لطفا مباحث مشاوره ای وشخصی خود را دراین تاپیک مطرح فرمایید

vahid.gerrard

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
شما و اکثر خانومایی که اینجا نظر دادن یه جورایی بدبین هستین فکر میکنم ! همه چی رو از زاویه بدش نگاه میکنید
مثلا میگین اگه بهش ابراز علاقه کنم و ازدواج سر نگیره
اگه بهش ابراز علاقه کنم و بعد از ازدواج بهم سرکوفت بزنه و مسخرم کنه
و ....

نمیدونم شایدم چون دختر نیستم نمیتونم درک کنم این مسائلو


خود من همیشه واسه هرکاری سعی میکنم همه جوانبو بسنجم و بعد تصمیم بگیرم . بین همه دوستام هم به منطقی بودن معروفم ! ولی به هیچ وجه نمیتونم با یه ادم مثل خودم رابطه داشته باشم
یعنی اصلا غیر قابل تحمله همچین ادمی واسم !
شاید دختر نیستی و نمیتونی درک کنی این موضوع رو ولی اگه خواهر داشتی قشنگ میتونستی درک کنی.
خودت دوس داری خواهرت خیلی راحت هر پسری اومد خواستگاریش سریعا بهش ابراز علاقه کنه؟
بعد فردا روزی اگه پسره دودره باز از آب درومد چی؟؟
پسر اگه بی محبتی ببینه در اول قضیه که هنوز نه به داره نه به باره باید تحمل کنه!
اصن به نظر من اگه دختری زود ابراز علاقه و صمیمیت کنه باید آدم شک کنه که این یه چیزیش هست که میخواد منو خام کنه (این تفکر اکثر پسرهاست خودتو هم نزن به اون راه خودتم ازین فکرا میکنی مطمئنن)!
به نظر من دختر هرچی از پسر دورتر باشه پسر بیشتر برای رسیدن بهش تلاش میکنه.هرچی دختر در دسترستر باشه پسر بی میلتر میشه.این خصوصیت توو ذات همه پسرا هست.یجورایی من به این خصوصیت خیلی احترام میذارم چون دخترا دوس دارن همیشه خودشونو دور بگیرن و خدا این خصوصیت رو داده به پسرا همونجور که این خصوصیت نچسب بودن رو داده به دخترا و همیشه دخترا دوس دارن ناز کنن و دور باشن .
 
آخرین ویرایش:

mina12345

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
شما و اکثر خانومایی که اینجا نظر دادن یه جورایی بدبین هستین فکر میکنم ! همه چی رو از زاویه بدش نگاه میکنید
مثلا میگین اگه بهش ابراز علاقه کنم و ازدواج سر نگیره
اگه بهش ابراز علاقه کنم و بعد از ازدواج بهم سرکوفت بزنه و مسخرم کنه
و ....

نمیدونم شایدم چون دختر نیستم نمیتونم درک کنم این مسائلو


خود من همیشه واسه هرکاری سعی میکنم همه جوانبو بسنجم و بعد تصمیم بگیرم . بین همه دوستام هم به منطقی بودن معروفم ! ولی به هیچ وجه نمیتونم با یه ادم مثل خودم رابطه داشته باشم
یعنی اصلا غیر قابل تحمله همچین ادمی واسم !

سلام .. آقا وحيد دقيقا درست گفتن..ما دخترا بدبين نيستيم واقعيت بين هستيم .. زندگي فقط دو روز خوش گذروني نيست مخصوصا براي ازدواج .. بحث يه عمره ... شما حاضري با كسي ازدواج كني كه با تمامي خواستگاراش راحت بوده باشه؟ اين جامعه از من زن ميخواد وقار و نجاتبمو حفظ كنم و تمام عشق و محبتم رو نثار محرم و شريك زندگيم كنم نه هر كسي كه سر راهم قرار گرفت ... اون دخترائي كه با شما دوست بودند آيا واقعا از ته دل دوستتون داشتن؟ آيا فقط با شما بودند؟ يا شما بهشون تعهد داشتيد؟ ازدواج با دوستي فرق داره ... ازدواج باعث ميشه تمامي خواسته هاي خودتو ناديده بگيري چون ديگه من نيستي ما ميشي...
 

mina12345

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
سلام
متاسفانه بنده نسبت به سایر اطرافیانم از خیلی از موراد عقبم.
یعنی فقط من تو درس خوندن ، بهتر عمل کردم. و از بقیه موارد عقب تر هستم.
گاه خودم مقصر بودم و گاه دست زمانه
من حتی جواب قانع کننده ای برای خودم هم ندارم
با این وضعیت کار اصلا کار درست گیر نیماد .این کارهای الکی هم فقط به درد سرگرم شدن میخوره و اصل وقعیت این هست که نه کار درست و حسابی دارم نه سرمایه
:razz:
بابامون هم از من بدبخت تر هست. اون کمکی نمیتونه بکنه.
شاید تا حالا 1000 تا فکر و ایده کار جور کردم.یا سرمایه میخواست یا پارتی.
این کارهای با حقوق اداره کار ، پول کرایه و خرج لباس آدم هم تامین نمی کنه. یک جور اتلاف وقت هست
فقط خودم هست م وخودم. تنها خودم.

سلام دوست عزيز..خوب بعضي افراد اول دنبال كار ميرند بعد كه يه كمجا افتادن دنبال مدرك تحصيلي هستند اينجور افراد اكثر موارد جلوتر از افرادي هستن كه ابتدا دنبال تحصيل دانشگاهي و بعد كار ...چون خودمون هم ميدونيم كه مطالبي رو كه در دانشگاه بدست مياريم براي بازار كار كارائي نداره.. شما رشتتون كامپيوتره.. موقعيت كاري زيادي داره از طراحي وب تا دستگاههاي پزشكي و برنامه نويسي... اگر خودتون بخواهيد ميتونيد توي زمينههاي متعدد تجربه به دست بياريد.. اگر آقا هم باشي ميتوني توي شهرستانها هم براي خودتون يه كارگاه باز كنيد تا در عسلويه مشغول كار بشيد ...
 

ile

عضو جدید
من عمیقا به دماسنج عشق دخترها اعتقاد دارم. خانوم ها زمانی درهای قلبشون رو بروی یک نفر باز میکنند که عمیقا دوستش داشته باشند. ولی مردها توانایی های خارق العاده ای دارند میتونند وارد یک رابطه بشن درحالیکه فرد مورد نظر رو عمیقا دوست ندارن. تا الان فکر کردید دلیل این مسئله چیه؟
 

Reza_vc

عضو جدید
سلام .. آقا وحيد دقيقا درست گفتن..ما دخترا بدبين نيستيم واقعيت بين هستيم .. زندگي فقط دو روز خوش گذروني نيست مخصوصا براي ازدواج .. بحث يه عمره ... شما حاضري با كسي ازدواج كني كه با تمامي خواستگاراش راحت بوده باشه؟ اين جامعه از من زن ميخواد وقار و نجاتبمو حفظ كنم و تمام عشق و محبتم رو نثار محرم و شريك زندگيم كنم نه هر كسي كه سر راهم قرار گرفت ... اون دخترائي كه با شما دوست بودند آيا واقعا از ته دل دوستتون داشتن؟ آيا فقط با شما بودند؟ يا شما بهشون تعهد داشتيد؟ ازدواج با دوستي فرق داره ... ازدواج باعث ميشه تمامي خواسته هاي خودتو ناديده بگيري چون ديگه من نيستي ما ميشي...

من نگفتم با همه خواستگارا . یه دختر ممکنه خیلی خواستگار داشته باشه ولی فقط با یه نفرشون به تفاهم رسیده باشه و بینشون علاقه ایجاد شده باشه .
درضمن من یه موردو یادم رفت بگم . اگه دختری به هر دلیلی ابراز احساسات نکنه ادم یه فکرای دیگه میاد تو ذهنش . مثلا شاید این دختره یکی دیگه رو دوست داشته باشه و بخاطر خانوادش یا هر چیز دیگه ج مثبت داده
تحمل این یکی دیگه غیر ممکنه . تازه با حرف زدن با طرف مقابل هم که نمیشه اینا رو فهمید . مثلا ادم بره به طرف بگه تو عاشق یکی دیگه هستی ! حتی اگه اینجوری باشه هم اون طرف میگه نه !
اصلا ابراز علاقه هم نمیخواد ! فقط جواب محبت و توجه رو با سردی نده
البته بطور کلی من موافق ازدواج سنتی نیستم .... این که مامان ادم بره دختر ببینه بعد قرار خواستگاری بذاره :biggrin:
ادم باید خودش با طرفش اشنا بشه و اگه بدرد هم خوردن اونوقت خواستگاری
 
آخرین ویرایش:

MaRaL.arch

کاربر فعال تالار مهندسی معماری ,
کاربر ممتاز
سلام دوستان
من موضوع بحثو از همون اول دنبال میکنم
همه پستارو خوندم
واسه جالب بود طرز تفکر بعضی از اقایون
این تضادهایی ک تو حرفای پسرا و دخترا هس ینی ما هنو ب شناخت کافی از هم نرسیدیم
و تضادی ک بین دخترا با هم یا پسرا باهمدیگه هست ینی هنو تو مرحله گذاریم
من الان بعنوان ی دختر واقعا گیج شدم!!!!!
قویا ب شناخت قبل از ازدواج معتقدم اما بخاطر واقعیتی ک از جامعه دیدم دچار دوگانگی شدم... بین دوستام خیلیا بودن ک با دوس پسرشون ازدواج کردنو الان موفق و خوشبختن
دوستایی هم دارم ک سنتی ازدواج کردنو اونا هم موفق بودن
اما بودن کسایی ک قبل ازدواج نه با دوس پسرشون ک با خواستگارشون راحت برخورد کردن و خیلی ساده متهم ب سبکسری و .. شدن و از طرف ان اقا تحقیر شدن
حالا تکلیف چیه؟؟؟
 

₪آمیتریس₪

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
سلام .. آقا وحيد دقيقا درست گفتن..ما دخترا بدبين نيستيم واقعيت بين هستيم .. زندگي فقط دو روز خوش گذروني نيست مخصوصا براي ازدواج .. بحث يه عمره ... شما حاضري با كسي ازدواج كني كه با تمامي خواستگاراش راحت بوده باشه؟ اين جامعه از من زن ميخواد وقار و نجاتبمو حفظ كنم و تمام عشق و محبتم رو نثار محرم و شريك زندگيم كنم نه هر كسي كه سر راهم قرار گرفت ... اون دخترائي كه با شما دوست بودند آيا واقعا از ته دل دوستتون داشتن؟ آيا فقط با شما بودند؟ يا شما بهشون تعهد داشتيد؟ ازدواج با دوستي فرق داره ... ازدواج باعث ميشه تمامي خواسته هاي خودتو ناديده بگيري چون ديگه من نيستي ما ميشي...

مینا من از اول بحث و مطرح کردن مسئله از طرف اون دوستمونو خوندم ...

راستش من فکر میکنم سوتفاهم شده ! اولا که قرار نیست دختر با همه ی پسرا و خواستگاراش فاز عشقی برداره ! اصن قرار نیست فاز عشقی برداره :/

اون مسئله ای که دوستمون مطرح کردن ، یه ویژگی مهم داشت و اون این بود که آقا فقط یه خواستگار نبود ! جواب مثبتو گرفته بود .. خانواده ها هم در اطلاع بودن و موافق ازدواج ! پس نه دوست پسرش بوده و نه یه خواستگار معمولی !

و اتفاقا آقا هم توقع ابراز علاقه نداشت ! اگه توجه کرده باشین دو تا موقعیتو مطرح کرد :

اولیش جواب اس ام اسی بود که برای تبریک تولد به خانوم داده بود ، و خانوم هم با سردی تمام یه "ممنون" نوشته بود و بس!
حالا یه سوال : توی همین فضای مجازی ، وقتی دوستای آقامون تولدتو تبریک میگن چجوری برخورد میکنی ؟ همکلاسیای پسر که تولدتو تبریک میگن چی ؟ همکارات و فامیلات چی ؟ انقدر خشک ؟

ما با غریبه هاش انقدر خشک برخورد نمیکنیم ! با کسی که میدونیم قراره به زودی همسرمون بشه اینجوری برخورد کنیم ؟ زیاده روی نیست ؟ (مگر اینکه بخوایم فیلم بازی کنیم و خودمون نباشیم وگرنه با شناختی که از بچه ها دارم میدونم که هیچکدوم از دخترایی که توی این تاپیک با اون آقا مخالفت کردن انقدر خشک و رسمی برخورد نمیکنن :دی)

مورد دوم هم این بود که آقا از شهرستان میاد و شهرشونم نسبتا دوره ! و فقط توقعش اینه که یه اس ام اس بده بگه رسیدی یا نه ؟ یه نگرانی ساده اس ! ما واسه غریبه ها هم از این کارا میکنیماااا ...

اصلا بنده خدا تو حرفاش گفت که من میخوام دختره بهم عشقم و دوست دارم بگه ؟ ابراز علاقه کردن با برخورد اجتماعی صحیح و متعادل فرق داره !

قرار نیست از این ور بوم یا از اونورش بیوفتیم !


اگه یه پسر همچین برخوردی باهامون بکنه ، خود ماها میگیم که طرف دوسم نداره ، بی احساسه ، بی عاطفه اس و بی تفاوته !

خو آقایونم همینجوری فکر میکنن ! دلشون میخواد بدونن که یکم مهمن ... (البته این در مورد کسیه که قراره باهاش ازدواج کنیم نه هر پسری که از بغلمون رد شد :/ و قرار هم نیست زیاده روی بشه ! )



سلام دوستان
من موضوع بحثو از همون اول دنبال میکنم
همه پستارو خوندم
واسه جالب بود طرز تفکر بعضی از اقایون
این تضادهایی ک تو حرفای پسرا و دخترا هس ینی ما هنو ب شناخت کافی از هم نرسیدیم
و تضادی ک بین دخترا با هم یا پسرا باهمدیگه هست ینی هنو تو مرحله گذاریم
من الان بعنوان ی دختر واقعا گیج شدم!!!!!
قویا ب شناخت قبل از ازدواج معتقدم اما بخاطر واقعیتی ک از جامعه دیدم دچار دوگانگی شدم... بین دوستام خیلیا بودن ک با دوس پسرشون ازدواج کردنو الان موفق و خوشبختن
دوستایی هم دارم ک سنتی ازدواج کردنو اونا هم موفق بودن
اما بودن کسایی ک قبل ازدواج نه با دوس پسرشون ک با خواستگارشون راحت برخورد کردن و خیلی ساده متهم ب سبکسری و .. شدن و از طرف ان اقا تحقیر شدن
حالا تکلیف چیه؟؟؟

به خودت و طرف مقابلت بستگی داره ! نمیشه یه نسخه رو واسه همه پیچید !
 

mina12345

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز

مینا من از اول بحث و مطرح کردن مسئله از طرف اون دوستمونو خوندم ...

راستش من فکر میکنم سوتفاهم شده ! اولا که قرار نیست دختر با همه ی پسرا و خواستگاراش فاز عشقی برداره ! اصن قرار نیست فاز عشقی برداره :/

اون مسئله ای که دوستمون مطرح کردن ، یه ویژگی مهم داشت و اون این بود که آقا فقط یه خواستگار نبود ! جواب مثبتو گرفته بود .. خانواده ها هم در اطلاع بودن و موافق ازدواج ! پس نه دوست پسرش بوده و نه یه خواستگار معمولی !

و اتفاقا آقا هم توقع ابراز علاقه نداشت ! اگه توجه کرده باشین دو تا موقعیتو مطرح کرد :

اولیش جواب اس ام اسی بود که برای تبریک تولد به خانوم داده بود ، و خانوم هم با سردی تمام یه "ممنون" نوشته بود و بس!
حالا یه سوال : توی همین فضای مجازی ، وقتی دوستای آقامون تولدتو تبریک میگن چجوری برخورد میکنی ؟ همکلاسیای پسر که تولدتو تبریک میگن چی ؟ همکارات و فامیلات چی ؟ انقدر خشک ؟

ما با غریبه هاش انقدر خشک برخورد نمیکنیم ! با کسی که میدونیم قراره به زودی همسرمون بشه اینجوری برخورد کنیم ؟ زیاده روی نیست ؟ (مگر اینکه بخوایم فیلم بازی کنیم و خودمون نباشیم وگرنه با شناختی که از بچه ها دارم میدونم که هیچکدوم از دخترایی که توی این تاپیک با اون آقا مخالفت کردن انقدر خشک و رسمی برخورد نمیکنن :دی)

مورد دوم هم این بود که آقا از شهرستان میاد و شهرشونم نسبتا دوره ! و فقط توقعش اینه که یه اس ام اس بده بگه رسیدی یا نه ؟ یه نگرانی ساده اس ! ما واسه غریبه ها هم از این کارا میکنیماااا ...

اصلا بنده خدا تو حرفاش گفت که من میخوام دختره بهم عشقم و دوست دارم بگه ؟ ابراز علاقه کردن با برخورد اجتماعی صحیح و متعادل فرق داره !

قرار نیست از این ور بوم یا از اونورش بیوفتیم !


اگه یه پسر همچین برخوردی باهامون بکنه ، خود ماها میگیم که طرف دوسم نداره ، بی احساسه ، بی عاطفه اس و بی تفاوته !

خو آقایونم همینجوری فکر میکنن ! دلشون میخواد بدونن که یکم مهمن ... (البته این در مورد کسیه که قراره باهاش ازدواج کنیم نه هر پسری که از بغلمون رد شد :/ و قرار هم نیست زیاده روی بشه ! )





به خودت و طرف مقابلت بستگی داره ! نمیشه یه نسخه رو واسه همه پیچید !

ببين نازي جان... من همه پستها رو خوندم ميدونم اون آقا شايد حق داشته باشه ... ولي نميشه يه طرفه به قاضي رقت... بايد ديد اون خانم از چي ناراحته؟ من اين پست رو در جواب اون دوستمون گذاشتم... نميشه فقط اون خانم رو مقصر دونست چون اين دوستمون فقط ديدگاه خودشو بيان كرده... خيلي وقتها يه رفتار يا حتي يه عكس العمل نادرست خيلي چيزا رو عوض ميكنه
 

₪آمیتریس₪

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
ببين نازي جان... من همه پستها رو خوندم ميدونم اون آقا شايد حق داشته باشه ... ولي نميشه يه طرفه به قاضي رقت... بايد ديد اون خانم از چي ناراحته؟ من اين پست رو در جواب اون دوستمون گذاشتم... نميشه فقط اون خانم رو مقصر دونست چون اين دوستمون فقط ديدگاه خودشو بيان كرده... خيلي وقتها يه رفتار يا حتي يه عكس العمل نادرست خيلي چيزا رو عوض ميكنه

میدونم در رابطه با دوستی اون پستو دادی ولی چون اصل موضوع مربوط به اون کاربر و مسئله اش بود ، یادآوری کردم چون نظرات مشابه زیاد بود و خب از همه هم نمیشد نقل قول بگیرم ..دیگه آخریش تو بودی :دی

خب ببین همونجوری که گفتی ما نمیتونیم قضاوت کنیم چون داده هامون ناقصه ! پس باید اون دو تا باهم برن پیش یه مشاور که فک کنم گفتن خانوم حاضر به مشاوره رفتن نیست که این خودش جای سوال داره و یه عیب به حساب میاد !!!! و البته اون کاربر تصمیمشونو گرفتن !

پس ما فعلا بحث رو با فرض صداقت اون کابر باید پیش ببریم ! راه دیگه ای که نیست ؟

ایشون گفتن که مشکلی با هم ندارن و خانوم به خاطر کوچیک بودن شهر و ترس از اینکه فامیلاشون ببیننشون از بیرون رفتن و پیش مشاور رفتن اجتناب میکنن با وجود اینکه دوست دختر دوست پسر نیستن بلکه قراره با هم ازدواج کنن ! که این خودش یه نقطه ضعفه !

حالا این رفتار خانوم چند تا دلیل میتونه داشته باشه :

1. ترس از حرف مردم : به نظرت کسی که انقدر نگران حرف مردم باشه که زندگیش در این حد تحت تاثیر قرار بگیره مشکلی نداره ؟ داره ! (البته جواب اس دادن به حرف مردم ربطی نداره ، فک نمیکنم فک و فامیل اس ام اسای آدمو بخونن !)

2. علاقه نداشتن : اگه به خاطر علاقه نداشتن اینجوری برخورد کنه که دیگه تکلیف روشنه !

3. ناراحت بودن از یه مسئله ای (همونی که بهش اشاره کردی) : فرض کنیم خانوم از یه مسئله ای ناراحت باشه ! نباید بگه ؟ باید هی خشک و سرد برخورد کنه و فاصله بگیره ؟ این عیب به حساب نمیاد که نمیتونه چیزی که توی فکرشه رو بیان کنه ؟ هی نگه که واسش عقده بشه و همیشه رو دلش بمونه ؟

4. سرد و بی روح بودن : اگه این قضیه به خاطر اخلاقش باشه که دیگه هیچوقت تغییر نمیکنه !

5. خجالتی بودن یا عدم توانایی در برقراری رابطه اجتماعی درست : اینم یه جور عیبه دیگه ! نیست ؟

در کل وقتی رفتار یه نفر (حالا چه دختر ، چه پسر ) باتوجه "به شرایطی که توش قرار داره" ، نرمال نباشه ، یه گیری تو کارش هست !

ازدواج یه امریه که چند مرحله داره !

مرحله اول ) قبل از خواستگاری : زمانی که دختر و پسر با هم غریبه ان ! یا احساسی نیست یا اگرم هست نباید بروز داده بشه به خصوص از طرف دختر !

مرحله دوم ) بعد از خواستگاری : آقا بیشتر ناز میکشه ولی بازم دختر نباید ابراز علاقه بکنه ولی خیلی هم نباید خشک برخورد کنه ! (یه تغییر رفتاری خیلی خیلی کم )
* توی این دو تا مرحله همون ناز کردن و طاقچه بالاگذاشتن ِ دخترا و ناز کشیدنِ پسرا که آقا وحید بهش اشاره کردن ، صدق میکنه !

مرحله سوم ) بعد از جواب مثبت دادن : حالا یکم دختر هم سعی میکنه نشون بده که طرف مقابلش براش مهمه ولی بازم ناز میکنه ! از اینجا به بعد دیگه نوع ناز کردن فرق میکنه و البته تا آخر هم ادامه داره (میشه با دست پس زدن و با پا پیش کشیدن :دی)

مرحله ی چهارم ) نامزدی : که ابراز علاقه توش بیشتره چون محرمیت هست ولی نه در حد محرمیت زن و شوهر ! (که بعضی از خانواده ها کلا اینو ندارن )

مرحله پنجم) عقد : که خب ابراز علاقه توش خیلی خیلی بیشتر میشه !

مرحله آخر هم که عروسی ِ : و خب دیگه زن و شوهرن !

حتی خب خودت در جریانی که میگن با وجود اینکه بعد از عقد زن و شوهر به حساب میان ولی باید نوع رابطه اشون با بعد از عروسی فرق داشته باشه !

نرمالش اینه که زوجین رفتارشون توی هر مرحله با مرحله ی قبل تفاوت داشته باشه و میزان ابراز علاقه و صمیمیتشون بیشتر بشه که اگه نشه یا قبلش زیادی به هم ابراز علاقه میکردن یا بعدش دارن خشک برخورد میکنن که هردوش اشتباهه !

در هر دو حالت باعث میشه که نسبت به هم سرد بشن و رابطه اشون عادی بشه ! به خاطر همین رفتار متعادل بسته به شرایط و زمانی که توش هستن واسه یه ازدواج درست و اصولی لازمه !
 

ile

عضو جدید
سلام دوستان
من موضوع بحثو از همون اول دنبال میکنم
همه پستارو خوندم
واسه جالب بود طرز تفکر بعضی از اقایون
این تضادهایی ک تو حرفای پسرا و دخترا هس ینی ما هنو ب شناخت کافی از هم نرسیدیم
و تضادی ک بین دخترا با هم یا پسرا باهمدیگه هست ینی هنو تو مرحله گذاریم
من الان بعنوان ی دختر واقعا گیج شدم!!!!!
قویا ب شناخت قبل از ازدواج معتقدم اما بخاطر واقعیتی ک از جامعه دیدم دچار دوگانگی شدم... بین دوستام خیلیا بودن ک با دوس پسرشون ازدواج کردنو الان موفق و خوشبختن
دوستایی هم دارم ک سنتی ازدواج کردنو اونا هم موفق بودن
اما بودن کسایی ک قبل ازدواج نه با دوس پسرشون ک با خواستگارشون راحت برخورد کردن و خیلی ساده متهم ب سبکسری و .. شدن و از طرف ان اقا تحقیر شدن
حالا تکلیف چیه؟؟؟
میدونید اشکال کار کجاست؟ ما فکر میکنیم انتخاب نحوه ی آشنایی با یک غریبه میتونه ما رو خوشبخت کنه ! ما متاسفانه اصل قضیه رو گذاشتیم کنار و داریم با جزییات بازی میکنیم، مشکل اصلی ما نحوه ی آشنایی با یک فرد نیست، مشکل ما بسیار پایه ای تر و عمیق تره. بعضی افراد فکر میکنند ازدواج سنتی و زیر نظر والدین تضمین کننده ی خوشبختیه ولی اصلا اینطور نیست چون نظرات والدین در حد معیارهای بی ارزش باقی میمونه، مثلا پسره چقدر تحصیلات داره، خونه داره؟ ماشین داره؟ یا دختره خوش قیافست ؟ دختره سرکار میره؟ متاسفانه هیچکدوم از این معیارها تضمین کننده نیست .
یا برخی دیگر خودشون دست بکار میشن و سعی میکنن خودشون مورد رو پیدا کنن که متاسفانه بزرگترین ایرادی که به این روش وارده اینه که تقریبا 99 درصد مواقع طرفین با ظاهر و قیافه همو انتخاب میکنن، حتی گاهی دیده شده برخی فقط میخوان همسر پیدا کنن و اصلا دیگه هیچی مهم نیست!!!!! البته تقصیر هم ندارن، چون شرایطی وجود نداره که با معیارهای عمیق تری طرفشونو انتخاب کنن!
درواقع این سطح معیارها در هر دو گروه سریع عادی میشه و از چشم میفتن که نتیجش بسیار غم انگیز بوده! تاثیرش این بوده که ازدواج ها شانسی شده، که یا شکست میخورن یا موفق از آب در میان! ولی متاسفانه درصد شکست ها بسیار زیادتر از موفقیت هاست. یه سری که کلا زندگی رو بهم میزنن و طلاق میگیرن ولی تعداد بسیار زیادی وارد فاز همزیستی میشن. از نظر من همزیستی با طلاق فرقی نداره و گاها از طلاق هم دردناک تره! همزیستی یعنی هیچ محبت عمیقی وجود نداره، طرفین هیچ احترام و ادبی بهم دیگه قایل نیستن، بحث ها و مشاجرات سطح پایین زیاد رخ میده، تعامل در حد نیازهای اولیه مثل باهم غذا خوردن، خرید کردن، مهمانی رفتن، خوابیدن..... هستش. برای اینکه بدونید اطرافیانتون که ازدواج کردن دارن باهم همزیستی میکنن یا وارد یک زندگی عاشقانه امن شدن، فقط و فقط یک سوال بپرسید که زندگی متاهلی چطوره؟ اگر پاسخ دادن که تمام شوق ها و انگیزه های اولیه فروکش کرده و بقول عامیانه دیگه عادی شدیم، مطمئن باشید وارد فاز همزیستی شدن. چون رابطه ی عاشقانه رفته رفته زیباتر، عمیق تر، شیرین تر میشه و محبت ها قوی تر میشه نه اینکه با یک نگاه ساده لوحانه بگی "همه چی عادی شده" هر انسانی درونش یک دنیای ناتمامه، بنظر من عمر آدما برای شناخت یک فرد خیلی کوتاهه، نه اینکه طی یکسال زندگی افراد ادعا میکنن همه چی عادی شده...

مشکل اصلی ما اینه که در ایران وقتی یک بچه بدنیا میاد تا سن ازدواج، نه خانواده و نه مدرسه و نه دانشگاه بهش آموزش نمیدن که یک رابطه ی سالم بین دو انسان غریبه باید با چه معیارهایی شروع بشه، بر اساس چه اصولی باهم رفتار کنن، طرفین چه حقوق خاصی دارن و در موقعیت های خاص طرفین چه واکنشی بروز بدن.... حالا که یک یاد نگرفتیم، فقط یه راه باقی میمونه که خودمون بار فرهنگ جامعه، عدم آموزش خانواده و محیط های آموزشی رو به دوش بکشیم و با آگاهی و مطالعه اول خودمون رو اصلاح کنیم بعد مورد مناسب انتخاب کنیم....
 

soroor_20

عضو جدید
کاربر ممتاز

مینا من از اول بحث و مطرح کردن مسئله از طرف اون دوستمونو خوندم ...

راستش من فکر میکنم سوتفاهم شده ! اولا که قرار نیست دختر با همه ی پسرا و خواستگاراش فاز عشقی برداره ! اصن قرار نیست فاز عشقی برداره :/

اون مسئله ای که دوستمون مطرح کردن ، یه ویژگی مهم داشت و اون این بود که آقا فقط یه خواستگار نبود ! جواب مثبتو گرفته بود .. خانواده ها هم در اطلاع بودن و موافق ازدواج ! پس نه دوست پسرش بوده و نه یه خواستگار معمولی !

و اتفاقا آقا هم توقع ابراز علاقه نداشت ! اگه توجه کرده باشین دو تا موقعیتو مطرح کرد :

اولیش جواب اس ام اسی بود که برای تبریک تولد به خانوم داده بود ، و خانوم هم با سردی تمام یه "ممنون" نوشته بود و بس!
حالا یه سوال : توی همین فضای مجازی ، وقتی دوستای آقامون تولدتو تبریک میگن چجوری برخورد میکنی ؟ همکلاسیای پسر که تولدتو تبریک میگن چی ؟ همکارات و فامیلات چی ؟ انقدر خشک ؟

ما با غریبه هاش انقدر خشک برخورد نمیکنیم ! با کسی که میدونیم قراره به زودی همسرمون بشه اینجوری برخورد کنیم ؟ زیاده روی نیست ؟ (مگر اینکه بخوایم فیلم بازی کنیم و خودمون نباشیم وگرنه با شناختی که از بچه ها دارم میدونم که هیچکدوم از دخترایی که توی این تاپیک با اون آقا مخالفت کردن انقدر خشک و رسمی برخورد نمیکنن :دی)

مورد دوم هم این بود که آقا از شهرستان میاد و شهرشونم نسبتا دوره ! و فقط توقعش اینه که یه اس ام اس بده بگه رسیدی یا نه ؟ یه نگرانی ساده اس ! ما واسه غریبه ها هم از این کارا میکنیماااا ...

اصلا بنده خدا تو حرفاش گفت که من میخوام دختره بهم عشقم و دوست دارم بگه ؟ ابراز علاقه کردن با برخورد اجتماعی صحیح و متعادل فرق داره !

قرار نیست از این ور بوم یا از اونورش بیوفتیم !


اگه یه پسر همچین برخوردی باهامون بکنه ، خود ماها میگیم که طرف دوسم نداره ، بی احساسه ، بی عاطفه اس و بی تفاوته !

خو آقایونم همینجوری فکر میکنن ! دلشون میخواد بدونن که یکم مهمن ... (البته این در مورد کسیه که قراره باهاش ازدواج کنیم نه هر پسری که از بغلمون رد شد :/ و قرار هم نیست زیاده روی بشه ! )





به خودت و طرف مقابلت بستگی داره ! نمیشه یه نسخه رو واسه همه پیچید !

کاملا درست میفرمایید خانم گل...
ولی یه سری مخالفتا با کلیت موضوع بوده نه صرفا با خواسته های اون روز اون آقا!
بیشتر اینجور بنظر میرسید که(حداقل من با خوندن توضیحاتشون این برداشتو داشتم) ایشون انگار خیلیم دلشون با اون خانم نبوده و یجورایی دنبال بهانه بودن! چون خیلی یکطرفه و سریع قضاوت کردن ایشون!
البته خب صلاح مملکت خویش خسروان دانند!
 

soroor_20

عضو جدید
کاربر ممتاز
میدونم در رابطه با دوستی اون پستو دادی ولی چون اصل موضوع مربوط به اون کاربر و مسئله اش بود ، یادآوری کردم چون نظرات مشابه زیاد بود و خب از همه هم نمیشد نقل قول بگیرم ..دیگه آخریش تو بودی :دی

خب ببین همونجوری که گفتی ما نمیتونیم قضاوت کنیم چون داده هامون ناقصه ! پس باید اون دو تا باهم برن پیش یه مشاور که فک کنم گفتن خانوم حاضر به مشاوره رفتن نیست که این خودش جای سوال داره و یه عیب به حساب میاد !!!! و البته اون کاربر تصمیمشونو گرفتن !

پس ما فعلا بحث رو با فرض صداقت اون کابر باید پیش ببریم ! راه دیگه ای که نیست ؟

ایشون گفتن که مشکلی با هم ندارن و خانوم به خاطر کوچیک بودن شهر و ترس از اینکه فامیلاشون ببیننشون از بیرون رفتن و پیش مشاور رفتن اجتناب میکنن با وجود اینکه دوست دختر دوست پسر نیستن بلکه قراره با هم ازدواج کنن ! که این خودش یه نقطه ضعفه !

حالا این رفتار خانوم چند تا دلیل میتونه داشته باشه :

1. ترس از حرف مردم : به نظرت کسی که انقدر نگران حرف مردم باشه که زندگیش در این حد تحت تاثیر قرار بگیره مشکلی نداره ؟ داره ! (البته جواب اس دادن به حرف مردم ربطی نداره ، فک نمیکنم فک و فامیل اس ام اسای آدمو بخونن !)

2. علاقه نداشتن : اگه به خاطر علاقه نداشتن اینجوری برخورد کنه که دیگه تکلیف روشنه !

3. ناراحت بودن از یه مسئله ای (همونی که بهش اشاره کردی) : فرض کنیم خانوم از یه مسئله ای ناراحت باشه ! نباید بگه ؟ باید هی خشک و سرد برخورد کنه و فاصله بگیره ؟ این عیب به حساب نمیاد که نمیتونه چیزی که توی فکرشه رو بیان کنه ؟ هی نگه که واسش عقده بشه و همیشه رو دلش بمونه ؟

4. سرد و بی روح بودن : اگه این قضیه به خاطر اخلاقش باشه که دیگه هیچوقت تغییر نمیکنه !

5. خجالتی بودن یا عدم توانایی در برقراری رابطه اجتماعی درست : اینم یه جور عیبه دیگه ! نیست ؟

در کل وقتی رفتار یه نفر (حالا چه دختر ، چه پسر ) باتوجه "به شرایطی که توش قرار داره" ، نرمال نباشه ، یه گیری تو کارش هست !

ازدواج یه امریه که چند مرحله داره !

مرحله اول ) قبل از خواستگاری : زمانی که دختر و پسر با هم غریبه ان ! یا احساسی نیست یا اگرم هست نباید بروز داده بشه به خصوص از طرف دختر !

مرحله دوم ) بعد از خواستگاری : آقا بیشتر ناز میکشه ولی بازم دختر نباید ابراز علاقه بکنه ولی خیلی هم نباید خشک برخورد کنه ! (یه تغییر رفتاری خیلی خیلی کم )
* توی این دو تا مرحله همون ناز کردن و طاقچه بالاگذاشتن ِ دخترا و ناز کشیدنِ پسرا که آقا وحید بهش اشاره کردن ، صدق میکنه !

مرحله سوم ) بعد از جواب مثبت دادن : حالا یکم دختر هم سعی میکنه نشون بده که طرف مقابلش براش مهمه ولی بازم ناز میکنه ! از اینجا به بعد دیگه نوع ناز کردن فرق میکنه و البته تا آخر هم ادامه داره (میشه با دست پس زدن و با پا پیش کشیدن :دی)

مرحله ی چهارم ) نامزدی : که ابراز علاقه توش بیشتره چون محرمیت هست ولی نه در حد محرمیت زن و شوهر ! (که بعضی از خانواده ها کلا اینو ندارن )

مرحله پنجم) عقد : که خب ابراز علاقه توش خیلی خیلی بیشتر میشه !

مرحله آخر هم که عروسی ِ : و خب دیگه زن و شوهرن !

حتی خب خودت در جریانی که میگن با وجود اینکه بعد از عقد زن و شوهر به حساب میان ولی باید نوع رابطه اشون با بعد از عروسی فرق داشته باشه !

نرمالش اینه که زوجین رفتارشون توی هر مرحله با مرحله ی قبل تفاوت داشته باشه و میزان ابراز علاقه و صمیمیتشون بیشتر بشه که اگه نشه یا قبلش زیادی به هم ابراز علاقه میکردن یا بعدش دارن خشک برخورد میکنن که هردوش اشتباهه !

در هر دو حالت باعث میشه که نسبت به هم سرد بشن و رابطه اشون عادی بشه ! به خاطر همین رفتار متعادل بسته به شرایط و زمانی که توش هستن واسه یه ازدواج درست و اصولی لازمه !

ولی من ندیدم جایی صحبت از مشاور و این برنامه ها باشه؟!:surprised: من ندیدم آیا؟ یا نبوده؟

قشنگ توضیح میدین شما!
ولی نباید دختر مردم رو ندانسته قضاوت کنیم!نمیشه طفلکو اینجور تخریب کرد! ماکه ندیدیمش، نمیشناسیمش! فقط در حد یه پست! حتی خود اون آقا که چندمرحله از ما جلوتر بودن هم درست نشناختنش چون فرصتش نبوده،چه برسه به ما! ما نه دختر خانم، نه آقا پسر، و نه شرایط و ... نمیشناسیم!
 

₪آمیتریس₪

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
کاملا درست میفرمایید خانم گل...
ولی یه سری مخالفتا با کلیت موضوع بوده نه صرفا با خواسته های اون روز اون آقا!
بیشتر اینجور بنظر میرسید که(حداقل من با خوندن توضیحاتشون این برداشتو داشتم) ایشون انگار خیلیم دلشون با اون خانم نبوده و یجورایی دنبال بهانه بودن! چون خیلی یکطرفه و سریع قضاوت کردن ایشون!
البته خب صلاح مملکت خویش خسروان دانند!

خب من توی پست قبلم هم توضیح دادم که کلیت موضوع هم جای مخالفت نداره اگر تعادل در رفتار حفظ بشه !

شما ازکجا میدونین که دلشون با اون خانوم نبوده ؟ از کجا میدونین که ایشون دنبال بهانه بودن ؟ از کجا میدونین سریع قضاوت کردن ؟!!!

برای ازدواج علاوه بر تفاهم باید کشش و علاقه هم باشه ! و این علاقه و کشش زمانی به وجود میاد که طرف مقابل سه تا عاملو داشته باشه ، یکیش ظاهر مناسبه که به دل بشینه ، یکیش اخلاق و طرز تفکر و رفتارشه و اونیکی از همه مهم تره ، رفتارش با زوجه ! اگه دوتای اولی خوب باشه ولی به طرف مقابلش محل نذاره سردی به وجود میاد و از هم زده میشن ...

شما حاضرید با یه آدم خیلی خیلی عالی ولی به عاطفه و بی تفاوت و سرد و بی روح زندگی کنید ؟


ولی من ندیدم جایی صحبت از مشاور و این برنامه ها باشه؟!:surprised: من ندیدم آیا؟ یا نبوده؟

قشنگ توضیح میدین شما!
ولی نباید دختر مردم رو ندانسته قضاوت کنیم!نمیشه طفلکو اینجور تخریب کرد! ماکه ندیدیمش، نمیشناسیمش! فقط در حد یه پست! حتی خود اون آقا که چندمرحله از ما جلوتر بودن هم درست نشناختنش چون فرصتش نبوده،چه برسه به ما! ما نه دختر خانم، نه آقا پسر، و نه شرایط و ... نمیشناسیم!

شما ندیدید ! اینم پستشون :

باباجون بهش میگم بریم مشاور ببینیم بدرد هم میخوریم یا نه
بمادرم گفتم که به مادرش بگه
بعد خودم بهش گفتم میگه نه تو شهر همه فامیلن منو میشناسن
خب بشناسن مگه ما دوست پسر دوست دختریم بترسیم بخدا دوست پسرا با دوست دخترشون حیا نمیکنند ما که میخاییم ازدواج کنیم میترسیم
این به کنار
میگه ماحرفهای همو میفهمیم دلیلی نداره بریم مشاور
بعد شما میگی چند جلسه باهاش برو بیرون بگرد؟

درسته هیچ کدوم از ماها مشاور نیستیم و توی این رشته تحصیل نکردیم ولی لااقل میتونیم یه سری از اصولشو رعایت کنیم ! مهمترینش اینه که حرفای طرف مقابلو کامل و دقیق گوش بدیم یا بخونیم !!!

من دیدم یه سریا فکر کردن که ایشون و طرفشون با هم دوست بودن ! یه سریا فکر کردن ایشون خیلی بد سوال میپرسیده ! یه سریا فکر کردن که ایشون توقع ابراز علاقه شدید داشته ! یه سری هم مثل شما این قسمت از حرفاشو ندیدن ! خو اینجوری که نمیشه :دی

ضمن اینکه موقعی که داریم حرف میزنیم نباید براساس جنسیت و تعصبات و تجربیات بدمون صحبت کنیم :|

اما در مورد صحبت شما ، اگه پستمو کامل خونده باشید گفتم که :

خب ببین همونجوری که گفتی ما نمیتونیم قضاوت کنیم چون داده هامون ناقصه ! پس باید اون دو تا باهم برن پیش یه مشاور که فک کنم گفتن خانوم حاضر به مشاوره رفتن نیست که این خودش جای سوال داره و یه عیب به حساب میاد !!!! و البته اون کاربر تصمیمشونو گرفتن !

پس ما فعلا بحث رو با فرض صداقت اون کابر باید پیش ببریم ! راه دیگه ای که نیست ؟

اولا که مسلما اون آقا از حرف زدن ماها نمیتونه نتیجه بگیره و یا خودش باید تصمیمشو بگیره یا بره پیش مشاور !

در ثانی گفتم فرض رو بر صداقتشون میذاریم ! چون اگه قرار باشه هر کی میاد حرف میزنه رو دروغگو بدونیم و همه ی تقصیرارو بندازیم گردنشو در مقابلش جبهه بگیریم که نمیشه ؟:|

شما اصلا فکر کن که این آقا و طرفشون وجود ندارن ! یه شرایط فرضی مطرح شده ! پس بر اساس اطلاعاتی که در اختیارتون گذاشتن باید نظرتونو بگید !

به هر حال ما هر نظری بدیم یه جورایی قضاوت محسوب میشه ! اگه نخوایم قضاوت کنیم که اصن نباید حرف بزنیم توی این تاپیک !

الان شما خودتون چند تا قضاوت کردین راجع به آقا : اینکه نمیشناسه دختره رو ، دلش باهاش نیست ، داره بهونه میاره ! یکطرفه و سریع قضاوت کرده ! ... خب اینا قضاوت نیست ؟

ضمن اینکه قضیه تخریب نیست ! اون خانوم که شخصیت شناخته شده ای نیست که حدس های من تخریبش کنه :|

حالا شما با توجه به فرض ، علل رفتار خانوم رو حدس بزنید ، من این 5 تا به ذهنم رسید ! بعد میشینیم بررسی میکنیم که آیا این دلایل و رفتاری که ازش نشأت گرفته منطقی و درست بوده یا نه ؟
 

soroor_20

عضو جدید
کاربر ممتاز
خب من توی پست قبلم هم توضیح دادم که کلیت موضوع هم جای مخالفت نداره اگر تعادل در رفتار حفظ بشه !

شما ازکجا میدونین که دلشون با اون خانوم نبوده ؟ از کجا میدونین که ایشون دنبال بهانه بودن ؟ از کجا میدونین سریع قضاوت کردن ؟!!!

برای ازدواج علاوه بر تفاهم باید کشش و علاقه هم باشه ! و این علاقه و کشش زمانی به وجود میاد که طرف مقابل سه تا عاملو داشته باشه ، یکیش ظاهر مناسبه که به دل بشینه ، یکیش اخلاق و طرز تفکر و رفتارشه و اونیکی از همه مهم تره ، رفتارش با زوجه ! اگه دوتای اولی خوب باشه ولی به طرف مقابلش محل نذاره سردی به وجود میاد و از هم زده میشن ...

شما حاضرید با یه آدم خیلی خیلی عالی ولی به عاطفه و بی تفاوت و سرد و بی روح زندگی کنید ؟




شما ندیدید ! اینم پستشون :



درسته هیچ کدوم از ماها مشاور نیستیم و توی این رشته تحصیل نکردیم ولی لااقل میتونیم یه سری از اصولشو رعایت کنیم ! مهمترینش اینه که حرفای طرف مقابلو کامل و دقیق گوش بدیم یا بخونیم !!!

من دیدم یه سریا فکر کردن که ایشون و طرفشون با هم دوست بودن ! یه سریا فکر کردن ایشون خیلی بد سوال میپرسیده ! یه سریا فکر کردن که ایشون توقع ابراز علاقه شدید داشته ! یه سری هم مثل شما این قسمت از حرفاشو ندیدن ! خو اینجوری که نمیشه :دی

ضمن اینکه موقعی که داریم حرف میزنیم نباید براساس جنسیت و تعصبات و تجربیات بدمون صحبت کنیم :|

اما در مورد صحبت شما ، اگه پستمو کامل خونده باشید گفتم که :



اولا که مسلما اون آقا از حرف زدن ماها نمیتونه نتیجه بگیره و یا خودش باید تصمیمشو بگیره یا بره پیش مشاور !

در ثانی گفتم فرض رو بر صداقتشون میذاریم ! چون اگه قرار باشه هر کی میاد حرف میزنه رو دروغگو بدونیم و همه ی تقصیرارو بندازیم گردنشو در مقابلش جبهه بگیریم که نمیشه ؟:|

شما اصلا فکر کن که این آقا و طرفشون وجود ندارن ! یه شرایط فرضی مطرح شده ! پس بر اساس اطلاعاتی که در اختیارتون گذاشتن باید نظرتونو بگید !

به هر حال ما هر نظری بدیم یه جورایی قضاوت محسوب میشه ! اگه نخوایم قضاوت کنیم که اصن نباید حرف بزنیم توی این تاپیک !

الان شما خودتون چند تا قضاوت کردین راجع به آقا : اینکه نمیشناسه دختره رو ، دلش باهاش نیست ، داره بهونه میاره ! یکطرفه و سریع قضاوت کرده ! ... خب اینا قضاوت نیست ؟

ضمن اینکه قضیه تخریب نیست ! اون خانوم که شخصیت شناخته شده ای نیست که حدس های من تخریبش کنه :|

حالا شما با توجه به فرض ، علل رفتار خانوم رو حدس بزنید ، من این 5 تا به ذهنم رسید ! بعد میشینیم بررسی میکنیم که آیا این دلایل و رفتاری که ازش نشأت گرفته منطقی و درست بوده یا نه ؟

خب چیه؟ندیدیم!بچه که زدن نداره!:cry:
به من گوشه و کنایه میزنی؟:cry: من سعی کردم دقیق بخونم ...حالا هم خیلی متعجبم که این پستو جا انداختم! ...من هیچکدوم ازین اشخاص رو نمیشناسم و برامم فرق ندارن!...
شما میشه اینقد تندبرخورد نکنین خانم!...چقد یه کلمه منو پیچ و تاب میدینو جنجال به پا میکنین! هیچکس نگفت این آقا دروغ میگن!
فقط حرفای من قضاوت بوده؟ من مثل شما که 5 علل واس خانم به ذهنتون رسیده....منم چند علل واس آقا به ذهنم رسیده!
الان اشکالش چیه؟

لطفا پستمو پاک نکنید تا جوابمو این دوست عزیز بدن!
 

₪آمیتریس₪

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
خب چیه؟ندیدیم!بچه که زدن نداره!:cry:
به من گوشه و کنایه میزنی؟:cry: من سعی کردم دقیق بخونم ...حالا هم خیلی متعجبم که این پستو جا انداختم! ...من هیچکدوم ازین اشخاص رو نمیشناسم و برامم فرق ندارن!...
شما میشه اینقد تندبرخورد نکنین خانم!...چقد یه کلمه منو پیچ و تاب میدینو جنجال به پا میکنین! هیچکس نگفت این آقا دروغ میگن!
فقط حرفای من قضاوت بوده؟ من مثل شما که 5 علل واس خانم به ذهنتون رسیده....منم چند علل واس آقا به ذهنم رسیده!
الان اشکالش چیه؟

لطفا پستمو پاک نکنید تا جوابمو این دوست عزیز بدن!

:surprised:

باو چقد زود ناراحت میشی :|

پست من که فقط خطاب به شما نبود ! توی حرفامم اشاره کردم که بچه ها به خاطر کامل نخوندن پستا چه سوء برداشتهایی کردن ... پس فقط در مورد شما نبود !

نمیدونم شما اون موقع بودین یا نه ولی چند روز پیش از بس به ایشون خرده گرفته شد و باهاشون بد برخورد شد که خیلی ناراحت شدن و اومدن وسط تاپیک نوشتن که اصلا اشتباه کردن که اینجا مشکلشونو مطرح کردن ! فکر کنم الان اون پستها پاک شده! خو من میگم نباید بچه ها جوری برخورد کنن که دیگه کسی جرات نکنه بیاد اینجا و مشکلشو با بقیه در میون بذاره ...

تند نبود :razz: بحث جدیه .. تاپیک جدیه ... پست منم جدی بود ، نه تند ! همین ...

اون حرفمم فقط خطاب به شما نبود ... چند تا پست پیش هم گفتم ... گفتم فرض رو بر صداقت کاربر میگیرم ... خودش گفته مشکلی با هم ندارن ... پس اگه بگیم مشکل دارین با هم ، یعنی تلویحا گفتیم که داری دروغ میگی ! غیر از اینه ؟ حتما که نباید علنا گفته بشه ! ضمن اینکه این همه جبهه گرفتن و برخورد تند با کسی که اومده مشکشو گفته درست نیست ... این کجاش پیچ و تاب دادن و جنجال درست کردنه عاخه ؟:|
:surprised: ... جنجالو که قبلیا درست کرده بودن :دی

نه ... من نگفتم اشکال داره ... شما گفتین قضاوت کردن اشکال داره ! من فقط تناقض دو تا پستتونو نشون دادم که اگه قضاوت کردن ایراد داره پس خودتون هم نباید اینکارو بکنید ...

ضمن اینکه من قضاوت نکردم ... با توجه به داده ها حدس زدم که شاید خانوم یکی از این مواردو داشته باشه ... قضاوت کردن یعنی یه حکم کلی و با قطعیت دادن که مثلا بگیم طرف حتما فلان مشکلو داره ... و من نگفتم که اون خانوم دقیقا چه مشکلی داره !!!!!

انقدر زود ناراحت نشید ... بحثه دیگه ! اگه بخوایم اینجوری ناراحت بشیم که اصن نمیشه بحث کرد ، اونوقت منم باید از اینکه گفتین نشناخته خانومو قضاوت کردم و شخصیتشو تخریب کردم ناراحت بشم :smile: در کل نه دعوایی داریم و نه من قصد ناراحت کردنتونو داشتم :redface:

مینا به من گفته توی این تالار اسپم نکنم :دی ... اگه قرار نیست دیگه در مورد موضوع صحبت کنیم ..میتونیم تو پ.خ ادامه بدیم :gol:


 
  • Like
واکنش ها: ros.

آوای علم

مدیر تالار مشاوره
مدیر تالار
با سلام خدمت کاربران گرامی

در مدتی که نبودم زحمت مدیریت تالار بر عهده مینا جان دستیار محترم تالار بود جا دارد اول از ایشون کمال تشکر کنم....


اما رسیدگی به این تاپیک طبق گزارش هایی که شد و پست های خلاق قوانین مخصوصا تالار ایجاد گردید لازم دیدم نکاتی را بگم


نکات و قوانین تالار مشاور

دوستانی که با مدیریت من اشنا هستن در مواقعی که مشکلی بوده از لحاظ مشاوره ای هرکمکی تونستم انجام دادم حتی کاربری که دوست نداشته اسمش دیگران بدونن ازطرف خودم حاضر به ایجاد تاپیک برای رفع مشکلش شدم یعنی مدیریت سعی کردم فقط ابزاری و در اون حیطه که وظیفم بود نباشه و واقعا مثل یک دوست براتون باشم چه در شادی ها چه درمشکلات

اینها گفتم فکر نکنید مدیریت تالار یک مدیریت خشک هست
اما همون طور که دوست دارم با کاربران راه بیام از همه لحاظ به فکرشون باشم چون تالار ..تالار مشاوره هست ......نسبت به دو چیز هم سخت گیر بودم و هستم

مورداول

احترام گذاشتن به همدیگر و توهین نکردن...

اگر هرموردی تخفیف بدم این یکی تخفیف نداره یعنی نگاه نمی کنم کاربری که توهین کرده کاربر فعالم هست کاربری هست که اخطار نگرفته یا هر چی اگر توهین با بی احترامی ببینم چشمامو میبندم امتیاز منفی میدم


در این تاپیک هم بهم گزارش شده توهین شده نمیدونم شاید شانس اون کاربرها بود که من نباشم این مدت که نبودم مینا جان فقط پست ها حذف کرده اما بگم کاربرانی که در این تاپیک توهین کردن اسمشون در ذهنم هست منتظر یک برخورد ناشایست هستم تا اخطار قبلی هم تقدیمشون کنم

این سخت گیری هم برای اینکه اینجا تالار مشاوره هست یعنی بیرون هر طوری بودیم اینجا میایم حداقل یاد بگیریم خوب رفتارکنیم احترام بذاریم تا تالار مفید واقع باشه

مورد دوم
اطلاعیه تالار پاک شده اما در دفتر مدیریت هم گفتم

اینجا هر بحث یا مشاوره ای میشه کاربرانی که براشون مشکلی پیش امده توجه کنند دوستان تنها نظر میدن و انتخاب بهترین راه فقط بر عهده خودتون هست طبق عقایدتون و اینجا تنها شما نظر هم سن و سال خودتون میبینید
به علاوه اگر کاربری با نظراتی که فکر می کنه روشن فکرانه هست!....باعث سقوط و گمراهی و خلاف عرف جامعه ما باشه مخصوصا در رابطه با زیر تالار دختر و پسر و ازدواج این یک مورد هم کوتاه نمیام با کاربر برخورد می کنم


سعی می کنم با دستیا رمحترم قوانین یک بار دیگه و مجددا طرح ریزی کنیم و به زودی به اطلاع می رسانیم

پس ممنون میشم به فکرهم باشیم و مهربان تر!
موفق باشید:gol:
 

irpersian20

عضو جدید
تلنگر

تلنگر

خیلی دوست دارم یکی محکم بزنه تو گوشم
زمان داره از دستم میره و من کاری نمی کنم
بعضا میخواهم اما یا نمیتونم یا خودم پشت گوش می اندازم
انگار یکی با بند سفت و محکم من رو بسته و کاری نتونم بکنم
:(
لطفا یکی راهی بزاره جلوی پای من. نمیدانم چم شده. ساعت میزارم برای 6 صبح . اما بیدار نمیشم.
من این طور نبودم. یعنی سال 91 وقتی مریض شدم (متاسفانه مریضی پشت مریضی برام میاومد و امیدوارم دیگه نیاد) . من رو از مسیر خارج کرد.
تا قبل از اون خیلی خوب بود و فعالیت داشتم.
چند ماه هست میخواهم به مسیر برگردم اما نمیتونم. یعنی نمیشه.
 
آخرین ویرایش:

irpersian20

عضو جدید
من از 03/91 مریض شدم و مریضی ها پشت سر هم بود و واقعا به نقطه های تیره و سیاه زندگی رسیدم.
خیلی روزگار بدی بود متاسفانه. یعنی من اوج بدبختی و فلاکت و نا امیدی رو تجربه کردم. و رسما هیچ کاری از دستم بر نمیاومد. البته درس های خیلی خوبی گرفتم و با خیلی از مسائل و ابعاد زندگی آشنا شدم . یک چیزهایی رو از دست دادم و یک سری تجربه کسب شد.
الان فضای کم کاری و بی حوصلگی و بی انگیزگی اون ماه ها تو من هست.
میخواهم سعی کنم به مسیر برگردم اما نمیشه.......
حالا بیش از 2 سال از زندگی گذشت و مفت رفت. اشکال نداره . الان حداقل در یابم. /...........
 

MaRaL.arch

کاربر فعال تالار مهندسی معماری ,
کاربر ممتاز
چرا پستارو ب دلخواه حذف میکنید؟؟!!
 
  • Like
واکنش ها: ile

آوای علم

مدیر تالار مشاوره
مدیر تالار
سلام خدمت دوستان عزیز


هر سوالی در رابطه با قوانین دارید فقط در تاپیک مدیریت مطرح کنید و انجا بحث می کنیم

پست ها به دفتر مدیریت تالار انتقال داده شده ...و پاسخ ها را انجا دادم
 

zsokoot

عضو جدید
سلام
یکی از دوستانم ارشد قبول شده ولی هنوز 8 واحد درسی براش مونده که پاس نکرده الان باید چیکار کنه؟؟؟؟؟؟
 

MaRaL.arch

کاربر فعال تالار مهندسی معماری ,
کاربر ممتاز
سلام
یکی از دوستانم ارشد قبول شده ولی هنوز 8 واحد درسی براش مونده که پاس نکرده الان باید چیکار کنه؟؟؟؟؟؟


ب اموزش دانشگاهشون یا مدیرگروهشون مراجعه کنه:)
 

48269

عضو جدید
خیلی تنهام

خیلی تنهام

سلام بر دوستان
من برای برقراری ارتباط با همه مشکل دارم با هیچ کس نمیتونم صمیمی باشم هیچ کس با من بودن براش جالب نیست
خیلی تنهام مشکل جدیم اینه که خیلی کم حرفم نمیدونم چیکار کنم لطفا منو راهنمایی کنید ممنون
 

بانو امین

مدیر تالار اسلام و قرآن
عضو کادر مدیریت
مدیر تالار
کاربر ممتاز
سلام بر دوستان
من برای برقراری ارتباط با همه مشکل دارم با هیچ کس نمیتونم صمیمی باشم هیچ کس با من بودن براش جالب نیست
خیلی تنهام مشکل جدیم اینه که خیلی کم حرفم نمیدونم چیکار کنم لطفا منو راهنمایی کنید ممنون

فک میکنی بودن با تو برای کسی جالب نیست
این که میگی کم حرفی یعنی درون گرایی
یعنی باید یه نفر پیدا بشه بتونه اعماق تورو بفهمه
هر کسی لایق راه یافتن به تنهاییت نیست
و هر کسی رو وارد خلوت خودت نکن
اینطوری راحت تری
 

48269

عضو جدید
فک نمیکنم درون گرا باشم احساس نمیکنم خیلی عمق داشته باشم
افراد درونگرا تنهایی رو دوست دارن و ازش لذت می برن حتی توی جمع
اما من اینطور نیستم احساس میکنم هیچ کس منو نمیبینه
حتی پدر و مادرم
 

بانو امین

مدیر تالار اسلام و قرآن
عضو کادر مدیریت
مدیر تالار
کاربر ممتاز
فک نمیکنم درون گرا باشم احساس نمیکنم خیلی عمق داشته باشم
افراد درونگرا تنهایی رو دوست دارن و ازش لذت می برن حتی توی جمع
اما من اینطور نیستم احساس میکنم هیچ کس منو نمیبینه
حتی پدر و مادرم

نه گلم
یه حس زود گذره
اشتباه نکن
 

ali-sharif1

عضو جدید
سربازی-ازدواج-دانشجو(مشورت)

سربازی-ازدواج-دانشجو(مشورت)

سلام دوستان...خسته نباشید....
راستش من دانشجوی ارشد تبدیل انرژی(ترم دوم رو تموم کردم-روزانه هستم)..ممنون میشم تا آخرش داستان منو بخونین،،سعی میکنم زیاد نگم چون داستان زندگی من از یه کتاب 1000 صفحه ای هم بیشتره ،..،اصل کلام اینه که میخوام ازدواج کنم.....و الان دغدغه زیاد دارم برای سربازی و زندگیم....میخوام یه طوری خدمت سربازیمو کمتر کنم....دنبال پروژه کسری رفتم و اگه خدا بخواد داره جور میشه.....در ضمن من عضو بسیج هم بودم ...مشکلم الان اینه خیلی دارن سختگیری میکنن بابت کسری بسیج.....ماجرا ازین جا شروع شد که من تو دوره کارشناسی نتونستم فعالیتی آنچنانی تو بسیج دانشگاه بکنم،البته دنبالش رفتم و یه مقداری هم فعالیت کردم ولی بدلیل بی کفایتی مسولین بسیج دانشگاه بهم کارت فعال رو ندادن....درواقع پرونده آنجا دارم و مسول آنجا همش میگفت ما هنوز کارتشو نداریم و بعدا براتون کارت فعال با همون تاریخی که بودین صادر میکنیم.....خلاصه کارشناسی تموم شد و بعد آمدیم ارشد امتحان دادیم و همه چی رو داشتم جور میکردم برم سربازی و دفترچه رو گرفتم و واکسن و و همه چی تموم شده بود که برم سربازی.....ولی نشد!
چون تو ورزش پام دچار پارگی شد و من خونه نشین شدم......روزای سختی بود.....طوری شد که من رو به سمت ارشد سوق بده..... ماجرا زیاد بود ....ولی خلاصه ما رفتیم دانشگاه...
حالام تمام هدفم اینه هم از رشته مورد علاقم(مکانیک) استفاده ببرم و هم سربازیم رو که یه معضل واسه ازدواجمه حل کنم.......قبلا دوست داشتم برم امریه بگیرم ولی دیدم من عضو بسیج هستم و میتونم کسری بگیرم و اگه امریه بگیرم باید تمام 24 ماه رو خدمت کنم انم با حقوق ناچیز....به این نتیجه رسیدم که دنبال کمتر کردن سربازیم از طریق بسیج و پروژه های کسری باشم که برام به صرفه تره....الانم کارت فعال محله رو دارم و تا تاریخ مهر 92 تمدید بود....امسال رو هنوز تمدید نکردم...چون رو هوا معلق شدم به خاطر ماجرای زیر:
خلاصه پیش فرضم همین پاراگراف بالایی بود!!!
ماجرای اصلی از اینجا شروع شد که چند روز پیش من رفتم با فرمانده حوزه محلمون حرف زدم و ان گفت چون تو در آن چهار سال کاری نکردی و فعالیتی نداشتی ما نمیتونیم برات کاری کنیم...چون قطع ارتباط به حساب میاد....مگر این که بتونی برشتو آنجا نشون بدی و بری آنجا و باهاشون حرف بزنی تا برات ساعت بزنن و کارت فعال رو بگیری و برامون نامه بیاری و کسری رو درست کنیم برات......خب منم آن لحظه شکه شده بودم که پیش خودم گفتم بابا من که این همه اینجا عضو بود و خداییشم تا قبل دانشگاه تو تمام مسابقات و دعوتا بودم ......هیچی آمدیم بیرونو گفتیم بزار مهر بشه بریم دانشگاه کارشناسی ببینم چکار میتونم بکنم.
ولی خب اینم بعید به نظر میرسه درست بشه. ولی دنبالش میرم...
ماجرای دیگه این که من برای دانشگاه ارشدم برای بسیج دانشگاه اقدام کردم گواهی بسیج از سپاه شهرستانم براشون بردم و تو آن گواهی نوشته بود که من از سال 80 تا 85 عضو عادی بسیج بودم و از سال 85 تا 92 عضو فعال...
البته این گواهی ارزشی نداره چون پایینش نوشته بود هیچ سنوات مثبت خدمتی برای این گواهی وجود ندارد..
حالا میخواستم از شما دوستان راهنمایی بگیرم که من که این همه تو بسیج بودم و واقعا هم از دل و جونم بودم و مثل بعضی بسیجیا نیستم که نامرد باشم و آن موقع به خاطر سربازی نرفتم و الانم فقط به خاطر ازدواجم دارم این کار رو میکنم... من فقط به خاطر این جمع شدن ها و مسابقات ورزشی، بسیج رو دوست داشتم.....
اینم بگم پروژه کسری به احتمال زیاد به دستم میرسه ولی خب خداییش تو زندگیم بدشانسی(شاید بهش گفت تقدیر،شانس به نظرم غلطه) زیاد آوردم، شاید پروژه باز به دستم نرسه.....میخوام بدونم ارزش داره برم دنبال کارای بسیجم در این یکسال باقیمونده ارشدم؟...
الان ان قطع ارتباط صحت داره و باید برم دنبال کاراش؟
اگه ذره ای امید هم وجود داره میرم دنبالش.

من کلا میخوام همه راه ها رو برم....
از همتون به خاطر این پستم که فک کنم طولانی شد معذرت میخوام.....
ممنون، باتشکر...
.................................................. ......................
:gol::gol::gol::gol:
:gol:
:gol:
:gol:
:gol::gol::gol::gol:
:gol:
:gol:
:gol:
 
آخرین ویرایش:

Similar threads

بالا