazal1991]

هفته 3: سه شنبه: درس 6

هفته 3: سه شنبه: درس 6

عمدتا، اساسا chiefly
syn: mostly

خشن، زمخت، ناهموار coarse
syn: rough

معمولی، متداول commonplace
syn: frequent

نسبتا، تا حدی comparatively
syn: relatively

پیچیده complex
syn: complicated
​

 

[ghazal1991]

هفته 3: چهار شنبه: درس 5

هفته 3: چهار شنبه: درس 5

مرسوم، رایج conventional
syn: traditional

عجیب curious
syn: peculiar

ساطع کردن، بیرون دادن emit
syn: release

بیش از حد، بی نهایت، بسیار exceedingly
syn: extremely

منحصرا، فقط exclusively
syn: restrictively
​

 

[ghazal1991]

هفته 3: پنج شنبه: درس 5

هفته 3: پنج شنبه: درس 5

عظیم، حجیم immense
syn: massive

سفت، سخت، غیر قابل انعطاف rigid
syn: stiff

بطور منظم، معمولا routinely
syn: ordinarily

به اندازه کافی sufficiently
syn: adequately

آشکارا، به وضوح visibly
syn: noticeably
​

 

[ghazal1991]

هفته 4: شنبه: درس6

هفته 4: شنبه: درس6

عمدتا، اساسا chiefly
syn: mostly

خشن، زمخت، ناهموار coarse
syn: rough

پیش پا افتاده، متداول commonplace
syn: frequent

نسبتا، تا حدی comparatively
syn: relatively

پیچیده complex
syn: complicated
​

 

[ghazal1991]

هفته 4: یک شنبه: درس6

هفته 4: یک شنبه: درس6

مرسوم، رایج conventional
syn: traditional

عجیب curious
syn: peculiar

ساطع کردن، بیرون دادن emit
syn: release

بیش از حد، بی نهایت، بسیار exceedingly
syn: extremely

منحصرا، فقط exclusively
syn: restrictively
​

 

[ghazal1991]

هفته 4: دو شنبه: درس6

هفته 4: دو شنبه: درس6

عظیم، حجیم immense
syn: massive

سفت، سخت، غیر قابل انعطاف rigid
syn: stiff

بطور منظم، معمولا routinely
syn: ordinarily

به اندازه کافی sufficiently
syn: adequately

آشکارا، به وضوح visibly
syn: noticeably
​

 

[ghazal1991]

هفته 4: سه شنبه: درس7

هفته 4: سه شنبه: درس7

ویژگی، خصلت attribute
syn: characteristic

توضیح دادن، آشکار ساختن clarify
syn: explain

پنهان ساختن conceal
syn: hide

تایید کردن confirm
syn: prove

مناسب، آسان، در دسترس convenient
syn: practical
​

 

[ghazal1991]

هفته 4: چهارشنبه: درس 7

هفته 4: چهارشنبه: درس 7

اصلی، عمده، هسته core
syn: chief

بحرانی، خطرناک، ضروری critical
syn: dangerous

تحریف کردن distort
syn: deform

گوناگون، متنوع diverse
syn: different

سرانجام، بالاخره eventually
syn: finally
​

 

[ghazal1991]

هفته 4: پنج شنبه: درس 7

هفته 4: پنج شنبه: درس 7

شکوفا، پررونق prosperous
syn: thriving

عمدا purposefully
syn: deliberately

آشکار ساختن، بر ملا ساختن reveal
syn: disclose

به ندرت، به سختی scarcely
syn: hardly

از نظر فرضی، در حرف theoretically
syn: hypothetically
​

 

[ghazal1991]

هفته 5: شنبه: درس 8

هفته 5: شنبه: درس 8

شتاب دادن، شتاب گرفتن accelerate
syn: hasten

خزیدن creep
syn: crawl

آسیاب کردن، خرد کردن، کوبیدن crush
syn: grind

پرورش دادن، کاشتن cultivate
syn: grow

دیکته کردن، تحمیل کردن dictate
syn: impose
​

 

[ghazal1991]

هفته 5: یک شنبه: درس 8

هفته 5: یک شنبه: درس 8

تمیز دادن، تشخیص دادن distinguish
syn: discriminate

باعث شدن، به وجود آمدن، پدید آوردن engender
syn: produce

مجذوب کردن engross
syn: engage

عیب، نقصان، نقص flaw
syn: defect

گردآوری کردن، برداشت کردن harvest
syn: gather
​

 

[ghazal1991]

هفته 5: دو شنبه: درس 8

هفته 5: دو شنبه: درس 8

منعکس کردن، نشان دادن mirror
syn: reflect

بدست آوردن، کسب کردن obtain
syn: gain

ذره، جزء، پاره particle
syn: fragment

اقامت کردن، حل و فصل کردن settle
syn: colonize

انتقال دادن، جابجا کردن transport
syn: carry
​

 

[ghazal1991]

هفته 6:شنبه: درس 9

هفته 6:شنبه: درس 9

دقیق، درست accurate
syn: precise

دسته بندی کردن classify
syn: arrange

پول رایج currency
syn: money

عمیق، کامل، دقیق deep
syn: thorough

غلیظ، متراکمdense
syn: thick


​

 

[ghazal1991]

هفته 6:یک شنبه: درس 9

هفته 6:یک شنبه: درس 9

کم نور، ضعیف dim
syn: faint

به نمایش گذاشتن display
syn: exhibit

صادرات exports
syn: foreign sales

عظیم، غول پیکر gigantic
syn: enormous

تحسین برانگیز، باشکوه، با ابهت impressive
syn: imposing
​