فرهاد احمدی

DDDIQ

مدیر ارشد
بیوگرافی آقای مهندس فرهاد احمدی

فرهاد احمدی ورودی سال 1348 خورشیدی است و در سال 1356 از دانشگاه تهران، کارشناسی ارشد معماری و شهرسازی دریافت نموده است و هم اکنون عضو هیات علمی دانشگاه شهید بهشتی می باشد. او فعایت های حرفه ای مستقل خود را از دهه 60 آغاز کرد. وی از جمله معماران معاصر ایران به شمار می رود که طرح های خود را با گرایش آکادمیک و مبتنی بر اصول نظری تبیین شده ای طراحی می نماید و با تاکید بر زمین مداری و پیوند محیط با فضا، معماری خاصی را پدید آورده است. به طور کلی فرهاد احمدی در طی دو دهه ی گذشته در کنار آموزش معماری و مسئولیت های دیگر حدود سی طرح ارائه کرده است، که اغلب آنها در حد ملی بوده و مضمون فرهنگی داشته اند.


سوابق تدریسی
از سال 1360 تاكنون عضو هيئت علمي دانشكده معماري وشهرسازي شهيد بهشتي
مسئول درس طراحي فني، مسئول درس طراحي در بافت­هاي تاريخي، پايه گذار و مسئول درس معماري پايدار در دانشگاه بهشتي
تدريس در دانشكده معماري شهيد بهشتي، در سال آخر دوره كارشناسي ارشد و هدايت طرح ها و پايان­نامه­هاي كارشناسي ارشد
هدايت طرح ها و پايان­نامه­هاي كارشناسي ارشد در دانشكده­هاي معماري آزاد اسلامي شيراز، اصفهان، همدان، قزوين
تدريس در دانشكده هاي معماري يزد و پرديس اصفهان



جوایز علمی
مسابقات:
1374- مسابقه محدود كتابخانه ملي ايران- تهران، مابين پنج مشاور منتخب، (ظاهرأ مقام سوم) اعلام نشده، (اولين مسابقه بين­المللي قبل از انقلاب)
1375- مسابقه محدود مركز كتب خطي وتصويري در شبه قاره، پاكستان- اسلام آباد ، مابين سه مشاور (مقام اول)،
1376- مسابقه محدود مركز مديريت صنعتي در كردان- كرج ، مابين 9 مشاور ، طرح منتخب منتقدان جامعه حرفه­اي
1379- مسابقه محدود مجموعه مسكوني نمايندگان مجلس در تهران، ما بين سه مشاور (مقام اول)،
1381- مسابقه محدود مجموعه ساختمانهاي اداري وزارت نفت، تهران، ما بين هشت مشاور ( جزء چهار طرح منتخب اول)،پر اهميت ترين طرح پس از انقلاب اسلامي، و اولين مسابقه بين المللي با همكاري گروه BATTLE MACCARTY از انگليس كه در سازمان ارزيابي ساختمانهاي پايدار در لندن (BREAME) درجه EXCELLENT دريافت نمود.
موقعيتهاي ملی و بين المللي ؛
-1998 به عنوان معمار منتخب از آسيا درBIANUAL-ROROS معماري در نروژ به دليل طراحي مركز فرهنگي دزفول
- سخنراني در دانشكده هاي معماري BERGAN & TORNDHIEM
2002 – به عنوان معمار منتخب از ايران در BIANUAL-GOLF معماري در امارات - دوبي در رابطه با هويت و معماري نوين و معرفي طرح ها (مايكل هاپكينز از انگليس، آرتا سوزوكي از ژاپن ، ايو مونو از فرانسه و نادر اردلان از كويت دعوت شده بودند)
2007- سخنراني در سمينار UNESCO در پكن - چين در مورد GENTRIFICATION در بافتهاي تاريخي و توضيح طرح جنوب ميدان نقش جهان (PROPOSAL برگزيده از ايران كه موجب مشاركت مالي آن سازمان با شهرداري اصفهان گرديد)
1386- دريافت نشان و لوح زرين براي رتبه اول طراحي ابنيه دولتي و عمومي (طرح­هاي ملي)- (براي چهار طرح ساخته شده سفارت ايران در سئول - كره جنوبي - مركز فرهنگي اصفهان - مركز فرهنگي دزفول و مركز نمايشهاي آئيني در تهران) در اولين همايش ملي و مسابقه معماري و طراحي شهري، (جشنواره شيخ بهائي) توسط وزارت مسكن وشهرسازي



سوابق کاری
طرحهاي بين المللي:

-1985 غرفه ايران در نمايشگاه بين الملليEXPO 85 در تسكوبا - ژاپن، به همراهي دفتر فني دانشگاه شهيد بهشتي،
-1990 غرفه ايران در نمايشگاه بين المللي در دوبي- امارات،
-1991 غرفه ايران در نمايشگاه سن آنجل در مكزيكو سيتي- مكزيك،
-1992 غرفه هاي جهانگردي در نمايشگاه­هاي ITB در ميلان- ايتاليا و برلين - آلمان،
-1992 طر ح اوليه براي بازسازي MAISON DE L, IRAN در پاريس - فرانسه،
-1993 غرفه ايران در نمايشگاه بين المللي EXPO 93 در ته جان - كره جنوبي،
-1999 ساختمان اقامتگاه سفير ايران در سئول- كره جنوبي،
-2000 ساختمان سفارت ايران در سئول - كره جنوبي، كانديد جايزه آقا­خان و دريافت لوح زرين در اولين همايش معماري و طراحي شهري وزارت مسكن و شهرسازي-1386
-2001 طرح سفارت ايران دراستكهلم - سوئد،
طرحهاي داخلي :
1365 - ساختمان مركز فرهنگي دزفول - كانديد جايزه آقا خان، طرح منتخب برايBIANUAL-ROROS-1998 در نروژ و دريافت لوح زرين در اولين همايش معماري وطراحي شهري وزارت مسكن وشهرسازي - 1386،
1366 - ساختمان مركز فرهنگي تبريز، (نيمه كاره)
1367- ساختمان مركز فرهنگي بين المللي اصفهان، - كانديد جايزه آقا خان، طرح منتخب مهندسين اصفهان و دريافت لوح زرين در اولين همايش معماري و طراحي شهري وزارت مسكن وشهرسازي - 1386
1368- پارك باغلارباغي تبريز، (نيمه كاره)
1368- طرح مرمت و توسعه و باغ ال گلي تبريز، (كار مرمت صورت گرفته)
1369- طرح باغ شهيد قاضي تبريز،
1369- طرح مركز خريد چاي كنار تبريز،
1370- طرح تالار شهرداري و مجموعه خدمات شهري تبريز،
1371- طرح مركز تجارت و مركز فرهنگي كرمان، (نيمه كاره)
1372- طرح مركز سرگرمي ها و خانه جوان تهران،
1374- شهركتاب شعبه مركزي بازسازي و طراحي داخلي، تهران،
1375- ساختمان شهر كتاب شعبه ميدان آرژانتين، تهران، (نيمه كاره)
1376- ساختمان اداري فرشته، تهران،
1378- طرح مجموعه مسكوني رودكي ، شميران، تهران،
1382- طرح تئاتر تجربي و مركز خريد صبا، تهران، ( در حال اجرا)
1383- طرح يادمان شهداي دفاع مقدس، قصر فيروزه - تهران،
1385- خانه مسكوني و دفتر كار، الهيه، تهران، (در حال اجرا)
1386- بازطراحي جنوب ميدان نقش جهان (اولين طرح در زمينهGENTRIFICATIONدر بافتهاي تاريخي با همكاري UNESCO در پر اهميت­ترين بخش تاريخي شهر اصفهان (در دست طراحي)
1386- طراحي جامع دانشگاه هنر اصفهان و طرح ساختمانهاي دانشكده­هاي مربوطه، اصفهان (دردست طراحي)
 

DDDIQ

مدیر ارشد
هایتک ایرانی : ساختمان تجاری اداری فرشته در تهران

هایتک ایرانی : ساختمان تجاری اداری فرشته در تهران

منبع :وبلاگ محمد حامد

در ایران پیش از انقلاب کامران دیبا . نادر اردلان .مهوش عالمی . حسین امانت . سردار افخمی و گروهی دیگر از معماران معماری تاریخ گرا و بومی را تجربه کردند که آثار به جامانده از این تجربیات اغلب بار ارزش اند . در ایران بعد از انقلاب از اواسط دهه هفتاد به تدریج و به ویزه پس از تغییر دولت .گروه طرفداران ((هویت بومی )) تا حدی پس نشستند و عده ای از معماران از جمله فرهاد احمدی. فیروز فیروز. فریار جواهریان. بیزن شافعی .تجربیات در خور توجهی در زمینه ترکیب معماری مدرن و بومی انجام دادند . که به دور از انصاف است که به راحتی از کنار این تجریات با ارزش دانشجویان و معمارن جوان بگذرند و آینده معما ری با ریشه و اصیل خود را در جایی و چیزی غیر از این تجربیات بجویند بی شک اینده معماری ما در جایی جز نگاه به گذشته و درک آن تجربیات نیست.

معماری هایتک به عنوان فصلی که نگارنده آن را جریانی بسیار استخوان دار و محکم و باشکوه میداند را تا حدی در بخش معماری هایتک تاریخ تولدش را بررسی کردیم و البته که این روند ادامه خواهد یافت. بعد از 30 سال از مطرح شدنش در سطح بین المللی به تازگی فقط باب صحبتش در ایران باز شده.ایران در دوره ای ارتباطش را با دنیا قطع کرد این قطع ارتباط با دنیا و گوشه نشینی برای ما بسیار گران تمام شد و باعث شد که شکاف ما با دنیای متمول به شدت شتابان بیشتر از پیش شود و البته که این شکاف در معماری هم رخ نموده و در معماری معاصر عوارض بغرنج ان را می توان مشاهده کرد. اینکه مفاهیم هایتک خیلی کند به ایران آمد شکی نیست ولی با تمام این موضوعات و در کشوری مثل ایران کار در زمینه معماری های تک بسیار مشکل است ولی بعضی از معماران ارزشمند ایرانی در این زمینه وارد شده اند و البته که دستاوردهای آنها اغلب با توجه به کمبودهای شدید در ایران پر رنگ و غیر قابلی چشم پوشی است یکی از این ستارگان های تک ایرانی مهندس فرهاد احمدی است با تمام احترامی که نگارنده به تمامی اساتید معماری ایران میگذارد و مراتب خاکساری خویش را پیشاپیش بیان می کند در معماری معاصر بعد از انقلاب فرهاد احمدی را نقطه شکست این معماری میداند و ایشان را چند گام پیش تر از سایرین می بیند

مهندس فرهاد احمدی در ابتدای کارشان گرایش به معماری سنتی داشتند ( به عنوان نمونه فرهنگ سرای دزفول) و با تغییر رویه ای مدرن شدند و روح معماری ایرانی را به ساختمانهایشان دادند و از حق نگذریم که ساختمانهای ایشان علاوه بر دار بودن از شخصیت از روح ایرانی هم بر خوردار هستند و معماری ایشان را به جرات می توان معماری با ریشه ای معرفی کرد . که عزم آن داریم تجربیات ایشان را باهم در اینجا تورق کنیم .




ساختمان تجاری اداری فرشته


طراح : مهندس فرهاد احمدی

مکان : تهران سال 1376
مساحت :1800متر مربع



این بنا برای کارکردهای تجاری اداری و مسکونی در دو بلوک و با فاصله از اضلاع کج و معوج زمین شکل گرفت تا ساختمان شهری و بستر سبز طرح با حفظ درختان موجود ممکن شود بلوک اول با ارتفاع چهار طبقه با نمای کاملا شیشه ای در اطراف با فاصله و درون سازه فلزی مهار بندی شدهقرار گرفت تا حس سبکی و تعلیق آن افزایش یابد پلان ها در دو بلوک بیضی و مربع آزاد وبدون تقسیم بندی در نظر گرفته شده اند .




طبقه همکف این بخش که هم سطح خیابان در نظر گرفته شده با در وازه هایی از سنگ گرانیت سیاه و با یک سایبان مواج از فلز سوراخ دار از طبقات دیگر جدا شده تا کار کرد متفاوت آن را بیان کند این سایبان در اطراف بلوک شیشه ای از بالا با میله هایی آویزان شده است که در عین حال نگهدارنده ریل نردبان شستشوی شیشه ها هم هست .

بلوک با ارتفاع بیشتر با نمای سیمانی به شکل حجمی با پلان بیضی است که قطر آن موازی ظلع شمالی مورب است که با توالی یکنواخت در عرض و ارتفاع سوراخ شده تا پنجره ها کوچک امامتعدد در آن تعبیه شود اندک بودن شفافیت این بخش به دلیل محدود کردن اشراف صورت گرفته است دو حجم به واسطه یک هسته فلزی که در آن پله گرد فلزی آسانسور پانوراماتیک شیشه ای پل ارتباصی واحد ها کانال های عموای تاسیسات هوا ساز واحدها و بالا برها آبدار خانه ها و سرویس ها در وسط و همچنین شبکه سازه فلزی مهار بندی شده در بیرون قرار دارند به هم متصل شده اند .
استراگچر ساختمان همان سازه نمایان بیرونی است و دو پوسته است سم دسوار پرده ای است که برای اولین بار در ایران اجرا شده است سیستم های خاصی برای اجرای آن پیش بینی شده و شیشه ها با ارتفاع یک طبقه ساخته شده اند و پوستهدورنی هم یک پوسته چوبی دارد که بسته می شود قسمت بتونی که به دلیل مجاورت با همسایه و ارتباط شهری و درختان دور کدر شده است زون مرکزی فلزی آسانسور شیشه ای و سرویسها و تاسیسات از قسمت مرکزی عبور میکنند و بیانی مطابق رویکردهای های تک دارد .





توضیح : مخروطی که در عکس ها مشاهده می کنید به علت اینکه پیمانکار نتوانست به دلیل دشواری اجرا کند به دایره تبدیل شده است.

 
آخرین ویرایش:

DDDIQ

مدیر ارشد
مقاله دانشجویی

مقاله دانشجویی

مصداق یابی پنج اصل معماری ایران در آثار فرهاد احمدی


نشریه شوادان/ انجمن علمی معماری دانشگاه صنعتی جندی شاپور/ پاییز 88/ شماره

صفحه 1 - 380 کیلو بایت
صفحه 2 - 440 کیلو بایت
صفحه 3 - 312 کیلو بایت
 

DDDIQ

مدیر ارشد
سکوت ، نور و ماده

سکوت ، نور و ماده

گزارشي درباره معماري سفارتخانه ايران در کره جنوبي
روزنامه ی اعتماد، 12 آذر 85


آثار معماري را به اعتبار نسبتي که با مولفه هاي مختلف فرهنگي، اجتماعي، سياسي و... برقرار مي کنند، از جنبه هاي مختلف مي توان مورد ارزيابي قرار داد و در اين ميان، آثار معماري ديپلماتيک، به اعتبار وجود رگه هاي شاخص سياسي و فرهنگي و رويکردهاي متفاوتي که مبناي شکل گيري ايده معماري مي شوند، جايگاهي قابل توجه دارند. فارغ از حاشيه ها و حرف و حديث هايي که پيرامون هر پروژه و هر ساخت و سازي مطرح مي شود، حوزه معماري ديپلماتيک ايران، اين موقعيت را داشت تا طي چند سال گذشته مجالي براي ايده پردازي گروهي از معماران مطرح ايراني فراهم کند و ساختمان هاي سفارتخانه و کنسولگري و در مواردي اقامتگاهي جمهوري اسلامي ايران در ديگر کشورها به دست تعدادي از اين معماران طراحي و اجرا شود. در دو گزارش پيشين به دو اثر برجسته اين حوزه يعني معماري سفارتخانه ايران در ژاپن (اثر حسين شيخ زين الدين) و معماري سفارتخانه ايران در آلباني (اثر علي اکبر صارمي) پرداختيم و سومين گزارش به سفارتخانه ايران در کره جنوبي، اثر فرهاد احمدي اختصاص دارد. برخلاف دو گزارش پيشين، در اين مورد دسترسي کامل به مدارک و نقشه هاي سفارتخانه، به دلايلي ميسر نشد و اين مساله، طبعاً مانع معرفي و تحليل شايسته اثر خواهد شد. به هر حال آنچه در ادامه مي آيد، گزارش تحليلي براساس اطلاعات موجود در نشريات تخصصي معماري و دو جلسه گفت وگوي نويسندگان اين گزارش با طراح اين اثر معماري است.

معرفي اثر
ساختمان سفارتخانه ايران در سئول (کره جنوبي) در کليت خود از چهار برجک بتني مکعب مستطيل شکل در چهارگوشه يک مکعب بزرگ و فضايي تهي در ميانه آنها تشکيل شده است و بر فراز چهار برجک بتني، سه پل فولادي با پوشش شيشه و ورق فلزي قرار داده شده است. در بدنه شرقي، در يک جعبه شيشه يي پلکان، آسانسور و راهروها قرار دارد تا دسترسي به شش طبقه ساختمان (سه طبقه بر فراز زمين و سه طبقه زير زمين) ميسر شود. فضاي ميان پل ها تهي است که همچون يک حياط مرکزي با سقف، ديواره ها و کف شفاف به مثابه يک انباره انرژي براي زمستان ها عمل مي کند. يکي از سطوح اين حياط مرکزي که مورب طراحي شده است علاوه بر هدايت هواي تعديل شده زيرين در تابستان ها، فضاي طبقات بالا را با فضاي ارتباطات (طبقات پايين) يکپارچه مي سازد. حياط مرکزي مابين چهار برجک بتني در سه لايه رخ مي نماياند؛ حياطي که در عمق خاک به صورت يک گودال باغچه قرار گرفته است، حياطي که هم سطح زمين است و حياطي که در ارتفاع بالا و بر فراز برجک هاي بتني شکل گرفته است. بر همين اساس اين ساختمان از چند لايه عملکردي مجزا تشکيل شده است؛ يک دسته از فضاها، فضاهاي خدماتي است، همچون فضاهاي پذيرايي از ميهمانان و خدمات رساني که به نور مستقيم احتياج چنداني ندارد و در گرداگرد گودال باغچه قرار گرفته است. ديگر، فعاليت هاي کنسولگري است که ارتباط زيادي با مردم و مراجعين دارد و در طبقه همکف و کاملاً در دسترس قرار دارد. لايه مياني يا طبقه دوم به کارمندان اختصاص دارد و لايه انتهايي يا طبقه سوم به فضاي اصلي سفارت اختصاص داده شده که به دلايل امنيتي، در فضايي تا حدي دور از دسترس قرار گرفته است.
کارکنان براي ورود به سفارت از درون پارکينگ در پايين ترين طبقه، از طريق آسانسور به طبقات هم سطح زمين (که از طريق رواقي به بيرون متصل است) مي رسند و نيز از همين طريق وارد فضاهاي معلق بر فراز برج ها مي شوند.
از آنجا که مساحت زمين پروژه بسيار کم است، طراح با تدبير به کارگيري عمق زمين و فراز آسمان امکان آزاد کردن سطح زمين و استفاده از سطوح مختلف را فراهم مي کند و از اين طريق، حياط مرکزي در لايه هاي مختلف آن تعريف مي شود.
در نماي اصلي اين ساختمان، پرده يي از جنس فولاد و با بافت حصيري شکل آويخته شده و ورودي عمومي و اصلي بنا با بالا کشيده شدن گوشه يي از آن تعريف شده است. مصالح اصلي اين ساختمان را بتن اکسپوز (نمايان)، فلز و شيشه تشکيل مي دهند.

معماري سفارتخانه و همنشيني دو فرهنگ
به دليل اهميت مفهوم «گفت وگو» در ادبيات ديپلماتيک، در طراحي سفارتخانه نيز اين مفهوم مي تواند به عنوان مبناي شکل گيري ايده معماري مورد توجه قرار گيرد. معماران سفارتخانه هاي ايران در ديگر کشورها در سال هاي اخير، اگرچه همگي به گونه يي به اين مفهوم و تجلي آن در معماري نظر داشته اند، اما رويکرد آنها به اين مفهوم و تعاريفي که عرضه کرده اند بسيار متنوع بوده است. مهندس فرهاد احمدي طراح سفارتخانه ايران در سئول در اين باره مي گويد؛ «دو نفر هنگامي که مي خواهند بر سر موضوعي گفت وگو کنند طبعاً به منافع و فرهنگ خودشان نظر دارند، براي اينکه اين دو نفر به يک نقطه توافق برسند بايد پلي ميان آنها زده شود و نقطه سومي ايجاد شود. اين نقطه سوم نقطه يي است که هر دو بتوانند در آنجا قرار بگيرند و در آن مصالحه يي صورت بگيرد.»
مهندس احمدي مي گويد؛ «براساس برداشتي که من دارم، ما بايد در طراحي پروژه به يک مصالحه برسيم، يعني در عين حال که حرف خود را مي زنيم، بستري فراهم کنيم تا طرف مقابل هم بتواند با آن ارتباط برقرار کند.» براساس اين تعاريف، معمار سفارتخانه ايران در سئول تلاش مي کند تا اثري خلق کند که در آن، مولفه هايي از فرهنگ و معماري دو کشور، يعني ايران و کره جنوبي به نوعي همنشيني برسند و به يک معنا، معماري سفارتخانه از دو فرهنگ سخن بگويد. اما چگونگي اين تفاهم و به تعبير مهندس احمدي «مصالحه در نقطه سوم»، موضوعي قابل تحليل است. اين «مصالحه در نقطه سوم» را در اين اثر در دو سطح مي توان بازخواني کرد. سطح اول ويژگي هاي فرمال، هندسي و بصري طرح است که در هر اثر معماري بيش از هر چيز خود را به رخ مي کشد و در اينجا بايد ديد اين گفت وگو و مصالحه ميان دو فرهنگ، چگونه در اين اثر متجلي شده است، اما سطح دوم، مضامين و مفاهيمي است که در پس ايده هاي طراحي مورد توجه بوده اند و طراح، اثر خود را با اتکا به آن مضامين و مفاهيم توضيح مي دهد.

1- رويکردي ميني ماليستي در فرم و هندسه
فرهاد احمدي معتقد است معماري معاصر کره جنوبي کاملاً به ژاپن متکي است و گرايش ها و رويکردهاي معماري معاصر ژاپن، منبع الهام و تغذيه معماري معاصر کره است. او مي گويد؛ «کره يي ها و تا حدودي چيني ها کاملاً به ژاپن اتکا دارند و معماري معاصر ژاپن هم مدرن است و هم سرمايه فرهنگ ژاپني در آن وجود دارد. من مشخصه ساده گرايي و خلوص را از معماري ژاپن و به تبع آن کره گرفتم. در اين معماري اگر مي بينيد از مصالح به صورت خالص استفاده شده و شيشه و فولاد و بتن به صورت اکسپوز (نمايان) به کار گرفته شده، نشان دهنده نوعي تلاش براي برقراري ارتباط با معماري پيشرو و آوانگارد آنهاست.»
به لحاظ فرمال و هندسي، طراح در اين اثر به طور آشکار رويکردي ميني ماليستي دارد که در معماري دهه 90 ژاپن به عنوان يکي از جريان هاي غالب مطرح بوده است.1 احمدي در طرح سفارتخانه فرم را در ساده ترين صورت ممکن به کار مي گيرد و از رويکردهاي فرم گراي غربي که فرم را به صورت غليظ به کار مي برند، فاصله مي گيرد. از سويي او در اين طرح به لحاظ هندسي، به ساختارهاي چهارايواني معماري ايراني و يا به فرم «چليپا» نظر داشته است و البته، اين ساختار هندسي چهارايواني، به گونه يي انتزاعي و ميني ماليستي به کار گرفته شده است؛ چهار وجه با انتزاعي تازه از پر و خالي هاي ايوان در معماري ايراني و يک حياط مرکزي در ميانه که در سه سطح متفاوت تعريف مي شود.

2- معماري تمثيلي و ارجاع به خارج از معماري
اگر تعاريف تمثيل در ادبيات را به عرصه معماري تعميم دهيم، ناگزير خواهيم گفت معماري سفارتخانه ايران در سئول، گونه يي «معماري تمثيلي» است. گفته مي شود «... در حکايت تمثيلي اشيا و موجودات معادل مفاهيمي هستند که خارج از حوزه آن روايت قرار دارند. به اين خاطر در روايات تمثيلي اغلب شخصيت ها، چهره هاي آدم گونه و تشخص يافته يي از معاني انتزاعي هستند.»2 در اين اثر معماري، طراح از عناصري استفاده مي کند که منظور از به کارگيري آنها - جداي از عملکردي که بر آنها مترتب است - ارجاع به چيزي خارج از حوزه معماري است. به يک معنا، ارزش هاي اين اثر معماري نه صرفاً به اعتبار همنشيني پارامترهاي معمارانه، بلکه به واسطه چيزي فراتر از آن و در خارج از آن توضيح داده مي شود. اما «آن چيز فراتر» که «خارج از حوزه روايت» قرار دارد و اين معماري تمثيلي، ما را به آن ارجاع مي دهد چيست و چگونه در افق «گفت وگو» قابل بازخواني است؟ معمار سفارتخانه «عرفان» را مفهومي مشترک ميان دو فرهنگ مي داند. او اعتقاد دارد اگرچه مصاديق ممکن است متفاوت باشد، اما پيشينه عرفان در فرهنگ و تاريخ هر دو کشور وجود دارد. به همين مناسبت او تلاش کرده است که با استفاده هاي نمادين و تمثيلي از مفاهيمي همچون عروج، بالارفتن و تقدس آن، به نقطه اشتراک يا به تعبير خود او «مصالحه» يي ميان دو فرهنگ برسد. احمدي مي گويد؛ «در معابد بودايي، طي کردن پله هاي زياد همراه با رياضت وجود دارد و از اين طريق بايد به نقطه اوج رسيد، در زيگورات چغازنبيل نيز اين طي کردن مراتب تا رسيدن به نقطه اوج کاملاً مشهود است.»
همچنين در مطلبي به عنوان معرفي اين اثر معماري آمده است؛ «در واقع مسير حرکت صعودي بالابر از تاريکي زمين با گذر از آب و آسمان و ورود به درون منشور بلورين، واجد بياني نمادين از اسطوره عروج و زايش است.»3 و يا ؛ «در اين طرح چهار برجک بتني به شکل مکعب مستطيل در چهار گوشه قرار داده شده که نماد فرشته هاي نگهبان و چهار ستون عالمند...»4
«در چهارگوشه ساختمان چهار برج نمايان بتني قرار دارد که همانند چهار نگهبان بودا به صورت ستون هاي پشت سر هم قرار گرفته اند...»5
همچنين مهندس احمدي نوعي شباهت ميان «حياط مرکزي» در معماري ايراني (به عنوان فضايي که با نور خورشيد ارتباطي منطقي برقرار مي کند) و نورهاي منتزع شده از منظر در آثار معماران آوانگارد ژاپن مانند «تويو ايتو» و «تادائو آندو» که از سقف ها و حياط هاي محصور وارد فضا مي شوند برقرار مي کند و آن را در طرح سفارتخانه به کار مي گيرد.

يک طرح ناتمام ...
فرهاد احمدي مي گويد؛ «اين پروژه از نظر من کامل اجرا نشده است. مسائل فني آن را درست انجام نداده اند، جزئيات در مورد تهيه طبيعي را اجرا نکردند و طراحي داخلي مجموعه را هم به درستي اجرا نکردند.» او از اين بابت که طرح مورد نظرش آن طور که بايد، اجرا نشده گله مند است و اعتقاد دارد اين مساله باعث کار نکردن درست ساختمان در زمينه مسائل گرمايش و سرمايش و تهويه طبيعي شده است و در نتيجه، افرادي که به اين ساختمان وارد مي شوند، از اين بابت احساس آسايش نمي کنند. او همچنين مي گويد؛ «در فضاي پايين برجک هاي بتني يک حوضخانه با کادربندي طراحي کرديم که خيلي حال و هواي ايراني داشت، اما متاسفانه همان افرادي که خيلي دنبال ايراني بودن طرح بودند، حاضر نشدند آنها را اجرا کنند. اين طرح از نظر من که طراح آن هستم، ناتمام است.»

پي نوشت:
1- مراجعه کنيد به مقاله «معماري ژاپن پس از آشفتگي هاي اجتماعي و اقتصادي اخير» نوشته بوتوند بوگنار، ترجمه علي اعطا و شهاب الدين قندهاري، فصلنامه آبادي، شماره 42
2- فرهنگ اصطلاحات ادبي، تاليف سيما داد، نشر مرواريد، چاپ 1382، صفحات 164 تا 167
4و3- مراجعه کنيد به فصلنامه معماري و فرهنگ، شماره 23، صفحه 63
5- مراجعه کنيد به مقاله «معماري نوآور در فاصله تهران و سئول» نوشته پارک سانگ جين، ترجمه آناهيتا کيانوس، فصلنامه رايانه و معماري، شماره 2


عکس و پلان ناکامل
 

DDDIQ

مدیر ارشد
نگاهي به معماري مجموعه فرهنگي فرشچيان اصفهان

نگاهي به معماري مجموعه فرهنگي فرشچيان اصفهان

روزنامه اعتماد 9 اردیبهشت 86
فرزين تولائيان ، جلال اسدي اسکندر


معمولاً آنچه در بررسي يک بنا به عنوان اثري معمارانه مورد توجه قرار مي گيرد بحث جنبه هاي مادي و فضاي کالبدي و شکل دهنده به آن اثر معماري است: حال آن که در بررسي اثري معماري در اصفهان - اين تصوير بهشت1 - مي توان با نگاهي معناگرا نه تنها به دنبال تکامل کالبدي و شکل گيري بنا، بلکه در جست وجوي ريشه هاي شکل گيري پيوند کالبد و معنا و کيفيت اين ارتباط در دنياي عرفان نيز بود. نکته حائز اهميت در ديدگاه معمار عارف و صوفي بازسازي تصوير بهشت و جهان ماوراء در همه فضاهاي معماري چه در معابر، چه در مساجد و چه در خانه ها و همه جاي ديگر است. «تلاش معمار همواره بر اين است که همه جا را به رنگ آن انديشه اصلي مرکزي خويش در آورد و خاک فقير را به فضايي ماورايي شبيه سازد. آن فضايي که او با آن انس ازلي داشته است فضايي که مادي و خاطره يي از آن جهان است، انسان از آن هبوط کرده و هميشه تمامي انديشه و تفکراتش در پي بازگشت به آن و رهايي از قفس اين جهاني بوده است. فضايي کامل و متعالي و بي زمان.»2

ما همه اجزاي آدم بوده ايم / در بهشت اين لحن ها بشنوده ايم
گرچه بر ما ريخت آب و گل شکي / يادمان آيد از آنها چيزکي3

در اين راه آنچه معمار را براي رسيدن به اين هدف و بازسازي تصويري درخور از بهشت ياري مي کند به کارگيري زباني نمادين و استعاري براي انتقال پيام معنوي دنياي عرفان است.
نوشتار حاضر به بررسي مرکز فرهنگي سينمايي اصفهان )مجموعه فرهنگي آموزشي فرشچيان( اثر فرهاد احمدي خواهد پرداخت که کار احداث آن به تازگي پايان يافته است.

پيوند معماري و دنياي عرفان

مرکز فرهنگي سينماي اصفهان )مجتمع فرهنگي فرشچيان( که طراحي آن به اواخر دهه شصت بازمي گردد، در زميني به مساحت 10هزار متر مربع مجاور رودخانه زاينده رود در محله يي با بافت نسبتاً جديد ساخته شده است. نقطه آغازين و ايده اوليه طراحي تصوير ذهني معمار از منظر پشتي پل خواجو در زمان برگزاري جشن هاي بزرگ صفوي است. در واقع سعي شده است که در اولين گام عناصر اصلي سازمان دهي فضاي برگزاري جشن ها با استفاده از آب نما، پل و رواق هاي اطراف به صورت انتزاعي بازسازي شود. پل ظريف و کوچک در ميان آب نما ، بازحضوري است از پل خواجو و رواق هاي اطراف پروژه با سازه مخصوص نشان دهنده خيمه ها و چادرهاي مهمانان پادشاه صفوي در زمان برگزاري جشن ها است.

به بيان ديگر خلوص و شفافيت فضاهاي معماري عصر صفوي و مکتب اصفهان، معمار را بر آن داشته تا با استفاده از آب نماي مرکزي علاوه بر اعلام حضور زاينده رود در نزديکي، با نمايش تصوير مجازي از حجم اصلي بنا که خود در پرسپکتيو و اندکي در دوردست واقع شده تقارني را که در امتداد محور طولي عرضه داشته با کمک آب نما به بعد سوم برده و در اين حال بيننده را با خود و اثر معماري تنها مي گذارد و او را به درون ساختمان دعوت مي کند.

تاکيد بر تقارن و تقويت آن در محورهاي گوناگون نشان دهنده پايبند بودن احمدي به اصول معماري سنتي ايران به ويژه معماري صفوي و مکتب اصفهان است. پس معماري سنتي به معني شيوه ساختمان سازي از نظر شکلي، ساختاري و مفهومي4 منبع الهام قرار مي گيرد ولي در اين جا به سنت نه به صورت کاربردي بلکه با ديدگاهي پست مدرن نگريسته مي شود و جنبه مفهومي و نمادين آن بيشتر مورد توجه قرار مي گيرد.

آنچه به سنت تعبير مي شود به هيچ وجه پيروي از راه و روشي ويژه که مشمول زمان و مکان مي شود يا حفظ وضع پيشين و قرار گرفتن در حصاري از انديشه هاي قديمي نيست بلکه آن گونه که دکتر «سيدحسين نصر» تعريف مي کند: «امروزه هيچ چيز بهنگام تر از آن حقيقت ازلي، از آن پيامي نيست که از سنت مي آيد و مقتضاي حال است چرا که همواره مقتضي بوده است چنين پيامي تعلق به اکنون دارد که هميشه بوده است و خواهد بود. سخن از سنت، سخن از اصول تبديل ناپذيري است با منشاء آسماني و سخن از کاربردشان در مقاطع مختلف از زمان و مکان.»5 به بيان ديگر معمار با استفاده از زبان نماد ها به بيان صور نمادين که جنبه هاي محسوسي از واقعيت ماوراي طبيعي اشيا هستند مي پردازد، ترجماني از مفاهيم دنياي عرفان در عالم خاکي. در حقيقت او صوري را به تصوير مي کشد که موجوديت خود را دارند: خواه انسان از آنها باخبر باشد يا نباشد، نمادهايي که به دست انسان ساخته نمي شوند بلکه او را دگرگون مي کنند.

همان گونه که ذکر شد هرچند اين مجموعه به تازگي مورد بهره برداري قرار گرفته است ولي آغاز طراحي آن به اواخر دهه 60 بازمي گردد. احمدي خود دراين باره مي گويد که در آن سال ها معمار جواني بوده است که تحت تاثير اساتيد بزرگ معماري ايران همچون نادر اردلان و کامران ديبا گونه يي معماري مفهوم گرا6 با گرايشات عرفاني را دنبال مي کرده است.7

از ديدگاه اردلان معماري به عنوان يک پديده در نظام وحدت گراي جامعه سنتي نشان دهنده اصل وحدت است. او بر اين عقيده است که مبناي شناخت و درک معماري سنتي اسلامي ريشه در رابطه بين کيهان، انسان و معماري دارد: «به عبارتي ديگر از ديد سنتي انسان و کيهان خود محصول هنر قدسي اند، انسان، کيهان و معماري قدسي از حيث واقعيت هستي شناسي شان نهايتاً وابسته به ذات الهي اند.»8

پس معمار بار ديگر سعي مي کند با استفاده از عناصر معماري تصوير ذهني خود را از عالم ديگر در دنياي مادي انعکاس دهد. احمدي خود دراين باره مي گويد: «از نظر من پروژه اين گونه اتفاق مي افتد: گويي جرعه يي آسماني از کيهان در مرکز پروژه در آن هشت ضلعي که نمادي خاکي از بهشت است فرو مي افتد: درست مانند سنگي که در آب مي افتد و موج ايجاد مي کند، صورت گيري يا تجلي مادي اين اثر کيهاني در واقع امواجي است که آمفي تئاتر را ايجاد کرده که به سمت آسمان حرکت مي کند. در واقع نوعي معاشقه و يا تعامل بين زمين و آسمان، کيهان يا عالم صورت با عالم مثال.»9

قطره يي از کيهان عالمي که کره خاکي و انسان در آن جاي گرفته اند بر جايگاه زندگي او فرود آمده، انسان پيوندي را ميان خود و آسمان يا فضاي بي کرانه احساس مي کند. گويي معمار تلاش مي کند راهي براي عروج از عالم خاک به فضاي برتر و پرمعناتر بيابد و از تغييرات و دگرگوني هاي اين جهاني آزاد شود.

از نظر کاربردي نيز چنين است، تراکم و غلظت کاربري هاي مجموعه از مرکز به بيرون کاهش مي يابد. به بيان ديگر فضاي تهي که در مرکز پروژه قرار گرفته و تالارها را در خود جاي داده تاثير خود را بر اطراف نيز گذاشته و لبه ها را نيز بي ماده و شفاف کرده است. تا آنجا که در بخش مجاور با خيابان رواق نيز حذف شده و ساختمان از طريق دروازه ورودي با پياده رو شهري ترکيب مي شود. ساختمان از طريق هفت دروازه که از نظر مقياس نيز بر آنها تاکيد شده است به فضاي پيرامون خود متصل مي شود. در واقع دروازه ها اولين فضا در الگوي بنيادي اتصال، انتقال و وصول هستند. استفاده هوشمندانه از هفت دروازه و تاکيد بر آنها شايد اشارتي است بر هفت دروازه بهشت موعود، استعاره يي ديگر از مفهومي آن جهاني، انعکاسي ديگر از عالم مثال در عالم خاک. «از ديدگاه استيرلين سرچشمه وجوه نمادين اندام هاي کالبدي در معماري ايران در عالم مثال يا عالم ملکوت ديده مي شود.»10

در اين جا آب نما نيز نه تنها مکاني براي به نمايش گذاشتن و نگهداري آب و محلي براي نشستن در اطراف آن بلکه از ديدگاه عرفاني آينه يي است براي تصوير کردن و انعکاس عناصري که دورادور حياط جاي گرفته اند.

آنچه در سازماندهي کلي مجموعه شاخص است، هندسه بسيار قوي و ترکيب آن با تقارن است. مفاهيمي که در مطالعه فضاي معماري و نظام کالبدي در معماري سنتي نيز ديده مي شوند در واقع کاربرد هندسه برخاسته از عمق اعتقاد و بينش معناگرايانه يي است که معمار سنتي براي دستيابي به مفاهيم ارزشي عقيدتي و بازيابي تبلور آن در شکل مادي و قالبي معمارانه به کار مي گيرد. به بيان ديگر هندسه به عنوان عاملي وحدت بخش به کار گرفته مي شود تا کليه ارکان بنيادين معماري از قبيل فضا، شکل، سطح، رنگ و ماده را به نظم درآورد. «در معماري سنتي هندسه محدود به جنبه هاي کم و بيش کمي نيست بلکه جنبه کيفي دارد که در قوانين تناسب و هماهنگي نمايان است و توسط آن يک بنا وحدت تقريباً بي مانند خود را به دست مي آورد.»11

در طرح مرکز فرهنگي سينمايي ناگفته ها و عجايب رازآلود همزمان با فرو بردن بيننده در تجربه يي ناخودآگاه آشکار مي شوند. آن جا که به زيباترين وجه معماري سنتي ايران يعني توجه به چهار عنصر نور، باد، آب، خاک و تفکر ديرينه و اسطوره يي فرهنگ ايراني پرداخته مي شود. اين جريان نيرومند فکري ريشه در تفکرات فيلسوف بزرگ سهروردي و فلسفه اشراق دارد.در اين ميان آب نوع مادي عنصري است که مي تواند با نور ترکيب شود و از آنجا که توانايي عبور نور و روشنايي را از خود دارد به عنصري مقدس تبديل شده است. آب و نور به مثابه عناصر هويت بخش با يکديگر ترکيب مي شوند و بنيان فضايي زيبايي در معماري را پايه ريزي مي کنند که حوض خانه نام دارد. در واقع حوض خانه معبدي مهري است مربوط به آناهيتا و مهر12 و تمام هنر معمار سنتي ترکيب آب و نور در اين فضاست. اين تدبير نيز هوشمندانه در طراحي فضاهاي داخلي مجموعه به کار گرفته شده است و موجب رساندن نور به فضاهايي که در زير سطح زمين جاي گرفته اند از قبيل رستوران و گالري ها مي شود.

فضاي هشت ضلعي مرکزي علاوه بر اينکه از نظر محل قرارگيري در مرکز پروژه قرار دارد به نوعي نقطه شروع حرکت بازديدکننده و کاربران مجموعه نيز هست. هندسه قوي، حضور آب و ترکيب شدن آن با نوري که از پل هاي شفافي که به اين فضا ختم مي شود و گذر مي کند فضايي مشابه سربينه حمام هاي سنتي ايجاد مي کند که آنها نيز خود مرکز رويدادها و اتفاقات مهم اجتماعي بوده اند.

عنصر با اهميت ديگري که در طراحي مجموعه مورد تاکيد قرار گرفته است پل است، عنصري که در فرهنگ ايراني و اسلامي به مثابه گذرگاه و جداکننده پاکي و پليدي است در اينجا نيز به ياري معماري معنا گرا آمده است تا صورتي خاکي از گذرگاهي بر پاکي و آب باشد يا گذري شفاف براي انتقال به فضاي اصلي. به بيان ديگر سفر معنوي روح که آغازش تطهير و تزکيه و پايانش اشراق بود13 در اينجا و با پيروي از الگوي بنيادين اتصال، انتقال و وصول صورتي نمادين به خود مي گيرد. انسان با ورود از دروازه )اتصال( و گذر از پل )انتقال( و رسيدن به فضاي مرکزي تهي شده که به سمت آسمان در حال عروج است به وصل مي رسد. در اينجا معمار با عدم استفاده از رنگي ويژه و يا خاص بر خلوص فضاي معماري اش افزوده است آنچه به عنوان رنگ در طرح استفاده شده است طيفي از بي رنگي است که با نور ترکيب مي شود و رنگ هايي زيبا در ذهن ناظر پديد مي آورد.

آنچه به عنوان آخرين نکته بايد در مورد پروژه مرکز فرهنگي سينمايي اصفهان ذکر شود نقشي است که اين فضاي فرهنگي در شهر به عنوان فضاي شهري ايفا مي کند. «در تفکر عرفاني بنا به عنوان قطعه يي سرگردان نيست که روي سطحي قرار داده شده باشد بلکه در بافت شهري گنجانده شده است.»14 ارتفاع کم ساختمان و قرارگيري بخش عمده فضاها در داخل زمين مکان يابي مناسب ورودي ها در اطراف پروژه، باز بودن ضلع مجاور خيابان براي ورود عابرين، محل هايي براي نشستن در کنار آب نما، اختصاص بيش از نيمي از سطح پروژه براي استفاده آزاد عمومي و به کارگيري عناصر طبيعي و مصنوعي دعوت کننده به داخل اين مرکز را يک فضاي شهري درخور در مجاور رودخانه زاينده تبديل کرده است. آنچه اين مجموعه فرهنگي را به فضا و مکاني پويا تبديل مي کند جايگزيني آن در سلسله مراتبي از فضاهاي عمومي و نيمه عمومي، ايستا و پويا، فضاي باز و سرپوشيده خطي و گردهم آورنده با مقياس هاي کوچک و بزرگ و با عملکرد هاي متنوع اقتصادي، اجتماعي و فرهنگي است که موجب القاي حس تداوم، تنوع و تحرک فضايي در استفاده کنندگاني است که با اهداف مختلف قدم در آن نهاده اند.

پي نوشت ها:

1- عنوان تصوير بهشت برگرفته از کتاب اصفهان تصوير بهشت
2- مجموعه مقالات همايش معماري مسجد / مقاله سلسله مطالعاتي پيرامون معماري مسجد محمدهادي عرفان ص 278.
3- مثنوي مولوي دفتر 4 ص 32.
4- قباديان و. 1383، معماري در دارالخلافه ناصري سنت و تجدد در معماري معاصر تهران، تهران، پشوتن
5- اردلان 1380 حس وحدت، با همکاري لاله بختيار، ترجمه حميد شاهرخ. ص. ل.
6 - Conceptual
7- احمدي، 1383، سخنراني در ميان جمعي از دانشجويان دانشگاه آزاد اسلامي، قريب به مضمون
8- اردلان 1380 حس وحدت، با همکاري لاله بختيار، ترجمه حميد شاهرخ
9- احمدي، 1383، همان
10- معماريان، غ. 1384، سيري در مباني نظري معماري ايران، تهران، سروش دانش
11- معماريان، غ. 1384، سيري در مباني نظري معماري ايران، تهران، سروش دانش، ص 513
12- در اساطير ايران مهر الهه نور و آناهيتا الهه آب است
13- چيتيک، ويليام، 1382 ، راه عرفاني عشق تعاليم معنوي مولوي، برگردان شهاب عباسي، تهران، پيکان
14- معماريان، غ. 1384، سيري در مباني نظري معماري ايران، تهران، سروش دانش ص 529
 

DDDIQ

مدیر ارشد
ساختمان تجاری اداری فرشته
طراح : مهندس فرهاد احمدی
مکان : تهران سال 1376
مساحت :1800متر مربع



........

توضیح : مخروطی که در عکس ها مشاهده می کنید به علت اینکه پیمانکار نتوانست به دلیل دشواری اجرا کند به دایره تبدیل شده است.



........
 

DDDIQ

مدیر ارشد
گزارشي درباره معماري سفارتخانه ايران در کره جنوبي
روزنامه ی اعتماد، 12 آذر 85


آثار معماري را به اعتبار نسبتي که با مولفه هاي مختلف فرهنگي، اجتماعي، سياسي و... برقرار مي کنند، از جنبه هاي مختلف مي توان مورد ارزيابي قرار داد و در اين ميان، آثار معماري ديپلماتيک، به اعتبار وجود رگه هاي شاخص سياسي و فرهنگي و رويکردهاي متفاوتي که مبناي شکل گيري ايده معماري مي شوند، جايگاهي قابل توجه دارند. فارغ از حاشيه ها و حرف و حديث هايي که پيرامون هر پروژه و هر ساخت و سازي مطرح مي شود، حوزه معماري ديپلماتيک ايران، اين موقعيت را داشت تا طي چند سال گذشته مجالي براي ايده پردازي گروهي از معماران مطرح ايراني فراهم کند و ساختمان هاي سفارتخانه و کنسولگري و در مواردي اقامتگاهي جمهوري اسلامي ايران در ديگر کشورها به دست تعدادي از اين معماران طراحي و اجرا شود. در دو گزارش پيشين به دو اثر برجسته اين حوزه يعني معماري سفارتخانه ايران در ژاپن (اثر حسين شيخ زين الدين) و معماري سفارتخانه ايران در آلباني (اثر علي اکبر صارمي) پرداختيم و سومين گزارش به سفارتخانه ايران در کره جنوبي، اثر فرهاد احمدي اختصاص دارد. برخلاف دو گزارش پيشين، در اين مورد دسترسي کامل به مدارک و نقشه هاي سفارتخانه، به دلايلي ميسر نشد و اين مساله، طبعاً مانع معرفي و تحليل شايسته اثر خواهد شد. به هر حال آنچه در ادامه مي آيد، گزارش تحليلي براساس اطلاعات موجود در نشريات تخصصي معماري و دو جلسه گفت وگوي نويسندگان اين گزارش با طراح اين اثر معماري است.

معرفي اثر
ساختمان سفارتخانه ايران در سئول (کره جنوبي) در کليت خود از چهار برجک بتني مکعب مستطيل شکل در چهارگوشه يک مکعب بزرگ و فضايي تهي در ميانه آنها تشکيل شده است و بر فراز چهار برجک بتني، سه پل فولادي با پوشش شيشه و ورق فلزي قرار داده شده است. در بدنه شرقي، در يک جعبه شيشه يي پلکان، آسانسور و راهروها قرار دارد تا دسترسي به شش طبقه ساختمان (سه طبقه بر فراز زمين و سه طبقه زير زمين) ميسر شود. فضاي ميان پل ها تهي است که همچون يک حياط مرکزي با سقف، ديواره ها و کف شفاف به مثابه يک انباره انرژي براي زمستان ها عمل مي کند. يکي از سطوح اين حياط مرکزي که مورب طراحي شده است علاوه بر هدايت هواي تعديل شده زيرين در تابستان ها، فضاي طبقات بالا را با فضاي ارتباطات (طبقات پايين) يکپارچه مي سازد. حياط مرکزي مابين چهار برجک بتني در سه لايه رخ مي نماياند؛ حياطي که در عمق خاک به صورت يک گودال باغچه قرار گرفته است، حياطي که هم سطح زمين است و حياطي که در ارتفاع بالا و بر فراز برجک هاي بتني شکل گرفته است. بر همين اساس اين ساختمان از چند لايه عملکردي مجزا تشکيل شده است؛ يک دسته از فضاها، فضاهاي خدماتي است، همچون فضاهاي پذيرايي از ميهمانان و خدمات رساني که به نور مستقيم احتياج چنداني ندارد و در گرداگرد گودال باغچه قرار گرفته است. ديگر، فعاليت هاي کنسولگري است که ارتباط زيادي با مردم و مراجعين دارد و در طبقه همکف و کاملاً در دسترس قرار دارد. لايه مياني يا طبقه دوم به کارمندان اختصاص دارد و لايه انتهايي يا طبقه سوم به فضاي اصلي سفارت اختصاص داده شده که به دلايل امنيتي، در فضايي تا حدي دور از دسترس قرار گرفته است.
کارکنان براي ورود به سفارت از درون پارکينگ در پايين ترين طبقه، از طريق آسانسور به طبقات هم سطح زمين (که از طريق رواقي به بيرون متصل است) مي رسند و نيز از همين طريق وارد فضاهاي معلق بر فراز برج ها مي شوند.
از آنجا که مساحت زمين پروژه بسيار کم است، طراح با تدبير به کارگيري عمق زمين و فراز آسمان امکان آزاد کردن سطح زمين و استفاده از سطوح مختلف را فراهم مي کند و از اين طريق، حياط مرکزي در لايه هاي مختلف آن تعريف مي شود.
در نماي اصلي اين ساختمان، پرده يي از جنس فولاد و با بافت حصيري شکل آويخته شده و ورودي عمومي و اصلي بنا با بالا کشيده شدن گوشه يي از آن تعريف شده است. مصالح اصلي اين ساختمان را بتن اکسپوز (نمايان)، فلز و شيشه تشکيل مي دهند.

معماري سفارتخانه و همنشيني دو فرهنگ
به دليل اهميت مفهوم «گفت وگو» در ادبيات ديپلماتيک، در طراحي سفارتخانه نيز اين مفهوم مي تواند به عنوان مبناي شکل گيري ايده معماري مورد توجه قرار گيرد. معماران سفارتخانه هاي ايران در ديگر کشورها در سال هاي اخير، اگرچه همگي به گونه يي به اين مفهوم و تجلي آن در معماري نظر داشته اند، اما رويکرد آنها به اين مفهوم و تعاريفي که عرضه کرده اند بسيار متنوع بوده است. مهندس فرهاد احمدي طراح سفارتخانه ايران در سئول در اين باره مي گويد؛ «دو نفر هنگامي که مي خواهند بر سر موضوعي گفت وگو کنند طبعاً به منافع و فرهنگ خودشان نظر دارند، براي اينکه اين دو نفر به يک نقطه توافق برسند بايد پلي ميان آنها زده شود و نقطه سومي ايجاد شود. اين نقطه سوم نقطه يي است که هر دو بتوانند در آنجا قرار بگيرند و در آن مصالحه يي صورت بگيرد.»
مهندس احمدي مي گويد؛ «براساس برداشتي که من دارم، ما بايد در طراحي پروژه به يک مصالحه برسيم، يعني در عين حال که حرف خود را مي زنيم، بستري فراهم کنيم تا طرف مقابل هم بتواند با آن ارتباط برقرار کند.» براساس اين تعاريف، معمار سفارتخانه ايران در سئول تلاش مي کند تا اثري خلق کند که در آن، مولفه هايي از فرهنگ و معماري دو کشور، يعني ايران و کره جنوبي به نوعي همنشيني برسند و به يک معنا، معماري سفارتخانه از دو فرهنگ سخن بگويد. اما چگونگي اين تفاهم و به تعبير مهندس احمدي «مصالحه در نقطه سوم»، موضوعي قابل تحليل است. اين «مصالحه در نقطه سوم» را در اين اثر در دو سطح مي توان بازخواني کرد. سطح اول ويژگي هاي فرمال، هندسي و بصري طرح است که در هر اثر معماري بيش از هر چيز خود را به رخ مي کشد و در اينجا بايد ديد اين گفت وگو و مصالحه ميان دو فرهنگ، چگونه در اين اثر متجلي شده است، اما سطح دوم، مضامين و مفاهيمي است که در پس ايده هاي طراحي مورد توجه بوده اند و طراح، اثر خود را با اتکا به آن مضامين و مفاهيم توضيح مي دهد.

1- رويکردي ميني ماليستي در فرم و هندسه
فرهاد احمدي معتقد است معماري معاصر کره جنوبي کاملاً به ژاپن متکي است و گرايش ها و رويکردهاي معماري معاصر ژاپن، منبع الهام و تغذيه معماري معاصر کره است. او مي گويد؛ «کره يي ها و تا حدودي چيني ها کاملاً به ژاپن اتکا دارند و معماري معاصر ژاپن هم مدرن است و هم سرمايه فرهنگ ژاپني در آن وجود دارد. من مشخصه ساده گرايي و خلوص را از معماري ژاپن و به تبع آن کره گرفتم. در اين معماري اگر مي بينيد از مصالح به صورت خالص استفاده شده و شيشه و فولاد و بتن به صورت اکسپوز (نمايان) به کار گرفته شده، نشان دهنده نوعي تلاش براي برقراري ارتباط با معماري پيشرو و آوانگارد آنهاست.»
به لحاظ فرمال و هندسي، طراح در اين اثر به طور آشکار رويکردي ميني ماليستي دارد که در معماري دهه 90 ژاپن به عنوان يکي از جريان هاي غالب مطرح بوده است.1 احمدي در طرح سفارتخانه فرم را در ساده ترين صورت ممکن به کار مي گيرد و از رويکردهاي فرم گراي غربي که فرم را به صورت غليظ به کار مي برند، فاصله مي گيرد. از سويي او در اين طرح به لحاظ هندسي، به ساختارهاي چهارايواني معماري ايراني و يا به فرم «چليپا» نظر داشته است و البته، اين ساختار هندسي چهارايواني، به گونه يي انتزاعي و ميني ماليستي به کار گرفته شده است؛ چهار وجه با انتزاعي تازه از پر و خالي هاي ايوان در معماري ايراني و يک حياط مرکزي در ميانه که در سه سطح متفاوت تعريف مي شود.

2- معماري تمثيلي و ارجاع به خارج از معماري
اگر تعاريف تمثيل در ادبيات را به عرصه معماري تعميم دهيم، ناگزير خواهيم گفت معماري سفارتخانه ايران در سئول، گونه يي «معماري تمثيلي» است. گفته مي شود «... در حکايت تمثيلي اشيا و موجودات معادل مفاهيمي هستند که خارج از حوزه آن روايت قرار دارند. به اين خاطر در روايات تمثيلي اغلب شخصيت ها، چهره هاي آدم گونه و تشخص يافته يي از معاني انتزاعي هستند.»2 در اين اثر معماري، طراح از عناصري استفاده مي کند که منظور از به کارگيري آنها - جداي از عملکردي که بر آنها مترتب است - ارجاع به چيزي خارج از حوزه معماري است. به يک معنا، ارزش هاي اين اثر معماري نه صرفاً به اعتبار همنشيني پارامترهاي معمارانه، بلکه به واسطه چيزي فراتر از آن و در خارج از آن توضيح داده مي شود. اما «آن چيز فراتر» که «خارج از حوزه روايت» قرار دارد و اين معماري تمثيلي، ما را به آن ارجاع مي دهد چيست و چگونه در افق «گفت وگو» قابل بازخواني است؟ معمار سفارتخانه «عرفان» را مفهومي مشترک ميان دو فرهنگ مي داند. او اعتقاد دارد اگرچه مصاديق ممکن است متفاوت باشد، اما پيشينه عرفان در فرهنگ و تاريخ هر دو کشور وجود دارد. به همين مناسبت او تلاش کرده است که با استفاده هاي نمادين و تمثيلي از مفاهيمي همچون عروج، بالارفتن و تقدس آن، به نقطه اشتراک يا به تعبير خود او «مصالحه» يي ميان دو فرهنگ برسد. احمدي مي گويد؛ «در معابد بودايي، طي کردن پله هاي زياد همراه با رياضت وجود دارد و از اين طريق بايد به نقطه اوج رسيد، در زيگورات چغازنبيل نيز اين طي کردن مراتب تا رسيدن به نقطه اوج کاملاً مشهود است.»
همچنين در مطلبي به عنوان معرفي اين اثر معماري آمده است؛ «در واقع مسير حرکت صعودي بالابر از تاريکي زمين با گذر از آب و آسمان و ورود به درون منشور بلورين، واجد بياني نمادين از اسطوره عروج و زايش است.»3 و يا ؛ «در اين طرح چهار برجک بتني به شکل مکعب مستطيل در چهار گوشه قرار داده شده که نماد فرشته هاي نگهبان و چهار ستون عالمند...»4
«در چهارگوشه ساختمان چهار برج نمايان بتني قرار دارد که همانند چهار نگهبان بودا به صورت ستون هاي پشت سر هم قرار گرفته اند...»5
همچنين مهندس احمدي نوعي شباهت ميان «حياط مرکزي» در معماري ايراني (به عنوان فضايي که با نور خورشيد ارتباطي منطقي برقرار مي کند) و نورهاي منتزع شده از منظر در آثار معماران آوانگارد ژاپن مانند «تويو ايتو» و «تادائو آندو» که از سقف ها و حياط هاي محصور وارد فضا مي شوند برقرار مي کند و آن را در طرح سفارتخانه به کار مي گيرد.

يک طرح ناتمام ...
فرهاد احمدي مي گويد؛ «اين پروژه از نظر من کامل اجرا نشده است. مسائل فني آن را درست انجام نداده اند، جزئيات در مورد تهيه طبيعي را اجرا نکردند و طراحي داخلي مجموعه را هم به درستي اجرا نکردند.» او از اين بابت که طرح مورد نظرش آن طور که بايد، اجرا نشده گله مند است و اعتقاد دارد اين مساله باعث کار نکردن درست ساختمان در زمينه مسائل گرمايش و سرمايش و تهويه طبيعي شده است و در نتيجه، افرادي که به اين ساختمان وارد مي شوند، از اين بابت احساس آسايش نمي کنند. او همچنين مي گويد؛ «در فضاي پايين برجک هاي بتني يک حوضخانه با کادربندي طراحي کرديم که خيلي حال و هواي ايراني داشت، اما متاسفانه همان افرادي که خيلي دنبال ايراني بودن طرح بودند، حاضر نشدند آنها را اجرا کنند. اين طرح از نظر من که طراح آن هستم، ناتمام است.»

پي نوشت:
1- مراجعه کنيد به مقاله «معماري ژاپن پس از آشفتگي هاي اجتماعي و اقتصادي اخير» نوشته بوتوند بوگنار، ترجمه علي اعطا و شهاب الدين قندهاري، فصلنامه آبادي، شماره 42
2- فرهنگ اصطلاحات ادبي، تاليف سيما داد، نشر مرواريد، چاپ 1382، صفحات 164 تا 167
4و3- مراجعه کنيد به فصلنامه معماري و فرهنگ، شماره 23، صفحه 63
5- مراجعه کنيد به مقاله «معماري نوآور در فاصله تهران و سئول» نوشته پارک سانگ جين، ترجمه آناهيتا کيانوس، فصلنامه رايانه و معماري، شماره 2

ساختمان سفارت ايران در سئول - كره جنوبي، كانديد جايزه آقا­خان و دريافت لوح زرين در اولين همايش معماري و طراحي شهري وزارت مسكن و شهرسازي-1386 - 2007












Banquet room



Bridge over sunken court


Ground level open space



Inside the suspended atrium




Main façade before fixing GKD curtain


Main facade



Panoramic elevator



Sunken court




Water fall


Water feature
 

MY WORLD

عضو جدید
کاربر ممتاز
مجتمع فرهنگی دزفول

مجتمع فرهنگی دزفول

طرح مجتمع فرهنگی – سینمایی دزفول در سال ۶۶ از سوی اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی دزفول به معاونت سینمایی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی پیشنهاد گردید . با پذیرفتن این طرح از سوی معاونت سینمایی و واگذاری زمین لازم از سوی شهرداری دزفول ، طراحی آن توسط مهندس فرهاد احمدی در سال ۱۳۶۶ انجام گرفت.
در سال ۶۷ عملیات پروژه فوق آغاز شد و سپس به صورت طرح ملی شناخته و بودجه آن از سوی دولت تأمین و با پی گیری و حمایت جدّی معاونت سینمایی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی احداث گردید


مجتمع فرهنگی سینمایی تفریحی دزفول چند سال بعد به عنوان پروژه منتخب در جشنواره روروز در نروژ برگزیده گشت. این طرح از این بابت مورد توجه قرار گرفت که به ترتیبی منعکس کننده مفاهیم بنیادین این دیار در ایجاد فضا و استفاده از هندسه مالوف در ترکیب با مصالح بومی بود، در حالی که از احکام و فن آوری دوران معاصر (مدرن) بهره می گرفت. در واقع ساختمانی با ویژگی های منطقه ای بود که امکان درک جهانی را داشت.

ساختار این طرح بر مسیری حلزونی و چرخان استوار بود که همراه با حرکت آب، از یک حیاط مربع بر سطح زمین آغاز شده ، با چرخشی از درون یک مخروط معکوس شفاف ، بر روی شیب رویی مدور به حیاطی هشت ضلعی در عمق زمین می رسید، تا با این ایهام داستان گذر انسان را از جهان مادی به بهشت متمثل سازد. نقشه ساختمان از پردازش یک شمسه در سه بعد به دست آمده و بادگیری های چهارگانه پرّان در اطراف این حیاط بهشتی، نیز نوعی نگاه به آسمان را تشدید می نمود . در این طرح پشت بام های ساختمان، جزیی از محوطه و تداوم درون ساختمان به بیرون تلقی شده و بدنه چند لایه ساختمان به تدریج عرصه های درونی باز و بسته را تعریف می کند. نمای یکپارچه آجری خارجی که در بخش هایی با سطوح ساروج سفید ترکیب گردیده ، در نقاطی با جوئک هایی از کاشی فیروزه ای و لاجوردی در نقش گره در هم آمیخته و با ایجاد سوراخ های لانه کبوتری در لبه های پشت بام ها به نوعی با معماری منطقه قرابت یافته است.

این در حالیست که بخش اعظم ساختمان در مخزن بزرگی از بتون در داخل زمین قرار گرفته و سازه ساختمان به صورت ترکیبی از فولاد و بتون و سقف تالارها از تاوه های پیش ساخته استفاده شده که در اغلب فضاها به صورت نمایان دیده می شود و در نتیجه بدین ترتیب به اصول فروتنی و صداقت پاسخ گفته شده است. در این طرح و نیز دیگر طرح ها به نوعی از تعاریف متداوال فاصله گرفته شده و مرکز فضا تهی و به جای ماده از فضا انباشته شده است.
این مجتمع دارای سالن های مجزای نمایش و واحدهای مربوطه و غرفه هایی جداگانه و نیز دارای سالن نمایش فیلم و کارگاه فیلم سازی، سفال سازی و … است.
وجود امکانات رفاهی و تفریحی و رستوران، چایخانه سنتی و غرفه عرضه صنایع دستی از جمله قسمت های مورد توجه این مرکز است

این مجتمع به دلیل برخورداری از ویژگی های خاص معماری و رنگ و بوی معماری ایرانی- اسلامی و استفاده از آجرنماها و کاشی های لعابی در تمام ساختمان و همچنین کاربرد بادگیرهای مدرن و استفاده از سقف های گنبدی جدید از سازه های زیبا و ارزشمند ساخته شده پس از جنگ تحمیلی در خوزستان است.

بخشهای مجتمع فرهنگی – سینمایی دزفول
۱٫ بخش ارائه آثار : شامل دو سالن کوچک و بزرگ که یکی برای نمایش فیلم و اجرای تئاتر طراحی شده با سالن انتظار و گالریهای مربوطه برای ارائه آثار هنری به صورت نمایشگاه .
۲٫ بخش اطلاعات شامل کتابخانه و اطلاع رسانی .
۳٫ بخش آموزش : شامل آموزش هنرهای دستی و سنتی و هنرهای تصویری ، عکاسی و فیلم سازی .
۴٫ بخش خدمات شامل فروشگاهها، چاپخانه ، نمازخانه و فضاهای عمومی جهت گردهمایی هنرمندان و هنردوستان .

خدمات مجتمع
۱٫ نمایش فیلم سینمایی که به طور مستمر در سالن شماره ۱ و۲ انجام می پذیرد .
۲٫ نمایش فیلم سینمایی و اجرای تئاتر در سالن شماره دو به صورت مستمر .
۳٫ برگزاری نمایشگاه های مختلف آثار هنری شتمل عکاسی ، طراحی ، نقاشی ، خطاطی ، صنایع دستی و ….. در گالریهای مجتمع .
۴٫ نمایشگاه و فروشگاه صنایع دستی شامل ارائه و فروش تولیدات دست ساز زیبا و متنوع از هنرمندان سراسر کشور .
۵٫ برگزاری کلاسهای آموزشی شامل قرآن ، معارف اسلامی ، خطاطی ، نقاشی ، عکاسی ، فیلمسازی ، سفالگری ، قالی بافی ، منبت کاری ، تئاتر ، شعر و ادبیات فارسی ، کپو بافی .
۶٫ برگزاری سمینارها و جشنواره های مختلف استانی ، منطقه ای و کشوری .
۷٫ رستوران مجتمع با غذاهای متنوع و سنتی در خدمت عموم مردم است .
مجتمع فرهنگی سینمایی دزفول آمادگی خود را برای برگزاری سمینارها و کنگره ها و جشنواره های سراسری با امکانات پیشرفته صوتی تصویری و تسهیلات رفاهی عالی اعلام می کند .
همچنین در زمینه عکاسی و فیلمسازی آمادگی خود را برای همکاری با هنرمندان محترم اعلام می دارد .


اين بناي ارزشمند تا سال 1380 نيز از فعاليت هاي قابل توجهي برخوردار بود.
اما ...
این مرکز طی چند سال اخیر علیرغم وجود امکانات خوب متروکه شده و داشتن بدهی به ادارات برق، آب و فاضلاب و مخابرات و سایر هزینه ها باعث شده که آب، برق و تلفن این مرکز قطع شود و مجموعه به صورت متروکه باقی بماند و متاسفانه بسیاری از امکانات آن نیز به سرقت رفته که سرانجام با تلاش مسوولان مربوطه و شهرداری دزفول عملیات بازسازی و ترمیم آن انجام و با حمایت های مدیر کل اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی خوزستان و نماینده دزفول،مجتمع سينمايي پس از گذشت 5 سال تعطيلي در اسفندماه 86 بازگشايي شد.
پوركياني، رئيس اداره فرهنگ و ارشاد اسلامي دزفول گفت: چندين ويژه برنامه در اين مجتمع فرهنگي سينمايي برگزار مي شود.
وي افزود: بازسازي اين مجتمع دو سال به طول انجاميد كه در سال 1385اعتباري معادل 62 ميليون تومان و در سال 1386 نيز معادل 72 ميليون تومان به اين امر تخصيص يافت. وي تصريح كرد: ساختمان سينما هم كاملا مرمت شده و ما به دنبال تهيه فيلم براي پخش هستيم و در اولين فرصت اين كار نيز صورت مي گيرد.
فعالیت های انجمن های فرهنگی و هنری از جمله نمایش، قصه، شعر و ... در این مجموعه امکان مناسبی برای علاقمند به هنر در این منطقه بود که به دلیل تعطیل بودن چند سال از فضا و امکانات آن محروم بودند.











 

MY WORLD

عضو جدید
کاربر ممتاز
سفارت ایران در استکهلم

سفارت ایران در استکهلم

موقعیت پروزه :استکهلم – سوئد


سطح زیر بنا:2250 متر مربع

مساحت زمین: 21000متر مربع

مشاور طرح :فرهاد احمدی و همکاران

طراح : فرهاد احمدی

Location:stockholm.sweden

Building area: 2250 Sqm

Site area: 21000 Sqm

Consultant:farhad ahmadi & associates
Architect:farhad ahmadi


مقدمه

ساختمان سفارت و کنسولگری ایران در استکهلم در زمینی به وسعت حدود 10.000و سطح اشغال حدود 100 متر مربع به صورت مستطیل کشیده ای در انتهای بخش شرقی زمین طراحی شده است.

زمین دارای شیبی حدود 7% از محور دسترسی شمال به سوی در یاچه – جنوب – می باشد لذا در طراحی لازم بود تا وضعیت طبیعی طرح و استفاده از شیوه اکوتک بنا به صورت جزئی جدایی ناپذیر از محیط در آید به گونهای که منظر طبیعی زمین حفظ گردد
با توجه به اینکه استکهلم در مدار صفر درجه قرار دارد این شهر دارای زمستانهای سرد و تابستانهای معتدل می باشد نور محیط عموما کم بوده . در زمستانها طول روز بسیار کوتاه و برای روشنایی از روشهای مصنوعی استفاده می شود و در تابستانها روزها بلند و در مواردی از آفتاب سوزنده ای بر خوردار است.


اندیشه های حاکم بر شکل گیری طرح

در روند طراحی این بنا ابتدا یک مخزن به طول به طول 90 متر و عرض 12 متر در زمین در نظر گرفته شد که به واسطه شیب زمین عمق مخزن در بالای زمین حدود 4 طبقه و در پایین حدود دو طبقه در نظر گرفته شده است سپس یک صفحه مایل از جنس الوار های چوبی که نمای ساختمانهای اطراف از آن ساخته شده با فاصله بر روی مخزن گذارده شده این صفحه از میان شکاف خورده و بخشی از آن با یک انحنا به سوی آسمان صعود کرده و بخشی دیگر به صورتی پله کانی به درون مخزن فرو می رود .

در واقع این صفحه حس نمادینی از عالم مثال را ارائه می داد . که به ترتیبی معلق بین زمین و آسمان در تعلیق قرار گرفته و بخشی از آن گرایش آسمانی و بخشی دیگر گرایشی زمینی یافته است سپس حجمهایی بلورین در زیر آن نهاده شده که شکافهای مابین آن چون حیاطهای مرکزی از زوایای نفوذ تابش خورشید ی در زمستان .میان فصلی و تابستانی بدست می آمد.

حجم ها در زیر صفحه فرا رونده . نازک و به تدریج ترفیع یافته و در بخش فرو رفته به صورت افقی و موازی شکل گرفته است و در میان و در طول بنا یک میله توخالی مرکب از یک سازه سه بعدی ویراندال که با شیشه پوشیده شده چون ستون فقرات طرح عبور کرده تا محور امن ارتباطی . تکیه گاه سازه ای و محور تاسیساتی را برای طرح پدید آورد


بر فراز حجم شیشه ای مستقر در بخش فرو رفته صفحه سطحی منعکس کننده نهاده شده تا با ایجاد تصویر از بخش فرا رونده حسی از آب نما ها را در برابر ایوان ها در باغ های ایرانی ا لقا نماید یک ستون چون تیرک چادرها در زیر صفحه فرار رونده نیز حسی از خیمه گاه در مرغزارها را در ذهن متبادر میکند.

برنامه طرح


در سطح اول و در بخش میانی . فضا به مراجعان بخش کنسولی اختصاص داده شده است در سمت جنوب که مشرف به دریاچه است کافی شاپ. در سمت شمال اتاق های ملاقت خصوصی کنسولی و بین آنها فضای اداری . خدماتی .و باجه های کنسولی در نظر گرفته شده است . در فضای انتظار کنسولی همچون فضای نمایشی ردیف صندلی ها به سوی یک صفحه وسیع

قرار گرفته است که در آن اطلاعات و اخبار مر بوط به ایران مرتبا به نمایش گذارده می شود LCD

لایه زیرین این بخش با اتصال آن به سفارت و ارتباط روان با سطح فوقانی با بخش اداری کنسولی اختصاص دارد و بالاخره در پایین ترین سطح آن فضای اداری و کارمندان محلی مستقر گردید

در انتهای این حجم و در بدو ورود .حجم دوم مسدودی در سه طبقه نهاده شده که به ترتیب در سطح اول آن فضای ملاقات کنسولی . در لایه زیرین آرشیو کنسولی ودر پایین ترین سطح آرشیو اداری قرار گرفت بر فراز بخش کنسولی فضای ملاقات سفیر و نفر دوم سرویس های مربوطه با دید مستقیم به دریاچه نهاده شده است و دسترسی بدان از سوی جنوب از سوی آسانسور پانورامیک و پله تامین میشود.
حجم مستقل دیگری که فاقد پوشش متخلخل می باشد چون ایستگاه دیدبانی در دو سطح فضای کنترل ورودی و سوئیت نگهبانی و در پایین ترین سطح اتاق ملاقات بخش اداری را در بر میگیرد جهت دسترسی یک رامپ زیگزاگ – که از اتاق کنترل آغاز میشود-و همچنین یک آسانسور پانورامیک کلیه سطوح و فضاها را بهم مرتبط ساخته و در جبهه شرقی مخزن . حجم بلورین دیگری فضای کتابخانه را در خود جای میدهد در بخش دوم مخزن حجم بلورین دیگری در دو طبقه و با فاصله از دیوار ها شکل گرفته . سقف نهایی آن از جنس شیشه آئینه ای و پایین تر از سطح زمین اطراف در نظر گرفته شده در سطح فوقانی این بخش سفارت و در زیر آن فضای برگزاری مهمانی ها نهاده شد.



در این بخش قسمتهایی از جداره مخزن تهی شده و با ایجاد تاخوردگی و شیار در زمین مجاور نور و دید لازم برای این بخش فراهم گردیده است .در بخش سوم مخزن فضای خدماتی چون نمازخانه . اتاقهای رمز.سرویسها. پارکینگ در سطح زیرین موتورخانه . آشپزخانه . پارکینگ و مجدداسرویسها مستقر شده است .برای تقلیل خاکبرداری و اجتناب از حمل آن کل سطح زمین یک متر بالا آورده شده است و با یک شیب یکنواخت بخشهایی از آن تسطیح گردید با عقب نشینی بنا نسبت به جاده دسترسی . سطحی مثلثی شکل گرفت تا فضای برای پارک کردن اتومبیل مراجعان به وجود آید . یک سطح شیب رو میان پارکینگ و محوطه اصلی همچون خندقی در حالی که ورود معلوران و سالمندان را تسهیل میکند بخش اصل را از خارج ساختمان حفاظت میکند سطح محوطه همچون کرتهای مزارع با شیارهای موازی گیاهان متنوعی را در خود جای داده که آرایش ویزه ای در محوطه پدید می آورد .از آنجایی که برای ایجاد امنیت در ساختمان . شهرداری اجازه محصور کردن زمین را نمی داد با فاصله ایجاد شده بین احجام و جداره مخزن و همچنین ایجاد رامپ و گسست در ضلع شمالی . امنیت ساختمان تامین گردید .
در حالی که از لحاظ شکلی بنا جزئی از محوطه ادارک می گردد . سطح منعکس کننده بر فراز بخش افقی نه نتها چون آبنماها تصویر نما را در خود منعکس میکند بلکه در تابستان تابش نور را به بیرون و در زمستان به درون هدایت میکند در زیر کف نیمه شفاف حیاط میانی و همچنین میان صفحه معلق و مخزن بتونی منابع نوری در نظر گرفته شده تا به ویزخه در ساعات و روزهای کم نور و تاریک حس ویزه تعلیق را به فضا ببخشد.



 

DDDIQ

مدیر ارشد
ادامه مجتمع فرهنگی دزفول

ادامه مجتمع فرهنگی دزفول





 

پیوست ها

  • b.jpg
    b.jpg
    31.7 کیلوبایت · بازدیدها: 4
  • 1.jpg
    1.jpg
    41.3 کیلوبایت · بازدیدها: 9

DDDIQ

مدیر ارشد
مجتمع تجاری کرمان

مجتمع تجاری کرمان

مجتمع تجاری کرمان
مهندسین مشاور فرهاد احمدی و همکاران
این پروژه در منطقه تاریخی حفاظت شده کرمان قرار دارد.یک مرکز شامل مرکز تجارت , خرید , کنفرانس , مراکز فرهنگی (تئاتر , کتابخانه , گالری , مدرسه هنر )رستوران و یک پارک عمومی می باشد . شکل مجتمع از معماری یخچالهای قدیمی گرفته شده است .
در نماهای اصلی مرکز فرهنگی از الگوی یخچالهای قدیمی بهرگیری شده است و مرکز موسیقی درون محفظه یخ الهام گرفته از آنها قرار گرفته است
پارک عمومی نیز از نقاشیهای مینیاتور ایرانی الهام گرفته شده است




 

DDDIQ

مدیر ارشد
درخواستی

درخواستی

Embassy of Iran
Seoul , south Korea


سفارت ایران -سئول /کره جنوبی

 

پیوست ها

  • embassy of iran -korea.pdf
    1.1 مگایابت · بازدیدها: 0

M I N A

دستیار مدیر مهندسی معماری
کاربر ممتاز
عکسهای بیشتر از مجتمع فرهنگی دزفول

عکسهای بیشتر از مجتمع فرهنگی دزفول











 
آخرین ویرایش:

M I N A

دستیار مدیر مهندسی معماری
کاربر ممتاز
مجموعه باغ صبا - فرهاد احمدی

مجموعه باغ صبا - فرهاد احمدی

معمار: مهندس فرهاد احمدی


مکان: تهران، خیابان شریعتی



سال طراحی:۱۳۸۲



سال ساخت: در حال ساخت



سطح اشغال: ۶۰۰۰ متر مربع

از آنجا که سایت پروژه قسمتی به جای مانده از باغ ملک می باشد. ایده طراحی برای زنده نگه داشتن این باغ و بوجود آورن مکانی تجاری، فرهنگی می باشد.
به همین دلیل معمار به دنبال ایجاد حجمی بزرگ از ساختمان نبوده بلکه در پی آن بوده که درمکانی شلوغ و پر تراکم محیطی ایجاد شود تا کمی باعث آرامش در فضا گردد و این مهم باعث شود که مخاطبان به این محیط جذب شوند.

فضاهای اصلی این ساختمان تالار اصلی و بزرگ است و در کنار آن فضای نمایش رو باز است که قابلیت بسته شدن را نیز دارد . در کنار کاربری های فرهنگی بخشی از کاربری به فضای تجاری اختصاص داده شده که تمامی این فضاها در سه طبقه، زیر زمین قرار گرفته است.


بستر اصلی باغ به صورت شبکه ای طراحی شده تا نور طبقات زیرین را تامین کند. مصالح مورد استفاده در این پروژه در سطح بالایی بیشتر از بتن و در سطوح زیرین از فلز نمایان استفاده شده است.























منبع : khishkhan.com
 

M I N A

دستیار مدیر مهندسی معماری
کاربر ممتاز
معماری ساختمان کتابخانه مرکزی علم و صنعت ایران - فرهاد احمدی

معماری ساختمان کتابخانه مرکزی علم و صنعت ایران - فرهاد احمدی

با توجه به رویکرد معماری سبز، که با حداقل ابراز حجم و فرم بیانی متواضعانه دارد ، و همچنین با وجود ابنیه ای چون مسجد دانشگاه، سر درب ورودی و دانشکده مرتفع و نوساز کامپیوتر در اطراف آن، ، تصمیم گرفته شد که ساختمان به ترتیبی طراحی شود که بیان حداقلی از مداخله در محیط را دنبال نماید به یک طرح Land Escape نزدیک شود. لذا یکی از معیارهای مهم اولیه در طراحی، ” قرار گرفتن ساختمان در زیرزمین شد”. اگر چه برخی در هیئت راهبری، ساختمانهای متعارف را ترجیح می دادند و برخی اعتقاد داشتند که ساختمان از برون نیز نشانه های موثری داشته باشد.

گزینه ها: در طراحی حدود بیست گزینه ارائه شد که برخی از زمین برجسته شده بودند برخی به صورت ترکیبی نیمه برخواسته و برخی دیگر در زیر زمین نهاده شده بودند.

در اغلب گزینه ها یک معبر و یا یک گودال باغچه کوچک همچون میدانگاه در مرکز طرح در نظ گرفته شده بود. در اغلب گزینه ها نورگیری از سقف هویت ویژه برای طرح ایجاد می کرد. در اغلب گزینه ها سطح بزرگی از سقف به صورت بوستان در نظر گرفته شده بود. در اغلب گزینه ها سقف نهایی به صورت بخشی ازمحوطه عمومی دانشگاه و قابل دید و دسترسی طراحی شده بود. هر گزینه بر اساس مفروضاتی خاص هویت ویژه یافته و تفکر سبز در هر گزینه به شکلی تجلی یافته بود. در یک گزینه ترکیب ساختمان به یک شکاف پیچ در پیچ مانند یک دره و یک بنا همچون قلعه ای بر فراز آن، به بیانی توصیفی نزدیک شده بود.در حالیکه در گزینه دیگر منعکس کننده های نور در سقف به آن چهره اکوتک می داد.یک گزینه به ساختار و زیبایی شناسی متخذ از حیاط مرکزی نزدیک می شد. در حالیکه در گزینه دیگر یک صفحه ممتد و تا شده فضای یکپارچه و خزنده به درون زمین را پدید می آورد.

در برخی فضاهای باز درونی( حیاط مرکزی) وسیع تر و کم عمق تر و در برخی کوچک تر و عمیق تر شده است. در برخی مخازن کتاب به شکلی نمادین، در زیر زمین و در برخی دیگر به صورت تک و یا چند نشانه برجسته و بر فراز زمین قرار داده شده ان ددر یک گزینه مخازن به صورت بادگیرها و در گزینه دیگر به صورت برج های غیر هم شکل مرتفع در آمده اند دراغلب طرح ها محوریا محورهای ارتباطی به درون فضا نفوذ و از آن عبور کرده و بنا را در معرض ارتباطی کلان در دانشگاه قرار داده اند.

طرح نهایی: الگوی بهشت؛ یک فضای تهی میانی مکعب شکل که به شش جهت نظر دارد، در بالا آسمان (نور) ، در کف آب و در چهار جهت چهار کوچه که به شمال و جنوب و شرق و غرب می رسد، هسته مرکزی طرح را پدید می آورد و فضاهای دیگر حول آن تنیده می شوند.

عالم مثال؛ یک صفحه در که بخش زیرین آن خاکیست و بخش فوقانی آن آسمانیست و بر روی آن نوارهای سر سبزی قرارداد بدنه ساختمان را پدید می آورد.در زیر این صفه تالارها غنوده اند و صفحه شیار خورده تا نور را به فضاهای درونی برساند .

کَند: طرح به صورت یک توده سنگی یکپارچه مکعب که در زمین فرو رفته و به واسطه تورب بستر بریده شده و برا ی نفوذ نور ، هوا، و دسترسی کند هایی در آن ایجاد شده است، این کندها به صورت محورهای متقاطع و یا به صورت مکعب هایی تهی هستند که در بخش هایی از این توده سنگی حجاری شده اند.



























































منبع : سایت مرجع معماران

 

zahedim22

عضو جدید
اطلاعات بیشتری دراین مورد دارین؟چون عکساهم واسم باز نمیشن....ممنون میشم جواب بدین
 
بالا