لطفا بدون توهين و ناسزا به هم اين شك منو برطرف كنيد:

لیمویی

عضو جدید
کاربر ممتاز
عزیزم اگه جواب واقعی رو میخوای بدونی و شک خودت و دوستت رو میخوای برطرف کنی ... از متخصصش بپرس که به جوابش مطمئن باشی....اینجا هر کس بر اساس تفکرات خودش جواب میده...
به دفاتر شرعی میتونی زنگ بزنی بپرسی خودشون نتونن قانعت کنن آدرس سایتها و شماره های مطمئن دیگه ای رو میدن تا باهاشون صحبت کنی...خودم برای یکی دو تا سوالم زنگ زدم خیلی بهم کمک کردن...
من از اینا پرسیدم....اولی بدون کد...دومی اگه تهران نیستی 021 رو بگیر...پاسخگویی به سوالات شرعی..
09640: مرکز ملی پاسخگویی به سوالات دینی

64412000
 

لیمویی

عضو جدید
کاربر ممتاز
منم رفتم تو قرانم که خلاصه ی تفسیر المیزان و نمونه رو داره خوندم به نظرم جواب خوبی ...مینا ببین جوابتو میگیری؟

آیه به زید بن حارثه اشاره دارد.نعمت خدا به او این بود که وی را که مشرک زاده بود به سوی ایمان هدایت کرد و محبتش را در دل پیامبر انداخت اما احسانی که پیامبر به زید کرد این بود که او را که برده ای بود آزاد ساخت و به فرزندی خود پذیرفت و احسان دیگرش آن بود که
دختر عمه ی خود را همسر او کرد.
حالا زید نزد پیامبر به مشورت آمده که اگر صلاح می دانید من او را طلاق بدهم و پیامبر نیز او را از این کار نهی کردند.زید اصرار زیاد می کند و سرانجام همسرش را طلاق می دهد.پیامبر برای جبران شکست زینب ،همسر زید و تالماتی که بواسطه ی ناسازگاری با زید داشت به فرمان خدا او را به همسری خود برگزید.اما همواره می ترسید مردم به خاطر این ازدواج او را سرزنش کنند و این ترس را هم در دل پنهان می داشت از یک طرف نگران بود که مردم بر طبق سنت جاهلی که ازدواج با همسر پسر خوانده را حرام می دانستند جنجال راه بیندازند و از طرف دیگر مردم سرزنشش کنند که چگونه با ان مقام شامخ با همسر مطلقه ی برده ی آزاد شده ازدواج کرده است؟ البته ترس حضرت این بود که مبادا ایمان مردم به او سست شود لذا یک ترس مشروع بود و خدا نیز او را به خاطر چنین ترسی سرزنش نکرد.همین که می فرماید شایسته است به جای مردم از خدا بترسی شاهد خوبی است که خدا بر پیامبر واجب کرده بود با زینب ازدواج کند.اما مصلحت این حکم چه بود؟هنگامی که زید از همسرش جدا شد ما اور ابه همسری تو در آوردیم تا مشکلی برای مومنان د رازدواج با همسران پسر خوانده های انها هنگامی که از آنان طلاق می گیرند نباشد و این سنت جاهلی از بین برود و فرمان خدا انجام شدنی است./

+حالا حرفای خودم:
البته من همه جوابا رو نخوندم فقط صفحه اول و کمی از دوم .... ولی طبق اون چیزی که از جوابا خوندم میخواستم بگم که آیه کاملا مشخصه:
اولا دختر عمه ی پیامبر بوده...و اگر پیامبر از قبل دوستش داشته خوب از همون اول به عنوان همسر خودشون میگرفتنش نه اینکه به همسری زید در بیارن...
بعدم خدا با حکمی که میده طبق خیلی کارهای دیگه برای اینکه اون آداب خرافی زمان جاهلیت رو از بین ببره هدفش مشخصه...که یکی دیگه از این آداب جاهلی از بین بره ...مثل آیاتی که در مورد ازاد کردن برده ها داریم..
:gol::gol:
 

hami_sani

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
خوب اين درست ...منم اينا رو ميدونم ...مشكل من اينه برای مؤمنان در ازدواج با همسران پسرخوانده هایشان- آن گاه که پسرخوانده ها نیازشان را از آنها برآورده باشند- سختی و منعی نباشد ، و امر ( تکوینی ) خداوند همواره شدنی است
سلام و خسته نباشید.
ببینید این ماجرا و یا بهتره بگیم شبهه ای که دوستتون مطرح کردن اساسا پایه و اساسی نداره ئ منبعش هم کتاب 23 سال علی دشتیه.اگز بپدیریم که این شبهه سندیت نداره و صرفا از روی عناد مثل تمام حرفهای بی سندی که علی دشتی مطرح کرده هستش دیگه خود به خود مساله حل میشه.
دوست شما به استناد این افسانه میاد ایه قران رو تفسیر میکنه دیگه؟درسته؟
حالا شما برو چند تا سوال ازش بکن .
ازش بپرس مگه به گفته شما پیامبر زنباز و هوسران نبوده؟پس چرا قبل ازین که اونو برای زید خواستگاری کنه خودش نگرفتش؟در صورتی که زینب هم خودش تمایل زیادی داشته؟اخه کدوم ادم عاقلی میاد همچین بدنامی رو برای خودش بوجود بیاره؟تازه مسادل دیگه ای هم هست مثلا پیامبر جوان تر بوده و به گفته اونا هوسش بیشتر بوده.زینب زیبا تر جوان تر و همچنین دختر باکره بوده چرا باید اول واسه پسرش بگیرش بعد بیاد باهاش ازدواج کنه؟اصلا مگه دختر عمه پیامبر نبوده؟چرا علی دشتی گفته پیامبر به یکباره زینبو دیده و ازش خوشش اومده؟مگه قبلا توی اون شهر کوچیک دختر عمشو ندیده؟
حالا با وجود این همه تناقض ایا مساله بودار نیست؟ایا اینا زائیده یک ذهن بیمار نیست؟
وقتی صورت سوال تناقض داره دیگه جواب خود به خود پاسخ داده میشه
 

...ANTY...

عضو جدید
کاربر ممتاز
من از یه مفسر پرسیدم...
گفت اوایل اسلام اگه عربی به یکی دیگه میگفت پسرم پسرم رسم بر این بود که اون پسر مثل پسر واقعی اون عرب میشد مثلا ازش ارث میبرد یا زن پسره محرم عربه میشد حالا زید هم پسرخونده پیامبر بود و پیامبر بهش پسرم میگفت...
خدا برای اینکه این رسمو از بین ببره این ایه رو میفرسته.
...............یادمون باشه شرط تداوم پیامبری پاک بودن اون فرده پیامبر ما هم به گفته خدا جزو بهترین بنده هاست....................
امیدوارم قانع کننده باشه گلم
 
Similar threads

Similar threads

بالا