كداميك در اولويت است؟ سدسازي يا افزايش راندمان آبياري!

امروز، چهاردهمين روز از سومين ماه ميلادي (مارس)، مصادف است با يك روز جهاني كه براي طرفداران محيط زيست در جهان از اهميتي بسيار زياد برخوردار است؛ روزي كه در همان حال، براي سدسازان طبيعت‌ستيز، مي‌رود كه به كابوسي بزرگ بدل شود. آري امروز، «روز حرکت علیه سد‌های بزرگ» نام دارد؛ ابتكار ارزشمندي كه اينك قدمت آن به يك دهه رسيده است. امّا به راستي چه كسي مي‌توانست باور كند، روزي فراخواهد رسيد كه گروهي از نخبگان و دانشمندان و علاقه‌مندان به محيط زيست مخالفت خود را با احداث سازه‌هاي غول‌پيكر اعلام مي‌دارند كه بيش از نيم قرن است، احداث آنها به عنوان سمبل توانايي يك دولت و ملت شناخته شده و آرزوي رهبر هر دولت و حكومتي بود كه در دوران زمامداري‌اش، روبان قرمز افتتاح يكي از اين مخازن انباشت آب را پاره كند.
با اين وجود و به رغم آفرينش چنين نهضت روشنگرانه‌اي در سرتاسر جهان، گويا خبرها در اين ملك و ديار بسيار دير مي‌رسد و سرعت آن درست مانند سرعت غالب اينترنت كاربران با لكنت‌هاي فراوان روبروست!
چنين است كه در اين يادداشت، كوشيده‌ام به يكي از چالش‌هاي اين حوزه بپردازم و همين جا از دوستاني كه به يادآوري اين روز در محيط مجازي همت كردند، قدرداني كنم.


چرا سرمايه‌ها را در سدسازي هدر مي‌دهيم؟ در حالي كه مي‌توانيم با افزايش راندمان آبياري آن را ذخيره سازيم!
ايران‌زمين به دليل قرار گرفتن حدود ۹۰ درصد از وسعتش در قلمرو سرزمين‌هاي خشك (dry lands) دچار تنگناها و دشواري‌هاي طبيعي است. از جمله اينكه ضريب انحراف تغييرات سالانه آب سطحي آن از ميانگين بسيار زياد بوده، دوره‌هاي خشكسالي طولاني و غير و قابل پيش‌بيني داشته و استعداد (پتانسيل) تبخير و تعرقش از متوسط جهاني به طرز محسوسي بالاتر است.
چنين ويژگي‌هايي سبب شده تا ميانگين دريافت‌هاي آسماني اين كشور در حدود يك سوّم ريزش‌هاي سالانه جهاني باشد و از ديرباز، فزوني يا كمبود «آب» نقشي كليدي در دوام يا فناي تمدن‌ها و آبادبوم‌هاي ايران ايفا كرده است.
بنابراين، کلان‌ترين و دورانديشانه‌ترين ملاحظه‌ي راهبردی‌ای که سزاوار است در سرزمين‌های متأثر از زيست‌اقليم‌های خشک مد نظر قرار گيرد، آن است که با اعمال تمهيدات و سياست‌هايي انعطاف‌پذير امّا پيش‌برنده و پيوسته در افق چشم‌انداز 20 ساله‌ي كشور (1404) تا جايي که امکان دارد با معرفی منابع درآمدی جايگزين، از وابستگی معيشتی به سرزمين کاسته شده و به جاي هزينه‌كردن بيت‌المال براي پروژه‌هاي گران‌قيمت و ناپايداركننده‌اي چون، سدهاي بزرگ مخزني، بكوشيم تا با افزايش راندمان آبياري در بخش كشاورزي، از همين آب استحصال شده‌ي موجود به خوبي بهره‌برداري كنيم. در صورتي كه هم اينك بيش از 90 درصد از اين آب را مجبوريم در بخشي مصرف كنيم (بخش كشاورزي) كه در بهترين حالت، راندمان ميانگين آن چيزي در حدود 30 درصد است. به سخني ديگر، اگر توان نرم‌افزاري و بيشينه‌ي دانشي كشور بر اين رويكرد قوام يابد كه اين رقم هدررفت آب در بخش كشاورزي را به نصف كاهش دهيم، به اين معني خواهد بود كه ذخاير آبي ما، بدون تحميل هزينه‌اي بيشتر و بدون آسيب‌رساندن به ديگر مواهب طبيعي سرزمين، دوبرابر شود.
اينك، من از شما مي‌پرسم: كداميك در اولويت است؟ سدسازي يا افزايش راندمان آبياري در بخش كشاورزي؟!
البته تا تحقق آن آرزو، كارهاي و تمهيدات ديگري نيز مي‌توان اعمال كرد. مثلاً بر پايه‌ي اغلب مطالعات و پژوهش‌هايي که تا بحال به سامان رسيده، چنين به نظر می‌رسد که الگوي كشت زارعين در بيشترِ قطب‌های کشاورزی کشور بهينه نيست. رخدادی که مهمترين دليل وقوع آن را معرفی الگوي كشتی مشابه براي همه گروه‌هاي بهره‌بردار از سوی مقامات و کارشناسان مسئول عنوان کرده‌اند؛ در حالي كه سزاوارتر آن است که الگوي بهينه‌ي كشت در هر يك از گروه‌هاي بهره‌بردار متفاوت باشد. افزون بر آن، نيک می‌دانيم که الگوي كشت توصيه شده می‌بايست براساس درجات مختلف ريسكِ درآمدي بهره‌برداران تدوين يابد که غالباً چنين آموزه‌ای به کار گرفته نمی‌شود. در حقيقت با توجه به اينكه فرآيند توليد كشاورزي به ويژه در كشورهاي تحت اثر بيابان‌زايي و خشکسالی (که غالباً هم در شمارِ ممالک کمتر توسعه‌يافته‌ي جنوب قرار دارند)، همراه با ريسك و عدم حتميت است، شگرد ‌(تکنيک) برنامه‌ريزي خطي معمولي كه تاكنون در ايران از آن استفاده شده، به دليل اينكه بر فرض قطعيت بنا شده، مورد انتقاد جدی است. از اين رو، بنابر ضرورت منظور کردنِ ريسك (خطرپذيری) در الگو‌سازي تصميمات توليد زارعين، بايد تلاش شود تا از طريق پيگيري اهداف جزيي مشخصي، زمينه‌ي لازم نيز براي آشنايي با انواع الگو(مدل‌) های برنامه‌ريزي خطرپذيری و چگونگي استفاده از آنها در مطالعات مربوط به برنامه‌ريزي الگوی کشت در نواحی جنوبی کشور فراهم شود. به عنوان مثال، ستاده‌های برآمده از پژوهش کهخا (1379) که 31 آبادي و 193 بهره‌بردار كشاورزي را در دشت‌هاي رامجرد و سرپنيران از توابع شهرستان مرودشت (استان فارس) تحت پوشش قرار داده بود، نشان می‌دهد که ريسك نقش مهمي در تخصيص منابع ايفا کرده و تنوّع، اثر قابل ملاحظه‌اي روي ريسك و بازده دارد؛ به طوري كه طرح‌هاي زراعي متنوّع‌تر، بازده‌ي كمتر امّا مطمئن‌تري دارند. همچنين اين پژوهش ثابت کرد كه زارعين عمدتاً ريسك¬گريز هستند، هرچند که درجه‌ي ريسك‌گريزي آنها در مناطق و گروه‌هاي مختلف مورد مطالعه با يکديگر تفاوت داشته و عدم كارآيي اقتصادي متفاوتي نيز در گروه هاي مختلف كشاورزان مورد مطالعه به چشم می‌خورد.
واپسين پيشنهاد آنکه به منظور استفاده از بيشينه‌ي استعداد و تجربيات تمدّن ايرانی و فرهنگ کهن آن که همواره در طول چندين هزار سال تاريخ مکتوب خويش با خطر کم‌آبی و خشکسالی مواجه بوده است، شناخت، تکميل، معرفی و کاربردِ شگردهای بومی و پاره‌ای ديگر از فنونِ آبياری سنتی ايران قابل مطالعه و ترويج بوده و توصيه می‌شوند؛ از جمله: کشت هوشابی يا خوشابی، کشت آدوری، کشت سبويي (کوزه‌ای)، کشت سنگچالی، آرِنگ‌سازی يا خاک‌ستانی (شيوه‌ای برای به دام‌انداختنِ آب سيلاب‌ها در مناطق کوهستانی به منظور گرفتن خاک و لاشبرگ)، گير‌ماسه، گوراب‌سازی، تيلون‌دادن و چوم‌سوزان.
اميد كه برنامه‌ريزان و كلان‌نگران كشور، عملاً نشان دهند كه به يكي از بنيادي‌ترين آموزه‌هاي توسعه پايدار معتقد بوده و رشدي متوازن و هماهنگ را براي بخش كشاورزي و مديريت آب كشور منظور نظر دارند.
 

esmaeil.shaker

عضو جدید
کمی مخالفت

کمی مخالفت

با عرض سلام خدمت دوست عزیز niima
اولآ باید به خاطر حس محیط زیست دوستی بهت تبریک بگم
ما هم محیط زیستو دوست داریم و هیچکس پایین بودن راندمان آبیاریو تو ایران انکار نمیکنه و فکر کنم همه معتقد به لزوم تلاش در جهت افزایش راندمان آبیارین
اما...
اما این به معنی نفی لزوم سدسازی نیـــــــــست در حالی که با این کمبود آب هر ساله بخش زیادی از نزولات آسمانی از طریق رودخانه ها وارد خلیج فارس یا دریای مازندران یا آب های شور دیگه میشن و از دست میرن آبهایی که میشه استفاده های زیادی تو کشاورزی و صنعت از اونا کرد...
ولی باید به یه چیز دقت کرد مکمل یه سد شبکه های آبیاری اونن که آب پشت سدو به زمین های زراعی مرسونن و متاسفانه بیشتر سدهای ایران شبکه های مناسبی ندارن و بیشتر از اونا برای جلوگیری از سیلاب و تولید برق استفاده میشه.
 

ghalat

عضو جدید
آبیاری یا سد سازی

آبیاری یا سد سازی

با سلام

من درباره موضوع سد سازی یا آبیاری چیز زیادی نمی دونم .

ولی این موضوع یکی از موضوعات داغ و مورد بحث و جنجال برانگیز بین مهندسان آبیاری و مدیریت منابع آب و مهندسی آب زیر زمینی است .

بیشتر مهندسین آبیاری بر این عقیده دارند که باید راندمان آبیاری را بالا ببریم . وبه طریقی جلوی نفوذ و یا تبخیر آب رو بگیریم .

البته قبل از هر چیزی ما باید دیدگاه راندمان رو مشخص کنیم . از دیدگاه بعضی ها ( مهندسین آبیاری ) راندمان یعنی بالا بردن میزان تولید به ازای واحد آب مصرفی . ولی از دیدگاه مهندسین آب زیرزمینی راندمان آبیاری رو بیشتر در تبخیر و تعرق می بینند . یعنی آبی که در زمین نفوذ می کند بالاخره به آبخوان برمی گردد و نباید با افزایش تولید یا افزایش سطح زیر کشت و ... جلوی نفوذ آب رو گرفت .

به هر حال این یه جنگه که باید یه روزی تموم بشه .
البته مسئله سد سازی هم بغرنج شده است . مهندسن آبیاری رای بر این دارند که باید سازی شود و آب مورد نیاز کشاورزها رو تامین کرد . البته این مسئله بیشتر در نواح گرم و خشک مورد بحث است . و لی از دیدگاه مهندسین آب زیر زمینی سدسازی در بالا دست باعث عدم پیشروی آب به مخروطه افکنه ها شده و از تغذیه آبخوان ها جلوگیری می کند .

به نظر من سد سازی در مناطق گرم و خشک به خصوص ایران به منظور تولید برق حرام است .
 

parandi2

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
با توجه به مشكلات موجود، يعني كمبود اب ما نياز به ذخيره سازي آب براي هدر رفت آن و خروج از كشور و يا ورود به بيابان ها داريم. هرچند كه اصلاح روش هاي ابياري هم امري ضروري است
 

irrigation

عضو جدید
سلام دوستان
در منطقه ما سد سازی اصلا معنایی نداره، چون اینجا اصلا خبری از نزولات جوی،آبهای سطحی و رودخانه نیست.الان نزدیک به 3یا4 سال هست که سطح آب در پشت سد استقلال میناب خیلی پایین آمده، آب شرب مردم از چاه های شمیل در خط 1 و چاه های میناب در خط 2 استفاده میشود.
 

sarahasani97

عضو جدید
سلام
من هم یه مهندس آب هستم ولی با سدسازی چندان موافق نیستم سدسازی در برابر مشکلات آبی موجود در کشور(خشکسالی،کاهش منابع آبی سطحی و زیرزمینی ،عدم اعمال مئیریت صحیح و...)منبع آبی جدیدی تولید نمی کند تنها منابع آبی از این طریق جابجا میشود. در شرایطی مثل رودخانه کارون وجود سد جهت ذخیره و تامین آب پایین دست الزامی است اماصرف هزینه های کلان جهت احداث سدهایی با بازده پایین دردی را دوا نمی کند در حالی اکثر سدهای موجود چنین شرایطی را دارند(تبخیر بالا،نشت،هزینه های جانبی به جهت عدم مدیریت درست و...)در همین شرایط با راهکارهایی که آب را با تدبیربیشتری مصرف میکنند مثل افزایش کشت های گلخانه ای و هیدروپونیک ،نظارت دقیق بر چگونگی اجدای سیستم های تحت فشار،نظارت بر چگونپی بهره برداری از منابع زیرزمینی می توان مسیر درستتری را طی کرد
 

navid.sadat

عضو جدید
فکر می کنم برخی دوستان منظور آقا نیما رو دقیق درک نکرده اند. ایشون می خواهند اولویت دو مساله رو بررسی کنند نه خوب یا بد بودن اونها رو . همه می دانیم که ساخت سد نه تنها بد نیست بلکه در شرایطی تنها راه حل مشکل کم آبی یا برنامه ریزی برای تامین آب است . اما آنچه که مهم است اینست که ما چه کشوری هستیم ( از نظر برنامه و توان تولید محصول) و چه برنامه تولیدی داریم به عبارت ساده تر ما در دهکده جهانی چه کاره هستیم ؟ تولید کننده محصولات باغی هستیم یا زراعی و حتی دقیق تر چه محصولی؟گندم ؟ چغندر؟ پنبه؟ و یا اصلا ما یک کشور کاملا صنعتی هستیم و کشاورزی برای ما درآمد به حساب نیامده و جایگاهی در تامین اعتبار اقتصادی ندارد ؟!
احداث سد قطعا به منظور ذخیره منابع آبی برای استفاده مدیریت شده در زمان مناسب است بطوری که منجر به تولید محصول یا تامین نیاز صنعت گردد .
حال توجه کنید : کشور ما طی سالهای اخیر اقدام به واردات محصولات کشاورزی از قبیل چای و گندم و محصولات صنایع تبدیلی مانند قند و شکر کرده است . فکر می کنید با وجود سطح زیر کشت نسبتا قابل توجه چغندرقند و چای در کشور چه لزومی در اعطای مجوز واردات این محصولات وجود داشت؟....ذخیره منابع آب!
در یک کلاس درسی ، یکی از صاحبنظران و اساتید فن که کرسی استادی مستحکمی نیز در دانشگاه دارند (همه ایشان را می شناسید ولی از بردن نام ایشان معذورم) فرمودند این کار (واردات) به توصیه ما (صاحبنظران کشاورزی) و به منظور مصرف نشدن آب در بخش کشاورزی انجام شده است .

حال شما به عنوان یک کارشناس و مهندس آب ، قضاوت کنید :
آیا یکی دو سال گذشته هیچ کشاورزی چغندر نکاشت چون می دانست دولت قند و شکر وارد می کند؟
آیا زارعین چای از اقدام دولت در وارد کردن چای خارجی رضایت کامل داشتند؟
و از همه مهمتر ، آیا این کار یک هزارم درصد از مشکل آب مملکت را حل کرد؟ و با این کار تا چند سال دیگر ما نیاز به صرفه جویی شدید در مصرف آب نخواهیم داشت و چند نسل بعد از ما با خبال آسوده از منابع آب بهره خواهند برد؟

معضل ما اینست ! حال اولویت با سدسازی باشد یا افزایش راندمان آبیاری...!
وقتی بانکها به کشاورزان (که مصرف کنندگان عمده آب هستند) وامهای کلان می دهد تا سیستم آبیاری بارانی اجرا کنند و آب را تبخیر کرده و به هوا بفرستند یا سیستم قطره ای اجرا کرده و خاک را شور کنند ، وقتی اساتید و صاحبنظران امر چنین تئوری های برای ذخیره منابع آب می دهند ، وقتی بودجه های کلان وزارت نیرو صرف ساخت بناهای آبی می شود که سالانه چند صد هزار لیتر آب در آنها از بیلان آبی حذف می شود ( یعنی گم می شود ) ، بنظر شما اولویت با سدسازی باشد بهتر است یا راندمان آبیاری؟

امریکا بیشترین سطح زیر کشت آبیاری تحت فشار دنیا را دارد ولی راندمان سیستمهای آبیاری سطحی آنها (طبق گزارش سال 2008 ، ICID) بین 75تا 80 درصد و راندمان سیستمهای آبیاری بارانی آنها بین 60 تا 65 درصد و سیستمهای قطره ای آنها بین 55 تا 60 درصد است! و رد کشور ما راندمان متوسط سیستمهای آبیاری سطحی بطور متوسط 30% و سیستمهای تحت فشار بطور متوسط 40% است .



حالا فکر می کنم بهتر بتوانید قضاوت کنید که اولویت با سدسازی است یا افزایش راندمان آبیاری یا .... !
ببخشید که زیاده گویی کردم .

 

sarahasani97

عضو جدید
تمام آنچه که گفتید درسته اینها همون واردات و صادرات آبه که تقریبا در هر کشوری به خصوص در شرایط بحران اجتناب ناپذیره حتی تو سالهای خشکسالی استرالیابا وجود منابع غنی آبی و اینکه یکی از تولیدکنندگان اصلی برنج ولی محصولش رو وارد میکنه تا بحرانش طی بشه در کشور ما واردات آب در سطح بالایی صورت میگیره در حالی که منابع آبی داخلی شدیدا در حال افوله اونم به دلایل مدیریتی و هدرروی آب یعنی تنها هدرروی سرمایه . اینها در حالیست که برای فرارازحل مشکلات پشت دیواره های بلندسدها پنهان شدیم . هر چیزی در زمان و مکان خودش مفیده!!!!
 

mohamadreza!

عضو جدید
من هم با parandi موافقم در کل سدسازی با همه خوبی ها وبدی هاش یک امر ضروری به شمار میره شکی در این موضوع نیست در مباحث مدیریت منابع آب جواب سوالتون رو میگیرید.
 
بالا