عواقب گناهان جنسی

morteza_420

عضو جدید
گناهان جنسی جسم فرد را آلوده کرده و توانایی آن برای انجام مقاصد الهی را از بین می برد.
گناه جنسی از این نظر مستثنی است که ما آن را بر علیه جسم خود انجام میدهیم. جسم ما معبد روح الهی است. وقتی ما از جسممان برای گناهان جنسی استفاده می کنیم، به پاكي آن تجاوز کرده و آن معبد را ویران می کنیم. همچنین آن افرادی که با آنها این گناه را انجام می دهیم را نیز آلوده می کنیم. فقدان احترام به جسممان (و خداوند) رابطه ی ما با خدا را از بین می برد.


گناهان جنسی روح خداوندی را اندوهگین می کند
.
هر گناهی که انجام میدهیم باعث اندوهگین شدن روح خداوندی می شود و آتش روح مقدس را در زندگی ما خاموش می کند. هرچه این آتش را بیشتر فرو بنشانیم، همانقدر از نیکی و درستکاری فاصله خواهیم گرفت.


ارتکاب به گناهان جنسی دژ محکمی برای شر و شیطان در زندگی فرد خواهد ساخت.
وقتی ما مرتباً مرتکب گناه می شویم، دژ محکمتری برای شیطان در زندگی خود بر پا خواهیم کرد. هرچه بیشتر تن به شهوت و هوس دهیم، کنترل آنها بر روی ما بیشتر خواهد شد، تا آنجا که ما را بنده ی خود خواهند کرد. این دژ محکم بسیار مستحکم خواهد بود، چون جسم، روح و روان ما را درگیر خود کرده است. خوشبختانه دین، راه های زیادی برای ویران کردن این دژ محکم پیش پای ما قرار داده است.


با ارتکاب به گناهان جنسی نفرینی پشت سرتان خواهد بود، از طرف همسر یا فرزندانتان.
گناه جنسی به شیطان این امکان را می دهد که ما و نسل های بعد از ما را با نفرین، ذلیل خود کند. بی بندوباری جنسی، زنا، طلاق، نازایی، و سایر مشکلات را گاهاً می توان از نتایج گناه های جنسی دانست.


گناهان جنسی پایگاهی به ارواح شیطانی برای تاثیرگذاردن بر شما را میدهد.
كتب آسماني مثال های زیادی از گناه های جنسی و عواقب حتمی آن در اختیار ما می گذارند و احتمالاً مشهورترین این گناهان، گناه داوود با بنت شیبا (مادر حضرت سلیمان) بوده است. زنای او با بنت شیبا و قتل شوهر او منجر به نزاع خانوادگی، مرگ پسرش و ایجاد فرصت برای دشمنان برای کفرگویی شد.


گناه جنسی پریشانی روحی در بر خواهد داشت.
با دنبال کردن لذتهاي ناشی از گناه و نادیده گرفتن وجدان خود برای تشخیث خوبی از بدی، پریشانی و آشفتگی روحانی در بر خواهد داشت. هر چه بیشتر به دنبال گناه و فساد باشید، وجدانتان کدرتر خواهد شد. یک وجدان کدر باعث می شود که بیشتر درمعرض دروغ های شیطان قرار بگیریم که باعث دورتر شدن ما از خداوند یکتا می شود. و این مسئله به جایی میرسد که ما دیگر کارهای خود را گناه تلقی نخواهیم کرد و توانایی ما برای توبه و اصلاح شدن کمتر می شود.


گناه جنسی پریشانی احساسی به دنبال خواهد داشت. رابطه ی جنسی، تعهد و پیوستگی احساسی با شریک جنسی ایجاد می کند.
قدرت این تعهدها بر حسب نوع رابطه متفاوت است. خداوند این پیوستگی و تعهد جنسی را برای همسران ایجاد کرده است. اگر این تعهد و پیوستگی با کسی غیر از همسر فرد ایجاد شود، آشفتگی و پریشانی احساسی ایجاد خواهد شد. این آشفتگی به صورت های مختلف نمایان می شود. در اینجا به برخی از آنها اشاره می کنیم:

*

رویاها و افکار مکرر درمورد عشق های قبلی.
*

ناتوانی در برقراری صمیمیت احساسی با همسر.
*

پشیمانی و تلخی نسبت به افرادی که در رابطه های قبلی به فرد صدمه زده اند.
*

مقایسه همسر با افراد قبلی در رابطه ی جنسی.
*

درک اشتباه از عشق واقعی.
*

بی بندوباری و بی قیدی جنسی، در تلاش برای یافتن عشق و صمیمیت واقعی.

خطر آشفتگی احساسی به اندازه ای است که می تواند فرد را از تجربه ی صمیمیت با همسر خود و خداوند باز دارد. همچنین آشفتگی جنسی می تواند مثل یک نفرین عمل کند و اعتیاد جنسی و سایر کشمکش ها را به دنبال آورد.

گناه جنسی خاطره هایی ماندنی ایجاد خواهد کرد.
خاطره های روابط جنسی با کمک هورمون های مخصوص که طی انگیختگی های جنسی تولید می شود، در مغز فرد ایجاد می شوند. شیطان از این خاطره ها برای محکوم کردن و نگاهداشتن فرد در اسارت شهوت استفاده می کند. این خاطره ها ممکن است باعث ایجاد مشکل در روابط جنسی فرد با همسر خود شود. در اینجا برخی نمونه ها آورده شده است:



*

تجربه های جنسی فرد با همسرش با افکار مربوط به عشق های قبلی و یا تصویر مستهجنی که فرد مشاهده کرده است، خراب می شود.
*

از شریک های جنسی قبلی بت خواهد ساخت—به خصوص وقتی در زندگی زناشویی خود با مشکل مواجه شود.
*

از عملکرد جنسی همسر خود ناراضی خواهد بود.
*

مغر او برای ارضاء شهوات خود به جای نشان دادن عشق واقعی، به رابطه ی جنسی رو خواهد آورد.
*

اگر همسرش راضی به انجام آنچه او سابقاً در رابطه های جنسی خود تجربه نموده و یا در فیلم های مستهجن مشاهده کرده است، نشود، خشمناک و عصبانی خواهد شد.

اما اگر به دین رو آوریم، توانایی برای از یاد بردن تجربیات پست را پیدا خواهیم کرد، خواهیم توانست فکر و روانمان را شستشو داده و دوباره کنترل امور زندگی خود را در دست گیریم.

گناه جنسی باعث به دنیا آمدن فرزندان ناخواسته می شود.
گناه جنسی باعث پایین آوردن ارزش انسان به صورتی می شود که فرزندان انسان آشغال شناخته شوند. کودکانی که از این روابط به دنیا می آیند، در خانه هایی زندگی خواهند کرد که هیچ سایه ی پدر یا مادر مهربانی بالای سر آنها نخواهد بود.


گناه جنسی فرد را در معرض ابتلا به بیماری های مسری جنسی خواهد گذارد.
بیماری های مسری جنسی بسیاری وجود دارد که بسیاری از آنها علائم بسیار ناخوشایند و نامطبوعي را به دنبال خواهند داشت. بدترین این بیماری ها، ایدز، حتی منجر به مرگ نیز می شود.


گناه جنسی از بین برنده ی ازدواج و خانواده خواهد بود.
زنا معمولاً باعث از بین رفتن ازدواج و خانواده ها می شود. وقتی زنجیر وفاداری پاره شود، زن و شوهر، آسیب های احساسی، روحی، و حتی گاهي جسمی را تحمل خواهند کرد. برای تعمیر این شکاف، درمان های اساسی مورد نیاز است. خاطره هایی که طی برهم خوردن ازدواج ها ایجاد می شودف تا آخر عمر با او می مانند و نسل های بعد را نیز تحت تاثیر قرار خواهد داد. دیدن تصاویر و فیلم های شهوت انگیر و مستهجن نیز به اندازه ی زنای واقعی، گناه آلود و زیاد آور است و خطای آن نیز نباید دست کم گرفته شود.


گناه جنسی باعث بی بندوباری اخلاقی و انحراف جنسی خواهد شد.
گناه جنسی معمولاً آتش تیز از شهوت در ذهن فرد ایجاد خواهد کرد. اگر پیوسته آن آتش را شعله ورتر کند، فرد هرچه بیشتر و بیشتر به اعماق فساد و تباهی فرو خواهد رفت. از این وضعیت به افراط در هر نوع ناپاکی نیز اشاره می شود که رفته رفته هوت و هوس فرد را بشتر خواهدکرد.​
 

Samandun

عضو جدید
متنی که درباره ی عواقب گناهان جنسی نوشتی جالب و تامل بر انگیز بود از شما متشکرم.
فقط درباره ی قسمتی از متن که گفته بودی :
كتب آسماني مثال های زیادی از گناه های جنسی و عواقب حتمی آن در اختیار ما میگذارند و احتمالاً مشهورترین این گناهان، گناه داوود با بنت شیبا (مادر حضرتسلیمان) بوده است. زنای او با بنت شیبا و قتل شوهر او منجر به نزاع خانوادگی، مرگپسرش و ایجاد فرصت برای دشمنان برای کفرگویی شد
اگر منظور همان داستان غلطی است که درباره ی حضرت داود(علیه السلام) گفته اند برای اینکه سوء تفاهمی نشود کمی توضیح بدهم :
همانطور که می دانیم از دیدگاه مذهب شیعه پیامبران الهی همگی از گناه معصوم اند. گرچه در کتابهای آسمانی تحریف شده ی سایر ادیان به دروغ نسبتها ی ناروایی را به پیامبران نسبت داده اند[ که فکر می کنم منظور شما هم همین گفته ها بوده است] .در هر حال این داستانها ساختگی همه در دین ما باطل شمرده شده اند و به نظر من شما هم نباید در بحث به آنها استناد کنید.
در روایتی از امیرالمومنین : "هر کس داستان داوود را بدان گونه که قصه پردازان روایت کنند روایت کند یکصد و شصت تازیانه بر او میزنم .[حد قذف هشتاد تازیانه است]" و در روایت دیگری است :" این حد افترا بر انبیا است ". تفسیر خازن و نور الثقلین و فخر رازی در تفسیر آیات (17-24 سوره ی ص)
 

pesare_bawafa

عضو جدید
من هم کاملا با نظر سمندون موافقم چرا که تمام پیامبران از گناه معصومند نه اینکه نمی توانند بلکه نمی خواهند و حضرت داوود هم تا جایی که من شنیدم ترک اولی کرده نه گناه
 

ar ebrahimzadeh

کاربر بیش فعال
کاربر ممتاز
با تاکید بر حرف دوستان این را نیز اضافه می کنم که بیان چنین گناهانی از جانب پیامبران نه تنها بواسطه افترا بستن بر ایشان کفر است بلکه یک آدم ضعیف النفس را در استمرار بر گناهانش نیز مصمم تر می کند . صد البته تشکر از نوشته پر قدر ایشان نباید فراموش گردد.
 
آخرین ویرایش:

مرد تنهای شب

عضو جدید
كنترل شهوت






يكي از بهترين وسايل موفقيت جوانان در ترك گناه خود شناسي است.


روان شناسان گفته اند:در باطن آدمي دو نيروي عظيم ودو قدرت موثر وجود دارد يكي عقل وديگري احساسات با فرا رسيدن بلوغ همزمان با رشد اندام، عقل و احساسات نيز در راه رشد و شكفتگي قدم مي گذازد با اين تفاوت كه رشد احساسات مانند رشد اندام سريع صورت گرفته، اما عقل در كمال آرامي و به تدريج منازل كمال خود را طي مي كند و اين ناموزوني رشد عقل واحساسات بزرگترين مشكل رواني جوانان را تشكيل داده و منشا انحرافات اخلاقي آنان مي باشد افكار خام و نسنجيده. اعمال نادرست و غير عادي و احياناً طغيانهاي نسل جوان اغلب از عدم توازن عقل و احساسات سر چشمه مي گيرد.


حضرت علي (عليه السلام) مي فرمايند: «عقل انسان در 28 سالگي كامل مي شود». و در جاي ديگر مي فرمايند: آخرين مرحله تكامل طبيعي عقل در سن 35 سالگي است و از آن پس هر ترقي و كمال كه نصيب عقل مي شود تجربي است نه طبيعي»(2)


جوانان به علت شدت تميلات عاطفي همه چيز و همه كس را از پشت عينك احساسات مي نگرند ممكن است با يك تحريك كوچك ويا يك ضربه روحي منقلب شده و از راه اعتدال منحرف گردند.


اگر جوانان خود را بشناسند و از موقع حساس و خطر ناك خويش آگاه با شند،اگر اين حقيقت تلخ را باور كنند كه در دوران بلوغ و جواني چراغ عقلشان ضعيف و كم فروغ است و بر عكس احساساتشان نيرومند وآتشين است


اگر بدانند كه عدم توازن عقل واحساسات در دوران جواني بزرگترين پرتگاه زندگي است، اگر بدانند بعضي جوانان با احساسات ناسنجيده و غير عقلاني تصميمات خطرناكي گرفته اند و به كارهاي نادرستي دست زده اند و براي هميشه دچار تيره روزي و بدبختي شدند، اگر متوجه شوند كه بدون راهنمايي مربيان عالم و خير خواه قادر نيستند اين پرتگاه چند ساله را به سلامت طي كنند و از سقوط و بدبختي و خطر رهايي يابند، و خلاصه اگر اين حقيقت را بپذيرند كه براي نيل به خوشبختي و سعادت نيازمند مربيان و برنامه هاي صحيح تربيتي هستند و سر پيچي از تعاليم آنان جز بدبختي و ناكامي اثري نخواهد داشت به نظر مي رسد كه برنامه هاي تربيتي را با آغوش باز استقبال كنند، خود سري و استبداد را ترك گويند و تعاليم مربيان را دركمال صميميت و علاقه مندي به كار بندند.(3)


علي (عليه السلام) مي فرمايد: «اي گروه جوانان، شرف انساني، سيماي اخلاقي خود را با ادب آموزي و تربيت محافظت فرماييد و سرمايه گرانبهاي دين خويشتن را با نيروي علم و دانش از دستبرد ناپاكان و خطرات گوناگون بر كنار نگه داريد».(4)


مي دانيم جواني دوران «بحران» غرايز مخصوصاً غريزه جنسي است اين غريزه اگر به صورت صحيحي رهبري نگردد خرد كننده ترين ضربات را بر پايه خوشبختي و سعادت جوانان خواهد زد، و سر نوشت آنها را به طور كلي دگرگون خواهد ساخت. نيروهاي خلاق آنها، همچون غنچه هاي نو شكفته پرپر شده نابود خواهد شد، و تنوع و ابتكار آنان كه ممكن است سر چشمه افتخارات فراواني براي خودشان يا اجتماع گردد و مسلماً به هدر خواهد رفت.


تعداد قربانيان اين راه در ميان جوانان كم نيست و تعداد كسانيكه پس از چند سالي از خواب گران خود، دردناكترين تأسف و ندامت را بر روح خود احساس مي كند و نيز فراوانند بسيارند كسانيكه با آثار شوم اين عدم رهبري صحيح تا پايان عمر خويش دست به گريبان مي باشند. (5)


اما براي كنترل اين غريزه و فرار از عادت به ارتكاب چنين گناهاني توصيه هايي عرض مي شود كه اميد واريم مفيد واقع شود، پزشكان معتقدند: براي ترك هر نوع اعتياد قبل از هر چيز اراده و تصميم لازم است تصميمي قاطع و جدي و محكم،ممكن است شما اين موضوع را يك موضوع ساده و معمولي تلقي كنيد، اما ما به شما مي گوييم بيش از آنچه تصور نماييد اين موضوع مهم و مؤثر است.


امور زير را دقيقاً بكار بنديد. ممكن است اين امور در نظر بعضي ساده جلوه كند، ولي هنگام عمل روشن مي شود كه اثر معجزه آسايي دارد


1- اجتناب از هرگونه تحريك مصنوعي: اگر جوانان انتظار داشته باشند كه هر شب ناظر صحنه هاي هوس آلود (فيلمهاي ***) باشند، همه روز قسمت مهمي از وقت گرانبهاي خود را به مطالعه (رمانهاي عشقي) و تماشاي (عكسهاي شهوت انگيز) مجلات فاسد و مبتذل بگذارنند، و در كوچه و خيابان با ولع تمام اندام زنان و دختران را ور اندازي كنند و با اين همه هيچ گونه آلودگي پيدا نكنند سخت در اشتباهند.


اينگونه تحريكات مصنوعي كه هيچ گونه ضرورتي هم ندارد، مسير فكر هر جواني را از مسائل اصولي زندگي تغيير مي دهد و به سوي مسائل جنسي، آن هم به صورت حاد و طغيانگري مي كشاند. براي موفقيت در اين قسمت لازم است سرگرميهاي سالم و مناسبي چون ورزشهاي فردي و دسته جمعي، پياده روي در هواي آزاد، مطالعه كتب سودمند و مفيد، پرورش گل در منزل و به طور كلي كار هاي كشاورزي، كارهاي دستي، جمع آوري اشعار، تهيه كلكسيون هاي عكس و تمبر و مانند اينها، شركت درانجمنهاي گوناگون و كنفرانسهاي علمي يا اخلاقي را براي اوقات فراغت خود تنظيم كنند.


2- تهية برنامة فشرده و تمام وقت: جوانان بايد به طور حتم برا ي تمام شبانه روز خود برنامه تنظيم كنند به طوريكه يك ساعت وقت بيكار و بدون برنامه نداشته باشند.جوانان بايد بدانند بزرگترين بدبختي براي يك جوان اين است كه وقتهاي خالي از هر گونه برنامه داشته باشد.ممكن است جواني بيكار باشد و جوياي كار، اما در عين حال براي شب و روز خود برنامه اي تهيه كند، اعم از مطالعه و تفريح و استراحت و مانند آن.تهية چنين برنامه اي از مؤثرترين عوامل ترك اعتياد است و مطمئناً با تهية چنين برنامه اي قسمت مهمي از مشكلات ترك اين اعتياد را در پشت سر خود خواهد گذاشت.


3- توجه مخصوص به ورزش: معروف است ورزشكاران نسبت مسائل جنسي كم علاقه هستند، چون ورزش مقدار فراواني از انرژي هاي بدني و فكري آن ها را به خود اختصاص مي دهد و طبعاَ از مسائل ديگر كم ميكند به همين دليل براي جلوگيري از تحريكات زياد جنسي لازم است جوانان برنامه هاي وسيع و متنوع ورزشي انتخاب كنند.اين توجه را فراموش نكنيد تا آثار معجزه آساي آن را ببينيد، در روز آنقدر ورزش كنيد كه خسته شويد و شب هنگام به محض اينكه در بستر آرميديد در خواب عميق فرو خواهيد رفت و از شر بسياري از خيالات و افكار مضر و كشنده كه در اين هنگام به سراغ جوانان مي آيد در امان خواهيد بود.


4- تلقين و تقويت اراده: تلقين نيز در مبارزه با اين عادت نقش مهمي بازي مي كند. افراد معتاد به چنين گناهاني بايد مرتباً به خود تلقين كنند كه به خوبي قادر هستند، اين عادت زشت را ترك گويند. براي اينكه تلقين در آنها اثري قوي و سريع ببخشد آنطور كه يكي از اطباي روانشناس (دكتر ويكتور پوشه فرانسوي) مي گويد: بايد تلقين را به صورتي كه ذكر مي شود چندين مرتبه در روز پشت سر هم ادامه دهند »همه روزه در محل آرامي كه چيزي فكر آنها را به خود مشغول نسازد، فكر خود را متمركز ساخته و با كلامات شمرده و محكم اين جمله را تكرار كند: ((من به خوبي قادر هستم اين عادت بد و هر عادت بدي را از خود دور كنم، من قادرم )) تكرار اين تلقين ساده اثر عجيبي در تقويت روحيه و ترك اين عادت بد و هر عادت بدي دارد.


علاوه بر اين براي تقويت اراده از مطالعه كتبي كه در اين زمينه نوشته شده غفلت نورزيد.


5- پرهيز كامل: از معاشرت و هم نشيني با افراد منحرف و مبتلا بايد بطور مطلق دوري جست همان طور كه از مبتلايان به وبا فرار مي كنند. نقش معاشرات بد و فاسد در ابتلاي به چنين انحرافاتي بسيار عجيب است، آنها براي اينكه كمتر احساس گناه و بدبختي كنند سعي دارند افراد ديگر را نيز مبتلا سازند و به سرنوشت غم انگيز خود گرفتار نمايند. همچنين اين افراد بايستي از پوشيدن لباسهاي تنگ و چسبان كه عامل مؤثري براي تحريك مصنوعي است بپرهيزند، اينگونه لباسها اصولاً براي همه جوانان زيانبخش و گاهي خطر ناك است هم به نمو و رشد طبيعي جسم آنها صدمه مي زند و هم وسوسه انگيز و تحريك آميز است.


6- استمداد از نيروي ايمان و عقائد مذهبي: نيروي ايمان و عقائد مذهبي مي تواند بزرگترين كمك را به مبتلايان كند و آنها را به زودي از چنگال اين عادت بد نجات دهد.


اينگونه افراد هرگز نبايد خود را يك فرد نفرين شده و مطرود از در گاه خداوند بدانند. بلكه بايد به لطف خداوند بزرگ كاملاً اميدوار باشند و هنگام نماز و پس از نماز كه سر به سجده گذاشتند و با آفرينندة مهربان و بخشندة خود راز و نياز مي كنند با تمام دل و جان و با تمام زرات وجود خويش از او بخواهند كه آنها را در ترك اين عادت زشت ياري دهد و از چنگال آن درماند و مطمئناً هر گاه با دل و جان به او توجه نمايند لطف خداوند مهربان به ياري آنها خواهد شتافت و در اين مبارزه حياطي پيروز خواهند شد و نيز بايد در همه جا و همه حال او را حاضر و ناظر بدانند و هرگز به خود اجازه ندهند در پيشگاه مقدس او به چنين كار خلافي دست بزنند و از خواندن دو آيه الكرسي و دو آيه مذكور هنگام وسوسه شيطان غفلت نورزند:{و اذا افعلو فاحشهَ او ظلموا انفسهم ذكر الله فاستغفر الذنوبهم}


{ و من يغفر الذنوب الا الله، و لم يصروا علي ما فعلوا وهم يعلمون.}


{ و ان الذين اتقوا اذا مسهم طائف من الشيطان تذكروا فاذاهم مبصرون.}


قرآن مى‏فرمايد: وليستعفف الذين لايجدون نكاحا حتي يغنهم اللّه‏ من فضله، (نور، آيه 33).


خداوند در اين آيه، دستور به عفاف و عفت نفس مى‏دهد و اين بهترين شيوه و روشى است كه با به كار بستن آن روح ايمان و تقوا در انسان پرورش مى‏يابد و سبب تقويت اراده و تسلط بر نفس مى‏شود و روحيه عفت در انسان زنده مى‏گردد. همچنين با عمل به سفارش‏هاى زير، مى‏توان بر مشكلات روحى و اخلاقى غلبه كرد:


1- سعى و كوشش در انجام وظايف و واجبات دينى.


2- خواندن نماز با حضور قلب و در اول وقت.


3- گرفتن روزه مستحبى به ويژه دوشنبه و پنجشنبه هر هفته.


4- تلاوت قرآن بويژه بعد از نماز صبح.


5- تأمل و انديشه در آيات قرآن.


6- حتى المقدور سعى در خواندن نماز شب.


7- سحر خيزى.


8- شركت در ورزش‏هاى فردى و دسته جمعى.


9- تنظيم برنامه براى تمام شبانه روز و پر كردن اوقات فراغت با برنامه‏هاى صحيح و سودمند.


10- شركت در فعاليت‏هاى مذهبى و اجتماعى.


11- پرهيز از نگاه نامشروع به افراد نامحرم. امام صادق(ع) فرمود: «نگاه پس از نگاه، در دل بيننده شهوت را مى‏انگيزاند»، (وسائل‏الشيعه، ج 14، ص 138) و باز فرمود: «نگاه، تيرى از تيرهاى شيطان است، چه بسا نگاهى كه اندوه‏هاى دراز در پى دارد»، (همان، ص139).


12- عدم معاشرت و دوستى با افراد منحرف و فاسد.


13- انتخاب دوستان مؤمن و سالم.


14- به ياد خدا بودن در همه اوقات.


15- كنترل افكار و نينديشيدن به صحنه‏هاى شهوت انگيز و هرگاه اين افكار به ذهن شما هجوم آوردند آن‏ها را با ذكر صلوات و مطالعه روزنامه و مجله و كار ديگر منحرف سازيد تا ادامه نيابد..


و نيز:


16- با شكم پر نخوابيد.


17- در خوردن مواد غذايى محرك (خرما، پياز، تخم مرغ، فلفل و گوشت قرمز) به حداقل لازم اكتفا كنيد.


18- از نوشيدن بيش از معمول آب و مايعات بخصوص در شب پرهيز كنيد.


19- هرگز به رو نخوابيد.


20- از نگاه به اندام جنسى خود و دست ورزى به آن خوددارى كنيد.


21- حتى المقدور هيچ گاه در مكان خلوت و تنها نباشيد.


22- در برخورد با جنس مخالف حريم را رعايت كرده متكبرانه برخورد كنيد نه صميمانه و ملاطفت‏آميز.


23- قبل از خواب حتما به دستشويى برويد.


24- پيوسته در صدد تقويت نيروى ايمان خود باشيد بهتر است در اين زمينه مطالعه مستمر داشته باشيد لذا روزى بيست صفحه از كتابهايى كه ذيلاً معرفى مى‏شود مطالعه كنيد:


گناهان كبيره، شهيد دستغيب، دارالكتاب قم


قلب سليم، شهيد دستغيب، دارالكتاب الاسلاميه قم


سراى ديگر، شهيد دستغيب، انتشار 77، ج 2.


ايمان، شهيد دستغيب، دارالكتاب


مبارزه بانفس يا جهاد اكبر، امام خمينى، آزادى قم


معادشناسى، سيدمحمد حسين تهرانى، انتشارات حكمت.


قلب قرآن (تفسير سوره يس) شهيد دستغيب كانون تربيت تهران


معاد، شهيد دستغيب، نشر رهنما


كيفر گناه، محلاتى، نشرصادق.


منابع:


مستدرك، ج 2، ص 625

مكارم اخلاق، ص 115

جوان از نظر عقل و احساسات، آقاي فلسفي، ج1، ص114

تاريخ يعقوبي، ص 152

مشكلات جنسي جوانان، ناصر مكارم شيرازي، ص 124 -125

همان ماخذ، ص 153 «با حذف »


http://www.persianblog.ir/posts/?weblog=rosvayedell.persianblog.ir&postid=7336857
 

tebyan

کاربر بیش فعال
کاربر ممتاز
مطلب جالبی بود که شاید امروزه مورد بی توجهی از ناحیه ی افراد زیادی در جامعه ی ما میشه(و در تمام نقاط دنیا)
و ارزشهامون " کم کم با این بی توجهی ها داره تبدیل به ضدارزش میشه
 

BigMasoud

اخراجی موقت
متنی که درباره ی عواقب گناهان جنسی نوشتی جالب و تامل بر انگیز بود از شما متشکرم.
فقط درباره ی قسمتی از متن که گفته بودی :
كتب آسماني مثال های زیادی از گناه های جنسی و عواقب حتمی آن در اختیار ما میگذارند و احتمالاً مشهورترین این گناهان، گناه داوود با بنت شیبا (مادر حضرتسلیمان) بوده است. زنای او با بنت شیبا و قتل شوهر او منجر به نزاع خانوادگی، مرگپسرش و ایجاد فرصت برای دشمنان برای کفرگویی شد
اگر منظور همان داستان غلطی است که درباره ی حضرت داود(علیه السلام) گفته اند برای اینکه سوء تفاهمی نشود کمی توضیح بدهم :
همانطور که می دانیم از دیدگاه مذهب شیعه پیامبران الهی همگی از گناه معصوم اند. گرچه در کتابهای آسمانی تحریف شده ی سایر ادیان به دروغ نسبتها ی ناروایی را به پیامبران نسبت داده اند[ که فکر می کنم منظور شما هم همین گفته ها بوده است] .در هر حال این داستانها ساختگی همه در دین ما باطل شمرده شده اند و به نظر من شما هم نباید در بحث به آنها استناد کنید.
در روایتی از امیرالمومنین : "هر کس داستان داوود را بدان گونه که قصه پردازان روایت کنند روایت کند یکصد و شصت تازیانه بر او میزنم .[حد قذف هشتاد تازیانه است]" و در روایت دیگری است :" این حد افترا بر انبیا است ". تفسیر خازن و نور الثقلین و فخر رازی در تفسیر آیات (17-24 سوره ی ص)
من هم کاملا با نظر سمندون موافقم چرا که تمام پیامبران از گناه معصومند نه اینکه نمی توانند بلکه نمی خواهند و حضرت داوود هم تا جایی که من شنیدم ترک اولی کرده نه گناه
من مدركي مبني بر معصوم بودن پيامبران در قرآن نديدم. و هرگاه در قرآن مطلبي در مورد اشتباه پيامبران هست مفسرين اون رو به جاي گناه، ترك اولي در نظر مي‌گيرن كه واقعا عجيبه.
سوره‌ي الاعراف آيه‌ي 150 و 151:
"وَلَمَّا رَجَعَ مُوسَى إِلَى قَوْمِهِ غَضْبَانَ أَسِفًا قَالَ بِئْسَمَا خَلَفْتُمُونِي مِن بَعْدِيَ أَعَجِلْتُمْ أَمْرَ رَبِّكُمْ وَأَلْقَى الألْوَاحَ وَأَخَذَ بِرَأْسِ أَخِيهِ يَجُرُّهُ إِلَيْهِ قَالَ ابْنَ أُمَّ إِنَّ الْقَوْمَ اسْتَضْعَفُونِي وَكَادُواْ يَقْتُلُونَنِي فَلاَ تُشْمِتْ بِيَ الأعْدَاء وَلاَ تَجْعَلْنِي مَعَ الْقَوْمِ الظَّالِمِينَ ﴿150﴾ قَالَ رَبِّ اغْفِرْ لِي وَلأَخِي وَأَدْخِلْنَا فِي رَحْمَتِكَ وَأَنتَ أَرْحَمُ الرَّاحِمِينَ ﴿151﴾"
"
و چون موسى خشمناك و اندوهگين به سوى قوم خود بازگشت گفت پس از من چه بد جانشينى براى من بوديد آيا بر فرمان پروردگارتان پيشى گرفتيد و الواح را افكند و [موى] سر برادرش را گرفت و او را به طرف خود كشيد [هارون ] گفت اى فرزند مادرم اين قوم مرا ناتوان يافتند و چيزى نمانده بود كه مرا بكشند پس مرا دشمن‏شاد مكن و مرا در شمار گروه ستمكاران قرار مده (150)[موسى] گفت پروردگارا من و برادرم را بيامرز و ما را در [پناه] رحمت‏خود درآور و تو مهربانترين مهربانانى (151)"
كه الواح همان فرمان‌هاي خدا بوده كه موسي به زمين انداخته. مثل اينه كه ما قرآن رو به زمين بندازيم. اين كار اشتباه نيست؟ كه در آيه‌ بعد حضرت موسي درخواست بخشش و آمرزش از خدا كرده.
يا حضرت يونس كه در عذاب خداوند تعجيل كرد و به شكم ماهي افتاد. و در آيه‌هاي 142 تا 144 سوره‌ي الصافات گفته شده اگر يونس از زمره‌ي تسبيح‌كنندگان نبود قطعا تا روزي كه برانگيخته مي‌شوند در شكم ماهي مي‌ماند.
مثال‌هاي ديگه‌اي هم ميشه آورد. پيامبران موقع ابلاغ فرمان خدا معصوم بودند و نبايد اشتباهي مي‌كردند و اگر فرمان خدا رو اشتباه يا كم و زياد مي‌گفتند ديگه پيامبر نمي‌موندن.
 

A.R-KH-A

عضو جدید
کاربر ممتاز
من هم در این باره با BigMasoud موافقم.
وقتی بعضی از دوستان میخوان با تصورات خودشون چیزی رو برعکس جلوه بدن گیر میفتن!!!
معصوم بودن از اشتباه رو هنوز من تعریف جامعی ازش ندیدم فقط تا جایی که تو مباحث دیدیم به سفسطه بازی کشیده که چیزی هم درست نشده!
یادم همین جریان یونس پیامبر بدجوری پیش پای تحلیل گران افتاده!
اگر جریان یونس پیامبر تو قران نبود اونوقت این حرف ها و حدیثها درباره ی مبری بودن پیامبران از اشتباه یکم منطقی جلوه میداد ولی حیف که داستانش تو قران هست و ...
موفق و پیروز باشید
یا حق
 

ne_sh67

عضو جدید
کاربر ممتاز
من فقط یه مشکل دارم و دنبال جواب منطقی میگردم براش..پیشاپیش هم اعلام میکنم به همه مقدسات ایمان دارم و قرآن کتابی از سوی خدا میدونم..برای من مشخص کنید علت تعدد همسران حضرت محمد چی بوده..تا من با دلایل منطقی عواقب گناهان جتسی بگم...
 

A.R-KH-A

عضو جدید
کاربر ممتاز
من فقط یه مشکل دارم و دنبال جواب منطقی میگردم براش..پیشاپیش هم اعلام میکنم به همه مقدسات ایمان دارم و قرآن کتابی از سوی خدا میدونم..برای من مشخص کنید علت تعدد همسران حضرت محمد چی بوده..تا من با دلایل منطقی عواقب گناهان جتسی بگم...
با سلام خدمت دوست خوبم
ne_sh67
این مسئله ی زنان پیغمبر اسلام که مخالفان افراطی بدجوری روش کلیک میکنند رو اگر بخوایید همین طوری و از زمان کنونی و مکان امروزی در موردش بحث کنی نتایج منطقی نمیگیری و به اشتباه می افتی و ....
ولی اگر کسی با زمان و مکان ظهور محمد (ص) آشنا باشه بخوبی میتونه دلایل منطقی برای این کار حضرت محمد(ص) بیاره.
این که چرا محمد(ص) چندین زن داشته را باید از زوایه ی دیگه بهش نگاه کرد!
اخلاقیات در جامعه ی آن زمان!
کاری که محمد (ص) انجام داده از نظر عرف جامعه ی عرب در آن زمان ایرادی نداشته و هر کدوم از اعراب اون زمون چه مسیحی چه یهودی چه بت پرست با این کار مشکلی نداشتن.
تازه محمد(ص) خیلی هم نسبت به بقیه بهتر بوده !
نمیخوام این جا بحث رو باز کنم ولی پیشنهادم اینه که شرایط زمان و مکان محمد(ص) رو با کتابهایی که درباره اش نوشته بخونی.مطمئنا خودت بهترین جوابها رو میگیری.
اما باید گفت که اشکال ما از جایی شروع شده که میخوایم احکام و ... که 1400 سال پیش برای اعراب در مکان حجاز اتفاق افتاده با امروز مطابقت بدیم و فکر میکنیم انسان همان انسان دیروزی است! و این باعث کلی مشکلات اساسی در جامعه امروز چه از نظر اجتماعی،سیاسی،اقتصادی و ... شده.
انشاالله روزی برسه که مشکلات رو خودمون در هر زمان و مکان درست کنیم و بیخود سر خودمون رو کلاه نزاریم.
موفق و پیروز باشید
یا حق
 

Saeed_askari

عضو جدید
کاربر ممتاز
من فقط یه مشکل دارم و دنبال جواب منطقی میگردم براش..پیشاپیش هم اعلام میکنم به همه مقدسات ایمان دارم و قرآن کتابی از سوی خدا میدونم..برای من مشخص کنید علت تعدد همسران حضرت محمد چی بوده..تا من با دلایل منطقی عواقب گناهان جتسی بگم...

بعضی موارد هست که ادم نمیتونه توضیحی براش داشته باشه
چون آدمیم و عقل انسان کامل نیست و نمیتونه همه جیز رو درک کنه
معجزات علمی قرآن دلیلی بسیار محکم برای مسلمان شدن هست
دیگه ما بقیش همه احکام خداست و حکمت....
 

ne_sh67

عضو جدید
کاربر ممتاز
با سلام خدمت دوست خوبم
ne_sh67
این مسئله ی زنان پیغمبر اسلام که مخالفان افراطی بدجوری روش کلیک میکنند رو اگر بخوایید همین طوری و از زمان کنونی و مکان امروزی در موردش بحث کنی نتایج منطقی نمیگیری و به اشتباه می افتی و ....
ولی اگر کسی با زمان و مکان ظهور محمد (ص) آشنا باشه بخوبی میتونه دلایل منطقی برای این کار حضرت محمد(ص) بیاره.
این که چرا محمد(ص) چندین زن داشته را باید از زوایه ی دیگه بهش نگاه کرد!
اخلاقیات در جامعه ی آن زمان!
کاری که محمد (ص) انجام داده از نظر عرف جامعه ی عرب در آن زمان ایرادی نداشته و هر کدوم از اعراب اون زمون چه مسیحی چه یهودی چه بت پرست با این کار مشکلی نداشتن.
تازه محمد(ص) خیلی هم نسبت به بقیه بهتر بوده !
نمیخوام این جا بحث رو باز کنم ولی پیشنهادم اینه که شرایط زمان و مکان محمد(ص) رو با کتابهایی که درباره اش نوشته بخونی.مطمئنا خودت بهترین جوابها رو میگیری.
اما باید گفت که اشکال ما از جایی شروع شده که میخوایم احکام و ... که 1400 سال پیش برای اعراب در مکان حجاز اتفاق افتاده با امروز مطابقت بدیم و فکر میکنیم انسان همان انسان دیروزی است! و این باعث کلی مشکلات اساسی در جامعه امروز چه از نظر اجتماعی،سیاسی،اقتصادی و ... شده.
انشاالله روزی برسه که مشکلات رو خودمون در هر زمان و مکان درست کنیم و بیخود سر خودمون رو کلاه نزاریم.
موفق و پیروز باشید
یا حق

مرسی A.R-KH-A جان.. شرایط 1400 سال پیش و موقعیت جسمی و فکری و جنگ ها هم

درست.اما جای چند تا بحث میمونه....من میخوام بدونم مکتبی که فرد پیروش را به تشکیل

خانواده تشویق و ترغیب میکنه..منظورش از خانواده چندهمسری بوده؟؟!!!

چرا الگوی این مکتب با زن پسر خواندش ازدواج میکنه؟؟!!!یعنی انقدر در فشار بوده؟؟یا کسان

دیگری نبودن...

برای حضرت محمد قرآن شش طبقه از زنان را تعریف میکنه..( رجوع به آیه 50 سوره احزاب )

حدود 41 زن داشتن ایشون..که با تعدادی عقد رسمی با تعدادی صیغه وبا تعداد محدودی هم قرار بر ازدواج بوده اما این اتفاق نیفتاده..

علامه مجلسی نقل میکنه که از امام صادق پرسیدن حضرت محمد چند زن میتوانن داشته باشن..امام صادق فرمودن هر تعداد که بخواهند..

الگوی این مکتب میتونسته با دختران عمو..خاله..دایی..عمه بدون مهریه ازدواج کنه..

آیا این ها هم در حوزه 1400 سال پیش و شرایط اونموقع میگنجه؟؟!!!

منبع : سوره احزاب - تفسیر سوره احزاب - حیات القلوب یا زندگی حضرت محمد علامه مجلسی.
 
آخرین ویرایش:

solar flare

مدیر بازنشسته
ne_sh67 عزيز تا جايي كه من ميدونم پيامبر ما هم براي جلوگيري از فحشا اين كارو ميكرده اولا كه پيامبر با كساني ازدواج ميكرده كه بيوه بودند و براي اين كه فحشا در جامعه محمدي پيش نياد به طور شرعي به عقد خودشون در مي اورد
دوم اينهك در راستاي روابط خودش با همسرانش ميتونسه دين اسلام رو تبليغ كنه و مسلما اين هم امري بوده از طرف خدواند البته براي گفته خودم هيچ سندي ندارم كه خدا به محمد(ص) گفته باشه كه زن بگير اما با توجه به سيره نبوي اين كار پيامبر ما علت داشته كه امروز اين كار پيامبر شده طبل مخالفت براي سودجوياني كه ادعاي دين دارند
 

King Paker

عضو جدید
کاربر ممتاز
مرسی A.R-KH-A جان.. شرایط 1400 سال پیش و موقعیت جسمی و فکری و جنگ ها هم

درست.اما جای چند تا بحث میمونه....من میخوام بدونم مکتبی که فرد پیروش را به تشکیل

خانواده تشویق و ترغیب میکنه..منظورش از خانواده چندهمسری بوده؟؟!!!

چرا الگوی این مکتب با زن پسر خواندش ازدواج میکنه؟؟!!!یعنی انقدر در فشار بوده؟؟یا کسان

دیگری نبودن...
والا از اونجایی که من هفته پیش امتحان تاریخ داشتم یه چیزایی می تونم بگم:دی
راستیتش اون موقع اعراب قبیله ای بودن و خیلی هم متعصب و در مقابل عقاید جدیدم خیلی ایستادگی میکردن... مگه اینکه شیخ (رئیس قبیله) روش و عقیدش رو عوض می کرده یا اینکه یه عده ای از قبیله این کار رو می کردن در این صورت بوده که کل قبیله هم اعتقادشون رو تغییر می دادن
حدس میزنم یکی از دلایل تعدد زوجات پیامبر به این مساله بر میگرده که پیامبر می خواسته تغییر عقیده بین قبیله ها رو راحتتر کنه و به اسلام دعوتشون کنه
واقعا هم خیلی کار جالبی بوده در جای خودش، واقعا هوشمندانه...
البته مطمئنا این می تونه (گفتم می تونه) فقط یکی از دلایل باشه...:gol:
 

ne_sh67

عضو جدید
کاربر ممتاز
ببین دوست عزیز همه گفته های شما درست..من هم مثل شما فکر میکنم و یک مسلمانم..اما چه زمانی ما میتونیم از مکتبی که پیروش هستیم دفاع کنیم؟؟!!!زمانی که برای همه چیزش دلایل منطقی داشته باشیم...واقعا در این حد آرادی برای ازدواج برای ترویچ لازم بوده؟؟؟!!!بقیه کسانی هم که دین ترویج میدن باید اینطور باشن/؟؟!؟؟!!
 
آخرین ویرایش:

solar flare

مدیر بازنشسته
ببین دوست عزیز همه گفته های شما درست..من هم مثل شما فکر میکنم و یک مسلمانم..اما چه زمانی ما میتونیم از مکتبی که پیروش هستیم دفاع کنیم؟؟!!!
فقط زماني كه نسبت به مكتبي كه داريم شناخت درستي داشته باشيم
امروز به مسلمانان نگاه كنيد ازشون در مورد دين اسلام سوال كنيد ببينيد جند نفر نگرش درستي در مورد اسلام دارن؟
مخصوصا بين جوانها البته دور از جون دوستان خيلي ديديم كه با اسلام يا مشكل دارن يا نكته هايي از اسلام رو تغيير و به نفع خودشون باور كردن
من در كل به اين نكته ايمان دارم كهاسلام دين ميانه رويه همون جمله اي كه پيامبر خودشون فرموده
و اگه ميخواهيداز مكتب خودتون دفاع كنيد پيشنهاد ميكنم شناخت خودتون نسبت به اسلام بيشتر كنيد
من به تنهايي بر اين باورم كه بهترين وجه دين اينه كه ما خودمون باور كنيم ديني رو كه قبولش كرديم نه اينكه چشم باز كنيم و ببينيم بايد مسلمان باشيم
اول در مورد دين تحقيق بعد پذيرش اين عين همون جمله اي كه خدا خودش سفارش كرده
موفق باشيد:gol:
 

ne_sh67

عضو جدید
کاربر ممتاز
من به نظرم اصلا جواب قانع کننده ای نبود...با اینهمه مرسی
 

عبید

عضو جدید
مرسی A.R-KH-A جان.. شرایط 1400 سال پیش و موقعیت جسمی و فکری و جنگ ها هم

درست.اما جای چند تا بحث میمونه....من میخوام بدونم مکتبی که فرد پیروش را به تشکیل

خانواده تشویق و ترغیب میکنه..منظورش از خانواده چندهمسری بوده؟؟!!!

چرا الگوی این مکتب با زن پسر خواندش ازدواج میکنه؟؟!!!یعنی انقدر در فشار بوده؟؟یا کسان

دیگری نبودن...

برای حضرت محمد قرآن شش طبقه از زنان را تعریف میکنه..( رجوع به آیه 50 سوره احزاب )

حدود 41 زن داشتن ایشون..که با تعدادی عقد رسمی با تعدادی صیغه وبا تعداد محدودی هم قرار بر ازدواج بوده اما این اتفاق نیفتاده..

علامه مجلسی نقل میکنه که از امام صادق پرسیدن حضرت محمد چند زن میتوانن داشته باشن..امام صادق فرمودن هر تعداد که بخواهند..

الگوی این مکتب میتونسته با دختران عمو..خاله..دایی..عمه بدون مهریه ازدواج کنه..

آیا این ها هم در حوزه 1400 سال پیش و شرایط اونموقع میگنجه؟؟!!!

منبع : سوره احزاب - تفسیر سوره احزاب - حیات القلوب یا زندگی حضرت محمد علامه مجلسی.
دوست عزیز قرار نیست دقیقا هر کاری پیامبر کرده ما هم همان کار رو انجام بدیم . خود پیامبر و ائمه تکلیف ما رو کاملا روشن کردند . برای ازدواج هم حد و حدود و شرایطش مشخصه. پس دیگه چه لزومی داره ما خودمونو درگیر مسائلی کنیم که صحتش مشخص نیست و برفرض اینکه صحیح باشه حکمتشو ما نمیدونیم؟
 

A.R-KH-A

عضو جدید
کاربر ممتاز
دوست عزیز ne_sh67
خوب شد که این مطالعات رو داری و من اینها را از طریق مخالفان سرسخت اسلام برای شما نزارم.
خوب اگه بینش اسلامی رو خوندی یا توی دانشگاه اخلاق اسلامی و پاس کرده باشی به این نکته برمیخوری که همیشه میگن:
اخلاقیات مطلق اند نه نسبی!
خوب از این جا شروع میشه که من چنین دیدگاهی ندارم و اخلاقیات رو نسبی میدونم.
وقتی اخلاقیات نسبی باشه اونوقت آدم میتونه در هر زمان و مکان جامعه اشو بسازه و دچار تزلزلات نشه.
برای درک بیشتر یه نگاه به مسائل جنسیتی بنداز که الان دولت اسلامی درگیر اون هست (یه مشکل اساسی براش شده) و هر روز داره به سمت جهان جلو پیش بره.
تو جامعه ی امروز و مکان ما:
1-تک همسری امری پسندیده است
2-سن دختر برای ازدواج بین 17 تا ... باشه امری پسندیده است
3-نظر خود دختر شرط باشد امری پسندیده است
4-دختر یه شناخت از طرف مقابلش داشته باشه امری پسندیده است
5-بعد از ازداوج دختر به سمت دوران مجردی نرود امری پسندیده است
یا کلی تر بگم
6-ازدواج به سبک سنتی (مرد و زن) بسیار معقول است
7-زندگی مشترک مرد سالاری یا زن سالاری مطلق نداشته باشد امری پسندیده و معقول است
8-طلاق هم جزئی از زندگی است امری معقول است
9-زنها در کنار مردها کار کنند و حقوق برابر داشته باشند امری معقول و پسندیده است
10-زنها هم دیه شان برابر مردان باشد امری معقول شده و دارد پسندیده میشود
11-سنگسار به جرم روابط دارد به سمت از بین رفتن میرود دارد امری معقول شده و دارد پسندیده می شود.
12-اعدام ملاء عام دارد از بین میرود امری معقول شده و به سمت پسندیده شدن پیش میرود
...
..
خوب دوست خوبم این موارد رو بخون و ببین که چرا اخلاقیات در جامعه داره تغییر میکنه؟
خوب حتما خواهی گفت مدرنیزاسیون.یا پیشرفت تکنولوژی!
گذر از جامعه سنتی به مدرنیته !
و در نهایت به سوی سنتی - مدرنیسم رفتن امری اجتناب ناپذیر است.
اخلاقیات رو از اگر از روزهای حکومت های اولیه زمین در نظر بگیری و جلو بیایی این رو به خوبی در خواهی یافت که روز به روز دارند عوض میشوند و مطابق احساسات انسانی امروزی پیش میرن.
مثلا یه روزی آشوریها به پوست بریدن و دست بریدن و .... افتخار میکردند و کسی بر آنها خرد نمیگرفت و یا داریوش در کتیبه بیستون نشان میدهد که آدم ها ی مخالفش را که نماینده چندین نفر میباشند زیر پا له میکند و کسی به او خرد نمی گرد یا مثلا خسرو پرویز که شمار حرم سرایانش به گفته ای 1600 یا بیشتر میرسند کسی به او خرد نمی گیرد یا ...
خوب سیر تاریخی اخلاقیات به سوی تمدن پیشرفته تا کمالشان ادامه دارد.
پس اگر من به محمد (ص) خرد بگیرم چرا 41 یا اصلا 13 زن داشته ای و او را مردی هوس باز بخوانم کاری بس ابلهانه کرده ام.
در بین اعراب آن زمان کسی نتواند از جوهره ی مردانگی اش (نام علمی منی) استفاده کند فرزندی بیاورد به مسخره کشاندن و ... میکشد (داستان ابتر بودن در اصل از همین نشائت میگرد).
علی (ع) خود بعد از فاطمه (ص) چندین همسر داشت و ...
--------
اما شما روی بعد احکام و فقه ناخواسته کلید کرده اید.
راستش را اگر بخواهید وقتی بگوییم که باید هر جا به محمد(ص) رجوع کرد و ببینیم او چه کرده است و ما آن را پیاده کنیم و اسلام ناب محمدی ایجاد کنیم فقط و فقط به محمد(ص) خیانت کرده ایم!
اینکه اسلام دینی کاملی است امروزه خیلی بحث شده و من نیازی به بحث دوباره آن ندارم.
اگر فرض را بر کامل بودن بگیریم که میشود الان. چون کامل بوده و ما باید انجام دهیم و آن وقت است که نیاز به متخصصان این" کاملی" داریم و هر روز مجبوریم وصله ای جدید به محمد (ص) بچسبانیم.
الان هیچ مردی دختر 9 ساله اش را عقد نمیکند (اگر واقعا عاقل باشد) ولی اگر بگویم اسلام کامل و من هم هرچه که محمد (ص) انجام داد انجام میدهم به تناقض می افتم.
خیلی در این باب می شود مثال زد و خودتان قران را بگیرید و بگویید هر چه که گفته باید در جامعه امروز انجام دهیم (در باب مسائل فقهی) آیا میشود؟
یه نکته که باید گفت:
امروزه هر جا بری میگن تقوا پیشه کن و مثل علی (ع) و فاطمه (ص) باش.
اما شما اگه بپرسی چطوری؟
چی جوابت میدن؟
دیگر بحث را کش نمیدهم فقط من این را میگوییم که انسان، انسان امروز است و باید مطابق امروز باشد نه دیروز.انسان ، انسان این جاست (ایران) و باید مطابق این جا باشد نه جای دیگر مثلا غرب!
------
راستی چون ممکنه بعضیا خوششون نیاید باید بگم:
اموری مثل دزدی ،دروغ ، و .... اموری اند که ذاتن برای جامعه بَدن ولی در بعضی مواقع (موارد خاص) پسندیده میشوند.
به نظر من
"جامعه ای پیشرفته است که راه حلی مناسب برای مسائل جوانانش (جنسی) پیدا کند!"
موفق و پیروز باشید
یا حق
 
من مدركي مبني بر معصوم بودن پيامبران در قرآن نديدم. و هرگاه در قرآن مطلبي در مورد اشتباه پيامبران هست مفسرين اون رو به جاي گناه، ترك اولي در نظر مي‌گيرن كه واقعا عجيبه.
سوره‌ي الاعراف آيه‌ي 150 و 151:
"وَلَمَّا رَجَعَ مُوسَى إِلَى قَوْمِهِ غَضْبَانَ أَسِفًا قَالَ بِئْسَمَا خَلَفْتُمُونِي مِن بَعْدِيَ أَعَجِلْتُمْ أَمْرَ رَبِّكُمْ وَأَلْقَى الألْوَاحَ وَأَخَذَ بِرَأْسِ أَخِيهِ يَجُرُّهُ إِلَيْهِ قَالَ ابْنَ أُمَّ إِنَّ الْقَوْمَ اسْتَضْعَفُونِي وَكَادُواْ يَقْتُلُونَنِي فَلاَ تُشْمِتْ بِيَ الأعْدَاء وَلاَ تَجْعَلْنِي مَعَ الْقَوْمِ الظَّالِمِينَ ﴿150﴾ قَالَ رَبِّ اغْفِرْ لِي وَلأَخِي وَأَدْخِلْنَا فِي رَحْمَتِكَ وَأَنتَ أَرْحَمُ الرَّاحِمِينَ ﴿151﴾"
"
و چون موسى خشمناك و اندوهگين به سوى قوم خود بازگشت گفت پس از من چه بد جانشينى براى من بوديد آيا بر فرمان پروردگارتان پيشى گرفتيد و الواح را افكند و [موى] سر برادرش را گرفت و او را به طرف خود كشيد [هارون ] گفت اى فرزند مادرم اين قوم مرا ناتوان يافتند و چيزى نمانده بود كه مرا بكشند پس مرا دشمن‏شاد مكن و مرا در شمار گروه ستمكاران قرار مده (150)[موسى] گفت پروردگارا من و برادرم را بيامرز و ما را در [پناه] رحمت‏خود درآور و تو مهربانترين مهربانانى (151)"
كه الواح همان فرمان‌هاي خدا بوده كه موسي به زمين انداخته. مثل اينه كه ما قرآن رو به زمين بندازيم. اين كار اشتباه نيست؟ كه در آيه‌ بعد حضرت موسي درخواست بخشش و آمرزش از خدا كرده.
يا حضرت يونس كه در عذاب خداوند تعجيل كرد و به شكم ماهي افتاد. و در آيه‌هاي 142 تا 144 سوره‌ي الصافات گفته شده اگر يونس از زمره‌ي تسبيح‌كنندگان نبود قطعا تا روزي كه برانگيخته مي‌شوند در شكم ماهي مي‌ماند.
مثال‌هاي ديگه‌اي هم ميشه آورد. پيامبران موقع ابلاغ فرمان خدا معصوم بودند و نبايد اشتباهي مي‌كردند و اگر فرمان خدا رو اشتباه يا كم و زياد مي‌گفتند ديگه پيامبر نمي‌موندن.
اون وقت چرا پیامبر ما باید معصوم باشه دوست من؟
 

kittleboy_87

عضو جدید
.
.
.
ولی اگر کسی با زمان و مکان ظهور محمد (ص) آشنا باشه بخوبی میتونه دلایل منطقی برای این کار حضرت محمد(ص) بیاره.
این که چرا محمد(ص) چندین زن داشته را باید از زوایه ی دیگه بهش نگاه کرد!
اخلاقیات در جامعه ی آن زمان!
کاری که محمد (ص) انجام داده از نظر عرف جامعه ی عرب در آن زمان ایرادی نداشته و هر کدوم از اعراب اون زمون چه مسیحی چه یهودی چه بت پرست با این کار مشکلی نداشتن.
تازه محمد(ص) خیلی هم نسبت به بقیه بهتر بوده !
نمیخوام این جا بحث رو باز کنم ولی پیشنهادم اینه که شرایط زمان و مکان محمد(ص) رو با کتابهایی که درباره اش نوشته بخونی.مطمئنا خودت بهترین جوابها رو میگیری.
اما باید گفت که اشکال ما از جایی شروع شده که میخوایم احکام و ... که 1400 سال پیش برای اعراب در مکان حجاز اتفاق افتاده با امروز مطابقت بدیم و فکر میکنیم انسان همان انسان دیروزی است! و این باعث کلی مشکلات اساسی در جامعه امروز چه از نظر اجتماعی،سیاسی،اقتصادی و ... شده.
.
.
.

همین الان از این نوشتتون این سوال واسم پیش اومد:
عذر میخوام،ولی مثل اینکه خود پیامبر این قرآن رو که بهشون نازل شد واسه بقیه می خوندن،چطور به اونجا رسید که میگه بیش از چهار زن نباید بگیرین(در قرآن) کسی به پیامبر نگفت خودتون واسه چی بیشتر دارین(حالا واقعا پیامبر بیشتر از 4 همسر داشتن،آخه من شنیده بودم صیغه و .. اینجور چیزا بوده)
بعدشم اگه یک حدیث از حضرت علی داریم در مورد صیغه و شهوت و ... اینا،چطور توی مجلس این مساله ازدواج موقت رای نیاورد؟؟ مگه مملکت ما نمیگه اسلامیه،اونوقت این قانون اسلام رو قبول نداره؟ چطور میشه؟:razz:
(البته فرق ازدواج موقت و صیغه دو نمی دونم)ولی اگه ازدواج موقت اجرا بشه،به نظر من که فرقی با حالت عادی نداره(یعنی اوناییکه بدون صیغه ...) واسه چی؟!واسه اینکه اون رو هر وقت بخوان انجام میدن،اینم هروقت بخوان انجام می دن،فرقشون در چیه؟
اون حیاییکه به نظر من باید وجود داشته باشه از بین میره
 

A.R-KH-A

عضو جدید
کاربر ممتاز
دوست عزیز kittleboy_87 ممنون از توجه ات
مثل اینکه خود پیامبر این قرآن رو که بهشون نازل شد واسه بقیه می خوندن،چطور به اونجا رسید که واسه بقیه می خوندن،چطور به اونجا رسید که میگه بیش از چهار زن نباید بگیرین(در قرآن) کسی به پیامبر نگفت خودتون واسه چی بیشتر دارین(حالا واقعا پیامبر بیشتر از 4 همسر داشتن،آخه من شنیده بودم صیغه و .. اینجور چیزا بوده)
در این ایه همانطور که از معنی اش پیداست (کاشکی لاقل زبان عربی را فصیح میدانستیم تا..) ...
بهتر است خود آیه رو بیاریم که چه میگه:
وَإِنْ خِفْتُمْ أَلاَّ تُقْسِطُواْ فِي الْيَتَامَى فَانكِحُواْ مَا طَابَ لَكُم مِّنَ النِّسَاء مَثْنَى وَثُلاَثَ وَرُبَاعَ فَإِنْ خِفْتُمْ أَلاَّ تَعْدِلُواْ فَوَاحِدَةً أَوْ مَا مَلَكَتْ أَيْمَانُكُمْ ذَلِكَ أَدْنَى أَلاَّ تَعُولُواْ ﴿3﴾
و اگر در اجراى عدالت ميان دختران يتيم بيمناكيد هر چه از زنان [ديگر] كه شما را پسند افتاد دو دو سه سه چهار چهار به زنى گيريد پس اگر بيم داريد كه به عدالت رفتار نكنيد به يك [زن آزاد] يا به آنچه [از كنيزان] مالك شده‏ايد [اكتفا كنيد] اين [خوددارى] نزديكتر است تا به ستم گراييد [و بيهوده عيال‏وار گرديد] (3)
خوب
1-
آیا اول آیه عدالت برای چه کسانی را گفته؟دختران یتیم؟ یا زنان عادی؟
2-در این آیه امر کردن به 4 تا زن گرفتن می بینید؟ (البته دختر بعد از نکاح و .. زن محسوب میشود!)
3-در این آیه حرفی از عدالت نیز به میان آمده و تاکید بر عدالتی بین آنها(به نظر شما کیستند؟) گفته شده.
بیش از این، آیه را از نظر خودم باز نمیکنم و به سراغ شاءن نزولی میروم که سایت تبیان گذاشته:
شان نزول آیه
قبل از اسلام معمول بود كه بسيارى از مردم حجاز، دختران يتيم را به عنوان تكفّل و سرپرستى به خانه خود مي بردند، و بعد با آنها ازدواج كرده و اموال آنها را هم تملك مي كردند، و چون همه كار دست آنها بود، حتى مهريه آنها را كمتر از معمول قرار مي دادند، و هنگامى كه كمترين ناراحتى از آنها پيدا مي كردند، به آسانى آنها را رها مي ساختند و در حقيقت حاضر نبودند حتى به شكل يك همسر معمولى با آنها رفتار نمايند. در اين هنگام آيه 3 نازل شد و به سرپرستان ايتام دستور داد در صورتى با دختران يتيم ازدواج كنند كه عدالت را به طور كامل درباره آنها رعايت نمايند و در غير اين صورت از آنها چشم‏پوشى كرده و همسران خود را از زنان ديگر انتخاب نمايند.
خوب اگر ترجمه های دیگر را بخوانید محمد(ص) درباره ی زنان عادی حرف نمیزند همانطور که از اول آیه پیداست پس در اینجا باید به این قسمت از سوالتان باید بروم که:
حالا واقعا پیامبر بیشتر از 4 همسر داشتن،آخه من شنیده بودم صیغه و .. اینجور چیزا بوده
خوب پیامبر میتوانست آنها امر به صیغه کند ولی آنها را به گرفتن زنی امر نموده.
در اینکه آیا صیغه ی موقت منظور بوده یا دائم باید گفت:
در صورتی که منظور صیغه ی موقت بوده بایستی حرفی از پول و ... غیره زده میشده که بعد از صیغه موقت آنها را به حال خود رها کرده و ...
در صورتی که ظاهر و باطن آیه این را نمیگوید.
لازم به ذکر است که بعد از جنگ ها یکی از غنائمی که بدست مسلمانان می افتد زن بود.
که اگر خوانده باشید محمد (ص) به وسیله ی یکی از همین زنان یهودی مسموم شد و تا آخر عمر از مسمومیت رنج برد.
بعدشم اگه یک حدیث از حضرت علی داریم در مورد صیغه و شهوت و ... اینا
من از این حدیثا زیاد شنیدم خودتون هم میتونید یه حدیث بسازید و به علی (ع) نسبت دهید و یا به هر کس دیگری.نمیخوام در باب خوبی صیغه ی موقت و دائم حرف بزنم
ولی به نظر خودم نسبت دادن چنین کاری (صیغه موقت) برای علی (ع) روا نیست(کش نمیدم و شرایط مکانی و زمانی و تاریخ صدر اسلام رو بخونید).یه روایت برای شما میارم:
"در مدینه مرد یمنی زن داری زنا کرد.او را نزد عمر آوردند،عمر دستور داد او را سنگسار کنند.
علی (ع) گفت:<حدش سنگسار نیست،زیرا زنش نزد او نبوده است>
عمر گفت:خدایم زنده ندارد در پیش آمد دشواری که علی (ع) برای حلش نباشد"(قضاوتهای علی (ع) ص 106 مورد 3)

در باب فقه و احکام و دوستی شدید علی (ع) و عمر چیزی نمگویم فقط ...
چطور توی مجلس این مساله ازدواج موقت رای نیاورد؟؟
اینکه چرا توی مجلس رای نیاورد من اونجا نبودم که مدافع یا مخالف این طرح باشم.
ولی خیلی دلایل مورد بحثه که یکی از اصلی ترین دلایل اون میتونه:
بعد از نزدیکی زن و مرد در صیغه موقت که باید پولی یا ... به زن داه بشه و مبناش مودت و دوستی نیست بلکه رفع نیاز اون هم برای مرد است احتمال بچه آوردن است که این فرزند رو کی سرپرستی اش رو بر عهده می گیره؟ و آثار سوء ایی که برای جامعه داره خیلی ...
بد نیست نگاهی به نظرات تو اون زمان هم نگاه کنیم که اگه اشتباه نکنم آقای پور محمدی یکی مدافعان و به جریان آوردنش بود قبلش آقای هاشمی فکر (اگه اشتباه نکنم) کنم دنبال این طرح بود و ..
مگه مملکت ما نمیگه اسلامیه،اونوقت این قانون اسلام رو قبول نداره؟ چطور میشه
این رو باید از حکومت و مردم پرسید نه من!
البته فرق ازدواج موقت و صیغه دو نمی دونم
برای آشنایی چندتا از موارد رو میارم.
فرق ازدواج موقت با دائم:
1-زن در نکاح موقت مستاءجره می باشد(اجاره شده که فکر کنم شاءن زن را ...
2-زن در این ازدواج مستاجره است ارث نمی برد.
3-برای مرد متعه کننده جمع بین چهار زن. صیغه ای یا بیشتر حتی اگر تعداد زیاد زن باشد.
4-جدایی زن در متعه نیازی به طلاق ندارد.(یعنی با اتمام زمان تمام میشود)
...
(برگرفته از کتاب تحریم ازدواج موقت از دیدگاه قران وسنت)
اینکه چرا از این منبع اوردم به این دلیل هست که علمای سنی و شیعه ای از کتب معتبر یکدیگر برای اثبات حرف خودشون دلیل میارن.
البته در موارد ذکر شده کسی آنها را فکر نکنم رد کند.
به نظر من که فرقی با حالت عادی نداره(یعنی اوناییکه بدون صیغه ...) واسه چی؟
واسه اینکه اون رو هر وقت بخوان انجام میدن،اینم هروقت بخوان انجام می دن،فرقشون در چیه؟
اهان
این یه قسمت جالب است.
یکی از دلایلی که میگم به مکان و زمان ربط میدم همینه.
وقتی انسان میخواد طبق انسانهای قبل از زمان خودش و مکانی دیگه بحث کنه همیشه این گیر سه پیچ جلو پاشه!
یادمه همین رو با یکی از دوستام مطرح کردم و اون جواب داد:
فرق زنا و ازدواج موقت اینه که ازدواج موقت اسلامیه ولی زنا غیر اسلامیه.
اتفاقا تو ازدواج موقت قبل از ازدواج یه صیغه میخونن و میرن به سمت آمیزش
ولی تو زنا بدون هیچ صیغه میرن به سمت آمیزش.
حالا پیش خودتون فکر کنید مشکل ما سر یه جمله"قبلت .. قبلت " هستش؟!
حال به نظر من باید قضیه رو موشکافی کرد و جامعه رو شناخت و اینکه الان در چه زمانی هستیم و و در چه مکانی.
الان که دیگه از فیض اینترنت همه از سایتهای پورنو گرافی استفاده میکنند و همه هم تکذیب میکنن! باید یه طور دیگه بحث کرد و کمی قبل تر بریم:
روابط بین دختر و پسر!
در اسلام بین روابط دختر و پسر خط کشیده و از اون اجتناب میکنه و اون رو عاملی برای ترویج فساد میدونه و سیاستهای خودشو بر این اساس پی ریزی میکنه.
در سنت و شیعه برخلاف موضع علیه یکدیگه(متعه)،، سر جدا بودن دختر و پسر تاکید میکنن ولی
وقتی که باب صیغه موقت باز بشه باید به خودی خودش هم باب روابط (د-پ)هم باز بشه و از اونجایی که این صیغه رو هم میتونه هر کس و حتی به زبون فارسی بخونه دیگه ....
حالا تو شیعه بین متعه و روابط تناقض پیش اومده و ..(خودتان قضاوت کنید که اگر صیغه ی وقت رایج بشه چی میشه؟)
اما بر میگردیم به سمت سنت که ادعا داره ازدواج موقت نباید باشه و فقط طبق موازین پیامبر اوامر رو اجرا کنیم!ولی آیا سنت تونسته کاری برای پیشگیری انجام بده و یا زده به ناکجا آباد (چهار زن و ...)
حالا تکلیف این وسط چیه؟
تو اوایل انقلاب زنده یاد طالقانی حرفای خوبی میزدن.
اگه اشتباه نکنم در باب زنانهایی که تو کاباره ها و ... به پول در اوردن از طریق روابط جنسی می اوردن این طور گفته بود که این خانه ها و ... نبندند و گرنه اگر اینا (کسایی که دنبال این کارا بودن بخصوص زن ها ی پورنو) تو جامعه میان و اونچه که نباید بشه انجام میشه و ...
اینکه تذکر رو گوش گرفتن یا نه کاری ندارم ولی
انسانها چه مرد و زن همه شون به یک اندازه از روابط جنسی خوششون نمیاد!
بعضیا بیشتر و بعضیا کمتر و بعضیا هم سرکوب و بعضیا هم آزاد
غریزه جنسی تنها وسیله ی بقای انسانها (به روش سنتی) هست که اگر جوونا باهاش آشنایی نداشته باشن پیامدهای ناگواری برای جامعه به دنبال داره.
سرکوب این غریزه تا انجام ازدواج برای هرکسی حتی اونایی که ادعا دارند خیلی سخته و اکثر با کتمان گناه زدن جاده خاکی.
اینکه دختر عامل فساده یا پسر کاری ندارم ولی دخترا زودتر از پسرا با این غریزه آشنا میشن که در صورت ندونم کاری تو جامعه ی الان خانوده ایی رو از هم گسسته میکنن.
البته پسرا هم همین طورن ولی جامعه مرد سالار ایرانی کمتر به پسرا گیر میدن.
در همین رابطه باید دیگه پذیرفت که ارتباط جنسی برای دختر و پسرا تا قبل از ازدواج رو نمیتونیم با سرکوب و ... از بین ببریم.
باید پذیرفت که کسانی در جامعه هستن که در صورت عدم این ارتباط دست به چه کارهایی نزدن!
..
من نمیخوام در رابطه با پسر و دختر در باب روابط جنسی بگم .
فقط الان متخصصان در رشته ی جامعه شناسی ؛ روانشناسی، پزشکی حرفی برای گفتن دارن نه ...
دیگه این مبحث کش نمیدم ولی
هر جامعه ای باید مسائل جنسیتی خودش رو با فرهنگی که داره حل کنه و ما باید از فرهنگ قوی ایرانیمون که ارج نهادن به پسر و دختر هست استفاده کنیم.
اون حیاییکه به نظر من باید وجود داشته باشه از بین میره
خیلی در باب حیا بحث کردن ولی باید سیر ازدواج رو تو تاریخ معاصر پیدا کرد.
اول برای یه دختر بی حیایی بود که قبل از ازدواج با مرد مورد علاقه اش به گفتگو بنشیند و در باب مسائل آینده ی زندگیشون حرف بزن ولی الان چی؟
دوران نامزدی برای یه دختر تو 100 سال آیا وجود داشت ایا اگه مریم و علی دست دستا (!!) با هم تو کوچه میگشتن و با هم گل می گفتن و گل میشنیدن و کسی که اونا رو میدید میگفتشون شما با هم چه نسبتی دارید و
دختر میگفت نامزدمه!
-نامزدی چیه؟
-یعنی قبل از ازدواج با هم یه مدت هستیم اگه دیدیم که تفاهم داشتیم که عقد میکنیم ولی اگه نه که هیچ!
-یعنی ازداوج نکردید؟
-دختره با کمال خونسردی:نه!
-ای دختره بی حیا ! دختره ج ... پسره .. بچه ها بریزین سرشون ببریمشون برای سنگسار!!!!!!!!!!!!!!!!
...
دیگه خودت بیشتر بخون و بیشتر از پدر و مادرت بپرس
فکر کنم حرفای جالب تری بشنوی
موفق و پیروز باشید
یا حق
 

haj morteza

عضو جدید
کاربر ممتاز
دوستان یک نفر برای این حقر چهار چوب بحث رو بیان کنه.....

ممنون میشم...شاید سواد ما هم بکشه


البته بحثی که من دیدم راجب قضیه عصمت است
اما موضوع تاپیک چیز دیگر بود!!!!!
 

mja7007n82

عضو جدید
امام نفرمودند که با هر کسی که دلشون بخواد میتونند ازدواج کنند.چون حرام و حلال خدا از ازل تا ابد ثابتند.بلکه ایشون به تعداد نامحدود زنهای پیامبر اشاره دارند.در ضمن منبع این حدیث رو ننوشتید و این حدیث یا اشتباه است و یا ادامه دارد(توجیحی برای نامحدود بودن همسران در ادامه دارد
 

atagm

عضو جدید
دوست عزیز ne_sh67
خوب شد که این مطالعات رو داری و من اینها را از طریق مخالفان سرسخت اسلام برای شما نزارم.
خوب اگه بینش اسلامی رو خوندی یا توی دانشگاه اخلاق اسلامی و پاس کرده باشی به این نکته برمیخوری که همیشه میگن:
اخلاقیات مطلق اند نه نسبی!
خوب از این جا شروع میشه که من چنین دیدگاهی ندارم و اخلاقیات رو نسبی میدونم.
وقتی اخلاقیات نسبی باشه اونوقت آدم میتونه در هر زمان و مکان جامعه اشو بسازه و دچار تزلزلات نشه.
برای درک بیشتر یه نگاه به مسائل جنسیتی بنداز که الان دولت اسلامی درگیر اون هست (یه مشکل اساسی براش شده) و هر روز داره به سمت جهان جلو پیش بره.
تو جامعه ی امروز و مکان ما:
1-تک همسری امری پسندیده است
2-سن دختر برای ازدواج بین 17 تا ... باشه امری پسندیده است
3-نظر خود دختر شرط باشد امری پسندیده است
4-دختر یه شناخت از طرف مقابلش داشته باشه امری پسندیده است
5-بعد از ازداوج دختر به سمت دوران مجردی نرود امری پسندیده است
یا کلی تر بگم
6-ازدواج به سبک سنتی (مرد و زن) بسیار معقول است
7-زندگی مشترک مرد سالاری یا زن سالاری مطلق نداشته باشد امری پسندیده و معقول است
8-طلاق هم جزئی از زندگی است امری معقول است
9-زنها در کنار مردها کار کنند و حقوق برابر داشته باشند امری معقول و پسندیده است
10-زنها هم دیه شان برابر مردان باشد امری معقول شده و دارد پسندیده میشود
11-سنگسار به جرم روابط دارد به سمت از بین رفتن میرود دارد امری معقول شده و دارد پسندیده می شود.
12-اعدام ملاء عام دارد از بین میرود امری معقول شده و به سمت پسندیده شدن پیش میرود
...
..
خوب دوست خوبم این موارد رو بخون و ببین که چرا اخلاقیات در جامعه داره تغییر میکنه؟
خوب حتما خواهی گفت مدرنیزاسیون.یا پیشرفت تکنولوژی!
گذر از جامعه سنتی به مدرنیته !
و در نهایت به سوی سنتی - مدرنیسم رفتن امری اجتناب ناپذیر است.
اخلاقیات رو از اگر از روزهای حکومت های اولیه زمین در نظر بگیری و جلو بیایی این رو به خوبی در خواهی یافت که روز به روز دارند عوض میشوند و مطابق احساسات انسانی امروزی پیش میرن.
مثلا یه روزی آشوریها به پوست بریدن و دست بریدن و .... افتخار میکردند و کسی بر آنها خرد نمیگرفت و یا داریوش در کتیبه بیستون نشان میدهد که آدم ها ی مخالفش را که نماینده چندین نفر میباشند زیر پا له میکند و کسی به او خرد نمی گرد یا مثلا خسرو پرویز که شمار حرم سرایانش به گفته ای 1600 یا بیشتر میرسند کسی به او خرد نمی گیرد یا ...
خوب سیر تاریخی اخلاقیات به سوی تمدن پیشرفته تا کمالشان ادامه دارد.
پس اگر من به محمد (ص) خرد بگیرم چرا 41 یا اصلا 13 زن داشته ای و او را مردی هوس باز بخوانم کاری بس ابلهانه کرده ام.
در بین اعراب آن زمان کسی نتواند از جوهره ی مردانگی اش (نام علمی منی) استفاده کند فرزندی بیاورد به مسخره کشاندن و ... میکشد (داستان ابتر بودن در اصل از همین نشائت میگرد).
علی (ع) خود بعد از فاطمه (ص) چندین همسر داشت و ...
--------
اما شما روی بعد احکام و فقه ناخواسته کلید کرده اید.
راستش را اگر بخواهید وقتی بگوییم که باید هر جا به محمد(ص) رجوع کرد و ببینیم او چه کرده است و ما آن را پیاده کنیم و اسلام ناب محمدی ایجاد کنیم فقط و فقط به محمد(ص) خیانت کرده ایم!
اینکه اسلام دینی کاملی است امروزه خیلی بحث شده و من نیازی به بحث دوباره آن ندارم.
اگر فرض را بر کامل بودن بگیریم که میشود الان. چون کامل بوده و ما باید انجام دهیم و آن وقت است که نیاز به متخصصان این" کاملی" داریم و هر روز مجبوریم وصله ای جدید به محمد (ص) بچسبانیم.
الان هیچ مردی دختر 9 ساله اش را عقد نمیکند (اگر واقعا عاقل باشد) ولی اگر بگویم اسلام کامل و من هم هرچه که محمد (ص) انجام داد انجام میدهم به تناقض می افتم.
خیلی در این باب می شود مثال زد و خودتان قران را بگیرید و بگویید هر چه که گفته باید در جامعه امروز انجام دهیم (در باب مسائل فقهی) آیا میشود؟
یه نکته که باید گفت:
امروزه هر جا بری میگن تقوا پیشه کن و مثل علی (ع) و فاطمه (ص) باش.
اما شما اگه بپرسی چطوری؟
چی جوابت میدن؟
دیگر بحث را کش نمیدهم فقط من این را میگوییم که انسان، انسان امروز است و باید مطابق امروز باشد نه دیروز.انسان ، انسان این جاست (ایران) و باید مطابق این جا باشد نه جای دیگر مثلا غرب!
------
راستی چون ممکنه بعضیا خوششون نیاید باید بگم:
اموری مثل دزدی ،دروغ ، و .... اموری اند که ذاتن برای جامعه بَدن ولی در بعضی مواقع (موارد خاص) پسندیده میشوند.
به نظر من
"جامعه ای پیشرفته است که راه حلی مناسب برای مسائل جوانانش (جنسی) پیدا کند!"
موفق و پیروز باشید
یا حق
سلام...اول سپاسگذارم به خاطربحثتون....وهمچنین بیان دیدگاههاتون....شما که قائل به نسبی گرایی هستید....پس باید اینو هم قبول داشته باشید...که اگر خانم باشید...پس ممکنه مرد باشید...و اگرهم مرد باشید...ممکنه خانم باشید...چون دلیل مطلقی برمرد یازن بودن شما نیست....یاحتی شماجنایتکارید(بلانسبت شما)چون دلیل مطلقی برای عدم گناهکاری شما نیست...همه چیز نسبیه...اگه تفکر نسبی گرایی رو قبول می کنید ...شهامت اینو داشته باشید اینارو قبول کنید...حتی حرفای شما دربالا رو نمی توان قبول کرد...چون مطلق نیست دیگه...نمیشه از هر چیزی اونی که دوست داریمو قبول کنیم....فکر میکنم مشکلو...بایدحل کرد....نکه...یک جواب به میلمون بدیموبگیم حل کردیم....باید با توجه به صورت سوال حل کرد....نکه صورتومحدودیتاشو نبینیم...ویک جوابی بدیم...بعدبگیم درسته...این گول زدنه خودمونه...با سپاس و تشکرفراوان از تایپیکتون....:smile:موفق وپیروز باشید
 

Similar threads

بالا