فراق یار

venoos*m

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
از من دوراست ....... ارامشی ندارم من در این وداع از لحظات زندگی ام ......

به رویایی رفته ام از نبودنها .....ندیدن ها ....

حرف هایم به کندی بیان میشوند و فقط از سکوت مرا میخوانند .....

من حرفها دارم .....حرفهایی به بزرگی سکوت دلهای عاشق .........


ایا باد صدای سکوتم را به عشق مژده رسان است ؟؟....



 

aynaz.m

کاربر فعال تالار ادبیات ,
کاربر ممتاز
در میان سکوت واژه ها
در میان لحظات دلتنگی
در میان تمام لحظاتی که
هر کسی برای خودش لذتی داشت
لذت من
لحظاتی بود که با یادت سر کردم و لحظات دلتنگیم را
بی حرف و بی صدا با لبخندی تصنعی جلوی دیگران گذراندم
 

70arezu

عضو جدید
بهانه هایت برای رفتن چه بچه گانه بود
چه بیقرار بودی زودتر بروی
از دلی که روزی بی اجازه وارد آن شده بودی…
من سوگوار نبودنت نیستم !!
من شرمسار این همه تحملم …
 

70arezu

عضو جدید
ﯾﺎﺩﺗـــــ ــ ـ ﺭﺍ ﺟﺎ ﮔﺬﺍﺷﺘــــ ـــ ـﯽ ...
ﻧﻤﯽ ﺧﻮﺍﻫﻢ ﻋُــﻤﺮﯼ ﺑﻪ ﺍﯾﻦ ﺍﻣﯿﺪ ﺑﺎﺷَـــ ـــ ـﻢ
ﮐﻪ ﺑﺮﺍﯼ ﺑُﺮﺩﻧَﺶ ﺑﺮﻣﯿﮕﺮﺩﯼ
 

aynaz.m

کاربر فعال تالار ادبیات ,
کاربر ممتاز
ارام مینشینم
به اسمان مینگرم شاید تو نیز به اسمان نگریسته باشی
 

70arezu

عضو جدید
می پوشانم دلتنگیم را با بستری از کلمات،اما باز کسی در دلم تو را صدا میزند
 

محـسن ز

مدیر بازنشسته
کاربر ممتاز
در آرزوی یافتن کام ازتو
عمری بشدو ندیدیم آرام از تو
بی وصل شدم بخیره بد نام از تو
آه ار نکشد دادمن ایام از تو
فلکی(نجم الدین ابوالنظام محمد)وفات :587 هجری
 

S A R a d

کاربر فعال تالار هنر ,
کاربر ممتاز
فــراق یـار آن می کنـد کـه نتوان گفتــــ...

فــراق یـار آن می کنـد کـه نتوان گفتــــ...

از زلـف تـو وام کـرده گـویـی / شب هـای فـــراق مـن درازی​
 

*zahedan

عضو جدید
کاربر ممتاز


من نگویم که مرا از قفس آزاد کنید
.
.
.
.
.
ماده ای در قفس انداخته،مرا شادكنيد

.
.
.
.
.
.
.
.
مرغ
عشقه ديگه....
 

AvA-6586

کاربر فعال تالار حسابداری ,
کاربر ممتاز
کافیست ترا به نام بخوانم

تا ببینی لکنت عاشقانه ترینِ لهجه هاست

و چگونه لرزش لب های من

دنیا را به حاشیه می برد

 

naight

کاربر بیش فعال
کاربر ممتاز
چقدر دوري سخته.....
مخصوصا واسه كسِي كه قدجون دوسش داري.....
چقدر سخنه كه جاي خاليشوببيني وهيچي نتونه يادش رو از ذهنت ببره . . .
اون وقته كه قدرش رو مي داني وهمينطور كه بغض گلوتو گرفته از خدا ميخواي
كه هيچوقت جاي خاليشو ونبودنش رو حس كني......
نبودن و نداشتن هاست كه به ما فرصت ميده
تا قدربودن ها و داشته هامون رو بدونيم "



 

محـسن ز

مدیر بازنشسته
کاربر ممتاز
دوستت دارم‌ها را نگه می‌داری برای روز مبادا،

دلم تنگ شده‌ها را، عاشقتم‌ها را…

این‌ جمله‌ها را که ارزشمندند الکی خرج کسی نمی‌کنی!

باید آدمش پیدا شود!

باید همان لحظه از خودت مطمئن باشی و باید بدانی که فردا، از امروز گفتنش پشیمان نخواهی شد!

سِنت که بالا می‌رود کلی دوستت دارم پیشت مانده، کلی دلم تنگ شده و عاشقتم مانده که خرج کسی نکرده‌ای و روی هم تلنبار شده‌اند!

فرصت نداری صندوقت را خالی کنی.! صندوقت سنگین شده و نمی‌توانی با خودت بِکشی‌اش…

شروع می‌کنی به خرج کردنشان!

توی میهمانی اگر نگاهت کرد اگر نگاهش را دوست داشتی

توی رقص اگر پا‌به‌پایت آمد اگر هوایت را داشت اگر با تو ترانه را به صدای بلند خواند

توی جلسه اگر حرفی را گفت که حرف تو بود اگر استدلالی کرد که تکانت داد

در سفر اگر شوخ و شنگ بود اگر مدام به خنده‌ات انداخت و اگر منظره‌های قشنگ را نشانت داد

برای یکی یک دوستت دارم خرج می‌کنی برا ی یکی یک دلم برایت تنگ می‌شود خرج می‌کنی! یک چقدر زیبایی یک با من می‌مانی؟

بعد می‌بینی آدم‌ها فاصله می‌گیرند متهمت می‌کنند به هیزی… به مخ‌زدن به اعتماد آدم‌ها!

سواستفاده کردن به پیری و معرکه‌گیری…

اما بگذار به سن تو برسند!

بگذار صندوقچه‌شان لبریز شود آن‌‌وقت حال امروز تو را می‌فهمند بدون این‌که تو را به یاد بیاورند



غریب است دوست داشتن.

و عجیب تر از آن است دوست داشته شدن...

وقتی می‌دانیم کسی با جان و دل دوستمان دارد ...

و نفس‌ها و صدا و نگاهمان در روح و جانش ریشه دوانده؛

به بازیش می‌گیریم هر چه او عاشق‌تر، ما سرخوش‌تر، هر چه او دل نازک‌تر، ما بی رحم ‌تر.

تقصیر از ما نیست؛

تمامیِ قصه هایِ عاشقانه، اینگونه به گوشمان خوانده شده‌اند!
 

***##***

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
یک مترسک خریده ام

عطر همیشگی ات را به تنش زده ام

درست مثل توست

فقط این که

روزی هزار بار، از رفتنش مرا نمی ترساند...
 

***##***

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
هر وقت دختری با اندکی شباهت به تو
در مترو
یا اتوبوس
نگاهم می کند
ایستگاه مورد نظرم تغییر می کند
بی اختیار با او
پیاده می شوم
اما چون مسافر زیاد است
بیشتر اوقات گمش می کنم
بعد می روم از یک نفر می پرسم
ببخشید اشتباه آمدم
چطور همین مسیر را برگردم؟
چه کنم؟
دست خودم نیست
هنوز برگشتن از تو را یاد نگرفتم

رسول ادهمی
 

محـسن ز

مدیر بازنشسته
کاربر ممتاز
اینجا برای از تو نوشتن هوا کم است
دنیا برای از تو نوشتن مرا کم است

اکسیر من نه این که مرا شعر تازه ای نیست
من از تو می نویسم و این کیمیا کم است

سرشارم از خیال ولی این کفاف نیست
درشعر من حقیقت یک ماجرا کم است

تا این غرل شبیه غزل های من شود
چیزی شبیه عطر حضور شما کم است

گاهی ترا کنار خود احساس می کنم
اما چقدر دل خوشی خواب ها کم است

خون هر آن غزل که نگفتم به پای توست
آیا هنوز آمدنت را بها کم است

محمد علی بهمنی
 

ΜΟΗΑΜΜΑD

کاربر بیش فعال
بی همگان به سر شود بی‌تو به سر نمی‌شود
داغ تو دارد این دلم جای دگر نمی‌شود
 

lilium.y

عضو جدید
کاربر ممتاز
بهــــانــــــه‌ هـایـم واقعــــی نیسـت
سَـرَم درد مـی کـُنــــــد
بـرای شـــــانـــه ات...
 

*zahedan

عضو جدید
کاربر ممتاز
دیر کردی نازنینم کم کم آذر میرسد
عمر آبان ماه هم دارد به آخر میرسد

فرصت از کف میرود، امروز و فردا تا به کی؟
فصل عشق و عاشقی هم عاقبت سَر میرسد

برگهای دفتر پاییـز سرخ و زرد شد
آخرین برگ سفیدِ کهنه دفتر میرسد

زودتر برگرد تا وقتی بجا مانده هنوز
میرود پاییزِ عاشق، فصل دیگر میرسد

مهر و آبان طی شدند و نوبت آذر رسید
نازنینم زودتر، سرما سراسر میرسد

این هوا با عاشقان چندی مدارا میکند
فصل سرما، زوزه ی باد ستمگر میرسد

یک نفر با یک خبر ای کاش امشب میرسید
مژده می آورد برخیزید، دلبـر میـرســد...

 

***##***

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
گمت کرده ام انگار...
به صورت همه ی ادم ها
نگاه میکنم
خیره می شوم
بلکه ردپایی ازتو
پیدا کنم...!
شایدکسی شبیه تولبخند بزند
شایدکسی مثل تو اخم کند
شایدکسی چشم های تو را در صورتش
داشته باشد
شایدکسی...
شایدکسی...
شایدکسی...

گمت کرده ام انگار!!!...
 

lilium.y

عضو جدید
کاربر ممتاز
نبودنت یک طرف!!
خاطره هایت طرفی دیگر!!
من این وسط ماندم تنهای تنها ...
نه تحمل نبودنت را دارم...
نه تحمل مرور خاطره هایی که فقط نبودنت را گواهی میدهد...
 

***##***

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
اگر این بار هم
دیر برسی
کنار شومینه مینشینم
عکسهایت را می آورم
چشمهایم را میبندم
و...
باز هم
منتظرت میمانم...
 

***##***

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
دیگر نه یاس‌های آویزان دیوار همسایه
مدهوشم می‌کند
نه هیچ آواز عاشقانه‌ی دوری !
بی‌قرارم
بی‌تو
آن سوی پنجره
برفی سنگین می‌بارد
این سوی پنجره باران...
 

***##***

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
نهایتِ نبودنت،
میشود یک نخ پایه بلند،
یک جفت چشم خیس
یک عدد دل،
با کلی ترکِ کوچک و بزرگ.
نهایتش،
روزهای بارانی بیشتر میخوابم
دیگر سعدی و حافظ نمیخوانم
به آن خیابان همیشگیمان،
دیگر نمیروم.
شاید،
شاید افسرده شوم
ناامید و بی ذوق
خودم را میان روزمرگی هایم گم کنم،
اما،
یادت،
هیچوقت نمیرود از یادم!
 

حميدرن

کاربر بیش فعال
کاربر ممتاز
[FONT=&quot]بی تو یک روز در این فاصله ها خواهم مرد[/FONT]​
[FONT=&quot]مثل یک بیت ته قافیه ها خواهم مرد

[/FONT]
[FONT=&quot]تو که رفتی همه ثانیه ها سایه شدند[/FONT]​
[FONT=&quot]سایه در سایه آن ثانیه ها خواهم مرد

[/FONT]
[FONT=&quot]شعله ها بی تو ز بی رنگی دریا گفتند[/FONT]
[FONT=&quot]موج در موج در این خاطره ها خواهم مرد

[/FONT]
[FONT=&quot]گم شدم در قدم دوری چشمان بهار[/FONT]​
[FONT=&quot]بی تو یک روز در این فاصله ها خواهم مرد[/FONT]
 
بالا