قرارهاي بي قرار...

|PlaNeT|

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز

از همه کس
گذر کنم ، از تو گذر نمی شود

مشکل تو
وفــــای ِمن ، مشکل من جفـــای ِتو
:gol:

 

lilium.y

عضو جدید
کاربر ممتاز

بهانه برای رفتن زیاد است
این ماندن است که بهانه نمی خواهد
این ماندن است که دل می خواهد
شهامت می خواهد، عشق می خواهد . . .
حالا هی تو بگو باید بروی ،
اصلا همه دنیا را جاده بکش
بگو که عشق به درد شعر ها می خورد
و من می ترسم از کسی که دیگر
حتی شعر هم قلبش را نمی لرزاند . . .
کسی که می داند به غیر از من ،
کسی منتظرش نیست
اما دلش ،
هوای پریدن دارد . . .
وقتی قرار است بروی،
حتی به آیینه نگاه نکن
شاید چشم های کسی که روبروی تو ایستاده
منصرفت کند از رفتن
شاید نم اشکی ببینی ،
غباری ،
خیالی دور در آستانه ویران شدن
شاید
در آینه لبخند بزنی
و به تصویر دیرآشنای محصور در قاب بگویی............
 

lilium.y

عضو جدید
کاربر ممتاز
روزها رفت و گذشت و در اندیشه باز آمدنت،لحظه ها طی شد و مرد!

و نگاهم هر روز، باز هم با همه شوق، کوچه ها را پایید.

مثل آن روز که می آمدی از دور ... دریغ!

دل من در غم هجران تو ای خوبترین، چه بگویم، چه کشید ...

آه یک هفته گذشت........
 

|PlaNeT|

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز

آی
یار دیرین ، قرارمان آن کافه ی روی آب ِسرپیـچ ./
:gol:
 

lilium.y

عضو جدید
کاربر ممتاز
رنجیده‌ام
دستم را در دستِ لحظه ات بگذار
که آغوشِ این شهر افق ندارد
که خواهش بزرگی‌ ‌ست
دلتنگ نبودن در کوچ
و آرزویِ زیبائی ست
باز گشت ...

|نیکی فیروزکوهی
 

aynaz.m

کاربر فعال تالار ادبیات ,
کاربر ممتاز
سر قرار که میایی عطر نزن بگذار حداقل بفهمم عطر زنی از چند فرسخیت میاید یا تنها عطر من است که از اغوشت همیشه میشود استشمام کنم
 

lilium.y

عضو جدید
کاربر ممتاز
آدما یکبار عمیقا عاشق می شوند،
چون فقط یکبار نمی ترسند همه چیز را از دست بدهند،
اما بعد از همان یکبار ترس ها انقدر عمیق می شوند،
که عشق،دیگر دور می ایستد....!
 

lilium.y

عضو جدید
کاربر ممتاز

بگذار برايت چاى بريزم
امروز به شكل غريبى خوبى
بگذار برايت چاى بياورم
راستى گفتم كه دوستت دارم؟
گفتم كه از آمدنت چقدر خوشحالم؟
حضورت شادى بخش است، مثل حضور شعر و حضور قايق ها و خاطرات دور...
 

lilium.y

عضو جدید
کاربر ممتاز
همیشه یک جا در من
خاطره ای
تا پای تو
به گریه می برد مرا !
 

aynaz.m

کاربر فعال تالار ادبیات ,
کاربر ممتاز
قرارمان همان نیمکت همیشگی
فقط اگر اینبار امدی دیر امدی
سالهاست این نیمکت با رز سیاه تزیین شده
سنگ قبرم هم همان حوالیست بگردی شاید پروانه ای را رویش بیابی
 

lilium.y

عضو جدید
کاربر ممتاز
باران ،
می ریزد
برگ‌ ها ،
می افتند
گل ها ،
می خشکند
خورشید ،
می میرد...
در نبود تو
من
تجمع تمام فعل های پاییزی ام !

((مرتضی شالی))
 

aynaz.m

کاربر فعال تالار ادبیات ,
کاربر ممتاز
زندگی ساختنی است،،،،
نه ماندنی.
بمان برای ساختن
نساز برای ماندن
منتطر نباش...
کسی برایت گل بیاورد!!!
خاک را زیرورو کن...
بذر را بکار،،،،
از آن مراقبت کن..
خود صاحب گل خواهی شد
 

|PlaNeT|

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز

ای
بی نشان ِمَحض

نشـــان از که جویمَت ؟

گُم گشت در تو هَر دو جَهـان

از که جویمَت ؟ :gol:
 

lilium.y

عضو جدید
کاربر ممتاز
توباشی یک شهر
کوچک ست
برای خاطره بازی
جای جای جهان
نام تورا باید نوشت ....
:gol:
 

***##***

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
آدم ها فکر می کنند بعد از رفتنشان
باید مانند صندوق پستی زنگ زده
و باران خورده درست
در نقطه ای که رهایت کرده اند
تا ابد منتظر پیغامشان بمانی
اما نه ..
همیشه این طور نیست
آدم ها دل دارند
پا دارند
بند دلشان که پاره شود
بند کفش هایشان را محکم می کنند و
می روند
 

***##***

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
کاش قالی بودم بر دار

که تو با سر انگشتانت

مرا می بافتی

آن هنگام تار و پودم

رنگ عشق می گرفت ...
 

***##***

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
هنگامی که با تو روبه‎رو شدم،

سنگ‎پشتی بودم،
که خزیدن در لاکِ خود را خوب می‎داند،
و در هنرِ پنهان‎شدن،
بدعت‎گر است.
آنگاه که تو را بدرود گفتم،
پرستویی شده بودم،
که بال‎هایش تو را همواره
به یادش می‎آورد...
 

***##***

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
عاشق شدیم بی آنکه به واژه ی " هرگز " فکر کرده باشیم.
به واژه ی " رفتن " ،
" نماندن " ،
" نخواستن " .
بی آنکه به
" اما " و
" اگر " فکر کرده باشیم.
عاشق شدیم بی آنکه حتی یک بار لااقل در ذهنمان با
" خداحافظ "
و " برای همیشه " جمله ساخته باشیم.
بی آنکه فهمیده باشیم
درد رفتن کمتر از درد وحشیانه کشته شدن نیست.
کمتر از زنده به گور شدن نیست.
کمتر از هزار بار جان دادن
و نمردن نیست ...

زکیه خوشخو
 

***##***

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
امــروز یاבمــ افتــاב ..دفتــر خاطراتـــے ڪـﮧ

خیلـــے وقتــ استــ

چیزــےבر آטּ ننوشتـﮧ امــ

بــا خوבمــ میگویمــ :

" فڪرشــ را بڪـטּ یڪــ روزمیمیرــے او میمانـــב و ایـטּ בفتَــر "

בلَمــ میســوزב براے تو


ڪــﮧ میشڪنــے روزــےڪـﮧ مـטּ نیستمــ

تــو ایـטּ دفتــر را میخوانــے

خــرב میشوے وقتــے میفهمــے


چقــבر בوستتــ داشتمــ ... !
 

lilium.y

عضو جدید
کاربر ممتاز
خاطرات را باید سطل سطل...
از چاه زندگی بیرون کشید...
خاطرات نه سر دارند و نه ته...
بی هوا می آیند تا خفه ات کنند!
میرسند...
گاهی وسط یک فکر...
گاهی وسط یک خیابان...
سردت می کنند...داغت می کنند...
رگ خوابت را بلدند... زمینت می زنند!
خاطرات تمام نمی شوند...
تمامت می کنند
 

***##***

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
قول هایمان هم مثلِ گارانتیِ لوازم خانگی مان شده اند...
دنبالِ کوچکترین بهانه ایم برای اینکه بزنیم زیرِ همه چیز...
کاش کسی بیاید که قول و قرارهایش شاملِ گارانتیِ بی قید و شرطی باشد که به این راحتی ها دست نکشد
از دلمان؛
احساسمان؛
دنیایمان...
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
زندگی در حال بارگیری است ، لطفا صبر کنید …

سرعت خوشبختی بسیار کم است …

تا زندگی ات لود شود … عمرت تمام شده … !!

 
بالا