[فرهنگی] مرکز گردهمایی نارا ـ بهرام شیردل

hnfati

عضو جدید


هدف ما برای مرکز گردهمایی نارا، بافت سه تابع اصلی یک ساختمان عظیم اجتماعی – رابطه ی زیبایی شناسی/ نمادین با بستر فرهنگی، ارتباط بلاواسطه با سایت و برنامه ی تجربی – به یک مجموعه ی فضایی پیچیده ی متحد با تِم همزیستی تاریخ و آینده بوده است . برای تحقق آن فرم و هندسه ی فولد به کار گرفته شده است. ساختار فضایی فولد، فضای معماری این همزیستی را که ارتباطی ست مشترک میان دو فضای متمایز را تولید می کند. هندسه ی فولد، جایی میان هندسه ی انتزاعی خالص مدرنیسم و بارنمود فرم تاریخگرایی قرار گرفته است؛ با این حال، فولد ترکیبی ساده از هندسه و فرم نیست؛ در عوض، وضعیتی ست که در آن هندسه و فرم همکاری می کنند و بدون استفاده ی اجباری از فولد ما را قادر به تلاش برای دستیابی به هدف دشوار همزیستی تاریخ و آینده می سازد. شهر نارا، موجودیتی متمایز و غیر عادی ست که در یک رابطه ی همزیستی میان سنت های فرهنگی غالب ژاپن برای گرفتن احساس​
یک مرکز گردهمایی در یک فضای مشترکِ عامل با دیگر مراجع بازنمودی صریحی که اجتناب شده اند، قرار گرفته است. زبانی بیشتر انتزاعی برای تحقق بخشیدن به آرمان های فضایی پروژه به کار گرفته شده است.​
در حالی که فرم ساختمان، نشان دهنده ی زیبایی شناسی سنتی و مدرن بستر خود است؛ از سوی دیگر، به طور کامل منحصر بفرد و غیر تقلیدی می باشد. این فرم مربوط به نارا ست همانطور که نارا مربوط به ژاپن است. به منظور جذب و تجربه ی فضای فولد در فضای داخلی مرکز گردهمایی، این ساختار فضایی منعکس کننده ی معبد تودای جی دای بوتسو می باشد؛ که ورودی بر روی یک محور جلوآمده با بودای بزرگ واقع شده است.​
دای بوتسو و دو فیگور همراه در فضای معبد جدید شناورند؛ که در نتیجه توسط مقیاس حجم و حضور معنوی به وجود آمده، یک تجربه ی فضایی به یادماندنی برای اقامت کنندگان و بازدیدکنندگان به طور یکسان به وجود می آورد. این مرکز گردهمایی نشان می دهد که ما چگونه از برش عرضی معبد اقتباس کرده و سه حجم عظیم تندیس ها را در یک پوشش تنها، شناور ساخته ایم.​
ارتباط سالن های تئاتر با تندیس های معبد تودای، بیشتر در انتخاب متريال نیز تکرار می گردد. در حالی که چهره های معبد در مفهوم معنوی خود زنده اند؛ سالن های تئاتر مرکز گردهمایی نیز در مفهوم برنامه ریزی زنده می باشند. با این حال، برای ایجاد دورنمایی قابل توجه و یک محور سکولار و مدرن، از محور جلوآمده ی معبد دای بوتسو، 9 راه مجزا برای ایجاد ارتباط با اشکال شناور تئاتر برای بازدیدکنندگان به وجود آمده است.​
بازدیدکننده در بین پوشش تاشده و پیشگاه های سالن های تئاتر فشرده می شود. از این رو، او همزمان با احساس فضای حافظه ی معنوی/ تاریخی از معبد دای بوتسو، به خوبی فضای مدرنیته ی معاصر را نیز تجربه می کند. از فضای فولد، بازدیدکننده با هندسه ی فولد پیش می رود. پس از جمع شدن در فضای اصلی، او از طریق پله های برقی واقع در میان پایه ها به سمت سال های تئاتر حرکت می کند. سازمان دهی و فرم این پایه ها، هندسه ی ساختاری این فولد را قطعه قطعه می کنند. بازدیدکننده از یک نیم اشکوب/ لابی از جایی میان کل فضا و فرم مرکز گردهمایی می تواند با مشاهداتی چشم گیر به پایین بیاید.​
حجم ساختمان، نماد گذار از تداوم فرم ایده آل به تغییرات غیرقابل پیش بینی زمین است. دفاتر و قسمت های خدماتی، در بخش مدرن سمت غربی سایت قرار گرفته اند. حرکت از فرم ایده آل به فرم قطعه قطعه ی فولد، در عملکرد ساختمان از شرق به غرب نیز قابل شناسایی است. این حرکت دوسویه ی فرهنگ و تاریخ: در میان شرق و غرب، ایده آل و واقعی در تناوب است. این فولد از ساختمان به سوی لندسکیپ و پارک شهری ادامه می یابد تا وحدتی در فرم و سایت ایجاد نماید.​

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.
مـنـــــــبـع : فصلنامه ی فنی مهندسی شارستان، ویژه نامه ی بهرام شیردل، 1386
 
بالا